بارنیو و کاُ[۵۰] (۲۰۰۹) تجدید ارائه را بهعنوان واسطهای برای عدم اطمینان اطلاعاتی استفاده کردند و دریافتند که سرمایهگذارانِ شرکتِ تجدید ارائهکننده، بیشتر بر مشخصه های تحلیلی مرتبط با صحتِ پیشبینی تکیه میکنند.
کراوِت و شولین[۵۱] (۲۰۱۰) یافتند که پس از تجدید ارائه، هزینه ریسک اطلاعات اختیاری افزایش مییابد که این امر منجر به افزایش هزینه مورد انتظار سرمایهگذاران میشود.
پلاملی و یوهن[۵۲] (۲۰۱۰) پژوهشی با هدف بررسی دلایل اصلی تجدید ارائه صورتهای مالی انجام دادند، و به این نتیجه رسیدند که در بیشتر موارد، دلیل تجدید ارائه صورتهای مالی، اشتباهات رخ داده از جانب شرکتها است.
چان[۵۳] و همکاران (۲۰۱۲) نشان دادند که پس از اعمال برخی قوانین مثل کلاوبکس[۵۴] (بخش ۳۰۴ قانون ساربنز – اکسلی) تعداد موارد تجدید ارائه صورتهای مالی کاهش مییابد.
البرینگ و همکاران (۲۰۱۳) به بررسی تأثیر تجدید ارائه صورتهای مالی بر رشد شرکتها پرداختند. نمونه آزمایشی آن ها شامل ۱۰۴۴ شرکتِ تجدید ارائهکننده طی دوره ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹ و نمونه کنترلی شامل شرکتهایی فاقد تجدید ارائه بوده است. در این پژوهش از رشد فروش خالص و رشد قابلتحمل استفادهشده، و بهطورکلی یافتند که در پی تجدید ارائه رشد شرکتها کاهش مییابد.
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
۲-۳-۲- پیشینه داخلی پژوهش
پژوهشی که همزمان به بررسی رابطه بین تجدید ارائه صورتهای مالی و رشد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته باشد، مشاهده نشد. با این وجود، در اینجا به بیان پارهای از پژوهشهای تجربی اشاره می شود که درزمینه تجدید ارائه صورتهای مالی یا رشد شرکتها انجامشده و به نحوی به موضوع پژوهش ارتباط پیدا میکنند. افزون بر این، برخی از پژوهشها بهمنظور ایجاد پشتوانه برای بهکارگیری متغیرهای این پژوهش بیان شده است.
شریعت پناهی و کاظمی (۱۳۸۹) تأثیر تجدید ارائه صورتهای مالی بر محتوای اطلاعاتی سود را مورد بررسی قرار دادند. آن ها تعداد ۱۸۵ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران را طی سالهای ۱۳۷۸ الی ۱۳۸۶ مورد آزمون قرار دادند. نتایج حاکی از آن است که تجدید ارائه صورتهای مالی موجب کاهش محتوای اطلاعاتی سود میشود.
مهرآذین و رحیمی (۱۳۸۹) به بررسی تأثیر رشد شرکت بر محافظهکاری حسابداری بر اساس مدل محافظهکاری باسو پرداختند. در این پژوهش تعداد ۸۱ شرکت بهعنوان نمونه آماری در دوره نه ساله ۱۳۷۹ الی ۱۳۸۷ بررسی شدند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مدل تعدیل شده باسو با در نظر گرفتن رشد شرکت از نظر آماری معنیدار است. اما برخلاف پیشبینیها، بالا رفتن رشد شرکت تأثیری بر میزان محافظهکاری حسابداری ندارد.
حسابداری
دارابی و کریمی (۱۳۸۹) رابطه بین نرخ رشد داراییهای ثابت و بازده سهام در دوره زمانی ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که رابطه منفی معناداری بین افزایش در نرخ رشد داراییهای ثابت با بازده سهام کوتاهمدت و بلندمدت وجود دارد.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
حیدر پور و ازوجی (۱۳۸۹) عوامل مؤثر بر تجدید ارائه سود هر سهم را در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۰ الی ۱۳۸۶ مورد بررسی قرار دادند. بر این اساس تأثیر متغیرهای مستقل شامل اندازه شرکت، رشد فروش، نسبت اهرم مالی، بازده داراییها، شاخص محافظهکاری حسابداری، شاخص کیفیت سود، تغییر حسابرس و نسبت جریان نقدی عملیاتی به سود بر متغیر وابسته (تفاوت سود هر سهم تجدید ارائهشده و نشده) مورد آزمون قرار گرفت. نتیجه اصلی این پژوهش بیانگر آن است که از بین متغیرهای مستقل در نظر گرفتهشده، تنها عامل مؤثر بر تجدید ارائه سود هر سهم، شاخص کیفیت سود هر سهم است.
پیری و همکاران (۱۳۹۰) اثر دورههای مختلف چرخه عمر بر سودآوری و رشد بنگاههای تجاری را بررسی کردند. با بهره گرفتن از روش بررسی میدانی و اسناد کاوی، اطلاعات واقعی ۱۴۹ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۸ استخراج شده و با بهره گرفتن از روشهای آمار توصیفی، الگوی دادههای تابلویی و آزمون آماری ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش نشاندهنده مؤثر بودن چرخه عمر در رشد و سودآوری بنگاههای تجاری است. به این ترتیب، با در نظر گرفتن متغیر چرخه عمر در مدلهای پیشبینی سودآوری، توان تخمین این مدلها نسبت به مدل اولیه، بیش از ۴۰ درصد افزایش مییابد.
جهانشاد و همکاران (۱۳۹۰) به بررسی تأثیر درصد تغییرات سود سهام پرداختی بر رشد آتی پرداختند. این پژوهش دارای یک متغیر مستقل (درصد تغییرات سود سهام پرداختی) و یک متغیر وابسته (رشد سود آتی) و ۵ متغیر کنترلی شامل اندازه شرکت، اهرم مالی، بازده داراییها، نسبت سود به قیمت و رشد سود با وقفه زمانی است. دوره زمانی این پژوهش از ۱۳۸۴ الی ۱۳۸۸ است. برای آزمون فرضیه پژوهش از روش رگرسیون چند متغیره استفادهشده و نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیر مثبت درصد تغییرات سود سهام پرداختی بر رشد سود آتی است.
ثقفی و همکاران (۱۳۹۰) به بررسی کاهش بلندمدت محتوای اطلاعاتی سود متعاقب تجدید ارائه صورتهای مالی پرداختند. در این پژوهش ۱۸۵ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای ۱۳۷۸ الی ۱۳۸۷ مورد آزمون قرار گرفتند. آن ها یافتند که متعاقب تجدید ارائه صورتهای مالی، کاهش بلندمدت در محتوای اطلاعاتی سود رخ داده است.
نیکبخت و رفیعی (۱۳۹۱) به تدوین الگوی عوامل مؤثر بر تجدید ارائه صورتهای مالی در ایران پرداختند. بدین منظور نخست از طریق مصاحبه با ۵۰ نفر از خبرگان، عوامل مؤثر بر تجدید ارائه صورتهای مالی شناسایی، و سپس با روش رگرسیون لجستیک الگوی موردنظر برآورد شده است. بهمنظور برآورد الگو، از دادههای مربوط به ۲۰۲ شرکت بورسی طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ استفادهشده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که سودآوری، اهرم مالی، طول دوره تصدی مدیریت، تغییر مدیریت، تغییر حسابرس و اندازه موسسه حسابرسی بر وقوع تجدید ارائه صورتهای مالی مؤثر است.
بولو و همکاران (۱۳۹۱) به بررسی رابطه تجدید ارائه صورتهای مالی با مدیریت سود و کیفیت سود پرداختند. جامعه آماری پژوهش، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۱۳۸۳ الی ۱۳۸۸ بوده و رابطه مذکور در ۱۰ صنعت شامل ۲۱۱ شرکت مورد بررسی قرارگرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بین تجدید ارائه صورتهای مالی با مدیریت سود رابطه معنیداری وجود دارد و نوع رابطه نشان میدهد که هرچه شدت تجدید ارائه صورتهای مالی افزایش مییابد، مدیریت سود (سطح اقلام تعهدی اختیاری) نیز افزایش مییابد. همچنین، بین تجدید ارائه صورتهای مالی با پایداری سود رابطه معنیداری وجود دارد و نوع رابطه نشان میدهد که هرچه شدت تجدید ارائه صورتهای مالی افزایش مییابد، پایداری سود کاهش پیدا میکند.
رحمانی و تومرایی (۱۳۹۱) ارتباط تجدید ارائه صورتهای مالی و قیمتگذاری ریسک اطلاعاتی را بررسی کردند. دوره بررسی این پژوهش سالهای ۱۳۸۴ الی ۱۳۸۹ و شامل ۱۴۴ شرکت است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بعد از تجدید ارائه صورتهای مالی، ریسک اطلاعاتی اختیاری افزایش مییابد و همچنین تجدید ارائه حسابهای اصلی در مقایسه با حسابهای غیر اصلی باعث افزایش بیشتر در ریسک اطلاعاتی ذاتی میشود، اما با افزایش ریسک اطلاعاتی اختیاری همراه نیست. همچنین شرکتهایی که بیشتر از یکبار تجدید ارائه داشتهاند نسبت به شرکتهایی که فقط یکبار تجدید ارائه داشتهاند، افزایش ریسک اطلاعاتی ذاتی را تجربه میکنند.
بهار مقدم و دولتآبادی (۱۳۹۱) به بررسی مقایسهای بین کیفیت سود گزارششده با سود تجدید ارائه پرداختند. برای این منظور ۱۴۴ شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۸ مورد بررسی قرارگرفته است. در این پژوهش برای اندازهگیری کیفیت سود از دو معیار قابلیت پیشبینی و پایداری سود استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کیفیت سود تجدید ارائهشده در مقایسه با سود گزارششده اولیه از پایداری و قابلیت پیشبینی بیشتری برخوردار است.
ساعی و همکاران (۱۳۹۲) فراوانی و اهمیت تجدید ارائه صورتهای مالی را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش با بهره گرفتن از اطلاعات مالی ۲۲۹ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷، مشخص گردید، بیشترین فراوانی تجدید ارائهها مربوط به بدهیها؛ صنعت خودرو و قطعات، و سال ۱۳۸۴ است. یافتههای پژوهش نیز نشان میدهد که نسبت توزیع فراوانی تجدید ارائهها، در سالها، و صنایع مختلف، معنیدار است. علاوه بر آن، با بررسی اختلاف میانگینها، معنیداری تفاوت ارقام اولیه و تجدید ارائهشده به تائید رسید.
آقایی و همکاران (۱۳۹۲) کیفیت اقلام تعهدی شرکتهای تجدید ارائهکننده طی سالهای ۱۳۸۰ الی ۱۳۸۹ مورد بررسی قرار دادند. معیار کیفیت سود در این پژوهش، کیفیت اقلام تعهدی مبتنی بر مدل دیچو و دچو[۵۵] (۲۰۰۲) است. یافتههای پژوهش نشان داد که کیفیت سود (اقلام تعهدی) بهطور معناداری از دوره تحریف تا دوره بعد از اطلاعیه تجدید ارائه افزایشیافته است.
خواجوی و قدیریان آرانی (۱۳۹۳) به بررسی تجربی کیفیت سود شرکتهای تجدید ارائهکننده صورتهای مالی پرداخت. نتایج این پژوهش نشان میدهد که گر چه کیفیت سود گزارششده اولیه شرکتهای تجدید ارائهکننده صورتهای مالی به گونه معناداری پایینتر از کیفیت سود شرکتهایی است که صورتهای مالی خود را تجدید ارائه نکردهاند؛ اما بین کیفیت سود تجدید ارائهشده شرکتهای تجدید ارائهکننده صورتهای مالی و کیفیت سود شرکتهایی که صورتهای مالی خود را تجدید ارائه نکردهاند تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین در سطح شرکتهای تجدید ارائهکننده صورتهای مالی، کیفیت سود تجدید ارائهشده بهطور معناداری بالاتر از کیفیت سود گزارششده اولیه است.
خواجوی و همکاران (۱۳۹۳) به بررسی رابطه دو سویه رشد و سودآوری ۱۷۳ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی ۱۳۹۰-۱۳۸۲ پرداختند. در این پژوهش برای اندازهگیری رشد شرکت از رشد داراییهای شرکت استفادهشده است و با انجام آزمون علیت گرنجری، وجود رابطه دو سویه میان این دو متغیر به تائید رسید و پس از آن، سیستم معادلات همزمان با بهره گرفتن از روش رگرسیون دومرحله ای برآورد شد. نتایج برآورد حاکی از وجود یک رابطه دو سویه بین رشد و سودآوری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است.
۲-۴- خلاصه فصل
این فصل به مبانی نظری و پیشینه تجربی پژوهش اختصاص داشت. در این فصل، ابتدا به تبیین مفهوم تجدید ارائه صورتهای مالی، تقسیمبندی تجدید ارائه، پیامدهای تجدید ارائه و رابطه تجدید ارائه و رشد شرکت پرداخته شد. در انتها، خلاصه برخی از پژوهشهای داخلی و خارجی انجامشده در ارتباط با موضوع پژوهش، ارائه شد.
موضوع فصل بعد، تشریح روش اجرای پژوهش است. بدین ترتیب که، ابتدا به بیان روش پژوهش و گردآوری دادهها، فرضیهها، متغیرها و قلمرو پژوهش پرداخته میشود. سپس، جامعه و نمونه آماری، روش تجزیه و تحلیل داده ها و نحوه آزمون فرضیههای پژوهش تشریح میشود.
فصل سوم
روش اجرای پژوهش
۳-۱- مقدمه
پایه هر علمی، روش شناخت آن است و اعتبار و ارزش قوانین هر علمی به روششناختی مبتنی است که در آن علم به کار میرود. از اصطلاح روش پژوهش معانی خاص و متمایزی در متون علمی استنباط می شود. این استنباطها گاه دارای همپوشانی و وابستگیهایی هستند و در مواردی هم روش پژوهش و نوع پژوهش مترادف در نظر گرفتهشده اند (عبدالخلیق و آجینکیا، ۱۳۷۹: ۳۵).
فصل قبل به بیان مبانی نظری و پیشینه پژوهش اختصاص داشت و در این فصل، روش پژوهش شامل فرضیههای پژوهش، متغیرهای پژوهش، قلمرو پژوهش، جامعه آماری پژوهش، روش گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها، روش استفاده از دادهها و آزمون فرضیه ها نیز تشریح خواهد شد.
۳-۲- روش انجام پژوهش
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین تجدید ارائه صورتهای مالی و رشد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. بنابراین، این پژوهش از نوع پژوهشهای کمی است که از روش علمی ساخت و اثبات تجربی استفاده می کند و بر اساس فرضیه ها و طرحهای پژوهش از قبل تعیینشده انجام می شود. از این دسته پژوهشها زمانی استفاده می شود که معیار اندازه گیری داده ها کمی است و برای استخراج نتیجهها از فنهای آماری استفاده می شود (نمازی، ۱۳۸۲: ۶۴).
۳-۳- فرضیههای پژوهش
در این قسمت بهمنظور دستیابی به اهداف پژوهش و بر اساس مبانی نظری و پیشینه تجربی مطرحشده در فصل قبل، فرضیه های پژوهش به شرح زیر طراحی و تدوینشده است:
فرضیه اول: بین تجدید ارائه صورتهای مالی و رشد داراییهای شرکت رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین تجدید ارائه صورتهای مالی و رشد سود خالص شرکت رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه سوم: بین تجدید ارائه صورتهای مالی و رشد فروش شرکت رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه چهارم: بین تجدید ارائه صورتهای مالی و رشد قابلتحمل شرکت رابطه معناداری وجود دارد.
۳-۴- متغیرهای پژوهش
اولین گام برای آزمون فرضیههای پژوهش، ارائه تعریف دقیق و مناسبی از متغیرهایی است که امکان اندازهگیری خصوصیات مورد توجه در این پژوهش را میسر میسازند. در این پژوهش تجدید ارائه صورتهای مالی بهعنوان متغیر مستقل، انواع شاخصهای رشد (رشد سود خالص، رشد فروش، رشد داراییها و رشد قابلتحمل) بهعنوان متغیرهای وابسته و اندازه، اهرم مالی، سود تقسیمی و سودآوری شرکت بهعنوان متغیرهای کنترلی هستند.
۳-۴-۱- متغیر مستقل
تجدید ارائه صورتهای مالی ()
همانند پژوهشهای البرینگ و همکاران (۲۰۱۳)، ماند و مینگسو[۵۶] (۲۰۱۳) و وانگ و هو[۵۷] (۲۰۱۱) تجدید ارائه صورتهای مالی بهعنوان یک متغیر دو وجهی در نظر گرفتهشده است، که برای شرکتهایی که تجدید ارائه انجام دادهاند عدد «یک» و برای شرکتهایی که تجدید ارائه انجام ندادهاند عدد «صفر» لحاظ شده است.
۳-۴-۲- متغیرهای وابسته
در این پژوهش برای اندازهگیری رشد شرکت از چهار شاخص رشد (رشد داراییها، رشد سود خالص، رشد فروش و رشد قابلتحمل) استفاده شده است.
رشد داراییها (AG)
همانند پژوهش گری و جانسون[۵۸] (۲۰۱۱) و دارابی و کریمی (۱۳۸۹) رشد دارایی از تقسیم داراییهای سال جاری بر داراییهای سال قبل منهای یک اندازهگیری شده است.
رشد سود خالص NIG ) )
همانند پژوهشهای بولدینگ[۵۹] و همکاران (۱۹۹۴)، مورگان[۶۰] و همکاران (۲۰۰۹)، نمازی و زراعتگری (۱۳۸۸) و جهانشاد و همکاران (۱۳۹۰) رشد سود خالص از تقسیم سود جاری بر سود سال قبل منهای یک محاسبهشده است.
رشد فروش (SG)
همانند پژوهشهای البرینگ و همکاران (۲۰۱۳)، لی[۶۱] (۲۰۱۳)، نمازی و زراعتگری (۱۳۸۸) و حقیقت و موسوی (۱۳۸۶) رشد فروش از تقسیم فروش جاری بر فروش سال پیشین منهای یک اندازهگیری شده است.
رشد قابلتحمل[۶۲] (SuG)
رشد قابلتحمل بیانگر حداکثر نرخ رشدی است که از طریق جریانهای نقدی، بدهیهای کوتاهمدت و بدهیهای بلندمدت میتوان کسب کرد (البرینگ و همکاران، ۲۰۱۳). همانند پژوهش البرینگ و همکاران (۲۰۱۳)، رشد قابلتحمل از طریق فرمول ۱ اندازهگیری شده است.
بازده حقوق صاحبان سهام از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهم بهدست میآید.
۳-۴-۳- متغیرهای کنترلی
اندازه شرکت (Size): اندازه شرکت بهطورکلی بهعنوان یکی از منابع ناهمگنی در رشد شرکت شناسایی شده است (رحمان، ۲۰۱۱). به دلیل وجود وقفههای معاملاتی طولانیمدت یا اندک بودن حجم مبادلات انجامشده روی سهام بسیاری از شرکتهای مورد بررسی و همچنین ناکارایی بورس اوراق بهادار تهران، به نظر میرسد که کاربرد معیار ارزش بازار از قابلیت اتکای کافی برخوردار نیست. استفاده از معیار فروش نیز نسبت به معیار مجموع دارایی ها مزیت دارد. زیرا رقم فروش نسبت به مجموع دارایی ها مربوطتر است و تورم موجود در جامعه را بیشتر در بر میگیرد. بنابراین، لگاریتم طبیعی فروش بهعنوان معیار اندازه شرکت انتخاب شده است. همچنین بررسی ادبیات موجود (ایونز[۶۳]، ۱۹۸۷؛ هال[۶۴]، ۱۹۸۷؛ گراسکی و گاگلر[۶۵]، ۲۰۰۴) نشان میدهد که، اندازه شرکت رابطهای معکوس با رشد شرکت دارد.
اهرم مالی (Lev): یکی از مهمترین مقیاسهای اهرمی، نسبت بدهی است که از تقسیم بدهیها به دارایی ها به دست می آید (فاستر، ۱۹۸۶). نظریه های ساختار سرمایه حاکی از رابطه معکوس اهرم مالی و رشد شرکت بوده، به این دلیل که اهرم مالی باعث محدود شدن مدیران و مانع سرمایه گذاری آن ها در پروژه های ضعیف میشود (جنسن[۶۶]، ۱۹۸۶؛ بیلت[۶۷] و همکاران، ۲۰۰۷).
سود تقسیمی (Div): جنسن (۱۹۸۶) در مورد تأثیر سود تقسیمی بر هزینه های نمایندگی بیان می کند، که مدیران از طریق محرکهایی مثل پاداش، دارای این انگیزه هستند که حتی در صورت فقدان فرصت رشد و سرمایه گذاری سودآور، وجوه نقد آزاد را صرف سرمایه گذاری کم بازده یا حتی زیانده کنند. در این حالت سیاست تقسیم سود ابزاری برای کنترل و ممانعت از سوء استفادههای احتمالی مدیریت از وجوه نقد آزاد است. در این پژوهش همانند پژوهش البرینگ و همکاران (۲۰۱۳) از نسبت سود تقسیمی به کل داراییها بهعنوان متغیر کنترلی استفاده شده است.
سودآوری (Prof): آلکیان[۶۸] (۱۹۵۰) بیان می کند، تحقق سود معیاری است که بر اساس آن شرکتهای موفق انتخاب شده و شرکتهایی که سودآوری بیشتری داشته، رشد بیشتری نیز خواهند کرد. همچنین کود[۶۹] (۲۰۰۷) بابیان اصل تکاملی، «رشد آنکه شایستهتر است» نشان میدهد که شرکتهای سودآور رشد خواهند کرد. مایرز و مجلوف[۷۰] (۱۹۸۴) در نظریهی سلسله مراتبی خود اذعان داشته که، شرکتها به دنبال سرمایهگذاریهای خود و به دلیل اطلاعات نامتقارن بین شرکت و سرمایهگذاران خارجی، تأمین مالی داخلی را بر تأمین مالی خارجی ترجیح میدهند و از طرفی افزایش در سود انباشته، باعث افزایش در سرمایهگذاری و در نتیجه منجر به توسعه و رشد بیشتر میشود. بهعبارتدیگر، سود منبع مهم مالی برای توسعه سازمان محسوب میشود. در این پژوهش همانند البرینگ و همکاران (۲۰۱۳) از نسبت حاشیه سود خالص (نسبت سود خالص به فروش) بهعنوان متغیر کنترلی استفادهشده است.
۳-۵- الگوی پژوهش
ازآنجاییکه این پژوهش در پی یافتن رابطه معناداری بین دو گروه اطلاعات (تجدید ارائه صورتهای مالی و رشد شرکت) در یک جامعه میباشد، بنابراین پژوهش در زمره پژوهشهای همبستگی قرار دارد و بهمنظور آزمون فرضیهها از تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره استفادهشده است. الگوهای مورد استفاده برای آزمون فرضیههای پژوهش به شرح زیر میباشد.
با توجه به اینکه صورتهای مالی هر سال پس از پایان سال ( چند ماه پس از پایان سال مالی) منتشر میشوند و در زمان انتشار صورتهای مالی بازار سرمایه در مورد تجدید ارائه بازخورد نشان میدهد؛ بنابراین رابطه تجدید ارائه سالt و رشد سال ۱t + اندازهگیری خواهد شد.
برای آزمون فرضیه اول از الگوی ۲ استفادهشده است.
AG i, (t+1) = α + β۱ * Rest i, t + β۲ * Size i, (t+1) + β۳ * Lev i, (t+1) + β۴ * Div i, (t+1) + β۵ * Prof i, (t+1) + εi, (t+1) (۲)
برای آزمون فرضیه دوم از الگوی ۳ استفادهشده است.