کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • ترجمه و تحقیق کتاب سلم از کتاب خلاف شیخ طوسی بانضمام بررسی فقهی پیش فروش های متداول- قسمت 4
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع بازیابی تصاویر هواپیماهای جنگنده بر اساس مدل سه‌بعدی- فایل ۴
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • بررسی تحولات حقوقی حاکم بر حمل و نقل دریایی از کنوانسیون لاهه تا کنوانسیون روتردام در تطبیق با قانون دریایی ایران- قسمت ۸
  • مقایسه خود پنداره تحصیلی، خود کارآمدی تحصیلی، عزت نفس و اضطراب امتحان- قسمت ۵
  • پیش بینی موفقیت شغلی بر مبنای عوامل ویژگی شخصیتی سرشت و منش در کارکنان پروازی و زمینی یک شرکت هواپیمایی۹۳- قسمت ۵
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها درباره : عوامل تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند شرکت های بیمه از نگاه مشتریان- ...
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • آسیب شناسی تضمین در قرارداد های پیمانکاری دولتی- قسمت ۵
  • مقایسه ی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، حافظه ی فعال، توجه متمرکز بر خود و توجه مداوم افراد مبتلا به لکنت، بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار- قسمت ۲۱- قسمت 3
  • بررسی تطبیقی مرحله تحت‌نظر- قسمت ۸
  • ارزیابی عوامل موثر بر رضایت مشتری شرکت¬های بیمه با استفاده از تئوری خاکستری و کانو فازی (مورد شرکت¬های بیمه شهرستان بروجن)- قسمت ۶
  • منابع پایان نامه درباره :آشکار سازی نوسانات اقلیمی با تاکید بر پارامترهای دمای حداقل و روزهای یخبندان- ...
  • نگارش پایان نامه درباره بررسی و تحلیل شعر اعتراض در دهه۱۰_ ۴۰ (با تکیه بر سروده های ...
  • راهنمای نگارش مقاله با موضوع ابطال اسناد رسمی در حقوق ایران- فایل ۱۸
  • جرح و تعدیل شهود از منظر حقوق موضوعه و فقه اسلامی- قسمت ۵
  • ضرورت اصلاح قوانین صادرات و واردات برای الحاق- قسمت ۶
  • آینده پژوهی بازتاب جابجایی قدرت در سوریه بر ژئوپلیتیک شیعه و منافع ملی ایران۹۱- قسمت ۸
  • دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • رابطه استرس شغلی، تعهد سازمانی و تفکر سازنده با فرسودگی هیجانی پرستاران شاغل در بیمارستان دولتی استان هرمزگان۹۳- قسمت ۵- قسمت 2
  • دانلود پژوهش های پیشین درباره بررسی ارتباط ویژگیهای فردی با تعهد سازمانی و قصد ترک سازمان ۹۰
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی تأثیر جهت گیری کارآفرینی بر رشد شرکتهای کوچک در ...
  • تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان وعزت نفس دانش آموزان- قسمت ۷- قسمت 2
  • رابطه هوش سازمانی و استرس های شغلی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران- قسمت ۱۴
  • رابطه بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد کارکنان (مورد مطالعه شرکت ...
  • بررسی مقایسه ای روشهای حل تعارض زناشویی و شیوه¬های فرزندپروری در پرستاران شیفت در گردش و شیفت ثابت بیمارستان های دولتی بندرعباس۹۳- قسمت ۴
  • ضمان زوجین ناشی از نقض حقوق یکدیگر از منظر فقه وحقوق- قسمت ۶- قسمت 2
  • روش های حقوقی مدیریت ریسک در قرارداد های نفتی- قسمت ۳- قسمت 2
  • بررسی کاربرد فناوری اطلاعات در مدیریت و بهینه سازی مصرف انرژی- قسمت ۹
  • مسئولیت کیفری و عوامل رافع مسئولیت کیفری- فایل ۱۶
  • بهینه سازی پایدار مکان یابی هاب با محدودیت ظرفیت در یک محیط رقابتی- قسمت ۴
  • شناخت عوامل موثر بر اهرم مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران- قسمت ۵
  • بررسی دیدگاه¬های انتقادی در اشعار قیصر امین¬پور- قسمت ۱۳




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      ارزیابی رابطه¬ی نظریه¬ی وابستگی منبع مبتنی بر ایزو۹۰۰۰، با عملکرد عملیاتی شرکت¬های دارای گواهینامه¬ی ایزو۹۰۰۰؛ مطالعه¬ی موردی (شرکت¬های استان گیلان)- قسمت ۱۰- قسمت 2 ...

    ۳) وابستگی، وقتی که با بی­ثباتی در عملکرد سازمان­ها توأم شود، به وضعیت باثبات و پابرجا منجر می­گردد و موفقیت پی­در­پی دور از انتظار است. بنابراین ۴) سازمان­ها وابستگی خارجی را در عملکرد، مدیریت می­ کنند، گرچه چنین عملکردی کاملاً رضایت­بخش نیست ۵) این الگوهای وابسته، قدرت درون­سازمانی را به­خوبی برون­سازمانی ایجاد می­ کنند؛ جاییکه چنین قدرت­هایی بر رفتار سازمانی مؤثر واقع شود.
    این نقطه نظر به همراه موضوعی که سازمان­ها بایستی به محیط خارجی محول کنند، به وضعیت مطلوبی در تئوری سازمانی و مدیریت استراتژیک نایل می­گردد (هیلمن و همکاران[۵۷]، ۲۰۰۹، ص۳).
    ۲-۱-۲-۳) کنترل کردن منابع محیطی و ایجاد روابط بین­سازمانی
    سازمان­ها در واکنش به نیازهای خود می­کوشند تا بین استقلال و داشتن رابطه­ «بین­سازمانی» نوعی تعادل برقرار کنند. آنها از طریق اقداماتی که در جهت تغییر دادن و تحت کنترل درآوردن سایر سازمان­ها انجام می­دهند، می­کوشند تا چنین تعادلی را بوجود آورند. شرکت­ها برای کنترل عوامل محیطی، یکی از این استراتژی­ها را به اجرا در می­آورند: ۱) ایجاد رابطه­ مطلوب با عوامل اصلی محیط و ۲) تغییر دادن عوامل حاکم بر محیطی. این یک قانون کلی است که اگر سازمانی احساس کند منابع ارزشمند مورد نیازش کمیاب است، یکی از استراتژی­ های نمودار زیر را به اجرا در خواهد آورد و سعی نمی­ کند به هر قیمتی تنها بماند.
    ایجاد رابطه­ بین­سازمانی کنترل نیروهای حاکم محیطی

     

     

    مالکیت ۱٫تغییر دادن قلمرو

    بستن قرارداد یا پیمان، مشارکت خاص ۲٫ فعالیت­های سیاسی، مقررات

    دعوت به همکاری ۳٫ شوراهای تجاری

    استخدام مدیران سرشناس ۴٫ فعالیت­های غیرقانونی

    تبلیغ کردن، روابط عمومی

    شکل ۲-۴ کنترل کردن منابع محیطی و ایجاد روابط بین­سازمانی (ال دفت،۱۳۸۹، ص۱۱۵)
    مالکیت. فرایند به مالکیت خود درآوردن و در دست گرفتن شرکت­ها به روش­هایی خاص صورت می­گیرد که به زبان حسابداری آنها را ادغام و خرید شرکت می­نامند. اصطلاح ویژه­ای که برای خرید شرکت به­کار می­برند به این مفهوم است که یک شرکت از طریق خریدن شرکت دیگر، کنترل آن را در دست گیرد. ادغام یعنی دو یا چند شرکت، درهم ادغام می­شوند و در نتیجه شرکت واحدی بوجود می­آید.
    حسابداری
    بستن قرارداد و مشارکت خاص. شرکت­ها برای کاهش عدم اطمینان، اقدام به بستن قرارداد یا پیمان می­ کنند و بدین­وسیله نوعی رابطه­ قانونی با شرکت دیگر بوجود می­آورد.
    دعوت به همکاری. این وضع به موردی گفته می­ شود که سازمان، رهبران یک بخش مهم را به عضویت خود درمی­آورد. گاهی یک سازمان، مشتریان یا عرضه­کنندگان ذی­نفوذ را به عضویت هیأت مدیره­ی خود در می­آورد.
    استخدام مدیر سرشناس. نقل ­و­انتقال مدیران اجرائی سرشناس، یکی دیگر از روش­هایی است که سازمان­ها سعی می­ کنند بدان وسیله با سازمان­های خارجی رابطه­ مطلوبی برقرار کنند.
    تبلیغ و روابط عمومی. سازمان­ها پول­های بسیار زیادی خرج می­ کنند تا بر سلیقه­های مصرف­ کنندگان اثر بگذارند. به­ویژه در صنعت­هایی که برای جلب نظر مشتریان به شدت با یکدیگر رقابت می­ شود. روابط عمومی هم مانند تبلیغات است با این تفاوت که هدف آنها جلب نظر عموم مردم است.
    تغییر دادن قلمرو. یک سازمان باید درباره این موارد تصمیم بگیرد: نوع فعالیت بازاری که می­خواهد در آن وارد شود، عرضه­کنندگانی که از آنها جنس و مواد اولیه بخرد، بانک­هایی که با آنها کار می­ کند، نوع کارکنان و از این قبیل چیزها. معمولاً این مجموعه که آن را قلمرو سازمانی می­نامند، تغییر می­ کند.
    مقررات و فعالیت­های سیاسی. فعالیت­های سیاسی شامل اقداماتی می­ شود که مدیران سازمان­ها و رؤسای شرکت­ها بدان وسیله بر قوانین و مقررات دولتی اعمال نفوذ می­ کنند.
    شوراهای تجاری. بسیاری از کارهایی که شرکت­های بزرگ در راه اعمال نفوذ بر محیط خارجی انجام می­دهند، کارهایی است که بصورت مشترک با سایر سازمان­هایی که در همان صنعت فعال هستند، انجام می­دهند.
    فعالیت­های غیرقانونی. گاهی شرکت­ها برای کنترل قلمرو سازمانی دست به اقداماتی می­زنند که منع قانونی دارد. بعضی از شرایط خاص مثل پایین بودن سود، فشارهایی که بر مدیران ارشد وارد می­آورند یا کمبود منابع، ممکن است مدیران را وادار کند تا رفتاری را در پیش گیرند که خلاف قوانین و مقررات است (ال دفت، ۱۳۸۹، صص ۱۱۰-۱۱۷).
    ۲-۱-۲-۴) استراتژی­ های مبتنی بر قدرت
    با توجه به تئوری وابستگی منابع، شرکت­های بزرگ و مستقل می­توانند بر شرکت­های کوچک و عرضه­کننده­ مواد اولیه اعمال قدرت نمایند. قدرت مبتنی بر منابع، در شرکت­های بزرگ، بدین معنی است که شرکت­های کوچک باید ضعیف­تر و کوچک­تر شوند و نمی­توانند از نظر قیمت، به رقابت برخیزند. یک شرکت کوچک عرضه­کننده­ مواد اولیه به یک شرکت بزرگ­تر نباید خود را به همان شرکت محدود کند، زیرا شرکت بزرگ­تر محصولات خود را تغییر دهد. این شرکت کوچک چاره­ای جز تعطیل شدن نخواهد داشت. هرگاه شرکتی از نظر قدرت در موضع ضعف قرار گیرد می­کوشد با مشتریان، روابطی جدید ایجاد کند، همواره در پی نوآوری است و احتمالاً با شرکت­های دیگر تشکیل مشارکت­های خاص داده و کسب قدرت می­نماید (همان منبع، ص۵۶۲).
    ۲-۱-۲-۵) رابطه­ ایزو۹۰۰۰ و تئوری وابستگی منابع
    نظریه­ی وابستگی منبع، بدلیل پوشش فعالیت­­های حیطه­ی سازمانی، برای این مقاله انتخاب شده­است که با استاندارد ایزو سری ۹۰۰۰ ارتباط ویژه­ای دارد.
    اول از همه اینکه تئوری وابستگی منابع به سازمان­هایی که با کمبود منابع ضروری مواجه هستند، برای غلبه بر پیامدهای سازمانی، پیشنهاد می­ کند که در پی ایجاد روابط با دیگران باشند تا منابع مورد نیاز را بدست آورند. اصول ایزو۹۰۰۰ نیز توصیه­هایی برای شرکت­ها در اینکه چگونه منابع ضروری با کیفیت می ­تواند کسب سود کنند، را شرح می­دهد.
    دوم اینکه، نظریه­ی وابستگی منبع شامل روابط مشتری- خریدار و ارتباط آن سازمان با محیطشان است و در این راستا نیز چندین جنبه از استاندارد ایزو۹۰۰۰ با جنبه­ های روابط مشتری و عرضه­کننده سروکار دارد.
    سوم اینکه، این تئوری به سازمان­ها، دوری از تعلق و کنترل خارجی و افزایش ثبات و قطعیت در منابعشان را پیشنهاد می­ کند. ایزو۹۰۰۰ نیز این قابلیت­ها را در سازمان­هایی که در چارچوب ایزو۹۰۰۰ باشند را ایجاد می­ کند.
    چهارم اینکه، نظریه­ی وابستگی منبع، اثرات محیطی را بر سازمان­ها و استفاده از دورنمای داخلی و خارجی را تشریح می­ کند. همچنین در محتوای محیطی استاندارد ایزو۹۰۰۰، دورنمای داخلی و خارجی با فعالیت­های ارتباط با مشتری و مدیریت فرایند­های داخلی تطابق دارد.
    پنجم : نظریه­ی وابستگی منبع وجود برخی از ابزارهای اجتماعی و قانونی را مطرح می­ کند و محدودیت­های روابط بین سازمان و اجراکنندگان در محیطش را تعریف و اصل آن را کنترل می­ کند. استاندارد ایزو۹۰۰۰ به عنوان ابزار بررسی شده، اصل دورنمای برخی علل را ارائه می­دهد. چنین ابزاری نقش ایجاد مرزهای بین شرکای تجاری را می ­تواند اجرا کند. ایزو۹۰۰۰ این نقش را در تعریف اصول و محدودیت­های واکنشی که در مواجهه با نیازمندی­های استاندارد هستند را اجرا می­ کند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ششم: ففر و سالانسیک بیان می­ کنند بدلیل اینکه سازمان­ها اجزای سیستم اجتماعی هستند و بسته به اینکه حمایت سیستم را برای ادامه­ بقا داشته باشند، اهداف سازمانی و فعالیت­ها بایستی قانونی شود و یا اینکه ارزش بیشتری از سیستم اجتماعی را به همراه داشته باشند. ایزو۹۰۰۰ به عنوان یک منبع قانونی، ارائه شده­است و روش معقول از انجام کارها را با اصول عقلانی و تکنیکی ارائه می­دهد.
    هفتم: نظریه­ی وابستگی منبع مطرح می­ کند که سازمان­ها با محیط خود بوسیله­ سازگاری با آن و یا تغییر محیط با شرایطشان یا هر دو در تعامل می­باشند. ایزو۹۰۰۰ سازمان­ها را در کسب این نتایج یاری می­ کند. این استاندارد، مدرک معتبری است که موجب بهتر اداره شدن سازمان گشته و محیط کاری از تغییرات اولیه تبعیت می­ کند. در واقع ایزو۹۰۰۰ در ارائه­ چارچوب برای انطباق و تغییر با اصول نظریه­ی وابستگی منبع فعال می­باشد. از موارد بالا اینگونه نتیجه ­گیری می­ شود که تناسب خوبی بین بررسی ایزو۹۰۰۰ و تئوری تجزیه و تحلیل وابستگی منابع وجود دارد.
    ۲-۱-۳) رضایت مشتری
    رضایت مشتری عبارت است از برداشت و احساس مشتری نسبت به محصول یا خدمت بعد از مصرف آن. تحقیق در خصوص رضایت مصرف ­کننده به اوایل دهه­ ۱۹۶۰ برمی­گردد. با بهره گرفتن از این نتایج، این تحقیقات در ادبیات بازاریابی، رضایت مشتری حاصل تطابق یا عدم تطابق مثبت انتظارات و نارضایتی مشتری نتیجه­ عدم تطابق منفی انتظارات تعریف شده­است. در رفتار سازمانی رضایت عبارت است از خرسندی تجربه شده­ی ناشی از ارضاء خواسته یا هدف.
    با رونق بحث و رضایت مشتری در طی دهه­ ۱۹۸۰ این موضوع در بازاریابی نیز مورد توجه­ی بیشتری قرار گرفت و تحقیقات بسیاری نیز در این خصوص به عمل آمد.
    وست بروک[۵۸] رضایت مشتری را حاصل عوامل شناختی و احساسی در زمان پیش از خرید، حین خرید و بعد از خرید کالاها و خدمات تعریف می­ کند.
    به طور کلی آنچه را که همگی بر آن اتفاق نظر دارند این است که رضایت حاصل قضاوتی است که مشتری بعد از تماس خدماتی با سازمانی که به منظور دریافت کالا یا خدمات برقرار کرده است به عمل می­آورد.
    بدون توجه به چگونگی شکل­ گیری انتظارات مشتریان، همگی آنان انتظاراتی دارند که در هر تماس خدماتی نیز تغییر می­یابند که شناخت این انتظارات و برآورده ساختن آنها و ارائه­ خدمات بطوری­که بالاتر از حد انتظار آنها باشد از جمله عوامل مهم و مؤثر بر موفقیت مالی یک شرکت به شمار می­روند (اسماعیل­پور و گلبوی،۱۳۸۷، ص۹۱).
    ۲-۱-۳-۱) مهم ترین اثرات رضایت مشتری بر فرایندهای سازمان

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:36:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی جامعه شناختی بهره‏وری معلمان تربیت بدنی شهرکرمان- قسمت ۹ ...

    بهره­وری هم یک مفهوم است و هم معیار ارزیابی عملکرد نظام‏ها با نسبتی از مطلوبیت‏های حاصله یا ستانده در برابر آنچه برای به دست آوردن آن مصرف می‏شود.امروزه بهره‏وری به‌عنوان یک دیدگاه فکری و به مفهوم هوشمندانه کار کردن و عمل کردن مطرح است. مفاهیم اولیه بهره‏وری کم‌وبیش ساده است. از ملزومات اولیه هوشمندانه کار کردن ارائه تعاریف روشن و واضح در مورد بهره­وری و شاخص ­های سنجش و ارزیابی آن است. برای روشن شدن مفهوم بهره‏وری واژه موردنظر ازنظر دیدگاه مدارک و اسناد معتبر موردبررسی اجمالی قرار می‏گیرد.

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

     

    دائره‌المعارف بریتانیکا : بر اساس این فرهنگ بهره‏وری را نسبت ستاده کالا یا خدمت و یا مجموعه‏ای از کالاها و یا خدمات به نهاده شامل یک یا چند عامل تولیدکننده آن تعریف نموده است.

    فرهنگ آکسفورد : بر اساس این فرهنگ بهره‏وری عبارت است از بازدهی و کارایی در تولید صنعتی که توسط برخی از روابط بین ستاده‌ها[۳۶] و نهاده‏ها[۳۷] اندازه‌گیری می‏شود.

    فرهنگ مدیریت(هدرک فرنچ)[۳۸] : بهره‏وری میزان واحد ستاده در هر واحد نهاده، مانند ستاده کار فرد در ساعت یا ستاده هر یک پوند سرمایه‌گذاری است (پیرایش،۱۳۸۷).

    این مفهوم در قرن حاضر برای ارزیابی عوامل تولید(کار، سرمایه، مواد و انرژی) در اقتصاد به کار گرفته شده است و در دهه‏های اخیر حرکت برای ارتقا آن یا جنبش بهره‏وری در کشورهای مختلف مطرح و فعالیت‏های گسترده‏ای به وسیله‏ی سازمان‏های بهره‏وری ملی و منطقه ای انجام شده است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    یکی از موارد کاربرد بهره­وری مقایسه چند نظام تولیدی در یک زمان واحد یا مقایسه یک نظام در طول زمان است که در واقع عملکرد آن نظام را مورد ارزیابی قرار می­دهد و از این دید ابزار تطبیقی بسیار مهمی است که به مدیران، مهندسین صنایع،اقتصاددانان، برنامه‏ریزان و سیاست‌گذاران کمک می­ کند تا هر نوع عملکردی را از سطوح مختلف ( فردی، سازمانی، بخش‌های ملی و بین‌المللی) مورد ارزیابی قرار داده و تشخیص دهند که تا چه حد از منابع موجود به‌درستی استفاده‌شده و چگونه می‏توان بهره­وری را بالا برد. امروزه تقریباً نویسندگان اجماع نظر دارند که اندازه­ بهره­وری با تقسیم ارزش ستاده­ها به ارزش نهاده­ها به دست می‌آید. همین‌که در مقدار معینی از نهاده­­ها، مقدار محصول(با حفظ کیفیت) افزایش یابد یا مقدار نهاده­های بکاررفته برای یک مقدار ثابت محصول کاهش یابد، بهره­وری افزایش می­یابد. بنابراین مقدار شاخص بهره­وری درمجموع میزان اثربخشی و کارایی در یک سازمان را نشان می­دهد.
    کارایی: عبارت است از نسبت تولید کالاها یا خدمات نهایی به منابع به‌کاررفته در آن. کارایی به افزایش کمی تولید و عملکرد توجه دارد. بااین‌حال این مفهوم بهره­وری و شیوه اندازه‌گیری و میزان دستیابی به هدف مطلوب یا موردنظر را اندازه نمی­گیرد.
    اثربخشی: برخلاف کارایی روشی است که چگونگی تحقق اهداف را می­سنجد. این مقیاس اثرات برنامه را بر جامعه کم کرده و مشخص می‌کند که آیا برنامه از منابع برای نائل شدن به اهداف برنامه استفاده کرده یا خیر.بنابراین چگونگی تحقق مجموعه‌ای از اهداف مبین اثربخشی است درحالی‌که چگونگی به‌کارگیری منابع جهت تحقق این اهداف را کارایی می­نامیم.
    بهره‏وری ترکیبی از کارایی و اثربخشی است زیرا اثربخشی با عملکرد مرتبط است درصورتی‌که کارایی با استفاده مفید از منابع ارتباط دارد.
    بهره‏وری= اثربخشی + کارایی
    بهره‏وری= انجام کارهای درست+ انجام درست‌کارها
    با توجه به مطالب فوق می‏توان گفت: بهره‏وری عبارت است از نسبت نتیجه به ثمر رسیده به نهاد به‌کاررفته در آن.
    ستاده(چه کالا، چه خدمت) : عبارت است از محصول نهایی یک فرایند.
    نهاده : منابعی هستند که در تولید کالا یا ارائه خدمت به کار می‌روند. اصلی‌ترین نهاده عبارت است از نیروی کار(منابع انسانی) و سرمایه(ماشین‌آلات و تجهیزات).
    بهره­وری معادل تولید نیست، تولید یعنی کل ستاده به‌دست‌آمده. درحالی‌که بهره­وری یعنی کل ستاده تولیدشده که به ازای هر واحد نهاده بکاررفته.
    کاربردی‌ترین تعریف بهره­وری ازنظر سازمان ملی بهره­وری ایران :
    «به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی، تسهیلات وغیره به طریقه علمی، کاهش هزینه‏ های تولید، گسترش بازار، افزایش اشتغال و کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود استاندارهای زندگی، آن‌گونه که به نفع کارکنان، مدیریت و جامعه باشد.»
    بهره‏وری عبارت است از به دست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره‏گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، ماشین، پول، زمان، مکان و غیره به‌منظور ارتقای رفاه جامعه، بهره‏وری در سطح فرد، سازمان و ملی تقسیم می‏شود و دارای منابع و فوایدی ازجمله صرفه‌جویی در هزینه‏ ها، ارتقای شغلی کارکنان، ایجاد محیط کاری جذاب، آموزش عمومی کارکنان، امنیت شغلی کارکنان، افزایش حقوق، رفاه و انگیزه کاری می‏باشد (خاکی،۱۳۸۶). از منظری دیگر بهره‏وری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع،نیروی انسانی و تمهیدات به طرق علمی به‌منظور کاهش هزینه‏ ها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرف‌کنندگان (آزادی،۱۳۹۲).
    تعاریف دیگری از بهره‏وری به شرح زیر می‏باشد
    استنیر[۳۹]: معیار عملکرد و یا قدرت و توان هر سازمان در تولید کالا و خدمات.
    استیگل[۴۰]: نسبت میان بازده به هزینه عملیات تولیدی.
    ماندل[۴۱]:بهره­وری به مفهوم نسبت بین بازده تولید به واحد منبع مصرف‌شده است که با سال پایه مقایسه می­ شود.
    در سال ۱۹۵۵دیویس[۴۲] بهره‏وری را این‏گونه تعریف کرده است : تغییر به‌دست‌آمده در مقدار محصول درازا منابع مصرف‌شده.
    در سال ۱۹۶۲ فابریکانت[۴۳] : بهره‏وری را نسبت بین بازده و نهاده تعریف کرد.
    افزایش بهره­وری هدف غایی کلیه مدیران است. همه مدیران برای افزایش بهره­وری در مجموعه­ی سازمان تحت نظارت و مدیریت خود در تلاش می­باشند. بهره­وری پایین می ­تواند موجب رکود و افزایش نرخ تورم شود. برعکس بهره­وری بالاتر می ­تواند سبب هزینه­ های کمتر، افزایش تولیدات صنعتی، سوددهی بیشتر، اشتغال بیشتر و ایجاد رضایت شغلی در کارکنان و اعتلای اخلاقی میان کارکنان گردد (طاهری،۱۳۸۳).

    رابطه بین اخلاق، رضایت شغلی و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان

     

     



    مفهوم بهره­وری ازنظر سازمان­های مختلف بین‌المللی

    سازمان­های مختلف بین ­المللی با توجه به هدف­های خود تعاریف مختلفی از بهره­وری عرضه کرده ­اند. علت عدم تفاهم در مورد مفهوم بهره­وری، ویژگی‏های اقتصادی اجتماعی کلمه بهره­وری است.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    تعاریف بهره­وری از دید چند سازمان بین ­المللی :
    سازمان همکاری و توسعه اقتصادی: بهره­وری را نسبتی که صورت آن را ستاده و مخرج آن را داده تشکیل می­دهد تعریف می­ کند.
    سازمان بین‌المللی کار[۴۴]: از دید این سازمان بهره­وری عبارت است از نسبت ستاده­ها به یکی از عوامل تولید تنها تفاوت این است که این سازمان مدیریت را به‌عنوان یکی از عوامل تولید محسوب می‌کند.
    سازمان آژانس بهره­وری اروپا[۴۵]: از دید این سازمان بهره­وری بر دو شکل قابل توضیح است

     

     

    بهره­وری عبارت است از درجه استفاده یکی از عوامل تولید

    بهره­وری عبارت است از یک نوع طرز تفکرات و باید باور داشت هر کاری در فردا بهتر از امروز قابل انجام است.

    درواقع رشد مداوم در پرتو این اعتقاد قابل تحصیل است. برای رشد، بشریت باید دائم در فعالیت باشد و با توجه به شرایط متغیر محیطی و برای تحقق اهداف اقتصادی باید روش­های جدید را به اجرا درآورد.
    مرکز بهره­وری ژاپن[۴۶]: بهره­وری یک اولویت و یک انتخاب ملی است، هر فعالیتی برای افزایش بهره­وری یعنی بالا رفتن رفاه اجتماعی و اقدام ننمودن در این راستا به معنی دچار فقر شدن هست. اقدامات یک کشور برای بالا بردن بهره­وری یعنی جهت دادن به رشد و توسعه و درنهایت افزایش رفاه اجتماعی کشورها در بلندمدت است. در این رابطه بهره­وری یعنی استفاده علمی از منابع ملی مانند نیروی انسانی و دیگر عوامل تولید به‌منظور کاهش قیمت تمام‌شده، رشد بازار، کاهش میزان بیکاری، افزایش واقعی دستمزد و بالا رفتن استاندارهای زندگی مصرف‌کنندگان، مدیران و کارکنان است.
    سازمان بهره­وری سنگاپور: بهره­وری یعنی توسعه عادت بهسازی در رفتار و نگرش افراد. یعنی هر کس باید ببیند چگونه می ­تواند کاری را که به عهده گرفته است به بهترین وجه به انجام برساند (عالم تبریز،۱۳۷۱).
    سازمان ملی بهره­وری ایران: بهره­وری را می­توان میار ارزیابی فعالیت­ها در بخش­های مختلف اقتصادی-اجتماعی قلمداد کرد که با نسبت مطلوبیت حاصله بر منابع و آنچه برای حصول به آن صرف شده است، نشان داده می­ شود (سازمان بهره‏وری ملی ایران،۱۳۷۳).

     

     



    دیدگاه ­های مختلف درباره بهره­وری

     

    تحلیل اندیشه بهره­وری

    بهره­وری نسبت بین ارزش ستاده و ارزش داده در امر تولید است که به‌صورت میزان ستاده در مقابل هر واحد داده ظاهر می­ شود. نسبت ارزش ستاده به داده نیروی کار، بهره‏وری نیروی کار نامیده می­ شود. در عمل مکرر مشاهده می­گردد که مفهوم بهره­وری در نظر افراد مختلف با توجه به تخصص­ها، مطالعات، تجربیات، و علایقی که دارند یکسان نیست. بدیهی است همگانی شدن مفهوم واقعی بهره­وری می‌تواند خدمت بسزایی در جهت اشاعه فرهنگ بهره­وری و آگاهی بیش­تر نسبت به اهمیت بهره­وری و رشد آن باشد.

     

     

    بهره­وری از دیدگاه گروه­های اجتماعی

     

    بهره­وری از دید کارکنان عبارت است از: کار در محیطی پاکیزه، با شرایط کاری مساعد، فضایی همراه با آرامش حاصل از امنیت شغلی و اقتصادی، با توجه به پرورش مهارت ­ها و استعدادها و پرداخت حقوق و پاداش متعادل با کار انجام‌شده.

    بهره­وری از دیدگاه تولیدکنندگان عبارت است از: بهره­وری در سرمایه‌گذاری مناسب و تولید بیشتر، رقابت در عرصه محصولات بهتر، کیفیت مرغوب­تر، فروش بیش­تر و سودآوری بالاتر.

    بهره­وری از دید دولت­ها عبارت است از: عمران و آبادانی بیشتر، افزایش سطح اشتغال، کاهش تورم و توزیع عادلانه ثروت.

    بهره­وری از دید ملت­ها عبارت است از : رفاه، آسایش وزندگی بهتر فرصت­های شغلی مناسب، امکان دسترسی به کالاها و خدمات ارزان.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:35:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیر استراتژی مدیریت هزینه بر عملکرد مالی بلند مدت شرکت انتقال گاز ایران- قسمت ۴ ...

    مدیریت هزینه[۵]: مدیریت هزینه به عنوان راهکاری برای شناخت تغییرات در شیوه های تولید و فروش و آثار آن بر ساختار هزینه ها و فراهم کردن اطلاعات مرتبط با هزینه ها می باشد(پاکمرام و همکاران، ۱۳۸۹).
    سیستم مدیریت هزینه[۶]: شامل مجموعه ای از روش هایی است که جهت برنامه ریزی و کنترل فعالیت های هزینه زای یک سازمان برای رسیدن به اهداف آن سازمان تدوین شده است . این سیستم نوعی سیستم برنامه ریز ی و کنترل است که به بررسی بهینه سازی عملیات می پردازد( شباهنگ، ۱۳۸۱).
    عملکرد مالی: عملکرد مالی، بیان کنندهی مقدار مازاد بازدهی است که شرکت توانسته نسبت به بازده بدون ریسک کسب کنند ( شارپ[۷]، ۱۹۹۶).
    انعطافپذیری: انعطاف پذیری بر قابلیت شرکت برای بدست آوردن سرمایه از هر منبعی که بخواهد بهره برداری کند، اشاره دارد(احمدپور، ۱۳۸۶).
    قابلیت سودآوری: یکی از مهمترین ملاحظاتی که در انتخاب شیوه های ممکن تامین مالی در شرکتها باید مورد توجه قرار گیرد، توجه به اثرات اهرم مالی، بر بازده حقوق صاحبان سهام و نیز التزام طرحهای تامین مالی بر سود هر سهم است. وقتی که سطح سود هر سهم پیش از بهره و مالیات پایین باشد، از دید سود هر سهم، تامین مالی از راه حقوق سهامداران مطلوبتر از تامین مالی از محل بدهی است. از سوی دیگر وقتی، وقتی که سطح سود پیش از بهره و مالیات بالا است، از دید سود هر سهم، تامین مالی از راه بدهی اقتصادیتر از تامین مالی از راه سهام عادی است(احمدپور، ۱۳۸۶).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۱-۱۵- خلاصه پژوهش
    در این فصل پس از بیان مقدمهای مرتبط با موضوع پژوهش به تشریح و بیان مساله پژوهش، مروری بر چارچوب نظری پژوهش، اهمیت و ضرورت انجام پژوهش، اهداف پژوهش، اهداف علمی، اهداف کاربردی، پرسشهای پژوهش، تبیین فرضیه های پژوهش، نوآوری پژوهش، روش پژوهش، قلمرو پژوهش، جامعه آماری پژوهش، روش و ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرداخته شده و در ادامه، روش تحلیل داده ها و در نهایت تعریف مفاهیم، واژه های اختصاصی و متغیرهای پژوهش بیان گردیده است.
    ۱-۱۶- ساختار کلی پژوهش
    فصل اول به بیان موضوع، اهمیت و اهداف پژوهش اختصاص یافت و فرضیه ها و تعاریف متغیرهای پژوهش نیز ارائه شدند. در فصل دوم به مبانی نظری پژوهش پرداخته و سپس خلاصهای از پژوهشهای خارجی و داخلی انجام شده در این زمینه در پایان فصل ارائه شده است. در فصل سوم به موضوع و روششناسی پژوهش پرداخته و توضیحات لازم در مورد جامعه، نمونه و آزمونهای مربوط ارائه میشود، در فصل چهارم به تحلیل آماری اطلاعات پرداخته شده و نتایج مربوط به آزمون فرضیه ها ارائه میگردد و سرانجام در فصل پنجم ارزیابی نتایج آزمون فرضیه ها، نتیجهگیری کلی، پیشنهاد براساس نتایج پژوهش و پیشنهاد برای پژوهشهای آتی ارائه خواهد شد.
    فصل دوم:
    « ادبیات، چارچوب نظری و مروری بر پژوهشهای مربوط»

    ۲-۱- مقدمه
    ﻧﺮخ ﺗﻐﻴﻴﺮات اﻗﺘﺼﺎدی و ﻓﻦآوری دﻧﻴﺎ ﺗﺎﻛﻨﻮن، ﺑﻪ اﻧﺪازه ﭼﻨﺪ دﻫﻪ اﺧﻴﺮ ﻧﺒﻮده اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮات، ﺗﻤﺎﻣﻲ وﺟﻮه‬ ﺣﻴﺎت ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮار داده اﺳﺖ. ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎی ﻣﻮﻓﻖ دﻧﻴﺎی اﻣﺮوز، ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻣﺤﻴﻄﻲ ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﺧﻮد را ﺑﻪ‬ ﺷﻴﻮهی ﺷﺎﻳﺴﺘﻪای ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. اﻣﺮوزه دﻧﻴﺎی ﺗﺠﺎرت، ﺑﺮ ﻧﻮآوری و ﻛﺴﺐ رﺿﺎﻳﺖ ﻣﺸﺘﺮی ﺗﺄﻛﻴﺪ دارد. اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع‬ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ از ﻣﻨﻈﺮ ﺷﺨﺼﻲ ﻛﻪ در ﺑﻴﺮون ﺳﺎزﻣﺎن ﻗﺮار دارد، ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺳﺎزﻣﺎن ﺧﻮد ﺑﭙﺮدازد.‬
    دهه اخیر تغییرات عمدهای را در حوزه حسابداری بهای تمام شده و حسابداری مدیریت شاهد بوده است. این تغییرات ناشی از محیط رقابتی، با رقابت فزاینده به سبب معرفی فناوریهای تولیدی و اطلاعاتی نوین، افزایش تمرکز بر روی مشتری و به اصطلاح مشتری مداری و رشد بازار جهانی است( الکلتی[۸]، ۲۰۰۶، ص ۳۶). مدیریت راهبردی شاخهای از مدیریت است که به دنبال بهبود موقعیت راهبردی شرکت است که در آن مزیت رقابتی به استمرار موفقیت منجر می شود. راهبرد مجموعهای از اهداف و برنامه های عملیاتی است که چنان بدانها نائل شود، مزیت رقابتی مدنظر حاصل خواهد شد. مدیریت راهبردی شامل شناسایی و اجرایی کردن این اهداف و برنامهها است (گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۵۰).
    حسابداری
    اما مدیریت راهبردی هزینه رویکردی از مدیریت هزینه است که نشان دهنده تغییر نقش سنتی مدیریت هزینه به نقش راهبردی است. مدیریت راهبردی هزینه عبارت است از اجرای فنون مدیریت هزینه به نحوی که هزینه ها کاهش یابند و به طور همزمان موقعیت راهبردی شرکت ارتقا پیدا کند. یکی از شاخصهای مهم تعیینکننده موقعیت راهبردی شرکت، رضایت مشتری است که کاهش یا افزایش آن مستقیما و به تاًکید نظریهپردازان بر موقعیت راهبردی شرکت تاثیر خواهد گذاشت (گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۵۰).
    ۲-۲- مبانی نظری
    استراتژی مدیریت هزینه به عنوان یکی از پارامترهای هدفگذاری شرکت در جهتگیریهای شرکت مطرح میباشد، لذا در این بخش پژوهش، به بررسی مبانی نظری موضوع پژوهش مرتبط با متغیرهای پژوهش میپردازیم.
    ۲-۲-۱- هزینه و سود
    در حسابداری مالی، اصطلاح هزینه اینگونه تعریف شده است؛ هزینه بعنوان یک معیار اندازه گیری قابل سنجش به پول، به عبارتی منابع استفاده شده برای بعضی از مقاصد است (شیم و سیقال، ۱۹۹۹، ۹). هیات تدوین استانداردهای حسابداری ایران (سازمان حسابرسی) در مبانی نظری حسابداری و گزارشگری مالی در ایران، هزینه را اینگونه تعریف نموده است؛ هزینه عبارت است از خروج وجه نقد و داراییهای دیگر از یک واحد انتفاعی، یا مصرف و استهلاک داراییهای موجود یا افزایش بدهیهای یک واحد و یا ترکیبی از آنها که در نتیجه اجرای فعالیتهای اصلی یا جانبی آن واحد شود (سازمان حسابرسی، ۱۳۷۶، ۶۹).
    در حسابداری مدیریت هزینه اینگونه تعریف شده است؛ هزینه عبارت است از منابع استفاده شده در مقابل مقاصد مختلف و متنوع (شیم و سیقال، ۱۹۹۹، ۹).
    از دیدگاه اطلاعاتی، مفهوم تحقق سود، نتیجه فعالیت حسابداری را بیان میکند. ولی به عنوان معیار اساسی اندازه گیری، همچنان مورد تردید قرار دارد. براساس مفروضات بازار کارای سرمایه، پژوهشهای تجربی موید این مطلب هستند که سود حسابداری دارای محتوای اطلاعاتی میباشد. البته حسابداران حرفهای، چه برای اندازه گیری سود و چه برای شناسایی اطلاعات انعکاس یافته در محاسبه سود حسابداری، همچنان بر نقش اندازه گیری سود تاکید ورزیده و تحلیل گران مالی نیز خواهان اندازه گیری و انتشار آن میباشند. به عنوان مثال، بیانیه شماره یک”FASB ” اظهار میدارد که مهمترین هدف گزارشگری مالی تهیه آن گونه اطلاعاتی است که با اندازه گیری سود و اجزای تشکیل دهنده آن فراهم شده و عملکرد واحد تجاری را نشان میدهد(بلکویی، ۱۳۸۱).
    ۲-۲-۲- مدیریت راهبردی هزینه و مدیریت سنتی هزینه
    ریشه های مدیریت سنتی هزینه به زمانی باز میگردد که کانون توجه به کل زنجیره ارزش معطوف نبود. مدیریت سنتی هزینه در محیط کسب و کاری نه چندان چالشی و نه چندان پایدار، توسعه پیدا کرد که در آن تولید عامل اصلی رقابت محسوب میشد. وظیفه اصلی سیستم های هزینهای ثبت و گزارشدهی فعالیتهای گذشته با توجه به هزینه و سود (در قالب گزارشهای دورهای) بود( برلینر و بریمسون[۹]، ۱۹۸۸).
    مطالعات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد سیستمهای سنتی مدیریت هزینه برای نیازمندیهای محیط کسب و کار امروز ناکافی هستند. بر اساس نوشته جانسون و کاپلان[۱۰] (۱۹۹۱) سیستمهای مدیریت سنتی هزینه عمدتا بر هزینه های کوتاه مدت تمرکز دارند. برای کاهش اثرگذاری این هزینه ها، سیستمهای مدیریت هزینه هرچه بیشتر باید به هزینه های بلند مدت محصول متمرکز شوند. هزینه های بلند مدت محصول هزینه های طراحی، توسعه و مهندسی، همچنین هزینه هایی که از حوزه های خارج از شرکت نشات میگیرند (بازاریابی، توزیع، هزینه های خدمات) به علاوه هزینه های ثابت که با خروجی تولید مرتبط هستند، شامل میشود.
    امروزه، اهمیت نسبت نیروی کار مستقیم و سربار تغییر کرده است و موضوع این گونه مطرح میشود که نه تنها سربار قسمتی فزاینده از هزینه کل را تشکیل میدهد، بلکه اکنون سربار تولید بیانگر چیزی در حدود یک سوم کل هزینه های ساخت در هر شرکت نوعی است؛ به علاوه سربار اداری (هزینه های فروش، عمومی و اداری) که بالغ بر ۳۰ تا ۵۰ درصد از کل هزینه های تولید است( الکلتی[۱۱]، ۲۰۰۶).
    سیستمهای مدیریت هزینه باید تاثیری راهبردی بر هزینه ها داشته باشند. عموما بیشتر سیستمهای هزینه بر مرحله تولید از چرخه عمر محصول متمرکز شدهاند( تاتیکوندا[۱۲]، ۱۹۹۴). سیستمهای هزینه استاندارد نخستین مثالها از این نوع سیستم های هزینه هستند که توجه خود را بر فرایندهای تولید تمرکز میکنند.
    سازمانها در حال حاضر دریافتهاند که باید بتوانند همگام با محیط متغیری که پیشرو دارند، حرکت کنند. در چنین وضعیتی سازمانها تولد رویکرد جدیدی از حسابداری را شاهد بودهاند که عبارت از «مدیریت راهبردی هزینه» است. برای تعریف این رویکرد ابتدا باید به ریشه های مفهومی آن در حسابداری و مدیریت بازگشت. اصطلاح «مدیریت هزینه» غالبا به اشتباه تعریف شده است. این موضوع بعید به نظر نمی رسد؛ زیرا «مدیریت هزینه» از دو مفهوم تشکیل شده است؛ «حسابداری بهای تمام شده» و «حسابداری مدیریت»، که خود بارها در معرض تفسیر نادرست قرار داشته اند( هانسن و موون[۱۳]، ۲۰۰۰).
    مدیریت هزینه هم مفهوم حسابداری بهای تمام شده و هم مفهوم حسابداری مدیریت را در بر میگیرد. حسابداری بهای تمام شده حوزهای از حسابداری است که اطلاعات مرتبط با مقدار ارزش چیزهای مختلف را ثبت، اندازه گیری و گزارش میکند؛ اما حسابداری مدیریت، مباحثی همچون تحلیل سر به سر، مقادیر سفارش اقتصادی و محاسبه تغییرات میان هزینه های واقعی و هزینه های استاندارد را شامل میشود( کوپر و رجین، ۱۹۹۷).
    مدیریت هزینه فراتر از تمام اینها، به استفاده از اطلاعات هزینه برای تصمیمگیری میپردازد. در محیط کسب و کار امروز، مدیریت هزینه برای بسیاری از سازمانها به مهارتی حیاتی برای بقا تبدیل شده است؛ اما اینکه به سادگی هزینه ها را کاهش داد، کافی نیست، بلکه به جای آن هزینه ها باید به طور راهبردی مدیریت شوند( کوپر و رجین، ۱۹۹۷).
    بنابراین مدیریت راهبردی هزینه حوزه تمرکزی وسیعی دارد.این حوزه به کاهش مستمر هزینه ها و کنترل هزینه ها محدود نمی شود،بلکه فراتر از آن به استفاده مدیریت از اطلاعات هزینه برای تصمیم گیری باز می گردد. همچنین، مدیریت راهبردی هزینه به استفاده از فنون مدیریت هزینه برای تصمیم گیری باز میگردد. همچنین، مدیریت راهبردی هزینه به استفاده از فنون مدیریت هزینه که موقعیت راهبردی هر شرکت را بهبود می بخشد و هم زمان هزینه ها را کاهش می دهد، محدود نیست زیرا هزینه یگانه عامل مهم در توفیق شرکت نیست، بلکه ارزش و درآمد نیز عواملی حیاتی در موفقیت شرکتها به شمار میروند( مکنایر و همکاران[۱۴]، ۲۰۰۰).
    مدیریت راهبردی هزینه بر کاهش هزینه به شیوه سنتی متمرکز نمی شود، بلکه لازمه آن حذف هزینه های غیر ضروری است. هنگامی که شرکت ها هزینه ها به شکل تصادفی قطع و حذف می کنند، در حقیقت، رشد و توسعه خود را به تاخیر انداخته اند.این فرایند می تواند به وجود آورنده تعارض داخلی عمدهای باشد به ارتباط با مشتریان آسیب وارد کند و خطر دست نیافتن به اهداف راهبردی کسب و کار را افزایش دهد ( الکلتی[۱۵]، ۲۰۰۶).
    علاوه بر این مدیریت راهبردی هزینه اثربخش باید به شرکت در ایجاد و شناسایی راهبردهای برتر کمک کند که به خلق مزیت رقابتی پایدار منجر می شود.مزیت رقابتی عبارت است از خلق ارزشی بیشتر برای مشتری در ازای هزینه یکسان یا پایین تر از آنچه رقبا پیشنهاد میکنند یا خلق ارزشی یکسان در ازای هزینه ای پایین تر از آنچه رقبا عرضه میکنند.ارزش مشتری عبارت است از تفاوت میان آنچه هر مشتری دریافت می کند و آنچه از دست میدهد( انصاری و همکاران[۱۶]، ۱۹۹۷).
    ۲-۲-۳- مدیریت استراتژی و مدیریت هزینه استراتژیک
    مدیریت راهبردی اثربخش، نقش مهمی در موفقیت شرکت یا سازمان دارد. افزایش سطح رقابت در عرصه بین المللی، فناوریهای جدید و تغییر در فرایند کسب و کار موجب شده تا مدیریت هزینه پویایی و اهمیت بیشتری نسبت به قبل پیدا کند. مدیران باید همیشه نگرش رقابتی داشته باشند و برای این منظور وجود استراتژی رقابتی در شرکت ضروری است.
    نگرش استراتژیک باعث می شود مدیر به پیشبینی تغییرات بپردازد و محصولات و فرایند تولید آنها براساس تغییرات پیش بینی شده در تقاضا و نیازهای مشتریان طراحی شوند. در چنین محیطی انعطافپذیری اهمیت دارد. با توجه به تقاضای روز افزون برای استفاده از مفاهیم جدید مدیریتی (نظیر تجارت الکترونیک، سرعت و انعطاف پذیری تولید) توانایی شرکت برای انجام تغییرات سریع و همگامی با پیشرفتها از اهمیت بسزایی برخوردار کرده است. چرخه عمر محصول از زمان معرفی محصول جدید تا خروج آن از بازار بسیار کوتاه خواهد شد. دیگر موفقیتهای کوتاهمدت ضامن تداوم فعالیت موفق شرکت در آینده نخواهد بود.
    تاکید بر استراتژی، مستلزم فکر خلاق و نگرشی یکپارچه است. منظور از نگرش یکپارچه یعنی توانایی برای شناسایی و حل مشکلات از چندین بعد با کمک پرسنل چندمهارته که خود را مسئول تنها یک کار نمی دانند. در این نگرش بجای اینکه مشکل در قالب یک وظیفه قرار گیرد (مثلا مشکل تولید، مشکل بازاریابی، یا مشکل تامین مالی و حسابداری و …) یک گروه چند وظیفهای با بهره گرفتن از رویکرد یکپارچه و ترکیب مهارتهای گوناگون بصورت همزمان سعی در برطرف نمودن مشکلات می کنند. چنین رویکرد یکپارچهای در یک محیط رقابتی و پویا ضروری است. تمرکز شرکت بر پاسخگویی و جلب رضایت مشتری نیازمند آن است که تمام پرسنل و منابع شرکت در جهت برآورده ساختن این هدف گام بردارند. از آنجا که بطور روزافزون اهمیت مباحث استراتژیک، برای مدیران بیشتر می شود، مدیریت هزینه نیز از یک نقش سنتی (تعیین بهای تمام شده محصولات و کنترل عملیات) بیرون آمده و تاکید خود را بر مدیریت بهای تمام شده استراتژیک قرار داده است. بنابراین، مدیریت هزینه استراتژیک عبارتاست از تهیه اطلاعات مدیریت هزینه به منظور تسهیل در انجام اولین و اصلی ترین وظیفه مدیر یعنی مدیریت استراتژیک (نیکبخت و دیانتی، ۱۳۹۰، ۲۷).
    ۲-۲-۴- هزینهابی هدف:
    هزینهابی هدف تعاریف متعددی دارد اما تمامی آنها بر کاهش هزینه ها تاکید دارند. هورواث[۱۷] با در نظر گرفتن کل طول عمر محصول، هزینه یابی هدف را اینگونه تعریف می کند. هزینهابی هدف هر مجموعه روش های مدیریتی و ابزارهایی است برای هدایت هزینه ها، تعیین اهداف فعالیت ها، طراحی و برنامه ریزی محصول جدید، تامین کنترل های اولیه برای مرحله های بعدی عملیات و حصول اطمینان از اینکه این محصولات به اهداف سودآوری تعیین شده در طول عمر خود خواهند رسید(هورواث، ۱۹۹۳).
    مزیت مشتری عبارت است از تفاوت میان آنچه هر مشتری دریافت میکند و آنچه از دست می دهد هزینهای پایینتر از آنچه رقبا عرضه میکنند. کوپر و اسلاگمولدر با تاکید بر منظرهای هزینه، کیفیت و عملکرد هزینه یابی هدف را به این صورت تعریف کرده اند: هزینه یابی هدف رویکردی ساختار یافته برای تعیین هزینه در طول عمر محصول است.به طوری که تعیین کند محصول مد نظر با چه شاخص های عملکردی و کیفیت باید تولید شود تا در هنگام فروش با قیمت پیش بینی شده به میزان سود دلخواه در طول عمر خود دست یابد( انصاری و آقایی، ۱۳۸۳).
    روش سنتی برنامه ریزی سود که بسیاری از شرکتها استفاده میکنند، روش جمع هزینه نام دارد. این روش، در ابتدا هزینه های تولید را برآورد میکند؛ سپس سود لازم را برای بدست آوردن قیمت به آن میافزاید. اگر بازار برای پرداخت این قیمت رغبتی نشان ندهد، شرکت سعی می کند راه های کاهش قیمت را پیدا کند. هزینهابی هدف، از قیمت بازار و سود مورد نیاز شروع و هزینه مجاز محصول را تعیین می کند. طراحی محصول و فرایند برای کاهش هزینه محصول تا هزینه مجاز انجام میشود( انصاری و آقایی، ۱۳۸۳).
    مثلث بقا سه محور دارد که هر محور از آن معرف یکی از ابعاد مهم محصول است که عبارتند از بهای تمام شده؛ قیمت فروش؛ کیفیت و کارکرد. فقط محصولاتی که در جهت ارزش های این سه بعد بیان کننده ارزش برای مشتری باشند، شانس موفقیت دارند. برای هر یک از این سه بعد دامنه ای تعیین میشود که با مشخص کردن حداقل و حداکثر ارزش ها از دیدگاه مشتری، این دامنه تعریف میشود. منطقهای که از اتصال نقاط حداکثر و حداقل ارزش ها برای هریک از دابعاد مذکور تعیین میشوند، به اصطلاح منطقه بقا مینامند. اگر منطقه بقای محصول وسیع باشد، انتخاب راهبرد پیش گامی هزینه و تمایز محصول موفقیت آمیز است. منطقه بقا وقتی وسیع است که اختلاف بین حداقل و حداکثر ارزش در هریک از ابعاد محصول وسیع باشد. وقتی موسسات بدون اتلاف رقابت میکنند، منطقه بقا خیلی تنگ میشود و تولید محصولی متمایز در زمان طولانیتر امکان ندارد( حجازی و البدوی، ۱۳۸۴).
    فرایند هزینهابی هدف به سه مرحله عمده تقسیم میشود: اولین بخش هزینه مجاز هر محصول را معرفی میکند؛ این هزینهای است که محصول جدید باید با این قیمت ساخته شود تا حاشیه سود هدف آن با فروش محصول با قیمت فروش هدف تحصیل شود. دومین بخش، هزینه هدف سطح محصول را معرفی میکند که فقط در صورتی که طراحان محصول خلاقیت و تلاش چشمگیری به کار برند، دست یافتنی است. سومین بخش هزینه های هدف سطح قطعات است. از قطعه سازان و تامین کنندگان بنگاه اقتصادی انتظار میرود که راه حلهایی را برای انتقال قطعات به هزینه های هدف خود با تحصیل بازده های مناسب خود را پیدا کنند( انصاری و آقایی، ۱۳۸۳).
    ﻫﺰﻳﻨﻪﻳﺎﺑﻲ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻫﺪف ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از روشﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪه ﻫﺪفﻫﺎی‬ راﻫﺒﺮدی و ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﺳﻮدآوری واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻫﺰﻳﻨﻪﻳﺎﺑﻲ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻫﺪف، ﺳﺮﺗﺎﺳﺮ زﻧﺠﻴﺮه ارزش‬ ﻳﻚ واﺣﺪ ﺗﻮﻟﻴﺪی را، ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮﺧﻮد ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ از ﻃﺮﻳﻖ ﻛﻠﻴﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻮﺟﻮد در آن، ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻧﻴﺎزﻫﺎی‬ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﭙﺮدازد و آن را در ﻃﺮاﺣﻲ ﻣﺤﺼﻮل وارد ﻛﻨﺪ و ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﻣﺤﺼﻮل دﻟﺨﻮاه ﻣﺸﺘﺮی را ﺑﺎ ﻗﻴﻤﺖ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ او ﺗﻮﻟﻴﺪ و‬ ﺑﻪ ﺑﺎزار اراﺋﻪ ﻛﻨﺪ. و اﻣﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻫﺰﻳﻨﻪ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﻨﻄﻖ و روﻳﻜﺮدی اﺳﺖ ﻛﻪ در آن، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺑﺮﺧﻲ روشﻫﺎ، ﺳﻌﻲ ﻣﻲﺷﻮد،‬ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ارزش ﺑﺎ ﻛﻤﺘﺮﻳﻦ ﻗﻴﻤﺖ ﺗﻤﺎم ﺷﺪه اﻳﺠﺎد ﺷﻮد. ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﻛﻪ از ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﺎﻻ ﺑﺮ ﻣﻲآﻳﺪ، ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﻫﺰﻳﻨـﻪ ﺗﻨﻬـﺎ ﺑـﻪ‬ ﻣﻌﻨﺎی ﻛﺎﻫﺶ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﻫﺪف آن، اﻳﺠﺎد ارزش ﺑﺎ ﻛﻤﺘﺮﻳﻦ ﻫﺰﻳﻨﻪ اﺳﺖ؛ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻲ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺑﺎﻳـﺪ در ﺟـﺎﻳﻲ ﺻـﺮف‬ ﺷﻮد ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺪ ارزش ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﺰﻳﻨﻪﻳﺎﺑﻲ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻫﺪف ﻧﻴﺰ ﻳﻜﻲ از روشﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻫﺰﻳﻨﻪ اﺳﺖ (اعتمادی و زارعی، ۱۳۸۴، ۳۲).
    ۲-۲-۵- هزینهابی بر مبنای فعالیت
    یکی از ابزارهای مدیریتی برای ایجاد توانایی در تعیین هزینه های واقعی در ارتباط با تولید هر محصول یا خدمت فن «هزینه یابی فعالیت»[۱۸] است که کوپر[۱۹] و کاپلان[۲۰] و همکار آنان جانسون[۲۱] به وجود آوردند. هزینه یابی بر مبنای فعالیت[۲۲] صاحبان کار و فرایند را به سمت شناسایی و ردیابی هزینه های مستقیم و غیر مستقیم و تخصیص دقیق آن ها به فعالیت هایی که در فرایند تولید محصول یا خدمتی نقش دارند، هدایت می کند. این فن هنگامی شکل گرفت که مدیران متوجه شدند اطلاعات حسابداری سنتی که به صورت دفتر کل تهیه می شد، برای ارزیابی اثربخشی تصمیماتی که به تخصیص منابع مربوط است، دیگر مفید نیست، بلکه فقط برای حسابرسان و دیگر افراد خارج سازمان که به دنبال پاسخ گویی مالی خود بودند، رضایت بخش است. در سال ۱۹۸۸ کوپر و کاپلان بیان کردند که یکی از مشکلات جدی سازمان ها، در روش سنتی تخصیص هزینه های غیرمستقیم (سربار) است. نزدیک تر شدن به قرن ۲۱، به علت پیچیده تر شدن فرایند تولید محصولات و خدمات، بخش اعظم هزینه ها را متوجه هزینه های سربار میکرد. بنابراین دیگر امکان نداشت که هزینه های سربار را همچون گذشته به شکل یکنواخت و گاهی اختیاری روی همه محصولات یا خدمات سرشکن کرد (عزیزی، ۱۳۸۲، ۲۳).
    تخصیص غلط هزینه های سربار میتواند باعث اشتباه در تخمینهای هزینهای تولید شود؛ در نتیجه، مدیران را دچار تصمیمگیریهای نادرست کند. کوپر و کاپلان شیوه هزینه یابی بر مبنای فعالیت موسوم به ABC را جایگزینی برای سیستمهای سنتی حسابداری معرفی کردند. بر اساس روش ABC، فرایند تولید محصول یا خدمت به صورت مجموعهای از فعالیتها دیده میشود. منابعی که این فعالیتها مصرف میکنند، تعیین میشود و سپس، فعالیتها به محصولات، خدمات و مشتریان تخصیص داده میشوند. هنگامی که رابطه بین فعالیت و محصول یا خدمت یا مشتری به دست آمد، آنگاه میتوان هزینه های غیر مستقیم (سربار) را به درستی به آن محصولات، خدمات یا مشتریان تخصیص داد. به بیان سادهتر، ابتدا باید دانست که چه فعالیتهایی باید برای تولید هر محصول یا خدمت انجام شود؛ سپس، هزینه های آن محصول یا خدمت محاسبه شود (گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۶۰).
    پیش از ایجاد مفاهیم هزینهابی فعالیت، هنگامی که هزینه های هر محصول یا خدمت بر اساس هزینه های مستقیم (هزینه مواد و دستمزد) محاسبه میشد، هزینه های غیرمستقیم به شکل یکنواخت روی همه محصولات یا خدمان سرشکن میشد و به این ترتیب، کل هزینه های تولید محصولات یا خدمات محاسبه میشد. اما با افزایش شکاف بین نسبت هزینه های مستقیم و غیرمستقیم، این شیوه محاسبه هزینه ها و تولید نیز کارایی خود را از دست داد (گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۶۰).
    برای اجرای هزینهابی بر مبنای فعالیت، دو رویکرد موجود است؛ در رویکرد اول، بخش حسابداری، هزینهابی بر مبنای فعالیت ABC را میتوان با جمع آوری و محاسبه مستقیم هزینه ها توسط ابزارABC انجام داد. رویکرد دوم که مبتنی بر «مدل سازی فعالیتهای» سازمان و تخصیص هزینه ها به آن فعالیت است، برای مدیران اثرگذارتر خواهد بود؛ زیرا به آنان اجازه میدهد تا هزینه های فعالیتهای خود را توسط تهیه مدلهای معنادار فعالیتهای سازمان و تهیه جزئیات ارتباطات بین این فعالیتها آغاز کنند؛ روش هزینهابی بر مبنای فعالیت، منابع مصرفی را به فعالیتهای در حال عمل در سازمان مرتبط میسازد و سپس، بین این فعالیتها و محصولات و خدمات تولید شده ارتباط مستقیم برقرار میگرداند (گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۶۱).
    روش هزینهابی بر مبنای فعالیت عوامل کمی (محرکهای هزینه یا عناصر هزینهساز[۲۳]) را در مرکز توجه خود قرار میدهد؛ یعنی عواملی که هر سازمان را متحمل هزینه میسازد. به عبارت دیگر، این روش عواملی را که باعث تخصیص هزینه ها از حسابی به حساب دیگر میشود، در نظر میگیرد. هنگامی که این عوامل شناسایی شدند، روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) از اطلاعات هزینهای سنتی برای تعیین اثر وقوع هر یک از آن عوامل استفاده میکند. سناریوها با هر یک از عناصر هزینه ساز ارزیابی شوند (گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۶۱).
    «فعالیتها»، «اقلام هزینه» را تولید میکنند و برای این کار از «منابع» مصرف میکنند. برای تعیین هزینه هر فعالیت، منابعی را که فعالیت مزبور از آنها استفاده میکند، باید شناسایی کرد. مسئله مهم روش هزینهابی بر مبنای فعالیت این است که منابعی که در ارتباط با هر فعالیت شناسایی میشوند، مانند زمانی که خریدار برای ارزیابی فروشندگان صرف میکند، در دفتر کل به عنوان هزینه ثبت نمیشود. منابعی که در دفتر کل شناسایی میشوند، فقط به حقوق دستمزد واحد خرید محدود میشود (گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۶۲).
    ۲-۲-۶- هزینهابی کایزن
    راهبرد کایزن، مهمترین مفهوم در مدیریت ژاپنی و رمز موفقیت رقابتی این کشور است. کایزن به معنای تغییر و بهبود مستمر و مداوم، توام با مشارکت همه افراد در شرکت یا سازمان (مدیریت ارشد، مدیران و کارگران) به کار گرفته میشود. در ژاپن، برای ایجاد آگاهی به کایزن در بین مدیران و کارگران، روش های بسیاری به کار گرفته شده است. کایزن وظیفهای همگانی است. کایزن راز ادراک تفاوتهای موجود میان روش های مدیریتی در ژاپن و غرب است. اساس راهبرد کایزن، وقوف و تاکید بر این نکته است که اگر قرار باشد شرکتی پایدار بماند و سود کسب کند، در وهله اول باید در صدد کسب رضایت مشتری و تحقق نیازهای او برآید. بنابراین، ایجاد بهبود در زمینه هایی همچون کیفیت، هزینه و برنامه ریزی (میزان تولید و زمان تحویل) به عاملی اساسی و عمده تبدیل میشود و کایزن راهبرد بهبود بر اساس نیازها و درخواستهای مشتری است. در کایزن، فرض بر این است که تمام فعالیتها باید به افزایش میزان رضایت مشتری منجر شود( حجازی و البدوی، ۱۳۸۴، ۸۷).
    «هزینه یابی کایزن»، یعنی حفظ سطوح هزینه فعلی برای تولید محصولات در جریان ساخت و اجرای کار نظاممند برای کاهش هزینه ها تا سطح مطلوب( گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۶۳).
    دو نوع هزینهابی کایزن وجود دارد:
    ۱- فعالیتهای هزینه یابی کایزن در کارخانه یا قسمت مشخص که برای هر کار زمان خواهد شد.
    ۲- فعالیتهای هزینهابی کایزن برای محصول مشخص که بهعنوان طرحهای مشخص، با تاکید بر « تجزیه و تحلیل ارزش» انجام میگیرند( گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۶۳).
    هدف اصلی هزینهابی کایزن، پیگیری سرسختانه فعالیتهای کاهش هزینه در تمام مراحل ساخت، به منظور کمک به حداقل رساندن فاصله بین اهداف سود (سود مطرح شده در بودجه) و سود تخمینی است. این رویکرد هم از نظر مفهومی و هم از نظر روش اجرا با مدیریت هزینه که در سیستم هزینهابی استاندارد اعمال میشود، متفاوت است (گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۶۳).
    هزینهابی کایزن در شرکتهای خودروسازی ژاپنی، خارج از سیستم هزینهابی استاندارد، بهعنوان بخشی از سیستم هزینه اجرا میشود. از نظر وجودی، هزینه واقعی هر اتومبیل، در آخرین دوره بودجه، هزینه کایزنی است که باید در دوره های بعد، به منظور رسیدن به سود هدف کاهش یابد. اعمال هزینه یابی کایزن دو نوع است؛ یکی، شامل اعمال اجرای کارایی واقعی کایزن است، در زمانی که تفاوت بین هزینه واقعی و هزینه هدف بعد از محصول جدید و بعد از سه ماه زیاد باشد و دیگری، شامل اعمال متوالی اجرای هر دوره برای کاهش تفاوت بین سود تخمینی و هدف است.
    موضوع دوم هزینهابی کایزن، رسیدن به اهداف کاهش هزینه برای هر بخش به سبب طرح سود کوتاهمدت است. روش های دیگری به دلیل تفاوت بین هزینه های متنوع و ثابت ایجاد شده است؛ برای مثال، کاهش انواع هزینه های مواد مستقیم، پوشش انرژی و حقوق کارکنان با انجام هزینهابی کایزن در هر واحد انجام میشود(گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۶۳).
    هزینهابی کایزن در مقایسه با هزینهابی استاندارد در بسیاری از موضوعات به کاهش بیشتر در هزینه ها کمک میکند. در نتیجه، ممکن است برای کارکنان و مدیران با فشار روانی همراه و مسئله ساز باشد. سیستم هزینهابی کایزن با گامهای آن در سه بخش زیر تشریح میشود:
    ۱- آمادهسازی و تهیه بودجه و تعیین مقدار هدف برای کاهش هزینه؛
    ۲- فعالیتهای کایزن با تمرکز بر کارخانه؛
    ۳- اندازه گیری و تجزیه و تحلیل فاصله بین اهداف هزینه و هزینه های واقعی ( گودرزی و رمضانپور نامقی، ۱۳۸۹، ۱۶۳).
    ۲-۲-۷- هزینهابی چرخه عمر
    دوره عمر از مفاهیم مطرحی است که از دیدگاه های مختلف مانند دیدگاه بازاریابی، تولیدکنندگان، مشتریان و اجتماع بررسی میشود. دوره عمر محصول عبارت است از فاصله زمانی بین طراحی تا عرضه محصول جدید به بازار و توقف تولید آن به دلیل نبود تقاضای کافی برای آن در بازار. بنابراین چرخه عمر محصول تمام فعالیت های لازم از طراحی محصول و خرید مواد اولیه برای ساخت آن تا تحویل محصول ساخته شده و ارائه خدمات پس از فروش را در بر میگیرد ( امریاسرمی، ۱۳۸۴).
    هزینهابی چرخه عمر محصول یکی از فنون مدیریت هزینه است که برای شناسایی و هدایت هزینه محصولات در طول چرخه عمر محصول استفاده میشود. منظور اصلی از هزینه یابی چرخه عمر محصول این است که باید قبل از ایجاد و تعهد هزینه های ظرفیت، آن را کنترل یا حذف کرد و این کار را نمیتوان بعد از ایجاد هزینه های ظرفیت و در طی فرایند اجرای عملیات تولید انجام داد ( ماهر[۲۴]، ۱۹۹۴).
    هزینهابی چرخه عمر، باید به همراه روش های مفید طراحی، استفاده شود. برخلاف انتظار هزینهابی چرخه عمر و سایر فنون اندازه گیری عملکر فقط میتواند راهنما و نشان دهنده راه های بهبود باشند و نمیتوانند به خودی خود چیزی را اصلاح و بهبود بخشند. هزینه های طول چرخه عمر محصول اغلب به سه گروه زیر تقسیم میشوند:
    ۱- هزینه های مراحل قبل از ساخت شامل هزینه های پژوهش و توسعه، هزینه های طراحی، نمونه سازی، آزمایش و ایجاد کیفیت در محصولات
    ۲- هزینه های ساخت محصول، شامل هزینه های مستقیم و غیر مستقیم ساخت محصولات

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:35:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شناخت اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران- قسمت ۳ ...

    «ربی یسر و لا تعسر، سهل علینا، یا رب العالمین»
    خدایا آسان گردان، مشکل منما، بر ما سهل کن، ای پروردگار جهانیان.
    در موارد بسیار آموزش را شاگردان ارشد، یا قدیمی تر انجام می دادند که در حقیقت دستیار آخوند باجی بودند، بدین معنی که وقتی شاگرد جدیدی به مکتب می آمد، به یکی از شاگردان بالاتر سپرده می شد تا الفبا را به او بیاموزد و آخوند باجی هم، هر هفته، یکی دو بار به درس نوآموزان رسیدگی می کرد. شیوه ی تحویل دادن درس های آموخته شده به این طریق بود که نوآموز با جزوه ی خویش پیش آخوند باجی می آمد و رو به روی او دو زانو می نشست. جزوه اش را روی میز کوچک می گذاشت و آخوند باجی از جاهایی که وی خوانده بود سؤال می کرد و اگر غلطی داشت کودک را مؤاخذه می کرد و هرگاه او را مقصر می دید معلم کوچولوی جدیدی که از همان شاگردان ارشد بود، بر او می گماشت.
    ۸ – امکانات آموزشی:
    محل آموزش اتاقی بود بسیار ساده و بدون هیچ نوع امکانات رفاهی؛ با حصیر یا نمد یا گلیم و یا فرش کهنه ای مفروش شده بود و هر کودکی برای خود زیر اندازی همراه می برد. مسأله ی نور اتاق و دیگر شرایط بهداشتی، به هیچ وجه مورد نظر نبود و کودکان مجبور بودند ساعت ها بدون حرکت های جسمانی، آرام در گوشه ای بنشینند و چشم به کتابچه ی خود دوخته تا سر از اسرار آن در بیاورند. اگر می خواستند بازی کنند نشسته و دور از چشم آخوند به آن می پرداختند مثل پیدا کردن حرف مشخصی در یکی از صفحات جزوه و سیاه کردن آن که پس از شمردن آن ها برنده معلوم می شد یا نقطه بازی وبازی های دیگر که بیش تر نشسته و در روی کاغذ یا جزوه انجام می گرفت.
    ۹- نقدی بر مکتب خانه های آخوند باجی:
    این مکتب خانه ها به هیچ وجه با ویژگی جسمی و عاطفی و توانایی های یادگیری کودک همخوانی نداشت. می دانیم که نیاز به حرکت های جسمی و بازی در این دوره از ویژگی های خاص کودکان است و از این لحاظ است که برخی گفته اند بازی تفکر کودک است. ولی در مکتب خانه ها بازی و حرکت های جسمانی، رفتار ناشایستی تلقی می شد که سزاوار مجازات بود. از ورزش، نقاشی، سرود و … نه تنها خبری نبود اگر هم کسی دست به چنین کاری می زد تنبیه می شد.
    «امروز در برخورد با آموزش در این مکتب خانه ها دو دید متفاوت وجود دارد: گروهی این نوع آموزش را دربست پذیرفته و در آن چندان به چون و چرا نمی پردازند و هر آن چه را که در آن مکتب خانه ها بود، بجا و طبیعی می دانند. استدلال این گروه این است که در این مکتب خانه ها به شاگردان سجایای اخلاقی نیکو و اصول دینی آموخته می شد که متأسفانه بسیاری از کودکان امروزی فاقد آنند و در تبیین چگونگی آموزش و سخت گیری ها و عدم توجه به ویژگی های جسمی و روحی کودکان و نیازهای آنان می گویند که علت این بی توجهی ها و نبودن امکانات آموزشی و وسائل بازی و غیره را باید در اوضاع اجتماعی حاکم بر جامعه جست و جو کرده و در مقابل از زحمات و بالاتر از آن، ایمان و علاقه ی معلمان و مربیان گذشته به شغل شان را، که بدون مبالغه نسبت به روزگار حاضر در حد اعلای خود بوده است، بستائیم و در این مجموعه از آنان به نیکی و خیر یاد کنیم».
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    گروه دیگر هم شیوه های گذشته را هدف تیر انتقاد قرار داده و گاهی مکتب خانه ها را به محبس تشبیه کرده اند. هر چند مکتب خانه های آخوند باجی دارای محاسن و معایبی بود؛ اما شواهد تاریخی نشان می دهد که کاستی ها و عیب های آن ها به مراتب بیش از محاسن شان بود که بیزاری از مکتب و بی سوادی توده ی عظیمی از مردم از جمله نتایج آن بوده است.
    اما از جمله محاسن مکتب خانه ها می توان به تأکید در پرورش اخلاق نیکو و توجه به سنت ها و اعتقادات مردم، از نظر هدف تربیتی و اجتماعی و هنجارهای آن و به کارگیری شیوه ی انفرادی در آموزش و توجه به تفاوت های فردی این مکتب خانه ها اشاره کرد. (منبع: کتاب حوزه شماره ۱۵۰)
    ۲-۲-۲ مفهوم و تعریف آموزش
    منظور از آموزش، فعالیتی است که طی آن استعدادهای بالقوه یک فرد پرورش می یابد. آموزش در خدمت پرورش و کارآموزی قرار دارد ( براون و اکتینس ۱۹۹۱، به نقل از افضل نیا، ۱۳۸۷).
    آموزش عبارت است از مجموعه تصمیمات و اقداماتی که یکی پس از دیگری اتخاذ می شود یا انجام می گیرد که هدف آن دستیابی هرچه بیشتر شاگردان به اهداف مشخص آموزشی است. بدین ترتیب، در هر فرصتی که فراگیر موضوعی را یاد بگیرد، ممکن است نوعی آموزش صورت پذیرد ( افضل نیا،۱۳۸۷).
    به گفته استرانگ (۲۰۰۶، به نقل ازسیف،۱۳۸۷)، بهترین ملاک اثربخشی معلمی هدایت یادگیری دانش آموزان است. در واقع معلم از راه آموزش، در تجارب یادگیری دانش آموزان دخل وتصرف می کند تا بر یادگیری آنها تأثیر بگذارد.
    سیدل وشاولسون (۲۰۰۷، به نقل ازسیف،۱۳۸۷) گفته اند: آموزش به عنوان خلق محیط های یادگیری تعریف می شود که در آن فعالیت های مورد نظر یادگیرندگان برای ساختن دانش وکسب توانایی تفکر به حداثر می رسد. برای کارآیی هر چه بیشتر چنین فرایندی، ضروری است که یادگیرنده فعال بوده و دخالت مستقیم در آنچه می آموزد، داشته باشد. نقش معلم، فراهم کننده شرایطی برای تسهیل یادگیری
    می باشد. یکی از ویژگی های آموزش خوب، وجود کنش متقابل یا تعامل بین معلم و یادگیرنده و فعال بودن هر چه بیشتر فراگیر است.
    آموزش ، وسیله انتقال مواریث کهن فرهنگی ، اخلاقی ، دینی و عرفانی هر جامعه است . فرهنگ اقوام مختلف بر آموزش صحیح استوار است . هدف از آموزش و پرورش ، توسعه افکار انسانها و ایجاد ژرف‌نگری و خلاقیت ، خودآگاهی ، آزاداندیشی و تعالی در جامعه است . فرهنگی که همراه با تفکر انسان گرایانه به وسیله آموزش انتقال بیاید ، به اسقرار روابط مطلوب و حسن تفهم و همبستگی فکری و پرورش اندیشه‌ها و تعالی شخصیت انسان می‌ انجامد .
    آموزش ، موجب پرورش شعور اجتماعی در مسئولیت پذیری و آگاهی می‌گردد . آموزش ، انسانها را آرمان خواه ، هدف گرا ، مختار و سازنده می‌سازد . ابر مردان و دانش‌پروران تاریخ که موجب پرورش و رشد افکار عمومی جامعه شده‌اند ، ساخته و پرداخته فرهنگ هایی هستند که دانش‌را با ابزار آموزش و به عنوان میراث یک قوم از نسلی به نسل دیگری انتقال داده‌اند ، اکسیر آموزش باعث پیوند اندیشه‌های خلاق و قلبهای حساس شده و انسانها را به صورت خلقی یک دل و همسو برای سازندگی مرز و بومهایشان به پویایی در می‌آورد. آموزش ، چهره معرفت و جوهر حقیقت جلا می‌بخشد . جهان‌شناسی ، جهان‌نگری توحیدی ، خداشناسی بر پایه آموزش استوار است .
    برای رسیدن به این هدفها و موهبت ها باید در جستجوی ابزار و روش های کارساز و معقول برای انتقال آموزش باشیم . تا شیوه‌ای اثر بخش ، هم آموزش دهنده و هم آموزش گیرنده با سهولت و احساس تعلق خاطر برانگیخته شده و با به زیر آوردن چرخ نیلوفری ، بشریت را از سرگردانی‌رهایی بخشد .
    آموزش نه یک نهاد است و نه یک دوره ، بلکه آموزش مجموعه فعالیت هایی است که در خدمت پرورش و کارآموزی قرار می گیرد ، معمولاً به فعالیت هایی که معلم به تنهایی یا به کمک مواد آموزشی انجام می‌دهد آموزش می‌گویند . او آموزش را به این صورت تعریف می‌کند : آموزش به هرگونه فعالیت یا تدبیر از پیش طرح‌ریزی شده‌ای گفته می‌شود که هدف آن ایجاد یادگیری در یادگیرندگان است . (سیف ، ۱۳۷۲)
    منظور ما از آموختن ، عمل یا مجموعه‌ای از اعمال است که موجب می‌شود فردی مهارت ، دانش و بینش لازم را برای انجام کاری فراگیرد . با توجه به تعاریف ارائه شده می‌توان نتیجه گرفت که آموزش یک استراتژی است که با هدفی خاص و جهتی مشخص در طول زمان اجرا می‌شود ، می‌توان آموزش را جریانی دانست که افراد طی آن حمایتها ، طرز تلقی‌ها و گرایشهای مناسب را برای ایفای نقش خاصی می‌آموزند ; جریان آموزش شامل محتوی و جهت و تأکیدهای خاص است که طی این جریان ، معلومات در ذهن فرد جایگزین شده و با آگاهی های قبلی وی تلفیق می‌شوند و در نتیجه در رفتار و نحوه دید فرد تغییراتی به وجود می‌آید که این مفهوم را نیز به این صورت بیان می‌کند(کیان پور. ۱۳۵۸). آموزش نه تنها از حقوق اولیه و اصلی انسان است بلکه جزء اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی نیز هست و در صورتی که برنامه‌ریزی آن به شایستگی انجام پذیرد می‌تواند بازده اقتصادی زیادی به ویژه در کشور‌های فقیر داشته باشد .
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۲-۲-۳ انواع آموزش های کارکنان
    آموزش های قیل از خدمت، آموزش های بدو خدمت( توجیهی) ، آموزش های ضمن خدمت ( بعد از ورود به خدمت)
    آموزش ضمن خدمت ، خود به آموزش شغلی( عمومی شغل – تخصصی شغل) ، آموزش تکمیلی ، آموزش ارتقایی ، آموزش برای آمادگی دوران بازنشستگی و آموزش مدیران وکارکنان تقسیم می شود. (صباغیان و اکبری، ۱۳۸۹).
    هدف از آموزش های ضمن خدمت، ایجادامکانات شغلی ، آگاهی به وظایف و مسئولیت ها، تامین مهارت، توانایی لازم برای ارتقا به مشاغل بالاتر و انطباق با وضع جدید است ( کاظمی، ۱۳۸۰).
    الف) آموزش های قبل از خدمت:
    دراین آموزش ها تخصص های کلی و عمومی مربوط به محیط کارآموزش داده می شودوخودسازمان ها اقدام به ایجاد موسسات آموزشی مرتبط با رشته های دلخواه خود به صورت پودمانی می نماید.ممکن است مدت این دوره ها از سه ماه تا یکسال باشد.
    ب) آموزش های بدو خدمت( توجیهی: orientation training) : برای آشنایی کلی کارمند با کار ومحیط کار انجام می شود.هدف اصلی از این دوره،آشنایی کارمند باشغلی است که به او محول خواهد شدومربوط به محلی است که در آن کار خواهدکرد.وکارمندان در این دوره با محیط کار، وظایف، مسئولیت ها وحقوق خود وبطور کلی ، با نحوه پایه گذاری ارتباط سالم کارمندبا سازمانش می باشدو بصورت الزامی ومعمولا ً ۶۰ ساعت در نظر گرفته می شود.
    ج) آموزش های ضمن خدمت( بعد از ورود به خدمت: In-service training) آموزش ضمن خدمت به مفهوم آموزش طی دوران خدمت است و.هدف این گونه آموزش ها، ایجاد امکانات شغلی، آگاهی به وظایف و مسئولیت ها، تامین مهارت، توانایی لازم برای ارتقا به مشاغل بالاتر و انطباق با وضع جدید است که خود به آموزش های شغلی و آموزش های تکمیلی و ارتقایی و آموزش های تعالی سازمان و آموزش های آمادگی برای دوران بازنشستگی و آموزش مدیران( بهبود مدیریت)تقسیم می شود.
    در اغلب کشورهای پیشرفته میان دوره اشتغال و بازنشستگی ، دوره ای به نام دوره انتقال به بازنشستگی مد نظر قرار می گیرد.آموزش های بازنشستگی در دوره انتقال ( بین سنین ۵۰-۶۰ سالگی) به افراد داده می شود. به لحاظ سنی سه دوره برای آموزش بازنشستگی می توان مدنظر قرار داد:
    ۱- ۳۵-۴۵ سالگی: افزایش مهارت های فردی ، برنامه ریزی مربوط به مسایل مالی،طرح های مراقبت از سلامتی.
    ۲- ۵۵ سالگی : دراین سن فرد احتمالا در بالاترین یا نزدیک ترین درجه شغلی خود است. آموزش های خانواده و هماهنگی با امور اجتماعی در این زمان اهمیت می یابند.
    ۳-۶۰- ۶۵ سالگی: با توجه به نزدیک شدن به سن بازنشستگی ، آموزش های مدیریت اموال، روش های بررسی موردی در زمینه فعالیت های اوقات فراغت و به خصوص پذیرش بازنشستگی مد نظر قرار می گیرد.(صباغیان و اکبری، ۱۳۸۹).
    ۲-۲-۴ اشکال آموزش کارکنان:
    به لحاظ زمانی( بلندمدت، میان مدت: زمان تخصیص یافته به آن بیش از یک سال است ، کوتاه مدت: مدت آن کمترازیک سال آموزشی است وحداکثر ۱۶۲ ساعت آموزش است)، به لحاظ مکانی( داخل سازمان، خارج سازمان) ، به لحاظ شرایط( درساعات غیراداری ، درساعات اداری) ، به لحاظ محتوایی(عمومی، تخصصی، انگیزشی:فرهنگی – اجتماعی) ، به لحاظ نوع پوشش( فردی، گروهی)، به لحاظ شکل اجرایی( عملی،نظری)، به لحاظ حضور( حضوری، غیرحضوری).
    ۲-۲-۳ یادگیری
    ۲-۲-۳-۱ تاریخچه یادگیری
    بخش اعظم مطالعات اولیه درباره یادگیری را رفتارگرایان انجام داده‌اند. فرض اساسی آن‌ ها عبارت بود از این که؛ روابط ساده‌ای از نوع شرطی سازی، پایه اساسی هر نوع یادگیری است.[ زمینه روان‌شناسی هیلگارد]
    مهم‌ترین روندی که در مطالعه علمی یادگیری به وجود آمد استفاده از حیوانات در آزمایش‌های مربوط به یادگیری بود. ادوارد ال. ثرندایک(Edward. Thorndike) پیشگام این تلاش در رابطه با درک یادگیری حیوانات از راه اجرای آزمایش‌ها بود.[ شرایط یادگیری و نظریه آموزشی]
    شاید یکی از باسابقه‌ترین اندیشه‌ها درباره یادگیری، آن جنبه‌ای باشد که به طور بنیادی بر تداعی رویدادهای ذهنی مبتنی است. در این فرض، یادگیری زمانی رخ می‌دهد که مثلا همزمانی یا تطابق آوای یک ملودی و خواننده آن به نحوی با هم پیوند می‌یابند که ملودی باعث شود خواننده را به خاطر آوریم.
    یکی از قدیمی‌ترین خطوط فکری که در روان‌شناسی یادگیری نوین منعکس شده است، از روان‌شناسان تداعی‌گرای انگلیسی قرن نوزدهم که تعدادی نظریه مربوط به نحوه پیوند اندیشه‌ها را تدوین کرده‌اند، استخراج شده است. تداعی‌گرایان معتقدند که اکتساب یا آموختن یک اندیشه جدید به این موارد نیاز دارد.
    ۱ـ مجاورت(Contiguity): به این معنی که، تاثرات حسی یا اندیشه‌های ساده با هم ترکیب ‌شده و اندیشه نویی را شکل می‌دهند.
    ۲ـ تکرار این رویدادهای مجاور.[ همان]
    نظریه‌های معاصر یادگیری با الگوهای سنتی که گفته شد تفاوت آشکار دارند. مدل‌های جدید یادگیری، عمدتا بیان‌گر این اندیشه‌اند که تداعی‌ها در نتیجه یادگیری تشکیل و ذخیره می‌شوند. این نظریه‌ها، برای توجیه یادگیری، مجموعه وسیعی از فرایندهای درونی را مطرح می‌سازند.[ همان]
    بر طبق نظریه یادگیری شناختی، ارتباط بین محرک و پاسخ بر اساس مجاورت یا تقویت به یادگیری منجر نمی‌شود. بلکه پردازش اطلاعات در ذهن و به دست آوردن دانش و شناخت از ارتباط محرک‌ها باعث یادگیری می‌شود. در این نظریه اعتقاد بر این است که یادگیری ممکن است صورت گرفته باشد، بی آنکه در رفتار ظاهری افراد مشاهده گردد.
    وجود گرایش‌ها و مکاتب مختلف، ویژگی مهم در تاریخ روان‌شناسی یادگیری است و این بدان سبب است که یادگیری، جنبه‌ها و انواع گوناگون دارد و هر یک از مکاتب بر جنبه بخصوصی از یادگیری تاکید کرده‌اند.[ افروز، غلامعلی، ۱۳۸۵]
    ۲-۲-۳-۲ فرایند یادگیری انسان
    پس از مطالعه و بررسى طرق مختلف یادگیری، ممکن است این سؤال به ذهن خطور کند که اغلب تحقیقات و آزمایش‌هاى انجام شده در زمینه یادگیری، در آزمایشگاه و بر روى حیوانات انجام گرفته است. آیا مى‌توان کلیه یافته‌هاى مذکور را عیناً به انسان تعمیم داد؟ به عبارت دیگر، آیا انسان عیناً مانند سایر حیوانات مورد آزمایش، عمل مى‌کند؟ آیا نظریه شرطى آن‌چنان که در مورد حیوانات صادق است، در تغییر یا تثبیت رفتار انسان نیز صدق مى‌کند؟
    در اینجا بدون اینکه بخواهیم منکر یافته‌هاى علمى تغییر رفتار ارگانیسم باشیم، فرایند یادگیرى انسان را مورد بررسى و تحلیل قرار مى‌دهیم. شکى نیست که شناخت صحیح مراحل یادگیرى در انسان، در سایه مطالعه دقیق بر روى او در محیط‌هاى طبیعى کلاس و خانواده – که تا حد امکان کنترل شده باشد – امکان‌پذیر خواهد بود، اگرچه کنترل محیط طبیعى کار آسانى نیست و این انسان باهوش اگر از وجود عوامل کنترل در محیط آگاه شود هرگز رفتار طبیعى از خود بروز نخواهد داد. انسان داراى اراده است و اکثر رفتارهایش از روى آگاهى است؛ یعنى اگر نخواهد چیزى را یاد بگیرد، هرگز یاد نخواهد گرفت. او این توانایى را دارد که از قید و بند عادت، انعکاس‌هاى شرطی، پیش‌داورى دیگران و … آزاد شود و حتى نیازهایى چون تشنگى و گرسنگى و خواب را تا حدى تحت‌کنترل در آورد. او مجبور نیست اسیر و برده محیط شود. او مى‌تواند خود را از قید تأثیرات محیط، اعم از محیط جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادى و غیره نجات دهد؛ به عبارت دیگر، انسان مانند حیوانات دیگر در مقابل محرک‌هاى محیطى منفعل نیست.
    در اکثر نظریه‌ها و الگوهاى یادگیری، به احتیاجات، تمایلات، تجربیات و عادات قبلى انسان کمتر توجه شده است و شاید بتوان گفت که اصولاً از مفهوم خود (self-concept) در فرایند یادگیرى انسان غفلت شده است. اگرچه پاداش و تنبیه نقش بسیار ارزنده‌اى در یادگیرى انسان دارد، این عوامل، در مورد انسان، تنها به انگیزه‌هاى بیرونى ختم نمى‌شود، زیرا اگر یادگیرى را منحصر به این‌گونه عوامل بدانیم، با قطع پاداش و تنبیه و انگیزه‌هاى بیرونى باید یادگیرى نیز قطع شود، در حالى که چنین نیست. انگیزه‌هاى درونى و تقویت‌کننده‌هاى معنوى تأثیر فراوانى در هدایت رفتار انسان دارند. انسان بر اساس هدف حرکت مى‌کند. او درون‌گر و غایت‌نگر است و ممکن است امروز امرى را بدون پاداش و تنبیه یاد بگیرد، به این امید که در آینده پاداشى را به دنبال داشته باشد؛ به بیان دیگر، ممکن است منظور او از یادگیرى بالقوه در زمان حال، عملکردى در آینده باشد. از طرف دیگر، عملکرد انسان پیچیده است و از یادگیرى‌هاى متعدد و متنوعى نشأت مى‌گیرد، نه از یادگیرى‌هاى ساده و جدا از هم. او ضمن اینکه به آزمایش و خطا مى‌پردازد و تحت‌تأثیر محرک‌هاى مختلفى قرار مى‌گیرد، مى‌اندیشد و بر اساس اندیشه و تفکر، عوامل مختلف محیطى را بر مى‌گزیند. در انسان، تقویت‌کننده‌هاى مثبت یا منفى یکسان، بر خلاف حیوانات، اثر یکسان ندارند؛ مثلاً براى کبوترى که به یک محرک پاسخ درست مى‌دهد و دانه دریافت مى‌کند و بر اثر تکرار، رفتارش تثبیت مى‌شود، مهم نیست که این دانه را چه کسى به او مى‌دهد، اما براى فراگیرى که نمره بالا دریافت مى‌کند، بسیار مهم است که چه کسى به او آفرین مى‌گوید یا جایزه مى‌دهد.
    اکثر نظریه‌هاى موجود، تنها وجهى از وجوه یادگیرى انسان را مورد توجه قرار مى‌دهند. اگر بخواهیم چگونگى یادگیرى انسان را مطالعه کنیم، باید مجموع نظریه‌ها را در نظر بگیریم؛ زیرا تفکیک آنها در فرایند یادگیرى انسان چندان معقول نیست. یادگیرى در انسان، برخلاف سایر حیوانات، در مراحل مختلف رشد متفاوت است. جریان یادگیرى انسان در دوران کودکی، مانند مراحل رشد و تکامل او، با جریان یادگیرى ایشان در بزرگسالى متفاوت است. انسان داراى قدرت اندیشه و تفکر است و علاوه بر این، مى‌تواند حاصل اندیشه و تفکر خود را با زبان به دیگران انتقال دهد و از اندیشه دیگران بهره بگیرد. او مى‌تواند در تمام مراحل زندگى از ساخت ذهنى خود در حل مسائل جدید و ناآشنا کمک بگیرد. خلاصه اینکه اگرچه انواع یادگیرى‌هایى را که در این فصل نام بردیم مى‌توان در نوع انسان جستجو و مطالعه کرد، این‌گونه نیست که هریک از این انواع به طور مجزا در انسان شکل گیرد. یادگیرى انسان را باید در مجموع نگریست و قدرت اندیشه و تفکر او را محور اصلى شناخت فرایند یادگیرى قرار داد.
    ۲-۲-۳-۳ تعریف ومفهوم یادگیری
    هدف از آموزش آسان کردن یادگیری است، یادگیری یا آموختن را می توان فرایند پردازش اطلاعات و کسب اندیشه ها و مهارت های جدید یا کشف وشهودی تعریف کردکه بر رفتار اثر می گذارد. تأثیر یادگیری بر رفتار معمولا پایدار است و در تجربیات فرد تغییر به وجود می آورد ( افضل نیا ،۱۳۸۷).
    تغییر مستمر ونسبتا پایدار در عملکرد فعلی یا عملکرد بالقوه آدمی بر اثر تجربه و تعامل وی با جهان پیرامون خود را یادگیری می گویند. این تعریف بیشتر ویژگی های مرتبط با یادگیری را در نظریه های رفتاری، شناختی و سازنده گرایی در حوضه های یادگیری نگرشی، دانشی و مهارتی را در بر می گیرد. در همه این نظریه ها، یادگیری فرایندی است که از راه استدلال وتجربه حاصل می شود. در نظریه رفتارگرایی، به رابطه بین محرک وتقویت کننده، از یک سو و پاسخ دهنده از سوی دیگر تأکید می شود و در آن رفتار آشکار و تمرکز بر عناصر و اجزای تشکیل دهنده رفتار پیچیده و تغییرات حاصل در رفتار مورد توجه قرار می گیرد. در نظریه شناختی، یادگیری به عنوان فرایند درون داده ها، مدیریت آنها در حافظه کوتاه مدت و رمز گردانی آنها در حافظه دراز مدت، یعنی پردازش اطلاعات تلقی می شود. بنابراین دانش، شامل سازه های ذهنی نمادین در ذهن یادگیرنده است و فرایند یادگیری، وسیله ای است که بر اساس آن، این بازنمایی ها به حافظه دراز مدت انتقال می یابد. به نظر روان شناسان سازنده گرا، یادگیرندگان زمانی که می کوشند تجارب خود را بفهمند، به تولید دانش می پردازند(دریسکل[۵]،۲۰۰۰، به نقل از شریفی،۱۳۸۵).
    رفتار گرایان و شناخت گرایان، دانش را مستقل از یادگیرنده می دانند و فرایند یادگیری را عملی برای درونی ساختن دانش تلقی می کنند. اما به نظر روان شناسان سازنده گرا، یادگیرنده گان فعالانه تلاش می کنندت تا خود به تولید دانش بپردازند. بر اساس هر سه نظریه، یادگیری در درون شخص انجام میگیرد. یادگیری و پیشرفت تحصیلی، صرف نظر از اینکه بر اساس کدام یک از نظریه های بالا حاصل شود، از برخی شرایط و متغیرها میتوان به انواع انگیزش، شرایط و امکانات آموزشی، خودپنداره و ویژگی های شخصیتی و غیره اشاره کرد(شریفی،۱۳۸۵).
    گانیه[۶] (۱۹۸۵)، در تعریفی دیگر، یادگیری را چنین تشریح می کند:((یادگیری تغییری است که در توانایی انسان ایجاد می شود و برای مدتی باقی مانده و نمی توان آن را به سادگی به فرایندهای رشد و نمو نسبت داد)). بنابراین نوع تغییری که یادگیری نامیده می شود در رفتار ظاهر می گردد. استنباط یادگیری وجود داشته و چه رفتاری می تواند پس از قرار گرفتن او در این موقعیت از او سربزند، صورت می گیرد. این تغییر ممکن است ، افزایش توانایی برای نوعی عملکرد باشد، یا تمایل برای تغییر یافته هایی از نوع آنچه که نگرش یا علاقه یا ارزش نهاده نامیده می شود. چنین تغییری باید عملکردی نسبتا پایدار باشد و برای مدتی در فرد حفظ گردد و سرانجام این گونه تغییری که قابل اسناد به رشد و نمو است، مانند تغییر در قد یا قوی شدن ماهیچه ها بر اثر ورزش، متفاوت باشد.(رضایی راد ۱۳۸۸)
    یادگیری را می‌توان تغییر تقریبا دایمی رفتار که در نتیجه تمرین به وجود می‌آید دانست. آن دسته از تغییرهای رفتاری که ناشی از بلوغ و پختگی است یا بر اثر شرایط و اوضاع موقت سازواره پیدا شده است(نظیر خستگی یا حالات ناشی از مصرف دارو) در شمار یادگیری قرار نمی‌گیرد.[ اتکینسون، ریتال و همکاران] بر این اساس، یادگیری تغییری است که در توانایی انسان ایجاد ‌شده و برای مدتی باقی می‌ماند و نمی‌توان آن را به سادگی به فرایندهای رشد و نمو نسبت داد.[ گانیه، رابرت میلز ، ۱۳۷۳]
    یادگیری به طور کلی، فعالیتی دگرگون‌ساز است که افراد را برای مقابله با رویدادها و سازش با محیط آماده می‌سازد. یادگیری، در موقعیت‌های مختلف و در اکثر سطوح زندگی حیوانی از بازتاب‌های شرطی جانوران تا فرایند‌های پیچیده شناختی افراد آدمی رخ می‌دهد.
    یادگیری در حقیقت دارای مفهموم بسیار گسترده‌ای است که در قالب‌های دگرگونی، عادت‌شکنی، ایجاد علاقه، نگرش‌های نو، درک ارزش و پیش‌داوری پدیدار می‌شود. شیوه ترکیب و کاربرد معلومات در استدلال، تفکر، نظریه‌پردازی، حل مساله، احساس و دگرگونی‌هایی که در کل شخصیت به وجود می‌آیند همه از یادگیری مایه می‌گیرند.[ پارسا، محمد، ۱۳۷۴] اما ادوارد تولمن(Edward Tolman) بین عملکرد و یادگیری تمایز قائل شد. وی با طرح مفهوم یادگیری نهفته(Latent learning)، بیان داشت که یادگیری ممکن است بلافاصله خود را در عملکرد فرد نشان ندهد.[ اسماعیلی، علی و شایسته، سیاوش؛ ۱۳۸۶]
    عده‌ای از روان‌شناسان، یادگیری را چنین تعریف کرده‌اند: یادگیری، تغییری است که بر اثر تجربه یا آموزش در رفتار موجود زنده پدید می‌آید. در این تعریف، مهم‌ترین واژه‌ای که نظر را به خود جلب می‌کند واژه “تغییر” است. زیرا رفتار فرد در زمانی که چیزی نیاموخته با زمانی که آن چیز را آموخته است تفاوت دارد.
    واژه مهم دیگر در تعریف روان‌شناسان از یادگیری “رفتار” است. زیرا تغییر رفتار با تغییر ابعاد بدنی مانند طول، عرض، قد و وزن ارتباطی ندارد، بلکه بیشتر معلول یادگیری است نه دگرگونی‌های بدنی.
    برخی دیگر از روان‌شناسان نیز یادگیری را دگرگونی‌های نسبتا پایدار در توانایی، گرایش یا ظرفیت پاسخ‌دهی عنوان کرده‌اند. در این تعریف تاکید شده است که یادگیری پیش از تغییر رفتار پدید می‌آید.
    ۲-۲-۳-۴ انواع یادگیری
    یادگیری دارای انواع مختلفی است که عبارتند از: خوگیری، شرطی‌شدن سنتی، شرطی‌شدن فعال و آن چه یادگیری مختلط خوانده می‌شود.
    در خوگیری، یاد می‌گیریم که از محرکی آشنا غافل باشیم بی‌آنکه پیامد ناگواری داشته باشد، نظیر یاد گرفتن بی‌توجهی به تیک‌تاک ساعت. خوگیری، ساده‌ترین نوع یادگیری است. شرطی شدن فعال و سنتی هر دو متضمن تشکیل تداعی یا ارتباط است و در نتیجه می‌آموزیم که برخی وقایع با هم رخ می‌دهند. در شرطی‌سازی سنتی می‌آموزیم که واقعه‌ای به دنبال واقعه دیگر رخ می‌دهد و در شرطی‌سازی فعال می‌آموزیم که اگر به محرکی پاسخ خاصی بدهیم نتیجه خاصی خواهد داشت.
    یادگیری مختلط، چیز متشکلی از تداعی و برقرار کردن ارتباط میان دو واقعه است. مثلا شیوه‌ای که برای حل مشکلی اتخاذ می‌کنیم یا نقشه‌ای که از محیط در ذهن طرح می‌کنیم نمونه‌ای از یادگیری مختلط است.[ زمینه روان‌شناسی هیلگارد]
    نوع دیگر از یادگیری، یادگیری از طریق بینش یا بصیرت(Insight Learning) است. این نوع یادگیری زمانی صورت می‌گیرد که یادگیرنده چگونگی روابط اجزاء یا عناصر موجود در یک پدیده را درک نموده و نسبت به کل مجموعه اشراف پیدا کند. این نوع یادگیری موثرترین و پایدارترین نوع یادگیری است. در این نوع یادگیری، یادگیرنده با ادراک دقیق پدیده‌ها و شناخت روابط میان اجزا و یا عناصر یک پدیده، فرصت کشف و آفرینندگی ذهنی را می‌یابد.[ افروز، غلامعلی ، ۱۳۸۵]
    ۲-۲-۳-۵ عوامل مؤثر بر یادگیری
    یادگیرى یک فرایند است. در هر فرایند عوامل و متغیرهایى در حال تعاملند. نوع و شدت تعامل تغییرات گوناگونى را به دنبال مى‌آورد. بررسى همه عوامل مؤثر در فرایند تدریس، امکان‌پذیر نیست؛ بدین لحاظ فقط به ذکر چند نمونه از آنهایى که تأثیر آشکارى در روند یادگیرى دارند، اکتفا مى‌شود.
    آمادگی (readiness)

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:35:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی حکم مفسد فی الارض از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران- قسمت ۴ ...

    برخی از فقهاء با رد استدلال به این روایت بر جواز قتل مفسد، نوشته اند:
    «این روایت در مقام بیان حکم تقیه است و اینکه کافران و ناصبیان که فی نفسه قتلشان حال است، قتل آنها در دارالتقیه حلال نیست مگر اینکه قاتل برپا کننده فساد باشند. زیرا در این صورت قتل آنها به خاطر اعتقاد کفرآمیزشان نیست، بلکه به عنوان قصاص یا دفاع یا دفع افساد و تجاوز آنهاست و این قتل منافاتی با تقیه ندارد.» (هاشمی شاهرودی، همان: ۲۹).
    در مورد ایراد فوق می توان گفت: استفاده حکم تقیه از روایت منافاتی با استفاده جواز قتل مفسد از آن ندارد، بلکه در این صورت دلالت روایت بر جواز قتل مفسد با سهولت بیشتری میسر خواهد شد، زیرا در این حالت معنای روایت آن است که در دارالتقیه در مورد کفار و ناصبی ها که فی نفسه قتلشان جایز است، تقیه کنید و آنها را نکشید، مگر در صورتی که مرتکب افساد‌فی‌الارض یا قتل عمدی شوند که در این صورت به دلیل شدت قبح عمل، می توان تقیه را نادیده گرفت و مرتکبان آنها را به قتل رساند. به این ترتیب، روایت گویای این معناست که علت جواز قتل کافر و ناصبی (و مسلمان) وجود عنوان افساد‌فی‌الارض است و در هر مورد که این علت موجود باشد، حکم (جواز قتل) نیز وجود خواهد داشت، حتی اگر در دارالتقیه باشد. این حقیقتی است که اشکال کننده نیز به آن اذعان دارد و می نویسد:
    «بر اساس روایت، کشتن کافران و ناصبیان به اعتبار آنکه مهدورالدم هستند، در دارالتقیه جایز نیست، مگر اینکه سبب دیگری که منافی تقیه نباشد وجود داشته باشد که مجوز قتل آنها شمرده شود (هاشمی شاهرودی، همان: ۲۹).
    کلام اشکال کننده، صحت این ادعا را که جواز قتل مفسد‌فی‌الارض و قاتل، امری ارتکازی در نزد عرفا و عقلاست روشن می سازد و به همین جهت است که قتل چنین شخصی به دلیل «افساد‌فی‌الارض» منافاتی با تقیه ندارد (بای، همان: ۴۶).
    ممکن است گفته شود که اقامه حدود به دست حاکم اسلامی (امام معصوم یا فقهای جامع الشرایط) است نه افراد عادی. بنابراین روایت فضل که اجازه اجرای حد (قتل مفسد) را به افراد عادی تفویض کرده است باید مخدوش باشد. در پاسخ به این ایراد می توان گفت: اینکه اجرای حدود از وظایف حکام شرع است، مربوط به جایی است که حاکم شرع صلاحیت دار ـ امام معصوم یا منصوب او ـ در مصدر حکم باشد. افزون بر آن، منعی ندارد که مقنن با اینکه مرجع صالح برای اعمال مجازات را شخصیت حقوقی خاصی معرفی می کند، لکن در موارد خاصی به دلیل شدت جرم یا به دلیل مصالح عمومی، اجازه اجرای مجازات را برای عموم افراد صادر نماید؛ چنان که ظاهر برخی روایات رسیده در باب جواز قتل ساب النبی، سارق و متجاوز به مال و جان چنین است (مؤمن، همان: ۴۱۴).
    در یک جمع بندی از روایت فضل می توان گفت: رایت مزبور ناظر به آیه شریفه ۳۲ سوره مائده بوده و درصدد بیان همان مطلبی است که در آیه شریفه آمده است، لکن با تأکید بر این مطلب که در قتل قاتل عمد و مفسد‌فی‌الارض رعایت تقیه لازم نیست و می توان مرتکبان آن را حتی در دارالتقیه نیز به سزای اعمالشان رساند. زیرا جواز قتل مفسد‌فی‌الارض و قاتل عمد از اموری است که همه عقلا بر آن اتفاق دارند .
    ۲-۲-۲-۲- روایت ابن عبید
    دومین روایت در این رابطه روایت ابن عبید است. در روایت مزبور آمده است:
    «حدثنی الحسین بن الحسن بن بندار القمی قال: حدثنی سعد بن عبدالله بن ابی خلف القمی، قال: حدثنی محمد بن عیسی بن عبید، أن ابالحسن العسکری (ع) امر بقتل فارس بن حاتم القزوینی و ضمن لمن قتله الجنه، فقتله جنید و کان فارس فتاناً یفتن الناس و یدعو الی البدعه، فخرج من ابی الحسن (ع): هذا فارس لعنه الله یعمل من قبلی فتاناً داعیاً الی البدعه و دمه هدر لکل من قتله، فمن هذا الذی یریحنی منه و یقتله… (شیخ طوسی، ۱۴۰۴: ۸۰۷)» کشی از حسین بن حسن بندار قمی و او از سعد بن عبدالله بن ابی خلف و او از محمد بن عیسی بن عبید نقل می کند که امام هادی (ع) امر فرمودند که فارس بن حاتم قزوینی را به قتل برسانند. امام برای قاتل فارس بهشت را ضمانت فرمودند. پس شخصی به نام جنید او را به قتل رساند. فارس شخصی بود که بین مردم ایجاد فتنه می کرد و آنها را به انحراف و بدعت می کشاند. پس امام (ع) در مورد او فرمودند: این فارس که خداوند او را لعنت کند خودش را از جانب من می داند، فتنه می کند و مردم را به انحراف و بدعت فرامی خواند. خون او برای هر شخصی که بتواند او را بکشد هدر است. پس کیست که مرا از شر او آسوده سازد و وی را به قتل برساند.
    در مورد موضوع روایت سه احتمال می تواند مطرح باشد:

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

     

    فتنه گری به تنهایی موضوع حکم مذکور در روایت یعنی جواز قتل باشد.

    دعوت به انحراف و کشاندن مردم به بدعت مجوز قتل باشد.

    مجموع دو عنوان فتنه گر بودن و فراخوانی به بدعت و انحراف، موضوع حکم روایت باشد.

    اما در مورد احتمال اول باید گفت: چنان که پیشتر گذشت،فتنه به معنای فساد گسترده (افساد‌فی‌الارض) است، بنابر این دلالت روایت بر جواز قتل مفسد‌فی‌الارض تمام است. حتی اگر نسبت بین فتنه گر با مفسد‌فی‌الارض، نسبت عموم و خصوص من وجه باشد، فتنه و افساد در بیشتر موارد که از جمله آنها موضوع روایت است، دارای مصادیق مشترکی هستند. دلیل این ادعا که موضوع روایت از مصادیق مشترک «فتنه گر» و «مفسد» می باشد، آن است که به ضرورت روشن است که فتنه گری در ابعاد کم، محدود و به صورت جزئی، مانند ایجاد اختلاف بین دو نفر ـ برای یک یا دو بار ـ با اینکه مصداق فتنه است، نمی تواند موضوع حکم روایت باشد، زیرا مناسبت حکم و موضوع اقتضا دارد که اگر عنوان فتنه بخواهد تمام موضوع برای مجازات قتل باشد، ناگزیر باید در ابعاد وسیع و با آثار تخریبی گسترده باشد، که در این صورت فتنه گری با افساد‌فی‌الارض یکی خواهد بود. چه بسا عبارت «فتّان» که به صورت صیغه مبالغه به کار رفته است، گواهی بر این ادعا باشد که عمل «فارس بن حاتم» در حدی است که می توان عنوان «افساد‌فی‌الارض» را بر آن قابل اطلاق دانست (مؤمن، همان: ۴۱۵).
    و اما در مورد احتمال دوم نیز می توان گفت: اگر شخصی به صورت جزئی و در مورد خاصی بدعتی را به وجود آورد و مردم را به آن فرا بخواند، هر چند اطلاق روایت چنین موردی را هم شامل می شود، لکن هیچ فقیهی قتل چنین شخصی را جایز نمی شمارد، مگر آنکه فراخوانی به انحراف و بدعت در حد گسترده و ابعاد وسیعی بوده و آثار تخریبی فراوانی داشته باشد، که در این صورت نیز بدعت گذار، مصداق مفسد‌فی‌الارض است و اگر قتل او تجویز شود، به دلیل وجود این عنوان خواهد بود. در صورتی نیز که مجموع دو عنوان فتنه گر بودن و فراخوانی به بدعت و انحراف، مجوز قتل باشد ـ چنان که ظهور روایت در چنین مسئله ای است ـ عرفاً چنین موردی از مصادیق افساد‌فی‌الارض است و بلکه اگر در صدق عنوان مفسد بر «فتنه گر» یا «بدعت گذار» به تنهایی تردیدی وجود داشته باشد، بر مفسد بودن شخصی که فتنه بسیار می کند و در بین مردم سنتهای ناپسند می گذارد، تردیدی نیست. به این ترتیب، به نظر می رسد دلالت روایت بر جواز قتل شخصی که برپا کننده فساد در روی زمین است، تمام باشد. با وجود این، روایت به دلیل وجود حسین به حسن بن بندار (قمی) که در مورد او توثیقی وارد نشده و مجهول الحال است (تستری، ۱۴۲۰: ۴۳۴) به ضعف سند مبتلاست و تنها می توان از آن به عنوان مؤید و شاهدی بر مستقل بودن جرم افساد‌فی‌الارض کمک گرفت. (بای، همان: ۴۹).
    در مورد موضوع روایت یادآوری این نکته نیز ضروری می نماید که هر چند روایت ظاهراً در مورد قضیه خاصی بوده (قضیه فی واقعه) و دستور قتل فارس نیز به دلیل عدم وجود حکومت مرکزی صالح برای رسیدگی به اتهام و مجازات او بوده است و لذا نمی توان در هر موردی ولو با وجود حکومت صالح، جواز قتل مفسد فتنه گر و بدعت گذار را به دست آورد، ولی در هر حال مدلول روایت قرینه ای بر مستقل بودن جرم افساد‌فی‌الارض است
    ۲-۲-۲-۳- خطبه قاصعه
    در خطبه قاصعه آمده است:
    «الا و قد امرنی الله بقتال اهل البغی و النکث و الفساد فی الارض فإما الناکثون فقد قاتلت و اما القاسطون فقد جاهدت و اما المارقه فقد دوخت.» آگاه باشید که خداوند مرا به جنگ با ستم پیشگان و پیمان شکنان و آنان که در زمین به فساد برخاسته اند امر فرمود. پس با پیمان شکنان جنگیدم و با متجاوزان به نبرد برخاستم و بیرون شدگان از مدار دین را خوار و زبون خاستم (نهج البلاغه، ۱۳۸۰: ۵۶).
    مقصود از ناکثین در کلام حضرت امیر (ع)، اصحاب جمل و منظور از قاسطین،اهل صفین و مقصود از مارقین نیز خوارج اند. در کلام حضرت از مارقین یا خوارج به مفسدین فی الارض یا اهل فساد روی زمین تعبیر شده است که خداوند جواز قتال با آنها و کشتن و نابودی آنها را صادر فرموده است.
    از کلام حضرت علی (ع) دو نکته به روشنی قابل استفاده است: نخست آنکه نبرد با مفسدین فی الارض و قتل آنها جایز است، بلکه عبارت «قد امرنی الله» صراحت در این نکته دارد که دفع فسادکنندگان در روی زمین از وظایف حاکم اسلامی است. دوم آنکه مفسد‌فی‌الارض که مستحق مجازات مرگ می باشد منحصر در محارب نیست، زیرا روشن است که خوارج در اصطلاح فقیهان «باغی» محسوب می شوند نه «محارب». با وجود این، در کلام حضرت امیر بر «خوارج و باغیان»، مفسد‌فی‌الارض اطلاق شده است. بر این اساس برداشت برخی از فقهاء (مؤمن، همان: ۳۸۶) مبنی بر اینکه حکم مذکور در آیه ۳۳ سوره مائده اختصاصی به محارب مصطلح ندارد و «خروج کنندگان بر حکومت» را نیز شامل می شود، اندیشه ای مقرون به صحت است. ممکن است گفته شود، دلیل قتل خوارج ارتکاب نوع خاصی از افساد، یعنی حمل سلاح به جهت براندازی نظام اسلامی بوده، نه هر افساد‌فی‌الارضی. با وجود این و با فرض پذیرش چنین ایرادی باز هم مستفاد از کلام حضرت یکی نبودن جرم افساد و محاربه و نیز جواز قتل مفسد‌فی‌الارض ـ ولو فی الجمله ـ است.
    در مورد خطبه قاصعه هر چند سند روشنی به دست نیامد، لکن مضمون متعالی، سجع و سیاق آن و همچنین ذکر بخش هایی از آن در جوامع روایی همچون کافی (کلینی، ۱۳۶۷، ۴: ۱۹۸)، موجب ظن قوی به صدور خطبه مذکور از معصوم (ع) می شود و در هر حال در صورت مناقشه در سند خطبه قاصعه و انتساب آن به حضرت امیر، می توان عبارت مورد بحث را مؤیدی بر مستقل بودن جرم افساد از محاربه دانست .
    ۲-۲-۳- جواز قتل مفسد از باب امر به معروف و نهی از منکر
    امر به معروف و نهی از منکر که از فرائض مهم دین اسلام بوده و سفارش های مؤکدی در مورد آن رسیده است، دارای مراتبی است که در کتب فقهی به صورت تفصیلی به آن پرداخته شده است. مرتبه نخست این فریضه، مرتبه انکار قبلی (روگردانی از مرتکب حرام، ترک معاشرت با او…)، مرتبه دوم امر و نهی زبانی و مرتبه سوم نیز مرحله اقدام عملی (ضرب و جرح و قتل) است.
    در مورد مرحله سوم امر به معروف و نهی از منکر بین فقیهان اختلاف نظر وجود دارد. برخی از فقها معتقدند که انجام این مرتبه نیز همانند مراتب پیشین بر عهده تمامی مکلفان است و نیازی به اذن از امام معصوم (ع) یا نایب او ندارد، هر چند «امر به معروف» مستلزم قتل مرتکب باشد (ابن ادریس، ۱۴۱۱: ۲۳؛ هذلی، ۱۴۰۵: ۲۴۳). ظاهر عبارت برخی از فقها نیز این است که هر نوع اقدام فیزیکی اعم از کتک زدن، مجروح ساختن و یا به قتل رساندن مرتکب محرمات از باب نهی از منکر، تنها باید با اذن امام یا نایب او باشد (شیخ طوسی، بی تا: ۲۹۹؛ ابن براج، ۱۴۰۶: ۳۴۱) در مقابل دو دیدگاه قبل، مشهور فقیهان معتقدند که هرگاه بازداشتن مرتکب محرمات مستلزم زدن او (تأدیبی که منجر به جراحت نشود) باشد، انجام نهی از منکر به طریق مذکور بر تمامی مکلفان به صورت عینی یا کفایی ـ برحسب اختلافی که وجود دارد ـ واجب است، لکن اگر نهی از منکر ملازمه با مجروح نمودن یا کشتن مرتکب داشته باشد، باید از امام معصوم (ع) یا نایب او (فقیه جامع الشرایط) اذن گرفته شود (مفید، ۱۴۱۰: ۸۰۹؛ حلی، ۱۴۰۹: ۲۵۹؛ موسوی خمینی، ۱۴۰۹: ۴۸۱). در هر حال در اصل این مسئله اختلافی بین فقها وجود ندارد که اگر شخصی مکرراً محرمات را به جا آورد و از ادای واجبات سر باز زند، در صورتی که نهی زبانی، ضرب و جرح او در بازداشتن مرتکب از فعل حرام یا وادار نمودنش به انجام واجب مؤثر نباشد، می توان ـ بلکه باید ـ او را به قتل رساند.
    بین مفسد‌فی‌الارض و شخصی که از باب امر به معروف و نهی ازمنکر کشته می شود، رابطه عموم و خصوص مطلق وجود دارد. هر شخصی که مراتب امر و نهی در مورد او طی شده باشد، لکن همچنان بر عمل خلاف خود اصرار بورزد، مفسد‌فی‌الارض است و از سوی دیگر مشمول ادله امر و نهی و لذا با عنایت به ادله مزبور می توان مرتکب (مفسد) را به قتل رساند. اما گاه شخصی مصداق مفسد‌فی‌الارض بوده، لکن مراتب امر به معروف در مورد او طی نشده است و لذا چنین شخص مفسدی را نمی توان با توجه به ادله «امر و نهی» به قتل رساند، مگر آنکه فقیهی قائل به عدم رعایت قاعده «الا یسر فالایسر» باشد، لکن چنین مبنایی مخالف با مشهور قوی فقیهان است (نجفی، ۱۳۶۲، ۲۱: ۳۷۸؛ نوری همدانی، ۱۳۷۷: ۲۷۸ به بعد).
    ۲-۲-۴- ادله وارد در جرائم تعزیری
    در اندیشه برخی از فقیهان، هر عملی که مفسده آور باشد، مرتب آن مستحق تعزیر است؛ هر چند عمل مزبور، فعل حرامی نباشد و یا مرتکب عمل دارای شرایط عامه تکلیف (شرط مسئولیت کیفری) نباشد (ر.ک. فاضل مقداد، ۱۴۰۳: ۴۷۲؛ مکی، بی تا: ۱۴۳). جعل مجازات های بازدارنده در قانون مجازات اسلامی را می توان رویکرد قانونگذار به این دیدگاه فقهی دانست. به اعتقاد مشهور فقیهان نیز هر شخصی که مرتکب فعل حرامی شده و یا واجبی را ترک نماید، مستحق مجازات تعزیری است (حلی، ۱۴۰۹: ۹۴۸؛ حلی، ۱۴۱۳: ۵۴۸). به اعتقاد برخی دیگر از فقیهان، تنها مرتکبان گناهان کبیره را می توان تعزیر نمود (نجفی، ۱۳۶۳، ۴۱: ۴۴۸). مطابق تمامی دیدگاه های پیش گفته، مفسدین فی الارض همانند برپا کنندگان مراکز فساد و فحشا در سطح گسترده، مستحق مجازات و تعزیرند، لکن از آنجا که مشهور فقیهان امامیه معتقدند که مجازات تعزیری باید کمتر از مجازات حدی باشد، مجازات مفسد ـ با صرف نظر از ادله دیگر ـ نمی تواند مجازات قتل یا قطع باشد، بلکه از ادله تعزیر و قاعده «التعزیر لکل فعل محرم» تنها جواز مجازات تعزیری مفسد، آن هم مجازاتی به مقدار کمتر از حد مربوط، به دست می آید و نه بیش از آن (بای، همان: ۵۲).

    پایان نامه رشته حقوق

    بر اساس اندیشه برخی از فقهای امامیه و اهل سنت، اعمال مجازات مرگ برای مرتکبان جرائم تعزیری شدید بلامانع است (ر.ک. صانعی، ۱۳۸۴: ۱۱۳؛ زحیلی، ۱۴۱۸: ۵۳۰۱و ۵۵۹۴)، بلکه برخی از آنها مشخصاً از جرم افساد‌فی‌الارض به عنوان جرم تعزیری مستوجب مجازات قتل نام برده اند (سالم الحاج، ۲۰۰۵: ۵۳).
    در هر حال، مستفاد نبودن جواز قتل مفسد‌فی‌الارض از ادله وارد شده در مبحث جرائم تعزیری، مربوط به زمانی است که بر عملی عنوان (افساد‌فی‌الارض) صادق بوده و لکن مرتکب آن قبلاً چند بار[۱]به مجازات تعزیری محکوم نشده باشد، و الا در صورتی که شخص مفسدی مانند برپا کننده خانه فساد یا فروشنده مشروبات الکلی، دو یا سه بار به دلیل ارتکاب همان جرم به مجازات تعزیری محکوم شده باشد، مطابق نصوص وارد، می توان در مرحله سوم یا چهارم ـ برحسب اختلافی که وجود دارد ـ او را به مجازات مرگ محکوم نمود. فقها در بحث های مختلفی همچون ترک نماز، روزه خواری، وطی بهائم، استمنا، رباخواری و … متعرض این بحث شده اند که اگر مرتکب پس از دو یا سه بار تعزیر مجدداً مرتکبِ همان جرمی شد که قبلاً به خاطر آن تعزیر شده است، در مرحله سوم یا چهارم به مجازات مرگ محکوم خواهد شد. در اینجا تنها به نقل روایات وارده بسنده می کنیم:
    «محمد بن یحیی عن احمد بن محمد عن صفوان عن یونس عن ابی الحسن الماضی (ع): اصحاب الکبائر کلها اذا اقیم علیهم الحد مرتین قتلوا فی الثالثه» محمد بن یحیی و او از احمد بن محمد و او از صفوان و او از یونس و او از امام کاظم (ع) نقل می کند که امام فرمودند: مرتکبان تمامی گناهان کبیره، زمانی که دو بار مجازات بر آنها جاری شد، در بار سوم کشته می شوند (کلینی، ۱۳۶۷، ۷: ۱۹۱).
    سند روایت فوق صحیح است و به روشنی بر این نکته دلالت دارد که هرگاه شخصی به دلیل ارتکاب گناه کبیره ای مانند روزه خواری و فروش مسکرات، دو بار تعزیر شود، در مرتبه سوم مجازاتش قتل خواهد بود. عبارت «اصحاب الکبائر کلها» قرینه است بر آنکه مقصود از حد اعم از تعزیر بوده و حد اصطلاحی مقصود نیست، زیرا اگر حد اصطلاحی مراد امام باشد، در این صورت تخصیص اکثر لازم می آید، چون تنها شمار محدودی از گناهان کبیره دارای مجازات حدی اند و بیشتر آنها مجازات حدی ندارند (شیرازی، ۱۳۸۸: ۱۰۰).
    مؤید این ادعا که مقصود از حد، تنها حد مصطلح نیست، مؤثقه سماعه از امام صادق (ع) با این مضمون است:
    «قال: سألته عن رجل اخذ فی شهر رمضان و قد افطر ثلاث مرات و قد رفع الی الامام ثلاث مرات، قال: یقتل فی الثالثه» سماعه می گوید: از امام صادق (ع) درباره حکم مردی که در ماه مبارک رمضان سه بار روزه خود را خورده و هر سه بار او را نزد امام برده اند پرسیدم. امام فرمودند در مرتبه سوم کشته می شود (کلینی، همان، ۷: ۲۵۸).
    در مؤثقه دیگری ابوبصیر از امام در مورد حکم رباخوار این گونه می پرسد:
    «قلت آکل الربا بعد البنیه، قال یودب، فان عاد ادب فان عاد قتل» از امام در مورد حکم رباخواری که بینه بر جرمش اقامه شده پرسیدم. امام فرمودند: تأدیب (تعزیر) می شود، پس اگر عمل خود را تکرار نمود، مجدداً تأدیب می شود و اگر باز هم رباخواری نمود، به قتل می رسد (همان: ۲۴۱).
    این دو روایت شاهدی است بر اینکه تنها مرتکبان جرائم حدی در مرتبه سوم به قتل نمی رسند، بلکه مرتکبان دیگر جرائم تعزیری (البته اگر جرم از موارد گناهان کبیره باشد) در مرتبه سوم به قتل می رسند.
    در هر حال از روایت صحیحه یونس که برخی از فقهاء مطابق آن در مباحث مختلف فقه، فتوا داده اند، می توان جواز قتل مفسدین فی الارض را استفاده کرد، البته مشروط بر آنکه قبلاً به دلیل ارتکاب همان جرم، دو یا سه بار تعزیر شده باشند. قانونگذار در برخی از قوانین موجود، مانند قانون تشدید مجازت قاچاقچیان مواد مخدر، از چنین شیوه ای پیروی کرده است (شیرازی، همان: ۱۰۲).
    شیخ طوسی در مبسوط روایت مرسلی را با این عبارت نقل می کند:
    «روی عنهم علیهم السلام ان اصحاب الکبائر یقتلون فی الرابعه»از ائمه (ع) نقل شده است که مرتکبان گناهان کبیره در مرتبه چهارم کشته می شوند (طوسی، ۱۳۸۷، ۷: ۲۸۴).
    وجه استدلال به این روایت همانند روایت پیشین است. با وجود آنکه روایت از حیث سند به دلیل ارسال آن ضعیف است، لکن به دلیل موافق با احتیاط بودن آن، مورد پذیرش برخی از فقها قرار گرفته است .
    با مجموع مطالبی که در میان فقهی جرم مفسد‌فی‌الارض بیان شد، نگارنده در فصل بعدی به مصادیق این جرم از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران خواهد پرداخت.
    فصل سوم
    مصادیق فقهی و حقوقی مفسد‌فی‌الارض
    ۳-۱- قاتل اهل ذمّه
    کسی که عادت به قتل اهل ذمّه دارد نیز از مصادیق مفسد‌فی‌الارض دانسته شده است. یکی از شرایط قصاص، تساوی در دین است، پس نمی توان مسلمان را به جهت کشتن کافر قصاص کرد؛ اگرچه کافر ذمّی باشد، مگر در صورتی که فرد مسلمان عادت به کشتن اهل ذمّه پیدا کرده باشد.
    جمعی از فقهاء در این مورد گفته اند که در این صورت از باب حدّ مفسد‌فی‌الارض کشته می شود نه از باب قصاص.
    از جمله ابن زهره در کتاب غنیه که عبارت او را نقل کردیم. وی عادت به قتل ذمّه را نیز به مانند عادت به قتل بردگان، موجب اجرای حدّ مفسد‌فی‌الارض دانسته و قتل چنین شخصی را به جهت افساد در زمین و نه به عنوان قصاص جایز شمرده است (غنیه، همان).
    ابوالصلاح حلبی در کتاب کافی فی الفقه در این باره می گوید:
    «اگر مسلمان ذمی را بکشد، باید دیه بپردازد و اگر معتاد به این کار شود، گردن او به جهت فساد در زمین زده می شود نه به عنوان قصاص… . (کافی: ۳۸۴).
    علامه در مختلف، همین کلام را از ابن جنید نقل کرده است:
    «قتل کافری که از اهل ذمّه نیست، موجب قصاص مسلمان نمی شود و جراحات او نیز قصاص ندارد، تنها دیه می گیرد و حکم اولاد آنها نیز چنین است. اما در صورتی که مسلمان به این عمل عادت کرده باشد، به عنوان فساد در زمین در حکم محاربین قرار گرفته و کشته می شود، نه به عنوان قصاص.» (مختلف الشیعه، ج۳: ۱۱۹).
    از ظاهر سخن علامه در کتاب مختلف برمی آید که خود نیز این سخن را پذیرفته است. وی بعد از نقل قول ابن جنید و ابن ادریس می گوید:
    «وجه همان است که شیخ گفته است. دلیل ما این است که چنین فردی با کشتن کسی که قتلش حرام می باشد، مفسد‌فی‌الارض است و قتل او به عنوان حدّ جایز است.» (همان).
    از ظاهر عبارت گروهی از فقهاء مانند شیخ مفید در مقنعه ص۷۳۹٫، شیخ الطائفه در تهذیب ج۱۰: ۱۸۹٫ و استبصار ج۴: ۲۷۱، محقق در مختصر النافعو دیگران برمی آید که معتاد به کشتن اهل ذمّه به عنوان قصاص کشته می شود نه به عنوان حد. ظاهر کلمات برخی دیگر مانند شیخ در نهایه ج۳: ۳۸۹٫و ابن ادریس در سرائر ج۳: ۳۵۲٫ و علامه در قواعد و صریح کلام فخرالمحققین در ایضاح الفوائد ج۴: ۵۹۴٫حاکی از آن است که چنین فردی را نمی توان به هیچ عنوان کشت.
    خلاصه، این مسئله نیز سه قول دارد، قول اول آن است که معتاد به قتل اهل ذمّه، به عنوان مجازات مفسد‌فی‌الارض کشته می شود. دیدگاه فقهای سه گانه متقدم و ظاهر عبارت مختلف همین است. از فقهای متأخر نیز محقق اردبیلی در شرح ارشاد بعد از طرح مسأله و نقل اقوال و نقل ادعای اجماع از غایه المراد بر قتل چنین فردی، و نقل قول ابن ادریس برخلاف آن، می گوید: مقتضای عموم کتاب عدم قصاص مسلمانان در برابر قتل ذمّی است و مطلقاً روایت محمد بن قیس و اجماع ابن ادریس مؤید این مطلب است. به نظر اینان سخنی در عدم قتل مسلمان در مقابل ذمّی نیست اگر این کار عادت او نشده باشد در صورتی که عادت او شده باشد بعید نیست قتل از باب حدّ و برای دفع فساد باشد نه به عنوان قصاص. (حبیب زاده، ۱۳۷۰: ۱۶۹).
    به هر حال حکم کسی که اعتیاد به کشتن اهل ذمّه پیدا کرده است از مسائل اختلافی است و جمعی از متقدمین و متأخرین به سبب افساد‌فی‌الارض، قائل به کشتن او هستند.
    ۳-۲- کفن دزد (نبّاش)
    اگر نبّاش، عمل خود را تکرار کند و امام برای تأدیب به او دست نیافته باشد، کشته می شود. شیخ مفید در مقنعه فتوا داده است:
    «اگر شخصی معروف به نقش قبر شود و پس از سه بار تکرار این جرم، مجازات نشده باشد، حاکم مخیّر است، اگر خواست او را می کشد و اگر خواست دستش را قطع می کند. اختیار این مجازات با اوست هر کار که به نظرش برای گناهکاران و جنایتکاران بازدارنده تر باشد، انجام می دهد.» (مقنعه: ۸۰۴).
    شیخ طوسی در نهایه گفته است:
    «کسی که نبش قبر کند و کفن میت را بدزدد، واجب است دستش قطع شود… اگر این کار از او تکرار شد و تأدیب او برای امام میسّر نبود، امام می تواند او را بکشد تا دیگران از اعمالی نظیر آن در آینده باز داشته شوند.» (النهایه، ج۳: ۳۳۷).
    ابن براج در مهذّب ج۲: ۵۵۴٫و سلار در مراسم۲۶۱-۲۶۰٫همین گونه فتوا داده است و آن را مقید به سه بار تکرار کرده اند.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:35:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم