بهبود سرمایه در گردش
سرمایه گذاری مجدد برای تأمین سطح فعلی فعالیت و توسعه فعالیت های آتی.
از بین معیارهای بر شمرده شده توسط مدیران شرکت های پیشگفته ، اساسی ترین و محوری ترین عامل تأثیر گذار بر سایر محرک ها و عوامل اساسی ایجاد ارزش در سازمان مدیریت است زیرا بار اصلی سودآور کردن شرکت، ایجاد نقدینگی ، رشد بنگاه و در نهایت ایجاد ارزش برای سهامداران بردوش مدیریت می باشد. مدیران برای اینکه این نقش را به خوبی ایفا کنند. باید از نگرش و فلسفه اداره سازمان با الگوی مبتنی بر ارزش برخوردار باشند.(فخاریان،۱۳۷۹) بسیاری گمان می کنند که مدیریت در واحد تجاری مانند مربیگری در تیم فوتبال است. مربی تیم فوتبال با بهره گرفتن از چیدمان صحیح بازیکنان و القای تفکرات خود به تیم و جابجایی صحیح بازیکنان و روش بازی سعی در پیروزی و برنده شدن می کند. در واحد تجاری نیز مدیر باید منابع ورودی قابل دسترس را بر اساس توانایی ها و تفکرات خود به گونه ای مدیریت کند تا بازده ای مازاد بر منابع ورودی ایجاد نماید و خود به عنوان ناظر به این فرایند توجه نماید تا ثروت سهامداران افزایش یابد.(Mahmood et al,2009)
طبق تحقیق موسسه حسابرسی پرایس واتر هاوس کوپرز[۱۲] در سال ۱۹۹۸ در مورد شرکت های عضو بورس لندن در خصوص ارزش از دیدگاه سهامداران، اکثر سرمایه گذاران اعتقاد داشتند که ایجاد ارزش برای سهامداران با تصمیمات مدیریت و چگونگی اداره بنگاه بدست آنان ارتباط جدی قابل ملاحظه ای دارد. Stewart,1999))
۲-۲-۲) مدیریت مبتنی بر ارزش
بر اساس سیستم مدیریت مبتنی بر ارزش، موفقیت مدیریت در برآورده ساختن خواسته های سهامداران مستلزم اتخاذ تصمیماتی است که ثروت آفرینی برای سهامداران را به همراه داشته باشد. به عبارت دیگر تاکید اصلی این سیستم بر هدایت فعالیت های مدیریتی برنامه ریزی، سازمان دهی و نظارت عملیات سازمان به سمت ارزش آفرینی و شناسایی فعالیت های فاقد ارزش افزوده قرار دارد به گونه ای که در نهایت، افزایش در ارزش بازار شرکت را فراهم آورد. (Mohanty,2006)
۲-۳) مفهوم ارزش شرکت
۲-۳-۱) مفهوم ارزش از دیدگاه سهامداران
به طور کلی، سهامداران، آینده شرکت ها و بنگاه های اقتصادی را در نظر می گیرند و بر اساس آن سرمایه گذاری می کنند ، از این رو عواملی می تواند معیار مناسب ارزش برای آنان باشد که بیانگر سود آوری مستمر و رشد پایدار شرکت باشد. از نظر سهامداران، ارزش آفرینی به مفهوم ساده یعنی ایجاد منافع حاصل از سرمایه گذاری بیش از هزینه سرمایه به کارگرفته شده می باشد. البته در شرایط پر رقابت کسب و کار باید به مفهوم هزینه فرصت از دست رفته نیز توجه نمود یعنی باید دید اگر سرمایه گذار سرمایه خویش را برای استفاده از سایر فرصت ها یا در ریسک یکسان به کار می گرفت چقدر بازده بدست می آورد. بدیهی است که اگر ما نتوانیم به سهامداران خود در قیاس با رقبای خویش بازده بهتری بدهیم، انتظار سهامدار را برآورده نکرده ایم، به بیان دیگر، زمانی می توانیم برای سهامداران ارزش ایجاد کنیم که مزیت نسبی رقابتی ایجاد کرده باشیم.
به طور خلاصه، از دیدگاه بازار سرمایه و سهامداران به آنچه امروزه ارزش بنگاه را تشکیل می دهد رشد پایدار و متمادی ارزش آفرینی بنگاه نه سود آوری گذشته و کوتاه مدت است.(فخاریان،۱۳۷۹)
۲-۳-۲)مدل های تعیین ارزش شرکت
به طور کلی برای تعیین ارزش شرکت ها، دو مدل وجود دارد:
۱- مدل های حسابداری : در این مدل، ارزش شرکت از طریق حاصلضرب معیار عملکرد ارزش(مانند سود یا فروش) و یک مقیاس مقایسه ای( مانند نسبت قیمت به سود یا قیمت به فروش ) محاسبه می شود. (Anannd & Faseruk,2008) در این مدل ارزش شرکت تابع عواملی مانند سود، سود هرسهم ، رشد سود، بازده حقوق صاحبان سهام، ارزش دفتری، سود تقسیمی و عرضه و تقاضای سهام است.(جهانخانی و ظریف فرد،۱۳۷۱)
مدل های اقتصادی: این مدل ها، ارزش شرکت را بر اساس قدرت کسب سود دارایی های موجود و سرمایه گذاری های بالقوه و مابه التفاوت نرخ بازده و هزینه ای سرمایه شرکت تعیین می شود.(محمودآبادی و بایزیدی،۱۳۸۷)
۲-۳-۳)نحوه محاسبه ارزش شرکت
ارزش کل واحد تجاری عبارت از ارزش بازار کل بدهی ها و ارزش بازار حقوق صاحبان سهام عادی واحد
تجاری است.
ارزش بازار کل واحد تجاری را می توان از طریق رابطه زیر تعیین کرد:
Vmkt= Emkt + Dmkt
که در آن:
Emkt : ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و
Dmkt: ارزش بازار بدهی ها می باشد.(Fernandez,2001)
مدیران قسمت های مختلف واحد های تجاری کوچک اغلب مایلند تا از ارزش کل قسمت یا واحد تجاری تحت رهبری خود اطلاع یابند ، حال آنکه ، مدیران واحدهای تجاری بزرگ که حضور فعالی را در بازارهای اوراق بهادار دنبال می کنند، در بیشتر موارد، خواهان آگاهی از ارزش اوراق سهام عادی واحد تجاری می باشند. در همین راستا و به منظور تعیین ارزش اوراق سهام عادی واحد تجاری، ابتدا باید ارزش بدهی ها و هر گونه ادعای سهامداران ممتاز را از کل ارزش کل واحد تجاری کسر و سپس حاصل را که معرف ارزش بازار سهام عادی است بر متوسط تعداد سهام عادی منتشر شده تقسیم کنند به عبارت ریاضی می توان گفت:
Emkt= Vmkt -Dmkt Pmkt = Emkt / N
شیوه مورد اشاره، روشی است که بسیاری از تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران در عرصه بازارهای سرمایه از آن برای ارزشگذاری سهام عادی واحـد های تجـاری بهره می گیـرند. این افـراد به جای اتکای در مشخصه هایی چون در آمد به جریان های نقدی هر سهم[۱۳] یا هر معیار دیگر مبتنی بر هر سهم ، ارزش سهام عادی را به عنوان عامل اصلی و تعیین کننده ارزش واحد تجاری در نظر می گیرند. آنان همواره در پی تحصیل سهام آن دسته از واحد های تجاری هستند که در قیاس با ارزش ذاتی هر سهم از ارزش معاملاتی کمتر برخوردار است. (دهدار،۱۳۸۶)
۲-۴)روش های تعیین ارزش شرکت ها
۲-۴-۱) روش ارزش دارایی ها
در این روش، ارزش شرکت عبارتست از:
ارزش بدهی ها – ارزش دارایی ها = ارزش شرکت
این روش ارزشیابی مبتنی بر ترازنامه بوده و ارزش شرکت ها را بر اساس تخمین ارزش دارایی های خود برآورد می کنند. کاربرد این روش، زمانی است که اوراق بهادار شرکت قبلا در بازار، معامله نشده باشد یا شرکت های کافی یا مشابه در بازار مالی برای استفاده از نسبت قیمت به سود آن ها برای برآورد، در بازار وجود نداشته باشد.(شمس زاده،۱۳۸۷)
برخی از روش های تعیین ارزش دارایی ها، بشرح زیر است:
۲-۴-۱-۱)روش ارزش دفتری[۱۴]
طبق این روش، ارزش شرکت عبارت از ارزش حقوق صاحبان سهام موجود در ترازنامه است. تعیین ارزش شرکت با بهره گرفتن از این روش بسیار ساده است اما باید توجه داشت که این روش ارزش جاری دارایی های شرکت و وضعیت سودآوری شرکت را مورد توجه قرار نمیدهد. این روش هنگامی که شرکتی در سال های گذشته به خوبی فعالیت کرده و ذخایر زیادی انباشته کرده است اما در حال حاضر، وضعیت سودآوری ضعیفی دارد ارزش بالایی را برای سهام آن تعیین می کند.(Sougiannis& Yaekura,2001)
۲-۴-۱-۲)روش ارزش دفتری تعدیل شده[۱۵]
این روش ارزش بازار دارایی ها و بدهی های شرکت را برای تعیین ارزش شرکت مورد توجه قرار میدهد، به عبارت دیگر، در این روش ارزش شرکت عبارت از ارزش بازار دارایی ها پس از کسر ارزش روز بدهی ها است. این روش نیز همانند روش پیشگفته توان سودآوری شرکت را نادیده می گیرد.
۲-۴-۱-۳)روش ارزش تصفیه (انحلال)[۱۶]
ارزش تصفیه شرکت عبارت از حالتی است که شرکت منحل شده و دارایی های آن فروخته شود و بدهی های آن پرداخت می گردد. ارزش تصفیه شرکت را می توان از طریق کسر کردن هزینه های تصفیه شرکت، مانند پرداخت به کارکنان، هزینه های مالیات و … از ارزش دفتری تعدیل شرکت محاسبه نمود.
این روش هنگامی مفید خواهد بود که شرکت با هدف انحلال در آینده نزدیک خریداری شود این روش مخالف فرض تداوم فعالیت شرکت ها می باشد.
۲-۴-۱-۴)روش ارزش جایگزینی[۱۷]
این روش ارزش شرکت را با این فرض تعیین می کند که چنانچه دارایی ها با شرایط دارایی های موجود در شرکت (از نظر میزان خدماتی که دارایی های موجود ارائه مینمایند)، تهیه و جایگزین دارایی های فعلی گردند به چه میزان سرمایه نیاز است. در حقیقت، در این روش تاکید بر این است که بهای تمـام شده
دارایی هایی که به اندازه دارایی های موجود خدمات ارائه میدهند، چقدر است.
تعیین ارزش جایگزینی دارایی ها به دلیل تغییرات سریع فناوری در طی زمان و فقدان بازاری که این دارایی ها در آن مبادله شوند، دشوار می باشد. استفاده از این روش هنگامی مناسب خواهد بود که کنترل شرکت (مدیریت) به خریدار منتقل شود و چنانچه برخی از دارایی ها در جریان عملیات شرکت دارایی مازاد منصوب شوند، استفاده از روش جایگزینی برای آنها مناسب نخواهد بود.
۲-۴-۱-۵)روش ارزش روز دارایی ها
در این روش دارایی ها با توجه شرایط تورم تجدید ارزیابی می شوند. استفاده از این روش با محدودیت هایی نیز مواجه است از جمله اینکه بعضی از موجودی ها غیر قابل فروش و کم گردش و ناباب باشند،حساب بدهکاران شامل افراد بد حساب باشد. تجدید ارزیابی به دلیل عدم وجود بازار فعال دست دوم کار مشکلی است. با این حال، این روش در ایران، کاربردی عملی داشته و اکثر شرکت های واگذار کننده سهام از این روش استفاده می کنند.(شمس زاده و مهدوی خو،۱۳۸۷)
روش تعیین ارزش شرکت بر مبنای ارزش دارایی ها، ارزش شرکت را بصورت ایستا و بدون در نظر گرفتن عملکرد شرکت، فرصت های رشد آتی و ارزش زمانی پول، تعیین می نماید و عواملی مانند وضعیت صنعت، نیروی انسانی و مزایای اقتصادی دارایی ها را نیز مورد توجه قرار نمی دهد. به علاوه، تعیین ارزش دارایی های نامشهود به عنوان بخشی از دارایی های شرکت دشوار خواهند بود که باید در تعیین ارزش شرکت مورد توجه قرار گیرند. (طالبپور،۱۳۸۷)
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 03:14:00 ب.ظ ]