باور دینی دیگری که نتیجه ایمان مذهبی است، توکل بر خداوند است. توکل بر خداوند یعنی فرد در همه امور زندگی اعتماد و تکیهاش بر قدرت اوست(سوره رعد،آیه۳۰).
ازنظر قرآن یکی از سرمایههای سعادت و موفقیت در انسان، توکل بر خداوند است. توکل به خدا عامل مهمی در تقویت روح بشر است. در قرآن کریم نیز آیات زیادی وجود دارد که مردم را به توکل تشویق میکند. هر جا که قرآن در نظر دارد که بشر را وادار به عمل کند، و ترسها و بیمها را از انسان بگیرد، میگوید نترس و توکل به خدا کن، و در همه امور تکیهات به خدا باشد. توکل به خداوند نقش بسیار مهمی در امور معنوی و تربیتی آدمی دارد، که بیتوجهی به این جنبه، میتواند آثار زیان باری در تربیت روحی و مادی او به دنبال داشته باشد. با توجه به کارکردهای معنوی توکل به خداوند، ارزش و جایگاه توکل در زندگی انسان مشخص خواهد شد. و این خود نشان میدهد که تا چه اندازه توکل به خدا و باور آن میتواند در زندگی فردی و اجتماعی انسان راهگشا و موثر باشد(فقهی زاده و همکاران،۱۳۹۳).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
– تقید به احکام دین(قرآن و سنت)
حقیقت احکام یعنی مجموعه قوانین و دستورالعملهایی که از جانب خداوند متعال برای سعادت زندگی بشر در تمام ابعاد صادرشده است، بشر ناگزیر از احکام الهی و قوانین آسمانی است تا بتواند در سایه آن راه صحیح انسانیت را پیموده و سعادت خویش را به دست آورد(فلاح زاده،۱۳۸۷: ۱۸). انس با قرآن، عشق به ولایت، نماز( محافظت اوقات نماز، نماز در ایام بیماری)، انجام مستحبات و ترک مکروهات، تهجد و شبزندهداری، پرهیز از غیبت، اخلاص، تقوی و خودکنترلی(رجائی،۱۳۸۵: به نقل از فروزنده و همکاران،۱۳۹۱) شماری از این دستورالعملها میباشد که تقید به این احکام زمینهساز حالات معنوی در انسان خواهد بود که نشانه خودسازی درونیاش است(فروزنده و همکاران،۱۳۹۱).
ب- عوامل سازمانی
– تقویت روابط اجتماعی، دوستانه و غیررسمی در سازمانها ضروری است؛ یعنی مدیران ارتباطات دوستانه را تقویت کنند ، برخوردها صمیمانه و محبتآمیز باشد، جلسات گفتوگو درزمینه های فکری، فرهنگی و عاطفی با کارکنان برگزار شود و …
– آموزش رفتار مناسب با کارکنان امری ضروری است؛ یعنی دستورالعمل نحوه برخورد با کارکنان تدوین شود، از افراطوتفریط در برخوردها پرهیز شود، مدیریت پدرانه گسترش یابد، شناخت و آگاهی مسئولین از ویژگیهای کارکنان و خصوصا جوانان افزایش یابد.
– مدیران به امر آموزش توجه جدی مبذول دارند؛ به دورههای بصیرت و آگاهی بخشی توجه شود، دستورالعمل جامع و کامل در خصوص دورههای آموزش مذهبی ویژه کارکنان تهیه شود، آموزش کاربردی تقویت شود، از مربیان باتجربه در امر آموزش استفاده شود(سلیمانی و احمدی،۱۳۹۰).
حضرت امام علی (علیه السّلام) دریکی از کلمات قصار خود قسمتی از صفات متضاد آدمی را بیان نموده و در پایان سخن لزوم اندازهگیری تمایلات و خطر افراطوتفریط آن ها را خاطرنشان فرمودهاند: هر کم بودی در اعمال تمایلات برای آدمی زیانآور و هر زیادهروی نسبت به آن ها باعث فساد و تباهی است(نهجالبلاغه ، کلمه ی ۱۰۵).
امام جعفر صادق (ع) که فرمودند: «ما بعث الله نبیا و قد رعی الغنم »
)هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر اینکه قبل یک دوره شبانی را گذرانده بود) (اصول کافی، ج سوم: ۳۱۱)
– از بین بردن بیعدالتی و تبعیض؛ در برخورد با کارکنان عدالت رعایت شود.
فَفَرَضَ اللّهُ الیمانَ تَطهیرا مِنَ الشِّرکِ… وَ العَدلَ تَسکینا لِلقُلوبِ؛
خداوند ایمان را براى پاکى از شرک… و عدل و داد را براى آرامش دلها واجب نمود(من لا یحضر الفقیه: ۵۶۸ و علل الشرایع: ۲۴۸)
– توجه به مسائل شرعی و دینی؛ در این زمینه لازم است برای هدایت کارکنان به مسائل شرعی از روشهای درونی استفاده شود، حضور مسئولین در برنامههای فرهنگی چشمگیر شود، امربهمعروف و نهی از منکر رواج بیشتری یابد، معلومات دینی و مذهبی مسئولین افزایش یابد ، مسئولین به شعائر اسلامی اهمیت بیشتری بدهند، مدیران دین را چنانکه هست معرفی کنند و جنبه تظاهر نداشته باشد، جنبه الگویی مسئولین حفظ شود ، مسئولین در عمل به مسائل شرعی مقید باشند(سلیمانی و احمدی،۱۳۹۰)
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
بعد ساختاری
در بعد ساختاری عواملی که در ساختار سازمان میتوانند سبب ارتقای سطح معنویت سازمانی شوند مشخص شدند این عوامل شامل عوامل فیزیکی و معنایی میباشند که هرکدام شامل زیرمجموعههایی میباشد.
الف- عوامل فیزیکی
– فضا و فیزیک: معنویت ازآنجاکه با بعد روحانی وجود انسان سروکار دارد، بیشتر از طریق تحریک ابعاد روحی و زیباشناختی وجود انسان،تقویت میشود؛ چراکه طبیعت پیامهای معنوی، آن طبیعتی نیست که بتوان با حرف زدن معمولی و از یک موضع و حالت رسمی بیان کرد و این جز از طریق هنر امکانپذیر نیست(خامنهای ،۱۳۷۵: ۳۲۱).
یکی از عواملی که در گرایش انسانها به معنویت موثر است ولی مورد غفلت واقعشده، نوع هنر بهکاررفته در فضای سازمان و دکوراسیون محل کار است. ازآنجاکه هنر اسلامی همواره رنگ و بوی الهی دارد، کام جان را سیراب و معنویت انسان را افزایش میدهد.
هنر سنتی اسلامی بیانگر معنویت و پیام باطنی و اصلی انسان بهوسیلهی زبانی ازلی است، که موثرتر و سادهتر از اغلب توصیفات دین شناختی عمل میکند.
صرف وجود هنر اسلامی بر ظهور وحدت در کثرت گواهی میدهد که توازن و هماهنگی ناشی از آن، جلوهای رهاییبخش دارد که انسان را از بند کثرت رها میسازد و به او امکان میدهد تا وجد و نشاط بیحدوحصر تقرب به خدای یگانه را تجربه کند(نصر،۱۳۷۵: ۱۸۵).
آنچه امروز در معماری بیشتر سازمانها مشاهده میشود، رواج بناهایی به سبک پستمدرن و فاقد هویت است. بناهایی که بنا به فلسفه وجودی، بههیچوجه در آن از هماهنگی و نظم محوری خاصی که پیشازاین در معماری اسلامی رواج داشت، خبری نیست. منبع الهام چنین سازههایی بهجای الهام از امور معنوی و غیرمادی، اشیاء و امور مادی است.
لازم است فضای سبز و مکان تفریحی مناسب در سازمانها و مراکز طراحی شود، ازآنجاکه در هنر اسلامی، رنگهای کبود، سبز، طلایی و سرخ و زرد، زیاد بهکاررفته است و رنگهای سبز و کبود، رنگهای سرد و رنگهای فضاست که از اشیا جسمیت آن ها را سلب کرده و احساس بینهایت را ایجاد میکنند. و علاوه بر آن رنگ طلایی نیز چنین اثری دارد(محدثی،۱۳۷۴: ۳۶۵). لازم است در رنگآمیزی بناها و تزئین اتاقها و دکورها، غلبه با چنین رنگهایی باشد.
– افزایش امکانات فرهنگی: امروزه سازمانی موفق است که امکانات فرهنگی مناسب را در اختیار داشته و توان استفاده بهینه از آن را نیز داشته باشد. امکانات فرهنگی ازجمله عواملی است که با معنویت کارکنان در ارتباط است. مقام معظم رهبری در این خصوص میفرماید: “با توجه به نقش مهم و حساس معنویت و پرهیزکاری…، ارگانهای عقیدتی سیاسی و تبلیغی را بیشازپیش فعال نمایید“(خامنهای،۱۳۶۸).
ازاینرو لازم است در این زمینه: بودجه و امکانات و نیروی کافی جهت ایجاد فضای مناسب مطالعه و فراگیری علوم دینی و قرآنی در اختیار سازمانها قرار گیرد، امکانات موردنیاز جهت گذراندن اوقات فراغت ازجمله ورزش فراهم شود، خانههای قرآن فعال و راهاندازی شود، نیروهای خلاق و توانمند در امور فرهنگی بهویژه روحانی تربیت شود، بودجههای کافی برای برنامههای فرهنگی-تربیتی اختصاص یابد، مرکز مشاوره دینی با تجهیزات لازم تأسیس شود، ساخت و تجهیز کتابخانه مناسب برای هر سازمان ضروری است. مشاورین تربیتی و عقیدتی در ساعات اداری حضور چشمگیرتری داشته باشند. برای برگزاری مسابقات فرهنگی و اعتقادی و ورزشی برنامهریزیهای لازم صورت گیرد.
ب. عوامل معنایی
– فرهنگ: فرهنگ قلب هر سازمان است ادگار شاین[۶۵] (۱۹۹۲)، فرهنگ را شامل آیینها، شرایط محیطی، ارزشها، و رفتارهایی میداند که درهمتنیده شده و کل منسجمی را تشکیل میدهند.
شاین(۱۹۹۲)، برای فرهنگسازمانی سه لایه در نظر گرفته است:
الف: سطح یا لایهی زیرین، شامل فرضیات اساسی یا همان اعتقادات اساسی؛
ب: سطح یا لایه میانی، احساس ازآنچه باید باشد یعنی همان ارزشها و نگرشها؛
ج: سطح یا لایه فوقانی، شامل رفتارها، ابزارها و هنجارهای گروهی.
رفتارها
ارزشها ونگرشها
اعتقادات وباورها
شکل ۲‑۴- لایههای فرهنگ: (شاین،۱۹۹۲)
بنابراین منظور از فرهنگ در نوشتار حاضر باورها، ارزشها و رفتارهای کارکنان است.
باورها: باورها آن دسته از اندیشههای دینی یا ایدئولوژیک هستند که در حیات و رفتار اجتماعی تاثیر میگذارند(ببرو،۱۳۷۰: ۳۱و۳۲).
ارزشها: علایق، امیال، دلبستگیها، برتریها و وظایف، تعهدات اخلاقی، آرزوها، خواستهها، نیازها، نفرتها و بیزاریها نسبت به بسیاری از جهتگیریهای انتخابی است(محسنیان راد،۱۳۷۵: ۴).
رفتارها: عبارت است از هرگونه عمل، پاسخ، یا عکسالعمل اعم از بدنی، حرکتی، شفاهی، و یا تجربه ذهنی که از یک فرد، نظام، یا مجموعه خاص بروز میکند(محسنی،۱۳۷۹: ۲۲).
برخی دیدگاهها معتقدند قیامت(اعتقاد به قیامت) ظرف ظهور ملکات اخلاقی و نظام ارزشی افراد است. هر چه معرفت بیشتر و ایمان راسختر باشد، محبت الهی و ارزشهای اخلاقی نیز شدیدتر و واقعیتر خواهد بود،” والذین امنوا اشد حبا لله“(سوره بقره). از طرفی ارزشها و اخلاقیات بر رفتارهای افراد تاثیر میگذارند و بهعنوان مقیاس ارزشیابی کنش دیگران محسوب میشوند. (جوادی عاملی،۱۳۷۲: ۲۴۰)
بهطورکلی هر انسان رفتار خود را بهتناسب عقاید خویش انجام میدهد و هیچکس بدون عقیده کار نمیکند. به عبارتی عمل هر انسان فرع بر عقیده اوست. لیکن عقیده هر کس نسبت به مسائل مختلف جهان متفرع بر علم و شناخت او نسبت به آن مسائل است(محسنیان راد،۱۳۷۵: ۲۸).
رابطه فوق بهصورت زیر نمایش داده میشود (جوادی عاملی،۱۳۷۲):
باورها(عقاید)
رفتارها(اقدامات)
نگرشها(تمایل به)
بنابراین لازم است در سازمان ابتدا جنبههای عقیدتی و باورهای کارکنان تقویت شود. سپس نگرشها و اخلاقیات موردتوجه قرار بگیرد. درنهایت رفتار کارکنان با آموزشهای کاربردی اصلاح شود و زمینه رشد معنویت فراهم گردد.
– تعلیم معنویات توسط عناصر فرهنگی: امروز روحانیون ازجمله هنجار فرستان جامعه به شمار میروند. نقش روحانیت در حفظ ارزشهای فرهنگی و سازمانی، نقشی بیبدیل و تاثیر گذار است. مقام معظم رهبری در این خصوص میفرماید:
“برادران عزیز روحانی … این مسئولیت عظیم را بر دوش دارند که مضاف بر عقاید و احکام، معنویات اسلام را تعلیم بدهند و اخلاق را متذکر شوند… معارفشان را بالا ببرند و قدرت تحلیل سیاسی بدهند”(محسنی،۱۳۷۹: ۲۲).
– جوشش معنویت از مسئولین: انسانها تحت تاثیر محیط اجتماعی و همنوعان خویش قرار دارند شخص ، محیط، و رفتار شخص بر هم تاثیر و تاثر متقابل دارند و هیچکدام از این سه جزء را نمیتوان جدا از اجزای دیگر بهعنوان تعیینکننده رفتار انسان بهحساب آورد. در نظریه یادگیری اجتماعی ، گفتهشده است که یادگیرنده از طریق مشاهده رفتار دیگران به یادگیری میپردازد. بهطور خلاصه، در یادگیری از راه مشاهده چهار مرحله یا چهار فرایند وجود دارد: ۱٫ توجه، که در آن یادگیرنده یا مشاهدهکننده به الگو یا سرمشق که معمولا یک انسان زنده در حال انجام عمل است توجه می کند. ۲٫ به یادسپاری، که در آن یادگیرنده رفتار مورد مشاهده را بهطور شناختی بازنمایی میکند، یعنی آن را به حافظه میسپارد. ۳٫ بازآفرینی حرکتی، یعنی اینکه اگر یادگیرنده تواناییهای لازم را داشته باشد رفتار مورد مشاهده را تولید و اصلاح میکند. ۴٫ انگیزش، یعنی در شرایط مناسب انگیزشی و تشویقی یادگیرنده رفتاری را که مشاهده کرده است به عملکرد تبدیل میکند(سیف،۱۳۷۹: ۲۸۱و۲۸۵).
مطابق نظریه یادگیری اجتماعی بندورا، هرچه کارکنان بیشتر در معرض مشاهده، تقلید و الگو گیری از رفتارها و افرادی باشند که ازنظر معنویت در سطح بالاتری قرار دارند، حالات معنوی در بین آن ها بیشتر ظهور پیدا میکند. بهعبارتدیگر تعامل با افراد معنوی در رشد معنویت افراد مؤثر است. مقام معظم رهبری در این خصوص میفرماید:
“شما مسئولین میتوانید این توجه به معنویت را مثل آبشاری… در مجموعه خودتان بریزید . از شما باید سرریز بشود. اگر خداینکرده شما نجوشید، دوروبر شما فیض نخواهد گرفت، این را بدانید. باید از قله بجوشد و پایین بیاید… باید در محیط کار خودتان، از این موقعیت استفاده کنید. از شما باید معنویت بجوشد تا از شما سرریز و لبریز شود و به دیگران بریزد“(خامنهای،۱۳۷۶).
– الگو گیری از سیره ائمه معصومین(ع): ائمه معصومین (ع) انسانهای کاملی هستند که منش و رفتار آن ها، الگوی تمام نمایی برای عموم مسلمانان و خصوصا اندیشمندان آن هاست. قرآن کریم درباره رسول خدا میفرماید:
“قطعا برای شما در( اقتدار به) رسول خدا سرمشقی نیکوست برای آنکس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد میکند“.
در این زمینه لازم است احادیث ائمه و معصومین (ع) بهصورت شکیل در معرض دید کارکنان قرار گیرد و شخصیت و سیره عملی آن ها آموزش داده شود.
– توجه به نیازهای کارکنان: ازجمله عوامل موثر بر معنویت انسان، توجه به نیازها، خصوصا نیازهای معنوی است. شهید مطهری معتقد است که اگر نیازها و میلها و انگیزههای انسان بهخوبی و درستی شناخته و ارضا شوند، سلامت و تعالی و کمال را در پی دارد. او در ابتدا نیازهای انسانی را به دو گروه اولی و ثانوی تقسیمبندی میکند:
نیازمندیها بر دو گونه است نیازمندیهای اولی و نیازمندیهای ثانوی، نیازمندیهای اولی از عمق ساختمان جسمی و روحی بشر و از طبیعت زندگی سرچشمه میگیرد. تا انسان، انسان است و تا زندگی وی، زندگی اجتماعی است، آن نوع نیازمندیها هست. این نیازمندیها یا جسمی است یا روحی است یا اجتماعی. نیازمندیهای جسمی از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن، همسر و غیره. نیازمندیهای روحی از قبیل علم، زیبایی، نیکی، پرستش، احترام و تربیت. نیازمندیهای اجتماعی از قبیل معاشرت، مبادله، تعاون، عدالت، آزادی و مساوات
ایشان در مورد نیازهای دسته دوم یا ثانوی نیز که از نیازهای اولی پدید میآیند مینویسد:
نیازمندی به انواع آلات و وسایل زندگی که در عصر و زمانی با عصر و زمان دیگر فرق میکند، از این نوع است. ایشان سپس به نقش نیازهای اولی و ثانوی اشاره میکند:
نیازمندیهای اولی، محرک بشر بهسوی توسعه و کمال زندگی است. اما نیازمندیهای ثانوی ناشی از توسعه و کمال زندگی است و درعینحال محرک بهسوی توسعه بیشتر و کمال بالاتر(مجموعه آثار، جلد سوم: ۱۸۳و۱۸۴).
مزلو در نظریه روانشناختیاش، نیازهای انسان را به نیازهای پایه و نیازهای برتر تقسیم میکند؛ نیازهای پایه به بقای جسمانی ما مربوط میشوند و شامل نیاز ما به غذا، سرپناه، امنیت و روابط اجتماعی هستند. نیازهای برتر به “ارزشهای وجود” مربوط میشوند که شامل نیاز ما به حقیقت، زیبایی، خیر و عشق است. با محروم شدن از این ارزشهای متعالی به دام همان چیزی خواهیم افتاد که مزلو آن را “فرا آسیب” مینامد، یعنی آسیبی که پیامد مستقیم محرومیت در ساحت روحانی- معنوی است. بهترین درمان برای این عارضه ارتباط نوبه نو با قلمرو وجود است که تجارب اوج مسیر عالیای است که بدان منتهی میشود. مزلو اذعان داشت که ما نمیتوانیم به خواست خودمان تجارب اوج داشته باشیم، باوجوداین معتقد بود که آموختن آنچه او”معرفت وجود”(فهم هستی) مینامید امکانپذیر است. معرفت وجود یعنی استعداد گشودن قلب به روی قداست تجارب روزانه یا ظرفیت نگریستن به همسر، فرزندان، دوستان و زندگی روزمره در پرتو جنبه سرمدی عالم(دیوید،۱۳۸۵: به نقل از سلیمانی و احمدی،۱۳۹۰).
از دیدگاه شهید مطهری هراندازه جامعه متکاملتر گردد نیازهای معنوی ارزش و تقدم بیشتری مییابند و بهصورت هدف انسانی درمیآیند و نیازهای مادی را تحتالشعاع قرار داده و در حد وسیله تنزل میدهند(مجموعه آثار، جلد دوم: ۳۹۶).
به عبارت روشنتر ، هر چه دغدغههای فرد از نیازهای زیستی به سمت نیازهای ارزشهای وجود متعالی بیشتر شود، حالات معنوی در او بیشتر و عمیقتر است. بنابراین از دیدگاه شهید مطهری و مزلو ، چنین استنباط میشود که هرگاه نیازهای روحی و اجتماعی از قبیل علم، زیبایی، نیکی، پرستش، احترام و تربیت و معاشرت، مبادله، تعاون، عدالت، آزادی و مساوات در سازمان ارضا شوند، توسعه و کمال دینی و معنوی فرد را در پیدارند. بنابراین در سازمانها بایستی امکانات بهاندازهی کافی ازجمله دورههای عقیدتی، احکام و اخلاق بیشتر شده و طراحی گردند. در این زمینه لازم است به تقویت و تنوع آموزشهای عقیدتی پرداخته شود؛ آموزشها روزآمد و مطابق نیاز کارکنان باشد، لازم است منزلت اجتماعی کارکنان حفظ شود؛ در این زمینه به درد دلهای آن ها توجه شود، شخصیتشان مورد اکرام قرار گیرد و مصداق و لقد کرمنا بنی آدم، کرامت انسانی آن ها حفظ گردد.
بعد رفتاری
در بعد رفتاری، رفتار کارکنان مدنظر است. رفتاری که معنویت را در سازمان ارتقا دهد. این بعد شامل نظم، کار بامعنا، احساس همبستگی و همسویی ارزشها میباشد که در زیر بهصورت خلاصه توضیح دادهشده است.
الف- نظم: نظم، نیاز ضروری هر سازمان است. سازمان مبتنی بر نظم، مستحکم و بادوام است؛ چراکه بنای خود را بر نظم و تشکیلات بهعنوان یکی از اصول مقدس زندگی بشری نهاده است(مجموعه آثار، جلد،۲۴،ص۵۰۵). امام علی (ع) درباره اهمیت نظم میفرماید: شمارا به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش میکنم(نهجالبلاغه، نامه۴۷). در عهدنامه مالک اشتر است که امام میفرماید:
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:31:00 ق.ظ ]