کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • طرح های پژوهشی انجام شده با موضوع نقش دکترین صلاحدید دولتها در معاهدات بین المللی- فایل ۳۳
  • شناخت اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران- قسمت ۲۷
  • منابع پایان نامه با موضوع بررسی نقش خصوصیات شرکت (در قالب عوامل مدل های نمایندگی ...
  • بررسی علل آسیب‌پذیری هویت توسط رسانه در محدوده زمانی ۲۰۱۰ -۱۹۹۰- قسمت ۳
  • بررسی حقوق کودک در مخاصمات مسلحانه در حقوق اسلام- قسمت ۶
  • ساختار سرمایه و رابطه آن با عملکرد شرکت- قسمت ۹
  • حبس-زدایی-و-کیفرهای-جایگزین-حبس-در-حقوق-کیفری-ایران-و-آمریکا- قسمت 2
  • نقش بکارگیری مهارت¬های مدیریت تنوع فرهنگی توسط مدیران دبیرستان های شهر شاهین¬شهر در ارتقاء سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان در سال تحصیلی ۸۹-۱۳۸۸- قسمت ۳
  • نقش دادستان در پیگیری جرایم اقتصادی در نظام اداری کشور- قسمت ۵- قسمت 3
  • شیوه های پرداخت در تجارت بین الملل با نگاهی به شیوه کار صرافان- قسمت ۴
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره : تأثیر-بحران-مالی-بر-بیکاری-کشور های-منتخب-حوزه ی-منا- فایل ۳
  • اثر بخشی طرحواره درمانی بر راهبردهای مقابله ای و سازگاری اجتماعی افراد وابسته به مواد شهر یاسوج- قسمت ۱۱
  • راهنمای نگارش مقاله در رابطه با اقدامات نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ( ۲۰۰۳ ...
  • نقش وارزش اثباتی قسم درحقوق کیفری با فقه جزایی- قسمت ۶
  • بررسی جامعه شناختی جهت گیری¬¬های دینی دانشجویان دانشگاه¬های دولتی شهر اصفهان- قسمت ۸
  • مطالب پایان نامه ها درباره نقش قابلیت‌های زیرساختی و مشتری‌مداری در بالا بردن کیفیت اطلاعات مشتری ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی تأثیر جهت گیری کارآفرینی بر رشد شرکتهای کوچک در ...
  • صور خیال در غزلیّات خواجوی کرمانی- فایل ۳۲
  • دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع بررسی تطبیقی جایگاه زن در قرآن و حدیث و فمینیسم ...
  • بررسی فقهی و حقوقی تکالیف اقلیتهای دینی۹۳- قسمت ۸
  • مطالعه-تطبیقی-دادرسی-عادلانه-در-حقوق-ایران-و-اسناد-بین-المللی-حقوق-بشر- قسمت ۵
  • ضمان زوجین ناشی از نقض حقوق یکدیگر از منظر فقه وحقوق- قسمت ۴
  • رابطه مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) با توانمند سازی و ارزیابی عملکرد کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان فارس- قسمت ۵
  • بررسی ابعاد شخصیتی پیامبر (ص) از دیدگاه مولای متقیان امیر مؤمنان (ص)- قسمت ۶
  • مطالب پایان نامه ها درباره کتاب شناسی دستور زبان فارسی دوره معاصر- فایل ۲۲
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد بررسی اثرات خانه های دوم براکوتوریسم؛ مطالعه موردی دهستان لواسان ...
  • تبیین و بررسی مهدویت در صحاح سته- قسمت 2
  • تأثیر رفتار اخلاقی و رضایت شغلی بر تعهد سازمانی کارمندان مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه یک رشت- قسمت ۹
  • طرح های پژوهشی انجام شده درباره نقش تبلیغات بازرگانی در مدیریت بدن- فایل ۱۰
  • شناسایی ومطالعه ماکروفسیل های گیاهی جمع آوری شده از منطقه- قسمت ۲
  • روابط علی– ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، روان نژندگرایی و برونگرایی با نشانه های افسردگی، اضطراب منتشر، وسواس فکری – عملی و پانیک در جمعیت غیربالینی- قسمت ۱۰
  • تحقیقات انجام شده درباره تاثیر متقابل خستگی و ساختار کف پا بر ویژگی های ...
  • نقش شناخت زمان و مکان نزول بر تفسیر قرآن- قسمت ۱۴




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تضاد دین و عرفان در دیوان حافظ- قسمت 5 ...

    « هنر حافظ این است که دو اندیشه ی متضاد را در هم تلفیق می کند و اگر عطار و مولوی از مِی و معشوق و ساقی و دیگر عناصر این مجموعه به کل در معنی عرفانی مجازی استفاده کرده اند ولی حافظ هیچ اصراری ندارد که از هر دو بهره مند نشود. (خود را لایق بهره مندی از لذت آنی و باقی می داند) و از خواننده می خواهد که شعر او را از روی کرامت چنان بخواند که داند یعنی راحت و آزاد باشد که هر طور که می خواهد بخواند و دریابد. او می خواهد نام و نشانش بماند که می ماند، او ادعای پیغمبری ندارد که مردم به کتابش عمل کنند ». (شریفی، 1387: 89)
    آیا با تلفیق دو اندیشه ی متضاد می توان به عرفان رسید؟ و آیا با داشتن لذت آنی آن هم از نوع حرامش می توان به لذت باقی دست یافت؟! هنر حافظ پاک دلی او است، قرآن شناسی اوست. عرفان ناب اوست و وقتی حافظ جامع همه ی خوبی ها شد، به عشق دست یافت و وقتی عاشق شد، هنرمند شد و سخنش دل نشین گشت:
    دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی آری آری سخن عشق نشانی دارد
    (دیوان حافظ،84:1389)
    3ـ4. رندی حافظ
    یکی از عجیب ترین و جنجالی ترین واژه ها در دیوان حافظ واژه ی رند است. چرا که حافظ هم رند شراب خوار و لاابالی می شناسد و هم رند ولی شناس. در فرهنگ واژگانی همه ما آدم ها رند مساوی است با سفله و اراذل و اوباشی که به صورت کهنه رند و مرد رند و… استعمال می شود. ولی حافظ رند دیگری دارد که به قول خرّمشاهی: « رند… اهل هیچ افراط و تفریطی نیست… به رستگاری نیز می اندیشد… رند حافظ تعلق خاطر و تعهد دینی دارد. به آخرت اعتقاد دارد… ». (خرّمشاهی، 1367: 5)
    و این رند، تنها اسمی با بار منفی دارد و در حقیقت نمونه ی یک انسان کامل است و جالب تر این که رند خود حافظ است که دارای ویژگی های مثبتی است و متضاد رند، زاهد است دارای ویژگی های منفی و حافظ: « انگیزش دیگرش میل به آفریدن شخصیتی است در برابر زاهد که نقطه ی مقابل و آنتی تز زاهد باشد ». (خرّمشاهی، 1371: 27)
    بنابراین رندی حافظ همانا تفهیم این نکته به همه ی آزاد اندیشان و مردمان منصف است که پاکی و سلامت در گرو نام نیست. می توان خود را رند نامید ولی دشمن تزویر و ریا بود:
    حافظا مِی خور و رندی کن و خوش باش ولی دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
    (دیوان حافظ،11:1389)
    یا
    حافظ مکن ملامت رندان که در ازل ما را خدا ز زهد ریا بی نیاز کرد
    (همان: 89)
    و هم چنین عاشق و هدایت شده به سمت صراط مستقیم:
    زاهد ار راه به رندی نبرد معذورست عشق کاریست که موقوف هدایت باشد
    (همان: 105)
    یا
    ناز پرورده تنعّم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد
    (همان: 105)
    و قرآن خوان:
    زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
    (همان: 127)
    و… .
    و چه قدر سخت است که پیامی به این روشنی خوب درک و دریافت نگردد و این گونه اظهارنظر شود که:
    « امروزه به دلیل تأثیر نحله ها و مذاهب غیر دینی و « لائیک » غرب، بسیاری از مفسران اشعار حافظ پنداشته اند که تفاوت ارزش گذاری در زبان طبیعی و در زبان شعر معلول تغییر ملاک بوده است… . در تبیین این تفاوت ارزش گذاری، مفسران مزبور گفته اند که حافظ با تحسین رندی در واقع علیه ارزشهای رایج و متداول جامعه ی دینی خود طغیان کرده است… این نوع برداشت یکی از اشتباهات عمده ی حافظ پژوهان معاصر است. ]که [انتقادهای این شاعران به ارزش های اخلاقی جامعه ی خود را بر اساس اخلاق غیر دینی « لائیک » سنجیده اند ». (پورجوادی، 1367: 15)
    گاه برخی صاحب نظران رند حافظ را دارای دو شخصیّت کاملاً متفاوت مثبت و منفی می دانند و حال آن که می دانیم همانا هدف آن ها این است که حافظ دو نوع شخصیّت کاملاً متضاد داشته است و یا لااقل می توان از شعرش دو گونه متفاوت در مورد حافظ نظر داد. یکی فردی عارف و مؤمن و مثبت و قرآن خوان و دیگری فردی کفرگویی و مرتد و شراب خوار و… .
    دکتر تقی پور نامداریان در کتاب گمشده ی لب دریا در مورد رندی حافظ می گوید: « رند چهره ی محبوب دیگری است که آن هم تصویر « من » شعری حافظ است. رند نیز نقطه ی مقابل صوفی و شیخ و زاهد و مفتی و محتسب است و در کنار پیر مغان و حافظ… رند نیز مثل پیر مغان و مثل « من » شاعرانه ی حافظ، عاشق، نظر باز، شراب خوار و خراباتی است،… به همین سبب بدنام و نامه سیاه و بی سامان و بلاکش است، ]و هم چنین[ پاک باز، بی نیاز، بی حرص و دور از ریا و تظاهر ]؟![ ».
    دکتر پورنامداریان وقتی معتقدند که رند نقطه ی مقابل صوفی و شیخ و زاهد و… عصر حافظ است، بنابراین نمی توانند صفاتی چون شرابخواری و نظر بازی و… را به حافظ نسبت دهند چرا که حافظ این صفات را در هم عصران خود دیده است، آنان که ادعای پاکی و پاک بازی و دین و… دارند و در عمل با رند از نوع منفی و لاابالی آن هیچ فرقی ندارند چرا که اعتقاد حافظ بر آن است که خوبی و پاکی در گرو نام نیست.
    « واژه نامه ها و نوشته های گونه گونی که درباره ی « رند » و « رندی » سخن گفته اند، یک زبان و بی استثناء، « لاابالی وارگی »، « بی بند و باری »، « حیله گری »، « خودپایی » و… را از ارکان اساسی یک زندگی رندانه می دانند… « حافظ » عنوان « رند » را به هنگام سرخوردگی و نفرت از تمام اسم ها و رسم های مرسوم عصر خود، به عنوان یک نام و نماد ایده آل انتخاب نموده است ».(درگاهی،1382: 53)
    اگر معتقدیم که حافظ پس از سرخورده شدن از تمام اسم و رسم های مرسوم عصر خود، رند را به عنوان یک نام و یک آرمان و یک ایده آل برگزیده است. پس چگونه ادعا می کنیم که رند ساخته شده حافظ دو وجهی و دو شخصیّتی است آن هم با

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
    ویژگی های مثبت و منفی؟!
    « اصولاً جای تردید دارد که حافظی که وجود را افسانه و افسون می داند و در آغاز و انجـام تـردید
    دارد و در پی نقد دنیاست، در حالی که صوفی به دنبال خودشناسی است و می گوید: من عَرَفَ عَفسَه فَقَد عَرَفَ ربّه، صوفی باشد. حافظ همه جا از جام مِی و شراب و نقد جهان و عیش نقد سخن می گوید و اگر این ها صوفیگری باشد، همه صوفی اند ». (مرتضوی، 1365: 94)
    « رندی یعنی صاف و شفاف و یک رو و راستگو کردن نفس، نه کشتن آن… یعنی نفسی که خواهشمندی و هوشمندی در او پالایش یافته و به جایگاه مشاهده ی زیبایی در عالم رسیده و با زیبایی یگانه شده است. کمال روان در انسان رسیدن به مقام مشاهده ی زیبایی است در عالم… ». (آشوری، 1379: 286)
    و مخلص کلام آن که هر کسی از ظنّ خود یار حافظ شده است و غرض و مقصود واقعی او از متضادگویی را کسی به درستی درنیافته است. اکثر منابع حافظ شناسی چون « از کوچه رندان » زرین کوب ، « حافظ » ، « حافظ نامه » ، « ذهن و زبان حافظ » خرمشاهی ، « ماجرای پایان ناپذیر حافظ » محمد علی اسلامی ، « مکتب حافظ » منوچهر مرتضوی ، نوشته های دکتر دادبه ، « حافظ شیرین سخن » دکتر معین ، « تاریخ عصر حافظ » دکتر غنی و … همداستانند که حافظ نه زاهد دنیاگریز و نه دنیاگرای گریزان از دین و ایمان است بلکه کاملاً انسان ، ایرانی مسلمان آزاده ، اندیشمند و نه فیلسوف مصلح اجتماعی ، رند عاشق، شاعری با رویکرد به « عرفان نظری » یا عرفان اهل علم که شاید از تجربه مکاشفه و شهود شخصی نیز بهره برده است می باشد . ( ر.ك. امیر ضیایی،52:1377)
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    و به قول خودش:
    خدا داند که حافظ را غرض چیست و عِلمُ الله حَسبی مِن سوالی
    (دیوان حافظ، 1389: 299)
    فصل چهارم
    تضاد دین و عرفان
    در دیوان حافظ
    4. تضاد دین و عرفان در دیوان حافظ
    در این بخش تضادهای موجود در شعر حافظ تحت عنوان کلّیِ تضادهای ظاهری مورد بررسی قرار می گیرند.
    تضادهای ظاهری با توجّه به منشأ پیدایش آن ها تحت عنوان وارونگی و متضادنما تشریح می شوند. در مبحث وارونگی، تضادها تحت عنوان کلّی تضاد با متشرعین و متصوّفه بررسی می شود و در قسمت متضادنما، تضادهای موجود در ابیات به کمک « واژه هایی » رفع می گردند که این مبحث تحت عنوان تضادهای زبانی مورد بررسی و تعمّق قرار می گیرند.
    4ـ1. تضادهای ظاهری
    کافیست یک بار دیوان حافظ را ورقی بزنید. بی شک بین فرهنگ واژگانی و دانسته ها و اعتقادات خود با آن چه در شعر حافظ می بینید، تضادها و تناقضاتی را می بینید. گاه نظرات حافظ در مورد موضوعی خاص ضد و نقیض می نماید؛ چرا که زمانی با عارفی پاکدل مواجهید و زمانی با شاعری با اعتقادات سست دینی و گاه حتی ادعایی حاکی از نبودن ایمان. برای پی بردن به دلایل این تناقضات و تضادها دیوان حافظ را از منظر ویژگی هایی به شرح زیر مورد بررسی قرار می دهیم:
    4ـ1ـ1. وارونگی در شعر حافظ
    یکی از مهم ترین خصیصه های شعر حافظ وارونگی در زمینه ی واژه هاست. حافظ فرهنگ واژگانی دیگر گونی دارد. در این فرهنگ نامه، واژه های خوب و بد یا مثبت و منفی جابجا شده اند و هر یک جای خود را به دیگری داده است؛ چرا که حافظ گویا به اصالت واژه معتقد نیست. حافظ به مقدّساتی چون سجاده و تسبیح با دیدی منفی می نگرد و حال آن که شراب و میخانه را خوب می داند. صوفی و
    فقیه را نمی پسندد و رند و باده فروش را می ستاید. چنین نگرشی تضادهایی را به وجود آورده است که تحت عنوان تضاد با متشرّعین و متصوّفه مورد بررسی قرار می گیرند:
    4ـ1ـ1ـ1. تضاد با متشرعین و متصوّفه
    حافظ با دیدی انتقادی و اعتراض گونه به دین دار عصر خویش می نگرد چرا که در آن ها افعالی میبیند که آن ها را شایسته ی نامشان نمی داند. صوفی و فقیه و زاهد در عصر حافظ ظاهرفریب و ریاکارند. در پنهان شراب می نوشد و حرام خوارند. در ملأعام تظاهر به دین داری نموده و ظاهر خود را مردم فریب ساخته و در نهان از حیوان هم پست ترند:
    صوفی شهر بین که چون لقمه ی شبهه می خورد پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف
    (دیوان حافظ،1389: 193)
    به زیر دلق ملمّع کمندها دارند دراز دستی این کوته آستینان بین
    (همان: 26)
    نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود آنچه با خرقه ی زاهد مِی انگوری کرد
    (همان: 95)
    یا
    فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد که مِی حرام ولی به ز مال اوقاف است
    (همان: 33)
    یا
    گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
    (همان: 149)
    یا
    ز کوی میکده دوشش به دوش می بردند امام شهر که سجّاده می کشید به دوش
    (همان: 185)
    و حافظ برای مبارزه با آن ها رند و میخانه و خرابات و… را علم کرده است و آن چه را که در آن ها (صوفی، زاهد، فقیه و…) ندیده است؛ به واژه های ساخته شده ی خود بخشیده است. رند حافظ ولی است. باده فروش سرّ خدا می داند. در میخانه حافظ ملائکه در رفت و آمد هستند و در میکده اش هم دعاها مستجاب می شود:

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:09:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی حقوقی جرم اعتیاد با توجه به قانون اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر سال ۱۳۸۹- قسمت ۵ ...

    ۱ـ سیاست جنایی تقنینی ایران در زمینه جرم اعتیاد به مواد مخدر چیست؟
    اعتیاد به مواد مخدر
    ۲ـ آیا ضرورت جرم زدایی در حیطه اعتیاد به مواد مخدر وجود دارد؟
    ج) فرضیه ­های تحقیق
    ۱ـ به نظر می‌رسد سیاست حقوقی ایران با توجه به قانون مبارزه با مواد مخدر اصلاحی سال ۱۳۸۹ مبتنی بر درمان است.
    ۲ـ با توجه به نگاه بیمارگونه کشورهای اروپایی به معتادین، لذا ضرورت جرم­زدایی در ایران وجود دارد.
    د) اهداف و کاربردهای تحقیق
    ۱ـ تبیین سیاست جنایی تقنینی ایران در زمینه جرم اعتیاد
    ۲ـ اصلاح قوانین
    ۳ـ تطبیق سیاست حقوقی ایران با مفاد کنوانسیون­های بین­المللی
    ه) روش تحقیق
    این تحقیق کتابخانه­ای است و بر پایه توصیفی و تحلیلی است که به بررسی تحولات حقوقی جرم اعتیاد به مواد مخدر پرداخته است. تحقیق تحلیلی با هدف علت­یابی و تحلیل روابط بین پدیده­های مختلف انجام می­ شود و در نهایت با تحلیل و ارزیابی آنها پیشنهاد مناسب ارائه می­ شود. در تحلیل محقق معمولاً به دنبال نقد موضوع تحقیق و کشف رابطه بین علت و معلول و رسیدن به پاسخ صحیح در تحلیل چرایی موضوع پژوهش می­باشد.
    روش گردآوری اطلاعات به شرح ذیل است :
    ۱ـ مطالعه کتابخانه­ای
    ۲ـ مراجعه به روزنامه­ها، مقالات، نشریات و مجلات حقوقی
    ابزار گردآوری نیز شامل: گردآوری منابع، فیش­برداری و نکته­برداری از آنها و استفاده از شبکه­ های جهانی اینترنت و وب سایت­های حقوق در بررسی منابع و مقالات موجود می­باشد.
    ز) سازماندهی تحقیق
    در این تحقیق که سعی در بررسی حقوقی جرم اعتیاد با توجه به قانون اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب ۱۳۸۹ داریم. این تحقیق شامل دو بخش که هر بخش آن اختصاص به سه فصل دارد تنظیم و تهیه گردیده است. بخش اول به بررسی جرم اعتیاد و ارکان آن و تعاریف و مباحث آن و سیر تحولات تقنینی مواد مخدر و روان­گردان اختصاص یافته است.
    در بخش دوم نگارنده به بررسی حقوقی جرم اعتیاد با توجه به قانون اصلاحی سال ۱۳۸۹ پرداخته و ضمن بیان رویکرد قانون مذکور به جرم اعتیاد، عدم تطابق قوانین ایران با کنوانسیون­ها و موازین حقوق بشر را بیان کرده و در نهایت به نقد و بررسی نقاط قوت و ضعف قانون مذکور می ­پردازد.
    بخش اول
    جرم اعتیاد به مواد مخدر و روان­گردان
    و ارکان آن
    فصل اول : مفاهیم، تاریخچه، ویژگی­های مشترک مواد مخدر و روان گردان
    مبحث اول : مفهوم اعتیاد به مواد مخدر
    از اعتیاد به عنوان یکی از بزرگترین معضلات دنیای معاصر نام می‌برند. اعتیاد به مواد مخدر از چنان ابعاد وسیع آسیبی برخوردار است که بی­اغراق می­توان از آن به عنوان هیولای بزرگ بشری نام برد. متلاشی شدن شخصیت فردی، نابودی نهاد خانواده، افزایش انواع دیگر آسیب­ها و جرایم اجتماعی، کاهش بازدهی کاری و شغلی، افزودن بر افراد بی‌کار و سربار جامعه، اشغال تخت‌های بیمارستانی، کاهش نرخ بهداشت عمومی و دهها عارضه دیگر همگی وابستگی تام به میزان معتادان یک جامعه دارد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در یک تعریف اجمالی از اعتیاد می‌توان گفت: تمایل شدید جسمانی و روانی فرد به ادامه مصرف یک ماده که باعث تغییر در شرایط عادی وضعیت جسمانی، روانی و اجتماعی او می‌شود، اعتیاد نام دارد.
    با این تعریف، به کسی که وابستگی جسمی و روانی به مواد مخدر دارد و ناگزیر است مصرف مشخصی از آن را بطور مستمر ادامه دهد، معتاد گویند.
    پدیده اعتیاد به مواد مخدر و توجه به آن به عنوان یک معضل اجتماعی تقریباً پدیده نوظهوری است که از عمر آن شاید بیش از صد و پنجاه سال نمی­گذرد. البته مصرف مواد مخدر و حتی عادت و نیز استعمال تفننی بدان، تاریخی طولانی دارد. لیکن از قرن نوزدهم به بعد است که به سبب تأثیر فراوان بر جنبه­ های متفاوت زندگی اجتماعی انسان‌ها، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
    بنابراین مواد مخدر اعم از طبیعی و صنعتی به آن دسته از ترکیبات شیمیایی گفته می­ شود که مصرف آنها باعث دگرگونی در سطح هوشیاری مغز می­ شود.
    گفتار اول : تعریف لغوی و حقوقی مواد مخدر و روان­گردان
    بند اول : تعریف لغوی
    واژه مخدر در لغت اسم فاعل از مصدر تخدیر می­باشد که دارای معانی متعددی می­باشد. ریشه این کلمه «خدر» می­باشد که معانی گوناگونی دارد: ۱ـ پرده­ای که برای کنیز در گوشه ­ای از خانه نصب می­ شود. ۲ـ سستی، گیجی و خماری. ۳ـ ضعف بینایی و سنگینی چشم.
    «مواد مخدر به داروهایی اطلاق می­ شود که سبب بی­حسی و رخوت و سستی می­گردد بکار می­رود و مصرف غالب آنها موجب اعتیاد و دوام استعمال مخدرها موجب بروز نوعی جنون و اختلات عصبی می­گردد.»[۳]
    در فرهنگ معین در معنای مواد مخدر[۴] آمده است: «داروهایی که استعمال آنها سبب بی­حسی و بی­حالی و تخدیر عمومی یا موضعی می­گردد (مانند کوکائین، هروئین و غیره)، این داروها معمولاً موجب اعتیاد می­شوند.»[۵]
    در متون انگلیسی نیز، از لفظ “دراگ”[۶] استفاده می­ کنند، ولی باید توجه داشت که این لفظ مطلق است و اطلاق نیز اقتضای مشمول هر چیزی را دارد که داخل در این مفهوم قرار می­گیرد و در مقابل این لفظ، معنی مضیقی نیز وجود دارد و اطلاق می­ شود به ماده­ای که اگر بلعیده شود، استنشاق شود یا به بدن تزریق گردد، ایجاد خواب آلودگی یا بی­هوش می­نماید.[۷]
    بطور کلی باید گفت منظور از معنای بکار رفته برای واژه مواد مخدر، یک معنای عام و فراگیر می­باشد و شامل تمام موادی می­ شود که مورد سوء مصرف واقع می­ شود و یا در ساخت این مواد به کار می­رود و در جداول اصلاح شدۀ پیوست کنوانسیون­های ۱۹۶۱، ۱۹۷۱ و ۱۹۸۸ و مقررات مبارزه با مواد مخدر ایران آمده و به تبعیت از عنوان «هیأت کنترل بین ­المللی مواد مخدر» است که تمام مواد مورد سوء مصرف اعم از مواد مخدر، روان­گردان و پیش­سازها را کنترل می­ کند و محدود به مواد تخدیر کنندۀ افیونی که مخدر به معنای خاص است نمی ­باشد.[۸]
    با توجه به آنچه بیان شد نهایتاً باید گفت مواد مخدر به کلیه مواد طبیعی و شیمیایی گفته می­ شود که اعتیادآور باشند، بطور کلی مواد مخدر به موادی اطلاق می­ شود که مصرف آن در انسان حالت غیر عادی ایجاد نماید. مواد مخدر به عنوان اصطلاحی که از سال ۱۳۳۸ ه.ش. در ادبیات حقوق ایران مورد استفاده قرار گرفته به تمامی موادی گفته می­ شود که بر انسان اثر گذاشته و وابستگی جسمی و روانی به وجود می­آورد.[۹]
    مواد روان­گردان که اصطلاحاً از سه واژۀ ترکیبی، توصیفی و ترجمۀ فارسی و اصطلاح انگلیسی “ ”که در لغت نامه­ی بزرگ وبسترز،[۱۰] دایرِهالمعارف­ها و لغت نامه­های تخصصی انگلیسی زبان، به «داروهای اثرگذار روی مغز» “   ” معنا شده است.[۱۱]
    «مواد روان­گردان» در بند ط مادۀ ۱ قانون الحاق به « کنوانسیون ۱۹۸۸ سازمان ملل متحد برای مقابله با قاچاقِِ مواد مخدر و روان­گردان» که از قوانین داخلی کشور ما می­باشد، به شرح زیر تعریف گردیده است:
    «ط ـ داروهای روان­گردان به معنای هرگونه مادۀ طبیعی و یا ترکیبی در جداول ۳،۲،۱ و۴ کنوانسیون داروهای روان­گردان مصوب ۱۹۷۱ می­باشد.» در بندهای ۱و۲ بند الف مادۀ ۲ قانون الحاق به کنوانسیون روان­گردان اثرات زیر برای مواد روان­گردان ذکر شده است:
    «اعتیاد آور، تحریک و یا سست شدن سیستم عصبی مرکزی که منجر به توهم و یا اختلالاتی در کار کرد حرکتی یا افکار یا رفتار با درک یا خلق و خوی می­گردد»[۱۲]
    دکتر هاواردآبادینسکی[۱۳] مواد روان­گردان و مخدر را اینگونه تعریف می نماید:«مادۀ روان­گردان ماده­ای است که دستگاه عصبی مرکزی را تحت تأثیر قرار می­دهد. مادۀ مخدر ماده­ای است که اثرات روان­گردانی و تغییر خلق و خوی دارد»[۱۴]
    بند دوم : تعریف حقوقی
    اعتیاد از نظر حقوقی به دو دسته تقسیم می­ شود :
    ۱ـ اعتیاد مجاز : وابستگی و تداوم در مصرف مواد طبیعی یا مصنوعی‌ای که به عنوان دارو شناخته شده و شامل بسیاری از مواد دارویی به ویژه آرام­بخش‌ها و خواب‌آورها می­شوند. این مواد با تجویز پزشک و یا اغلب خودسرانه مصرف می‌گردند.
    ۲ـ اعتیاد غیرمجاز : وابستگی افراد به مصرف همیشگی مواد و بهره‌گیری از عواملی که بنابر قوانین کشوری یا بین‌المللی (شرعی و مدنی) غیرمجاز شناخته می­شوند را اعتیاد غیرمجاز نامند. این امر نه تنها از نظر حقوقی جرم است بلکه از دیدگاه ­های مختلف پزشکی، بهداشتی، روانی، اجتماعی و… ناپسند است.
    بند سوم : تعریف مواد مخدر و روان‌گردان از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی:
    در تعریف اصطلاحی مواد مخدر، سازمان بهداشت جهانی ()[۱۵] در سال ۱۹۸۲ میلادی پیشنهاد نمود که دارو یا ماده­ی مخدر در مفهوم کلی، هر ماده یا ترکیبی از چند ماده­ی شیمیایی است که از جمله مواد مورد نیاز، برای بقای سالم انسان به شمار نرفته و مصرف آنها احتمال تغییر در کارکرد بیولوژیکی و حتی ساخت بیولوژیکی بدن را مطرح می­سازد.[۱۶]
    سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۰ میلادی تقسیم بندی ذیل را از مواد مخدر ارائه داده است:
    الف ـ مواد مخدر : که خواب آلودگی، تسکین درد، ایجاد نقص در حرکات ارادی را به دنبال دارد مثل تریاک، هروئین، متادون و کدئین.
    ب ـ مواد روان گردان : که موجب تغییر در احساس و ادراک و تفکر و اراده فرد می­ شود مانند ماری جوانا، ال. اس. دی.
    ج ـ الکل و مشروبات مشابه آن مانند شراب.
    د ـ دخانیات مثل توتون.
    گفتار دوم : مفهوم جرایم مواد مخدر و روان گردان
    از جمله اعمال و رفتارهایی که صدمات غیر قابل جبرانی به جوامع بشری وارد می­سازد، ارتکاب جرایم مربوط به مواد مخدر و روان­گردان است. نظر به اینکه کشور ما به لحاظ وضعیت جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی طی سال­های اخیر، در معرض آلودگی بیشتر به مواد مخدر و روان­گردان قرار گرفته است که به شکل­های مختلفی بروز داشته است. در ذیل به مواردی اشاره خواهد شد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    بند اول : اعتیاد به مواد مخدر و روان­گردان
    اعتیاد امروز برای اشاره به رفتارهای گوناگون مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای نمونه اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به تلویزیون، اعتیاد به خشونت و اعتیاد به مواد. سازمان بهداشت جهانی برای اینکه تعریف علمی از اعتیاد به مواد (که عمده­ترین و مهمترین کاربرد این واژه را تشکیل می­دهد) به دست دهد، توصیه می­ کند اصطلاح وابستگی دارویی به کار رود. دارو به هر ماده­یی اطلاق می­ شود که چون وارد بدن شود یک یا چند کارکرد آن را تغییر دهد.
    بر حسب این دیدگاه، اکثر فرآورده ­های گیاهی، حیوانی و صناعی دارو شناخته می­شوند. اما همه داروها اعتیادآور نیستند. وابستگی دارویی بر حسب تعریف مشخص می­ شود، وابستگی جسمی، وابستگی روانی، و پدیده تحمل. انسان در اثر مصرف برخی مواد از نظر جسمی و روانی به آن وابسته می­ شود به نحوی که در اثر دستیابی به آن ماده و مصرف آن احساس آرامش و لذت (نشئه) می­ کند. در حالی که با نرسیدن آن ماده دچار احساس ناراحتی روانی و رنج جسمی (خماری) می­ شود. مواد مخدر مهمترین گروه مواد اعتیادآور را تشکیل می­دهند. الکل و دخانیات نیز بخش دیگری از مواد اعتیادآور هستند.
    در چند سال اخیر مواد محرک روانی که برخی از آنها به قرص­های شادی آور مصطلح شده ­اند نیز در کشور ما رواج یافته است. با این حال بسیاری از مواد که انسان با راحتی خیال مصرف می­ کند و گمان اعتیاد به آنها را نمی­برد نیز در زمره اعتیادآورها هستند. چای، قهوه و شکلات از این جمله هستند.
    بند دوم : مفهوم و تعریف اعتیاد
    اعتیاد در لغت به معنای خو گرفتن به چیزی است.[۱۷]
    تعریف اعتیاد از تعریف معتاد جدا نیست و «معتاد به انسانی اطلاق می­ شود که از طرق مختلف (خوردن، تزریق، دود کشیدن و غیره) یک یا چند ماده از مواد مخدر را به طور مداوم مصرف می­ کند و در صورت قطع این عمل با مشکلات تنی، روانی و رفتاری به تنهایی و یا با هم روبرو می­گردد».[۱۸]
    منظور از اعتیاد در اینجا، اعتیاد داشتن به مصرف مواد مخدر و روان­گردان، البته به معنای عام کلمه مخدر و روان­گردان که تمام انواع مواد ممنوعه را شامل می­ شود، می­باشد. با شروع جنگ جهانی اول، اعتیاد به مواد مخدر کاملاً شناخته شده و نامگذاری شده بود و حتی امکانات کم کردن مصرف مرفین در اجتماع وجود داشت، چون داروهایی ساخته شد که درد را بدون خطراعتیاد از بین می­برد. مشهورترین آنها آسپرین بود که در سال ۱۹۸۸ وارد بازار شد و به زودی جای شربت تریاک را گرفت.برای اعتیاد تعاریف متعددی ارائه شده و در بین اصطلاحات ارائه شده حداقل می توان از اصطلاح: اعتیاد، وابستگی، سوء مصرف، استفاده نابجا و عادت نام برد و در طبقه بندی بین المللی بیماری ها، اصطلاح « مصرف زیان بخش » نیز به کار برده شده است.[۱۹]
    در سال ۱۹۵۰ توسط سازمان جهانی بهداشت تعریف نسبتاً جامع زیرتوسط کمیته متخصصان تشخیص مواد اعتیاد آورکه وابسته به سازمان بهداشت جهانی ارائه شد:
    اعتیاد به مواد مخدر، مسمومیت حاد یا مزمنی است که مضر به حال شخص و اجتماع می باشد و به واسطه استعمال مکرر یک ماده طبیعی یا مصنوعی ایجاد می شود و مشخصات آن عبارت است از:
    ۱ـ احساس خوشی و تعادل موقت پس از استعمال.
    ۲ـ احتیاج شدید و غیر قابل مقاومت برای به دست آوردن و استعمال( خماری ).
    ۳ـ تمایل به ازدیاد مقدار استعمال مواد بر اثر تحمل سلولهای بدن به مقادیر معمولی.
    ۴-وابستگی به اثرات روانی و جسمانی ( بخصوص در مورد اعتیاد به مواد افیونی ) زیرا نرسیدن دارو به بدن، موجب بروز آثار محرومیت جسمانی و روانی توأم؛ و در مورد اندکی از مواد، وابستگی روانی می شود.
    لازم به ذکر است، در منابع جدید علمی- کاربردی «ماده» به دارو ترجیح داده می‌شود و در درسنامه‌های پزشکی امروزی عموماً از اصطلاح «اختلال وابسته به مواد» نیز استفاده می‌کنند. در سال ۱۹۶۴ سازمان بهداشت جهانی «وابستگی داروئی» را به جای اعتیاد به کار برد. در اوایل دهه ۱۹۸۰، سازمان بهداشت جهانی وابستگی را به صورت «سندرمی» توصیف کرد که ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی وابستگی را در بر می گرفت. در هر حال، وابستگی به مواد مخدر یا اعتیاد با سه ویژگی مهم وابستگی جسمی، وابستگی روانی و تحمل مشخص می‌‌شود.[۲۰]
    بند سوم : تعریف جرایم موادمخدر و روان­گردان در ایران و اسناد بین­المللی

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:09:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      رویکردی تحلیلی به آیین دفن مردگان در دین زرتشت- قسمت ۴ ...

    آتش، به عنوان نماد مادی اردیبهشت امشاسپند در دین زرتشتی ارجمند به شمار می‌رود و همانند هر سه آخشیج دیگر مورد ارج و احترام زرتشتیان است. آتش به اعتبار ویژگی‌هایش جایگاه و پایگاه خاصی در میان زرتشتیان دارد. آتش از بین برنده ناپاکی‌هاست و خود پاک می‌ماند. آتش روشن کننده تاریکی‌ها و گرمابخش است (خورشیدیان، ۱۳۸۷: ۷۵ و ۷۶).
    برای محفوظ ماندن از نسا و حفظ تقدس چهارآخشیج روش متمایزی پدیدار می‌گردد که آیین کهن زرتشتی آن را برای دور و نابود کردن جسد درگذشتگان اختیار کرده و به دخمه‌گذاری جسد مشهور است (مزداپور،۱۳۹۱: ۱۶۴).
    در آموزه‌های اشو زرتشت دستوری راجع به چگونگی تدفین وجود ندارد؛ ولی پاسداری از چهار عنصر اصلی یعنی آب و آتش و باد و خاک وجود دارد (نیکنام،۱۳۸۵: ۹۱). تا به اینجا مطلب در مورد جایگاه قداست چهار عنصر مقدس در دین زرتشت بود ولی این تقدس به مرور زمان جایگاه خود را در بین زرتشتیان از دست داده است و برای موید سخن می‌توان به این قسمت اشاره کرد: رفع منع استفاده از آب در تطهیر بدن زن دشتان و حتی منع او از کار کردن از مهمترین تغییری بود که حتی قبل از سال ۱۳۳۰ در این رسم روی داد. بنابر حکم قدیمی تماس زن دشتان با آب جایز نیست. اما چندی قبل از همان سال‌های ۱۳۳۰ هم در سنت زنده رسم شده بود که زن دشتان فورا با آب غسل کند. در این تغییر هم مفهوم ریمنی و هم مفهوم قداست آب و هم مفهوم ضرورت پرهیز از آلودن آب با ریمنی فراموش شده است (مزداپور،۱۳۹۱: ۵۰).

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    فصل دوم: آیین تدفین در متون زرتشتی

    متون دین زرتشتی یکی از مهمترین منابع این دین است که در آن مطالب بسیار مهمی است که در سالیان نه چندان دور از آنها برای اجرای آیین‌های خود استفاده می‌کردند. در ادامه به چگونگی آیین تدفین در دین زتشت بر اساس متون اشاره می شود.

     

    متون گاهان

    گاهان که جمع گاه از واژه اوستای Gāθā به معنی «سرود» است، در زبان فارسی به گات‌ها هم معروف است و کهن‌ترین اثر ادبی ایران است که در دست داریم. سراینده این سرودها خود زردشت است(تفضلی،۱۳۷۶: ۳۶). در مورد بحث روش تدفین و آیین تدفین در دین زرتشت، بحثی را بیان نکرده است، در همین باره موبد نیکنام چنین بیان می‌کند: در آموزه‌های زرتشت دستوری راجع به چگونگی تدفین وجود ندارد؛ ولی پاسداری از چهار عنصر اصلی یعنی آب و آتش و باد و خاک وجود دارد (نیکنام،۱۳۸۵: ۹۱). در بین سروده‌های گاهانی از اشو زرتشت مطالبی در مورد آخرت و سرای دیگر بیان می‌شود که چند نمونه از آن در ادامه بیان می‌شود:
    «از میان این گنهکاران جمشید و پسر ویونگهان به خوبی شناخته شده است. چه او برای جلب رضایت خود و مردم جهان استفاده از لذت‌های جهان مادی را به مردم آموخت (نه معنوی را)، ولی مزدا در داوری روز واپسین درباره من چنین قضاوت نخواهد کرد (چه من برای پیشرفت روان مردم کوشیده‌ام نه جسم مادی آنان)» (گاهان، هات ۳۲ بند ۸)
    آنچه برای زرتشت در آموزه‌های اهورامزدا مهم بوده است، بحث روان مردم است و جسم مادی انسان اهمیت ندارد. پیشرفتی که بیان می‌شود، پیشرفت روان انسان است نه جسم مادی او. بنابراین وقتی در نظر زرتشت و آفریننده او جسم اهمیتی ندارد، پس طریقه و روش تدفین در نظر زرتشت اهمیت و جایگاهی نداشته است تا بیاید و در مورد نوع تدفین جسم بحث کند. ولی روان آدمی برای او بسیار مهم بود. همانطور که در ادامه مطلبی را بیان می‌کنیم. مطلبی که زرتشت در مورد روان آدمی بیان می‌کند، بحث پل چینود هست، پلی که بدکاران و نیکان از هم جدا می‌شوند، زرتشت در مورد این محل و نیکان و بَدان بیان می کند که هر مرد و زنی که در زندگی کار بهتر انجام داده است توسط اهورامزدا به آسانی از چینود پل عبور می کند (گاهان، هات ۴۶ بند ۱۰ و ۱۱).
    پس، بنابر سروده‌های گاهان آنچه بسیار مورد اهمیت می‌باشد، روان انسان است و جسم انسان دارای اهمیت نیست و باید به هر طریقی که به زنده‌ها صدمه‌ای نرسد آنرا از بین برد. اصل حفظ و سلامت افراد زنده است و برای همین در کلام زرتشت هیچ روش خاصی بیان نمی شود.

     

    متون اوستای متاخر

    اوستای متأخر پنج ششم از کتاب دینی امروزه زرتشتیان را تشکیل می‌دهد. در این بخش از اوستا، با مفاهیم دین زرتشتی متأخرتر روبه‌رو هستیم. پس از زرتشت و شاید در همان زمان او، بسیاری از عقاید قدیم ایرانی و هندو ایرانی که در نیایش‌ها و آیین‌های دینی خدایان منعکس بود، همراه با اسطوره‌ها و افسانه‌های این خدایان یا آیین‌های دینی پیش از زرتشت با عقاید این پیامبر درآمیخت و از آن متون اوستایی متأخر حاصل شد. ایجاد این تلفیق بر اثر گسترش دین زرتشتی در نواحی مختلف ایران بوده است. بعضی برآنند که عقایدی که پس از زرتشت با گفته‌های او آمیخته شد، اصولاً مقبول زرتشت نبوده و فقط علاقه و پای‌بندی به سنت‌های قدیم پیروان او بوده که آنها را بر آن داشته تا افکارشان را با آموزه‌های زرتشت بیامیزند. هر چند عدم ذکری از این خدایان در گاهان، دلیل قطعی برای مخالفت زرتشت با این افکار نیست؛ چون زرتشت در گاهان بیشتر اصول عقاید و نوآوری‌های خویش را بیان کرده و این نکته را مدّ نظر داشته که احتمالاً تغییری را در طرز اندیشه مردم نسبت به عالم الوهیت ایجاد کند و در این مقام نبوده است که افکار و عقایدی را که در گذشته برای مردم آشنا بوده و به آنها احترام می‌گذاشتند، ذکر کند (تفضلی، ۱۳۷۶ :۳۹).

     

    ۱٫یسنا

    یسنا نخستین، مهمترین و مورد توجه ترین بخش اوستاست. این واژه در اوستا به صورت «یسنه» و در پهلوی «یسن و یزشن» آمده (تفضلی، ۱۳۷۶ :۴۱؛ خورشیدیان، ۱۳۸۷: ۴۹) و تحت‌الفظی به معنی «پرستش و نیایش» و از نظر اشتقاق لغوی، با کلمات جشن و ایزد فارسی هم‌ریشه است (آموزگار، ۱۳۸۴: ۶۶). یسنا بیشتر جنبه آیینی دارد. در دین مزدیسنا تمام پدیده‌های هستی، جلوه‌های بی‌شمار ذات خداوند یکتا به شمار می‌روند و ستایش و نیایش هر پدیده نیک و سودرسان و بهره بردن نیکو از آن در واقع ستایش و پرستش خود اهورامزدا است (خورشیدیان، ۱۳۸۷: ۴۹).
    در یسنا در مورد بحث مرگ مطالبی بیان شده است که چند مورد آن به صورت گذرا بیان می‌شود. از موارد معدودی که در یسنا به مرگ پرداخته است یسنه ۹ بند ۲ است که گیاه هوم خود را دور دارنده از مرگ می‌خواند و در چند جای دیگر نیز هوم با صفت “دوردارنده مرگ” آورده می‌شود. در جای دیگر از این سروده‌ها، در یسنه۱۹ بند ۹و ۱۰، گفتاری را بیان می‌کند و ادعا می‌کند که هر فردی از مردم جهان این گفتار و ذکر را بیاموزند و به یاد بسپارند، می‌توانند خود را از مرگ رهایی دهند. در این سروده‌ها از پل چینود و ستایش روان نیز مطالبی بیان شده است.
    ولی در مورد تدفین در کتاب یسنا، تنها یک بخش، هات ۶۵ بند ۷ و ۸ مطالبی آورده که در مورد تقدس آبهاست و افرادی که استفاده از آب برای آنها درست نیست:
    «….. آب از آنِ دزد، تاراجگر، راهزن، پارساکش، جادو، اشموغ ناپارسا، دروغگویِ ستمکار و کسی که مردار به خاک سپارد، مباد!» (گاتها، هات ۶۵ بند ۷ و ۸)
    در این جا می‌بینیم که افراد مختلفی را بیان می‌کند که نعمت آب را از آنها نمی‌داند، یکی از آن افراد، شخصی است که فرد را در خاک دفن می‌کند، پس طبق همین بند از سروده یسنا مشخص می‌شود که چنین فردی با افرادی مانند دزد و فرد آزار دهنده و قاتل برابر است و بخاطر چنین کاری، یعنی خاک سپاری مردار از نعمت آب محروم است.

     

    ۲٫یشت‌ها

    بخش مهم دیگری از اوستا، یشت هاست. یشت از نظر لغوی هم‌ریشه با کلمه یَسن است و معنی تحت‌الفظی آن نیز «پرستش و نیایش» است (تفضلی، ۱۳۷۶ :۵۰؛ راشد محصل، ۱۳۸۲ : ۳۱). واژه «یشتی» در اوستا و «یشت» در پهلوی نیز به همان معنای «ستایش و نیایش» است. هم واژه یشت و هم واژه یسنا هر دو از فعل «Yaz» به معنای ستایش کردن، آمده است. یشت‌ها یکی از مهمترین و پربارترین آثار و اسناد نوشته شده درباره دین، فرهنگ، تاریخ اساطیر کهن ایرانی، مراسم نیایش و ستایش خداوند، جلوه‌های مینوی و مادی او است (تفضلی، ۱۳۷۶ ،۵۰؛ خورشیدیان، ۱۳۸۷: ۵۰). در مورد بحث روش تدفین در سروده یشت‌ها، بحث خاص و جداگانه‌ای وجود ندارد و تنها جایی که بحث می‌شود در مورد برخورد با بدن مردار در هادخت نسک است: در بند قبل این سروده گفتگویی میان اشون مَرد و دوشیزه‌ای که تجسم اعمال فرد نیکوکار است که در این رد و بدل شدن سخن، مطلب به اینجا می‌رسد که دوشیزه بیان می‌دارد:
    «هنگامی که تو می‌دیدی که دیگری مردار می‌سوزاند و بتان را می‌پرستد و ستم می‌ورزد و درختان را می‌برد، می‌نشستی و گاهان می‌سرودی و آب‌های نیک و آذر اهورامزدا را می‌ستودی و …» (یسنا، هادخت نسک، بند ۱۳)
    در اینجا سوزاندن مرده در کنار پرستش بت‌ها و مقدم بر آن آمده که درجه و رتبه و اهمیت آن را بیان می‌دارد و ما را متوجه می‌کند که در زمان‌های کهن افرادی مردگان خود را می‌سازاندند. مطلب دیگری که از این بند بدست می‌آید، اینکه فرد اشون، در مقابل آن عمل هیچ کاری را نباید انجام دهد چون این بحث در زمانی است که فرد به جایگاه نیکی در دنیای مینوی رسیده است.

     

    ۳٫ویسپرد

    ویسپرد تحت‌الفظی به معنی «همه ردان (سروران)» است. ویسپرد، در اوستا واژه‌ای است مرکب از دو واژه «ویسپه+رتو». ویسپه به معنی «همه و همگی» و رتو به معنای «رد و سرور مینوی» است و در کل به معنای «همه ردان» یا «همه سروران مینوی» است (تفضلی، ۱۳۷۶ :۵۵، راشد محصل،۱۳۸۲ : ۲۷؛ آموزگار، ۱۳۸۶ : ۷۷). بسیاری از قسمت‌های آن از یسن‌ها برگرفته شده و در حقیقت مکمل یسن است و متن آن، همراه با یسن‌ها در آیین‌های جشن فصلی (گاهنبارها) یا جشن‌های ماهیانه خوانده می‌شود (راشد محصل،۱۳۸۲ : ۲۷؛ آموزگار، ۱۳۸۶ : ۷۷). در سروده ویسپرد چون مطالب اغلب در مورد عناصر نیک و پدیده‌های جهان است، لذا در این بخش مطالبی در مورد شیوه تدفین مردگان وجود ندارد.

     

    ۴٫خرده اوستا

    خرده اوستا که به معنای اوستای کوچک است، کتابی مستقل با دورنمایه ای تازه نیست بلکه دربردارنده گزیده‌هایی از بخش دیگر اوستا یعنی یسنا، یشت‌ها، ویسپرد و وندیداد است؛ علاوه بر این نیایش‌هایی نیز به زبان پازند دارد که بسیار به زبان فارسی امروز نزدیک است. این مجموعه برای نیایش زرتشتیان در پنج گاه روز و آیین‌های دینی تدوین و فراهم شده است (خورشیدیان، ۱۳۸۷: ۵۲) و مجموعه‌ای از دعاهای کوتاه خاص مردم عادی زرتشتی که آن‌ ها را در موقعیت خاص می‌خوانند (تفضلی، ۱۳۸۶: ۳۶ ). این بخش نیز به مانند ویسپرد، مطلبی در مورد روش تدفین مردگان بیان نکرده است، هرچند در این متن سروده‌هایی برای مراسم دفن و تشییع و خاکسپاری و مراسم بعد از تدفین وجود دارد که در جای مقتضی از آن بحث می شود.

     

    ۵٫وندیداد

    واژه وندیداد که صورت درست و قدیمی‌تر آن “ویَ دئِوَ داته”( Vi-daēva-dāta) است، به دلیل تلفظ غلط آن در زبان پهلوی به این صورت درآمده است (دوشن گیمن،۱۳۷۵ : ۵۴) و معنی آن «قانون در هم‌شکننده دیو»، یا کسی که «قانونش جدایی و دوری از دیوان است»، یا «قانون ضدّ دیو» است (تفضلی، ۱۳۷۶ : ۶۰). این سروده‌ها مجموعه مطالبی در شناخت و همکاری با خوبی‌ها و پاکی‌ها که ایزدی نامیده می‌شود و شناخت و مبارزه با بدی‌ها و آلودگی‌ها که دیوی شناخته می‌شود، را در بر دارد (خورشیدیان،۱۳۸۷: ۵۲). چون در این بخش از اوستا، مطالب بسیاری در مورد روش‌های تدفین و برخورد با فرد مرده وجود دارد، لذا از آوردن مطالبی که مقوله مرگ را بیان کرده است صرف نظر می‌کنیم و اصل بحث را بر نوع و روش های تدفین قرارداده می‌شود. برای راحت‌تر بیان مطالب در این کتاب، مباحث بر چند بخش کلی بیان می‌شود. لازم به ذکر است، آنچه در وندیداد با عنوان اهورامزدا بیان می شود، در واقع گفته اهورامزدا نیست، بلکه رد و بدل شدن مطالب و سوال و جواب ها بین اهورامزدا و زرتشت برای مطابقت سازی این متن با دیگر متون اوستایی است.

     

    ۵٫ ۱٫ مردار

    در متون وندیداد برخی از مطالب دقیق وجود دارد که بیشتر در مورد مرده است، از جمله آن مطالب اینکه اگر فردی غیر مستقیم و غیر عمد با جسد مرده ای تماس داشته باشد، در این مورد فرد گنهکار نمی باشد ( فرگرد ۵ بند های ۱ تا ۴). همین پاسخ در مورد سوال بند ۵ نیز بیان می‌شود ( فرگرد ۵ بند ۵).
    نسبت به منطقه‌ای که وندیداد در آن سروده شده مشخص می‌شود که زمستان بسیار سختی داشته است و مردم نمی‌توانسته‌اند مردگان خود را در فصل زمستان دفن کنند و برای همین در این فرگرد راهکاری را بیان می‌کند که باید در هر خانه ای محلی را به نام «کده» برای نگهداری مردگان ساخت تا در فصل زمستان مرده را در آن محل قرار دهند. این محل دارای مشخصات خاصی است (فرگرد ۵ بند ۱۰و ۱۱).
    در احکام و قوانین آیین زرتشت چنین هست که آلوده کردن ۴ عنصر، آب، خاک، آتش و باد (هوا) درست نیست، ولی این تا زمانی است که این کار را اهورامزدا انجام نداده باشد. بحث در مورد رساندن آب به مردار و دخمه‌ها توسط اهورامزدا به طور کلی فرق می‌کند، همانطور که در جای دیگر از فرگرد ۵ آمده است و اهورامزدا بیان می کند که آب را بر مردارها و دخمه ها و بازمانده های چرکین و استخوانهای بجای مانده از جسد فرد متوفی در دخمه روان می سازد (فرگرد ۵ بندهای ۱۵ تا ۲۰).
    در بند ۲۷ تا ۳۷ از فرگرد ۵ است که اگر فردی یا سگی در جمعی از مردم بمیرد، دروج نسو چند نفر را آلوده می‌کند که در پاسخ تعداد نفرات نسبت به نوع فرد و نوع سگ فرق می‌کند(فرگرد۵، بندهای۲۷تا۳۷).
    در مورد زن آبستی که بچه مرده به دنیا بیاورد، احکامی است که باید آن زن آنها را اجرا کند که شامل محلی است که باید در مدت معینی در آنجا اقامت کند، مقدار فاصله‌ای است که باید از آتش و برسم و … داشته باشد، اولین خوراکی که این فرد باید بخورد و از این قبیل احکام در مورد این زن در فرگرد ۵ بند ۴۵ تا ۶۲ است. نکته جالب این است که در کتاب وندیداد مطلبی در مورد نحوه برخورد با بچه این زن بیان نشده است که باید به چه نحو با او برخورد کرد. فرگرد ششم از سروده‌های وندیداد، کلا راجع به تماسی است که بین آب و خاک مقدس با مردار صورت می‌پذیرد و احکامی است که در مورد آنها واقع می‌شود. نکته جالب در بند ۴۳ بیان می‌شود که اگر مرده با گیاه هوم برخورد کند آلوده نمی‌شود چون گیاه هوم، گیاه بی‌مرگی و جاودان هست و مرده ضرری به آن نمی‌تواند وارد کند. یکی از مطالبی که در مورد بدن مرده هست، اینکه دروج نسو بعد از اینکه جان از بدن فرد خارج شد، به بدن فرد مرده وارد می‌شود که مطالبی در این باب در فرگرد ۷ بند۱ بیان می‌شود که دروج نسو در تن فرد مرده هست تا زمانی که سگ بر آن جسد نگاه کند یا آنرا بخورد یا اینکه پرندگان مرده خوار به سوی آن بیایند و آنرا بخورند (فرگرد۷، بند۱).
    فرگرد ۷ بند‌های ۵ تا ۹ و ۱۰ تا ۲۴ و بند‌های ۲۸ تا ۳۵ و ۴۵ و ۴۶ و بند های ۷۳ تا ۷۹ ، در مورد ورود دروج نسو به بدن مردار و آلوده شدن جامه و لباس فرد مرده و در مورد فردی که بدن مرداری را خورده و همچنین در مورد گاو ماده ای که بدن مردار را خورده است و در مورد تماس بدن مردار با هیزم و گیاهان خوراکی مطالبی را بیان می کند.
    اگر در معبری مُردار عبور داده شده باشد، «آیا گله‌های گوسفندان و گاوان و گروه‌های مردان و زنان و آتش -پسر اهوره مزدا- و دسته‌ های بَرسَم ویژه‌ی آیین و مردم اشون می‌توانند بار دیگر بگذرند؟» این سوال که مربوط به سگ چهارچشم و سگ زرد می‌باشد را در فرگرد۸ بندهای ۱۴ تا ۲۳ پاسخ می‌دهد.
    در فرگرد ۸ بندهای ۲۴ و ۲۵ در مورد پادفره کسی است که بدن مردار را با جامه چرمی می‌پوشاند، مجازات هایی را بیان می‌کند.
    اگر فردی به تن خشکیده مرداری دست زند، پاک است(فرگرد ۵ بندهای ۱۵ تا ۲۰).
    اگر فردی با جسد مرداری اعم از انسان و سگ برخورد داشته باشد، روش و طریق خاصی برای شستشو و پاک شدن این فرد وجود دارد که در فرگرد۸ بند‌های ۳۵ تا ۷۳ این روش بیان شده است.
    مطلب در مورد اینکه «آیا کسی که در جایی دور، در بیابانی با مرداری برخورد یابد، می‌تواند پاک شود؟» در فرگرد ۸ بند‌های ۹۷ تا ۱۰۷ آمده است.
    فرگرد نهم به‌طور کلی به چند مطلب اشاره دارد: ابتدا در مورد اینکه فرد برای تطهیر باید به چه کسی رجوع کند؟ وقتی فرد روحانی مراسم تطهیر را انجام داد، چه مقدار اجرت باید برای کار خود دریافت کند؟ در آخر این فرگرد بیان می‌کند اگر کسی مراسم تطهیر را تصدی کرد و انجام داد بدون آنکه به مقررات تطهیر آشنا باشد، مجازات اعدام برای او در نظرگرفته می‌شود (فرگرد ۹ بند های ۱ تا آخر).
    در فرگرد دهم بیان می‌شود که ذکر و کلام ایزدی بهترین روش برای برخورد و نبرد با دیو دروج نسو که از بدن فرد مرده به درون بدن فرد زنده نفوذ کرده است(فرگرد ۱۰ بندهای ۱ تا آخر).
    بحث روش برخورد با فرد مرده در کتاب وندیداد را می‌توان به سه دسته عمده تقسیم کرد: روش خاکسپاری و نهی از آن، روش سوزاندن و نهی از آن، روش دخمه‌گذاری. قسمت اضافه‌ی که در کتاب وندیداد در مورد فرد مُرده آمده، در مورد کارها و مراسمی است که اقوام خانواده مُرده در بعد از تدفین انجام می‌دهند، که شامل درست نبودن سوگواری بر فرد مُرده و اقسام مراسمی است که بر فرد مرده انجام می‌شود.

     

    ۵٫ ۲٫ روش‌های برخورد با فرد مرده

    در مورد روش برخوردی که برای تدفین فرد مرده انجام می‌شود؛ در متون اوستای متاخر بخش وندیداد چند مورد را اشاره می‌کند که بعضی از آنها مورد رد و منع متن وندیداد است و تنها یک مورد را وندیداد تایید می‌کند و آن روش در فضای باز قرار دادن مرده است که به اشتباه به آن روش دخمه گذاری گفته می‌شود.

     

    ۵٫ ۲٫ ۱٫ خاکسپاری

    یکی از مباحث در مورد روش برخورد با مرده، بحث تدفین او در خاک است. در کتاب وندیداد نیز مطالبی در مورد خاکسپاری است که در ادامه بیان می شود. نباید فراموش کرد که خاک یکی از چهار عنصر مقدس هست که نباید با مردار تماس داشته باشد و بخاطر همین در وندیداد هم بر این تقدس اهمیت قائل شده و اصل بر عدم آلودگی خاک هست و اگر فردی خاک را آلوده کند گناه کرده و برخی از موارد گناه او نابخشودنی است و گاهی هم موجبات کیفر بسیاری است.
    در وندیداد دو دسته سرزمین های شاد و غمگین بیان می شود. یکی از آن سرزمین ها به نام هَرَهوَیتی است که اهورامزدا این سرزمنی را آفریده است و در مقابل آن اهریمن گناه خاکسپاری مردگان را می آفریند (فرگرد ۱ بند ۱۳). وقتی دومین سرزمین، از سرزمین های غمگین بیان می شود، یکی از سرزمین هایی که نام برده می شود آن که مردارهای بسیاری از مردمان و سگان را در آن خاک کرده باشند (فرگرد ۳ بند ۸).
    سومین زمینی که دارای اندوه است و اهورامزدا بیان می‌کند، سرزمینی است که در آن زمین دخمه‌هایی دیر زمان برپا مانده است و مردار‌های بسیاری در آنها انباشته می‌شود و زمین را می‌آلاید (فرگرد ۳ بند ۹). با توجه به اینکه دخمه یکی از موارد برخورد با مردار و روش از بین بردن و فرار از آلودگی مردار است، ولی طبق متن وندیداد، سرزمینی که دخمه در آن واقع شده است نیز اندوهگین و غمگین هست.
    در فرگرد سوم بند ۱۲ در مورد اولین کسی که موجب شادی و خوشنودی زمین می‌شود سوال می‌کند و جواب اهورامزدا فردی است که مردارهای مردمان و سگان را نبش قبر کند و آنها را در فضای باز قرار دهد می‌باشد. نکته جالبی که در تمام وندیداد به چشم می‌خورد جایگاه سگ هست که در این متن سگ را در کنار مردمان به حساب آورده است (فرگرد ۳ بند ۱۲). دومین فردی که موجب شادی اهورامزدا می‌شود آن فردی است که دخمه‌هایی را که در بند ۹ از فرگرد سوم بیان شده را خراب کند (فرگرد ۳ بند ۱۳).
    در فرگرد ۳ بند ۳۶ و ۳۷ و ۳۸ به نوعی حکم جزایی را بیان می‌کند، اگر فردی مُرده‌ای را (اعم از مرده انسان یا سگ) در زمین دفن کند و مدت زمانی از آن بگذرد دارای مجازاتی است که نسبت به مدت زمان و چگونگی آن، حکمش نیز فرق می کند و نهایت آن گناهی است که هیچ پادفره ای ندارد و گناهی است که قابل بخشش نیست و گناه آن فرد تنها این است که جسد مرده را به مدت دو سال در خاک قرار داده و در این مدت آن جسد را از زمین خارج نکرده است(فرگرد ۳ بند ۳۸).
    در بند ۴۱ از همین فرگرد چنین بیان می‌شود اگر کسی پیرو دین زرتشت نباشد و مرده را در زمین دفن کرده باشد و بعد به دین زرتشت در آید، در این دین موجب بخشش قرار می گیرد و گناهان قبلی او مانند دفن مرده از او بخشیده می شود (فرگرد۳،بند۴۱).
    در فرگرد۷ بند ۴۷ آمده است اگر فردی، مرده‌ای را در زمینی دفن کند، این زمین ۵۰ سال بعد از خاکسپاری زمان نیاز دارد تا پاکی خود را دوباره بدست آورد (فرگرد۷، بند۴۷).
    آنچه از این بخش می توان نتیجه گرفت اینکه، خاک از عناصر مقدس در دین زرتشت می باشد و نجس کردن آن به هر طریقی به‌ خصوص مرده، عقوبت سختی را به همراه دارد.

     

    ۵٫ ۲٫ ۲٫ سوزاندن و طبخ کردن

    آتش یکی از عناصر مقدس در دین زرتشت است، عنصری که جزو چهار آخشیج شمرده می شود. در وندیداد علاوه بر حفظ شدن تقدس خاک، تقدس آتش نیز اهمیت دارد و باید حفظ شود.
    یکی از موارد برخورد با مرده که در کتاب وندیداد مورد سرزنش قرار گرفته، بحث سوزاندن و طبخ مرده است. فرگرد ۱ بند ۱۷ سرزمینی که اهریمن در مقابل سرزمین نیک اهورامزدا آفرید را بیان می کند. چَخرَ یکی از سرزمین های نیکی است که اهورامزدا آفریده و در مقابل آن اهریمن گناه مردار سوزان را می آفریند که بخششی هم برای این گناه وجود ندارد (فرگرد۱بند۱۷).
    اگر جسد مردار با آب یا آتش که هر دو از عناصر مقدس هستند برخورد کند، دارای احکام هست، یکی از آن احکام اینکه، فردی اگر مردار چرکینی را در آب یا آتش بیاندازد، راهی برای بازگشت و توبه او وجود ندارد و او از دوزخیان است (فرگرد۷، بند۲۵تا۲۷).
    در سروده‌های وندیداد فرگرد ۸ بندهای ۷۳ تا ۸۰ بیان می‌شود کشتن سزای فردی است که جسد مرداری را طبخ یا می سوزاند و باید ظرفی را که با آن مردار طبخ می شده را سرنگون کرد (فرگرد۸، بند۷۳تا۸۰).
    اگر فردی آتش مردار سوز را به آتش دادگاه بازگرداند و این کار موجبات پاداش بسیاری است (فرگرد۸، بند۸۱).

     

    ۵٫ ۲٫ ۳٫ فضای باز

    دخمه و آداب دخمه‌گذاری و به دخمه بردن مرده، آدابی است که اگر در چهارچوبه آن انجام نپذیرد موجب عقوبت و کفاره‌ی سختی در کتاب وندیداد می‌شود. یکی از مواردی که در مورد دخمه باید رعایت کرد اینکه فرد نباید مرده ای را به تنهایی به دخمه ببرد چون موجبات آلودگی فرد را فراهم می سازد (فرگرد۳، بند۱۴). این بند حکم کلی بود از اینکه فرد نباید مرده را به تنهایی حمل کند، حال در بند بعد جزای چنین فرد را سرزمینی بدون آب و گیاه و … است(فرگرد ۳، بند ۱۵)
    طبق سروده‌های وندیداد در فصل زمستان باید مرده را درون “کده” در منزل باید نگهداری کرد، حال بعد از فصل زمستان باید طبق فرگرد ۵ بند ۱۲ تا ۱۴ عمل کرد. مرده را دو شب یا سه شب یا یک ماه در آن محل قرار داد تا زمانی که پرندگان به پرواز درآیند و گیاهان برویند (فرگرد۵، بند۱۲تا۱۴).
    اگر فرد یا سگی ناگهان در خانه‌ای که آتش و برسم و .. مهیا است، عبور کند و بمیرد، در فرگرد ۵ بند ۳۹ و ۴۰ تکلیف فرد چنین بیان می‌کند که آتش و برسم و … از خانه باید بیرون برده شود و مرده را به دخمه باید برد تا توسط لاشه خواران خورده شود (فرگرد۵، بند ۳۹ و ۴۰).
    در فرگرد۶ بند ۴۴ از اهورامزدا سوال می‌شود که پیکر مردگان را باید به فراز کوه برد که در آنجا سگ و پرندگان لاشه خوار هستند (فرگرد۶، بند۴۴).
    از این بند استفاده می‌شود که دخمه‌ای که امروزه آثار آن در برخی از نقاط زرتشتی نشین ایران موجود هست، منظور سروده‌های وندیداد نیست و بیشتر به فضای باز در بالای کوه بیشتر شباهت دارد. طبق این متون، جسد مرده را باید به فضای باز برد و پاها و موهای او را با مفرغ و سنگ و سرب در زمین استوار کرد تا تکه های جسد به محلی که آب و خاک هست برده شود. اگر در این محکم و استوار کردن مرده سستی صورت گیرد فرد گناه کرده است. زمانی که حیوانات لاشه خوار گوشتها را خوردند باید محلی دور از آب باران به نام استخوان دان ساخت و این محل باید محل گذر سگ و روباه و گرگ نباشد(فرگرد۶بند ۵۱).
    بنابراین بند‌ها کاملا مشخص می‌شود که دخمه‌هایی که امروزه هست سبک جدید از شیوه برخورد با مرده بوده است و سبک قدیم ابتدا در فضای بازی قرار می‌داده‌اند و شاید علت این سبک دخمه گذاری این است که در متن گاهان هیچ اشاره ای به روش برخورد با جسد مردگان ذکر نشده است و اصل روان است و اینکه جسد را باید سریع از بین برد تا به افراد زنده آسیبی وارد نشود. سپس استخوان‌های برهنه از گوشت را به محل‌های مخصوصی منتقل می‌کرده‌اند و این استودان‌ها در دخمه‌ها در یک محل هست و به نوعی با این که استودان باید در جایی باشد که آب باران نایستد متفاوت می‌باشد. در دید نویسنده آنچه در وندیداد بیان شده است را باید قرار مرده در فضای باز نامید و آنچه به‌ خصوص بعد از فروپاشی سلسله ساسانی در ایران اتفاق افتاد باید دخمه نامید و تا قبل از آن مرده را در بلندی و در فضای باز قرار می دادند. اصل در این دو روش دخمه و فضای باز قرار دادن، حفظ چهار آخشیج و عنصر آب و خاک و آتش و باد از آلودگی بوده است.
    در فرگرد ۷ بند ۴۹ و ۵۰ زمینی که دخمه بر آن برپا شده است، زمانی پاک می شود که خاک زمین و مردار با هم در آمیزد (فرگرد۷ بند۴۹ و ۵۰).
    فردی که دخمه را خراب می‌کند موجب آمرزش گناهانش می شود (فرگرد۷ بند۵۱).

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:09:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تحولات نظام آزادی مشروط در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید مجازات اسلامی- قسمت 7 ...

    4 – شاهکار، محمد،« محکومیت مشروط»،انتشارات کانون وکلا، شهریور 1371، سال پنجم، شماره 24، ص12.
    5- فرخی، کوروش، گذری بر آزادی مشروط،نشریه اصلاح و تربیت، 1389، سال دهم، شماره112، ص 29.
    6- کاتینگهام، جان، «فلسفه مجازات»، ترجمه محمدرضا ظفری، نشریه نقد و نظر، سا سوم، شماره 4، 1377، ص 178.
    7- گودرزی بروجردی، محمد رضا، «کیفر شناسی فایده گرا»، مجله اصلاح و تربیت، سال پنجم، شماره 44، 1384، ص 34.
    8- محمودی، غلامرضا، فردی کردن مجازات ها و آثار آن در جلوگیری از تکرار جرایم، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی ، دانشگاه آزاد واحد اراک ، 1387 ، ص 28.
    9- نجفی ابرندآبادی، علی حسین، حبیب زاده، محمد جعفر، «جرایم بازدارنده»، فصلنامه مدرس علوم انسانی، سال هفتم، شماره 23، 1383، ص 42.
    10- نجار زاده، نیما، آزادی مشروط زندانیان، انتشارات مقالات حقوقی، سال هفتم، شماره 33، ص 34.
    11- نجفی ابرند آبادی، علی حسین، پیشگیری وضعی و کنترل جرم ، از مجله تحقیقات حقوقی شماره 19 ، 1376، ص 46.
    12- نوربها ، رضا ، «آزادی مشروط »، مجله تحقیقات حقوقی ، سال دوم ، شماره 10 ، 1371 ، ص93.
    13- همتی، محمد باقر، بررسی آزادی مشروط در حقوق ایران، انتشارات کانون وکلا، اسفند 1385، سال دهم، شماره 60، ص7.
    Abstract
    Parole prisoners is one of the criminal law’s topics that there is not clarity and precise definition for it in the laws. However, due to legal texts and doctrines can be offered this definition : Chance or parole release means that over the course of the prison sentence given to inmates in prison, provided that the period of probation is a good behavior.
    This research want to defines nature and the materials of parole and the granting conditions of it to sentence. the punishment of offenders, as well as reflects the kind of crim and the correction’s method for not doing crime again. porale commite follow Both of above purpose to achieves its original purpose, which is to reform and social adaptation offender. Legislator in 58 material of new Islamic crim’s law expresses the accrueing and granting and implementation conditions of parole, that it has reforms and innovations.
    The findings indicate that parole has several personal and social benefits Including the ability to reduce the prison population, to encourage good behavior among prisoners and etc.
    Keywords: probation, penalties, convicted, sentenced, imprisoned
    – همتی، محمد باقر، بررسی آزادی مشروط در حقوق ایران، انتشارات کانون وکلا، اسفند 1385، سال دهم، شماره 60، ص15. ↑

    – اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، چاپ هشتم، 1384، جلد اول، ص 92. ↑
    – همتی، محمد باقر، همان، ص 17. ↑
    – زراعت، عباس، قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی، تهران، انتشارات ققنوس، 1384، ص 100. ↑
    – گلدوزیان، ایرج، با یسته‌های حقوق جزای عمومی، تهران، نشر میزان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص366 ↑
    – محبی، شاهرخ، آزادی مشروط زندانیان، نشریه اصلاح و تربیت، سال چهارم، شماره 47، 1384، ص 43. ↑
    1- محسنی ، مرتضی، كلیات حقوق جزاء جلد اول، انتشارات دانشگاه ملی ایران، تهران، 1354 . ص 203 ↑
    – جعفری لنگرودی ، محمدجعفر، ترمیینولوژی حقوق. انتشارات گنج دانش تهران 1363 شماره 380 ص51 ↑
    1- مظلومان،رضا جرم شناسی كلیات، انتشارات دانشگاه تهران، 1356. ص 68-67 ↑
    2- صانعی ، پرویز ، حقوق جزای عمومی، جلد دوم ،انتشارات كتابنامه گنج دانش تهران 1376ص 141-137 ↑
    3- صدارت ، علی، حقوق جزا و جرم شناسی، تهران، انتشارات كانون معرف، 1345 ص 35-34 ↑
    1- آریانپور كاتانی، عباس، فرهنگ كامل انگلیسی، فارسی ج 2 (D – I) انتشارات امیركبیر تهران 1363 ص 2456 ↑
    2- شیرازی، سید مرتضی و آذرتاش ،آذرنوش و عادل، محمود، مجمع اللغات فرهنگ اصطلاحات با 4 زبان عربی، فرانسه، انگلیسی، روسی، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی ، تهران 1363 ↑
    1- صلاحی ،جاوید، كیفرشناسی، تهران، دانشگاه ملی ایران، 1354 ص 11 ↑
    2- دانش ، تاج زمان، حقوق زندانیان و علم اداره زندانها، تهران، دانشگاه تهران 1368 ص 58-57 ↑
    1- پروفسور گارو ، مطالعات نظری و عملی در حقوق جزا جلد دوم، ترجمه و تطبیق دكتر سید ضیاء الدین نقابت. بنگاه مطبوعاتی ایران، تهران 1345 ص 95 ↑
    – محمودی، غلامرضا، فردی کردن مجازات ها و آثار آن در جلوگیری از تکرار جرایم، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی ، دانشگاه آزاد واحد اراک ، 1387 ، ص 28. ↑
    – صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، جلد2، تهران، انتشارات گنج دانش، چاپ هفتم، 1376، ص 121 ↑
    – خسروشاهی، قدرت الله، مقاله فلسفه مجازات از دیدگاه اسلام، فصلنامه بصیرت، شماره 22 و 23، سال نهم، 1380، ص317. ↑
    1- صانعی ،پرویز، همان، ص 145 ↑
    2- صانعی، پرویز، همان، ص 145 ↑
    3- صانعی، پرویز، همان، ص 141 ↑
    – نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای غمومی، تهران، کتابخانه گنج دانش، چاپ یازدهم، 1383، ص 130 ↑
    – اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، چاپ هشتم، 1384، جلد اول، ص 95 ↑
    – لمبروزو به نقل از اردبیلی، محمدعلی، همان، ص 95 ↑
    -ولیدی،‌محمدصالح،‌ بایسته‌های حقوق جزای عمومی، تهران، جنگل،‌1388، ص 107 ↑
    – شامیاتی، هوشنگ، حقوق جزای عمومی، تهران، پاژنگ، 1371، جلد اول، ص 173 – ولیدی، محمدصالح، همان، ص 107 ↑
    -شامبیاتی،‌ هوشنگ،همان، ص 172 ↑
    -نوربها، رضا، همان، ص 132 ↑
    – گلدوزیان، ایرج، بایسته‌های حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، چاپ دوازدهم، 1384، ص 57 ↑
    -نوربها، رضا،همان، ص 132 ↑
    -ولیدی، محمدصالح، همان، ص 109 ↑
    – نوربها، رضا، همان، ص 132 ↑
    -اردبیلی، محمدعلی، همان، ص 97 ↑
    -. ولیدی، محمدصالح،همان، ص 108 ↑
    – گلدوزیان، ایرج، همان، ص 58 ↑
    -صانعی، پرویز، همان، ص72 ↑
    – اردبیلی، محمدعلی، همان، ص 101 ↑
    -ولیدی، همان، ص112 ↑
    – آشوری، محمد، جایگزین های زندان یا مجازات های بینابین، نشر گرایش، چاپ اول، 1382، ص 57 ↑
    – آشوری، محمد، همان، ص66 ↑
    – جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، انتشارات گنج دانش، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص 166 ↑
    – گلدوزیان، ایرج،همان، ص 360 ↑
    – بابایی، محمد علی، »مهمترین جلوه های کیفر زدایی در قانون جدید»، پزوهش نامه اندیشه های حقوقی، 1391، سال اول، شماره 3، ص 69 ↑
    – اصفهانی، راغب، المفردات فی الفاظ القرآن، دمشق، دارالقرآن، 1412ق، ص 339. ↑

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:09:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه اجرای مالیات بر ارزش افزوده و مقایسه آن با کشورهای سوئیس و ایالات متحده آمریکا- قسمت ۶ ...

    ۸%

     

     

    ۸%

     

     

    ۸%

     

     

    ۸%

     

     

    ۸%

     

     

    ۶/۰

     

     

     

    مالیات سرمایه

     

     

    ۶/۱

     

     

    ۵/۱

     

     

    ۸%

     

     

    ۶%

     

     

    ۷%

     

     

    ۱

     

     

    ۲/۲

     

     

    ۴

     

     

    برگرفته از بارتولینی رازین و سیمانسکی (۱۹۹۴).
    بر عکس، مدلهایی که فرض می کنند خانوارها همگام شکل دهی انتظارات شان در مورد تورم و ثروت آینده نگر هستند، زیان(کاهش) محصول کمتری را ازافزایش مالیات ها نشان می دهند. برای مثال، شبیه سازی هاییکه از مدل شبیه سازی چند کشوری[۶۹] وابسته به صندوق بین المللی پول استفاده می کنند، نشان می دهند که مالیات بر ارزش افزوده در کوتاه مدت اثر زیان آور کمتری بر محصول خواهد داشت. بار توینی، رازین و سیسانسکی (۱۹۹۴) مالیات حقوق، مالیات بر ارزش افوزده و مالیات بر درآمد سرمایه در ایالات متحد را که هر کدام درآمدی برابر با ۲ درصد محصول ناخالص داخلی ایجاد کرده است، مقایسه می کنند. نتایج آن ها(جدول زیر)نشان می دهد کاهش محصول در کوتاه مدت به دلیل افزایش مالیات که کسری را اهش می دهد، نسبتاً کم است و فواید بلند مدت ناشی از اعمال مالیات بر ارزش افزوده قابل ملاحظه است. بر عکس، افزایش در مالیات بر دستمزد و دارایی هر چند که عایدی تقریباً یکسانی ایجاد می کند اما کاهش بیشتری در تولید کوتاه مدت وجود می آورد و در بلند مدت تولید را باز هم بیشتر کاهش می دهد.
    ۲-هزینه های اجرایی
    یک انتقاد از مالیات بر ارزش افزوده این است که هزینه های اجرایی برای معرفی شکل جدیدی از مالیات زیاد است. این انتقاد در مورد ایالات متحده شدیدتر است، زیرا این مالیات جایگزین مالیات غیر مستقیم دولتی موجود نمی‌شود و بنابر این یک شبکه اجرایی اضافی لازم است، مگر این که از طریق سیستم مالیات بر درآمد اجرا شود.
    هزینه های اجرایی مالیات بر ارزش افزوده دردیگر کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در دامنه ای از ۲% محصول ناخالص داخلی (سوئد) تا ۸% محصول ناخالص داخلی (بلژیک و ایرلند) تخمین زده می شود و به نظر می رسد به حجم وسیع تعداد مؤدیان ثبت شده بستگی دارد[۷۰] اداره حساب های عمومی[۷۱] تخمین زده است که هزینه‌های مالیات بر ارزش افزوده با پایه وسیع و نرخ واحد، با معافیت برای مشاغلی که دارای دریافتی های ناخالص کمتر از ۱۰۰۰۰۰ دلار هستند، به میزان ۲/۱ میلیارد دلار درسال مالی ۱۹۹۵ بالغ می شود (تقریباً ۲% درصد محصول ناخالص داخلی)، یعنی در حد پایین دامنه مذکور(۸%- ۲% درصد) [۷۲]در حالی صرفه جویی اجرایی ناشی از مقیاس که در ایالات متحد به مالیات بر ارزش افزوده تعلق گرفته بیشتر از کشورهای کوجک تر است، تخمین های اداره حساب های عمومی ممکن است همچنین فرض مالیات بر ارزش افزوده با ساختار نسبتاً ساده، نرخ‌های قابل قبول بالا و حد بالای یک پرداخت کننده مالیات را منعکس کند. یک راه جبران می‌تواند این باشد که مالیات بر ارزش افزده ایالتی بتواند با مالیات بر فروش دولتی موجود هماهنگ باشد. این امر چشم انداز و زمینه ای برای کاهش بار اجرایی مالیات را فراهم می سازد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    یک مالیات بر ارزش افزوده همچنین هزینه های قابل قبولی بربنگاه های ثبت شده وضع می کند. دفتر بودجه مجلس نتایج مطالعات انجام شده در انگلیس را گزارش کرده که بیان می دارد هزینه های اجرایی در حدود ۲% فروش مشمول مالیات مؤسساتی است که فروش آن ها ۳۰۰۰۰ دلار است، اما این هزینه ها در سطح فروش حدود ۱۰۰۰۰۰ دلار به کمتر از ۵% درصد و برای مؤسساتی که فروش آن ها بیش از ۵/۱ میلیون دلار است به کمتر از ۵% درصد تنزل می یابد. اخیراً مطالعه ای از مالیات بر ارزش افزوده در کانادا نشان می دهد که متوسط هزینه های قابل قبول کمتراز ۵% درصد درآمدهای آن دسته از بنگاه هایی را تشکیل می دهد که درآمد شان بالاتر از ۵۰۰۰۰ دلار است[۷۳]
    ۳-موضوعات ایالت – فدرال
    علی رغم این که در حال حاضر عملاً مالیات بر فروش به طور عمده در سطح ایالات وجه غالب است، هیج منع قانونی برای پذیرش مالیات بر ارزش افزوده از طرف دولت فدرال وجود ندارد. به هر حال، اجرای مالیات بر ارزش افزوده در سطح فدرال همراه با سیستم ایالتی مالیات برخرده فروشی ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند. البته برای ایالات این راه وجود دارد که سیستم مالیات بر فروش فعلی را به طور مجزا ادامه دهند. ثابت (۱۹۹۸) عقیده دارد که این امر فشار سنگینی را بر بنگاه هایی که لازم است هر دو سیستم را به طورمجزا بپذیرند تحمیل می کند و این به معنی آن است که هزینه های اجرائی در سطح فدرال و ایالت دو برابر خواهد شد. روش برتر برای ایالات این است که از نظام مالیات بر خرده فروشی به دلیل سهم مطلوب از درآمدهای مالیات بر ارزش افزوده صرف نظر کنند. به هر حال، یکی کردن مالیات فدرال و ایالت اصولاً بدین معنی است که کنترل ایالت بر تصمیم گیری های مربوط به پایه و نرخ مالیات بر ارزش افزوده تا حدودی کم می شود[۷۴] مباحثی از این قبیل منجر به مشکلات فراوانی در هماهنگ کردن مالیات بر ارزش افزوده در سطح فدرال با سیستم مالیات بر فروش ایالتی در کانادا شده است و گفته می شود که باعث افزایش هزینه های اداری بخش خصوصی و هنچنین فرار مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده بیش از آنچه انتظار می رفت، شده است.
    ۴-موضوعات برابری
    یک انتقاد مهم از مالیات بر ارزش افزوده این است که این نوع مالیات در مقایسه با مالیات های درآمد یا مالیات مستقیم بر مصرف تنازلی است. به خصوص با فرض این که خانوار های با درآمد پایین سهم بیشتری از درآمدشان را نسبت به خانوارهای با درآمد بالا مصرف می کنند، وضع این نوع مالیات هنگامی که با یک نرخ واحد و پایه وسیع معرفی می شود فشار مالیاتی بیشتری بر خانوارهای با درآمد پایین به صورت سهمی از درآمد خواهد داشت. برای مثال دفتر بودجه مجلس اثر یک مالیات بر ارزش افزوده با پایه وسیع ۵/۲ درصد را شبیه سازی کرده و تخمین می زند که متوسط آن بر خانوارها معادل ۲/۲ درصد درآمد آن ها است[۷۵] به هر حال، فشار بر درآمد خانوار از حدود ۸/۴ درصد برای خانوارها در ۵ درصد پایین تر و ۵/۱ ذرصذ برای خانوارها در ۵ درصد بالاترین اعمال می‌شود برعکس، برآورد شده که اعمال مالیاتی اضافی بردرآمد که به همان مقدار درآمد را افزایش بدهد، فشاری معادل ۲%درصد برای ۵ درصد پایین تر و ۳درصد برای ۵ درصد بالاترین تحمیل خواهد کرد.
    زمانی که مالیات پرداختی به عنوان سهمی از درآمد سالانه برای اندازه گیری میزان برابری مورد استفاده قرار می گیرد، مالیات بر ارزش افزوده بیشتر خاصیت تنازلی دارد، چنانچه از معیارهای دیگر برای اندازه گیری برابری استفاده شود، این مالیات کمتر تنازلی است. برای مثال، وقتی فشارهای طول دوران زندگی مشاهده شود برآورد می‌گردد که مالیات بر ارزش افزوده در مقابل مالیات بر درآمد برای خانوار های با درآمد کم و متوسط تقریباً خنثی باشد، زیرا آن‌ ها تمایل به مصرف کل درآمدهای خود را در طول دوران زندگی شان دارند. کاسپر‌سن و متکالف(۱۹۹۳) فشار مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده ۵ درصدی را شبیه سای کرده و تخمین می زنند که حالت تنازلی اندازه گیری شده بر اساس درآمد طول دوران زندگی زندگی فشار مالیاتی در فاصله ۵- ۷/۳ درصد است. آن ها همچنین نشان می دهند که تنازلی بودن مالیات بر ارزش افزوده، اگر بر اساس مصرف طول دوران زندگی اندازه گیری شود، به میزان بیشتری کاهش می یابد.
    راه های دیگری برای تعدیل حالت تنازلی مالیات بر ارزش افزوده وجود دارد. برای مثال، کالاهایی که به طور نامتناسبی سهم بالایی از مصرف خانوارهای با درآمد کم را تشکیل می دهد، می توانند با نرخ صفر مالیات ستانی شوند یا از میالیات بر ارزش افزوده معاف شوند، همچنین می توان مالیات بر ارزش افزوده را به صورت چند نرخی اتخاذ کرد، به گونه ای که با نرخ پایین تر برای کالاهای ضروری به کار رود. این گزینه نیز وجود دارد که از مالیات موجود یا یک مالیات جدید و برناهه پرداخ های انتقالی برای تعدیل اثر مالیات بر ارزش افزوده و افراد فقیر استفاده شود[۷۶] به هر حال، دو گزینه اول به قیمت کاهش کارایی مورد اتتظار مالیات بر ارزش افزوده تحقق می یابد. راه دیگری که می تواند نیاز به سیستم اجرائی جدید را به حداقل رساند و اجازه دهد که نرخ ها به گونه ای تعیین شوند که تا حدودی تصاعدی باشند، این است که مالیات بر ارزش افزوده از طریق سیستم مالیات بر درآمد به شکل مالیات مستقیم بر مصرف معرفی شود.
    ۵- عواید مالیات بر ارزش افزوده
    عواید ناشی از مالیات بر ارزش افزوده به نرخ مالیاتی و جامعیت پایه مالیاتی بستگی دارد. بدون هیچ گونه معافیتی پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده به طور ساده برابر با مقدار مصرف شخصی داخلی است. برای مثال، در ۱۹۹۳ مصرف شخصی ایالات متحد برابر ۴/۴ میلیارد دلار یا تقریباً ۷۰ درصد محصول ناخالص داخلی بود. بنابر این با فرض پذیرش صد درصد بدون هیچ گونه معافیتی و با صرف نظر کردن از تأثیرات اجمالی معرفی مالیات بر ارزش افزوده بر دیگر دریافتی های مالیاتی، هر یک درصد مالیات بر ارزش افزوده به اندازه ۷% درصد از محصول ناخالص داخلی درآمد ایجاد خواهد کرد.
    البته، در بسیاری موارد، معافیت ها پایه مالیاتی را به طور قابل توجهی کاهش می دهند. برای مثال، دفتر بودجه مجلس (۱۹۹۲) اشاره می کند که حتی برای مالیات بر مصرف با وسیع ترین پایه به دلیل مسائل اجرایی و تحمیلی، پایه مالیاتی (و عواید آن) به اندازه ۲۵درصد کاهش می یابد. به خصوص پایه مالیاتی احتمالاً به دلیل معافیت سازمان های خیریه و مذهبی، همچنین سازمان های مربوط به دولت های محلی و ایالتی و مؤسسات عام المنفعه کاهش خواهد یافت بنگاه های کوچک هم احتمالاً به دلیل هزینه های اجرایی که آن ها و مسؤلان مالی ناگزیر به تحمل شان هستند، معاف خواهند شود. به علاوه مشکلاتی هم در مورد نحوه برخورد با مسکن و خدمات مسکن و همچنین نحوه برخورد با خدمات مالی وجود دارد.
    در مورد نجوه برخورد با مسکن، خنثی بودن مالیات بر ارزش افزوده می تواند از طریق وضع مالیات بر هزینه ساخت خانه های جدید و معاف کردن هزینه اجاره حفظ شود، زیرا وضع مالیات بر هر دو مورد به مالیات مضاعف منجر می شود. به هر حال، این روش به مثابه مال باد آورده برای مالکان است. البته، روش دیگر، یعنی وضع مالیات فقط بر پرداخت های اجاره، خانه محل سکونت مالک را ازپرداخت های اجاره، خانه محل سکونت مالک را از پرداخت مالیات معاف می کند. اکثر کشورهای اروپایی و کانادا پرداخت های اجاره ای بلند مدت را از مالیات معاف کرده اند، اما نحوه رفتار با ساختمان سازی جدید در کشورها متفاوت است.[۷۷] مشکلی که در باره مشمولیت مالیاتی خدمات مالی وجود دارد، ابهامات در مورد اندازه گیری ارزش افزوده آن ها است. برای مثال، بانک‌ها هزینه خود را با اعمال تفاوت بین نرخ سپرده ها و وام ها پوشش می دهند و به شکل صریح آن ها را نشان نمی دهند. این مشکلات اندازه گیری، در مورد مبادلات بین مرزی پیچیده تر شده است و این مسائل باعث شده که تعدادی از کشورها خدمات مالی را از مالیات بر ارزش افزوده معاف کنند.[۷۸]
    جدولی که در پی می آید، به طور خلاصه تعدادی از تخمین های اخیر درآمد ناشی از یک درصد مالیات بر ارزش افزوده برای ایالات متحد را ارائه می دهد. این تخمین ها فرض می کنند که مالیات بر ارزش افزوده از نوع پایه مصرف بوده (مالیات بر ارزش افزوده برای نهاده های سرمایه ای به کار نمی رود) و اصل مقصد (مالیات بر ارزش افزوده بر واردات وضع می شود و صادارت دارای نرخ صفر است) را به کارمی گیرد. اولین سطر جدول شامل تخمین های منتشره شده توسط دفتر بودحه کنگره است، جائی که بر اساس یک پایه تعریف شده وسیع، خرید ساختمان های مسکونی اجاره ای و فعالیت های رفاهی را در نظر نگرفته است و آن ها را معاف می کند. پایه تعریف شده وسیع، خرید ساختمان های مسکونی، اجاره ای و فعالیت های رفاهی را در نظر نگرفته است و آن ها را معاف می کند. پایه تعریف عده محدود دفتر بودجه کنگره هم چنین امور پزشکی، غذاهای مصرف شده در منزل، خدمات مالی و آموزش خصوصی و تعدادی از اقلام جزئی تر را معاف می کند. بخش تحقیقات کنگره هم چنین تخمین هایی از دو نوع پایه ممکن مالیات بر ارزش افزوده بر اساس عملکرد و موجود آن در دیگر کشورهایی عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی را فراهم کرده است. پایه وسیع بخش تحقیقات کنگره ارزش اجاره ای ساختمان، خدمات فراهم شده بدون پرداختی بابت نهاد ه های واسطه ای مالی، فعالیت های رفاهی و مذهبی، خالص مخارج توریسم در ایالات متحده، آموزش و تحقیقات خصوصی، سطح قابل قبولی از پرداخت‌های حق بیمه‌ای مربوط به بهداشت، عمر و اتومبیل را معاف کرده است. پایه محدود بخش تحقیقات کنگره علاوه بر آن، غذاهای مصرف شده در منزل، هزینه های خانه سازی جدید، امور پزشکی و تعدادی از موارد جزئی تر را نیز معاف کرده است. هم چنین، این بخش برآورد هایی را با روز آمد کردن مطالعات مک کلور(۱۹۸۷) و ماسگریو(۱۹۸۴) در مورد عواید مالیات بر ارزش افزوده ارائه نموده است.
    برآورد درآمد حاصل از یک درصد مالیات بر ارزش افزوده

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    منابع نوع پایه پایه به صورت درصدی از مصرف دریافتی های ناخالص دریافتی های خالص
    میلیارد دلار
    ۱۹۹۵ درصدی از
    GDO میلیارد دلار
    ۱۹۹۵ درصدی از
    GDP
    دفتربودجه کنگره وسیع
    محدود ۸۸
    ۴۶ –
    – –
    – ۳۳
    ۱۸ ۵%
    ۲%
    بخش تحقیقات کنگره وسیع
    محدود ۷۷

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:08:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم