شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت در کسب و کار الکترونیکی- قسمت ۶ | ... | |
امکان دسترسی به سیستمهای اصلی
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
رشته اقتصادی بالا، تورم اندک و بهرهوری بالا از طریق توسعه اقتصاد دیجیتالی
افزایش قدرت خرید جامعه در نتیجه دسترسی افراد جامعه به تأمینکنندگان متعدد امکان دستیابی مردم مناطق دوردست به بازارهای گسترده کاهش هزینه های و آلودگیهای زیست محیطی مزایای کسب و کار الکترونیک برای مصرف کنندگان
دستیابی مصرف کنندگان به بازار به صورت همیشگی (۲۴ ساعت شبانه روز و ۷ روز در هفته) دستیابی به اطلاعات دقیق و کامل تعامل مشتریان با یکدیگر و امکان تبادل تجربیات دسترسی به محصولات متنوع و فروشندگان فراوان مزایای کسب و کار الکترونیک برای سازمانها
دسترسی به مشتریان فراوان با هزینه کم کاهش هزینهها و افزایش سود کاهش موجودیها و دسترسی به تولید به هنگام (JIT) امکان رقابت سازمانهای کوچک با بنگاههای کوچک (شیرخدایی، ۱۳۸۴). بخش دوم
نظریه تصمیمگیری اگر فعالیتهای مختلف مدیریت را در نظر بگیریم، بهوضوح مشاهده می شود که جوهره تمام آنها تصمیم گیری است. تصمیم گیری در اکثر وظایف مدیریت از جمله تعیین خطمشی سازمان، برنامه ریزیها، تدوین اهداف، طراحی، کنترل، ارزیابی و غیره بهنحوی جلوهگر است (اصغرپور، ۱۳۸۵).
تعریف تصمیمگیری تصمیم گیری فرایند یافتن بهترین موقعیت در بین گزینه های موجود است. تقریباً در بیشتر مسائل تصمیم گیری بهعلت وجود معیارهای متعدد، تصمیمگیرنده از نظر میزان اطمینان به نتایج حاصل از راهکارهای مختلف اخذ تصمیم، دچار مشکل می شود. ازاینرو در اکثر مسائل، تصمیمگیرنده میخواهد به بیش از یک هدف در راستای انتخاب نحوه اجرای فعالیتها، دست یابد (Ward & Peppard, 2002).
گامهای فرایند تصمیمگیری به طور کلی فرایند تصمیمگیری را میتوان شامل مراحل زیر دانست:
تشخیص و تعیین مشکل اصلی شناسایی کردن گزینههای احتمالی بدست آوردن دادههای مرتبط ارزیابی گزینهها انتخاب مطلوبترین گزینه اجرای آن نظارت کردن بر پیشرفت اجرا در جهت نتیجه مطلوب (Rausch, 2005). مدل در تصمیم گیری و انواع آن در این میان، استفاده از مدل در تصمیم گیری حایز اهمیت است. مدل عبارتست از الگویی که از واقعیت گرفته شده و روابط بین متغیرها را نشان میدهد و میتوان از آنها برای پیش بینی و تصمیم گیری استفاده نمود. تصمیمگیرنده می تواند مدلی از سیستم مورد نظر خود ایجاد کند. سپس به کمک آن، نتایج مختلفی را که از تصمیمات گوناگون حاصل می شود، مورد ارزیابی قرار دهد.
شرایط حاکم بر تصمیمگیری طبقه بندی شرایط تصمیم، کار مدیر یا تحلیلگر را در انتخاب مدلها و شیوههای اخذ تصمیم سادهتر میسازد. از نظر میزان اطمینان به نتایج حاصل از راهکارهای مختلف اخذ تصمیم، میتوان آنها را در چهار گروه کلی قرار داد (اصغرپور، ۱۳۸۵):
تصمیم گیری تحت شرایط اطمینان زمانی که تصمیمگیرنده با اطمینان کامل میداند که نتایج حاصل از هر راهکار چیست و در هر مورد چه اتفاقی خواهد افتاد، او از نظر تصمیم گیری در شرایط اطمینان کامل قرار دارد. در این حالت دادههای جمعآوری شده و اطلاعات تولید شده دارای ضریب اطمینان صددرصد هستند (اصغرپور، ۱۳۸۵).
تصمیم گیری تحت شرایط ریسک وقتی تصمیمگیرنده با اطمینان کامل نمیداند که نتایج حاصل از هر راهکار چیست ولی احتمال وقوع نتایج آنها را میداند، او تحت شرایط ریسک یا مخاطره تصمیم اتخاذ می کند (اصغرپور، ۱۳۸۵).
تصمیم گیری تحت شرایط عدم اطمینان هنگامی که تصمیمگیرنده احتمال وقوع نتایج حاصله از اجرای هر یک از راهکارها را نیز نمیداند، او در شرایط عدم اطمینان تصمیم گیری می کند. در این شرایط آگاهی اندک است و بیشتر امکان شکست وجود دارد. لذا امر تصمیم گیری در این موارد بسیار حساس به نظر میرسد. تصمیم گیری با علم به این مطالب می تواند از شیوههای مختلفی کمک بگیرد که از جمله آنها میتوان با روش حداکثر حداکثرها، حداقل حداقلها و روش ارزش مورد انتظار اشاره نمود (اصغرپور، ۱۳۸۲).
تصمیم گیری در شرایط فازی شرایط فازی نوعی از فضای تصمیم گیری است که دادههای جمع آوری شده به صورت مبهم یا سربسته حاصل شده اند. دادههای مبهم، دادههایی هستند که حد و مرز آنها مشخص نیست و معمولاً با واژههایی نظیر حدوداً و تقریباً همراه هستند. دادههای سربسته نیز دادههایی هستند که درک آنها به کمک یک عبارت توضیحی همراه است. هر دو دسته نادقیق تلقی شده و به آنها داده های فازی گفته می شود و تصمیم گیری بر اساس این دادهها را تصمیم گیری در شرایط فازی میگویند (Chen & Klein, 1997).
تصمیم گیری با معیارهای چندگانه مدلهای بهینهسازی از دوران نهضت صنعتی در جهان و به خصوص از زمان جنگ جهانی دوم، همواره مورد توجه ریاضیدانان و دستاندرکاران صنعت بوده است. اخیراً توجه محققین، معطوفبه مدلهای چندمعیاره، برای تصمیمگیریهای پیچیده گردیده است، که حتی در زندگی روزمره نیز کاربرد فراوانی دارند. در این تصمیمگیریها، به جای استفاده از یک معیار سنجش بهینگی، از چند معیار ممکن است استفاده شود (اصغرپور، ۱۳۸۵). مدلهای تصمیمگیری چندهدفه در این مدلهای تصمیمگیری، چند هدف به طور همزمان، جهت بهینهشدن مورد توجه قرار میگیرد. مقیاس سنجش برای هر هدف ممکن است با مقیاس سنجش برای بقیه اهداف متفاوت باشد. بهعنوان مثال، یک هدف حداکثر نمودن سود است که بر حسب واحد پولی سنجیده می شود و هدف دیگر حداقل استفاده از ساعات نیروی کار است که بر حسب ساعت سنجیده می شود. گاهی این اهداف در راستای هم نیستند و به صورت متضاد عمل می کنند. مثلاً تصمیمگیرنده از یک طرف تمایل دارد رضایت کارکنان را افزایش دهد و از طرف دیگر میخواهد هزینههای حقوق و دستمزد را کاهش دهد (اصغرپور، ۱۳۸۵).
مدلهای تصمیم گیری چندشاخصه در این مدلها، انتخاب یک گزینه از بین گزینههای موجود مد نظر است. در یک تعریف کلی، تصمیم گیری چندشاخصه به تصمیمات خاصی (از نوع ترجیحی) مانند ارزیابی، اولویتگذاری و یا انتخاب از بین گزینههای موجود که گاه باید بین چند شاخص متضاد انجام شود، اطلاق میگردد. تصمیم گیری چندشاخصه معمولاً توسط ماتریس زیر فرموله می شود:
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:36:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|