کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • شناخت عوامل موثر بر اهرم مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران- قسمت ۲
  • حمله روسیه به گرجستان از منظر حقوق توسل به زور- قسمت ۲
  • بررسی سیره سیاسی امام رضا(ع) از منظر فقه سیاسی شیعه۹۱- قسمت ۴
  • نقش بکارگیری مهارت¬های مدیریت تنوع فرهنگی توسط مدیران دبیرستان های شهر شاهین¬شهر در ارتقاء سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان در سال تحصیلی ۸۹-۱۳۸۸- قسمت ۷
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد تعیین ویژگیهای روانسنجی مقیاس مراحل آمادگی تغییر رفتار وانگیزه برای درمان در سوءمصرف ...
  • جایگاه زن در قوانین؛ بررسی تطبیقی مباحثات و مصوبات مجالس قانون‌گذاری ششم و هفتم
  • بررسی فقهی و قانونی ماهیت قراردادبیمه بدنه اتومبیل باتاکید خاص به خسارت افت ارزش اتومبیل- قسمت ۳
  • شبیه سازی عملکرد زنجیره تامین با استفاده از تکنیک سیستم داینامیک مطالعه موردی شرکت کاله- قسمت ۱۵
  • علل گرایش مدیران و کارکنان روابط عمومی به استفاده از سامانه‌های پیامکی (مطالعه موردی شرکت مخابرات ایران)۹۱- قسمت ۵- قسمت 3
  • طرح های پژوهشی انجام شده درباره بررسی علم و عصمت در تفاسیر شیعه- فایل ۱۲
  • نقش دادستان در پیشگیری از جرایم علیه اطفال- قسمت ۷
  • بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد مرودشت- قسمت ۷
  • مقایسه تأثیر عدالت کیفری و عدالت ترمیمی در پیشگیری از جرم- قسمت ۸
  • تاثیر آموزش حین خدمت بر کارایی و اثر بخشی مدیران مدارس- قسمت ۱۰
  • اثربخشی مشاوره گروه درمانی با الگوی شادمانی فوردایس بر کاهش تعارض کار- خانواده در معلمان زن شهر تهران- قسمت 16
  • شناخت و مشخص ساختن میزان بازنمایی عناصر و مولفه‌های هویت ملی- قسمت ۴
  • شناخت نحوه پوشش اخبار شبکه های سیما با تأکید بر شرایط سیاسی و خصوصاً انتخابات اسفند ماه سال ۹۰ در شبکه های خبری- قسمت ۱۰۶
  • آگاهی از انرژی بر اساس فعالیت فردی کاربر در تلفن همراه۹۳- قسمت ۱۰
  • موسیقی شعر در دیوان اوحدی مراغه¬ای- قسمت ۲۹
  • بررسی ارتباط بین انعطاف پذیری مالی و نرخ رشد شرکت با اقلام ...
  • اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر افکار غیرمنطقی و تاب¬آوری در معتادان به مواد مخدر- قسمت ۵- قسمت 3
  • نگارش پایان نامه در مورد بررسی کارایی درونی مقطع آموزش ابتدایی استان ایلام طی سال ...
  • مقایسه دانش آموزان پسر دارای سبک¬های فرزندپروری متفاوت (سهل گیر، مقتدر و استبدادی) از لحاظ سازگاری هیجانی-اجتماعی و تحصیلی، در دبیرستان¬های شهر اهواز- قسمت ۶
  • طراحی سیستم کنترل برای راکتور بستر سیال تولید پلی اتیل- قسمت ۷
  • طرح های پژوهشی انجام شده درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • تاثیر دین زرتشتی بر دیدگاه شاهنامه در باره جهان پس از مرگ۹۲- قسمت ۹
  • سیمای جامعه و زندگی مردم دوران سعدی با استناد به آثار شیخ اجل- قسمت ۵
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها در مورد بررسی رابطه مهارت مذاکره مدیران با میزان تعارض میان کارکنان مراکز آموزش فنی ...
  • تأثیر تمرینات منتخب بر زمان واکنش و کنترل پاسچر پسران ۷ تا ۸ سال دارای اختلال هماهنگی رشدی- قسمت ۲
  • معامله اعضاء بدن انسان در حقوق ایران و فقه امامیه با مطالعه تطبیقی در حقوق انگلستان- قسمت ۴
  • سطح سواد رسانه ای فرهنگیان شهر تهران مطالعه سواد رسانه ای معلمان دوره متوسطه شهر تهران در سال ۱۳۹۲- قسمت ۱۸
  • پیش بینی کیفیت زندگی بیماران دچار ضایعه نخاعی ومراقبان آنها براساس خودکارآمدی،صفات شخصیت وراهبردهای مقابله ای- قسمت ۵
  • بررسی رابطه ارضاء نیازهای بنیادی روانی و طرحواره¬های ناسازگار اولیه با اختلال تنظیم هیجانی دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان۹۳- قسمت ۴




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      مشخص نمودن برخی از زوایای بسیار مهم پدیده عملکرد اقتصادی که از جایگاه ویژه ای برخوردار است- قسمت ۷ ...

    توضیح : براساس آمار مرکز آمار ایران، میزان جمعیت ایران در سال ۱۳۸۸ حدود ۰۰۰/۳۹۰/۷۲ نفر پیشبینی شده است.
    براساس گزارش وزارت جهاد کشاورزی، تا پایان سال ۱۳۸۶ عملکرد تولیدات پروتئینی به شرح جدول زیر است . در مقایسه پیش بینی و عملکرد مشاهده می شود که تا پایان سال ۱۳۸۶ ، در زمینه
    تولید گوشت قرمز و گوشت مرغ،عملکرد از پیش بینی ها جلوتر و در زمینه تولید تخم مرغ و شیر، از برنامه عقب هستیم.
    جدول ۱۱٫ عملکرد تولیدات پروتئینی طی برنامه چهارم توسعه

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    عنوان هدف (هزارتن) پایان برنامه سوم ۱۳۸۴ ۱۳۸۵ ۱۳۸۶
    تولید شیر ۳۱۶/۶ ۱۶۰/۷ ۷۵۲/۷ ۲۵۱/۸
    تولیدگوشت قرمز ۷۵۲ ۸۰۰ ۸۲۹ ۸۶۶
    تولید گوشت مرغ ۱۰۰/۱ ۲۳۸۷/۱ ۳۶۰/۱ ۴۶۸/۱
    تولید تخممرغ ۶۲۸ ۷۵۹ ۶۷۷ ۷۰۱

    مأخذ: معاونت امور دام وزارت جهادکشاورزی
    ۲-۲-۲-ضعف قانون در زیر بخش دام و طیور
    از مشکلات موجود در زیربخش دام و طیور کشور، نبود قانونی جامع و منسجم برای تبیین جایگاه این زیربخش در امر آمایش، سرمایه گذاری و امنیت آن، چگونگی اعطای مجوز های سرمایه گذاری، استانداردسازی امر تغذیه و خوراک دام و طیور، نقش تشکل های این زیربخش در ایجاد همگرایی و تصمیم سازی و مشارکت در برنامه های اقتصادی دولت، حفظ و ثبت ذخایر ژنتیکی، نحوه تنظیم بازار، نحوه حضور در بازارهای منطقه و دنیا و … است بنابراین دلایل فوق باعث شده است که حضور این زیربخش صرفًا در کمبودها و بر هم خوردن نظم بازار تولید و مصرف کشور دیده شود، اصولا راهبردی مشخص و مداوم برای این فعالیتها متصور نشود. ازاینرو پیشنهاد طرح جامع نظام دامپروری کشور به مجلس شورای اسلامی شده است که هر چه سریعتر به تصویب برسد تا اینگونه موارد تا حدود زیادی هدفمند و قانونمند گردد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۲-۲-۳-وضعیت سرمایه گذاری، نقدینگی و یارانه ها
    طبق مفاد مندرج در سند توسعه کشاورزی، براساس پژوهش های انجام شده، در ساختار فعلی اقتصاد کشور، تزریق یک میلیارد ریال به هر یک از بخش های اقتصادی، موجب ارزش افزوده ای به مبلغ ۴۵/۳ میلیارد ریال در بخش کشاورزی۰۲/۳ میلیارد ریال در بخش خدمات و ۹۲ / ۳ میلیارد ریال در بخش صنعت خواهد شد.
    ارزش کل سرمایه گذاری های انجام شده در زیربخش دام و طیور ۳۱۵ هزار میلیارد ریال است
    که در حال حاضر منجر به تولید ۸۶۶ هزار تن گوشت قرمز، ۸۲۵۱ هزار تن شیر، ۱۴۶۸ هزار تن گوشت مرغ و ۷۰۱ هزار تن تخم مرغ می شود.
    به رغم وجود قوانین مصوب در راستای حمایت قانونی از سرمایه گذاری در زیربخش دام و طیور و همچنین برخی یارانه ها و حمایت های قانونی در ازای طرح های خودکفایی و کاهش واردات فراورده های دام و طیور، تأمین نقدینگی برای توسعه سرمایه گذاری ها و سرمایه در گردش از سوی بانک ها و صندوق های توسعه سرمایه گذاری بخش کشاورزی بسیار اندک و ناچیز و در بسیاری مواقع خارج از زمان مطلوب است . بحث دریافت وثایق از سوی بانک ها و تأمین آن از سوی تولیدکنندگان نیز از جمله چالش های جدی است.
    با آنکه قوانین متعددی در راستای نحوه تأمین و به کارگیری وثایق به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، لکن عموما به مرحله اجرا درنیامده است، بانکهای عامل (به جز بانک کشاورزی) سهم خود در زمینه اعطای تسهیلات و سرمایه در گردش در مجموعه بخش کشاورزی را (از جمله زیربخش دام و طیور) پرداخت نکرده اند.
    ازسوی دیگر تاکنون هیچ اراده ای جدی از سوی دولت برای پیگیری و رسیدگی به این موضوع وجود نداشته و حتی دولت بدهی های خود به بانک کشاورزی که بالغ بر ۶۰۰۰ میلیارد ریال (به جز بدهی بابت صندوق بیمه محصولات کشاورزی ) است را نیز پرداخت نکرده است .
    عملکرد سهم این زیربخش از اعتبارات حساب ذخیره ارزی موضوع( بند ه ماده ۱) قانون برنامه چهارم توسعه طی سال های ۱۳۸۴-۱۳۸۶ نیز در حدود ۲۲۳ میلیون دلار بوده که در حد اندازه این زیربخش نیست و اساساً توجه ویژه ای از سوی وزارتخانه های جهاد کشاورزی و صنایع ومعادن برای توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی این زیربخش صورت نمی پذیرد.
    طبق بررسی های به عمل آمده در زمینه یارانه های بخش کشاورزی، مشخص شد که درکشورهای صنعتی نه تنها یارانه ها کم و محدود نشده اند، بلکه به عنوان مثال متوسط یارانه پرداختی به تولید صنعت طیور در اتحادیه اروپا حدود یک میلیون دلار به ازای هر روز و در آمریکا به ازای هر مزرعه تولیدی، حدود ۲۶۵۰۰ دلار است و یارانه صادراتی هر کیلو گوشت مرغ در آمریکا ۶۷ سنت و در اتحادیه اروپا برابر ۵۹ سنت است. ازسوی دیگر بر طبق گزارش مؤسسه پژوهش های برنامه ریزی و اقتصاد کشاورزی، یارانه سال ۲۰۰۳ پرداختی اتحادیه اروپا به ازای هر رأس گاو شیری معادل ۹۱۳ دلار بوده و این رقم در آمریکا به ۱۲۰۰ دلار و در ژاپن به ۲۷۰۰ دلار افزایش می یابد. درحالی که در همین ا یام، در ایران مبلغ یارانه پرداختی بابت هر رأس گاو شیری معادل ۸۸ دلار بوده است.
    ازسوی دیگر با توجه به وضعیت زیربخش دام و طیور و طرح های توسعه آن و براساس مندرجات سند ملی توسعه بخش کشاورزی، مقرر بوده که در طول برنامه چهارم توسعه، منابع مالی این زیربخش به شرح جدول زیر تأمین شود:
    ۲-۲-۴- وضعیت تشکل های زیربخش دام و طیور
    هدف از ایجاد تشکل ها، علاوه بر نقش سامان دهی تولید و ایجاد همگرایی و تنظیم روابط تولیدکنندگان، باید مشارکت جدی در تصمیم گیری های کلان اقتصادی و سرمایه گذاری و تنظیم برنامه تولید و بازار مصرف و تعیین الگوی مصرف و سرمایه گذاری نیز باشد . آنچه امروزه در کشور اتفاق می افتد، نه تنها به همگرایی های کامل منجر نمی شود، بلکه اساسًا بخش دولتی اجازه مشارکت واقعی در تصمیم سازی ها را به این تشکل ها نداده وعموما این تشکل ها خاصیت خود را از دست داده اند.
    بنابراین دولت ضمن عدم دخالت در تعیین و ممیزی این تشکل ها می بایستی که کلیه امور اجرایی تولید، تأمین نهاده ها، بازاریابی و تنظیم بازار و اداره کشتارگاه ها، آزمایشگاه ها، کارخانجات تولید خوراک دام و طیور و صنایع فراوری و غذایی و … را به طور کامل به این تشکل ها واگذار کرده و دولت صرفًا سیاستگذاری راهبردی و نظارت بر عملیات اجرایی را برعهده داشته باشد. بدین منظور لازم است وزارت جهاد کشاورزی به نمایندگی از سوی دولت، در راستای توانمندسازی این تشکلها اقدام لازم را به عمل آورد.
    ۲-۲-۵-وضعیت صنایع تبدیلی و تکمیلی در زیربخش دام و طیور
    با عنایت به حجم تولید در این زیربخش وجود ظرفیت های بالقوه و بالفعل و جایگاه کشور در عرصه جهانی و با توجه به مفاد بند ه ماده ( ۱۸ ) قانون برنامه چهارم توسعه که حمایت از گسترش صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی را برای کاهش ضایعات تا حد ۵۰ درصد را مورد تأکید قرار می دهد و بند ه ماده (۱) همین قانون که حداقل ۱۰ درصد از منابع قابل تخصیص حساب ذخیره ارزی به بخش غیردولتی را مختص طرح های موجه بخش کشاورزی و سرمایه در گردش طرح هایی با هدفمندی توسعه صادرات تخصیص داده، ولی متأسفانه شاهد آن هستیم که هنوز در زمینه کارخانجات تولید خوراک دام و طیور، کشتارگاه های مدرن دام و طیور، سردخانه های زیر و بالای صفر، صنایع بسته بندی، صنایع تبدیل و درجه بندی فراورده های پروتئینی، صنایع شیر و سایر فراورده های لبنی،صنایع تبدیلی تخم مرغ، صنایع فراوری و تولید غذاهای نیمه آماده و آماده به عنوان بزرگترین تولیدکننده غذای حلال جهان، دچار چالش هایی بوده و نظام تصمیم گیری در وزارتخانه های جهاد کشاورزی،صنایع و معادن و بازرگانی با کندی ها و بی توجهی هایی مزمن روبه رو است.
    طبق برنامه های راهبردی تدوین شده توسط وزارت جهاد کشاورزی مقرر شده بود که ظرفیت جذب مواد خام صنایع شیر و سایر فراورده های لبنی در پایان برنامه چهارم به ۸۹۰۰۰۰۰ تن، جذب مواد خام صنایع فراورده های گوشتی (سفید و قرمز ) به ۴۲۶۰۰۰ تن ، جذب مواد خام صنایع بسته بندی به ۳۸۳۰۰۰ تن ، افزایش ظرفیت کشتارگاه دام به سطح ۵۰۷۰۰۰ تن، افزایش ظرفیت کشتارگاه طی ور به سطح ۱۹۴۸۰۰۰ تن، میزان جذب ماده خام صنایع ذرت خشک کنی معادل ۳۶۷۷۰۰۰ تن و میزان جذب مواد خام صنایع روغن کشی (کنجاله این کارخانجات در خوراک دام و طیور استفاده می شود) معادل ۸۰۹۲۰۰۰ تن افزایش یابد.
    براساس بررسی های انجام شده، تا پایان سال ۱۳۸۶ وضعیت صنایع تبدیلی و تکمیلی فوق الاشاره به شرح زیر است.
    این صنایع نیازمند نوسازی، بهینه سازی و اصلاح ساختار است . شاید در برخی موارد، ظرفیت های اعلامی از هدف برنامه بالاتر باشد، لکن بخش عمده این صنایع فاقد استانداردهای لازم است. برای مثال از مجموع ۴۰۲ واحد کشتارگاه دام، فقط تعداد ۴۲ واحد آن صنعتی و دارای استانداردهای لازم است یا از مجموع ۷۱۰ واحد فراوری شیر، تعداد انگشت شماری از آنها کارخانجات مدرن صنایع شیر و تولید فراورده های لبنی هستند . بار میکروبی موجود در شیر خام و بعضًا محصولات تولیدی، عدم وجود شرایط بهینه بهداشتی در فراورده های گوشتی (قرمز و مرغ) و باقی ماندن بخشی از امعاو احشا ی مرغ در مرغ های بسته بندی شده و نبود وضعیت کیفی تعریف شده در بسته بندی های گوشت قرمز و اساسًا فروش این محصولات بدون رعایت شرایط بهداشتی به صورت گوشت و مرغ فله و … بیانگر وجود چالش های جدی در این زمینه است.
    جدول ۱۴٫ وضعیت صنایع تبدیلی و تکمیلی تا پایان سال ۱۳۸۶

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محفو

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:17:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تبیین نقش مدیریت دانش آفرین سازمان پلیس بر عملکرد پلیس پیشگیری در شهر تهران- قسمت ۱۱ ...

     

    این پژوهشگران تاکید می کنند نقش سازمان در تولید دانش توسعه و بهبود شرایطی است که به تولید دانش در سطوح فردی، گروهی، سازمانی یا میان سازمانی منجر می شود . یکی از شرایط فعال کردن تولید دانش، هدف سازمانی است که می تواند در قالب بیان مقاصد سازمانی باشد و با ابیان اهداف دانشی که به سازمان اجازه استفاده از دانش جدید را می دهند، انجام گردد. از شرایط دیگر تقویت استقلال فردی و گروهی است که با تشویق افراد و گرروه ها برای به اشتراک قرار دادن اطلاعات ایجاد می شود.یکی از شرایط بر اساس اصل تنوع پیشنهاد می کند که لازم است برای پذیرش اثر بخش دانش، تنوع داخلی یک سازمان (اطلاعات ،عملیات و مدلهای ذهنی) با تنوع خارجی محیط مطابقت داشته باشد.
    سازمان های نظامی موفق به هر دو جنبه دانش اندوزی ، یعنی کسب دانش از بیرون سازمان و خلق دانش در درون سازمان اهمیت می دهند. دانش کسب شده حتما نباید دانشی تازه خلق شده در جهان باشدبلکه ممکن است صرفا برای سازمان دانشی نو به شمار آید.
    سازمان نظامی دانش محور در هر مکانی که به دانش نیاز دارد ، به جست و جوی آن می رود و دانش را صرفا به این دلیل که دارای ارزش ذاتی است ،پی جویی نمی کند . مستقیم ترین و گاهی موثرترین راه برای کسب دانش ، خرید آن است؛یعنی خرید سازملن یا استخدام فرد یا افرادی که از دانش مورد نیاز برخوردارند . روش دیگر کسب دانش از بیرون ، اجاره دانش است.به عبارت دیگر دانش موجود در بیرون از سازمان را نه تنها می توان خرید، بلکه همچنین می توان آن را اجاره نمود . یکی از شیوه های مرسوم در این زمینه کسب همکاری موسسات پژوهشی و یا دانشگاه ها توسط سازمان های نظامی یا حمایت از آنها است . از دیگر شیوه های اجاره دانش، بهره گیری از دانش و تجربیات مشاوران مختلف است. یکی از راه های دانش اندوزی در درون سازمان های نظامی ایجاد واحد های تحقیق و توسعه است.
    هم جوشی از راه های دیگر دانش آفرینی در سازمان های نظامی است. دانش آفرینی از طریق هم جوشی ، به پیچیدگی ها و بروز انواع تضادهایی دامن می زند که باعث هم افزایی در سطح بالاتر می شوند. براساس اصول هم جوشی افرادی مختلف با دیدگاه های مختلف در کنار هم قرار داده می شوند تا در زمینه پروژه ای خاص فعالیت کنند و در نهایت به جوابی مشترک برسند. همچنین سازمان های پویا برای حفظ روحیه نوآوری مستمر، تلاش می کنند که قبل از هر بحرانی، قریب الوقوع بودن آن را به کارکنان القا نمایند. مدیران سازمان را متزلزل نگه می دارند و سعی می کنند که کارکنان از دل بستن به وضعیت موجود و موفقیت های فعلی به دور باشند و حتی خود موانعی بر سر راه سازمان ایجاد می نمایند تا سازمان با خلق دانش جدید بر آنها فایق آید.
    ۳- ارزیابی و سازماندهی دانش: دانشی که در سازمان نظامی کسب و تولید شده باشد دسته بندی، رمزگذاری و در حافظه سازمانی چنان ذخیره شود که به راحتی قابل دسترسی و قابل استفاده باشد .حافظه سازمان انبار و مخزنی از همه عناصر است که می تواند بخشی از مدیریت دانش سازمان باشند، این انبار حاوی درس هایی از گذشته سازمان است با توضیحاتی در رابطه با کارهایی که موفقیت آمیز بوده و کارها یا عملیات هایی که با شکست مواجه شده ،مراحل مربوط بیه مدیریت یک پروژه، همچنین اطلاعات مربوط به ارباب رجوع است.حافظه سازمانی مولفه بسیار مهمی از مدیریت دانش است که دسترسی ساده و استفاده یادگیرنده از آن بستگی به زیر بنای مفید حافظه سازمانی دارد. حافظه سازمانی را می توان در عناصر سازمانی همانند نیروی انسانی سازمان، فرهنگ سازمانی، فرایند ها و مراحل کار ؛فضای فیزیکی محل کار و بایگانی ها (دیجیتالی یا اسناد و مدارک کاغذی موجود)یافت. گفته می شود که رمز گذاری دانش در سازمان های نظامی باید دارای هدف مشخص باشد. همچنین به نظر می رسد که در مرحله رمز گذاری، طراحی و نقشه منابع دانش سازمان بخش مهمی از فرایند رمزگذاری است. طرح و نقشه دانش (خواه نقشه واقعی ،فهرست نیازمندی های دانش یا منابع اطلاعاتی) گرچه به دانش اشاره دارد، ولی حامل آن نیست. ایجاد نقشه برای دانش؛ به معنی یافتن جایگاه ها و محل های مهم دانش مهم در سازمان و انتشار نوعی فهرست یا تصویری است که آنها را نشان دهد.
    ۴- به اشتراک گذاری دانش: اشتراک گداری دانش در سازمان نظامی، حلقه دیگری از پیاده سازی مدیریت دانش است که بر ترکیب جنبه های فرهنگ و فناوری سازمان تاکید دارد.می توان گفت که منابع انسانی از عمده ترین منابع چالش بر انگیز در سازمان ها به ویژه سازمان های نظامی در مقابل مدیریت دانش و نوآوری است. بزرگترین و با اهمیت ترین مسئله، اطمینان حاصل کردن از مشارکت کلیه کارکنان در سرتاسر سازمان در امر تسهیم دانش، تشریک مساعی و به کارگیری مجدد دانش به منظور دستیابی به اهداف سازمانی است. در بیشتر سازمان ها این امر نیازمند تغییر نگرش های سنتی و فرهنگ سازمانی از(حفظ دانش)به (تسعیم دانش) وایجاد فضای اعتماد در سازمان است. این امر می تواند از طریق مجموعه ای از عوامل انگیزشی ،قدر دانی و پاداش همسویی سیستم های ارزیابی عملکرد و سایر سیستم های اندازه گیری حاصل می شود.در سازمان های بزرگ به علت دور بودن کارکنان از هم و عدم وجود ارتباط نزدیک نوعی بی اعتمادی وجود دارد که باعث می شود افراد به راحتی تجارب و دانایی های خود را در اختیار همدیگر قرار ندهند.مسلم است در این رابطه سازمان ومدیران باید امکاناتی را فراهم نمایند که کارکنان طی آن بتوانند دیدارهای حضوری داشته و نوعی رابطه نزدیک وارتباط متقابل را بین خود ایجاد نمایند. دانپورت و پروساک (۱۳۷۹) معتقدند که هیچ چیز نمی تواند در مبادله دانش، جایگزین گفت وگوهای رو در روی صاحبان دانش و نقل داستانهای پند آموز آنها شود . در این راستا سازمان های نظامی باید زمینه ای را فراهم کنند تا فرماندهان و افراد کلیدی بتوانند خاطرات وداستان های پند آموز را در جهت اعتلای سازمان به کارکنان نتقل کنند .همچنین آلن وبر (۱۳۷۹) معتقد است در صنعت جدید، گفتگو مهمترین شکل کار تلقی می شود. محاوره ها راهی برای دانشگران است تا بدانند واقعا چه می دانند و سپس دیگران را در دانسته های خود سهیم کنند و در خلال این فرایند به خلق دانش جدید برای سازمان بپردازند.))
    پس از رشد نظریه هایی که بر چگونگی تویع و جریان دانش در سازمان تاکید داشتند ، مدل هایی نیز برای تبیین جریان دانش توسعه داده شده است . در این میان مدل معروفی که چرخه عمردانش نام دارد ،توسط موسسه همکاری بین المللی مدیریت دانش مطابق شکل (۲-۵) معرفی شده است.

    شکل ۲-۵- دوره عمر دانش در سازمان
    در مرحله اول ازاین جریان، اطلاعات ودانش تایید نشده ازتعامل با دنیای خارج به دست می آید.سپس دانش واطلاعات تحصیل شده ، در سازمان ودر قالب تلاش های فردی یا گروهی تایید و معتبر می شود و درنهایت دانش تایید شده در قسمت های مختلف ، برای افزایش اثربخشی سازمانی ترکیب و به کار گرفته می شود.
    ۵- توانمند سازی و توسعه پایدار نیروی انسانی:هدف نهایی ایجاد سازمانی یادگیرنده است که با توانمندسازی و توسعه پایدار منابع انسانی از طریق استفاده از دانش و ایجاد محیطی خلاق و نوآور به دست می آید. می توان گفت که نیروی انسانی موتور اصلی نوآوری قلمداد می شود.سازمان های نظامی یادگیرنده ، نوآوری را صرفا داشتن ایده جدید نمی دانند بلکه ارتقای ایده های قبل را هم نوآوری می نمامند . این سازمان ها بر این باورند که اگر دانش در تار وپود وظایف جاری گنجانده شود و به وسیله آموزش ، نگرش نوآور را در ذهن همه کارکنان نهادینه کنیم ، آن گاه از طریق مدیریت دانش می توان به نوآوری خلاق دست یافت. بر اساس تئوری های موجود،نیروی انسانی متخصص و خلاق، مهمترین عامل ایجاد نوآوری محسوب می شود؛زیرا نقطه شروع یا همان نقطه عطف نوآوری ،خلق ایده است.این نیروی انسانی است که ایده ها را خلق می کند ،ایده به طرح و در مراحل بعدی به نوآوری تبدیل می شود.نتنها نیروی انسانی متخصص ،توانایی خلق ایده را دارد و کسانی که از دانش و خلاقیت برخوردار نباشند ،نمی توانند ایده ای را خلق کنند .دانش ضمنی در میان کارکنان پر سابقه و کم سابقه در اندازه های متفاوتی وجود دارد .تنها راه تبدیل این دانش ضمنی به ثروتی ملموس ، مدیریت دانش است.مدیریت دانش یا تسهیم دانش ، در کنترل گرفتن و اداره خرد مندانه ثروتی بالقوه به نام دانش است که از طریق کسب تجربه از همکاران و مراجعه کنندگان و رقبا، دسترسی به آن برای گستره وسیعی از همکاران ممکن می شود.
    این شیوه در مدیریت دانایی روش توانمندی است که فرق بین کنترل کامل در مدیریت سلسله مراتبی دستوری و آزادی عمل کارکنان را بیان می کند.توانمند سازی نیروی انسانی ظرفیت های بالقوه را برای بهره گیری از سرچشمه توانایی های پایان ناپذیر و بالفعل در درآوردن ودر صحنه عمل فعال می سازد. سازمان های پیچیده و سازمان های یاد گیرنده که تشکیلات بلند مرتبه هم نامیده می شوند، متکی به یادگیری توام با عمل هستند . برای اینکه یادگیری با عمل همراه شود دادن اختیارات به کارکنان و شرکت دادن آنان در تصمیم گیری های سازمانی ضرورت دارد . این مشارکت و واگذاری مسئولیت و اختیارات موجب افزایش خلاقیت ونوآوری و بروز استعدادهای بالقوه کارکنان در مدیریت می شود. به این ترتیب توان بالقوه یا تقویت آگاه سازی و پرورش آزاد اندیشی کلید گشایشگر دانایی ها می شود.مهارت ها واندیشه ها در سطوح افقی و عمودی بین عناصر مختلف عملیاتی می شود.فرایند یادگیری جزء حدانشدنی سازمان های نظامی یادگیرنده شده است و دیگر قانون آهنین سلسله مراتب که مانع نوآوری ،ابداع و نواندیشی بود،در گروه های خود اندیش نقشی نخواهد داشت.این پیوند افقی اطلاعاتی و عملیاتی در چهار بعد نیازمندی های اطلاعاتی ،آنچه داریم وآنچه میدانیم کلید پیروزی و آنچه نمی دانیم و نداریم ،راهگشای طرح ریزی راهبردی برای به دست آوردن می شود. اما در این چالش سازمان های نظامی دانش محور به جایی می رسند که متوجه می شوند چه گنجینه های پرارزشی داشتند و از شرکت جویی آنان بی بهره بودند . بالاخره در مرحله چهارم ، با همیت پژوهش که کلید طلایی یادگیری است دست می یابیم و میفهمییم که با نوآوری و خلاقیت پژوهشی به رازهای پنهان می توان دست یافت.
    بدیهی است که نقش فرماندهان و مدیران در سازمان های نظامی یادگیرنده مانند نقش مدیران سنت گرا و سلسله مراتبی نیست . در این سازمان ها فرماندهان ومدیران در وهله اول طراحان سازمانی ، آموزگاران ،پیشکاران و هماهنگ کنندگان گروه های حرفه ای هستند .ایفای این نقش ها مستلزم مهارت های نو ،دانش ،تجربه،توانایی و قدرت سازندگی با دیدگاهمشترک در سازمان است. داشتن دیدگاه سیستمی و همه سو نگر در چنین سازمان هایی ،اندیشه ها و توانایی های فیزیکی و فکری کارکنان را به طور چشمگیری افزایش می دهد.فرماندهان در سازمان های نظامی یاد گیرنده باید قادر باشند نقش معماری و مهندسی دانایی را به بهترین نحو ایفا کنند.آنان ابتدا باید بتوانند پاسخگوی نیازمندی های اشباع نشده ارباب رجوع ورضایت آنها ؛رهبری و مدیریت کارکنان ،خدمتگذاری به جامعه و مردم باشند.با این راهبرد آسان ساز موجب یادگیری ،گروه گرایی؛توانمند سازی،انگیزش و ایجادهمبستگی سیستم نگر شوند.امروز این مدیران را مدیران روشن ضمیر نامگذاری کرده اند.در دنیای که هدف سازمان های یادگیرنده کیفیت گرایی ترسیم میکند وروی کیفیت هاتکیه می شود،باید پذیرفت که مثبت گرایی تنها به وسیله دانش تجربی و انجام پژوهش های عمیق امکان پذیر است
    ۲-۲-۱۲- دلایل نرم افزاری عدم به اشتراک گذاشتن اطلاعات ودانش در سازمان های نظامی
    بعد نرم افزاری سازمان شامل اهداف ووظایف وافراد می شود.یکی از صاحب نظران[۱۴۷] عرصه مدیریت دانش در مقاله خود درسال۲۰۰۳پنج عاملی که باعث می شود افراد،اطلاعات ودانش خود را انتقال ندهند،برمی شمارد وراه حل هایی برای رفع این موانع پیشنهاد می کند که برخی از این راه حل ها در سازمان های نظامی کارآیی ندارد وحتی تخلف محسوب می شود.لذا نگارنده با توجه به فرهنگ حاکم بر سازمان های نظامی،نگاهی مجدد به موانع استقرار مدیریت دانش کرده وراه حل هایی عملی برای رفع ویا تخفیف این عوامل در سازمان های نظامی ارائه می دهد.
    ۱٫اعتقاد به این که دانش،واجد موجد قدرت است.
    ((اگرمن چیزی راکه تونمی دانی بدانم،چیزی بیشتر از تودارم))
    ((قدرت))[۱۴۸]عبارت است از توانایی تحمیل اراده افراد،گروه یا سازمان به محیط پیرامون خود.باتوجه به تعریف فوق، دانش فقط در صورتی که ضمنی وکمیاب وباارزش باشد وتبدیل به صریح نشده باشد،قدت است.
    مطابق تعریف، قدرت در سه سطح مطرح است: فردی، گروهی، سازمانی و می توان سطح چهارمی به نام ملی رانیز در نظر گرفت.بادر نظر گرفتن سطوح اعمال قدرت،سطح تحلیل ما نیز تغییر می کند.مشکل اینجاست که در سازمان های نظامی مابه واقع بر این اعتقاد هستیم که دانش قدرت است ولی سطح این تحمیل اراده را به اشتباه به افراد تفهیم کرده ایم.
    اگر بگوییم که در سازمان های تجاری باید ملی اندیشید وملی اعمال قدرت کرد؛به عبارت دیگر در سطح نظامی هر گونه اعمال قدرت در سطوح فردی،گروهی وسازمانی موجب تضعیف کل در سطح ملی خواهد شد.اما در صورتی که ما دانش را در سطح ملی در تمام سازمان های نظامی کشور به اشتراک بگذاریم، طبیعی است که امکان دسترسی سون پنجم دشمنان به اطلاعات افزایش می یابد.اینجاست که طرح سازمان های یاد گیرنده به کمک ما می آید.در این نوع سازمان،افراد در غالب تیم های کاری سازماندهی می شوندودر سازمان های دفاعی یاد گیرنده،طبقه بندی بر اساس نوع اطلاعات،افراد،گروه ها وسازمان ها صورت می پذیرد.باید توجه داشت که تا جایی که امکان دارد باید از فرد محوری دردرون سازمان خود داری کرد وبه سمت تیم سازی وتیم محوری حرکت کرد؛به عبارت دیگر به جای این که بگوییم سطح دسترسی فرد الف،خیلی محرمانه است،بگوییم سطح دسترسی تیم الف ،خیلی محرمانه است.تجربه فرد محوری درسالیان اخیر نشان داده است که باتزلزل در مدیران سطوح بالای سازمان های نظامی،علاوه برآشکار شده اطلاعات برای دشمنان،حجم بالایی از دانش ظمنی باارزش نیز همره فرد از کشور خارج می شود،مظاف بر این که فرد محوری کهمستلزم اتخاذ استراتژی شخصی سازی است به دلیل مسائل حیطه بندی وطبقه بندی در سازمان های نظامی مناسب نیست. لذا باید با تبدبل دانش ضمنی به دانش صریح وکد گذاری وذخیره آن،قدرت را از فرد به تیم منتقل کرد.
    تمام افرادی که در یک تیم قرار می گیرند،دارای سطح دسترسی حداقلی مورد نیاز تیم هستند ودر تبادل اطلاعات ودانش در سطح تیم آزاد هستند.سرتیم به عنوان پل ارتباطی انجام وظیفه می کند واطلاعات رادر تیم سطح بالا تر که متشکل از سر تیم هاست به اشتراک می گذارد واین روند تا بالا ترین سطوح سازمان وکشور ادامه پیدا می کند.
    پس باید در سازمان های نظامی، سطح اعمال قدرت رابرای کارکنان مشخص ساخت وبه آنها تفهیم کرد که اعمال قدرت در سازمان های نظامی تنها در سطح ملی است و در سطح کارکنان، تیم و حتی سازمان نیست. همچنین برای تفهیم این که دانش را قدرت نپندارند، باید سیستم پاداش را در سطح تیم ها تغییر دهیم؛ راه های راپیداکنیم که امر تبادل دانش را تقویت کند وبرای آن پاداشی نیز وضع کنیم؛ افرادی که یاد می گیرند،یاد می دهند وبه تبادل دانش می پردازند را شناسایی کرده ومورد تشویق قرار دهیم ومشکل کسانی را که به تبادل دانش واطلاعات نمی پردازند راشناسایی کرده و در صدد رفع آن برآییم.
    راه حل دیگر آن است که کارکنان رامتقاعد سازیم که انگیزانندهای قوی تر از پول وجود دارد؛ به عنوان مثال ارزش را در تبادل اطلاعات بایکدیگر قرار دهیم.به عبارت دیگر شاخص قدرتمند بودن را از نگهداری دانش به شهرت در تبادل دانش واطلاعات تغییر دهیم.
    ۲٫افراد به این که دانششان باارزش است،اعتقاد ندارند.
    اغلب افراد،تجربیات زندگی خود را نادیده می انگارند وآن رادست کم می گیرند وبر این اباورند که هوش وذکاوت است که ستایش می شود ونه تجربه،وبرای آن هایی که آموزش رسمی ندیده اند باور کردن این مطلب که آنها نیز می توانند ارز شهای افزوده ی جدیدی خلق کنند بسیار مشکل است.
    نتیجه تصویری برای موضوع هوش
    این مشکل نیز تنها با اصلاح فرهگ حل می شود.سرتیم باید باصرف وقت وانرژی لازم،در جهت ایجاد احساس امنیت وارزش مندی در اعضا،محیط وفضای مناسبی برای همکاری ومشارکت در داخل گروه فراهم آورد.آنها بر توانایی وقابلیت های افراد تاکید می کنند وآنها را تشویق به ابزار اشتباهات،درس ها وتجربیاتی که آموخته اند می کند.
    ۳٫عدم اعتماد اعضای تیم به یکدیگر
    ((من سایر اعضا،تیم رانمی شناسم پس نمی توانم به آنها اعتماد کنم))
    در سازمان های نظامی،عموما پروژه های تحقیقاتی در قالب تیم های پروژه های موقت انجام می گیرد.طبیعی است که در این حالت،اعتماد لازم جهت تبادل اطلاعات حاصل نمی شود.
    در اینجا مدیران سازمان ها وظیفه دارند تا با ایجاد محیط های رمی وغیر رسمی،فرصت ارتباط وتعامل را برای افراد فراهم نموده وزمان کافی در اختیار ایشان بگذارند تا بتوانند ارتباط خویش را توسعه داده،صداقت همدیگر را ارزیابی کنند وبه نقاط قوت وضعف هم واقف گردند تا از این طریق به خوبی باهم سازگاری پیدا کرده وموجبات کارایی سیستم را فراهم آورند.
    صرف وقت کافی در آغاز هر کاری،جهت ایجاد چنین سرمایه های اجتماعی[۱۴۹]،موجب افزایش انرژی تیم،ایجاد مشارکت خلاق و اثر بخشی مجموعه خواهد گردید.باید توجه داشت که اعتماد بسیاد شکننده است وبه تدریج در طول زمان ایجاد شده ورشد می کند وحتی اگر این اعتماد دارای پیشینه طولانی هم باشد،ممکن است بنیان آن به یکباره فروریزد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۴٫کارکنان از اثرات منفی ابراز دانش می ترسند.
    ((من می ترسم به جای این که از ابراز عقیده ام استقبال شود،مورد تمسخر و تحقیر واقه شوم.))
    دانش به شددت به شرایط ومقتضیات وابسته است؛به عنوان مثال هنگامی که افراد دتوتنمندی به طور کاملا تصادفی در یک زمان بسیار مناسب با هم رو به رو می شوند و در حین مکالمه متوجه می شوند که به دانش واطلاعات یکدیگر نیازمندند،به تبادل اطلاعات ودانش می پردازند.
    لذا دو مسئله بدیهی است: اول این که دانش یک امر تصادفی است و دوم این که دانش در میان عقاید وافکار آدمیان وجود دارد.بنابر این حذف موانعی که جلوی ابراز عقیده را می گیرند،بسیار مهم به شمار می روند.
    ۵٫مدیران سازمان کسانی هستند که اطلاعات ودانش خود را انتقال نمی دهند.
    هنگامی که مدیران سازمان های نظامی،خود به انتقال اطلاعات اعتقادی ندارند، بدیهی است که کارکنان آنها نیز به این امر توجه نکنند واز انتقال وبه اشتراک گذاری آن خود داری کنند.
    این یعنی عدم مشارکت وههکاری آگاهانه که موجب عدم موفقیت سازمان می گرد. در مورد بعد از اهداف و وظایف در سازمان نیز باید توجه داشت؛یعنی اهداف،پایین به بالا وبامشارکت فعال اعضای تیم و سامان تعیین گردد.حتی المقدار باید از تدوین شرح شغل های غیر منعطف پرهیز نمود واز شرح شغل های فوق فعال[۱۵۰] بهره برد.
    ۲-۲-۱۳- دلایل سخت افزاری عدم به اشتراک گذاشتن اطلاعات ودانش در سازمان های نظامی
    منظور ما از سخت افزار در سازمان ،تکنولوژی وساختار سازمانی است.ارتش از زمان((فردریک کبیر))[۱۵۱]در پروس به عنوان نمونه یک سازمان مکانیکی مطرح گردید. وی شیفته طرز کار اسباب بازی های اتوماتیک از قبیل آدم های مکانیکی بود وباهدف تغیر شکل دادن ارتش به یک ابزار قابل اتکاءو موثر،دست به اصلاحات زیادی زد.از جمله این اصلاحات معرفی درجات نظامی و یونیفرم ودر ادامه آن استاندارد سازی مقررات ارتش،افزایش مشاغل تخصصی واستفاده از تجهیزات استندارد شده وابداع زبان فرماندهی واموزش سیستماتیک علوم نظامی بود.هدف فردرک تغییر شکل دادن ارتش به یک مکانیزم موثر بود که با وسایل وقطعات استاندارد عمل کند.دور نمای فردریک از یک ارتش مکانیزه به تدریج تبدیل به واقعیتی در وضعیت های اداری وکارخانه ای شد.
    آنچه که مسلم ااست ،سازمان های نظامی مصداق سازمان های بروکراتیک در عصر حاضر هستند در صورتی که سازمان هایی که می خواهند دانش محور باشند و علم و دانش تولیدنمایند،بایستی دارای ساختاری باشند که از نشاط ،خلاقیت و نوآوری در سازمان حمایت کند. به اعتقاد روان شناس اجتماعی ((وارن بنیس))[۱۵۲] بروکراسی در حال حاضر با توجه به واقعیات موجود متحجر و از رده خارج محسوب می گردد. بسیاری از سازمان های بروکراتیک به سویدموکراتیزه شدن حرکت کرده اند. روندی که سازمان ها در پیش گرفته اند و نگرش ها و مهارت هایی که به کارکنان خود می آموزند ،قبلا انارشیسم و انقلاب تغییر می شد. این مدل شکل ایده آل و مناسب برای ارزش ها و نیازمندی های ((عصر ویکتوریا))بود؛ولی شرایط امروز با ارزش ها و نیاز ها سازگار نیست.تغییرات سریع و پیش بینی نشده ،رشد اندازه سازمان ، تنوع فزاینده و تغییر در رفتارهای مدیریتی عواملی هستند که برای بوروکراسی تهدید محسوب می شوند. بدیهی است تمامی کژکارکردهایی [۱۵۳]))که برای سازمان هی بوروکراتیک برشمردیم در مورد سازمان های نظامی نیز مصداق پیدا می کند که اغلب این کژکارکرد ها در جهت تضعیفنوآوری ،خلاقیت و دانش محوری در سازمان است.مدیران نظامی باید ساختارهای ادهوکراسی و ماتریسی را در سازمان های خود به کار گیرند.الگوی «سازمان یادگیرنده»[۱۵۴] در این میان راه گشای مدیران نظامی است.برحسب تعریف طرفداران سازمان یادگیرنده ،یادگیری کلید نفوذ به دارایی های دانشی و به تبع آن افزایش سرمایه فکری است. سازمان یادگیرنده؛ سازمانی است که می داند چگونه از دانش استفاده کند و به کارکنان خود فرصت و ابزارهای ایجاد و به کارگیری دانش را بدهد.ایده سازمان یادگیرنده سازمانی است که می داند چگونه از دانش استفاده کند و به کارکنان خود فرصت وابزارهای ایجاد و به کارگیری دانش را بدهد . ایده سازمان یادگیرنده غالبا به طور مستقیم به پیدایش فناوری های جمعی ؛همچون گروه افزار پیوند خورده است،ولی این مفهوم قبل از آن در مفاهیمی که کار جمعی حمایت شده توسط رایانه در بر می گرفت مطرح شد.مفاهیم سازمان ها را به عنوان موجودیت هایی می دید که با کارگیری دانش و یادگیری به طرق جدید و سریع می توانند به سطوح بالایی از موفقیت های تجاری دست یابند.این مفاهیم برای حمایت از تغییر کار فردی به تیم های مشترک و کار و تجارت به عنوان واحد اولیه عملکرد و فناوری متکی هستند.
    یادگیری فرایند کسب و به کارگیری اطلاعات و مهارت های جدید است .یادگیری،عنصر حیاتی در توسعه مداوم نوآوری برای سازمان ها به شمار می رود. با این وجود،بسیاری از سازمان ها به گونه ای نا موفق این توانایی را به کار گرفته و آن را به نتایجی نظیر محصولات و خدمات نوآور تبدیل می کنند.در حقیقت،بسیاری از روند ها امروزه بر علیه یادگیری در محیط سازمانی کارمی کنند . درنتیجه کوچک سازی و مهندسی مجدد و تجدید ساختار ،سازمان ها به طور مستقیم در بهره وری و کارایی قابل اندازه گیری ،که باعث می شود کارکنان توجه خود را به تکمیل کارهای خاص و انجام اقدامات خاص معطوف دارند ،سردرگم هستند.زمان کمی برای تامل و تفکر یا برای حل مناسب مسئله باقی می ماند.
    سازمان یادگیرنده دانش را خلق کرده و در شیوه کار و تجربه به کار می گیرد،رفتار خود را اصلاح می کند تا با تغییرات ،منطبق شود،بدین ترتیب خلق و به کارگیری دانش جدید برای رشد و یادگیری در چرخه ی بی پایان را میسر می سازد . سازمانی که ظرفیت یادگیری خود را توسعه نداده باشد –امری که در محیط کاری امروزی عادی است-با تغییر مبارزه می کند.سازمان ها نوعا نسبت به تغییر با فراموش کردن و باز آموزی روش های کهنه و نو ،واکنش نشان می دهند .یادگیری در عین حال سرعت تغییر را افزایش داده ،برای سازمان راهی جهت تسلط بر تغییر و تحریک تغییر ایستا ایجاد می کند.در نتیجه،تغییر به فرآورده یادگیری مداوم تبدیل می شود ونه علتی که فرایند یادگیری را شروع می کند.سازمان ها با پذیرفتن مسئولیت فرایند تغییر در این روش می توانند مزیت رقابتی خود را بدست آورده و حفظ کنند.
    شرکت فروشنده گروه نرم افزار توسعه لوتوس (یادداشت های لوتوس) پنج قلمرو مهارتی را که ویژگی های سازمان یادگیرنده است ،مورد شناسایی قرار داده که عبارتند از :

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    حل مسئله به گونه نظام مند.

    آزمایش و تجربه اندوزی با ره یافت های جدید .

    یادگیری از تجربیات شخصی و تاریخ

    یادگیری از تجربیات و بهترین شیوه کار دیگران.

    انتقال دانش با سرعت و کارایی به سراسر سازمان.

    ۲-۲-۱۴- خلق دانش :
    خلق دانش از طریق تعامل و جابجایی دانش ضمنی و دانش صریح در سطح سازمان، امکان پذیر می گردد. جابجایی و تبادل دانش صریح و ضمنی در بین افراد و گروه های سازمان به چهار شیوه صورت می پذیرد (پوپا دیکو وچوی ،۲۰۰۶). شکل ۲-۶ بر اساس الگوی نوناکا و تاکوچی ترسیم شده و به‌ طور مصور چهار فرایند تبدیل دانش را نشان می‌دهد:

     

     

    اجتماعی‌کردن؛

    اجتماعی‌کردن به معنی تبدیل دانش ضمنی به دانش ضمنی است. رایج‌ترین راه برای این کار سهیم‌شدن در تجربیات یکدیگر است: درست مشابه شاگرد یک صنعتگر که مهارت‌های خود را از طریق مشاهده به دست می‌آورد، یک فرد دانشگر می‌تواند توانمندی‌های لازم را از طریق آموزش حین کار به دست آورد. اجتماعی‌کردن نیاز به صحبت‌کردن یا نوشتن ندارد. بلکه با شروع انتقال عنصر دانش یک فرد به عنصر دانش فرد دیگر، مدل‌سازی می‌شود.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:17:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تحلیل و بررسی اثرات قیمت نفت بر روی اقتصادایران- قسمت ۶ ...

    طبق اعلام شرکت ملی نفت ایران و در اجرای قانون اول متمم بودجه سال ۸۴ کل کشور معادل ریالی مبلغی در حدود ۲۰۹۰ میلیون دلار نفت خام از محل ۷/۹۲ درصد سهم دولت از تولید نفت خام برای معاوضه و واردات بنزین مورد نیاز کشور صادر شده است و مبلغ ۴/۱۹۰۰۸ میلیارد ریال (به ازای هر دلار مبلغ ۹۰۹۵ ریال) به صورت جمع و خرج به حساب منابع حاصل از صادرات نفت خام منظور شده است.
    این گزارش تصریح کرد: ضمنا شرکت ملی نفت ایران نیز از محل ۳/۷ سهم خود از تولید نفت خام در اجرای قانون یاد شده مقدار ۵/۴۰۳ میلیون دلار نفت خام برای معاوضه با واردات بنزین مورد نیاز کشور صادر نموده و در دفاتر خود ثبت کرده است.
    نسبت وجوه ریالی حاصل از صادرات نفت خام به شرح یاد شده در سال ۸۴ به کل دریافتها بدون احتساب درآمد حامل‌ها‌ی انرژی در حدود ۶/۳۹ درصد می‌باشد و نسبت مذکور در سال ۸۳ در حدود ۶/۴۵ درصد بوده است.
    این نسبت با توجه به ارقام منظور شده در جداول قانون بودجه سال ۸۴ کل کشور و متمم‌ها‌ی آن در حدود ۷/۳۷ درصد می‌باشد.
    ۱۲-۲- افزایش صادرات نفت ایران به ۴٫۴ میلیون بشکه در روز
    آژانس بین المللی انرژی پیش بینی کرد،ظرفیت صادرات نفت ایران طی ۲۵ سال آینده و تا سال ۲۰۳۰به ۴٫۴ میلیون بشکه در روز افزایش می یابد. به گزارش مهر، آژانس بین المللی انرژی همچنین پیش بینی می کند که صادرات نفت ایران تا سال ۲۰۱۰ با ۱۰۰ هزار بشکه افزایش به ۲٫۸ میلیون بشکه برسد.افزون بر این پیش بینی می شود که طی ۱۵ سال آینده و تا پایان سال ۲۰۲۰ نیز ایران توان صدور ۳٫۶ میلیون بشکه در روز نفت خام را داشته باشد که نسبت به سطح فعلی حدود ۹۰۰ هزار بشکه در روز رشد نشان خواهد داد.این گزارش می افزاید:در حالی که ایران هم اکنون پس از عربستان صعودی دومین صادر کننده بزرگ نفت در سطح خاورمیانه محسوب می شود ،طی ۵ سال آینده جایگاه خود را به امارت متحده عربی واگذار خواهد کرد.آژانس بین المللی انرژی همچنین پیش بینی می کند :تا سال ۲۰۲۰ ایران به رتبه چهارم بزرگ ترین صادرکنندگان نفت در خاورمیانه نزول کند و صادرات نفت عراق نیز از ایران پیشی بگیرد. بر این اساس ، در حالی که پیش بینی می شود صادرات نفت ایران تا سال ۲۰۲۰ به ۳٫۶ میلیون بشکه در روز برسد ،در همین زمان عربستان توان صدور ۱۲٫۱،عراق۴٫۶ و امارت ۳٫۷ میلیون بشکه نفت را خواهند داشت.
    ۱۳-۲- تقاضای جهانی نفت دو برابر خواهد شد
    آژانس بین المللی انرژی اعلام کرد: طی ۲۵ سال آینده و تا سال ۲۰۳۰ تقاضای جهانی نفت خام بیش از دو برابر افزایش خواهد یافت
    به نقل از آژانس بین‌المللی انرژی، در حالی که این سازمان معمولا پیش‌بینی‌های محافظه‌کارانه‌ای نسبت به قیمت و تقاضای جهانی آن ارائه می‌دهد، در گزارش اخیر خود پیش‌بینی کرد تقاضای نفت طی ۲۵ سال آینده دو برابر شود.
    ‌ پیش‌بینی کوتاه مدت آژانس بین‌المللی انرژی در رابطه با قیمت نفت خام پایین‌تر از سطح فعلی هر بشکه ۶۰ دلار است، زیرا از دیدگاه این سازمان طی چند ماه آینده سرمایه‌گذاری‌های جدید، خطوط لوله جدید، و پالایشگاه‌های جدیدی به بهره‌برداری خواهند رسید که کاهش بهای نفت را به دنبال خواهند داشت.
    این گزارش می‌افزاید، ثبات بلند مدت بازار نفت به در دسترس بودن ذخایر نفت یا سرمایه‌گذاری مربوط نیست، بلکه تنها ظرفیت پایدار و مطمئن تولید است که تضمین کننده ثبات نفت خواهد بود.
    آژانس بین‌المللی انرژی می‌افزاید، برای پاسخگویی به رشد تقاضای نفت طی ۲۵ سال آینده کشورهای عمده تولید کننده خصوصا عربستان سعودی می‌بایستی ظرفیت تولید خود را بیش از دو برابر افزایش دهند.
    ‌ طی ۲۵ سال آینده نیز کشورهای خاورمیانه نقش اصلی را در تامین نفت جهان و افزایش تقاضای آن خواهند داشت.
    آژانس بین‌المللی انرژی همچنین معتقد است آهنگ رشد تقاضای گاز طبیعی در سطح جهان طی ۲۵ سال آینده سریع‌تر از آهنگ تقاضای نفت خواهد بود و سه کشور قطر، الجزایر و ایران به ترتیب مهم‌ترین نقش را در تامین افزایش تقاضای گاز طبیعی خواهند داشت.
    آژانس بین‌المللی انرژی که بازوی تحقیقات انرژی سازمان توسعه و همکاری اقتصادی است،‌ پیش از این نیز اعلام کرده بود،‌ در صورتی که کشورهای تولید کننده نفت خصوصا عربستان، ایران و عراق طی سال‌های آینده سرمایه‌گذاری‌های کلان برای توسعه ظرفیت تولید خود انجام ندهند، بهای نفت خام تا سال ۲۰۳۰ نسبت به بهای کنونی بیش از ۵۰ درصد افزایش خواهد یافت.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    این نهاد تحلیلی بازار جهانی نفت همچنین معتقد است،‌ در صورتی که عربستان سعودی تصمیم به میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری برای افزایش تولید خود نگیرد، بهای نفت خام تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۵۰ درصد افزایش خواهد یافت.
    این در حالی است که با توجه به شرایط فعلی به نظر نمی‌رسد که عربستان سعودی آمادگی میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری برای رشد ظرفیت تولید خود داشته باشد.
    بر اساس این گزارش، در حالیکه رشد تقاضای جهانی نفت خام خصوصا هند و چین با افزایش شدیدی مواجه است، تنها امید برای تامین این تقاضا افزایش تولید نفت عربستان سعودی است.
    در حالیکه عربستان سعودی قصد دارد ۱۴ میلیارد دلار برای افزایش ظرفیت تولید نفت خود سرمایه‌گذاری کند و ظرفیت ۱۱ میلیون بشکه در روز فعلی خود را تا سال ۲۰۰۹ به ۱۲٫۵ میلیون بشکه برساند، آژانس بین‌المللی انرژی معتقد است عربستان می بایست این رقم را دو برابر کند تا جهان تا سال ۲۰۳۰ با کمبود عرضه نفت مواجه نشود.
    در گزارش یاد شده آمده است، با توجه به شرایط فعلی و سیاستگذاری‌های عربستان به نظر می‌رسد که این کشور فقط نیمی از افزایش تولید مورد نیاز بازار جهانی نفت را تامین خواهد کرد.
    بر پایه این گزارش، ایران و عراق نیز برای تامین تقاضای فزاینده نفت و گاز طی ۲۵ سال آینده نقش مهمی دارند، اما هر دو کشور در دستیابی به افزایش ظرفیت تولید و گسترش سرمایه‌گذاری با مشکلات متعددی مواجه هستند.
    بسیاری از کشورهای خاورمیانه‌ای از اینکه سرمایه‌گذاری‌های کلان آنها برای افزایش ظرفیت تولید موجب کاهش شدید عمر ذخایر نفت و گازشان از یک سو، و کاهش بهای نفت از سوی دیگر شود، هراس دارند.
    آژانس بین‌المللی انرژی معتقد است طی سال‌های آینده نباید انتظار بیش از حد از خاورمیانه داشت و با توجه به شرایط کنونی سرمایه‌گذاری در این منطقه، باید انتظار افزایش شدید قیمت نفت خام طی سال‌های آینده و در میان و بلند مدت را داشت.
    این نهاد مشورتی کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی معتقد است تداوم افزایش بهای نفت خام، کشورهای مصرف کننده را مجبور خواهد ساخت در پی سیاست‌های صرفه‌جویی در نفت و افزایش استفاده از منابع انرژی جایگزین باشند و در غیر این صورت، اقتصاد کشورهای مصرف کننده نفت خام طی سال‌های آینده آسیب شدیدی از بهای بالای نفت خام خواهد دید
    ۱۴-۲- نفت، ایران و آمریکا
    با افزایش تنش ها، صرفا این نتیجه را می توان گرفت که دولت قصد دارد علاوه بر افزایش درآمدهای نفتی و اطمینان از سیرابی خزانه از دلار، رشد اقتصادی جهان را در تنگا قرار داده تا با بهره گرفتن از ابزار نفت و آسیب پذیری اقتصاد های پیشرفته، امکان هر گونه تهدید به سرنگونی سلب شود …
    در نخستین روزهای اردیبهشت، تابلوهای بلند بالا در بورس نیویورک و لندن شگفتی ساز شدند و بلند ترین ترکیب تاریخی از اعداد را در کنار هم چیدند تا خریدارن و فروشندگان، معامله گران بالاترین قیمت ها در تاریخ نفت باشند.
    اوج گیری قیمت ها تا ۷۷ دلار و ۱۷ سنت در بورس نیویورک اگرچه به مثابه یک شوک نفتی تلقی نشد اما بیانگر اوج نگرانیها از آتیه عرضه انرژی در جهان بود. فشار صعودی به قیمت ها و عبور از مرز ۷۰ دلار، به دلیل نگرانیها از روابط ایران و غرب و تحولات پرونده هسته ای ایران و همچنین ادامه مناقشات در نیجریه و ادامه کاهش در ذخایر بنزین ایالات متحده ذکر شد.
    اگر چه بازارهای بورس نفت، مکان خرید و فروش نفت واقعی نبوده و صرفا به خرید و فروش کاغذی و سلف تعلق دارد، اما این بازارها همانند حس گرهای بازار واقعی عمل نموده و در حقیقت انتظارات از آینده، شکل دهنده اصلی بازارهای سلف می باشند. در این بازارها، قیمت براساس تحلیل و انتظاری که معامله گران از دو دسته عوامل بنیادی بازار و غیر بنیادی دارند مشخص می شود. عوامل بنیادی موثر در قیمت ها، همان تراز عرضه و تقاضای نفت و میزان دوری و نزدیکی مقدار نفتِ موجود از نقطه تعادلی عرضه و تقاضا است. چنانکه مازاد عرضه و یا کمبود عرضه، به میزان حجم و اندازه اش، نوسان در قیمت ها ایجاد می نمایند.
    اما عوامل غیر بنیادی بازار که عوامل برونزا و خارج از اراده فعالان بازار است در برگیرنده طیف وسیعی از عوامل می باشد. میزان رشد و یا رکود در اقتصاد جهانی، میزان خریدها و حجم بازار سفته بازی ، شرایط جوی و میزان برودت هوا، میزان مسافرت ها در کشورهای پر مصرف، مشکلات فنی و پالایشگاهی و میزان حجم سرمایه گذاری در میادین و تاسیسات نفتی ، حوادث غیر مترقبه و بلایای طبیعی و از همه مهمتر التهابات ژئوپولتیک در جهان خصوصا در خاورمیانه، از عمده ترین عوامل غیر بنیادی بازار محسوب می شوند.که بصورت فشار به طرف تقاضا بر بازار و قیمت ها ظاهر می شوند.
    بدرستی می توان التهاب های ژئوپولتیک و شرایط امنیتی و سیاسی را از مهترین عوامل نوسانات قیمت در نیم قرن اخیر دانست. شوک نفتی ۱۹۷٣ بدلیل جنگ اعراب و اسرائل و انقلاب اسلامی ایران در ۱۹۹۷ و جنگ خلیج فارس در ،۱۹۹۰رقم زننده چندین شوک در تاریخ نفت بود. این حوادث بدلیل مخاطراتی که برای امنیت عرضه ایجاد نمودند فشار سنگینی به قیمت ها در جهان وارد ساختند.
    در سه سال اخیر نیز در کنار عواملی چون رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته و همچنین هند و چین ، طوفان کاترینا و بعضا مشکلات پالایشی در آمریکا، مهمترین عامل افزایش قیمت ها، تنش های سیاسی در کشورهای صادر کننده نفت خصوصا منطقه خلیج فارس بوده است. اشغال عراق در کنار تهدیدات تروریستی در عراق و عربستان و ناآرامی در فلسطین، نیجریه و ونزوئلا و روی کار آمدن دولت افراطی در ایران، مجموعه ای از عوامل شد تا قیمت ها را در بازارهای جهانی از ٣۷ دلار در سال ۲۰۰٣به ۷۷ دلار در سال ۲۰۰۶افزایش یابند.
    ادامه شرایط نا مناسب امنیتی در منطقه خلیج فارس، انتظار برای افزایش در قیمت ها را همچنان در پی دارد. بطوریکه ادامه سیاست های دو دولت افراطی راست در ایران و آمریکا التهاب در اقتصاد جهانی را دامنه دار نموده است. در نگاهی به وضیعت موجود عرضه انرژی و وابستگی روز افزون جهان به انرژی، مفهوم امنیت عرضه بخوبی در سیاست های کلان کشورهای بزرگ و ضرورت کنترل و سیطره بر منابع انرژی را مشخص می سازد.
    بیش از ۵۰درصد ذخایر شناخته شده جهان، بالغ بر ۱۲۰۰ میلیارد بشکه نفت در خلیج فارس قرار گرفته که رشد بالای ٨/۴ درصدی و شتابان اقتصاد جهانی را بسیار بخود وابسته نموده است. نفت و گاز اکنون بیش از ۷۰ درصد نیاز انرژی جهان را تامین می کنند و نفت حداقل تا ٣۰ سال دیگر ، مهمترین منبع بی رقیب تامین انرژی جهانی محسوب می شود.۶٣ درصد از انرژی جهان توسط کشورهای OECD مصرف می شود که ٣۵ درصد آن توسط کشورهای نفت خیز منطقه تامین می شود و خاورمیانه ۶۵ درصد منابع نفتی (با مصرف ٨ درصد انرژی جهان) را در اختیار دارد. تقاضای کنونی جهانی به واسطه شتاب در رشد اقتصادی آمریکا و اروپا و چین و ژاپن ، روزانه ۵/٨٣ میلیون بشکه رسیده است و تا پایان سال جاری از مرز ٨۴ میلیون بشکه در روز نیز عبور خواهد نمود. اوپک اکنون با ٣۰ تا ٣۱ میلیون بشکه در روز (٣۷ درصد)و غیر اوپک با ۵۲ میلیون بشکه در روز(۶٣ درصد) تامین کننده این نیاز می باشند. پیش بینی ها حاکی از آنست که تقاضا طی ده سال آتی به ۱۰۵ میلیون در روز بالغ خواهد گشت. این شرایط ، شکاف عرضه و تقاضا را فزونی بخشیده و مازاد تقاضا همچنان در جهان در حال پیش رفت است. هر چند این مازاد تقاضا از کاهش نسبت نفت سبک به سنگین در جهان و مشکلات استخراج و پالایش و عدم سرمایه گذاری مناسب در این صنعت نیز نشات می گیرد. اما ثبات در عرضه و پایداری و وفاداری تولید کنندگان به تامین به موقع نیازهای مصرف کنندگان، همچنان بزرگترین دغدغه ٨ کشوری است که بیش از ۶۵ درصد GDP جهانی را از آن خود دارند. ایران دومین دارنده نفت بعد از عربستان سعودی است که بنا بر پیش بینی ها تا ۶۷ سال دیگر (عربستان ٨۵ سال ) از نفت و همچنین ۲۱۷ سال گاز قابل تولید بدون کشف ذخایر جدید بهره مند است. در حال حاضر ایران روزانه نزدیک به ٣/۴ میلیون بشکه نفت تولید می کند که بالغ بر ۵/۲ میلیون آنرا صادر می نماید.
    آنچه که به دامنه نگرانیها در مورد عرضه با ثبات انرژی در جهان افزوده رفتارهای نابخردانه و افراطی دولت ایران و بهانه برای ماجراجوییهای دولت آمریکا در منطقه خلیج فارس است. چراکه افزایش فشار تقاضا و ناتوانی کشورهای اوپک به افزایش تولید و جانشینی در تولید ایران حتی برای عربستان و عراق در کوتاه مدت، شرایط بازار را به سوی نامشخصی سوق می دهد.
    دولت احمدی نژاد بارها اعلام نموده که قصد ندارد از سلاح نفت علیه غرب استفاده نماید (بدلیل وابستگی بیشتر دولت ایران به پول نفت نسبت به وابستگی جهانی به نفت ایران) ولی از سوی دیگر دولت افراطی متعمدا به تنش هدایت شده در روابط با غرب می پردازد.
    به نظر می آید اصرار دولت تازه به افزایش تنش در روابط بین المللی، نشات گرفته از ارزیابی ایران از ناتوانی آمریکا در حمله نظامی به ایران و ناتوانی عرضه از چشم پوشی از نفت ایران و همچنین ضرورت تامین ٣۵ میلیارد دلار بودجه سال جاری، همراه با مازاد بیشتری از آن می باشد. چرا که با افزایش تنش ها، صرفا این نتیجه را می توان گرفت که دولت قصد دارد علاوه بر افزایش درآمدهای نفتی و اطمینان از سیرابی خزانه از دلار، رشد اقتصادی جهان را در تنگاه قرار داده تا با بهره گرفتن از ابزار نفت و آسیب پذیری اقتصاد های پیشرفته، امکان هر گونه تهدید به سرنگونی سلب شود. به علاوه افزایش درآمدهای نفتی ایران ، از منظر دولت جدید امکان تامین بذل و بخشش های فراوان انتخاباتی و فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی داخل و به تعویق انداختن بحرانهای اقتصادی را به همراه دارد و در کنار تقویت قدرت اقتصادی ، تثبیت در ساخت سیاسی و تسلط بر سایر رقیبان داخلی را فراهم می سازد . از منظر امنیتی و دفاعی مازاد درآمدهای نفتی امکان خرید تجهیزات نظامی و امکانات مورد نیاز جهت تاسیسات هسته ای ، یعنی افزایش قدرت تدافعی را هموار می سازد.
    از سوی دیگر همواره افزایش درآمدهای نفتی دولت به لحاظ تاریخی با سرکوب آزادی های فردی و دموکراسی و کم شدن وابستگی دولت به ملت و افزایش وابستگی ملت به دولت توام بوده و امکان سیطره بی چون و چرای دولت ها را مهیا ساخته است. چراکه امکان توزیع رانت بیشتر، مانع استقلال طبقاتی و ادامه تشویش و عدم انسجام در مطالبات اجتماعی می گردد. بنابراین درآمدهای سرشار نفتی در کوتاه مدت همراهی برخی از طبقات در داخل و افزایش قدرت داخلی را برای دولت به ارمغان خواهد آورد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در کنار این دستاوردها، دولت جدید برای ، به همراهی جنبش های ستیزه جو در منطقه خصوصا در لبنان و فلسطین و عراق و حتی افغانستان به عنوان سپرهای دفاعی در منطقه نیازمند است. همچنین افزایش درآمدهای نفتی امکان موثری در یارگیری فرامنطقه ای و همراهی دیگر کشورهای غیر منطقه ای را در شرایط بحرانی را از طریق اهدا کمک های بلا عوض هموار می سازد. بنابراین به نظر میرسد ادامه سیاست های تنش آفرین و هدایت شده، متعمدا در دستور کار دولت تازه قرار گرفته است، تا از پس مشکلات آمریکا، شرایط برای هر نوع برخورد امنیتی و نظامی سلب شود و شاید امکان حل مشکلات فی مابین میان ایران و غرب از راه مسالمت آمیز دیپلوماتیک و در شرایطی بهتر مهیا گردد. فارغ از آنکه ادامه این شرایط و اصرار به افزایش تنش ها در کنار طمع به بهره مندی از منابع و ذخایر گسترده دومین کشور دارای ثبات ذخایر و لولای اتصال شرق و غرب و آسیای میانه و خاورمیانه ، غرب را به این توجیه ایالات متحده ، که حل مسائل در بلند مدت، نیاز مند تحمل و تحمیل هزینه در کوتاه مدت است را به همراهی با آمریکا وادارد و در منازعه دو جریان افراطی در ایران و آمریکا، کفه ترازو به طرف آمریکا سنگین شود.
    بنابراین به نظر می آید اعمال سیاست های افراطی و اصرار بر افزایش تنش جهت حفظ برتری در کوتاه مدت، خطرات جبران ناپذیری برای کشور در تمام شئون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی خواهد داشت. و آمریکا را ترغیب به فدای مصالح و منافع بلند مدت در پای هزینه های کوتاه مدت خواهد نمود. از این سو حفظ هوشیاری و آگاهی و انظار به نورسیدگان به دولت در ایران برای مصالح ملی بسیار ضروری می نماید.

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

    ۱۵-۲- تأثیرات نفت بر امنیت اقتصادی ایران

     

    بین میزان رشد اقتصادی و تولید انرژی تلازم وجود دارد، و معمولاً با افزایش رشد اقتصادی، مصرف انرژی فزونی می یابد. به عبارت دیگر، مصرف انرژی اندک باشد، نباید انتظار رشد اقتصادی قابل توجه را داشت. برای تولید انرژی بخصوص نفت، استخراج، تجهیز، نوسازی و اکتشاف مخازن جدید ضرورت دارد، چرا که بازار تقاضای انرژی در حد خاصی (حدود ۸۰ میلیون بشکه در سال ۲۰۰۰) قراردارد و کشوری که بتواند با نوسازی و تعبیر تأسیسات استخراجی بازارهای معتبری پیدا کند، رشد اقتصادی بیشتر داشته و در نهایت از امنیت پایدارتری برخوردار خواهد بود. فوریت سرمایه گذاری برای ایران جهت حفظ سقف فعلی تولید و حتی افزایش آن از اینجاست که در منطقه خلیج فارس که حدود ۶۷ درصد منابع نفت دنیا را داراست، نوعی بازی با حاصل جمع صفر حاکم است. یعنی برد سایر کشورهای منطقه در واقع باخت ایران است. به عنوان مثال در حالی که تأسیسات نفتی ایران روز به روز فرسوده شده و از استانداردهای بین المللی عقب می افتد کشوری مثل امارات متحده عربی با فراخوانی جهانی، اقدام به سرمایه گذاری گسترده کرده و با تقویت اقتصاد و خرید تسلیحات مدرن عملاً امنیت ملی ایران را تهدید می نماید. نتیجه این فاصله اقتصادی، در درآمد سرانه دو کشور به وضوح مشخص است. درآمد سرانه ایران از ۲۲۴۴ دلار در سال ۱۹۸۰ میلادی به ۱۰۰۰ دلار در سال ۱۹۹۷ سقوط کرد سپس این رقم با افزایش نسبی نرخ جهانی نفت افزایش یافته ولی پس از آن مرتباً روند نزولی داشته که یکی از دلایل مهم آن علاوه بر افزایش جمعیت، کاهش نرخ جهانی نفت و کمی توان تولید ایران بود.

     

    ایران در دو دهه اخیر حدود ۲۸۰ میلیارد دلار از بابت صدور نفت درآمد داشته و آن را در بین جمعیتی معادل سه برابر جمعیت عربستان توزیع کرده است در حالی که عربستان در همین مدت حدود سه برابر ایران درآمد نفتی داشته است (۹۸۰ میلیارد دلار) با توجه به صبعه اقتصادی یافتن امنیت، دولت ایران باید سرمایه گذاری در میادین انرژی را تسریع ببخشد چرا که زنجیره ثبات و بحران داخلی وابسته به عایدات نفتی است و اگر درآمدهای نفتی در حد قابل قبولی نباشد و عایدات سرانه افراد تکافوی حداقل نیازها را نکند جامعه شاهد پیدایش شکاف های طبقاتی، و در نتیجه رواج رشوه، فاسد اداری، بیکاری، جنایت سازمان یافته و به طور کلی آسیب پذیری اجتماعی خواهد شد. در چنین شرایطی با وقوع کوچک ترین بحران بین المللی و مستأصل شدن دولت، توده های مردمی ثبات موجود را هدف قرار خواهند داد چراکه دولت در چنین جوامعی فعال مایشاء است و مردم به واسطه فقدان یا ضعف نهادهای مدنی، دولت را مسوءل معضلاتی می دانند که در عرصه های گوناگون فرهنگی، سیاسی و اقتصادی رخ می نماید. فراموش نکنیم که یکی از دلایل تنفر مردمی از حکومت پهلوی دوم همین امر بود که شخص شاه یگانه متصدی فرایند راهبردهای جامعه به سمت دروازه تمدن بود و موج فزاینده توقعات مردمی باعث شد که رژیم سابق در معرض حملات لایه های متعدد اقشار جامعه قرار بگیرد و چون توان پاسخگویی بدین نیازها در ساختار سابق نبود، فرایند انقلاب اسلامی شتاب گرفت.

     

    درآمد سرانه عربستان، امارات متحده عربی، کویت و عراق در سال ۱۹۷۸ (همزمان با انقلاب اسلامی) به ترتیب ۸، ۱۸، ۵،۱۲ برابر ایران بوده است. پس از انقلاب اسلامی به دلیل اعمال تحریم های اقتصادی وقوع جنگ تحمیلی و فرار سرمایه ها، درآمدهای نفتی ایران به شدت کاهش یافت. با وقوع انقلاب اسلامی و احتمال تزلزل در بازار انرژی، نرخ جهانی نفت به شدت افزایش یافت. چرا که ایران تولید کننده حدود ۶ میلیون بشکه نفت در جهان بود و اخلال در چنین میزانی به منزله یک شوک در جهان به شمار می آمد. در اثنای این تحولات منطقه ای و نگرانی بی المللی، کشورهای منطقه از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را به عمل آورند. فقط کشور عربستان در سال ۱۹۸۰ز۴۰ میلیارد دلار اضافه درآمد داشت و عایدات نفتی خود را به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار رساند. کشورهای دیگر منطقه مانند کویت و امارات متحده عربی، نیز از این موقعیت بهره بردند. و دلارهای نفتی خود را در اختیار عراق قرار دادند. و بدین طریق نفت منطقه و تحولات مربوط به آن، تهدیدی استراتژیک علیه امنیت ملی ایران مبدل گردید.

     

    طی ده سال یعنی از زمان وقوع انقلاب اسلامی (۱۳۵۷۱۹۷۹) فاصله درآمد نفتی ایران با کشورهای منطقه تقریباً دو برابر شد، به طوری که طی سال های مذکور متوسط درآمد سرانه عربستان ۱۶ برابر، امارات متحده عربی ۳۳ برابر، کویت ۲۲برابر و عراق ۲/۶ برابر ایران است.

     

    در حالی که ایران به دلیل کاهش تولید (به دلیل در معرض آتش قرارگرفتن منابع و حامل های نفت، فرسایش تجهیزات وافزایش جمعیت)، افت شدید و بی سابقه ای را در سطح درآمد سرانه تجربه می کرد، کشورهای رقیب ایران در منطقه عایدات مذکور را مصرف سرمایه گذاری در صنایع دیگر، از عایدات خالص نفتی بیشتر است، به طوری که اکنون نمی توان عربستان، امارات متحده عربی و کویت را کشورهای تک محصولی و وابسته به نفت قلمداد نمود، آنها با بهره گرفتن از منابع مذکور موفق شده اند تقریباً خود ر از وابستگی به درآمدهای نفتی رهانیده و از درآمدهای نفتی به رهانیده و از درآمدهای نفتی به عنوان بازوی سرمایه گذاری در طرح های پرسود دیگر بهره ببرند. این در حالی است که پس از پایان جنگ طی مقطع زمانی ۱۹۹۸ ـ ۱۹۸۹ متوسط سرانه نفتی کشورهای عربستات، امارات، کویت و عراق به ترتیب به ۹، ۲۳، ۲۰، ۷% برابر ایران بالغ گردید. این فاصله در سطح درآمد سرانه، اخطار مهمی برای حداقل حفظ سقف فعلی تولید است که به اعتقاد کارشناسان جهت تولید درحد(۲۰۰۱) یعنی تولید ۴ میلیون بشکه در روز ۴۰ میلیارد دلار سرمایه لازم است.

     

    ۱-۱۵-۲- درآمدهای نفتی و میزان اشتغال

     

    درآمدهای نفتی و میزان اشتغال: یکی از بسترهای موءثر برای وقوع هرگونه ناامنی، عدم اشتغال است. در ایران دهه هشتاد حدود ۷۰ درصد جمعیت زیر سی سال و ۵۰ درصد از کل جمعیت زیر ۲۰ سال سن دارند ترکیب این سن با حجم مذکور موجب تکثیر بحران و تولید ناامنی می شود. در چنین شرایطی از هرگونه ناآرامی کوچک می توان انتظار تولید یک شورش تمام عیار داشت. چرا که بیکاری منشأ اصلی بحران های اجتماعی از قبیل جرم و جنایت، اعتیاد، مهاجرت، ناهنجاری روحی، خودکشی، استرس و آزار دیگر شهروندان می باشد. با این توضیح، نگاهی به آمار موجود نشان می دهد که نرخ بیکاری بر پایه جدول زیر، از ۹/۱ درصد در سال ۱۳۵۷ به ۱۶/۴ درصد در سال ۱۳۷۹ بالغ شده و دولت برای سازماندهی این معضل باید سالانه حداقل ۷۶۰ هزار شغل جدید ایجاد کند. این رقم روز به روز در حال افزایش است، یعنی با ادامه این وضع، طی ده سال آینده تعداد بیکاران به ۵۰ درصد شاغلان امروز (۱۵میلیون شاغل) خواهید رسید. یعنی جامعه شاهد ۷/۵ میلیون نفر بیکار خواهد بود بدیهی است که چنین وضعیتی فوق العاده آسیب زننده است مگر اینکه با یک عزم جدی و ملی، نسبت به ساماندهی آن اقدام شود.

     

    جدول شماره ۱ روند نرخ بیکاری در ایران ( ۱۳۷۹-۱۳۷۵)

     

     

     

     

     

     

     

     

     


    سال


    ۷۵


    ۷۶


    ۷۷


    ۷۸


    ۷۹

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی حقوقی شرط تضمین سلامت کالا- قسمت ۶ ...

    بسیاری از شکایات مصرف کنندگان مربوط به کالاهای معیوب یا خدمات فاقد ضوابط استاندارد به این جهت است که کالایی را که خریداری کرده اند، به طریقی معیوب است. برای مثال ممکن است یک ضعف ذاتی در طراحی کالا وجود داشته باشد که منجر به عملکرد نادرست کالا شود یا این که در جریان تولید‌، کالا معیوب شده باشد. گاهی نیز عیب در مسیر تحویل به فروشنده و استفاده‌ی مصرف کننده از کالا ایجاد می‌شود و برای مصرف کننده غیر ممکن است که هر عیبی را قبل از خرید شناسایی کند زیرا اکثر کالاهای مصرفی تجربی هستند و فقط هنگامی که استفاده می‌شوند، عیوب آن‌ ها ظاهر می‌گردد.علاوه بر این پیچیدگی روز افزون کالاها باعث شده است که مصرف کننده قادر نباشد با مشاهده و بازرسی متعارف کالا‌، عیوب آن را کشف کند.
    در حقوق داخلی‌، قانون مدنی از تعریف عیب خودداری کرده و تشخیص آن را بر عهده‌ی عرف و عادت نهاده است.
    اکثریت قریب به اتفاق فقهای شیعه عیب را وجود زیاده یا نقصان در اصل خلقت چیزی می‌دانند.( شهید اول) این تعریف در خور اموالی مثل عیب حیوانات است که ضابطه‌ی معینی در طبیعتشان داشته باشند.لیکن در حال حاضر با توجه به تحول و پیشرفت صنعت و ساخت کالاهای پیچیده از این معیار نمی‌توان استفاده نمود.
    معیار دوم نقص مرتبه‌ی متوسط است. طبق این تعریف عیب عبارت است از نقص در صحت و سلامت کالا که متوسط بین عیب و کمال باشد. اما در این معیار هم معلوم نیست ضابطه‌ی تعین اوصافی که کالا را به کمال می‌رساند یا ناقص می‌کند‌، چیست؟
    معیار سوم نقص در ارزش انتفاع است که از معیار‌های قبلی جامع تر به نظر می‌رسد. طبق این معیار عیب نقصی است که از ارزش مال یا انتفاع متعارف آن بکاهد. هر کالا فایده و مصرفی دارد که به منظور استفاده از آن مورد معامله قرار می‌گیرد، نقصی که آن فایده‌ی مطلوب را از بین ببرد یا از آن چندان بکاهد که اگر خریدار آگاه می‌شد، از معامله صرف نظر می‌کرد یا بهای کمتری می‌پرداخت‌، عیب محسوب می‌شود.(کاتوزیان‌، ۱۳۷۹) دکتر جعفری لنگرودی نیز عیب را زیاده یا نقیصه ای می‌داند که در مال باشد، به طوری که غالباً مصادیق آن مال‌، نقیصه یا زیاده را دارا نباشند.

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

    ۳-۲-۳- کالای خطرناک

    با وجود این‌، تعریف دقیق از کالاهای خطرناک دشوار است.اما به طور کلی می‌توان شی خطرناک را چیزی دانست که طبیعت آن بدون تردید اقتضای به مخاطره انداختن زندگی و تمامیت جسمانی کسی را داشته باشد. خطرناکی هر کالا را باید با توجه به ماهیت خاص آن مشخص نمود.در موارد زیادی عیب موجود در مبیع نه تنها از ارزش متعارف آن می‌کاهد که خطراتی را در بر دارد مانند بنا شدن خانه بر روی بنای سست که نه تنها معیوب بلکه خطرناک نیز است. از طرف دیگرکالاهایی وجود دارند که اگر چه درست و کامل اند، لیکن استفاده‌ی متعارف از آن‌ ها خطرناک است.لازم است برای جلوگیری از خطرات موجود درکالا، اطلاعات لازم در خصوص چگونگی استفاده و جلوگیری از خطرات احتمالی به مصرف کننده داده شود. تعریف کالای خطرناک و معیوب به تدریج به هم نزدیک شده است. کالایی را معیوب و خطرناک می‌گویند که عیب و خطر آن فراتر از حد انتظار متعارف مصرف کننده است. و وی نتواند آن مقدار نقص و خطر را پیش بینی کند یا نحوه استفاده آن پیچیده‌، مشکل و خطرناک باشد و هشدار و راهنمایی کافی به همراه نداشته باشد.
    تولید کالای خطرناک را نباید با تولید کالای معیوبی که خطرآفرین شده اشتباه کرد. زیرا خطر ناشی از کالای خطرناک ذاتی است و به بی مبالاتی و تقصیر در جریان تولید ارتباط ندارد، در حالی که خطر کالای معیوب عرضی و ناشی از بی مبالاتی در پرهیز از خطر‌های احتمالی و کوشش در راه تامین ایمنی مصرف کنندگان است (کاتوزیان‌، ۱۳۷۹ ) امروزه بسیاری از داروها آثار جنبی و منفی دارند اما در اباحه‌ی تولید آن‌ ها شکی نیست.
    طبق یک قاعده‌ی کلی در حقوق کلاسیک‌، چنان چه در موضوع تعهد‌، عیب‌های پنهان یا وضعیت معیوب به طور مخفی وجود داشته باشد به گونه ای که مصرف کننده با بررسی متعارف و معقول قادر به کشف آن‌ ها نباشد، عرضه کننده موظف است اطلاعات لازم در این خصوص را در اختیار مصرف کننده قرار دهد و قصور وی از ارائه اطلاعات مزبور موجب نقض تعهد به ارائه اطلاعات می‌باشد. طبق این قاعده یک ضابطه مهم در ضرورت اطلاعات‌، در خصوص وجود عیب وجود دارد. از این رو درجه ضرورت افشای اطلاعات با توجه به میزان پنهانی و ناپیدایی عیب سنجیده می‌شود. لذا مصرف کننده‌ی آگاه از عیوب‌، نمی‌تواند ادعا کند که او به طور منطقی انتظار داشته کالا عاری از عیب باشد.

     

    ۳-۲-۴- لزوم حمایت از مصرف کننده

    به نظر می‌رسد که لازمه حمایت جامع و کامل از مصرف کننده با توجه به مقتضیات زمان حاضر این است که اولاً از ورود عرضه‌ی کالاهای معیوب به بازار جلوگیری به عمل آید و عرضه کالا در بازار منوط به رعایت ضوابط و معیارهای استاندارد کالا باشد.ثانیاً بهتر است به اطلاع مصرف کننده برسد، هم چنان که شیخ انصاری در این رابطه بیان داشته است که احوط آن است که فروشنده عیوب مبیع را مطلقاً اعلام نماید اعم از این که این عیب پنهان باشد یا آشکار. در مورد ارائه اطلاعات از جانب عرضه کننده این پیش پندار وجود دارد که وی از وجود عیب آگاه است لذا ملزم به ارائه اطلاعات در مورد آن‌ ها به مصرف کننده است. اما اگر فروشنده از عیوب کالا آگاه نباشد‌، مسلماً غیر ممکن است که مصرف کننده را آگاه سازد.( قاسمی حامد‌، ۱۳۸۶)
    تحمیل مطلق تعهد به ارائه اطلاعات در مورد عرضه کننده ممکن است از طرفی او را تشویق نمایدکه دقت بیشتری در بازرسی کالاها قبل از عرضه داشته باشد، اما ممکن است از طرف دیگر این انتظار غیر عملی و غیر واقعی باشد که عرضه کننده همه اجناس و کالاها را قبل از فروش بیازماید. با این وجود فرض بر این است که عرضه کننده از شرایط واقعی کالا هنگامی که آن را عرضه می‌کند، آگاه است. نتیجه این که هنگام عرضه‌ی کالای معیوب و در طول این مدت‌، خواهان نیاز ندارد که ثابت کند که عرضه کننده علم داشته است یا می‌باید از عیب آگاهی داشت. البته این نظر در تئوری مسئولیت محض مطرح می‌شود و عرضه کننده ناچار است به طور معمول استاندارد مراقبت یک کارشناس را در مورد کالاهایی که عرضه می‌کند، رعایت نماید. پس بهتر است که در این زمینه هشدارهای لازم را مطرح کند و یا خطرات و عیوب کالاها را رفع نماید. (Jerry ,1977)
    یکی از اقسام عیب‌، عیب ناشی از عدم افشای اطلاعات است. یک کالا ممکن است به واسطه قصور در ارائه اطلاعات ضروری و مناسب در باره خطر‌ها و زیان‌های احتمالی آن و چگونگی بهره برداری از آن‌، معیوب محسوب شود. بنابر این نقض تعهد به دادن اطلاعات‌، نه تنها موجب ایجاد مسئولیت برای عرضه کننده می‌باشد‌، بلکه موجب می‌شود کالای فروخته شده معیوب محسوب شود.
    در توجیه این مطلب می‌توان گفت ارائه اطلاعات لازم و ضروری در خصوص ویژگی‌های بیع جزء و تابع مبیع محسوب می‌شود و نقص در جزء مبیع، عیب آن می‌باشد.همچنین عدم افشای اطلاعات در خصوص چگونگی بهره برداری و استفاده بهینه از مبیع و اعلام خطرهای موجود در آن‌، از مصرف و انتفاع متعارف آن می‌کاهد و این خود منجر به معیوب شدم مبیع می‌شود.

     

    ۳-۲-۵- اخطارهای مربوط به خطرات احتمالی کالا

    بخش دیگری از اطلاعاتی که عرضه کننده باید در اختیار مصرف کننده قرار دهد، اخطار‌ها می‌باشد. نقش اخطارها، رهایی دادن استفاده کننده یا شخص ثالث در برابر خطرهای موجود در کالا می‌باشد. اطلاعاتی که در این بخش قرار می‌گیرند عبارت از خطرهای موجود در کالا، خطرات احتمالی، طرق اجتناب از خطر، زیان‌های احتمالی ناشی از استفاده کالا، بیان خطرات جانبی ناشی از استفاده کالا و نیز استعمال نادرست آن است.البته صرف دادن اخطار در خصوص خطرات موجود درکالا کافی نمی‌باشد مگر این که دستورات و تعلیمات جهت استفاده و بهره برداری از آن نیز ارائه شود.
    یکی دیگر از موجبات ضرورت ارائه اطلاعات وجود خطر در موضوع تعهد می‌باشد. کالاهای زیادی وجود دارند که اگرچه درست و کامل هستند و لیکن برای هرگونه استفاده یا استفاده خاصی که برای آن‌ ها در نظر گرفته شده، ناسالم و خطرناک هستند مگر این که استعدادها و قابلیت‌ها و به طور کلی خصوصیات آن‌ ها برای خریداران و استفاده کنندگان معلوم شده باشد. از این رو عرضه کننده و فروشنده تعهد به ارائه اطلاعات ضروری و لازم نسبت به خریدار آن را دارد.
    این که چه میزان از خطر موجود در یک کالا، ضرورت تعهد به ارائه اطلاعات در خصوص آن را به وجود می‌آورد، موضوعی است که از اهمیت زیادی برخوردار است.
    آیا تعهد به ارائه اطلاعات در جایی که طبیعت کالا به گونه ای است که نهایتاً ممکن است سبب ورود صدمه ای اندک به خریدار شود، مطرح می‌شود یا به دلیل این که صدمات وارده اندک می‌باشد، وجود خطر از موجبات ضرورت ارائه اطلاعات محسوب نمی‌شود. یکی از محاکم امریکا در خصوص موردی که خطر موجود در کالا ممکن است خطر نسبتاً محدودی را برای خریدار ایجاد نماید، اعلام نموده است که در این مورد صرفاً به دلیل این که ممکن است صدمات اندک و ناچیزی از استفاده کالا حادث شود، تعهد ارائه اطلاعات تحت تاثیر قرار نگرفته و فروشنده موظف است اطلاعات ضروری را در اختیار خریدار قرار دهد.
    به نظر می‌رسد در این گونه موارد باید داوری عرف را لحاظ نمود. مثال یک چکش به علت این که ممکن است به انگشت انسان ضربه وارد نماید، خطرناک محسوب نمی‌شود. لیکن کالاهای دارویی و شیمیایی از موارد بارز و آشکار کالاهای به طور متعارف خطرناک محسوب می‌شوند و فروشنده موظف است اطلاعات ضروری در خصوص آن‌ ها را افشا نماید.
    از دیگر مواردی که فروشنده کالا (سازنده) موظف به افشای آن‌ ها می‌باشد مواردی از قبیل دستورهای مربوط به استفاده بهتر، اطلاعات فنی مربوط به مشخصات کالا و هم چنین اطلاعات تفصیلی در برخی موارد می‌باشد که از توضیحات آن‌ ها خودداری می‌گردد.

     

    فصل چهارم: مبانی حقوقی مسئولیت مدنی تولیدکنندگان کالا در روابط قراردادی و غیر قراردادی

    فصل چهارم
    مبانی حقوقی مسئولیت مدنی تولیدکنندگان کالا در روابط قراردادی و غیر قراردادی
    مسئولیت تولید کنندگان کالا به عنوان شاخه ای از مسئولیت مدنی از حیث مبنا سیر تکاملی پیموده و از مسئولیت قراردادی شروع و به مسئولیت غیر قراردادی منتهی می‌شود.در این جا ابتدا مسئولیت غیر قراردادی بحث می‌شود.

     

    ۴-۱- مسئولیت غیر قراردادی

    مسئولیت غیر قراردادی شامل دو مرحله می‌شود‌، مسئولیت مبتنی بر تقصیر و مسئولیت محض.

     

    ۴-۱-۱- مسئولیت مبتنی بر تقصیر

    مدت‌ها اصل عدم مسئولیت سازندگان و فروشندگان کالا بر حقوق غرب حاکم بود و این نظریه که با اصل نسبی بودن قراردادها توجیه می‌شد‌، در واقع محصول تحولات انقلاب صنعتی و تئوری لزوم حمایت از تولید کنندگان بود. ظلم مشهودی که در اهمیت دادن به اصل نسبیت قراردادی وجود داشت و عمدتاً به عدم جبران خسارت اشخاص خارج از قرارداد منتهی می‌شد‌، حقوق دانان کامن لا را به تدریج بر آن داشت که با عدول از مقتضیات این اصل‌، آن را از پای بست تهی نمایند.
    حقوق دانان کامن لا پرونده مک فرسون و کمپانی بیوک را بزرگترین حمله به اصل نسبیت قراردادی دانسته اند. در این پرونده کارخانه اتومبیل سازی بیوک ماشینی را می‌فروشد. خریدار نیز آن را به خواهان انتقال می‌دهد. هنگام رانندگی یکی از چرخ‌های اتومبیل می‌شکند و در اثر واژگونی اتومبیل خواهان صدمه می‌بیند. در بازرسی فنی معلوم می‌شود که چرخ معیب از کالای نامرغوب تهیه شده است. جالب این که چرخ‌ها به وسیله شرکت بیوک ساخته نشده بود و معلوم شد که او از دیگری خریده است و هیچ دلیلی در پرونده نشان نمی‌داد که از عیب چرخ‌ها آگاه بوده است و مدعی نیز به عنوان عمد طرح دعوا نکرده بود ولی چون این عیب با بازرسی معمولی سفارش دهنده قابل احراز بود و کارخانه بیوک می‌توانست با دقتی معمولی و متعارف آن را در یابد‌، دعوا به عنوان بی احتیاطی طرح شده بود.
    در این دعوا دادگاه مرزهای خصوصی قرارداد را شکست و خوانده را بر مبنای تسبیب محکوم ساخت. کاردوزو‌، قاضی معروف آمریکایی اعلام کرد که خصوصی بودن رابطه قراردادی مانع از مسئولیت قهری فروشنده نسبت به تولید محصول معیب و خطرناک در برابر او و دیگران نیست. ) کاتوزیان‌، ۱۳۹۰‌، ص ۱۶)
    این قاعده را امروزه همه پذیرفته اند و مسئولیت محض را محدود به سلسله خریداران و مصرف کننده نمی‌کنند و به اشخاص ثالث که هیچ رابطه ای با تولید و مصرف کالا ندارند سرایت می‌دهند. اما در این مرحله از تحول نیز مشکلات خاصی بروز کرد.
    اولاً زیان دیده باید بر مبنای قواعد عمومی مسئولیت‌، تقصیر خوانده را اثبات کند یعنی رفتار نامعقولی را که سبب نزدیک و یا متعارف خسارت شده به او نسبت دهد وانگهی هرگونه رفتار نامتعارف زیان دیده ممکن است مسئولیت خوانده را از بین ببرد یا کاهش دهد.
    ثانیاً از جهت قلمرو نظریه تقصیر نیز حمایت قانون شامل اشخاصی می‌شود که قابل پیش بینی باشند مانند رهگذری که از تصادم ماشین صدمه می‌بیند و در رانندگی قابل پیش بینی است. حقوق دانان غربی برای رهایی بخشیدن متضرر از معضل اثبات تقصیر‌، چاره جویی‌هایی کرده اند که یکی از آن‌ ها تضمین تولید کننده و فروشنده در برابر آخرین مصرف کننده است.بر اساس چنین تمهیدی‌، قاضی باید با استناد به لزوم تضمین ایمنی مبیع در قبال عموم مصرف کنندگان‌، تولید کننده و فروشنده را مسئول نقض این تعهد ضمنی بشناسد و به این ترتیب زیان دیده مجبور نباشد که برای نقض تعهد قراردادی متعهد‌، اقامه دلیل نماید. (جعفری تبار‌، ۱۳۷۵)

     

    ۴-۱-۲- مسئولیت مبتنی بر تسبیب

    در نوشته‌های حقوقی برای تمیز سبب گفته شده است که سبب فعلی است که اگرانجام نمی‌شد‌، خسارت به بار نمی‌آمد. این نشانه گمراه کننده و موجب اختلاط شرط وسبب واقعی و متعارف است. زیرا درست است که شرط نیز مانند سبب لازمه وقوع خسارت است‌، به گونه ای که اگر رخ ندهد خسارت نیز به بار نمی‌آید ولی در جهت عکس (مثبت) همگونی شرط و سبب بر هم می‌خورد و تفاوت‌ها ظاهر می‌گردد. به دیگر معنا وجود شرط ملازمه ای با وقوع ضرر ندارد درحالی که این ملازمه هر چند عرفی میان سبب و ضرر به چشم می‌خورد. به بیان دیگر میان سبب و ضرر رابطه‌ی عرفی احتمالی احساس می‌شود، در حالی که میان شرط و ضرر چنین رابطه ای مشاهده نمی‌شود. (کاتوزیان‌، ۱۳۷۱)
    اثبات ورود ضرر به زیان دیده و هم چنین ارتکاب تقصیر یا وقوع فعلی از طرف خوانده به تنهایی دعوای خسارت را توجیه نمی‌کند. باید احراز شود که بین دو عامل ضرر و فعل زیانبار رابطه سببیت وجود دارد یعنی ضرر از آن فعل ناشی شده باشد. به ویژه در مواردی که تقصیر شرط ایجاد مسئولیت نیست‌، رابطه سببیت اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و اثبات وجود آن نیز دشوارتر می‌شود. زیرا جایی که تقصیر از ارکان مسئولیت است‌، تنها به حوادثی توجه می‌شودکه در اثر بی احتیاطی و غفلت شخص رخ داده و زیان را به بار آورده است. در این فرض تنها مساله دشوار این است که رابطه تقصیر و زیان چندان دور نباشد که از حدود پیش بینی‌های او فراتر رود ولی هنگامی که این عنصر نیز در محدود ساختن حوادث موثر در ایجاد ضرر به کار نیاید، دادرس ناچار باید از میان همه شرایط و اسبابی که باعث ایجاد ضرر شده است‌، علت اصلی را پیدا کند. این جستجو کاری بسیار دشوار است.
    برای این که حادثه ای سبب محسوب شود باید آن حادثه در زمره شرایط ضروری تحقق ضرر باشد یعنی احراز شود که بدون آن ضرر واقع نمی‌شود. پس اگر ثابت شود در صورت مواظبت کامل مقصر بازهم ضرر وارد می‌شد‌، معلوم می‌شود که تقصیرخوانده سبب ورود ضرر و خسارت نبوده است چراکه رابطه منفی میان فعل زیان بار و ضرر وجود ندارد.به عنوان مثال اگر هواپیمایی که پیش از پرواز بازرسی نشده‌، سقوط کند ولی کاوش‌ها نشان دهد که عیب مکانیکی آن با بازرسی نیز معلوم نمی‌شده است‌، تقصیر خوانده را نباید سبب حادثه شمرد.( کاتوزیان‌، ۱۳۷۱)

     

    ۴-۱-۳- مسئولیت محض

    مسئولیت محض در متون حقوقی کشورهای کامن لا به معنی گوناگون به کار رفته است.(جعفری تبار‌، ۱۳۸۹) به طور کلی می‌توان سه دیدگاه از مسئولیت محض ارائه داد:
    مسئولیت محض گاه بر آن نوع از مسئولیت اطلاق می‌شود که با قرارداد تغییر پذیر نیست. به عبارت دیگر مسئولیتی که شرط عدم مسئولیت در آن بی اعتبار است.
    مسئولیت محض در معنایی دیگر این گونه است که تولیدکننده مسئول خساراتی است که ناشی از عیب کالا است. هنگامی که این عیب نتیجه طراحی غلط کالا یا نقص در مرحله تولید و یا سهل انگاری در دادن هشدار وآگاه سازی از چگونگی بهره برداری از کالا باشد. تقصیر زیان دیده در ایجاد حادثه باعث زوال این مسئولیت محض می‌شود زیرا تولید کننده‌، بیمه کننده کالای خود نیست. به علاوه وی تکلیفی ندارد که کالایی ضد حادثه بسازد.
    آخرین معنا این که تولید کننده مسئول خسارات ناشی از کالا است‌، اگر چه همه احتیاطات لازم را به عمل آورده باشد و اگر چه زیان دیده در رعایت بعضی اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از خطر کالا قصور کرده باشد.به عبارت دیگر تولید کننده نمی‌تواند برای رهایی دادن خود به تقصیر زیان دیده تمسک جوید.
    سلسله جنبان تئوری مسئولیت محض ایالات متحده امریکا است که اکنون پس از فراز و نشیب‌های بسیار در رویه قضایی خود‌، مسئولیت محض تولیدکنندگان و فروشندگان و سایر تهیه کنندگان کالا را پذیرفته است.
    دادگاه‌های انگلیس در برابر مسئولیت محض مقاومت کرده اند و آن را به طور وسیع نپذیرفته اند. کمیسیون پیرسوندر انگلیس اگر چه از پذیرش مسئولیت محض در حوادثی که طبق سنت حقوق کامن لا‌، وجود تقصیر در آن‌ ها ضرورت داشته (مثل حوادث رانندگی و یا صنعتی )خودداری کرده است اما آن را در اعمالی که طبیعتی خطرناک دارند و انجام دادن آن‌ ها مستلزم دقت و مهارتی تام است و بی مبالاتی در آن‌ ها منجر به مرگ و یا صدمات جانی می‌شود (مثل عمل تولید کنندگان ) را پذیرفته است. قانون حمایت از مصرف کننده مصوب ۱۹۸۷این کشور نیز مسئولیت محض را قانوناً بر عهده‌ی تولیدکنندگان نهاده است. در آلمان نیز قانون مربوط به مسئولیت ناشی از کالای معیوب را بر مبنای مسئولیت محض پذیرفته است.(مرید نژاد‌، ۱۳۸۲)

     

    ۴-۲- از طرح مسئولیت قراردادی تا اعلام نظریه تضمین سلامت کالا

    مسئولیت قراردادی اولین مرحله از مراحل چندگانه توسعه و تحول مبانی مسئولیت تولید کنندگان کالا به شمار می‌آید. مطابق چنین مبنایی مسئولیت مرسوم فروشنده کالا در قلمرو رابطه خصوصی و قراردادی او محدود می‌شود.چنان چه در نظام حقوقی ایران خریدار کالای معیب می‌تواند معامله را فسخ کرده و بهای داده شده را در برابر تسلیم مبیع پس بگیرد و یا این که اخذ ارش کند و از بهای قراردادی بکاهد.در حقوق سنتی کشورهای دیگر هم مسئولیت فروشنده ریشه قراردادی داشته و محدود به رابطه خریدار و فروشنده بوده یعنی تولیدکننده تمام هزینه‌های تولید معیب را نمی‌پرداخت و ضمان او هم به جبران خسارت نخستین مصرف کننده که از عیب صدمه دیده بود محدود می‌شد. طبعا ً آخرین مصرف کننده از پوشش این ضمان قراردادی بیرون می‌ماند و این وضعیت کاملاً به سود تولید کننده بود از این رو دیری نپایید که نیاز به شکستن مبنای قراردادی و گذر از آن احساس شد.

     

    ۴-۲-۱- تئوری تضمین ایمنی کالا

    در تلاش برای گذر از مبنای قراردادی نظریه تضمین ایمنی مبیع مطرح شد. بدین شرح که حتی اگر عقدی بدون هیچ شرطی واقع گردد‌، اطلاق عقد ضرورت سلامت مبیع را از عیوب نهفته اقتضاء می‌کند. انسان متعارف و معقول مال خود را در برابر شی ء سالم می‌پردازد. پس همواره تضمین ایمنی مبیع به صورت شرط بنایی بر عهده‌ی فروشنده است. در پذیرش اثر و اعتبار شرط بنایی در حقوق ما تردیدی وجود ندارد.
    این شرط ضمنی که در نظام‌های کامن لا به تضمین عرضه پذیر بودن کالا به بازار مشهور است‌، (کاتوزیان‌، ۱۳۷۹) به خریدار اجازه می‌دهد تا در صورتی که از کالای معیوب متضرر شود‌، جبران خسارت خویش را از فروشنده بدون اثبات تقصیرش مطالبه کند.تنها چیزی که خریدار باید اثبات کند آن است که کالا بر اساس داوری عرف سالم و ایمن نبوده است.
    تعهد ضمنی فروشنده به ایمنی کالا تعهدی به نتیجه می‌باشد و از این جهت به مسئولیت محض نزدیک می‌باشد. البته درنظام حقوقی کامن لا بین تضمین و شرط فرق می‌باشد. نقض تضمین به معنی نقض قرارداد نیست و زیان دیده می‌تواند مطالبه خسارت نماید اما نقض شرط به معنی نقض قرارداد است و ذی نفع می‌تواند قرارداد را فسخ نماید.
    به هر حال تعهد به نتیجه تعهدی است که به حصول نتیجه معینی وابسته است‌، نتیجه ای که هدف نهایی عقد بوده و به طور معمول قابل پیش بینی باشد. چنان چه متصدی حمل و نقل با آگاهی از وضع راه‌ها به طور معمول می‌داند که آیا می‌تواند کالا را در موعد معین سالم به مقصد برساند یا خیر. بدین علت تعهد وی به حمل و نقل کالا‌، تعهدی به نتیجه می‌باشد.( جعفری تبار‌، ۱۳۷۵)
    در مقابل در تعهد به وسیله متعهد مکلف به فراهم آوردن مقدماتی برای حصول نتیجه است. هر چند که در این جا نیز متعهد برای رسیدن به هدف تلاش می‌کند ولی حصول نتیجه را تعهد نمی‌کند.چنان چه پزشک به انجام دادن عمل جراحی با رعایت موازین پزشکی و احتیاطات لازم متعهد می‌گردد ولی نسبت به موفقیت آمیز بودن قطعی عمل خویش تعهدی نمی‌کند. در واقع تشخیص این که کدام تعهد به نتیجه است با قاضی محکمه می‌باشد که در هر مورد متفاوت می‌باشد.
    امتیاز و فایده‌ی تمیز این دوگونه تعهد را در مرحله اثبات دانسته اند به طوری که در تعهد به نتیجه کافی است متعهد له‌، حاصل نشدن نتیجه را اثبات نماید و ضرورتی ندارد تقصیر متعهد را اثبات نماید. متعهدی که تعهد به نتیجه را انجام نداده است فقط وقتی به جبران خسارت محکوم نمی‌شود که ثابت نماید عدم حصول نتیجه بنا بر علل خارجی بوده و در واقع منتسب به وی نمی‌باشد.( ماده ۲۲۷ قانون مدنی ) اما در تعهد به وسیله‌، نفس انجام ندادن تعهد برای محکومیت متعهد له به جبران خسارت کافی نیست و حتما ً باید تقصیر متعهد در انجام دادن تعهد اثبات گردد. (کاتوزیان‌، ۱۳۷۱)

     

    ۴-۲-۱-۱- تعهد به نتیجه

    تعهد به ایمنی مبیع نیز تعهدی است به حصول نتیجه‌ی معین و شخص متعهد اگر به آن عمل نکند‌، همچون هر تعهد نتیجه دیگر به جبران خسارت مکلف می‌شود حتی اگر تمام احتیاط‌های لازم را بکار بسته باشد. او فقط آن گاه از زیر بار مسئولیت رهایی می‌یابد که ثابت کند عیب موجود در کالا به او منتسب نیست. به بیانی دیگر همین که شخصی در قراردادی عنوان فروشنده یافت‌، به تسلیم کالایی سالم و متناسب با انتفاع متداول و متعارف متعهد می‌باشد. برای مثال فروشنده آب معدنی مسئول آسیب دیدن چشم مشتری به علت انفجار بطری آن نمی‌باشد.
    فرض کنیم خریداری از کارخانه ای اجاق گاز می‌خرد‌، در ساختمان این اجاق گاز تضمین کافی برای پیشگیری از انفجار گاز وجود ندارد و در اثر این عیب اجاق گاز می‌ترکد و به خریدار آسیب جانی و مالی وارد می کند. اتومبیلی فروخته می‌شود که دارای کیسه هوا است ولی در لحظه مورد نیاز این کیسه صحیح عمل نمی کند و موجب وارد آمدن صدمات جدی به راننده می‌شود. بدون تردید در آن گونه موارد فروشنده مسئول زیان‌های وارد شده است ولی با چه شرایطی؟ آیا او در هر حال باید خسارت‌های ناشی از استعمال نابجا و عیب مبیع را جبران نماید یا مسئولیت او موکول به اثبات تقصیر از طرف خریدار می‌باشد؟

     

    ۴-۲-۱-۲- تفکیک دو موضوع

    در این خصوص باید دو موضوع را از هم تفکیک نمود.
    در مورد خیار عیب یعنی آن چه در این بحث مسئولیت قراردادی عنوان می‌کنیم‌، بسیاری از نویسندگان تایید کرده اند که چون توافق خریدار و فروشنده بر مبنای سلامت مبیع انجام شده است‌، اگر مبیع سالم نباشد، گویی وصفی را که آنان خواسته اند ندارد و خریدار می‌تواند به دلیل تخلف از شرط یا وصف بیع را فسخ نماید یا ارش بگیرد.
    آنان هم که خیار عیب را بر حکم قانون (قاعده لاضرر ) متکی ساخته اند‌، از خریدار دلیل تقصیر فروشنده را مطالبه نمی‌کنند و علم و جهل فروشنده را بر عیب یکسان می‌شمرند. در خیار عیب توجه به رفع ضرر خریدار و حفظ عدالت معاوضی است و مسئولیت فروشنده جنبه نوعی و محض دارد و اثبات بیگناهی فروشنده نیز در آن موثر نیست.
    ولی فراتر از خیار عیب و تفاوت بهای کالای سالم و معیب‌، این مسئولیت گسترده را درباره زیان‌های دیگر ناشی از عیب نمی‌توان پذیرفت.زیرا بر طبق قواعد عمومی باید بین زیان وارده و عمل فروشنده رابطه سببیت موجود باشدو عرف این اضرار را به فروشنده منسوب کند. بنابراین اگر در مثال‌های یاد شده فروشنده بتواندثابت نماید همه احتیاط‌های لازم را در ساختن اجاق‌ها بکار برده است و عیبی که در مبیع وجود داشته نتیجه حادثه خارجی است که به او نمی‌توان مربوط کرد‌، نباید او را مسئول شناخت. چنان چه اگر فروشنده اجاق‌، تاجری باشدکه از سازنده اجاق‌ها که به طور معمول عیبی نداشته است مبیع را خریده و به مصرف کننده فروخته است و ثابت شود که از عیب پنهانی نیز بی اطلاع بوده است‌، دادگاه نمی‌تواند تنها به این علت که فروشنده اجاق بوده است‌، اورا به جبران خسارت مصرف کننده محکوم نماید. هم چنین اگر فروشنده اتومبیل اثبات کند که او هشدار لازم را در اطلاعات راجع به طرز راندن و استفاده از اتومبیل داده و خریدار به دلیل آشنا نبودن به زبان خارجی یا تسامح متوجه آن نشده است‌، دیگر مسئولیتی ندارد.

     

    ۴-۲-۱-۳- مبنا

    اما در باب مبنای مسئولیت فروشنده در جبران زیان‌های وارده ناشی از عیب مبیع‌، دو مبنای گوناگون می‌توان فرض نمود:
    دروهله اول می‌توان گفت که هر فروشنده به طور ضمنی در برابر خریدار تعهد می‌کند که جنس سالم و بی عیب به او تحویل دهد. پس اگر به این تعهد وفا نکرد‌، مسئول زیان‌های وارده از آن می‌باشد (ماده ۲۲۶ قانون مدنی ومواد بعد از آن ). بدین ترتیب در هر معامله نوعی تضمین سلامت و ایمنی کالا به طور صریح و ضمنی به سود خریدار وجود داردکه به موجب آن‌، همین که عیب کالا و رابطه سببیت بین وجود عیب و خسارت خریدار به اثبات رسید‌، فروشنده ملتزم به جبران آن است. منتها هم چنان که یادآوری شد، مسئولیت فروشنده در این باره عینی نیست و آن را با لزوم جبران ضرر ناشی از کسر بهای مبیع (ارش ) نباید اشتباه کرد. ضمان فروشنده متکی بر نقض عهد و تقصیری است که بر مبنای قرارداد برای او فرض شده است. این تعهد ناظر به نتیجه معین (سالم بودن کالا) است و بنابراین کافی نیست فروشنده ثابت نماید که در این راه کوشش لازم را کرده است و خریدار نیازی به اثبات تقصیر او ندارد. ولی هرگاه فروشنده بتواند ثابت کند عیبی که در مبیع وجود دارد به او نمی‌توان مربوط کرد‌، از مسئولیت مبرا می‌شود (مواد ۲۲۷و۲۲۹ قانون مدنی ) برای مثال در بطری شیری که فروخته شده مگس مرده ای است که باعث بیماری مصرف کننده می‌شود. فروشنده شیر مقصر است زیرا به تعهد خود درباره تحویل کالای سالم وفا نکرده است. ولی هرگاه او ثابت کندکه حادثه خارجی و غیر قابل پیش بینی باعث ورود مگس در شیر شده و به عنوان مثال بی احتیاطی خدمتکار خانه سبب اصلی بوده است، دیگر نمی‌توان برای او مسئولیتی فرض کرد. (کاتوزیان‌، ۱۳۹۰)
    مبنای دیگری که در خصوص مسئولیت فروشنده مطرح است این که رابطه خریدار و فروشنده در این باره تابع قواعد عمومی مسئولیت مدنی است (ماده یک قانون مسئولیت مدنی و مواد ۳۳۱ به بعد قانون مدنی ). خریدار ادعا می‌کند که فروشنده با عرضه کردن کالای معیب سبب ورود ضرر به او شده است. پس علاوه بر اثبات رابطه سببیت بین عیب و ضرر، باید ثابت نمایدکه فروشنده در این راه مقصر بوده است: بدین معنی که عیب از عدم مواظبت او تولید شده یا مالک بر آن مطلع بوده است (ملاک ماده ۳۳۳ قانون مدنی ) با این تحلیل بار اثبات تقصیر به دوش خریدار نهاده می‌شود باری که تحمل آن چندان دشوار است که در بیشتر دعاوی او را با شکست روبرو می‌کند زیرا اثبات آگاه بودن بر عیب یا اهمال و سستی در ساختن و نگهداری کالا در برابر تولید کنندگان بزرگ صنعتی از عهده‌ی مصرف کننده عادی بر نمی‌آید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ارزیابی تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر میزان تمایل افراد برای تقاضای بیمه عمر در ایران- قسمت ۹ ...

    ۱۳۸۷

     

     

    ۶/۷۲

     

     

    ۸/۱۸

     

     

    ۹/۳

     

     

     

    ۱۳۸۸

     

     

    ۷/۷۳

     

     

    ۵/۱۹

     

     

    ۸/۳

     

     

    منابع : نتایج آمارگیری های مرکز آمار ایران (Statistical Yearbook for Asia and the pacific 2009 )
    بین بار تکفل و میزان تقاضا برای بیمه ی زندگی نیز در شرایط عادی ارتباط مستقیم وجود دارد، در صورتی که این رابطه در مورد ایران بر عکس می باشد . در کشورهای توسعه یافته با افزایش تعداد افراد تحت تکفل، سرپرست خانواده ضرورت بیشتری برای خرید بیمه احساس می کند تا آینده افراد خانواده را از خطر بی سرپرست شدن و پیامدهای دیگر مصون بدارد . اما در ایران به دلیل عدم شناخت کافی از بیمه عمر و اینکه در نتیجه ی افزایش تعداد افراد تحت تکفل تأمین نیازهای تمام افراد خانواده دشوارتر شده، ضرورت زیادی برای خرید بیمه عمر احساس نمی شود . با افزایش تعداد فرزندان سرپرست خانواده بیشتر به فکر تأمین نیازهای مصرفی و ضروری روزمره آنها بوده و بیمه ی عمر برای آنها به عنوان یک کالای لوکس می‎گردد . (مهدوی، ۱۳۸۸ )

    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

    ۲-۱-۱۴) تحلیل تاثیر سطح درآمد و بیمه عمر

    عامل دیگری که با مورد قبلی نیز در ارتباط است سطح پایین درآمد می باشد. بین سطح درآمد و تقاضا برای بیمه ی عمر رابطه ی مستقیمی وجود دارد. کاهش قدرت خرید و محدودیت درآمد مانع خرید بیمه می‎شود. مردم در وهله ی اول نیازهای ضروری خود را تأمین می کنند و بودجه های اضافی را به سایر هزینه ها و پس انداز کردن اختصاص میدهند. یک تحقیق نشان می دهد که کشش درآمدی سرانه بیمه زندگی نسبت به درآمد سرانه ۱,۵۷ می باشد. لذا با توجه به کشش درآمدی سرانه، بیمه ی عمر از نظر اقتصادی یک کالای لوکس است و با افزایش درآمد سهم حق بیمه ی زندگی به شدت افزایش می یابد که این نتیجه را در پی دارد: بیمه عمر به درآمد سرانه وابسته است و به دنبال افزایش درآمد استقبال از بیمه عمر نیز بیشتر می شود.(مهدوی ۱۳۸۸ )
    عکس مرتبط با اقتصاد
    براساس تئوری در آمد دائمی فریدمن الگوی مصرف فرد نه تنها از در آمد جاری بلکه از انتظارات در آمد قالت انتطاریشان آمدی او هم تاثیر می گیرد همچنین افراد براساس انتظارات بلند مدت شان از جریان در آمد آتی خود در مورد مصرف و پس انداز تصمیم می گیرند افراد انتظار تغییرات در آمد آتی خود در مورد مصرف و پس انداز تصمیم می گیرند افراد انتظار تغییرات در آمد جاری خود را دارند و مصرف آنها نسبت ثابتی از در است براساس تئوری در آمد دائمی انتظار می رود که بعد از بازنشستگی در آمد افراد کاهش یابد بنابراین مصرف کننده برای اینکه در طول زمان بازنشستگی الگوی مصرفش را ثابت نگه دارد نیاز دارد تا قبل از زمان بازنشستگی پس انداز لازم را فراهم کند بنابراین مردم برای تامین مالی خود و افراد تحت سرپرستیشان در مقابل مشکلات مالی احتمالی انگیزه لازم برای خرید بیمه عمرر ا دارند منافع حاصل از بیمه عمر می تواند منبع مالی مناسبی برا ی ذی نفعان باشد همچنین در هنگام بازنشستگی برای افراد به عنوان یک منبع مالی کمکی عمل نماید .
    در آمد دائمی بر اساس ارزش حال دارای های فیزیکی مانند املاک سهام و اوراق قرضه و همچنین عواید ناشی از سرمایه انسانی در شکل در آمد آتی به عنوان نتیجه حاصل از تحصیل و تجربه کاری اندازه گیری می شود این اعتقاد وجود دارد که مصرف کننده براساس این دارایی ها می تواند برآوردی از در آمد انتظاریش در طول زندگی داشته باشد پس می توان پرداختی حاصل از خرید بیمه عمر را جایگزینی برای ارزش حال دستمزد سرمایه انسانی فرد بر شمرد به این معنا که در هنگام فوت سرپرست خانوار پرداختی یک جای بیمه عمر می تواند بیانگر ارزش سرمایه انسانی وی برای بازماندگان باشد بنابراین منطقی است فرض نماییم که مشخصه های سرمایه انسانی مانند تحصیلات و وضعیت اشتغال می توانند خرید بیمه عمررا تحت تاثیر قرار دهند .
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    طبق فرضیه چرخه زندگی آندو و مودو گلیلانی افراد فعالیت کاری خود را با در آمد پایین شروع می کنند و درآمد آنها تا قبل از بازنشستگی به حداکثر می رسد و اساساَ بعد از بازنشستگی با کاهش درآمد مواجه هستند. اشخاص برای مقابله با کاهش در آمد و عدم تنزیل به مطلوبیت پایین تر در زمان بازنشستگی ، در سال های کاری خود نسبتی از در آمدشان را پس اندازی ندارند بنابراین ، تقاضای بیمه عمر از سوی افراد جوان می تواند بالاتر باشد . اما افراد مسن اگر چه در امد پایین تری دارند ولی چون دارایی های بیشتری دارند ، ممکن است نیاز کمتری به خرید بیمه عمر داشته باشند (لی[۶]، ۲۰۰۸)
    عامل دیگری که با مورد قبلی نیز در ارتباط است سطح پایین درآمد میباشد. بین سطح درآمد و تقاضا برای بیمه ی عمر رابطه ی مستقیمی وجود دارد. کاهش قدرت خرید و محدودیت درآمد مانع خرید بیمه می‎شود. مردم در وهله ی اول نیازهای ضروری خود را تأمین می کنند و بودجه های اضافی را به سایر هزینه ها و پس انداز کردن اختصاص می دهند. یک تحقیق نشان می دهد که کشش درآمدی سرانه بیمه زندگی نسبت به درآمد سرانه ۱,۵۷ می باشد. لذا با توجه به کشش درآمدی سرانه، بیمه ی عمر از نظر اقتصادی یک کالای لوکس است و با افزایش درآمد سهم حق بیمه ی زندگی به شدت افزایش می یابد که این نتیجه را در پی دارد: بیمه عمر به درآمد سرانه وابسته است و به دنبال افزایش درآمد استقبال از بیمه عمر نیز بیشتر می شود.(مهدوی ۱۳۸۸ )

     

    ۲-۱-۱۵) تحلیلی بر تاثیر دیگر روش های سرمایه گذاری و تقاضای بیمه عمر

    انواع سرمایه گذاران
    سرمایه گذارانی که در بازارهای معامله اوراق بهادار وجود دارند متنوع و به شرح زیرند :
    ۱( اشخاص حقیقی :
    گروهی هستند که بیشتر به امید انتفاع از سرمایه گذاری اقدام به خرید یا فروش اوراق بهادار می کنند. در برخی موارد ، وقتی سرمایه این افراد زیاد باشد ، ممکن است هدف دیگری همچون بدست گرفتن کنترل شرکت از طریق خرید درصد بالایی از سهام آن شرکت نیز دنبال شود.
    ۲( اشخاص حقوقی :
    این اشخاص که معمولاً به دلیل وسعت عمل و حجم منابع مالی ، تأثیر بسزایی در بازار سرمایه دارند ، متنوع و برخی از مهمترین آنها به شرح زیرند :
    ۲-۱) بانکها :
    مؤسساتی هستند که معمولاً به دو دلیل وارد بازار می شوند . اول که بیشتر رایج است ، کسب بازده از وجوهی است که به شکل سپرده نزد آنان قرار دارد و دوم ، که معمولاً تابع شرایط خاصی است عبارت است از ایجاد و حفظ بازاری سیال و نقدینه برای اوراق بهادار . در این نقش بانک ها از طریق عرضه یا تقاضای اوراق بهادار هنگامی که برای آنها عدم تعادل وجود دارد ، نقش متعادل کردن بازار را ایفا می کنند.
    ۲-۲( شرکت های بیمه :
    شرکت های بیمه با دو دسته جریان وجوه مواجه اند : جریان ورودی که معمولاً شامل حق بیمه های وصولی بابت موضوعات بیمه اشخاص و غیر اشخاص می گردد و جریان خروجی که عمدتاً شامل خسارت های پرداختی ، پس انداز عمر افراد و نظایر آن است . برای اینکه بین این دو جریان تعادلی مطلوب برقرار شود ، شرکت های بیمه معمولاً سعی می کنند بخش عمده ای از وجوه خود را سرمایه گذاری کنند. یکی از بازارهای جذاب برای این قبیل شرکت ها ، بازار اوراق بهادار می باشد. شرکت های بیمه معمولاً به لحاظ حجم قابل توجه منابع مالی ، تأثیر بسزایی در این بازار دارند.
    ۲-۳) صندوق های بازنشستگی :
    این مؤسسات نیز مانند شرکت های بیمه با دو دسته جریان وجوه مواجه اند ؛ یک دسته وصولی های مربوط به کسور بازنشستگی افراد که غالباً در مقایسه با جریان خروجی وجوه ، رقم کمی است و دسته دوم پرداخت های مربوط به حقوق بازنشستگی که معمولاً رقم قابل توجهی می باشد ( جریان خروجی). صندوقهای بازنشستگی برای ایجاد تعادل بین این دو جریان ورودی و خروجی ، وجوه در دسترس خود را برای کسب بازده و تقویت جریان ورودی به اشکال مختلف سرمایه گذاری می کنند که سرمایه گذاری در انواع اوراق بهادار یکی از رایج ترین آنها می باشند . این مؤسسات نیز به دلیل منابع قابل توجه مالی ، تأثیر بسزایی در بازار دارند.
    ۲-۴) شرکتهای سرمایه گذاری :
    شرکت های سرمایه گذاری مؤسساتی هستند که از طریق فروش سهم و برخی موارد ، اوراق قرضه ، منابع مالی پس انداز کنندگان و افراد را جمع آوری کرده، و آنها را در سهام و اوراق قرضه سایر شرکت ها سرمایه گذاری می کنند. اهمیت این مؤسسات در این است که افراد ، با پس انداز اندک خود، شاید به راحتی نتوانند در اواق بهادار مورد نظر خود سرمایه گذاری کنند اما این قبیل شرکت ها، با یک کاسه کردن وجوه، آنها را در اوراق بهادار متنوع سرمایه گذاری و معمولاً بازده ای بیشتر از این مجموعه عاید می کنند.
    ▪ شرکت های سرمایه گذاری خدمات متنوعی انجام می دهند که موارد زیر از اهم آنهاست :
    – اداره حساب های مختلف سرمایه گذاران ، سرمایه گذاری مجدد سودهای سهام آنان.
    – سرمایه گذاری وجوه جزء جمع آوری شده در اوراق بهادار متنوع و ایجاد مجموعه سرمایه گذاری کارا
    ( پورتفوی ) .
    – بررسی و کنترل مستمر سرمایه گذاری ها برای حفظ شرایط ارائه شده هر یک ( بطور مثال حداقل بازده لازم ، حداکثر ریسک قابل قبول و . ( …
    – ارزیابی مستمر اوارق بهادار برای انتخاب اوراق بهادار دارای بازده بالقوه بالا .
    با توجه به به مقیاس عمل گسترده ، معمولاً هزینه سرمایه گذاری برای این شرکت ها حداقل می شود .
    ۲-۵) شرکتهای دارنده یا مادر :
    شرکت های مادر یا دارنده ، شرکت هایی هستند که سهام یک یا چند شرکت فرعی را به منظور کسب کنترل آنها در جهت تحقق یک هدف مشترک در دست دارند. لازم به ذکر است که سهام کنترل کننده لزوماً ۵۱% نبوده و حتی ممکن است برای شرکت هایی که سهام آنها به طور گسترده ای پراکنده شده ، این میزان حتی کمتر از ۱۰% باشد. از آنجا که در بازار بورس اوراق بهادار ، بخاطر معاملات مستمر سهام ، تغییرات مالکیتی رخ می دهد لذا این شرکتها به منظور حفظ موقعیت کنترلی خود دائماً در بازار حضور می یابند.
    ۲-۶) شرکتهای کارگزاری :
    واسطه های مالی هستند که بین خریداران و فروشندگان اوراق بهادار ، نقش تسهیل کننده مبادله را بر عهده دارند. در ایران ، اساسنامه این شرکتها به آنها اجازه داده تا میزان ۲۰% حجم معاملات ، مشروط بر اینکه از میزان سرمایه آنها تجاوز نکند ، برای خود خرید و فروش کنند.
    ۲-۷) سایر اشخاص حقوقی :
    معمولاً شرکتها وجوه مازاد خود را جهت کسب بازده در اوراق بهادار سرمایه گذاری می کنند . بعضی اوقات نیز خرید بخشی از اوراق بهادار (سهام عادی یا ممتاز ) یا تمام آن ، به امید جذب یا ادغام شرکت مورد نظر در راستای اهداف رقابتی شرکت اصلی می باشد.(رضا کارگزار ،۱۳۸۵)
    سرمایه گذاری های غیر اوراق بهادار :
    ۲-۸) سرمایه گذاری مسکن
    ۲-۹) سرمایه گذاری طلا
    و…
    ۲-۱-۱۶) فعالیت های ترویجی بیمه عمر
    تنها بهبود کیفیت محصول برای موفقیت کافی نیست بلکه کیفیت محصول باید با ابعاد دیگر بازاریابی محصول هماهنگ باشد، زیرا یک برنامه ی بازاریابی تنها منحصر به کیفیت نیست . به عبارت دیگر برای جلب مشتری باید قیمت گذاری ، کانال عرضه ی محصول و اطلاع رسانی به بازار به درستی انجام شود. ترویج یکی از هفت آمیخته بازاریابی خدمات است که وظیفه ی اطلاع رسانی به بازار از این طریق صورت می پذیرد . فعالیت های ترویجی سازمان ها به منظور ایجاد رابطه با مشتری از طریق معرفی سازمان و محصولاتشان صورت می گیرد . امروز هزینه ی فعالیت های ترویجی شرکت ها برای فروش محصولاتشان روبه افزایش است . همچنین تبلیغات حجم زیادی از فعالیت های ترویجی شرکت ها را به خود اختصاص می دهد . به همین دلیل باید اطمینان حاصل شود پولی که در این راه هزینه می شود در مسیر درست هدایت شده است . جمله ی معروفی که لرد لورهالم نسبت می دهند این است که گفته است :« من می‎دانم که نصف پولی را که برای تبلیغات هزینه می کنم به هدر می رود اما نمی دانم که کدام نصفه آن است » (گیلگان [۷]،۱۹۸۳)
    ابتدا می بایست به سطح اطلاعات بیمه در جامعه نگاه کرد و همانطور که بررسی شده، عدم استفاده از بیمه در جامعه، بدلیل عدم اطلاع رسانی صحیح و نا آشنایی آحاد جامعه با مقوله بیمه است .به عبارت دیگر ما با کمبود سواد بیمه ای در جامعه مواجه هستیم و افزایش چنین اطلاعاتی در جامعه با تبلیغات، آن هم به نحوی که در حال حاضر مرسوم است به نظر نمی رسد امکان رشد و بهبود افزایش آگاهی را در سطح جامعه فراهم آورد.
    شاید وارد کردن بحث دانش بیمه ای در کتب درسی دانش آموزان در مقاطع تحصیلی ابتدایی بتواند در ارتقای سواد بیمه ای نسل آینده، کمک قابل توجه ای کند. به نظر می رسد مردم جامعه ما بیمه را باور ندارند و نمی دانند چه پوشش های بیمه ای متناسب با شغل و جایگاه اجتماعشان وجود دارد.
    چنانچه در جامعه ما آشنایی و آموزش مرتبط با صنعت بیمه از سنین پایین و در مقاطع تحصیلی ابتدایی آغاز شود ، هنگام بزرگسالی و در جریان فعالیت اجتماعی و اقتصادی نیاز به انوع بیمه و پوشش هایی متنوع آن نهادینه شده و فرد به خوبی نیاز بیمه ای خود را در مقاطع مختلف زندگی احساس می کند و این امر موجب می شود محصولات جدید بیمه ای متناسب را تقاضا و مورد استفاده قرار دهد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در خصوص نیاز مردم به بیمه های حوادث و عمر در کشورمان نیز: با توجه به اینکه در فرهنگ جامعه ما حس حمایت و همکاری در بروز مشکلات درخانواده ها بسیار بالا است و این امر موجب شده است چنانجه در خانواده یک نفر دچار حادثه ای گردد دیگر افراد خانوده جهت رفع مشکل و نیاز مالی او اقدام می نمایند و به این ترتیب فرد احساس نیاز به بیمه عمر و حادثه را نمی کند.
    از جمله دیگر مواردی که در توسعه فرهنگ بیمه نقش به سزائی دارد، تبلیغات با محتوای آگاهی بخشی و اطلاع رسانی است.
    مانند تبلیغات انیمیشنی و یاد داستانی که از آنها به عنوان تبلیغات موثر می توان یاد کرد.
    به نظر می رسد بیمه مرکزی ج.ا.ا به عنوان نهاد نظارتی و متولی صنعت بیمه در کشور، این مسئولیت اجتماعی را درتولید و پخش تبلیغاتی انیمیشنی نیز برعهده دارد. همچنین وارد کردن مقوله بیمه ای در کتب درسی مقاطع مختلف تحصیلی از عوامل آگاهی بخشی و بهبود سواد بیمه و در نهایت توسعه فرهنگ و اجتماعی بیمه درجامعه خواهد بود .

     

    ۲-۲-۱) تحقیقات داخلی

    بخش دوم
    پیشینه تحقیق

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم