۲- ۱۳- ۹ – کنترل زراعی
کنترل زراعی به محموعه ای از روشها گفته می شود که با هدف افزایش توان رقابتی گیاه زراعی انجام می شود. کنترل زراعی دارای مزیت هایی نسبت به سایر روش های کنترل است. که از آن جکله به کوارد زیر می توان اشاره کرد:
کنترل زراعی با محیط زیست سازگار است و چنانچه بدرستی عمل شود آثار مخربی بر محیط زیست ندارد.
عکس مرتبط با محیط زیست
کنترل زراعی با توان کشاورز هماهنگی دارد و نیاز به امکانات ویژه ای همچون سمپاش و غیره ندارد. به عبارت دیگر کنترل زراعی با دانش و توان کشاورز قابل تطبیق است و کشاورزان براحتی با آن خود را هماهنگ می کنند.
کنترل زراعی در شرایط گوناگون و اکوسیستم های زراعی متفاوت قابل اجرا است.
کنترل زراعی حتی اگر در کنترل عامل مهاجم یعنی علف هرز موثر نباشد، برای افزایش توان تولید گیاه زراعی مفید است.
از مهم ترین روش های کنترل زراعی گل جالیز موارد زیر است:
۲- ۱۳- ۹-۱- کشت ارقام متحمل یا مقاوم:
میزان مقاومت یا حساسیت به گل جالیز در یک گونه میزبان متفاوت است و می تواند تحت تأثیر چندین عامل ارثی و غیر ارثی باشد. در ماش مقاومت به گل جالیز در ارتباط با مقاومت مکانیکی ریشه در مقابل نفوذ مکینه گل جالیز و احتمالاً اختصاصات شیمیایی آن می باشد. کشت ارقام مقاوم یا متحمل به گل جالیز از عوامل محدود کننده آلودگی میزبان به گل جالیز است(Goldwasser et al., 1997). کارهای اصلاحی برای مقاومت به گل جالیز در خصوص مقاومت آفتابگردان به O.cernua و در باقلا علیه O. crenata صورت گرفته است. در روسیه برخی از واریته های آفتابگردان در سال ۱۹۱۲ یافت شد که نسبت به گونه O. cernua مقاومت نشان دادند(Dhanapal et al., 1996) ، اما در دهه ۱۹۲۰ به دلیل وجود نژادهای مختلفی از گونه O. cernua مقاومت آنها شکسته شد(۱۰۱). بررسی های انجام شده در ایتالیا، اسپانیا و مصر در روی باقلا نشان داد که تنها واریته(F-402) متحمل به این انگل می باشد و در برنامه های اصلاحی بطور موفقی بکار گرفته شده است(Estabrook & Yoder, 1998) از سال ۱۹۷۰ تاکنون توجه زیادی به یافتن ارقام مقاوم به گل جالیز شده است.
بلند اندام و همکاران(۱۳۵۷) در طرح سه ساله ای در همدان بیست رقم سیب زمینی را از نظر مقاومت به گل جالیز بررسی کردند. در این آزمایش که در اراضی آلوده به گل جالیز O.aegyptiaca انجام شد،. رقم دراگا با بیست و نه درصد آلودگی کمترین ابتلا به گل جالیز را داشته و پس از آن وانکوخ با پنجاه درصد آلودگی در گروه بعدی قرار داشت. مشکل اصلی در ایجاد مقاومت به گل جالیز شکسته شدن مقاومت در گیاهان زراعی یا تحمل گونه میزبان نسبت به گیاه انگل است. متعاقب ظهور نژادهای پاتوژن جدید مهاجم، منابع جدید مقاومت از ژرم پلاسم سیب زمینی ترشی بدست آمد. از آنجا که نژادهای پاتوژنی جدید گل جالیز گونه O. cernua رایج است تحقیقات متعددی برای یافتن منابع جدید مقاومت لازم است(۱۰۱).
پنج نژاد جدید از گونه O.cernua شناسایی شده و از A تا E مشخص شده اند. نژاد A ابتدا در اکراین در اواخر قرن نوزده یافت شد. نژادهای جدید گل جالیز گونه O. cernuaکه اخیراً یافت شده اند بر مقاومت لاینهای آفتابگردان حامل ژنهای Or5 – Or1 غلبه کرده اند. گونه های مختلف جنس Helianthus sp لازم است تا منابع جدید ژنی مقاومت به انگل گل جالیز جدا شوند(Aydyn et al., 2000).
نتایج تحقیقات نشان داد که نژاد های O. cumana که در اسپانیا وجود دارد متفاوت از آن در رومانی است . این تحقیقات نشان داد که نژاد E و نژاد F در اسپانیا رایج تر است. این محققان ۱۶ نژاد از O. cumana را که هشت تا از اسپانیا(S1 – S8 ) دو تا از رومانی (R1 , R2) و شش تا از ترکیه(T1 – T6 ) بود جمع آوری کردند و در لاین های آفتاب گردان ۱۱۷ (حساس به تمام نژاد ها) و NR5 (مقاوم به نژاد E وحساس به نژاد F ) وL86 (حساس به E و مقاوم بهF) و P96 (مقاوم به نژاد E وF ) شناسائی کردند. نتایج نشان داد که R1 نتوانست NR5 را آلوده کند. R2 نیز کاملا توسط L86 و P96 کنترل شد، اما توانست NR5 را آلوده کند( Dominguez et al.,1996).
در تحقیق انجام شده توسط روبیالس و همکاران(Rubiales et al., 2003) مقاومت ارقام نخود و ارقام نخود وحشی بهO. crenata بررسی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که مقاومت ارقام نخود وحشی ناشی از ترکیبی از چند مکانیزم است. این مکانیزم ها عبارتند از ترغیب کمتر بذر گل جالیز به جوانه زنی، جلوگیری از اتصال گل جالیز به ریشه ها، اضمحلال توبرکول ها در حضور گیاه میزبان بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که در کشت بهاره نخود ((Cicer arietinum آلودگی به گل جالیز کمتر است. بنظر می رسد تاخیر در کاشت نخود سبب کاهش ترغیب O. crenata به جوانه زنی می شود. نخود به طور معمول در مناطق مدیترانه ای در بهار کشت می شود. اما به خاطر توسعه بیماری برق زدگی(Ascochyta) کشت پاییزه آن متداول شده است. اما کشت پاییزه این گیاه منجر به توسعه رویش گل جالیز شده است. در این آزمایش گــونه های نخود شامل C. songoricam, C. echinospermu, C. bijugum, C. oxyoclen, C. canariense نسبت به گل جالیز مقاومت بالا داشتند.
۲- ۱۳- ۹- ۲ – استفاده از مواد محرک جوانه زنی:
بذر گل جالیز پس از گذرانیدن دوره آماده سازی نیازمند مواد محرک شیمیایی از ترشحات ریشه میزبان است. شناسایی و سنتز این ترکیبات میتواند فصلی تازه در کنترل گل جالیز و گیاهان انگلی مشابه چون علف جادو ایجاد کند(Bouwmeester et al., 1992). در این خصوص تحقیقات مناسبی انجام شده است که از جمله سنتز آنالوگ های استرایگول به منظور تحریک جوانه زنی گل جالیز بدون حضور میزبان است. از آنجائی که سنتز استرایگول وقت گیر است و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست، بنابراین تلاش برای سنتز آنالوگ های آن آغاز شده است. تحقیقات دراین باره منجر به تولید ترکیباتی شد که از جمله مهم ترین این ترکیبات سزگوئی ترپنها می‌باشند که پتانسیل بالایی در تحریک جوانه زنی بذرهای استریگا و گل جالیز دارند(Dhanapal et al., 1997).
عکس مرتبط با اقتصاد
مطالعات انجام شده نشان میدهد که اتیلن و یا مواد آزاد کننده اتیلن نظیر اتفن هیچگونه قدرت تحریک کنندگی بر جوانه زنی گونه های گل جالیز گونه O .cernua و O. ramosa را ندارند، در حالیکه این ترکیبات در تحریک جوانه زنی استریگا موفق بوده اند(Hsaao et al., 1983).
آنالو گ های استرایگول در محیط پتری دیش آزمایش شده اند که از این بین فعالترین آنها GR7، GR21، GR28، GR41 بودند که در غلظتهای ۰٫۱ تا PPM 1.0 مؤثر بودند(Mesa- Garcia & Garcia – Torres, 1984).
اثر آنالوگهای مصنوعی به عنوان محرک جوانه زنی برای کنترل گل جالیز O. ramosa در مزرعه توتون بررسی شده است. این بررسی در شرایط مزرعه انجام شد و نشان داد که استفاده از آنالوگ های استرایگول تاثیر بیشتری روی توتون داشت. بطوری که میزان آلودگی توتون نسبت گوجه فرنگی کمتر از بیست درصد بود، در حالی که بوته های شاهد کاملاً به گل جالیز آلوده شده بودند. بوته های توتون در کرتهای تیمار شده سالم و قوی بودند و ارتفاع بیش از ۱۰۰ الی ۱۲۰ سانتی متر داشتند، در حالیکه در کرتهای شاهد برگ های توتون کوچک شده و ارتفاع بوته ها کمتر از ۶۰ سانتی متر بود(Girefe & Raman, 2005).
جورادو و همکاران (Jurado et al., 2002) در مطالعه خواص برخی از آفت کشها بر تحریک جوانه زنی بذور گل جالیز، ابتدا بذور را در معرض بیست و چهار نوع قارچ کش، هفده نوع علف کش، ده نوع حشره کش و یک آفت کش بیولوژیک قرار داد. از بین این ترکیبات قارچ کش های توپسین‌ام به مقدار۵۰ PPM، آمبیس در ۱۲۰ PPM ، و حشره کشهای تیودان در ۱۰۰ PPM ، تیوفانوکس به میزان ۱۰ PPM و حشره کش بیولوژیک دیپتراکس در ۳۰ PPM بیشترین تاثیر را در تحریک جوانه زنی بذر گل جالیز داشتند. حداکثر اثر تحریک کنندگی در روز چهلم پس از تیمار بذر حاصل شد. ترکیبات محرکی که بصورت گاز فعالیت داشتند مؤثرتر از ترکیبات محرک با اثر تراوشی بودند.
صغیر(Saghir , 1977)در مطالعات گلخانه ای بالاترین فعالیت ترکیب GR7 را در غلظت۱٫۰ تا ۳٫۰ PPM گزارش کرد. تیمار بوته های گوجه فرنگی با مواد مصنوعی محرک جوانه زنی در سه هفته قبل از نشاءکاری مشاهده شد که وزن خشک و تعداد جوانه های گل جالیز O. crenata بطور معنی داری کاهش می یابد و عملکرد میوه گوجه فرنگی افزایش می یابد. در آزمایشات مزرعه ای روی باقلا در مصر کاربرد ترکیب GR21 با میزان ۳/۰ کیلوگرم در هکتار کنترل خوبی بر گل جالیز O. crenata با حضور باقلا در خاک اسیدی داشت.
ماتیوز و همکاران(Mattews et al., 1991) پاسخ گونه های مختلف گل جالیز به محرک های استخراج شده از گیاهان میزبان و نیز ترکیبات سنتز شده را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که جوانه زنی بذر در دو گونه گل جالیز بطور متفاوتی تحت تاثیر تراوشات ریشه گیاهان زراعی متفاوت قرار می گیرند (‌۱۱۱). تحقیقات ماتیو و همکاران (۱۹۹۱) نشان داد که بذر گل جالیز O. cumana تنها با ترشحات گیاه غیر میزبان خود یعنی کتان تحریک به جوانه زنی می شود(۱۱۱). این تحقیقات نشان داد که اثر تحریک جوانه زنی توسط مواد محرک از گونه ای به گونه دیگر متفاوت است.
ماگنوس و همکاران(Mgnus et al., 1982) چندین روش برای سنتز مواد محرک جوانه زنی گیاهان انگل بر پایه مولکول استرایگول شرح دادند.
در آزمایش وست وود و همکاران(West wood et al., 1999) تأثیر مواد غذایی مختلف روی ترکیب تحریک کننده جوانه زنی بذر گل جالیز O. aegyptiaca در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه آنالوگ های استرایگول جوانه زنی بذور گل جالیز را که با آب مقطر آماده سازی شده بود تا پنجاه و پنج درصد تحریک نمودند. بذوری که در آب مقطر یا محلول های نمکی مختلف آماده سازی شدند، اما با آنالوگ های استرایگول تیمار نشدند تا هجده درصد جوانه زنی نشان دادند. مقدار پنج میلی مول از ترکیب GR27 جوانه زنی بذرهایی را که در ده میلی مول نیترات آمونیوم همراه و یا بدون فسفات پتاسیم آماده سازی شده بودند را بیش از بذوری که در کلرید سدیم آماده سازی شدند تحریک کرد. آماده سازی بذرها در نیترات سدیم(ده میلی مول)و تیمار با ترکیب GR7 جوانه زنی را تحریک نمود در حالیکه آماده سازی بذرها در نمک های آمونیوم یک میلی مول سولفات آمونیوم با بیست میلی مول همراه با ترکیب GR7 بطور معنی داری از جوانه زنی ممانعت به عمل آورد.
یوکاتا و همکاران(Yokata et al., 2000) اثر محرک های جوانه زنی الکترول و اوربانکول بر روی O. minor در حضور میزبان شبدر قرمز را بررسی کردند. در این تحقیق سه ماده محرک جوانه زنی گیاه انگلی گل جالیز شبدر از ترشحات ریشه میزبان یعنی شبدر قرمز جدا شده و مورد شناسایی قرار گرفتند. ساختمان دو ترکیب محرک جوانه زنی از این بین شناخته شد که یکی از آنها اوربانکول و دیگری الکترول بود.
بیگدلی و همکاران(۱۳۷۴)با بررسی ترکیبات سنتزی متفاوت محرک جوانه زنی گل جالیز، نتیجه گرفتند که ترشحات گیاهان میزبان اثرات گوناگونی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز دارند و کودهای نیتروژنه سبب تغییر غلظت ترشحات گیاهان میزبان در محیطهای خاک شده و بدین ترتیب میزان جوانه زنی گل جالیز تحت تاثیر قرار می گیرد.
۲- ۱۳- ۹-۳ – استفاده از کودهای نیتروژنی:
گل جالیز در طی تکامل توانایی کسب مواد غذایی از گیاه میزبان را بدست آورده است و به شرایط خاک فقیر سازگار است. تحقیقات آزمایشگاهی گلخانه ای و مزرعه ای در خصوص اثرات بازدارندگی نیتروژن بر روی رشد گل جالیز به قرن نوزدهم یعنی زمانی که کشاورزان از کود دامی و کمپوست جهت کاهش رشد گل جالیز استفاده می کردند بر می‌گردد(محمودی فر و جم نژاد، ۱۳۸۹).
کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف با تأثیر برpH خاک اثرات متفاوتی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز را دارند. نتایج تحقیقات بیوشف و فروغی ( ۱۳۶۴) نشان داد که در خاک اسیدی، قوه نامیه بذر گل جالیز سریعتر تخلیه می شود(۷). همچنین کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف سبب تحریک بذر گل جالیز در فاصله ای دورتر از ریشه شده و در نهایت این بذرهای جوانه زده قادر به اتصال به میزبان نمی باشند و از بین می روند.
۲- ۱۴- بررسی منابع :
در خصوص روش های کنترل گل جالیز تاکنون تحقیقات زیادی انجام شده است که در اینجا به ذکر مختصری از این تحقیقات کفایت می شود:
تحقیقات آزمایشگاهی و گلخانه ای در خصوص اثرات بازدارندگی نیتروژن بر روی رشد گل جالیز به قرن نوزدهم، یعنی زمانی که کشاورزان از کود دامــی و کمپوست جهت کاهش گـل جالــیز استفــــاده می کــردند بر می گردد( موسوی و شیمی، ۱۳۸۶).
کودهای شیمیایی نیتروژنه، با تاثیر گذاردن بر pH خاک طول عمر بذر گل جالیز را در داخل خاک تحت تأثیر قرار می دهند و بدین ترتیب استفاده از کودهای شیمیایی نیتروژنه سبب کاهش طول عمر بذر گل جالیز و قابلیت جوانه زنی آن می شود( موسوی و شیمی، ۱۳۸۶)..
بنابه نظر ریچز(Riches , 2005) علف جادو S. asiatica در خاکی که کمبود نیتروژن دارد گسترش دارد و به میزبانها حمله می کند.
پارکر و آببا (Parker & Abeba, 1992) نشان داد که جوانه زنی و رشد گل جالیز O. cerenata)) در حضور مقدار چهار میکرومول نیتروژن فرم اوره ای شدید تر از فرم آمونیومی تحت تاثیر قرار می گیرد، اما نیترات بر آن اثر ندارد.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

نتایج (WEST WOOD ET AL 1999) نشان داد که نیترات آمونیوم و فسفات آمونیوم سبب کاهش تولید بیوماس (O.RAMOSA) در حضور میزبانهای توتون و گوجه فرنگی در شرایط گلدانی میشود

 

نتایج تحقیق (ABU- IRMAILEH 1981) نشان داد که استفاده از کود نیترات آمونیوم به میزان ۱۰ گرم در هر گلدان سبب کاهش آلودگی توتون به گل جالیز میشود.

بداوی و همکاران(Bedawi et al., 1984) در بررسی طول عمر بذر علف جادو(Striga asiatica ) مشاهده کردند که نیتروژن سبب کاهش طول عمر بذر علف جادو می شود. در این تحقیق، کودهای آمونیومی طول عمر بذر علف جادو را بیش از کودهای نیتراتی کاهش داد.
تحقیقات ابوایرماله (Abu- Irmaileh , 1981) نشان داد که استفاده از کود نیتروژنه در مقادیر بالا سبب کاهش توسعه گل جالیزO. cernua در مزارع توتون و گوجه فرنگی می شود و همچنین در بررسی اثر کودهای نیتروژنه بر رشد و نمو گل جالیز نتیجه گرفتند که بطور کلی کودهای آمونیاکی اثر بازدارندگی بیشتری نسبت به ازت نیتراتی در گل جالیز دارند. این نتایج نشان داد که استفاده از کود نیترات آمونیوم به میزان ۱۰ گرم در هر گلدان سبب کاهش آلودگی توتون به گل جالیز می شود.
مطالعات انجام شده در مورد متابولیزم نیتروژن در تشکیل هوستاریم نشان داد که استریگا تاثیر اصلی را بر متابولیزم نیتروژن در میزبان دارد و سبب افزایش غلظت نیترات و اسیدهای آمینه در برگ ها و ریشه میزبان دارد.
با توجه به این که نوع اسیدهای آمینه موجود در گیاه میزبان همانند گیاه انگل است، می توان نتیجه گرفت که تعریق از میزبان نقش اصلی را در جریان مواد نیتروژنه به سمت گیاه انگل دارد.
ناندولا(Nndula, 1998) اظهار داشت که کودهای نیتروژنه سبب تحریک بذر گل جالیز در فاصله ای دورتراز ریشه شده و در نهایت این بذرهای جوانه زده قادر به اتصال به میزبان نمی باشند و از بین می روند و همچنین وی اظهار داشت فرم آمونیومی بیش از فرم نیتراتی اثرات ممانعت کنندگی بر جوانه زنی و رشد گل جالیز دارد و این در حالتی است که اثرات اوره حد فاصل این دو نوع کود است.
بیوشف و فروغی(۱۳۶۴) در بررسی اثر pH خاک بر تعداد آلودگی گیاه گوجه فرنگی و توتون به گل جالیز، اظهار داشت که در خاک اسیدی، قوه نامیه بذر گل جالیز سریعتر تخلیه شده و کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف نیز با تأثیر برpH خاک سبب اثرات متفاوتی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز می شوند.
بنابه نظر ون هازویک و همکاران (Van Hezawijk et al., 1997) استفاده از نیتروژن به میزان ۴ میلی مول از فرم اوره یا آمونیوم سبب کاهش جوانه زنی گونه O. cernua می شود. دمیرکان و نملی(۱۹۹۵) استفاده از کود نیتروژن، جهت کاهش شدت خسارت گل جالیز( O. cernua )و علف جادو(Striga asiatica) به گیاه میزبان را توصیه کردند.
نتایج وست وود و همکاران(West wood et al., 1999) نشان داد که نیترات آمونیم و فسفات آمونیم سبب کاهش تولید بیوماس(O. ramosa) در حضور میزبانهای توتون و گوجه فرنگی در شرایط گلدانی می شود.
گل جالیز در خاکهای قلیایی، خاکهای با مقدار کم نیتروژن و زهکش شده فعالیت بهتری دارد. همچنین به گیاه میزبان سالم برای تولید تعداد گل و بذر فراوان نیاز دارد.(Losner et al., 1998)
اتگگنهو و همکاران (Etagegnehu et al., 2004) می گویند، روش های کنترل گل جالیز به دلیل کمبود کنترل مکانیکی و علفکش های انتخابی محدود می باشد. در این راستا استراتژی های گوناگون جایگزین آزمایش شده اند و استفاده از کودهای نیتروژنه یکی از روش های جالب توجه بوده است.
پرس (Press, 1995) در مطالعه ارتباط نیتروژن با مدل رشد گیاهان انگل می گوید، اثر و نفوذ گیاهان هرز انگل روی میزبانانشان بوسیله تعدادی از متغیر های زنده و غیر زنده و همچنین حاصلخیزی خاک به عنوان عامل اصلی و بویژه نیتروژن در دسترس تعیین می گردد.
در طی تکامل، گیاهان انگلی توانایی برای تغذیه را از گیاهان میزبان به دست آوردند و خاک های با حاصلخیزی کمتر را ترجیح دادند. گزارش ها اثرات بازدارندگی نیتروژن بر روی رشد گل جالیز بر اساس مطالعات مزرعه ای، گلخانه ای و آزمایشگاهی که معمول بوده به مطالبی در قرن نوزدهم بر می گردد وقتی که کشاورزان از کود و کمپوست برای کاهش رشد گل جالیز استفاده می کردند (Nandula, 1998).
مقادیر بالای نیتروژن در شرایط آزمایشگاهی سبب کاهش آلودگی O.crenata می شود ((Kasasian, 1973. در سایر گونه های گیاهی کود فسفر عامل تعیین کننده ای در آلودگی O.crenata نشان نداد (Mesa-García et al., 1984).
آلودگی به انگل گل جالیز سبب کاهش ارتفاع ساقه، طول ریشه، تعداد شاخه ها و تعداد و کل سطح برگها در گیاه میزبان می شود. در نتیجه وزن تر و خشک میزبان کاهش می یابد. آلودگی سبب افزایش ظرفیت نیتروژن، کلسیم و منیزیم خصوصاً در برگهای میزبان می شود. این حقیقت با به تعویق افتادن رشد میزبان در ارتباط است. ظرفیت های فسفر و پتاسیم در گیاه میزبان آلوده کاهش یافته که به دلیل انتقال سریع عناصر غذایی به گیاه انگل می باشد.
توان ضعیف گیاهان انگلی نظیر گل جالیز برای دریافت نیتروژن غیر ارگانیک نشان دهنده وابستگی آنها برای بدست آوردن نیتروژن ارگانیک از میزبان است (Nandula, 1998).
محققین در رابطه با نحوه تاثیر کودهای شیمیایی در کاهش خسارت گل جالیز نظرات متفاوتی دارند: گیاهان اتوتروف نیتروژن را بوسیله تثبیت نیتروژن و یا به صورت فرم آمونیوم از خاک جذب می کنند. در طی تکامل، گل جالیز توانایی حفظ متابولیسم نیتروژن را از دست می دهد (Nandula, 1998). غیاب یا کمبود فعالیت آنزیم های آسیمیلاسیون نیتروژن در گل جالیز ممکن است بیانگر این باشد که گل جالیز به فرم های نیتروژن آلی از گیاه میزبان نیاز دارد. انتقال اسیدهای آمینه و آمیدها به گل جالیز و دیگر انگل های نهاندانگان دیده شده است.
وجود فعالیت باکتریایی، شرایط اکولوژیکی و زراعی در مزرعه موجب می گردد که در اثر نیتریفیکاسیون آمونیم به نیترات تبدیل شود و به دلیل این که نیترات تاثیری بر روی کاهش خسارت گل جالیز ندارد بدین ترتیب تاثیر کود بر روی گل جالیز از بین می رود. علاوه بر این در شرایط آزمایشگاهی انجام نیتریفیکاسیون و تبدیل آمونیوم به نیترات به کندی صورت می گیرد در حالی که در مزرعه تبدیل آمونیم به نیترات با سرعت زیادی انجام می شود. بنابراین نتایج ضعیف تری را که در رابطه با تاثیر کودهای نیتراته در شرایط زراعی نسبت به شرایط آزمایشگاهی به دست می آید این گونه توجیه می شود (Foy et al., 1987) .
بررسی کنترل تلفیقی گل جالیز در گیاهان لگوم در کشور سوریه نشان داد که در اکثریت بررسی های آزمایشگاهی انجام شده افزودن نیتروژن سبب کاهش رشد گل جالیز گردید. اما تنها در تعداد کمی از آزمایشهای مزرعه ای انجام شده افزودن نیتروژن باعث کاهش آلودگی به گل جالیز شد. مقدار کودهای معدنی که به زمین افزوده می گردد نسبتا کم است، این مقدار تنها جهت جبران عناصر از دست رفته بر اثر برداشت محصول قبلی اضافه میشود. برای آنکه کاهش چشم گیری در آلودگی به گل جالیز مشاهده گردد نیاز به مصرف مقدار بیشتری از کودهای نیتروژنه است.
گلدواسر و همکاران (Goldwasser et al., 2001) به این نتیجه رسیدند که اجزای چهارگانه آمونیوم به عنوان ضدعفونی کننده سطوح برای از بین بردن بذور انگل مناسب بوده و در استرالیا از نیپروکات استفاده شده که سبب کاهش ماندگاری بذور تا میزان ۸% گردید.
اتاگگنهو و همکاران (Etegegnehu et al., 2004) نشان دادند که گل جالیز در گلدان های با کمبود نیتروژن یا ماده آلی و یا بدون آنها ظهور کرد. کود اوره در اندازه ۲۰۷ تا ۲۷۶ کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص، نیترات و سولفات آمونیم در مقدار ۲۰۷ کیلوگرم ازت خالص در هکتار و کود آلی دامی(بز) ۲۰ تا۳۰ تن در هکتار در کاهش انگل و افزایش رشد گوجه فرنگی نقش بسزایی داشت. مقدار ۲۷۶ کیلوگرم سولفات و نیترات آمونیم در هکتار برای گیاه گوجه فرنگی آسیب رسان نشان داد. با افزایش مقدار نیتروژن، تعداد و وزن خشک اندام هوایی گل جالیز کاهش یافته و عملکرد گوجه به طور خطی افزایش نشان می داد. این نتایج نشان داد که گل جالیز و آلودگی آن در گوجه فرنگی با افزایش مقدار نیتروژن خاک کاهش می یابد.نتایج این تحقیق نشان داد که، اوره در حد ۲۷۶ کیلوگرم در هکتار و نیترات آمونیم ۲۰۷ کیلوگرم در هکتار، موثرترین عوامل در کاهش انگل و افزایش رشد گیاه گوجه فرنگی بودند. همچنین افزودن نیترات آمونیم و سولفات آمونیم به مقدار ۲۷۶ کیلوگرم در هکتار سبب کاهش در گل جالیز شد، اما برای گیاه گوجه فرنگی آسیب رسان بودند. نتایجی مشابه بوسیله (Abu-Irmaileh, 1981) گزارش شد که مقادیر بیشتر نیترات آمونیم و سولفات آمونیم سبب آسیب به گیاه توتون و گوجه فرنگی می شود.
در این آزمایش متوسط تعداد گل جالیز متصل شده روی ریشه گیاه گوجه فرنگی در گلدان های بدون تیمار کودی ۲۱ عدد بود. بیشترین تعداد گل جالیز در گلدانهای با مقدار کم ۶۹ کیلوگرم در هکتار نیترات آمونیم، سولفات آمونیم و اوره با متوسط تعداد گل جالیز متصل شده روی گوجه فرنگی به ترتیب ۱۳، ۱۶، ۱۵ بودند.
به طور کلی بیشترین کاهش انگل گل جالیز در گلدان های کود داده شده با نیترات آمونیم، سولفات آمونیم و اوره به مقدار ۲۷۶ و ۲۰۷ بود. مقادیربیشتر نیترات آمونیم و سولفات آمونیم به جهت خسارت زایی روی گیاه گوجه فرنگی مناسب نیستند. تعداد میانگین گل جالیز در گلدان های با مقدار زیاد کود ۳ تا ۵ عدد بود. وزن خشک اندام هوایی گل جالیز در گلدان های بدون تیمار، بالای ۵/۵ گرم بود، حال آنکه وزن خشک اندام هوایی گل جالیز در گلدان های خوب تیمار شده با کود ۳۵/۱ گرم بوده است. بنابراین نیترات آمونیم، سولفات آمونیم و اوره در مقدار ۲۰۷ کیلو در هکتار مقدار مناسب و مطلوب در کنترل گل جالیز بود (Etagegnehu et al., 2004).
نتایج نشان داد که بیشترین تعداد میانگین و وزن خشک اندام های هوایی گل جالیز و کمترین عملکرد میزبان از گلدان های بدون تیمار کودی به دست آمد. عملکرد گوجه فرنگی با کود پیشنهاد شده و بدون بذور انگل برابر با افزودن کود بز به مقدار ۲۰ تا۳۰ تن در هکتار به همراه بذر انگل نشان داد.
استفاده ازمقادیر بالای نیتروژن سبب کاهش گسترش آلودگی O.crenata و O. aegyptica گشته و نیتروژن آلودگی O. ramosa در گوجه فرنگی و توتون را کاهش می دهد و سبب کاهش آلودگی O. crenata در باقلا می شود (Etagegnehu et al., 2004).
(Abu-Irmaileh, 1981) گزارش کرد که، نیترات آمونیم و سولفات آمونیم سبب کاهش در مقدار وزن خشک گل جالیز متصل به گیاهان گوجه فرنگی و توتون در گلدان می شوند.
نیترات آمونیم با فسفات پتاسیم یا فسفات آمونیم به تنهایی موثرترین عوامل در کاهش آلودگی به O. aegyptica با افزایش رشد گیاه گوجه فرنگی بودند.(Rakesh et al., 1989)
استفاده از مقادیر زیاد فسفر خصوصا در کشت زود هنگام، در شرایطی که گیاهان دچار آلودگی شدید به گل جالیز باشند، موثر نشان داد. کاهش قند و پتاسیم عوامل اسمزی عمده در بافتهای گیاهان انگل بودند. کلسیم تنها ماده مغذی بود که در بافتهای میزبان بعد از آلودگی افزایش یافت، این موضوع احتمالا به دلیل مکانیزم دفاع خود به خودی که توسط میزبان به کار گرفته شده است، می باشد (Kirollos et al., 1993).
مومرا و فرد(Mumera and Fred, 2000) به این نتیجه رسیدند که، آلودگی به گیاه انگل استریگا به طور کلی با افزایش مقدار نیتروژن در دسترس گیاه میزبان کاهش پیدا می کند، تاثیر نیتروژن تاحدی بستگی به شدت آلودگی داشته و همه مقادیر نیتروژن استفاده شده در تحقیق سال ۱۹۹۰ سبب کاهش آلودگی شدند، درحالیکه فقط مقدار ۹۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن درتحقیق سال ۱۹۸۹ سبب کاهش آلودگی گردید. گرچه جذب نیتروژن در جریان دوره رشد رویشی نسبت به تیمار پاسخی نداد، اما نیتروژن در دسترس در جریان رشد زایشی وزن ماده خشک خوشه میزبان را تغییر داد. بر پایه اطلاعات بدست آمده کود نیتروژنه می تواند با تغییر جذب مواد در بخشهای مختلف گیاهی بر روی کاهش آلودگی استریگا در مزارع ذرت موثر واقع شود.
گل جالیز در گوجه فرنگی با افزایش نیتروژن خاک کاهش می یابد. به دلیل ارتباط نزدیکی که بین گیاه میزبان، گیاه انگل و محیط وجود دارد، مشخص کردن مکانیزمی که سبب کاهش آلودگی گل جالیز با نیتروژن می گردد دشوار است(Jain and Foy, 1992).
وست وود و فوی (West wood & Foy 1999) می گویند، آزمایش های مختلف روی عناصر غذایی گوناگون یا عوامل خاک زی بیانگر این مطلب است که مواد غذایی در ارتباط بین گیاه میزبان و گیاه انگل در بیش از یک طریق تاثیر گذار هستند.
همانطور که توسط جین و فوی(Jain & Foy , 1992) گزارش شده است، افزودن کود آلی و کودهای نیتروژنه سبب بهبود عملکرد گیاه زراعی میزبان از طریق تاثیر کودها بر کاهش آلودگی به گیاه انگل می شود. اما نتایج دیگر به تاثیر سودمند و مستقیم کودهای نیتروژنه بر بهبود فعالیت گیاه زراعی و مقاومت آن به حمله و اتصال گیاه انگل اشاره دارند.
وست وود و فوی (Westwood and Foy, 1999) در مطالعه اثر نیتروژن روی جوانه زنی و نمو اولیه گل جالیز گزارش کردند که مقدار زیاد نیتروژن باعث کاهش شدت خسارت به گیاه زراعی از سوی گل جالیز و علف جادو می گردد. آنها می گویند نیترات آمونیم و فسفات آمونیم، سبب کاهش بیوماس گیاه انگل O.ramosa در گیاهان توتون و گوجه فرنگی کشت شده در گلدان می شوند. (Westwood and Foy, 1999) گزارش می دهند که، عمل پارازیتیسم گل جالیز با بهره گرفتن از نیترات سدیم، نیترات پتاسیم، فسفات سدیم و ترکیبی از نیترات آمونیم و فسفات پتاسیم کاهش می یابد. نیتروژن خسارت علف جادو بر روی سورگم را کاهش می دهد و این تاثیر را از طریق افزایش توانایی میزبان برای حفظ پتانسیل اسمزی انجام می دهد. سولفات آمونیم و اوره درصد جوانه زنی و طویل شدن گل جالیز را در طی مراحل پیش جوانه زنی و جوانه زنی کاهش داده، گرچه تاثیر بیشتر زمانی حاصل گردید که کوددهی در طی دوره جوانه زنی انجام شد.
تعداد زیادی از محققین مسمومیت مستقیم بذور گل جالیز و استریگا بوسیله نیتروژن را ثابت کرده اند. حیدر و همکاران (۱۹۹۹) به این نتیجه رسیدند که اثر آفتاب دهی به همراه کود مرغی سبب از بین رفتن بذور گل جالیز در اعماق خاک گردید. کود مرغی نیز به طور گسترده ای سبب افزایش عملکرد کلم شد.
حیدر و همکاران(Haidar & Sid hamed, 2002) نشان دادند که کود آلی بز تنها تیماری بود که آلودگی گل جالیز را در سراسر فصل رشد به مقدار زیادی کاهش داد و وزن خشک اندام هوایی گیاه انگل را ۵/۵۸% کاهش داد. دیگر تیمار ها تنها سبب کاهش شدید آلودگی گل جالیز در ابتدای فصل شدند، اما تاثیر شدیدی روی وزن خشک اندام هوایی نشان ندادند.
حیدر و همکاران (Haidar & Sid hamed, 2002) به این نتیجه رسیدند که گوگرد به تنهایی روی کاهش رشد و آلودگی گل جالیز و افزایش عملکرد بادمجان یا سیب زمینی بی تاثیر بود. برای هر دو گیاه مذکور کود مرغی به تنهایی یا همراه با گوگرد در همه آزمایش ها در کاهش رشد و آلودگی ابتدای فصل به گل جالیز در مقایسه با تیمار شاهد موثر بود.
ژوئل (Joel, 1998) نشان داد که مواد آلی و کودهای نیتروژنه افزوده شده به خاک می تواند مانع آلودگی به گیاه انگل استریگا شود. نتایج نشان می دهد که ترکیب مقادیر زیاد از ماده آلی تازه ( در اینجا ساقه و برگ ذرت) و مقادیر کافی از کودهای نیتراته، سبب افزایش محدود تعداد بذور استریگا می شود، حتی اگر استریگا در شرایط تولید بذر باشد. ژوئل(Joel, 1998) می گوید، در آزمایش های مزرعه ای با مقادیر کمتر کود شیمیایی و ماده آلی ( کل کود نیتراته به اضافه مواد دیگر کمتر از ۶۰ کیلوگرم در هکتار) کاهش بانک بذر استریگا در مقایسه با افزودن تنها ۶۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن در طول چهار فصل، کمتر بود.
بابائی و همکاران(۱۳۸۹) با بررسی چند نوع کود شیمیائی در کاهش خسارت گل جالیز به میزبان گوجه فرنگی، کودهای نیترات آمونیوم، فسفات آمونیوم در مقادیر ۱۵۰، ۳۰۰ کیلوگرم در هکتار و سولفات آمونیوم در مقادیر ۲۵۰ و ۵۰ کیلوگرم در هکتار را در سال های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ بررسی کردند. نتایج نشان داد که تیمارهای سولفات آمونیوم ۲۵۰ کیلوگرم در هکتار و سولفات آمونیوم ۵۰۰ کیلوگرم در هکتار بهترین عملکرد گوجه فرنگی و کاهش رشد گل جالیز را در پی دارد.
کاربرد کود نیترات آمونیم به مقدار ۴۰ کیلوگرم در هکتار موجب کاهش تعداد اندام هوایی گل جالیز و افزایش عملکرد باقلا گردید. در اثر افزایش کاربرد کودهای سولفات آمونیوم و نیترات آمونیم از صفر تا ۱۵ کیلوگرم در هکتار تعداد اندام هوایی و وزن خشک گل جالیز در گوجه فرنگی کاهش یافت. همچنین کاربرد کود نیترات آمونیم در مقادیر ۲۵/۰، ۷۵/۰ و ۱ تن در هکتار در ۵ و ۴۰ روز پس از کاشت سیب زمینی موجب کاهش خسارت گل جالیز گردید (Haidar et al., 2003). علاوه بر این موارد، پیش آماده سازی بذور گل جالیز با کلرید سدیم موجب کاهش درصد جوانه زنی گل جالیز در گوجه فرنگی گردید. همچنین پیش آماده سازی بذور گل جالیز با اسید فسفریک موجب کاهش درصد جوانه زنی گل جالیز در گوجه فرنگی شد..
جین و فوی(Jain & Foy, 1992) به این نتیجه رسیدند که تاثیر کودهای اوره و سولفات آمونیم در کاهش خسارت گل جالیز به مقدار نیتروژن آنها نسبت داده نمی شود بلکه نوع ترکیب حاوی نیتروژن است که در کاهش خسارت این انگل موثر است .
ابو ایرماله (Abu- Irmaileh, 1994) نشان داد که مقدار زیاد نیتروژن افزوده شده به خاک سبب کاهش نمو گل جالیز مصری O.aegyptiaca و O.crenata می شود. همچنین نیتروژن سبب کاهش گل جالیز O.ramosa در توتون و گوجه فرنگی و کاهش O.crenata در باقلا می شود. تاثیر نیتروژن می تواند ناشی از کنش متقابل در متابولیسم گل جالیز با بهره گرفتن از تغییر در توازن اسمزی گیاه باشد. از آنجاییکه مقدار زیاد نیتروژن سبب کاهش جذب پتاسیم در گل جالیز می شود و گیاه انگل نیاز بسیاری به این عنصر برای نمو دارد. نیتروژن افزوده شده یک ماه پس از کشت گوجه فرنگی سبب از بین رفتن بذور جوانه زده گل جالیز با ایجاد شوک اسمزی در ریشه نازک برآمده گل جالیز می شود و سبب کاهش اتصال به گیاه میزبان می گردد. کودهای نیتروژنه سبب کاهش در جوانه زنی و طویل شدن ریشه گل جالیز O.crenata می گردد. منابع مختلف نیتروژن دارای تاثیرات متفاوتی می باشند.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:01:00 ق.ظ ]