(اشاره به مکاتب کلاسیک و.. پزویتوسیم خصوصاً لمبرازوئی آن) قابل درک،تبیین و تفسیر نیست زیرا چنین منظره هایی از جرم و ارتکاب آن با وجود اشاراتی که به تاثیر جزائی عوامل از این دست در رفتارها و تصمیم گیری انسانها داشته اند تاثیر دراز مدت عوامل زیستی-روانی، تربیتی، فرهنگی و امسال آن را در شکل گیری و جهت رفتار انسان و خصوصاً تصمیم گیری های او تایین کننده ترمی دانند. علاوه بر این پیشگیری وضعی از جرم، توزیع پویا تر و ملموستری از ارتکاب آن نسبت به نظریه های متقدم ارائه می دهد و زمینه را برای پیشگیری ملموس تر و عملی تر فراهم می کند. این امر از دیدگاه دستاندر کاران اجرای قانون،مثل قوه قضایی و پلیس،می تواند به عنوان موقعیتهای قابل گزارش به جامعه قلمداد شود به عنوان مثال هر چند ممکن است اقدام هماهنگ پلیس و قوه قضایی در انهدام منطقه جرم خیز خاک سفید شهر کرمانشاه در نظر برخی اقدامی موقتی تلقی شده و تصور شود که جرائم مربوطه به سایر مناطق شهر منتقل خواهد شد اما از منظر مجریان طرح موقعیت آن چشم گیر بوده و در در زمان خود وضوع گزارشها و اعلانات متعددی در جهت معرفی پلیس به عنوان یک نهاد فعال دلسوز قرار گرفت.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

۲-۷-۲-۲-۲-خاستگاه پیشگیری وضعی از جرم:

بر اساس نظر «کلارک» پیشگیری وضعی از جرم اصطلاحی است که برای اولین بار توسط واحد تحقیقات وزارت کشور انگلستان ابداع گردیده است. این اندیشه از مطالعات وزرات کشور بریتانیا درباره بازپروری زندانیان در سیستم اصلاحی آن کشور گرفته شده است.
یکی از نکاتی که در مطالعات مذکور ذکر گردد این است که احتمال فرار و تکرار جرم توسط جوانانی که در منازل نیمه کاره سکونت دارند بیشتر است و این مسئله با محیط آنها بیشتر از شخصیت یا سلیقه آنان مرتبط می باشد. بنابراین محققین نتیجه گرفتند، «فرصت هایی که موجب سوء رفتار می شوند را می توان از بین برد» با این وجود نظریات متعدد دیگری که زیر بیان گردیده نیز در پیدایش رویکرد مذکور نقش داشته اند(پرویزی،۱۳۷۹ ،۱۷).
طرح پیشگیری وضعی از جرم به عنوان یک نظریه علمی اصالتاً تاسیس انگلیسی است که توسط سه نفر به نامهای کلارم،می هیو و کرنیش مطرح شده و توسعه یافته است. دو نفر اول در کتابی تحت نام “Designing out Crime”در سال ۱۹۸۰ و کلارک و کرینش نیز در کتاب دیگری تحت عنوان
The Reasoning Cniminal: و Rational Choic Perspective on Offending در سال ۱۹۸۶ ، به تجزیه و تحلیل آن پرداخته اند.(صفاری،۱۳۸۰ ،۲۹۰).
رونالد کلارک در مقدمه کتاب دیگر خود تحت عنوان:
“Situational Crime Prevention:successful case studies”که در سال ۱۹۹۲ منتشر و در سال ۱۹۹۷ با تغییراتی جدید چاپ گردیده،بیان می دارد که مبتنی بر متعالی کردن جامعه و نهادهای آن نیست. بلکه به طور ساده تکیه بر کاهش دادن فرصتها و موقعیتهای ارتکاب جرم دارد . او می افزاید که تصور می شود این ایده چیزی جز یک درک و فهم ساده نیست که بنابر آن افراد برای
حفظ خانه خود از دستبرد بر دربهای آن قفل و شب بندهای خوب نصب می کنند. ضرب المثل معروفی در فرهنگ ایرانی وجود دارد که این درک و برداشت ساده از پیشگیری وضعی را به خوبی بیان
می نماید و آن اینکه «مال خود را حفظ کن و همسایه را متهم به دزدی نکن» (صفاری،۱۳۸۰ ،۲۹۱-۲۹۰).

 

۲-۷-۲-۲-۳-تعاریف مختلف از پیشگیری وضعی:

از پشگیری وضعی تعارف متعدد ی ارائه شده است . مرکز بین المللی پیشگیری از جرم پیشگیری وضعی را بالابردن تلاش لازم و خطر ارتکاب برای بزهکاران بالقوه از طریق اقداماتی نظری سخت کردن هدف، کنترل دسترسی و نظارت و همچنین کاهش منافع حاصل از جرم (به وسیله از دسترس خارج کردن آماج جرم و از بین بردن انگیزه ها). معرفی کرده است.
آقای فریموند گسن معتقد است که هدف پیشگیری وضعی تجدید موقعیت های ارتکاب جرم است وی اضافه می کند در وسیع ترین معنای خود این رهیافت در وسیع ترین معنای خود مختص مساعی گسترده ای است برای اینکه قربانیان احتمالی با تقلیل آسیب پذیرشان از راه تبدیل آنان به آماج های غیر قابل اصابت یا استعداد از خدمات خصوصی تامینی در برابر جرم حمایتشوند. این شیوه بهتر از آن است که روی پلیس یا روی تغییر رفتارهای بزهکاران بالقوه حساب شود. پس موضوع عبارت از محدود کردن موقعیت های ارتکاب جرم است. (پرویزی ۱۳۷۹ ،۱۶).
پیشگیری وضعی را اینگونه تعریف می کند«پیشگیری وشعی عبارت ست از اقدام به محدود کردن فرصت های ارتکاب جرم یا مشکل تر کردن تحقق این فرصت برای مجرمین بالقوه» به عبارت دیکر پیشگیری وضعی یا فنی از طریق کاهش و تقلیل فرصت های مجرمانه یا فرصت های ارتکاب جرم عملی می گردد(همان،۱۶).
کینبرگ جرم شناس سوئدی سه نوع موقعیت یا وضعیت ما قبل بزهکاری را مشخص کرده است:
۱-وضعیت های خاص یا خطرناک که در آنها نیاز ی برای جستجو و پیدا کردن موقعیت و مناسبت ارتکاب جرم نیست.
جر م به ممنوعیت سلاح به مجرمان، حرمت فروش انگور برای ساختن بت و امثال آن اشاره نمود مشارکت مردمی در پیشگیری در قالب امر به معروف و نهی از منکر حمایت از بزه دیده یا توصیه به یاری مظلوم ودشمنی با ظلم و موارد متعدد دیگر اشاره کرد (میر خلیلی،۱۳۸۶ ،۱۳ ،۱۲).
در سایست جنایی اسلام ابتدا یک انسان مکلف به حفظ نفس و حفظ اموال خود شده است. به نحوی که حتی در سیاست کیفری اگر فرد اموال خود را در حرز مناسب قرار ندهد و مورد سرقت قرار گیرد به دلیل کوتاهی حمایت کیفری از او کاهش می یابد و با وجود تمامی شرایط سرقت مستوجب حد به سرقت تغزیری تنزل پیدا می کند(قانون مجازات اسلامی مصوب :۱۳۷۰).

پایان نامه

با دقت در متون اسلامی در می یابیم که تدابیر پیشگیری وضعی به بزه دیده مورد تاکید شارع مقدس اسلام بوده و در این راستا توجه به بزه دیده به عنوان اماج حملات مجرمانه اهمیت فراوانی دارد. از طرفی ترویج فرهنگظلم ستیزی و ستم ناپذیری و از سویی دیگر تمهیدات پیش بینی شده برای بزه دیدگان بالقوه در دفاع از جان و مال و ناموس خودیا دیگران و وجوب این امر نمونه هایی از راهبردهایی وضعی پیشگیرانه است(میر خلیلی،۱۳۸۶ :۱۳).

 

تاریخچه پشگیری وضعی در غرب:

بر اساس نظر «کلارک» پیشگیری وضعی از جرم اصطلاحی است که برای اولین بار توسط واحد تحقیقات وزارت کشور انگلیستان ابداع گردیده است . این اندیشه از مطالعات وزارت کشور بریتانیا درباره بازپروی زندانیان در سیستم اصلاحی آن کشور گرفته شده است.
طرح پیشگیری وضعی از جرم به عنوان یک نظریه علمی اصالتاً تاسیس انگلیسی است که توسط سه نفر به نامهای کلارک، می هیو و کرنیش مطرح شده و توسعه یافته است(صفاری۱۳۸۰ ،۲۹۰).
برخی صاحب نظران ، پیدایش دانش پیشگیری وضعی را مربوط به اواخر دهه ۱۹۷۰ پس از شکست پیشگیری اجتماعی می دانند. البته نظریه پیشگیری وضعی از جرم تا حد زیادی از دو اثر آمریکایی الهام گرفته است. این دو اثر عبارتند از نظریه فضای قابل دفاع که توسط اسکار نیومن مطرح شده و نظریه پیشگیری از جرم به وسیله طراحی محیط اثر شخصی به نام جفری که در دو کتابدر سالهای ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲ منتشر شده اند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

۲-۷-۲-۳-اهداف پیشگیری وضعی:

پیشگیری وضعی دارای دو هدف اساسی و عمده می باشد هدف اول عبارت است از دشوار یا ناممکن نمودن جرم علی رغم وجود انگیزه و نیت مجرمانه با پیشگیری وضعی و هدف دوم شامل جلوگیری از تشدید انگیزه های مجرمانه یا پیشگیری از ایجاد انگیزه های آنی از طریق کاهش جاذبه های مجرمانه می باشد.

 

۱-دشوار یا ناممکن نمودن وقوع جرم:

مهمترین هدف پیشگیری وضعی که بیشترین روشها و راهکارها را به خود اختصاص داده عبارت از دشوار یا ناممکن نمودن وقوع جرم علی رغم وجود قصد و انگیزه مجرمانه است راهبردهایی که به تغییر وضعیت، فرصت و موقعیت اشاره دارد مانند کنترل ورودها و خروجی ها، ایجاد فضای قابل نزاع، جمع آوری ابزار و لوازم ارتکاب جرم مانند اسلحه و غیره . از مواردی است که با هدف ناتوان کردن فاعل از محقق ساختن نیت مجرمانه خود اعمال می شود. مراقبت و نظارت بر مجرمان و حمایت از بزه دیدگاه نیز عمدتاً با هدف مذکور انجام می گیرد.
در خصوص زمینه های پیشگیری وضعی در سیاست اسلام از کلام دانشمندان اسلامی در تعریف پیشگیری وضعی چنین استفاده می گرددکه مفهوم و هدف پیشگیری وضعی عبارت از ناتوان ساختن مرتکب از ارتکاب جرم است به یک مورد از تعابیر اشاره می کنیم.
«معنای دفع منکر و پیشگیری از جرم، ناتوان ساختن فاعل آن از انجام عمل و ایجاد آن در خارج است خواه به اختیار خود ازارتکاب عمل مصرف شود یا نشود»
بنابراین یکی از اهداف تدابیر پیشگیری وضعی از قبیل ایجاد موانع فیزیکی میان بزهکار و آماج جرم یا نصب قفل، ایجاد درب های آهنی، نظارت پلیسی و غیره ناتوان کردن فاعل و مرتکب بالقوه در حالی است که عزمی قاطع بر ارتکاب جرم دارد. اما مخفی نماند که تدابیر ذکر شده نیز گاهی میتواند در منصرف نمودن مرتکب از ارتکاب جرم نیز موثر باشد.
این هدف در تعریفی شامل اقدام های غیر کیفری است که هدفشان جلوگیری از به فعل در آوردن اندیشه مجرمانه یا تغییر دادن او ضاع و احوال خاصی است که یک سلسله جرایم مشابه در آن به وقوع پیوسته یا ممکن است در آن اوضاع و احوال ارتکاب یابد.

 

۲-جلوگیری از پیدایش و تشدید انگیزه مجرمانه:

بسیاری از راهبردها و شیوه های پیشگیری با هدف ناتوان سازی مجرمان و برخی از آن ها منحصراً با هدف منصرف نمودن مجرمان و جلوگیری از پیدایش و تشدید انگیزه ها و وسوسه های مجرمانه به کار گرفته می شوند بالا بردن خطر شناسایی ودستگیری بزه کار کاهش جاذبه ای وسوسه انگیز و تحریک کننده محیطی، نصب دوربین های مخفی و چشم های الکترونیکی، حفظ حجاب و پرهیز از آرایش توسط زنان در بیرون از خانه و امثال آن ها از جمله مواردی است که با هدف جلوگیری از پیدایش و تشدید انگیزه مجرمان و منصرف نمودن مجرمانه بالقوه از ارتکاب جرم صورت می گیرد.
نظریه ها بخش عمده ای محاسبه بزهکار بر اساس سن، شغل و هویت اجتماعی بزه دیده شکل
می گیرد (نجفی ایرند آبادی ۱۳۸۷ ، ۲۰۷۰).
کلارک به همراه کرنبش نظریه گزینش عقلانی را بیان کردند این رویکرد می پندارد که بزه کاران احتمالی تصمیم گیرندگان عاقلی هستند که به دنبال تامین منافع اقتصادی خویش پس از ارزیابی میزان خطر و منافع حاصله از طریق ارتکاب بزه هستند. بدین سان، مجرمان احتمالی افرادی عاقل،حسابگر و منطقی اند که با حسابگری مرتکب بزه کاری می شوند. این رهیافت از دیدگاه های اندیشمندان پیشین علوم جنایی مانند بکاریا،بنتام و پیکر الهام می گیرد بکاریا بر این باور بود که انسان ها با اثر پذیری از خواسته ها و منافع خویش از خود رفتاری را بروزمی دهند. بنتام نیز بر این باور بود که همه ی افراد به طور خودآگاه بر اساس حسابگری و بر آورد لذت و رنج ناشی از رفتار، انجام کردار یا بیان گفتاری را بر می گزینند. بنابراین، در زمینه ی بزه کاری نیز همین امر حاکم است، بدین معنا که ، بزه کار با بررسی نتیجه ی کردار و رفتار خویش در صورت سودآور بودن، مرتکب رفتار بزه کارانهمی شود پس از این دو، بیکر در سال ۱۹۶۸ میلادی با نگارش مقاله ای با عنوان بزه و کیفر، بزه کاری را رفتاری اقتصادی معرفی کرد. وی بر این باوربود که بزه کار انسانی است عادی و حسابگر که به دنبال یک سلسله معاملات مصمم به ارتکاب و یا عدم ارتکاب جرم می گردد. در این معادله فعالیت ها ی بزه کارانه به دیگر فعالیت های مشروع اجتماعی مانند تجارب تشبیه می گردد. تجارتی که سود آن همان فایده ای است که از وقوع جرم به دست می آید و زبان آن همان فایده ای است که در امکان کشف جرم، خطر دستگیری مجرمان و مجازات آن نهفته است. بدین ترتیب، بر اساس این رویکرد، میزان بزهکاری تابعی از احتمال دستگیری ، نوع و میزان کیفر است(نیازپور به نقل از نجفی ایرند آبادی، ۱۳۸۷: ۱۸۶ – ۱۸۵).
عکس مرتبط با اقتصاد
کلارک به همراه کرنیش خالق نظریه انتخاب عقلانی بزهکار در جرم شناسی هستند که بارهیافت اقتصادی به رفتار جنایی کاملاً منطبق می باشد. این رویکرد می پندارد که مجرمین بالقوه تصمیم گیرندگان عاقلی هستند که به دنبال امین منافع اقتصادی خود، پس از ارزیابی میزان خطر و منافع حاصله از طریق ارتکاب جرم می باشند.

 

۲-۷-۲-۴-اصول کلی پیشگیری وضعی:

پیشگیری وضعی یا موقعیت مدار بر ۲ محور مبتنی است:

 

۱-دخالت کردن از وضعیت های پیش از بزهکاری:

وضعیت های پیش از بزهکاری اوضاع و احوالی هستند که در شرایط عادی و معمولی جرم در آن رخ می دهد.کین بزرگ وضعیت های پیش از بزهکاری را به سه گونه تقسیم کرده است.

 

الف-وضعیت های ویژه یا موقعیت های خطرناک:

در این موقعیت ها نیازی برای جستجوی موفقیت و مناسبت به منظور ارتکاب بزه نیست. این مناسبت ممکن است از اوضاع و یا از روابط بین افراد(موقعیت مناسب برای زنا یا جرائم پدر کشی) ناشی شود (نجفی ابرند آبادی و هاشم بیگی ۱۳۷۷ ،۲۶۹ ).

 

ب-وضعیت های غیر ویژه:

موقعیت هایی هستند که رد آنها باید فرصت مناسب برای وقوع جرم را پیدا کرد تا بر اساس آن به منظور ارتکاب بزه، برنامه ریزی لازم انجام پذیرد. از این رو طرح نقشه شناسایی مکان وقوع بزه ، فراهم کردن ابزار برای ارتکاب جرم و گزینش همکاران-شرکا و معاونان- در این موقعیت مطرح است.

 

ج-وضعیت های بینابین:

چنین موقعیت هایی در اثر فشار یک رخداد یا یک دخالت عملی پدید می آیند. برای نمونه بیکار شدن فرد به دلیل اخراج از کار از پدید آمدن موقعیت های مختلط یا وضعیت های بینابین سخن به میان
می آید. پیش گیری موقعیت مدار در تلاش است با بهره گرفتن از تدابیر وضعیت محور- که جنبه غیر کیفری دارند –وضعیت های پیش از بزهکاری را تغییر دهد. این تدابیر بر موقعیت های مناسب برای ارتکاب جرم اثر میگذارند تا این طریق فرصت های مساعد بزهکاری کاهش یابد و فرایند تصمیم گیری بزهکار با تردید مواجه شود بدین سان، پیشگیری مزبور با به کارگیری اقدامات تا مساعد کننده موقعیت های پیش از بزهکاری، ایجاد اختلال در فرایند گذر از اندیشه به فعل مجرمانه را مد نظر قرار می دهند. پس باید بزهکار احتمالی را در شرایطی قرار داد که بزهکاری را فعالیتی زیان آور و بدون سود تلقی کند(نیاز پور،۱۳۸۴).

 

۲-مصون سازان آماج جرم از خطر بزه دیدگی:

آماج همان هدف جرم است . این واژه موضوع بزه و وسیله یا ابزار دسترسی به آن مشخص می کند. بدین سان جسم انسان و یا اموال افراد آماج ، موضوع بزه تلقی می شوند. برای نمونه، گاهی که فردی معتاد می شود، جسم انسان آماج بزه واقع شده است. یا وقتی که افرادی را توسل به وسایل متقلبانه، مال دیگری را به دست می آورد. آماج رفتار مجرمانه مال دیگری است. آماج(موضوع بزه) به دو دسته مادی و غیر مادی تقسیم می شود. آماج مادی جسم انسان و اموال افراد و آماج غیر مادی(فکری یا معنوی) ، حیثیت افراد، کرامت بشری، خلوت زندگی خصوصاً اشخاص، آفرینش های فکری، آگاهی ها و داشته های افراد و غیره را در بر می گیرد. آماج- وسیله، وسیله هایی هستند که با گذر آنها می توان به موضوع جرم دست یافت بدین ترتیب تولید و قاچاق مواد مخدر آماج-وسیله محسوب می شود.
زیرا تولید و قاچاق آن سبب می شود تا معتادین به راحتی به آن دسترسی پیدا کند(گسن۱۳۷۶ ،۶۱۷)بنابراین آماج ، هدفی است که مرتکب برای رسیدن به آن ارتکاب بزه می پردازد. پیشگیری موقعیت مدار در صدد است با ایمن سازی آماج جرم، از وقوع بزه و بزه دیده شدن هدف جرم جلوگیری کند. زیرا همه ی افراد و همه ی اموال بزه ددیه اجتمالی هستند؛ یعنی استعداد بزه دیده واقع شدن را دارند و برای ممانعت از تبدیل شدن آنها به بزه دیده واقعی، شناسایی و حمایت از آنها ضروری است(همان، ۶۱۷).

 

۲-۸-تقسیم بندی نوع دیگر پیشگیری جرم:

 

۲-۸-۱-پیشگیری از منظر زمان اجرا

پیشگیری از نظر مدت زمان اجرای آن به دو نوع پیشگیری کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم می شود.

 

۲-۸-۱-۱-پیشگیری کوتاه مدت

پیشگیری کوتاه مدت به مجموعه راهکارهایی گفته می شود که در مدت زمان کمتری ایجاد می شود. نظیر تجهیزات پلیس و نیروی انتظامی فراهم نمودن روشنایی بیشتر خیایان ها، کوچه ها و اماکن عمومی،تدوین قوانین جزایی متناسب و بازدارنده ایجاد موسسات ممدکاری، فراهم نمودن فضاهای مناسب برای گذراندن اوقات فراغت حمایت از کودکانی که مورد اذیت و آزار و بدرفتاری خانواده قرار می گیرند. انهدام یا بستن و اماکن جرم زا ممانعت از پخش برنامه های خشونت زا در تلویزیون و… تا فرصت های وقوع انحراف یا جرم را کاهش دهد.
هدف از برنامه های کوتاه مدت، اقدامات پیشگیرانه سریع و ضربتی در جهت کنترل و مهار جرایم است تا بستر و زمینه های برنامه ریزی فراهم گردد(بیات،۱۳۸۷ ،۲۷).

 

۲-۸-۱-۲-پیشگیری بلند مدت:

پیشگیری بلند مدت به سازو کارهایی اطلاق می شود که در یک فرایند زمانی مدت دارد صورت گیرد تا در آینده فرصت های وقوع جرم را کاهش دهد از قبیل فراهم نمودن بسترهای مناسب برای دسترسی افراد به موقعیت های مناسب و کافی آموزش و پرورش، تدوین و اجرای سیاست های کلی جهت ایجاد اشتغال برای اعضای جامعه،تشکیل کلاس های آموزشی خانواده برای بالابردن مهارت های زندگی، تقویت نقش پیشگیرانه مدارس از طریق ارتقاء محتوا و کیفیت برنامه های آموزشی و تربیتی، تلاش برای کاهش شکاف اقتصادی در بین اقشار مختلف جامعه و دستیابی به عدالت اجتماعی این نوع پیشگیری ، سرمایه گذاری در راه های است که هدف آن جلوگیری از ایجاد مسائل و مشکلات است. از جمله رویکردهای پیشگیرانه بلند مدت، پیشگیری جرم از طریق توسعه ی اجتماعی می باشد استفاده از این نوع تقسیم بندی پیشگیرانه(برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت) در اماکن نظامی و انتظامی روش مناسبی می تواند باشد. اکثر کلانتری ها و پاسگاه های انتظامی از نظر زمانی در مقطع کوتاه مدت و بلند مدت برنامه ریزی می کند. کلانتری ها و پاسگاه های انتظامی برای پیشگیری از جرایم گوناگون از قبیل سرقت،مزاحمت خیابانی،شرارت،کلاهبرداری و… لازم است(با توجه به امکانات و شرایط موجود) از برنامه ریزی های بلند مدت بهره برداری نمایند(همان،۲۸).

 

۲-۸-۲-پیشگری کیفری و غیر کیفری:

 

۲-۸-۲-۱- پیشگیری کیفری:

اولین واکنش که جوامع بشری در برخورد با پدیده یا بزهکاری بدان دست زدند مبارزه سرکوبگرانه بود که مدتها به عنوان تنها روش مبارزه علیه جرم تلقی می شد. توسل به کیفر و مجازات های صعب و سخت از مشخصات دیرینه سیاست کیفری جوامع برای ایجاد رعب و وحشت در افراد متسعد بزهکاری و جلوگیری ازارتکاب جرم می باشد.
در تعریف پیشگیری کیفری می توان گفت«پیشگیری کیفری عبارت از مجموعه تدابیر و اقداماتی است که هدف از اعمال آن کاهش جرم و بزه ترس و ارعاب در مجرمان برای عدم تکرار جرم های بعدی، جلوگیری از مجرم شدن مجرمان بالقوه ، تادیب جامعه علی الخصوص مجرمان با هدف افزایش نظم و امنیت عمومی و فردی ، کاهش انگیزه ها و فرصت های مجرمانه در افراد جامعه، دفاع از حقوق قربانیان جرم، در چارچوب قانون می باشد» (همان،۱۳۸۷ ،۳۰) پیشگیری کیفری به دو شاخه عام و خاص تقسیم می گردد(گل محمدی ۱۳۸۵ ،۲۶).

 

الف)پیشگیری قضائی:

مطابق بند «ب» ماده یک لایحه «پیشگیری قضایی عبارت است از تدابیر و اقدام های دستگاه قضایی در خصوص اصلاح مجرمان و استفاده مناسب از قرار های تامین و ضمانت اجراها و جلب اعتماد عمومی نسبت به نهادهای عدالت کیفری»(شیری،۱۳۸۶ ،۱۹).

 

ب)پیشگیری انتظامی:

در بند «ج» ماده یک لایحه در تعریف پیشگیری انتظامی آمده است «پیشگیری انتظامی عبارت است از تدابیر و اقدام های نیروی انتظامی و سایر دستگاه هایی که به حکم قانون در این زمینه موظف هستند با هدف حمایت از شهروندان آسیب پذیر در برابر خطر وقوع جرم، افزایش آگاهی های عمومی و رائه خدمات مشاوره ای پیشگیرانه ، نظارت و مراقبت بر اماکن عمومی و مناطق جرم زا و افزایش هزینه های ارتکاب جرم(شیری،۱۳۸۶ ،۲۲).
در پیشگیری انتظمی و نیز در سطح ملی و عمومی (اجتماعی) انتظار است که پلیس و نیروهای حافظ امنیت به جای مبارزه با معلول با انجام تحقیقات علمی برای ریشه یابی علت ها تلاش نمایند. در این زمینه پلیس در انجام چنین وظیفه مهمی نیازمند ابزار کار است که یکی از این ابزار ، داشتن اختیارات قانونی و سازمانی منسجم می باشد که لازم است اقدامات بنیادی اصلاح سازمانی و طراحی جدید در راستای روش های پیشگیرانه از جرم صورت پذیرد (گل محمدی ۱۳۸۴ ،۲۱).

 

ج)پیشگیری غیر کیفری:

بررسی پدیده بزهکاری و مطالعه بزهکاران، وجود رابطه را بین جرم و بزه ارتکابی و علل و عوامل موثر بدان را به اثبات می رساند. جرم شناسان می گویند: هر نوع وضعیت و موقعیت جسمانی و روانی و اجتماعی و … که می تواند در پیدایش و یا افزایش جرم نقش داشته باشد، عاملی جرم زا است. هر چند این تاثیر مطلق نمی باشد و در تمامی موارد قطعیت نام ندارد. (بیات به نقل از کی نیا ۱۳۷۶ ،۶۲) پیشگیری کیفری(رسمی و دولتی) اثرات محدود تری در پیشگیری از جرائم داشته است. لذا جرم شناسان و صاحبنظران برای پیشگیری از جرم ها فعالیت خود را بر منافع غیر رسمی و غیر کیفری متمرکز نمودند.(گل محمدی،۱۳۸۵ ،۲۸) روزنبام در کتاب پیشگیری از جرم خود می گوید: سخت گیریها و بکارگیری طبقه بندی کیفری شدید جرم ها باعث افزایش زندانیان در زندان و بازداشتگاه ها گردیده است. همچنانکه هزینه های سیستم قضایی چندین میلیون دلار افزایش یافته و زندانها مکانی برای جمع کردن جوانان رنگین پوست شده است تردید کمی باقی مانده است که تفکر فعلی ما برای کنترل جرم هم پر هزینه و هم غیر منصفانه است از اوایل سال ۱۹۸۰ –متخصصین ودانشمندان زیادی بر روی این شیوه مطالعه و به طرز تفکر جدیدی در مورد کنترل جرم رسیده اند که سیستم قضایی به تنهایی نمی تواند مشکلات جرم و مواد مخدر را حل نماید(روزنبام،۱۳۸۴، ۵-۴).

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 09:10:00 ب.ظ ]