کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • رساله برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته مهندسی صنایع گرایش مدیریت سیستم و بهره‌وری- قسمت ۱۳
  • مقایسه تأثیر عدالت کیفری و عدالت ترمیمی در پیشگیری از جرم- قسمت ۴
  • ارزیابی کیفیت خدمات ادراک شده از دیدگاه مشتریان بانکهای خصوصی براساس ...
  • پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره یکپارچگی زنجیره تأمین با تأکید بر نقش باراندازهای میانی با فرض عدم قطعیت- ...
  • نقش ایرانیان مقیم امپراتوری عثمانی در انقلاب مشروطیت ایران- قسمت ۳
  • اجرای آرای داوری خارجی در حقوق ایران
  • طرح های پژوهشی انجام شده درباره برنامه ریزی بهره برداری از منابع تولید پراکنده،ذخیره سازها و ...
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • ارتقاء حقوق زن در قوانین جمهوری اسلامی ایران بررسی تطبیقی با کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر- قسمت ۳- قسمت 2
  • تاثیر مدل رقابتی مایکل پورتر برفعالیت شرکت های بیمه استان اصفهان- قسمت ۷
  • تعیین نقش پیش بین مکانیزم های دفاعی و نارسایی هیجانی در عملکرد ورزشی ورزشکاران۹۳- قسمت ۵
  • نقش شناخت زمان و مکان نزول بر تفسیر قرآن- قسمت ۱۰
  • بررسی دیدگاه‌ های فقهی علامه جعفری- قسمت ۳
  • پایان نامه مدیریت با موضوع دیدگاهها در مورد اعتیاد به کار
  • منابع پایان نامه با موضوع انقلاب اسلامی، واکاوی چرایی واگذاری قدرت به مهندس مهدی بازرگان- ...
  • رابطه ابعاد ماهیت شغل بر میزان خلاقیت کارکنان شرکتهای بیمه استان گیلان- قسمت ۴
  • بررسی تاثیر محلول¬پاشی نانو¬کلات پتاسیم بر خصوصیات فیزیولوژیکی- قسمت ۱۰
  • تحليل رابطه جوسازماني و رفتار شهروندي سازماني در دانشکده مديريت دانشگاه تهران- قسمت 4
  • بررسی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و تأمین مالی و سرمایه¬گذاری در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس ارواق بهادار تهران- قسمت ۳
  • بررسی عوامل موثر در ارتقای جایگاه درس تربیت‌بدنی مدارس از دیدگاه معلمان ورزش- قسمت ۷
  • بررسی رابطه بین روابط موضوعی با سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی- قسمت ۴
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • مقایسه طرحواره¬های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت خودشیفته در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر و افراد بهنجار- قسمت ۹
  • تاثیر فناوری اطلاعات در فروش انبوه گل و گیاه تولید کنندگان کلان از ...
  • بررسی-تطبیقی-تجزیه¬پذیری-قرارداد-در-حقوق-ایران-و-مصر- قسمت ۳
  • بررسی صنایع بدیعی از دیدگاه زیبایی شناختی در دیوان فیاض لاهیجی- قسمت ۱۱
  • تحقیقات انجام شده درباره تاثیر هیات مدیره بر ارزش گذاری سهام در عرضه های عمومی اولیه- فایل ...
  • تعیین عوامل وقوع جرائم و جعل اسناد ثبتی و ثبت شرکتها در شهرستان ایلام و راههای پیشگیری از آن در سال 94 1393- قسمت 4
  • دانلود پژوهش های پیشین درباره مقایسه نشست میکروپایل ها به روش های عددی،تئوری وآزمایش های ...
  • خرید متن کامل پایان نامه ارشد | ۱-۳٫ اهمیت و ضرورت تحقیق – 1
  • آسیب شناسی وضعیت تولید شیشه های هنری در کارگاه های تهران معاصر- قسمت ۳
  • تاثیر جهت گیری استراتژیک برعملکرد صادراتی صادرکنندگان استان گیلان- قسمت ۳
  • ارائه چارچوبی راهبردی برای سیستم¬های توزیع شده اجرایی تولید با استفاده از مدل- قسمت ۱۱- قسمت 2




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      مقایسه تطبیقی میزان اعتماد مخاطبین نسبت به ۲ شبکه خبر و (bbc) فارسی- قسمت ۹ ...

    “فیلیپ می یر[۲۹]” یکی از پژوهشگران آمریکایی، در خصوص تعریف و سنجش اعتبار رسانه ها، با تحلیل شاخص های اعتبار سنجی گازیانو و مک گراث، یک شاخص ترکیبی ساخته است که شامل مولفه های بنیادین قابلیت اعتماد، صحت، بی طرفی، کامل بودن و بی غرضی است.
    الف) بی‌غرضی:
    منظور از بی غرضی این است که مخاطب هیچ گاه نباید احساس کند که وسیله ارتباطی در صدد تبلیغ و تأثیرگذاری بر وی می باشد و اگر این احساس به مخاطب دست دهد، رسانه دیگر اعتماد لازم را نزد مخاطب نخواهد داشت؛ به طور مثال اگر در پخش برنامه های خبری خارجی، مخاطب احساس کند هدف از پخش خبرهای خارجی، القای نابسامانی در کشورهای بیگانه می باشد این را به عنوان یک نوع غرض ورزی تلقی می نماید.
    ب) جامعیت:[۳۰]
    منظور از جامعیت آن است که آیا یک رسانه خبری “همه ماوقع” را برای مخاطب بازگو می کند.
    ج) بی طرفی:
    بی طرفی به معنای این است که فرستنده پیام، خود در خصوص موضوع مورد نظر سوگیری خاصی ابراز ننماید. به تعبیر دیگر اگر رسانه مورد نظر، از فکر یا ایده ای در مقابل ایده دیگر جانبداری نماید، از بی طرفی خارج شده و باعث سوء ظن مخاطب می شود. البته بی طرفی بیشتر در مورد مسائل خبری سیاسی است.
    د) صحت:
    سالم بودن پیام و مطلب از مهمترین نکاتی است که در هر رسانه ای باید رعایت شود و اگر مخاطب احساس کند به نحوی مطالب انتشار یافته از صحت برخوردار نیست، اعتباری برای منبع قائل نخواهد شد و حتی اعتبار قبلی و اولیه آن نیز مخدوش می شود.
    ه) قابلیت اعتماد:[۳۱]
    قابیت اعتماد نشات گرفته از اعتبار قبلی رسانه می باشد، به این معنا که اگر مخاطب در گذشته اعتبار لازم برای رسانه مورد نظر قائل بوده است، امروز نیز می تواند به آن اعتماد کند (خلیفه، ۱۳۸۶، ۶۱-۶۰).
    ۲-۳-۲ نظریه اقناع:
    ۲-۳-۲-۱ پیشگامان نظریه اقناع:
    احتمالاً «اقناع» همیشه بخشی از زندگی بشر بوده است و به طور قطع افراد سعی دارند تا بر دیگران و حتی دوستان نزدیک و افراد خانواده خود تأثیر بگذارند. قرن های متوالی تلاش برای اقناع دیگران بیشتر متکی به شهود و عقلی سلیم بود. ارسطو یکی از نخستین کسانی بود که در آثار کلاسیک خود راجع به فن خطابه، اقناع را تجزیه و تحلیل کرد و راجع به آن مطلب نوشت. سال های بعد، به خصوص زمانیکه ارتباطات جمعی گسترش یافت، افراد به طور منظم تری شروع به مطالعه اقناع کردند. موسسه تجزیه و تحلیل تبلیغات[۳۲] با شناسایی هفت روش تبلیغاتی، بخشی از کارهای اولیه مربوط به اقناع را انجام داده است. واضح است که بخشی از انگیزه اقدام به مطالعه دقیق‌تر درباره اقناع، ترس بود. ترس ناشی از جنگ مبادا تبلیغات بتواند بر قلب ها و اذهان چیره شود. موسسه IPA این کار را درست قبل از جنگ جهانی دوم که دوره ای همراه با وحشت بود، انجام می داد (سورین و تانکارد، ۱۳۸۶، ۲۳۵).
    طی جنگ جهانی دوم، به سبب نیازهای جدید دولت های بزرگ متخاصم، تمام شکل های ارتباط مورد توجه خاص قرار گرفتند. نشانه ها و رمزها اهمیت نظامی کسب کردند و در مجموع رشته ارتباطات برای تبلیغات سیاسی و جنگ روانی، جنبه حیاتی یافت؛ به همین لحاظ ارتباط به عنوان «اقناع» به صورت مفهوم حاکم درآمد؛ بویژه تبلیغات بازرگانی و تغییرات فناورانه که در این راه اهمیت بیشتری کسب کرده بودند، انتقال یافتند. از آن پس، ارتباط به عنوان انتقال اطلاعات و ارتباط به عنوان اقناع به صورت و گرایش مهم ارتباطی در فعالیت ها، مطالعات و تحقیقات تخصصی ادامه یافتند (کیا، ۱۳۸۱، ۸).
    چند سال بعد، جنگ جهانی دوم موجب شد تا مطالعاتی دقیق تر و علمی تر راجع به اقناع یا آن طور که معروف شده است «تغییر نگرش» انجام شود. این مطالعه روانشناسی به نام کارل هاولند و همکارانش که همگی برای «بخش اطلاعات و آموزش ارتش امریکا» کار می کردند، صورت گرفت. این مطالعه به قدری اساسی و موثر بود که آن را سرچشمه تحقیقات معاصر درباره «تعییر نگرش» تلقی می کنند. مطالعه ارل هاولند مبتنی بر تجارب کنترل شده ای بود که در آن متغیرها به منظور مشاهده اثرات به دقت دستکاری می شد (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱، ۲۳۶ و ۲۳۵).
    هاولند و همکارانش طی این مطالعه عوامل نافذ در فراگرد تأثیر را کشف کردند. یکی از الگوهایی که از تحقیقات گروه «ییل» استخراج شده، به تعبیر «دی فلوئر» و «بال روکیچ» الگوی «روان پویایی» است که بر این نکته تأکید دارد که «پیام های اقناع کننده، فراگردهای روانشناختی ناپیدا را تغییر می‌دهند یا فعال می کنند و از این طریق کنش های مطلوب آشکار به دست می‌آید (مهدیزاده، ۱۳۸۲، ۶۳)
    ۲-۳-۲-۲ اقناع چیست؟
    تعاریف متفاوتی از اقناع در دست است؛ که البته همه این تعاریف در یک موضوع واحد اتفاق نظر دارند و آن این است که «اقناع فرایندی ارتباطی است». هر تعریف الزاماً باید هدف چنین فرایندی را به طور مشخص طرح کند که در این رابطه، تعاریف موجود از اقناع را می توان به دو دسته کلان تفکیک کرد.
    یک دسته هدف اقناع را تغییر نگرش فرد و دسته دیگر، تغییر رفتار مخاطب تعریف می کنند. آنچه هر دو دسته بر آن تأکید دارند، «تغییر» است؛ که رفتارگرایان تغییر عقیده را کافی ندانسته، بلکه تغییر در رفتار را هدف هر راهکار اقناعی می دانند.
    نکته دیگری که در بیشتر تعاریف موجود از اقناع به چشم می خورد، تفکیک اقناع از سایر اشکال ارتباطی است. عده ای اقناع را یک هنر و عده ای دیگر (رفتارگرایان) آن را یک علم معرفی کردند و گروه سومی نیز اقناع را علمی می دانند که از اشکال هنری استفاده می کند (میرفخرایی، ۱۳۸۰، ۷)
    اقناع یک فرایند ارتباطی است که هدف آن نفود کردن در گیرنده پیام است؛ به این معنی که یک پیام ترغیبی، یک نظر یا رفتار را به شکلی داوطلبانه به گیرنده ارائه می کند و انتظار می رود که این پیام در مخاطب یا گیرنده پیام موثر واقع شود (کیا و سعیدی، ۱۳۸۳، ۱۸۰)
    در تعریف دیگری از اقناع یا متقاعد سازی که در برابر واژه انگلیسی Persuation به کار رفته است، از آن به عنوان تغییر دادن هدفدار افکار، باورها، ارزش ها و نگرش ها در یک شخص یا یک گروه از طریق یک عامل بیرونی یاد می شود. اقناع اغلب بر فرایند ژرف تر تغییر نگرش به مثابه یکی از پیامدهای ارتباطات دلالت دارد؛ اما همنوایی را که بیشتر بر درونی ساختن اطلاعات اشاره می کند، کنار می گذارد (اسولیوان و دیگران، ۱۳۸۵، ۲۹۷)
    ۲-۳-۲-۳ هدف ترغیب:
    هدف از ترغیب و اقناع این است که نگرش یا رفتار مخاطب تغییر کند. تغییر مورد نظر، پاسخی است که از جانب مخاطب به ترغیب کننده می رسد. این پاسخ می تواند به سه صورت ظهور کند:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

     


    ترغیب آموزشی:

    این نوع ترغیب درست شبیه یادگیری است. در شرایطی که ترغیب کننده معلم است و ترغیب شونده دانش آموز، ترغیب کننده ممکن است تلاش کند با آموزش نحوه رفتار و با دادن پاداش به تقویت کننده برای یادگیری، پاسخ او را شکل دهد. اگر پاسخ های مخاطب با پاسخ های مورد نظر ترغیب کننده تناسب داشته باشد، با پاداش تقویت شونده نگرش های مثبت در مورد آنچه آموخته می شود، گسترش می یابند. مخاطب نیازمند چنین تقویت مثبتی است و ترغیب کننده محتاج پاسخ مناسب مخاطب.

     

     


    ترغیب تقویتی:

    در این نوع ترغیب، پاسخ در حال تقویت است. اگر مخاطب در مورد یک موضوع، نگرش های مثبتی داشته باشد، ترغیب کننده آنها را یادآوری و مخاطب را تشویق می کند که با نشان دادن نگرش‌های خود، به نگرش های رفتارهای جدید و مثبت می رسد. ترغیب در جامعه امروز بیشتر از نوع پاسخ در حال تقویت است؛ در حالی که انسان پیوسته باید به کار تازه ای ترغیب شود و آن را تداوم بخشد.

     

     


    ترغیب متغیر:

    در ترغیب متغیر، پاسخ در حال تغییر است. این دشوارترین نوع ترغیب و اقناع است؛ زیرا به این مسئله می پردازد که افراد می خواهند از نگرشی به نگرش دیگر، از وضعیت خنثی به وضعیتی با نگرش مثبت یا منفی، به تغییر رفتار یا اتخاذ رفتاری جدید انتقال یابند. افراد به تغییر بی تمایل هستند و یا از آن اکراه دارند؛ بنابراین برای متقاعد کردن آنان به تأمین خواست ترغیب کننده لازم است تغییر را به چیزی مربوط کنند که در آن ترغیب شونده اشتیاق در زمینه قبلی دارد. این وسیله به اصطلاح به لنگر یا لنگرگاه معروف است؛ زیرا قبلاً ترغیب شونده آن را پذیرفته است (کیا و سعیدی، ۱۳۸۳، ۱۲ و ۱۱).
    ۲-۳-۲-۴ شیوه های اقناع:
    ۱- فرایندی که به عنوان «شیوه اصلی» شناخته شده، هنگامی روی می دهد که دریافت کننده، پیام را جالب، مهم و یا با تقاضای شخصی خود مرتبط ببیند و اینکه هیچ چیز مانع و مزاحم توجه دقیق به پیام نشود. در این موارد مردم ممکن است پیام را به شیوه دقیق و متفکرانه مورد بررسی قرار داده، قدرت استدلال عقلی و محتوای آن را ارزیابی کنند؛ چنانکه واکنش آن نسبت به موضوع مطلب باشد، نگرش فردی درباره آن ممکن است، تغییر کند و ترغیب و اقناع ایجاد شود.

     

     

    فرایندی که به عنوان «شیوه پیرامونی» شناخته شده که بر اساس آن، آدمی به نشانه های ظاهری متقاعد کننده پاسخ می دهد و در نتیجه نگرش خود را عوض می کند. در این شیوه ممکن است پیام‌گیران چنین تلقی کنند که پیام غیر جالب و نامربوط است، آنگاه انگیزه ای برای پردازش دقیق آن نخواهند داشت؛ در این حالت این بدان معنی نیست که پیام ها تأثیری به جا نمی گذارند، بلکه برعکس متقاعد شدن همچنان ممکن است ایجاد شود؛ اما این نه با شیوه های اصلی؛ بلکه با شیوه‌های پیرامونی (کیا و سعیدی، ۱۳۸۳، ۱۸۶).

    جهت گیری های جدید در نظریه اقناع:
    احتمالاً در سالیان اخیر، تغییر عمده در حوزه نظریه اقناع، دور شدن از نظریه مکانیکی محرک- پاسخ در اقناع و نزدیک شدن به دیدگاهی بوده است که نقش فعال دریافت کننده را تصدیق می‌کند. رایموند راس گفته است: به نظر ما، پیام های اقناعی می کوشند بر اینکه دریافت کنندگان تصمیم‌گیری آنها برای دریافت اطلاعات، اثر بگذارند. این امر به معنی سودمندی راهبرد و نظریه و اهمیت تحلیل مخاطب است (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱، ۲۷۹).
    یکی از نمونه های رویکرد جدید به نظریه اقناع، نظریه یکپارچگی اطلاعات است. نورمن اندرسون از جمله کسانی است که این نظریه را پرورانده است. در این رویکرد فرض بر این است که تغییر نگرش نتیجه شیوه ای است که افراد، تمام اطلاعات در دسترس و مرتبط با موضوع نگرش را ترکیب می‌کنند یا یکپارچه می سازند. هنگامی که شخص اطلاعات جدیدی را دریافت می کند که مرتبط با تغییر نگرش محسوب می شود، وزن و ارزشی برای آن تعیین می‌کند. این وزن، عقیده شخص به درستی آن است. «ارزش» تحت عنوان ارزیابی احساس قطعه ای از اطلاعات تعریف شده است و دامنه آن می‌تواند از فوق العاده مثبت تا فوق العاده منفی باشد. وزن دهی و ارزش دهی را می توان در هم ضرب کرد؛ تا درجه اهمیت قطعه اطلاعات به دست آید (همان منبع، ۲۸۰)
    آشکار است که نظریه یکپارچگی اطلاعات در مقایسه با بسیاری از مدل های قدیم تر اقناع نقش خیلی فعال تری به دریافت کننده می دهد. فرد دریافت کننده وزن و ارزشی را که باید به اطلاعات دریافتی نسبت داد، تعیین می کند؛ که این دو مراحلی اساسی در تعیین نگرش نهایی است. این نظریه همچنین مفهوم پیچیده تری از نگرش عرضه می کند. در واقع نگرش از منظر این نظریه خیلی شبیه مفهوم طرح ذهنی است (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱، ۲۸۱).
    ۲-۴ بخش چهارم: پیشینه تحقیق:
    پیشینۀ داخلی پژوهش:

     

     

    میزان اعتماد به بخش خبری رسانه ها، سمیرا کلهر و عباس عبدی، مرکز مطالعات رسانه ها، ۱۳۷۰

    از قدیمی ترین تحقیقات انجام شده در حوزه ی اعتماد رسانه ای در داخل کشور محسوب می شود که در مطالعات کتابخانه ای مشاهده شد. این تحقیق در سال ۱۳۷۰ توسط “کلهر و عبدی” به روش پیمایشی و با نمونه ای ۷۲۶ نفری از مردم شهرهای مشهد، تهران، تبریز، بندرعباس و بوشهر انجام شده است. برخی از مهمترین یافته های مرتبط با این تحقیق گویای این مطلب است که مهمترین وسیله ارتباطی برای کسب خبر تلویزیون عنوان شده است. استفاده از منابع خبری خارجی معلول بی اعتمادی به خبر رسانه های داخلی است و رسانه ها به نسبت زیادی به اخبار سیاسی نسبت به سایر اخبار می پردازند. مردان بیشتر از زنان اخبار مورد علاقه خود را در تلویزیون به دست می آورند.

     

     

    بررسی میزان اعتماد دانشجویان به رسانه های خبری، نعیم بدیعی و هوشنگ عباس زاده، مجله علوم اجتماعی(دانشگاه علامه طباطبائی)، ۱۳۷۴
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    تحقیقی است که در سال ۱۳۷۴ توسط “بدیعی” به روش پیمایشی و با نمونه ای ۲۸۷ نفری انجام شد و مهمترین یافته های مرتبط با تحقیق پیش رو به شرح زیر است:
    الف)در مورد اخبار داخلی تفاوت معنی داری بین میزان اعتماد دانشجویان نسبت به خبرهای داخلی رسانه های کشور (رادیو، تلویزیون و روزنامه) مشاهده می شود و میانگین میزان اعتماد پاسخگویان در حد متوسط و کمتر است.
    ب)در خصوص اخبار خارجی میزان اعتماد دانشجویان نسبت به خبرهای خارجی تلویزیون ایران و روزنامه ها بیش از رادیوی ایران است و میزان اعتماد آنان به اجبار سه رسانه پیش از اعتماد آنان به اخباری است که از طریق دوستان و آشنایان به آنان منتقل می شود.همچنین در این تحقیق سه عامل بیان واقعیت ها، صداقت و راستگویی در انعکاس اخبار از مهمترین عوامل اعتماد به اخبار رسانه های کشور نام برده شده است.

     

     

    بررسی روند اعتماد مخاطبان به اخبار صدا و سیما، سبیلان اردستانی، معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما، ۱۳۸۱

    تحقیقی است که در سال ۱۳۸۱ توسط “سبیلان اردستانی” برای گروه رسانه اداره کل آموزش و پرورش معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما انجام شده است. در این تحقیق روند اعتماد به اخبار صدا و سیما از سال ۱۳۷۵ تا ابتدای سال ۱۳۸۰ براساس تحقیقات موجود صدا و سیما مورد بررسی قرار گرفته است بر همین اساس میزان استفاده از اخبار تا سال ۱۳۷۸ سیر صعودی و سپس سیر نزولی داشته است کمترین میزان استفاده از اخبار در سال ۱۳۷۵ با ۲۴ درصد بوده و بیشترین میزان استفاده از اخبار در سال ۱۳۷۸ با ۵۴ درصد است این روند در سال ۱۳۷۹ به ۴۷ درصد می رسد و در ابتدای سال ۱۳۸۰ به ۴۰ درصد تنزل داشته است. روند اعتماد به اخبار صدا و سیما سیر صعودی داشته است به این صورت که در سال ۱۳۷۵ میزان اعتماد ۴۷ درصد بوده و در سال ۱۳۷۹ به ۷۷ درصد و در ابتدای سال ۱۳۸۰ به ۸۱ درصد رسیده است و در نهایت اینکه زمینه بی اعتمادی مخاطبان به اخبار در تمامی شهر های ایران مربوط به اخبار سیاسی داخلی است.

     

     

    بررسی میزان اعتماد مخاطبان به رسانه های خبری و عوامل موثر بر اعتماد سازی خبری (در پنج شهر استان آذربایجان غربی)، شفیع گوری حاشیران، پایان نامه کارشناسی ار شد رشته علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۸۲

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 09:22:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تطبیقی اخلاق از منظر نسبی یا مطلق‌بودن در مثنوی و نهج‌البلاغه۹۳- قسمت ۱۱ ...

    گروهی به پیروی از گفتار معروف سقراط، فیلسوف یونانی، که معتقد بود علم و کمت سرچشمه اخلاق حمیده است، و رذائل اخلاقی معلول جهل و نادانی است، عقیده دارند که تنها راه برای مبارزه با رذائل اخلاق و پیدایش فضائل اخلاقی گسترش علم و دانش و بالا بردن سطح افکار جامعه است، و به این ترتیب «فضیلت» مساوی با «معرفت» می شود.
    آنها می­گویند هیچ کس آگاهانه به دنبال بدی و شر نمی رود، و اگر خوبی را تشخیص دهد آن را رها نمی­سازد، پس وظیفه ما آن است که هم برای خود و هم دیگران کسب آگاهی کنیم، و نتایج خیر و شر، و بد و نیکو را بدانیم، تا جوانه های فضائل اخلاقی بر شاخسار وجود ما ظاهر شود!
    در مقابل شاید کسانی هستند که مایلند رابطه این دو را بکلی نفی کنند، و بگویند که دانش و هوشیاری در افراد آلوده، سبب می شود که جنایات را هوشیارانه تر انجام دهند، و طبق مثل معروف: «دزدانی که با چراغ می آیند، کالاهای گزیده تر می برند! »
    ولی انصاف این است که رابطه علم و اخلاق را نه می توان بکلی انکار کرد و نه می توان بطور کامل، اخلاق را معلول علم دانست.
    شاهد این سخن تجارب زنده­ای است که از جامعه کسب کرده­ایم؛ افراد آلوده­ای بودند که وقتی آنها را به حسن و قبح اعمالشان آگاه کرده­ایم، و به نتایج سوء اعمال و افعال بد آشنا شده ­اند، دست از کار خود برداشته، و گرایش به خوبی­ها پیدا کرده اند، حتی در خودمان نیز این تجربه را داشته­ایم.
    در مقابل افرادی را می­شناسیم که آگاهی کافی به نیک و بد اعمال و نتایج و آثار آن دارند ولی همچنان به بدی ادامه می دهند، و اخلاق سوء بر وجود آنها حاکم است.
    اینها همه به خاطر آن است که انسان موجودی است دو بعدی، یک بعد وجود او را علم و ادراک و آگاهی تشکیل می دهد، و یک بعد وجود او را امیال و غرائز و شهوات؛ به همین دلیل، گاه با میل و اختیار خود بعد اول را ترجیح می دهد و گاه دوم را.
    از اینجا روشن می شود، آنها که یکی از دو قول بالا را پذیرفته اند انسان را یک بعدی فرض کرده، و توجه به بعد دیگر وجود انسان نداشته اند.
    از آیات دیگر قرآن نیز بخوبی می توان آنچه را که گفتیم استفاده کرد.
    قرآن مجید در چندین آیه به رابطه ای میان جهل و اعمال سوء اشاره کرده است؛ مثلا، می فرماید: « أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَهٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ؛ هر کس از شما کار بدی از روی نادانی انجام دهد، سپس توبه و اصلاح و جبران نماید، خداوند آمرزنده و مهربان است. » (سوره انعام، آیه ۵۴)
    شبیه همین معنی در سوره نساء، آیه ۱۷ و سوره نحل، آیه ۱۱۹ نیز آمده است.
    بدیهی است منظور در اینجا جهل مطلق نیست که با توبه سازگار نباشد بلکه مرتبه ای از مراتب جهل است که اگر بر طرف گردد انسان به راه حق روی می آورد.
    در جلد اول از دوره اول پیام قرآن در آنجا که بحث درباره معرفت و شناخت آمده، آیات بسیاری نقل کرده ایم که از آنها استفاده می شد، جهل سرچشمه کفر است، جهل سرچشمه اشاعه فساد، تعصب و لجاجت، بهانه جویی، تقلید کورکورانه، اختلاف و پراکندگی، سوءظن و بدبینی، جسارت و بی ادبی و در یک جمله جهل مایه دگرگون شدن بسیاری از ارزشها است.[۲۵]
    از سوی دیگر، در بعضی از آیات صریحا می گوید: «کسانی هستند که با علم و آگاهی، راه غلط را می پیمایند؛ مثلا، درباره آل فرعون می فرماید: « وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُفْسِدینَ؛ آنها آیات ما را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند در حالی که در دل به آن یقین داشتند. » (سوره نمل، آیه ۱۴) و درباره گروهی از اهل کتاب می فرماید: « وَ یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ؛ آنها بر خدا دروغ می بندند در حالی که می دانند. » (سوره آل عمران، آیه ۷۵). شبیه همین معنی در چند آیه بعد از آن نیز آمده است (سوره آل عمران، آیه ۷۸).
    علم و آگاهی در این آیه ممکن است اشاره به آگاهی بر موضوع دروغ باشد، ولی باز هم شاهد مدعای ما است، چرا که حکم عقل و شرع درباره دروغ و زشتی آن، چیزی نیست که بر کسی مکتوم باشد.
    تجربیات روزمره نیز این واقعیت را نشان می دهد که آگاهی بر زیانهای اخلاق رذیله در بسیاری از موارد می تواند باز دارنده باشد، و در عین حال موارد زیادی هم دیده می شود که افراد آگاه، دست به اعمال سوء زده، و اخلاق رذیله را برای خود ترجیح می دهند. و به این ترتیب، مکتب واسطه در اینجا با واقعیتها منطبق تر است.

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

    ۲-۱۰- اخلاق و نسبیت

    آیا اخلاق خوب و بد و رذائل و فضائل جنبه مطلق دارد؛ یعنى، مثلا شجاعت و فداکارى و تسلط بر نفس در هر زمان و هر مکان بدون استثنا خوب است، یا خوبى و بدى این صفات نسبى است، در پاره‏اى از جوامع و بعضى از زمانها و مکانها خوب در حالى که در جامعه یا زمان و مکان دیگر، بد است؟
    آنها که اخلاق را نسبى مى‏دانند دو گروهند:
    گروه اول: کسانى هستند که نسبیت را در تمام هستى قائل هستند؛ هنگامى که وجود و عدم نسبى باشد، اخلاق مشمول نسبیت خواهد بود.
    گروه دوم: کسانى هستند که کارى به رابطه مسائل مربوط به وجود و اخلاق ندارند، بلکه معتقدند معیار شناخت اخلاق خوب و بد، پذیرش و عدم پذیرش جامعه است. بنابراین، ممکن است صفتى مانند شجاعت در جامعه‏اى مقبول و در جامعه و زمان و مکان دیگرى غیر مقبول باشد، در آن جامعه‏اى که مقبول است جزو فضائل اخلاقى محسوب مى‏شود و در جامعه‏اى که غیر مقبول است جز و رذائل اخلاقى است.
    این گروه، حسن و قبح افعال اخلاقى را نیز تابعى از شاخص قبول و رد جامعه مى‏شمرند و اعتقادى به حسن و قبح ذاتى افعال ندارند.
    همان‏گونه که در بحث گذشته گفتیم، مسائل اخلاقى بستگى به معیارهاى سنجش زائیده از جهان‏بینى‏ها دارد؛ آنها که اصل و اساس را، جامعه- آن هم در شکل مادى‏اش- مى‏بینند، چاره‏اى جز قبول نسبیت در اخلاق ندارند؛ زیرا جامعه بشرى دائما در تغییر و تحول است و شکل مادى آن پیوسته دگرگون مى‏شود؛ بنابراین، چه جاى تعجب که این گروه مرجع تشخیص اخلاق خوب و بد را افکار عمومى جامعه و قبول و رد آن بدانند.نتیجه چنین تفکرى ناگفته پیداست؛ زیرا سبب مى‏شود که اصول اخلاقى به جاى این که پیشرو جوامع بشرى و اصلاح کننده مفاسد آنها باشد، دنباله رو و هماهنگ با هر وضع و شرائطى گردد.از نظر این گروه کشتن دختران و زنده به گور کردن آنها در جامعه جاهلیت عرب، یک امر اخلاقى بوده چرا که جامعه آن روز آن را پذیرفته بود، همچنین غارتگرى که از افتخارات عرب جاهلى بود و پسران را به خاطر این گرامى مى‏داشتند که وقتى بزرگ شدند سلاح به دست مى‏گیرند و در صفوف غارتگران فعالیت مى‏کنند نیز یک امر اخلاقى محسوب مى‏شود و البته همجنس‏گرائى در جوامعى که غرق این بدبختی­ها هستند از نظر آنها اعمال اخلاقى محسوب مى‏شود!
    عواقب مرگبار و خطراتى که این گونه مکتبها براى جوامع بشرى به وجود مى‏آورد بر هیچ عاقلى پوشیده نیست.ولى در اسلام که معیار اخلاقى و ارزش فضائل و رذائل از سوى خدا تعیین مى‏شود و ذات پاک او ثابت ولایتغیر است، ارزش­هاى اخلاقى ثابت ولایتغیر خواهد بود و افراد و جوامع انسانى باید از آن الگو بگیرند و تابع آن باشند نه این‏که اخلاق تابع خواست آنها باشد!خداپرستان حتى فطرت انسانى و وجدان اخلاقى را اگر آلوده نگردد ثابت مى‏دانند؛ و آن را پرتوى از فروغ ذات پروردگار مى‏شمرند و به همین دلیل اخلاقیات متکى بر وجدان، یا به تعبیر دیگر، حسن و قبح عقلى (منظور عقل عملى است نه عقل نظرى) را نیز ثابت مى‏شمرند.

     

    ۲-۱۰-۱- اسلام نسبى بودن اخلاق را نفى مى‏کند

    در آیات متعددى از قرآن مجید، خوب و بد یا «خبیث و طیب» را بطور مطلق مطرح کرده و وضع جوامع بشرى را در این امر بى‏اثر مى‏شمرد؛ در آیه‏۱۰۰ سوره مائده.
    مى‏خوانیم: «قل لایستوى الخبیث والطیب ولو اعجبک کثره الخبیث؛ بگو (هیچ‏گاه) ناپاک و پاک مساوى نیستند هر چند فزونى ناپاکها تو را به شگفتى اندازد» و در آیه ۱۵۷ سوره اعراف در توصیفى از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم: «ویحل لهم الطیبات ویحرم علیهم الخبائث؛ پیامبر، طیبات را براى آنها حلال و خبائث را حرام مى‏کند».
    در آیه ۲۴۳ سوره بقره مى‏فرماید: «ان الله لذو فضل على الناس ولکن اکثر الناس لایشکرون؛ خداوند نسبت به بندگان خود احسان مى‏کند ولى اکثر مردم شکر او را به جا نمى‏آورند».
    در آیه ۱۰۳ سوره یوسف مى‏فرماید: «وما اکثر الناس ولو حرصت‏بمؤمنین؛ و بیشتر مردم هر چند اصرار داشته باشى ایمان نمى‏آورند».
    در این آیات ایمان و پاکیزگى و شکر به عنوان یک ارزش محسوب شده هر چند اکثریت مردم با آن مخالف باشند؛ و بى‏ایمانى و ناپاکى و کفران، یک ضد ارزش به حساب آمده هر چند از سوى اکثریت پذیرفته شود.
    امیرمؤمنان على علیه السلام نیز کرارا در خطبه‏هاى «نهج البلاغه» بر این معنى تاکید کرده است که پذیرش و عدم پذیرش خو یا عملى از سوى اکثریت هرگز معیار فضیلت و رذیلت و حسن و قبح و ارزش و ضد ارزش نیست.
    در یک جا مى‏فرماید: «ایها الناس لاتستوحشوا فى طریق الهدى لقله اهله فان الناس قد اجتمعوا على مائده شبعها قصیر وجوعها طویل؛ اى مردم! در طریق هدایت از کمى نفرات وحشت نکنید؛ زیرا مردم گرد سفره‏اى جمع شده‏اند که سیرى آن کوتاه و گرسنگى‏اش طولانى است»[۲۶]
    و در جاى دیگر مى‏فرماید: «حق وباطل، ولکل اهل؛ فلئن امر الباطل لقدیما فعل، ولئن قل الحق فلربما ولعل؛ حق و باطلى داریم، و براى هر کدام طرفدارانى است؛ اگر باطل حکومت کند، جاى تعجب نیست، از دیر زمانى چنین بوده؛ و اگر پیروان حق کم باشند، چه بسا افزوده گردند (و پیروز شوند)!»[۲۷]
    اینها همه نسبیت در مسائل اخلاقى را نفى مى‏کند و پذیرش یا عدم پذیرش از سوى اکثریت جامعه را معیار ارزشهاى اخلاقى و اعمال نیک نمى‏شمرد.
    در قرآن و روایات معصومین(ع) شواهد فراوانى بر این مساله است که اگر گردآورى شود، کتاب مستقلى را تشکیل مى‏دهد.
    سؤال: در اینجا سؤالى مطرح است و آن این‏که: در تعلیمات شریعت­هاى آسمانى- بویژه اسلام- نیز نسبیت احیانا پذیرفته شده است؛ در مثل، اسلام دروغ را یک ضد ارزش و عمل غیر اخلاقى مى‏شمرد در حالى که دروغ براى اصلاح میان مردم یا در مقام مشورت، ارزش و عمل اخلاقى محسوب مى‏شود؛ و مانند این مساله در تعلیمات اسلامى کم نیست، و این نوعى پذیرش نسبیت در اخلاق و حسن و قبح است.
    پاسخ: این سؤال مهمى است، و لى پاسخ زنده‏اى دارد و آن این‏که نسبى بودن اخلاق یا حسن و قبح مطلبى است، و وجود استثناها در مباحث مختلف، مطلبى دیگر.
    به تعبیر دیگر، در بحث نسبیت هیچ اصل ثابتى وجود ندارد، دروغ نه خوب است و نه بد، همچنین احسان و ظلم، نیکى و بدى آنها هنگامى روشن مى‏شود که از سوى اکثریت جامعه به عنوان یک ارزش پذیرفته یا نفى شود.
    ولى در اسلام و تعلیمات آسمانى، دروغ یا ظلم و ستم و نیز بخل و کینه و حسد ضدارزش است؛ خواه از سوى اکثریت مردم ارزش محسوب شود یا نه؛ و بعکس، احسان و عدالت و راستى و امانت ارزشهاى والائى هستند خواه از سوى جامعه‏اى پذیرفته شوند یا نه.
    این یک اصل ثابت است ولى مانعى ندارد که در گوشه و کنار آن گاهى استثنائى وجود داشته باشد. اصل همان‏گونه که از نامش پیدا است اساس و ریشه چیزى را تشکیل مى‏دهد و استثنائات به منزله بعضى از شاخ و برگهاى اضافى است؛ بنابراین، هرگز نباید وجود پاره‏اى از استثنائات را که در هر قاعده کلى یافت مى‏شود دلیل بر نسبیت گرفت؛ و اگر به تفاوت این دو بخوبى توجه کنیم جلو بسیارى از اشتباهات گرفته خواهد شد.این نکته نیز در خور توجه است که گاه مى‏شود موضوعات با گذشت زمان دگرگون مى‏گردد و احکام که تابع موضوعات است نیز عوض مى‏شود؛ این مطلب را هرگز نباید دلیل بر مساله نسبیت گرفت.
    توضیح این‏که: هر حکم، موضوعى مخصوص به خود دارد؛ مثلا، شکافتن بدن دیگرى و ایراد جرح بر آن یک جنایت است، و قابل قصاص و تعقیب، ولى گاه این موضوع عوض مى‏شود، چاقو به دست جراحى مى‏افتد که براى نجات جان بیمار، شکم او را پاره مى‏کند، تا غده خطرناکى را در بیاورد، یا قلب او را مى‏شکافد تا دریچه و رگهاى قلب را اصلاح کند، در اینجا موضوع عوض مى‏شود و دیگر جنایت نیست. و طبیب جراح شکافنده قلب و شکم، در خور ستایش و جایزه است.هیچ کس نباید این گونه دگرگونى احکام را که به خاطر دگرگونى موضوعات پیدا مى‏شود، دلیل بر نسبیت بگیرد. نسبیت آن است که موضوع بدون دگرگونى ماهوى و موضوعى، نسبت به اشخاص یا زمانهاى متفاوت احکام متفاوتى پیدا کند.احکام شرع نیز همین‏گونه است، شراب حرام و نجس است، اما ممکن است با گذشت چند روزى و یا با اضافه ماده‏اى به آن، تبدیل به سرکه پاک و حلال گردد. هیچ کس نمى‏تواند اینها را به حساب نسبیت بگذارد. نسبیت آن است که شراب را مثلا در جوامعى که علاقه به شراب دارند حلال بدانیم و در جوامعى که علاقه ندارند حرام بدانیم بى‏این که تغییر در ماهیت شراب ایجاد شود.
    در مسائل اخلاقى نیز گاه به موضوعاتى برخورد مى‏کنیم که در یک شکل فضیلت است و با دگرگونى تبدیل به رذیلت مى‏شود؛ نترسیدن در حد اعتدال شجاعت است و فضیلت، ولى اگر از حد بگذرد، تهور و بى‏باکى و رذیلت است. و همچنین در موارد مشابه آن. یا این‏که دروغ درآنجا که معمولا منشا مفاسد و تضعیف اعتماد عمومى است، حرام و رذیله است؛ و آنجا که به منظور اصلاح ذات البین باشد، حلال و فضیلت است.ممکن است کسانى نام این دگرگونى موضوعات را نسبیت بگذارند، نزاعى با آنها در مساله نامگذارى نداریم، و چنین نزاعى را نزاع لفظى مى‏شمریم زیرا این گونه موارد از قبیل تغییر موضوع و ماهیت چیزى است، و اگر منظور بعضى از طرفداران نسبیت این باشد، مشکلى نیست؛ مشکل آن است که شاخص فضیلت و رذیلت و حسن و قبح اخلاقى را پسندیدن اکثریت جامعه بدانیم.از مجموع آنچه گفته شد نتیجه مى‏گیریم که مساله نسبیت در اخلاق از دیدگاه اسلام و قرآن و منطق عقل مردود است و در واقع طرح مساله نسبیت در مباحث اخلاقى مساوى با نفى اخلاق است، چرا که طبق نظریه نسبیت اخلاقى، هر رذیله‏اى در جامعه فراگیر شود فضیلت است؛ و هر بیمارى اخلاقى فراگیر، صحت و سلامت محسوب مى‏شود و اخلاق به جاى این‏که وسیله‏اى براى سالم‏سازى اجتماع گردد، عاملى براى توسعه فساد خواهد شد.
    ۲-۱۱- نسبیت‌گرایی
    گاه منظور از نسبی بودن یک حکم این است که آن حکم، نسبت به شرایط و قیود واقعی خود، متفاوت و تغییرپذیر است.
    و گاه نیز منظور از نسبی بودن یک حکم آن است که آن حکم در هیچ شرایط واقعی، ثابت و تغییرناپذیر نیست؛ صدق احکام اخلاقی به زمینه آنها بستگی دارد، براین اساس، احکام اخلاقی که متعارض به نظر می­رسند چون در شرایط مختلفی شکل گرفته­اند می­توانند صادق باشند (ویلیامز، ۱۳۸۳، ص ۱۸۶).
    به عبارتی دیگر مراد از نسبیت اخلاقی این است که یک فضیلت یا رفتار اختیاری واحد در یک جامعه و یا در یک عصر و دوران، فضیلت باشد و همان رفتار با صفت مشخص در جامعه­ای دیگر و زمان دیگر بدون آن که در ماهیت آن تغییر حاصل گردد رذیلت محسوب شود. و در بیانی دقیق آن که هرگاه شیء به یک امر یا اموری متغییر و خارج از ذات خود، وابسته باشد. حکم به نسبی بودن آن شیء می‌دهند. بنا براین نسبیت یک مفهوم اخلاقی، اعم از فضایل یا رذایل منوط به این است که آن مفهوم در صدق یا عدم صدق بر یک صفت درونی و یا رفتار بیرونی، وابسته به عناصری متغیر و خارج از حقیقت آن صفات یا رفتار باشد .(ر.ک طباطبائی، ۱۴۱۱هـ، ج۱ص ۳۷۶-۳۷۷)

     

    ۲-۱۱-۱ مطلق گرایی

    اطلاق به معنای عدم پذیرش هر گونه قید و شرط در امور است ؛ اطلاق اخلاق یعنی برای قضایای اخلاقی هم از حیث شمول افرادی و هم از جهت عمومیت آزمانی هیچ قیدی قائل نباشیم.
    از این دیدگاه اصول یا معیارهای اخلاقی عام و مطلقند، مرجعیت آنها نامشروط است، هیچ استثنائی
    نمی­پذیرند و مضمونشان به اقتضاء موارد استعمالشان تغییر نمی کند. (اتیکسون، ۱۳۷۰، ص۱۹۹).
    به عبارت دیگر مطلق گرایی اخلاقی یعنی عدم وابستگی اصول و گزاره‌های اخلاقی به امری خارج از ذات موضوعات اخلاقی و آن چه موضوع رامتصف به خوبی و بدی اخلاقی می کند، فقط مجموعه عناصر موجود در ذات موضوع می باشد نه حوادث و شرایط خارج از آن از قبیل شرایط اجتماعی _فرهنگی، اقتصادی یا وضعیت روانی و ذوق فاعل که این معنای حداکثری از اطلاق می باشد. (ر.ک: دیلمی، و… ۱۳۷۵،ص ۳۸-۳۹).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    دومین معنا و کاربرد از مطلق­گرایی این است که اصول احکام و ارزش­های اخلاقی اموری ثابت، همیشگی و همگانی­اند و هرگز استثنا نمی­پذیرند و نسبی بودن برخی دیگر از احکام و ارزش­های اخلاقی به معنای نسبیت شرایط واقعی است که این معنا، «اطلاق حداقلی» می باشد و آن چه در این مقاله ما به دنبال آن می­باشیم معنای اخیر است.

     

    ۲-۱۱-۲- انواع نسبیت‌گرایی

    مهم‌ترین انواع نسبیت‌گرایی اخلاقی عبارتند از: نسبیت گرایی ۱٫ توصیفی، ۲٫هنجاری ۳٫ فرا اخلاقی که به اختصار به آن‌ ها می‌پردازیم:

     

     

    نسبیت‌گرایی توصیفی بر مبنای اظهارات انسان شناختی یا جامعه‌شناختی می‌گوید باورهای اخلاقی اصلی افراد و جوامع مختلف، متفاوت و حتی متعارضند (فرانکنا، ۱۳۸۳، ص ۲۲۸) به عبارت دیگر مدعای نسبیت‌گرایی توصیفی آن است که ارزش‌ها و اصول اخلاقی افراد به نحو بنیادین با یکدیگر تعارض دارند، منظور از اختلاف بنیادین این است که حتی اگر در مورد ویژگیهای شیء مورد نظر توافق حاصل شود، اختلاف نظر برطرف نمی‌شود.(ویلیامز، ۱۳۸۳، ص۱۶۱).

    مثلاً اختلاف نظر در مورد جواز قتل والدین سالخورده به دست فرزندان، همیشه به جهت اختلاف بنیادین در ارزش‌های اخلاقی نیست، زیرا ممکن است طرفداران این کار به دلیل اعتقاد به این که اگر والدین آن‌ ها در حالی قدم به آخرت گذارند که هنوز قوی و سالم‌اند، جایگاه بهتری خواهند داشت، موجبات قتل آنها را فراهم می‌کنند بنابراین در این گونه موارد اختلاف در باورهای ناظر به واقع است نه باورهای اخلاقی (فرانکنا، ۱۳۸۳، ص ۲۲۸).
    نسبیت‌گرایی توصیفی صرفاً به توصیف اختلافات و تفاوت‌های اصول اخلاقی افراد و جوامع مختلف می‌پردازد و در حوزه فعالیت مردم شناسان و قوم شناسان می‌باشد و از مبانی نسبیت‌گرایی معرفت شناختی محسوب می‌شود.

     

     

    نسبیت‌گرایی هنجاری، ناظر به یک اصل هنجاری مورد قبول برای شخص یا جامعه است. یعنی آن چه برای شخص یا جامعه درست یا خوب است، ارزشمند است در حالی که ممکن است همان رفتار با شرایط یکسان برای شخص یا جامعه‌ای دیگر درست یا خوب نباشد. (فرانکنا، ۱۳۸۳، ص۲۲۸).

    بنابراین فرض، اولاً ارزش‌های مورد پذیرش افراد و جوامع مختلف یکسان نبوده و دارای تفاوت بنیادینند و ثانیاً ارزش‌های اخلاقی مبنایی واقعی ندارند. براین اساس یک جامعه حق ندارد، افراد جامعه دیگر را به دلیل نقض قوانین اخلاقی و امثال آن مورد سرزنش قرار دهد و عمل به هنجارهای مورد پذیرش خود را از همگان طلب کند. (مصباح یزدی، ۱۳۸۱، ص ۱۴۷ و ۱۴۸) این نوع از نسبیت‌گرایی از مبانی صحیح برخوردار نمی‌باشد و قابل پذیرش نیست. زیرا باورهای ما درباره اخلاق را نادیده می­گیرد و وجود حقیقتی اخلاقی، و امکان توجیه دیدگاه های اخلاقی و نیز مشاهده اخلاقی را انکار می­ کند. (ر.ک: مک ناوتن؛ ۱۳۸۰، ص۴۵ ـ ۴۳).

     

     

    نسبیت‌گرایی فرااخلاقی سومین نوع نسبیت‌گرایی که نسبیت‌گرایی معرفت‌شناختی نیز نامیده می‌شود، این نوع، نسبیت‌گرایی از توصیف اخلاقیات مختلف افراد و جوامع گوناگون گرفته شده و بیانگر این است که اخلاق با هیچ واقعیت خارجی و مستقل از علاقه و خواست‌های افراد ارتباطی ندارد لذا ارزش گزاره‌های اخلاقی تنها به خواست افراد یا جامعه است بدین ترتیب در مورد احکام اخلاقی اصلی، شیوه معقول و معتبر عینی‌ای برای توجیه یکی در مقابل دیگری وجود ندارد، در نتیجه ممکن است، دو حکم اصلی متعارض، اعتبار یکسانی داشته باشند. (فرانکنا، ۱۳۸۳ص ۲۲۸) یعنی در میان احکام یا نظام‌های اخلاقی متعارض، تنها یک حکم یا نظام اخلاقی را نمی‌توان موجه و درست دانست و احکام و نظام‌های دیگر را نادرست به حساب آورد. به عبارت دیگر تنها یک ارزش‌گزاری اخلاقی درست وجود ندارد بلکه می‌توان ارزش‌های اخلاقی متعدد و مختلفی را درست دانست و لذا شیوه معقولی برای توجیه و دفاع یک نظام اخلاقی در مقابل نظام‌های دیگر وجود ندارد.

    نسبیت‌گرایی معرفت شناختی گاه به صورت ذهنیت‌گرایی در اخلاق و گاه به صورت نسبیت‌گرایی فرهنگی یا قرادادگرایی نمودار می‌شود در صورت نخست (ذهنیت گرایی)، ملاک و معیار ارزش‌های اخلاقی تنها در نگرش‌ها، امیال و احساسات و سلایق شخصی خلاصه شده‌است و دومی(فرهنگی یا قراردادی)، اخلاق و اصول آن را وابسته به جامعه و فرهنگ و عادات و رسوم آن دانسته، پذیرش و توافق جمعی را مبنای اعتبار احکام اخلاقی قرارداده‌اند. (ر.ک: لوئیس پویمن، ۱۳۷۶، ص ۳۳۰)

     

    ۲-۱۱-۳- مکاتب نسبی‌گرا:

    در این قسمت مکاتب نسبی‌گرا را توضیح داده سپس به نقد و بررسی آن‌ ها می‌پردازیم. مجموع مکاتبی که براساس دیدگاه های غیر توصیفی و غیرواقع‌گرا می‌باشند جملات اخلاقی را از نوع انشایی می‌دانند، جزو مکاتب نسبی گرا می‌باشند از جمله:

     

     

    احساس‌گرایی: براساس این مکتب گفتارهای اخلاقی اساساً جنبه اخباری ندارد، زیرا احکام اخلاقی صرفاٌ بیان‌گر احساسات گوینده بوده و ریشه در واقعیات خارجی ندارد که حاصل این مکتب چیزی جز نسبیت اخلاقی نیست زیرا که احکام اخلاقی صرفاً بیانگر احساسات گوینده بوده و منطقاً نمی‌توان انتظار داشت دیگران نیز همان احساس را داشته باشند، به تعداد افراد انسانی ممکن است احساسات و تمایلات متفاوت وجود داشته باشند. (مصباح، یزدی، ۱۳۸۱ ص ۱۵۱).

    توصیه‌گرایی: این مکتب معتقد است که اساس گفتار اخلاقی خبردادن نیست بلکه توصیه و هدایت است و احکام اخلاقی اموری ارشادی می‌باشد که این امور نسبت به انسان‌ها و فرهنگ‌ها متفاوت است. (ر.ک: فرانکنا، ۱۳۸۳، ص ۲۲۰و۲۲۱).

    جامعه‌گرایی: جامعه‌گرایان، جامعه را شخصیتی مستقل از افراد می‌دانند و معتقدند که احکام اخلاقی وابستگی تام به جامعه دارد، در حقیقت هر جامعه‌ای هر چیزی را بپسندد همان چیز خوب است هیچ جامعه‌ای حق ندارد اخلاقیات و آداب و رسوم جامعه دیگر را مورد نقادی و ارزش داوری قرار دهد. (ر.ک: دورکیم، ۱۳۶۰، ص۷۲).

    قرارداد گرایی: قرارداد گرایان، بر این باورند که ارزش‌های اخلاقی، خواسته‌های ذهنی افراد می‌باشد که هیچ‌گونه عینیتی ندارد، بنابراین چیزی که دارای خوبی یا بدی ذاتی باشد وجود ندارد و احکام و ارزش‌های اخلاقی، توافق و قراردادی بین افراد جامعه می‌باشد. ( ر.ک : فرانکنا، ۱۳۸۳ ، ص ۷۳-۷۹).

    ۲-۱۱-۴- نقل و نقد دلائل نسبیت اخلاقی

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:22:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تاثیر شبکه‌های ارتباطی محیط کاری آنلاین و آفلاین بر عملکرد شغلی کارکنان- قسمت ۱۸- قسمت 3 ...

    ۲-۹ جمع بندی

    با توسعه سیستم‌ها و فناوری‌های شبکه، امکان جمع آوری و استفاده همزمان از اطلاعات فراهم شده است. یعنی اطلاعات سازمان، در لحظه وقوع از طریق شبکه در اختیار مدیران قرار می‌گیرد. زمانیکه سازمان‌ها وسعت مجازی‌سازی را افزایش می‌دهند، علاوه بر شبکه‌های ارتباطی محیط کاری آفلاین(چهره به چهره)، کارکنان با یکدیگر به صورت مجازی و از طریق شبکه‌ها آنلاین ارتباط برقرار می‌کنند. بسیاری از سازمان‌ها به اهمیت فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر سرعت و دقت جریان امور، رضایت بیشتر مشتریان، سیستم‌های پشتیبانی، تصمیم گیری مدیران و به ویژه کارایی سازمان‌ها پی برده‌اند. آگاهی از این گونه تاثیرات باعث گردیده بیشتر سازمان‌ها به سرعت به سمت استفاده از فناوری اطلاعات گرایش پیدا کنند. مدیران باید توانایی درک وکاربرد فناوری اطلاعات را داشته باشند. کار با رایانه و توانایی بهره برداری ازشبکه اینترنت از ضروریات مهارت‌های مدیران درعصر نوین است. امروزه رایانه‌ها همان نقشی را ایفا می‌کنند که تلفن‌ها در چند دهه گذشته داشته‌اند. با رشد فناوری از یک سو و خارج شدن فرایندهای سازمانی ازحالت ایستا ازسوی دیگر، سازمان‌ها نیازمند بازنگری مجدد در عملکرد خود هستند تا با ایجاد زمینه‌های مساعد بتوانند به پویایی لازم جهت تطبیق با تغییرات فناوری و محیطی دست یابند. الگوهای جدید مدیریتی ایجاب می کند مدیرانی که تفکر دیجیتالی لازم را ندارند ضمن آموزش‌های فشرده با فناوری اطلاعات و کاربرد‌های آن آشنا شوند (صرافی زاده، ۱۳۸۳).
    نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
    زیر ساخت فناوری اطلاعات توجه سازمان‌های زیادی را به خود جلب کرده است. این زیر ساخت که عموماً به صورت بهره برداری جمعی از دستگاه‌های الکترونیکی، ارتباط از راه دور، نرم افزار، ایستگاه‌های کامپیوتری نامتمرکز و رسانه‌های یکپارچه تعریف می‌شود، برسازماندهی فاصله‌های مکانی و به طبع آن بر دیگر سیستم‌ها اثر عمیقی برجای گذاشته است. سیستم‌های پست الکترونیک، توسعه برنامه هایی به شکل نرم افزار برای ایجاد مدارک و اسناد الکترونیکی ایجاد شبکه‌های ارتباطی داخلی و همچنین توسعه اینترنت، انتقال اطلاعات را سرعت می‌بخشد. همه این موارد به جریان افقی اطلاعات درون سازمان منتهی می‌شوند. توسعه شبکه‌های کامپیوتری در سازمان، موانع سنتی جداسازی بخش‌های مختلف سازمان را از میان برداشته و به بهبود عملکرد، کارایی بیشتر، کیفیت بهتر، نوآوری و پاسخ گویی مناسب به مشتری منجر شده است (Evans, 2006).
    فناوری اطلاعاتی و ارتباطی به همه فضاهای اجتماعی، سازمانی و فردی در جوامع بشری وارد شده و شیوه زندگی روزمره، کار و معرفت افراد را تحت تاثیر قرار داده است. فناوری‌های نوین ارتباطی نقاط دور عالم را در شبکه‌های جهانی به یکدیگر پیوند می‌دهند، ارتباطات کامپیوتری مجموعه‌ای از جوامع مجازی را به وجود می‌آورند و در نتیجه‌ی آن همه ساختارها و فرایندهای مادی و معنوی بشری دگرگون می‌شوند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    فصل سوم- روش پژوهش

     

     

     

    ۳-۱ مقدمه

    دستیابی به دانش با روش تحقیق آن علم تلقی می‌شود. آنچه نظریه علمی را از سایر روش‌های کسب دانش متمایز می‌کند به کار بردن روش علمی رای دستیابی به دانش است. انتخاب روش پژوهش یکی از مراحل مهم پژوهش می‌باشد که بستگی به اهداف، ماهیت موضوع و امکانات اجرایی آن دارد (ایران نژاد پاریزی، .(۱۳۷۸
    این فصل به متدولوژی پژوهش اختصاص دارد، با معرفی نوع و روش پژوهش آغاز شده و در ادامه به تشریح جامعه آماری، نمونه آماری، شناسایی متغیر‌ها و توسعه مدل، روش جمع آوری داده‌ها و ابزار گرد آوری داده‌ها و پایایی و روایی پرسشنامه می‌پردازد. در پایان نیز روش‌های آماری مورد استفاده در پژوهش شرح داده می‌شوند.

     

    ۳-۲ نوع و روش پژوهش

    روش تحقیق مجموعه‌ای از قواعد ابزارها، روش‌های معتبر و نظام یافته برای بررسی واقعیت‌ها،کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است. تحقیق پیمایشی یا زمینه یابی، جمعیت‌های کوچک و بزرگ را انتخاب کرده و با مطالعه نمونه‌های منتخب از آن جوامع برای کشف میزان نسبی توزیع و روابط متقابل متغیرهای روانشناختی و جامعه مورد بررسی قرار می‌دهد (کرلینجر، ۱۳۷۷). هدف این پژوهش بررسی تاثیر شبکه‌های ارتباطی آنلاین و آفلاین بر عملکرد شغلی می‌باشد که از نظر نوع تحقیق توصیفی است. تحقیق توصیفی شامل روش‌هایی است که هدف آن توصیف شرایط با پدیده‌های مورد بررسی است (بازرگان و همکاران، ۱۳۸۴). همچنین از بعد روش گردآوری داده‌ها از نوع پژوهش‌های غیر آزمایشی (اکتشافی) محسوب می‌شود، زیرا به بررسی موضوعی می‌پردازد که اطلاعات قابل توجهی در رابطه با ابعاد آن وجود ندارد و پژوهشگر امکان مداخله در شرایط آزمودنی‌ها را ندارد )سرمد و همکاران، ۱۳۸۵). این پژوهش از نظر ارتباط بین متغیرها از نوع همبستگی می‌باشد، زیرا همبستگی بین شبکه‌های ارتباطی کارکنان به عنوان متغیر مستقل و عملکرد شغلی آنها به عنوان متغیر وابسته، را بررسی می‌کند. در تحقیق همبستگی، هدف اصلی آن است که مشخص شود آیا رابطه‌ای بین دو یا چند متغیر وجود دارد و اگر این رابطه وجود دارد اندازه و جهت آن چگونه است (خاکی،۱۳۸۲).
    ۳-۳ روش‌شناسی پژوهش
    این پژوهش شامل ۲ فاز (مرحله) می‌باشد. فاز اول پژوهش به بررسی تاثیر شبکه‌های ارتباطی بر عملکرد شغلی کارکنان می‌پردارد و در فاز دوم ژوهش به بررسی تاثیر عوامل فرهنگی موثر بر ارتباطات و عملکرد که منجر به اختلاف در نتایج این پژوهش و پژوهش مشابه در ایالت متحده آمریکا شده است، پرداخته می‌شود. شکل ۳-۱ ساختار این دو فاز (مرحله) را نشان می‌دهد.

    شکل ۳-۱ روش‌شناسی پژوهش

     

     

     

    ۳-۴ شناسایی متغیر‌ها و توسعه مدل

     

     

    متغیر مستقل: متغیری است که متغیر وابسته از طریق آن تبیین یا پیش‌بینی می‌شود. به این متغیر، متغیر محرک یا درونداد نیز گفته می‌شود و متغیری است که توسط پژوهشگر اندازه‌گیری، دستکاری یا انتخاب می‌شود یا تاثیر یا رابطه آن با متغیر دیگر اندازه‌گیری می‌شود (دلاور، ۱۳۸۵). متغیرهای مستقل این پژوهش ارتباط مستقیم آنلاین، ارتباط غیرمستقیم آنلاین، ارتباط مستقیم آفلاین و ارتباط غیرمستقیم آفلاین می‌باشند.

    متغیر وابسته: متغیری است که مشاهده یا اندازه‌گیری می‌شود تا تاثیر متغیر مستقل بر آن مشخص شود و به آن متغیر پاسخ، برونداد یا ملاک گفته می‌شود (دلاور، ۱۳۸۵). متغیر وابسته در این پژوهش عملکرد شغلی می‌باشد.

    ۳-۴-۱ توسعه مدل

    این پژوهش به دنبال ارتقای درک افراد از اثر تکنولوژی بر عملکرد شغلی کارکنان می‌باشد و با بهره گرفتن از نظریه شبکه اجتماعی بررسی می‌کند که چگونه روابط شبکه‌ای مانند روابط مستقیم و غیرمستقیم در محیط کاری آنلاین وآفلاین بر عملکرد شغلی تاثیر می‌گذارند. اثر تکنولوژی با تمایز بین شبکه‌های ارتباطی محیط کاری کارکنان به شبکه‌های آنلاین و آفلاین نشان داده شده است. شکل a مدل اولیه پژوهش را نشان می‌دهد که هیچ تمایزی میان شبکه‌های ارتباطی آنلاین و آفلاین قائل نشده است و شکل b مدل ثانویه را نشان می‌دهد که بین شبکه‌های آنلاین و آفلاین تمایز قائل شده و در درک عملکرد شغلی مهم می‌باشد. به منظور دستیابی به منابع، افراد می‌توانند از رسانه‌‎های ارتباطی آنلاین و آفلاین استفاده کنند. بنابراین، توانایی دستیابی به منابع توسط قابلیت‌های رسانه‌های ارتباطی آنلاین و آفلاین محدود می‌شود. نقش رسانه‌های ارتباطی آنلاین و آفلاین در روابط مستقیم و غیرمستقیم متفاوت می‌باشد. با توجه به تفاوت‌های ارتباطات آنلاین و آفلاین در دستیابی به منابع، ارتباطات در شبکه‌های آنلاین و آفلاین امکان دسترسی به منابع مکمل را فراهم می‌کند. همانطور که عدم وجود مزیت در یک شبکه می‌تواند توسط شبکه دیگر تامین شود، محدودیت‌های یک شبکه نیز می‌تواند از طریق شبکه دیگر برطرف شود. بنابراین، مدل پیشنهادی شامل روابط تعاملی برای نشان دادن اثر تکاملی شبکه‌های آنلاین و آفلاین می‌باشد.

     

     

     

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:21:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تاثیر هوشمندسازی مدارس در تعامل با نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات بر ارتقاء فرآیند یاددهی یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پایه سوم دخترانه شهر تبریز- قسمت ۷ ...

    ۹ ـ یادگیری به کمک رایانه یک نوع روش پاسخدهی خصوصی است، و دانش آموزان می توانند اشتباهات خود را اصلاح نمایند.
    ۱۰ ـ واژه پردازی، انجام تکالیف با کیفیت عالی و ارائه بهتر آنها را تسهیل می کند.
    ۱۱ ـ بیشتر دانش آموزان از کار کردن با کامپیوتر لذت می برند و آن را به کتابهای درسی و برخی منابع خطی ترجیع می دهند (پیتر و ستوود، ۱۳۹۰).
    ۲-۱۶ فرایند یاددهی یادگیری
    ۲-۱۶-۱ تعریف یادگیری
    منظور از «یادگیری»، تمام تعییرات نسبتا دائمی در پتانسیل رفتاری است که از «تجربه» ناشی می شوند، ولی به علت «خستگی»، «رسش»، «داروها»، «آسیب» یا «بیماری» نیست. یادگیری چیزی است که برای ارگانیزم (انسان یا حیوان) در نتیجه تجربه اتفاق می افتد. تغییرات رفتاری صرفا نشان می دهند که یادگیری روی داده است (گی آرلفرانسو، ۲۰۰۰؛ به نقل از سید محمدی، ۱۳۸۷).
    یادگیری عبارتست از تغییر «طولانی مدت» در «احساس»، «تفکر» و «رفتار» فرد که بر اساس تجربه ایجاد شده باشد. رفتارگرایانی از قبیل «جان واتسون» و «اسکینر» سرشت انسان را انعطاف پذیر می دانستند، و معتقد بودند که در رشد، یادگیری نقش اصلی را ایفا می کند، چنانکه آموزش اولیه می تواند صرف نظر از آنچه کودک از استعدادها، تمایلات، علاقه ها، توانایی ها، نژاد واجداد به ارث برده، او را به هر نوع بزرگسالی تبدیل کند (شعبانی، ۱۳۸۳).
    یادگیری تغییر در رفتار است. به سخن دیگر نتایج یادگیری همواره باید قابل انتقال به رفتار مشاهده‌پذیر باشد. پس از یادگیری، یادگیرنده قادر به انجام کاری خواهد بود که پیش از یادگیری نمی‌توانست آن را انجام دهد. (شعبانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۱۶-۲ اجزاء و عناصر تشکیل دهنده فرایند های یاددهی یادگیری
    هر موقعیت آموزشی که مستلزم فرایندهای یاددهی یادگیری باشد متشکل از سه عامل یا سه متغیر است: روش های آموزشی، شرایط آموزشی ونتایج آموزشی؛ به عبارت دیگر هر آموزشی را می توان متشکل از سه عامل روشها، شرایط ونتایج دانست. روشها عبارت است از انواع مختلف عملکرد. شرایط عبارت است از محدودیت ها یا عوامل تغییرناپذیری که در هر محیط آموزشی وجود دارد ونتایج همان پیامدهایی است که پس از ارائه هر آموزش به دست می آید.(سینتیا بی،پولاک،رایگلوث، ۱۳۸۹)
    ۲-۱۶-۳ یادگیری:
    برای درک موضوع یادگیری دانش آموزان، باید به موارد زیر توجه کرد:
    ۱ ـ مشارکت فعال: یادگیری در مدرسه مستلزم توجه، مشاهده و یادسپاری، فهمیدن، تنظیم هدف ها و مسئولیت پذیری دانش آموزان است. چنین فعالیت شناختی به مشارکت یادگیرنده بستگی دارد.
    ۲ ـ ایجاد محیطی چالش برانگیز توسط معلم: اجازه ندهید دانش آموزان صرفاَ شنونده باشند، برای دانش آموزان فرصت فعالیت های عملی نظیر: تجربه، آزمایش و مشاهده مهیا کنید، آن ها را برای شرکت در بحث ها ترغیب کنید، به دانش آموزان فرصت دهید تا درباره آن چه می آموزند و شیوه آن تصمیم بگیرند. بنابراین یادگیری مستلزم مشارکت فعال و سازنده یادگیرنده است.
    ۳ ـ مشارکت اجتماعی: یادگیری اساسا یک فعالیت اجتماعی است و مشارکت در محیط اجتماعی زیربنای یادگیری می باشد. و دانش آموزان در محیط اجتماعی و تعامل با دیگران بهتر و بیشتر و جدی تر می آموزند. در کلاس درس، آنان می توانند دانش آموزان را وارد فعالیت گروهی کنند و خود بر امور نظارت بپردازند، از طریق الگوسازی به دانش آموزان شیوه همکاری با یکدیگر را آموزش دهند و امکانات لازم را در اختیارشان قرار دهند، پیوند مدرسه و اجتماع را تقویت کنند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۴ ـ فعالیت معنادار: افراد زمانی بهتر می آموزند که بتوانند در فعالیت هایی شرکت کنند که از نظر فرهنگی مناسب اند و برای زندگی واقعی سودمند انگاشته می شوند. در کلاس درس، معلمان می توانند فعالیت های کلاسی را از طریق انجام آن ها در بستری عینی معنادر سازند.
    ۵ ـ خود نظم جویی و فکور بودن: خود نظم جویی یعنی توانایی فرد برای پایش یادگیری، درک زمان وقوع خطا و آگاهی از شیوه رفع آن یعنی دانش آموزتفکر دارد و قادر به تمیز ظواهر از واقعیت ها می باشد. در کلاس درس، طراحی روش حل مسأله، طراحی آزمایش و خواندن کتاب، ارزشیابی سخنان خود ودیگران، وارسی تفکرشان و پرسش و سؤال هایی از خود درباره درک و فهم شان، بدست آوردن آگاهی واقعی از خود در مقام یادگیرنده، آگاه شدن از راهبردهای اثرگذارتر برای کاربرد و زمان استفاده از آن.
    ۶ ـ انتقال یادگیری: دانش آموزان نمی توانند آن چه آموخته اند با محیط تطبیق دهند. درکلاس درس، باید دانش آموزان به درک وفهم کافی از درس برسند، بازگوی کردن روند استفاده موضوع در زندگی و طبیعت، رابط دادن موضوعات متفاوت آموزش و درک و فهم به جای حفظ و یادسپاری.
    ۷ ـ سازمان دهی مجدد پیش دانسته ها: پیش دانسته ها سبب می شود که گاهی ما درک درستی از موضوع مورد مطالعه نداشته باشیم. مثلا: زمین صاف می بینیم وآن را مسطح می پنداریم. (آقازاده، ۱۳۸۴).
    ۲-۱۶-۴ آموزش
    منظور از آموزش فعالیتی است که در خدمت پرورش و کارآموزی قرار دارد آموزش ابزار پرورش و کار آموزی است. براون واتکینس [۲۰](۱۹۹۱) آموزش را به عنوان فراهم کردن فرصت هایی برای اینکه دانش آموزان یاد بگیرند تعریف کرده است. معمولاً فعالیتهایی را که معلم به قصد آسان کردن یادگیری در یادگیرندگان به تنهایی یا به کمک مواد آموزشی انجام می دهد آموزش می نامند. به عبارت دیگر آموزش به فعالیتهایی گفته می شود که با هدف آسان ساختن یادگیری از سوی معلم طرح ریزی می شود و بین معلم و یک یا چند یادگیرنده به صورت کنش متقابل جریان می یابد.
    ۲-۱۶-۵ تدریس و یادگیری
    واژه های تدریس ویادگیری داری طیف وسیعی از معانی هستند. در مطالعاتی با اساتید دانشگاه، ساموئل زیچ و بیین (۲۰۰۱)، مفاهیم مختلفی از تدریس را مشخص کردند:
    الف) گسترش یادگیری
    ب) انتقال دانش
    ت) تسهیل یادگیری
    ث) تغییر تصورات فراگیران
    ج) حمایت از فراگیران
    ح) مذاکره معنی دار
    خ) تشویق به خلق دانش.
    از آن جا که فعالیت تدریس به قصد ایجاد شرایط مطلوبی است که یادگیری را برای یادگیرندگان آسان می کند، مستلزم آگاهی معلم از وضعیت شناختی آنان است. تدریس یک فعل و انفعال دوجانبه بین معلم و فراگیران است تا فراگیران را با محتوای درسی درگیر کند و با علاقمندی و شور و شوق، مفاهیم جدید را از موضوعات ارائه شده، استنباط نمایند و بدین وسیله زمینه تغییر در نگرش خود را فراهم نموده و ارزش های نوینی را خلق نمایند. در چنین حالتی ویژگی ها و رفتار معلم برفعالیت و اعمال فراگیران تاثیر می گذارد و بالعکس معلم از ویژگی و رفتارهای فراگیران متأثر می شود. به هر حال، فعالیت تدریس به منظور اطمینان یافتن از اثر گذاری محتوای برنامه درسی بر فراگیران انجام می شود و بیشتر فعالیت و تلاش فراگیران را می طلبد تا کوشش های ذهنی معلم در کلاس درس را از طرفی، فعالیت درسی بر پایه اصول نظامداری تدوین و سازماندهی می شود که بر عهده معلم است. براساس این طراحی معلم ساخته، هدایت فعالیت های تدریس جهت درگیر شدن فراگیر یا موضوع درسی، وظیفه اصلی معلم در فرایند تدریس است (شعبانی، ۱۳۸۳).
    هریس[۲۱] (۱۹۹۸)، معتقد است که آموزش موثر به اهداف و ستاده های آموزشی بستگی دارد و به صلاحیت های علمی، مهارت ها، رفتارها، سبک های آموزشی، رشد حرفه ای، تحقیق و تفکر نیازمند است.(شعبانی،۱۳۸۳).
    ۲-۱۶-۶ نظریه های موجود درباره یادگیری
    نظریه های متعددی در خصوص تبیین فرایندهای یاددهی یادگیری وجود دارد که در اینجا به چند مورد از مهمترین آنها به طور خلاصه اشاره شده است. نظریه های یادگیری، شرایط حصول یا عدم حصول یادگیری را تحلیل کرده ودر دو مجموعه بزرگ رفتاری و شناختی طبقه بندی می شوند (شعبانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۱۶-۶-۱نظریه رفتاری
    «رفتارگرایی»، دیدگاهی است که می گوید رفتار، باید به وسیله تجارب «قابل مشاهده»، تبیین شود نه به وسیله فرایندهای ذهنی. از نظر رفتارگرایان، رفتارآن چیزی است که انجام می دهیم و مستقیما قابل مشاهده است و افکار، احساسات و انگیزه ها، موضوع های مناسبی برای علم مطالعه رفتار نیستند، زیرا آنها را نمی توان مستقیما مشاهده کرد. نظریه های «شرطی سازی کلاسیک»، کوشش و خطا و «شرطی سازی کنش گر»، از دیدگاه های رفتاری هستندکه این موضع را انتخاب کرده اند (بیابانگرد، ۱۳۸۴).
    این نظریه ها، یادگیری را ایجاد وتقویت رابطه و پیوند بین «محرک» و «پاسخ» در «سیستم عصبی» انسان می دانند. از نظر صاحبنظران این رویکرد، در فرایند یادگیری، ابتدا «وضع یا حالتی» دریادگیرنده اثر می کند، سپس او را وادار به فعالیت می نماید وبین آن وضع حالت و پاسخ ارائه شده، ارتباط برقرار می شود و عمل یادگیری انجام می پذیرد (شعبانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۱۶-۶-۲ نظریه شناختی
    برای نظریه پردازان شناختی، یادگیری کسب و بازسازی ساختارهای شناختی است که از طریق آن، اطلاعات پردازش و در حافظه دخیره می شوند. آنان براین باورند که یادگیری، یک فراینددرونی است که ممکن است به صورت تغییر فوری در رفتار، ظاهر نشود بلکه به صورت توانایی هایی در فرد ایجاد ودر حافظه او ذخیره می شوند و هر وقت که بخواهد، می تواندآن توانایی ها را مورد استفاده قراردهد (سیف،۱۳۸۷).
    نظریه های شناختی شامل نظریه «گشتالت»، «آرزوبل» است. صاحب نظران این رویکرد، یادگیری را ناشی از شناخت، ادراک وبصیرت می دانند. بدین صورت که آموخته های جدید فرد با ساخت های شناختی قبلی او تلفیق می گردد. چون یادگیری، یک جریان درونی و دائمی است و انسان همواره به جستجوی محیط زندگی خویش وکشف روابط بین پدیده ها می پردازد، پس ساخت شناختی خود را گسترش می دهد (شعبانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۱۶-۶-۳ نظریه پردازش اطلاعات
    در نظریه های شناختی و «پردازش اطلاعات» تاکید عمده برشناخت و ادراک و مدل های حافظه می باشد. که تازه‌ترین رویکرد یا دیدگاه روانشناسی یادگیری ، رویکرد خبرپردازی یا پردازش اطلاعات نام دارد . مجموعه نظریه های این رویکرد ، یادگیری انسان را یک فعالیت مستمر پردازش اطلاعات می داند . بنابراین رویکرد ، ابتدا محرکهای محیطی مانند نور ع صدا ، حرارت ، بو و غیره به وسیله ی گیرنده های مختلف حسی دریافت می شوند و برای مدتی در حافظه ی حسی ذخیره می شوند . از طریق فرایند توجه و ادراک ، از وجود این محرکها آگاه می‌شویم و به صورت الگوهای تصویر ذهنی ، معانی یا صداها رمز گردانی می شوند و وارد حافظه‌ی کوتاه‌مدت می‌گردند . بخشی از اطلاعات که با اطلاعات یادگرفته‌شده ی قبلی ارتباط پیدا کنند به حافظه ی دراز‌مدت انتقال می یابند و مابقی با اطلاعات جدید جانشین می‌شوند .اطلاعات واردشده به حافظه‌ی درازمدت برای مدت های طولانی، حتی برای تمام عمر باقی می‌مانند. این اطلاعات در صورت لزوم به حافظه ی کوتاه مدت انتقال می‌یابند .
    ۲-۱۶-۷ روش های تدریس(یاددهی)
    روش­های تدریس در متون و منابع مختلف تقسیر گوناگونی دارند که به یکی از آنها اشاره می شود:
    ۱- روش های تاریخی: روش های که در گذشته دور از آن استفاده می شده است مانند روش سقراطی و مکتب خانه ای.
    ۲- روش های نوین روش های که متکی به یافته های روان شناسی وعلوم تربیتی است، شامل: روش توضیحی، روش سنخرانی، روش اکتشافی، روش حل مسئله، روش پرسش وپاسخ، روش گروه های کوچک، روش مباحثه، روش نمایشی، روش گردشگری، روش ایفای نقش و….. (گیج، برلاینر ۱۳۷۴).
    تصویر درباره گردشگری
    ۲-۱۶-۸ سطوح مهارت تدریس
    گلاثورن وفاکس[۲۲] (۱۳۸۲)، مفهومی از مهارت های تدریس ارائه می کند که متضمن سه سطح: پایه میانی پیشرفته است. مهارتهای تدریس طوری تصویر شده اند که بر گیرنده هفت طبقه از رفتار می باشند. اولین طبقه، آن مدل تدریس است که معلم از بیشترین وقت خود در تصمیم گیری آموزشی یا آموزش استفاده می کند. دومین طبقه چگونگی استفاده معلم از راهنمایی برنامه منطقه آموزشی در برنامه ریزی وتدریس خود مربوط می شود. طبقه سوم رفتار به تسلط و مهارت معلم از دانش محتوای برمی گردد. در نوع چهارم به نوع و میزان ساختار درس و روشی که معلم از طریق آن معلم آموزش را سازماندهی می کند برمی گردد. طبقه پنجم به فعالیت های تدارک دیده شده تدریس ویادگیری ارتباط دارد. در طبقه شیشم از چگونگی معلم از یادگیری بحث می شود ودر طبقه آخر فرایند ارتباط با تاکید بر استفاده معلم از توضیح، پرسش وپاسخگوی مورد بحث قرار می گیرد (گلاثورن و فاکس، ۱۳۸۲).
    در هریک از این طبقات فرض می شود که معلمان از طریق سه سطح حرکت می کنند که هر یک آن سطوح پیچیده تر از مرحله قبل می باشد. اکثر معلمان کم تجربه وهمچنین بسیاری از معلمان باسابقه ولی کم مهارت در سطح پایه قرار دارند. معلمانی که در مهارت های پایه تسلط دارند درصورتی که انگیزه داشته باشند، تقریبا از سال سوم تدریس تا سال ششم تدریس به مرحله میانی منتقل می شوند. به نظر می رسد بسیاری از آنان در این مرحله متوقف می شوند. معلمان کارشناس وآگاه در سطح پیشرفته انجام وظیفه می کنند، طبیعتا امکان برابر بودن بیشرفته فردی معلم در طبقات رفتاری فوق الذکر وجود نخواهد داشت؛ مثلا ممکن است یک معلم از نظر مهارت در ارزیابی دانش آموز در سطح پایه واز نظر ساختار درس در سطح میانی قرار گیرد (گلاثورن و فاکس، ۱۳۸۲).
    ۲-۱۶-۹ مهارت های فرایند تدریس (یاددهی)
    فرایندتدریس مجموعه اعمالی است سنجیده، منطقی و پیوسته که به منظور ارائه درس از طرف معلم صورت می گیرد. توانایی های که معلم برای اجرای این اعمال کسب می کند، مهارت های فرایند تدریس نامیده می شوند.
    مهارت های فرایند تدریس دارای سه مرحله کلی است و هر کدام از این مراحلی عبارت است:
    مهارت های قبل از تدریس (یاددهی)
    این بخش به فعالیت ها و اقداماتی که معلم پیش از شروع درس انجام می دهد مربوط می گردد که شامل:
    الف) طراحی برنامه تدریس
    ب) زمانبندی یک درس برای یک سال تحصیلی
    ج) زمانبندی یک درس برای ثلث، ماه و هفته
    د) طرح درس روزانه
    ر) تعیین هدف درس جدید
    ز) تعیین رفتار ورودی
    ن) تهیه آزمون رفتار ورودی
    و) تعیین مراحل و روش های تدریس
    ه) انتخاب رسانه
    ذ) تعیین فعالیت های یادگیری
    ی) ارزشیابی
    مهارت های ضمن تدریس
    الف) مهارت اجرای آزمون رفتار ورودی
    ب) مهارت برقراری ارتباط
    ت) مهارت تمرکز بخشی
    ث) مهارت آماده سازی

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:21:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تبیین جایگاه و نقش فلسفه تعلیم و تربیت در نظام های آموزشی کشورهای مختلف- قسمت 3 ...

    4-5-3 اهم سیاستهای آموزش وپرورش 95
    4-5-4 مقاطع آموزشی 96
    فصل پنجم: نتیجه گیری وپیشنهادات
    5-1بحث 98
    5-2 نتیجه گیری 101
    5-3 پیشنهادات تحقیق 103
    پیشنهاد پژوهشی تحقیق ——————————————– 103
    پیشنهاد کاربردی ————————————————- 104
    5-4مشکلات ومحدودیتهای تحقیق 104
    فهرست منابع
    منابع فارسی 106
    منابع انگلیسی ———————- 110
    پیوست ——————————————————– 111
    پیوست ها
    پیوست الف: جدول 4ـ‌1 113
    پیوست ب: جدول 4ـ‌2 114
    پیوست ج: جدول 4ـ‌3 115
    چكیده انگلیسی ————————————————– 116
    فصل اول
    کلیات تحقیق
    1-1بیان مساله
    نگرش فلسفی به علم، هنر، دین، تاریخ و تعلیم وتربیت سبب پیدایش دانش های جدیدی تحت عنوان فلسفه علم، فلسفه دین وفلسفه تعلیم وتربیت شده است(گلستانی، 1378) .
    این نظریه که فلسفه وتعلیم وتربیت با یکدیگر ارتباط دارند، یقیناً نظریه ی جدیدی نیست، دست کم از زمان افلاطون، بسیاری از فیلسوفان برجسته به مسائل تربیتی پرداخته اند.
    از آنجا که فلسفه بطور سنتی، ماهیت واقعیت، معرفت وارزش را تحت بررسی قرار داده است، پس با تعلیم وتربیت روابط آشکاری دارد (فرمهینی فراهانی، 1384). «فلسفه آموزش و پرورش یکی از دانشهای میان رشته ای است که با دو قلمرو «فلسفه» و«آموزش وپرورش» در ارتباط است» (نلر، 1377: 1). در واقع ترکیبی است از دو رشته واز اقسام فلسفه های مضاف به حساب می آیدکه با روش عقلانی به تبیین واثبات مبادی تصوری وتصدیقی تعلیم وتربیت می‌پردازد (بهشتی، 1385).
    «فلسفه» و«تعلیم وتربیت» از همان ابتدا چالش برانگیز بوده است. مثلاً یکی از چالشهای مطرح در مورد آن این است که فلسفه یک حوزه نظری وتئوری محض است وتعلیم وتربیت یک حوزه کاربردی وعملی می باشد که کنار هم قرار گرفتن این دو باید تبیین شود (میرزامحمدی، 1386) .
    تعلیم وتربیت یا همان آموزش وپرورش از مسائل اساسی زندگی انسان است که باید هدف ومقصدی داشته باشد. جوامع انسانی به هنگام طرح وسامان بخشیدن سازمان آموزش وپرورش، مجموعه هدفهایی را معین می سازند که نشانه جهت یابی واتخاذ موضع نظری از جانب یک جامعه در مورد مسائل اساسی معنوی ومادی، فرهنگی وتربیتی واجتماعی واقتصادی است. این جریان همانا پرداختن به فلسفه آموزش وپرورش است که در زمان ما در سرلوحه قوانین تربیتی کشورهای جهان به صورت سیاست فرهنگی وتربیتی درج شده است ( نلر، 1377). تعلیم وتربیت حوزه وسیعی دارد وهر جامعهای با توجه به ارزش ها وفرهنگ خود نظام تعلیم وتربیت را پایه گذاری می کند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    فلسفه تعلیم وتربیت بطور رسمی مربوط به قرن بیستم است اما استفاده از فلسفه در پاسخ گویی به مسائل ناشی از آموزش وپرورش مدرسهای، موضوع جدیدی است (کامینسکی، 1988)[1]. که وظیفه آن، تجزیه وتحلیل وتوضیح هرگونه فعالیت تربیتی است که نظام اجتماعی معین انتخاب کرده است وبررسی انتقادی هدف ها وروش هایی است که در فعالیت هایی تربیتی مورد استفاده قرار می گیرند. پس فلسفه آموزش وپرورش فقط جنبه نظری ندارد که دور از عمل تربیت باشد ونقش موثری در کیفیت آن ایفا نکن1د بلکه ارزشها، هدف ها وروش های آموزش وپرورش را با توجه به فرهنگ ونیازمندی های فرد وجامعه مورد تحلیل قرار می دهد وبراساس یافته های روانشناسی وآموزش وپرورش جدید، معلمان را در عمل تربیتی راهنمایی می کند (بنی سی و دوایی، 1387).
    آموزش وپرورش همواره بعنوان رکن اساسی جامعه وزمینه بوجود آوردن رشد وپیشرفت برای یک نظام وکشور تلقی می گردد. انسانها از دیرباز آموخته اند که با یکدیگر در تعامل بوده وارتباط داشته باشند تا از این طریق بتوانند مشکلات زندگی خود را حل نمایند واز آنجا که علم پیشرفت نموده این ارتباط در ابعاد گوناگون گسترش یافته وجنبه بین المللی یافته است وداشتن ارتباط جهانی واز طرفی رسیدن به پیشرفت در مورد نظام آموزشی مستلزم مطالعه نظام آموزش وپرورش کشورهای دیگر ودستیابی به نوآوریها وروش های آنها دارد ضرورت بررسی فلسفه تعلیم وتربیت کشورها را مشخص می گردد.
    اما با وجود مطالعات بسیاری که در زمینه فلسفه تعلیم و تربیت انجام گرفته است این بحث هنوز جای کار بسیار دارد خصوصاً وقتی که مقایسه فلسفه تعلیم وتربیت چند کشور در پژوهشها چندان مورد توجه قرار نگرفته، در این راستا چندین پژوهش انجام شده است که بطور اختصار ذکر می شود.
    بهشتی(1385) در مقاله علمی-پژوهشی با عنوان «فلسفه تعلیم وتربیت در جهان امروز»، فلسفه تعلیموتربیت را از دو منظر: 1- «دیدگاه های فیلسوفان در باب تعلیم وتربیت» 2- «یک رشته تحصیلی» بررسی نموده است. لطفآبادی(1386) نیز در مقاله پژوهشی خود با عنوان «رویکردی نو به فلسفه تعلیم وتربیت» بیان نمود که: اگر تعلیم وتربیت ما بر فلسفهای روشن ورهاییبخش متکی باشد، کودکان ونوجوانان وجوانان ایران خواهند توانست در مورد دیدگاه های متفاوت ودر مورد معنای زندگی خود در محیط محلی وملی وجهانی، بهدرستی بیندیشند ومهارتهای خود را برای زندگی انسانی گسترش دهند. میرزامحمدی(1390) در مقاله علمی پژوهشی با عنوان «بررسی ونقد رویکردهای پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم وتربیت»، مشکلات فلسفه تعلیم وتربیت تطبیقی ونگاه های مختلف در پژوهشهای تطبیقی را مطرح نموده وسپس به دو رویکرد تاریخی وپدیدارشناختی در پژوهش های تطبیقی فلسفه تعلیم وتربیت اشاره داشته ورویکرد سومی را که ترکیبی از دو رویکرد پیشین است مورد تایید قرار داده است. شعبانی ورکی ومحمدی چابکی(1387) درمقالهای پژوهشی تحت عنوان «تاریخ فلسفه تعلیم وتربیت در ایران» به این یافته رسیدند که با وجود انتشار آثار بسیار در زمینهی فلسفه تعلیم وتربیت در ایران، فیلسوفان تربیتی کشورمان بیشتر به سودآوری فلسفه برای معلمان ودانشآموزان گرایش داشتهاند. ولی باید فهم مبانی فلسفی تعلیم وتربیت ونه صرفاً بهبود عمل آموزش باید در کانون توجه متخصصان این رشته قرار گیرد.الیاس[2] (1382) در مقاله خود با عنوان «فلسفه تعلیم وتربیت قدیم ومعاصر» به بیان خلاصهای از تاریخچه فلسفه تعلیم وتربیت ورابطه بین فلسفه وتعلیم وتربیت میپردازد.
    بررسی پژوهشهای ذکر شده نشان میدهد با وجود مطالعات گستردهای که پیرامون فلسفه تعلیم وتربیت صورت گرفته، به آن در زمینه مقایسه کشورهای مختلف توجه چندانی نشده است واین درحالی است که ضرورت آن امروزه بخوبی آشکار گردیده است.
    «از طرفی فلسفه آموزش وپرورش به فرایند آموزش وپرورش در جامعه جهت می دهد وهرگونه فعالیت تربیتی در یک جامعه وقتی سود بخش وموثر خواهد بود که بر فلسفه روشن مبتنی باشد» (مغنیان، 1384 :183). خصوصاً در جوامع امروزی که روز به روز شاهد پیچیدگی هر چه بیشتر وتخصصی شدن امور هستیم آموزش مهارتها وتخصصهای لازم برای بهتر زیستن وفعالیت در چنین عرصه های پویا ومتحول، یکی از ارکان اصلی هر نظام اجتماعی به شمار می رود. شکل گیری عصر اطلاعات و توسعه روابط بین کشورها وملت ها وپیدایش اشکال جدید آموزش نظیر آموزش مجازی واز راه دور، سیاستگذاری دقیق آموزشی وبرنامه ریزی در سطوح وحوزه های مختلف نظام آموزشی را به یکی از سرنوشت سازترین حوزه ها مبدل نموده است (نگاهداری، 1384). همه موارد ذکر شده بنحوی برگرفته از فلسفه تعلیم و تربیت است که، ضرورت وجایگاه مطالعه فلسفه تعلیم وتربیت کشورهای مختلف را برای ما مطرح می نماید.
    از آنجا که نظام آموزشی هر کشور برگرفته از فلسفه تعلیم وتربیت آن به عنوان عنصری جهت دهنده است لذا بنظر می رسد در کنار مطالعه آموزش وپرورش کشوها، بررسی فلسفه تعلیم وتربیت آنها امری لازم واجتناب ناپذیر است. بنابراین در این تحقیق سعی شده که ابعاد گوناگون نظام آموزشی وفلسفه تعلیم وتربیت کشورهای مختلف مورد توجه قرار گیرد واز تجارب آموزشی آنها در بهینه سازی نظام آموزشی کشور استفاده شود ولی این مطلب هرگز به این مفهوم نبوده که باید در فلسفه تعلیم وتربیت به تقلید کورکورانه از کشورهای دیگر بپردازیم بلکه برای بهره گیری مفید از آنها باید آن را با شرایط نظام آموزشی کشورمان منطبق سازیم وسپس راهکارهای مناسب برای بهبود نظام آموزشی کشورمان را از دل آنها بیرون بکشیم. در این راستا این تحقیق در پی پاسخ به این سوالات است که جایگاه ونقش فلسفه تعلیم و تربیت در کشور ایران نسبت به کشورهای دیگر چگونه است وچگونه می توان با مطالعه فلسفه تعلیم وتربیت کشورهای دیگر، راهکارهایی جهت بهبود نظام آموزشی ایران در جهت مطلوب ارائه نمود؟
    1-2 اهمیت وضرورت تحقیق
    1-2-1فواید نظری تحقیق
    1)آگاهی از جایگاه فلسفه تعلیم وتربیت در کشور ایران
    2) آگاهی از فلسفه تعلیم وتربیت کشورهای مختلف وجایگاه آن در نظام آموزشی
    3) توسعه دانش وچهار چوب نظری پیرامون فلسفه تعلیم وتربیت
    1-2-2فوایدکاربردی تحقیق
    1)برای انجام تغییرات در وضع موجود دستگاه های تربیتی کشور به ما کمک می نماید.
    2) می تواند برای استفاده سیاستگذاران وتصمیم گیرندگان در حوزه عمل منبع اصلی بهرهگیری قرارگیرد.
    3)به علت نقش جهت دهی فلسفه در فرایندهای مختلف آموزشی از جمله تدوین اهداف، روشها وارزشیابی، کمک می نماید.
    4)به معلمان واساتید در زمینه اتخاذ روش های گزینش فلسفه تعلیم وتربیت صحیح کمک نماید.
    1-3 اهداف تحقیق
    1-3-1 هدف کلی:
    آشنایی با جایگاه و نقش فلسفه تعلیم وتربیت کشورهای مختلف در نظام آموزشی آنها وبهره گیری از تجربیاتشان متناسب با جمهوری اسلامی در آموزش وپرورش کشور ایران
    1-3-2 اهداف جزیی:
    1)جایگاه ونقش فلسفه تعلیم وتربیت کشور انگلستان
    2) جایگاه ونقش فلسفه تعلیم وتربیت کشور آمریکا
    3) جایگاه ونقش فلسفه تعلیم وتربیت کشور ژاپن
    4) جایگاه ونقش فلسفه تعلیم وتربیت کشورآفریقای جنوبی
    5) جایگاه ونقش فلسفه تعلیم وتربیت کشور ایران
    1-4 سوالات تحقیق
    1-4-1 سوال اصلی:
    فلسفه تعلیم وتربیت در نظام آموزش وپرورش کشورهای منتخب چه نقش وجایگاهی دارد؟
    1-4-2 سوالات فرعی:

    جایگاه ونقش فلسفه تعلیم وتربیت در نظام آموزش وپرورش کشور انگلستان چگونه است؟
    جایگاه ونقش فلسفه تعلیم وتربیت در نظام آموزش وپرورش کشور آمریکا چگونه است؟
    جایگاه ونقش فلسفه تعلیم وتربیت در نظام آموزش وپرورش کشور ژاپن چگونه است؟

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 09:21:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم