کاربردهای تشریح کننده ارزش: این دسته از نگرش ها برای بیان ارزش ها و باورهای اصلی مصرف کنندگان در جهت شکل دادن و تشریح ارز شها و باورهای اصلی و بنیانی افراد به وجود می آیند. بر این اساس مصرف کنندگانی که برای طبیعت و محیط زیست ارزش قائلند نسبت به محصولات یا فعالیت هایی که به نوعی در چارچوب این ارزش بنیانی زندگی آنها قرار می گیرند نگرش مثبت پیدا می کنند. چنین مصرف کنندگانی به خرید و حمایت از محصولاتی که با توجه به محیط زیست طراحی می شوند و مورد بازیافت قرار می گیرند روی می آورند. به عنوان نمونه، برخی از مدادها و کاغذهای امروزی از نوع بازیافتی هستند.
عکس مرتبط با محیط زیست
کاربردهای انتفاعی: این فعالیت بر پایه شرطی شدن کنش گر شکل می گیرد. افراد نسبت به محصولات یا فعالیت هایی که به آنها نفع برسانند نگرش مثبتی دارند و برعکس، نسبت به فعالیت هایی که به سود آنها نیستند و یا مضر هستند نگرش منفی پیدا می کنند. بازاریابان اغلب در تبلیغات خود سعی می کنند به مصرف کنندگان وعده یک منفعت را بدهند. به عبارت دیگر سعی می کنند نشان دهند که یا خود محصول به آنها منفعت می رساند یا این که بازاریاب از طریق طراحی برنامه های ویژه مانند مسابقه و قرعه کشی به آنها منفعتی می رساند.
کاربردهای تدافعی: در درون افراد، نگرش هایی به منظور دفاع از خود و تصورات شخصی آنها در برابر تهدیدات و یا کاستی های احتمالی شکل می گیرند. مثلا کسانی که در موقعیت های اجتماعی تهدیدی را احساس می کنند نگرش مثبتی نسبت به محصولات یا نام های تجاری پیدا می کنند که به آنها وعده امنیت و از بین رفتن تهدیدات را می دهند .به همین ترتیب، محصولاتی که از خود تصویر و شخصیت مردسالارانه ای را نشان می دهند ممکن است بسیار مورد توجه مردانی قرار گیرند که ویژگی های مردانه احساس ضعف می کنند(هاوکینز و همکاران[۳۴] ،۲۰۰۶ ص۲۹۸-۲۹۷).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

۲-۱-۴- اندازه گیری و سنجش نگرش ها

از آنجا که نگرش ها مفاهیمی کیفی و انتزاعی هستند، برای سنجش آنها مجبوریم به شیوه ها و روش هایی کمی متوسل شویم. برای سنجش نگرش ها از مقیاس های نگرش استفاده می شود. این مقیاس ها انواع متعددی دارند. یک مقیاس نگرش باید دارای پایایی و اعتبار باشد تا اندازه گیری آن قابل اعتماد باشد.
الف) مقیاس فاصله های یکسان نما به وسیله ترستون[۳۵] تهیه شده بدین صورت که ابتدا تعداد زیادی جملات گوناگون حاکی از مخالفت یا موافقت با موضوع نگرش تهیه می شود. بعد گروهی از داوران این جملات را از نظر میزان مخالفت یا موافقت ارزیابی کرده و یک ارزش میزانی برای هر کدام تعیین می کنند. سپس این جملات را برای سنجش نگرش های افراد مورد استفاده قرار می دهند.
ب) مقیاس مجموع درجه بندی یا مقیاس لیکرت[۳۶] نیز با گرد آوری تعداد زیادی جملات مربوط به موضوع نگرش آغاز می شود. بعد این جملات به آزمودنی ها عرضه شده میزان مخالفت یا موافقت آنها روی یک مقیاس پنج حالتی ( کاملا مخالفم ، مخالفم ، نظری ندارم ، موافقم و کاملا موافقم ) مشخص می شود.
ج) در مقیاس فاصله اجتماعی بوگاردوس[۳۷] میزان پذیرش و نزدیک شدن فرد به مردم کشورهای دیگر یا گروه های خاص به صورت هفت درجه مختلف پذیرش سنجیده می شود.
د) در مقیاس تراکمی یا مقیاس گاتمن[۳۸] مجموعه ای از گونه ها برای سنجش نگرش های یک بعدی به کار می رود. در محاسبه نمرات این مقیاس همیشه بالاترین یا افراطی ترین نمره، ملاک قضاوت درباره نگرش فرد پاسخ دهنده است.
برای سنجش نگرش ها به جز مقیاس های ذکر شده از روش های دیگری چون مقیاس های تک ماده ای، مصاحبه، روش های فرافکن و فنون پوشیده یا مبدل روش افتراق معنایی، روش های فیزیولوژیابی و روش مشاهدات رفتاری می توان بهره گرفت. همه این روش ها با مسئله تعیین اعتبار و پایانی روبه رو هستند(کریمی ،۱۳۸۶).

 

۲-۱-۵- نظریه ها و الگوهای تغییر نگرش

 

۲-۱-۵-۱- الگوهای یادگیری تغییر نگرش

نظریه محرک – پاسخ: نظریه های محرک – پاسخ بیشتر بر روابط بین محرکهای ویژه با پاسخ های خاص تاکید می ورزند. از این دیدگاه، هر رفتار قابل تجزیه شدن به واحدهای عادتی خاص یا پاسخهای قابل تفکیک از هم است. اگر پاسخی به تقویت منجر شود، احتمال وقوع مجدد آن زیادتر می شود. از این تحلیل چنین نتیجه می شود که الگوی محرک – پاسخی تغییر نگرش تاکید فراوانی بر ویژگیهای پیام های عرضه شده(پیامها، ترغیبها، جاذبه ها و نظایر آن ) که سعی در تغییر دادن نگرش ما دارند، داشته و توجه زبادی بر پاداش هایی که با تغییر دادن نگرش عاید ما خواهد شد، دارد. یک از اصول بنیادی در رویکرد محرک – پاسخی به تغییر نگرش آن است که تقویت کننده های ارائه شده برای تغییر نگرش باید قوی تر از تقویت کننده هایی باشند که وضع موجود را حفظ می کنند. ممکن است در پشت این اندیشه، بر این عقیده معتقد باشیم که هر فرد دارای شخصیتی یگانه است، از این نظر که برای پیش بینی پاسخ او تاریخچه تقویت های گذشته او را باید در نظر داشته باشیم. زیر بنای چنین عقیده ای این فرض است که اگر تاریخچه تقویت های گذشته یک فرد دانسته و معلوم باشد، پیام دهنده می تواند آن را برای دستکاری نگرش های پیام گیران داشته باشند، و اگر منابع کافی دراختیار آنها باشد، قادر خواهد بود نگرش های هر کسی را با بهره گرفتن از شیوه ها و تکنیک های خاصشان تغییر دهند(کریمی ،۱۳۸۶).
نظریه هاولند: در اواخر سال ۱۹۵۰ یک گروه بسیار فعال و خلاق از روانشناسان اجتماعی تحت سرپرستی هاولند[۳۹](۱۹۵۳) در دانشگاه ییل گرد آمدند(هاولند و همکاران ،۱۹۵۳). این گروه با همکاری یکدیگر الگویی برای تغییر نگرش عرضه کردند که اصول یادگیری را برای تغییر نگرش مورد تایید و تاکید قرار داده بود. به عقیده آنان اصولی که برای کسب مهارتهای بدنی و کلامی به کار می روند می توانند برای درک چگونگی شکل گیری و تغییر نگرشها نیز بکار روند. به گفته آنان در یادگیری نگرشهای تازه سه متغییر مهم وجود دارد که عبارتند از: توجه، ادراک و پذیرش.
نخستین عامل، یعنی توجه به این واقعیت اشاره دارد که همه پیام های محرک مورد توجه قرار نمی گیرند.
عامل دوم، یعنی ادراک به این نکته اشاره می کند که ممکن است برخی پیام ها بسیار پیچیده یا بسیار مبهم باشند. به طوری که گیرندگان مورد نظر از آن سر در نیاورند.
عامل سوم، پیش از آنکه هیچ تغییر نگرشی ایجاد شود، ما باید تصمیم بگیریم که پیام را می پذیریم یا نه. میزان پذیرش عمدتا بستگی به تقویت های عرضه انتظار دریافت پاداش یا تجربه خوشایند دیگری در آن نهفته شده، دارد. پیام دریافتی ممکن است حاوی دلایل و استدلالهایی برای پذیرش دیدگاه مورد نظر باشد(کریمی ،۱۳۸۶).
نظریه مشوق ها و تعارض ها: نظریه مشوق ها و تعارض ها به ویژه به تغییر نگرش مربوط می شود. این چهار چوب نظری موقعیت نگرش را بر حسب یک تعارض گرایشی – اجتنابی در نظر می گیرد. فرد دلایل معینی برای پذیرش یک موضع و دلایل دیگری برای رد کردن آن موضع و حتی کسب موضع مخالف دارد. یک دانش آموز دبیرستانی می داند که مواد مخدر خطرناک و غیر قانونی اند، در عین حال او می خواهد که دبیرستان را تمام کرده و وارد دانشکده حقوق شود. این ملاحظات در وی نسبت به مواد مخدر نگرش منفی ایجاد می کند. اما اگر او شنیده باشد که داروهای مخدر مهیج اند و بداند که بسیاری از دوستان او آنها را مصرف می کنند، درباره مواد مخدر نگرش فرد را تعیین می کنند. اگر نگرش کسب شده اولیه منفی باشد، نگرش جدید تنها هنگامی مثبت خواهد بود که اتخاذ موضع جدید در بر دارنده مشوق بیشتری باشد. این الگو از آن جهت مشابه الگوی شرطی شدن و تقویت است که در این الگو نیز نگرش ها کم و بیش به وسیله مجموع عناصر مثبت و منفی تعیین می شوند. تفاوت این دو در اینجا است که الگوی مشوق تاکید خود را بر آنچه فرد با اتخاذ یک موضع خاص به دست می آورد یا از دست می دهد، متمرکز کرده است(کریمی ،۱۳۸۶).

 

۲-۱-۵-۲- الگوهای شناختی تغییر نگرش

مفروضات الگو درباره ماهیت آدمی: الگوهای شناختی بر مبنای این فرض وضع شده اند که انسان پذیرنده منفعل اطلاعات ورودی نیست، بلکه به عنوان موجودی دارای شناخت، اطلاعات رسیده را مورد ارزیابی، تجزیه و تحلیل و تعبیر و تفسیر قرار می دهد. در این فرایند نقش تفکر، حافظه، بینش و عواملی از این قبیل اساسی و مهم است و همین طور طبق این الگو، هر کس می داند چه نگرش هایی دارد، از نظر موضع گیری در کجا ایستاده است، چه نگرش هایی را می تواند بپذیرد و کدام نگرش ها را رد خواهد کرد(کریمی ،۱۳۸۶).
نظریه تعادل: نکته اصلی در این دیدگاه و دیگر دیدگاه های هماهنگی شناختی هر فرد ، تمایلی نسبت به حرکت از یک حالت عدم هماهنگی به سوی یک حالت هماهنگی، وجود دارد. به ویژه نظریه تعادل معتقد است که یک سیستم از حالت عدم تعادل به سوی یک حالت تعادل حرکت می کند. بدین ترتیب که یکی از حالتهای عدم تعادل به سمت یکی از حالتهای متعادل حرکت خواهد کرد. دیدگاه تعادل، این نکته را روشن می کند که در یک موقعیت مفروض راه های مختلفی برای حل یک ناهماهنگی وجود دارد. بدین ترتیب ، توجه ما را به یکی از مهمترین جنبه های تغییر نگرش جلب می کند(کریمی ،۱۳۸۶).
نظریه همسازی شناختی: اگر چه نظریه های هماهنگی فرض می کنند که ما اندیشمند هستیم، اما این فرض لزوما بدان معنی نیست که ما معقول هستیم. در واقع، دو تن از صاحب نظران این حوزه، ایبلسون و روزنبرگ[۴۰] (۱۹۵۸) اصطلاح منطق روانی را وضع کرده اند که به فرایندهایی اطلاق می شود که ممکن است باورهای ما را طوری تغییر دهند که از نظر روانشناختی هماهنگ باشند، بدون آنکه لزوما از قوانین دقیق منطق صوری پیروی کنند(کریمی،۱۳۸۶).
نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر: تاکنون نظریات مختلفی در باب هماهنگی وارد شده است اما نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر[۴۱]مشهورترین الگوی همسانی شناختی و شاید تأثیرگذارترین نظریه در روان‌شناسی اجتماعی است. او این نظریه را برای نخستین بار در سال ۱۹۵۶ مطرح کرد. نقطه شروع مهم برای برای فستینگر، مشاهده این وضعیت در زندگی روزمره بود، که اغلب در وضعیتی قرار می‌گیریم که طبق نگرش‌های خود عمل نمی‌کنیم، بلکه هماهنگ با الزامات نقش خود و یا زمینه اجتماعی عمل می‌کنیم(بهنر و وانک[۴۲] ،۱۳۸۴ص۱۹۵).
نظریه‌هایی که تا کنون ارائه شده است به مسئله عدم توافق با دیگران شامل فرد یا منبع اطلاعاتی می‌پرداخت اما این نظریه درباره عدم توافق با خود است. فستینگر معتقد است که تعارض میان دو عنصر شناختی در درون فرد، اساس تغییر نگرش را تشکیل می‌دهد. دو عنصر شناختی زمانی ناهماهنگی پیدا می‌کنند که تائید یکی موجب نفی دیگری می‌شود. این حالت زمانی پیش می‌آید که فرد باورهای متضاد یا حتی نگرش و رفتار مخالف هم داشته باشد. به عقیده فستینگر کسی که می‌داند دو عنصر شناختی ناهماهنگ دارد حالت تنش ناخوشایندی احساس می‌کند. تعارض درونی در واقع با افزایش ناخوشایند برانگیختگی فیزیولوژیک بدن تجلی می‌کند. هر اندازه شناخت‌های مورد نظر مهم و انحراف آن‌ ها از یکدیگر بیشتر باشد، ناهماهنگی به همان اندازه بزرگ‌تر خواهد بود(بدار و همکاران[۴۳] ،۱۳۸۱ص ۱۰۹). در این حالت، علاوه بر کوشش برای کاهش ناهماهنگی، شخص فعالانه از موقعیت‌ها و اطلاعاتی که احتمال دارد ناهماهنگی را افزایش دهد پرهیز می‌کند(سورین و تانکارد[۴۴] ،۱۳۸۱ص ۲۲۶). اگرچه دستیابی به اصول تغییر نگرش امری دشوار است ولی نظریه ناهماهنگی شناختی لئون فستینگر به کارورزان این حوزه کمک می‌کند تا با پیش بینی رفتار فردی که دچار ناهماهنگی شناختی شده است، تغییر نگرش او را تا حدی تحت کنترل در آورند. فستینگر و محققان پس از او پیش بینی نمودند که در صورت بروز ناهماهنگی شناخت، فرد به نوعی تعداد یا اهمیت عناصر ناهمسان را کم نموده یا برعکس، تعداد یا همیت عناصر همساز را افزایش می‌دهد. اما راه سومی نیز وجود دارد که همان تغییر نگرش است(فستینگر ،۱۳۷۷).
نظریه خود ادراکی[۴۵] بم: در مورد نظریه ناهماهنگی شناختی توضیحات متفاوتی ارائه شده است که یکی از این مطرح ترین این اظهار نظرها مربوط به داریل بم[۴۶] است، وی که از روانشناسان اجتماعی محسوب می شود بر این عقیده است که یک نظریه ساده تر از نظریه ناهماهنگی شناختی وجود دارد که می تواند بدون توسل به مسئله ناهماهنگی شناختی، انتخاب ها و رفتارهای فرد را در هنگام بروز تضاد و تعارض توجیه کند. نظر بم این بود که نگرش های ما توسط عملکرد ما تعیین می شوند. تفسیر این نظریه این است که ما می توانیم برای بهتر شدن وضعیت، نگرش های ورزشی خود را تغییر دهیم به شرطی که مشارکت بیشتری در ورزش داشته باشیم(جارویس[۴۷] ،۱۹۹۹). برای شرح بیشتر نظریه خود ادراکی، ابتدا مفهوم خود را تعریف می کنیم: خود عبارت از مجموعه ویژگی های فردی است که تفاوت فرد از دیگران یا شباهت او به دیگران را بیان می کند. به عقیده روانشناسان اجتماعی خود بر صفات ذاتی فرد استوار نیست بلکه به تدریج و با سوگیری کنشهای متقابل با محیط ساخته می شود، یعنی محیط به فرد شکل می دهد. منابع شناخت از خود عبارتند از کسب آگاهی از موجودیت خود و توانایی های تفکر درباره خود که از طریق تفکر درباره دیگران آغاز می شود. فرد به همان شیوه ای که سعی می کند ویژگی های دیگران را بشناسد تا بتواند رفتارهای آنان را تبیین و پیش بینی کند، تلاش می کند خود را نیز بشناسد و به باورهایی در مورد خود دست یابد.
طبق نظریه ادراک از خود داریل بم، ما با خودمان نیز مثل دیگران عمل می کنیم یعنی وقتی از صفات و نگرشهای خود مطمئن نیستیم خود را مورد مشاهده قرار می دهیم و بعد نتیجه گیری هایی به عمل می آوریم که با رفتار ما همسو هستند. بم می گوید: چون مردم به شیوه خاصی عمل می کنند، تصور می کنند که به همان صورت نیز ساخته شده اند، برای نمونه فرد سیگاری که سیگار خود را ترک نمی کند به این نتیجه می رسد که فردی بی اراده است. از دید بم علاوه بر رفتار، چهره و قیافه نیز بر ادراک فرد از خود تأثیر گذار است که وی این فرضیه را بازخورد چهره ای نام می دهد.
عکس مرتبط با سیگار
نظریه خود ادراکی، داریل بم[۴۸]، بطور کلی ناظر بر این مطلب است که ما با همان شیوه ای که دیگران را مشاهده می کنیم، خودمان را نیز مورد مشاهده قرار می دهیم. اگر موقعیت (علت بیرونی) اجازه ندهد که رفتار خود را تبیین کنیم، آن را به یک علت درونی نسبت خواهیم داد. همین نتیجه گیری در مورد آزمودنی هایی که مورد آزمایش ضد نگرشی قرار می گیرند نیز صدق می کند. چون نمی توانند برای تبیین علت رفتارهای خود علت بیرونی پیدا کنند، طبیعتا به این نتیجه می رسند که علت رفتار در وجود خود آنهاست. آنها خود را مشاهده و نتیجه گیری می کنند(بدار و همکاران[۴۹] ،۱۳۸۲).
هرچند دو نظریه خود ادراکی و ناهماهنگی شناختی در مورد تبیین خود از فرایندهای درونی تغییر نگرش توافق ندارند، دست کم در یک نکته به هم می رسند. هر دو قبول دارند که وقتی هدف، متقاعد کردن یک فرد برای اتخاذ یک رفتار است، تقویت نه تنها همیشه لازم نیست، بلکه خوب هم نیست. نکته دوم مورد توافق اینست که اگر نگرش می تواند رفتار را تعیین کند، عکس آن نیز باید درست باشد. یعنی رفتار نیز باید نگرش را تعیین کند. این کار می تواند به یکی از دو علت باشد: ۱- برای توجیه تصمیم گیری، اگر در خلاف جهت اعتقادات خود عمل کنیم، احساس ناراحتی خواهیم کرد. ۲- وقتی نمی توانیم رفتار را با عوامل بیرونی توجیه کنیم، قوانین اسناد موجب می شود که در درون خود به دنبال علت یا علت های آن بگردیم. هردو علت ما را به یک نتیجه می رساند که می توانیم نگرش های خاص خود را از روی رفتارهای خود استنتاج کنیم یا حتی آنها را تغییر دهیم.
تئوری عمل مستدل: این تئوری توسط آجزن و فیش باین[۵۰](۱۹۸۰) در کتاب «باور، نگرش، قصد و رفتار» مقدمه ای بر تئوری مطرح شده و مبتنی بر این فرض است که افراد به طور منطقی عمل می کنند. آنها کلیه اطلاعات در دسترس درباره رفتار هدف را جمع آوری و به طور منظم ارزیابی می کنند، همچنین اثر و نتیجه اعمال را در نظر می گیرند، سپس بر اساس استدلال خود تصمیم می گیرند که عملی را انجام دهند یا ندهند(پیکارانین، کارجالوتو و پانیلا[۵۱] ،۲۰۰۴ ص۲۲۶ ). این نظریه شامل سه سازه عمومی می باشد که عبارتند از: تمایل رفتاری، نگرش و قاعده ذهنی. تئوری عمل مستدل، پیشنهاد می دهد که تمایل رفتاری افراد به نگرش فرد در مورد رفتار و قاعده ذهنی بستگی دارد. اگر یک فرد بخواهد رفتاری را انجام دهد شبیه آ ن است که آن را انجام خواهد داد.(تئوری عمل منطقی[۵۲] ،۲۰۱۰) .نظریه نگرش فیشبین اساسی را برای درک و شناخت نگرش و پیش بینی رفتار نشان می دهد.
آجزن و فیش باین (۱۹۸۰) مدلی از ارتباط بین نگرش ها و عملکردها ارائه داده اند که در روانشناسی ورزشی مشهور است. این نظریه « عمل مستدل » نام گرفته است(TRA)[53] و نسخه ساده ای از TRAدر نمودار ۲-۱ نشان داده شده است که مشارکت در ورزش را توضیح می دهد.

موقعیت ها نگرش به ورزش
مشارکت واقعی
هدف از شرکت در ورزش

درک رضایت اجتماعی
از ورزش

 

نمودار ۲-۱- کاربرد نظریه عمل مستدل برای توضیح شرکت در ورزش

در مدل TRA، دو عامل هدف فردی شرکت در ورزش را تعیین می کند: ۱- نگرش کلی به ورزش ۲- چگونگی رضایت اجتماعی که از طریق توجه به ورزش کسب می شود.
مطابق نظریه عمل مستدل، نگرش شخص به سوی یک موضوع تابعی از عقاید فرد در مورد موضوع است. به علاوه فیشبین و آجزن استدلال کردند که تمایلات رفتاری، فعالیت های رفتاری خاصی را ایفا می کند که به خوبی می توانند به وسیله نگرش ها و قاعده ذهنی نسبت به آن اقدامات قابل پیش بینی باشند(میچل[۵۴] ،۲۰۰۷). همچنین تئوری آژن و فیشبین در مورد عملکرد منطقی بیشتر توضیح دادند که نگرش ها از اعتقادات جاری شده و اهداف و عملکردها را به بار آوردند. اهداف و عملکرد دو عامل اصلی هستند. یکی نگرش شخصی نسبت به رفتار و نگرش دیگران شامل همکلاسی ها و والدین نسبت به رفتار.
طراحی و اقدام خود جوش دانش آموزان در فعالیت های اجتماعی که به شکل غیر مستقیم عمل می کند، دانش آموزان به طراحی و اقدام دسته جمعی در زمینه فعالیت اجتماعی معینی می پردازند. ممکن است معلم در مقام مشاور نظر دهد اما طراحی و اقدام به طور اساسی به همت خود دانش آموزان صورت گیرد .ترتیب دادن فعالیت های متنوع و توام با اهداف غیر مستقیم، تاثیر این روش ها بر تکوین مبنای ارادی ارزشی است. این شیوه به نوبه خود و با تاثیر ویژه ای که دارد، مبنای ارادی و انتخابی رفتارهای اخلاقی در دانش آموزان فراهم می آورد. زیرا طراحی و فعالیت های اجتماعی مستلزم به کار گیری تسلیم و اراده در زمینه تحقق ارزش مورد نظر است(خسروی و باقری ،۱۳۸۷).

نگرش به سوی باورها نسبت به
رفتار x پیامدرفتارx

رفتار تمایل به انجام
X رفتار X

هنجارهای ذهنی باورهای هنجاری
درباره رفتار x نسبت به رفتارx

تأثیر
بازخورد

 

شکل ۲-۱- مدل نظریه نگرش فیش باین

 

۲-۲- آگاهی

پیمان آزاد (۱۳۸۷) در مورد آگاهی می گوید: آگاهی پدیده ای است که همچنان در ابهام بسر می برد، تا کنون تعریف دقیقی از آگاهی نداریم .مقصود از آگاهی همان آشکاربینی یعنی آشکار دیدن محتویات ذهن می باشد. با وجود این که همه خیال می کنند که آگاهند و یا مفهوم آگاهی را بخوبی درک می کنند، ولی متاسفانه کمتر کسی است که از کیفیت این حالت در ذهن آگاه باشد. اندیشمندان می گویند که پدیده آگاهی در دسترس انسان نیست، و از آن مسایلی است که ممکن است هرگز حل نشود.ولی دکارت[۵۵] ذهن را از جسم جدا می داند و می گوید من می اندیشم، پس هستم .او می خواهد این منذهنی را جدای از عین اثبات کند، ولی با اشکال روبرو می شود. آگاهی اجتماعی می تواند ما را در بیان نگرش های مشارکت در ورزش و نظارت بر ورزش کمک نماید(جارویس[۵۶] ،۱۹۹۹).

 

۲-۲-۱- اهمیت فعالیت بدنی و ورزش

اهمیت فعالیت بدنی در رشد و تکامل طبیعی، به همراه سلامتی و احساس سالم بودن کودکان و نوجوانان کاملاً پذیرفته شده است. به ویژه این که، فعالیت بدنی منظم، با حفظ عملکرد متابولیکی مطلوب و پیش گیری از بیماری طولانی مدت توأم بوده است. مزایای مربوط به فعالیت های منظمی که مستلزم کاهش وزن است، عبارت اند از نقش آن در حفظ سلامتی اسکلتی و ترکیب بدنی. به علاوه، شرکت منظم در فعالیت مطلوب با کنترل وزن و به حداقل رساندن چربی بدن، نقش کلیدی در توسعه ی روانی واجتماعی ایفا می کند. نکته ی مهم این است که فعالیت، هم چنین با مزایای روانی- اجتماعی مانند کاهش علائم افسردگی، استرس، اضطراب و بهبود اعتماد به نفس و عزت نفس توأم است( وکیلی ،۱۳۸۹ص۵۶). لارسون[۵۷] معتقد است فعالیت بدنی یک نظام اصلی می باشد که همۀ نظامهای فرعی دیگر را زیر پوشش خود دارد و فعالیت بدنی تکامل یافته اصطلاح هایی چون تمرین بدنی و فرهنگ بدنی در گذر تاریخ می داند. اینها تعابیری هستند که هنوز هم، با فضایی متفاوت، به کاربرده می شوند؛ مثلاً کشورهایی مانند روسیه و آلمان و برخی از کشورهای شرق اروپا، برای دلالت بر نظام تربیت بدنی و ورزش اصطلاح فرهنگ بدنی را بکار می برند.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
برخلاف مزایای مستند فعالیت بدنی برای سلامتی، آمادگی و رشد و تکامل مطلوب افراد جوان، نسبت روبه فزاینده ای از جامعه ی نوجوان، چاق هستند. به نظر می رسد بی اطلاعی در زمینه ی فعالیت بدنی و ترکیب بدنی به خصوص درباره ی سنین پیش دبستانی از علت های این پدیده است. مسئله ی اصلی این است که اکثر کودکان در سطوح مناسب فعالیت بدنی شرکت نمی کنند. کم تحرکی، در کنار عادات غذایی نامناسب در کودکان، نقش اصلی را در چاقی ایفا می کند. اصرار بر ادامه ی چنین شرایطی در میان جوانان، از تجارب فعالیت بدنی «چرخه ی نادرست» به تداوم یک محدود می شود و رفتارهای ساکن و عادات غذایی غلط را به ارمغان می آورد. برای یافتن فرصت های فعالیت مناسب و در پیش گرفتن رفتارهای غذایی صحیح، هیچ وقت زود نیست. برای مثال اگر هدف تطبیق کیفیت شیوه ی زندگی در همه ی افراد نوجوان از بدو تولد باشد، دانش و درک مناسب مادران باردار در این زمینه یک نیاز پایه ای است و رویکردی مناسب و هماهنگ برای پیشگیری و مدیریت اضافه وزن و چاقی برای همه ی بزرگسالانی که بر دانش، نگرش و رفتارهای افراد جوان تأثیر می گذارند، مورد نیاز است. این گروه افراد عبارت اند: از والدین، متخصصان سلامتی، مراقبان بهداشت و معلمان. همان طور که کودکان کم سن و سال برای راهنمایی به بزرگسالان وظیفه شناس، وابسته هستند، بزرگسالان نیز باید الگوهای کلیدی برای رفتار قابل پذیرش باشند و احتیاجات فردی کودکان را به رسمیت بشناسند. به علاوه، بزرگسالان نیاز دارند تا اهمیت فعالیت بدنی ایمن و شاد را درک کنند، به طوری که فعالیت، سکوی پرتاب کلیدی در رشد و تکامل همه ی کودکان باشد. بزرگسالان نیز باید به اهمیت فرح بخش بودن فعالیت بدنی و عوامل محیطی که در فعالیت بدنی کودکان تأثیر دارد، آگاه باشند. به طور خلاصه، نگرش والدین، تشویق فعالیت های خانواده محور و تدارک فرصت هایی برای تسریع فعالیت، باید مورد توجه قرار گیرد( وکیلی ،۱۳۸۹ص۵۷).
هدف از انجام فعالیتهای ورزشی در سطح دانشگاه رشد و توسعه جنبه های جسمانی، اخلاقی و روانی دانشجویان به موازات تحصیل علوم و فنون دیگر است. دانشجویان از طریق درس تربیت بدنی در جریان فعالیتهای ورزشی و بهداشتی قرار می گیرند و با یادگیری مهارتهای حرکتی پایه انتظارمی رود پس از فراغت از تحصیل نیز به سلامت جسمی و روانی خود توجه بیشتری داشته باشند و ورزش را بخشی از برنامه روزانه خود قرار دهند. مرکز کنترل بیماری درسال ۲۰۰۲ بیان کرد، جوانان باید در فعالیت های بدنی شرکت کنند و یک عادت غذایی مناسب را به منظور دفع شیوع چاقی و بیماری مربوط به چاقی مانند فشار خون بالا، دیابت نوع ۲، سکته مغزی، بیماری کیسه صفرا، التهاب مفاصل، قطع موقتی تنفس درخواب، مشکلات تنفسی و برخی سرطان ها مثل سرطان مربوط به مخاط رحم، سینه و روده بزرگ توسعه دهند. هر دو فعالیت بدنی و تغذیه مناسب بر اساس کنترل مستقیم جوانان می باشد و آنها باید بر اساس رهنمون های مرکزی در فعالیت های بدنی شرکت کنند. همچنین انجمن ملی ورزش و تربیت بدنی[۵۸] (۲۰۰۴) اعلام کرد فعالیت بدنی منظم باعث حفظ سطح سلامتی و تندرستی جسمی، تلاش در مهارت های حرکتی و الگوهای حرکتی می شود و مسئول رفتارهای اجتماعی وشخصی است که نسبت به خود و دیگران احترام قائل است و به فعالیت های بدنی برای سلامتی، شادی، مبارزه طلبی، خود بیانگری و یا تعاملات اجتماعی ارزش می دهد. این ارزش ها و عادت ها تاکید شده و در کلاس های تربیت بدنی آموزش داده می شود. این هیئت انجمن ملی ورزش و تربیت بدنی است، که کیفیت بالای تربیت بدنی را از طریق تحقیق، توسعه استانداردها و انتشار اطلاعات برای پایه های کودکستان از طریق پایه دوازدهم برای برقراری بنیان زندگی یک شیوه زندگی فعال را حمایت و ارتقاء می دهد. ترست وهمکاران[۵۹] بیان کردند که قوی ترین همبستگی در فعالیت جسمانی و سودمندی، خود فعالیت جسمانی است.

 

۲-۲-۲- فواید فعالیتهای بدنی و ورزش

فعالیت بدنی در رشد و نگهداری سیستمهای ارگانیک موثر است. با فعالیت های جسمانی اندامهای بدن به طورمرتب و منظم کارمی کنند و به مرور باعث توسعه و رشد حرکت و کنترل مغزی (عصبی- عضلانی) بهتر حرکات می شوند و در ادامه حرکات زاید و غیر ضروری کمتر شده و در نتیجه هماهنگی مهارتی بهبود می یابد .بنابراین فعالیت بدنی فرد را در روند تکامل کامل خواهد کرد، به طوری که او به عنوان یک موجود سالم و شاد قابلیت بهتری برای انجام وظایف روزمره زندگی کسب خواهد کرد. فعالیت ورزشی برای حفظ سلامت افراد جوان شامل پیشگیری از افزایش وزن و چاقی، توسعه ی سلامتی اسکلتی، افزایش عملکرد قلبی و ریوی و سلامتی روانی بهتر آنها است. برنامه ی ایده آل برای همه نوجوانان، می تواند تثبیت و پایه گذاری تمرینات ورزشی سالم طی دوران نوجوانی و پیگیری حضور منظم در فعالیت های بدنی دوران بزر گسالی باشد(وکیلی ،۱۳۸۹ ص۵۵). تحقیقات نشان داده اند که یکی از عوامل تعیین کننده در انجام فعالیت بدنی، موانعی است که فرد جهت انجام این رفتارها دارد(سالیس و همکاران[۶۰] ،۲۰۰۰) و در مقابل آن، تواناییها جهت غلبه بر موانع انجام فعالیت بدنی، ارتباط مثبت و معنی داری با افزایش فعالیت بدنی دارد(ترست و همکاران ،۱۹۹۷) و از طرفی هم فعالیت بدنی ارتباط مستقیمی با داشتن مکان مناسب برای ورزش، تجهیزات و فراهم نمودن وسیله برای رفتن به محل تمرین یا برنامه ورزشی دارد(مرکز کنترل و پیشگیری بیماری ،۱۹۹۷). به عقیده لارسون[۶۱]، فعالیت بدنی مفهوم گسترده ای است که سایر مفاهیم حرکت (ورزش، تربیت بدنی و بازی ) زیر مجموعه آن محسوب می شود و منظور از فعالیت بدنی فرایند فعال سازی تمرین و ورزیدگی است(فتحی ،۱۳۸۸).
بطور کلی در یک برنامه تمرینی ورزشی مفید نه تنها سلامت جسمانی تأمین می شود بلکه بر سلامت روانی افراد هم تاثیر شگرفی می گذارد و این دو منجر به ارتقای ارتباط اجتماعی نیز می شود. شواهد متعددی وجود دارد که انجام فعالیت بدنی منظم، منجر به ارتقاء سلامت روان، کاهش علائم افسردگی و نگرانی، رضایتمندی از زندگی و ارتقاء کیفیت زندگی می شود (آقا ملایی و همکاران ،۱۳۸۸). هیلدربرند و جانسون[۶۲] (۲۰۰۱) اظهار داشتند زندگی یک فعالیت لذت بخشی است که باعث می شود شخص در فعالیت بدنی شرکت کند. این یک امر حیاتی است که پیشرفت اعتماد دانش آموزان در توانایی آنها برای انجام فعالیت بدنی بالا می برد. بنابراین آنها می توانند فعالیت بدنی را در طی دوران زندگی شان ادامه دهند. نیک نژاد(۱۳۷۸) بیان کرد که کارمندان و دانش آموزان بیشترین افراد شرکت کننده در فعالیت های ورزشی اند و آمادگی جسمانی پرطرفدارتری فعالیتی است که زنان در آن شرکت دارند(رمضانی خلیل آباد ،۱۳۷۵).
ورزش به عنوان یکی از روش های درمان فشار روانی نیز به طور قابل ملاحظه ای مورد توجه قرار گرفته است. درنتیجه اجرای تمرینات ورزشی، تنش اضافی عضلات از بین می رود، جریان خون در عروق به سهولت انجام می گیرد و با تجربه لذت در بازیها و فعالیتها اعتماد به نفس افراد بالا می رود. هرچه اعضای سالم و تندرست در جامعه بیشترباشند، جامعه ای سالم تر به وجود می آید که به واسطه این سلامت عمومی، زمینه مساعدی برای ایجاد شرایط زندگی بهتر، کاهش میزان انحرافات اجتماعی و کسب شادابی و نشاط عمومی اعضای خود را مهیا می کند. همچنین ورزش در بهبود فشار خون موثر است و افرادی که ورزش می کنند اگر دچار سکته قلبی شوند زودتر بهبود می یابند و فشار خون آنها در حد طبیعی خواهد ماند(هنریکسون و رینکون[۶۳] ،۱۹۹۸)در نوجوانان، این میزان بیشتر و۶۰ دقیقه فعالیت با شدت متوسط تا شدید روزانه حداقل۵ روز در هفته توصیه شده است(ولک و کربین[۶۴] ،۲۰۰۰).
سازمان مبارزه با بیماریها(۲۰۰۸) در مورد فایده فعالیت بدنی روی بدن اعلام کرد فعالیت بدنی باعث حفظ سلامت استخوانها ، عضلات و مفاصل ، بهبود سلامت ذهنی و خلق و خوی ، بهبود توانایی شخصی برای انجام فعالیت های روزانه زندگی می شود و به طور کلی طول عمر شخص را افزایش می دهد. طبیعی به نظر می رسد افرادی که از تأثیرات فعالیت های حرکتی و ورزشی درجامعه بهره مند می شوند، گرایش و نگرش مثبتی نسبت به آن داشت باشند و اگر بیشتر افراد جامعه چنین نگرش مثبتی داشت باشند، یکی از نقاط قوت و عاملی قوی در پذیرش آن در جامعه خواهد بود(دستغیب ،۱۳۷۸ ؛ مارتیندلا و دولین[۶۵] ،۱۹۹۰) و در مقابل، در صورتی ک اغلب افراد جامعه به دلایلی گرایش و نگرش منفی نسبت به ورزش ابراز دارند، به طور حتم هر نوع برنامه ریزی ها برای توسعه آن با مشکل مواجه خواهد بود(پاترسون[۶۶] ،۱۹۹۰ ؛ تولسون[۶۷] ،۱۹۹۴) و وظایف و مسئولیت های مدیران و برنامه ریزان را مشکل خواهد کرد، بنابراین شناخت نیازها، نگرش ها و گرایش های مردم در حیطۀ تربیت بدنی و ورزش و تفریحات سالم به مسئولان، مدیران و برنامه ریزان تربیت بدنی و ورزش در کلیۀ نهادها ی ورزشی کشور کمک می کند تا برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های عملی، منطقی، مردم پسند و اثربخشی انجام دهند ودر نتیجه از برنامه ریزی های غیرعملی، بی اثر و تکرار برنامه های بی نتیجه و تحمیل برنامه ها ی غیرمنطقی و اجرا نشدنی جلوگیری شود. در ضمن ، در نظر گرفتن نگرش و گرایش های افراد دربرنامه ریزی ها موجب جلب اعتماد و همکاری آن ها می شود(مود و فین کنبرگ[۶۸] ،۱۹۹۴).

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:18:00 ق.ظ ]