۳- عقیم کردن تلاش برای تضعیف نفوذ ایران در منطقه از طرف محور سازش و بازیگران غربی
۴- افزایش نفوذ و عمق استراتژیک خود در منطقه از طریق استفاده از خیزشهای مردمی
۵- حفظ سوریه بهعنوان دروازه ورود به لبنان و فلسطین جهت حمایت از متحدین اصلی خود
۶- کسب وجهه سیاسی در میان شیعیان و علویان
۷- استفاده از بازار سوریه جهت سرمایه گذاری در بخشهای مختلف خصوصاً نفت و گاز
۸- جلوگیری از فروپاشی ضمنی محور مقاومت (سوریه ستون محور مقاومت است)
۹- جلوگیری از تسری گفتمان رقیب در سوریه
اقدامات ایران در سوریه
ایران برای دستیابی به اهداف خود در سوریه با توسل به رویکردهای نرمافزاری و سختافزاری سعی در حفظ متحد خود ا توان قوا در تمامی سطوح از ابزارها و رویکردهای متعددی استفاده کرده است که به برخی از آن ها پرداخته میشود:
مالی:
آمار دقیقی از کمکهای پولی و مالی ایران به سوریه در دست نیست اما در زیر به برخی از آن ها که بهصورت پراکنده در رسانه ها موجود بوده اشاره میشود:
تصویب کمک ۸/۵ میلیارد دلاری به سوریه توسط رهبر جمهوری اسلامی به سوریه در دسامبر ۲۰۱۱، اعطای کمکهای ایران به سوریه بالغبر ۱۰ میلیارد دلار در ۲۰۱۲ (www.persian.ruvr.ru).
ایجاد بانک مشترک، قراردادهای نفتی و گازی، انعقاد قرارداد گازی بین ایران، سوریه و عراق برای ساخت خط لوله گاز، فروش نفت به سوریه به ارزش (Rafizadeh,2013).
“ادیب میاله” رئیس بانک مرکزی سوریه گفت: قرار شد بهای نفت سه میلیارد و ششصد میلیون دلاری ایران به سوریه از طریق سرمایهگذاری ایران در سوریه نظیر احداث ساختمان و کارخانه پرداخت شود (www.yjc.ir).
ایران همچنین از رژیم سوریه به لحاظ مالی و سیاسی است. در ماه ژوئیه ایران به سوریه یک خط اعتباری ۳۶۰۰۰۰۰۰۰۰ دلار به خرید نفت و مواد غذایی و در ماه ژانویه یکی دیگر از خط اعتباری ۱ میلیارد دلار برای واردات کالا از ایران ارائه میگردد .(Reuters, 2013)
ایران درزمینه نظامی و تسلیحاتی نیز با ارسال تجهیزات سبک و سنگین، آموزش نیروهای نظامی، اعزام فرماندهان نظامی و مستشار، اعزام نیروی نظامی و … سعی در حمایت از نیروهای سوری نماید. میزان رسمی و تائید شده از آمارهای کمکهای نظامی ایران در دست نیست اما قطع بهیقین ارسال تجهیزات نظامی و تسلیحات مختلف از تفنگ و خمپاره بهعنوان تسلیحات سبک گرفته تا موشکهای دوربرد مانند فلق ۱ و ۲ در بحران سوریه این کشور را حمایت کرد. علاوه بر استمدادهای فوق حضور نیروهای سپاه قدس به رهبری قاسم سلیمانی در سوریه نشانه دیگری از حمایت ایران از سوریه است. که این مساله را میتوان از دستگیری ۴۸ عضو از نیروهای اعزامی به سوریه دریافت.
همچنین با توجه به هر دو گزارش دولت ایالاتمتحده و بیانیههای رسمی ایران، تهران ایجاد یک گروه قوی پنجاههزارنفری شبهنظامی سوری موسوم به جایش آل شبی (ارتش خلق) برای کمک به نیروهای دولتی سوریه کمک کرده است (www.bultannews.com).
۲-۱-۴ لبنان
تقویت و افزایش نفوذ ایران در پی رخدادهای مردمی در خاورمیانه هراس و نگرانی محور سازش را برای مقابل با این روند رو به فزونی تشدید کرد. آن ها علاوه بر سوریه بهعنوان اسب تروای محور مقاومت و ستون این محور سعی در تضعیف و دخالت در سایر حوزه های نفوذ ایران کرده اند. یکی از علل اصلی این ائتلاف، تضعیف حداکثری ایران از طریق خروج سوریه از محور مقاومت بود. عدم سقوط سوریه در کوتاهمدت و استقامت در برابر اتحاد قوی سازش نه تنها مقاومت را تضعیف نکرده بلکه موجبات دلسردی بیشتر آن ها را فراهم آورده است. ازاینجهت محور سازش سعی در جبران جبهه سوریه، مایل به دخالت در لبنان و عراق برای قطع ارتباط ایران با مدیترانه هستند. این در صورتی است که علاوه بر اهمیت لبنان در قدرت و نفوذ ایران، عربستان لبنان را بهعنوان منافع استراتژیک خود تلقی می کند که همانگونه که شرح داده شد یکی از دلایل تلاش برای سرنگونی اسد نیز خلع ید سوریه از تحولات لبنان است.
عربستان با حمایت از گروههای سیاسی همسو با خود مثل ۱۴ مارس سعی در مقابله و تضعیف جریانات تجدیدنظرطلبانه و رادیکال و در مقابل نیروهای محافظهکار وابسته به خود است. با وقوع بحران در سوریه و ناکامی شورا سعی در جبران آن از راه لبنان ضربه محکمی بر پیکره ایران و سوریه وارد آورد چراکه لبنان دروازه سوریه به جهان خارج است. وجود یک دولت ضد اسد در لبنان یعنی تنگتر کردن حلقه محاصره علیه حکومت بشار اسد. ازاینرو شاهدیم که عربستان سعی دارد که از تشکیل دولت مستقل یا بیطرف خودداری کند. بهگونهای که بهطور مثال علیرغم اینکه “تمام سلام” از اعضای “۱۴ مارس” و دارای شخصیت میانهرو محسوب میشود ولی به او اجازه تشکیل دولت نمی دهند؛ همچنین با حمایت از گروهای معارض لبنانی که در جبهه مخالف اسد هستند سعی در تضعیف هر چه بیشتری مقاومت نماید. (امیدی، ۱۳۹۲) در این راه از کمکهای مالی، رشوه و تطمیع برای دستکاری سیستم سیاسی لبنان استفاده کرده که یک نمونه آن را میتوان اعطای کمک ۳ میلیارد دلاری به میشل سلیمان عنوان داشت.
۳-۱-۴ عراق
اشغال عراق در ۲۰۰۳ توسط آمریکا و بهتبع آن افزایش نفوذ ایران در عراق و تقویت نفوذ شیعیان و روی کار آمدن شیعی و در مقابل سقوط حزب بحث نگرانی بیشازپیش اعراب را منجر شد. این روند با روی کار آمدن نوری مالکی و تشدید عمق استراتژیک ایران در خاورمیانه اهمیتی دوچندان گرفت. با تحولات عربی نیز این رویه تشدید و اعراب به دلایلی ازجمله رویکارآوردن حکومت سنی موردنظر خود، مقابله با گسترش نقش شیعیان در منطقه، تضعیف نقش ایران از طریق کوتاه کردن دست او از عراق که دروازه ورود او در حمایت از متحدین خود خصوصاً سوریه است، مقابله با ایجاد یک حکومت باثبات در عراق به علت ترس از تبدیل عراق به یک حکومت سرمشق و نمونه الگوی شیعی در منطقه، افزایش نفوذ منطقهای خود و … به تحولات عراق ورود و با توسل به ابزارهای متعدد سعی در چرخش توازن استراتژیک به نفع محور سازش و ایجاد بستر مناسب جهت ظهور دولتی سنی در عراق کرده است. که در این راه از اقداماتی از قبیل ایجاد بیثباتی و گسترش ناامنی از طریق بمبگذاریها، حمایت از نیروهای القاعده، گروهای تکفیری ازجمله داعش، ایجاد اختلال در روند انتخابات و …. را میتوان از اقدامات سازش در عراق عنوان نمود.
۲-۱-۴ تشدید رویکرد امنیتی و افزایش خریدهای نظامی و تسلیحاتی
ایران هراسی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و با زیرسوال رفتن پایههای دکترین نیکسون- کیسینجر شدت یافت. کشورهای غربی با تحریک کشورهای منطقه این گونه القا کردهاند که جمهوری اسلامی درصدد صدور انقلاب اسلامی است بنابراین بایست با کمربند بهداشتی یا امنیتی ایران را احاطه کرد. همین مدل را در مقطعی در مورد شوروی سابق هم شاهد بودیم اما درباره جمهوری اسلامی ایران یکی از نتایج چنین رویکردی شکلگیری شورای همکاری خلیجفارس بود که از همان ابتدا از آن بهعنوان وحدت مصلحتی در مقابل ایران استفاده میشد. بر همین مبنا این نوزاد (شورای همکاری خلیجفارس) زودتر از موعد به سمت نظامیگری رفت و بدین ترتیب نیروی دفاع مشترک جزیره را تأسیس کردند و از همان دوران هم روز به روز خرید تسلیحات در این کشورها افزایش یافت (kavirgomnam.blogfa.com).
سیاستهای نظامی و امنیتی شورا به دلیل القائات امریکا و دول غربی از یکسو و عدم درک درست از راهبرد و ایستار نظامی سایر رقبا در خاورمیانه در کنار علل دیگر، به عدم درست منتج به اشتباه استراتژیک و طرح نادرست راهبرد دفاعی – نظامی منجر شده است. سیاست نظامی شورا به دلایل عدیده پس از انقلاب وارد رویکرد تهاجمی با ایران شده و ازاینجهت یکی از مسیرهای موردنظر خود را در افزایش هزینه های نظامی، خریدهای تسلیحاتی کلان و افزایش قدرت نظامی خود با اتکا به قدرت نفتی خود است. این روند پس از ۲۰۰۳ گسترش یافت. با تحولات عراق و افزایش نقش ایران در میان دول منطقه و تقویت جایگاه شیعیان با محوریت ایران احساس تهدید از جانب ایران از جانب اعضای شورای همکاری ایجاد و توسط دول غربی به این هراس و نگرانی دامن زده شد. این مساله با توسعه برنامه هستهای ایران بسط پیدا کرد و با تهدید به بستن تنگه هرمز و اختلافهای گاه و بیگاه ایران نسبت به جزایر با شورا و یا ادعای برخی مقامات ایران در مورد مالکیت در بحرین بهعنوان استان ۳۴ این بدبینی را دوچندان نمود.
با وقوع بیداری اسلامی نیز این بدبینی از ایران با اتهام به دخالت در امور داخلی و اخلال در نظم عمومی این کشورها اسباب نگرانی آن ها را موجب شد. که برآیند این بدبینی افزایش خریدهای تسلیحاتی و تشدید رویکرد امنیتی سیاست خارجی شورای همکاری خلیجفارس میتوان مشاهده کرد. در زیر به ارائه آمار خریدهای تسلیحاتی شورای همکاری طی سالهای مختلف خصوصاً پس از تحولات عربی پرداخته میشود و نمودهای تشدید ایران هراسی را در خرید تسلیحاتی شورا میتواند دید.[۵]
خریدهای تسلیحاتی شورا همچنان که در دو نمودار زیر مشاهده میشود از ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۳ روندی افزایش را طی کرده اند. خرید تسلیحات شورا در سال ۲۰۰۳ ۴۵ میلیارد دلار بوده است. این مبلغ در سال بعد یعنی در ۲۰۰۴ با افزایش ۵ میلیارد دلاری به ۵۰ میلیارد دلار میرسد. گسترش سیاست خرید تسلیحات در سالهای پس از آن ادامه پیدا کرد و در سال ۲۰۱۰ با افزایشی تقریباً دو برابر (۱۹۳%) افزایش نسبت به سال ۲۰۰ تداوم پیدا کرد.
با گسترش تحولات عربی خرید نظامی شورا بسیار افزایش پیدا کرد بهنحویکه از ۸۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱ به ۹۴ میلیارد در سال ۲۰۱۲ و ۹۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ رسید که افزایش ۱۵ میلیاردی شورا تنها طی دو سال در سالهای اخیر بیسابقه بوده است.
آمار خرید ریز کشورها نیز، عربستان از ۲۵ میلیارد در سال ۲۰۰۳ به ۸/۴۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ با افزایشی نزدیک به ۲۰۰% میرسد. پس از تحولات در منطقه آمار خرید عربستان افزایشی صعودی به خود گرفته و ارقام ۵/۴۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱، ۹/۵۴ میلیارد در ۲۰۱۲ و ۷/۶۲ میلیارد دلار سال ۲۰۱۳ بهعنوان بیشترین خریدار تسلیحات در میان اعضای شورای همکاری میشود.
امارات نیز در این میان افزایش گستردهای در ارقام خرید تسلیحات تجربه میکند بهنحویکه از ۱/۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۲ به ۶/۱۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ میرسد. امارات نیز به مانند عربستان پس از تحولات عربی برای سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ به ترتیب به ۱/۱۹، ۸/۱۸ و ۸/۱۸ میلیارد میرسد.
عمان نیز در بین اعضای شورا رشدی قابلملاحظه یافت که خرید خود را از ۶/۳ میلیارد در ۲۰۰۳ به ۵ میلیارد در ۲۰۱۰ رساند. پس از خیزشهای عربی آمار خرید عمان تنها پس از یک سال با افزایش ۶/۱ میلیاردی به رقم ۶/۶ میلیارد دلار رسید. و پس از آن رقم بسیار بالای ۹/۱۱ میلیارد دلار را ثبت کرد که طی یک سال افزایشی ۲۰۰% را تجربه کرده بود. که این رقم در مقام ۲۰۱۳ به ۷/۸ میلیارد دلار کاهش پیدا کرد.
کویت در این سالها افزایش چندانی در خرید خود نداشت. اما پس از تحولات خرید خود را از ۷/۴ در ۲۰۱۰ به ۸/ ۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ رساند.
بحرین نیز همینگونه تغییری را تجربه نکرده اما پس از تحولات ۷۷۴ میلیون دلار به ۱/۱ میلیارد در سال ۲۰۱۳ رسید. قطر نیز بدون تغییر عمدهای بهعنوان یک مشتری کم خرید در این سالها خرید چندانی را تجربه نکرد.
با آمار و ارقام و نمودارهای بالا نتیجه گرفته میشود که شورای همکاری خلیجفارس بهتبع تأثیرپذیری از الگوی ایران هراسی و شیعه هراسی (که توسط دول غربی تقویت میگردید) با تقویت این روند در سالهای پس از وقوع خیزشهای عربی به علت ترس و واهمه از ایران و ناآرامیهای داخلی خود مبادرت به افزایش در خریدهای تسلیحاتی خود کردند. نکته قابلتوجه برای فهم تأثیر ایران هراسی بر خرید نظامی اینجاست که سیاست امنیتی و نظامی شورای همکاری دفاعی است که این خود تجهیز در مقابل توهم خطر ایران را توجیه می کند.
(Source: Cordesman, Burke, 2014, 24)
(Source: Cordesman, Burke, 2014, 25)
(Source: Cordesman, Burke, 2014, 26)
۳-۱-۴ صدور قطعنامهها علیه ایران
یکی دیگر از نمود و جلوههای دیگر واگرایی و افزایش تنش در روابط سیاسی مابین شورای همکاری خلیجفارس و ایران را میتوان در قطعنامههای دوطرفه در رد و مخالفت با سیاستهای طرف مقابل دانست که در زیر به آن ها پرداخته میشود:
شورای همکاری خلیجفارس در مقاطع مختلف و در مواجهه با رخدادهای و بحرانهای منطقه از ابزار سازمان همکاری بهره جسته و سعی خویش را بر آن داشته که از طریق این ارگان و سازوکارهای منتج از آن به اهداف خویش نائل آید. ازاینجهت یکی از اقدامات اساسی و مهم شورا برگزاری نشستهای متعدد در سطح سران و وزرای اعضای شورا در موارد متعدد است. پس از بیداری اسلامی و وقوع تحولات منطقهای و گسترش بحران در خلیج و بروز جریانهای اصلاحی، شورا برای جلوگیری و حل بحران منطقهای نشستهای متعدد را در سطوح مختلف انجام داده و با صدور بیانیهها و قطعنامههای مختلف سعی در دستیابی به اهداف خویش را داشته است. با گسترش ابعاد واگرایی میان ایران و شورای همکاری خلیجفارس تجلی این واگرایی را در قطعنامهها و نشستهای دو بازیگر شاهد هستیم که در زیر به برخی از آن ها اشاره میشود:
۱- در نشست ۳ آوریل ۲۰۱۱ کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس در اجلاس ویژه وزیران امور خارجه خود “دخالت بارز” ایران در امور داخلی این کشورها را محکوم و ایران را متهم به توطئه علیه امنیت ملی، ایجاد ناآرامی و مناقشههای مذهبی در میان شهروندان و نقض استقلال حاکمیت کردند. وزیران امور خارجه کشورهای عربی در بیانیهی خود «دخالت ایران در امور داخلی بحرین» را محکوم کردند و این حرکت ایران را «نقض معاهدههای بینالمللی و موازین حسن همجواری» دانستند. این سازمان همچنین «دخالتهای بارز ایران در کویت از طریق ایجاد شبکههای جاسوسی در این کشور» را محکوم کرد. عبدالله بن زاید وزیر امور خارجه امارات نیز اظهار داشت: «من به برادران ایرانی نصیحت میکنم، اساسنامه “شورای همکاری خلیج"[فارس] را به خوبی و پیش از دخالت در امور هر یک از کشورهای عضو آن بخوانند. شورای همکاری خلیج [فارس] به صورت یک واحد مرتبط عمل میکند و امنیت هر یک از اعضایش را شرط امنیت تمامی اعضا میداند» (www.dw.de).
۲- در ۲۰ آوریل ۲۰۱۱، شورای همکاری خلیجفارس و اتحادیه اروپا بیانیهای مشترک صادر کردند که بدون ذکر نام مستقیم مسائل بحرین و یمن و از ایران خواستهشده بود که به مداخله در امور داخلی کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس و دیگر کشورهای منطقه خاتمه دهد.
۳- در جلسه دسامبر ۲۰۱۱ شورای عالی شورای همکاری خلیجفارس از کلمات شدیدتری برای پرداختن به مداخله ایران در منطقه استفاده شد و از ایران خواسته شد دست از چنین سیاستها و اقداماتی بردارد و درعینحال ایران را تحت فشار قرار داده بود که درخصوص برنامه هستهای خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند.
۴-در جلسه آوریل ۲۰۱۲ وزرای شورای همکاری خلیجفارس بیانیهای صادر شد که در آن بهشدت از سفر رئیسجمهور «احمدینژاد» به جزیره مورد مناقشه ابوموسی انتقاد شده بود. در این بیانیه ادعاشده بود که «هرگونه تجاوز به استقلال یا مداخله در امور داخلی یکی از کشورهای عضو بهمنزله حمله به تمام کشورهای عضو مداخله در امور آن ها تلقی میشود» .(www.farsnews.com)
۵- کشورهای عرب حوزهی خلیجفارس روز یکشنبه (۱۷ آوریل، ۲۸ فروردین) با انتشار بیانیهای، از جامعهی بینالمللی و شورای امنیت سازمان ملل خواستند تا از «دخالتها و تحریکات آشکار ایران» در امور داخلی این کشورها جلوگیری کنند. در این بیانیه که از سوی وزرای خارجهی کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در ریاض، پایتخت عربستان سعودی، انتشار یافت خواسته شد تا «اقدامات لازم» در برابر «تفرقهافکنیهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه» انجام شود. عربی در این بیانیه تأکید کردند که «قاطعانه در مقابل هرگونه دخالت خارجی در امور داخلی خود» میایستند و از ایران خواستند، به «تحریکات خود پایان دهد».
.(www.dw.de)
علاوه بر این، شورا به منظور کسب مشروعیت بینالمللی برای اقدام خود تحرکات دیپلماتیکی را در پیش گرفت؛ نشست با اتحادیه اروپا و چین برگزار کرد که در بیانیههای اخیر خود ضمن حمایت از اقدامات شورا، مداخله دیگر دولتها در امور داخلی بحرین محکوم کرده بود. عربستان سعودی نیز مذاکراتی با دولتهای پاکستان، مالزی اندونزی و برخی کشورهای آسیای میانه انجام داد و از آن ها برای مداخله نظامی در بحرین دعوت کرد که ظاهراً با مخالفت مقامات بحرینی مواجهه شد. (دهقانی فیروزآبادی، نوری، ۱۳۹۱: ۳۹-۴۰)
۶- کشورهای عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات متحده عربی، کویت و عمان، در بیانیه مشترکی در ابتدای ماه سوم ۲۰۱۳ اعلام کردهاند خواهان روابط بهتر با ایران هستند، اما «متأسفانه این کشور به مداخله خود در امور داخلی آن ها ادامه میدهد». به نوشته العربیه، آن ها همچنین بر اهمیت اتحاد میان خود در مقابل این مداخله تأکید کردهاند .(www.khouznews.ir)
۷ وزیران خارجه همچنین قصد اعضای کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران برای سفر به جزیره ابوموسی و بازدید از این جزیره را محکوم و تحریکآمیز تلقی کرده و در بخش دیگری از بیانیه خود مدعی شدند جمهوری اسلامی ایران در تأسیس، برنامهریزی، حمایت مالی و آموزشی از گروههای تروریستی فعال علیه بحرین دخالت دار. همزمان، “خالد بن احمد آل خلیفه” وزیر خارجه بحرین نیز در نشست وزیران خارجه شورای همکاری در ریاض از کشورهای جنوب خلیجفارس خواست “در مقابل دخالتهای ایران در امور داخلی خود، یک صف واحد تشکیل دهند و متحد بشوند” (www.asriran.com).
۸ محکومیت ایران از طرف هیئت دولت عربستان به «تفرقهافکنی، ایجاد فتنه مذهبی، توطئهگری ضد تمامیت ارضی، زیرپاگذاشتن استقلال کشورها» .(www.dw.de)
موضوعات: بدون موضوع
[ 01:56:00 ق.ظ ]