وزارت کشور نسبت به احراز ولادت طفل در ایران و صدور پروانه ازدواج موضوع ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی اقدام می کند و نیروی انتظامی نیز با اعلام وزارت کشور پروانه اقامت برای پدر خارجی مذکور در این ماده صادر میکند. فرزندان موضوع این ماده قبل از تحصیل تابعیت نیز مجاز به اقامت در ایران میباشند.
تبصره ۱ـ چنانچه سن مشمولین این ماده در زمان تصویب بیش از هجده سال تمام باشد بایستی حداکثر ظرف یک سال اقدام به تقاضای تابعیت ایرانی نمایند.
تبصره ۲ـ از تاریخ تصویب این قانون کسانی که در اثر ازدواج زن ایرانی و مرد خارجی در ایران متولد شوند و ازدواج والدین آنان از ابتداء با رعایت ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی به ثبت رسیده باشد، پس از رسیدن به سن هجده سال تمام و حداکثر ظرف مدت یک سال بدون رعایت شرط سکونت مندرج در ماده ۹۷۹ قانون مدنی به تابعیت ایران پذیرفته میشوند».[۲۴۴]
۴) تحلیل و بررسی بر مبنای سه دیدگاه و قانون اساسی و دیدگاه امام خمینی
با توجه به دیدگاه امام خمینی میبینیم حقی که امام خمینی برای یک زن قائل بوده زیر پا گذاشته شده است. یک زن حق انتخاب همسر خویش را ندارد و حتماً باید یک سازمان نظارتی باشد تا همسری را که او میخواهد را تأیید کند در حالی که مردان بر اساس همین قوانین میتوانند به راحتی با هر شخصی حتی خارج از مرزهای این کشور ازدواج کند بی آن که مشکلاتی از قبیل هر آن چه که برای یک زن در ازدواج با یک مرد خارجی میتواند وجود داشته باشد مواجه گردد. اینجا ما تعارضی بین قانون اساسی و فرمایشات امام خمینی و انچه که در عمل میبینیم شاهد هستیم. فرزندان یک زن که با یک مرد خارجی ازدواج کرده است، از اولیهترین حق خود که حق هویت است محروم میشوند و مشلات بعدی که خواهند داشت، بماند. این مصوبه به ظاهر در راستای حل مشکل زنانی بر آمده است که مردی که برای ازدواج انتخاب کردهاند، دارای تابعیت خارجی میباشد. اما در مشروح مذاکرات مجلسین میبینیم آنچه که بیشتر از هر چیزی مورد اختلاف یا توافق قرار میگیرد به مخاطره افتادن امنیت کشور یا احقاق حقوق کودکان حاصل از این ازدواج مدنظر قرار میگیرد. اینجا کسی برای حق زن وقعی نمینهد.کسی به حمایت از حق انتخاب زن در ازدواج بر نمیخیزد و باز هم حق زن و آسیب های که به پیرو عمل خویش به او تحمیل میشود توجهی نمیشود. اینجا یک زن نه به سبب نقش مادری و همسری( تفاوت محور جنسیتی) و نه به سبب تساویگرای هویتی مورد هیچگونه توجهی نیست. به عبارتی میتوان گفت زن در مباحث تابعیت نادیده گرفته میشود و اصولاً جایگاهی برای انتخاب او متصور نیست.
د) بحث و بررسی در خصوص طرح ساماندهی مد و لباس[۲۴۵]
۱) دیدگاه امام خمینی و قانون اساسی
پیشتر گفتیم که امام خمینی در دیدگاه خویش در رابطه با حجاب زن فرموده بودند: زن هرگز با مرد فرقی ندارد. آری در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن میتواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. در قانون اساسی نیز از جمله در اصل بیست و یک، بر حفظ حقوق زن در تمام جهات مادی و معنوی و ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت او تأکید شده است.
۲) مذاکرات مجلس
۲-۱- دیدگاه موافقان طرح
موافقی در دفاع از طرح بر اهمیت لباس و پوشاک اشاره کرده و اینگونه صحبت خود را آغاز میکند:
برادران و خواهران نماینده و ملت ایران نسبت به اهمیت لباس و پوشاک واقف هستند و میدانند که لباس و پوشاک بهترین و بارزترین نمودار از فرهنگ یک ملت است و ملت قهرمان ایران دارای دو ویژگی است که به آن میبالد و افتخار میکند، یکی ایرانیت و دیگری مسلمان بودن و معتقدیم لباس باید شخصیت انسانی را حفظ کند و معرف یک فرد مسلمان ایرانی باشد. ولی متأسفانه واقعیت امروز جامعه آن است که اکثر لباسهایی که در بازارها عرضه میشود این دو ویژگی را ندارد.
به گفته این نماینده موافق، این طرح به دنبال حمایت و تشویق و ترویج الگوهای بومی و ملی با هویت ایرانی و اسلامی است.
عماد افروغ موافق دیگر طرح در ادامه میگوید:
لباس یکی از جلوههای ویژه و زنده میراث فرهنگی و حفظ ارزشهای سنتی و هویت ملی و عامل توسعه و ارتباطات فرهنگی بین ملل مختلف است. در کشور ما با توجه به موقعیت جغرافیایی، اقلیمی، فرهنگی، اعتقادی و دینی ایرانیان، لباس از اهمیت خاصی برخوردار است. این اهمیت آنقدر بالاست که در تاریخ ایران یکی از شیوههای تغییر اجباری هویت ملی و دینی ایرانیان، تغییر در نوع لباس آنها بوده است. در شرایط حاضر توجه به امر لباس و پوشاک به عنوان یکی از عناصر نشان دهنده هویت ملی و دینی ایرانیان ضرورت جدی دارد چرا که اغلب فرهنگها و تمدنهای کهن مورد هجوم فرهنگ غرب قرار گرفته و روند جهانی یکسانسازی فرهنگی به ویژه در زمینه پوشش و زبان به تدریج تنوع فرهنگی را در جهان به مخاطره انداخته است.[۲۴۶]
اما در کشور عزیزمان متأسفانه در سالهای گذشته به موضوع لباس و پوشاک و جنبه هویت فرهنگی- اعتقادی آن در جامعه ما توجه جدی نشده است. ترویج گسترده مدلها و الگوهای غربی به ویژه در سالهای اخیر و نابسامانی در الگوهای پوشش اکنون به یک مساله فرهنگی در کلان شهرها تبدیل شده است و ضرورت فرهنگسازی برای مقابله با آن را به یک نیاز ملی تبدیل کرده است تا جایی که توجه به لباس ایرانی با الگوی بومی و پرهیز از بیگانگان در زمینه پوشش و لباس مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است. سپس اشارهای میکند به دیدگاه ایشان در جمع جوانان و دانشجویان استان همدان در تاریخ ۸۳/۴/۱۷ که بعد از رد کردن مدگرایی افراطی فرمودند: «میتوان با ارائه الگوهای بومی و ایرانی این نیاز را تأمین کرد یعنی نیاز به تنوع در مد را» که بعد ازآن بر همین اساس بحث ساماندهی مد و لباس و جستجوی راههای قانونی و نظارتی در جهت ارائه الگوی بومی و ایرانی در زمینه لباس در دستور کار کمیسیون فرهنگی قرار گرفت.[۲۴۷]
این طرح شامل ۱۳ ماده است و اکثراً باعث تشویق در تهیه پارچه و طراحی مدلهای جدید طبق الگوهای ایرانی، اسلامی و تبلیغ آن و حمایت و کمک به قسمتهای مختلف، از کارخانه تولید پارچه تا صنف تولیدکنندگان و فروشندگان و تشویق و حمایت آنها قرار گرفتهاند.کلیات این طرح در ۱۳ ماده تهیه شده که ماده اول آن، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مکلف کرده جهت پیریزی ساختار مدیریتی موضوع این قانون، کمیتهای متشکل از یک نفر نماینده تامالاختیار از هرکدام از وزارت خانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی، بازرگانی، صنایع و معادن، سازمانهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مدیریت و برنامهریزی کشور و یک نفر نماینده از کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تشکیل شود. در مادههای بعد ترویج نمادها و الگوهای پارچه و لباس و بعد از آن تشکیل نمایشگاه و جشنوارههای ملی و منطقهای، حمایت از طرحها تحت عنوان قانون حمایت مؤلفان و مصنفان، نمایشگاههای عرضه فصلی لباس و پوشاک، گرفتن عوارض گمرکی برای واردات تجاری لباسهای خارجی، تأسیس تعاونی برای استفاده از تسهیلات دولتی، حمایت وزارت ارشاد از صنایع و کارخانجات نساجی و تولیدات ملی و امثال اینها مورد اشاره قرار گرفته و در ماده ۱۲ هم نیروی انتظامی را مکلف میکند از فروش لباسهای خارجی دست دوم که به صورت قاچاق وارد کشور میشود ممانعت کند.[۲۴۸]
افروغ در ادامه گفتههای خود میگوید:
بحث من در سه محور است. یکی بحث مدخل ورودی این طرح است، یکی کارکردهای این طرح است و یکی هم خود طرح. ما امروز یک حقی داریم به نام حق فرهنگ، به خاطر اینکه یک فلسفه سیاسی و اجتماعی خاصی را دنبال میکنیم، یک تاریخ ویژهای داریم، یک قانون اساسی خاصی داریم. حق شهروندی فقط تقلیل به حقوق اقتصادی و معیشتی و امنیتی نمیکند. ما حق فرهنگ، حق سنت، حق معماری، حق شهرسازی، حق هنر، حق موسیقی داریم. مردم حق دارند و دولت وظیفه دارد و میگوید نسبت به این حقوق و این وظیفه غفلت شده است. ایشان در ادامه متذکر میشوند که مناط و ریسمان پیوست و انسجام یک جامعه فرهنگ است اما سنخ و جنس برنامهریزی فرهنگی یک سنخ عاطفی است، تشویقی است، حمایتی است و توضیح میدهد که در این طرح کل نگاهشان یک نگاه عاطفی، ارادی، تشویقی، حمایتی و پرهیز از تصدی گری دولت و عمدتاً سیاست گذاری، هدایت و نظارت است.[۲۴۹]
در ادامه ایشان میگویند:
قرار نیست که مجلس مد بدهد قرار نیست که حتی دولت مد بدهد، دولت یک چارچوبی را تعیین میکند و کار را طراحان بخش خصوصی ادامه میدهند که متأسفانه قدرت رقابت را به خاطر این غفلت ندارند ایشان اضافه میکنند که مدتی است شاهد غلبه اقتصاد زدگی و سیاست زدگی بر کشور هستیم و فرهنگ به فراموشی سپرده شده و مادامی که ما عطف به قابلیتهای انقلاب اسلامی، نگاه فرهنگی را غالب نکنیم مشکلات اقتصادی و سیاسیمان هم حل نمیشود.[۲۵۰]
در دفاع در مقابل به اصطلاح خودشان «تصورات القاء کننده« که ابراز میدارند موافقان این طرح به دنبال مدگرایی هستند و به استقبال مد میروند.
ایشان معتقدند:
در این عرصه باید از تکثر و تنوع و تغیر حمایت کرد و به استقبال آن رفت و در جهت تحقق وحدت هویتی در عین کثرت پیش رفت و اشاره میکنند به لباس مازندرانی، گیلکی، لر، ترک، بلوچ و عرب و انواع و اقسام لباسها، آرایش رنگها و میگویند: در کنار این همه تنوع و تکثر که من نمیگویم عین آنها احیاء شود، ما بایستی باز تولید کنیم، نو کنیم. در کنار این تنوع و تکثری که شما میبینید یک ریسمان وحدتی هم دارد و آن این است که همه اینها یادآور هویت ایرانی است.[۲۵۱]
به نظر ایشان مد یک مقوله اجتماعی است و از مجلس میخواهد استقبال کنند از اینکه دولت را موظف کنند که تولید کنندگان را حمایت کنند که نمایشگاه جهانی و فصلی بزنند. سپس ایشان در پاسخ به یکی از کمیسیونها که گفته بودند قانون سال ۶۵ کفایت میکند، توضیح دادند:
قانون سال ۶۵ فقط سلبی است. ما نمیتوانیم مسائل فرهنگی و اجتماعی خودمان را فقط با نگاه سلبی برطرف کنیم، ما در کنار این نگاههای سلبی نیاز به راهکارهای ایجابی داریم. میگویند معضلات فرهنگی داریم، آیا به صرف برخوردهای قضایی، حقوقی و سلبی میشود این مشکل را حل کرد؟ نه، شما باید ریشهیابی کنید. بخشی از آن به فقدان تسهیلات لازم برای ازدواج بر میگردد، بخشی از آن مربوط به بیکاری است، بخشی از آن مربوط به این است که شما الگو نمیدهید، شما مدهای متنوع در دسترس جوانان ما قرار نمیدهید. یک خانمی که میخواهد برود یک لباس خوب تهیه کند، تنوع مد در اختیارش نیست. از آن طرف مشکلات اقتصادی به او اجازه را هم نمیدهد که برود دستور یک دوخت بدهد، مجبور میشود از همین مدها استفاده کند، سپس ایشان در تکمیل گفتههای خود بالا بردن حق انتخاب شهروندان را از مقولات حقوق شهروندی دانسته و اضافه میکنند این طرح اصلاً جنبه اجباری و تحمیلی ندارد، در کنار تمام مدهایی که عرضه میشود ما میگوییم این قابلیتهای نهفته در فرهنگ ایرانی را هم فعال کنیم تا آنها تشویق شوند که به عرضه مد بپردازند.[۲۵۲]
عماد افروغ دو کارکرد برای این طرح بیان میدارد:
یکی اینکه واقعاً بخشی از خلأهای مربوط به راهکارهای ایجابی را با همان رویکرد تشویقی و حمایتی برطرف میکند. دوم اینکه اشتغال زایی میکند. و اشاره میکنند به دانشکدههای طراحی که با مشکل مواجه اند. به نظر ایشان اگر ما واقعاً بیاییم و طرح ایرانی را در دستور کار خودمان قرار بدهیم، این یک مستمسک و انگیزهای میشود برای اینکه بخش طراحی ما در دانشکدهها تقویت شوند، بخش عرضه تقویت شود، بخش نمایش و عرضه این مدها تقویت شود. بنابراین جنبه اشتغالزایی هم دارد، حتی جنبه فنی و صنعتی آن به نظر ایشان به گونهای است که حتی میتواند صنعت نساجی ما را هم دچار یک دگرگونیهایی بکند.[۲۵۳]
در توضیح کارکرد دوم هم میگویند:
ما نیاز داریم در دنیایی که جهانی شدن دارد غالب میشود، جهانی شدن فرهنگی با رویکرد آمریکایی شدن عالم دارد غالب میشود، در برابر این استحاله فرهنگی مقاومت کنیم. ایشان مهمترین کارکرد آن را بازتولید هویت ایرانی و تقویت فرهنگ تاریخی زاد و بوم حداقل برای جلوگیری از استحاله فرهنگی میداند.[۲۵۴]
نکته دیگر، از کارکردهای دیگر این است که، بله درست است، مردم ما در لایههای زیرین خود الهی هستند. اما بین لایه نمادین و لایه زیرین آنها شکاف افتاده، برای اینکه غفلت شده و اتفاقاً بیگانگان هم خوب میدانند، از زمان هرودوت مطرح شده، این قوم، قوم یکتاپرست است، از طریق جهانبینی نمیشود آن را مورد حمله قرار داد، اما از طریق حمله به نمادها میشود. تاکی میتوانیم بگوییم وزنی که به لایه نمادین میدهیم که حالا معماری باشد، شهرسازی باشد، با وزنی که به جهانبینی میدهیم متفاوت است؟ بله، متفاوت است، اما در ابتداء از طریق نمادها حمله میکنند، اما هیچکس چک سفید امضاء نمیدهد که آن نمادهای غربی نهایتاً جهانبینی دینی و الهی ما را مورد حمله قرار ندهد، کما اینکه قرار داده.[۲۵۵]
نکته دیگر اینکه استقرار امنیت فرهنگی و اجتماعی را به ارمغان میآورد، احساس امن و انس و الفت میدهد. شما هر جا که در معماری ایرانی قدم میزنید احساس آرامش میکنید، هر جا در معماری جدید قدم میزنید آن انس و الفت و آرامش شما از دست میرود.[۲۵۶]
کارکرد دیگر اینکه از زمینههای ظهور و بروز برخوردهای سلبی و قضایی صرف جلوگیری میکند. خیلی از دوستان میگویند ما مخالف برخورد قضایی هستیم، حق هم چنین است، اما نیروی انتظامی ما جز این وظیفهای ندارد. وقتی شما راه حل های ایجابی نمیدهید، مشکل بیکاری را حل نمیکنید، طرحهای درست نمیدهید، نوبت به برخورد سلبی میرسد، طبیعی هم هست، نباید آنها را هم سرزنش کرد، ولی راه را خود ما بستهایم. به هر حال من فکر میکنم طراحی در زمینه مد، زمینه را برای عطف توجه به سایر نمادها ازجمله معماری، شهرسازی، موسیقی، هنر و حتی زبان فارسی فراهم میکند.[۲۵۷]
ملکیان معاون حقوقی و امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز میگوید:
من ابتداء دو نکته را خدمت نمایندگان محترم عرض کنم: نکته اول اینکه در ارتباط با ترویج فرهنگ عفاف و حجاب خوشبختانه بین مجلس، دولت و تمام دستگاههای نظام اتفاق نظر وجود دارد.
نکته دوم اینکه امر فرهنگ عفاف و حجاب و پوشش اسلامی خواست قاطبه ملت است و آن چه دولت و مجلس به دنبال آن هستند، در واقع بر اساس خواست مردم ایران هست. دلیل آن هم این است که مردم ما با آن پیشینه و فرهنگ غنی که شما استحضار دارید حتی قبل از پذیرش اسلام مردم ایران، مردمانی با فرهنگ، خداجو، حقطلب و دارای اخلاق و رفتار اجتماعی نیکو بودند و یکی از دلایلی که اینها با روی باز اسلام را پذیرفتند این بود که خواستهها و منویات خودشان را در دین مبین اسلام میدیدند و اگر امروز ما شاهد هستیم که در جامعه بعضی کجرویها و ناهنجاریها وجود دارد، دلیل اصلی آن این است که ما زمینه را برای مردم آن چنان که باید و شاید فراهم نکردیم. قاطبه ملت پوشش را رعایت میکنند و خواستار پوشش اسلامی و مبتنی بر فرهنگ ملی ما هستند. تعداد اندکی هستند که حالا از روی ناآگاهی و یا بعضاً آگاهانه اقدام به رفتار خلاف شئون جامعه اسلامی میکنند که باید برای آنها راهکاری را فراهم کرد.[۲۵۸]
من معتقد هستم که باید زمینه تخلف و هنجارشکنی را از جامعه زدود و یکی از آنها همین طرحی است که امروز کمیسیون فرهنگی ارائه کردند که البته ما مشابه این را هم با زوایای دیگر، شورای فرهنگ عمومی، بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرده، به هر حال دولت با این طرح موافق است و ما از کلیات آن دفاع میکنیم.[۲۵۹]
۲-۲- دیدگاه مخالفان طرح
اسماعیلی مقدم نیز از جمله مخالفان طرح میگوید:
اساساً یکی از سؤالاتی که مطرح است، این است که به هر حال اگر عارضه و مشکلی در جامعهای به وجود میآید و مجلس مکلف است به عنوان سیاست گذار و به عنوان خطمشی گذاران نظام برای آن قانونی را به تصویب برساند که این قانون حل کننده آن معضل و مشکل باشد میخواهم عرض کنم که مدهای انحرافی و مدهای ناسازگار با فرهنگ دینی و ملی ما مواجه هستند چند درصد هستند که مجلس میخواهد ورود پیدا کند؟ یعنی به عنوان یک مشکل اساسی مطرح است یا بخش بسیار کوچکی به دنبال مدهای انحرافی هستند و ما میخواهیم برای این بخش کوچک قانون تصویب کنیم و الگوی ما در دنیا چه کسی است؟ مثلاً اگر برخی از کشورها را مثال میزنیم در زمینه بحث حجاب، آیا این بحث قانونی شده یعنی قانون این را به تصویب رسانده یا نه؟ اساساً علمای فقه در مصادیق چه مقدار ورود پیدا کردهاند و آیا کلیات را به هر حال جزء اصول مسلم و ترسیم کننده دستورالعملها و احکام اسلامی و الهی میدانند یا ریز آنها را هم به عنوان مصادیق تا چه حدی با آن در جامعه برخورد میکنند؟[۲۶۰]
مثلاً در زمینه بحث حجاب که من به آن میپردازم یکی از ضروریات و یکی از فلسفهها و یکی از بنیانهای فکری این طرح بوده خوب، بارها ما شاهد این بودیم که نامههایی که به حضرت امام نوشته میشد و از آنها و نقدهایی هم از سیما میشد آن حکم امام و بسیاری از مراجع تقلید بحث پوشش اسلامی و حجاب بوده این که در مصادیق دخالت کنند ما این را ندیدیم. من وقتی این طرح را مطالعه میکردم، دو موضوع از نظر طراحان مورد اهمیت بود که این اولی که در واقع اصل بود و میبایستی به آن پرداخته میشد، در این طرح اصلاً یا نیامده است یا پنهان مطرح شده است. من میخواهم بگویم آن که پنهان مطرح شده اتفاقاً اصل نیت شما نیت خوبی بوده و آن میبایستی مطرح میشد. من وقتی صحبت میکردم ، مخبر محترم فرمودند میخواهید که تولید کارخانجات نساجی بیشتر شود و ارتباط بیشتری با مدها داشته باشند و عرضه کننده مد و لباس و الگوهای فرهنگی و ملی ما باشند. این چه مقدار امکانش هست؟ آیا به عنوان مثال چادر که به عنوان یکی از کاملترین پوششهای ملی و مذهبی ما امروز هست چه مقدار نساجیهای ما وارد این موضوع شدهاند و چه مقدار تولید چادر را دارند؟ مگر در موضوع چادر مدهای مختلفی وجود ندارد؟ چه اتفاقی افتاده که شما میبینید یک چادر از طرف بانوان محترم مورد میل واقع میشود؟ بنابراین در کارخانههای نساجی در مدهای دیگر هم اشکال جای دیگر است. اما آن نیت اصلی که به هر حال ما در جامعه با آن مواجه هستیم این است که هر سال یک سری مدهای انحرافی در جامعه ایجاد میشود، مدهای زننده که در شأن حکومت و نظام اسلامی نیست باید به هر حال یک فکری کرد و معلوم هم هست که کجا را باید فکر کرد. آیا اصلاً فکر کردیم همین بخش کوچک بقیه جامعه ما که کاملاً اسلامی است، چادر را به عنوان اولین گام حجاب و پوشش و دومی بحث مانتو است که پوشش کامل دارند حالا یک طبقاتی هم این را به انحراف میکشند.[۲۶۱]
بنابراین ما اگر میخواهیم که ورود پیدا کنیم به مد لباس و اینها را تغییر بدهیم در مردان هم میبینیم که این ورود پیدا میشود و کت و شلوار را هم میتوانیم بگوییم که به گفته یکی از همکاران محترم این هم شاخصهای میتواند از بدحجابی باشد. خواهش من این است که این موضوعات را با هم تداخل ندهیم به هر حال فرهنگ با قانون تعریف نمیشود. فرهنگ مجموعه آداب و رسومی است که یک ملت دارند. فرهنگ عبارتست از رفتارهای اجتماعی یک ملت. میل مردم، خواست مردم، تمایل مردم میشود مد، میشود فرهنگ، طی قرون مختلف این اتفاق میافتد و مردم گرایش پیدا میکنند با یک موضوعیتی در زبان، در لباس، در آداب و رسوم، در جشنها، در عزاداریها، این میشود مسلک یک مردمی. خوب، مال ما مگر به جز این است که مسلک مردم ما حجاب و پوششهای مختلف است؟ ورود به این را که میخواهیم پیدا کنیم، قانون را میخواهیم وارد این موضوع کنیم در کجای قانون، اصلاً تعریف فرهنگی موضوع قانون وجود دارد؟ این محدودیت به وجود نمیآورد، آن وقت نمیگویند آقا! مجلس تا لباس پوشیدن مردم هم دخالت میکند.[۲۶۲]
بنابراین اگر فلسفه ارائه این طرح، این معضلی است که بخش کوچکی در جامعه این اتفاق میافتد این نیست که ما برای آن قانون بیاوریم. سپس ایشان اشارهای به بندهای طرح میکنند که به صراحت همه دستورالعمل و نصیحت است، قانون نیست. این که نمایشگاه برپا کنند وظیفه مجلس شورای اسلامی است واقعاً؟ این که ما بیاییم کمیته تشکیل بدهیم، نمایندهای هم از مجلس باشد صدا سیما هم باشد نیروی انتظامی هم باشد، این اگر با آن حجم میخواهیم فرهنگسازی کنیم یک وزارتخانه که نه دهها وزارتخانه میخواهند هر کدام این کار را انجام بدهند و اگر ما آمدیم این کار را کردیم که نساجیها رشد کنند به عنوان مثال شما آمدید این الگو سازی را کردید و آمدید پارچه وارد کردید، پارچههایی که نزدیک به فرهنگ ما باشد، مد را هم دادید، سه اتفاق در این مد خواهد افتاد. یا مردم این را میپذیرند، یا مردم آن را نمیپذیرند، یا ممکن است مورد کجاندیشی قرار بگیرد. مجدداً این مد اسلامی را تبدیل به یک ضد اسلامی کنند آن وقت آن را چکار کنیم؟ و اگر ما آمدیم این لباس مورد تمایل مردم نشد و میل مردم بر آن مماس نشد آن وقت این خسارتی که به آن کارخانههای نساجی میخورد این جا را ما چکار کنیم؟ پارچهها فروش نرفت و واردات کردیم ارز رفت و به فروش نرفت آن وقت مجلس چه برنامهای با آن میتواند داشته باشد؟[۲۶۳]
بنابراین وقتی که ما میآییم و در اختیار مردم دخالت میکنیم، دهها فاکتور دیگر در آن مؤثر خواهد بود و ممکن است قانون ما را سست کند و مجلس نبایستی قانونی را به تصویب برساند که خودش و قوه مقننه را زیر سؤال ببرد. این کمیتهای که من دیدم تصویب شده دهها ایراد بر آن وارد است. اینها بایستی اصلاً سازمان داشته باشند این که میگوید مثلاً طرح را پیاده کنند، خوب طرح را چه کسی پیاده کند؟ طراحی میخواهند بکنند بایستی یک وزارتخانه باشد برای طرح ملی لباس مردم، آن هم در آن وضعیتی که ما دهها مساله و مشکل داریم، چقدر این مشکل اساسی ما ساماندهی مد لباس است؟ اینطور باشد ما باید در هر چیزی در ساماندهی خوراک مردم هم دخالت بکنیم.[۲۶۴]
ایشان در ادامه میافزایند:
برای حل این مشکل ما نمی توانیم از راه قانونی وارد شویم بلکه، صدا و سیما هست، مراکز تبلیغی ما هست، ورود در بسیاری از هنرها هست، ما آن جاها را بایستی تقویت کنیم، اگر میخواهیم فرهنگ ملی و بومی ما بماند که سالها مانده و مردم ما از این هم جدا نخواهند شد. در اقصی نقاط کشور ما مگر کدام مد و لباس فرهنگ ملی ما تغییر کرده است؟ یک بخشی هستند که اینها خیلی کوچک هستند، به دنبال مد هستند هر سال هم دنبال یک مد میروند ما میخواهیم دنبال اینها بدویم و آنها دنبال مد بروند مدام ما هم برویم برایشان مد بیاوریم که مثلاً چه شود؟ چه اتفاقی میخواهد بیفتند؟ یعنی ما آنها را بگیریم؟ این خیلی بد است که قوه مقننه بخواهد به دنبال آنها باشد که در جامعه هم خیلی اندک هستند. اصلاً نگاه مردم مؤمن و متدین ما کسانی که خانواده هستند نگاهشان کاملاً منفی است ما کاملاً به آن جا متمرکز شویم. به نظر من این نقص است و در نهایت ایشان خواستار عدم موافقت با طرح شدند.[۲۶۵]
۳) مصوبه نهایی
قانون ساماندهی مد و لباس در تاریخ ۱۲/۱۰/۱۳۸۵ به تصویب مجلس رسید:
ماده۱- به منظور حفظ و تقویت فرهنگ و هویت ایرانی - اسلامی، ارج نهادن،
تبیین، تثبیت و ترویج الگوهای بومی و ملی، هدایت بازار تولید و عرضه البسه و
پوشاک بر اساس طرحها و الگوهای داخلی و نیز در جهت ترغیب عموم مردم به پرهیز از
انتخاب و مصرف الگوهای بیگانه و غیر مأنوس با فرهنگ و هویت ایرانی، وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی مکلف است جهت پیریزی ساختار مدیریتی موضوع این قانون، کارگروهی (کمیتهای) متشکل از یک نفر نماینده تامالاختیار از هرکدام از وزارت خانههای فرهنگ
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 04:05:00 ب.ظ ]