۴٫۲٫۴ وفاداری و اقتباس………………………………………………………………………………………………….۶۳
۴٫۳ نگاهی اجمالی به مهم‌ترین آثار اقتباسی سینمای ایران و جهان…………………………………………………….۶۶
۴٫۴ بررسی تطبیقی داستان پادشاه و کنیزک…………………………………………………………………………………….۸۶
۴٫۴٫۱ معرفی اجمالی فیلمنامه ………………………………………………………………………………………….۸۶
۴٫۴٫۲ معرفی اجمالی داستان ……………………………………………………………………………………………۸۶
۴٫۴٫۳ خلاصه داستان و فیلمنامه ………………………………………………………………………………………۸۷
۴٫۴٫۴ بررسی شخصیت‌های داستان و فیلمنامه …………………………………………………………………..۹۰
۴٫۴٫۵ بررسی زمان و مکان در داستان و فیلمنامه…………………………………………………………………۹۶
۴٫۴٫۶ بررسی پیرنگ در داستان و فیلمنامه………………………………………………………………………….۹۸
۴٫۴٫۷ بررسی زاویه دید در داستان و فیلمنامه……………………………………………………………………۱۰۵
۴٫۴٫۸ جمع بندی شباهت‌ها و تفاوت‌های داستان و فیلمنامه……………………………………………….۱۰۶
فصل پنجم: نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………۱۰۹
منابع و مآخذ…………………………………………………………………………………………………………………………..۱۱۴

 

فصل اول کلیات

 

۱٫۱ طرح مسئله

در طول تاریخ هنرمندان بسیاری بوده‌اند که برای خلق یک اثر هنری، از داستان‌ها و الگوهای مطرح شده‌ی قبلی بهره برده‌اند و برای این امر به ادبیات داستانی خود رجوع کرده‌اند.
این شیوه خلق اثر منحصرا برای تولید فیلمنامه نبوده و در رشته‌های هنری دیگر مثل نقاشی، موسیقی، شعر و داستان‌نویسی نیز از این الگو استفاده شده است. الگوها می‌تواند موضوعات متفاوتی و متنوعی را در بر بگیرد از جمله موضوعات مذهبی، دینی، تاریخی و افسانه‌ای. به طور مثال اکثر آثار تولید شده با موضوع عاشورا، وام‌گرفته از واقعه عاشوراست که در قالب‌های مختلف شعر، نقاشی، موسیقی و انواع داستان ظهور پیدا کرده است.
در حوزه فیلم نیز این الگوبرداری به صورت گسترده وجود دارد و به سه روشِ «انتقال، تفسیر و قیاس» اجرا می‌شود. (واگنر، ۱۳۷۳ : ۱۱۶) در این میان نویسندگان فیلم‌هایی با مضامین دینی می‌توانند با شناخت روش‌های اقتباس و گزینش بهترین روش، سطح کیفی و اثرگذاری آثار خود را ارتقاء دهند.
با توجه به مباحث ذکر شده، شناخت روش‌های اقتباس و چگونگی بکارگیری آن در روند تولید فیلم‌نامه، از جمله فیلم‌نامه‌های دینی ضروری به نظر می‌رسد.
لذا این پژوهش با محور قراردادن فیلم‌نامه «چهل سالگی»(نوشته مصطفی رستگاری) و تطبیق آن با داستان «پادشاه و کنیزک» (از کتاب مثنوی معنوی) ، برآن‌است تا روش اقتباسی آن را مورد بررسی قرار دهد؛ و در نهایت از بین اسلوب‌های سه‌گانه اقتباس، یکی را به عنوان بهترین روش برای اقتباس از داستانی دینی به فیلم‌نامه معرفی کند. به امید آنکه این نتایج این پژوهش گامی برای تولید بیشتر و بهتر در حوزه فیلم‌نامه‌های دینی باشد.
برای رسیدن به این هدف آشنایی با دو نظریه در زمینه اقتباس و داستان دینی حائز اهمیت است:

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

 

در زمینه اقتباس دو نظریه جفری واگنر (۱۳۷۳ : ۱۱۶) و جولی ساندرز (۱۳۹۱ : ۱۴-۲۴) تشابهات بسیاری دارد. طبق این دو نظریه اقتباس سه روش اساسی به نام‌های انتقال، تفسیر و قیاس دارد.

اول انتقال است که آن را می‌توان به اقتباس عین به عین یا لفظ به لفظ نیز نامگذاری کرد. در این روش داستان، با کمترین مداخله و تغییر به اثر نمایشی تبدیل می‌شود.
روش دوم تفسیر است که روشی است بینابین که اساس داستان را گرفته و تغییراتی بر اساس مبانی زیبایی شناختی در آن انجام داده و به اثر نمایشی تبدیل می‌کند.
روش سوم قیاس است که ایده اولیه را از داستان گرفته و تغییراتی بنیادی در آن صورت می‌دهد و اثری جدید خلق می‌کند.

 

 

در زمینه هنر دینی نظریات متفاوت و متعددی مطرح است. «هنر دینی هنری است که در واقع یک عالم جامع میان عالم حس و عالم ماوراءِ حس در خودش دارد، و هنری که صرفا به عالم طبیعت بدون تذکر به ماوراء طبیعت رجوع کند، در واقع هنر غیر دینی است و یک هنر طبیعی و این جهانی به شمار می‌رود.» (مددپور، ۱۳۸۷: ۸۶-۸۷)

طبق این نظریه می‌توان گفت داستان‌هایی که اثری از عالم ماوراء در خود دارند داستان دینی به شمار می‌روند. مانند داستان‌هایی که مباحثی از قبیل بهشت، جهنم، خداوند، قیامت، غیب، شیطان، فرشتگان و امثالهم را در خود بازگو می‌کنند.
ژان لوئی میشون نیز نظرش مشابه با دکتر مددپور است. ایشان در مقاله ی هنر طریق ذکر در بیان معنی و حوزه هنر دینی می‌نویسد:
«هنگامی که ما از هنر سخن می‌گوییم، مرادمان از آن، مجموعه‌ی قواعد و وسائلی است که متوجه یک غایت معین است و هنگامی که هنر را با صفت دینی توصیف می‌کنیم، مرادمان به کار بردن رابطه‌ی میان دنیا و آخرت یا به زبان صوفیان، عالم شهادت و عالم غیب است. هنر با ایجاد پلی میان این دو عالم به پُر کردن شکافی که انسان را از اصل الهی خود جدا می‌کند یاری می‌دهد.» (فیروزان، ۱۳۸۰: ۵۹-۶۲)

 

۱٫۲ ضرورت و اهمیت تحقیق

اقتباس از آثار ادبی برای تولید فیلم یکی از مباحثی است که در سینمای جهان به جدّ مورد توجه است. در واقع اقتباس یکی از راه‌های رسیدن به فیلم‌نامه‌ی خوب و تولید آثار نمایشی زیبا در دنیای تصویر است. سینمای دینی یا به عبارتی سینمای معناگرا نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای رسیدن به آثار نمایشی ژرف و گران‌مایه ناچار است به دنیای اقتباس هم سری بزند.
البته این به معنای عدم استفاده سینمای معناگرا از مقوله اقتباس نیست. بلکه گرایش اقتباسی برای تولید فیلم و فیلم‌نامه در سینمای دینی، بیشتر به سمت اقتباس‌های تاریخی یا بهره‌گرفتن از آیات و روایات بوده است و کمتر توجهی به ادبیات داستانی در این سیر تولیدی شده است. در صورتی که در نقطه مقابل، بنگاه‌های بزرگ سینمایی جهان مثل هالیوود، بیشترین توجه را به داستان و ادبیات داستانی در زمینه اقتباس داشته‌اند.
این مسئله تا جایی پیش می‌رود که با یک نگاه کلی به آثار تولیدی فاخر که توانسته‌اند جایزه اسکار را از آنِ خود کنند، می‌بینیم که بیش از ۸۵ درصد از آن‌ ها آثار اقتباسی هستند. اقتباس از داستان‌ها و رمان‌هایی که یک بار با مخاطبِ خود ارتباط برقرار کرده و بازخورد داستانی خود را از مخاطب گرفته‌اند.
آنچه پرداختن به این پژوهش را ضروری می کند، ترغیب بیشتر تولید کنندگان آثار نمایشی به ادبیات داستانی و به معنای اخص داستان‌های دینی است.
این مسئله از آن جهت مورد توجه است که وقتی داستانی خلق و نگارش می‌شود، فضای داستانی، موقعیت، شخصیت‌ها، زاویه دید و بقیه عناصر نمایشی در حد داستانی خلق و مورد پرداخت قرار می‌گیرند.
از آن مهم‌تر اینکه با خلق چنین داستانی مخاطبان و منتقدین ادبی، در مورد داستان از زوایای مختلف اظهار نظر کرده و موقعیت را برای تولید نسخه بعدی از این اثر آماده می‌کنند.
فیلم‌نامه‌نویس و گروه فیلم‌سازی وقتی به سراغ چنین اثر داستانی می‌روند، می‌توانند با تجاربی که خلق داستان پیش روی آنها قرار داده، نواقص داستان را برطرف کرده و به جنبه‌های مثبت آن توجه بیشتری داشته باشند.
طبیعی است که با چنین روندی، تبدیل داستان به فیلم‌نامه می‌تواند نویدبخش تولید اثری کامل و کم‌نقص باشد.
امیدواریم با مسائلی که در این رساله مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد بتوانیم در سینمای کشورمان شاهد تولید آثاری فاخر با جذابیت بصری زیاد باشیم و به نوعی در سینمای معناگرا تحرّکی نو ایجاد کنیم.

 

۱٫۳ اهداف تحقیق

هدف اصلی:
هدف اصلی در این رساله شناخت بهترین روشِ اقتباس از داستان‌های دینی برای تبدیل به فیلم‌نامه است.
اهداف فرعی:

 

 

شناخت روش‌های اقتباس از داستان برای تبدیل به فیلم‌نامه.

شناخت روش اقتباسی فیلم‌نامه «چهل سالگی» از داستان «پادشاه و کنیزک».

۱٫۴ سوال‌های اصلی و فرعی

سوال اصلی:
بهترین روشِ اقتباس از داستان‌ دینی برای تبدیل به فیلمنامه کدام است؟
سوالات فرعی:

 

 

روش‌های اقتباس از داستان برای تبدیل به فیلم‌نامه کدام است؟

اقتباس فیلمنامه چهل سالگی از داستان پادشاه و کنیزک به روش تفسیر بوده است؟

اقتباس فیلمنامه چهل سالگی از داستان پادشاه و کنیزک به روش انتقال بوده است؟

اقتباس فیلمنامه چهل سالگی از داستان پادشاه و کنیزک به روش قیاس بوده است؟

۱٫۵ فرضیه‌ی تحقیق

روش قیاس از بین روش‌های سه‌گانه در اقتباس، بهترین روش برای تبدیل داستان‌های دینی به فیلم‌نامه است.

 

۱٫۶ تعریف مفاهیم تحقیق

اقتباس، ادبیات داستانی، داستان دینی، فیلمنامه
اقتباس[۱]:
«اقتباس در ذات خود تبدیل و برگردان دست‌مایه از یک رسانه به رسانه‌ای دیگر است.» (سیگنر،۱۳۸۰ :۱۵)
«اقتباس برای فیلمنامه عبارت است از انتخاب موضوع یا موضوعاتی برای فیلم از منابع گوناگون ادبی و بیان آنها از طریق علائم و قراردادهای موجود در سینما» (خیری، ۱۳۶۸: ۱۵)
ادبیات داستانی[۲]:

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:25:00 ق.ظ ]