مصراع دوم ناظر بر آیه : فاوحی الی عبده ما اوحی(نجم (۵۳)، ۱۷). (پس وحی کرد به بنده اش، آنچه را وحی کردنی بود).
-اَو اَدْنی وَکرّمنا
به قرب اوادنی وبه سرِما اوحی به لطف کرمنا در مزیت انسان (۲۸۵ /۶)
مصراع اول، اقتباس از آیات: ۱- فکان قاب قوسین او ادنی(نجم (۵۳)، ۹). (تا آنکه فاصله او با پیامبر به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر بود).
۲-فاوحی الی عبده ما اوحی(نجم (۵۳)، ۱۰). (پس وحی کرد به بنده اش، آنچه را وحی کردنی بود).
مصراع دوم اقتباس از آیه: ولقد کَرّمنا بَنی آدم وحَمَلناهم فی البَرّ والبّحْر…(اسراء (۱۷)، ۷۰).
(ما آدمی زادگان را گرامی داشتیم وآنها را در خشکی ودریا[بر مرکب های راهوار]حمل کردیم).
خیز وبیتی چند بنویس وبه خدمت بربخوان تا زحُسن استمالت قُرب أو أدنی دهد (۱۲۶/۱۱)
آنکه گر قدر او برآردسر قاب قوسینش مرحبا گوید (۳۹۴/۵)
اقتباس از آیه: فَکانَ قابَ قَوسَیْنِ أوْ أدْنی(نجم (۵۳)، ۹). (تا آنکه فاصله او[با پیامبر] به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر بود).
– شهپر جبرئیل
بر شهپر جبرئیل نه زین تالاف زند ز کبریایت (۶/۳)
اقتباس از حدیث معراج: فلمّا بَلَغ سدره المنتهی،فاَنتهی الی الحُجَبِ فقال جبرئیلُ وتقدّم یا رسول الله لیس لی اَجوزَ هذا المکانَ ولو دَنوتُ أغُلَه«سرانگشتی»لاحتَرَقت(فروزانفر، ۱۳۸۵ : ۱۵۳).
– صدر و منزلت رسول(ص)
ای مَسند تو وَرای افلاک صدر تو وخاک توده حاشاک (۵/۱)
وَهُوَ بِالأفُقِ الأعْلَی(النجم (۵۳)، ۷). (و او به کناره آسمان برتر بود).
– وَالَّذی اَسْری
بر مَسند شرع دیده گردون مثل تو ندید والذی اسری (۳۳۶/۹)
اقتباس از آیه: سُبْحَانَ الَّذِی اُسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلا مِنَ الْمَسْجِدِالْحَرَامِ اِلَی الْمَسْجِدِ الأقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا اِنَّه هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ(اسراء (۱۷)، ۱). (پاک ومنزه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی- که گرداگردش راپر برکت ساخته ایم-برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهد،چرا که او شنوا وبیناست).
– شب معراج
به حرمت شهدا وبه آیه الکرسی به خطبه شب معراج وسوره سبحان (۲۸۵/۷)
مصراع اول ناظر به آیه: ۱- وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذین قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أمْوَاتًا بَلْ أحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ(آل عمران (۳)، ۱۶۹). ([ای پیامبر] هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند ونزد پروردگارشان روزی داده می شوند).
مصراع دوم تلمیح به آیه: ۲- سُبْحَانَ الَّذِی اُسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسجِدِ الأ قْصَی الَّذی بَارَکْنَا حَوْ لَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَاإِنَّه هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِسرُ (اسراء (۱۷)، ۱). (پاک ومنزّه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصی برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهد،چرا که او شنوا وبیناست).
سرتو وقت تفکر چون کند معراج عقل آسمان آواز سبحان الذی اسری دهد (۱۲۵/۴)
اقتباس از آیه: سُبْحَانَ الَّذِی اُسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسجِدِ الأ قْصَی الَّذی بَارَکْنَا حَوْ لَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَاإِنَّه هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِسرُ (الاسراء (۱۷)، ۱). (پاک ومنزّه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصی- که گراگردش را پر برکت ساخته ایم – برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم،چرا که او شنوا وبیناست).
– قاب قوسین :
ای کرده به زیر پای کونین بکذشته زحدّ قاب قوسین (۶/۵)
بیت در نعت رسول اکرم(ص) می باشد. اقتباس از آیه: فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أوْ أدْنَی (نجم (۵۳)، ۹). (تا آنکه فاصلۀاو [باپیامبر] به اندازۀ فاصلۀ دوکمان یا کمتر بود).
۴-۳- اشاره به دیگر پیامبران :
۴-۳-۱- آدم (ع)
خداوند، به تصریح قرآن کریم، ایشان را از گِل آفرید وشپس از روح خویش در آن دمید، سپس به فرشتگان دستور داد که به آدم سجده کنند وآنان نیز همگی به جز ابلیس، بر آدم سجده کردند وفرمان الهی را انجام دادند (رسولی محلاتی، ۱۳۹۱: ۲۹-۳۰).
درعهد نبوت تو آدم پوشیده هنوز خرقه خاک (۵/۶)
اشاره به حدیث: ۱ – کُنتُ نَبیّاً وآدَمَ بَینَ الماءِ والطّین (میبدی، ۱۳۷۶: ج۱، ۱۱۴). (من به مقام نبوت رسیده بودم وآدم میان آب وگِل بود).
و نیز :
۲ – کُنتُ نَبیّاً وآدَمَ مَجْبوُل فی طِینَه وَسلیلَته اِلی رَبّی (همان: ج۱، ۱۵۵ – ۱۵۶). (من پیغامبر بودم درحالی که آدم در گِل خود سرشته بود ومن وسیله ای برای آمرزش او شدم در نزد پروردگارم).
ای نام تو دستگیر آدم وی خلق تو پایمرد عالم (۳/۶)
در قصۀهبوط آدم از بهشت آمده است «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ …‌» (بقره (۲)، ۳۷).(آد م از خدای خود سخنانی فرا گرفت تا وسیله ای برای توبه او باشد وبه درگاه حضرت حق توبه کرد). مفسران در روایتی گفته اند: آدم برساق عرش دید که نوشته اند: «لا اله الله محمدٌ رسول الله» مفسران گفته اند که مراد از کلمات در آیه همین عبارت است. پس آدم مصطفی (ص) را شفیع گرفت وگفت «خداوندا به محمد، که مرا بیامرز. وحی رسید که اورا ازکجا شناختی وشفیع قرار دادی؟ گفت : بر ساق عرش نام وی قرین نام تو دیدم،دانستم که او بنده ای بسیار عزیز نزد تو ست خطاب رسید که برو تورا آمرزیدم(ماهیار، ۱۳۸۵: ۱۳۶۳).
آدم ار آمد زصلبش دشمن تولاجرم بررخ عصمت نشان خال عصیان یافتست (۷۲/۱۷)
اشاره به آیه: فَعصی آدَمُ رَبّه فَغَوی (سوره ی طه (۲۰)، ۱۲۱). (آدم پروردگارش را نافرمانی کرد واز پاداش محروم شد).
از بهر قبول توبه خویش آدم سخن تودر گرفته (۱۰/۷)
تلمیح به آیه: فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ …‌ (بقره (۲)، ۳۷). (آد م از خدای خود سخنانی فرا گرفت تا وسیله ای برای توبه او باشد وبه درگاه حضرت حق توبه کرد …). ذوالنون مصری گفته است :توبۀ عوام از گناه است وتوبۀ خواص از غفلت (تذکره الاولیاء: ۱۵۲).
آدم زمشیمۀ عدم نام در حجر نبوت توزاده (۶/۹)
یعنی حضرت آدم (ع) از زهدان عدم در دامن نبوّت تو زاده وتو بیش از پیدایش آدم، پیغمبر بودی وتقدّم وسَبَق در پیامبری از آن توست (دامادی، ۱۳۷۷: ۲۸۹).
تلمیح به حدیث :کُنتُ نَبیّاً وآدَمَ بَینَ الماءِ والطّین (میبدی، ۱۳۷۶: ج۱، ۱۱۴). (من به مقام نبوت رسیده بودم وآدم میان آب وگِل بود).
۴-۳-۲- ابراهیم (ع)
حکم سوزانیدن ابراهیم از دادگاه فرمایشی نمرود صادر شد.قرار شد ابراهیم را به جرم حق پرستی ومبارزه با بت پرستی با سخت ترین شکنجه ها نابود کنند واورا زنده زنده بسوزانند تا عبرتی برای دیگران باشد‌(رسولی محلاتی، ۱۳۹۱: ۱۴۰). وتقدیر الهی این بود که آتش به گلستان تبدیل شود تا ابراهیم پاداش یکتا پرستی خود را بگیرد.
تلمیح به آیه: قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلامًا عَلَی إِبْرا هِیمَ (انبیاء( (۲۱)، ۶۹). (ما گفتیم : ای آتش!بر ابراهیم سردوسالم باش).
چون سیاوش وخلیل ازپاکی سرخ روی امد زآتش بیرون
(۲۹۷ /۸)
مگر که نام تو کردست نقش بر تن خویش که بر سمندر گردد چون گلستان آتش
( ۲۰۴/۳)
توضیح : بیت در مدح رکن الدین مسعود سروده شده است.
۴-۳-۳-اسحاق(ع) داستان بشارت ولادت اسحاق که به وسیلۀ فرشتگان الهی به ساره وابراهیم داده شد، در چند جای قرآن از جمله؛ در سوره های حجر، هود، ذاریات وابراهیم ذکر شده است ودر سورۀ هود با تفضیل بیشتری آمده است (رسولی محلاتی، ۱۳۹۱: ۱۸۵).
باد قربانت خصم میش ار چه بهر اسحق کیش قربان شد (۱۴۱/۳)
چون اسمعیل از مادر بیامد وهشت ساله شد آنگاه، نور مصطفی علیه السلام در پیشانی او بود وابراهیم را دوستی اسماعیل در دل افتاد چنانکه یک لحظه نمی توانست از او جدا شود وابراهیم نود ساله بود که اسماعیل واسحاق را آورد وگفته است: الحمدالله الذی وهب لی علی الکبر اسمعیل واسحق (ابراهیم (۱۴)، ۳۹). پس چون ابراهیم به دوستی اسماعیل مبتلا شد در سِرّش عتاب آمد که یا ابراهیم دعوی دوستی ما کردی وبا غیر، نظر میکنی. چون چنین بود فرمان آمد از حق سبحانه تعالی به قربان اسمعیل. واختلاف کرده اند در ذبح اسمعیل. بعضی گفته اند ذبح اسماعیل بود وبعضی گفته اند ذبح اسحاق بود. ونیز حجت است که خداوند قصۀ ذبح را در قرآن به تمامی گفت وآنگاه آمدن اسحق ازمادر را یاد کرد واز هر لَونی که بود اهل تذکیر اسمعیل را ذبیح گویند(نیشابوری، ۱۳۸۶: ۶۲- ۶۳).
۴-۳-۴- خضر (ع)
نجم الدین رازی در بیان تجلی پروردگار می گوید: بدان که انسان آیینۀ ذات وصفات حق است … اگر به صفت حیات متجلی شود،چنان بود که خضر والیاس را هست حیات باقی (رازی، ۱۳۶۳: ۳۲۲).
یا خضر ناگهانی آب حیات یافت یا بوی پیرهن از پدر به پسر رسید (۱۱۸/۱۳)
تلمیح به آیه: اذْهَبُو ا بَقَمِیصِی هَذَا فَاَ لْقَوهَ عَلشی وشجلهِ أبیِ یَاْتِ بَصیِراً وَ أوتَونِی بِأهْلِکُمْ أجْمَعِینَ (یوسف (۱۲)، ۹۳). (این پیراهن مرا ببرید وبر صورت پدرم بندازید تا بینا شود وهمۀنزدیکان خود را نزد من بیاورید). بعضی خضر را از پیامبران بنی اسرائیل وبرخی، بنده ای از بندگان خدا، همچون لقمان، دانسته اند علم بسیار داشت وبدین جهت بدین نام خوانده شد که روزی روی سنگی بنشست چون برخاست از زیر آن سنگ، گیاه سبز رسته بود.
صاحب قصص الانبیا می نویسد « … خضر والیاس تا روز قیامت نمیرند که هر دو آب زندگانی خورده اند ( پور نامداریان، ۱۳۶۴: ۲۸).
۴-۳-۵- داود (ع)
جاذبه های عمدۀ داستان داود(ع) در قصه های قرآنی کم نیست. از جملۀ آنها، نرم کردن آهن، ساختن زره، شجاعت ودلاوری، عدالت وحکومت و… است (راشد محصل، ۱۳۸۹: ۱۷۷).
جایی که زره گر است داود از سلسله شمر چه خیزد (۱۵۳/۵)
تلمیح به آیه : وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَهَ لَبُسٍ لَکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِنْ بَأسِکُمْ فَهَلْ أنْتُمْ شَاکِرُونَ(الانبیاء (۲۱)، ۸).
(وساختن زره را به خاطر شما به او تعلیم دادیم، تاشما را درجنگهایتان حفظ کند، آیاشکرگزار[این نعمت های خدا] هستید؟).
۴-۳-۶- سلیمان (ع):

 

برای

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:01:00 ق.ظ ]