۱- زن و مرد هر دو از ماهیّت واحد انسانی برخوردارند و سرشت و طینت آنان یکی است؛
۲- زن از جزء و عضوی از اعضای مرد آفریده نشده است، بلکه از همان طینت و سرشتی که مرد آفریده شد او را نیز خداوند خلق کرده است.[۹۸]

 

۲- آثار و لوازم اشتراک زن و مرد در حقیقت انسانی

از مطالبی که در اشتراک زن و مرد در گوهر انسانی بیان کردیم به این نتیجه می‌رسیم که جایگاه انسانی زن در قرآن، همان جایگاهی است که مرد دارد و حقیقت انسانی را نفس او تشکیل می‌دهد نه عوارض و واقعیت‌های خارجی از قبیل رنگ، پوست، نژاد، جنسیت و … همچنین زن و مرد هر دو مصداق این نوع که حقیقت آدمی بستگی به آن دارد، می‌باشند. اکنون پرسش دیگری مطرح می‌گردد و آن این است که آیا جایگاه هدایت پذیری، معنوی و ارزشی زن همانند مرد است.
آیا خطابات الهی و تکالیف پروردگار، و به تبع آن، دریافت کمالات و پاداش‌ها، ویژه مردان است، و زنان در رتبه بعدی تکلیف قرار دارند؟ یا همه خطابات و تکالیف به طوری یکسان و شامل مردان و زنان است.

 

الف) تساوی در ارزش

قرآن کریم ارزشهایی را به عنوان معیار سنجش معنوی انسان‌ها ر بیان کرده است. در تمامی این معیارها و ارزش‌ها، زن و مرد یکسان هستند و از نگاه قرآن در این امور تفاوتی بین زن و مرد نیست به مهم‌ترین این ارزش‌ها اشاره می‌کنیم.

 

۱- ایمان و عمل صالح:

باور و ایمان عمیق به خداوند متعال و رسولان، عمل صالح را ارزش بیشتری می‌دهد. در نگاه قرآن ایمان و عمل صالح دو ارزش بزرگ و مکمل یکدیگر است و انسان‌هایی که به این دو ارزش متّصف باشند، به پاداش والا و جزای نیک دنیوی و اخروی وعده داده شده‌اند.
«إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ . إِلَّا الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»[۹۹]
انسان در خسران است، مگر آن‌ ها که ایمان آورند و کارهای شایسته کردند.
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آَمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ … وَالَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ»[۱۰۰]
آیا مردم پنداشته‌اند که چون بگویند ایمان آوردیم رها شوند و دیگر آزمایش نشوند … گناهان آنان را که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند می‌زداییم و بهتر از آنچه عمل کرده‌اند پاداششان می‌دهیم.
«مَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِأَنْفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ . لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْکَافِرِینَ»[۱۰۱]
کسانی که کافر باشند کفرشان به زیانشان باشد و آن‌ ها که کار شایسته کرده باشند برای خود پاداشی نیکو آماده کرده‌اند تا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند از فضل خود پاداش دهد؛ زیرا خداوند کافران را دوست ندارد.
از آیات مذکوره معلوم می‌شود، این آیات به گونه‌ای کلّی و عامل این دو ارزش انسانی را مطرح کرده است که بین زنان و مردان دارای ایمان و عمل صالح هیچ تفاوتی وجود ندارد و هر دو یکسان از پاداش الهی بهره‌مند خواهند شد.[۱۰۲]
بنابر این اصل آن است که حکم زن و مرد در مورد ارزش‌ها یکسان است مگر آن‌که دلیل شرعی بر خلاف این مسأله داشته باشیم و این‌که در مواردی خداوند متعال زنان را به همراه مردان ذکر کرده تأکید بر مساوات این دو است.[۱۰۳]

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

۲- تقوی

تقوی از جمله ارزش‌های الهی است که از نگاه قرآن برترین ارزش است و متصفان به آن گرامی‌ترین‌ها نزد خداوند.
در آیات الهی در برابر جذبه‌ها و کشش‌های دنیوی، سخن از نعمت‌های عظیم اخروی و الهی است که برای دست یابی به آن‌ ها تقوی لازم است و تنها تقوی پیشگاه از آن‌ ها بهره خواهند جست.
آیه: قل أؤنبّکم بخیر مِن ذلکم للذین اتّقوا عند ربّهم جنّات تجری مِن تحتها الانهار خالدین منها و ازواج مطهره و رضوان مِن الله و الله بصیر بالعباد.[۱۰۴]
بگو آیا شما را به چیزهایی بهتر از این‌ها آگاه کنم؟ برای آنان که پرهیزگاری پیشه کنند، در نزد پروردگارشان بهشت‌هایی است که نهرها در آن روان است. اینان با زنان پاکیزه، در عین حال خشنودی خداوند، جاودانه در آنجا خواهند بود و خدا از حال بندگان آگاه است.
بنابراین از نگاه قرآن در دست یابی به تقوی که برترین ارزش است تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد این حقیقت به گونه‌ای صریح در سوره حجرات آمده است. در این آیات الهی تصریح شده است که تمامی انسان‌ها از نر و ماده‌ای بوجود آمده‌اند که بر یک دیگر رجحان و برتری ندارند، بلکه ملاک گرامی بودن آنان در نزد خداوند تنها تقوای آن‌ ها است.
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»[۱۰۵]
ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یک دیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شما است، بی تردید خداوند دانا و آگاه است.

 

۳- تحصیل علم

علم و دانش از جمله ارزش‌های بلند انسانی است. به همین جهت اولین آیات نازل شده بر پیامبر، از نعمت تعلیم به انسان سخن گفته است.
«اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ. الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ. عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ»[۱۰۶]
بخوان و پروردگار تو ارجمندترین است، خدایی که به وسیله قلم آموزش داده، به آدمی آنچه را که نمی‌دانست بیاموخت.
خداوند به قلم و نوشته‌های آن به قسم یاد می‌کند و به این ترتیب علم و دانش را قابل ستایش می‌شمارد و ن و القلم و مایسطرون.[۱۰۷]
و همچنین مهمّ‌ترین اهداف انبیای الهی تعلیم و تذکیه مردم بیان شده است.
و آیاتی که اهل دانش را می‌ستاید عام است و فراگیر زن و مرد.
«یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آَمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»[۱۰۸]
خداوند آن‌ هایی را که ایمان آورده‌اند و کسانی را که دانش یافته‌اند به درجاتی برافرازد.
«قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ»[۱۰۹]
بگو آن‌ هایی که می‌دانند با آن‌ هایی که نمی‌دانند برابرند.
علاوه بر آیات الهی احادیث ائمه الهدی هم بر فراگیری دانش نسبت به زن و مرد مساوی ترغیب کرده‌اند.
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله فضل العلم احبّ الیّ مِن فضل العباده.[۱۱۰] فضل علم در نزد من از فضیلت عبادت بیشتر است.
قال علی علیه السّلام طلب العلم فریضه علی کلّ مسلم.[۱۱۱] علم و کسب علم بر هر مسلمانی واجب است.
رشید رضا در کتاب حقوق النساء فی الاسلام می‌فرماید: به اجماع علما این روایت عام و مطلق است و دانش اندوزی در هرحال بر زن و مرد واجب است.[۱۱۲]
طلب العلم فریضه علی کلّ مسلمٍ و مسلمه[۱۱۳] کسب علم بر هر زن و مرد مسلمان واجب است.

 

ب) اشتراک در تکالیف

با بررسی در آیات قرآن روشن می‌شود که زن و مرد به یک اندازه انسانند، یعنی هردو دارای جنبه خلافت الله می‌باشند در تعیین سرنوشت خود و اختیار خیر و شر و انتخاب راه زندگی به سعادت یا شقاوت و طی کمال معنوی با هم فرق ندارند.
هر دو یکسان موضوع تکلیف الهی هستند و یکسان در مقابل او مسؤولیت دارند.
هرجا در قرآن به انسان خطاب یا امر و نهی شده است یا با خطاب «یا ایّها النّاس» با آنان سخن گفته شده است زن و مرد برابرند.
در آیه «هو الذی انشأکم و جعل لکم السّمع و الابصار و الأفئده»[۱۱۴]
زن و مرد را به طور مساوی دارای فؤاد می‌داند و در آیه دیگری با تعبیر إنّ السمع و البصر و الفؤاد کلّ أولئک کان عنه مسؤولاً»[۱۱۵]
قرآن، دارنده این دستگاه تمیز و ادراک را زن و مرد مسؤول می‌شناسد و بدیهی است که مسؤولیت فرع بر صلاحیت است و در آیه مذکور بین مرد و زن در صلاحیت و در نتیجه در مسؤولیت آن‌ ها فرقی نگذاشته است.
و نیز در آیه مبارکه: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»[۱۱۶]
طبق این آیه مذکوره زن و مرد به طور مساوی مأمور به (صلاه) و موظف به اطاعت خدا و رسول می‌باشند و زن و مرد به طور مساوی مورد رحمت خداوند قرار می‌گیرند.
در سوره اعراف[۱۱۷] خداوند برای آن که آدم و حوّا به درخت ممنوعه نزدیک نشوند با یک خطاب مشترک «لاتقربا هذه الشّجره» به آدم و حوّا خطاب تکلیفی می‌کند.
و همچنین کرامت و منزلت آنان در نزد خداوند همسان است مگر آن‌که یکی از دیگری تقوای بیشتری داشته باشد و اطلاق آیه إنّ أکرمکم عند الله اتقیکم[۱۱۸] با تقوا ترین انسان‌ها نزد خدا گرامی‌ترند و لو آن‌که زن باشد و آیه مبارکه یا ایّها النّاس اتّقوا … می‌فرماید مرد و زن همه باید که تقوی اختیار کنند.
در ایمان به خدا و قبول و دعوت پیامبر (ص)، زن و مرد فرقی ندارد و هر دو یکسان با پیامبر یا وصی او بیعت می‌کند یعنی با امامت و رهبری پیمان می‌بندند و هر دو مأمور به پیروی و اطاعتند.
گاهی بعضی چنین تصوّر می‌کنند که اسلام کفه سنگین شخصیت را برای مردان قرار داده، و زنان در برنامه اسلام چندان جایی ندارند شاید منشأ اشتباه آن‌ ها پاره از تفاوت‌های حقوقی خانوادگی است که هرکدام دلیل و فلسفه خاصی دارد ولی بدون شک قطع نظر از این‌گونه تفاوت‌ها که ارتباط با موفقیت اجتماعی و شرائط طبیعی آن‌ ها دارد هیچ‌گونه فرقی از جنبه‌های انسانی و مقامات معنوی میان زن و مرد در برنامه اسلام وجود ندارد.[۱۱۹]
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
آیه ۳۵ سوره احزاب دلیل روشنی بر این واقعیت است؛ زیرا به هنگام بیان ویژگی‌های مؤمنان و اساسی‌ترین مسائل اعتقادی و اخلاقی و عملی، زن و مرد را در کنار یکدیگر همچون دو کفته ترازو قرار می‌دهد و برای هر دو پاداش یکسانی بدون کمترین تفاوت قائل می‌شود.
إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَأَجْرًا عَظِیمًا[۱۲۰]
در این آیه سخنی جامع و پر محتوی درباره همه زنان و مردان و صفات برجسته آن‌ ها بیان شده است و ضمن بر شمردن ده وصف از اوصاف اعتقادی و اخلاقی و عملی آنان پاداش عظیم آن‌ ها را در پایان آیه بر شمرده است.[۱۲۱]
از این آیه برمی‌آید که زن و مرد به طور مساوی مسلمان و مؤمن به حساب می‌آیند و این نشانه حق انتخاب مذهب و آزادی کامل و رشد فکری و برابری زن و مرد و شخصیت واقع آن دو است و نیز در قنوت و عبادت خدا که بالاترین مدارج عملی بشری است آن دو مساوی هستند و در صدق و صبر و همچنین خشو و صدقه و صوم و تقوی و ذکر خدا، که از مراحل عمده عبادت عملی است زن با مرد تفاوتی ندارد. در مقابل این همه تجلیات روح والای انسانی از زن و مرد بدون تبعیض و تفاوت پاداش بزرگی عطا می‌فرماید.
اگر در قرآن غیر از این آیه تعبیری از هم پایگی شأن زن و مرد نبود، همین آیه برای بیان دیدگاه قرآن در باره زن و علو موقعیت او در اسلام کفایت می‌کرد.[۱۲۲]
پس معلوم می‌شود که مثلاً زن روزه دار با مرد روزه دار و یا مرد راستگو با زن راستگو … در اجر و پاداش الهی سهم برابر دارند، اگر غیر از این بود باید خداوند استثناء می‌زد.

 

ج) تساوی در پاداش اخروی و برخی از مجازات‌های دنیوی

تفاوت جسمی زن و مرد را همچون تفاوت روحی آن‌ ها نمی‌توان انکار کرد و بدیهی است که این تفاوت برای ادامه نظام جامعه انسانی ضروری است و آثار و پیامدهایی در بعضی از قوانین حقوقی زن و مرد ایجاد می‌کند ولی اسلام هرگز شخصیت انسانی زن را زیر سؤال نمی‌برد که آیا زن واقعاً انسان است و آیا روح انسانی دارد یا نه؟ نه تنها زیر سؤال نمی‌برد بلکه هیچ‌گونه تقاوتی از نظر روح انسانی در میان این دو قائل نیست. قرآن مجید تصریح دارد هرکس اعم از زن و مرد عمل صالح انجام دهد مشمول پاداش الهی خواهد بود و بالعکس هرکس مرتکب گناهی شود از کیفر الهی در امان نیست.
الف) دخول در بهشت را پاداش می ‌دهد: در سوره مبارکه نحل آمده است:
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»[۱۲۳] هرکس از زن و مرد کارنیکی انجام دهد به شرط ایمان به خداوند، ما او را در زندگانی خودش و با سعادت زنده می‌گردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که کرده به او عطا می‌کنیم.
در این آیه وعده جمیله به زنان و مردان داده شده است که عمل صالح کند و در این وعده جمیل فرقی بین زنان و مردان در قبول ایمانشان و در اثر عمل صالحشان که همان احیاء به حیات طیّبه و اجر به احسن عمل است نگذاشته، و این تسویه علی رغم نظری است که پیشتر غیر موحّدین و اهل کتاب از یهود و نصاری داشتند و زنان را از تمام مزایای دینی یا بیشتر آن محروم می‌دانستند و مرتبه زنان را از مردان پایین تر می‌پنداشتند و آنان را در وضعی قرار داده بودند که به هیچ وجه قابل ارتقاء نبود.[۱۲۴]
پس این‌که فرمود «مَنْ عَمِلَ صالحاً من ذکر او أنثی و هو مؤمن» حکم کلّی است.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:18:00 ب.ظ ]