-موبایل و بلوتوث
در اواخر دهه 1960 یک شرکت تلفن به نام ATT در آمریکا و انگلیس و ژاپن چیزی به نام Cellular را اختراع کرده بودند که در واقع نوعی تلفن داخل ماشین بود. اما در آستانه ورود به دهه 70 میلادی آمریکایی ها به این فکر افتادند که ارتباطات تلفنی را گسترش داده تا بتوانند تلفن را با خود حمل کنند، از این رو تصمیم گرفتند تلفن همراه یا به قولی موبایل را بسازند. این گونه بود که پایه های ساخت تلفن همراه بنا نهاده شد و شبکه تلفن همراه به تولید انبوه رسید.
بیست و پنج سال قبل اولین گوشی موبایل توسط تیمی به رهبری مارتین کوپر مدیر بخش سیستم های شرکت موتورولا ساخته شد. مطمئناً اولین تلفن همراه ظرافت گوشی های امروزه را نداشته و شبیه بی سیم های بیست سال پیش و بدون هیچ کار فانتزی بر روی آن بوده است. ایده یکپارچه سازی گوشی موبایل مجهز به دوربین در 11 ژانویه 1997 توسط شرکت شارپ ژاپن به همکاری آقای فیلیپ کان ساخته شد. در همین سال بود که فیلیپ کان شرکت استار فیش را در زمینه نرم افزار های گوشی تاسیس کرد. این گوشی sh04 –J نام داشت و به وسیله آن می شد از طریق اینترنت عکس ها را ارسال کرد.
یک دهه پس از ظهور پدیده تلفن سیار در جهان، ایران نیز سال 1355- 1354 درصدد استفاده از این سیستم برآمد و با بررسی هایی که از سوی شرکت مخابرات ایران و کارشناسان خارجی صورت گرفت این نتیجه حاصل شد که ایران سالانه کشش جذب 4 تا 5 هزار مشترک را دارد و اجرای طرح با 1000 شماره پیش بینی شد اما این تلاش در آن زمان ناکام ماند. طی سال های 1372 تا اوایل 1374 تعداد متقاضیان تلفن سیار بیش از 100 نفر نبود چون این سیستم برای مردم شناخته شده نبود و در شهریور 1374 هنگامی که آگهی نام نویسی در روزنامه های کثیرالانتشار کشور منشر شد حدود 8 تا 9 هزار نفر متقاضی ثبت نام نمودند. به عبارت دیگر استقبال چندانی از این سیستم پایه و ضروری در جامعه به عمل نیامد و حتی در محافلی با واکنش های منفی، تلفن همراه سیستمی زاید عنوان شد. از بهمن 1374 چرخشی شگفت برای نام نویسی تلفن سیار پدیدار شد به طوری که 200 هزار نفر متقاضی دریافت تلفن سیار شدند. (مرتضوی و جلودار، HTTP://KHARAZMI.ORG)
هوارد راینگولد در بررسیاش با عنوان تودههای زیرک تکنولوژی موبایل را به دلیل ایجاد ارتباطات افقی و خلق شبکههای اجتماعی، تسهیلکنندهی پیشتازیِ سیاسی و حمایت از دموکراسی میداند. از این منظر، اگرچه تکنولوژی جدید تلفن (به دلیل تقلیل دادن مشارکت چهرهبهچهره به ارتباط مجازی در محیطهای بستهی کوچکی چون خانواده و دوستان) ممکن است به فرسایش فرهنگ مدنی بیانجامد، اما درعینحال با خلق جهانهای شناورِ ارتباطاتِ مبتنیبر همپیوندیهای مجازی (خوشههای مونادی) میتواند یک «میتلبو[11]»ی پیشتاز بیافریند، یعنی ساختاری از ارتباطات سیاسی (بهلحاظ فیزیکی غایب اما در ارتباط مجازی دائم) که بین حکومت ملی و جامعه مدنی یا محلی جای گرفته و هم مشارکت از درون فرهنگ محلی را ترسیم میکند و هم با حکومت سخن میگوید. در اینگونه فضاها مردم در حین هماهنگکردن واژگان و اعمالشان با هم، میتوانند جماعتهای معناداری را خلق کنند که همچون یک کنش سیاسی تأثیرگذار عمل کند. برای مثال: استفاده از پیام متنی (اساماس) برای هماهنگ کردن مواضع سیاسی.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در زمینه شکل گیری بلوتوث، باید عنوان کرد که ایده ی اولیه بلوتوث در شرکت موبایل اریکسون در سال 1994 شکل گرفت. اریکسون که یک شرکت سوئدی ارتباطات راه دور است در آن زمان در حال ساخت یک ارتباط رادیویی کم مصرف، کم هزینه بین تلفن های همراه و یک گوشی بی سیم بود. این منجر به ایجاد بلوتوث توسط این شرکت شد. اریکسون نام «بلوثوت» را از (یک پادشاه دانمارکی) گرفت که بین سال های 940 و 981 میلادی می زیست. او به شیوه ای صلح آمیز دانمارک، سوئد جنوبی و نروژ شمالی را متحد کرد. این کار به او شهرت یک پادشاه ماهر در ارتباط و مذاکره را در تاریخ داد. شرکت اریکسون نیز نام این فناوری را بلوتوث نهاد زیرا امیدوار بود بتواند به طور صلح آمیزی وسایل مختلف را متحد کند. (نهری، http:// Laylon. Blogfa. Com)
وب نوشت
اصطلاح وب نوشت تا سال 1997 ناشناخته بود اما پس از آن به یکی از مهمترین فضاهای مجازی در ارتباطات الکترونیک تبدیل شد. هر وب نوشت برخلاف نظم تاریخی بیشتر رسانه ها، به طوری تقریباً نامنظم و با اطلاعاتی جدید درباره موضوعات مختلف به روز می شود. جذابیت این رسانه نوین نیز در این است که خوانندگان آن می دانند بیشتر اوقات چیزی در این صفحه تغییر خواهد کرد و به روز خواهد شد. وب نویسی از همان ابتدا به سرعت جای خود را در میان مردم باز کرد. به طوری که در آوریل 2007 موتور جستجوگر تکنوراتی بیش از هفتاد میلیون وب نوشت را یافته بود. به علاوه تخمین زده می شود که روزانه در حدود 120هزار وب نوشت جدید در جهان ساخته می شود. (تیشه یار، 1389: 113)
البته فضای وب نوشت هنوز از نظر گستره عملکرد، فاصله بسیاری با سایر رسانه ها و ابزارهای اطلاعاتی مانند رادیو و تلویزیون و حتی سایت های خبری اینترنتی دارد اما با این حال توانسته نتایج محسوسی در برخی حوزه های مهم در کشورهای رو به پیشرفت داشته باشد.
در سال 1380 نخستین وب نوشت های ایرانی ایجاد شدند. در طی دو سال در حدود 700هزار وب نوشت ایرانی ایجاد شد و وبلاگستان ایرانی سریع ترین میزان رشد در منطقه خاورمیانه را به خود اختصاص داد و در مدت زمان کوتاهی، زبان فارسی به چهارمین زبان مورد استفاده در وب نوشت ها در سراسر جهان تبدیل شد. (همان، 116)
5-2 كاركرد رسانه
در مباحث نظری به ویژه جامعه شناسی ارتباطات و رسانه ها، نقش و ماهیت تاثیرگذاری مجموعه ی رسانه ها (از مطبوعات تا رادیو و تلویزیون) در نظام اجتماعی به بحث گذاشته شده است. اگر این عقیده ی علمای اجتماعی مفروض باشد که ارتباط اساسی ترین فرایند اجتماعی شدن است بلافاصله این مساله به ذهن خطور می کند که وسایل ارتباط جمعی در این میان نقشی اساسی ایفا می کند. كوشش های زیادی به منظور سیستماتیک كردن كاركردهای اساسی رسانه ها در گذشته به عمل آمده است كه با كار هارولد لاسول آغاز شد. وی عمده ترین كاركردهای ارتباط را بدین شكل خلاصه نمود: نظارت بر محیط، مربوط كردن بخش های مختلف جامعه به یكدیگر در جهت عكس العمل به محیط و انتقال میراث فرهنگی. (رزاقی، 1385: 55-53)
رایت در سال 1960 به كاركرد «سرگرمی» به عنوان چهارمین كاركرد اساسی رسانه اشاره نمود.
مك لوهان نیز در نوشته های خود كاركرد دیگری را تحت عنوان «بسیج اجتماعی» به مجموعه كاركردها افزوده است. (مك لوهان، 1377: 16)
از نظر وی، از رسانه ها انتظار می رود كه پیش برنده منافع ملی و پیشتاز بعضی از ارزش های كلیدی و الگوهای رفتاری در جامعه باشند. در نظام های جهان سومی و بعضی از نظام های بسته در اروپا، چنین كاركردی را به رسانه ها واگذار می كردند.
در كل می توان كاركردهای اصلی رسانه های همگانی را در جامعه بدین ترتیب برشمرد:
1. اطلاع دهنده
– رسانه ها اطلاعات لازم را درباره رخدادها و شرایط جامعه و جهان فراهم می سازند.
– به روابط قدرت اشاره می كنند.
– تسهیل كننده نوآوری، سازگاری و پیشرفت هستند.
2. ارتباط دهنده
– رسانه ها توجیه كننده، تعبیر كننده و توصیه كننده درباره معانی رخدادها و اطلاعات هستند.
– زمینه پشتیبانی از اقتدار و ارزش های آن را فراهم می سازند.
– جامعه پذیر كردن
– ایجاد هماهنگی بین فعالیت های پراكنده
– بناكننده وفاق
– تعیین كننده اولویت ها و اعلام موقعیت ها
3. تداوم دهنده
– بیان كننده فرهنگ مسلط و شناساننده زیر مجموعه های فرهنگی با اشاره به پیشروی های فرهنگ جدید
– ادغام و حفظ ارزش های مشترك.
4. فراهم كننده تفریح و سرگرمی
– فراهم كننده سرگرمی، منحرف كردن از مشكلات، ابزار تسهیل دهنده اعصاب هستند.
– كاهش دهنده تنش های اجتماعی
5. بسیج كننده
– رسانه ها عامل مبارزه برای اهداف اجتماعی در حوزه های سیاسی، جنگ، توسعه اقتصادی، كار و بعضی مواقع مسائل مذهبی هستند.
عکس مرتبط با اقتصاد
به طور كلی نیازهای روزافزون گروه های وسیع انسانی به استفاده از وسایل ارتباطی، برای این وسایل كاركردهای اجتماعی متعددی پدید آورده اند. اما از این میان می توان کارکردهای زیر را به طوری برجسته مورد مطالعه قرار داد:
1-5-2 كاركرد خبری و آموزشی
برای آنكه انسان بهتر بتواند به زندگی جمعی ادامه دهد و در صحنه فعالیت های اجتماعی راه مناسب تر برگزیند و مسئولیت های فردی و عمومی را با آگاهی كامل به عهده بگیرد، باید همیشه در جریان حوادث و اتفاقاتی كه هر لحظه در محیط اطراف و در دنیای بزرگ او روی می دهند، قرار داشته باشد. بنابراین وظیفه و نقش اساسی ارتباطی، انتشار جریان رویدادهای اجتماعی است و همین امر به انسان امكان می دهد محیط زندگی را بهتر بشناسد و با توجه به آن، احتیاجات فردی یا جمعی خود را مرتفع سازد، در برابر دیگران راه و رسم شایسته پیش بگیرد، اندیشه های خوب به دست آورد و قضاوت های درست نشان دهد و به طور كلی به عنوان عضوی از اعضای جامعه، با آگاهی كامل به حقوق و مسئولیتهای خویش و با آزادی و آسایش به زندگی ادامه دهد.
وسایل ارتباط جمعی نقش حساسی در ایجاد همبستگی ملی و بین المللی دارند. اهمیت كاركرد آموزشی وسایل ارتباطی در جوامع معاصر به حدی است كه بعضی از جامعه شناسان برای مطبوعات و رادیو و تلویزیون و سینما نقش «آموزش موازی» یا «آموزش دائمی» قائل هستند.
2-5-2 كاركرد راهنمایی و رهبری
كاركرد رهبری كننده وسایل ارتباطی و تاثیر آنها در بیداری و ارشاد افكار عمومی، اكنون بر هیچ كس پوشیده نیست و روز به روز بر اهمیت آن افزوده می شود. همان طور كه مطبوعات در دو قرن گذشته در مبارزات آزادی خواهی ملل جهان تاثیر داشته اند و در میدان این مبارزات برای طرد استبداد و كسب دموكراسی، از سلاح های برنده سیاسی بوده اند. هر چند در حال حاضر، وسایل ارتباطی نوین در مبارزات استقلال طلبی و ضد استعماری ملل عقب مانده و در صحنه سیاسی كشورهای پیشرفته- در جریان مبارزات انتخاباتی و رقابت احزاب و شخصیتها- نقش مهمی به عهده دارند.
در نظام های دموكرات، روزنامه ها و مجله ها و رادیوها و تلویزیون ها و سینماها می توانند در راه گسترش ارتباط بین رهبری كنندگان و رهبری شوندگان خدمات مهمی انجام دهند و به عنوان آیینهی تمام نمای افكار عمومی، در جلب همكاری مردم و شركت دادن آنها در امور اجتماعی تاثیر فراوان به جا گذارند. در صورتی كه در نظام های استبدادی و دیكتاتوری كه بین فرمانروایان و فرمانبرداران، روابط آزاد و رضایت آمیز وجود ندارد، وسایل ارتباطی معمولاً به ابزارهای تحمیل قدرت و اقناع مردم تبدیل میگردند و بدین صورت آثار نامساعد تبلیغات سیاسی در جوامع دارای نظام آمرانه، همه از یک طرفه بودن نقش وسایل ارتباطی و منعكس نساختن آمال و افكار عمومی در این نوع جوامع ناشی می شوند.
باید در نظر داشت كه وسیله ارتباطی به طور كلی می توانند در توسعه اجتماعی اقتصادی جوامع، مخصوصاً در كشورهای در حال توسعه وظایف بسیار حساسی عهده دار شوند. روزنامه و رادیو و تلویزیون و … با پخش و گسترش اندیشه های نو در واقع وجدان اجتماعی افراد را بیدار می كنند و با آشنا ساختن آنان به اهمیت اجرای برنامه های مهم مملكتی، توجه سریع و وسیع همگان را به لزوم تحولات اساسی از قبیل تعدیل ثروت، مبارزه با بیسوادی و گسترش وسایل رفاه اجتماعی، جلب می كنند و آنان را برای شركت در زندگی عمومی و دفاع از حقوق فردی و اجتماعی و قبول مسئولیت های بیشتر آماده می سازند. بدین طریق مشاهده می شود كه كاركردهای آگاه كننده، آموزش دهنده و رهبری كننده وسایل ارتباطی مكمل یكدیگرند.
3-5-2 كاركرد تفریحی و تبلیغی
وسایل ارتباطی، علاوه بر كاركردهای مهم خبری و آموزشی و راهنمایی و رهبری- كه در سازندگی و آمادگی افراد برای زندگی اجتماعی نقش اساسی دارند. كاركرد تفریحی و تبلیغی نیز دارند. در دنیای كنونی به سبب فشار كار روزانه و شرایط دشوار زندگی ماشینی، انسان ها بیش از هر زمان به استراحت نیاز دارند و اگر برنامه های مناسبی وجود نداشته باشند كه اوقات فراغت آنان را پر كنند و خستگی ها و اضطراب ها و دلهرههای آنها را تسكین دهند، خیلی زودتر از حد معمول فرسوده و از كار افتاده خواهند شد.
4-5-2 کارکرد هویت بخش
رسانه ها در روند ملت سازی، مفهوم و ساخت گستره ی همگانی را دچار تحول کرده و این بار پس از پایان نقش اولیه آنها در استقلال حاکمیت های جدید، آن را وارد عرصه اقتدار عمومی کردند. عرصه ای که دیگر کمتر به قلمرو زندگی درباری عنایت داشت و بیشتر بر هویت دولت مدرن به مثابه فعالیت های نظام دولتی تمایل یافت که از نظر قانونی دارای قلمروهای تفکیک شد اجرایی، قضایی و استفاده ی مشروع از خشونت بود. هویتی که شامل هویت قومی و زبانی خاص، یک آگاهی عمومی تجربه شده از تاریخ مشترک، فرهنگ و دیگر تعلقات اجتماعی و فرهنگی بود که دوام و بقای آن هم مشروط به لحاظ شدن همه ی این امور بود.
وسایل ارتباطی هر كشور، می توانند آیینه تمام نمای زندگی سیاسی و اجتماعی آن كشور باشند و به همین جهت استقلال و عدم استقلال و آزادی و محدودیت آنها در منعكس ساختن خواستها و آرمانهای جمعی و حل مسائل عمومی آثار متفاوت پدید می آورند. استفاده از وسایل ارتباطی و خبری در راه انتشار اخبار و راهنمایی افراد و پرورش و گسترش افكار عمومی، سبب پیشرفت آزادگی می شود و بهره برداری از آنها به عنوان وسایل تبلیغاتی و اعتقادی مغرضانه به بردگی منتهی می گردد. بی جهت نیست كه «آلفرد سووی» جامعه شناس و اقتصاد دان معروف فرانسوی رسانه های خبری را «كلید دموكراسی» معرفی می كند. به عقیده او «آزادگان اجتماع افراد آگاه و مطلع هستند و افراد ناآگاه و محروم از اخبار، در رقیت به سر می برند» (معتمدنژاد، 1371: 11-21)
6-2 رسانه ها در عصر پسامدرن
پست مدرنیسم، عصری اشباع شده از رسانه هاست كه نشانه آن است كه زندگی اساساً درباره نمادسازی، درباره مبادله و دریافت- یا سعی بر مبادله و پافشاری بر دریافت- پیام هایی درباره خود و دیگران است. در تائید این انفجار نشانه هاست كه بسیاری از نویسندگان می پندارند كه ما وارد «جامعه اطلاعاتی» شده ایم. (وبستر، 1382: 40)
پست مدرنیسم توصیف گر ظهور یک نظم اجتماعی است كه در آن اهمیت و قدرت رسانه های گروهی به معنای آن است كه بر تمام اشكال روابط اجتماعی حاكم است و آنها را شكل می دهند. عقیده این است كه تصاویر و ایماژهای رسانه ای به گونهای فزاینده بر دریافت ما از واقعیت، و نحوه توصیف و تعریف ما از خودمان و از دنیای پیرامونمان سیطره می یابند. براساس این ایده، زمانی رسانه های گروهی به مثابه آیینه ای در برابر واقعیت اجتماعی گسترده تری تلقی می شدند و به انعكاس آن می پرداختند. در حالی كه اكنون واقعیت را تنها می توان از روی بازتاب ها و انعكاس های سطحی این آیینه توصیف نمود. جامعه به گونه ای فزاینده در دل رسانه های گروهی محو و مستحیل شده است. اینك دیگر حتی مسئله تحریف و كژدیسی نیز مطرح نیست، زیرا این واژه یا اصطلاح بیانگر آن است كه ورای ظاهرسازی و همانندانگاری های سطحی رسانه ها، واقعیتی وجود دارد كه می تواند دستخوش تحریف و كژدیسی گردد، و این دقیقاً نكته مورد بحث نظر پست مدرن است.
برخلاف دیدگاه لیبرال که معتقد بود رسانه ها، آیینه ای در برابر واقعیت اجتماعی گسترده تر گشوده و تصاویر نسبتاً دقیق تری از آن منعكس ساخته اند، پاسخ دفاعی رادیكال به این دیدگاه تاكید دارد كه این آیینه به جای انعكاس واقعیت ان را تحریف و باژگونه ساخته و تصویری مخدوش و كژدیسه از آن ارائه داده است. (لین،1387: 45)
در نتیجه به دنبال این برخورد انتقادی شدید، نظریه فرهنگی و رسانه ای انتزاعیتر و مفهومی تر سر برآورد و این عقیده را ارائه داد كه رسانه ها در ایجاد و بنای تصویر یا برداشت ما از واقعیت اجتماعی و ایجاد این احساس در ما كه بخشی از این واقعیت هستیم، نقش دارند. این گام كوچكی است برای حركت از این عقیده و رفتن به سمت این نظر كه تنها رسانه ها می توانند احساس و برداشت ما از واقعیت را شكل دهند. این نظر نیز با بازگشتن به استعاره آیینه، مدعی است كه این آیینه اكنون تنها واقعیتی است كه ما در اختیار داریم. در دنیای پست مدرن سطوح، رویه ها، ظواهر، و سبك یا شیوه و شكل اهمیت پیدا می كنند و به نوبه خود موجب برانگیختن و ظهور نوعی «ایدئولوژی طراح یا ناظم» می گردند. یا به تعبیر دیوید هاروی «تصاویر و ایماژها بر روایت سیطره می یابند.» (نوذری، 1379: 544 – 543)
مك لوهان در كتاب فهم رسانه ها مرحله گذار را از فنآوریهای چاپ به شكل غالب ارتباطات امروزی، یعنی نظام های بی روح، رسانه های الكترونیكی، را بررسی می كند. به زعم او، در طول قرن های متمادی، توسعهی ابزارهای ارتباطی عامل تعیین كننده نحوه عمل و اندیشهی انسان بوده است. به عبارت دیگر، فناوری های جدید، محیط های جدید انسانی به وجود می آورند. انقلاب رسانه ای عصر الكترونیك، تغییرات ظریف و نامحسوس و سرنوشت سازی در عادت های ادراكی ایجاد نمود و اجتماع مجازی نامتمركزی را كه او «دهكده جهانی» نامید، به وجود آورد. از زاویه دید او، دنیا در نتیجه استفاده از الكتریسیته كوچك شده و دیگر چیزی بیش از یک دهكده نیست. سرعت الكترونیكی گرد هم آوردن همه كاركردهای اجتماعی و سیاسی، در یک انفجار ناگهانی به درون، آگاهی انسان را از مسئولیت خویش به شدت افزایش داده است.
پست مدرنیسم در انطباق و همزیستی با عصر رسانه هاست. اولین بار این مارشال مك لوهان بود كه توجه ما را به حضور همه جانبه و قدرتمندانه رسانه ها در همه حال و همه جا به عنوان عنصر اصلی در هر نوع تعریف فرهنگی جلب نمود. مك لوهان در كتاب درك رسانه می گوید: «امروز، پس از گذشت بیش از یک قرن از تكنولوژی الكتریكی، شبكه ها و سیستم مركزی عصبی خود را در سطح عرصه ای جهانی بسط و گسترش داده ایم و تا آنجایی كه به سیاره ما یعنی زمین مربوط می شد مكان و زمان را از میان برداشتیم.» (مك لوهان، 1377: 3)
به عقیده او، تهدید استالین یا هیتلر بیرونی بود. تكنولوژی الكتریكی در درون دروازه هاست، و ما در خصوص مواجهه و رویارویی با تكنولوژی گوتنبرگ (صنعت چاپ) كه شیوه زندگی آمریكایی با تكیه بر آن و از طریق آن شكل گرفت گنگ، كور و خاموش هستیم. ولی اینك که دیگر اثری از وجود تهدید به چشم نمی خورد، نیازی به ارائه استراتژی های مختلف و متعدد نیست. (مك لوهان، همان: 18-17).
امروزه ماهیت و تاثیر رسانه ها به عنوان جریانی اساسی برای درك قدرت و سلطه در سطحی گسترده پذیرفته شده است. تصاویر موجود بر روی صفحات تلویزیون همان اندازه می توانند برای یک كشور تهدیدكننده و خطرناك باشند كه ناوگان های عظیم تسلیحاتی كه به محاصره آن پرداخته اند یا هجوم بمباران موشك هایی كه بر سر آن می ریزند. تحلیل گران و نظریه پردازان متعددی به كثرت رسانه ها و كثرت گفتمان ها یا به عبارت دیگر به ماهیت چند رسانه ای و چند گفتمانی پست مدرنیسم اشاره كرده اند. رسانه ای همچون سینما ابزاری قدرتمند در فرافكنی فرهنگ غالب و مسلط تمدن جهانی به شمار می رود. (نوذری، 1379: 234 و 235)
جان اریكسون این مسئله مهم را با صراحت چنین بیان می كند: «عملیات نظامی مدرن با سلاح سروكار ندارند … آنها با اطلاعات، دستور و نظارت سروكار دارند. اطلاعات كارها را انجام می دهند. اطلاعات سلاح ها را شلیک می كنند. اطلاعات به دیگران می گویند به كجا بروند. رسانه ها و شبكه علائم مهمترین چیز است. اگر می خواهید دنیا را خلع سلاح كنید … آن را از دست كامپیوترها نجات دهید.» (وبستر، 1382: 109 و 110)
در پست مدرنیته اهمیت رسانه های همگانی و نیز داشتن اطلاعات و فن آوری های ارتباطی، به طور كلی افزایش یافته است. این واقعیت، برخی از مفسران پست مدرنیته به ویژه بوردیار را برانگیخته است تا چنین استدلال كنند كه ما در عصر فرا واقعیت زندگی می كنیم. منظور بوردیار از فرا واقعیت این است كه رایانه ای شدن، تكنولوژی ارتباطات و رسانه ها با هم از طریق تولید تصاویر و مدل هایی از واقعیت كه به طور روزافزون جای خود واقعیت را می گیرند، به تجربه شكل می دهند. (گیبینز و بوریمر، 1381: 74)
نظر بوردیار این است كه فرهنگ معاصر، فرهنگ نشانه هاست. امروزه تقریباً هر چیز صرفاً دلالت است، یعنی چیزی كه به طور واضح با رشد انفجارآمیز رسانه ها مرتبط است. «ما انبوهی از تصاویر می سازیم كه درآن هیچ چیز برای دیدن وجود ندارد. پس با انبوهی از نشانه ها تنها می مانیم كه بر هیچ چیز دلالت ندارد. این نمونه ها ناشی از رسانه هایند. امروز هر چیز نشانه است. همه به شدت اطلاعاتیاند.» (وبستر، 1382: 313- 307)
از نظر بوردیار در عصر معاصر، ما همیشه اسیر عملكرد شبیه سازی ها هستیم. به بیان دیگر، اكنون دیگر نمی توان فرایندهای مربوط به واقعیت را به طور جداگانه مطالعه كرد یا واقعیت را به اثبات رساند. همه سرقت های مسلحانه، هواپیما ربایی ها و مواردی از این قبیل گویی شبیهسازیهایی هستند كه از قبل، در مراحل رمزگشایی و سازماندهی رسانه ثبت شده اند. او در سخنرانی خود، عفونت پلید تصاویر، این سوال را مطرح می كند: «رسانه ها به جز اینكه با حضور خود، حادثه بیافریند چه چیز دیگری را در سر می پروراند؟» بسیار شنیده ایم كه می گویند به هر جا نگاه كنی تصویر می بینی. همه این بازنمایی ها و تصاویر واقعیت را اشباع كرده است. ما دنیا را تنها به وسیله فیلتری از تصورات تجربه می كنیم. به عقیده او ما وارد عصری شده ایم كه در آن «اصل شبیه سازی است كه كل زندگی اجتماعی را كنترل و اداره می كند نه اصل واقعیت». بنابراین، در چشم انداز رسانه ای پست مدرن آنچه به ما عرضه میشود از مقوله سطوح در حال گردش است، یعنی منطقه ای كه در آن، نشانه ها می توانند بدون این كه مجبور باشند به دنیای بنیادی و واقعی وصل شوند عمل كنند. بوردیار در این زمینه می گوید آنچه داریم شبكهای از ارتباطات است كه كانونی ندارد و پیوسته محصول شبیه سازی های خود را تكثیر و اوراق می كند. وضعیتی كه تصویر در آن «شبحی از اصالت است و همیشه با واقعیت فاصله دارد.»
گی دوبور نیز معتقد است كه فرهنگ مصرف گرایی و رسانه ای، شكل پنهان و در عین حال مصیبت بار ظلم و ستم است. دوبور در كتاب خود به نام جامعه نمایش[12] پیش بینی كرد كه اقتصاد اواخر قرن بیستم با تصاویر هدایت می شد تا با تولید صنعتی كالاهای مادی. استدلال او این بود كه در جامعه رسانه ای و مصرفی، خود تجربه هم به كالا تبدیل شده است. او خاطر نشان كرد كه امروزه از ما می خواهند نه از طریق آنچه تولید می كنیم بلكه از طریق آنچه می خریم مقصود خود را بیان كنیم. بنابراین در نظر دوبور روابط به واسطه تصاویر برقرار می شوند و زندگی اجتماعی كاملاً به تصرف كالا درآمده است. (گلن وارد، 1383: 92- 119).
بنابراین می توان گفت كه در سبز فایل، ما در «كل جهان» زندگی می كنیم كه در آن ما از اوضاع و رویدادهای هزاران مایل دورتر آگاهیم. ارتباطات الكترونیكی چنین آگاهی را تقریباً در هر لحظه فراهم می كند. تنها یک فرد تارك دنیا، ممكن است به طور كامل از رویدادهای خبری ناشی از رسانه كه بر همه تاثیر می گذارد بركنار باشد. كاملاً می توان گمان كرد كه تارك دنیای قرن بیستم هم یک رادیو داشته باشد. ما دیگر در دموكراسی مردم سالاری سنتی زندگی نمی كنیم، بلكه در مدیاكراسی یا رسانه سالاری هستیم. سرزمینی كه در آن رسانه ها، ارتش و سیاست درهم تنیده شده است.
7- 2 جمع بندی فصل
در این فصل رسانه از دیدگاه متفكران و نظریات مختلف مورد بررسی قرار گرفت. از ارتباط و وسایل ارتباط جمعی تعاریفی ارائه شد و از سیر تحولاتی كه رسانه پشت سر نهاده است یعنی از جوامع اولیه كه زبان و بیان شفاهی وسیله ارتباطات بوده تا اختراع چاپ و وسایل ارتباط نوین سمعی و بصری چون رادیو، سینما و تلویزیون در عصر اول رسانه تا چند رسانهای ها و اینترنت و رسانههای تله ماتیک در عصر دوم رسانه ها بحث شد و بعد انواع رسانه ها و كاركرد رسانه یعنی كاركرد، ایجاد و توسعه همبستگی اجتماعی افراد و راهنمایی و انتقال میراث فرهنگی یا آموزشی آن و نقش نظارت رسانه بر محیط خبری و … مورد بررسی واقع گردید و در نهایت از جایگاه رسانه ها در عصر پسامدرن بیان شد كه در عصر پسامدرن رسانه ها توانستهاند درك ما را از فضا و زمان بر مبنای واقعیت خود باسازی نمایند و واقعیت صفحه تلویزیونی را كه هیچ مناسبتی با جهان خارج ندارد به ما عرضه كند، به گونه ای كه زندگی ما اینك در هاله ای از صفحه های تلویزیون تحلیل رفته است. تصاویر و ایماژهای رسانه ای به گونه ای فزاینده بر دریافت ما از واقعیت و نحوه توصیف و تعریف ما از خودمان و دنیای پیرامونمان سیطره می یابد و اینكه اكنون واقعیت را تنها می توان از روی بازتاب و انعكاس سطحی این آیینه یعنی رسانه توصیف كرد و اینكه عصر پسامدرن عصر دموكراسی یا مردم سالاری نیست بلكه عصر مدیاكراسی یا رسانه سالاری است كه حتی عملیات های نظامی مدرن نیز با رسانه ها و اطلاعات سروكار دارند و اگر می خواهیم دنیا را خلع سلاح كنیم … باید آن را از دست كامپیوترها نجات دهیم!
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:06:00 ق.ظ ]