کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تعیین رابطه و سهم پیش¬بینی¬کنندگی تاثیر هوش معنوی و عمل به باورهای دینی بر تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار.- قسمت ۳- قسمت 2
  • عوامل شکل گیری گفتمان ناسیونالیسم و بازتاب آن در مطبوعات از دوران مشروطه تا پایان دوره رضا شاه (۱۲۸۵-۱۳۲۰ ه ش) ۹۳- قسمت ۶
  • بررسی و مقایسه مهارتهای حرفه ای معلمان دروس علوم پایه و علوم انسانی دوره راهنمایی شهرستان بهشهر به منظور ارائه روشهای ارتقاءکیفی این مهارت ها- قسمت ۴
  • پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره ارزیابی وضعیت حمل و نقل شهری پایدار و ارائه الگوی مطلوب ...
  • بررسی حقوق مالکانه اشخاص متعاقب اجرای طرح کمیسیون ماده پنج- قسمت ۶
  • پایان نامه :بررسی نقش سیاستهای آموزشی- تربیتی در پیشگیری از بزهکاری- فایل ...
  • بررسی رابطه رفتار مدنی سازمانی با کیفیت زندگی کاری در آموزگاران اداره آموزش و پرورش سرچهان در سال تحصیلی ۸۸-۸۷- قسمت ۹
  • نگارش پایان نامه در رابطه با بررسی سیاست های انرژی اتحادیه اروپا در قبال تحریم های جدید نفتی ایران- ...
  • مطالب با موضوع مقایسه ی-تطبیقی-تاثیر-اعتماد-برند-بانک های-دولتی-و-خصوصی-بر-مشتریان- فایل ۴۲
  • اثر-بخشی-درمان-تحریک-الکتریکی-مغز-از-روی-جمجمه- فایل ۱۱
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • مطالعه ارتباط بین بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندسازی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی- قسمت ۶
  • ارزیابی تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر میزان تمایل افراد برای تقاضای بیمه عمر در ایران- قسمت ۹
  • بررسی کاربرد فناوری اطلاعات در مدیریت و بهینه سازی مصرف انرژی- قسمت ۹
  • بررسی و مقایسه اسکندر نامه نظامی گنجوی و آیین اسکندری عبدی ب- قسمت ۱۲
  • بررسی مسئولیت های ناشی از انتقال بیماری به دیگران از منظر فقه و حقوق- قسمت ۳
  • تأثیر مکمل‌سازی کوتاه مدت کراتین بر آمونیاک خون و برخی شاخصهای عملکردی و ساختاری در تکواندوکاران نوجوان- قسمت ۱۴
  • بررسی تحولات حقوقی حاکم بر حمل و نقل دریایی از کنوانسیون لاهه تا کنوانسیون روتردام در تطبیق با قانون دریایی ایران- قسمت ۷
  • دانلود منابع پایان نامه درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • تأثير گروه های مرجع بر سبک پوشش جوانان مطالعه موردي دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه سنگر- قسمت 17
  • توضیح درباره ی نحوه نظام حل و فصل اختلافات در سازمان تجارت جهانی- قسمت 5
  • بررسی میزان بیان ژن آلفا آمیلاز کبدی به روش Real time PCR در بافت کبد موش های نرمال و چاق- قسمت ۵
  • تاثیر دوره های آموزشی بر سطح توانایی کارکنان شرکت آب و خاک سیستان- قسمت ۱۰
  • بررسی بازده شرکتها به منظور ارزیابی اثر انتقال مالکیت به بخش خصوصی- قسمت ۷
  • بررسی تاثیر یک جلسه فعالیت وامانده ساز مقاومتی برپاسخ هورمون رشد در مردان ورزشکار و غیرورزشکار۹۰- قسمت ۴- قسمت 2
  • سازوکارهای پیش بینی شده برای حل و فصل اختلافات در معاملات دولتی- قسمت ۱۱
  • بررسی اثر تغییرات قیمت برق بر رفاه خانوارهای شهری در دهک ‌های مختلف درآمدی- قسمت ۳
  • چگونه رسانه‌ها در موقعیت پسامدرن زمینه آسیب‌پذیری هویت را فراهم می‌کنند- قسمت 3
  • تجزیه و تحلیل مصرف آب در استان کرمان با استفاده از داده ستانده منطقه¬ای با تاکید بر بخش کشاورزی۹۳- قسمت ۶
  • آسیب شناسی وضعیت تولید شیشه های هنری در کارگاه های تهران معاصر- قسمت ۲
  • تبیین مبانی انسان¬شناختی مفهوم مسئولیت پذیری در مکتب اگزیستانسیالیسم و نقد دلالت¬های آن در تعلیم و تربیت- قسمت ۳
  • اثر اسکور بدنی بر عمل‌کرد تولیدی, برخی شاخص¬ها و بیماری‌های تولیدمثلی در گاوهای شیری- قسمت ۳
  • تحولات اخیر سیاست جنایی ایران در قبال اعتیاد و قاچاق مواد مخدر (روان ‌گردان‌ صنعتی غیر دارویی)- قسمت 24




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      نقش مؤلفه‌های جغرافیای سیاسی در شبکه‌ی ارتباطی راه‌های استان گیلان- قسمت ۶ ...
    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:16:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی ارتباط بین هموارسازی سودبا نسبت های مالی اهرمی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران۹۳- قسمت ۴ ...

    ۱) مفهوم سود در سطح ساختاری : یعنی می توان سود را از مجرای قوانین و مقررات تعریف نمود. یکی از هدف های عمومی گزارشگری سود این است که سود باید نتیجه اجرای قواعد و روش های منطقی و هماهنگ با یکدیگر باشد. در شرح این هدف، فرض بر این است که چنانچه استفاده کنندگان، این قواعد را درک کنند می توانند معنای سود گزارش شده را تفسیر نمایند. نظر به این که سود حسابداری از بسیاری جهات بر مفاهیمی نظیر تحقق درآمد فروش و مقابله هزینه ها با درآمد فروش مبتنی است، فرض می شود که این سود انعکاسی از فعالیت های واحد انتفاعی محسوب می گردد. اندازه گیری سود، در این سطح از دو دیدگاه معاملاتی و فعالیت بررسی می شود. روش کلی در رویکرد معاملاتی این است که در آمد فروش و هزینه ها هنگام وقوع براثر معاملات ثبت می گردد و براساس رویکرد فعالیت، سود هنگامی ایجاد می شود که فعالیت ها و رویدادهای مشخصی واقع می شود مثلاً سود فعالیت در خلال برنامه ریزی، خرید، تولید و فرایندهای فروش و فرایند وصول مطالبات ثبت می گردد. هردو رویکرد، از لحاظ ناتوانی در انعکاس واقعیت­ها در اندازه ­گیری سود مشابه یکدیگرند زیرا بر ارتباطات ساختاری و مفاهیمی اتکا دارند که همتایی در دنیای واقعی ندارند.
    حسابداری267″ />
    ۲) مفهوم سود در سطح معنایی: یعنی می توان سود را از مجرای رابطه آن با واقعیت های اقتصادی تفسیر نمود. مرتبط بودن سود با مشاهدات دنیای واقعی در این مفهوم بررسی می
    عکس مرتبط با اقتصاد
    گردد. دو مفهوم تفسیری آن به شرح زیر است:
    الف ) مفهوم حفظ ثروت: سود به عنوان مبلغ مازاد پس از حفظ رفاه (ثروت) تعریف می شود. به بیان دیگر سود سهامداران را می توان به عنوان خالص گردش وجوه نقد ( سود سهام منهای سرمایه جدید ) به علاوه تغییر در ارزش سهام واحد انتفاعی تعریف کرد. بسیاری از صاحب نظران ، این مفهوم را اصلی ترین مفهوم دانسته اند زیرا از طریق تئوری اقتصاد نیز پشتیبانی می شود.
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    ب ) مفهوم کارایی: سود خالص و اجزای متشکله آن غالباً به عنوان معیاری از کارایی مدیریت مورد استفاده قرار گرفته است. از دیدگاه اقتصاد، کارآیی به معنای بکارگیری بهینه منابع محدود مورد اشاره قرار می گیرد . کارایی مفهومی نسب است و تنها هنگامی معنا دارد که با معیاری ایده آل یا مورد انتظار مقایسه گردد . سود سال جاری را میتوان با سودهای قبل مقایسه و قضاوت کرد آیا سود هریک از سالها به هدف تعیین شده رسیده یا خیر؟ اما اگر سرمایه بکارگرفته شده در خلال سال ها تغییر یافته باشد مبلغ سود باید برجمع سرمایه ( نرخ بازده سرمایه گذاری ) یا جمع درآمد فروش (نرخ حاشیه سود خالص )تقسیم و مقایسه گردد.
    ۳ ) مفهوم سود در سطح عمل: یعنی می توان سود را با توجه به روشی که سرمایه گذاران آن را به کار می برند مورد مطالعه قرار داد. مفاهیم سود در سطح عمل، به موارد زیر مربوط می شود: فرایندهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان، واکنش مثبت اوراق بهادار در بازار سرمایه نسبت به سود گزارش شده، تصمیمات مدیریت درباره مخارج سرمایه ای و واکنش مدیریت و حسابداران نسبت به سود. بر اساس این هدف، سود باید بر اساس ابعاد رفتاری آن ارزیابی گردد . یکی از ویژگی های رفتاری سود، توان پیش بینی آن است. سرمایه ­گذاران علاقه مندند که سودهای آتی، سود سهام آتی و قیمت سهام را پیش بینی کنند. سایر استفاده کنندگان ممکن است به پیش بینی توان واریز بدهی ها یا سایر ویژگیهای مربوط به تصمیم گیریهای مرتبط با واحد انتفاعی تمایل داشته باشند. ویژگی دیگر، معرف ارتباط نزدیک سود حسابدارای با گردش وجوه نقد است زیرا گردش وجوه نقد برای تصمیم
    گیریهای سرمایه گذاری اطلاعات مربوط تر محسوب می شود.
    به طور کلی هیچ یک از مفاهیم سود از لحاظ نظری و عملی، برای ارائه اطلاعات مربوط، به سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان کامل نیست. زیرا این مفاهیم یا فاقد تفسیر لازم از دنیای واقعی است ویا فاقد ویژگی های رفتاری لازم است.
    ۲-۵ اشخاص ذینفع و ذیحق در سود
    ۱) سود ناشی از ارزش افزوده ارزش افزوده عبارت است از قیمت فروش محصول شرکت منهای بهای تمام شده کالاها و خدماتی که از طریق قیمت گذاری داخلی تعیین می شود و از خارج شرکت تامین گردیده است . بنابراین تمامی کارکنان، مالکان، اعتباردهندگان و دولت دریافت کنندگان سود واحد انتفاعی محسوب می شوند . مفهوم ارزش افزوده سود به روش تجمیع شامل دستمزد، اجاره، بهره ، مالیات ، سود سهام پرداختی به سهامداران و سود توزیع نشده می باشد یعنی سود برای همه گروه های ذینفع است.
    کارکنان + سهامداران + دارندگان اوراق قرضه بلندمدت + دولت = اشخاص ذینفع ارزش افزوده
    ۲) سود خالص واحد انتفاعی مزیت این مفهوم سود خالص این است که جنبه های مالی و عملیاتی واحدهای انتفاعی را از یکدیگر تفکیک می کند یعنی سود خالص واحد انتفاعی معرف مفهوم عملیاتی سود خالص است. درحالی که بهره متعلق به اعتبار دهندگان و سود متعلق به سهامداران، ماهیت مالی دارد . مالیات بر درآمد نیز فاقد ماهیت مالی و همچنین فاقد ماهیت مطلقاً عملیاتی می باشد. به عبارت دیگر هزینه بهره، مالیات بر درآمد و سود توزیع نشده نوعی توزیع سود به حساب می آیند و حقوق و دستمزد هزینه تلقی می شود. بنابراین، سهامداران و دارندگان اوراق قرضه بلند مدت و دولت از سود شرکت منتفع می شوند.
    سهامداران + دارندگان اوراق قرضه بلندمدت + دولت = اشخاص ذی نفع سود خالص شرکت
    ۳) سود خالص متعلق به سرمایه گذاران هزینه بهره و سود توزیع نشده نوعی توزیع سود به حساب می آیند و حقوق و دستمزد و مالیات بردرآمد، هزینه تلقی می شوند. سهامداران و دارندگان اوراق قرضه بلندمدت ، دریافت کنندگان سود واحد انتفاعی هستند. تنها تفاوت این دو گروه، اولویت ادعای آنان نسبت به سود و داراییهای واحد انتفاعی هنگام انحلال و تصفیه است.
    سهامداران + دارندگان اوراق قرضه بلند مدت = اشخاص ذینفع سود خالص متعلق به سرمایه گذاران
    ۴) سود خالص متعلق به سهامداران حقوق و دستمزد، مالیات بر درآمد و بهره هزینه تلقی می شوند و دریافت کنندگان سود شامل سهامداران ( صاحبان سهام عادی و ممتاز ) است
    سهامداران (صاحبان سهام عادی و ممتاز) = اشخاص ذی نفع سود خالص متعلق به سهامداران
    ۵) سود خالص متعلق به دارندگان حقوق مازاد
    دارندگان حقوق مازاد عبارتند از سهامداران عادی و بالقوه ( دارندگان اوراق بهادار قابل تبدیل که می توانند به سهامداران عادی تبدیل شوند ). سود خالص متعلق به سهامداران منهای سود سهام ممتاز در این مفهوم بکار می رود.
    سهامداران سهام عادی = اشخاص ذینفع سود خالص متعلق به دارندگان حقوق مازاد
    ۲-۱-۱-۵)سود هرسهم[۱۹]
    سود هرسهم نشان دهنده سودی است که عاید هر سهم می شود و اغلب برای ارزیابی سود آوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت درخصوص قیمت سهام استفاده می شود. در بسیاری از کشورهای جهان، اهمیت این رقم به حدی است که آن را به عنوان یکی از معیارهای اساسی موثر در قیمت سهام می دانند و در مدل های ارزشیابی سهام نیز به طور گسترده ای از آن استفاده می شود. بیانیه شماره ۱۲۸ هیات استانداردهای حسابداری مالی و استاندارد حسابداری بین المللی شماره ۳۳ نحوه محاسبه و افشای سود هرسهم را مشخص می کنند. سود هرسهم فواید زیر را دارد:
    ۱- ارزیابی، تعیین و قضاوت در خصوص قیمت سهام. تحلیل گران مالی با ضرب سود هرسهم پیش بینی شده در رقم نسبت قیمت بازاری سهم به سود هرسهم تاریخی در خصوص پایین یا بالا بودن قیمت سهام قضاوت می کنند.
    ۲- پیش بینی سود هرسهم در آینده و نرخ رشد آن، بر قیمت سهام تاثیر دارد. سهامداران و تحلیل گران ، سود هرسهم گزارش شده را برای برآورد سود هرسهم در آینده و برآورد نرخ رشد آتی به
    کار می برند و در واقع توان زایش ثروت شرکت را ارزیابی می کنند.
    ۳- ارزیابی پوشش سود نقدی و توانایی پرداخت سود سهام. مبلغ سود هرسهم، یکی از معیارهای قضاوت در خصوص توان پرداخت سود سهام در زمان حال و آینده می باشد.
    ۴- قضاوت در خصوص وضعیت شرکت و عملکرد مدیریت و نیز ترسیم تصویری از آینده. رقم سود هرسهم نسبت به بازده نقدی­( سود سهام­) مبنای قابل قبول تری برای مقایسه عملکرد شرکت و مدیریت می باشد.
    ۵- برآورد قدرت سودآوری و ارزیابی سطح و روند سود.
    ۶- نسبت P / E (قیمت به سود) یکی از نسبت های مهم مالی است که بر اساس سود هر سهم محاسبه می شود و دوره مورد انتظار برگشت سرمایه گذاری را نشان می دهد.
    محدودیت های سود هرسهم به این شرح است :
    ۱- سود هر سهم مبتنی بر سود تاریخی است. مدیریت ممکن است در گذشته تصمیماتی گرفته باشد که سود جاری را افزایش دهد ولی در آینده رشد سود کاهش یابد. بنابراین رشد سود هرسهم نمی تواند پیش بینی کننده قابل اتکایی برای نرخ رشد آتی باشد . به عبارت دیگر به کیفیت سود نیز باید توجه شود.
    ۲- سود هرسهم بدون توجه به تورم محاسبه می شود و نرخ رشد واقعی سود هرسهم ممکن است متفاوت از نرخ رشد اسمی آن باشد
    ۳- سود هرسهم متاثر از انتخاب روش های حسابداری و زمان بندی معاملات توسط مدیریت است و این امر برمقایسه بین شرکت ها تاثیر می گذارد .
    ۴- با توجه به این که تغییر پذیری سود نشانه ای از ریسک شرکت است و باعث نوسان قیمت بازار سهام می گردد مدیران تمایل به هموارسازی سود از طریق انتخاب روش های حسابداری و زمان بندی معاملات دارند . بنابراین سود هر سهم ممکن است متاثر از صلاحدید مدیران باشد .
    ۵- سود هرسهم متاثر از ساختار سرمایه است. مثلاً تغییرات در تعداد سهام ناشی از صدور سهام جایزه (سود سهمی­) برمبلغ سود هرسهم دوره های جاری و گذشته تاثیر می گذارد و این مساله مقایسه بین شرکت ها را مشکل می کند.
    ۲-۱-۱-۶)رویکردهای گزارشگری سود
    برای گزارشگری سود دو رویکرد وجود دارد :
    رویکرد خالص دارایی ها، ازنظر تئوریک، سودخالص یا زیان خالص برای یک دوره زمانی، تغییر در سرمایه( دارایی­ ها منهای بدهی ها یا خالص دارایی ها ) است که در نتیجه مبادلات و رویدادهای اقتصادی به استثنای مبادلات صورت گرفته با مالکان ایجاد می شود. هیات استانداردهای حسابداری مالی از تغییر در خالص دارایی هایی که از منابع غیر مالکانه ناشی می شود تحت عنوان سود جامع یاد می کند. اگر ما خالص دارایی های یک واحد تجاری را در دو مقطع زمانی مقایسه کنیم، به فرض عدم وجود سرمایه گذاری یا برداشت توسط مالکان، افزایش در خالص دارایی ها حاکی از سود خالص و کاهش در خالص دارایی ها مبین زیان خالص است. هرچند که مبادلات با مالکان بر خالص دارایی ها تاثیر می گذارد، اما آنها ارتباطی به فعالیت های عایدی ساز شرکت ندارند. از این رو برای تعیین سود حسابداری، باید مجدداً برداشت مالکان به آن اضافه و سرمایه گذاری مالکان از آن کسر شود.
    رویکرد مبادلاتی، این رویکرد زیربنای ارائه صورت سود و زیان می باشد. رویکرد مبادلاتی، درآمدها و هزینه های مرتبط با فعالیت های اصلی عایدی بعلاوه سودها و زیان های حاصل از فعالیت های جانبی (فرعی) را تماماً گزارش می کند. هرچند از نظر تئوریک، تعیین سود با بهره گرفتن از رویکرد خالص دارایی ها امکان پذیر است ، ولی در عمل از رویکرد مبادلاتی استفاده می شود زیرا این رویکرد اجزاء مبادلات و رویدادهایی که سود ویژه و یا زیان ویژه را موجب شده اند، نمودار می سازد. افشای این اجزاء به استفاده کنندگان اجازه می دهد که به شکل بهتری به ارزیابی عملکرد شرکت بپردازند و بدین ترتیب مبنای بهتری برای اتخاذ تصمیم در اختیار داشته باشند. رویکرد مبادلاتی، زیربنای گزارشگری سود مطابق اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری است.
    ۲-۶- مروری بر مفهوم بنیادی سود و اهمیت آن :
    مقوله سود در مباحث حسابداری و مالی با توجه به بحث کیفی آن و همچنین بعنوان ابزاری برای تصمیم گیری از جایگاه ویژه ای برخوردار است همچنین با مروری بر تاریخچه وادبیات کهن دانش حسابداری درمی یابیم که کمتر مفهوم یا پدیده ای ، همانند سود مورد بحث و منازعه فراگیر بین تئوریسین ها و متفکران حسابداری و طبقات مختلف حرفه حسابداری و مالی قرار گرفته است. اگر چه مفهوم تعهدی سود به عنوان یک ابزار بنیادی با انتقادهایی مواجه است اما از دیدگاه اطلاعاتی،این مفهوم بیانگر نتیجه فعالیت یک شرکت از دیدگاه حسابداری و مالی میباشد . بر اساس فرضیات “بازار کارا”۱ و همچنین تحقیقات انجام شده مشاهده می شود که سود حسابداری بار و محتوای اطلاعاتی دارد . محاسبه سود حسابداری بعنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد شرکت ها و یا اطلاعاتی که در محاسبه آن لحاظ می شود، توسط حسابداران حرفه ای و تحلیل گران و مفسران مالی همواره مورد تاکید قرار داشته است.
    اهداف مشخص گزارشگری سود را به شرح زیر می توان برشمرد:

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

     

    استفاده از سود به عنوان معیاری برای اندازه گیری کارایی مدیریت

    استفاده ازمبالغ تاریخی سود (بنا به اصل بهای تمام شده) برای پیش بینی های آتی سود شرکت و توزیع سود سهام درآینده

    استفاده از سود بعنوان معیاری برای اندازه گیری دستاوردها و همچنین نشانه ای از تصمیمات آتی مدیریت

    استفاده از سود بعنوان مبنایی برای تشخیص مالیات

    استفاده از سود برای بررسی و ارزیابی قیمت محصولات واحدهایی که مشمول قیمت گذاری می باشند

    استفاده از سود جهت تخصیص منابع توسط اقتصاد دانان .

    پژوهشگران و محققین حسابداری اظهار داشته اند که “سود حسابداری”مبتنی بر میثاق ها و قواعدی است که بایست منطقی و با یکدیگر هماهنگ باشد.اگرچه این قواعد و میثاق ها احتمالا انعکاسی از مفهوم “سود اقتصادی” نباشد. به هر صورت مفاهیمی نظیر “تحقق درآمد”، “تطابق” ،”حسابداری تعهدی” و “تخصیص بهای تمام شده” را تنها می توان بر اساس قواعد دقیق تعریف کرد زیرا این مفاهیم در دنیای واقعی همتایی ندارند و درک شواهد غیرعینی نیز کار دشواری است .
    در بیانیه شماره یک هئیت استانداردهای حسابداری مالی (FASC.1) فرض شده است که سود حسابداری معیار خوبی برای ارزیابی عملکرد واحد انتفاعی است و می تواند برای پیش بینی گزارشات آتی مورد استفاده قرار گیرد . دیگر صاحبنظران بر این اعتقادند که سود حسابداری از لحاظ کلی، اطلاعاتی مربوط در باره مدل های تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان محسوب می شوند .
    طبق رویکرد سنتی ارزشیابی داراییها و بدهیها تنها در صورتی که منتج از معاملات ، عملیات و سایر رویدادهای مالی باشد مبنای ثبت قرار می گیرد. در سطح معانی، سود بعنوان معیار کارایی شرکت محسوب می شود . همچنین با مباحث مطرح شده در رابطه با مفهوم سود در سطح ساختاریی و معانی و رفتاری آشنا خواهیم شد. لازم به ذکر است که هنوز متفکران حسابداری به تعریف جامعی که مورد توافق همگان باشد نرسیده اند .در زیر مفاهیم متفاوت سود در سه سطح مورد بررسی قرار می دهیم :
    ۱-۲-۲- مفهوم سود در سطح ساختار ( قواعد و تعاریف) (Syntactical level):
    حسابداران سود حسابداری را معیاری برای تفسیر رویدادهای دنیای واقعی(سود اقتصادی) می دانند اما معمولا اصول و قواعد حسابداری بر مفروضاتی بنا شده اند که ممکن است با پدیده های دنیای واقعی یا با آثار رفتاری مرتبط نباشد. پس سود گزارش شده توسط شرکتها محصول نهایی استفاده از روش های متفاوت حسابداری می باشد که بیانگر نتیجه فعالیتهای شرکت می باشد. برخی از پژوهشگران بر این عقیده اند که استفاده کنندگان از گزارش سود بایست توجه داشته باشند که تنها در صورتی سود حسابداری قابل درک و استفاده است که نحوه اندازه گیری و قواعد عملیاتی مربوط به آن نیز روشن باشد .
    ۲-۲-۲- مفهوم سود در سطح معانی ( ارتباط با واقعیت های اقتصادی ) (Semantical level):
    طبق این سطح ، سود یکی از مفاهیم اقتصادی است که حداکثر کردن آن تحت شرایط معین ساختار بازار ، تقاضا برای محصول و اقلام بهای تمام شده ورودی مورد بحث قرار می گیرد. در این جا سود به عنوان معیار کارایی در نظر گرفته می شود .عملیات کارآمد واحد انتفاعی بر جریان جاری سود سهام و همچنین بر به کارگیری سرمایه برای تامین جریان آتی سود سهام اثر می گذارد . بنابراین تمام سهامداران به ویژه سهامداران عادی به کارایی مدیریت علاقه مند می باشند. هدف اندازه گیری کارایی واحد انتفاعی در بیانیه شماره یک هیئت استانداردهای حسابداری مالی به شرح زیر انعکاس یافته است : ” گزارشگری مالی باید اطلاعاتی را درباره عملکرد مالی واحد انتفاعی طی دوره مالی ارائه کند ” . یکی ار مفاهیم تفسیر شده از واژه کارایی معرف توان نسبی واحد انتفاعی در به دست آوردن حداکثر محصول از مصرف مقدار معینی از منابع و یا تحصیل مقدار معینی محصول از مصرف حداقل منابع و یا ترکیب بهینه منابع در قبال تقاضا و قیمت معین برای محصولات به نحوی است که موجب تحصیل حداکثر بازده برای مالکان شود ، می باشد. ضمنا کارایی به هدف واحد انتفاعی نیز بستگی دارد.
    ۳-۲-۲- مفهوم سود در سطح عمل( نحوه استفاده از آن توسط استفاده کنندگان):
    مفاهیم سود در سطح عمل به فرایندهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان ، واکنش قیمت اوراق بهادار در بازار سرمایه نسبت به سود گزارش شده، تصمیمات مدیریت درباره مخارج سرمایه ای و واکنش مدیریت و حسابداران نسبت به سود مربوط است . بدین ترتیب از سود به عنوان وسیله ای جهت پیش بینی استفاده می شود . در بیانیه شماره یک هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمده است که سرمایه گذارن ، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان علاقمندند که خالص جریان ورود وجه نقد به واحد انتفاعی را در دوره های آتی مورد ارزیابی قرار دهند، اما غالبا سود را برای ارزیابی توان سودآوری ، پیش بینی سودهای آتی و یا ارزیابی ریسک سرمایه گذاری یا اعطای وام و اعتبار به واحد انتفاعی مورد استفاده قرار می دهند . بنابراین فرض بر این است که ارتباطی بین سود گزارش شده و گردش وجوه نقد، شامل توزیع وجه نقد در بین سهامداران ، وجود دارد . تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است که نشان می دهد سودهای گذشته محاسبه شده بر اساس ارزش های تاریخی ، در مقایسه با سودهای گذشته محاسبه شده بر اساس ارزش های جاری ، به منظور پیش بینی ارزش های آتی مناسب تر است . ضمنا سود های محاسبه شده به دو روش بالا ، نسبت به سودهای محاسبه شده بر مبنای ارقام تعدیل شده به واسطه تغییر سطح قیمت ها مرجح می باشد .
    حال برآنیم اهمیت سود را با توجه به موارد فوق مورد بررسی قرار دهیم و برای این سوال که اهمیت سود تا چه اندازه است پاسخی جامع پیدا کنیم .پاسخ این سوال که به دیدگاه ما مربوطه بستگی دارد. اگر ما تمام منابع اطلاعاتی را که در تعیین قیمت سهام تاثیر گذار می باشند در نظر بگیریم سودها تنها قسمت کمی از این منابع را تشکیل می دهند. با وجود این، سودها نیز حداقل به‌اندازه‌ی سایر منابع اطلاعاتی نقش دارند، به ویژه اگر واکنش قیمت سهام را نسبت به نوعی اعلام سود که بطور متوالی صورت می‌گیرد، در نظر بگیریم. علاوه بر این، سایر داده‌ها ممکن است که منابع اطلاعاتی درباره سود باشند. حال اگر سودها به عنوان اطلاعات مهم در نظر گرفته شوند، طبیعی است که سرمایه‌گذاران سعی کنند تا اطلاعات دیگر را که در پیش‌بینی سود مؤثرند، به دست آورند.
    باید یادآوری شود که شواهد تجربی نشان نداده‌اند که قیمت‌ها مستقیماً به سودها واکنش نشان می‌دهند. برای مثال سایر داده‌ها اغلب با اعلام سود همراه می‌باشند. تغییرات سود ممکن است همبستگی بالایی را با تغییرات قیمت نشان دهند چون آنها با سایر داده‌ها که قیمت‌ها نسبت به آنها واکنش نشان می‌دهند، همبستگی دارند. لذا باید گفت که اهمیت سود هنوز به خوبی روشن نیست.
    ۲-۷- ثبات و پایداری سود :
    ۱-۳-۲- ثبات سود (سود دائمی)
    مفهوم ثبات سود (سود دائمی) در تحلیل و ارزیابی اوراق بهادار بسیار با اهمیت است. در تحلیل اوراق بهادار، به منظور ارزشیابی و شناسایی سود دائمی شرکت و ارزیابی سهام عادی آن، از سود حسابداری استفاده می شود. با وجود این، مفهوم سود دائمی و همچنین مفهوم سود اقتصادی بیش از هر چیز، یک مفهوم ارزیابی است. ویژگی کلیدی این است که ارزش و سود دو روی یک سکه هستند.
    سود طی دوره در مقابل جریانات نقدی به عنوان عامل تعیین کننده ای جهت ارزیابی در توانایی پرداخت سود سهام می باشد . FASB عقیده دارد که سود حسابداری بهتر از جریانات نقدی فعلی توانایی پرداخت سود سهام را اندازه می‌گیرد. در ادبیات مربوط به تحلیل اوراق بهادار، انگیزه استفاده از سود حسابداری به عنوان یکی از پارامترهای مدل ارزیابی اوراق بهادار، از این باور نشات گرفته است که سود حسابداری (خصوصاً زمانی که تعدیل و تفسیر شده باشد) معیاری برای «ظرفیت پرداخت سود» شرکت می‌باشد.
    بر این اساس، ادبیات تحلیل اوراق بهادار به ویژگی دائمی‌بودن سود اقتصادی علاقمند می‌باشد. سود دائمی جریان سود پرداختی را که بتوان بطور دائم پرداخت نمود، منعکس می نماید. لذا، بردار سودهای پرداختی واقعی آتی، بدون توجه به نحوه و نیز مدت زمان آن، سودهای دائمی نامیده می شود که به یک عدد اسکالر تبدیل شده است.
    به دو دلیل خطای اندازه‌گیری در سود حسابداری رخ میدهد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:15:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مقایسه اضطراب اجتماعی، تصور بدنی و اُمید به زندگی در زنان و مردان متقاضی جراحی زیبایی با افراد عادی- قسمت ۶ ...

    پاشا و همکاران (۱۳۹۰)، در تحقیقی به بررسی “رابطه تصور از بدن و شاخص حجم توده” در نمونه ی ۳۰۰ نفری متقاضیان جراحی زیبایی و کسانی که جراحی زیبایی انجام دادند با افراد معمولی شهرستان بهبهان پرداختند. یافته های تحقیق نشان داد که کسانی که جراحی زیبایی داشتند در مقایسه با متقاضیان جراحی زیبایی، در شاخص تصور از بدن، نمره پائین تری دریافت کردند. علاوه بر این کسانی که جراحی زیبایی داشتند، در مقایسه با افراد معمولی تصویر ذهنی بدنی پائین تری داشتند.
    بابامیری و همکاران (۱۳۹۰)، در تحقیقی به بررسی “عوامل اجتماعی و روانشناختی موثر بر میزان مصرف مواد آرایشی توسط دانشجویان دختر” پرداختند. برای این منظور ۲۵۰ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان به روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. عوامل اجتماعی موثر مثل مدیریت بدن، مصرف رسانه ای، پایگاه اقتصادی _ اجتماعی، دینداری و پذیرش اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که رابطه ی متغیرهای مذکور با میزان مصرف مواد آرایشی توسط دانشجویان معنادار بوده و عوامل اجتماعی بیش از ویژگی های شخصیتی (که توسط پرسشنامه ی شخصیتی NEO سنجیده شد) در بین مصرف مواد آرایشی توسط دانشجویان حایز اهمیت بودند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ریاحی (۱۳۹۰)، در تحقیقی به “توصیف تفاوتهای جنسیتی در رضایت از بدن” در نمونه ۳۶۰ نفری از دانشجویان دانشگاه مازندران پرداخت. نتایج تحلیلی تحقیق نشان داد که متغیرهای سرمایه گذاری بدن، شرم از بدن، پایش بدن، و عزت نفس توانستند به طور معناداری رضایت مندی از تصویر بدن را در بین پاسخگویان پیش بینی کنند. علاوه بر این تفاوتهای جنسیتی معناداری در تأثیر گذاری متغیر شرم از بدن مشاهده شد. بدین معنی که علاوه بر سرمایه گذاری بدن و عزت نفس متغیر شرم از بدن به عنوان بخشی از متغیر خود شی انگاری، پیش بینی کننده ی میزان رضایت مندی از بدن فقط در میان زنان بوده است. که حاکی از اثرات شدیدتر انتظارات اجتماعی راجع به بدن ایده آل بر روی زنان و درونی کردن در مقایسه با مردان می باشد. علاوه بر این تفاوتهای جنسیتی معناداری در زمینه ی سرمایه گذاری بدنی مشاهده شده است که نشان داده زنان جوان در مقایسه با مردان سرمایه گذاری بیشتری بر بدن خود انجام می دهند و بیشتر درگیر آراستن و مدیریت ظاهر خود می باشند. در نهایت یافته های تحقیق نشان داد که بین عزت نفس و تصور از بدن رابطه ی معنادار وجود دارد.
    خواجه نوری و همکاران (۱۳۹۰)، در تحقیقی با عنوان “رابطه ی سبک زندگی و تصور از بدن” به روش پیمایشی در میان ۸۰۵ نفر از زنان ساکن شیراز پرداخت. یافته های این تحقیق نشان داد که متغیرهای سبک های موسیقیایی و فراغتی مُدرن توانسته اند ۲۲درصد از متغیر وابسته را تبیین کنند به این ترتیب سبکهای زندگی که بیشتر گرایش نوگرایانه ای داشتند، رابطه معنادار و مثبتی با تصور از بدن داشتند.
    اردکان و یوسفی (۱۳۹۱)، در تحقیقی با عنوان ” بررسی باور در مورد ظاهر و احساس کهتری در افراد داوطلب جراحی زیبایی” به بررسی رابطه ی احساس کهتری در میان ۵۰ نفر از مراجعه کنندگان به کلینیک های جراحی زیبایی پرداختند. یافته های تحقیق نشان داد که بین باورها در مورد ظاهر و احساس حقارت، در افراد داوطلب و غیر داوطلب جراحی زیبایی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوریکه افراد داوطلب نسبت به افراد غیر داوطلب نمره ی بالاتری در این دو مؤلفه کسب کردند. در وهله ی دوم مشخص شد که بین باورها در مورد ظاهر و احساس کهتری، در افراد داوطلب جراحی زیبایی ارتباط وجود دارد. به این معنی که هر چه نمرات فرد در مقیاس باورها در مورد ظاهر بیشتر باشد، احساس کهتری بیشتری نیز نشان می دهند. علاوه بر این دو متغیر وضعیت تأهل و احساس کهتری، پیش بینی کننده های قوی برای گرایش به جراحی زیبایی می باشند. علاوه بر این داوطلبین جراحی زیبایی اغلب زنان مجرد و تحصیل کرده بودند.
    نمروف و همکارانش[۱۰۴] (۱۹۹۴)، به ارزیابی محتویات مجلات در دو دوره ی زمانی ۱۲ ساله پرداختند. محتویات مربوط به سلامت، تناسب، زیبایی و کاهش وزن را در مجلات مورد بررسی قرار دادند. یافته های این مطالب طولی نشان داد که در مجلات زنان، تأکید بر کاهش وزن در طول زمان کم شده و در مقابل در مجلات مردانه پرداختن به این مسأله پر رنگ تر شده است.
    تامسون و هیمبرگ[۱۰۵] (۱۹۹۹)، در تحقیقی به بررسی “رابطه بین تأثیر رسانه ها بر نارضایتی از بدن و اختلال تغذیه ای” پرداختند. و یافته های تحقیقشان نشان داد که رسانه ها عامل مهمی در ایجاد و حفظ اختلالات تغذیه ای هستند.
    سپانس[۱۰۶] (۱۹۹۹)، تحقیقی را با عنوان ” جراحی زیبایی ظاهری: صداهای زنان، انتخاب های زنان” انجام داد. هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر جراحی زیبایی اعم از عوامل فردی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود و دنبال این بود که دریابد جراحی زیبایی درباره ی رابطه زنان با بدنشان چه می گوید. این تحقیق بر حسب یافته هایی از مطالعات کیفی درباره ی جراحی زیبایی در میان ۱۰ نفر از زنان بین ۷۳-۲۳ ساله سان هانیتوبا در کانادا که جراحی زیبایی داشتند، صورت گرفت. در مصاحبه ی عمقی غیر ساختار یافته که توسط محقق طراحی شده بود او به بررسی نقش عوامل فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در روند تصمیم گیری زنان به این جراحی ها پرداخت. به عبارتی دیگر سوال تحقیق این بود که انگیزه های آشکار و پنهان، عوامل و دلایل موثر در این تصمیم زنان چه چیزهایی می تواند باشد. او از رویکردهای نظری طبیعت گرایی، ساختارگرایی و پدیدارشناختی برای تحلیل یافته هایش مدد گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که به طور کلی هم عوامل فردی و هم عوامل اجتماعی بر تصمیم زنان به جراحی زیبایی دخیل می باشد. در تبیین دلایل فردی محقق تمایل به همانند شدن را در این انتخاب و تصمیم به عنوان عامل کلیدی می دانست. هر چند که این عوامل فردی خود به عوامل اجتماعی چون: ارزیابی منفی جامعه از تغییرات ظاهری زنان پا به سن گذاشته و تصورات فرهنگی از زیبایی مربوط می شوند. فشارهای اجتماعی همچون نقش رسانه ها و یا تأثیر روابط اجتماعی و تصورات فرهنگی از زیبایی و پا به سن گذاشتن، به میزان زیادی بر روند تصمیم گیری زنان درباره ی جراحی زیبایی تأثیر گذار بود. اما این تصمیم با طبقه ی اقتصادی روابط معناداری مشاهده نشد؛ چرا که همه ی مصاحبه شوندگان خود را متعلق به طبقه ی اقتصادی متوسط و متوسط به بالا می دانستند.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    اوبرگ و تورنستام[۱۰۷] (۱۹۹۹)، در پژوهشی به بررسی ” تصویر بدنی در مردان و زنان در سنین مختلف” پرداختند. نتایج نشان داد که با افزایش سن زنان تصویر بدنی مثبت تری بدست می آورند. تصویر بدنی در همه رده های سنی در زنان نسبت به مردان، از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و با افزایش سن از اهمیت آن کاسته نمی شود. علیرغم تحقیقات قبلی با بالا رفتن سن رضایت از تصویر بدنی در زنان بیشتر می شود.
    یافته های ساور، وادن، پرتشوک ویتاکر[۱۰۸] (۲۰۰۰) به “مقایسه نارضایتی از تصویر بدنی و اختلالات مربوط به بدشکلی بدنی در افرادی که جراحی زیبایی انجام داده اند نسبت نه قبل از جراحی زیبایی”، نشان داد که بین تصویر بدنی، شاخص حجم بدنی و خودپنداره جسمی با علاقمندی به جراحی زیبایی رابطه وجود دارد و افراد دارای شاخص بدنی بالا تصویر بدنی ضعیف تری از خود دارند.
    میلر، گلیاوش، هیرش، گرین، اسنو و کوربت[۱۰۹] (۲۰۰۰)، به منظور “مقایسه ابعاد مختلف تصویر بدنی با توجه به ویژگی های قومی _ نژادی و جنسیت در دانشجویان” نشان داده است که بین زنان و مردان در مقیاس کلی تصویر بدنی، نگرانی های مرتبط با وزن، تناسب اندام و سلامتی تفاوت وجود دارد.
    بفورت و ریکارد[۱۱۰] (۲۰۰۳)، در پژوهشی به بررسی ” شباهت های جنسی در پاسخ به پسخوراند تصویر بدنی در جمعیت غیر بالینی” انجام داده اند، نتایج نشان از عدم تفاوت تصویر بدنی در زنان و مردان دارد و نگرانی های مرتبط با تصویر بدنی در هر دو جنس وجود دارد.
    کیتی بایر[۱۱۱] (۲۰۰۴)، در تحقیقی با عنوان ” روند ضد پیری؛ سرمایه داری، وسایل آرایشی و انعکاس نمایشی آن” به بررسی تمایل به جوان ماندن در یک جامعه ی سرمایه داری پرداخت. یافته های تحقیق نشان داد که ۸۷ درصد از بزرگسالان به این مسأله که امکان جراحی برایشان فراهم بود؛ مایل به تغییر خود از طریق جراحی بودند یا خیر، پاسخ مثبت دادند و تنها ۱۸ درصد از مردان و ۱۰ درصد از زنان از بدن کنونی شان رضایت کامل داشتند و تمایل به هیچگونه تغییری در بدنشان نداشتند.
    گریفین و کایربی[۱۱۲] (۲۰۰۴)، در پژوهشی به بررسی “تأثیر جنسیت در تصویر بدنی و خودپنداره” پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که گذراندن دوره های فعالیت جسمانی باعث بهبود تصویر بدنی و خودپنداره در مردان می شود در حالیکه گذراندن این دوره ها تأثیر چشم گیری بر رضایت از تصویر بدنی و بهبود خودپنداره زنان ایجاد نکرده بود.
    سافیر، فیلشر، کلنر و روزنمان[۱۱۳] (۲۰۰۵)، در پژوهشی تحت عنوان ” زمانی که تفاوت های جنسی نسبت به تفاوت های فرهنگی تأثیر بیشتری بر رضایت افراد از تصویر بدن دارد” پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد زنان در مقایسه با مردان نارضایتی بیشتری از تصویر بدنی خود دارند.
    ویتاکر (۲۰۰۵)، در پژوهشی به بررسی “میزان افسردگی، اضطراب و تصویر بدنی افرادی جراحی زیبایی انجام داده بودند نسبت به افراد عادی زن دانشگاه پنسیلوانیا” پرداخت که یافته ها نشان داد میزان اضطراب و افسردگی گروهی که جراحی زیبایی انجام داده اند و افراد عادی، تفاوت معناداری با هم ندارد ولی گروهی که جراحی زیبایی انجام داده اند نارضایتی از تصویر بدنی کمتری را نسبت به گروه عادی گزارش می دهند.
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    جنیفر (۲۰۰۶)، در آمریکا نشان داد افرادی که دارای علائم معناداری در اختلال تصوربدنی بودند سطح بالای افسردگی، استرس، اضطراب و خودکشی را نشان داده و به علاوه، گروهی که علائمی از مشکلات وزن و بدشکلی بدن داشتند، بیشتر از سایرین دست به عمل جراحی می زدند.
    جونگ (۲۰۰۶)، در پژوهشی به بررسی “نمایش رسانه ای در میان دو گروه از افراد با تصور بدنی مثبت و تصور بدنی منفی نسبت به خود” در میان ۱۰۶ نفر از دانشجویان دختر پرداخت. نمونه ی مورد نظر به دو گروه از افراد با تصویر بدنی بالا و پائین تقسیم شدند و در معرض نمایش مُدلهای زیبایی به مدت دو هفته قرار گرفتند. یافته بیانگر تأثیر منفی در دانشجویان بوده ودر گروهی که تصویر بدنی بالاتری داشتند به نسبت گروه مقابل تأثیر کمتر بود.
    هاریگو و تیگمن[۱۱۴] (۲۰۰۶)، در تحقیقی تحت عنوان ” تصویر بدنی برای دختران است” به مطالعه ی کیفی و مصاحبه ی عمیق با پسران ۱۶-۱۴ ساله برای فهم تصویر بدنی آنان پرداختند. یافته ها نشان داد که اکثر پسران از تصویر بدنی خود راضی هستند. اما برخی از آنان به اهمیت وضعیت ظاهریشان برای کسب تأئید اجتماعی اشاره کردند.
    هاون کیم و لنون[۱۱۵] (۲۰۰۷)، در تحقیقی به بررسی “رابطه بین عزت نفس، تصور از بدن و اختلالات تغذیه ای” در نمونه ی ۱۱۴ نفری از دانشجویان دختر پرداختند.یافته های تحقیق نشان داد که بین استفاده ار مجلات مُد و زیبایی و نارضایتی از بدن و اختلال تغزیه ای رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد.
    فردریک و پاپلو(۲۰۰۷) در بررسی “مسائل مربوط به جراحی زیبایی و تصویر بدنی و نگرش های مردان و زنان در طول عمر”، به این نتیجه رسیدند افرادی که به جراحی زیبایی علاقمند بودند تصویر بدنی ضعیف تری نسبت به کسانی داشته اند که علاقه ای به جراحی زیبایی نداشتند و به خصوص افراد سنگین وزن و با شاخص حجم بدنی بالا علاقۀ بیشتری به جراحی زیبایی لیپوساکشن نشان می دادند و تصویر ضعیف تری نسبت به افراد دیگر داشتند.
    پژوهش برگران[۱۱۶] (۲۰۰۷)، تحت عنوان “بررسی رابطه تصویر بدنی، نارضایتی از بدن و سلامت عمومی” در دانشگاه اُهایو که بر روی ۳۶۸ مرد انجام گرفت نشان داد که بین نارضایتی از تصویر بدنی با سلامت عمومی رابطه وجود دارد و افرادی که از تصویر بدنی خود ناراضی هستند تحت فشارهای روانی قرار گرفته و کاهش سلامت عمومی را نشان می دهند.
    بلوند (۲۰۰۸)، در پژوهشی به منظور “تأثیر نمایش تصاویر بدنی ایده آل بر نارضایتی از تصویر بدنی در مردان” انجام داده، نتایج نشان داده است که هنگامی که مردان در معرض نمایش تصاویر بدنی ایده آل، عضلانی و جذاب قرار می گیرند نارضایتی از تصویر بدنی در آنان افزایش می یابد.
    الگارس، سانتیلا، وارجونن، ویتینگ، جوهانسون، جرن و ساندنابا[۱۱۷] (۲۰۰۹)، در تحقیقی با عنوان “بدن بزرگسالان: چگونه سن، جنسیت و حجم توده، تصویر بدنی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد” پرداختند. نتایج نشان داد که زنان نسبت به مردان نارضایتی کمتری از بدن خویش دارند و حجم توده بدن تأثیر قویتری در تصویر بدنی زنان نسبت به مردان دارد.
    گروسبارد، لی، نیبوز و لاریمر[۱۱۸] (۲۰۰۹)، در پژوهشی با عنوان “نگرانی از تصویر بدنی و عزت نفس دانشجویان زن و مرد” پرداختند. نتایج نشان داد که نگرانی های مرتبط با تصویر بدنی در هر دو جنس وجود دارد. در حوزه ی بدنی، نگرانی زنان در رابطه با کاهش وزن می باشد و مردان تمایل به عضلانی بودن بدن خود دارند.
    سیرا و پارکر وایت[۱۱۹] (۲۰۱۰)، در تحقیقی به بررسی “موارد فردی و خانوادگی مرتبط با رضایت بدنی در دانشجویان زن و مرد” پرداختند. نتایج حاکی از آن بود که حجم توده بدنی بالا با نارضایتی از تصویر بدنی در زنان و مردان مرتبط است و بین دو جنس تفاوتی وجود ندارد.
    پاوان[۱۲۰] (۲۰۱۳)، به بررسی ” همبستگی های بین اختلالات روانی، ویژگی های خلق و خو و ادراک تصویر بدنی در افراد مبتلا به اضافه وزن / چاقی که در پی ترمیم هستند” پرداخت. نتیجه این مطالعه مشخص نمود که بیماران از نظر افسردگی امتیاز بالایی داشتند و تا حد متوسطی درباره ی شکل بدن خود نگران بودند. حوزه ی عاطفی ویژگی مهمی در بیماران چاق بوده زیرا درک منفی در شکل بدن و خصوصیات شخصیتی و ترغیب فرد به عمل جراحی موثر است.
    ویلسل[۱۲۱] (۲۰۱۴)، به بررسی “نقش عمل پُروتز سینه بر رضایت از تصویر بدنی و کیفیت زندگی زنان” پرداخت. نتایج حاصل نشان داد که در کل نمونه تصویر بدنی همبستگی معنادار مثبتی با کیفیت زندگی دارد. و پس از عمل پُروتز زنان سطح کمتری از افسردگی را نشان دادند. و مشخص گردید که کیفیت زندگی نیز تحت تأثیر سطح افسردگی و تصویر بدنی قرار می گیرد. زنانی که پُروتز انجام دادند، نسبت به گروه کنترل از سطح بالاتری از افسردگی برخوردار بودند.
    ۲-۲٣ جمع بندی پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی درباره تصور بدنی:
    پیشینه ی روان شناختی و روان پزشکی درباره ی تصور از بدن غنی می باشد که رابطه تصور از بدن را با عواملی همچون شاخص توده بدنی، میزان رضایت از زندگی، عزت نفس، اضطراب و … سنجیده است. که یافته های تحقیقات بیانگر معنادار بودن این عوامل با تصور از بدن بود. که نشان دهنده اهمیت رضایت از تصویر بدنی در زندگی می باشد.
    ۲-۲۴ اُمید به زندگی:
    یکی دیگر از جنبه های روان شناختی در ارتباط با جراحی زیبایی اُمید به زندگی می باشد که ارتباط نزدیکی با اضطراب اجتماعی و تصور بدنی دارد که هر چقدر اُمید در افراد پایین باشد به همان میزان اضطراب بیشتری را تحمل می کنند و از نظر شاخص تصور بدنی احساس کهتری بیشتری می کنند. از نظر اشنایدر[۱۲۲] (۱۹۹۵)، اُمید یک هیجان انفعالی نسیت که تنها که در لحظات تاریک زندگی پدیدار می شود بلکه فرایندی شناختی است که افراد به وسیله آن، فعالانه اهداف خود را دنبال می کنند. ار نظر اشنایدر اُمیدواری فرایندی است که طی آن افراد ۱- اهداف خود را تعیین می کنند ۲- راهکارهایی برای رسیدن به آن اهداف خلق می کنند ۳-انگیزه لازم برای به اجرا در آوردن این راهکارها را ایجاد کرده و در طول مسیر حفظ می کنند. این سه مؤلفه به عنوان اهداف، تفکر گذرا و تفکر عامل (کار گزار) شناخته می شوند. اهداف، نقاط پایان رفتارهای هدفمند هستند (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۷). به عبارت دیگرتقریباً همه آنچه که یک فرد انجام می دهد به سمت دستیابی به یک هدف است. هدف شامل هر چیزی است که فرد مایل به دستیابی انجام و تجربه یا به خلق آن است (اشنایدر و همکاران، ۲۰۰۲).
    علاوه بر این درنظریه اُمید، اهداف منبع اصلی هیجان هستند. هیجان مثبت ناشی از دستیابی به هدف یا تصور شدن نزدیک شدن به آن است، در حالی که هیجان منفی ناشی از شکست در دستیابی به هدف یا تصور دور شدن از آن است (اشنایدر، ۲۰۰۲ ). با توجه به پیوند بین دستیابی به هدف و عاطفه مثبت، ممکن است به نظر برسد که بهترین راهکار، تعیین اهداف آسان و کاملاً قابل دستیابیست. اما افراد دارای اُمید بالا معمولاً به دنبال اهدافی هستند که دارای میزانی از عدم قطعیت و سطح دشواری متوسط باشند (اشنایدر، ۱۹۹۴)، تفکر گذرا، توانایی ادراک شده ی فرد برای شناسایی و ایجاد مسیرهایی به سمت هدف است (اشنایدر، ۱۹۹۴). از آنجا که برخی طرح ها و نقشه ها ممکن است با شکست مواجه شوند، افراد دارای اُمید بالا، به منظور مقابله با موانع احتمالی، چندین گذرگاه را در نظر می گیرند. (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۶، ایرونیگ و همکاران، ۱۹۹۸). لازم به ذکر است که آثار سودمند اُمید ناشی از توانایی واقعی در ایجاد گذرگاه ها نیست بلکه ناشی از این ادراک است که چنین گذرگاه هایی در صورت لزوم می توانند تولید شوند (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۱).
    تفکر عامل (کارگزار)، تفکری است که افراد در مورد توانایی خود برای شروع و تداوم حرکت در مسیر انتخاب شده به سمت هدف دارند (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۹). این افکار در خود گویه های مثبت همچون ” من می توانم این کار را انجام دهم” یا “رها نخواهم کرد” نمایان می شود (اشنایدر و همکاران ، ۱۹۹۸). تفکر عامل، فرد را برای شروع و حفظ حرکت در طول مسیر به سمت هدف بر می انگیزد.
    این سه مولفه اُمید (هدف، تفکر گذرگاه و تفکر عامل) بر یکدیگر اثر متقابل دارند (کار، ترجمه حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی زند و باقر ثنایی، ۱۳۸۵). تعیین اهداف مهم منجر به افزایش انگیزه می شود. و این انگیزه برانگیخته شده به نوبه ی خود ممکن است به یافتن گذرگاه کمک کند.
    آثار سودمند سازه های مثبت (مثل خوش بینی و اُمید) بر سلامت جسمانی و روانی در تحقیقات مختلف تأیید شده است (شیر، کارور و بریدجز، ۲۰۰۱). در این میان سازه اُمید توجه فزاینده ای را به خود اختصاص داده است (اشنایدر، ۲۰۰۱). پس از طرح نظریه اُمید از جانب اشنایدر و همکاران (۱۹۹۱)، و ایجاد مقیاسی برای اندازه گیری آن، حجم وسیعی از پژوهش ها به برسی رابطه اُمید با متغیرهای مختلف سلامت روانی و حتی جسمانی پرداختند. به عنوان مثال تحقیقات مختلف نشان دادند که اُمید با عاطفه مثبت (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۷) همبستگی مثبت دارد و همچنین به طور منفی با افسردگی (الیوت، ویتی، هریک، هافمن، ۱۹۹۱، اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۱، اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۷، چانگریال رند، استرانک و دی سیمون، ۱۹۹۹، ماگالتا و اُلیور، ۱۹۹۹، چنج، ۲۰۰۱، ونر، ۲۰۰۵، فلدمن و اشنایدر، ۲۰۰۵)، اضطراب (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۱)، از نظر اشنایدر (۱۹۹۴) ملامت و افسردگی با انسداد یا عدم تحقق اهداف رابطه دارد که برای فرد اهمیت بسیار زیادی دارد. اُمید پایین می تواند سطح افسردگی و نقص روانی اجتماعی پائین تری را پیش بینی کند (الیوت ویتی، هافمن، ۱۹۹۱).
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
    رابینسون (۱۹۸۳، به نقل از اسلامی نسب)، معتقد است اُمید یکی از پایه های اصولی توازن و قدرت روانی است که مشخص کننده دستاوردهای زندگی است. اُمید، توانایی باور یک احساس بهتر از آینده است. اُمید با نیروی نافذ خود، سیستم فعالیتی را تحریک می کند تا سیستم بتواند تجارب نو را به سطح بالایی از عملکردهای روانی و رفتاری نزدیک می کند و در نتیجه اُمید، انسان را به تلاش و کوشش واداشته و او را به سطح بالایی از عملکردهای روانی و رفتاری نزدیک می کند و اُمید یکی از نشانه های سلامت است (امینی، ۱۳۸۸).
    اُمید یکی ازویژگی های زندگی است که ما را به جستجوی فردایی بهتر وا می دارد. اُمید یعنی موفقیت و آینده بهتر برای زیستن، هنگامی که اُمید در دل و ذهن وجود داشته باشد، شادی و سرور در زندگی حضور خواهد داشت. سیلیگمن و زیکزنتمیهالی[۱۲۳] (۲۰۰۰)، روانشناسی طی ۶۰ سال گذشته به گونه ای گسترده به علم تبدیل شده است آنها چنین پیشنهاد می کنند که روان شناسان نه تنها باید به این موضوع که با رخدادهای قبلی زندگی کنار بیاید و آنها را درمان کنند، بپردازند بلکه باید به فهم آن چیزهایی که زندگی را ارزشمند می سازند نیز کمک کنند. دینر (۲۰۰۰)، بر این باور است که حتی در جوامع مادی، دستیابی به اشیای مادی فقط به میزان متوسطی به احساس شادی مربوط است. پژوهش نشان داده است که شرایط زندگی خانوادگی، دوستان همدل و زمان کافی برای انجام علائق گوناگون با شادمانی مربوط است. دینر توصیه می کند همان گونه که شاخص های ملی برای تولید، تمرکز دارند، کشورها باید چگونگی تداوم و شدت احساس خشنودی و شادی افراد را در موقعیت های مختلف زندگی اندازه گیری کنند.
    در تعریف دیگر اُمید می توان گفت به خود اُمید داشتن، برابر با اعتماد به خویش است. برای داشتن هر یک از این دو، داشتن هر دو ضرورت دارد. در معنای اُمید، اعتقاد بر این است که شخص می تواند نیروهای خلاقه ی خویش را در راه بهبود چگونگی زندگیش به کار برد. برای به اجرا در آوردن این کار، نیازمند اعتماد هستند و اعتماد از رفتار پدید می آید نه از آرزو کردن یا تفکر درباره ی چیزی. اُمید بخش ذهنی و اعتماد، بخش رفتاری است و باید با این اندیشه آغاز کرد که هیچ چیز چاره پذیر نیست. صرف نظر از هر گونه شرایط باز هم می توان تصمیم به تفکر اُمیدوارانه گرفت و این کار شخص را یاری می دهد که رفتارهای اعتمادآمیز را برگزیند (دایر[۱۲۴]، ۱۹۹۱؛ ترجمه نیک فطرت، ۱۳۸۸).
    اُمیدواری، درخواستی است که یک فرد برای آینده خود دارد (کلارک، کیزان[۱۲۵] ،۲۰۰۲؛ ون دانگن[۱۲۶] ،۱۹۹۸). اُمید، ادراک افراد در رابطه با توانایی های گسترش راهبردها در جهت رسیدن به هدف و حفظ انگیختگی تا رسیدن به هدف را نشان می دهد ( اشنایدر و لوپز، ۲۰۰۳). اُمید در بردارنده تصورات و توجه افراد به آینده است و با این تصور که احتمال دارد نتایج مثبت حاصل گردد، باعث تلاش فرد می شود. هر نوع مفهوم سازی از اُمید، ویژگی های چند بُعدی، چویایی، آینده نگر و فرایند نگری آن را منعکس می کند (مک کلمنت و چوکنیوف[۱۲۷]، ۲۰۰۸؛ بالجانی و همکاران، ۱۳۹۰).
    مطابق نتایج برخی از پژوهش ها، افراد اُمیدوار و شادمان، روابط اجتماعی قویتری با دوستان، همسر، همسایگان و بستگان خود دارند (فردیکسون[۱۲۸]، ۲۰۰۹، گیلتی[۱۲۹] و همکاران، ۲۰۰۴، دانر و همکاران، ۲۰۰۱، فاولر و کریستاکیز[۱۳۰]، ۲۰۰۸).
    وضعیت اُمید به آینده، پیامدهای مختلفی برای افراد در پی دارد که در بالاترین سطح آثار خود را در قالب پیشرفت یا رکود و توقف جامعه نشان می دهد ( قریشی، ۱۳۸۸).
    به اعتقاد اشنایدر، برگزیدن هدف های مناسب و تلاش برای رسیدن به آنها، همان چیزی است که می توان به آن تفکر هدفمدار یا اُمید گفت (نصیری و جوکار، ۱۳۸۷) ریمان[۱۳۱] (۱۹۹۷)، نیز تعیین هدف، نیروی راهیابی و نیروی اراده را سه جزء اصلی اُمید تعریف کرد (علی پور و اعراب شیبانی، ۱۳۹۰).
    جون و نیکولای چوک[۱۳۲] (۱۹۹۸)، اُمید را با هفت مؤلفه مشخص می کنند که در زبان انگلیسی با حرف “c” شروع می شوند و نشان کنارآیی، اقدام، شادی، اجرا، ارتباط، خُلق و جمع گرایی است (قریشی، ۱۳۸۸).
    نااُمیدی، حالت تکان دهنده ای است که با احساس عدم امکانات، ناتوانی و بی علاقگی آشکار می شود و فرد در اثر نااُمیدی به شدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیت های زندگی را بسنجد و در نتیجه این مشکلات، قدرت تطبیق با تغییرات زندگی را ندارد. همچنین اُمید و نااُمیدی با هدف های فرد و امکان موفقیت او و رسیدن به هدف ها تأثیر دارد. در واقع نااُمیدی، رسیدن به هدف را مشکل می کند و روابط بین فردی دچار اختلال می شود (اشنایدر، ۱۹۸۰؛ به نقل از اسلامی نسب،۱۳۷۳).
    فرانکل معتقد است که افراد نااُمید، افسرده و بی قرار و آنهایی که احساس تنهایی می کنند غالباً از بی معنایی و پوچی زندگی شکایت دارند. در زندگی هیچ چیز آنها را به خود پایبند نمی شازد و برایشان ارزشی ندارد (رحیمیان، ۱۳۷۷).
    اُمید، به اختیار خود انسان است و از آنجا ناشی می شود که تصمیم بگیرد که هیچ گاه خود را کمتر از موجودی بی همتا و مهم نپندارد. شخص، اُمید را با تصمیم به داشتن آن بدست می آورد. فقط به سادگی تصمیم می گیرد که دیگر به وسیله هیچ چیزی بیرون از وجود خویش، خرد و فرسوده نخواهد شد و مسئولیت تغییر زندگی خویش را در صورت نا مطلوب بودن، بر عهده گرفته و علیرغم مخاطرات مربوطه اینکار را انجام خواهد داد (دایر، ۱۹۹۱؛ ترجمه نیک فطرت، ۱۳۸۸). میزان اُمید یا نااُمیدی می تواند بر تعاملات بین افراد تأثیر بگذارد.این تعاملات در قالب سرمایه اجتماعی افراد مشخص می شود. زتومکا (۲۰۰۳) اُمیدواری و تمایل به آینده را یکی از خلقیات اجتماعی افراد دانسته، این خلقیات را در ایجاد فرهنگ اعتماد در جامعه دخیل می داند.
    تحقیقات و بررسی ها گویای آن است که داشتن حمایت اجتماعی می تواند در رضایت و اُمید به زندگی افراد تأثیر گذار باشد. بدیهی است که همه انسان ها در هنگام گرفتاری ها به حمایت اطرافیان و دوستان خود نیاز دارند تا احساس امنیت کنند. لذا هر چه احساس حمایت و انسجام از سوی دیگران در افراد بیشتر باشد میزان اُمیدواری آنان نیز افزایش می یابد و احساس انسجام و حمایت اجتماعی به دو روش، رضایت از زندگی و اُمیدواری را متأثر می سازد؛ به شکل مستقیم و به صورت غیر مستقیم (وان لیون[۱۳۳] و همکاران، ۲۰۱۰). تأثیر مستقیم یا تأثیر عمومی حمایت اجتماعی بر رضایت زندگی است که در این روش بدون در نظر گرفتن میزان پریشانی تجربه شده از جانب فرد، بر رضایت از زندگی تأثیر می گذارد و روش دوم شامل تأثیر غیر مستقیم یا تأثیر میانجی است که از افراد در مقابل تأثیرات منفی در شرایط استرس زا محافظت می کند ( عسکری و شرف الدین، ۱۳۸۷).
    در واقع، احساس حمایت و انسجام یک کمک دو جانبه است که موجب خلق تصور مثبت از خود، پذیرش خود و اُمیدواری، احساس عشق و رضایت مندی می گردد و اضطراب را کاهش می دهد و تمام اینها به فرد فرصت خودشکوفایی و رشد را می دهد (قنواتیان و همکاران، ۱۳۸۱).
    بررسی ها نشان داده است که اُمیدواری واریانس بی بدیلی برای خوش بین به وجود می آورد و می تواند کمک خوبی به پیش بینی متغیر های مختلف داشته باشد (قریشی، ۱۳۸۸).
    اسلامی نسب (۱۳۷۳)، معتقد است که اُمیدواری بر کیفیت روابط با دیگران تأثیر می گذارد؛ به طوریکه افراد نااُمید به ندرت می توانند با دیگران ارتباط رضایت بخشی برقرار کنند؛ پس همواره احساس تنهایی کردهو در انتظار شکست به سر می برند و وقایع کوچک را بسیار بد تعبیر می کنند.
    اُمید به عنوان یک استراتژی کنار آمدن در حوزه های مختلف تحصیلی، ورزشی، سلامت روان، شغل و کار ایجاد شده است و از بین سازه های مثبت (مثل خوش بینی)، که در سلامت جسمانی و روانی موثر می باشند، سازه اُمید توجه فزاینده ای را به خود اختصاص داده است (پترسون، گرهارد و رود[۱۳۴] ،۲۰۰۵).
    اُمید با سلامت روانی و جسمی که با انواع مقیاس ها مانند پاسخ مثبت به مداخلۀ پزشکی سلامت ذهنی، خُلق مثبت، پرهیز ازرویدادهای پُر فشار زندگی، نشاط و شادکامی در امور زندگی و مسأله گشایی همبستگی مثبت داردو آنها را پبش بینی می کند (کار[۱۳۵]، ۱۳۸۴؛ترجمه مهرداد کلانتری). یکی از ویژگی های آدمی این است که با اتکا به اُمید و آینده زندگی می کند و فردی که به آینده اُمید ندارد محکوم به فنا است (فرانکل، ۱۹۵۸؛ ترجمه میلانی و صالحیان، ۱۳۷۷).
    افراد اُمیدوار، معناهای مورد نظر خود را به شکل موفقیت آمیزی دنبال می کنند و در نتیجه هیجان های مثبت بیشتری را تجربه می کنند. افراد دارای سطح اُمید پایین در رویارویی با مشکلات برای رسیدن به معناهای مورد نظر خود مشکل دارند. و در نتیجه هیجان های منفی بیشتری را تجربه می کنند. اُمید عامل مؤثری در دستیابی به موفقیت های اجتماعی است. نداشتن اُمید به زندگی یا پائین بودن آن، موجب می شود که فرد احساس کارآیی و خود کارآمدی پائینی داشته باشد، عزت نفسش کاهش یابد وبه این ترتیب تلاش برای پیشرفت در زندگی را بیهوده بداند و در نتیجه موفقیت های کمتری بدست آورد (اشنایدر، ۲۰۰۲).
    رآب[۱۳۶] (۲۰۰۷)، می نویسد که آموزش اُمید تا اندازه معینی خاصیت پیشگیری دارد. اُمید با اضطراب همبستگی منفی دارد و مانع تصورات آسیب پذیری و اختلالات اضطرابی و عدم پیش بینی می شود (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۹). به علاوه کسانی که اُمید بالایی دارند، در توانایی بیشتری برای حل مسائل اجتماعی خود هستند تا کسانی که دچار اُمید پائین هستند (چانگ[۱۳۷]، ۱۹۹۸؛ به نقل از بهاری).
    اُمید علائم و آثار متعددی به جای می گذارد. از نظر جسمی؛ فرد اُمیدوار پُر انرژی بوده و زندگی را توأم با خوشی، رفاه و سلامت سپری می کند و فردی است مُدعی، سرزنده و آماده رویارویی با خطرات، از نظر احساس؛ خوش بین، شاداب، آرام، هماهنگ، باوقار عاری از اضطراب و احساس گناه و عصبانیت است، از نظر هوشی او فردی است هُشیار و دارای قضاوت مُدلل و واقع بین و همچنین دارای تفکر، آزادی انتخاب و کنترل زندگی است. در بُعد اجتماعی متمایل به برقراری ارتباط و فعالیت با دیگران است و در بُعد روانی دارای فلسفه معنی دار و هدفمند در زندگی است (بک و همکاران؛ به نقل از باقرپور، ۱۳۸۶).
    از دیدگاه اریک فروم اُمید پدیده ای متناقص است نه انتظاری است انفعالی یا کُنش پذیر، و نه نیرویی غیر واقع بینانه که بتواند شرایط ناممکن را به وجود آورد. اُمید آمادگی برای لحظات واقع نشده است و اُمید نسبت به چیزی که وجود ندارد و نمی تواند وجود داشته باشد، بی معنی است. کسانی که اُمیدشان ضعیف است یا به تن پروری می اندیشند یا به اغتشاش. اما کسانی که اُمیدشان نیرومند است، نشانه های زندگی تازه را می بیینند و هر لحظه آماده هستند تا بتوانند چیزی که آماده زاده شدن است یاری می دهند. اُمیدوار بودن حالت و کیفیفتی از بودن است. آمادگی متراکم و هنوز مصرف نشده ای برای فعالیت است.
    ۲-۲۵ ابعاد اُمید:
    هرت (۱۹۹۱)، ابعاد تکراری اُمید از جمله بُعد عاطفی، شناختی، رفتاری، ارتباطی، زمانی و زمینه ای را به ۳ بُعد جدید تقسیم بندی نمود:
    ۱- بُعد شناختی و زمانی: این بُعد در اصل ثبت یک موقعیت فعلی یا آتی است که در آن فرد با این سوال مواجه می شود که آیا تقاضای او در یک دوره زمانی کوتاه مدت یا طولانی به تحقق خواهد پیوست.
    ۲- آمادگی و انتظار مثبت درونی: بُعد هیجانی و رفتاری همراه با احساس و انتظار قابل اطمینان نسبت به رخدادهای آتی که منجر به احساس آمادگی برای دنبال کردن طرحی برای دستیابی به اهداف و نیازها می گردد.
    ۳-ارتباط درونی با خود و دیگران: بُعد ارتباطی و زمینه ای که در آن فرد به اهمیت وابستگی به دیگران یل خود (Self)، یک تفکر و روح مقدس توجه می کنند و این خود به توانایی برای رویارویی با موقعیت های دشوار می انجامد.

    ۲-٢۶ پیشینه تحقیق:
    فلاح زاده و هادیان (۱۳۸۴)، در پژوهشی به بررسی “مقایسه اُمید به زندگی در مردان و زنان استان یزد در سال های ۱۳۸۲-۱۳۷۵” پرداختند. نتایج نشان دهنده این بود که اُمید به زندگی در مردان و زنان در سال ۱۳۸۲ نسبت به سال ۱۳۷۵ افزایش داشته و این افزایش در زنان بیشتر از مردان بوده است.
    امجدیان (۱۳۸۴)، در پژوهشی به بررسی “تأثیر پتانسیل آنومی و زمینه های بروز آن در شهرستان کرمانشاه” پرداخت که نتایج بیانگر این بود که کسانی که اُمید به آینده ندارند بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرند و این امر بر اعتماد اجتماعی آنها تأثیر منفی بر جای می گذارد.
    خوشحالی، محجوب (۱۳۸۵)، در پژوهشی تحت عنوان “محاسبه اُمید به زندگی زنان و مردان در شهرستان های مختلف استان همدان و برازش مدل به آن” پرداختند. که مقایسه نتایج حاصل از این پژوهش با آخرین برآوردهای کشوری در سال مربوطه حاکی از مناسب بودن وضعیت بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در استان همدان بود.
    سهراب زاده (۱۳۸۶)، تحقیقی با عنوان “اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر افزایش اُمید به زندگی بیماران سرطانی بیمارستان شفای اهواز” انجام داد. و یافته های بیانگر این بود بین میانگین های پس آزمون گروه آزمایش و گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد.
    حسینیان، سودانی و مهدی زاده هنرمند (۱۳۸۷)، به بررسی “اثر بخشی معنا درمانی گروهی بر اُمید به زندگی بیماران سرطانی بیمارستان شفای شهر اهواز” پرداختند. نتایج این پژوهش نشان دهنده آن بود که معنا درمانی به شیوه گروهی باعث افزایش اُمید به زندگی در مبتلایان شد.
    حمیدی (۱۳۸۷)، به بررسی “تأثیر آموزش گروهی اُمید به زوجینی که به مراکز مشاوره مراجعه می کنند” پرداخت و نتایج بیانگر این بود که بین آموزش گروهی اُمید و کاهش تعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد.
    علاءالدینی (۱۳۸۷)، در تحقیقی با عنوان “تأثیر اُمید درمانی بر میزان افسردگی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان با بهره گرفتن از ضریب همبستگی پیرسون” پرداخت و در یافت که هر چه مؤلفه اُمید در دانشجویان بیشتر باشد افسردگی کاهش می یابد و هر چه اُمید و اُمیدواری کمتر باشد افسردگی در دانشجویان افزایش می یابد.
    محمدی و بهروزی (۱۳۸۷)، در تحقیقی با عنوان”بررسی رابطه معنای زندگی و اُمیدواری در دانشجویان دانشگاه شیراز” پرداخت. نتایج نشان داد که بین دختران و پسران از لحاظ اُمیدواری تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی دختران از لحاظ میزان اُمیدواری نسبت به پسران نمره بیشتری بدست آورده اند.
    بیجاری (۱۳۸۸)، در پژوهشی به منظور “بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد اُمید بر افزایش میزان اُمید به زندگی زنان مبتلا به سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)” انجام داده و یافته ها بیانگر این بود که گروه درمانی مبتنی بر رویکرد اُمید درمانی در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری موجب افزایش اُمید به زندگی و کاهش افسردگی می شود.
    بهاری (۱۳۸۸)، در تحقیق خود به بررسی “تأثیر مؤلفه اُمید و بخشش در زوجین در آستانه طلاق” پرداخت که نتیجه تحقیق بیانگر این بود که کاربُرد مداخلات اُمید و بخشش و ترکیب آنها در مقایسه با گروه کنترل در کاهش کلی تعارض زناشویی زوج های متقاضی طلاق تأثیر معنادار نداشته اند (۰۷۲/۰=P). اما واکنش های هیجانی زوج های گروه اُمید و بخشش را به طور معناداری (۲۶۰/۰ و۴۷۰/۰=P) کاهش داده است.
    چراتی، خاکسار، خسروی و زلیکانی (۱۳۸۹)، در تحقیقی تحت عنوان “تعیین و روند تغییرات اُمید به زندگی مردم شهر ساری طی سال های ۱۳۸۹-۱۳۸۴ پرداختند که با توجه به یافته ها تغییرات اُمید به زندگی در طول ۶ سال روند افزایشی داشته است و بنابراین توجه به شاخص های سلامت در بدو تولد، سلامت روان و بهداشت در زنان، کاهش سوانح و غیره از معیارهای افزایش اُمید به زندگی بود.
    رحیمیان (۱۳۸۸)، با انجام پژوهشی به این نتیجه رسید که افراد افراد نااُمید، افسرده و بی قرار و آنهایی که احساس تنهایی می کنند، غالباً از بی معنایی و پوچی زندگی شکایت دارند. در زندگی هیچ چیز آنها را به خود پایبند نمی سازد و برایشان ارزشی ندارد.
    روحی زاده (۱۳۸۸)، در پژوهشی با هدف بررسی “رابطه اُمید به زندگی و رضایت زناشویی زنان شاغل در آموزش و پرورش رامهرمز” انجام داد. و نتایج نشان داد که بین اُمید به زندگی و زندگی زناشویی کارکنان زن رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. و با افزایش اُمید به زندگی، رضایت از مؤلفه های زناشویی افزایش می یابد ولی بین مؤلفه های زناشویی و اُمید به زندگی کارکنان زن رابطه معنی داری مشاهده نگردید.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:15:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ریخت شناسی شخصیت در بهمن نامه۹۲- قسمت ۴ ...

    پراپ کار را با مسئله ی طبقه بندی و سازماندهی حکایات عامیانه آغاز می کند. او، مبنای کاری که وسلوفسکی و بدیه انجام داده بودند، مطرح می کند که اغلب تلاش هایی که به منظور طبقه بندی حکایت ها بر مبنای « بن مایه » یا « عناصر » صورت می گیرد به گروه بندی های بی نظام و دلخواهی می انجامد. پراپ، ضمن تلاش برای شناسایی عناصر پایدار و متغیر در مجموعه ای از صد حکایت پریان روسی به این اصل می رسد که هر چند پرسوناژهای یک حکایت متغیرند. کارکردهای آن ها در حکایت ها پایدار و محدود است. پراپ کارکرد( خویشکاری ) را چنین توصیف کرده است « عمل یک شخصیت ، که بر حسب میزان اهمیت آن در پیشبرد کنش تعریف می شود » و از روی قیاس چهار قانون تدوین کرده که مطالعه ی ادبیات عامیانه و خود داستان را در موقعیت جدیدی قرار داده است. قوانین ۳و۴ از لحاظ صراحت و همگانی بودن ، به طرزی حیرت آورند که آدمی را به یاد برخی کشفیات علمی می اندازند:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    کارکردهای (خویشکاری های ) شخصیت ها در یک حکایت به صورت عناصری ثابت و پایدار عمل می کنند، مستقل از این که چگونه تحقق یابند یا چه کسی آن ها را متحقق سازد. کارکردها اجزاء بنیادین یک حکایت را تشکیل می دهند.

    تعداد کارکردهای متعلق به حکایت پریان محدود است.

    توالی کارکردها همیشه یکسان است.

    همه ی حکایت های پریان از لحاظ ساختارشان به یک نوع تعلق دارند.

    پراپ ضمن مقایسه ی پی در پی کارکرد های حکایت ها کشف کرد که جمع کل کارکردها هرگز از سی و یک تجاوز نمی کند و در هر حکایت هر تعداد از سی و یک کارکرد وجود داشته باشد ( در هیچ کدام از آن ها همه ی سی و یک کارکرد وجود نداشت ) این کارکرد ها همیشه به همان ترتیب می آیند.( همان، ۱۳۷۹ : ۹۵-۹۶ )
    واژه ی ریخت شناسی بنا به تعریف ولادمیر پراپ به معنی بررسی وشناخت ریخت هاست و ریخت شناسی شخصیت تحلیل و بررسی وشناخت جزئیات و خصوصیات رفتار ،کردار و منش افراد می باشد. ( پراپ ، ۱۳۶۸ : ۱۷ )
    طبق الگویی که پراپ در زمینه ی ریخت شناسی ارائه می دهد ،مطالعه ی داستان باید بر اساس خویشکاری های قهرمانانش (شخصیت هایش ) مورد بررسی قرار گیرد.
    ۲-۷-۱-خویشکاری
    عمل شخصیتی از اشخاص داستان که از نظر اهمیتی که در جریان عملیات داستان دارد تعریف می شود . ( یعنی هر عملی که قهرمانان داستان و یا هر شخصیتی در داستان انجام می دهد و مورد اهمیت واقع می شود). (همان ، ۱۳۶۸ : ۵۳ )
    در یک داستان اغلب کارهای مشابه به شخصیت های مختلف نسبت داده می شود ، یعنی تکرار خویشکاری ها و ما باید معین سازیم که این خویشکاری ها تا چه اندازه واقعاَ نمایانند ه ی ثابت های تکرار شوند ه ی داستان هستند. قاعده بندی و تنظیم همه ی پرسش های دیگر ،منوط به حل این پرسش اولیه است : در یک داستان چند خویشکاری وجود دارد ؟ (همان ، ۱۳۶۸ : ۵۱ )
    تنها چیزی که به طور مسلم می توان از آن یاد کرد اندک بودن خویشکاری ها در اثنای داستان است چیزی که به طور چشم گیر در داستان وجود دارد اشخاص متفاوت و فراوان هر کدام دارای خوی و منش های متفاوت که یک خویشکاری را به صورت های گوناگون تکرار می کنند. (همان ، ۱۳۶۸: ۵۲)
    ۲-۷-۲-ویژگی خویشکاری های داستان
    خویشکاری های اشخاص داستان عناصر ثابت و پایدار در یک داستان را تشکیل می دهند و از اینکه چه کسی آنها را انجام می دهد و چگونه انجام می پذیرند مستقل هستند ،آنها سازه های بنیادی داستان می باشند. توالی خویشکاری ها همیشه یکسان است ،یعنی اگر ما هر خویشکاری را نام گذاری کنیم در پایان تعدادی از خویشکاری های همانند را داریم به طور مثال : اگر ما خویشکاری که همه جا در مقام نخست با آن برخورد می کنیم با حرف «الف» نشان دهیم وهمین گونه خویشکاری ای را که همیشه بعد از «الف» قرار می گیرد با حرف «ب» نشان دهیم دراین صورت همه ی خویشکاری های شناخته شده داستان در یک داستان واحد خود به خود مرتب خواهند شد و هیچ یک از ترتیب خارج نخواهند شد. (همان ،۱۳۶۸ :۵۳-۵۵ )
    برای هر خویشکاری مطالبی به شرح زیر آورده شده است :
    ۱: چکیده ای از ما حصل آن
    ۲: تعریفی اختصاری در یک کلمه
    ۳: نشانه ی قراردادی . (همان ،۱۳۶۸ :۵۹ )
    در این تحقیق نیز از الگوی ریخت شناسی ولادمیر پراپ استفاده شده که در آن به تجزیه و تحلیل شخصیت های موجود در بهمن نامه پرداخته ایم.
    ۲-۸- قصه
    آثار داستانی گذشته ادبیات فارسی را می توان برای جدا شدن از داستان جدید با عنوان کلی «قصه » متمایز ساخت. قصه در مقابل رمان و داستان کوتاه امروز شامل تمامی انواع آثار داستانی گذشته می شود که به نظم باشد، با اسامی مختلف مثل : افسانه ،حکایت،قصه،مثل ،متل ،تمثیل ، واقعه ،حسب حال ،مقامه ،ماجرا ،سمر ،لطیفه و…….معروفند.
    شیپلی در تعریف قصه (fiction) می گوید که قصه به هر حکایت یا داستانی گفته می شود که از نظر ساختار، قالب روایتی و بیشتر ناپخته دارد و برای سرگرمی نقل می شود .
    میر صادقی عقیده دارد: معمولاَ به آثاری که در آنها تآثیر در حوادث خارق العاده بیشتر از تحول و تکوین آدم ها و شخصیت هاست، قصه می گویند. در قصه بیشتر ماجرا بر حوادث خلق الساعه می گردد. حوادث، قصه ها را به وجود می آورد و در واقع رکن اساسی و بنیادی آن را تشکیل می دهد بی آنکه در گسترش و باز سازی قهرمان ها و آدم های قصه نقش داشته باشد، به عبارت دیگر، شخصیت ها و قهرمان ها در قصه کمتر دگرگونی می یابند و بیشتر دستخوش حوادث و ماجراهای گوناگونند. قصه ها شکلی ساده و ابتدایی دارند و ساختمانی نقلی و روایتی. زبان اغلب آن ها نزدیک به گفتار محاوره عامه مردم و پر از اصطلاحات و لغات و ضرب المثل های عامیانه است. ( عبداللهیان ،۱۳۸۱ : ۳۵)
    با توجه به این دو تعریف و تعاریف مشابه می توان چند عنصر اصلی برای قصه یافت که آن را از داستان امروزی متمایز می کند.
    ۲-۸-۱- عناصر قصه
    ۱- تخیلی بودن قصه
    ۲- عدم انطباق با واقعیت
    ۳- سادگی چه در بیان و چه در ساختار داستانی
    ۲-۸-۱-۱- تخیلی بودن قصه
    این اصل در داستان جدید نیز رعایت می شود ولی در قصه از اعتباری دیگر برخوردار است. گر چه بعضی از قصه ها بر گرفته از واقعیت اند ولی تقریبآ در تمام موارد دخالت نویسنده در جذابیت بیشتر آن ها دیده می شود. پاره ای از قصه ها در واقع یک نقل تاریخی به شمار می آیند و طبعآ لزومی ندارد که نویسنده در آن دخالت کند ولی این قصه ها از تخیل خالی نیستند. میزان و کیفیت تخیل به کار رفته در قصه ها متفاوت است. و می توان آن ها را بر اساس میزان و نحوه ی دخالت تخیل به انواعی تقسیم کرد. در بعضی از داستان ها تخیل نویسنده ترکیب کننده است، یعنی نویسنده،عناصری را از زندگی واقعی انتخاب کرده و با ترکیب آن ها قصه ای می سازد که چندان از واقعیت فاصله ندارد. شخصیت،فضا،حوادث و اعمال در این داستان ها می توانند ساختگی باشند، اما با واقعیت مطابق اند و چندان با زندگی نامتناسب نیستند. (همان ،۱۳۸۱ : ۳۶ )
    ۲-۸-۱-۲- عدم انطباق با واقعیت
    برعکس بیشتر سبک های جدید داستان نویسی ،در قصه ها،نویسندگان چندان توجهی به واقعیت نداشتند وفتی به نظر می رسد که به عمد می خواستند جهان قصه را متفاوت از عالم واقعیت بسازند. در توصیف قهرمانان قصه در بسیاری موارد عبارت «مادر دهر چنین فرزندی نزاییده بود » می آید، این عبارت که گاه تصریح می شود و گاه در توصیف ها به طور پنهانی اظهار می شود،همین گریز از واقعیت را اثبات می کند . گوینده ومخاطب مجال تفحص و گشتن را ندارد تا ثابت شود که آیا «مادر دهر چنین فرزندی تا به حال زاییده یا نه ؟» و اصولآ تفحص این مسئله میسر نیست. ( همان ، ۱۳۸۱ : ۳۷ )
    امر واقع و داستان آشنایان قدیم اند. هر دو از واژه های لاتین مشتق شده اند. Fact ( امر واقع ) از facere—ساختن یا کردن گرفته شده است. Fiction از fingere –ساختن یا شکل دادن . شاید فکر کنید چه کلمات ساده ای – چرا که نغمه ی دیگری از سر تآیید یا عدم تآیید بر آن ها باز شده است. اما اقبال این دو در جهان واژه ها به یکسان نبوده است. کار و بارfact (امر واقع ) رونق فراوان یافته است. در مکالمات روزمره ی ما fact(امر واقع) با با ستون های جامعه ی زبان یعنی « واقعیت » و « حقیقت » پیوند خورده است. اما fiction (داستان) همنشین موجودات مشکوکی است چون « غیر واقعی بودن » و « دروغ بودن » . با این همه اگر نیک بنگریم، می توانیم ببینیم که نسبت « امر واقع » و داستان با « واقعی » و « حقیقی » دقیقآ همانی نیست که به ظاهر می نماید. معنای تحت اللفظی امر واقع هنوز هم در نظر ما « امر رخ داده » است. و داستان هم هرگز معنای « امر ساخته شده » اش را از دست نداده است. اما امور رخ داده یا ساخته شده از چه نظر حقیقت یا واقعیت می یابند ؟ امر رخ داده وقتی انجام می گیرد، دیگر وجود واقعی ندارد ممکن است پیامدهایی داشته باشد و ممکن است اسنادی وجود داشته باشند دال بر این که قبلآ وجود داشته است. ( مثلآ جنگ داخلی آمریکا ). اما همین که رخ داد ، دیگر موجودیت اش پایان می پذیرد. اما چیزی که ساخته می شود، تا زمانی که فساد نپذیرد یا نابود نشود، وجود دارد. همین که پایان می پذیرد، موجودیت اش آغاز می شود ( مثلآ داستانی از جنگ داخلی آمریکا مانند نشان سرخ دلیری استیفن کرین ) سرانجام آن که امر واقع هیچ نوع وجود خارجی ندارد، حال آن که داستان ممکن است قرن ها دوام بیاورد. ( اسکولز ، ۱۳۷۷ : ۴ )
    ۲-۸-۱-۳- سادگی
    عنصر اصلی دیگر قصه سادگی آن چه از نظر زبان و جه از نظر ساختار بیان است. مخاطب قصه ها، مردم عامه و حتی کودکان کمتر از پنج سال هستند . بنابراین داستان بایستی ساختار و زبانی می داشت که به راحتی از سوی کودکان و عامه بی سواد قابل درک و فهم باشد . یکی از دلایل اینکه قصه در طول قرن ها چندان تغییر نکرده و در دوران های تاریخی گذشته چندان فرقی بین آن نیست همین ساده پسندی مخاطبان است. اگر اندکی در ساخت یا زبان داستان پیچیدگی ایجاد می شد، نیاز به کسانی بود که به روایتی ساده تر قصه را برای دیگران نقل کنند. به این شکل بود که نقالان و پرده خوانان و شاهنامه خوانان ظاهر شدند، کار این گروه آن بود که متون ادبی را که با زبان ادبی نوشته شده را برای عامه کم اطلاع یا بی سواد بخوانند. ( عبداللهیان ، ۱۳۸۱ : ۳۸ )
    طبق تقسیم بندی میر صادقی قصه ها از نظر موضوع به چند دسته به شرح زیر تقسیم می شوند.
    ۲-۸-۲- انواع قصه
    ا- قصه هایی که در فنون و رسوم کشور داری نوشته شده اند.
    ۲- قصه هایی که در باره ی کرامات و زندگی مشایخ عرفان اند.
    ۳- قصه های نمادین عرفانی.
    ۴- قصه هایی که در آن ها به بیان و زبان توجه شده است. (مقامه)
    ۵- قصه های تاریخی.
    ۶- قصه های حیوانات. (fable)
    ۷- قصه هایی در تعلیم و تربیت.
    ۸- مثل ها.
    ۹- قصه هایی با محتوای گوناگون و پراکنده.
    ۱۰- قصه های حوادث عبرت آموز یا شگفت.
    البته در بعضی تقسیم بندی های میرصادقی می توان تعدیل هایی انجام داد ولی بر حسب موضوع تا حدودی دربر گیرنده ی قصه های ادبیات فارسی است. می توان لطیفه را جزء این تقسیم بندی قرار داد.
    بعضی از قصه هایی که بر شمردیم دارای نامی مستقل و شناخته شده اند که می توان برای آن ها تعاریفی به دست داد، از جمله می توان موارد زیر را بر شمرد :
    ۲-۸-۲-۱-مقامه
    قصه هایی که محور اصلی آن ها گفتگو است و در آن به ظرافت و زیبایی وبیان وسجع و لفظ پردازی اهمیت داده می شود. حوادث و اشخاص و فضا در این داستان ها تحت الشعاع الفاظ قرار می گیرد. در زبان عربی مقامات بدیع الزمان همدانی و مقامات حریری و در زبان فارسی مقامات حمیدی و بعضی از حکایات گلستان از جمله مقامات مشهور به شمار می آیند.
    ۲-۸-۲-۲-مثل
    قصه هایی هستند که بر پایه ی مثلی ساخته شده باشند. این قصه ها در عباراتی کوتاه فشرده می شوند و افراد در مناسبت های خاص آن ها را به کار می برند. جملات قصار مثل ها می توانند از روی قصه ها ساخته شوند. یا قصه از روی آن ساخته شده باشد. قهرمان مثل ها معمولآ افراد خیالی معروفی چون ؛ ملا نصر الدین ،حسنی ،جحی و……..هستند. (همان ، ۱۳۸۱: ۳۸-۳۹)
    ۲-۸-۲-۳-قصه های حیوانات
    قصه هایی هستند که در آن قهرمانان اصلی ،حیوانات به شمار می روند . البته انسان ها هم می توانند در این داستان ها باشند اما حضوری حاشیه ای و فرعی دارند. در این نوع قصه ها حیوانات سخن می گویند،کار انجام می دهند، حتی سلطنت می کنند. و فرمان امبران خود را اطاعت می کنند . غالبآ از این نوع حکایات به صورت نمادین و برای اندرز حاکمان استفاده می شده است. مهم ترین نمونه های آن در ادبیات فارسی آثار داستانی کلیله و دمنه ،مرزبان نامه،بعضی از داستان های سندباد نامه ، هزارویک شب، طوطی نامه می باشند.
    ۲-۸-۲-۴-قصه های عاشقانه
    در این قصه ها زیبایی بیش از حد افراد مهم ترین عامل داستان است. تصاویری که از روی افراد کشیده می شوند چنان زیبا و چشم گیر هستند که قهرمانان به یک نظر عاشق آنان می شوند. در تریستان و ایزوت شاهزاده ای با دیدن موی زیبای دختری که پرندگان می آورند. عاشق سینه چاک دختر می شود در یوسف و زلیخا گفته می شود که هر دو نفر آنقدر زیبایند که شرابی که می نوشند هنگام پایین رفتن از گلویشان دیده می شود یا مغز استخوانشان مشاهده می شود.(همان ،۱۳۸۱ : ۴۰)
    ۲-۸-۲-۵- قصه های حماسی
    نویسنده توانی بیش از افراد عادی در وجود فرد قرار می دهد و برای توجیه این توان نیاز به فضاسازی است. از تولد تا مرگ رفتار و کردار این افراد باید متفاوت از دیگران باشد. زایمان های عجیب ، رشد سریع تر از هم سالان ، رشادت در جوانی ، جثه ی بزرگ ،شجاعت و نترسی بسیار ،خوراک فراوان ، خواب های طولانی و سنگین ،عشق ها ی سوزان و طولانی ،زیرکی و تیز هوشی بسیار از عناصر اصلی رفتار قهرمانان قصه های حماسی است. در قصه ها و اشعار حماسی قهرمان می تواند مدت طولانی نبرد کند ،چندین روز پی در پی شمشیر می زند بدون آنکه احساس خستگی کند وبا وجود زخم های متعدد وگرسنگی و تشنگی از قدرتش کاسته نمی شود. (همان،۱۳۸۱ : ۴۲)
    قصه ی بهمن نامه نیز از جمله قصه ها (منظومه های ) حماسی است که در ادامه به شرح آن می پردازیم.
    ۲-۹- سراینده ی منظومه وزمان او
    بهمن نامه اثری است حماسی که در آن شرح داستان بهمن پسر اسفندیار و جنگ های او با خاندان پهلوانی سیستان که از آثار قدیم شعر فارسی و منسوب به اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن ششم است. از این کتاب در مجمل التواریخ والقصص یکی دو بار سخن رفته است. نخست در آغاز کتاب آن جا که از بعضی روایات عجم که « دیگر حکما (یعنی غیر از فارسی ) نظم کرده اند » سخن می گوید، نامی از « اخبار بهمن » می آورد و دیگر در باب العاشر که چنین آمده است : « اندر عهد دارا : در این روزگار زال زر بمرد و در هیچ کتاب ذکر آن نیافتم مگر در بهمن نامه آن نسخه که حکیم ایرانشاه بن ابی الخیر نظم کردست :
    بایام دارا بشورید حال برون شد زدنیا جهاندیده زال
    نام ناظم این داستان به نقل صاحب مجمل التواریخ چنان که دیده ایم ایرانشاه بن ابی الخیر است. قرائت این کلمه چنان که دانشمند محترم آقای ملک الشعراء بهار اشاره کرده در متن کتاب دشوار است و می توان به حدس ایرانشان و ایرانشهری هر دو خواند اما صورت اصلی و صحیح این نام به عقیده ی حقیر ایرانشاه است چون این تنها جائیست که به نام ناظم بهمن نامه یا اخبار بهمن باز می خوریم ناچار به این ابهام خرسند باید بود. یکی از نسخ بهمن نامه که در کتابخانه ی بریتیش میوزیوم مضبوط و کتابت آن مورخ است به تاریخ ربیع الاول سال ۸۰۰ هجری، منسوب است به حکیم آذری. البته بهمن نامه ای به نام حکیم آذری موجود است. اما غیر از این بهمن نامه و راجعست به سلسله ی بهمنی هندوستان وناظم آن شیخ آذری از شعرای قرن نهم است که به سال ۸۶۶ هجری در گذشت و غیر از بهمن نامه آثار دیگری مانند جواهر الاسرار و عجائب الدنیا و طغرای همایون و سعی الصفا نیز داشت. اما بهمن نامه ای که اکنون در باب آن سخن می گوییم و راجعست به داستان بهمن پسر اسفندیار به نقل صاحب مجمل التواریخ متعلق است به حکیم ایرانشاه بن ابی الخیر و در مجمع الفصحا به جمالی مهریجردی ( مهریگردی ) از شعرای قرن پنجم معاصر لامعی گرگانی نسبت داده شده ولی قول صاحب مجمل به دلیل قدمت و نزدیکی به زمان گوینده اصح است و به هر حال این کتاب خواه از حکیم ایرانشاه باشد و خواه از جمالی مهریگردی نظم آن پیش از حدود سال ۵۲۰ صورت گرفته است زیرا:
    اولآ-مجمل التواریخ در این سال تآلیف شد و بنابراین نظم اخبار بهمن که از صاحب مجمل التواریخ بدان اشارت کرده است باید پیش از این سال و مثلآ در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم صورت گرفته باشد.
    ثانیاَ-در صورتی که جمالی مهریجردی آن را به نظم در آورده باشد باید آن را متعلق به قرن پنجم دانست.
    ثالثاَ- از کتاب بهمن نامه ی منظوم قرینه ای در این باب به دست می توان آورد و آن تقدیم کتاب است به محمود بن ملکشاه در یک نسخه – و محمد بن ملکشاه در نسخه ی دیگر که در صورت اول نظم آن در قرن پنجم و در صورت دوم در قرن پنجم و اوایل قرن ششم صورت گرفته است. ( صفا ، ۱۳۲۵ : ۱۳۶-۱۳۸)
    سراینده منظومه به گفته ی صاحب مجمل التواریخ،ایرانشاه بن ابی الخیر است ،وی در این باره می گوید :«اندر عهد دارا ،در این روزگار زال بمرد و در هیچ کتاب این ذکر نیافتم مگر در بهمن نامه، آن نسخه که حکیم ایرانشان (ایرانشاه)ابن ابی الخیر نظم کرده است. این منظومه در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم سروده شده است.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:15:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      سیاست‌ های آمریکا درعراق پس از صدام و پیامدهای آن بر موازنه قوا در خاورمیانه- قسمت ۹ ...

    خطر عراق زمانی افزایش یافت که بر اساس گزارش سرویس اطلاعاتی آلمان در دسامبر ۲۰۰۰ آشکار شد که در آن عراق تا سال ۲۰۰۵ می ­تواند ۳ بمب اتمی بسازد. این در حالی بود که موسسه مطالعات استراتژیک درباره عراق در ۹ سپتامبر۲۰۰۲ طی گزارشی اعلام کرد:« عراق هنوز مجموعه ­ای از سلاح­های شیمیایی و بیولوژیکی را در اختیار دارد و اگر بتواند اورانیوم غنی‌شده را از خارج تهیه کند قادر خواهد بود طی چند ماه بمب اتمی بسازد، البته مشروط بر این که سایر کشورها در این زمینه به عراق کمک نکنند و اورانیوم در اختیار او قرارندهند.(Butler, 2001: 164)
    از این رو دیده می­ شود که سلاح­های کشتار جمعی و نیز تولید بمب­های اتمی از نظر آمریکا و به ویژه جورج دبلیو بوش ضرورت اقدام علیه عراق را توجیه‌پذیر نمود. بوش اعلام کرد که « مایلم یادآوری کنم که وقتی بازرسان سازمان ملل متحد برای اولین بار وارد عراق شدند و بالاخره از فعالیتشان جلوگیری شد، آژانس بین ­المللی انرزی اتمی گزارشی منتشر کرد مبنی بر اینکه عراقی­ها تنها ۶ ماه تا ساخت بمب اتم فاصله کردند. نمی­دانم به چه مدرکی مهم­تر از این نیاز داریم؟» Butler, 2001: 164) )
    دستیابی رژیم‌هایی چون دیکتاتوری صدام حسین به سلاح‌های کشتار جمعی، به ویژه سلاح‌های هسته‌ای، تهدید مستقیمی است علیه صلح جهانی. این رژیم‌ها نه تنها با استفاده مستقیم از سلاح‌های کشتار جمعی، بلکه باعرضه آن‌ ها به شبکه‌های تروریستی می‌توانند صلح جهانی را به خطر بی اندازند. پی آمده‌ای این امر برای جامعه بشری به حدی است که اقدام نظامی برای پیشگیری از آن را نه تنها توجیه، بلکه ضروری می‌سازد.
    ۳-۶-تغییر نقشه جغرافیایی و سیاسی منطقه خاورمیانه
    بی‌شک منطقه خاورمیانه یکی از مهم‌ترین مناطق استراتژیک جهان است. اگر چه این مسئله می‌تواند از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار گیرد، ولی وجود ذخایر عظیم نفت و گاز در این منطقه و نیاز شدید اقتصاد پیشرفته جهان به این ذخایر می‌تواند اهمیت فراوان و استراتژیک بودن این منطقه جغرافیایی را به خوبی تبیین کند. از این رو، کاملاً واضح و روشن است که برای سلطه بر کل جهان، آن هم جهانی که سخت به انرژی نفت نیازمند است، چاره‌ای جز به دست گرفتن کنترل کامل این منطقه وجود ندارد. به عبارت دیگر، هر کشوری که داعیه سروری جهان را داشته باشد. نمی‌تواند نسبت به خاورمیانه و حوادثی که در آن رخ می‌دهد بی‌تفاوت باشد.(جهان‌بین، ۱۳۸۳: ۶۱) سیاست مدارن و دولت‌مردان آمریکایی با صراحت کامل همواره این مسئله را خاطرنشان کرده‌اند که در منطقه خاورمیانه دارای منافع حیاتی بوده و برای دفاع از منافع خود در این منطقه از انجام هیچ اقدامی کوتاهی نخواهند کرد. هنری کسینجر وزیر اسبق امور خارجه امریکا از ضرورت تسلط بر نفت خاورمیانه سخن به میان آورده و چنین می‌نویسد:« هر قدرتی که نفت خاورمیانه را دست گیرد، سرنوشت رونق و رفاه اروپای غربی و جهان را در اختیار خواهد داشت» ژنرال کالین پاول، وزیر امور خارجه دولت جرج بوش هم در این رابطه می‌گوید: « هدف دولت امریکا از حمله به عراق، تغییر نقشه خاورمیانه و ایجاد یک خاورمیانه جدید است» ریچارد پرل رئیس گروه مشاورین پنتاگون نیز در همین رابطه گفته است که« هدف امریکا در خاورمیانه باید تغییر نقشه سیاسی و جغرافیایی از جمله تغییر ساختار حکومت ایران باشد. در واقع همه رژیم های خاورمیانه باید تغییر کنند منتهی هر کدام به شکلی خاص»( جهان‌بین، ۱۳۸۳: ۶۲)
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۳-۷-ابراز قدرت برای پیشگیری از حملات آتی
    در مورد خاورمیانه حملات یازدهم سپتامبر و تحولات و ضرورت‌های ناشی از جنگ با تروریسم، آمریکا را واداشت تا به ارزیابی مجدد سیاست خارجی خود اقدام نماید. درحالی‌که سیاست‌های خاورمیانه­ای این کشور مدت‌ها معطوف به حمایت و پشتیبانی از حکومت‌های اقتدارگرا و هم‌پیمان و حافظ منافع واشنگتن در منطقه بود و حفظ و تداوم ثبات به عنوان محور اصلی این رویکرد، ترسیم‌کننده سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا بود. با تقویت و تحرک بیشتر گرایش‌های ضد آمریکایی و وقوع حملات ۱۱ سپتامبر در خاک آمریکا، سیاستمداران کاخ سفید به سمت اتخاذ رویکرد امنیتی به جای حفظ ثبات در منطقه تغییر جهت دادند (واعظی ، ۱۳۸۶)دکترین جنگ در سند امنیت ملی آمریکا که در دکترین جنگ پیشدستانه سپتامبر ۲۰۰۲ به تصویب رسید راهبرد امنیتی آمریکا را مشخص می‌ساخت. در بخش سوم این سند آمده است:
    دفاع از ایالات‌متحده، مردم و منافع آن در داخل و خارج از مرز با شناسایی و نابودی تهدیدات قبل از اینکه به مرزهای ما برسند انجام می‌گیرد. ایالات‌متحده به طور دائم می‌کوشد تا همراهی جامعه جهانی را به دست آورد، اما چنانچه ضرورت داشته باشد نسبت به اقدامات یک جانبه تردید نمی‌کنیم. دفاع از خود با اقدامات پیشدستانه در برابر تروریسم حقِ ماست تا از خسارات در برابر مردم و کشورمان جلوگیری کنیم. The National Security Strategy2002)
    بوش در سخنرانی خود در وست پوینت در اول ژوئن ۲۰۰۲ گفت که با تمام قدرت با تلاش‌های تروریستها و دولت‌ها برای کاربرد سلاح‌های مدرن برای نیل به اهداف رادیکال علیه ایالات‌متحده مقابله می‌کند و در صورت لزوم به اقدامات پیشدستانه متوسل می‌شود. اقدام پیشدستانه در برابر مفهوم سنتی بازدارندگی قرار می‌گیرد. چنین استدلال می‌شود که منابع جدید تهدید به دلایل ایدئولوژیک قابل بازدارندگی نیستند. این یعنی ایالات‌متحده در هر جا و هر زمان می‌تواند به این منابع به شکلی پیشدستانه حمله کند و این به منزله نادیده گرفتن حق حاکمیت دولت‌ها و برگرفتن یک نقش امپریال از سوی ایالات متحده است. (مشیر زاده، ۱۳۸۶: ۱۷۹)
    ۳-۸- ارتقاء دمکراسی در کشورهای خاورمیانه و ایجاد دولت سرمشق
    در بخش دوم سند استراتژی امنیت ملی امریکا در سال ۲۰۰۲ با عنوان آرمان­های حماسی برای شرافت انسانی، اصول و ارزش­های جامعه لیبرالی شامل دفاع از آزادی، عدالت، حاکمیت قانون، محدود ساختن قدرت مطلق دولت، آزادی بیان، آزادی مذهبی، حقوق زنان و…. اشاره دارد که از اصول مورد حمایت دولت آمریکا در سیاست خارجی می­داند. در واقع در این قسمت از سند، دولت آمریکا به نقش تاریخی ملت آمریکا به عنوان منجی جهان و منبع الهام‌بخش اصول دموکراسی توجه دارد. بر مبنای چنین دیدگاهی است که جرج بوش ضمن آنکه یکی از اهداف اشغال را بنای دموکراسی و تعمیق ارزش­های دموکراتیک در عراق ذکر می­ کند. خودش را سردمدار ایده­آلیسم و صلح‌طلبی قرن بیست و یکم می­داند. وی در سخنرانی ۲۹ ژانویه ۲۰۰۲، تحت عنوان وضعیت اتحاد کاملاً خود را با ویلسون مقایسه می­ کند و در برابر شر که از نظر او همان تفکر دیکتاتور مابانه است ایده صلح مبتنی بر دموکراسی مطرح می­ کند و توسعه این صلح در خاورمیانه را از اهداف آمریکا می­داند.( بزرگمهری، ۱۳۸۵: ۷۶ )
    سیاست آمریکا در برابر جهان عرب همواره در جهت حمایت از حاکمان نظامی و پادشاهانی بوده است که از پشتیبانی مردم برخوردار نبوده‌اند. این سیاست کمتر توانسته است به طبقه متوسط جوامع عرب اعتماد کرده و از رفرم های سیاسی در آن کشورها پشتیبانی کند. اما تغییر ساختار اجتماعی جوامع عرب، از یکسو، و رشد بنیادگرایی اسلامی، از سوی دیگر، ادامه چنین سیاستی را برای آمریکا پر هزینه و پر مخاطره کرده است. لذا، آمریکا برای حفظ منافع استراتژیک خود در خاورمیانه ناچار به اتخاذ سیاست جدیدی است که بتواند نوسازی ساختار سیاسی کشورهای عرب را تشویق و میسر سازد. این نظریه، حمله نظامی به عراق را آغاز این سیاست جدید می­دانست، که هدف آن آزادی عراق از دیکتاتوری صدام، استقرار دموکراسی و نوسازی ساختار سیاسی آن کشور بود. عراق، به علت بافت اجتماعی اقتصادی و شرایط سیاسی آن، انتخاب مناسبی برای معرفی و آزمایش این سیاست جدید بود. زیرا عراق، در مقایسه با کشورهایی چون عربستان سعودی و مصر، دارای استعداد بیشتری برای نوسازی و استقرار دموکراسی بود برای مثال کشور عراق گرفتار محدودیت‌های مذهبی عربستان سعودی نیست، همچون مصر از فشار جمعیت و فقر رنج نمی‌برد، و احساسات ضد آمریکایی در آن نسبتاً کمتر بود. بعلاوه، آزادسازی آن از چنگال دیکتاتوری صدام این فرصت را برای آمریکا به وجود می‌آورد تا بتواند سیاست جدید خود را در شرایطی کنترل شده بیازماید. این سیاست، در صورت موفقیت، می‌توانست در مراحل بعدی به اشکال مناسب به سایر کشورهای منطقه تعمیم داده شود.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    درعین‌حال، افزایش گرایش مردم عراق به اصول و ارزش‌های غربی برای واشنگتن مهم بود؛ زیرا تغییر و تحول فرهنگی در عراق زمینه‌ساز گسترش سرمایه‌داری و دموکراسی در این کشور خواهد بود. هر قدر مردم عراق از لحاظ تغذیه، پوشاک و به طور کلی از سبک زندگی آمریکایی‌ها تقلید کنند، تمایل آن‌ ها به پذیرفتن ارزش‌های لیبرالی افزایش می‌یابد و بازار فروش محصولات غربی هم در عراق رونق می‌گیرد. الگوی توسعه در این کشور از هر لحاظ تغییر می‌یابد و با گسترش سرمایه‌داری و دموکراسی در عراق، امریکا می‌تواند برای تأمین منافع خود در این کشور گام‌های بلندی بردارد. ( پایور، ۱۳۸۲: ۲۰) اما عده‌ای از منتقدین معتقد بودند که اجرای این سیاست جدید از طریق مداخله نظامی میسر نیست. زیرا، تهاجم نظامی منجر به رادیکالیزه شدن نیروهای قشری و تقویت احساسات ضد غربی شده، و کار نوسازی جامعه و استقرار دموکراسی را برای نیروهای مدرن دشوار می‌سازد.
    ۳-۹- جنگ تمدن‌ها
    به عقیده هانتیگتون عامل اصلی صف آرایی­های پس از جنگ سرد، مذهب خواهد بود. بدین ترتیب که رفته‌رفته ایدئولوژی­های سیاسی کم­رنگ شده و گسست­های تمدنی که مایه مذهبی دارند، مهم­ترین تعیین گر رفقا و رقبای استراتژیک خواهد بود. بر این اساس عواملی چون اختلافات نژادی، دینی و زبانی، حذف فاصله­ها و افزایش خودآگاهی، رشد طبقات جدید تحصیل‌کرده که بیشتر مذهبی هستند و رشد منطقه باعث آفرینش و تعمیق شکاف­های نوینی خواهد شد که نهایت آن­ها نبردهای خونین است. عصاره پیام هانتینگتون این است که برخورد آتی نزدیک است و این برخورد، برخورد تمد­ن­ها خواهد بود. خطیرترین تمدنی که قابلیت و زمینه ­های تقابل آن با غرب بسیار زیاد است، تمدن اسلام است. بر اساس نظریه رویارویی تمدن­ها مهم­ترین عارضه خویشاوندی تکنولوژیک، رویارویی تمدنی است. چون نزدیکی در عرصه فناوری باعث برجسته شدن اختلافات فرهنگی شده و مسلمانان را نسبت به نابرابری موجود حساس و معترض خواهد ساخت. اعتراض مسلمانان نسبت به وضع موجود به شیوه­ هایی متفاوتی بروز خواهد یافت که مسلح شدن، اتحاد با تمدن کنفوسیوسی و بنیادگرایی مهم­ترین آن‌ ها هستند.( نصری، ۶۷۴:۱۳۸۱ -۶۷۳)
    این نظریه، متأثر از تئوری جنگ تمدن‌های ساموئل هانتینگتون، جنگ آمریکا علیه وحشت‌افکنی و عراق را مرحله‌ای از جنگ تمدن‌های غرب و اسلام می‌داند. جهان اسلام، که به خاطر شکست از غرب و ناتوانی در نوسازی و همگامی با سیر تحولات تاریخ از جهان غرب خشمگین است، یورشی نو را علیه تمدن پیروزمند غرب آغاز کرده است. گسترش بنیادگرایی اسلامی و حملات تروریستی علیه آمریکا نمودهای اصلی این نبرد می‌باشند. جنگ آمریکا علیه عراق، و احتمالاً سایر کشورهای منطقه، اقدامی است برای در هم شکستن این مقاومت. دولت‌مردان آمریکا، برای آنکه دوستان خود را در منطقه نرنجانند، می‌کوشند تا از هم آوازی آشکار با این نظریه خودداری کنند. اما، تپش نبض این نظریه را می‌توان در متن بسیاری از نوشتارها و تحلیل‌های رسمی و غیررسمی امریکا حس کرد.
    ۳-۱۰- جلوگیری از دستیابی بنیادگرایان اسلامی به منابع استراتژیک
    راهبرد امنیت ملی آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، بر این اصل و فرض محوری استوار شده است که این کشور علاوه بر تهدیدات متقارن برخاسته از قدرت­های هم سنخ و هم سنگ، با تهدیدات نامتقارنی روبروست که از بازیگران دولتی و غیردولتی نامتقارن سرچشمه می­گیرند.( دهقانی، ۱۳۸۱: ۶) خاورمیانه با داشتن منابع غنی انرژی از یک سو و موقعیت خاص ژئوپولیتیک از سوی دیگر، حوزه منفعتی غیرقابل اغماض برای قدرت‌های بزرگ محسوب می‌شود. این در حالی است که خاورمیانه نه تنها با نظم سیاسی- اقتصادی آمریکا هماهنگی ندارد بلکه به شدت از پتانسیل مقاومت و مقابله برخوردار است. حوادثی از قبیل رخداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و حضور اتباع سعودی در آن و احیای افراط‌گرایی در منطقه، نمایانگر تضاد منفعتی و امنیتی قدرت آمریکا و منطقه خاورمیانه است. از این‌رو، پی‌گیری اصلاحات سیاسی در چارچوب طرح خاورمیانه بزرگ به منظور استقرار نظم سیاسی مطلوب و اصلاحات اقتصادی در راستای اقتصاد لیبرال و بازار آزاد به منظور استقرار نظم اقتصادی مطلوب در دستور کار سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا قرار گرفت. (واعظی، ۱۳۸۸: ۷)
    طبق این نظریه، بنیادگرایان اسلامی دولت‌های عراق، عربستان سعودی، لیبی، و یمن را هدف قرار داده‌اند تا با دست یافتن به ثروت نفت آن‌ ها بتوانند ایدئولوژی خود را به توان مالی و نظامی مجهز کنند. درمیان این کشورها عراق به دلیل دیکتاتوری صدام، جنگ‌های متعدد، شرایط نامطلوب اقتصادی، نارضایتی مردم، و ناتوانی اپوزیسیون در ایجاد یک الترناتیو سکولار، ضعیف‌ترین حلقه این زنجیره بود که میتوانست به تصرف بنیادگرایان اسلامی درآید. در صورت پیروزی بنیادگرایان، دامنه این حرکت در مراحل بعد می‌توانست به آسانی به عربستان سعودی، لیبی، و غیره کشیده شود. حمله نظامی آمریکا به افغانستان و عراق اقدامی بود برای بازداشتن بنیادگرایان اسلامی از دستیابی به منابع استراتژیک نفت.
    ۳-۱۱- حفظ برتری آمریکا و تعمیق نظم نوین جهانی
    مطابق دکترین نظم نوین جهانی، ایالات متحده پس از فروپاشی سیستم دو قطبی، جهان را تابع یک نظم سلسله مراتبی فرض می کند که در آن، آمریکا تنها ابر قدرت جهانی تلقی شده و سایرکشورها به قدرت های بزرگ، منطقه‌ای، متوسط، کوچک و در نهایت ذره‌ای تقسیم می‌شوند .این در حالی بود که آمریکایی‌ها طبق نظریات تکمیلی دیگری چون پایان تاریخ فوکویاما معتقد بودند که در پسا جنگ سرد و به دنبال شکست مکاتب فاشیسم و کمونیسم در قرن بیستم، لیبرال دموکراسی تنها نظامی است که برتری خود را در نظام جهانی به اثبات رسانیده و از این پس، مسیر تاریخ به سوی گسترش دموکراسی در جهان و افول سایر اشکال نظام‌های سیاسی باقیمانده خواهد بود.( ستاری، ۱۳۸۱: ۴۴-۴۳) آمریکا چون قدرت هژمونیک را در نظام جهانی دار د، با کمترین تأثیرپذیری از محیط، بیش‌ترین نفوذ را بر شکل‌دهی ساختار و مبادلات قدرت داراست .دخالت‌های فزاینده این قدرت پس از۱۹۹۱ میلادی. نشان می‌دهد که این دولت به صورت یک جانبه به پایان دادن به مسائل عراق، بوسنی، کوزوو، اعراب و اسرائیل و … همت گماشته است . به یمن این پیشتازی در قدرت، ایالات‌متحده به سیاست خارجی مداخله گرایانه ای برای اعمال پیشوایی خود در عرصه بین‌المللی رو آورده و سعی می‌کند نظام تازه مورد نظر خود را به جهان تحمیل نماید .(سیف زاده ، ۱۳۸۰: ۲۲۱-۲۲۱) بر اساس این تلقی است که اقدام به تحریم اقتصادی و حمله نظامی به کشورهای مختلف می‌کند، دولت‌ها را بر اساس معیارهای حقوق بشر، آزادی و دموکراسی مورد نظر خود درجه بندی می‌کند و بعضی را در فهرست دولت‌های حامی تروریسم قرار می‌دهد و قوانین داخلی خود را با قوانین حاکم بر نظام بین‌الملل یکی انگاشته و آن‌ ها را حتی بر ض د متحدان اروپایی خود در صورت عقد قراردادی نفتی و گازی با کشورهای مخالف باسیاست‌های آمریکا به کارمی گیرد.(هرسیج، ۱۳۸۰: ۲۶)
    با تحولات جهان در دو دهه گذشته، فروپاشی بلوک شرق، قدرت گرفتن بلوک‌های اقتصادی سیاسی جدید، رشد بنیادگرایی اسلامی، رشد ناسیونالیسم، و رشد اقتصاد جهانی، آمریکا نگران بود که برتری اقتصادی و سیاسی خود را به تدریج از دست بدهد. رکود اقتصادی از یکسو، و تعمیق و تسریع شکل‌گیری اروپای واحد از سوی دیگر، بر هراس آمریکا افزوده بود. هدف اصلی آمریکا از حمله نظامی به افغانستان و عراق عبارت بود از احیا و حفظ هژمونی سیاسی و اقتصادی خود در منطقه. با بهره گرفتن از جنگ عراق آمریکا موفق شد بین اتحادیه اروپا شکاف بی اندازد و پایگاه اقتصادی و نظامی خود را در خاورمیانه تحکیم کند.
    طبق این نظریه که تعمیم دو نظریه پیشین است. پس از فروپاشی بلوک شرق جهان وارد دوران جدیدی شده است که طی آن آینده روابط بین‌المللی و نظم جهانی از کانال نبرد و رقابت میان دولت‌های قوی و یا اتحادیه‌های منطقه‌ای شکل خواهد گرفت، که به تقسیم مجدد جهان و تغیر جغرافیای سیاسی آن خواهد انجامید. از این منظر، جنگ اول خلیج‌فارس، جنگ افغانستان، و جنگ دوم خلیج‌فارس ابزاری برای بازسازی روابط بین‌المللی است. هدف آمریکا از جنگ عراق، نه بازسازی عراق، بلکه بازسازی روابط بین‌المللی است، و اعتراض فرانسه، روسیه، و آلمان به آمریکا در حقیقت اعتراض آن‌ ها به جایگاه آتی آمریکا در این نظم و سهم اندک خویش است. بازسازی روابط بین‌المللی تنها به معنی تجدیدنظر در مرزهای جغرافیایی و ایجاد کشورهای جدید نیست، بلکه در چارچوب مرزهای کنونی نیز باید جایگاه کشورها در روابط بین‌المللی، از طریق چگونگی رابطه با آمریکا، دوباره تعریف شود.
    ۳-۱۲- دستیابی و کنترل نفت عراق
    منابع نفتی در سده بیست ویکم ابزار مناسبی برای چانه‌زنی شمرده می­ شود. ایالات‌متحده یا هر کشوری که بر این منابع سلطه یابد، این توان را خواهد داشت که در روابط خود با دیگر واحدهای سیاسی از اهرم انرژی بهره‌برداری کند. اگر امریکا سلطه خود را بر منابع نفتی تثبیت کند، در ساختار تقسیم کار اقتصاد بر پایه وابستگی متقابل جایگاه مهمی به دست خواهد آورد. به همین دلیل رقابت منطقه­ای برای سلطه بر این منابع در دورانی که نفت به عنوان مهم‌ترین ماده انرژی ساز مطرح‌شده، جریان داشته و همچنان ادامه خواهد داشت.( یزدانی و محمود اوغلی، ۱۳۸۸: ۱۲۶) نیاز فزاینده به منابع نفتی با توجه به جایگاهی که نفت در اقتصاد جهانی و به ویژه در اقتصاد آمریکا دارد، نقشی برجسته در پیوند بر با خاورمیانه بازی می­ کند. جوزف نای از پژوهشگران برجسته در زمینه سیاست خارجی بیان می­دارد: « نفت به عنوان مورد استثنائی در میان مواد خام، تا اندازه­ای توجیه کننده جنگ ۱۹۹۱ خلیج فارس و ادامه یافتن حضور گسترده دریایی آمریکا در خلیج فارس بوده است» ( یزدانی، محمود اوغلی، ۱۳۸۸: ۱۲۸) یکی از عوامل مهم و اساسی در حمله به عراق ذخایر موجود نفت در عراق بوده است، چرا که عراق از بیش‌ترین ذخایر نفتی جهان پس از کشور عربستان سعودی برخوردار است، که به آسانی و با هزینه بسیار پایین قابل‌استخراج است. این ذخایر عظیم می ­تواند تا حدودی وابستگی روزافزون آمریکا را در سال‌های آینده را تأمین می­ کند و این امر باعث می­ شود که عراق جایگاه ویژه­ای در استراتژی منطقه­ای آمریکا در خاورمیانه داشته باشد. از سوی دیگر آمریکا می ­تواند با اثرگذاری کشورهای صادرکننده نفت در بازار جهانی را کاهش دهد. آمریکا با کاهش آسیب­پذیری خود در زمینه انرژی و افزایش تأثیرگذاری بر صادرکنندگان و مصرف‌کنندگان نفت به عراق حمله کرد. آمریکا می‌تواند با تغییر حکومت صدام و ایجاد یک حکومت مورد تأیید خود، منابع نفت عراق را که بسیار غنی و بکر است مورد استفاده قرار دهد و بدین ترتیب از وابستگی‌اش به عربستان کاسته می‌شود و در ضمن امکان واردکردن فشار بر عربستان برای انجام اصلاحات در این کشور به وجود می­آید.( باوند، ۱۳۸۱: ۳۳) آمریکا با سلطه بر منابع نفتی عراق می‌تواند از آن‌ ها به عنوان ابزاری در سیاست پولی و مالی و بر ضد رقبای تجاری و مالی خود استفاده کند. همچنین آمریکا با تسلط بر منابع خلیج‌فارس می ­تواند بر روسیه ، اتحادیه اروپا و به ویژه چین که در آینده به نفت و گاز وابستگی بیشتری پیدا خواهد کرد نیز کنترل و تسلط داشته باشد. از سوی دیگر اشغال عراق وسیله مؤثری برای از بین بردن تسلط عربستان سعودی و اوپک بر تعیین قیمت نفت است و این مسئله در بلندمدت قدرت و جایگاه آمریکا را در عرصه جهانی تقویت خواهد کرد.( طاهری، ۱۳۸۷: ۳۰-۲۰ ) کشور عراق پس از عربستان با ذخایر نفتی ۱۱۲ میلیارد بشکه‌ای خود، دومین کشور دارنده منابع و ذخایر غنی نفتی است و مطالعات نشان می­دهد که احتمالاً ۱۰۰میلیارد بشکه دیگر نیز وجود دارد و هزینه‌های تولید نیز در آن کشور در مقایسه با سایر کشورها و مناطق بسیار پایین است. با توجه به چنین ویژگی ممتازی بسیاری از کارشناسان سیاسی معتقدند جنگ عراق بیانگر یک واقعیت است و آن هم (عطش روزافزون آمریکا برای نفت )و تلاش برای تسلط و چپاول منابع نفتی مهم. بنابراین نظر، مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی اسلامی بهانه‌ای است برای توسعه‌طلبی امپریالیستی آمریکا در خاورمیانه، که هدف عمده آن عبارت است از دستیابی و کنترل منابع نفتی خلیج‌فارس . اما منتقدین برآیند که این موضع‌گیری، با توجه به هزینه‌های سرسام‌آور جنگ، هزینه بازسازی چاه‌های نفت عراق، دسترسی بازار غرب به نفت منطقه، و اینکه قیمت نفت در نهایت توسط مکانیزم عرضه و تقاضای بازار تعیین می‌شود، با منطق اقتصادی سازگار نیست.
    طبق این برآوردها، هدف اصلی حمله نظامی آمریکا به عراق، از منظر بازار نفت، حداکثر می‌تواند تأمین امنیت و کنترل نفت خاورمیانه باشد، نه دستیابی به نفت ارزان.
    ۳-۱۳- حمایت از منافع اسرائیل
    برخی بر این باورند که مهم‌ترین دلیل حمله به عراق را باید در پیوند نزدیک برخی مقامات عمده با حکومت شارون در اسرائیل دانست. بسیاری از افرادی که در حکومت بوش سمت­های را اشغال کرده­ بودند از یهودیان طرفدار اسرائیل به ویژه دوستان نزدیک آریل شارون می­باشند. این افراد کسانی هستند که پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به شدت از ضرورت حمله آمریکا به عراق سخن می­راندند. سه چهره شاخص حکومت بوش یعنی ریچارد پرل، داگلاس فیث و دیوید ورمسر در دستورالعملی که تهیه دیده بودند بر ضرورت سرنگونی صدام حسین تاکید کرده بودند. برنامه آنان( نو محافظه‌کاران) توصیه به مداخله نظامی و نابودی حکومت­هایی می­کرد که برای اسرائیل تهدید محسوب می­شدند یعنی سوریه بعثی، ایران تحت حاکمیت روحانیون و به ویژه عراق صدام حسین این مسئله می ­تواند به خوبی نشان از این واقعیت داشته باشد که یکی از دلایل اصلی حمله به عراق حفظ منافع اسرائیل بوده است.( حاجی یوسفی، ۱۳۸۳: ۹۴۹)

     

    دانلود

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:15:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم