کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تحقیقات انجام شده با موضوع : ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • ارجاعات قران به عهدین- قسمت ۴
  • بررسی جایگاه حکم حکومتی درفقه سیاسی- قسمت ۵
  • حق انسان در محیط زیست- قسمت ۱۱
  • بررسی تاثیر عوامل سیاسی بر تصمیم خریدارن سهام عادی در بازار بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۹
  • ارائه مدل ریاضی برای تخصیص فضای قفسه کالا در محیط فازی- قسمت ۲
  • منابع پایان نامه درباره :بررسی رابطه بین جهت گیری های استراتژیک و قابلیت های بازاریابی ...
  • بررسی عوامل مؤثر بر وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان دانشگاهی ۳۴ – ۲۴ ساله استان کردستان- قسمت ۵- قسمت 2
  • تأثیر حاکمیت شرکتی و مدیریت سود برکیفیت سود- قسمت ۵
  • الگوی تعالی سازمانی و سرآمدی و تاثیر آن بر سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۶
  • تأثیر قوّه قاهره بر مسؤولیّت در قلمرو حمل ونقل دریایی- قسمت ۱۳
  • نقش بیمه مهریه در خانواده- قسمت ۵
  • جعل رايانه‌اي در حقوق ايران- قسمت 13
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره بررسی تاثیر هوش اخلاقی مدیران بر وفاداری مشتریان با تبیین نقش ...
  • تبیین تأثیر اجرای طرح مبارزه با اراذل و اوباش در ...
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • شبیه سازی عملکرد زنجیره تامین با استفاده از تکنیک سیستم داینامیک مطالعه موردی شرکت کاله- قسمت ۱۵
  • تبیین اراده و مشیت الهی بر اساس روایات کافی- قسمت ۳- قسمت 2
  • شرایط و آثار توقیف و تأخیر اجرای احکام مدنی- قسمت ۸- قسمت 2
  • بررسی نقش آلاینده های صنعتی در شیوع سقط جنین و مرده زایی- قسمت ۶
  • رابطه‌ی بین سبک‌های هویّت و تاب‌آوری با شادمانی در دانش‌آموزان استان گلستان- قسمت ۵
  • منابع پایان نامه با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • وجود یا عدم ضمان معاوضی در فسخ، اقاله و در دوران حق حبس- قسمت ۶
  • تحلیل-سن-مسئولیت-کیفری-اطفال-در-قانون-مجازات-اسلامی-با-نگاهی-به-فقه-مقارن- قسمت ۶
  • بررسی تاثیر انتصاب های مبتنی بر شایستگی مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل- قسمت ۱۵
  • تبیین جنبه های آموزشی و تربیتی امید و نقش آن در سلامت روان انسان از دیدگاه اسلام- قسمت 13
  • بررسی حقوقی حمایت از علامت تجاری درحقوق ایران ، آمریکا وکنوانسیون های بین المللی- قسمت ۱۳
  • بررسی نقش کانون های تفکر در فرایند سیاستگذاری ایالات متحده آمریکا- قسمت ۵
  • تاثیر دین زرتشتی بر دیدگاه شاهنامه در باره جهان پس از مرگ۹۲- قسمت ۵
  • جهانی شدن حقوق زنان۹۳- قسمت ۷
  • نگاهی به پایان نامه های انجام شده درباره بررسی عوامل موثر بر تصویر برند بانک مسکن و ارائه راهبردها ...
  • ارزیابی پذیرش کیفیت خدمات الکترونیکی، رضایت و تمایلات مشتری در مطالعه میدانی بانک ملت استان کرمانشاه- قسمت ۱۱
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تأثیر سرمایه اجتماعی بر تصمیم‌ گیری استراتژیک در شعب بانک تجارت استان اصفهان- قسمت ۸ ...

    کلمن(۱۹۸۸)(۱۳۷۷)و(۱۳۸۵)

    بستگی شبکه های اجتماعی، سازمان اجتماعی قابل دسترس، ثبات، ایدئولوژی(دین)، رفاه و فراوانی،
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

     

    پاتنام،۱۳۸۵،۲۰۰۰

     

    عوامل موثر بر تخریب سرمایه اجتماعی را شامل دوشغله شدن والدین، بزرگ شدن شهرها و دوری مسافت، وسایل سرگرمی(تلویزیون، وسایل الکترونیکی دیگر)، تغییرات نسلی میداند. همچنین او ثبات ساکنان را عامل شکل گیری سرمایه اجتماعی در محل زندگیشان میداند

     

     

    فوکویاما ۱۳۷۹،۱۳۸۵

     

    دین،سنت، تجربه مشترک تاریخی، قانون و نظامهای قانونی، کنش متقابل بین اعضا، فرهنگ، طبیعت و جهانی شدن را از عوامل موثر بر ایجاد سرمایه اجتماعی در سطح کلان میداند

     

     

    اسونسن ها[۳۰]۲۰۰۴

     

    در کتاب خود ایجاد و تخریب سرمایه اجتماعی معتقدند عناصر سیاسی بر روی عناصر مدنی تأثیر می گذارد و عناصر مدنی بر روی عناصر سازمانی و عناصر گفتمانی[۳۱] تأثیر گذاشته و این عناصر باعث بوجود آمدن سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی می گردند.

     

     

    استون و هیوز[۳۲] ۲۰۰۲

     

    استون و هیوز در تحقیقی پیمایشی تعیین کننده های سرمایه اجتماعی را شامل موارد زیر می‌دانند. ۱- ویژگی های شخصی(سن، جنس، سلامت) ۲- ویژگی های خانوادگی (وضعیت روابط،وضعیت تأهل، وجود فرزندان) ۳- منابع(آموزش، انتقال، مالکیت منزل) ۴- گرایش ها و ارزش ها (تساهل، تنوع، اهداف مشترک) ۵- ویژگی های حوزه(شهری و روستایی، سطح وضعیت اقتصادی اجتماعی، وجود شبکه ها در حوزه محلی، امنیت حوزه محلی
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

     

    آلهاندر پورتس ۱۹۹۸

     

    پورتس سرچشمه های سرمایه اجتماعی را شامل میل به کمال جویی(درونی کردن هنجارها، همبستگی محدود) و ابزاری(مبادلات متقابل، اعتماد قابل تضمین) می داند.

     

     

    گلیزر،لایسبون ساکردوت۲۰۰۰

     

    تحرک یا جابجایی محل اقامت، سن مشاغل اجتماعی، مالکیت منزل مسکونی، آموزش، هزینه‌ی فرصت زمان، همگونی قومی و زبانی،

     

     

    پارگال، گلیگان، و هوک۲۰۰۰

     

    درآمد، آموزش، سن و شغل سرپرست خانوار
    ویژگی های محل مانند: تعداد ساکنین، ریشه سکنه بلوک، ترکیب مالکین و غیر مالکین، سن محله، تعداد انجمن ها، فراوانی نشست ها

     

     

     

    فصل سوم

     

    روش تحقیق

     

    ۳-۱) مقدمه

    برای پژوهش تعریف‌های گوناگونی ارائه شده است. مثلاً «جان دیویی» در کتاب «منطق نظریه تحقیق» آن را تغییر کنترل شده یک موقعیت غیرثابت یا نامعین به موقعیتی که از لحاظ ویژگی ها و روابط کاملا معین و ثابت است و در وضعی قرار دارد که عناصر موقعیت اصلی یا اولی به صورت یک کل متحد تغییر یافته‌اند، تعریف می‌کند (دلاور،۱۳۷۴). قبول هر یک یا همه این تعریف‌ها مستلزم روش ها و فنون علمی خاص است. که پژوهشگر را ملزم می‌سازد تا هم برای پاسخگویی به مسأله با توجه به هدف و ماهیت پژوهش و امکانات اجرایی از آنها بهره ببرد و هم به معرفی دقیق آن بپردازد تا راهنمای خواننده‌ها برای استفاده از نتایج پژوهش و یا تکرار احتمالی پژوهش در جامعه‌های دیگر قرار گیرد.
    در فعالیت هاى پژوهشى به منظور تأئید یا رد فرضیه هاى پژوهش لازم است از علم آمار و روش هاى پژوهشی استفاده گردد، تا بتوان با اطمینان نتایج تحقیقات را مورد استفاده قرار داده و به آنها استناد کرد. «روش تحقیق دستیابى به حل مشکلات است» (عزتى، ۱۳۷۶، ص۲۰) (نقل از خاکى ۱۳۷۸، ص۲۰۱) بر این اساس در این پژوهش که یک پژوهش کاربردی است از روش تحقیق همبستگى استفاده شده است. همچنین براى جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روشهاى کتابخانه‌اى، توزیع پرسشنامه، مراجعه به اسناد و مدارک استفاده شده است. در بخش مطالعات کتابخانه‌اى با بهره گرفتن از کتب، مجلات فارسى و لاتین، مطالب نظرى و ادبیات موضوع بیان گردیده و با بهره گرفتن از این اطلاعات شاخص مناسب براى سنجش متغیرهاى پژوهش شناسایى شده و سپس این شاخص که در قالب پرسشنامه مى‌باشد بین نمونه‌ها، از جامعه آمارى توزیع شده‌است. سپس از طریق اطلاعات به دست آمده و با بهره‌گیرى از روش هاى آمار توصیفى و استنباطى و با بهره گرفتن از نرم افزار spss داده هاى به دست آمده تجزیه و تحلیل شده‌اند.
    در این فصل ابتدا روش پژوهش و طرح اصلی مطالعه مورد بحث قرار گرفته و پس از آن، افراد مورد مطالعه، جامعه‌ای که نمونه از آن انتخاب شده‌اند همچنین شیوه انتخاب آنها همراه با نحوه برآورد حجم نمونه توضیح داده شده است. توصیف ابزار یا وسایل اندازه‌گیری، روش جمع‌ آوری اطلاعات، نحوه اجرا، برآورد روایی، محاسبه‌ی اعتبار پرسشنامه و روش های آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل، قسمت دیگری از این فصل را به خود اختصاص داده است.
    ۳-۲) روش تحقیق
    «هدف از انتخاب روش تحقیق مشخص کردن شیوه و روشی است که محقق اتخاذ می‌کند تا او را هر چه دقیق‌تر، آسان تر، سریع تر و ارزان تر در دستیابی به پاسخ برای پرس‌ های تحقیق مورد نظر کمک کند»(نادری وهمکار، ۱۳۷۲). منظور از روش تحقیق این است که مشخص کنیم چه نوع روشى براى بررسى موضوع لازم است که این امر بستگى به اهداف و ماهیت تحقیق و همچنین امکانات اجرایى آن دارد. تحقیق حاضر از آن جهت که به بررسى و شناخت بیشتر روابط میان متغیرها و شرایط موجود مى‌پردازد، در دسته تحقیقات توصیفى قرار مى‌گیرد. این روش بر ساختن فرضیه و آزمایش آن، تحلیل روابط میان متغیرهاى دستکارى نشده و پروراندن قوانین کلى تأکید دارد، تحقیق توصیفى آنچه که هست را توصیف مى کند (شامل توصیف تجزیه و تحلیل و تغییر شرایط موجود) همچنین تلاش مى‌کند تا روابط میان متغیرهاى دستکارى نشده را کشف نماید (جان بست ۱۳۷۳ ص۴۴-۴۳).
    چون در این تحقیق سعی بر آن است تا روابط بین متغیرها بررسی گردد یا داده ها و اطلاعاتی کشف شود از روش تحقیق زمینه یابی (توصیفی) استفاده شده است.
    در این پژوهش هدف، بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر تصمیم‌گیری استراتژیک در شعب بانک تجارت استان اصفهان می‌باشد. روش تحقیق توصیفی ازنوع پیمایشی است. «در تحقیق پیمایشی پژوهشگر برای کشف عقاید، افکار، ادراکات و ترجیح‌های افراد مورد نظر از پرسشنامه و مصاحبه استفاده می‌کند»(سلیمی، ۱۳۷۰).

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    ۳-۳) جامعه آماری

    یک جامعه آمارى عبارتست از مجموعه اى از افراد یا واحدها که داراى حداقل یک صفت مشترک باشند، معمولاً در هر پژوهش، جامعه مورد بررسى، یک جامعه آمارى است که پژوهشگر مایل است درباره (صفت ها) متغیر واحدهاى آن به مطالعه بپردازد. جامعه مجموعه‌ اعضای فرضی یا حقیقی است که نتایج پژوهش به آن تعمیم داده می‌شود(دلاور، ۱۳۷۴). جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه کارکنان شعبات بانک تجارت در استان اصفهان می باشد.

     

    ۳-۴) تعیین حجم نمونه

    «نمونه بخشی از جامعه است که معرف آن می‌باشد به بیان دیگر نمونه گیری یعنی انتخاب تعدادی از افراد، حوادث، اشیا از یک جامعه تعریف شده به عنوان نماینده آن جامعه» (خورشیدی و همکار، ۱۳۸۱)
    نمونه عبارت است از «زیر مجموعه‌ای از جمعیتی که پژوهشگر مایل است نتایج را به آنها تعمیم دهد»(خوئی نژاد، ۱۳۸۰).

    لذا در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه به شرح ذیل عمل می‌کنیم.
    = n تعداد نمونه
    = S2 پیش برآورد واریانس
    = N حجم جامعه آماری
    = d دقت احتمالی
    = t مقدار متغیر نرمال واحد متناظر با سطح اطمینان
    از جمله عوامل متعددی که در تعیین اندازه نمونه مؤثر واقع می‌شود عبارتند از:‌ حجم جامعه آماری، امکانات مالی و زمانی محقق، دقت احتمالی مطلوب و سطح اطمینان.
    در این پژوهش با توجه به اینکه واریانس جامعه نامعلوم بود ابتدا مطالعه مقدماتی با توزیع ۳۰ پرسشنامه انجام و واریانس صفت مورد مطالعه برآورد و در نتیجه با بهره گرفتن از فرمول حجم نمونه به شرح زیر تعیین گردید.

    بنابراین حجم نمونه برای انجام تحقیق تعداد۱۹۱ نفر از کارکنان شعبات بانک تجارت استان اصفهان می‌باشد . از تعداد۱۹۱ پرسشنامه توزیع شده تعداد ۱۸۷ پرسشنامه برگشت داده شد که نرخ بازگشت پرسشنامه ها ۹۸% می‌باشد.از این تعداد پرسشنامه برگشت داده شده ۱۸۴ عدد آن قابل استفاده بوده است. بنابراین نمونه نهایی این تحقیق ۱۸۴ نفرمی باشندکه کلیه‌ی تحلیل‌های آماری براین اساس انجام گرفته است.

     

    ۳-۵) روش نمونه گیری

    نمونه‌گیری به عنوان یک ابزار جهت تسهیل کار محقق عمل می‌کند. پس از شناسایی جامعه آماری، باید با بهره گرفتن از تکنیک مناسب به نمونه‌گیری مبادرت ورزید. نمونه‌گیری عبارت است از انتخاب افراد نمونه از میان اعضاء یک جامعه تعریف شده آماری،‌که بر اساس اصول و قواعد خاص انجام می‌شود(بست[۳۳]،۱۳۶۶).
    نمونه‌گیری که با قضاوت پژوهشگر انجام می‌شود تلاشی است آگاهانه برای دستیابی به نمونه‌ای که احتمالاً با در نظرگرفتن نواحی، نمایانگر جامعه آماری باشد وگروه‌هایی راگزینش کند که درجمع نتایج حاصل ازمطالعه ی آن، برای جمعیت وسیع‌تری قابل تعمیم باشد(کرلینگر[۳۴]،۱۹۷۳).
    در غالب تحقیقات محقق علاقمند است نمونه تحقیقی را به طریقی انتخاب کند که مطمئن شود زیرمجموعه‌ها با همان نسبتی که در جامعه هستند با همان نسبت به عنوان نماینده جامعه در نمونه حضور داشته باشند. به همین منظور در نمونه‌گیری طبقه‌ای جامعه به گروه های متجانس تقسیم می‌شود و هر گروه از افرادی که دارای ویژگی‌های مشابه هستند تشکیل شده است(دلاور،۱۳۷۶).
    در این تحقیق نیز برای به دست آوردن نمونه موردنظر از روش طبقه‌ای استفاده شده است. بدین طریق که پس از تعیین نسبت افراد جامعه (شعب مورد پژوهش) درصدی که هر بانک در بین کل جمعیت دارد محاسبه می‌شود و سپس به همان نسبت نمونه مورد نظر را به‌شیوه‌ی تصادفی انتخاب می‌کنیم.
    ۳-۶) روش گردآورى اطلاعات
    روش گردآورى اطلاعات به دو شیوه صورت می‌پذیرد
    الف: کتابخانه‌اى
    ب: میدانی
    الف) روش کتابخانه‌اى: هر محققى قبل از شروع تحقیق و هنگامى که به موضوعى ویژه براى تحقیق علاقه‌مند شده است، ناگریز از مراجعه به کتابخانه خواهد بود. با مطالعه کتاب ها، مقالات، تحقیقات، جستجوى اطلاعات در شبکه اینترنت و مقالات خارجى محقق مى‌تواند موضوع تحقیق خود را بیشتر بشناسد و ابعاد آن را ببیند و هدف یا هدف‌هاى تحقیق خود را بیشتر بشناسد. در این تحقیق نیز از منابع مختلف کتابخانه‌اى فارسى و لاتین، اطلاعات موجود در شبکه اینترنت و… استفاده شده است.
    ب: روش میدانى: از لحاظ مطالعات محیطى این تحقیق یک مطالعه میدانى به حساب مى‌آید که با مطالعه و بررسى نظرى و جمع آورى اطلاعات لازم با بهره گرفتن از پرسشنامه از جامعه آمارى صورت گرفته است.

     

    ۳-۷ ) ابزار جمع‌ آوری اطلاعات

    تبدیل پاسخ ها به داده‌ها بخش مهمی از فرایند پژوهش است. پژوهشگر برای این تبدیل به یک وسیله اندازه‌گیری نیاز دارد. هرگاه ارزش متغیر بخصوصی را در آزمودنی بخصوص یا در لحظه معینی از زمان معلوم کنیم، می‌گوییم آن متغیر را اندازه گرفته‌ایم. اندازه‌گیری شامل قواعدی است برای اختصاص اعداد به چیزها، افراد یا رویدادها به منظور کمی ساختن آنها(هومن،۱۳۷۵).
    با عنایت به اینکه انتخاب‌ها به وسیله و ابزار تحقیق به اهداف و روش انتخابی در تحقیق بستگی دارد لذا در این تحقیق چون از شیوه توصیفی ـ پیمایشی استفاده شده است، پرسشنامه به عنوان ابزار مناسب جمع‌ آوری داده‌ها می‌باشد.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      7ـ علی بن هلال کرکی اصفهانی[705] ...

    7ـ علی بن هلال کرکی اصفهانی[705]
    8ـ کریم الدین شیرازی[706]
    9ـ حسین بن عبدالحمید[707]
    10ـ عبدالمجید[708]
    28. یحیی بن حسین بن عشیره بحرانی یزدی، شرف الدین (زنده در 967 ق)
    او ملقب به یحیی مفتی از دانشمندان قرن دهم هجری است. او شاگرد محقق کرکی (م 940 ق) و نایب او در یزد بوده است.
    به استناد دستنوشتۀ بهجة الخاطر که به خط او در کتابخانۀ آیت الله مرعشی نجفی موجود است، بحرانی در 967 ق زنده بوده است.[709]
    اساتید
    1ـ محقق کرکی (م 940 ق)
    در 932 ق از او اجازه گرفته است.[710]
    2ـ مصلخ بن حسن صِمری (م 933 ق)
    از او اجازه داشته است.[711]
    شاگردان
    1ـ عبدالله بن عبدالکریم
    او در 967 ق از بحرانی اجازه گرفته است.[712]
    2ـ علی بن خمیس بن عبدالله جزایری
    او در 961 ق از بحرانی اجازه گرفته است.[713]
    3ـ سید عبدالجلیل قاری حسینی
    او در 970 ق از استاد اجازه گرفته است.[714] نسخهای از این اجازه در کتابخانه آیة الله گلپایگانی (رحمه الله) نگهدای میشود.[715]
    4ـ نور الله حسینی[716]
    آثار
    شرح حال و آثار او و شیخ یحیی احسایی ظاهراً در ریاض العلماء مخلوط شده است.[717] ولی گزارش مختصری از آثار حدیثی او که به احتمال قوی از بحرانی است که در بخش آثار می‌آید.[718]
    29. ابراهیم بن اسماعیل بن عبدالله حسینی اوالی (قرن 10ق)
    او از دانشمندان بحرین بوده است که به محمد بن حسن احمد بن فرج بن احمد بن حسن بن مبارک اجازۀ روایت داده است.
    نسخه:
    قم، مرعشی: 3307، محمد بن حسن بن احمد بن فرج بن احمد بن حسن بن مبارک اوالی سهلاوی، 21 شوال 943ق، پایان رساله سوم مجموعه.[719]
    30. محمد بن یوسف بحرانی عسکری (قرن 10ق)
    تنها اطاعات ما از او اجازاتی است که از شیخ بهایی دارد. این اجازات در سالهای 968 و 999 و 1000ق صادر شده است و ضمن زبده الدعوات مجاز میباشد.[720]
    نسخه های اجازه:
    1ـ مشهد، گوهرشاد: 743، بدون نام کاتب، 999ق.[721]
    2ـ مشهد، گوهرشاد: 743، بدون نام کاتب، 1000ق.[722]
    3ـ مشهد، گوهرشاد: 743، بدون نام کاتب، بدون تاریخ کتابت، در فهرست تاریخ اعطاء اجازه 968ق ذکر شده است ولی با توجه به تاریخ تولد شیخ بهایی در 962ق بنظر این تاریخ اشتباه باشد.[723]
    31. عبدالرحیم بن یحیی بن حسین بحرانی (قرن 10 ق)
    او کتابی در ادعیه دارد که جوامع السادات فی فنون الدعوات نام دارد. از آنجا که در این کتاب، از مصباح کفعمی (م 905 ق) نقل کرده، باید او را متأخر از این تاریخ بدانیم. او همچنین از چند کتاب دعای سید بن طاووس نقل میکند.[724]
    شیخ حر عاملی دربارۀ او مینویسد:
    صاحب الذهن الوقاد، فاضل محقق فقیه حافظ، نقل أَنه ما نظر شیئاً و نسیه، ذكره بعض علمائنا فی اجازةٍ له.[725]
    32. ابراهیم بن اسماعیل بن عبدالله حسین اُوالی (قرن 10 ق)
    او در 943 ق اجازهای به محمد بن حسن احمد بن فرج به احمد بن حسن بن مبارک داده است.[726]
    33. حسین بن علی بن حسین بن ابی سروال اُوالی (قرن 10 ق)
    او از شاگردان محقق كركی است و تالیفاتی در فقه دارد[727] و در سال 956ق زنده بوده است.[728]
    او به شاگردش شمس الدین محمد بن ابراهیم نجار اجازه داده و این اجازه را افندی به خط مجیز مشاهده كرده است.[729]
    او از استادش محقق كركی اجازه روایت دارد.[730]
    34. احمد بن محمد بن عبدالله بن علی بن حسین بن علی بن محمد بن سبع بن رفاعه سبعی، فخر الدین (قرن 10 ق)
    از فقهای روزگار خود بوده و شرحی بر
    قواعد الاحکام علامه دارد که سدید الافهام نام دارد.[731]
    او از شاگردان ابن متوج است و از شیخ محمد مشهور به ابن امیر الحاج عاملی[732] و ابن فهد حلی[733] روایت می‌کند و سید کمال الدین موسی حسینی از وی نقل مینماید.[734]
    برخی نوشتهاند او در 960 ق در هند از دنیا رفته است.[735]
    ب. آثار حدیثی
    درآمد
    در طول دورۀ محدثانِ بحرین که قبلاً معرفی شدند یعنی از اوایل قرن چهارم تا انتهای قرن دهم آثار متعددی به وسیلۀ دانشمندان پیش گفته، در حوزۀ حدیث و علوم حدیث شیعه تدوین و تألیف شده است. در این بخش ما به اختصار این آثار را معرفی و گزارش می‌کنیم.
    فهرست اخیر تا حدودی فعالیت‌های مکتوب محدثان بحرین را نشان می‌دهد. البته ممکن است به برخی آثار دست نیافته باشیم و یا در طول زمان از بین رفته باشند.
    نمایه آثار مکتوب حدیثی بحرین در دورۀ مورد بحث به ترتیب تاریخی مؤلفین آنها چنین است:
    1. المختصر فی احوالات الاربعة عشر‰، از راشد بن ابراهیم بن اسحاق (م 605 ق)
    صاحب الذریعه میگوید نسخهای از این كتاب نزد سید محمد علی روضاتی موجود است.[736] دست نوشتۀ ناقصی در فهرست مرکز احیاء میراث اسلامی قم از این کتاب گزارش شده است که نام آن تعریف احوال سادة الانام النبی و الاثنی عشر الامام‰ است.
    مختصر نیکویی است از اطلاعات تاریخی مربوط به احوال حضرت پیامبر اکرمˆ و دوازده امام‰ برای هر کدام بابی، پس از آن صد گفتار از کلمات حضرت امیرالمؤمنین† غیر از صد کلمه، مشهوری که جاحظ گرد آورده، پس از آن ده حدیث نبوی انتخاب کرده تا کتاب با ذکر پیامبر ختم شود چنانچه با ذکر آن حضرت شروع شده است.
    آغاز: الحمد لله الذی انعم علی بنی آدم لخلقه ایاهم و فضلهم.
    نسخه:
    قم، مرکز احیاء میراث اسلامی: 67، از وسط افتادگی دارد، آغاز: برابر نمونه، نسخ معرب، محمد بن عبدالله بن محمد حافظ، نیمه جمادی الاول 683ق، 77 برگ، /سابقه/: مرکز احیاء میراث اسلامی: عکس 18.[737]
    2. اختیار (مختصر) مصباح السالکین، ابن میثم بحرانی (زنده در 681 ق)
    مؤلف شرح مفصل خود بر نهج البلاغه را بنا به درخواست نظام الدین ابی منصور و مظفر الدین ابو العباس علی در سال 681ق مختصر نموده و این کتاب را تدوین کرده است.[738]
    آغاز: سبحان من حسرت أبصار البصائر عن کنه معرفته.
    نسخه ها:
    1ـ قم، مرعشی: 7046، نسخ معرب، بدون نام کاتب، 713ق، 214 برگ.[739]
    2ـ مشهد، کاظم مدیر شانهچی: بدون شماره، نسخ معرب، حسین بن محمد گرگانی، 26 ربیع الاول 716ق، مقابله شده، با نسخه بدلها و بلاغ.[740]
    3ـ قم، مرعشی: 6736، نسخ، علی بن ابی هاشم حسینی کور سرخی، جمادی الثانی 726ق، 319 برگ.[741]
    4ـ خوی، مدرسه نمازی: 932، آغاز: برابر نمونه، نسخ، حیدر بن علی بن حیدر علوی حسینی عاملی، آخر ذی حجه 759ق، 243 برگ، 22 سطر.[742]
    5ـ یزد، آتش: بدون شماره، محمد بن احمد بن ابی المعالی علوی حسینی، 765ق، از روی نسخ اصل، با انهاء از محمد بن احمد بن ابی المعالی علوی حسینی.[743]
    6ـ قم، مرعشی: 6298، نستعلیق، بدون نام کاتب، قرن 9ق، 220 برگ.[744]
    7ـ تهران، دانشگاه تهران: 234، از آخر افتادگی دارد، آغاز: برابر نمونه، نسخ، بدون نام کاتب، سده 8 یا 9ق، 361 برگ.[745]
    8ـ قم، مسجد اعظم: 1901، تا کلمه قصیره، آغاز: برابر نمونه، بدون نام کاتب، سده 8 و 9ق، مکرر تصحیح شده، 216 برگ.[746]
    9ـ مشهد، مدرسه سلیمان خان: بدون شماره، از اول و آخر افتادگی دارد، نسخ کهن، بدون نام کاتب، سده 8 و 9ق.[747]
    10ـ قم، مرعشی: 910، آغاز: برابر نمونه، نسخ، احمد بن محمود بن عبدالصمد بن محمد بن احمد بن اسماعیل گلیکی، 7 صفر 961ق، 343 برگ.[748]
    11ـ قم، علامه محمد حسین طباطبایی: بدون شماره، بدون نام کاتب، قرن 10ق.[749]
    3. شرح المائة کلمة لنهج البلاغة (منهاج العارفین، البحر الخضم)، ابن میثم بحرانی (زنده در 681 ق)
    شرح عرفانی مهمی است بر صد کلمه جاحظ که به مسعود بن گرشاسف هدیه شده و در بعضی از منابع با نام «البحر الخضم» معرفی شده است و دارای سه بخش میباشد به این ترتیب: قسم اول: در مبادی و مقدمات دارای پنج فصل قس دوم: در مقاصد و دارای سه فصل قسم سوم: در لواحق و دارای چند فصل.
    چاپ: با تصحیح م

    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
    رحوم محدث ارموی.[750]
    آغاز: اللهم یا ذا الجلال و الاکرام یا حی یا قدوس… اما بعد لما کان اکمل السعادات.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تبیین دلیل نیاز اعمال حقوقی به اعلام اراده و تعیین نقش اعلام اراده در ایجاد ایقاعات و عقود- قسمت 5 ...

    به نظر می‌رسد این استدلال قابل خدشه باشد. چه اینکه در قانون مدنی ما ایقاعات چه از نظر ایجاد و چه به لحاظ آثار و احکام مغفول مانده، و آنطوریکه باید مورد توجه نبوده است. و این معنی با مقایسه عقود ایقاعات درحقوق مدنی به روشنی پیداست. چه اینکه قانون مدنی به تمام جوانب عقود ( ایجاد، آثار و انحلال )، تقریبا” به طور کاملی پرداخته است، اما شاهد بی توجهی مقنن به تمامی جوانب ایقاعات می‌باشیم.

    در این اوضاع و احوال نمی‌توان استدلال کرد که عدم پیش بینی مقنن به معنی عدم لزوم اعلام است. چه اینکه به هیج قرینه‌ای نمی‌توان گفت که مقنن در مقام بیان بوده اما سکوت کرده است، تا از آن سکوت محفوف به قرائن، نظر مقنن معلوم شود. در اینجا باید گفت این مسأله در ایقاعات، درست همانند سایر احکام و مسائل آن مورد غفلت و بی توجهی بوده است. و به هیچ وجه نمی‌توان آن را حمل بر عدم لزوم اعلام در انشاء ایقاعات نمود.

    به عقیده برخی این مسأله، و عدم عنایت مقنن به ایقاعات از آن روست که اصل در حقوق خصوصی برابری حاکمیت اراده اشخاص است، و اراده کسی به تنهایی نمی‌تواند حق یا تکلیفی برای دیگری به وجود بیاورد. بنا بر این اساس روابط حقوقی بر عقود پایه می‌گیرد و ایقاعات فوق العاده محسوب می‌شوند. این است که مباحث مربوط به عقود چه در فقه و چه در حقوق، از دامنه وسیعی برخوردار است، و ایقاعات کمتر مورد توجه و بحث بوده است[117].

    گفتار دوم: عدم نیاز ایقاع به توافق

    دلیل دیگری که از سوی این نویسندگان به چشم می‌خورد که عمده دلیل ایشان نیز به حساب می‌آید، یکطرفه بودن ایقاعات است. می‌دانیم که در ایقاع، اراده واحد کفایت به حصول مقصود می‌کند، عنصر ممیّز عقود از ایقاعات نیز همین نکته دانسته شده است[118]. ایقاع نظر به ساختمان آن از اراده‌ای واحد نشأت می‌گیرد، و آثار خود را می‌آفریند. در نتیجه به نظر این گروه چون در ایقاعات نیازی به توافق نمی‌باشد، پس ایقاعات نیازی به اعلام ندارند. اراده باطنی برای وقوع ایقاع به تنهایی کارگزار است، و نیازی به اعلام برای انشاء ایقاعات ندارد.

    به نظر ایشان اعلام و ابراز در ایقاعات تنها می‌تواند حائز جنبه اثباتی باشد و در مرحله اثبات وقوع ایقاع مورد استفاده قرار ‌گیرد، وگرنه به لحاظ ثبوت و وقوع امری زائد است. و نیز علاوه بر داشتن جنبه اثباتی، برای اطلاع از وقوع ایقاع به کار می‌آید. بدین معنی که برای اطلاع کسی که از وقوع ایقاع به نحوی تأثیر می پذیرد مفید فایده است. برای مثال ابراء از لحظه‌ای که دائن به طور جدی در باطن خود اراده می‌کند که از طلب خود صرف نظر نماید، تحقق یافته است.

    اما ابراز آن به وسیله یک کاشف باعث فراغت خاطر مدیون از رهایی ذمه اش می‌شود، و از تلاش او جهت فراغت ذمه اش ممانعت به عمل می‌آورد. به نظر می‌رسد که این استدلال نیز خالی از اشکال نباشد. به نظر ما می‌توان در این باره از ماده 191 قانون مدنی یاری جست. ماده اخیر چه در ایجاب و چه در قبول اعلام را ضروری دانسته است. اگر بتوان گفت که تنها فلسفه اعلام در ایجاب، اطلاع مخاطب ایجاب جهت تحقق توافق است، آیا می‌توان همین مبنا را در بخش قبولی صادق دانست؟ آیا می‌توان گفت مقرون بودن قبولی به مبرز برای این منظور است که موجب از اراده باطنی قبول کننده آگاه بشود، تا بدین وسیله توافق محقق گردد؟

    پاسخ این پرسش بی تردید منفی است. و اگر این گونه است پس دلیل اعلام اراده در بخش قبولی چیست؟ آیا مطایق نظر اختیاری ایشان در مورد ایقاعات، نمی‌توان اینگونه استدلال کرد که وقوع عقد مقوله‌ای متفاوت از اطلاع طرف است. آنچه مهم است توافق در اراده است پس از لحظه‌ای که مخاطب ایجاب در باطن خود قبولی را اراده می‌کند، عقد منعقد شده و اطلاع طرف ( موجب ) برای به رسمیت شناختن عقد منعقد و عمل به تعهدات قراردادی است. نتیجه‌ای که ماده 191 قانون مدنی به صراحت آن را رد کرده است.

    بنا بر آنچه گفته شد می‌گوئیم همانگونه که مقنن اعلام اراده در بخش قبولی را نیز شرط کرده است در حالی که اعلام در این بخش برای اطلاع طرف جهت تحقق تراضی نیست، بنابراین در ایقاعات هم اعلام اراده شرط تحقق آنها است. به تعبیر گویاتر همان گونه که قبولی برای تحقق (با وجود آنکه در قبولی اطلاع طرف برای تراضی موضوعیت ندارد)، نیازمند اعلام و ابراز است، ایقاعات نیز برای تحقق نیازمند اعلام و ابرازند.

    تنها مسأله‌ای که در اینجا به ذهن می‌رسد تفاوت قبولی با ایقاع است. چرا باید ایقاعات که به تنهایی موجد آثار حقوقی هستند با قبولی که این گونه نیست مقایسه شوند؟ به نظر می‌رسد که این ایراد قابل دفع باشد. چرا که قبولی نیز از انشائات می‌باشد. یعنی برای تحقق یافتن، نیازمند رضا و قصد است. راست این است که هرچند قبولی ایقاع کاملی نیست، اما در زمره انشائات قرار می‌گیرد، و در معنای عام کلمه از ایقاعات است. البته نه ایقاع شناخته شده در حقوق مدنی ما که به تنهایی موجد آثار حقوقی باشد. به نظر ما این تفاوت به لحاظ موضوع مورد بحث، حکم قبولی جدا نمی‌سازد، بلکه بستر را برای تسری حکم ماده 191 قانون مدنی به ایقاعات فراهم می‌کند.

    مبحث دوم: طرح و بررسی دلایل موافقین ضرورت اعلام در ایقاع

    در این مبحث به طرح و نقد نظرات موافقین اعلام در ایقاعات می‌پردازیم.

    گفتار اول: تنها امور اعلام شده موضوع علم حقوق است

    یکی از ادله‌ این گروه این است که حقوق تنها به رویدادهائی می‌پردازد که در صحنه اجتماع رخ می‌دهد. دنیای حقوق دنیای ارتباط و اثبات ایجاد نظم در جامعه است. اراده، مادام که باطنی و درونی است در الزام بیرونی اثر نمی‌کند. اراده باید پای در جهان خارج نهد و برای علم حقوق قابل احراز و شناسائی شود، تا مؤثر و موجد ماهیت‌های حقوقی تلقی گردد[119]. به عبارت دیگر موضوع علم حقوق تنها پدیده‌های اجتماعی است[120]. اراده باید به وسیله اعلام حائز چهره خارجی شود، و در زمره پدیده‌های اجتماعی قرار بگیرد تا بتواند مؤثر واقع شود[121].
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

    به نظر ایشان حقوقی فقط به امور اجتماعی می‌پردازد، و اگر گاه به نیت اشخاص نیز عنایت می‌کند برای ارزیابی وسایلی است که برای اعلام اراده به کار رفته است. در واقع اثری است که اراده حقیقی در مظاهر خارجی آن دارد[122]. به نظر این گروه علم حقوق برای تنظیم روابط اجتماعی و ایجاد نظم و عدالت در اجتماع به وجود آمده است. حقوق علمی اجتماعی، بر آمده از اجتماع و برای تنظیم روابط در آن است. حقوق به منویّات پنهان اشخاص نمی‌پردازد، و تنها به اموری مشغول است که به نحوی چهره بیرونی بیابد، و در زمره امور اجتماعی و بیرونی جای گیرد.

    به نظر می‌رسد که باید عقیده اخیر را تأیید کرد. می توان از چند جهت به این نتیجه رسید اول آنکه توجه به هدفی که حقوق آن را دنبال می‌کند و موجه وجود حقوق است می‌تواند ما را به این مهم راهنما باشد که جامعه و ایجاد نظم در آن و تنظیم روابط اجتماعی از اهم اهداف حقوق است. هدف حقوق به عقیده برخی ایجاد نظم و آرامش، برقراری عدالت و کمک رسانی به ترقی جامعه است[123]. نیازی به ذکر نیست که ضبغه اجتماعی اهداف مذکور در این موارد به وضوح دیده می‌شود. اهمیت این موضوع و ارتباط تنگاتنگ حقوق با جامعه و امور اجتماعی به قدری است که در کلام بزرگانی چون بنتام در تعریف از هدف حقوق نفوذ کرده است[124]. توجه به هدفی که علم حقوق آن را آرمان خود می‌داند می‌تواند ما را به این نظر متمایل سازد. توجه به قانون مدنی ما نیز به نظر می‌رسد که مؤید همین عقیده می- باشد.

    ماده 191 قانونی مدنی علاوه بر ایجاب، در خصوص قبولی نیز اعلام را شرط تأثیر دانسته است، که پیش از این به طور مفصل دراین باره سخن گفتیم. اما به اجمال می‌افزائیم این اعتقاد که اعلام در عقود (و از جمله قبولی)، برای این است که هر یک از اراده دیگری آگاه گردد تا آن را بپذیرد[125]، به نظر قابل قبول نمی‌باشد. اعلام اراده در بخش قبولی را نمی‌توان بدین دلیل استوار کرد که اعلام قبولی جهت آگاهی موجب از آن و متعاقبا” پذیرش مفاد قبولی است. این از بدیهیات علم حقوق است که با قبولی مخاطب ایجاب عقد تمام است و دیگر نیازی به قبولی موجب ندارد.

    از این ماده می‌توان دریافت که مقنن نیز برای چهره بیرونی انشائات قایل به اهمیت بسزایی است، به نحوی که تا اراده باطنی چهره بیرونی و ظاهری نیابد فاقد هر گونه اعتبار ی می‌باشد. از مقرره قانون مدنی در مورد تنفیذ عقد فضولی، که به روشنی اراده باطنی را برای اجازه عقد کافی نمی داند نیز، به خوبی می‌توان دریافت که فلسفه شرط بودن مبرز، از نظر قانونگذار، خاص عقود نیست بلکه ایقاعات نیز از این لحاظ با عقود، صاحب ملکی واحدند. از این ماده به خوبی می‌توان استنباط کرد که اراده باطنی مالک کفایت نمی‌کند، و تأثیر تنفیذ منوط به ابراز می‌باشد.

    در فقه نیز می‌توان به مطالبی برخورد که به نوعی نشانگر پذیرش این نظر در فقه است. به عقیده بعض از ایشان احکام شرعی فقط به اقوال و افعال ظاهری تعلق می‌گیرد و آنچه که در ضمیر اشخاص است به تنهایی، اثری نخواهد داشت[126]. در بیان اخیر یکی از تفاوت های اخلاق با حقوق، حتی از دیدگاه فقها، قابل درک است.

    گفتار دوم: توجه به مواد قانون مدنی در این خصوص

    از مواد دیگر قانون مدنی که در باب اعلام ایقاعات می‌باشد به خوبی می‌توان استنباط کرد که اعلام در ایقاعات هم دارای موضوعیت است، نه طریقیت برای اثبات. پاره‌ای از نویسندگان مخالف در این موارد (که مقنن در ایقاعات ابراز را ضروری دانسته است) اظهار عقیده نمودند که اعلام اراده در مواردی چون فسخ که در قانون پیش بینی شده است، استثنائی بر اصل «عدم لزوم اعلام در وقوع ایقاعات» نمی باشد، یعنی اعلام در این موارد نیز شرط وقوع نیست[127]. به همین دلیل معتقدند که اگر ولی با مولی علیه خود معامله کند و مطابق قانون دارای حق فسخ باشد یا اینکه در معامله حق فسخ شرط شده باشد، اعمال حق مرقوم نیازمند به هیچ کاشفی نیست[128]. به دیگر سخن از نگاه این نویسندگان اراده باطنی در همه ایقاعات کفایت به حصول مقصود می‌کند و اعلام، حتی در ایقاعاتی که مقنن در آنها اعلام را به صراحت پیش بینی کرده است، را تنها برای احراز، اثبات و رفع اختلافات احتمالی دانسته اند[129].

    پاره‌ای از نویسندگان هر چند اصل را «عدم لزوم اعلام در ایقاعات» می‌دانند، اما مواد مذکور (که اعلام را در ایقاعات پیش بینی کرده‌اند) را ناظر به مرحله ثبوت، و شرط وقوع ایقاعات می‌دانند. ایشان این استثنائات را این گونه توجیه می‌کنند که در این دسته از ایقاعات، ایقاع به طور مستقیم با حقوق و تکالیف شخص دیگری ارتباط پیدا می‌کند. به همین دلیل است که مقنن در این موارد دست به ایجاد استثنائاتی برده، و از قاعده کلی عدم لزوم اعلام در وقوع ایقاعات عدول کرده است[130].

    به نظر می‌رسد که عقیده گروهی که اعلام را، حتی در مواردی که مقنن در نظر گرفته، ناظر به مرحله وقوع نمی‌دانند قابل خدشه باشد. چه اینکه از سیاق این مواد به خوبی بر می‌آید که اعلام به مرحله ثبوت نظر دارد و شرط وقوع است. این نکته دربرخی ازموارد نظیر تنفیذ معامله فضولی، به قدری بداهت دارد که ما را از توضیح بیشتر در این باره بی نیاز می‌کند. اما عقیده گروهی که اصل را «عدم لزوم اعلام در ایقاعات» نهاده‌اند و مواد مذکور را استثنائی می‌دانند نیز، به نظر قابل قبول نیست. چه اینکه برای شناخت دقیق و جامع و مانع نظر مقنن باید به تمامی مقرره ها به عنوان بخشی از یک مجموعه منسجم و مرتبط توجه داشت.

    علاوه بر وجود قرائن قوی در قانون مدنی از جمله ماده 191 قانون مرقوم در بخش قبولی، پیش بینی این همه استثناء از سوی قانونگذار خلاف رأی عقل سلیم است. و از نظر علم اصول نیز عامی که دارای استثنائات بسیار باشد از حجیت و اعتبار ساقط می‌باشد. ایقاعات پیش بینی شده در قانون مدنی بسیار نیستند و اعلام در اکثر آنها ضروری تلقی شده است. به نظر می‌رسد وجود این همه استثناء به شدت قاعده «عدم لزوم اعلام در وقوع ایقاعات» را به چالش می‌کشاند، و وجود این قاعده را در قانون مدنی و حقوق ما با تردید جدی روبرو می کند. اینجاست که تلقی این موارد به عنوان مصادیقی از اصل «لزوم اعلام اراده در ایقاعات» قوت می‌گیرد، و آن را به عنوان دلیلی محکم بر وجود قاعده اخیر می‌نمایاند .

    از آنچه آمد می‌توان دریافت که هر چند ایقاعات در قانون مدنی ما شأنی در خور نداشته و مغفول واقع شده‌اند و مقنن به استقلال و تفصیل درباره نحوه ایجاد آنها نصی وضع نکرده است، اما در پاره قابل توجهی از ایقاعات لحاظ قاعده «لزوم اعلام در وقوع ایقاعات» را فراموش نکرده، و در مصادیقی از ایقاعات آن را متذکر شده است.

    بررسی همه جانبه مواد قانون مدنی موجب شده است که نویسندگان مواد 191 به بعد قانون مدنی را خاص عقود تلقی نکنند، و ایقاعات را هم مشمول احکام آن موارد بدانند. از جمله اینکه در ایقاعات هم، نظر به ماده 193 قانون مدنی، همه مبرزات را برای وقوع ایقاعات (به جز مواردی که مبرز خاصی منصوص شده است) کافی دانسته اند[131]. گروهی هم با صراحت بیشتر مبنای وجودی ماده 191 قانون مدنی را در ایقاعات هم موجود دانسته، و در بیان ضرورت اعلام در وقوع ایقاعات به ماده اخیر نیز متوسل شده و بدان استناد کرده اند[132].

    به نظر می‌رسد که این تلقی از مجموعه مواد قانون مدنی درست باشد. چرا که همانگونه که پیشتر مذکور افتاد عدم وضع قاعده‌ای کلی در باره ایقاعات، در این خصوص، نشانگر بی توجهی به ایقاعات است، نه اینکه مقنن در مقام بیان، سخنی از قاعده مورد بحث به میان نیاورده باشد، تا بتوان از این سکوت مقرون به قرینه، عدم ضرورت اعلام در ایقاعات را استفاده کرد. در این باره می‌افزائیم قانونگذار اساسا” در باره نحوه شکل گیری ایقاعات هیچ مقرره‌ای در نظر نگرفته است. حال آنکه در عقود شاهد وجود ماده 190 قانون مدنی و مواد بعد از آن هستیم. قانونگذار تمامی اسباب و شرایط ایقاع را متذکر نشده است، نه اینکه همه احکام مورد نیاز برای وقوع ایقاع راپیش بینی کرده و تنها اعلام اراده را ذکر نکرده باشد.

    بسیار بودن تعداد ایقاعات نیازمند به اعلام به نسبت همه ایقاعاتی که مقنن از آنها یاد کرده است و عنایت بر این نکته که وجود استثنائات قابل توجه، عام (قاعده) را از اعتبار ساقط می‌کند، به نظر می‌رسد که از نقطه نظر قانون مدنی اعلام اراده در وقوع ایقاعات شرط می‌باشد، و به مرحله ثبوت نظارت دارد.

    گفتار سوم: توجه به رویکرد فقه امامیه

    همانطور که می‌دانیم بخش اعظم قانون مدنی ما ملهم بلکه مقتبس از فقه است. این است که در کتب حقوق مدنی ما به فقه توجه شایانی شده است، و در تفسیر مواد مورد استناد و استفاده بوده است. هریک از موادی که از فقه گرفته شده است دارای ریشه‌ای عمیق در مطالعات فقهی فقهای ما دارد، که تنها ثمره آن بحث‌های مفصل به شکل مواد در قانون مدنی گنجانده شده است. درک درست و همه جانبه این مواد بدون مراجعه به فقه و کتب معتبر فقهی مقدور نیست. تقریبا” همه آنها که اعلام را در انشاء ایقاعات هم ضروری دانسته‌اند به مراتب متفاوت، متوجه فقه و رویکرد فقها در این باره بوده اند و شهرت بسیار شرط بودن کاشف در انشاء ایقاعات خواه نا خواه در اتخاذ تصمیم ایشان مؤثر بوده است.

    ایشان به خوبی دریافته‌اند که تفسیر درست نظر قانونگذار قانون مدنی بدون مراجعه به فقه ممکن نیست. به همین دلیل است که در آثار ایشان می‌توان ارجاع به کتب فقهی را در این باره مشاهده کرد. توجه به ریشه‌های ماده 191 قانون مدنی هم می‌تواند مؤید این تمایل باشد. چرا که ماده اخیر که در شرط بودن اعلام اراده در انشاء عقود مورد استفاده می‌باشد، خود نتیجه بحث‌های مفصل فقهی در طول ادوار است. بحث‌هائی که از لزوم وجود صیغه ( به معنی الفاظ خاص آن هم به زبان عربی[133])، دست کم درپاره‌ای از عقود[134]، آغاز شد.

    اعتبار لفظ در وقوع عقود منحصر به بیع دانسته نشد، بلکه وقوع همه عقود محتاج لفظ ( به عنوان تنها مبرز مؤثر ) تلقی گشت[135]. در برخی از کتب فقهی لفظ در وقوع همه عقود لازم و ناقل شرط دانسته شده است[136]. برخی از طریق استقراء به این نتیجه نائل شده اند[137]، و بعض دیگر آن را اجماعی دانسته اند[138]. به همین دلیل است که مشهور فقها چه در بیع اعیان کم ارزش و چه اعیان پر ارزش معاطات را موجب تحقق بیع ندانسته اند. چون بیع از عقود لازم و ناقل است پس ایجاب و قبول آن باید حتما” با لفظ ادا شود تا بیع منعقد گردد[139].

    این گروه از فقها شخصی را که قادر به تکلم نیست از قید مذکور رها می‌دانند، و اشاره‌ او را اگر مفهم اراده باطنی او باشد وافی به حصول مقصود تلقی کرده اند. در واقع عدم قدرت بر تکلم را تنها عذر موجهی دانسته‌اند که لزوم ابراز اراده با لفظ را منتفی می کند[140]. اهمیت لفظ نزد این گروه از فقها تا جائی است که عقد بیع را به لفظی تعریف کرده‌اند که موجب نقل ملکیت از مالک به شخص دیگری در برابر عوض معلومی می‌شود[141].

    به نظر معتقدین به لزوم لفظ، لفظ می‌بایست به زمان ماضی ادا شود تا بتواند مؤثر واقع گردد[142]. به نظر ایشان تنها زمان ماضی است که صریح در انشاء است و زمان حال و آینده بیشتر به پیشنهاد به انجام معامله شباهت دارد و صراحت لازم را ندارد. علاوه بر شرط اخیر، عربی بودن و صراحت در معنا داشتن را هم برای الفاظ ضروری دانسته اند. در جای مناسب خود شرح داده ایم که فقها در آخرین تحلیل هر کاشفی را جهت انعقاد عقود کافی تلقی نموده اند.

    در ایقاعات نیز ضرورت وجود کاشف جهت وقوع آنها تقریبا” مورد اتفاق فقها است. همانند آنچه که در باب عقود آمد برخی از ایشان تنها لفظ را شایسته انشاء ایقاعات دانسته اند. بدین معنی که تنها الفاظند که اگر به عنوان کاشف مقرون با اراده باطنی گردند، می توانند موجد ایقاعات باشند. این معنی چه به طور صریح و چه به شکل ضمنی از اظهارات ایشان قابل استفاده و استنباط است[143].

    در برخی از تألیفات صیغه به عنوان یک رکن از سه رکن تشکیل دهنده ایقاعات، به طور کلی، دانسته شده است[144]. به دیگر سخن به زعم این گروه از فقها صیغه چه در عقود و چه در ایقاعات شرط وقوع وآن

    اعمال محسوب می شود. در ایقاعات نیز مشهور فقهای متقدم الفاظ صریح را شرط وقوع می دانند و الفاظ کنائی و مجازی را، به دلیل فقد صراحت در دلالت بر اراده باطنی، مردود می شمرند[145].

    دلیل رویکرد به الفاظ و اعتبار آنها در تمامی انشائات (اعم از عقود و ایقاعات) ذکر شد و احتیاجی به تکرار آنها نیست. در ایقاعات نیز آنطوریکه در عقود گفته ایم در ابتدا به اعتبار الفاظ در ایجاد آنها نظر داده شد و به تدریج و توأم با حرکتی که در عقود ذکر شد نظر بر کفایت همه مبرزات در انشاء ایقاعات استقرار گرفت. یعنی هر چه که بتواند اراده باطنی را به نوعی ظاهر گرداند، و کاشف آن باشد برای وقوع ایقاعات کافی دانسته شد[146].

    در یکی از تألیفات فقهی به خوبی می توان وجود مراحل مذکور را استنباط نمود در این تألیف می- خوانیم: «در تحقق اجازه شرط شده است که با لفظی که به طور صریح عرفی بر آن دلالت کند باشد مانند اینکه بگوید أمضیت، أجزت، أنفذت، رضیت و نظایر اینها و ظاهر روایت بارقی وقوع آن را با کنایه هم می رساند و این نتیجه بعید نیست هنگامی که عرفا” به آن تکیه می شود. ظاهر این است که فعلی که عرفا” کاشف رضای به عقد باشد کافی باشد مانند تصرف در ثمن. از همین قسم است اجازه کردن بیعی که بر آن واقع شده است»[147].

    این نتیجه کاملا” منطقی و قابل پیش بینی است. چرا که ضرورت اعلام در عقود از نظر فقهای ما اطلاع طرف نیست، تا گفته شود ایقاع از آنجا که طرفینی نیست پس وقوع آن نیازی به کاشف ندارد. مبنای فقها در ضروری دانستن اعلام در عقود، انشایی بودن آنها است مبنائی که در ایقاعات هم موجود است.

    این دلیل نویسندگان حقوق مدنی (توجه به فقه امامیه) بسیار موجه است. چرا که در قوانین مختلف، قانونگذار پیش بینی و مقرر کرده است که در فرض سکوت قانون، برای کشف حکم قضیه مسکوت، باید در درجه نخست به منابع معتبر اسلامی رجوع کرد. یعنی اگر درمورد آن در منابع معتبر حکمی آمده باشد باید تبعیت گردد.

    این مهم در اصل 167 قانون اساسی هم منعکس است. در این اصل می خوانیم: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمی تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد». بنا بر این در موارد سکوت قانون، نباید بدون توجه به فقه به تأسیس قاعده پرداخت. آن هم در موردی بدین روشنی که با کمترین مراجعه‌ای به منابع فقهی می‌توان حکم قضیه مسکوت را به دست آورد.

    فصل سوم: بررسی نگاه نوین به جایگاه اعلام (شکل) در اعمال حقوقی

    در قوانین مختلف کشورمان به موارد معتنابهی بر می‌خوریم که قانونگذار نحوه خاصی از اعلام اراده (شکل) را پیش بینی کرده است. در برخی از آن موارد اختلاف نظرهای عمیقی وجود دارد و بحث های گسترده‌ای در این خصوص شده است که آیا باید نحوه خاص اعلام را به مرحله ثبوت مربوط و یا تنها به مرحله اثبات ناظر دانست؟

    در این باره بررسی معاملات مربوط به املاک می‌تواند شاهد خوبی باشد که نظرات متعددی را در این خصوص می‌توان در کتب حقوق مدنی و کتب حقوق ثبت یافت. برخی انتقال ملک یا حق را در این موارد منوط به تنظیم سند دانسته اند. چرا که ضمانت اجرای آن عدم شناسایی مالکیت از سوی دولت مقرر شده است[148]. می دانیم که منظور از واژه «دولت» تنها قوه مجریه نیست بلکه قوای سه گانه و تشکیلات رسمی کشور است.

    برخی دیگر نیز در عین حالی که ثبت معادلات غیر منقول را از الزامی می‌دانند، اما ثبت در دفتر املاک را شرط صحت آن معاملات تلقی نکرده اند[149]. این دو نظر تنها به عنوان نمونه ذکر شده‌اند و مقام، مقام تقصیل مطلب نبوده است. ناگفته پیداست که اهمیت موضوع تا کجاست. این مسأله به قدری اهمیت دارد که وجود یا عدم وجود معاملات املاک بسته به آن است. ناگفته پیداست که آثار بار شده بر هر یک از نظرهای اختیاری چیست. به نظر ما دلایل و مصالحی موجود است که مقنن را در رویکرد جدید به سوی اعتبار اعلام های خاصی (شکل های خاصی) سوق داده است.
    بی مناسبت نیست که در این پایان نامه که بنای آن بر مبنای توجه به اعلام و اهمیت آن در اعمال حقوقی استوار شده است توجه جدید مقنن به شکل اعمال حقوقی، که با توجه به قوانین مختلف می توان بدان پی برد، مورد بررسی قرار گیرد. این توجه جدید که می توان از آن به شکل گرایی تعبیر کرد دارای انحاء مختلف است، که به نظر ما می توان آن را در سه دسته مورد بررسی قرار داد. دسته اول آن دارای رابطه تامی با این پایان نامه است و دو دسته دیگر هم با بحث ما نامربوط نیست.
    در همین جا خاطر نشان می سازیم که منظور ما از شکل گرایی مفهومی عام تر از تشریفاتی بودن است. تشریفاتی کردن اعمال حقوقی، آنگونه که خواهد آمد، تنها یک نوع از شکل گرایی است در حالی که شکل گرایی ضمن شامل شدن آن، منحصر به آن نیست. با این تقدیر رابطه بین این دو مفهوم از لحاظ منطق، عموم و خصوص مطلق است. در ادامه به دلایل توجه جدید به برخی شکل ها (اعلام ها) می پرازیم و بعد از آن هم به نحوه های این رویکرد خواهیم پرداخت.

    مبحث اول: دلایل رویکرد جدید به برخی اعلام ها (شکل ها)

    گفتار اول: اثبات و اهمیت آن

    ثبوت را برخی به استقرار تعریف کرده اند[150]. برخی نیز « مرتبه وجود خارجی موجود [هر چند که اعتباری باشد] را مرحله ثبوت می‌نامند»[151] و « آنچه که در دایره علم آدمی قرار گیرد از آن تعبیر به اثبات می‌شود»[152]. در واقع ثبوت، به معنی وقوع می‌باشد یعنی مرحله وجودی اعمال حقوقی، و اثبات محرز کردن و معلوم ساختن مرتبه ثبوتی است. مرحله ثبوت و اثبات را نباید دو مرحله کاملا” مجزا و بیگانه از هم دانست، بلکه رابطه بین ثبوت و اثبات آنقدر برقرار و محکم است که تشخیص قاطع آن در ذهن دشوار می‌باشد، و محققان حقوقی را به تردید وا می‌دارد. همین ارتباط تنگاتنگ و گاه مختلط بوده است که موجب اختلاف نظر در مواردی چون معامله املاک شده است[153].

    الف) اهمیت اثبات و تأثیر آن در ثبوت

    اثبات وجود حق از اهمیت بسیاری برخوردار است. اگر حقوق به مرحله اثبات توجه نکند پائی لنگ برای رسیدن به مقصود و هدف خودکه همانا دادن حق به حقدار است خواهد داشت. مرحله اثبات دارای آنچنان اهمیتی است که بی تردید مرحله ثبوت را تحت الشعاع اهمیت و ضرورت خود قرار می‌دهد. در آثار نویسندگان حقوق می‌شود این مهم را به خوبی مشاهده کرد. دلیل اثبات حق، قوام بخش حیات آن تلقی شده[154]، حقی که برای اثبات آن دلیل محکمه پسندی ارائه نشود فاقد ارزش عملی توصیف، و وجود و عدمش از نقطه نظر قضائی، یکسان دانسته شده است[155]. حتی برخی هیچ گونه اثری برای آن قائل نمی‌باشند[156]. کسی که حقی دارد بدون آنکه دلیل اثبات آن را در اختیار داشته باشد، مانند کسی دانسته شده است که اصلاً حقی ندارد[157].

    در اینجا قصد ارزیابی همه نظرات ابراز شده را نداریم. آنقدر می‌گوئیم که حق فاقد دلیلی که مورد انکار واقع شده است هر چند نمی‌توان آن را فاقد هر گونه اثری دانست ولی دارای ارزش عملی بسیار محدودی است. از نظر اخلاق و شریعت متعهد بری نمی‌باشد، اما از نظر حقوقی متعهد تعهدی ندارد. چرا که اصل در حقوق برائت است و اقامه بینه نیز بر عهده مدعی می باشد (البینه علی المدعی)[158]. تنها زمانی می‌توان شخصی را متعهد دانست که اشتغال ذمه او به اثبات برسد. نتیجه این وضیعت فقدان ضمانت اجراء حقوقی برای متعهدله واقعی جهت رسیدن به طلب خویش است. در واقع حقوق حقی را موجود فرض می‌کند که محرز شود. اگر حقی باشد که احراز نگردد حقوق نظر به اصول برائت و عدم آن را معدوم فرض می‌کند.

    این اهمیت تا حدی است که برخی از آیات و روایات هم منصرف به آن شده است اهمیت اثبات را می-توان در این نصوص به مراتب متفاوت مشاهده کرد. در آیه 2 سوره طلاق آمده است: «و اشهدوا ذوی عدل منکم و اقیموا الشهاده لله». یعنی اینکه جهت طلاق دادن زوجین دو شاهد عادل به عنوان گواه بگیرید، و برای خدا اقامه شهادت کنید.

    اینکه گواه گرفتن برای طلاق از شرایط ضروری آن است یا نه، می تواند محل تأمل باشد اما با توجه به آیه 1 سوره طلاق که بیان می دارد «و تلک حدود الله و من یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه» یعنی این احکام حدود خداوند است و هر کس از حدود خدا تجاوز نماید به خود ستم کرده است، و نیز عنایت به اینکه این بخش از آیه طلاق «به دنبال احکام طلاق و عده آمده است، بر امری بودن این شرایط و مقررات دلالت دارد. زیرا قران کریم احکام مذکور را حدود و مرزهای خداوند نامیده و اشخاص را از تجاوز به آن مقررات نهی کرده است بنابراین تراضی بر خلاف این مقررات بی اعتبار و باطل است»[159].

    بنابراین آیات، طلاق عمل حقوقی تشریفاتی است زیرا بدون حضور شاهدان عادل واقع نمی گردد. شاهدان باید دو نفر بوده و علاوه بر آن باید مرد باشند. همچنین از آیه استنباط می شود که طلاق باید در حضور هر دو به طور هم زمان واقع گردد. همین عقیده در فقه و به تبع آن در قوانین ما مورد پذیرش واقع شده است، چه قوانین ماهوی و چه قوانین مربوط به آیین دادرسی. هر چند لزوم استشهاد می تواند دلیلی همچون سخت گیری در وقوع طلاق داشته باشد به نظر می رسد که دغدغه اثبات آن هم از مبانی لزوم استشهاد می باشد.

    در آیه 106 سوره مائده در باره استشهاد برای وصیت می خوانیم: « یا ایها الذین آمنوا شهاده بینکم اذا حضر احدکم الموت حین الوصیه اثنان ذوا عدل منکم أو آخران من غیرکم إن انتم ضربتم فی الارض فاصابتکم مصیبه الموت تحسبونهما من بعد الصلاه فیقسما بالله إن ارتبتم لا نشتری به ثمنا و لو کان ذا قربی و لا نتکم شهاده الله إنّا اذا لمن الآثمین». درآیه 107 در تکمیل آیه 106 آمده است: «فان عثر علی أنهما استحقا اثما فاخران یقومان مقامهما من الذین استحق علیهم الاولیان فیقسمان بالله لشهادتنا أحق من شهادتهما و ما اعتدینا انا اذا لمن الظالمین».

    آیات بالا بدین مفهوم است که ای مؤمنین شهادتی که برای یکدیگر در حال احتضار و هنگام ادای وصیت تحمل می کنید باید دو تن از شما به این کار مبادرت ورزند. و اگر در سفر مصیبت موت برای شما حادث شود به طوری که دو نفر از مسلمین نیافتید تا وصیت شما را بشنوند، دو نفر از کفار را شاهد بگیرید. در فرضی که ورثه در باره این دو گواه سوء ظنی داشتند آنان را بعد از نماز باز دارید تا سوگند ادا نمایند که ما شهادت خود را به منظور سود مالی، هر چند رعایت طرفداری از خویشاوندان باشد کتمان نکرده و شهادت خداوند را پنهان نکرده ایم. چه می دانیم که اگر این عمل را انجام بدهیم از گناهکاران خواهیم بود.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مقایسه خودکارآمدی تمرین دانش آموزان پسر ورزشکار ۹ تا ۱۲ سال رشته های مختلف ورزشی شاهین شهر۹۳- قسمت ۲ ...

    ۴-۲٫ تحلیل توصیفی داده ها …………………………………………………………………………………………………………………………………. ۳۵
    ۴-۳٫ آزمون فرضیه های آماری ………………………………………………………………………………………………………………………………. ۳۸
    فصل پنجم: خلاصه، بحث، نتیجه گیری و پیشنهادها
    ۵-۱٫ مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۲
    ۵-۲٫ خلاصه تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۲
    ۵-۳٫ نتایج تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۴۳
    ۵-۴٫ بحث و نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۴۴
    ۵-۴-۱٫ بحث فرضیه اول ……………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۴
    ۵-۴-۲٫ بحث فرضیه دوم ……………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۵
    ۵-۴-۳٫ بحث فرضیه سوم ………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۴۶
    ۵-۵٫ نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۴۶
    ۵-۶٫ پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۷
    ۵-۷٫ پیشنهادهای کاربردی ……………………………………………………………………………………………………………………………………. ۴۸
    فهرست پیوست ها
    پیوست شماره یک: پرسشنامه مشخصات فردی …………………………………………………………………………………………………….. ۵۰
    پیوست شماره دو: پرسشنامه خودکارآمدی تمرین رشته تنیس روی میز …………………………………………………………….. ۵۱
    پیوست شماره سه: پرسشنامه خودکارآمدی تمرین رشته شنا ………………………………………………………………………………. ۵۲
    پیوست شماره چهار: پرسشنامه کارآمدی گروهی رشته فوتبال …………………………………………………………………………….. ۵۳
    پیوست شماره پنج: پرسشنامه کارآمدی گروهی رشته بسکتبال …………………………………………………………………………… ۵۵
    فهرست جداول و نمودارها
    جدول ۱- ۴٫ آماره های توصیفی سن دانش آموزان ………………………………………………………………………………………………. ۳۵
    جدول ۲ – ۴٫ آماره های توصیفی سابقه ورزشی و تعداد مقام ها ………………………………………………………………………… ۳۶
    جدول ۳ ـ ۴٫ میانگین و انحراف معیار متغیر خودکارآمدی تمرین ………………………………………………………………………. ۳۶
    جدول ۴ ـ ۴٫ میانگین و انحراف استاندارد متغیر کارآمدی گروهی ………………………………………………………………………. ۳۷
    جدول ۵ ـ ۴٫ آماره های آزمون تحلیل واریانس یکطرفه متغیر خودکارآمدی تمرین در رشته های انفرادی ……… ۳۹
    جدول ۶ ـ ۴٫ آماره های آزمون تحلیل واریانس یکطرفه متغیر کارآمدی گروهی بین رشته های تیمی …………….. ۴۰
    جدول ۷-۴٫ آماره های آزمون تحلیل واریانس یکطرفه متغیر خودکارآمدی بین رشته های تیمی …………………….. ۴۰
    نمودار ۱-۴٫ میانگین های متغیر خودکارآمدی تمرین ………………………………………………………………………………………….. ۳۸
    نمودار۲-۴٫ میانگین های متغیر کارآمدی گروهی …………………………………………………………………………………………………. ۳۸
    فصل اول
    طرح پژوهش

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     


    مقدمه

    تمرین و فعالیت بدنی منظم در تمامی دوره های زندگی به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی، نقش مهمی در تعیین تندرستی و سبک زندگی آتی افراد دارد. از آنجایی که شناخت استعدادها و توانایی های بدنی در این دوره شکل گرفته و طی زندگی آتی فرد تکمیل می شود، آموزش و پرورش به عنوان یکی از ارگان های اساسی نقش مهمی در سلامت افراد جامعه و رشد و پیشرفت آن ایفا می کند. می توان با گسترش فعالیت های تربیت بدنی و ورزش در مدارس سطح توانایی های جسمانی، روانی و قوای عقلانی دانش آموزان را افزایش و تنش های روانی و جسمانی آن ها را کاهش داد (عبدلی و همکاران، ۱۳۸۹). شرکت در تمرینات و مسابقات ورزشی علاوه بر پیامدهای تندرستی، به دانش آموزان کمک می کند تا توانایی های روانی – حرکتی خود را بهتر شناخته و به باوری برسند که بتوانند با دستیابی به موفقیت های ورزشی، فعالیت بدنی و ورزش را در طول زندگی آتی شان حفظ کنند. زی وال توسکی[۱] و همکارانش (۲۰۰۹) نشان دادند کودکانی که از فرصت های فعالیت های بدنی پس از مدرسه ادراک عالی تری داشتند، اطمینان بالاتری برای انجام فعالیت بدنی داشته و مطمئن تر بودند که می توانند به منظور فراهم کردن فرصت های فعالیت بدنی بر والدینشان و کارکنان مدرسه تأثیر بگذارند.
    مفهوم خودکارآمدی، از مفاهیم مهم روانشناختی در اجرای مؤثر فعالیت های ورزشی است (ریان[۲]، ۲۰۰۸). باندورا (۱۹۹۷ ،۱۹۸۶) نظریه خودکارآمدی را در قالب الگوی شناختی – اجتماعی مطرح نمود. این نظریه پیشنهاد می کند میانجی گرهایی که نهایتا رفتارهای فعالیت بدنی را افزایش می دهند (مانند راهبردهای مداخله ای خودکارآمدی)، در داخل یک مجموعه پیچیده از متغیرهای فردی، محیطی و رفتاری عمل می کنند که توسط یک سطح فردی پایگاه انسانی کنترل می شود. باندورا[۳] (۱۹۷۷) خودکارآمدی را احساس اطمینان در توانایی فردی برای اجرای یک رفتار معین در شرایط گوناگون تعریف نمود. صرف نظر از تعامل بین عوامل مختلف در بروز یک رفتار ویژه، احتمالا مهم ترین عامل باور فرد در مورد توانایی انجام دادن آن رفتار است (وینبرگ و گولد[۴]، ۲۰۰۳). نگرش فرد در مورد اینکه می تواند رفتاری را به صورت موفقیت آمیز به انجام رساند، امکان در پیش گرفتن آن رفتار را افزایش می دهد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    «کارآمدی ادراک شده» نقش کلیدی در اعمال انسانی ایفا می کند، چرا که نه تنها مستقیما بر رفتار اثرگذار است، بلکه بر دیگر تعیین کننده های رفتار هم چون اهداف و آمال، تجارب پیامد، تمایلات اثرگذار و موانع و فرصت های ادراک شده در محیط اجتماعی تأثیر می گذارد (باندورا، ۱۹۹۷ ،۱۹۹۵). خودکارآمدی ادراک شده باید از دیگر مؤلفه ها هم چون تصور از خود، جایگاه کنترل و تجارب پیامد متمایز شود. در حقیقت کارآمدی ادراک شده قضاوتی از توانایی فرد است. از این رو خودکارآمدی را شکل ویژه اعتماد به نفس نیز می دانند (فلتز[۵]، ۱۹۸۸). باندورا (۱۹۹۷) خودکارآمدی را توسط رویکرد تأثیر بر فعالیت های انتخاب شده فردی، تلاشی که آن ها در چنین فعالیت هایی صرف می کنند و مقدار آمادگی که آن ها در مواجهه با شکست یا احساس آزار دهنده نشان می دهند، نظریه پردازی کرد.
    باندورا (۱۹۸۶) برای تکمیل نظریه خودکارآمدی و به منظور تشریح اختیارات، تلاش و پایداری در گروه مفهوم کارآمدی گروهی را مطرح نمود. وی (۱۹۹۷٫p.447) کارآمدی گروهی ادراک شده را تحت عنوان باور مشترک گروه در توانایی شان برای سازماندهی و اجرای اعمال خواسته شده به منظور دستیابی به سطوح خاصی از پیشرفت (موفقیت) تعریف نمود. از دیدگاه او کارآمدی گروهی، رویدادی معین در سطح گروه است که در سطح فردی ارزیابی می شود. همچنین زاکارو[۶] و همکارانش (۱۹۹۵) تعریف دیگری از کارآمدی گروهی تنظیم کردند؛ تحت این عنوان که کارآمدی گروهی احساس شایستگی تقسیم شده در میان اعضاء گروه است که پاسخ شان تحت عنوان یک منبع منسجم به اقتضای موقعیتی خاص، هماهنگ و تکمیل می شود. از این رو برای به انجام رساندن تکالیف گروهی، کارآمدی گروهی به سطح بالایی از تعامل، همبستگی و همکاری نیاز داشته و در یک مجموعه ورزشی، به عنوان «کارآمدی تیمی یا اطمینان تیمی» در نظر گرفته می شود (شرت، سالیوان و فلتز[۷]، ۲۰۰۵). یک بسکتبالیست ممکن است اطمینان اندکی در مورد اجرای موفقیت آمیز تکلیف فردی پرتاب شوت داشته باشد، اما باور دارد که تیمش در تکالیف گروهی مرتبط با یکدیگر به طور موفقیت آمیزی عمل می کند (مارتینز[۸] و همکاران، ۲۰۱۱). علاوه بر چهار منبع اساسی عنوان شده توسط باندورا، والی[۹] و همکارانش (۱۹۹۸) منابع دیگری از اطمینان مانند آمادگی ذهنی و بدنی متشکل از حمایت اجتماعی و هدایت از سوی مربی را شناسایی کردند که می تواند به این معنی باشد؛ منابع دیگری از اطلاعات در سطح گروهی وجود دارند. ما نیز در تحقیق کنونی برآن شدیم تا به بررسی عامل خودکارآمدی و کارآمدی گروهی در رشته های انفرادی و تیمی بپردازیم.

     

     


    بیان مسئله

    پژوهش ها نشان داده اند که رابطه معناداری میان سطوح بالاتر خودکارآمدی تمرین و اجرای بهتر فردی و تیمی برقرار است (مریتز[۱۰]، ۲۰۰۰ ، بشارت ۲۰۱۱). همچنین می توان با شناسایی میانجی گرهای اثرگذار بر این رابطه، سطح اجرای ورزشکاران را بالا برده تا بتوان از تأثیرات عوامل مخل که اجرای ورزشکاران را تخریب می کند (مانند اضطراب و استرس)، پیشگیری کرد. در میان انواع سنجش های خودکارآمدی، سنجش های تکلیف – ویژه بالاترین همبستگی را با اجرا داشته است، با این حال مطالعات کمی در داخل کشور به بررسی رابطه میان خودکارآمدی و اجرای ورزشکاران پرداخته اند.
    دکتر عبدلی و همکارانش (۱۳۸۹) نشان دادند که می توان با گسترش فعالیت های تربیت بدنی و ورزش در مدارس سطح توانایی های جسمانی، روانی و قوای عقلانی دانش آموزان را افزایش و تنش های روانی و جسمانی آن ها را کاهش داد. بررسی سابقه ورزشی کودکان و موفقیت هایی که آن ها در مسابقات کسب کرده اند، نقش مهمی در فهم میزان خودکارآمدی تمرین افراد دارد. تحقیقات پیرامون مسئله باورهای کارآمدی در ورزش آموزش و پرورش علی رغم اهمیت بالایی که دارد، روی دانش آموزان ابتدایی محدود بوده و ما سعی کردیم تا با مقایسه خودکارآمدی تمرین کودکان، بیش از پیش نقش متغیرهای مؤثر در باورهای کارآمدی افراد را بشناسیم. با توجه به نقش مهم خودکارآمدی تمرین در شناخت توانایی های جسمانی کودکان و نوجوانان، مسئله حائز اهمیت شناخت میانجی گرهایی است که ممکن است بر ارتباط میان خودکارآمدی و اجرا تأثیر گذارد و سطح خودکارآمدی و اجرا را تحت تأثیر قرار دهد. عواملی چون سن، جنسیت، تجربه ورزشی، تعداد موفقیت های ورزشی از میانجی گرهای تأثیرگذار در باورهای کارآمدی افراد هستند.
    مطابق گفته باندورا (۱۹۸۶) مفاهیم خودکارآمدی و کارآمدی گروهی در حد واسطه گری با هم تفاوت دارند، بدین معنی که در کارآمدی گروهی علاوه بر چهار منبع اساسی، منابع دیگری در سطح گروهی وجود دارند. با توجه به نگرشی که افراد در مورد توانایی های تیم شان دارند و اهمیتی که این نگرش در تلاش برای کسب موفقیت دارد، باورهای گروهی به عوامل مختلفی مانند انسجام گروهی، سابقه تیم، حمایت مربی و وضعیت حریف های مقابل بستگی دارد که ما در این تحقیق به برخی از آن ها اشاره می کنیم. با مقایسه باورهای کارآمدی افراد در ورزش های انفرادی و تیمی، نیز به این سؤال پاسخ می دهیم که آیا خودکارآمدی تمرین در رشته های مختلف یکسان است یا صرفا متغیری است که با رشته های ورزشی گوناگون مرتبط نبوده و از فردی به فرد دیگر با توجه به سطوح درون فردی و بین فردی متفاوت است (باندورا، ۱۹۹۰).

     

     


    ضرورت و اهمیت تحقیق

    همانطور که می دانیم سنین کودکی و نوجوانی زمانی است که کودکان و نوجوانان به آرامی به ورزش های مختلف گرایش پیدا می کنند و از بین آن ها یکی را بر می گزینند. مهم است که آن ها بتوانند توانایی ها و استعداد های خود را درست بشناسند و باور درستی در مورد توانایی هایشان داشته باشند. مفاهیم «خودکارآمدی» و به ویژه «کارآمدی گروهی» مفاهیم جدیدی هستند که هنوز به طور کامل شناخته نشده اند و درک ارتباط آن ها با دیگر متغیرهای میانجی گر، کمک شایانی به فهم رفتار ورزشی می کند. باندورا (۱۹۹۷) اظهار کرد که خودکارآمدی نقش مهمی در تغییر رفتار ایفاء می کند، با وجود این مطالعات کمی به بررسی ارتباط این عامل مهم با اجرای ورزشکاران رشته های مختلف ورزشی در رده سنی کودکی و نوجوانی پرداخته اند.
    یکی از مکان هایی که کودکان و نوجوانان می توانند توانایی های خود را شناخته و آن ها را به نمایش بگذارند، مدرسه است. دانش آموزانی که به ورزش علاقه مندند، پس از شرکت در تمریناتی که در قالب کانون های ورزشی انجام می شوند، در مسابقات منطقه ای و استانی به رقابت می پردازند. این تمرینات و مسابقات زمینه ای را فراهم می کند تا دانش آموزان قابلیت ها و توانایی های خود را شناخته و بتوانند ورزش و فعالیت بدنی را در طول زندگی آتی شان حفظ کنند و شاید به طور حرفه ای رشته خاصی را برگزینند. عبدلی و همکارانش (۱۳۸۹) دریافتند که می توان با گسترش فعالیت های تربیت بدنی و ورزش در مدارس، سطح توانایی های جسمی، روانی و قوای عضلانی دانش آموزان را افزایش و تنش های روانی و جسمانی آن ها را کاهش داد.
    همچنانکه در برخی پژوهش ها نشان داده شده است، «خودکارآمدی» و عوامل دیگری مانند رشد اجتماعی و کمال گرایی، از جمله ویژگی های شخصیتی مهمی هستند که اجرای دانش آموزان را در شرایط استرس زا تحت تأثیر قرار داده و مانع تأثیر عوامل مزاحم می شوند (امیرتاش و همکاران۱۳۸۵، انشل و منصوری۲۰۰۰، استوبر و همکاران۲۰۰۸). بنابراین شناخت نقش مفهوم کارآمدی در اجرای فردی و تیمی به ورزشکاران و مربیان کمک می کند تا بتوانند عوامل مخل را شناسایی و برطرف کرده و قابلیت های خود را نشان دهند.
    مقایسه مفاهیم خودکارآمدی و کارآمدی گروهی در رشته های مختلف ورزشی می تواند شناخت ما را نسبت به این مولفه های مهم کامل تر ساخته و شباهت ها و تفاوت های آن ها را آشکارتر سازد. داشتن اعتماد به نفس و به طور ویژه خودکارآمدی نقش بسزایی در اجرای موفقیت آمیز مهارت ها دارد. همچنین نتایج تحقیق می تواند اهمیت این مؤلفه ها را در موفقیت فردی و تیمی دانش آموزان ورزشکار آشکارتر سازد، به ویژه اینکه پیشینه خاصی در زمینه کودکان و نوجوانان در کشورمان وجود ندارد.

     

     


    اهداف پژوهش

    ۱-۴-۱٫ هدف کلی:
    مقایسه خودکارآمدی تمرین دانش آموزان پسر ۹ تا ۱۲ سال رشته های مختلف
    ۱-۴-۲٫ اهداف ویژه:
    ـ مقایسه خودکارآمدی تمرین دانش آموزان رشته های تنیس روی میز و شنا
    ـ مقایسه کارآمدی گروهی ورزشکاران رشته های فوتبال و بسکتبال
    ـ مقایسه خودکارآمدی تمرین دانش آموزان رشته های تنیس روی میز، شنا، فوتبال و بسکتبال

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:26:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی فقهی حکم خرید و فروش اعیان نجسه از دیدگاه فقهای امامیه- قسمت ۶ ...

    آیت‌الله خویی در این‌باره می‌فرماید: استدلال به روایت تحف العقول به ادله بسیار، صحیح نیست. از جمله این ادله، ضعف سند آن است.
    بر طبق نظریه ی تفصیل، خون پاک اگر منفعتی مانند رنگ‌آمیزی داشته باشد، چنان چه رنگ‌آمیزی به خون جایز باشد، در این صورت در حکم داد و ستد آن، دو وجه ممکن است. وجه قوی، جهت داد و ستد آن است؛ زیرا خون عینی پاک است که از آن بهره ی حلال برده می‌شود. از آن جا که ملاک جواز داد و ستد خون پاک، یعنی استفاده از منافع حلال در خون نجس نیز هست، بنابراین، جواز در آن جا نیز راه دارد(خویی، بی تا، ص۵).
    آیت‌الله خویی می‌فرماید: در تفصیل بیان خون پاک و نجس اشکال است، زیرا پس از اشتراک آن دو در حرمت خوردن و جواز بهره وری حلال، مانند رنگ‌آمیزی و استفاده به عنوان کود و مانند آن، دلیلی بر تفکیک میان آن دو وجود ندارد. و اما همان گونه که به کرات فهمیدی، نجاست نمی‌تواند فارق میان خون پاک و نجس باشد، زیرا نجاست موضوع برای حرمت داد و ستد نیست(خویی، بی تا، ص۵۴).
    نظر امام خمینی در این باره: ظاهرترین قول، جواز بهره ورى از خون و خرید و فروش آن است در غیر خوردن. زیرا آن چه در روایات و آیه شریفه آمده است، دلالتى بر حرمت مطلق استفاده از خون ندارد… به علاوه، در آن زمان، براى خون، غیر از خوردن استفاده‌اى نبوده است. بنابراین، حرمت در آیه و روایات منصرف به همان حرمت استفاده مى‌باشد(خمینی(ره)، ۱۳۶۸، ص۳۸).

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

    ۳-۳- دیدگاه فقها ی امامیه در حرمت خریدو فروش خون

    بسیارى از فقها، در فتواى به حرمت استفاده از خون و خرید و فروش آن، تفضیل بین خون پاک و نجس نداده‌اند و به طور مطلق، به حرمت آن نظر داده‌اند.

     

    ۳-۳-۱- دیدگاه علامه حلی

    علامه مى‌نویسد: خون، همه آن، نجس است و خرید و فروش آن صحیح نیست. و همین طور، خون هاى غیر نجس، مانند: خون حیوانى که خون جهنده ندارد، به خاطر خباثت. در این سخن، علاّمه فرقى بین خون پاک و خون نجس نگذارده و خرید و فروش همه را حرام شمرده است. اگر چه به باور او، ملاک در حرمت آن دو تفاوت دارد: در خون نجس( نجاست) و در خون پاک (خباثت) (علامه حلی، ۱۴۱۴ق، ص۵۶).

     

    ۳-۳-۲- دیدگاه شیخ انصاری

    ولى به نظر شیخ انصارى نجاست موضوعیت ندارد. صرف نجاست نمى تواند مانع جواز خرید و فروش و استفاده از آن باشد. وى، در مسأله خرید و فروش شیر زن یهودى مى‌نویسد: نجاست آن، مانع خرید و فروش نیست(انصاری، ۱۴۰۴ق، ص۴۵).
    با این حال، شیخ در مسأله خرید و فروش خون، فرق مى گذارد بین خون پاک و خون نجس و امّا خون پاک، اگر براى آن فایده حلالى هم چون استفاده در رنگ آمیزى بتوان فرض کرد، و چنین استفاده‌اى را مجاز بدانیم، در جایز بودن خرید و فروش آن، دو وجه است، وجه قوى‌تر، جواز آن است.
    شیخ، در این عبارت، این وجه را تقویت مى‌کند که خون پاک، بر خلاف خون نجس، داراى ارزش مبادله و مالیت است و امکان دارد در امور مباحى همچون رنگ آمیزى لباس و پارچه و اشیاى دیگر مورد استفاده قرار گیرد. روشن است که این تفاوت، به اعتبار داشتن منفعت حلال و مالیّت است نه عدم نجاست. از این رو، وى براى اثبات نظر خویش، بر مسأله (مالیت) وجود منافع حلال عقلایى تکیه کرده است و خون پاک را داراى منافعى مى‌داند این که شیخ انصارى حکم به جواز بیع را منحصر به خون پاک کرده است، به گمان از آن جا نشأت مى‌گیرد که براى خون نجس، هیچ گونه فایده عقلایى تصور نمى کرده است (انصاری، ۱۴۱۵ق ، ص۲۷).

     

    ۳-۳-۳- دیدگاه محقق ایروانى

    حقّ، صحت خرید و فروش خون پاک است. زیرا اهداف شخصى در صحت آن کفایت مى‌کند و همین مقدار منفعت، آن را از تحت خارج مى‌کند. مانع اصلى در حرمت بیع و دادوستد چنین کالاهایى، نداشتن مالیت و منفعت حلال است. از این رو، وقتى فایده‌اى حلال بر آن مترتب بود، دیگر خرید و فروش آن منعى ندارد و استفاده مال به باطل نیست. اگر بتوان از خون، چه پاک و چه نجس، استفاده هاى حلال و عقلایى کرد، خرید و فروش آن جایز خواهد بود وگرنه، جایز نخواهد بود. (ایروانی، بی تا، ص۵۰).

     

    ۳-۳-۴- دیدگاه مرحوم خویى

    در این سخن اشکال است. وجهى ندارد بین خون پاک و نجس تفکیک کنیم، با این که هر دو مشترکند در حرمت خوردن و جواز بهره ورى حلال، مثل کود و رنگ آمیزى. وامّا نجاست، چنانکه بارها گفته ایم، موضوعیتى ندارد و صرف نجس بودن نمى تواند مانع جواز خرید و فروش باشد. روایات گذشته نیز، علاوه برآن که از نظر سند ضعیف بودند، هم خون نجس را در بر مى‌گیرند و هم خون پاک را. اگر دلالت آن‌ ها تمام باشد، بر حرمت خرید و فروش دلالت مى‌کنند وگرنه، نه(خویی،بی تا، ص۵۴).

     

    ۳-۴- خرید و فروش مردار

    در اصل حرمت خرید و فروش (مردار)، اجمالاً، بحثى نیست. مشهور فقها، خاصه و عامه، بدان فتوا داده‌اند. علاّمه (علامه حلی ۱۴۱۱۴ق، ص۴۶۴). نراقى (نراقی، ۱۴۱۵ق، ص۳۳۳). و…. ادعاى اجماع کرده‌اند.

     

    ۳-۵- دیدگاه فقهای امامیه در خرید و فروش مردار

     

    ۳-۵-۱- دیدگاه شیخ طوسی

    شیخ طوسى، مردار را قابل تملک هم نمى‌داند(طوسی، بی تا، ص۲۳۳).

     

    ۳-۵-۲- دیدگاه مرحوم نراقى

    از جمله نجاسات، مردار است. فقها، در حرمت خرید و فروش و کاسبى با آن، اجماع دارند. در تذکره، ادعاى اجماع شده‌است، بلکه هرگونه بهره ورى از مردار حرام است (نراقی، ۱۴۱۵ق، ص۳۳۴).
    نکته مهم این است که آیا در شرع، فقط نهى از خرید و فروش مردار شده، یا نه، هرگونه استفاده‌اى از آن، نهى دارد؟
    آیا حرمت استفاده از مردار به خاطر نداشتن منافع حلال است، یا روایات و ادله، از این کار منع مى‌کنند، چه منافع حلال داشته باشد، چه نداشته باشد؟
    آیا هر گونه بهره ورى از مردار حرام است، یا استفاده و به کار گیرى آن، در چیزهایى که شرط آن هاست، مانند طهارت(اردبیلی، ۱۴۱۱ق، ص۳۰).

     

    ۳-۵-۳- دیدگاه شیخ انصارى

    بر حرمت خرید و فروش مردار دلالت مى‌کند علاوه بر اخبارى که گذشت، آن چه دلالت دارد بر این که مردار منفعتى ندارد، با توجه به این که در مبیع، منفعت مباح، شرط است، تا داخل در عموم نهى از استفاده ی مال به باطل نشود(انصاری،۱۴۲۰ق، ص۲۰).
    در این سخن، شیخ، علاوه بر اخبار، مسأله مالیت و داشتن منفعت حلال عقلایى را نیز، مطرح مى‌کند. بدین دلیل که مالیت و منفعت حلال، از مبیع، شرط است و اگر این شرط نباشد، مشمول نهى آیه شریفه استفاده مال به مال به باطل خواهد بود.

     

    ۳-۶- ادله‌ی فقها در خرید و فروش مردار

    ۱- «حرمت علیکم المیته…»
    حرام شد بر شما، مردار(سوره مائده، آیه۳).
    علامه (بحرانی، بی تا، ص۷۳) و دیگران (نجفی، ۱۳۶۷، ص۱۱) نهى در آیه را مطلق گرفته اند. بر این نظرند: و حرمت، هرگونه داد و ستد و استفاده‌اى را در بر مى‌گیرد.

     

    ۳-۶-۱- دیدگاه محقق اردبیلى

    ایشان این استدلال را نمى پذیرند، زیرا به نظر ایشان، از ظاهر آیه، قرائنى که در آیات بعدى وجود دارد، بر مى آید خوردن میته نهى شده‌است، نه هرگونه استفاده، خرید و فروش و… (اردبیلی، ۱۴۱۱ق، ص۲۹).
    ۲ . « لاتأکلوا اموالکم بینکم بالباطل.»(سوره بقره، آیه۱۸۸).
    با این بیان: مردار منفعت حلالى ندارد. چیزى که نفع و سودى نداشته باشد، (مالیت) نخواهد داشت و نمى تواند مورد معامله واقع شود؛ زیرا (مالیت) در ثمن مثمن شرط است. خرید و فروش و استفاده از چیزى که (مالیت) ندارد، اکل مال به باطل است و حرام.
    دیدگاه شیخ انصاری در این باره: وی بر این نکته تصریح دارد، ایشان بیع مردار و بهره ورى از آن را، از مصادیق استفاده مال به باطل، شمرده اند، نه این که مردار و اجزاى آن، هیچ گونه فایده و منفعتى ندارد، بلکه در پاره‌اى روایات، به استفاده هاى حلال آن، اشاره شده‌است (اردبیلی، ۱۴۱۱ق، ص۳۰).
    البته امروز، با پیشرفت هاى شگرفى که پدید آمده، استفاده هاى مهمى از مردار مى‌شود و راه هاى جدیدى براى بهره ورى وجود دارد که اکنون مجال ذکر همه آن‌ ها نیست، از جمله: تهیه انواع روغن هاى صنعتى، سوخت، تهیه کود و…
    وى(شیخ انصاری)، بهره بردارى از اعیان نجسه، از جمله مرداررا مجاز مى شمارد، و
    می‌نویسد: استفاده از چیزهاى نجس و متنجس جایز است، مگر در مواردى که به عدم جواز آن تصریح شده باشد، مانند: مردار نجس که استفاده متعارف از آن جایز نیست(انصاری، بی تا، ص۳۵).
    ظاهراً، منظور از منفعت متعارفه، خوردن است و اطلاق آیه: «حرمت علیکم المیته…»نیز، انصراف به خوردن دارد.
    شیخ انصارى مى‌نویسد: (مردار)، گرچه از اعیان نجسه است و به حرام بودن استفاده ازآن تصریح شده ولى از آن جا که استفاده متعارف، همان خوردن است و حرمت متوجه منفعت متعارفه، شاید منافع و فواید دیگرى غیر از خوردن داشته باشد، که حرام نباشد که ما به برخى از آن‌ ها اشاره کردیم(انصاری، بی تا، ص۳۶).
    البته بر فرض جایز بودن چنین استفاده هایى از مردار و اجزاى آن، روشن است که به کار گیرى و استفاده در امورى که شرط آن‌ ها طهارت است، مانند: نماز و… مجاز نیست.
    بر این اساس، اگر بتوان منفعت حلالى براى مردار و اجزاى آن تصور کرد، دیگر از رهگذر نداشتن مالیت و منافع حلال، مورد نهى نیست و خرید و فروش و مبادله آن در موارد حلال، استفاده مال به باطل به حساب نمى‌آید.

     

    ۳-۶-۲- دیدگاه نائینى

    اگر در این جا، فایده‌اى مهم و عقلایى فرض شود و استفاده ازآن، متوقف بر طهارت نباشد، مانند آبیارى کشت زارها و امثال آن، با بهره گرفتن از پوست مردار، صرف نجاست، نجس بودن، چیزى را از مالیت نمى‌اندازد.
    شیخ انصارى نه تنها خرید و فروش (مردار) را مستقلاً ممنوع و از مصادیق (اکل مال به باطل) مى‌داند، که خرید و فروش آن را به ضمیمه شئ حلال هم جایز نمى‌داند(نائینی، ۱۳۷۶، ص۸).

     

    ۳-۷- قاعده‌ی حرمت نجاست

    مردار نجس است. به نص آیه شریفه: « حرمت علیکم المیته » و قاعده فقهى (کل نجس حرام) در حرمت آن بحثى نیست. باید دید، منظور از نجس چیست و محدوده آن تا کجاست؟ تا به این وسیله، دایره حرمت و شمول آن نیز روشن شود(انصاری،۱۴۲۰ق، ص۴۸).
    شهید ثانی مى‌نویسد: نجاست چیزى است که به کار بردن آن در نماز و تغذیه، حرام مى‌باشد، به دو جهت: یکى پلیدى که در آن هست و دیگرى دورى و اجتناب از آن(شهید ثانی، بی تا، ص۸۵).
    بر این اساس، وقتى گفته مى‌شود: فلان چیز نجس است، یعنى:
    ۱ . استفاده و به کار گرفتن آن در عبادات و اعمالى که شرط آنها طهارت باشد، مانند: نماز و طواف خانه خدا… حرام است.
    ۲ . بهره‌گیرى از آن در تغذیه انسان، به هر شکلى، حرام است.
    بنابراین، حرمت اشیاى نجس و از جمله (مردار)، در محدوده این دو امر است و هرگونه استفاده و به کار گیرى و داد و ستد و کاسبى با آن در این محورها، ممنوع و باطل است.
    از مفهوم سخن شهید بر مى آید که استفاده و بهره ازآن در غیر خوردن و آشامیدن و نیز استعمال آن در امورى که شرط آن‌ ها طهارت نیست، اشکالى ندارد.
    شیخ انصاری در نقد سخن شهید می‌نویسد:
    سخن شهید در جواز استفاده از نجس در غیراین امور، گویا و صریح است.
    بر همین اساس، محقق اردبیلى، و نایینى و بسیارى دیگر از فقها، استفاده از همه نجاسات و از جمله مردار را به طور مطلق نفى نکرده‌اند. آن ها، استعمال مردار را در مواردى که منافع حلالى دارد و در امورى که شرط آن‌ ها طهارت نیست، جایز دانسته اند (حکیم،۱۴۱۰ق، ص۵).
    شیخ انصارى، ادله قائلان به حرمت استفاده از اشیاى نجس را ناکافى مى‌داند و به یادآورى این نکته که به طور کلى انتفاع آن را حرام مى‌دانند و داد و ستد آن را باطل مى شمارند، می‌گویند:
    دقت در مسأله، حکم مى‌کند که بر هیچ یک از دلایلى که آنان در برابر اصل اباحه، بر حرمت استفاده آورده‌اند، نمى توان اعتماد کرد.
    منفعت متعارف: روشن است که در گذشته، بویژه در زمان بعثت و تولد اسلام، اگر نگوییم تنها استفاده‌اى که براى (مردار) تصور مى‌شده، خوردن و استفاده غذایى بوده لااقل، منفعت جدى و معتبر آن در عرف آن زمان و در میان اعراب جاهلى، خوردن بوده است. ظاهراً، حرمت در آیه شریفه: «و حرمت علیکم المیته» (سوره مائده، آیه۳). ولسان روایات ناظر به همان منفعت متعارفه، یعنى استفاده‌ی آن است.
    دیدگاه شیخ انصارى در این باره: حرمت در آیه شریفه: «حرمت علیکم المیته»، منفعت متعارف انصراف دارد که خوردن باشد(انصاری، ۱۴۱۵ق، ص۳۱). از این رو، بسیارى از فقها، از جمله محقق اردبیلى، درست نمى‌دانند استدلال به آیه شریفه رابراى حرمت مطلق بهره ها از مردار و بر این نظرند که استفاده از آن در غیر خوردن و نیز به کارگیرى آن براى چیزهایى که طهارت درآن ها شرط نیست، اشکالى ندارد (اردبیلی، ۱۴۱۱ق، ص۲۹).
    علامه مجلسى: براى حرمت هرگونه استفاده از (مردار)، به جز مواردى که به موجب دلیل، استثناء شده، به آیه: «انما حرم علیکم المیته…» و مانند آن، استدلال شده‌است; زیرا اضافه حرمت، به چیزى، عرفاً افاده حرمت مطلق استفاده و تصرفات را مى‌کند. اضافه حرمت به هر چیزى، صرفاً منفعت متعارف را، که غالباً مورد استفاده است، نهى مى‌کند، زیرا متبادر از حرمت (مردار)، (خوردن) است، به ویژه آن که حرمت (مردار)، در کنار حرمت خون و گوشت خوک آمده است. و این نظر قوى‌تر است(مجلسی،۱۴۲۰ق، ص۱۰۲).
    ۳-دلیل سوم بر حرمت خرید و فروش مردار:
    شکى نیست، مردار حیوانى که خون جهنده دارد، نجس است و در این مسأله همه فقهای امامیه اتفاق نظر دارند. پس بهره ورى از (مردار) به خاطر نجاست و حرمت استفاده از چیز نجس، باطل و حرام است(مرتضوی لنگرودی،بی تا،ص۱۲۸).
    ضعف این استدلال، روشن است. زیرا نجاست، مانع استفاده هاى حلال و عقلایى و نیز خرید و فروش آن، در مواردى که منافع حلال دارد، نخواهد بود. مانند: کود، سوخت، به کارگیرى آن در صنایع، مزارع و…
    این استدلال، بر حرمت بهره‌گیرى از اشیاى نجس، استوار است. این معنى را از برخى روایات، از جمله روایات زیرگرفته‌اند:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 02:26:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم