پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی دبیران تربیت بدنی از طریق ویژگی های فردی و هوش هیجانی در شهرکرمانشاه۹۳- قسمت ۱۰ | ... | |
تنوع در نفوذ قدرت[۱۰۹] : به مفهوم ایجاد فرصت ها از طریق مختلف است. افرادی که دارای این شایستگی هستند با افراد در زمینه های مختلف ارتباط برقرار می کنند و با آن ها برخورد احترام آمیز دارند. جهان بینی های مختلف را درک می کنند و به تفاوت های گروهی توجه دارند. تفاوت ها را فرصت تلقی و محیطی را ایجاد می کنند که افراد در آن رشد و شکوفایی پیدا کنند. با بی صبری و ناشکیبایی و تعصب و سو گیری مقابله می کنند. آگاهی سیاسی[۱۱۰] : به مفهوم شناخت روندهای احساس گروه و روابط قدرت است. افرادی که داری چنین شایستگی هستند نسبت به روابط کلیدی قدرت شناخت دارند. شبکه های اجتماعی مهم و حیاتی را شناسایی می کنند.
نیروهایی را که عقاید و اعمال مراجعین، مشتریان یا رقبا را تغییر شکل می دهند شناسایی می کنند. مهارت های اجتماعی[۱۱۱] : این معیارشامل هفت خرده معیار تحت عناوین؛ نفوذ، ارتباطات، رهبری، شتاب دهنده تغییر، مدیریت تضاد، ایجاد تعهد و همکاری ،شایستگی های تیمی به شرح زیر است:
نفوذ[۱۱۲] : به معنی بکار گیری تاکتیک های مؤثر برای متقاعد کردن است. افرادی که دارای این شایستگی هستند در متقاعد کردن افراد مهارت دارند. در خواست های خود را از شنونده طرف مقابل بیان می کنند. از استراتژی های پیچیده چون؛ تأثیر غیر مستقیم برای رسیدن به اجماع استفاده می کنند. رویدادهای مهیج را به منظور ایجاد یک دیدگاه مؤثر، هماهنگ و سازماندهی می کنند. ارتباطات[۱۱۳] : به مفهوم ارسال پیام های واضح و مطمئن برای مخاطبان است. افرادی که دارای این شایستگی هستند در ارسال و دریافت علائم هیجانی برای روشن ساختن پیامشان مؤثر است. با موضوعات مشکل برخورد و مقابله صریح می کنند. به طور مؤثر به دیگران گوش می دهند، به دنبال درک و فهم متقابل هستند و از تسهیم اطلاعات با دیگران استقبال می کنند رهبری[۱۱۴] : به معنی روحیه بخشی و راهنمایی افراد و گروه ها است. افرادی که دارای این شایستگی هستند دارای قدرت بیان و برانگیختگی اشتیاق برای یک چشم انداز و مأموریت مشترک هستند. در صورت نیاز افراد به راهنمایی و هدایت، بدون توجه به موقعیت، پیشگام هست. ضمن پاسخگو نگه داشتن افراد، آن ها را در جهت عملکرد بهتر راهنمایی می کنند. از طریق الگو و نمونه افراد را هدایت و رهبری می کنند. شتاب دهنده تغییر[۱۱۵] : به مفهوم اعمال مدیریت تغییر است. افرادی که دارای چنین شایستگی هستند نیاز به تغییر و حذف موانع را تشخیص می دهند. وضعیت موجود را برای شناخت نیاز به تغییر بررسی می کنند. طرفدار تغییر و مشارکت دادن دیگران در فعالیت های خود هستند. الگوی تغییر مورد نیاز دیگران هستند. مدیریت تضاد[۱۱۶]: به معنی مذاکره و حل اختلاف نظرها و تضادها است. افرادی که دارای این شایستگی هستند افراد دارای مشکل و موقعیت تنش زا را با دیپلماسی و تدبیر مدیریت می کنند. تعارضات و تضاد های بالقوه را شناسایی و به حل آن ها کمک می کنند. بحث و مذاکره و گفتگوی آزاد را تشویق می کنند. راه حل های برد- برد را سازماندهی می کنند. ایجاد تعهد[۱۱۷]: به مفهوم پرورش روابط مؤثر است. افرادی که داری این شایستگی هستند شبکه های غیر رسمی گسترده را پرورش می دهند و حفظ می کنند. روابطی را که دارای منافع دو طرفه هستند، بررسی می کنند. توانایی ایجاد حسن تفاهم و حفظ و نگهداری افراد در گروه را دارند. مابین همکاران روابط دوستانه شخصی ایجاد کرده و این روابط را حفظ می کنند. همکاری و مشارکت[۱۱۸]: به معنی کارکردن با دیگران در جهت اهداف مشترک است. افرادی که دارای چنین شایستگی هستند در تأکید بر وظیفه و توجه به روابط توازن دارند. دارای حس همکاری، سهیم شدن در اطلاعات و منافع مشترک هستند. جو همکاری و دوستانه را ارتقاء می دهند. برای همکاری و مشارکت فرصتها را کشف می کنند وپرورش می دهند. شایستگی های تیمی[۱۱۹]: به مفهوم ایجاد هم افزایی گروهی برای پیگیری تحقق اهداف جمعی است. افرادی که دارای چنین شایستگی هستند دارای ویژگی های الگوی تیمی از قبیل احترام، سودمندی، کمک رسانی و همکاری هستند. نظر همه اعضا را برای مشارکت مشتاقانه و فعال جلب می کنند. ایجاد هویت تیمی می کنند و دارای احساس همبستگی، روحیه گروهی و تعهد هستند از گروه و اعتبار آن حمایت می کنند.
هوش را چگونه می توان رشد وتوسعه داد آیا اساسا هوش هیجای قابل توسعه و رشد هست؟ هوش هیجانی بوسیله بهبود مهارت های هیجانی قابل رشد و توسعه است. بررسی نشان می دهد کودکان می توانند ویژگی های هیجانی خاصی را از والدین ونزدیکان خود به ارث ببرند. به بیان دیگر هوش هیجانی ارثی است. اما این نظر کاملا صحیح وعلمی نمی باشد زیرا میزان هوش هیجانی در بدو تولد ثابت نمی باشد و تاکنون ژنی را که بتواند هوش هیجانی را از والدین به فرزند منتقل کند شناسایی و کشف نشده است.هوش هیجانی مفهومی قابل یادگیری است .هوش هیجانی یک مهارت و توانایی است که قابل توسعه وگسترش می باشد (آقایار، شریفی، ۱۳۸۷).
قصد رسیدن به چه شخصیتی را دارم: برای این منظور باید به سوال های زیر پاسخ گفت؛ در آینده چه کاری انجام می دهم؟ در کدام مسیر از زندگی خواهم بود؟ آن موقعیت به چه صورت است؟ در این مرحله، بهترین ارزش ها و بزرگ ترین آرمان های خود را مدنظر قرار داده و چگونگی وارد شدن این آرمان ها در زندگی را تشریح می کند. در حال حاضر چه کسی هستم: شیوه رهبری خود را تحلیل کرده و لازم است به انتقادات، دیدگاهی واضح و آشکار داشته باشیم. در مورد بازخودهای منفی عملکرد خود تدبیر نموده و از دوستان و خویشاوندان خود بخواهید که در زمینه رفتار مثبت رفتار مثبت و منفی شما قضاوت کنند و در جهت توجیه آن، استدلال هایی را ارائه نمایند. چگونه به سوی وضعیت مطلوب گام بردارم: به محض اینکه دانستید، می خواهید چه کسی باشید و آن را با تلقی دیگران از خود مقایسه کردید، باید طراحی عملیاتی تدوین نمایید. از زیر دستان در مورد نحوه عملکرد خود بازخورد هفتگی بخواهید، حداقل یک ساعت از فعالیت های روزانه را به ثبت و ضبط رفتار خود در یک دفتر رویداد ها و وقایع اختصاص دهید. چگونه تغیر را مستمر سازم : پایدار ساختن تغییر به تمرین و ممارست نیاز دارد. متوقف ساختن عادت قدیمی و نهادینه ساختن رفتار جدید، نیازمند تکرار و بازخوانی است. رفتار جدید آنقدر باید انجام شود تا فرا گرفته شده و بر آن تسلط پیدا شود. هر چه به شیوه ای معین رفتار کنیم، رفتار مذکور، خواه توأم با شادی، غم و یا تند خویی باشد، در ذهن ما بیشتر تثبیت شده و تلاش می کنیم تا به آن شیوه احساس و رفتار نماییم. یاریگر من کیست: آخرین مرحله تقویت هوش هیجانی، تشکیل انجمنی از حامیان است. هوش هیجانی را نمی توان بدون کمک دیگران بهبود بخشید. ما نه تنها با افراد دیگر تمرین می کنیم بلکه برای ایجاد محیطی امن که بتوان در آن تمرین کرد به آنان متکی هستیم. باید بازخورد های دیگران را در خصوص نحوه تأثیر گذاری رفتارها و پیشرفت را بر اساس دستورالعمل های یادگیری ارزیابی نمود(بویاتزیس و همکاران، ۲۰۰۱) ۲-۲۱- پیشینه داخلی تحقیق:
دعائی همکاران (۱۳۸۸) طراحی و تبیین مدل تأثیرگذاری هوش عاطفی بر تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان اداره امور مالیاتی پرداختند. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون ساده و چند متغیره نشان می دهد که هوش عاطفی بر رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی مؤثر است و تعهد سازمانی نیز بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر می گذارد. همچنین سطح تحصیلات رابطه ی معنی داری با هوش عاطفی، رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی دارد و اختلاف معنی داری بین هوش عاطفی، رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی در بین زنان و مردان وجود ندارد.
یعقوبی وهمکاران (۱۳۹۱) با بررسی رابطه بین هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان و مدیران شرکت های مختلف ایران به این نتیجه دست یافتند که بین این دو متغیر در نمونه های پژوهش رابطه معنی داری وجود دارد.
[سه شنبه 1400-01-24] [ 09:28:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|