ج _ عوامل ارثی: فرزند پارهای از خصایص والدین را به ارث میبرد و مسلماً این استعداد را خواهد داشت که روزی مانند والدین خود به اختلالات رفتاری مبتلا شود. اما مسلم است که هر رفتار بزهکارانه را به ارث نمیبریم و آنجه به ارث برده می شود، ساختمان بدنی، مزاج و گرایش به اجرای عمل در راهی خاص و آمادگی شخصی برای رفتار بزهکارانه است. این آمادگی سرشتی بر اثر برخورد با عوامل محیطی نامناسب ظاهر میگردد و در این مرحله است که آثار متقابل مکمل عواملی مانند نیروهای بیولوژیکی و اجتماعی در ناسازگاری مشخص میگردند(میلانیفر، ۱۳۷۰).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
د _ عوامل محیطی و اجتماعی: تغییرات سریع و بزرگ اجتماعی مانند بیکاری، جنگ، از هم پاشیدگی کانون خانواده، فقر و گرسنگی، اعتیاد و تماس دائمی با معیارهای اخلاقی و فرهنگی مغایربا معیارهای خانوادگی احتمالاً به ناسازگاری کودک میانجامد. علاوه بر محیط خانو اده، مدر سه و اجتماع، باید از نقش وسایل ارتباط جمعی( سینما، تلویزیون، رادیو، ویدئو، مطبوعات وتئاتر) نیز یادکرد(میلانی فر، ۱۳۷۰)
گلاوین و آنسلی[۷۳] (۱۹۷۱) ، در یک تحقیق، تواناییهای مدرسهای ۱۳۰ پسر که اختلالات رفتاری آنان را توسط یک چک لیست رفتاری مشخص کرده بودند با ۹۰ پسر عادی همسال و با بهره هوشی برابر، مقایسه نمودند. در میان پسران دارای مشکلات رفتاری، ۸۱ درصد، ازنظر خواندن، پایینتر از معمول بودند و ۷۲ درصد نیز در ریاضیات مشکل داشتند. به عبارت دیگر پسران دارای مشکلات سازگاری از نظر عملکرد تحصیلی نیز دارای مشکلاتی میباشند. در همین راستا، فلدهاسن و دیگران[۷۴] (۱۹۹۶)، از تحقیقات خود به این نتیجه دست یافتند که؛ افرادی که توسط معلمان به عنوان دانش آموزان ناسازگار معرفی میشوند، هنگامی که به کلاس بالاتر میرسند، از نظر خواندن و ریاضیات بسیار عقب افتادهاند.
نتایج مشابهی از نظر افت تحصیلی در گروهی از دانش آموزان، توسط وری [۷۵](۱۹۶۸) و نیز گرابارد (۱۹۶۴) گزارش شده است. این دو نشان دادند، نوجوانانی که به دلیل مشکلات رفتاری سازشی به مراکز روانی یا مشاوره وراهنمایی کودکان و نوجوانان مراجعه می کنند از نظر تحصیلی بسیار عقبتر از همسالان خود میباشند. این دسته از کودکان در به تأخیر انداختن لذتجویی یا تلافی و جبران و نیز کنترل رفتارهای ناگهانی که بیشک نقش اساسی در ایجاد مشکلات سازشی آنان در مدر سه ایفا می کنند، ناتوانند( نراقی و نادری، ۱۳۷۳).
ساموئل کرک، در تحقیقی، دانش آموزان ناسازگار را با دانش آموزان معمولی، مورد مقایسه قرار داد و نتیجه گرفت که دانش آموزان ناسازگار دارای ویژگیهای زیر میباشند:
بطور قابل ملاحظهای کمتر از دانش آموزان معمولی در تحصیل پیشرفت می کنند.
میزان آگاهی والدینشان نسبت به مسائل تربیت و نحوه ارتباط و همکاری آنها با دانش آموزان و مدرسه متفاوت از دانش آموزان عادی است(فتحالدین، نوابینژاد).
رفتار سازگارانه، به مثابه حد یا میزانی تعریف می شود که فرد بدان وسیله با معیارهای استقلال شخصی و مسئولیت اجتماعی که از سن و گروه فرهنگی او انتظار میرود، مواجه می شود. در دوران کودکی و نوجوانی، مهارت های مورد نیاز برای سازگاری، بیشتر مستلزم فرایندهای یادگیری است. در اینجا نباید صرفاً بر روی مهارت های اصلی تحصیلی و موارد استفاده آنها تمرکز نمود، بلکه باید به مهارت های ضروری برای مقابله و ایجاد ارتباط با محیط، شامل مفاهیم زمان و پول، رفتارهای خود گردانی[۷۶]، حساسیت اجتماعی و مهارت های ارتباطی نیز تأکید نمود. در دوران بلوغ و بزرگسالی عملکرد شغلی و مسئولیتهای اجتماعی در درجه اول اهمیت قرار میگیرد. این عملکردها و مسئولیتها بر حسب میزان توانایی فرد، در حفظ استقلال خود در جامعه و اشتغال سودمند و نیز توانایی او در مواجهه وهمنوایی با مجموعه معیارهای اجتماعی تعیین میگردد. سازگاری اجتماعی انعکاسی از تعامل فرد با دیگران، رضایت از نقشهای فرد و نحوه عملکرد در نقشهاست، که به احتمال زیاد تحت تأثیر فرهنگ و انتظارات خانواده قرار میگیرد. سازش اجتماعی یعنی سازش با مجموعه پیچیده روابط بین فردی، توانایی زیستن و هماهنگ نمودن فرد بر اساس الزامات اجتماعی و خواسته های فر هنگی( افشار نیاکان، ۱۳۸۱).
سازگاری اجتماعی، سازگاری شخص با محیط اجتماعی خود میباشد، که این سازگاری ممکن است با تغییر دادن خود و یا محیط بدست آید( پورافکاری، ۱۳۷۳).
فرانسیس[۷۷] و برون[۷۸] (۱۹۷۵ ، به نقد از یزدخواستی، ۱۳۸۵) سازگاری اجتماعی را به عنوان جریانی تعریف کرده اند که به وسیله آن روابط میان افراد، گروهها و عناصر فرهنگی در وضع رضایتبخش بر قرار باشد، به عبارت دیگر روابط میان افراد و گروهها طوری برقرار شده باشد که رضایت آنها را فراهم سازد.
سازگاری اجتماعی به وضعیتی گفته می شود که افراد و گروهها رفتارخود را به تدریج و از روی عمد و یا غیرعمد تعدیل می کنند تا با فرهنگ موجود سازگاری نمایند مانند رعایت عادات، عرف و تقلید. به عبارت دیگر سازگاری اجتماعی واکنشهایی است که شخص برای رعایت محیط اجتماعی از خود نشان میدهد و آنها را اساس رفتار خود قرار میدهد. در واقع سازگاری اجتماعی مکانیزمی است که براساس آن فرد توانایی تعلق به گروهی پیدا می کند(آکسفورد [۷۹]، به نقل از یزدخواستی، ۱۳۸۵).
در جامعه شناسی سه معنای متفاوت از سازگاری اجتماعی استنباط می شود:
۱- سازگاری اجتماعی فرایندی است که بر پایه آن روابط اجتماعی هماهنگ می شود.
۲- سازگاری اجتماعی فرایند انطباق گروه و یا فرد را با محیط، میسر میسازد.
۳- سازگاری اجتماعی دارای دو بعد دستوری است و اطاعت از ارزشها و هنجارهای رفتاری مسلط را به دنبال دارد( ساروخانی، ۱۳۷۰).
گاه واژه اجتماعی شدن [۸۰]، جامعهپذیری [۸۱]، رفتارهای جامعه پسند [۸۲] مترادف با سازگاری اجتماعی میآید.
اجتماعی شدن فرایندی است که فرد از طریق آن قالبها، ارزشها و رفتارهای مورد نظر فرهنگ و جامعه خود را میآموزد( ماسن و همکاران، ترجمه یاسائی، ۱۳۷۳).
رفتار جامعهپسند اصطلاحی است که روانشناسان به اعمال اخلاقی که از لحاظ فرهنگی تجویز می شود مانند مشارکت با دیگران ، کمک به دیگران، همکاری با دیگران و ابراز همدردی، اطلاق می کنند(ماسن و همکاران، ترجمه یاسائی، ۱۳۷۳).
الیور و گرشام ( ۱۹۹۳) نیز سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارت های اجتماعی میدانند و ضمن تعریف مهارت های اجتماعی به عنوان رفتارهای انطباقی یاد گرفته شدهای که فرد را قادر میسازد تا با افراد دیگر رابطهای متقابل داشته باشد و از خود پاسخهای مثبت بروز دهد و همچنین از رفتارهای نامناسب اجتناب نماید. این رفتارها را به پنج رفتار جزئیتر تقسیم بندی می کنند که هر یک از آنها می تواند باعث تسهیل روابط بین فردی شود. این تقسیم بندی به این صورت میباشد:
۱- همکاری: که شامل رفتارهایی مانند کمک کردن به دیگران و شرکت در فعالیتهای مختلف و تنوع میباشد.
۲- گفتارمناسب: که رفتارهایی نظیر تقاضا کردن و پاسخ دادن را بر میگیرد.
۳-مسئولیت پذیری: که شامل قبول مسئولیت در امور اجتماعی، رهبری گروه و حفظ اموال شخصی است.
۴- همدلی :شامل رفتارهایی مانند محبت و همدردی می شود.
۵- خویشتنداری: رفتارهایی مانند صبر کردن و عمل کردن را در برمیگیرد.
بنابراین مهارت های اجتماعی مجموعه ای از رفتارهای بالقوه است که فرد می تواند به منظور تأثیر گذاشتن بر رفتار دیگران در موقعیتهای خاص مورد استفاده قرار دهد(سیپانی[۸۳] و اسپونر [۸۴]۱۹۹۴ ، به نقل از یزدخواستی، ۱۳۸۵).
در کل اگر بخواهیم به یک تعریف جامع از سازگاری اجتماعی برسیم، ترکیبی از این تعاریف می تواند مفید واقع شود. پس میتوان سازگاری اجتماعی را چنین تعریف کرد: سازگاری اجتماعی فرایندی است که در آن فرد با توجه به میزان رشد اجتماعی خود ونیز قدرت تطابق و سازگاری، با دیگران ارتباط بر قرار کرده تا بتواند از این طریق نیازهای خود را ارضا کند و در این فراینده باید از مهارت های اجتماعی نظیر همکاری، معاشرت، مسئولیت پذیری و …برخوردار باشد تا بتواند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کند(واتیز من[۸۵] و همکاران، ترجمه نظری، ۱۳۷۳).
همان طور که قبلاً ذکر شد، سازگاری، یک فرایند پویای روانشناختی است که از مراحل به هم پیوسته گوناگونی تشکیل شده است وافراد برای ایجاد سازگاری، مراحلی را باید پشت سر بگذارند. آغاز فرایند سازگاری از نیاز شروع شده و با ارضای آن تمام می شود. به عنوان مثال، درصورتیکه یک نوجوان ،احساس طرد شدن کند، به احساس تعلق نیازپیدا می کند، که ازطریق پذیرفته شدن توسط والدین، معلمان یاگروه همسالان میسر میشود(بیلر، ۱۳۷۱) . بنابراین میتوان مراحل سازگاری را، خروج از حالت تعادل و تعادل مجدد دانست (دیدگاه پیاژه) فرایند سازگاری به ترتیب مراحل زیر را طی می کند؛
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
برانگیختگی واحساس نیاز(جسمی ،روانی، اجتماعی، اخلاقی ، ومعنوی)
انتخاب هدف یا حرکت به سوی هدف، برای ارضای نیاز .
برخورد به مانع ، سد یا مشکل.
شکست درروش نخستین وانتخاب روش های جدیدتر .
کارآمد شدن یکی از روش های حل مشکل .
رسیدن به هدف .
انگیزه اجتناب از برخورد بامانع، مشکل و یا سد و فرار از ادامه راه برای رسیدن به هدف و وقوع ناسازگاری(اسلامی نسب، ۱۳۷۳) .
به طور خلاصه ، فرایند سازگاری به وسیله یک نیاز یاکمبود برانگیخته می شود وتنش نامطلوبی ایجاد می کند. برای کاهش تنش، فرد باید به طریقی واکنش نشان دهد وعمل او معمولاً کوششی برای غلبه بر شی ء یا موقعیت تهدید کننده است. فرد، بعد روش های اکتشافی چندی که برای کاهش تنش انجام می دهد، دیر یا زود ناچار است، دست به انتخاب بزند. درموقعیت ایده آل، انتخاب شده ناکافی است واحساس آرامش کامل حاصل نمی شود. البته میزان رضایت به دست آمده به این بستگی دارد که آیا فرد به هدف اصلی خود رسیده است، یا هدفی را پذیرفته که کمتر ارضاء کننده است اما هدفی است جانشین، ولی همیشه این احتمال وجود دارد که مانع از سر راه برداشته نشود ومشکل باقی بماند ویا این که میل اجتناب از برخورد بامانع واحساس ناکافی آنچنان قوی باشد که فرد از تعقیب هدف اصلی خود منصرف شود(بیلر۱۳۷۱). در شکل زیر مراحل فرایند سازگاری ترسیم شده است :
شکل ۲-۱
(۶)
(۵) (۲) (۴)
(۳) (۱)
این شکل نشان می دهد: شخصی برانگیخته شده وبه سوی هدفی پیش می رود(۱). ولی مانع ومشکلی (۲) اورا از رسیدن به هدف وارضاء نیاز، باز می دارد. او واکنش های تازه رابرای رفع مانع و نیل به هدف می آزماید(۳) تا اینکه یکی از این واکنش ها(۴) او را برمانع فائق ساخته وبه هدف می رساند(۵) گاهی اوقات انگیزه اجتناب ازمانع یامشکل، قوی تر از انگیزه رسیدن به هدف بوده و سازگاری حاصل نمی شود(۶) (والی پور،۱۳۶۰) .
۶-۳-۲٫ سازگاری اجتماعی دانش آموزان در مدرسه
مجموعه واکنشهایی که توسط آن، یک دانش آموز ساختار و رفتار خود را برای پاسخی موزون به شرایط جدید (مدر سه) و به فعالیتهایی که آن محیط، از دانش آموزان خواهد خواست، تغییر دهد، سازگاری اجتماعی دانش آموز نامیده می شود. بنابراین هر عامل یا عواملی که این پاسخگویی را در این محیط دچار مشکل کند، زمینهای برای ناسازگاری او در این محیط فراهم خواهد ساخت. به این ترتیب ضوابط سازگاری مدرسهای دانش آموز باید در این محیط و فعالیتهای مطرح در آن جستجو گردد. دانش آموزی که بتواند به این ضوابط(اجرای برنامهای مشخص، قبول قواعد انضباطی خاص، رعایت قاعدهبندی مطرح در روابط انسانی درون مدرسهای و…) پاسخ مثبت دهد« طبیعی» و سازگار قلمداد خواهد شد(یمینی دوزی سرخابی، ۱۳۷۱).
در زمینه سازگاری اجتماعی دانش آموزان در مدرسه، صاحبنظران معتقدند که دانش آموزان دچار مشکلات رفتاری، بایستی یک و یا تمامی صفات زیر را شدیداً و به مدت طولانی داشته باشند:
۱٫ ناتوانی در ایجاد و یا حفظ روابط رضایتبخش بین شخص با همکلاسیها و معلمان.
۲٫ ناتوانی در یادگیری که در اثر عوامل حسی و یا جسمی ایجاد نشده باشد.
۳٫ انواع رفتارها و احساسات نامناسب در شرایط معمولی.
۴٫ حالت مشخص غمگینی و افسردگی( فتحالدین، نوابی نژاد).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
یمینی دوزی سرخابی، ناسازگاری دانش آموز در مدرسه را درموارد زیر مشاهده کرده است:
ناتوانی دانش آموز در موفقیت تحصیلی در زمان قانونی.
ناتوانی دانش آموز در موفقیت در یک یا همه فعالیتهای یادگیری اولیه شامل خواندن، نوشتن و حساب کردن.
ناتوانی دانش آموز در پذیرش هنجارهای سازمانی مدرسه.
ناتوانی دانش آموز در پاسخگوی به انتظارت ارتباط یافته مدرسه – خانواده، (یمنی دوزی، ۱۳۷۱).
۴-۲٫ ورزش [۸۶]
یکی از فراگیر ترین نهادهای موجود در جوامع کنونی«نهاد ورزش» است که در تمام سطوح جامعه، از نهادهای اجتماعی گرفته وتا تک تک افراد جامعه نفوذ کرده است. فواید ورزش برای قلب و عروق و داشتن حافظهای قوی برکسی پوشیده نیست. بطور مثال ورزش جریان خون را در کل بدن افزایش میدهد و بالطبع جریان خون در مغز نیز افزایش مییابد. به نظر میرسد افزایش جریان خون در مغز فرایند از دست رفتن بافت سلولی مغز را که در حدود ۴۰ سالگی شروع میشود کند میکند. (تهیه و ترجمه :گروه سلامت سیمرغ ـ دکتر حانیه ترکمان)
فراگیری ورزش در جوامع مدرن، برحسب ویژگی هایی چون سطح پوشش خبری ، هزینه های مالی، تعداد ورزشکار وتماشاچی، فیلم ها وکتابهای ورزشی ، تعداد ساعاتی که صرف ورزش می شود، میزان فروش وسایل ورزشی و مدت زمانی که علاقمندان به ورزش، به گفتگو درباره آن می پردازند، سنجیده می شود . به طور خلاصه، نهاد ورزش با بسیاری از جنبه های رفتار اجتماعی انسان و نهادهای اجتماعی جامعه، درارتباط می باشد. از این رو بهتر است، ورزش از دیدگاه اجتماعی مورد مطالعه وبررسی قرارگیرد. (اشنایدر[۸۷]۱۹۸۹) با این حال اگر از مردم خواسته شود که چند ورزش رانام ببرند، اغلب به ورزش هایی چون فوتبال، بستکبال، بیس بال، گلف، ژیمناستیک و … اشاره خواهند کرد و فعالیتهایی مانند گردش ، ماهیگیری و حتی پیاده روی را ورزش محسوب نخواهند کرد. درحالیکه ورزش دامنه وسیعی از فعالیتها راشامل می شود، حتی آنهایی که اخیراً به آنهااشاره شد. ارائه تعریفی واضح از ورزش، می تواند به فهم آن کمک کند. ورزش از نظر لفظی و لغوی، اسم مصدر فعل «ورزیدن» است که به معنی کارکردن، کوشیدن، انجام دادن، و ریاضت کشیدن می باشد(دهخدا ۱۳۳۹) . دررابطه با تعاریف مفهومی ورزش، تعاریف متعددی ارائه شده است از جمله: ورزش عبارت است از مجموعه فعالیتها وحرکاتی که طبق ضوابط ومقررات خاصی انجام شود و بیشتر حالت قهرمانی واختصاصی داشته باشد(یزدان پناه، ۱۳۷۱). اشنایدر واشپریتزر(۱۹۸۹)، ورزش را به عنوان فعالیتی تعریف کرده اند که دارای ملاکهای زیر باشد: