کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • آموزش هندسه به دو شیوه اوریگامی و انیمیشن و مقایسه تأثیر آن‌ها بر یادگیری مفاهیم هندسی و هوش منطقی-ریاضی دانش آموزان- قسمت ۸
  • بررسی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و تأمین مالی و سرمایه¬گذاری در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس ارواق بهادار تهران- قسمت ۲
  • مفهوم-جرم-اقتصادی-از-دیدگاه-اسناد-بین-المللی- قسمت ۲
  • بررسی میزان توجه برنامه های درسی دوره پیش از دبستان به رشد شخصیت اجتماعی و عاطفی کودکان از دیدگاه مربیان و والدین ناحیه ۴ در سال تحصیلی ۹۲-۹۱- قسمت ۳
  • مقایسه حروف ربط و اضافه فارسی با عربی (بیان اشتراکات و تفاوت ها)- قسمت ۱۹
  • بررسی موضوع دعا در شعر شاعران مشهور عصر عباسی اوّل- قسمت ۱۲
  • نگارش پایان نامه درباره تاثیر کشور سازنده نام تجاری بر ارزش ویژه برند مطالعه ...
  • مطالعه رابطه بین محافطه¬کاری حسابداری، بازده سرمایه¬گذاری و مالکیت نهادی- قسمت ۲۱
  • بررسی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و تأمین مالی و سرمایه¬گذاری در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس ارواق بهادار تهران- قسمت ۶
  • جایگاه تبلیغ دینی در سیاست ها و برنامه ریزی های فرهنگی کشور- قسمت ۹
  • پژوهش های انجام شده در مورد سمبولیسم (نمادگرایی) در اشعار فروغ فرخزاد- فایل ۵
  • بررسی میزان آگاهی مدیران مدارس متوسطه ی اول- قسمت ۱۷
  • بررسی جرم تکدی گری در شهرستان مشهد و ارزیابی اقدامات سیستم قضایی در پیشگیری از آن- قسمت ۷
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با الگوی رشد و آنتوژنی شکل بدن ماهی کلمه (caspicusRutilus rutilus) در مراحل اولیه ...
  • مطالب درباره : ماهیت حقوقی شرط مقدار در بیع- فایل ۶
  • بررسی وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و عوامل مرتبط با آن در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰- قسمت ۴- قسمت 2
  • بررسی فرهنگ عامه در دیوان مسعود سعد سلمان- قسمت ۱۶
  • رابطه ی ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی با خوش بینی ۹۳- قسمت ۵
  • بررسی تأثیر شایستگی های مدیریت زنجیره تأمین کارآفرینانه بر استراتژی های بازاریابی و ...
  • پیش فروش ساختمان از دیدگاه فقه وحقوق ایران- قسمت ۳
  • بررسی تحولات حقوقی حاکم بر حمل و نقل دریایی از کنوانسیون لاهه تا کنوانسیون روتردام در تطبیق با قانون دریایی ایران- قسمت ۵
  • بررسی رابطه بین هوش چند گانه و تفکر انتقادی مدیران دانشگاههای آزاد اسلامی استان اردبیل- قسمت ۱۱
  • تاثیر چرخه عمر شرکت ها بر روی محافظه کاری شرکت ها- قسمت ۳
  • بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و شهروندی فعال جوانان
  • بررسی غلو در روایات علم اهل بیت- قسمت ۹
  • راهنمای نگارش مقاله در مورد سیاست ‌های مناسب توسعه‌ی کارآفرینی مبتنی بر فناوری اطلاعات- فایل ۶۴
  • تاثیر سهولت کسب و کار(EDB) و سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) بر رشد اقتصادی- قسمت ۷
  • دانلود مطالب در مورد ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • راهنمای نگارش مقاله درباره :ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • تحليل فقهي بيمه عمر در فقه اماميه- قسمت 15
  • عنوان بررسی جلوه های رومانتیسیسم در شعر فاروق جویده- قسمت ۷
  • بررسی تطبیقی معاونت در جرم در حقوق کیفری ایران و لبنان- قسمت ۱۷
  • مقایسه طرحواره¬های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت خودشیفته در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر و افراد بهنجار- قسمت ۹




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      جایگاه دستور زبان فارسی در ویرایش متون- قسمت 17 ...

    آنچه میتوان برای فعل متعدّی در نظر گرفت، تقسیم آن به دو نوع معلوم و مجهول است. فعل معلوم آن است که به فاعل اسناد داده شود و فعل مجهول آن است که به مفعول صریح اسناد داده شود. این نوع فعل جزء ساختهای طبیعی و رایج زبان فارسی است و هنگامی به کار میرود که فاعل در جمله ذکر نشود. گاهی مؤلفان به دلایل مختلفی به جای استفاده از فعل معلوم از ساخت مجهول استفاده میکنند. از جمله اینکه :1) فاعل فعل معلوم نباشد؛ مانند کیف دزدیده شد؛ 2) فاعلِ فعل، مورد نظر نباشد و گوینده به فعل توجه داشته باشد؛ مانند خیابان کنده شد؛ 3) وقتی گوینده عمداً نخواهد نام فاعل را به میان آورد؛ 4) وقتی گوینده یا نویسنده اطلاعات را بدیهی فرض کند؛ مانند زمین و زمان آفریده شد و… که در این موارد میتوان از ساخت مجهول استفاده کرد.
    افزون بر این، گاهی برای تحقیر فاعل و اهمیت فعل نیز از فعل مجهول استفاده میشود؛ مانند «وقتی به ایران حمله شد، همه باید دفاع کنیم». در این جمله، مهم ضرورت دفاع است و مهم نیست چه کسانی به ایران حمله میکنند (بابایی، 1390: 165). به طور کلی، میتوان گفت در زبان فارسی تمایل بر این است که اگر نهاد مشخص است، از ساخت معلوم استفاده شود. متأسفانه، امروزه به دلیل گرتهبرداری نحوی از دستور زبان انگلیسی و فرانسه، جمله به همراه ذکر فاعل به صورت مجهول بیان میشود؛ مانند گلستان توسط سعدی نوشته شد که این شیوه خلاف زبان فارسی است.
    ذوالفقاری معتقد است، اگر قصد ما تأکید بر مفعول باشد بهتر است، آن را در ابتدای جمله ذکر کنیم؛ برای نمونه، این نکته را یکی از حاضران گفت (ذوالفقاری، 1390: 250).
    ارژنگ نیز میگوید، اگر نویسندهای میخواهد کلمهای را که فاعل نیست و از نظر معنایی مفعول است، نهاد جمله قرار دهد تا روی آن تأکید بیشتری کرده باشد، کافی است به جای مجهول کردن جمله، مفعول را در آغاز جمله پیش از نهاد بیاورد (ارژنگ، 1390: 98).
    به طور کلی، در زبان فارسی سه امکان برای برگردان صیغۀ مجهول از زبان بیگانه وجود دارد:
    1) استفاده از ادات دستوری «را»؛
    2) استفاده از حروف اضافۀ متعدّی؛
    3) استعمال فعل معلوم به صیغۀ سوم شخص جمع بدون ذکر فاعل (شاهری لنگرودی، 1382: 306).
    به راستی، به کمک ادات دستوری «را» میتوان به مقصود اصلی که در بسیاری از موارد برجستهسازی مفعول است، دست یافت. بهرهگیری از این امکان بسیاری از مواقع ابهام را از عبارات میزداید. برای مثال، «در جملۀ (خانه توسط احمد خریده شد) و نظایر آن ابهامی هست؛ زیرا در این جمله معلوم نمیشود که آیا احمد خانه را خریده یا دیگری با واسطۀ احمد آن را خریده است و حال آنکه «خانه را احمد خرید» چنین ابهامی را ندارد (نجفی، 1391: 122).
    افزون بر بهکار بردن ادات دستوری «را»، میتوان برای برگرداندن صیغۀ مجهول از حروف اضافۀ متعدّی استفاده کرد. این امکان در ذکر عنوانها، تیترها و عبارتهای خارجی که فعل آنها مجهول نیست، بسیار مناسب است. برای مثال، در عبارت «عبور کوه توسط پرندگان»، بهتر است با بهره گرفتن از حرف اضافه «از» بگوییم: «عبور پرندگان از کوه». این در حالی است که گاهی برخی از نویسندگان بر این باورند که استفاده از فعل مجهول به منظور توجه بیشتر به فعل و بیتوجهی به فاعل فعل مناسب است. در اینجا برای رسیدن به این هدف میتوان بدون ذکر فاعل، فعل را در صیغۀ سوم شخص به کار برد؛ مانند میگویند (به جای گفته میشود)، آوردهاند (به جای آورده شده است).
    بنابراین، با توجه به امکانهای موجود در زبان فارسی، در صورت مشخص بودن نهاد لازم است از ساخت معلوم استفاده شود.
    3ـ 1ـ 1. آمدن همکرد مناسب به همراه فعل مرکب
    فعل مرکب فعلی است که از دو قسمت کاملاً متفاوت تشکیل شده باشد، یکی جزء «فعلی» که هستۀ فعل مرکب است و آن را فعل یاور یا کمکی مینامیم؛ مانند «کردن» در «کار کردن» و دیگر جزء غیر فعلی که از کلمه یا نیمه کلمه یا گروه تشکیل میشود و آن را «فعلیار» مینامیم؛ مانند کار در مثال مذکور (فرشیدورد، 1388: 413).
    متأسفانه، «امروزه بر اثر ترجمه و گرتهبرداری، ناآگاهی، اصل کمکوشی، تفننجویی، شاعرانهنویسی یا هر دلیل دیگر از فعلها و جزء اسمی و صفتی نامناسب در افعال مرکب به جای افعال مناسب و دقیق استفاده میشود» (ذوالفقاری، 247:1390)؛ لذا ویراستاران و مؤلفان به منظور رفع نارسایی و دیرفهمی لازم است، همکردهای مناسبی را برای فعل مرکب یا هر اسم و صفتی انتخاب کنند تا موجب کژفهمی نشود.
    برای مثال، فعلهای مرکبی چون عنوان کردن، تقدیرشدن، استعفا کردن و… به همراه جزء مناسبی ذکر نشدهاند و بهتر است به جای اینها گفته شود: بیان کردن، تقدیرکردن و استعفا دادن.
    گفتنی است، نکتۀ مهم در به کار بردن فعل مرکب؛ نزدیکی اجزای آن است؛ چرا که بین اجزای فعل مرکب نباید فاصله باشد. با توجه به اینکه امروزه در زبان فارسی در به کار بردن افعال مرکب نسبت به افعال بسیط گرایش بیشتری وجود دارد؛ لذا باید در به کاربردن صحیح آن، دقت بیشتری کرد. تقریباً همه دستورنویسان و ویراستاران بر این مسئله متفقاند که بهتر است جزء اسمی به جزء صرفی نزدیک باشد.
    برای مثال، من این مسئله را جدا از موضوعات پیشین نمیدانم.
    درست: من این مسئله را از موضوعات پیشین جدا نمیدانم.
    این مسئله در جملات طولانی اهمیت بیشتری مییابد؛ چرا که دوری اجزای فعل مرکب باعث کژفهمی و ابهام در جمله میشود. به این ترتیب، بهتر است اجزای فعل مرکب در کنار هم یا با فاصلۀ اندک ذکر شوند.
    برای مثال، مقایسۀ رفتار مسلمانان در فتح بیتالمقدس با ر

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
    فتار صلیبیها در این ناحیه که پس از چند سده اتفاق افتاد و یا رفتار مسلمانان در مصر حکایت از عطوفت اسلامی و جاذبههای آن میکند.
    صورت صحیح عبارت: مقایسۀ رفتار مسلمانان در فتح بیتالمقدس با رفتار صلیبیها در این ناحیه که پس از چند سده اتفاق افتاد یا رفتار مسلمانان در مصر، از عطوفت اسلامی و جاذبههای آن حکایت میکند.
    نکتۀ دیگر که باید به آن توجه داشت، این است که آوردن حرف «را» نیز میان دو بخش فعل مرکب روا نیست.
    برای مثال: ـ «دبیر این توضیح را داد» که درست آن این است: «دبیر این را توضیح داد»؛ زیرا عمل دادن در مورد توضیح صورت نمیگیرد» (صافی، 1384: 97).
    ـ باید سختیهای زیادی را بکشی، تا به کامیابی دست یابی.
    در این مثال نیز، به دلیل فاصله افتادن بین اجزای فعل مرکب، «را» بین دو جزء فعل آمده است که زاید است.
    4ـ 1ـ 1. رعایت مطابقت فعل و فاعل
    فاعل یا مسندالیه بخشی از جمله است که دربارۀ آن خبری داده میشود و معمولاً در مفرد و جمع با فعل مطابقت میکند (ارژنگ، 115:1390).
    در زبان فارسی این مطابقت گاهی استثنائاتی دارد که لازم است به آنها توجه شود تا خطایی در هماهنگی نهاد و فعل دیده نشود.
    موارد استثنا:
    1. درباره نهاد جمع غیر جاندار، معمولاً فعل به هر دو صورت مفرد یا جمع میآید.
    برای مثال: برگ درختان زرد شد یا برگ درختان زرد شدند.
    نکته: اگر به نهاد جمع غیرجاندار از راه صناعات ادبی، مانند تشبیه و استعاره شخصیت ببخشیم، فعل با آن مطابقت میکند.
    برای مثال: درختان دست دعا به سوی آسمان بلند کرده بودند.
    البته ذوالفقاری معتقد است اگر به نهاد غیرجاندار، شخصیت انسانی ببخشیم، فعل به هر دو شکل قابل استفاده است.
    برای مثال: رودخانه های خروشان دل صخره ها را میشکافند/ میشکافد (ذوالفقاری، 1390: 235).
    ابوالحسن نجفی در غلط ننویسیم میگوید: «اگر فاعل جمع بیجان باشد، معمولاً فعل آن مفرد آورده میشود. «دو چیز محال عقل است»؛ اما اگر فاعل بیجان را به جاندار مانند کنند و برای آن شخصیت قائل شوند، غالباً فعل را جمع میآورند. ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند (نجفی، 1391: 353 و 354). به این ترتیب، نباید مطابق قاعدۀ زبانهای فرنگی با فاعل جمع، اعم از جاندار و بیجان فعل جمع آورده شود؛ چرا که در فارسی فصیحتر است که از قاعدۀ مذکور استفاده شود.
    2. در مواردی که نهاد اسم جمع است؛ یعنی بر معنی جمع دلالت میکند؛ ولی از لحاظ صورت مفرد است؛ فعل آنها به صورت مفرد به کار میرود.
    برای مثال: ملت سرنوشت جامعه را تعیین میکند.
    * این قاعده برای کلمه هایی، مانند «مردم» و «لشکر» صدق نمیکند.
    3. «در مورد احترام در فارسی مؤدبانه، برای نهاد مفرد، فعل جمع آورده میشود.
    برای مثال، حضرت عیسی (ع) محبت و عفو را شیوۀ خویش قرار داده بودند» (کامیار، 1385: 13).
    4. در مواردی که نهاد برخی اسمهای مبهم؛ مانند «هیچ کس، هیچ یک، هیچ کدام و … است، فعل میتواند به هر دو شکل مفرد و جمع به کار رود.
    برای مثال: هیچ کدام از حاضران جلسه را ترک نکرد / نکردند.
    نکته: فعل «هیچ کس» از این قاعده مستثناست و فعل آن مفرد است.
    برای مثال: هیچکس از حاضران جلسه را ترک نکرد.
    5. اگر نهاد جمله جمع و اسم زمان باشد، فعل را مفرد به کار میبریم. همچنین، اگر نهاد جمع و اسم معنا باشد، همین گونه است:
    عشقهایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود
    (ذوالفقاری، 1390: 235)
    رعایت موارد مذکور، در نوشتن هر مطلب و اثری ضروری است؛ اما گاهی دیده میشود که مؤلفان قواعد مربوط به مطابقت فعل و فاعل را رعایت نمیکنند.
    برای مثال، امروزه این گرایش به وجود آمده است که تا جای امکان، چه نهاد جاندار باشد و چه بیجان، فعل از نظر مفرد و جمع با آن مطابقه کند؛ ولی بهتر است برای اسمهای معنی؛ یعنی اسمهایی که وجودشان در خودشان نیست و جنبۀ مادی ندارند، همواره فعل به صورت مفرد بیاید.
    خبرهای تازه رسیدند. صورت بهتر: خبرهای تازه رسید (ارژنگ، 1390: 116).
    افزون بر این، «گاهی بعد از اسمی که نهاد جمله است، اسم دیگری به کمک «با» یا «به همراه» که حرف اضافه است، میآید که از نظر دستوری متمم فعل شمرده میشود. بعضیها تصور میکنند این اسم با اسم قبلی همپایه شده است و نهاد بیش از یکی است. از این رو، برای آن فعل جمع میآورند که درست نیست» (همان: 117).
    برای مثال: زهرا با جمعی از دوستانش به صحرا رفتند.
    درست: زهرا با جمعی از دوستانش به صحرا رفت.
    بنابراین، در زبان فارسی هرگاه نهاد جاندار باشد، فعل را متناسب با آن میآورند؛ یعنی اگر نهاد مفرد باشد، فعل مفرد و اگر نهاد جمع باشد، فعل جمع آورده میشود؛ اما این قاعده کلی است و باید موارد استثنا را از نظر دور نداشت و به آنها توجه کرد.
    5ـ 1 ـ1. تتابع افعال
    فعل که جزء مهم هر جملهای است، معمولاً در آخر آن واقع میشود. «هرگاه چند جمله پیرو همراه یک جملۀ پایه بیاید، احتمال این هست که افعال همۀ این جملهها در پایان عبارت به دنبال یکدیگر ردیف شود. اگر عدد این افعال از دو تجاوز کند غالباً فهم عبارت دشوار میشود و خواننده مجبور است که آن را از نو بنویسد» (نجفی، 1391: 99). این مشکل معمولاً در ترجمۀ تحتالفظی از زبانهای فرنگی به دلیل ساخت متفاوت زبان فارسی با آنها پیش میآید. شاهری لنگرودی معتقد است در زبانهای فرنگی فعل معمولاً قبل از مفعول قرار میگیرد و چون جملۀ پیرو اغلب به مفعول جمله برمیگردد تتابع افعال رخ نمیدهد؛ اما اگر در برگردان این جملهها شیوۀ ترجمۀ لفظ به لفظ در پیش گرفته شود، اغ
    لب عبارتهای سنگین نامفهومی به دست میآید (شاهری لنگرودی، 1382: 287). به این ترتیب، برای رفع ابهام و ساده کردن عبارتهای نامفهوم راهکارهایی وجود دارد؛ از جمله اینکه 1) برخی فعلهایی که ضروری نیست و نبود آن به بدنۀ اصلی جمله ضرری نمیرساند، حذف کنیم یا به جای آنها مصدر و اسم بیاوریم. حتی میتوانیم پارهای از جملهها را به مصدر یا صفت تأویل کنیم. البته هنگام حذف فعل یا جمله باید این نکته را در نظر داشته باشیم که مفهوم و معنای عبارت تغییر نکند.
    برای مثال: باید بر فعالیتهایی که در این زمینه مؤثر است، بیفزایید.
    درست: باید بر فعالیتهای مؤثر در این زمینه بیفزایید.
    * نیکوبخت نیز بر این عقیده است که اصولاً تکرار پارهای افعال در جمله های مرکب، زاید و قابل حذف است؛ لذا در پارهای از جملهها میتوان با حذف یکی از افعال، از تتابع افعال پرهیز کرد.
    برای مثال: از ایشان خواسته شده بود، آنچه میتواند بگوید، بگوید.
    درست: از ایشان خواسته شده بود، آنچه میتواند، بگوید.
    مثالی دیگر: متأسفانه، آنچه باید اتفاق میافتاد، اتفاق نیفتاد.
    درست: متأسفانه، آنچه باید، اتفاق نیفتاد (نیکوبخت، 1389: 89).
    2) فعل جمله پایه را از پایان عبارت به پیش از «که» موصول منتقل کنیم.
    برای مثال، در هر کار پژوهشی باید به سراغ کارهایی که در آن زمینه انجام نشده است، رفت.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:15:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی موانع خصوصی سازی و مشارکت بخش خصوصی درشرکت آب و فاضلاب روستایی استان گیلان- قسمت ۳- قسمت 2 ...

    ۱۲٫۱ تعریف واژه ها.

     

    ۱٫۱۲٫۱٫ خصوصی سازی:

    اگر چه گفته می شود که تعریف واژه “خصوصی سازی” کار بسیار مشکلی است اما در هر حال دو معنای محدود و گسترده برای این واژه وجود دارد. خصوصی سازی در معنای محدود خود عبارت است از واگذاری دارایی ها و شرکت های دولتی و عمومی به بخش خصوصی به طور کلی و یا شریک کردن آنها در این دارایی ها و شرکت ها. معنای خصوصی سازی در مفهوم گسترده آن بسیار وسیع تر از واگذاری دارایی ها و شرکت های دولتی و عمومی به بخش خصوصی است و بر واگذاری فعالیت ها و تصدی گریهایی که قبلاً به طور انحصاری در اختیار دولت و بخش عمومی بود دلالت می کند. به عبارت دیگر معنای واژه خصوصی سازی در طیفی قرار دارد که هدف آن اجرای شیوه ها و سیاست هایی برای افزایش نقش نیروهای بازار آزاد در اقتصاد ملی کشورها از طریق ترتیبات مختلف می باشد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    خصوصی سازی حادثه ای بزرگ در اقتصاد قرن بیستم است که برای بیش از بیست سال واکنشهای شدیدی را به همراه داشته؛ بطوریکه بحث های علمی زیادی برای تحلیل آن از منظر اقتصاد خرد و کلان صورت گرفته است. این حادثه بطور گسترده ای در مجموعه علل اقتصادی که امروزه شایعند سهیم و موثر بوده است. اما در این میان این سوال مطرح میگردد: چرا خصوصی سازی؟
    در پاسخ ،دو دسته از دلایل اصلی مطرح میگردد که از بررسی خصوصی سازی در سازمان های مختلف بدست آمده اند:
    – عوامل و دلایل مربوط به اقتصاد کلان که بطور گسترده ای با فعالیتهای بخش دولتی مرتبط اند که در راستای گسترش سیستم سرمایه داری عمومی و بطور کلی توسعه بازار پول بوسیله جذب سرمایه ملی و خارجی و در نهایت دستیابی به دریافتهایی برای کاهش فشار مالیاتی و یا کسری درآمد عمومی حرکت میکنند.
    – عوامل مربوط به اقتصاد خرد که بطور عمده بر بهبود فعالیت شرکتها و حمایت از توسعه آنها موثرند. (Mestiri,2010,p:88 )
    با نگاهی به تعاریف متعدد خصوصی سازی میتوان مفاهیمی از قبیل بهبود عملکرد ،انتقال مالکیت و مدیریت آزاد سازی ،بازارگرا کردن بنگاه ها و اقتصاد ،ایجاد شرایط رقابت کامل و حذف مقررات دست و پا گیر دولتی را نیز از جمله مفاهیم خصوصی سازی دانست. با در نظر گرفتن این مفاهیم میتوان یک تعریف مشترک و کلی را از واژه خصوصی سازی ارائه نمود:« خصوصی سازی فرایندی است که طی آن کارایی مکانیزم بازار حیات دوباره پیدا می کند و عملکرد فعالیت اقتصادی دولت و بخش عمومی در محک آزمون قرار می گیرد و طی این فرایند می تواند منجر به محدود شدن مالکیت یا مدیریت برخی از واحدهای اقتصادی تحت تملک دولت و واگذاری آن به مکانیزم بازار شود.
    کشورهای مختلف معمولا چندین هدف کلی از اجرا و پیگیری برنامه های خصوصی سازی دارند. این اهداف عبارتند از:

     

     

    افزایش درآمدهای دولت

    ارتقای کارایی اقتصادی

    کاهش مداخله دولت در اقتصاد

    گسترش مالکیت سهام( یا مالکیت شرکتی)
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

     

    افزایش رقابت (Miller,2002 )

    ۲٫۱۲٫۱٫ موانع خصوصی سازی:

    خصوصی سازی فرایندی است که طی آن دولت امکان انتقال وظایف و دارایی های خود را به بخش خصوصی فراهم می کند. خصوصی سازی انتقال همیشگی مالکیت و اداره شرکت از دولت به بخش خصوصی است که از راه قراردادهای عرضه،قراردادهای مشاوره فنی،قراردادهای فرعی(انتقال فعالیت)،قراردادهای انتقال مدیریت، انتقال فعالیت همراه با قراردادهای انتقال مدیریت،اجاره قراردادهای ساخت، بهره برداری و انتقال،قراردادهای ساخت، مالکیت و بهره قرداری و سرانجام واگذاری کامل مالکیت صورت می پذیرد پس می توان اینگونه تعریف نمود که هر گونه علل یا عواملی که در این مسیر خلل ایجاد نموده یا به طریقی مانع تحقق اهداف خصوصی سازی شود به عنوان مانع و بازدارنده در امر خصوصی سازی در نظر گرفته خواهد شد.

     

    ۳٫۱۲٫۱٫مشارکت :

    مشارکت در واقع نوعی رفتار اجتماعی ، مبتنی بر اعتقاد و منافع شخصی یا گروهی است. مشارکت عبارت است از میزان دخالت اعضای نظام در فرایند تصمیم گیری. در حقیقت جوهر مشارکت، منابع مشترک گروه در جامعه و منافع مشترک فرد در گروه است. مشارکت سهمی در چیزی داشتن و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و بنابراین با آن همکاری داشتن است. به همین جهت از دیدگاه جامعه شناسی باید بین مشارکت به عنوان حالت یا وضع (امر شرکت نمودن) و مشارکت به عنوان عمل و تعهد (عمل شرکت ) تمیز قایل شد. مشارکت در معنای اول از تعلق به گروهی خاص و داشتن سهمی در هستی آن خبر می دهد و در معنای دوم داشتن شرکتی فعالانه در گروه را می رساند و به فعالیت اجتماعی انجام شده نظر دارد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    از دیدگاه جامعه شناسی ،مشارکت به معنای احساس تعلق به گروه و شرکت فعالانه و داوطلبانه در آن که به فعالیت اجتماعی منجر می گردد، حائز اهمیت است. از این نظر، مشارکت، فرایند سازمان یافته ای است که فرد در آن به فعالیتی ارادی و داوطلبانه دست می زند . مشارکت اجتماعی شرکت فعالانه در حیات سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی و به طور کلی تمامی ابعاد حیات می باشد. مشارکت اجتماعی به آن دسته از فعالیت های ارادی دلالت دارد که از طریق آن اعضاء یک جامعه در امور محله ،شهر و روستا به طور مستقیم یا غیر مستقیم در شکل دادن حیات اجتماعی مشارکت دارند .

     

    ۴٫۱۲٫۱٫ بخش خصوصی :

    بخش خصوصی یا غیر دولتی عبارتست از افراد حقیقی یا حقوقی که به سبب داشتن گرایش به سمت کارافرینی و کسب سود و همچنین بهره گیری از ایده های نو و خلاق و همچنین توان پذیرش ریسک و مخاطره و همچنین داشتن منابع اعم از مالی و نیروی انسانی توان رقابت و جایگزینی به جای دولت را در زمینه های مختلف دارا باشدو به سبب داشتن انگیزه بالا در کسب سود بتواند شاخصهای بهره وری و کارایی را در مقایسه با بخش دولتی بهبود بخشد.

    ۵٫۱۲٫۱٫ مشارکت بخش خصوصی :

    هر گونه دخالت و ایفای نقش بخش غیر دولتی در اقتصاد ملی را می توان به عنوان مشارکت بخش خصوصی در نظر گرفت.با توجه به تعریف واژه مشارکت هرگونه شریک شدن بخش غیر دولتی با بخش دولتی بصورت داوطلبانه و فعال همراه با تعلق خاطر را در تمامی زمینه ها اعم از اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی می توان مشارکت بخش خصوصی تعریف نمود.

     

    فصل دوم: ادبیات تحقیق

    فصل دوم
    ادبیات تحقیق

     

    مقدمه

    خصوصی سازی[۱] شرکت های دولتی اولین بار توسط انگلستان قبل از دهه ۸۰ میلادی بنا نهاده شد و سپس در کشور های صنعتی و سپس توسعه یافته گسترش یافت.(Magginson & Netter,2001 ) بنا بر تعاریف ارائه شده از خصوصی سازی از نظر کی و تامپسون[۲] واژه خصوصی سازی به روشی اطلاق می گردد که باعث تغییر رابطه بین دولت و بخش خصوصی شود ، از جمله ضد ملی کردن و یا فروش دارایی های متعلق به دولت – مقررات زدایی یا حذف ضوابط محدود کننده و معرفی رقابت در انحصار های مطلق دولتی و پیمان کاری یا واگذاری تولید کالا و خدماتی که توسط دولت اداره و تامین مالی میشوند به بخش خصوصی. (متوسلی ، ۱۳۷۳: ۱۹۵) براساس تعریف بانک جهانی[۳] خصوصی سازی عبارت است از : انتقال مالکیت یا کنترل بنگاه های اقتصادی ازدولت به بخش خصوصی. (طباطبایی یزدی،۱۳۸۵ : ۶۰ ) واژه «خصوصی سازی» حاکی از تغییر در تعادل بین حکومت و بازار به نفع بازار و وسیله ای برای افزایش کارایی (مالی و اجتماعی) عملیات یک موسسه اقتصادی است ؛ زیرا چنین به نظر می رسد که مکانیسم عرضه و تقاضای بازار در شرایط رقابتی باعث بکارگیری بیشتر عوامل تولید ، افزایش کارایی عوامل و در نتیجه تولید بیشتر و متنوع تر کالاها و خدمات و کاهش قیمت ها خواهد گردید. خصوصی سازی همچنین تدبیری است که میتواند از طرق مختلف بر تغییرات و دگرگونی سازمان ها اثرگذارد (Zahra & Gutierrez,2006).نتیجه تاثیرات آن را در شرکت های صنعتی بزرگ میتوان مشاهده نمود.(Gong.et.al.,2012)دامنه این فعالیت ها بطور قطع در طی ۱۰ سال اخیر به شدت گسترش یافته و بصورت خرید شرکت های دولتی توسط بخش عمومی در سطح ملی و بین المللی صورت می پذیرد.(Prizzia,2001:450)و به طور معمول نتایجی را در دست یازیدن به راهکارهای جدید سازمان دهی ، تولید و تغذیه عوامل محیطی موثر در خصوصی سازی ارائه می کند و در واقع به معنای تبدیل وضعیت از شیوه تولید کالا و خدمات در سطح عموم به تولید کالا و خدمات به منظور ایجاد برتری و مزیت است (Foster &Maouly,2006).نتایج خصوصی سازی در گزارشات اقتصادی ،مالی و چشم انداز های استراتژیکی گزارش می شود و شامل تقلیل کسری بودجه بخش دولتی ، محدودیت (توقیف) مالیات های صنفی و تقویت بازار سرمایه ،بهبود کارایی فعالیت های دولتی ،واگذاری کنترل امور به بخش خصوصی و توسعه استراتژی شرکت های سهامی می گردد (&Cooper,2002 Cunha).
    امروزه کمتر کشوری را در جهان میتوان یافت که در حال اجرای برنامه های خصوصی سازی نباشد و به جرات می توان گفت که خصوصی سازی یکی از مهمترین مولفه های اقتصادی قرن بیست و یکم است.(رضایی دولت آبادی و همکاران، ۱۳۹۰: ۹۷)
    مطالعات اخیر نشان می دهد که بیش از صد کشور با برنامه های خصوصی سازی منطبق شده اند. (Awamleh ,2003 ). در تعریف مفهوم خصوصی سازی دیدگاه های مختلفی مطرح شده است . در بسیاری از کشورها مشاهده شده که خصوصی سازی در عمل به یک فرایند سیاسی تبدیل شده که کارگزاران و سیاستمداران با توجه به شکل ظاهری خصوصی سازی قصد رسیدن به منافع و مقاصد خود را داشته اند و به محض رسیدن به اهداف مورد نظر، جهت استیلای بیشتر سلطه خود ، خلاف شعارهای قبلی عمل کرده و به تعبیر ناصحیح از ارزش های عقیدتی و ملی جامعه ،اقتصاد دولتی و برنامه ریزی شده ای را به مردم تحمیل کرده اند. (دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام ،۱۳۸۳ : ۱۶)
    پشتوانه های نظری ، الزامات و روش های خصوصی سازی

     

    ۱٫۲٫ مفهوم خصوصی سازی

    خصوصی سازی ، ابزاری است که در حقیقت مالکیت یا کنترل دارایی های مورد استفاده را برای ارائه کالا و خدمات از بخش عمومی به خصوصی نشان می دهد. عموماً خصوصی سازی به از میان برداشتن موانع بر سر راه بخش خصوصی در ارائه خدمات یا شالوده لازم برای تحقق آن ها تعریف می شود. (حیدری کرد زنگنه، ۱۳۸۸ ) خصوصی سازی را می توان تلاشی در جهت پررنگ کردن نقش بازار در مقابل تصمیم های دولت به عنوان کارگزار دانست . در واقع مفهوم خصوصی سازی گسترده تر از تغییر صرف مالکیت بنگاه های تولیدی است . اندیشه اصلی در تفکر خصوصی سازی حاکم کردن مکانیزم بازار بر تصمیم های اقتصادی می باشد که نتیجه آن ایجاد فضای رقابتی برای بنگاه های خصوصی بوده و از این طریق کارآیی بنگاه ها نسبت به بخش عمومی ارتقاء پیدا می کند. باید توجه داشت که بخش خصوصی از آن جهت بر بخش عمومی ارجحیت دارد که با ایجاد فضای رقابتی می توان بخش خصوصی را تحت فشار قرار داد . بخش خصوصی برای استمرار بقای فعالیت خود مجبور به ارتقای سطح و کیفیت فعالیت و کاهش هزینه است . بنابراین حضور پررنگ تر بخش خصوصی به نفع اقتصاد ملی است.(NKE steven,2002:35) در خصوصی سازی شکل ها و شیوه های گوناگون وجود دارد که در حالت کلی به دو صورت کلی و جزئی مطرح می شوند . (Varghese,2004 ) . کشورهای آسیایی اغلب خصوصی سازی را به صورت کلی و کشورهای افریقایی و شرق اروپا آن را به صورت جزئی تجربه نموده اند. (NEA,2004 )

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:15:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      اثربخشی شناخت درمانی هستی نگر بر کاهش نشانگان افت روحیه زنان مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان HIV- قسمت ۴- قسمت 2 ...

    بیش از سی سال از شناسایی اولین مورد ابتلا به ویروس HIV میگذرد. در ژوئن سال ۱۹۸۱ در مجله‌ی «گزارش هفتگی ابتلا و مرگ‌ومیر[۵۵]» آمریکا، گزارش پنج مورد پنومونی ناشی از پنوموسیستیس کارینی (pcp) در مردان هم‌جنسگرا در کالیفرنیا منتشر شد. طی مدت کوتاهی، موارد مشابهی نیز از شهرهای نیویورک و سانفرانسیسکو گزارش شد. پس از آن موارد فزاینده‌ای از ابتلای بزرگ‌سالان به عفونت‌ها و سرطان‌های فرصت‌طلب نادر مشاهده شد. ویژگی مشابه همه‌ی موارد، بروز نقص در سیستم ایمنی و ابتلا به عفونت‌هایی بود که در افراد دارای سیستم ایمنی سالم دیده نمیشود. به این ترتیب در پایان سال ۱۹۸۱ تعداد ۱۸۹ مورد بیماری با الگوی ابتلا به عفونت‌های فرصت‌طلب از ۱۵ ایالت آمریکا به مرکز کنترل بیماری‌های آمریکا[۵۶] گزارش شد که اغلب آن‌ ها را مردانی تشکیل می‌دادند که با مردان دیگر رابطه جنسی داشتند. با افزایش موارد بیماری در سال بعد، این سندرم در زنان و برخی گروه‌های جمعیتی خاص نظیر مصرف‌کنندگان تزریقی مواد و مبتلایان به هموفیلی نیز مشاهده شد. آنالیز یافته‌های جدید این فرضیه را مطرح کرد که عامل ایجادکنندهی این بیماری یک عامل عفونی قابل انتقال از راه تماس جنسی یا خون است. در سال‌های ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴ دکتر لوک مونتانیه[۵۷] از انستیتو پاستور پاریس و دکتر رابرت گالو[۵۸] از محققان موسسه ملی سرطان آمریکا، ویروس با منشأ انسانیِ مولد این بیماری را جدا کردند. در سال ۱۹۸۵ اولین روش های تشخیصی این عفونت شناخته شد و متعاقباً به منظور غربالگری خونهای اهدایی به کار گرفته شد (شادلو، امین اسماعیلی و رحیمی موقر، ۱۳۹۲).

     

    ۲-۲-۲ عامل بیماری و بیماری‌زایی:

    عامل این بیماری ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV)[59] است. یک رتروویروس[۶۰] و عضوی از زیر خانواده‌ی لنتی ویروس[۶۱] است که حاوی RNA و دارای پوشش است. تاکنون چهار نوع رتروویروس انسانی شامل HTLV-1[62]، HTLV-2، HIV-1 و HIV-2، شناخته‌شده‌اند. HIV-2 بیشتر در نواحی غربی آفریقا (و اخیراً برخی کشورهای اروپایی) دیده‌شده و در مقایسه با HIV-1، احتمال انتقال آن کمتر است و سیر پیشرفت کندتری دارد. ممکن است فرد همزمان به هر دو نوع ویروس مبتلا گردد (شادلو و همکاران، ۱۳۹۲).
    بیماری‌زایی این ویروس عمدتاً از طریق حمله به سلول‌های ایمنی صورت می‌گیرد. HIV مانند سایر ویروسها انگل اجباری درون سلولی است و همانندسازی آن، به سلول میزبان بستگی دارد. برای برقراری چرخه‌ی زندگی ویروس، آنزیم و پروتئین‌های خاصی لازم است. دو پروتئین اصلی در پوشش HIV وجود دارد: گلیکوپروتئین ۱۲۰ کیلو دالتونی (gp120) و گیلکوپروتئین ۴۱ کیلو دالتونی (gp41). ویروس با بهره گرفتن از gp41 به گیرنده‌ی CD4 سلول میزبان متصل می‌شود و با بهره گرفتن از آنزیم ترانس کریپتاز معکوس خود، رونوشتی از RNA خود را به صورت DNA ایجاد می‌کند. gp120 نیز میل ترکیبی زیادی به گیرنده‌ی CD4 در سطح غشاء میزبان دارد. گیرنده CD4 در سطح لنفوسیت‌های T-helper، مونوسیتها، ماکروفاژها، سلول‌های دندریتیک و لانگرهانس وجود دارد (کلی[۶۳] و کالیچمن[۶۴]، ۲۰۰۳؛ نقل از شادلو و همکاران،۱۳۹۲).
    HIV از طریق آلوده کردن سلول‌های لنفوسیت T که دارای گیرنده CD4 بوده و از طریق فعال‌سازی سیستم ایمنی با ایجاد یک محیط سیتوکینی که ویروس از آن جهت تکثیر خود استفاده می‌کند، سیستم ایمنی را متزلزل می‌سازد. کاهش سلول‌های CD4 در خون محیطی، نشانه‌ی بارز عفونت پیشرفته‌ی HIV است. مشخصه‌ی عفونت HIV، نقص ایمنی ناشی از نقصان مداوم و پیش‌رونده در تعداد و عملکرد لنفوسیت‌هاست. در مرحله‌ی،HIV عفونت اولیه، ویروس‌ها از محل ورود خود (به عنوان مثال سلول‌های لانگرهانس رکتوم یا واژن) به غدد لنفاوی آن ناحیه رفته و در آنجا تکثیر مییابند. با راه یافتن ویروس به طحال و سیستم رتیکولوآندوتلیال، ویرمی و گسترش عفونت صورت میگیرد. این مرحله در برخی از افراد با علائمی شبیه مونونوکلئوز عفونی همراه است. پاسخ ایمنی در این مرحله به واسطه‌ی سلول‌های T- suppressor یا سلول‌های دارای گیرنده CD8 انجام می‌شود. در ابتدا این سلول‌ها افزایش‌یافته و سعی می‌کنند سلول‌های آلوده به ویروس را از بین ببرند. همچنین با آزاد شدن سیتوکینها، ۶-۴ ماه بعد از ورود ویروس تا زمان ورود به مرحلهی پایدار، بار ویروس کاهش واضحی خواهد داشت. در طی مراحل اولیه و حاد عفونت و گذار به مرحله‌ی بعدی، ویروس می‌تواند در نقاطی مانند غدد لنفاوی به صورت نهفته باقی بماند و به تکثیر خود ادامه دهد (شادلو و همکاران، ۱۳۹۲).

     

    ۲-۲-۳ انتقال HIV

    راه های انتقال HIV شناخته‌شده و محدود است. این راه ها عبارت‌اند از: تماس جنسی، تماس با خون و ترشحات و انتقال از مادر به کودک. خطر انتقال در این راه ها، باهم یکسان نیست.

     

    ۲-۲-۳-۱ انتقال از طریق تماس جنسی

    شایع‌ترین راه انتقال HIV در جهان، انتقال از طریق تماس جنسی است. بیش از ۷۰ درصد کل موارد آلودگی به ویروس HIV در دنیا از این طریق بوده است (سازمان بهداشت جهانی[۶۵]، ۲۰۰۷).
    به طور کلی، عوامل زیر خطر انتقال در یک تماس جنسی را بالاتر می‌برند:
    – دفعات تماس و یا تعداد شرکای جنسی: هر قدر تعداد شرکای جنسی و یا دفعات تماس جنسی محافظت نشده (بدون استفاده از کاندوم) افزایش یابد، احتمال ابتلا بیشتر خواهد شد. در جوامعی که شیوع HIV در آن‌ ها بالاتر است، احتمال انتقال ویروس به طور قطع بالاتر خواهد بود. تماس جنسی با تنفروشان خطر بالاتری دارد.
    – مرحلهی بیماری در بدن فرد آلوده: هرچه میزان ویروس در بدن فرد مبتلا بیشتر باشد، احتمال انتقال بالاتر خواهد بود. این میزان در مرحلهی عفونت فاز حاد (دو تا چهار هفته پس از ورود ویروس به بدن) و در مرحله‌ی پیشرفته‌ی بیماری، در بالاترین میزان خود قرار دارد.
    – سالم نبودن مخاط در حین تماس جنسی: تماس با خون علاوه بر ترشحات جنسی و یا عدم سلامت مخاطات، احتمال انتقال را افزایش می‌دهد. ابتلا به یک بیماری آمیزشی درمان‌نشده (با یا بدون وجود زخم) خطر انتقال را افزایش می‌دهد. در تماس‌های جنسی نظیر تجاوز جنسی یا تماس جنسی با دختران قبل از بلوغ، احتمال تروماتیزه شدن قربانی بیشتر بوده و در نتیجه خطر انتقال بیشتر خواهد بود. برقراری تماس جنسی در زمان قاعدگی می‌تواند خطر بیشتری به همراه داشته باشد.
    – محل آناتومیک تماس جنسی: کلیهی تماس‌های جنسی محافظت نشده توأم با دخول، احتمال انتقال دارند. بیش‌ترین خطر در حین تماس از طریق مقعد اتفاق می‌افتد؛ زیرا به دلیل وجود اسفنکتر، احتمال خراشیدگی و خونریزی و نیز مدت زمان باقی ماندن ترشحات آلوده در تماس با مخاط فرد پذیرای مقاربت مقعدی، بیشتر است. به علاوه، به دلیل غنی بودن بافت رکتوم از لنفوسیت، احتمال این که ویروس با گیرنده CD4 تماس یابد و در بدن مستقر شود بیشتر است. کمترین میزان خطر مربوط به تماس جنسی از طریق دهان است.
    – جنسیت: زنان هنگام تماس جنسی با عواملی همچون احتمال تروماتیزه شدن بیشتر، سطح مخاطی در معرض تماس وسیع‌تر و مدت طولانیتر تماس با ترشحات آلوده مواجهاند؛ در نتیجه احتمال انتقال از مرد مبتلا به زن سالم بیشتر از احتمال انتقال از زن مبتلا به مرد سالم است. میزان این تفاوت در منابع مختلف بین سه تا ۲۰ برابر ذکر شده است. وابستگیهای اقتصادی و کمبود آگاهی و مهارت مذاکره باعث می‌شود زنان نتوانند تماس جنسی محافظت نشده را رد کنند (شادلو و همکاران، ۱۳۹۲).
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

    ۲-۲-۳-۲ انتقال از طریق تماس با خون و ترشحات

    تبادل خون می‌تواند باعث انتقال آلودگی گردد. این امر می‌تواند در جریان تزریق خون و فرآورده های خونی، استفاده از سرنگ و سوزن مشترک و تماس‌های تصادفی با ابزار تیز و برنده که قابلیت نفوذ از سطح پوستی مخاطی دارند، صورت پذیرد. در صورت تزریق یک واحد خون آلوده احتمال آلودگی ۹۰ تا ۱۰۰ درصد خواهد بود. استفاده از سوزن و سرنگ مشترک در بین معتادان تزریقی، دومین راه انتشار HIV در دنیا و به خصوص در آسیا، اروپای شرقی و آمریکای جنوبی است. در ایران این روش شایعترین راه انتشار ویروس HIV است. دفعات استفاده از یک سوزن، دفعات تزریق، تعداد افرادی که از یک ابزار مشترک برای تزریق استفاده میکنند و شیوع HIV در جامعه از جمله عوامل تأثیرگذار در انتقال هستند (آنتونی[۶۶]، فکی[۶۷] و کلیفورد[۶۸]، ۲۰۰۱؛ نقل از شادلو و همکاران).

     

    ۲-۲-۳-۳ انتقال از مادر به کودک

    انتقال HIV از مادر به فرزند یکی دیگر از راه‌های انتقال بیماری است که می‌تواند در حین بارداری، در هنگام زایمان و زمان شیردهی رخ دهد. احتمال انتقال از مادر به کودک در آفریقا ۳۰ تا ۴۰ درصد و در اروپا و آمریکای شمالی ۱۵ تا ۲۰ درصد است. آمار سرایت در همهجا یکسان نیست. در کشورهای توسعه‌نیافته این رقم بالاتر و در کشورهای توسعه‌یافته پایین تر است. به نظر می‌رسد تماس نوزاد با خون مادر به هنگام وضع حمل بیشتر ین نقش را داشته باشد. خطر انتقال از مادرانی که بار ویروسی بالاتری دارند یعنی در مرحلهی عفونت حاد و یا در مرحلهی پیشرفتهی بیماری به سر می‌برند، بیشتر است. همچنین شرایطی مثل کوریوآمنیونیت، زایمان زودرس، تأخیر در زایمان، کمبود ویتامین A، سن بالای مادر، استعمال دخانیات و سایر مواد مخدر موجب افزایش احتمال انتقال بیماری به نوزاد میشوند. بیش از ۹۰ درصد تمام موارد انتقال در طی دو ماه آخر بارداری اتفاق می‌افتد (شادلو و همکاران، ۱۳۹۲).
    باید به خاطر داشت که HIV از طرق این روشها منتقل نمی‌شود: دست دادن، بغل کردن یا بوسیدن فرد مبتلا، نشستن کنار فرد مبتلا در محیط‌های عمومی مثل مدرسه یا محل کار، خوردن و نوشیدن و یا استفاده از ظروف مشترک، استفاده از تلفن عمومی، تماس پوست سالم با مایعات و ترشحات بدن، استفاده از توالت، حمام و استخر شنای عمومی و گزش حشرات.

     

    ۲-۲-۴ سیر طبیعی عفونت:

    اگرچه سیر عفونت HIV در میان بیماران ممکن است متغیر باشد، اما الگوی شایعی در بیماران دیده می‌شود. نمودار ۱ سیر طبیعی این عفونت را نشان می‌دهد. عفونت اولیه با HIV به ایجاد یک پاسخ ایمنی سلولی و هومورال نسبت به ویروس می‌ انجامد که با یک دوره‌ی طولانی نهفتگی (متوسط ۱۰ سال) همراه بوده و بیمار طی آن معمولاً بی علامت است. از نظر میزان پیشرفت بیماری افراد به سه دستهی با پیشرفت سریع، با پیشرفت معمولی و بدون پیشرفت برای مدت طولانی تقسیم می‌شوند. گروه پیشرفت سریع ۵ تا ۱۰ درصد از موارد را تشکیل داده و در این افراد مرحلهی بالینی ایدز در عرض ۲-۳ سال بعد از عفونت بروز می‌کند. گروه با پیشرفت معمولی اکثریت موارد را تشکیل داده و در واقع سیر معمول عفونت HIV به این صورت است. بیماران این گروه در طی ۸ الی ۱۵ سال وارد مرحله‌ی ایدز میشوند. عده‌ی معدودی از بیماران با وجود گذشت بیش از یک دهه از عفونت اولیه، همچنان سطح CD4 پایداری دارند. به این عده که حدود پنج درصد از موارد را تشکیل میدهند، گروه بدون پیشرفت برای مدت طولانی اطلاق می‌شود (شادلو و همکاران، ۱۳۹۲).

    ۲-۲-۵ سندرم حاد HIV

    در ۵۰ تا ۷۰ درصد از بیماران مبتلا به HIV، حدود سه تا شش هفته بعد از تماس با ویروس، یک سندرم شبیه به مونونوکلئوز ایجاد می‌شود. این دوره با ویرمی شدید همراه است و طی یک تا سه هفته پاسخ ایمنی به ویروس ایجاد می‌شود. اگرچه ایمنی ویژه‌ی ویروس HIV که طی این دوره ایجاد می‌شود، با کاهش ویرمی همراه است، ولی نمیتواند به ریشه‌کنی کامل ویروس بینجامد. هرچند گروه قابل‌توجهی از بیماران سندرم حاد ویروسی را تجربه نمی‌کنند، ولی حوادث فوق در اغلب بیماران رخ می‌دهد (شادلو و همکاران، ۱۳۹۲). شکل ۱ روند این تغییرات را نشان می‌دهد.

    ۲-۲-۶ دورهی بدون علامت (نهفتگی)

    پس از عفونت اولیه، پیدایش ایمنی مختص HIV و توقف ظاهری تکثیر ویروس، اغلب بیماران یک دوره‌ی نهفته را تجربه میکنند که سال‌ها طول میکشد. کلمهی«نهفته» گمراه کننده است، چرا که طی این دوره نیز، سیستم ایمنی به تدریج در حال تخریب است. تکثیر ویروس در ارگانهای لنفوئید همراه با طیفی از وقایع ایمنی که به طور مستقیم و غیرمستقیم توسط ویروس ایجاد می‌شود، منجر به کاهش سلول‌های CD4 می‌گردد. تخریب ایمنی الزاماً با سطح بالای ویروس در خون همراه نیست (بیانزاده، بیرشک، متقیپور و بوالهری، ۱۳۸۴).

     

    ۲-۲-۷ بیماری آشکار بالینی

    تخریب پیش‌رونده‌ی سیستم ایمنی که در اغلب بیماران رخ میدهد، سرانجام به بیماری آشکار بالینی و یا ایدز با علائم و نشانه‌های عفونت‌های فرصت‌طلب یا بدخیمی می‌ انجامد. از سال ۱۹۹۶ با معرفی مهارکننده‌های پروتئین‌سازی در درمان ضدرتروویروسی، سیر عفونت HIV متحول شده است. بررسی‌های متعدد نشان داده‌اند که در فاصله‌ی زمانی سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ در ایالات‌متحده آمریکا، مرگ ناشی از ایدز، عفونت‌های فرصت‌طلب و بستری ناشی از آن ۲۰ تا ۶۰ درصد کاهش یافته است (بیانزاده، بیرشک، متقیپور و بوالهری، ۱۳۸۴).

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:14:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر قزوین- قسمت ۱۳ ...

    سنجش عملکرد یادگیرندگان و مقایسه نتایج حاصل با هدف های آموزشی از پیش تعیین شده به منظور تصمیم گیری در این باره که آیا فعالیت های آموزشی معلم و کوشش های یادگیری دانش آموزان به نتایج مطلوبی انجامیده است و به چه میزانی است (سیف ،۱۳۸۴).
    پیشینه پژوهش
    دلبستگی و سلامت
    تئوری بالبی تاثیر آشکاری بر دامنه وسیعی از وقایع زندگی دارد، موضوعات مرتبط با زندگی و مرگ،رفتارهای فیزیکی و احساسی، رشد هنجاری و غیر هنجاری و فقدان شخصیت و روابط میان فردی. در تمام این حوزه های زندگی ، به نظر می آید که مدل های عملی دلبستگی، روشی را که مردم محرک تنش زا را ارزشیابی می کنند و با آن کنار می آیند و همچنین واکنش احساسی به این وقایع را شکل می دهد.
    دلبستگی کودک به والدین ، نقش مهمی در رشد بهنجار کودک دارد. رشد جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی کودکان متاثر از دو نوع مراقبت مادر است. بسیاری از اختلالات روانی ناشی از آسیب دیدگی های پیوند دلبستگی است. اکثر افرادی که از اختلالات روانی رنج می برند، از ایجاد پیوندهای عاطفی با دیگران عاجزند. عدم شکل گیری رابطه دلبستگی در طول ۳ سال اول زندگی، جدایی از دلبستگی در محدوده سنی ۳ تا ۴ سالگی به مدت طولانی، و تغییر چهره دلبستگی در دوره حساس شکل گیری دلبستگی، از عوامل ایجاد آسیب های عاطفی و روانی در کودکان است (بالبی ، ۱۹۹۸به نقل از خدایاری ، ۱۳۷۷).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در نتیجه، به نظر می رسد که دلبستگی ایمن منبع درونی باشد که سازگاری را آسان می کند و سلامتی را در زمان استرس افزایش می دهد. این نقش تطابقی از سه منبع اصلی می تواند به دست آید. اولین منبع، ارزشیابی شناختی فرد ایمن از جهان است. نگرش خوش بینانه ای که فرد ایمن از زندگی دارد و اعتماد نسبت به جهان ممکن است به عنوان یک سپر علیه مشکلات غیرمنتظره عمل کند. علاوه بر این فرد ایمن به ارزیابی موقعیت تنش زا در اصطلاح بی خطر تمایل دارد ، که به نظر می آید برای انطباق ساختاری و مدیریت استرس لازم باشد.دومین منبع ، ترمیم روشی است که فرد ایمن به وسیله آن دیدگاهش را سازمان می دهد.
    میکالینسر[۱۶۴] دریافت که فرد ایمن خودش را با اصطلاحات مثبت توصیف میکند و ویژگی های منفی اش را می پذیرد و طرحواره های مختلفش با هم هماهنگی دارند و اختلاف نسبتا کمی بین آنها وجود دارد . دید مثبت فرد ایمن نسبت به خودش باعث می شود فرد احساس کنترل برای مقابله با مشکلات زندگی را داشته باشد و توانایی آنها برای سازمان دادن تجارب درون طرحواره های[۱۶۵] مختلف خود به آنها اجازه می دهد که استرس را کنترل کند و مانع گسترش آن به داخل ساختار خود شود. به علاوه ، همبستگی ساختاری آنها در زمانی که در رسیدن به استانداردهای فردی خودشان شکست می خورند مانع تجربه استرس می شود .
    منبع سوم نگرش فرد ایمن درباره پردازش اطلاعات و فعالیت های شناختی است . میکالینسر دریافت که فرد ایمن نگرش مثبتی در جهت پردازش اطلاعات دارد. مخصوصا ، این نگرش در تلاش فرد ایمن برای جستجوی اطلاعات ، تحمل بالای آنها در حوادث غیرقابل پیش بینی، اختلال و ابهام روشن می شود و بی میلی آنها برای تصدیق عقاید خشک، و تمایل آنها برای اینکه شواهد جدید را داخل ساخت شناختی اش هماهنگ کند هنگامی که می خواهد قضاوت اجتماعی کند. جستجو برای اطلاعات جدید و یکپارچگی اطلاعات جدید داخل طرحواره فرد، یادگیری مهارت های مناسب تر برای حل و کنار آمدن با مشکلات زندگی را آسانتر می کند (میکالینسر، ۱۹۹۷ به نقل از سیمپسون، ۱۹۹۸) .
    بالبی معتقد است که یک شخص برای رشد سالم نیاز به پیوند عاطفی دارد. والدین حساس و احساس امنیت در کودک پایه ای برای سلامت روانی وی می باشد. به نظر بالبی رابطه نا ایمن موجب بی اعتمادی، مشکل در هماهنگی و حساس بودن و نارضایتی هیجانی در روابط عاشقانه می شود (خوشابی و ابوحمزه ،۱۳۸۵).
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
    بر طبق نظر بالبی والدین به حمایت خود در سرتاسر کودکی ادامه می دهند و مدل عملی درونی کودک از تاریخ تعامل متقابل با مراقب بر ادراکات آنها از وقایع اجتماعی و انتظارات راجع به ارتباطات تاثیر می گذارد.
    ادامه تعامل والد- کودک، بین کیفیت دلبستگی بچه در کودکی میانی و هیجان بعدی و سازگاری او ، عامل میانجی مهمی است.
    کودک ایمن قادر به کمک گرفتن از والدین به عنوان پایگاه امنی در شرایط استرس آمیز است (کرنز[۱۶۶] و ریچاردسون[۱۶۷] ، ۲۰۰۵) .
    بالبی(۱۹۸۸) معتقد است والدینی که پاسخگو،یاری دهنده ، قابل دسترسی و قابل دوست داشتن باشند در مواقع نیاز بتوانند آسایش و حمایت لازم را برای کودک فراهم کنند، سلامت روانی آینده کودک خود را تضمین خواهند کرد. وی می گوید عشق مادری در دوره نوزادی و کودکی برای سلامت روانی همانند ویتامین ها و پروتئین ها برای سلامت جسمانی ، ضروری است (خوشابی و ابوحمزه ، ۱۳۸۵) .
    به اعتقاد اریکسون اگر مادر رفتاری طردکننده ، بی توجه و بی ثبات داشته باشد ، کودک نگرش بی اعتمادی را پرورش خواهد داد ومظنون ، ترسو و مضطرب خواهد شد (شولتز ، ۱۳۸۳) .
    مطالعات درباره دلبستگی در سال های دانشگاه و در جوانی نشان داده که دلبستگی ایمن با بهبودپذیری بالای خود، اعتماد به نفس بالا ، و برقراری ارتباط با دیگران به آسانی مرتبط است.
    مقایسه جوانان با سبک های مختلف نشان داد که جوانان ایمن آسان تر ارتباطاتی را برقرار می کنند که شادی بخش،دوستانه، قابل اعتماد و طولانی باشند.آنها نسبتا کمتر تنهایی مزمن را گزارش می کنند ودلبستگی اجتنابی با عدم اعتماد به دیگران ، فاصله گرفتن از آنان، تنهایی و بیماری ارتباط دارد. دلبستگی اجتنابی همچنین با اضطراب و استرس مرتبط است (کولین ، ۱۹۹۶) .
    شواهد نشان می دهند که نوع خاصی از نا امنی در پیش بینی سطح مشکلات رفتاری مهم است. کودکان با الگوهای دلبستگی ناایمن در سن پیش دبستانی و دبستان به طور معنا داری نسبتاً بیشتر به عنوان برونگرا و پرخاشگر رتبه بندی شدند (کرنز و ریچاردسون، ۲۰۰۵).
    یافته های گیوانی لیوتی[۱۶۸] نشان می دهد که دلبستگی نا ایمن در افزایش آسیب پذیری به اختلال های تجزیه ای مؤثر است و افرادی که دچار اختلال چند شخصیتی بودند در کودکی به صورت نا ایمن دلبسته شده بودند.
    ویلکینسون[۱۶۹] و والفورد[۱۷۰] (۲۰۰۱) نقش دلبستگی ، روان رنجوری ، برون گرایی و وقایع مثبت و منفی زندگی در درماندگی و سلامت روان شناختی نوجوانان بررسی کردند و نتایج نشان داد که کیفیت دلبستگی به والدین در افزایش سلامت و کاهش درماندگی مؤثر است.
    طلائیان(۱۳۸۲) گزارش کرد که کیفیت دلبستگی با سلامت روانی بالاتر و افسردگی پائین تر رابطه دارد.
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    بر طبق تحقیق برینگل و همکاران[۱۷۱](۱۹۹۲) ، افراد با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا نسبت به افراد با سبک دلبستگی ایمن ، والدینی سرد و مشکلات خانوادگی بیشتری داشتند.
    تحقیقات موره و لیونگ[۱۷۲](۲۰۰۲) نشان داد افراد با سبک دلبستگی ایمن نسبت به افراد با سبک دلبستگی ناایمن کمتر تنها و منزوی هستند و همچنین استرس کمتری دارند.
    در برخی از مطالعات نیز سعی شده است که ارتباط طولانی مدت بین دلبستگی و بهزیستی روانی مورد بررسی قرار گیرد. ازجمله کوباک و هازن[۱۷۳] (۱۹۹۱) نشانه های افسردگی را دوبار با فاصله زمانی اندازه گیری کردند و دریافتند کودکان دلبسته ناایمن دربار دوم اندازه گیری ، میزان بیشتری از نشانه های افسردگی را نشان می دهند (به نقل از کولین ، ۱۹۹۶).
    دلبستگی و هویت
    هورنای معتقد به اهمیت سالهای اولیه کودکی در شکل دهی شخصیت بزرگسال بود و اینکه نیروهای اجتماعی در کودکی، نه نیروهای زیستی ، بر رشد شخصیت تاثیر دارند. نه مراحل رشد همگانی وجود دارد و نه تعارض های اجتناب ناپذیر کودکی، بلکه رابطه اجتماعی موجود بین کودک و والدین او عامل اصلی است.
    هورنای تصور می کرد که نیاز ایمنی[۱۷۴] بر کودکی حاکم است که منظور وی از آن ، نیاز به امنیت و رهایی از ترس بود. اینکه آیا کودک احساس امنیت و فقدان ترس را تجربه کند، در تعیین به هنجار بودن رشد شخصیت او اهمیت دارد. امنیت کودک کاملا بستگی دارد به اینکه چگونه والدین با او برخورد می کنند. نشان ندادن گرمی و محبت به کودک، شیوه عمده ای است که والدین به وسیله آن امنیت را تضعیف نموده و یا از آن جلوگیری می کنند. او معتقد بود مادام که کودکان احساس کنند آنها را دوست دارند و از این رو ایمن هستند ، می توانند بیشتر مواردی را که معمولاً آسیب زا تصور می شوند، مانند از شیر گرفتن ناگهانی، گاه و بی گاه کتک خوردن و … را تحمل کنند بدون اینکه اثر بد محسوسی داشته باشند (شولتز، ۱۳۸۳).
    اریکسون درمرحله اعتماد در برابر بی اعتمادی، بیان می کند که اگر دراین مرحله مادر به نیازهای کودک حساس باشد و آنهارا برطرف کند و در چارچوب محیط اجتماعی قابل اعتماد خود به احساس باثباتی از قابل اعتماد بودن خود نیز دست یافته باشد، می تواند احساس اعتماد واطمینان به محیط را که لازمه پیدایش احساس هویت[۱۷۵] درمراحل بعدی است، به کودک خود منتقل و در او بارور سازد (شولتز ، ۱۳۸۳) .
    جدایی یا فقدان چهره های مهم _ نگاره های دلبستگی _ درمراحل اولیه زندگی یکی از اساسی ترین موانعی است که شکل گیری هویت در نوجوانی و یکپارچه سازی آن را در بزرگسالی دشوار می سازد (برینگر[۱۷۶]، ۱۹۷۴ به نقل از برزونسکی، ۲۰۰۳).
    البته فرایند تشکیل هویت، فرایندی مادام العمر است و جوانان برای کسب آمادگی برای این توانمندی مراحل زیر را پشت سر می گذارند:
    روابط اولیه فرد یا افراد مراقبت کننده در دوره کودکی، روابط اولیه با همسالان در دوره نوجوانی، و در نهایت ورود به دوران بزرگسالی که در حالت بهینه ، افراد در آن توانایی برقراری روابط صمیمی درازمدت همراه با اعتماد متقابل را کسب می کنند و از سلامت و بهزیستی شخصی حمایت و آن را تقویت می کنند (دانشپور، ۱۳۸۶).
    دستاوردها و فضایلی که فرد در مراحل پیشین کسب کرده ،‌در تحکیم بنای هویت سالم نقش دارند. همانند سازی و هویت یابی سالم نوجوان از میزان توفیق او در کودکی در نیل به امید و اعتماد، اراده و خودگردانی ، هدفمندی وابتکار عمل، و صلاحیت و پشتکار متاثر است (رفیعی، ۱۳۸۱).
    ریچ و سیگل[۱۷۷](۲۰۰۲) دریافتند که دلبستگی ایمن با رشد بالای ایگو مرتبط است.
    هوگ و برگیوس[۱۷۸](۲۰۰۲) بیان کردند که افراد با هویت کسب شده سطوح بالاتری از دلبستگی ایمن را نشان دادند(برنان[۱۷۹] ، ۱۹۹۸).
    تحقیق زیرمن[۱۸۰](۲۰۰۲) نشان داد که دلبستگی ایمن ارتباط مثبت با هویت موفق دارد ، در حالی که دلبستگی نا ایمن با هویت مغشوش ارتباط دارد.
    آرمسدن و گرینبرگ(۱۹۹۸) در پژوهشی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که کیفیت دلبستگی به والدین و همسالان با سلامت روانی نوجوانان ، شکل گیری هویت ، کنار آمدن با بحران های مختلف و رضایت از زندگی ارتباط معنا دار دارد.
    نتایج تحقیق نگهبان سلامی(۱۳۸۴) نشان داد که بین دلبستگی ایمن با سبک هویت هنجاری و تعهد هویت رابطه مثبت معنادار و بین دلبستگی ایمن با سبک هویت سردرگم/اجتنابی رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین بین دلبستگی ناایمن با سبک هویت اطلاعاتی و تعهد هویت رابطه منفی معنادار و دلبستگی نا ایمن با سبک هویت هنجاری و سردرگم رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
    هویت و سلامت روان
    نوجوانی زمانی مناسب برای شکل دهی هویت (احساس و مفهومی از خود) است که تاریخچه و گذشته فرد و توانمندی های مورد نیاز برای سلامت روانشناختی در بزرگسالی را در هم می آمیزد.
    به اعتقاد اریکسون اگر فرایند هویت یابی نوجوان مختل شود، او دچار آشفتگی هویت یا آشفتگی نقش اجتماعی[۱۸۱] خود خواهد شد که به اعتقاد اریکسون می تواند موجب بزهکاری[۱۸۲] ، اختلال درهویت جنسی[۱۸۳] ، وحملات روان پریشانه گردد (رفیعی ، ۱۳۸۱).
    به اعتقاد گلسر افراد با هویت ناموفق دچار تنهایی و بی کسی تا آخرین درجه آن می شوند، درحالی که افراد موفق به شکل سازنده به مبارزه ادامه می دهند و موفقیت های یکدیگر را تقویت می کنند. افراد ناموفق در زندگی روزمره مشکلات متعددی دارند و در برخورد با واقعیت های زندگی دچار مسائلی می شوند که برایشان نگران کننده، اضطراب آور، بی محتوا و افسردگی آور است (شفیع آبادی ، ۱۳۸۷).
    بسیاری از اختلالات نوجوانی را می توان در سردرگمی هویت یافت که خطر آن سردرگمی نقش است. اریکسون معتقد است که بزهکاری ، اختلالات هویتی مربوط به جنسیت، و دوره های پسیکوتیک مرزی، ممکن است از این سردرگمی ناشی شوند . سردرگمی نقش ممکن است خود را در رفتارهای نابهنجاری نظیر فرار از خانه، اعمال مجرمانه، ویسکوز، آشکار نشان دهد و مشکلات درهویت جنسی ونقش جنسی ممکن است دراین دوره ظاهر شود (کاپلان ،۲۰۰۳).
    به نظر اریکسون ، هویت نشان نشاط روانی است و هویت در مقابل سردرگمی نشانه یک شخصیت سالم در نوجوانان است (میلانی فر، ۱۳۷۰).
    مارسیا نیز بیان کرد که بین هویت و سلامت روانی ارتباط وجود دارد. وی مطرح می کند که پایگاه هویت موفق، سالمترین پایگاه است چون شخص توانایی خوبی برای سازگاری با محیط دارد ( ادبی، ۱۳۷۹) .
    مطالعات مارسیا نشان داده که افراد با هویت کسب شده، فعالیت های شناختی و عملکردی شان درموقعیت استرس خوب است و نسبت به دیگر نوع هویت ها، در مواقع استرس عقلانی و منطقی تر عمل می کنند ( کروگر، ۱۹۹۶).
    برزونسکی(۲۰۰۳) در یک مطالعه روی نقش تعهد در ارتباط بین سبک های هویت و متغیرهای سلامت شخصی بیان کرد که تعهد به طور مستقیم با متغیرهای مربوط به سلامت در ارتباط است.
    پاشا و همکاران (۱۳۸۲) در تحقیق خود روی رابطه بین پایگاه های هویت و بهداشت روانی جوانان نتیجه گرفتند که افرادی که از پایگاه هویت موفق بر خوردارند از سلامت روانی بیشتری نیز برخوردارند.
    شیخ روحانی(۱۳۷۸) در تحقیق خود با عنوان بررسی رابطه وضعیت هویت و اضطراب نتیجه گرفت که اضطراب در پایگاه های فاقد تعهد (دیررس و سردرگم) به طور معنا داری بالاتر از میانگین اضطراب در پایگاه های دارای تعهد (موفق/زودرس) است .
    ادبی(۱۳۷۹) در بررسی رابطه پایگاه هویت و سلامت روان در اوایل نوجوانی به این نتیجه رسید که افراد با هویت مغشوش و دیررس نسبت به افراد با هویت مؤفق و زودرس از سلامت روانی کمتری برخوردارند .
    آزمایش مقایسه ای جورجنسون[۱۸۴] (۲۰۰۹) روی افراد با اختلال شخصیت مرزی و افراد سالم نشان داد که بیشتر از نصف(۵۹%) بیماران با اختلال مرزی دارای هویت اجتنابی/ سردرگم بودند در حالی که این میزان در افراد سالم ۱۲% بود .
    تحقیق برزونسکی (۲۰۰۷) در ارتباط بین فرایندهای شناختی و سبک های پردازش هویت نشان داد که افراد با سبک هویت اطلاعاتی ، مسائل و اطلاعات را به صورت عقلانی پردازش می کنند .
    غضنفری (۱۳۸۲) دریافت که سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری و تعهد با سلامت روانی ؛ افسردگی ، اضطراب ، اختلال در عملکرد اجتماعی و نشانه های جسمانی رابطه معنی دار دارند که شدت رابطه برای سبک هنجاری بیشتر است. سبک هویت سردرگم/ اجتنابی با سلامت روانی و مقیاس های فرعی آن رابطه منفی دارد .
    نتایج پژوهش سعادتی شامیر (۱۳۸۳) بیانگر وجود رابطه معنی دار مثبت بین سبک های هویت با سلامت عمومی است. بین سبک هویت اطلاعاتی و هنجاری با افسردگی ، اضطراب ، علائم جسمانی و عملکرد اجتماعی همبستگی معنی دار منفی و بین سبک هویت سردرگم/ اجتنابی با افسردگی ، اضطراب ، علائم جسمانی واختلال در عملکرد اجتماعی وابستگی معنی دار مثبت وجود دارد .
    ولیراس[۱۸۵] و باسما[۱۸۶] (۲۰۰۵) دریافتند که ارتباط منفی معنی دار بین سلامت روان شناختی و هویت اجتنابی/ سردرگم وجود دارد .
    هویت و پیشرفت تحصیلی
    متاسفانه پژوهشی چندانی که ارتباط هویت و پیشرفت تحصیلی را مورد بررسی قرار داده باشد ، به دست نیامد .
    طبق تحقیقات انجام شده توسط فارسی نژاد و همکاران(۱۳۸۳) روی دانشجویان، نتایج نشان داد که سبک هویت اطلاعاتی اثر مستقیم مثبت بر پیشرفت تحصیلی دارد در حالی که هویت سردرگم/ اجتنابی اثر منفی بر پیشرفت تحصیلی دارد .
    یافته های جاکوبسا[۱۸۷] و دمبو[۱۸۸] (۲۰۰۴) نشان داد که دانش آموزان با سبک هویت اطلاعاتی نسبت به دیگر سبک های هویت تمایل بیشتری به پیشرفت مهارت های مطالعه دارند و از خودکارآمدی تحصیلی بالاتری برخوردارند .
    دلبستگی و پیشرفت تحصیلی
    متاسفانه پژوهشی که به طور مستقیم ارتباط دلبستگی و پیشرفت تحصیلی را مورد بررسی قرار داده باشد ، به دست نیامد ولی برخی از پژوهش ها به طور غیر مستقیم به بیان تایید کیفیت دلبستگی بر پیشرفت تحصیلی پرداخته اند. طبق تحقیقات انجام شده نوزادان و کودکان ۱۲ تا ۱۸ ماهه دلبسته ایمن ، حساس تر و کنجکاو تر از کودکان دلبسته نا ایمن هستند و نوزادانی که به عنوان دلبسته ایمن شناخته شده اند،سه تا پنج سال بعد و حتی در سن ورود به مدرسه ، اعتماد به نفس بیشتری از خود نشان داده و در حل مسائل مشتاقانه تر عمل می کنند.
    همچنین معلوم شده اگر عوامل هوش و طبقه اجتماعی که بر پیشرفت تحصیلی موثرند کنترل شوند، کودکان دلبسته ایمن در سنین نوجوانی در مدرسه عملکرد بهتری دارند و بیشتر متکی به خود هستند (جاکوبسن ، ۱۹۹۷). همینطور نوجوان دلبسته ایمن، مهارت های ذهنی بیشتری دارند و از مهارت هایشان در حل مسائل بهتر استفاده می کنند (لبسکی ، گارداکو و هرنسایر،۱۹۸۴به نقل از حقیقی، ۱۳۸۱). بنابراین، کودکان دلبسته ایمن، احتمالاً پیشرفت تحصیلی بیشتری نسبت به کودکان دلبسته نا ایمن دارند.
    نتیجه تصویری برای موضوع هوش
    جمع بندی
    در بخش اول فصل به موضوع هویت و سبک های هویت پرداخته شد و از هویت به عنوان یک مفهوم درونی و ذهنی که هر فرد از خود به عنوان یک شخص دارد و در واقع خود اساسی و مستمر اوست که دلبستگی به والدین نیز در شکل گیری آن مؤثرند یاد گردید.دیدگاه نظریه پردازان مختلف بحث شد. در ادامه، نظریه، انواع سبک های هویت و تعهد هویت از دیدگاه برزونسکی که یکی از پرکارترین افراد در زمینه سبک های هویت است مورد بررسی قرار گرفت. نقش عوامل متعدد فردی و بین فردی در هویت ، ارزیابی هویت و انواع دیگر آن از دیگر مطالبی بود که بحث گردید.
    در بخش دوم این فصل دلبستگی به عنوان نوعی عشق به والدین و کودک و یک پیوند عاطفی میان مادر و کودک که از دوران کودکی شکل می گیرد و در سلامت روان و شکل گیری هویت فرد در سال های آتی تأثیری شگرفت دارد، مورد بحث قرار گرفت. درباره دیدگاه رویکرد های مختلف به سبک دلبستگی بحث شد. از بالبی به عنوان یکی از پرکارترین افراد در حوزه دلبستگی نام برده شد و به بررسی نظام، روش و مفاهیم اساسی نظام او که شامل رفتار غریزی، مفهوم دلبستگی و انواع روش هایی که برای ارزیابی آن در کودکان و بزرگسالان وجود دارد را مورد بحث قرار دادیم .دلبستگی در نوجوانی و همچنین چگونگی آن در بزرگسالی و عوامل تأثیرگذار بر ایمنی دلبستگی را مطرح نمودیم و سپس ثبات دلبستگی و جنبه های تحولی آن، همچنین اختلالات دلبستگی را مورد بحث قرار داده شد.
    در بخش سوم فصل مطالبی در رابطه با سلامت روان و تاریخچه واهمیت آن در زندگی افراد آورده شد. دیدگاه نظریه پردازان مختلف درباره سلامت روان بحث شد و در آخر خصوصیات افراد سالم ارائه شد.
    در بخش آخر فصل به طور مجزا به ارائه پیشبینه تجربی و تحقیقاتی که در زمینه دلبستگی و سبک های هویت و پژوهش های مربوط به ارتباط این دو با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی بود، پرداخته شد.
    با توجه به مبانی نظری و پیشینه تجربی پژوهش مطرح شده به نظر می رسد که بین سبک های دلبستگی با سلامت روان رابطه وجود دارد و شاید بتوان سبک های هویت و میزان تعهد هویت نوجوانان را با توجه به سبک دلبستگی آنها پیش بینی کرد.
    فصل سوم
    روش پژوهش
    در این فصل ابتدا طرح پژوهش، جامعه آماری تحقیق ، نمونه و روش نمونه گیری آن شرح داده شده است و سپس توضیحات لازم درباره ابزارهای مورد استفاده ، اعتبار ابزارها و نحوه اجرا و نمره گذاری آنها ارائه گردیده است و در انتها روش های آماری مورد استفاده در تحلیل داده ها آورده شده است.
    طرح تحقیق

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:14:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تصمیم گیری سهامداران در خرید سهام عادی در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۱۵- قسمت 2 ...

    داراییها: این داراییها شامل:

     

    دارایی‌های جاری: در بررسی ترازنامه به گروهی از دارایی‌ها برمی‌خوریم که دارای قدرت نقدشونگی بالایی هستند. این گروه از دارایی‌ها عموماً تحت سرفصل‌هایی چون وجه نقد، بانک، سرمایه‌گذاری‌های کوتاهمدت، اسناد دریافتی، بدهکاران و موجودی‌ها دسته‌بندی می‌شوند که داراییهای جاری نامیده میشوند

    دارایی‌های بلندمدت (ثابت): این گروه از دارایی‌ها کلیه اقلام سمت راست ترازنامه به غیر از دارایی‌های جاری را شامل می‌شود. این گروه از دارایی‌ها برخلاف دارایی‌های جاری فاقد قدرت نقدشوندگی بالا می‌باشند و شرکت تصمیمی بر نقد کردن آنان را در کوتاه مدت ندارد و یا این که انتظار این موضوع نمی‌رود.

     

    بدهیها

     

    بدهی‌های جاری: این گروه از بدهی‌ها اقلامی که دارای سررسیدی کمتر از یک دوره مالی می‌باشند قرار می‌گیرند که شباهت بسیاری با بخش دارایی‌های جاری، البته به صورتی متقارن دارند.

    بدهی‌های بلندمدت: کلیه بدهی‌های شرکت، که انتظار نمی‌رود تا در طول یک دوره مالی سررسید شوند در این طبقه قرار خواهند گرفت.

     

    حقوق صاحبان سهام: آن جزء از دارایی‌ها که توسط صاحبان شرکت تأمین شده‌اند، در قالب حقوق صاحبان سهام دسته‌بندی می‌گردند، که می‌توان اصلی‌ترین اجزای آن را سرمایه، سود (زیان) سنواتی، اندوخته قانونی و سایر اندوخته‌ها دسته‌بندی نمود.
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

     

    ب) صورتحساب سود (زیان)
    این صورت در واقع بیانگر نتیجه عملکرد یک واحد اقتصادی در طول یک دوره مالی است که از مابه‌التفاوت مجموعه عایدی‌های شرکت در یک دوره مالی، از هزینه‌های همان دوره مالی، سود (زیان) شرکت به نمایش گذاشته خواهد شد. اقلام بااهمیت صورتحساب سود (زیان) به شرح ذیل است(اهرندسن و کارچیو، ۲۰۱۲).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۲-۵-۵-۷- بررسی نسبت‌های مالی
    نسبت‌های مالی در حقیقت بررسی اقلامی از صورت‌های مالی است که از قالب ریالی خارج و به نسبت‌های قابل مقایسه تبدیل می‌گردند. این نسبت‌ها به بیان ارتباط بین عوامل موجود و مؤثر بین صورت‌های مالی خواهند پرداخت. استدلال هر نسبت تنها یک سیگنال خبری است که باید آن را در کنار سایر نسبت‌ها و اخبار، مورد بررسی قرار داد و نمی‌توان بر مبنای صرف یک یا چند سیگنال هم‌منبع تصمیم‌گیری نمود. متأسفانه استفاده از این نسبتها در بسیاری از تصمیمگیری های اقتصادی نادیده انگاشته میشود و بسیاری از تحلیلگران بازار سرمایه تأثیرات و عوامل فیزیکی مشهود و در عین حال آنی را بیشتر مورد توجه قرار میدهند. با این حال بسیاری از سرمایهگذاران با تجربه از این نسبتها برای انتخاب سهام استفاده میکنند. در ادامه به توضیح اجمالی این نسبتها میپردازیم.
    الف) نسبت‌های نقدینگی شامل:
    ۱- نسبت جاری: این نسبت از تقسیم دارایی‌های جاری بر بدهی‌های جاری محاسبه می‌شود. این نسبت حکایت از آن دارد که دارایی‌های جاری شرکت تا چه میزان می‌تواند بدهی‌های جاری آن را پوشش دهد، چون با توجه به ماهیت سررسیدی این دو گروه از اقلام ترازنامه، دارایی‌های با قابلیت نقدشوندگی بالا قابلیت بازپرداخت بدهی‌های دارای ماهیت مشابه را دارا خواهند بود. اگر نسبت جاری یک شرکت کمتر از ۱ باشد، بدین معناست که مدیریت مالی شرکت با انتقال ریسک بیشتر به بستانکاران، درصدد کسب سود بیشتری از این محل برای سهامداران خود می‌باشد. حال اگر نسبت جاری شرکتی طی یک دوره مالی بیشتر از ۱ باشد، دلیل بر تدابیر مالی نامناسب شرکت در آن دوره نیست، چرا که در برخی مواقع در صورتی که دارایی‌های یک شرکت در بخش سرمایه‌گذاری‌ها رشد فوق‌العاده‌ای داشته باشد، مدیران کارا در صورت مواجهه با وجوه مازاد، آن را برای دوره‌های کوتاه‌مدت تبدیل به اوراق بهادار دارای بازده و در عین حال با قابلیت نقدشوندگی مناسب می‌نمایند.
    ۲- نسبت آنی: این نسبت نزدیکی بسیاری با نسبت جاری دارد با این تفاوت که بررسی‌ها را براساس حادترین وضعیت متمرکز می کند. دراین حالت با حذف حجم موجودی کالا (که قدرت نقدشونگی کمتری نسبت به سایر اقلام دارایی‌های جاری دارند) و برحسب مورد پیش‌پرداخت‌ها از گروه دارایی‌های جاری، به ارزیابی این موضوع می‌پردازند که شرکت برای بازپرداخت بدهی‌های سررسید شده خود تا چه حد دارای انعطاف در نقدینگی است.
    ۲- نسبت قدرت موازنه نقدینگی: این نسبت که به عنوان یک نسبت مقایسه‌ای تقریباً جدید (در مقایسه با سایر نسبت‌ها) مطرح شده است، بیان‌کننده نسبت دارایی‌های جاری یک شرکت به موجودی‌های آن را نشان می‌دهد. با مقایسه این نسبت در طی سال‌های مختلف می‌توان رشد تولید و فروش شرکت در طی آن سال‌ها را مورد مقایسه قرار داد (مهدوی و حسینی، ۱۳۸۷).
    ب) نسبت‌های کارایی:
    این گروه از نسبت‌ها به بررسی کارایی و راندمان عملیات شرکت می‌پردازد که حکایت از توانمندی و یا عدم قابلیت تدابیر مدیریت شرکت در استفاده بهینه از امکاناتی دارد که در اختیار شرکت می‌باشد. این نسبتها عبارتند از:
    ۱- نسبت گردش دارایی‌ها: این نسبت میزان و اثر گردش دارایی‌ها را در تحصیل درآمد نشان می‌دهد و مقایسه آن با گذشته نشان می‌دهد که آیا افزایش دارایی‌ها مستلزم کسب درآمد بیشتر است؟ به تعبیر بهتر می‌توان موضوع را این‌گونه مورد بررسی قرار داد که آیا در طول دوره‌‌های مالی مختلف رشد در حجم دارایی‌های شرکت منجر به کسب درآمد بیشتر گردیده است؟ این نسبت از تقسیم فروش خالص بر کل داراییها بدست میآید.
    ۲- نسبت گردش دارایی‌های ثابت: با توجه به ماهیت دارایی‌های ثابت که انتظار کسب درآمد از آن می‌رود، طبعاً بررسی این نسبت می‌تواند تأثیرات افزایش دارایی‌های ثابت در کسب درآمد را بیشتر و به نحوی قابل قبول‌تر به نمایش بگذارد. این نسبت از تقسیم فروش خالص بر داراییهای ثابت بدست میآید.
    ۳- نسبت دوره گردش موجودی کالا: این نسبت دوره زمانی که به طول می‌ انجامد تا کالای ساخته شده، فروخته شود را به نمایش می‌گذارد. مقایسه این نسبت در پریودهای زمانی مختلف نشان از بهبود یا نزول وضعیت یک واحد تجاری خواهد داشت. نحوه محاسبه این نسبت به شرح ذیل است.
    دوره گردش کالا = متوسط موجود کالا تقسیم بر فروش روزانه
    فروش روزانه=فروش تقسیم بر ۳۶۰
    ۴- نسبت دوره وصول مطالبات: این نسبت بیانگر زمانی است که از فروش آغاز و تا وصول وجه مربوط به فروش به طول خواهد انجامید. مقایسه این نسبت در طول دوره‌های زمانی نشان می‌دهد که شرکت در عملیات تجاری خود، درآمد فروش را در چه دوره‌ای به سیکل تولید بازگردانده است. نسبت دوره وصول مطالبات به صورت ذیل محاسبه می‌گردد (ترابی و هومن، ۱۳۸۹).
    دوره وصول مطالبات = مانده حسابهای در یافتی تقسیم بر فروش روزانه
    فروش روزانه=فروش تقسیم بر ۳۶۰
    ۵- نسبت دوره گردش عملیات: این نسبت از جمع دو نسبت دوره وصول مطالبات و دوره گردش موجودی کالا به دست می‌آید و می‌تواند تأثیر تجمعی دو نسبت فوق‌الذکر را بر پیکره شرکت و در خصوص کسب عواید بیشتر و در عین حال کاهش هزینه‌های مالی کوتاه مدت، به نمایش بگذارد. کاهش مداوم این نسبت طی سال‌های متوالی می‌تواند بیانگر اصلاح ساختار مالی یک شرکت باشد.
    ۶- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: این نسبت بیانگر این موضوع است که چه نسبتی از سرمایه در گردش را موجودی کالا تشکیل می‌دهد. بزرگ بودن این نسبت بیانگر مشکلاتی در عملیات جاری شرکت می‌باشد. این نسبت به این صورت محاسبه میشود:
    نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا تقسیم بر (دارایی جاری – بدهی جاری)
    ۷- نسبت گردش سرمایه جاری: این نسبت بیانگر قدرت تأثیر سرمایه در گردش در فروش است و افزایش این نسبت بیانگر کمبود آن خواهد بود. مگر این که قراین دیگری همچون رشد فزاینده فروش و یا بهبود دوره گردش عملیات شرکت در دست باشد. نحوه محاسبه نسبت گردش سرمایه جاری به صورت ذیل است (هاشمی و بهزادفر، ۱۳۹۰).
    گردش سرمایه جاری = فروش تقسیم بر (دارایی جاری – بدهی جاری)

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:14:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم