«إِنَّ الْمُتَّقِینَ فىِ مَقَامٍ أَمِینٍ؛ به راستى پرهیزگاران در جایگاهى آسوده [اند].» (دخان/۵۱)
«فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ؛ در بوستانها و کنار چشمهسارها.» (دخان/۵۲﴾
«یَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِینَ؛ پرنیان نازک و دیباى ستبر مىپوشند [و] برابر هم نشستهاند.» ﴿ دخان/۵۳﴾
«کَذَلِکَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِینٍ؛ [آرى] چنین [خواهد بود] و آنها را با حوریان درشتچشم همسر مىگردانیم.» ﴿دخان/۵۴﴾
«یَدْعُونَ فِیهَا بِکلُِّ فَکِهَهٍ ءَامِنِینَ؛ درآنجا هر میوهاى را [که بخواهند] آسوده خاطر مىطلبند.» (دخان/۵۵)
دربرخی از آیات، دیدار خدای رحمان به عنوان عاقبت اهل تقوا و رانده شدن به سوی دوزخ به عنوان عاقبت مجرمان معرفی شده است مانند:
«یَوْمَ نحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلىَ الرَّحْمَانِ وَفْدًا؛ [یاد کن] روزى را که پرهیزگاران را به سوى [خداى] رحمان گروه گروه محشور مىکنیم.» (مریم/۸۵ )
«وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلىَ جَهَنَّمَ وِرْدًا؛ و مجرمان را با حال تشنگى به سوى دوزخ مىرانیم.» (مریم/۸۶)
۵-اساسیترین و استوارترین بنیان
«أفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَنَهُ عَلىَ تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٍ خَیرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْیَنَهُ عَلىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانهَارَ بِهِ فىِ نَارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لَا یَهْدِى الْقَوْمَ الظَّلِمِینَ؛ آیا کسى که بنیاد [کار] خود را بر پایه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است یا کسى که بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پىریزى کرده و با آن در آتش دوزخ فرو مىافتد و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمىکند.» (توبه/۱۰۹)
۶- برخورداری از ولایت الهی: «إِنهُّمْ لَن یُغْنُواْ عَنکَ مِنَ اللَّهِ شَیئًا وَ إِنَّ الظَّالِمِینَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلىُِّ الْمُتَّقِینَ؛ آنان هرگز در برابر خدا از تو حمایت نمىکنند [و به هیچ وجه به کار تو نمىآیند] و ستمگران بعضىشان دوستان بعضى [دیگر]ند و خدا یار پرهیزگاران است.» (جاثیه/۱۹)
۷- بهترین لباس: «وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیرٌ»(اعراف/۲۶)
لباس، نه تنها انسان را از ناملایمات، گرما و سرما حفظ میکند: «وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرَابِیلَ تَقِیکمُ بَأْسَکُمْ » (نحل/۸۱)
بلکه زشتی ها وناپسندی های بدن انسان را می پوشاند: «یَابَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُْ لِبَاسًا یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ» (اعراف/۲۶)
همچنین مایه زینت انسان است: وَرِیشًا (اعراف/۲۶)
شاید سرّ این که قرآن کریم زن و شوهر را لباس یکدیگر میداند: «أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلىَ نِسَائکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» (بقره/۱۸۷) همین امور باشد؛ زیرا زن و شوهر یکدیگر را از انحرافات و آسیب های اجتماعی، اخلاقی و مانند آن حفظ می کنند، عیوب یکدیگر را میپوشانند و موجب زینت یکدیگر میشوند. با این همه هیچ لباسی همانند تقوا حافظ انسان نیست؛ زیرا تقوا انسان را از ناملایمات، زشتی ها و ناپسندی های معنوی حفظ میکند که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست چنان که هیچ زینتی همانند تقوا نیست.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۸- گشایش امور و وسعت روزی انسان از راهی که گمان نمیبرد: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا؛ و آن زنان شما که از خوندیدن [ماهانه] نومیدند اگر شک دارید [که خون مىبینند یا نه] عده آنان سه ماه است و [دخترانى] که [هنوز] خون ندیدهاند [نیز عدهشان سه ماه است] و زنان آبستن مدتشان این است که وضع حمل کنند و هر کس از خدا پروا دارد [خدا] براى او در کارش تسهیلى فراهم سازد.» (طلاق/۴)
«وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مخْرَجًا * وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحتَسِبُ؛ پس چون عده آنان به سر رسید [یا] به شایستگى نگاهشان دارید یا به شایستگى از آنان جدا شوید و دو تن [مرد] عادل را از میان خود گواه گیرید و گواهى را براى خدا به پا دارید این است اندرزى که به آن کس که به خدا و روز بازپسین ایمان دارد داده مىشود و هر کس از خدا پروا کند [خدا] براى او راه بیرونشدنى قرار مىدهد* و از جایى که حسابش را نمىکند به او روزى مىرساند و هرکس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است. خدا فرمانش را به انجامرسانده است به راستى خدا براى هر چیزى اندازهاى مقرر کرده است.» (طلاق/آیات۳-۲)
۹- بینش صحیح در تشخیص حق و باطل، پوشش سیئات، غفران گناهان و اجر عظیم الهی
«إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا وَ یُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید اگر از خدا پروا دارید براى شما [نیروى] تشخیص [حق از باطل] قرار مىدهد و گناهانتان را از شما مىزداید و شما را مىآمرزد و خدا داراى بخشش بزرگ است.» (انفال/۲۹)
«وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا؛ این است فرمان خدا که آن را به سوى شما فرستاده است و هر کس از خدا پروا کند بدیهایش را از او بزداید و پاداشش را بزرگ گرداند.» (طلاق/۵)
قدرت کامل در تشخیص نهایی حق از باطل با درس و بحث عادی حاصل نمی شود؛ زیرا انسان در بسیاری از موارد دچار اشتباه می شود و در مواردی که در تمیز حق وباطل اشتباه نمی کند در تشخیص اهم و مهم گرفتار خطا می گردد ولی کسی که با چراغ تقوا حرکت می کند به تناسب تقوایی که دارد در تشخیص حق از باطل و تمیز اهم از مهم در ارتکاب خطا و اشتباه نجات می یابد.
۱۰- کرامت انسان نزد خدا: «إِنَّ أَکْرَمَکمُْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (حجرات/۱۳).
۱۱-نائل شدن انسان متقی و اعمال او به خدا: «لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَ لَا دِمَاؤُهَا وَ لَکِن یَنَالُهُ التَّقْوَى؛ هرگز [نه] گوشتهاى آنها و نه خونهایشان به خدا نخواهد رسید ولى [این] تقواى شماست که به او مىرسد این گونه [خداوند] آنها را براى شما رام کرد تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگى یاد کنید و نیکوکاران را مژده ده.» (حج/۳۷)
تقوا، وقتی است که همیشه همراه صاحب خود خواهد بود. بنابراین، اگر تقوا به خدا میرسد متقی نیز به خدا می رسد و از این کمال بهره مند می گردد.
۱۲-بهترین توشه: انسان مسافری است که از عالم خاک حرکت خویش را آغاز کرده و تا لقاء الله پیش می رود: «یَأَیُّهَا الْانسَانُ إِنَّکَ کاَدِحٌ إِلىَ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ؛ اى انسان حقا که تو به سوى پروردگار خود به سختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى کرد.» (انشقاق/۶)
۱۳-پشتوانه قبولی اعمال: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» (مائده/۲۷). خداوند سبحان گاهی نیز تصریح کرده که اگر یک عمل نیک همراه با تقوا و ایمان باشد و موجب ثواب گردد، بهتر از مسائل و علوم دنیوی است؛ «وَ لَوْ أَنَّهُمْ ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَمَثُوبَهٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَیرٌ لَّوْکاَنُواْ یَعْلَمُونَ؛ اگر آنها گرویده و پرهیزگارى کرده بودند قطعا پاداشى [که] از جانب خدا [مىیافتند] بهتر بوداگر مىدانستند.» (بقره/۱۰۳)
اعمال افراد همانند سکه ها و اسکناس هایی است که در دست مردم است و تقوا همانند پشتوانه این سکه ها و اسکناس ها که در خزانه دولت و در اختیار بانک مرکزی یک کشور است و بدون آن پشتوانه، این سکه ها و اسکناس ها ارزشی ندارد.
بدینترتیب تقوا (صیانت) مایه قبولی اعمال است و بدون آن هیچ عملی موردقبول واقع نمی شود، چنان که حصر «انما» در آیه شریفه مفید همین معناست (جوادی آملی، ۱۳۸۲، ج ۱، صص ۴۱۳-۴۰۳)
۲-۵- انواع صیانت
صیانت از دو دیدگاه صیانت فردی و سازمانی قابل بررسی است. در صیانت فردی شاخص هایی مانند ایمان و تقوی، انگیزش درونی، رضایت شغلی و… مطرح میشوند. نکته مهم این که مولفههای صیانت فردی (که بیشتر به ویژگی های شخصیتی افراد مربوط می شوند) میتوانند در صورت عدم حضور دیگران نیز ضامن اجرای قوانین بوده و فرد را از انجام تخلفات و معاصی بازدارند. در صیانت سازمانی متغیرهایی نظیرگزینش و استخدام، آموزش، نگهداری منابع انسانی، انتصاب شایسته و… مورد توجه قرار میگیرد و شایسته است فرماندهان و مدیران به این ابعاد به صورت برنامهای و سیستماتیک بپردازند.
پیش بینی رضایت شغلی زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
۲-۵-۱- صیانت فردی
ایمان و تقوی
بیتردید مهمترین عامل حفظ آدمی از نزدیک شدن به معاصی و کجروی ها ایمان قلبی افراد است. ایمان و تقوی دو عامل بازدارنده در انسان های متدین هستند که می توانند بدون نظارت و کنترل بیرونی، افراد را از لغزش ها و خطایا حفظ کنند. ایمان و تقوی ملکات فاضله ای هستند که غرائز و امیال سرکش درونی را تعدیل و انسانها را از سقوط به ورطههای گمراهی و هلاکت نجات میدهند. همچنین در مقابل وسوسههای نفسانی یا شداید و سختیها، نقطه اتکایی به حساب میآیند تا مومنان و متقیان به آن پناه ببرند. براین اساس تقویت مبانی ایمانی و دینی بیش از هر عنصر دیگری می تواند در صیانت افراد موثر و چارهساز باشد.
انگیزش
اگر چه از انگیزش تعاریف مختلفی به عمل آمده لکن وقتی ما از انگیزش سخن به میان میآوریم، به سه وجه مشترک این تعاریف نظر داریم: ۱-آنچه به رفتار شخص نیرو می دهد. ۲-آنچه چنین رفتاری را هدایت و بدان جهت میدهد. ۳-آنچه این رفتار را حفظ یا تقویت میکند. براین اساس می توان انگیزش را به فراگردهای روانی که سبب برانگیختن برای اقدام، هدایت و پایهای برای رفتار خود خواسته است،تعریف نمود. برایناساس، پدیدآوردن یک محیط کاری انگیزاننده و مولد میتواند روحیه کار فردی و جمعی کارکنان را احیاء نموده و برای بهبود عملکرد سودمند باشد.
مدیریت برای بهبود شرایط باید نخستین گام را در ترتیب دادن فرایندهای انگیزشی بردارد. ایجاد انگیزه و رفتار آگاهانه و مسئولیت پذیری، در کوتاه مدت میسر نمیشود، بلکه یک حرکت آگاهانه و عمدی است که به مرور زمان حاصل میشود.
انگیزش نیازمند چند ملاحظه اساسی است:
۱-هر گونه کوشش از سوی مدیران برای بالا بردن سطوح انگیزشی کارکنان، باید با خودآزمایی از جانب مدیران آغاز شود.
۲-باید رابطه روشنی میان عملکرد موفقیت آمیز و دریافت پاداش وجود داشته باشد.
۳-روشنترکردن و ابهام زدایی از نقش فرد در سیستم کاری، به بهبود عملکرد و افزایش انگیزه کمک می کند.
۴-کارکنان باید در برنامهریزی قسمتی و هدفگذاری بخشی دخالت داده شوند تا میل به ایفای نقش و فعالیت در آنها فزونی یابد.
رضایت شغلی
رضایت شغلی به عنوان یکی از عوامل موثر بر عملکرد و همچنین یکی از شاخص های ارزیابی آن موردتوجه می باشد. رضایت شغلی نتیجه ادراک فرد از نحوه دستیابی به انتظارات شغلیاش می باشد. به بیان دیگر رضایت شغلی به طرز تلقی کارکنان نسبت به شغل و سازمان بستگی دارد.فردی که از رضایت شغلی برخوردار است، در مجموع شغل خود را دوست دارد و برای آن ارزش قائل است. رضایت شغلی به اختلاف بین آنچه کارکنان از شغل خود انتظار دارند و آنچه واقعا از شغل به دست میآورند، بستگی دارد. به عبارت دیگر، اگر واقعیت های شغلی کمتر از مقدار مطلوب باشند شخص از شغل خود ناراضی می شود ولی اگر هیچ اختلافی بین مقدار مطلوب و شرایط واقعی وجود نداشته باشد شخص رضایتمند و خشنود خواهد بود و هر گاه واقعیات شغلی بیشتر از انتظار فرد باشد، شخص احتمالا احساس دین خواهد کرد. این توقعات و شرایط مطلوب، زمانی به وجود میآید که فرد خود را با افراد دیگر سازمان یا افراد خارج از سازمان و حتی با موقعیت قبلی خود مقایسه کند.
رضایت شغلی به موارد زیر بستگی دارد:
دستمزد(جهت رفع نیازهای فیزیولوژیک)، شغل(به لحاظ چالشی بودن)، تنوع شغل، استاندارد و تخصصی بودن وظیفه، وضوح شغل، ترفیع(فرصت پیشرفت و ارتقاء)، سرپرستی(توانایی مسئول و سرپرست در ارائه مساعدتهای فنی و حمایتهای رفتاری)، همکاران (روابط صمیمی) و شرایط محیط کاری(محیط مطلوب فیزیکی) (سید تاج الدینی؛ باخدا، ۱۳۸۸، صص ۱۹۰-۱۸۸)
۲-۵-۲- صیانت سازمانی
گزینش و استخدام
نیل به اهداف سازمان، مستلزم گزینش افراد سالم است هر چند که تطبیق ویژگیهای شخصیتی و جسمانی مورد نیاز متناسب با ماموریتها و وظایف سازمان، به طورکامل امکان پذیر نیست، با این حال انتخاب کارکنانی که توان و آمادگی بیشتری داشته باشند با بهره گرفتن از ابزارهای علمی و آموزشهای روان شناختی میسر است. از طرفی مدیران و واحدهای ذیربط باید توجه بیشتری به ملاکهای شخصیت، هوش، استعداد، مهارت و علایق داوطلبان داشته باشند تا زمینه را برای فراگیری بهتر و افزایش توان علمی کارکنان فراهم سازند. زیرا آشکار شده که متغیرهای مذکور، ملاکهای خوبی برای پیش بینی موفقیت افراد میباشند. گزینش مطلوب مستلزم عبور از مراحل مختلف آزمونهای وضعیتی، آزمون های شخصیتی، تحقیق و بررسی، معاینات جسمانی و مصاحبه است.
آموزش
عمده ترین نیاز افراد پس از گزینش و استخدام و تامین ثبات و امنیت شغلی در سازمان، یادگیری و مهارت افزایی است. سازمان های متعالی و پویا باید این احساس را در کارکنان ایجاد کنند که یادگیری و رشد حرفه ای بخشی از کار است چرا که تحقق اهداف سازمان علاوه بر گزینش درست، منوط بر آموزش موثر کارکنان می باشد. آموزش کارآمد ضامن کارآیی و اثربخشی نیروها بوده و زمینه را برای یادگیری های بعدی و بهبود عملکرد در محیط خدمتی فراهم می کند. البته برگزاری دوره های آموزشی، نیازمند تدوین برنامههای بلندمدت، ملزومات و شیوههای اجرایی ارائه شده و نیازهای آموزشی استخراج میگردد. از آنجا که آموزش محور توسعه سازمانها و مایه بهبود عملکرد کارکنان می باشد، لازم است که در اصول یادگیری به نکات ذیل توجه بیشتری شود:
۱-آموزش ها بر مبنای نیازهای واقعی کارکنان تعریف شود.
۲-اهداف آموزش ها به کارکنان توضیح داده شود.
۳-ضرورت و اهمیت یادگیری به کارکنان تذکر داده شود.
۴-از اصول و روش های صحیح یادگیری استفاده شود.
۵-شرایط برای فعالیت و درگیری افراد در برنامه های آموزشی مهیا شود.
۶-آموزشهای کاربردی، عینی، ملموس و متناسب با ماموریت ارائه شود.
۷-آموزش ها به صورت پلکانی و صعودی ادامه یابد.
نگهداری منابع انسانی
تمام کارکنانی که در یک سازمان به کار مشغول هستند جزو منابع انسانی محسوب می شوند. منابع انسانی در معنای وسیع حتی شامل تجارب، دانشها و خرد فردی نیز میشود. نیروی انسانی مهمترین منبع و سرمایه سازمان میباشد که حفظ و نگهداشت آن با پویایی سازمان و دستیابی به اهداف، رابطه ای معنی دار و مستقیم دارد و ازاینرو لازم است علاوه بر گزینش، آموزش و بهکارگیری به حفظ آن نیز اهتمام خاص نمود.
نگهداری در دو مفهوم مطرح است:
۱- به معنای جلوگیری از ترک خدمت و حفظ افراد در سازمان که در این زمینه مدیریت سازمانها باید تدابیر راهبردی لازم را به کار برند. هدف از راهبردهای حفظ تضمین این نکته است که کارکنان کلیدی در سازمان باقی بمانند و گردش و ریزش کارکنان کاهش یابد. این راهبردها معمولا بر تجزیه و تحلیل انگیزههای ماندن یا رفتن کارکنان استوار است. در طرح حفظ باید به هر یک از حوزههایی که در آنها نارضایتی و بیتعهدی کارکنان ظهور دارد،بیشتر توجه شود.
۲- به معنای تامین سلامت جسم و روان کارکنان، در یک معنای کلی برای حفظ و نگهداشت منابع انسانی سازمان شایسته است به سر فصل های زیر عنایت شود:
تامین نیازهای اولیه و ثانویه(فیزیولوژیک و منزلت)، سیستم پرداخت عادلانه(متناسب با تحصیلات، سنوات، درجات، ارزیابی عملکرد و…) ارائه تسهیلات و خدمات، ایمنی، بهداشت، درمان و سلامت، ترفیع و ارتقاء، بیمه بازنشستگی، رفاه و مزایا و سایر خدمات کارکنان.
انتصاب شایسته
شاید اگر همه مفهوم مدیریت در انتصاب درست کارکنان معنا و خلاصه شود، سخن گزافه آمیزی گفته نشده باشد. چند ده مدیر توانا و لایق می توانند سازمان را به پیش برده و نیل به اهداف را تسهیل و تسریع نمایند اما باید اذعان داشت که مهمترین رکن انتصابات توجه به اصل شایستهسالاری است. همه تئوری پردازان مدیریت و به خصوص اندیشمندان در حوزه مدیریت منابع انسانی، شایستهسالاری را مهم ترین اصل در حوزه انتصابات دانسته و بر آن اجماع دارند. اصل شایستهسالاری به زیرساخت های فکری و اعتقادی و نظام ارزشی هر سازمان مربوط می شود. در نظام اسلامی، اصول شایستهسالاری عبارت است از: ۱-اسلامیبودن۲-انقلابی بودن۳-ولایی بودن۴- مردمی بودن ۵-حرفه ای بودن ۶-مومن و بصیر بودن.
عکس مرتبط با منابع انسانی
البته تحقق عملی شایسته سالاری کاری بسیار مشکل است. چرا که استقرار و نهادینه سازی شایسته سالاری به لوازم و مقدمات زیادی نیاز دارد که تحقق همه آنها برای یک سازمان موثر نمی باشد. (سید تاج الدینی؛ باخدا، ۱۳۸۸، صص۱۸۸-۱۸۶)
۲-۶- شیوه های صیانت
همان طورکه درمعنا و مفهوم صیانت گفتیم صیانت عبارت است از حفاظت و نگهداری، خویشتن داری و بازداشتن خویش از امور ناگوار و ناشایست و هراس انگیز که می تواند از نوع شر و آفات مادی و محسوس همچون آتش، زلزله و … باشد و نیز میتواند در امور معنوی که در عرف مردم و یا در فرهنگ قرآن ناپسند است، باشد مانند: ظلم و ستم، گناه و معصیت، خیانت، خباثت، شرک و… لذا برای اجرایی نمودن صیانت نیاز به روش هایی می باشد تا به وسیله آن بتوان در رسیدن به نتیجه مطلوب و مورد نظر که هدف و غرض اصلی از صیانت است دست یافت که این شیوهها را می توان به دو دسته تقسیم نمود.
۲-۶-۱- شیوه علمی
عبارت است از افزایش شناخت و آگاهی نسبت به باورها، اعتقادها و رشد و تعالی عملی آن ها که محصول آن شناخت صحیح و آگاهانه از معارف و حقایق دینی است. هرچه انسان بتواند مطالعات دینی خود را در این زمینه بالا برده و با برهان و استدلال عقلی، اصول دین را برای خود اثبات نماید به همان میزان انحراف او در عمل کاهش می یابد. همچنین تدبر و تامل در آیات الهی موجب تقویت محبت الهی گردیده و عاملی موثر در نتیجه نهایی آن که ایمان به خداوند متعال است می باشد.
راههای صیانت در حوزه نظری و علمی می تواند به شرح ذیل باشد:
۱-راه یابی به مرتبه عقل عارف و نفس عزوف «عقل» عارف عقلی است که در تشخیص صدق و کذب، حسن و قبح و حق و باطل، اشتباه و خطا نکند. «و نفس عزوف یعنی نفسی که نسبت به گناه بی میل است». حضرت علی فرمودند: به نزاهت روح و تزکیه نفس نزد خدا نمی رسد مگر کسی که دارای عقل عارف و نفس عزوف باشد (تمیمی آمدی،۱۳۶۰، ج۶، ص۴۲۷) این همان احیای عقل و اماته نفس است که حضرت فرمود: «قد احیا عقله و امات نفسه» (نهج البلاغه، خطبه ۲۲۰).
۲-راه یابی به مقام اخلاص و مرتبه مخلصین: شیطان به مقام مخلصین که مرتبه تجرد عقلی است راه ندارد و نهایت نفوذ شیطان، محدوده وهم و خیال است: «قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ- إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ). » (ص/۸۳-۸۲) شیطان به مقام مخلصین دسترسی ندارد و نمی داند مخلصین چه می اندیشند زیرا منطقه عقل، فوق منطقه شهوت و غضب است و تنها ابزار شیطان بر انجام معصیت، شهوت و غضب می باشد.
۳-مراقبت از خود: در همه احوالات، مواظبت از خود و کشیک نفس کشیدن لازم است تا شیطان از بیرون و نفس از درون رهزنی نکند.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 05:41:00 ق.ظ ]