اگر پیروان اسلام به آداب و سنن اسلامی به خوبی توجه كنند از تمام انسانهای جهان برتر و والاترند. درست است كه تربیت یک مسأله مشكل و نیازمند به فعالیت زیاد است اما اگر از همان آغاز رشد كودك كه او قابلیت و ظرفیت پذیرش خوب و بد را دارد او را با اسلام و دستوراتش هم مسیر كنیم مانعی در تربیتش نخواهد داشت.
روان پاك كودك به سمت خداوند گرایش دارد و برای پذیرش خالق جهان آماده است و همچنین حس كنجكاوی و جستجوگری كودك بسیار زودتر از سن شش سالگی یا هفتسالگی به دنبال خداوند میگردد.
تلقین كردن كلمة «لا اله الاّ الله» و اقرار به رسالت پیامبر e كه بین سنین سه و چهار سالگی است و معرفی قبله و واداشتن به سجده و نماز كه در سن پنج شش سالگی است بر پایة همین نیاز فعلی است پس زمینه انجام این امور در وجه و كودك فطرتاً نهفته است كار پدر و مادر تنها آشكار كردن آنها و هدایت این نیاز به سمت و سوی صحیح آن است.
خداوند انسان را جانشین خود بر روی زمین قرار داده است وآن به دلیل قابلیت داشتن انسان بود كه توانست مظهر تجلی اسماء الهی شود، اسمائی كه فقط مختص خداست. اسمائی چون علم الهی، قدرت الهی، كمال مطلق الهی و … انسان این قابلیت را پیدا كرد و جانشین حضرت حق بر روی زمین شد و او این قابلیت را به واسطة دستگاه تربیت یعنی همان معلمان، مربیان و پدر و مادر پیدا كرد.
یكی از ویژگیهای اندیشة تربیتی امام خمینی (رحمتاللهعلیه) آن است كه ایشان تربیت معنوی را نگین انواع تربیت میدانستند یعنی در میان تربیت اجتماعی عقلانی سیاسی و انواع دیگر تربیت برای تربیت معنوی ارزش خاص قائل بودند زیرا اگر كسی تربیت عقلانی شود ولی تربیت معنوی نیابد عقل او زایل میشود. امام در اوج كمال خود به این واقعیات دوران كودكی معتقد بودند و هرگز كودكان و تربیت صحیح آنها را از نظر دور نداشتند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
كسانی كه در تربیت نقش دارند به سه دسته تقسیم میشوند. دستة اول كه همان والدین هستند عاملان اصلی تربیت میباشند، دومین گروهی كه در تربیت یک كودك سهیم است افراد اجتماع میباشند از جمله عمو، دایی، عمه، معلم، مدیر، همكلاسیها، بقال، كتابفروشی و … میباشند. آخرین دسته وسایل ارتباط جمعی همچون رادیو، تلویزیون، روزنامه و … میباشند. پدر و مادر از نظر اسلام مقام بسیار بلندی دارند. خدا و پیامبر و ائمه u در دهها آیه و روایت در مورد آنها سفارش كردهاند و نیكی كردن به آنها از بهترین عبادات به حساب میآید.
در حقیقت پدر و مادری به همین معناست، مخصوصاً مادر در این مورد از اهمیت بیشتری برخوردار است، به طوری كه خوراك و رفتار او در دوران بارداری بر تربیت طفل تأثیر میگذارد. بسیاری از پدران و مادران، تربیت را به پند و اندرز میدانند و گمان میكنند كه فقط هنگامی كه با بچهها مشغول صحبت و امر و نهی هستند در حال تربیت فرزندان هستند و زمانی كه كودك سخن نمیگوید و سخنان والدین را نمیفهمد قابل تربیت نیست. بر همین اساس كودك خردسال را قابل تربیت نمیدانند و میگویند هنوز بچه است و چیزی نمیفهمد در حالی كه این عقیده در كل اشتباه است.
كودك از همان آغاز ولادت مشغول شكل گرفتن و تربیت شدن است. او در تمام لحظات زندگی تدریجاً بزرگ میشود و شكل میگیرد و اعصاب و مغز حساس و ظریف كودك از همان آغاز مانند یک دستگاه فیلمبرداری از تمام حوادث فیلمبرداری میكند و بدینگونه پرورش مییابد.
نیروی تقلید كودك بسیار بالاست و هرآنچه را كه در اطرافش اتفاق افتد دریافت میكند و گاهی ممكن است بعضی از آن اعمال و رفتارها را به میدان عمل آورد.
زن و شوهری كه زیر پرچم اسلام زندگی میكنند و نور دیانت و خداپرستی در قلبشان تابیده است و به اسلام عشق میورزند و به پیامبر e و خاندانش دل بستهاند دوست دارند زندگیشان در چارچوب اسلام محفوظ باشد و صاحب نسلهای پاك و سالم گردند پس باید محیط خانوادهشان از اعمال و رفتار نكوهیده پاك باشد تا بتوان به هدف مورد نظررسید. دختر بچه از اعمال مادر آداب زندگی و شوهرداری و خانهداری را یاد میگیرد و بوسیلة رفتار پدر، مردها را شناسایی میكند و پسر هم به همینگونه از پدر و مادر آداب و معاشرت زندگی را میآموزد.
پس بر والدین لازم است كه ابتدا به اصلاح خود بپردازند و اگر عیبی در رفتار و كردارشان است آن را برطرف نمایند و خود را با صفات پسندیده بیارایند سپس به تولد نسل اقدام نمایند.
آمار نشان میدهد بسیاری از كودكان بزهكار و معتاد در اثر اختلافات و كشمكشهای دائمی پدر و مادر به این راهها گرفتار شدهاند.
پدران و مادران آگاه باید اختلافات خود را با تفاهم و منطق برطرف سازند و اگر گاهی بحثی دارند سعی كنند در حضور فرزندان نباشد. تربیت كودك منحصر به خوراك و پوشاك و مسكن نیست. والدین همانطور كه در تربیت جسم كودك مسئولند در تربیت فكر او هم مسئولند.
ورشكستة آشكار در روز قیامت كسی است كه به خاطر اولادش به جهنم میرود و خود و فرزندش را از آتش جهنم نجات نداده است. سرپرست خانواده باید خود و خانوادهاش را از گناهان بدنی، اخلاقی حفظ كند و برای لذتهای زودگذر دنیا خود و خانوادهاش را دچار عذاب الهی نكند.
در بحث تربیت مذهبی دختران بیش از پسران مورد بحث قرار گرفتهاند. در محیط اجتماعی گسترده ما، دامهای متعددی بر سر راه دختران پهن شده است و باید خود را از آن دامها دور نگه دارند. پس وظایف سنگینی بر عهده آنان است كه بایست به شایستگی از عهدة آنها برآیند.
>اسلام در پرورش مذهبی كودك تنها به آموزش نماز و روزه بسنده نمیكند. ما مسلمانان، مذهب را شامل مجموعهای از مقررات و تعالیمی میدانیم كه حافظ بشر در این جهان و تأمینكننده سعادت انسان در دو عالم میباشد.
عبادت در حقیقت نوعی پرستش و اظهار خشوع و خضوع بنده در مقابل آفریدگارش است و نوعی از رفتار است كه خداوند بر اساس تعالیم و ضوابطی برای انسانها قرار داده است.
كودك را باید با خدا مأنوس كرد چنانكه در تنگناها به خدا پناه ببرد، از او كمك گرفته و در راه او سیر كند و رضای خود را بر اساس رضای خدا قرار دهد.
مسائل مربوط به توحید، عدالت، نبوت، امامت، معاد و متعلقات به این مباحث مانند مسأله شفاعت معجزه وحی وظایف انبیاء، صراط، میزان و … را باید در عین استفاده از زبان كودكانه به گونهای بیان كرد كه در دل و جان كودك رسوخ كند.
در پرورش اخلاقی، خوب بودن اخلاق به این معنی نیست كه كودك ما كمحرف، كمرو، و مطیع باشد بلكه باید او را به خودسازی، معاشرت نیكو، ادای وظایف بر اساس آنچه خدا خواسته و دوری از كذب و حسادت و كینهتوزی عادت داد.
پایة اساسی دین، ایمان به خداست كه با پیمودن چند منزل میتوان به آن دست پیدا كرد. منزل اول عقل است كه همان اثبات خداوند است و منزل دوم فوق عقل یعنی ایمان به خداست. قبل از اینكه وجود خداوند را از طریق عقل برای انسانها اثبات كرد خود فطرتاً به خداوند گرایش دارند. برای پرورش سجایای اخلاقی همچون راستگویی، درستكاری، محبت، مهربانی و … نیازمند استدلالهای عملی نیست. كودك را میتوان با آن صفات تربیت كرد و از همان كودكی او را به كارهای نیک و پسندیده عادت داد.
كودكانی كه از همان اوان كودكی با ایمان به خداوند پرورش مییابند، رشید و با شهامتند و نتایج ایمان از گفتار و رفتارشان به خوبی نمایان است.
وجود طفل برای دریافت تعالیم الهی و اخلاقی مانند یک زمین مستعد است كه هر بذری را كه در آن بكاری میپروراند. والدین باید برای پرورش فرزندان خود سرعت عمل به خرج داده و كمترین فرصت را به سادگی از دست ندهند و لازم است در اولین فرصت قلب كودك را به دوستی خدا و محبت به اهل بیت و رهبران الهی متوجه كنند.
دعا و نیایش كودك و عبادتهای تمرینی او اثرات نیكویی بر روح و روان كودك میگذارد. امكان دارد كودك معنای الفاظی را كه بكار میبرد نفهمد اما معنای توجه به یک موجود پاك و راز و نیاز و كمك گرفتن از او را در عالم كودكی خود، به خوبی درك میكند.
بخش مهمی از وظیفه و مسئولیت پدر و مادر نسبت به فرزندان پرورش و تقویت عواطف انسانی و هدایت احساسات آنها را تشكیل میدهد و این جز در سایه مراقبتهای دائمی و ارتباطی سرشار از مهر و لطف برآورده نخواهد شد.
پرورشگاه ها، كودكستانها و مراكزی كه امروزه برای سرپرستی و نگهداری كودكان بوجود آمده هر چند تلاش میكنند قادر نخواهند بود شرایط مناسبی برای رشد و تربیت كودكان بوجود آورند و خلأ ناشی از فقدان یا دوری مادر را پر سازند.
دختر جوانی كه در كانون خانواده از نوازش پدر و مادر محروم بوده و تشنة محبت است در مقابل كمترین برخورد محبتآمیز افراد بیگانه شخصیت خود را از دست داده و خود را میبازد.
پدران و مادران باید وظیفة انسانی خود را نسبت به فرزندان خود با توجه به مشكلات و پیآمدهای ناگواری كه از كوتاهی آنان در این امر مهم ناشی میشود فراموش نكنند تا علاوه بر پاسخگویی به این نیاز كودك، خود نیز از مزایای فراوانی بهرهمند شوند.
از طرفی برخی از خانوادهها با به كارگیری روش افراطی و دور شدن از حد اعتدال با بكارگیری نوازشهای بیجا و مهر و محبت خارج از حد نیاز باعث ایجاد خصلتهای ناپسند در كودكان میگردد.
محبت و سرزنش، تشویق و توبیخ، اغماض و سختگیری، تغافل و بیاعتنایی، هر كدام در جای خود لازم است و به تناسب رفتار كودك میبایست به كار گرفته شود. باید كوشید تا هر كدام را شناخت و به مقدار نیاز از آنها كمك گرفت.
محبت بیمورد و مهر خارج از اعتدال، كه به خاطر عدم اطلاع كافی والدین از وظایف سنگینشان ناشی میشود در واقع یک نوع بیمهری و دشمنی است كه در لباس دوستی نسبت به كودكان اعمال میگردد و سم مهلكی است كه به عنوان داروی شفابخش به خورد آنان داده میشود.
محبت بیش از حد به كودك باعث از بین رفتن اعتماد به نفس در كودك شده و حس استقلالطلبی را از او میگیرد.
انسان كمالات و استعدادهای بالقوه فراوانی دارد كه اگر زمینة پرورش آنها فراهم آید میتوانند به رشد حقیقی نائل گردند.
از كودكی كه در خانواده پست و فرومایه بار آمده انتظار رفتار انسانهای بزرگ و بلندهمت را نمیتوان داشت.
اسلام برای اینكه پیروانش به سوی پرستش و تكمیل شدن در بعد روحی و جسمی حركت كنند و بتوانند از عهدة مسئولیت و پرستش برآیند از همان آغاز انعقاد نطفه كودك توجه و عنایت كرده است و دستوراتی را به پیروانش داده است. بیتوجهی به آن دستورات مساوی است با انحراف بشر از مسیر انسانیت و پرستش.
اسلام ریشههای اساسی تربیت انسان را در سه دوران، دوران انعقاد نطفه، تولد و كودكی و نوجوانی تا بلوغ بیان كرده است سعادت و شقاوت انسان در دورانهای بعد وابسته به این سه دوران است.
اگر هدف زن و مرد از ازدواج اطاعت از دستور خدا و پیروی از روش انبیاء و بوجود آمدن نسلی پاك و سالم باشد ثمرة این ازدواج میوة پاك و الهی خواهد بود. اما اگر هدف از ازدواج رسیدن به امور مادی و جاه و مقام و زیبایی چهره باشد ثمره آن پاك
و الهی نخواهد بود.
اسلام اجازه نمیدهد كه آدمی با هر انسانی درآمیزد و تشكیل نسل دهد بلكه برای انتخاب همسر شرایطی را مد نظر دارد كه با رعایت این شرایط میتوان نسل پاكی را به جا گذاشت.
همسر از نظر اخلاقی باید دارای عفت و اصالت باشد. همسر از نظر روانی باید سالم باشد و كمبود ذهنی نداشته باشد.
پس از انتخاب همسر و ازدواج، اولین مسألهای كه مطرح است مسأله همبستری مرد با زن میباشد. زن و مرد در هنگام همبستری كردن نكاتی را باید مد نظر قرار دهند از جمله اینكه پس از خواندن دو ركعت نماز و خواندن دعاهای وارد شده در این زمینه اگر قصد آمیزش داشتند بسمالله بگویند زیرا اگر آن را به زبان نیاورند شیطان شریک در اولادشان میشود. مسأله دیگر اینكه در هنگام آمیزش، زن و شوهر در فكر شهوت دیگری نباشند.
از مهمترین مواردی كه زن و شوهر باید به آن توجه داشته باشند تأثیر غذا بر جنین میباشد كه مهمترین نقش را در سعادت و شقاوت فرزند دارد. مادر باید از غذاهای حرام پرهیز كند زیرا همانطوری كه اگر غذا از نظر مادی مسموم باشد روی دستگاه گوارش اثر گذاشته و جسم كودك را بیمار میكند اگر از نظر معنوی هم مسمومیت داشته باشد بر روحش اثر گذاشته و روحش را مسموم كند و آیندهاش را تباه میسازد.
غذای حرام تأثیر عجیبی در تربیت كودك میگذارد و كسی كه پوست و گوشتش از حرام روییده شده باشد به شقاوت میرسد.
اسلام دستور داده است كه مادران از زمان تولد كودك به مدت دو سال تمام كودك را شیر دهند و اگر از این امر سرپیچی كنند باعث زیان به كودكشان میشود.
شیر مادر برای كودك بهترین و غنیترین غذاها است و از جهاتی بر هر غذای دیگری ترجیح دارد. شیر مادر از لحاظ كمیت و كیفیت مواد غذایی با دستگاه گوارشی كودك تناسب دارد.
خوراك انسان همانند دانهای است كه در زمین كشاورزی رشد میكند اگر این خوراك حلال و پاك باشد اثر آن در قلب آشكار میشود و از اعضاء و جوارح این انسان جز نیكی چیز دیگری نخواهد رسید. اما اگر خوراك انسان حرام باشد قلب او را تیره و سخت میكند و هرگز از او خیر و نیكی نخواهد رسید.
اگر زن از لقمة حرام دوری نكند شیرش برای فرزندش پاك نبوده، درست است كه به او شیر میدهد اما این شیر دادن ظاهر قضیه است چون او شكم فرزندش را از آتش پر میكند.
در واقع فطرت همان سرشتی است كه خداوند در بین آفریدههای خود كه از جمله انسان است قرار داده و به وسیلة این فطرت در زندگی نظم و برنامه بوجود آمده و كارها بدون برنامه و دارای هرج و مرج نخواهند بود. فطرت زمینة استدلالی و روابط علت و معلولی را پذیرفته و در برابر آنچه برای آن واقعیت دارد تسلیم میشود و هر انسانی بر اساس چنین فطرتی بوجود آمده و در ذات تكتك انسانها وجود دارد.
كودك موجودی اجتماعی است پس طبیعتاً میخواهد در میان جمع باشد، با آنها بجوشد و رفتار آنها را تقلید كند. این امور خود زمینهای است كه با بهره گرفتن از آنها میتوان بخشی از جنبههای مذهبی را به كودك آموخت و او را وادار به انجام آنها كرد.
برای اینكه كودك به هدفش كه همان رسیدن به مسائل مذهبی است برسد، در ابتدا بایست یک هدف قابل وصول داشته باشد، آنگاه كودك را تشویق كرد كه خود را برای رساندن به آن اهداف آماده كند. شك نیست به هر میزان كه سال و ماه بیشتری بر كودك میگذرد، هدفهای بلندتر و والاتر در برابرش قرار میگیرد كه میتوان برای رسیدن به آن اهداف والا او را تشویق كرد.
خداوند مظهر حكمت و عدل و نیكی است. انسانی كه خدا را عبادت میكند و در مسیر توحید گام برمیدارد در حقیقت در جریانی شركت میكند كه در آن عدالتخواهی، تقوا و از خودگذشتگی جریان دارد. انسانی كه پیوند خود را با معبودش استوار كند از خودخواهیها، هوسها و تمایلات بیارزش خود رهانده و تسلیم حضرت حق گردیده است.
كودك از همان ابتدای زندگی باید طوری بار بیاید كه بتواند روی پای خود بایستد و آنچه را در خانه میتواند به تنهایی انجام دهد. مادر تصور میكند با بازداشتن كودك از انجام این كارها به او محبت میكند اما او سخت در اشتباه است، مادر با این كار نه تنها خدمتی به كودكش نمیكند بلكه او را از رشد اساسی و مستقل شدنش جلوگیری میكند.
نظام تربیتی اسلام تمام جنبههای حیات انسانی را در برمیگیرد. پس وقتی از مكتب اسلام یا ویژگیهای اسلام سخن میگوییم باید جنبههای عقلانی، اجتماعی، پویایی و انقلابی این مكتب را مورد بحث قرار دهیم. همانطوری كه میدانیم یک رهبر دینی بایست عادل باشد و زمامداران مسلمانان نیز بایست عادل باشند و باید هر مسلمانی در ارتباط با دیگران عدالت را رعایت كند.
یک مربی باید شخصاً عادل باشد و روح عدالتخواهی را رعایت نماید برای اینكه كودكان معنای عدالت را درك كنند، پدر و مادر و مربی میبایست آنها را در شرایط عینی قرار دهند و به آنها كمك كنند تا شخصاً رابطة عادلانه با دیگران و آثار آن را ببینند و به تدریج ضمن درك مفهوم عدالت، رفتار خود را با موازین عدل تطبیق دهند.
مكتب اسلام خواهان این است كه انسان به صورت مستقل بار آید. یک انسان مسلمان زمانی كه به سن بلوغ میرسد و میتواند بد و خوب را از هم تشخیص دهد باید از طریق تعقل و استدلال اصول دینی را بررسی كند.
از نظر اسلام، رفتار انسانها قابل تغییر میباشد و درست است كه انسان تحت نفوذ عوامل جغرافیایی، زیستی و اجتماعی قرار دارد اما خود حاكم بر سرنوشت خویشتن میباشند و میتواند در رفتار خود تغییر د
هد و در مقابل عوامل تغییردهنده رفتار، مقاومت كند.
اسلام افراد و گروهها را مسئول اعمال خود میداند و تغییرات اجتماعی را نتیجه تغییر در رفتار انسانها میداند.
نظام اسلام یک نظام اخلاقی است. اگر ما اخلاق را چه از نظر فردی و چه از نظر جمعی كه عبارت است از اصول، معیارها، آرمانها و حركت به سوی كمال مطلق بدانیم آن وقت است كه اسلام یک مكتب اخلاقی به شمار میآید.
برای تكمیل شخصیت اخلاقی انسانها نیاز است تا راهكارهایی را به انسانها آموزش داد. یكی از این راهكارها عبادت است. انسانها به وسیلة عبادت به آرامش روحی میرسند و این عامل خود باعث میشود طغیان نكرده و دچار فساد و بیراهه نگردد.
همانگونه كه میدانیم افراد به دنیا میآیند، در حالیكه ذهن خالی دارند. برای پر كردن ذهن آنها باید از راه چشم و گوش و عقل اقدام كنیم.
در واقع یكی از روشهای تربیتی اسلام تلفیق علم و عمل است. در اسلام این دو از یكدیگر جدا نیستند. طبق تحقیقاتی كه پارهای از روانشناسان به عمل آوردهاند، شاگردان در اكثر موارد از عمل معلم پیروی میكنند نه از سخن او. از لحاظ تربیتی كردار معلم بیشتر از گفتار او در آموزش مؤثر است.
روش دیگر تربیتی اسلام معرفی پیشوایان معصوم u و صحابه راستین و پیامبران به عنوان نمایندگان مكتب اسلام میباشد.
كتابهای متعددی در مورد سیرة پیامبر و زندگی معصوم در اختیار ما قرار دارد. این كتابها را میتوان به عنوان منابع تربیت عملی اسلامی تلقی كرده و از آنها در زمینة تربیت اسلامی فرزندانمان استفاده كنیم.
پایه و اساس نظام تربیتی اسلام بر تعقل و فهم استوار است. اصول دین را باید از طریق تعقل پذیرفت. رفتار اخلاقی در اسلام رفتاری است كه مورد تأیید عقل قرار گیرد و احكام اسلامی نیز بر اساس مصالح و مفاسد امور تعیین شدهاند.
موعظه نیز روش دیگری در ارشاد افراد است. انسانها در درك مطالب با هم متفاوتند. برخی از افراد در اثر برخورد به موقعیت خاصی به بررسی و تحلیل امور میپردازند. پارهای از طریق استدلال و تعقل امور را بررسی میكنند و برخی از طریق پند و اندرز امور مختلف را مورد توجه قرار میدهند.
جهاد در راه خدا كه راه كمال انسانی است از اركان اصلی اسلام است و مبارزه در راه ظلم و فساد از وظایف عمده مسلمانان است.
جهاد برای مسلمان امری دائمی است. این امر جنبة انقلابی و پویایی مكتب اسلام را زنده نگه میدارد. انسان خواهان این است كه منافع خود را بر منافع جامعه مقدم بدارد، از این جهت است كه با جمع درگیری پیدا میكند. تضاد طبقاتی نیز از همین منبع سرچشمه میگیرد.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:29:00 ق.ظ ]