من به این زندگی عشق میِورزم
و یقین دارم که به مرگ نیز عشق خواهم ورزید ( ترانه شماره ۱۴ ).
در شعر “تاوان” تاگور زندگی پس از مرگ را جاودانه و نهایت “کمال” میِدارد و همراه مرگ زندگی تداوم دارد.
رنج هست، مرگ هست، درد فراق هست،
با این همه آرامش، نشاط بیِپایان بیدارند.
زندگی جاودانه روان است، خورشید و ماه و ستارگان لبخند میِزنند،
بهار گونهِگون فرا میِرسد، موج ناپدید میِشود و باز برمیِخیزد،
گل میِپژمرد و باز شکوفا میِشود.
نیستی نیست، پایان نیست،
هرگز نشان کاستی پیدا نیست.
در پای آن “کمال” روان جایی میِیابد (همان: ۲۴۲).
در شعر دیگری ” تاگور” علاوه بر مرگ به جهان پس از مرگ و اندوختهِهای ما برای آن جهان سخن گفته است:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
در آن هنگامی که ما را مرگ فرا گیرد،
کسی میِگوید ما همه را همین جا گذاشته خواهیم رفت !
درین زندگی هر آنچه اندوخته باشیم در مرگ با خود
خواهیم برگرفت!
درین جهان آباد که ما آمدهِایم،
هنگام باز گردیدن با دستِهای تهی نخواهیم رفت!
پس هر آنچه شایستهِی برگرفتن بود در کشتی خود
انباشته کن!
بسا بارهای بیهوده را که در شبانه روز بیندوختی ،
اگر فرو گذاشته، بر وی، سبکِتر خواهی رفت !
ما درین جهان آمده ایم تا خود را مانند پادشاهی بیارآییم،
و به بزمی که در پس پرده مرگ آراسته اند،
تبسم کنان و خرامان درآییم (همان : ۲۴۷).
*میل به زندگی:
از این جهان نیکو نمیِخواهم درگذرم !
خواستارم در میان مردم زنده بمانم !
در پناه فروغ این خورشید و در دامنهِی این گلشن
اگر دل زندهِام مرا یاری کند تا در این جهان بمانم
درین جهانی که در آن بازی زندگی همواره و جاودان
در رقص است (همان : ۲۵۱).
*آمیختگی مرگ و زندگی:
در زندگی شکافِهایی هست که از میان آنِها آهنگ غمناک مرگ به گوش میِآید. “چشمهِی مرگ” آب راکد زندگی را به جنبش درمیِِآورد (همان : ۲۵۳).
یک روز، در سپیده دمان جهانی دیگر، از برای تو به نغمه خواهم سرود:
«پیش از این تو را در روشنی خاک، در عشقی انسانی دیدار کردهِام! »
“ترانه ۲۴۲: مرغان آواره”
این زندگی عبور از دریاست
که آن جا ما
در یک کشتی تنگ
دیدار میِکنیم .
در مرگ
به ساحل میِرسیم
و به جهانِهای متفاوت خود میِرویم (همان : ۲۱۷).
( ترانه ۲۶۸ : مرغان آواره )
مرگ / به زندگی تعلق دارد / همان طور که تولد دارد ( همان: ۲۳۰ ).
( ترانه ۲: بالِهای مرگ)
در این ترانه تاگور زندگی را بیِمرگ میِداند و مرگ را فقط سایهِای میِداند بر زندگی که بی دوام است.
مرگ نمیِتواند زندگی را نابود کند
چون زندگی بِ مرگست.
مرگ مثل راهو
فقط سایه میِاندازد

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:50:00 ق.ظ ]