" دانلود فایل های دانشگاهی – ۲- ۱۲) رابطه ی بین وجدان کاری و مفاهیم مشابه – 7 " | ... | |
“
برگسن معتقد است: ((کار عبارت است از آفرینش امر فایده بخش))
فریدمن کار را: ((مجموعه اعمالی میداند که انسان برروی ماده، با هدفی معطوف به فایده و مصلحت، به کمک مغز و دست و اعضای دیگر انجام میدهد)) (پناهی و ابراهیم پور ،۱۳۸۷،ص۱۰۴)
بنابرین کار دارای خصوصیات اصلی زیر میباشد:
۱- دائمی و همیشگی بودن کار؛
۲- به تولید کالا و خدمات می انجامد؛
۳- دستمزدی برای آن در نظر گرفته شود؛
۴- منجر به برقراری تعادل جسمانی و حفظ سلامت روحی و بدنی انسان می شود؛
۵- موجب تقویت روابط اجتماعی و ارضای نیازهای اجتماعی افراد می شود؛
۶- منجر به تزکیه نفس و جلوگیری از مفاسد اجتماعی میگردد؛
۷- کار وسیله ای برای اندازه گیری نقاط قوت و ضعف انسان ها است یعنی در کار توان افراد مشخص و آنجاهایی که نیاز به اصلاح دارد، اصلاح می شود (سلطانی،۱۳۷۶،ص۲۸).
۲- ۹)وجدان کاری
وجدان کاری، یکی از ابعاد مهم وجدان است که منظور از آن احساس مسئولیت و تعهد همه جانبه درونی فرد نسبت به کارهایی است که بر عهده اوست. به عبارت دیگر سعی در انجام هر چه کامل تر و بهتر کارها و پرهیز از هر گونه تساهل و کم کاری و استفاده منطقی از امکانات و شرایط و مواظبت مداوم نسبت به انجام وظایف.
وجدان کاری عبارت است از: احساس تعهد درونی به منظور رعایت الزاماتی که در ارتباط با کار مورد توافق قرار گرفته است. به بیان دیگر منظور از وجدان کاری، رضایت قلبی، تعهد و التزام عملی نسبت به وظیفه هایی است که قرار است انسان آن ها را انجام دهد (سعیدی و حسین آبادی، ۱۳۸۹، ص۴۹).
رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی ۱۳۷۴ خویش و وجدان کاری را به شرح ذیل بیان کردهاند:
افراد دارای وجدان کاری، کار را یک عمل صالح، یک وظیفه حقیقی، یک عبادت و یک مسئولیت اجتماعی و سیاسی تلقی میکنند (سلیمی دانشگر،۱۳۸۴،ص۱۳).
وجدان کاری عبارت است از مجموعه عواملی است که در فرد سازمانی نظام ارزشی به وجود می آورد که مجهز به شاخص های زیر برای کار و سازمان می شود:
۱- کار بی عیب انجام دادن؛
۲- به نتیجه رساندن کارها؛
۳- انجام به موقع کارها؛
۴- کار بدون نظارت و کنترل؛
۵- صرفه جویی در وقت و هزینه ها؛
۶- شناسایی کار مفید از غیر مفید برای سازمان؛
۷- ترجیح سازمان بر خود و احساس تعلق خاطر (سلطانی،۱۳۷۶،ص۲۹)
۲- ۱۰) چگونگی شکل گیری وجدان کاری
به منظور بررسی چگونگی شکل گیری وجدان کاری ابتدا باید بدانیم که فرد کار (عمل) خواسته شده و مورد انتظار را به چند حالت انجام میدهد:
۱- از طریق جبر و زور، که عامل کار با کوچکترین تخلف به مجازات رسیده و همواره به خاطر ترس از کابوس مجازات سعی میکند با حداکثر توان خود کار کند.
۲- با تنظیم قوانین و مقررات و ایجاد انگیزه های مادی مناسب، از قبیل افزایش دستمزد، اضافه کردن مزایای جانبی، کم کردن زمان کار و بهبود شرایط آن است که عامل کار تحت تأثیر این قبیل انگیزه ها حداکثر تلاش خود را مبذول دارد (سعیدی و حسین آبادی، ۱۳۸۹، ص۴۹).
۳- تقویت وجدان کاری و استفاده از انگیزه های مادی ضمن تقویت و تأکید بر اهداف معنوی وجدان کاری کارکنان، تحت تأثیر عوامل مختلفی است که مهمترین آن ها عبارتند از:
– به کارگیری کارکنان بر اساس علاقه و توانایی و معیارهای قابل اندازه گیری؛
– احتساب سختی، حساسیت و پیچیدگی کار در تنظیم حقوق و مزایا؛
– ارزیابی عملکرد ایشان برای ایجاد امکان پیشرفت؛
– تشویق و تنبیه کارکنان؛
– تقسیم کار مطلوب کارکنان؛
– انتصاب مدیران شایسته بر اساس تخصص، تجربه، وجدان کاری و علاقه به جای روابط و خصوصیات مربوط به کار (آسترکی،۱۳۸۸،ص۷۳).
۲- ۱۱) عوامل تأثیر گذار و شکل دهنده وجدان
عوامل تأثیر گذار و شکل دهنده وجدان را می توان به سه دسته کلی: عوامل فردی و ذاتی، عوامل محیطی و عوامل سیاسی تقسیم کرد:
الف: عوامل فردی و ذاتی:
عواملی هستند که از درون و نهاد فرد سرچشمه میگیرد این عوامل شامل موارد زیر میباشد:
۱- وراثت که ساختمان جسمانی و روانی انسانی را تشکیل و افراد از نظر بار ژنتیکی با هم دیگر متفاوت هستند و این تفاوت ژنتیکی تفاوت وجدان کار را به دنبال دارد؛
۲- خود شکوفایی و تعالی و تزکیه نفس؛
۳- جهان بینی توحیدی و آگاهی از جهان هستی؛
۴- طرز تفکر، احساسات، ادراکات، ایده ها، طرز تلقی ها و عواطف؛
۵- میزان و درجه اعتقاد و ایمان به هدف؛
۶- تعهد کاری، دینی و سیاسی و …
ب) عوامل محیطی:
عواملی هستند که در پرورش وجدان نقش ایفا میکنند. این عوامل شامل موارد زیر میباشد:
۱- نوع تربیت خانوادگی از بسته شدن نطفه تا دوران آموزش کودکستان؛
۲- نوع تربیت . آموزش های رسمی در کودکستان، دبستان، متوسطه و دانشگاه؛
۳- نوع تربیت غیر رسمی توسط نهادهای مربوطه مثل رسانه های گروهی، رادیو و تلویزیون؛
۴- تربیت پذیری از معلمان و افراد جامعه؛
۵- تربیت پذیری از گروه دوستان و هم سالان.
ج) عوامل سیاسی:
عواملی هستند که در جهت دهی وجدان نقش ایفا می نمایند. این عوامل شامل موارد زیر میباشد:
۱- میزان مشارکت در تصمیم گیری جامعه؛
۲- درجه آزادی برای بیان عقاید و افکار؛
۳- سیاست های جهانی و داخلی؛
۴- نوع حکومت (الهی بودن و غیر الهی بودن)؛
۵- دخالت بیگانگان (سلطانی،۱۳۷۶،ص۲۹).
۲- ۱۲) رابطه ی بین وجدان کاری و مفاهیم مشابه
وجدان کاری با مفاهیمی از قبیل انضباط، روحیه، کارایی، انگیزش و تعهد در عین حال که رابطه نزدیکی دارد متفاوت است. وجوه تشابه وافتراق این مفاهیم با وجدان کاری در زیر توضیح داده می شود:
۲- ۱۲-۱) وجدان کاری و انضباط (Discipline)
انضباط به معنی تربیت مبتنی بر نظمی خاص است. در مسایل اجتماعی، شیوه زندگی مبتنی بر قانون را انضباط گویند که در این خصوص معمولاٌ نیروی خارجی برای رعایت آن مورد نیاز است. در این شرایط مجریان قانون تنها وظیفه ی تنبیه خاطیان را بر عهده دارند و کسانی که قانون را محترم می شمارند تنها به وظیفه خود عمل کردهاند؛ در حالی که وجدان کاری، نیرویی است درونی که هم پاداش میدهد (رضایت درونی) و هم کیفر (عذاب وجدان).
۲- ۱۲-۲) وجدان و روحیه (Morale)
روحیه را نیرویی می دانند که به یاری آن فرد خود را در تطابق کامل با سازمان می بیند و وظایف خود را با علاقه و انضباط انجام میدهد.
مراد از روحیه، رفاه روحی و جسمی فرد است که وی را قادر میسازد تا به نحوی مؤثر زندگی و فعالیت کند و عمیقاٌ احساس کند که در هدف گروهی که به آن تعلق دارد سهیم است. به یاری روحیه، فرد میتواند وظایف خود را با نیرو و شوق و انضباط کامل انجام دهد.
به این ترتیب روحیه، از تطابق فرد و سازمان نتیجه می شود در حالی که وجدان کاری حاصل احساس و تعهد درونی فرد در قبال وظایفی است که پذیرفته است. (بختیاری،۱۳۷۷،صص۱۰-۱۱).
۲- ۱۲-۳)وجدان کاری و کارایی (Efficiency)“
[دوشنبه 1401-09-21] [ 12:05:00 ب.ظ ]
لینک ثابت |
۵-وان کرو در سال ۲۰۰۰ پژوهشی در خصوص ارتباط بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی در آمریکا انجام داده است. یافته های پژوهشی حاکی از ارتباط بسیار قوی بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی است. یافته های این پژوهش، فرهنگ مناسب برای مدیریت دانش را بدین صورت معرفی میکند:
-
- فرهنگ مناسب برای مدیریت دانش به دانش و صاحبان آن بها میدهد.
-
- در این فرهنگ، کارکنان انگیزه بیشتری برای کسب و انتقال دانش دارد.
-
- با ایده های مختلف به نرمی برخورد می شود.
- سیستم ارزشیابی عملکرد مبتنی بر میزان مشارکت افراد در تولید دانش مؤثر است.
(۴۱-۱۱: ۲۰۰۱,Van krogh).
۶-در سال ۲۰۰۲ پژوهشی برای اخذ دکتری در رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه نیویورک، دانشکده بازرگانی دیگروت توسط گلد انجام شده است. این پژوهش در پی طراحی مدلی برای اثر بخشی مدیریت دانش بوده است . سایر مشخصات این پژوهش در ذیل آمده است.
یکی از متغیرهای مستقل این پژوهش فراساختار سازمانی بود که شامل فرهنگ سازمانی، تکنولوژی اطلاعات و ساختار سازمانی است. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که این متغیر در کنار سایر متغیرهای مستقل یعنی عوامل بازار (مشتری، محصول و رقبا ) و ظرفیت پردازش دانش (توانایی در کسب دانش، تبدیل دانش، به کارگیری دانش و نگهداری دانش) برای طراحی مدلی برای اثر بخشی مدیریت دانش به کار میروند (۱۵-۵: ۲۰۰۲,Gold).
۷-پژوهش دیگری توسط ریگانز از دانشگاه کلمبیا و مک اویلی از دانشگاه کارنجی ملون در سال ۲۰۰۲ میلادی انجام شده است. این پژوهش در راستای این پرسش اصلی شکل گرفته است که چگونه ساختار شبکه های تعاملاتی غیر رسمی بر فرایند انتقال دانش در سازمان اثر میگذارد؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که ساختار شبکه های تعاملاتی بر میزان و نحوه انتقال دانش در سازمان اثر بسزائی میگذارند. در این پژوهش، محققین به این نتیجه رسیده اند در سازمان هایی که ساختار تعاملاتی غیر رسمی ضعیفی وجود دارد، انتقال دانش (دانش نهفته) کمتری اتفاق می افتد. همبستگی و روابط اجتماعی قوی بر سطح رضایتمندی افراد اثر گذاشته و انگیزه بیشتری برای انتقال دانش فراهم میکند، ضمن آنکه به گسترش اعتماد در سازمان دامن می زند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که دانش عمومی در سازمان و همبستگی و روابط اجتماعی ارتباط مثبت و معنی داری با میزان انتقال دانش در سازمان دارد.(Reagans&Mcevily, 2002:240-267).
۲-۱-۲-پیشینه داخلی تحقیق
۱-“بررسی اثرات سرمایه های فکری بر عملکرد سازمانی شرکتهای تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع و معادن” تهیه شده توسط خانم عطیه بطحایی؛ به راهنمایی: عباسعلی حاج کریمی؛ استاد مشاور: محمدرضا حمیدی زاده-پایان نامه کارشناسی ارشد – دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، ۱۳۸۵).
۲-“بررسی وضعیت سرمایه فکری در بین صادر کنندگان کاشی و سرامیک” تهیه شده توسط خانم فرشته لطفی زاده؛ به راهنمایی: محمد زاهدی؛ استاد مشاور: عباس منوریان-پایان نامه کارشناسی ارشد-مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی، وابسته به سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، ریاست جمهوری، ۱۳۸۵
۳-“بررسی روابط متقابل میان اجزای سرمایه های فکری (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه مشتری) و اثرات آن ها بر عملکرد سازمانی شعب بانک ملت استان تهران” تهیه شده توسط آقای حمیدرضا یزدانی؛ به راهنمایی: عباس منوریان؛ استاد مشاور: آرین قلی پور-پایان نامه کارشناسی ارشد-دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت، ۱۳۸۵
۴-“تبیین نقش سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی در مزیت رقابتی (مطالعه موردی شرکت های ایران خودرو پارس خودرو”تهیه شده توسط آقای بهروز قلیچ لی؛ به راهنمایی: اصغر مشبکی؛ استاد مشاور: علی رضائیان، سید حمید خداداد حسینی- پایان نامه دکترای تخصصی- دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم انسانی، ۱۳۸۵
۵-“طراحی سیستم مدیریت دانش با بهره گرفتن از تکنولوژی سیستم های چند عاملی”تهیه شده توسط: فرزاد پیروی، به راهنمایی: فتانه تقی یاره، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر، ۱۳۸۶
۶-“بررسی رابطه عوامل سازمانی (ساختار، فرهنگ و تکنولوژی) وزارت کار و امور اجتماعی با استراتژی مدیریت دانش “تهیه شده: توسط ناصر عسگری، به راهنمایی: عباس منوریان، استاد مشاور: آریان قلی پور، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت و حسابداری، ۱۳۸۴
۲-۲-بخش دوم: مدیریت دانش
از اواسط دهه ۱۹۸۰ بهتدریج افراد و سازمانها به نقش بسیار مهم دانش در محیط های رقابتی پی بردند و در مدت زمان نسبتاً کوتاه این پدیده جهت کسب مزایای رقابتی پایدار، جایگاه خود را در بین سایر منابع تولید ثروت تثبیت نمود. اصطلاح مشهور برای معرفی این دوره، “اقتصاد ایده[۷]” میباشد. اقتصاد ایده اغلب به پتانسیل نامحدود برای رشد و موفقیت های اقتصادی اشاره دارد که بر اساس آن نوآوریهای جدید و تولیدات مبتنی بر دانش امکان پذیر میگردد. این فرایند از اکثر جنبههای اقتصادی سنتی که محدود بودن فرصتها را بر اساس اصل کمیابی منابع فیزیکی، نیروی کار متخصص، سرمایه و غیره تصور میکند، متمایز است. در قیاس با تئوری های اولیه، اقتصاد ایده بیشتر به افزایش کیفیت زندگی و خلق و تولید ثروت می پردازد (Kelly,1996:149).
کارل ویگ[۸] برای اولین بار مفهوم مدیریت دانش را در سال ۱۹۸۶ رواج داد. ویگ مدیریت دانش را عبارت از ساخت، تجدید و کاربرد و بهره برداری از دانش، برای حداکثر سازی اثر بخشی دانش سازمان و بازگشت داراییهای دانشی آن میداند. از آن زمان تلاشهای بسیاری برای تعریف مدیریت صورت پذیرفت. با این وجود، تعریف مدیریت دانش پیچیده است و دلیل آن نیز تفاسیر متعدد حاصل از دیدگاه های مختلف و تعدد زمینههای مرتبط با آن میباشد.
مدیریت دانش را می توان به عنوان روشی برای بهبود عملکرد، بهره وری و رقابت پذیری، بهبود کارآمد کسب، تسهیم و استفاده از اطلاعات درون سازمان، ابزاری برای بهبود تصمیم گیری، طریقی برای به دست آوردن بهترین روش ها، راهی برای کاهش هزینه ها و روشی برای نوآورترشدن سازمان دید. مدیریت دانش به معنای توسعه و بهره برداری از داراییهای دانشی یک سازمان است که باعث تحقق اهداف سازمان گردد. در دنیای کسب و کار مدیریت دانش به مفهوم فرایند تولید ارزش از سرمایه های نامحسوس است و در واقع این نوع مدیریت نوعی تعامل میان درون و خارج سازمان یعنی مشتریان و ذینفعان است. استراتژی اصلی در مدیریت دانایی ارائه دانش لازم به هر فرد در مکان و زمان مناسب و به طریق صحیح میباشد (Davenport et al,1999:103).