۱-۷-فرضیات تحقیق:
– به نظر می رسد مشارکت اجتماعی شهروندان شهر بندر عباس در فرایند توسعه پایدار شهری پایین است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
– به نظر می رسد اعتماد اجتماعی شهروندان شهر بندر عباس در فرایند توسعه پایدار شهری پایین است.
– به نظر می رسد شکافهای اجتماعی شهروندان شهر بندر عباس در فرایند توسعه پایدار شهری تاثیرگذار است.
– به نظر می رسد ضعف شبکه های اجتماعی در شهر بندر عباس در فرایند توسعه پایدار شهری تاثیرگذار است.
عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی
– به نظر می رسد پایداری بر ارزشها و هنجارهای فرهنگی شهروندان شهر بندر عباس در فرایند توسعه پایدار شهری تاثیرگذار است.
– به نظر می رسد روابط خانوادگی و دوستان شهروندان شهر بندر عباس در فرایند توسعه پایدار شهری تاثیرگذار است.
– به نظر می رسد همبستگی اجتماعی شهروندان شهر بندرعباس در فرایند توسعه پایدار شهری تاثیرگذار است.
فصل دوم:
پیشینه پژوهش
۲-۱- مقدمه:
در بخش پیشینه پژوهش نگاهی می اندازیم به تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور که ارتباط مفهومی با پژوهش حاضر دارند، هر چند تنها یک پایان نامه مشخص با عنوان «بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار شهری (شهر تهران)» توسط مریم مدنی در سال ۸۹-۸۸ برای جامعه آماری کارکنان شهرداری در تهران صورت گرفته است و بقیه پایان نامه ها یا به بررسی سرمایه اجتماعی پرداخته اند و یا به بررسی توسعه پایدار شهری در ذیل به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
۲-۱-۱- مطالعات داخلی:
مریم مدنی در پژوهشی تحت عنوان «بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار شهری (شهر تهران) در سال ۸۹-۸۸ به بررسی تاثیر این دو عامل بر یکدیگر پرداخته است. جامعه ؛آماری مورد استفاده در تحقیق ۹۲ نفر از کارکنان شهرداری های تهرانی در مناطق ۲۲ گانه است که به روش خوشه ای نمونه گیری شده است، روش تحقیق کتابخانه ای و پیمایشی است که نگارنده با بهره گرفتن از ابزار پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. بعد از سنجش فرضیه ها نتایج حاصله نشان می دهد که اعتماد، مشارکت و آگاهی عمومی تاثیر بیشتری بر شکل گیری توسعه پایدار در شهرها دارند.
منصور اخلاقی پور درمقاله ای تحت عنوان«بررسی نگرش بومیان نسبت به غیر بومیان و تاثیر آن بر میزان مشارکت اجتماعی در شهر بندرعباس» در سال ۱۳۷۹ با بهره گرفتن از پرسشنامه به لررسی مساله مشارکت پرداخته است. در این تحقیق از مجموع ۹متغیر موثر در مشارکت اجتماعی ۵ متغیر در معادله رگرسیونی وارد و در مجموع ۲۴/۳٪ تغیی ات میزان مشارکت را در این تحقیق توضیح داده هان که از میان متغیر برون گرایی با تاثیر ۲۷٪ بیشترینمیزان را در تبیین میزان مشارکت برعهده داشته اشت و بعد از آن متغیرهای احساس کا رایی و قدرت با ۲۵٪٬ روابط اجتماعی با ۱۳٪٬و رضایت از زندگی با ۱۲٪ و قضاوت دیگران با۱۰٪ به ترتیب متغیرهایی بودند که در معدله رگرسیونی تغیی ات میزان مشارکت را تبیین کرده اند. محقق معتقد است در مجموع ۸۳/۴٪ از شهروندان بومی بندرعباس نگرشی مثبت به غیر بومیان داشته و میزان مشارکت ۵۴/۴٪ از شهروندان در حد متوسط و ۳۵/۷٪ از آنان در حد زیاد مشارکت داشته اند. تحقیق مذکور در سطح استان از اولین پژوهشهای دانشگاهی انجام شده است.
در تحقیقی که به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و توسعه پرداخته است احمد فیروزآبادی و حسین ایمانی در سال ۱۳۸۵ به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی – اجتماعی در کلان شهر تهران پرداخته اند. این تحقیق با این سوال که آیا بین سرمایه اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن در سطح تحلیل مناطق و میزان توسعه یافتگی مناطق در شهر تهران رابطه ای وجود دارد یا نه؟ شروع می کند.این تحقیق از نوع پیمایشی است که با انجام نمونه گیری خوشه ای از مناطق بیست و دو گانه تهران اجرا شده، نتایجی که از این تحقیق حاصل شده نشان می دهد که سرمایه اجتماعی در مناطق، رابطه مثبتی با توسعه مناطق شهری در تهران دارد. و مناطق توسعه یافته تر از میزان بیشتری از اعتماد عمومی، اگاهی، مشارکت (رسمی و غیررسمی) برخوردارند و به گونه معناداری مشارکت غیر رسمی مذهبی کمتری دارند و اعتماد نهادی و مشارکت های غیر رسمی خیریه ای در همه مناطق بصورت یکسان بوده و تفاوت معناداری نداشته است.
عکس مرتبط با اقتصاد
مقاله دیگری با موضوع «بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه» توسط اشرف السادات باقری در سال ۱۳۸۹ نوشته شده است. با اهمیت زیاد قائل شدن به سطح اعتماد در جامعه آن را موجد تعاون و همیاری می داند. این تحقیق نظری به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و توسعه، تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی می پردازد و در همه موارد به تاثیر مثبت سرمایه اجتماعی بر هر یک از این ابعاد توسعه تاکید می کند. پژوهشی ارزشها و نگرش های ایرانیان را در ۲۸ استان کشور تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۸۰ سنجیده است. این پیمایش بخشی از ماده ۱۶۰ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور مصوب مجلس پنجم در سال ۱۳۷۸ است. هدف از اجرای این طرح، اندازه گیری تحولات فرهنگی و نگرش های اجتماعی در فاصله های منظم (دو ساله) است تا براساس یافته های آن امکان برنامه ریزی و سیاستگذاری علمی فراهم گردد.برای سنجش متغیرهای مورد بررسی تعریف عملیاتی از متغیرها و مقیاس سازی صورت گرفته است. تکنیک تحقیق براساس مصاحبه حضوری مبتنی بر پرسشنامه است و داده ها با بهره گرفتن از نمونه گیری گردآوری شده است. پیمایش عدم WVS در تهیه پرسشنامه از تجربه سایر پیمایش ها بویژه پیمایش جهانی ارزشها بهره گیری شده است.
دکتر غلامرضا غفاری «طرح ملی تبیین سرمایه اجتماعی» را تحت نظر وزارت کشور انجام داده است.این پژوهش که بر روی ۱۳۴۷۸ نفر از ۳۰ استان کشور صورت گرفته، نشان می دهد که از دیدگاه پاسخ دهندگان در سطح کلان، حل مشکل بیکاری در وضعیت خوبی قرار ندارد. همچنین پیرامون بحث بازار در دو سطح مثبت (ایجاد شغل) و منفی (تورم، گرانی، دلالی) نگاه مثبت از دیدگاه پاسخ دهندگان وجود ندارد. غفاری با بیان اینکه اعتماد نهادی نسبت به حوزه اقتصادی در سه حوزه دیگر یعنی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کمتر از عدد یک است، اشاره می کند که وضعیت نهادهای فرهنگی بهتر، فاصله نهادهای اقتصادی نسبت به سایر نهادها بیشتر است. بنا به یافته های پژوهش؛ عرق ملی ۲/۴۴ است این رقمی بسیارقابل اعتناست چرا که منجر به مشارکت بیشتر مردم می شود.
۲-۱-۲- مطالعات خارجی:
کیم و لاتو[۲](۱۹۹۲) و یانگ[۳](۱۹۹۳) در تحقیقی نشان داده اند که رشد چشمگیر اقتصاد در کشورهای آسیای شرقی غالبا ناشی از دو عامل یعنی تراکم سرمایه( چه فیزیکی وچه انسانی) و نیروی کار بوده است. آلنسیا و لافرارا[۴](۱۹۹۹) برخی نواحی ایالات متحده را مورد بررسی قرار دادند و اظهار داشته اند که نابرابری درآمد و عدم تجانس نژادی سبب کاهش تمایل به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی می شود.به عقیده ایندونابرابری و پراکندگی، سرمایه اجتماعی را کاهش می دهد؛ از اینرو ایندو سبب تضعیف عملکرد بازارها می شوند؛ اما ممکن است .سرمایه اجتماعی هم بر نابرابری و پراکندگی تاثیر بگذارد.
داسگوپتا[۵](۲۰۰۰) در تحقیقی نشان می دهد که تغییر عامل فرعی که در حسابداری رشد نشان داده نمی شود به این معنی نیست که سرمایه اجتماعی در تشریح رشد اجتماعی اهمیتی ندارد. وی در مدلی دو جامعه را تصویر می کند که در یک زمان مشخص در سطوح F,K,Lیکسان باشند و تنها تفاوت آنها در بهره وریکلی عوامل یعنیA باشد. از سوی دیگر فرض کنید که تفاوت در A ناشی از تفاوت در سرمایه اجتماعی دو جامعه است. در جامعه ای که سرمایه اجتماعی بیشتر است مردم بیشتر از جامعه ای که سرمایه اجتماعی در آن کمتر است به یکدیگر اطمینان می کنند.این امر در ابتدا سبب کاهش هزینه های مبادله ، کاراتر عمل کردن نهادها، تهیه کالاهای عمومی با هزینه کمتر و… و در نهایت افزایش تولید کل در جامعه ای می شود که سرمایه اجتماعی بیشتری دارد.وی معتقد است که اگر پس انداز بصورت درونزا تقویت شود، در جامعه ای که سرمایه اجتماعی بیشتراست مردم دلایل زیادی برای سرمایه گذاری بخش بیشتری از درآمدشان را دارندچراکه بهره وری نهایی سرمایه( و در نتیجه سرمایه گذاری) در این جامعه نسبت به جامعه ای که سرمایه اجتماعی کمتری دارد، بیشتر است.
حسابداری225″ />
۲-۲- شناسایی مفهوم و ابعاد سرمایه اجتماعی:
۲-۲-۱- تاریخچه سرمایه اجتماعی:
واژه سرمایه اجتماعی سابقه ذهنی طولانی در حوزه علوم اجتماعی دارد، اما پیشینه این اصطلاح به معنایی که امروزه بکارمی رود به نوشته های لیداجی هنی فن در سال ۱۹۲۰، سرپرست وقت مدارسویرجینیای غربی در آمریکا بر می گردد او در توضیح اهمیت مشارکت در تقویت حاصل کار مدرسه مفهوم سرمایه اجتماعی را مطرح کره است. و در وصف آن می گوید: «چیز ملموسی که بیشترین آثار را در زندگی روزمره دارد. حسن نیت، رفاقت، معاشرت اجتماعی، در بین افراد و خانواده ها که واحد اجتماعی اند، و روابط بین افراد و خانواده ها ممکن است بلافاصله نیازهای اجتماعی را برآورده سازد و شاید حاصل ظرفیت های بالقوه ای باشد که برای بهبود اساس شرایط زندگی کل اجتماع کفایت کند». (لکانه و ناریان ۱۳۸۴: ۵۳۴). بعد از هنی فن، اندیشه سرمایه اجتماعی تا چندین دهه مسکوت ماند، تا در سال ۱۹۶۱ جاکوب در اثر خود به نام «زندگی و مرگ شهرهای بزرگ آمریکایی»، از سرمایه اجتماعی بحث کرد و نقش آن را در ارتباط با حفظ نظافت، برخورد با جرم و جنایت خیابانی در محدوده های حومه و قدیمی شهر مطرح کرد (شریفیان ثانی، ۱۳۸۰: ۱۱). او معتقد بود که شبکه های اجتماعی فشرده در محدوده های حومه و قدیمی صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند و در ارتباط با مسائل شهری برای بهبود کیفیت زندگی در مقایسه با عوامل و نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و نیروهای انتظامی مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند. در دهه ۱۹۷۰ بوردیو و سپس اقتصاددانی بنام لوری دوباره سرمایه اجتماعی را احیا کردند، پژوهش های سازنده ای که جیمز کلمن درباره آموزش و پرورش انجام داد ومجموعه تحقیقاتی که پاتنام (دربین سال های ۲۰۰۰-۱۹۹۳) راجع به مشارکت مدنی و عملکرد نهادی انجام داد، الهام بخش اکثر کارهای جاری شده است.
اصطلاح سرمایه اجتماعی به رغم شهرت اخیر آن، نکات تازه جامعه شناسانه ای ندارد، اینکه مباشرت و مشارکت در گروه ها می تواند تبعاتی مثبت برای فرد و جامعه داشته باشد، حرف تازه ای نیست و پیشینه اش با تاکید دورکیم بر حیات گروهی به عنوان پادزهری برای بی هنجاری و خودکشی بازمی گردد (پورتس، ۱۳۸۴: ۳۰۶)، دورکیم گذار از انسجام مکانیکی به انسجام ارگانیکی را مطرح می کند. برای او در انسجام مکانیکی همه از پایگاه و موقعیت خود و همچنین از موقعیت دیگران با اطلاع بودند، اما در شهر و جامعه صنعتی مردم در جهان ناآشنا زندگی می کنند.و علاوه بر آن همه مردم عقاید بنیادین یکسان درباره جهان و زندگی دارند، که اساساً بر پایه مذهب است، و همه در فعالیت های اصلییکسان درگیرند، اعضای جامعه با یکدیگر وابستگی متقابل دارند. در مقابل در انسجام ارگانیکی ساختار اجتماعی ساختاری کاملاً پیچیده و سازمان یافته است و همچنین، تقسیم کار از رهگذر بازارها، دولت و مانند آن بسیار سازمان یافته عمل می کند. بالاخره اینکه یکپارچگی اجتماعی – هنجارها و ارزشهای مشترک جامعه اهمیت کمتری مییابند (مبارکی، ۱۳۸۴: ۱۸).
مفهوم سرمایه اجتماعی به زبان ساده کاری جز این نمی کند که بصیرت و بینشی را که از اول شکل گیری رشته جامعه شناسی حضور داشته ، دوباره خلق کند (پورتس، ۱۳۸۴: ۳۰۷).در کل می توان چنین جمع بندی کرد که امروزه تاکید اصطلاح سرمایه اجتماعی در چند حوزه علوم اجتماعی قابل شناسایی است، در حالیکه پیربوردیو به عقلانیت اقتصادی تاکید می کند، جیمز کلمن به موقعیت افراد در ساختار اجتماعی در راستای رسیدن به سرمایه انسانی توجه دارد و رابرت پاتنام، از رهگذر آن، ارتباط قوی با مسئولیت مدنی برقرار می کند.
استفاده از اصطلاح سرمایه اجتماعی در دوره معاصر با سه رویکرد علوم اجتماعی طبقه بندی شده است:
۱- «پیر بوردیو» که به استراتژی هایی برای نگهداری یا تغییر موقعیت افراد در ساختار اجتماعی – تاریخی تاکید می کند.
۲- «جیمز کلمن» که عقلانیت اقتصادی و سرمایه انسانی را بر می شمارد.
۳- «رابرت پاتنام» که رابطه قوی با مسئولیت مدنی را دخالت می دهد. البته باید فوکویاما را نیز به این جمع افزود که این اصطلاح را در اقتصادی به کار برد.
۲-۲-۲- سطوح مختلف سرمایه اجتماعی:
سطح کلان
فرهنگ نهادها
بعد شناختی سطح میانی بعد ساختاری
اطلاعات شبکه های عادات جاری

سطح فردی
(ماخذ: مرکزمشترک تحقیقات کمیسیون اروپا، ۲۰۰۱: ۴، به نقل از جعفری، ۱۳۸۵)
الف) سطح فرد (روابط بین فردی): این سطح از سرمایه اجتماعی، بر روابط فردی و شبکه های ارتباطی بین افراد و هنجارها و ارزشهای غیر رسمی حاکم بر آنها بطور کلی کشفهای متقابل چهره به چهره که در دوره واحدها و گروه ها گسترش مییابد، تاکید دارد. بر این اساس، سرمایه اجتماعی در برگیرنده، موضوعاتی از قبیل شدت و کیفیت روابط و مقالات بین افراد مانند خانواده، دوستان و همسایگان است. سرمایه اجتماعی در سطح خرد به دو بعد شناختی و ساختاری تقسیم می شود (شریفیان ثانی، ۱۳۸۰: ۱۱).
ب) سطح میانی (انجمن ها و سازمان های غیررسمی): این سطح از سرمایه اجتماعی به عنوان یک واحد مشترک جمعی در نظر گرفته شده است که باعث سازماندهی سرمایه انسانی می شود (مبارکی، ۱۳۸۳: ۳۸). این سطح در برگیرنده، سرمایه اجتماعی سازمان ها و روابط بین آنها و ارتباطات افقی و عمودی است، انجمن ها و سازمان های واسطه مانند عضویت باشگاه ها ، شرکت ها و احزاب سیاسی در این سطح جای می گیرند.
ج) سطح کلان: که به نهادهای اجتماعی در سطح کلان اشاره دارد و روابط و ساختارهای رسمی مانند قوانین، مقررات، چارچوب های حقوقی رژیم سیاسی، سطح عدم تمرکز و سطح مشارکت در فرایند شکل گیری سیاسی را شامل می شود، از این نظر سرمایه اجتماعی، فقط به مجموعه نهادهایی که جامعه پایبند می کند نیست بلکه عامل نگه داشتن آنها در کنار هم است (شریفیان ثانی، بهزاد، ۱۳۸۰: ۴۱) باید به این نکته توجه داشت که تاثیر و تأثر بین سرمایه اجتماعی سطح خرد و کلان نه تنها پیامدهای اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد، بلکه تاثیرات نیرومند متقابلی نیز دارد. نهادهای سطح کلان می توانند محیط توانمندی را برای توسعه و شکوفایی نهادهای سطح خرد فراهم نمایند، بعلاوه انجمن های محلی نیز به حفظ موسسات ملی و منطقه ای کمک کرده و ثبات آنها را تضمین می نمایند. این تقویت کنش متقابل بین سطح خرد و کلان خود نیز باعث افزایش موجودی سرمایه اجتماعی در جامعه خواهد شد. ارتباط سازنده بین سطح کلان و خرد اجتماعی از اهمیت بسیاری برخوردار است، و نبود این ارتباط منجر به درهم ریختن اعتماد می شود که از عنصر سرمایه اجتماعی بشمارمی رود (شریفیان ثانی، ۱۳۸۱: ۱۳).
همچنین لیلپاتریک سرمایه اجتماعی را در سه سطح خرد، میانی و کلان بررسی می کنند، در سطح خرد سرمایه اجتماعی اشاره به افراد موجود در شبکه دارد که بر اثر تمایل میان این افراد شناخت حاصل و هویت اعضا شکل می گیرد، در سطح میانی سرمایه اجتماعی به اجتماعات و گروه ها و سازمانها اشاره دارد و باعث تقویت و ساخت بنیه ارزشی و معاملی گروه می شود، در سطح کلان به جامعه که در برگیرنده سازمان ها و گروه های مختلف است. تمرکز داشته و موجب شکل گیری و تقویت مراودات و ارتباطات جمعی شده ارزشهای مشترک را بهبود می بخشد. همه این سطوح با هم در ارتباط بوده و موجب تقویت یا نقصان یکدیگر می شوند (الوانی، تقوی، ۱۳۸۰: ۱۵).
۲-۲-۳- ابعاد سرمایه اجتماعی:
الف) بعد شناختی (ذهنی): این بعد در برگیرنده بخش انتزاعی و کمتر قابل لمس از سرمایه اجتماعی است که به ارزشها و اعتقادات. طرز تلقی ها، رفتارها و هنجارهای اجتماعی اشاره دارد. این ارزشها شامل اعتماد، همبستگی، اتفاق نظر و بده و بستان است که در بین اعضای یک گروه و جامعه مشترک، می باشد و شرایطی بوجود می آورند که تحت آن شرایط، اجتماعات مختلف برای رسیدن به فایده ای مشترک، با هم کار کنند (شریفیان ثانی، ۱۳۸۰: ۸۳) همچنین در این بعد تعهدات، روابط اجتماعی و هویت مشترک نیز لحاظ می شود.
ب) بعد ساختاری سرمایه اجتماعی مشتمل بر اجزای زیر است:
۱- پیوندهای موجود در شبکه: شامل، وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبکه.
۲- شکل و ترکیب شبکه: شامل سلسله مراتب شبکه، میزان ارتباط پذیری و تراکم شبکه، این بعد جنبه های عینی و ملموس تر سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهد. بطوری که سرمایه اجتماعی برآیند این دو بعد می باشد که یکی ایجاد کننده (شناختی) و دیگری تسهیل کننده (ساختاری) اقدام مشترک می باشد.
۲-۳- دیدگاه های نظری مربوط به سرمایه اجتماعی:
صاحبنظران حوزه علوم مختلف برداشت های متفاوتی از این مفهوم دارند به همین علت، در بررسی ادبیات موضوع با انبوهی از تعاریف روبرو می شویم. لذا بررسی و مرور این تعاریف گوناگون احتمالا نسبت به تعیین معرف های مشترک، برای مفهوم سرمایه اجتماعی کمک خواهد نمود و از این طریق می توان یک سنجش مشترک را از این مفهوم بعمل آورد. بنابراین در ادامه به این تعاریف اشاره می گردد.
۲-۳-۱- پیر بوردیو:
وی نخستین تحلیل منظم اخیر را درباره سرمایه اجتماعی ارائه نموده است و سرمایه را بسته به عرصه ای که در آن عمل می کند به سه شکل اساسی شناسایی می کند. این اشکال سرمایه عبارتند از:
۱- سرمایه اقتصادی، که بی درنگ و مستقیما قابل تبدیل به پول است و ممکن است به شکل حقوق مالکیت درآید.
۲- سرمایه فرهنگی، که با بعضی شروط قابلیت تبدیل به سرمایه اقتصادی را دارد و ممکن است به شکل مدرک تحصیل درآید.
۳- سرمایه اجتماعی، که ساخته شده تکالیف و تعهدات اجتماعی «پیوندها و ارتباطات: است و در برخی شرایط به سرمایه اقتصادی قابل تبدیل است. و چه بسا به شکل اصالت و اشرافیت درآید (بوردیو، ۱۳۸۴: ۱۳۶).
بوردیو سرمایه اجتماعی را «حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعی می داند که از شبکه های بادوام روابط کم بیش نهادینه شده افراد بدست می آید. بعبارت ساده تر منابعی که از عضویت در یک گروه حاصل می شود». شبکه ای که هر یک از اعضای خود را از پیشتیبانی سرمایه جمعی برخودار می کند و آنان را مستحق اعتبار می سازد. این روابط ممکن است فقط در حالت عملی، در مبادلات مادی و یا نمادین وجود داشته باشند، حجم سرمایه مورد تملک یک فرد به اندازه شبکه پیوندهایی بستگی دارد که او می تواند به طرزی موثر بسیج کند و مضافاً وابسته است به حجم سرمایه (اقتصادی، فرهنگی، یا نمادین) در تصرف کسانی که وی با آنان مرتبط است. با این حال هرگز از این حجم مفروض کاملاً مستقل نیست. بعقیده بوردیو منفعت های حاصل از عضویت در یک گروه همبستگی را بوجود می آورد که حصول منفعت ها را ممکن می کند. (منظور از منافع مادی، انواع خدماتی که از روابط سودمند حاصل می شود است و منافع نمادین نظیر منفعت های حاصل از همراهی با فلان گروه نخبه آبرومند)، (بوردیو، ۱۳۸/۴: ۱۶۸-۱۴۷). بوردیو معتقد است وجود شبکه ای از پیوندها، موهبتی طبیعیتا حتی اجتماعی نیست که یکباربرای همیشه بوسیله فلان عمل نهادینه کردن ایجاد شده باشد، بطوری که همانند روابط خانوادگی، به کمک شجره نسبت شناسایی شوند، بکله این شبکه ها محصول تلاش پایان ناپذیر برای نهادینه کردن روابط پایدار و سودمندی که قادر به تامین منافع مادییا نمادین باشند، ضرورت دارند. به بیان دیگر این شبکه ها محصول راهبردهای سرمایه گذاری فردییا جمعی آگاهانه یا ناآگاهانه می باشند که به منظو باز تولید روابط اجتماعی در کوتاه مدت یا دراز مدت که مستقیماً قابلیت استفاده در روز ایجاد می شوند، یعنی روابط تصادفی – نظیر مناسبات همسایگی، و روابط در محل کار یا حتی روابط خویشاوندی، به روابط پایا و اختیاری تبدیل نمایند که دربرگیرنده تکالیف و تعهدات قابل اعتماد، باشند و این تعهدات یا بطور ذهنی احساس می شوند (احساس دوستی، احترام، حق شناسی) یا بطور نهادی (حقوق) تضمین می شوند (همان: ۱۵۰-۱۴۹) بنا به اذعان بوردیو، سرمایه ای که بر طبق اصلی که به اصل حفظ انرژی معروف است، کسب شود در یک عرصه ضرورتاً به هزینه سودها در عرصه دیگر تمام می شود، صحت حفظ انرژی اجتماعی از طریق تبدیلاتش تایید می شود، به شرط آنکه شخص در هر مورد هم کار – زمان انباشته به شکل سرمایه و هم کار – زمان لازم برای تغییر شکل دادن آن از نوعی به نوع دیگر را بحساب آورد. تبدیل سرمایه اقتصادی به اجتماعی پیشاپیش با انجام کار مشخص همراه است. یعنی مقدار زمان، توجه و دقتی به ظاهر رایگان برای هدیه دادن به شخصی صرف می کنیم، باعث دگرگونی در محتوای صرفاً پولی مبادله و تغییر خود معنای مبادله می شود این عمل از نظر اقتصادی قطعاً اتلاف وقت تلقی خواهد شد، ولی از نقطه نظر منطق مبادلات اجتماعی، سرمایه گذاری محکمی است که منافعش در دراز مدت به شکل پولی یا اشکال دیگر خودنمایی خواهد کرد (همان: ۱۵۶-۱۵۵).
بعقیده بوردیو پیوندهای بادوام و متراکم هر دو حیاتی هستند، چرا که میزان سرمایه اجتماعی هر فرد بستگی به تعداد روابط و میزان سرمایه (فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) تملک شده توسط هر رابطه دارد. او سرمایه اجتماعی را به عنوان دارایی انحصاری نخبگان می داند که برای تعیین موقعیت نسبی آنها طرح ریزی شده است. در واقع سرمایه اجتماعی در نزد بوردیو به عنوان معیاری برای حفظ برتری در نظر گرفته شده است. به همین خاطر در تئوری او مکانی برای اینکه افراد و گروه های قشر پایین و کم برخوردار نیز ممکن است سودی را در پیوندهای اجتماعی شان بیابند، وجود ندارد. بنابراین، در نگاه بوردی سرمایه اجتماعی وابسته به سرمایه اقتصادی است. و وجود و سودمندی سرمایه اجتماعی در افزایش سرمایه اقتصادی می باشد.
باید توجه داشت که نگاه بوردیوبه سرمایه اجتماعی به دو دلیل ابزاری است؛ ۱) فوایدی که فرد از مشارکت در گروه بدست می آورد، ۲) برقراری ارتباطات اجتماعی عملی عمدی است که دسترسی هر چه بیشتر به منابع و سود فردی را فراهم می آورد. به نظر او به دست آوردن سرمایه اجتماعی مستلزم سرمایه گذاری سنجیده هم در منابع اقتصادی و هم فرهنگی است، اگرچه بوردیو اصرار دارد که فواید اجتماعییا فرهنگی قابلیت تقلیل به فرایند تولید سرمایه اقتصادی دارند، مشخصه آنها شفافیت کمتر و نااطمینانی بیشتر است (پورتس، ۱۳۸۴: ۳۱۰، به نقل از مدنی) به طور کلی برخورد بوردیو با مفهوم سرمایه اجتماعی کاملا ابزار انگارانه بوده و تا حدودی به این مسئله پافشاری می کرد که مردم با قصد قبلی و آگاهانه روابطشان را براساس منافعی که قرار است در آینده به آنها برسند تنظیم می کنند. او به روابط متقابل میان سرمایه پولی، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی اشاره می کند. نگرش اصلی بوردیو این است که سرمایه ها قابل مبادله و تبدیل به یکدیگرهستند، بعبارت دیگر آنها می توانند با یکدیگر دادوستد ماهوی داشته باشند، و از سوی دیگر در واقع رشد و گسترش آنها نیز در مستلزم این دادوستدهاست. بنابراین سرمایه اجتماعی به هر معنایی قابل دسترس نیست مگر اینکه در کنارسرمایه گذاری منابع مادی قرار گیرد.
۲-۳-۲- جیمز کلمن :
کلمن از مشهورترین جامعه شناسانی است که رواج و عمومیت اصطلاح سرمایه اجتماعی مدیون اوست. ولی از سرمایه اجتماعی برای تبیین تفاوت ها در زندگی افراد بخصوص تاثیری که فقدان آن برروی ترک تحصیل دانش آموزان دارد پرداخته و اثر آن را در درون خانواده و بیرون آن مورد بررسی قرار داده است.
کلمن برخلاف بوردیو از واژگان مختلفی برای تعریف سرمایه اجتماعی کمک گرفته، و مفهوم سرمایه اجتماعی را از ابعاد مختلف بررسی کره است. کلمن برای تعریف سرمایه اجتماعی ازنقش و کارکرد آن کمک گرفته و تعریف کارکردی، نه تعریف ماهوی از سرمایه اجتماعی ارائه می دهد. کلمن معتقد است که سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف می شود، سرمایه اجتماعی شی واحد نیست بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند؛ همه آنها شامل جنبه ای از یک ساخت اجتماعی هستند و کنش های معین افرادی که در درون ساختار هستند، تسهیل می کنند. سرمایه اجتماعی مانند شکل های دیگر سرمایه مولد است و دستیابی به هدف های معینی را که در نبود آن دست یافتنی نخواهد بود امکان پذیر می سازد (کلمن، ۱۳۷۷: ۴۶۲).
سرمایه اجتماعی مانند سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی کاملا قابل معاوضه یا جانشینی نیست بلکه ممکن است مختص فعالیت های معین باشد. نوع معینی از سرمایه اجتماعی که در تسهیل کنش های معینی سودمند است شاید برای کنش های دیگر بی فایده و یا حتی زیانبخش باشد. تعاریف بوردیو و کلمن تا حدودی شبیه به هم هستند، هم بوردیو و هم کلمن قائل به مشارکت و عضویت فرد در گروه بودند و ماحصل آن را به عنوان سرمایه تلقی می نمودند. بوردیو برای این مفهوم از واژه «چسبندگی» و کلمن از واژه «ساختار اجتماعی» کمک گرفته اند (الوانی و تقوی، ۱۳۸۲: ۵).
برخلاف بردیو که سرمایه اقتصادی را به عنوان هدف غایی در نظر می گرفت کلمن سرمایه انسانی را به عنوان هدف نهایی مطرح و سیرمایه اجتماعی را به عنوان ابزاری برای حصول به سرمایه انسانی بکار می برد. بعبارت دیگر کلمن با بهره گرفتن از مفهوم سرمایه اجتماعی سعی در شناخت نقش هنجارها و ارزشها در داخل خانواده یا شبکه های اجتماعی داشت، تا از این طریق بتواند تقویت سرمایه انسانی را پیش بینی کند.
شکل های سرمایه اجتماعی از نظرکلمن:
۱- تعهدات و انتظارات: اگر «الف» کاری را برای «ب» انجام دهد با اعتماد به اینکه «ب» در آینده آن را جبران می کند این امر انتظاری را در «الف» و تعهدی را برای «ب» بوجود می آورد. این تعهد را می توان مانند برگه ای اعتباری تصور کرد که در دست «الف» است. و باید با عملکردهایی از جانب «ب» باز خرید شود. اگر «الف» تعداد زیادی از این برگه های اعتباری از تعدادای افراد که با آنها رابطه دارد در دست داشته باشد، در آن صورت این برگه های اعتباری کاملا مشابه سرمایه مالی عمل خواهند کرد. این برگه های اعتباری مجموعه اعتباری بزرگی را تشکیل می دهد که «الف» می تواند در صورت لزوم از آن استفاده کند، مگر اینکه اعتماد کردن غیر عاقلانه باشد (کلمن، ۱۳۷۷: ۴۶۷) .
دو عامل برای این شکل از سرمایه اجتماعی حیاتی است، یکی میزان در خور اعتماد بودن محیط اجتماعی، بدان معنا که تعهدات بازپرداخت خواهند شد، و دیگری، میزان واقعی تعهداتی که بر عهده گرفته شده است، یعنی دین مورد انکار کسی قرار نخواهد گرفت، ساختارهای اجتماعی از هر دو بعد با یکدیگر فرق دارند. کنشگران در درون ساختار اجتماعی معین در بعد دوم با هم فرق می کنند (همان: ۴۶۸).
۲- ظرفیت بالقوه اطلاعات: شکل مهمی از سرمایه اجتماعی، توان دستیابی به اطلاعات است که با روابط اجتماعی پیوند ذاتی و لازم و ملزوم دارد. اهمیت اطلاعات از این نظر است که مبنایی برای علم فراهم می آورد. اما اخذ اطلاعات هزینه بر است. در یک مقیاس حداقلی، دستیابی به اطلاعات مستلزم دقت می باشد که بسیار کمیاب است. وسیله ای که از طریق آن بتوان به اطلاعات دست یافت استفاده از روابط اجتماعی است که برای مقاصد دیگری برقرار و حفظ شده اند. این شکل از سرمایه اجتماعی اطلاعاتی را فراهم می آورد که باعث تسهیل کنش می شود. در این حالت ارزش روابط بین افراد نه از آن حیث است که «برگه اعتباری» در قالب دینی که بواسطه عملکرد دیگری ایجاد می شود در دسترس قرار می دهد یا از آن حیث که می توان به طرف مقابل اعتماد کرد. بلکه روابط بین افراد صرفاً بعلت اطلاعاتی که فراهم می سازد ارزشمند می باشد (کلمن، ۱۳۸۴: ۶۲۰)
۳- هنجارها و ضمانت های اجرائی موثر: هنگامی که هنجارهای موثری وجود دارد این هنجارها شکل نیرومند، اما گاه شکننده سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند. بویژه هنجار دستوری که شکل مهم سرمایه اجتماعی را در درون جمع تشکیل می دهد. این هنجار است که فرد باید منافع شخصی را رها کند و به سود جمع عمل نماید. هنجارهایی از این دست (مانع جرم و جنایت، هنجار برای پیشرفت) که با حمایت اجتماعی، پایگاه، احترام و پاداش های دیگر تقویت می شود، سرمایه اجتماعی است که ملت های جدید را می سازد و با وادار کردن اعضای خانواده به از خود گذشتگی, خانواده ها راتقویت می کنند و توسعه جنبش های اجتماعی نو پیدا را از گروه کوچکی افراد سر سپرده، درونگر متقابلا پاداش دهنده تسهیل می کند وبه طور کلی افراد را وادار می کند برای منافع عمومی فعالیت کند. دربعضی از این موارد هنجارها درونی می شوند، و در مواردی دیگر از طریق پاداش های خارجی برای کنش های عادی از منافع شخصی و تایید نکردن کشنهای خود خواهانه تا اندازه زیادی تقویت می شوند. این هنجارها هر گونه که حمایت شوند در حل مشکلات منفعت عمومی که در جهت به هم پیوسته وجود دارد مهم است. این نوع سرمایه اجتماعی هم می تواند کنش معینی را تسهیل کند و هم کنش های دیگر را محدود نماید (کلمن، ۱۳۷۷: ۷۴-۴۷۳)
۴- روابط اقتدار: اگر کنشگر “الف” حقوق کنترل معینی را به کنشگر دیگری به “ب” انتقال داده باشد در آن صورت “ب” سرمایه اجتماعی را بصورت آن حقوق کنترل در اختیار دارد. اگر عده ای کنشگر حقوق کنترل مشابهی را به “ب” انتقال داده باشند آنگاه “ب” مقدار زیادی سرمایه اجتماعی را در اختیار دارد که می تواند به فعالیت های معینی متمرکز کند، بدیهی است این امر قدرت زیادی به “ب” می دهد. در واقع به نظر می رسد این دقیقا تمایل به ایجاد سرمایه اجتماعی لازم برای حل مسائل مشترک است که افراد را در شرایط معینی وادار می کند به رهبری فرهمند اقتدار واگذار کند (همان: ۴۷۶).
۵- سازمان اجتماعی انطباق پذیر: سازمان های داوطلبانه برای پیشبرد مقاصد کسانی که آنها را بنیاد می نهند بوجود می آید. مثلا در یک نمونه تاریخی می توان به اعضای اتحادیه محفل های مطالعاتی دانشجویان اشاره کرد که در این مورد سازمانی که برای هدفی خاص بنیاد نهاد شده بود قابل انطباق برای مقاصد دیگربود. و سرمایه اجتماعی مهمی رابرای افرادی که منابع سازمانی را در دسترس دارند تشکیل می دهد و سازمان هایی که برای مجموعه ای از هدف ها بوجود آمده است به هدف های دیگر نیز می تواند کمک کند. بنابراین سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهد که برای استفاده در دسترس است. شاید این شکل در زیر مجموعه شکل های دیگر قبلی بیاید اما پدیده قابل انطباق بودن سازمان اجتماعی به عنوان سرمایه اجتماعی موجود برای مقاصد جدید چنان پدیده فراگیری است که باید توجه شود (همان: ۸-۴۷۷).

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:45:00 ب.ظ ]