۱) مفهوم سود در سطح ساختاری : یعنی می توان سود را از مجرای قوانین و مقررات تعریف نمود. یکی از هدف های عمومی گزارشگری سود این است که سود باید نتیجه اجرای قواعد و روش های منطقی و هماهنگ با یکدیگر باشد. در شرح این هدف، فرض بر این است که چنانچه استفاده کنندگان، این قواعد را درک کنند می توانند معنای سود گزارش شده را تفسیر نمایند. نظر به این که سود حسابداری از بسیاری جهات بر مفاهیمی نظیر تحقق درآمد فروش و مقابله هزینه ها با درآمد فروش مبتنی است، فرض می شود که این سود انعکاسی از فعالیت های واحد انتفاعی محسوب می گردد. اندازه گیری سود، در این سطح از دو دیدگاه معاملاتی و فعالیت بررسی می شود. روش کلی در رویکرد معاملاتی این است که در آمد فروش و هزینه ها هنگام وقوع براثر معاملات ثبت می گردد و براساس رویکرد فعالیت، سود هنگامی ایجاد می شود که فعالیت ها و رویدادهای مشخصی واقع می شود مثلاً سود فعالیت در خلال برنامه ریزی، خرید، تولید و فرایندهای فروش و فرایند وصول مطالبات ثبت می گردد. هردو رویکرد، از لحاظ ناتوانی در انعکاس واقعیت­ها در اندازه ­گیری سود مشابه یکدیگرند زیرا بر ارتباطات ساختاری و مفاهیمی اتکا دارند که همتایی در دنیای واقعی ندارند.
حسابداری267″ />
۲) مفهوم سود در سطح معنایی: یعنی می توان سود را از مجرای رابطه آن با واقعیت های اقتصادی تفسیر نمود. مرتبط بودن سود با مشاهدات دنیای واقعی در این مفهوم بررسی می
عکس مرتبط با اقتصاد
گردد. دو مفهوم تفسیری آن به شرح زیر است:
الف ) مفهوم حفظ ثروت: سود به عنوان مبلغ مازاد پس از حفظ رفاه (ثروت) تعریف می شود. به بیان دیگر سود سهامداران را می توان به عنوان خالص گردش وجوه نقد ( سود سهام منهای سرمایه جدید ) به علاوه تغییر در ارزش سهام واحد انتفاعی تعریف کرد. بسیاری از صاحب نظران ، این مفهوم را اصلی ترین مفهوم دانسته اند زیرا از طریق تئوری اقتصاد نیز پشتیبانی می شود.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
ب ) مفهوم کارایی: سود خالص و اجزای متشکله آن غالباً به عنوان معیاری از کارایی مدیریت مورد استفاده قرار گرفته است. از دیدگاه اقتصاد، کارآیی به معنای بکارگیری بهینه منابع محدود مورد اشاره قرار می گیرد . کارایی مفهومی نسب است و تنها هنگامی معنا دارد که با معیاری ایده آل یا مورد انتظار مقایسه گردد . سود سال جاری را میتوان با سودهای قبل مقایسه و قضاوت کرد آیا سود هریک از سالها به هدف تعیین شده رسیده یا خیر؟ اما اگر سرمایه بکارگرفته شده در خلال سال ها تغییر یافته باشد مبلغ سود باید برجمع سرمایه ( نرخ بازده سرمایه گذاری ) یا جمع درآمد فروش (نرخ حاشیه سود خالص )تقسیم و مقایسه گردد.
۳ ) مفهوم سود در سطح عمل: یعنی می توان سود را با توجه به روشی که سرمایه گذاران آن را به کار می برند مورد مطالعه قرار داد. مفاهیم سود در سطح عمل، به موارد زیر مربوط می شود: فرایندهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان، واکنش مثبت اوراق بهادار در بازار سرمایه نسبت به سود گزارش شده، تصمیمات مدیریت درباره مخارج سرمایه ای و واکنش مدیریت و حسابداران نسبت به سود. بر اساس این هدف، سود باید بر اساس ابعاد رفتاری آن ارزیابی گردد . یکی از ویژگی های رفتاری سود، توان پیش بینی آن است. سرمایه ­گذاران علاقه مندند که سودهای آتی، سود سهام آتی و قیمت سهام را پیش بینی کنند. سایر استفاده کنندگان ممکن است به پیش بینی توان واریز بدهی ها یا سایر ویژگیهای مربوط به تصمیم گیریهای مرتبط با واحد انتفاعی تمایل داشته باشند. ویژگی دیگر، معرف ارتباط نزدیک سود حسابدارای با گردش وجوه نقد است زیرا گردش وجوه نقد برای تصمیم
گیریهای سرمایه گذاری اطلاعات مربوط تر محسوب می شود.
به طور کلی هیچ یک از مفاهیم سود از لحاظ نظری و عملی، برای ارائه اطلاعات مربوط، به سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان کامل نیست. زیرا این مفاهیم یا فاقد تفسیر لازم از دنیای واقعی است ویا فاقد ویژگی های رفتاری لازم است.
۲-۵ اشخاص ذینفع و ذیحق در سود
۱) سود ناشی از ارزش افزوده ارزش افزوده عبارت است از قیمت فروش محصول شرکت منهای بهای تمام شده کالاها و خدماتی که از طریق قیمت گذاری داخلی تعیین می شود و از خارج شرکت تامین گردیده است . بنابراین تمامی کارکنان، مالکان، اعتباردهندگان و دولت دریافت کنندگان سود واحد انتفاعی محسوب می شوند . مفهوم ارزش افزوده سود به روش تجمیع شامل دستمزد، اجاره، بهره ، مالیات ، سود سهام پرداختی به سهامداران و سود توزیع نشده می باشد یعنی سود برای همه گروه های ذینفع است.
کارکنان + سهامداران + دارندگان اوراق قرضه بلندمدت + دولت = اشخاص ذینفع ارزش افزوده
۲) سود خالص واحد انتفاعی مزیت این مفهوم سود خالص این است که جنبه های مالی و عملیاتی واحدهای انتفاعی را از یکدیگر تفکیک می کند یعنی سود خالص واحد انتفاعی معرف مفهوم عملیاتی سود خالص است. درحالی که بهره متعلق به اعتبار دهندگان و سود متعلق به سهامداران، ماهیت مالی دارد . مالیات بر درآمد نیز فاقد ماهیت مالی و همچنین فاقد ماهیت مطلقاً عملیاتی می باشد. به عبارت دیگر هزینه بهره، مالیات بر درآمد و سود توزیع نشده نوعی توزیع سود به حساب می آیند و حقوق و دستمزد هزینه تلقی می شود. بنابراین، سهامداران و دارندگان اوراق قرضه بلند مدت و دولت از سود شرکت منتفع می شوند.
سهامداران + دارندگان اوراق قرضه بلندمدت + دولت = اشخاص ذی نفع سود خالص شرکت
۳) سود خالص متعلق به سرمایه گذاران هزینه بهره و سود توزیع نشده نوعی توزیع سود به حساب می آیند و حقوق و دستمزد و مالیات بردرآمد، هزینه تلقی می شوند. سهامداران و دارندگان اوراق قرضه بلندمدت ، دریافت کنندگان سود واحد انتفاعی هستند. تنها تفاوت این دو گروه، اولویت ادعای آنان نسبت به سود و داراییهای واحد انتفاعی هنگام انحلال و تصفیه است.
سهامداران + دارندگان اوراق قرضه بلند مدت = اشخاص ذینفع سود خالص متعلق به سرمایه گذاران
۴) سود خالص متعلق به سهامداران حقوق و دستمزد، مالیات بر درآمد و بهره هزینه تلقی می شوند و دریافت کنندگان سود شامل سهامداران ( صاحبان سهام عادی و ممتاز ) است
سهامداران (صاحبان سهام عادی و ممتاز) = اشخاص ذی نفع سود خالص متعلق به سهامداران
۵) سود خالص متعلق به دارندگان حقوق مازاد
دارندگان حقوق مازاد عبارتند از سهامداران عادی و بالقوه ( دارندگان اوراق بهادار قابل تبدیل که می توانند به سهامداران عادی تبدیل شوند ). سود خالص متعلق به سهامداران منهای سود سهام ممتاز در این مفهوم بکار می رود.
سهامداران سهام عادی = اشخاص ذینفع سود خالص متعلق به دارندگان حقوق مازاد
۲-۱-۱-۵)سود هرسهم[۱۹]
سود هرسهم نشان دهنده سودی است که عاید هر سهم می شود و اغلب برای ارزیابی سود آوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت درخصوص قیمت سهام استفاده می شود. در بسیاری از کشورهای جهان، اهمیت این رقم به حدی است که آن را به عنوان یکی از معیارهای اساسی موثر در قیمت سهام می دانند و در مدل های ارزشیابی سهام نیز به طور گسترده ای از آن استفاده می شود. بیانیه شماره ۱۲۸ هیات استانداردهای حسابداری مالی و استاندارد حسابداری بین المللی شماره ۳۳ نحوه محاسبه و افشای سود هرسهم را مشخص می کنند. سود هرسهم فواید زیر را دارد:
۱- ارزیابی، تعیین و قضاوت در خصوص قیمت سهام. تحلیل گران مالی با ضرب سود هرسهم پیش بینی شده در رقم نسبت قیمت بازاری سهم به سود هرسهم تاریخی در خصوص پایین یا بالا بودن قیمت سهام قضاوت می کنند.
۲- پیش بینی سود هرسهم در آینده و نرخ رشد آن، بر قیمت سهام تاثیر دارد. سهامداران و تحلیل گران ، سود هرسهم گزارش شده را برای برآورد سود هرسهم در آینده و برآورد نرخ رشد آتی به
کار می برند و در واقع توان زایش ثروت شرکت را ارزیابی می کنند.
۳- ارزیابی پوشش سود نقدی و توانایی پرداخت سود سهام. مبلغ سود هرسهم، یکی از معیارهای قضاوت در خصوص توان پرداخت سود سهام در زمان حال و آینده می باشد.
۴- قضاوت در خصوص وضعیت شرکت و عملکرد مدیریت و نیز ترسیم تصویری از آینده. رقم سود هرسهم نسبت به بازده نقدی­( سود سهام­) مبنای قابل قبول تری برای مقایسه عملکرد شرکت و مدیریت می باشد.
۵- برآورد قدرت سودآوری و ارزیابی سطح و روند سود.
۶- نسبت P / E (قیمت به سود) یکی از نسبت های مهم مالی است که بر اساس سود هر سهم محاسبه می شود و دوره مورد انتظار برگشت سرمایه گذاری را نشان می دهد.
محدودیت های سود هرسهم به این شرح است :
۱- سود هر سهم مبتنی بر سود تاریخی است. مدیریت ممکن است در گذشته تصمیماتی گرفته باشد که سود جاری را افزایش دهد ولی در آینده رشد سود کاهش یابد. بنابراین رشد سود هرسهم نمی تواند پیش بینی کننده قابل اتکایی برای نرخ رشد آتی باشد . به عبارت دیگر به کیفیت سود نیز باید توجه شود.
۲- سود هرسهم بدون توجه به تورم محاسبه می شود و نرخ رشد واقعی سود هرسهم ممکن است متفاوت از نرخ رشد اسمی آن باشد
۳- سود هرسهم متاثر از انتخاب روش های حسابداری و زمان بندی معاملات توسط مدیریت است و این امر برمقایسه بین شرکت ها تاثیر می گذارد .
۴- با توجه به این که تغییر پذیری سود نشانه ای از ریسک شرکت است و باعث نوسان قیمت بازار سهام می گردد مدیران تمایل به هموارسازی سود از طریق انتخاب روش های حسابداری و زمان بندی معاملات دارند . بنابراین سود هر سهم ممکن است متاثر از صلاحدید مدیران باشد .
۵- سود هرسهم متاثر از ساختار سرمایه است. مثلاً تغییرات در تعداد سهام ناشی از صدور سهام جایزه (سود سهمی­) برمبلغ سود هرسهم دوره های جاری و گذشته تاثیر می گذارد و این مساله مقایسه بین شرکت ها را مشکل می کند.
۲-۱-۱-۶)رویکردهای گزارشگری سود
برای گزارشگری سود دو رویکرد وجود دارد :
رویکرد خالص دارایی ها، ازنظر تئوریک، سودخالص یا زیان خالص برای یک دوره زمانی، تغییر در سرمایه( دارایی­ ها منهای بدهی ها یا خالص دارایی ها ) است که در نتیجه مبادلات و رویدادهای اقتصادی به استثنای مبادلات صورت گرفته با مالکان ایجاد می شود. هیات استانداردهای حسابداری مالی از تغییر در خالص دارایی هایی که از منابع غیر مالکانه ناشی می شود تحت عنوان سود جامع یاد می کند. اگر ما خالص دارایی های یک واحد تجاری را در دو مقطع زمانی مقایسه کنیم، به فرض عدم وجود سرمایه گذاری یا برداشت توسط مالکان، افزایش در خالص دارایی ها حاکی از سود خالص و کاهش در خالص دارایی ها مبین زیان خالص است. هرچند که مبادلات با مالکان بر خالص دارایی ها تاثیر می گذارد، اما آنها ارتباطی به فعالیت های عایدی ساز شرکت ندارند. از این رو برای تعیین سود حسابداری، باید مجدداً برداشت مالکان به آن اضافه و سرمایه گذاری مالکان از آن کسر شود.
رویکرد مبادلاتی، این رویکرد زیربنای ارائه صورت سود و زیان می باشد. رویکرد مبادلاتی، درآمدها و هزینه های مرتبط با فعالیت های اصلی عایدی بعلاوه سودها و زیان های حاصل از فعالیت های جانبی (فرعی) را تماماً گزارش می کند. هرچند از نظر تئوریک، تعیین سود با بهره گرفتن از رویکرد خالص دارایی ها امکان پذیر است ، ولی در عمل از رویکرد مبادلاتی استفاده می شود زیرا این رویکرد اجزاء مبادلات و رویدادهایی که سود ویژه و یا زیان ویژه را موجب شده اند، نمودار می سازد. افشای این اجزاء به استفاده کنندگان اجازه می دهد که به شکل بهتری به ارزیابی عملکرد شرکت بپردازند و بدین ترتیب مبنای بهتری برای اتخاذ تصمیم در اختیار داشته باشند. رویکرد مبادلاتی، زیربنای گزارشگری سود مطابق اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری است.
۲-۶- مروری بر مفهوم بنیادی سود و اهمیت آن :
مقوله سود در مباحث حسابداری و مالی با توجه به بحث کیفی آن و همچنین بعنوان ابزاری برای تصمیم گیری از جایگاه ویژه ای برخوردار است همچنین با مروری بر تاریخچه وادبیات کهن دانش حسابداری درمی یابیم که کمتر مفهوم یا پدیده ای ، همانند سود مورد بحث و منازعه فراگیر بین تئوریسین ها و متفکران حسابداری و طبقات مختلف حرفه حسابداری و مالی قرار گرفته است. اگر چه مفهوم تعهدی سود به عنوان یک ابزار بنیادی با انتقادهایی مواجه است اما از دیدگاه اطلاعاتی،این مفهوم بیانگر نتیجه فعالیت یک شرکت از دیدگاه حسابداری و مالی میباشد . بر اساس فرضیات “بازار کارا”۱ و همچنین تحقیقات انجام شده مشاهده می شود که سود حسابداری بار و محتوای اطلاعاتی دارد . محاسبه سود حسابداری بعنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد شرکت ها و یا اطلاعاتی که در محاسبه آن لحاظ می شود، توسط حسابداران حرفه ای و تحلیل گران و مفسران مالی همواره مورد تاکید قرار داشته است.
اهداف مشخص گزارشگری سود را به شرح زیر می توان برشمرد:

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

 

استفاده از سود به عنوان معیاری برای اندازه گیری کارایی مدیریت

استفاده ازمبالغ تاریخی سود (بنا به اصل بهای تمام شده) برای پیش بینی های آتی سود شرکت و توزیع سود سهام درآینده

استفاده از سود بعنوان معیاری برای اندازه گیری دستاوردها و همچنین نشانه ای از تصمیمات آتی مدیریت

استفاده از سود بعنوان مبنایی برای تشخیص مالیات

استفاده از سود برای بررسی و ارزیابی قیمت محصولات واحدهایی که مشمول قیمت گذاری می باشند

استفاده از سود جهت تخصیص منابع توسط اقتصاد دانان .

پژوهشگران و محققین حسابداری اظهار داشته اند که “سود حسابداری”مبتنی بر میثاق ها و قواعدی است که بایست منطقی و با یکدیگر هماهنگ باشد.اگرچه این قواعد و میثاق ها احتمالا انعکاسی از مفهوم “سود اقتصادی” نباشد. به هر صورت مفاهیمی نظیر “تحقق درآمد”، “تطابق” ،”حسابداری تعهدی” و “تخصیص بهای تمام شده” را تنها می توان بر اساس قواعد دقیق تعریف کرد زیرا این مفاهیم در دنیای واقعی همتایی ندارند و درک شواهد غیرعینی نیز کار دشواری است .
در بیانیه شماره یک هئیت استانداردهای حسابداری مالی (FASC.1) فرض شده است که سود حسابداری معیار خوبی برای ارزیابی عملکرد واحد انتفاعی است و می تواند برای پیش بینی گزارشات آتی مورد استفاده قرار گیرد . دیگر صاحبنظران بر این اعتقادند که سود حسابداری از لحاظ کلی، اطلاعاتی مربوط در باره مدل های تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان محسوب می شوند .
طبق رویکرد سنتی ارزشیابی داراییها و بدهیها تنها در صورتی که منتج از معاملات ، عملیات و سایر رویدادهای مالی باشد مبنای ثبت قرار می گیرد. در سطح معانی، سود بعنوان معیار کارایی شرکت محسوب می شود . همچنین با مباحث مطرح شده در رابطه با مفهوم سود در سطح ساختاریی و معانی و رفتاری آشنا خواهیم شد. لازم به ذکر است که هنوز متفکران حسابداری به تعریف جامعی که مورد توافق همگان باشد نرسیده اند .در زیر مفاهیم متفاوت سود در سه سطح مورد بررسی قرار می دهیم :
۱-۲-۲- مفهوم سود در سطح ساختار ( قواعد و تعاریف) (Syntactical level):
حسابداران سود حسابداری را معیاری برای تفسیر رویدادهای دنیای واقعی(سود اقتصادی) می دانند اما معمولا اصول و قواعد حسابداری بر مفروضاتی بنا شده اند که ممکن است با پدیده های دنیای واقعی یا با آثار رفتاری مرتبط نباشد. پس سود گزارش شده توسط شرکتها محصول نهایی استفاده از روش های متفاوت حسابداری می باشد که بیانگر نتیجه فعالیتهای شرکت می باشد. برخی از پژوهشگران بر این عقیده اند که استفاده کنندگان از گزارش سود بایست توجه داشته باشند که تنها در صورتی سود حسابداری قابل درک و استفاده است که نحوه اندازه گیری و قواعد عملیاتی مربوط به آن نیز روشن باشد .
۲-۲-۲- مفهوم سود در سطح معانی ( ارتباط با واقعیت های اقتصادی ) (Semantical level):
طبق این سطح ، سود یکی از مفاهیم اقتصادی است که حداکثر کردن آن تحت شرایط معین ساختار بازار ، تقاضا برای محصول و اقلام بهای تمام شده ورودی مورد بحث قرار می گیرد. در این جا سود به عنوان معیار کارایی در نظر گرفته می شود .عملیات کارآمد واحد انتفاعی بر جریان جاری سود سهام و همچنین بر به کارگیری سرمایه برای تامین جریان آتی سود سهام اثر می گذارد . بنابراین تمام سهامداران به ویژه سهامداران عادی به کارایی مدیریت علاقه مند می باشند. هدف اندازه گیری کارایی واحد انتفاعی در بیانیه شماره یک هیئت استانداردهای حسابداری مالی به شرح زیر انعکاس یافته است : ” گزارشگری مالی باید اطلاعاتی را درباره عملکرد مالی واحد انتفاعی طی دوره مالی ارائه کند ” . یکی ار مفاهیم تفسیر شده از واژه کارایی معرف توان نسبی واحد انتفاعی در به دست آوردن حداکثر محصول از مصرف مقدار معینی از منابع و یا تحصیل مقدار معینی محصول از مصرف حداقل منابع و یا ترکیب بهینه منابع در قبال تقاضا و قیمت معین برای محصولات به نحوی است که موجب تحصیل حداکثر بازده برای مالکان شود ، می باشد. ضمنا کارایی به هدف واحد انتفاعی نیز بستگی دارد.
۳-۲-۲- مفهوم سود در سطح عمل( نحوه استفاده از آن توسط استفاده کنندگان):
مفاهیم سود در سطح عمل به فرایندهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان ، واکنش قیمت اوراق بهادار در بازار سرمایه نسبت به سود گزارش شده، تصمیمات مدیریت درباره مخارج سرمایه ای و واکنش مدیریت و حسابداران نسبت به سود مربوط است . بدین ترتیب از سود به عنوان وسیله ای جهت پیش بینی استفاده می شود . در بیانیه شماره یک هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمده است که سرمایه گذارن ، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان علاقمندند که خالص جریان ورود وجه نقد به واحد انتفاعی را در دوره های آتی مورد ارزیابی قرار دهند، اما غالبا سود را برای ارزیابی توان سودآوری ، پیش بینی سودهای آتی و یا ارزیابی ریسک سرمایه گذاری یا اعطای وام و اعتبار به واحد انتفاعی مورد استفاده قرار می دهند . بنابراین فرض بر این است که ارتباطی بین سود گزارش شده و گردش وجوه نقد، شامل توزیع وجه نقد در بین سهامداران ، وجود دارد . تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است که نشان می دهد سودهای گذشته محاسبه شده بر اساس ارزش های تاریخی ، در مقایسه با سودهای گذشته محاسبه شده بر اساس ارزش های جاری ، به منظور پیش بینی ارزش های آتی مناسب تر است . ضمنا سود های محاسبه شده به دو روش بالا ، نسبت به سودهای محاسبه شده بر مبنای ارقام تعدیل شده به واسطه تغییر سطح قیمت ها مرجح می باشد .
حال برآنیم اهمیت سود را با توجه به موارد فوق مورد بررسی قرار دهیم و برای این سوال که اهمیت سود تا چه اندازه است پاسخی جامع پیدا کنیم .پاسخ این سوال که به دیدگاه ما مربوطه بستگی دارد. اگر ما تمام منابع اطلاعاتی را که در تعیین قیمت سهام تاثیر گذار می باشند در نظر بگیریم سودها تنها قسمت کمی از این منابع را تشکیل می دهند. با وجود این، سودها نیز حداقل به‌اندازه‌ی سایر منابع اطلاعاتی نقش دارند، به ویژه اگر واکنش قیمت سهام را نسبت به نوعی اعلام سود که بطور متوالی صورت می‌گیرد، در نظر بگیریم. علاوه بر این، سایر داده‌ها ممکن است که منابع اطلاعاتی درباره سود باشند. حال اگر سودها به عنوان اطلاعات مهم در نظر گرفته شوند، طبیعی است که سرمایه‌گذاران سعی کنند تا اطلاعات دیگر را که در پیش‌بینی سود مؤثرند، به دست آورند.
باید یادآوری شود که شواهد تجربی نشان نداده‌اند که قیمت‌ها مستقیماً به سودها واکنش نشان می‌دهند. برای مثال سایر داده‌ها اغلب با اعلام سود همراه می‌باشند. تغییرات سود ممکن است همبستگی بالایی را با تغییرات قیمت نشان دهند چون آنها با سایر داده‌ها که قیمت‌ها نسبت به آنها واکنش نشان می‌دهند، همبستگی دارند. لذا باید گفت که اهمیت سود هنوز به خوبی روشن نیست.
۲-۷- ثبات و پایداری سود :
۱-۳-۲- ثبات سود (سود دائمی)
مفهوم ثبات سود (سود دائمی) در تحلیل و ارزیابی اوراق بهادار بسیار با اهمیت است. در تحلیل اوراق بهادار، به منظور ارزشیابی و شناسایی سود دائمی شرکت و ارزیابی سهام عادی آن، از سود حسابداری استفاده می شود. با وجود این، مفهوم سود دائمی و همچنین مفهوم سود اقتصادی بیش از هر چیز، یک مفهوم ارزیابی است. ویژگی کلیدی این است که ارزش و سود دو روی یک سکه هستند.
سود طی دوره در مقابل جریانات نقدی به عنوان عامل تعیین کننده ای جهت ارزیابی در توانایی پرداخت سود سهام می باشد . FASB عقیده دارد که سود حسابداری بهتر از جریانات نقدی فعلی توانایی پرداخت سود سهام را اندازه می‌گیرد. در ادبیات مربوط به تحلیل اوراق بهادار، انگیزه استفاده از سود حسابداری به عنوان یکی از پارامترهای مدل ارزیابی اوراق بهادار، از این باور نشات گرفته است که سود حسابداری (خصوصاً زمانی که تعدیل و تفسیر شده باشد) معیاری برای «ظرفیت پرداخت سود» شرکت می‌باشد.
بر این اساس، ادبیات تحلیل اوراق بهادار به ویژگی دائمی‌بودن سود اقتصادی علاقمند می‌باشد. سود دائمی جریان سود پرداختی را که بتوان بطور دائم پرداخت نمود، منعکس می نماید. لذا، بردار سودهای پرداختی واقعی آتی، بدون توجه به نحوه و نیز مدت زمان آن، سودهای دائمی نامیده می شود که به یک عدد اسکالر تبدیل شده است.
به دو دلیل خطای اندازه‌گیری در سود حسابداری رخ میدهد.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:15:00 ب.ظ ]