الف) چالشهای شورای همکاری خلیج فارس با ایران ۶۳
۱٫ جزایر سه گانه ایران ۶۳
۲٫دستیابی به سلاح هسته ای ۶۶
۳٫ نفوذ ایران در عراق ۶۹
ب) برخورد شورای همکاری خلیج فارس با ایران پس از حوادث ۱۱سپتامبر ۷۰
ج)ایران و توازن قوا در خلیج فارس ۷۳
ه)نقش کشورهای شورای همکاری بر امنیت ایران ۷۴
ی)چالشهای پیش روی همگرایی منطقه ای میان کشورهای عضو شورای همکاری ۷۵
۱٫ماهیت ساختار سیاسی قدرت ۷۵
۲٫نخبگان فکری و اجرایی کشورهای عضو شورا ۷۵
۳٫پیوند میان اعضای شورای همکاری ۷۶
۴٫مسابقه ی تسلیحاتی و عدم اعتماد به یکدیگر ۷۶
۵٫بی ثباتی منطقه ۷۶
۳)عدم پیوند خاورمیانه با جمهوری اسلامی ایران ۷۸
الف) اسرائیل محور تناقض با ایران ۸۴
ب)امکان همگرایی منطقه ای با مورد اسلام ۸۵
ج)استراتژی امریکا در مدیریت خاورمیانه ۸۷
د) روابط کشورهای مسلمان خاورمیانه با ایران ۸۷
۴)سرخوردگی جمهوری اسلامی ایران از غرب ۹۱
الف) اقدامات غرب به رهبری امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران ۹۴
فصل چهارم روابط ایران و چین ۹۸
الف) نگاهی گذرا به کشور چین ۱۰۰
ب) مناسبات تاریخی ایران و چین در گذر زمان ۱۰۵
ج)ایران و چین متحدانی استراتژیک ۱۱۱
د)نقش ایران در استراتژی امنیتی-دفاعی چین ۱۱۲
ن)چین متحدی استراتژیک برای توازن ایران در برابر غرب ۱۱۵
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
ه)جایگاه چین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ۱۲۰
ی)مقابله با یکجانبه گرایی امریکا: رویکردی همسو میان دو کشور ۱۲۷
مناسبات و تعاملات ایران و چین: همکاری در حوزه های گوناگون ۱۳۰
الف)چین بزرگترین شریک اقتصادی تجاری ایران ۱۳۱
عکس مرتبط با اقتصاد
ب) انرژی: کالایی استراتژیک در پیوند میان دو کشور ۱۳۶
۱٫قابلیت های ایران در تامین انرژی مورد نیاز چین ۱۳۷
۲٫توافقات و همکاری های ایران و چین در بخش انرژی ۱۴۵
۳٫امنیت انرژی: نگرانی اصلی جمهوری چین ۱۵۳
ج)فناوری هسته ای: بخش حساس همکاری ایران و چین ۱۵۸
۱٫دیدگاه چین در مورد برنامه هسته ای ایران ۱۶۱
سازمان همکاری شانگهای و روابط ایران و چین ۱۶۹
الف)شکل گیری پیمان همکاری شانگهای ۱۷۱
ب)عوامل پیدایش سازمان همکاری شانگهای ۱۷۱
ج)ویژگی های سازمان همکاری شانگهای و اعضای آن ۱۷۳
د)عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای ۱۷۶
ن)دلایل ایران جهت عضویت در سازمان همکاری شانگهای ۱۷۹
ه) فرصت های پیشاروی ایران ۱۸۴
ی)امکانات جمهوری اسلامی ایران ۱۹۰
نتیجه گیری ۱۹۴
فهرست منابع ۱۹۵
بیان ضرورت و هدف از تحقیق
جمهوری اسلامی ایران با ویژگی هایی چون موقعیت ممتاز جغرافیایی و اقتصادی، قرار گرفتن در شاهراه شرق و غرب، وجود ذخایر فراوان نفت و گاز، اتصال آن از شمال به خشکی و از جنوب به آبهای آزاد بین المللی با وجود حوزه ی خلیج فارس،دریای عمان و دسترسی به اقیانوس هند و آبهای آزاد بین المللی و تنگه استراتژیک هرمز، بهره مند بودن از مزیت موقعیت ترانزیتی و… دارای موقعیتی بی بدیل است و در سطح نظام بین الملل ایران پس از انقلاب اسلامی، از حوزه ی اقماری بلوک غرب خارج گردید و تدریجا این خروج جای خود را به ستیزی بین ایران و غرب داد. رهیافتهای عدالت خواهانه و استقلال طلبانه در روابط خارجی ایران، حضور پر رنگی یافت. قابل ذکر است که در طول تاریخ ناتوانی دولت های ایرانی در مقابل تهدیدهای بیرونی سبب گشته بود تا روابط خارجی ایران آکنده از تجربه توسل به نیروهای سومی باشد که در نقش رهایی بخش و یاری رسان پدیدار شدهاند. این قدرتها که گاه توانستند با نمایشی خیرخواهانه، از فشارهای استعماری بر ایران بکاهند، پس از چندی خود به گونهای تاراجگر ایران و تهدید کننده منافع ایران شدهاند. بریتانیا، فرانسه، آلمان و امریکا از برجستهترین نیروهای سوم در تاریخ روابط خارجی ایران بودهاند. بدین ترتیب با وقوع انقلاب اسلامی، سیاست خارجی ایران با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی، ژئواکونومیکی و ایدئولوژی خاصی که برگزید و شرایط متغیر نظام بین الملل، تغییر جهت داد. جمهوری اسلامی ایران،پس از سال ۱۳۵۷ با موانع و چالشهای متفاوتی روبرو شد که تا امروز توانسته در مقابل آن موانع مقاومت نماید و آنها را پشت سر نهد. در این راستا از آنجا که گفته می شود، سیاست خارجی هر کشوری، استراتژی آن کشور برای کسب اهداف ملی بر حسب منافع ملی می باشد، بررسی سیاست خارجی ایران و رویکردی که در دهه ی اخیر برگزیده ، حائز اهمیت است. در این راستا می توان به سه رویکرد، نه شرقی نه غربی، غرب گرایانه و رویکرد نگاه به شرق که در دهه ی اخیر در سیاست خارجی ایران پیگیری شد اشاره نماییم. انتخاب هر یک از این رویکرد ها در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ناشی از شرایط بین المللی، ملی، چگونگی تامین امنیت کشور، دستیابی به منافع سیاسی – اقتصادی و بطور خلاصه دستیابی به منافع ملی مان می باشد. از این رو شناخت دقیق رویکرد نگاه به شرق که در دهه ی اخیر پیگیری شده حائز اهمیت می افتد. چرا که در قالب این رویکرد رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و بر این اساس، کشور روابط خاصی با برخی از کشورها برقرار می کند. همانطور که می دانیم اتخاذ این رویکرد در سیاست خارجی تقریبا همزمان شد با تدوین مهم ترین برنامه ی جامع ایران یعنی سند چشم انداز ۱۴۰۴ که بر طبق این سند ایران در افق ۱۴۰۴ باید کشوری باشد که با توسعه یافتگی و پیشرفت های تکنولوژیکی به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه آسیای جنوب غربی نایل آید. برای رسیدن به این هدف باید متوسط نرخ رشد اقتصادی، ۸ درصد باشد. این مهم جز از طریق همکاریهای منطقه ای قابل تحقق نمی نماید.در حقیقت تنظیم این سند با هدف دستیابی به مولفه های آن، موجب گشت که این رویکرد با جدیت بیشتری پیگیری شود. از طرفی بر اساس آنچه پیش بینی شده، دستیابی به قدرت برتر منطقه ای با شرایطی که ایران با آن روبرو است هدف ساده ای به نظر نمی رسد. به همین علت ایران به دلیل نیاز وافر اقتصادی و نیز به دلایل سیاسی و امنیتی و تحریمهای شورای امنیت؛ از جمله امریکا و اروپا، خواستار گسترش مناسبات خود با کشورهای شرقی است. در حقیقت، ایران در سالهای انتهایی قرن بیستم نگاه ژرفتری به کشورهای ماوراء همسایگان جدید انداخت و عمق استراتژیک خود را در همکاری با کشورهای آسیایی یافت. چین، هند، مالزی و اندونزی کشورهایی بودند که با توجه به هویت آسیاسی خود، جمعیت فراوان، رشد سریع و پیشرفت در بخشهای صنعتی و تکنولوژیک، توجه ایران را جلب نمودند. همچنین در سالهای اول قرن بیست و یکم به تدریج بازار تقاضای انرژی به صورت کلی و سوختهای فسیلی به صورت خاص از اروپا و امریکا به شرق متمایل گردید و با توجه به نیاز فزاینده به نفت و گاز در کشورهای چین، ژاپن و هند، ایران تعادل عرضه و تقاضا را در تعامل بیشتر با کشورهای آسیایی دید (حامی، ۱۳۹۰: ۲۲۶) بدین ترتیب رویکرد سیاست نگاه به شرق با توجه به نوع نگاه غرب به ایران و دستیابی ایران به اهداف امنیتی، سیاسی واقتصادی در سیاست خارجی کشور بکار گرفته شد. از سوی دیگر، با توجه به ضرورت شناخت این رویکرد، اصلی ترین هدف ما در این تحقیق، تبیین سیاست نگاه به شرق و جایگاه چین در این سیاست به عنوان یکی از مهم ترین کشورهایی که جمهوری اسلامی ایران در قالب این رویکرد به آن توجه خاصی نموده است، می باشد. سیاست نگاه به شرق، گرایش ایران به شرق و اتحاد با کشورهای قدرتمند آسیایی است که می تواند منافع ملی ایران را تامین کند و مساله فقدان متحد استراتژیک را برای ایران حل نماید . در این خصوص اغلب به چین و روسیه اشاره می شود که طی سالهای گذشته نشان داده اند که مایل به گسترش روابط اقتصادی خود با ایران هستند. با این همه سیاست نگاه به شرق شامل کشورهایی همچون روسیه ، هند، مالزی، پاکستان و سایر کشورهای شرقی که در پیمان همکاری شانگهای نیز شرکت دارند، می باشد، اما از آنجا که چین به عنوان یک قدرت اقتصادی بازیگری اصلی ومهم در نظام بین الملل می باشد، تعامل و همکاری با این کشور تاثیر بسزایی بر ایران برجای خواهد گذاشت.ضمن اینکه روابط بین دو کشور از قدیمی ترین ایام تا امروز، نشان می دهد که طرفین از گذشته بسیار دور بایکدیگر مناسبات دوستانه داشته اند البته مهمترین مبنا برای برقراری روابط و همکاری در عرصه بین الملل حفظ صلح و امنیت جمهوری اسلامی ایران است. بر این اساس هر کشور و بلوکی که نیازمندیهای سیاسی، اقتصادی، بازرگانی، علمی و فرهنگی ما را راحتتر و با هزینه کمتر تامین کند باید مورد توجه قرار گیرد. با این برداشت که ایران، کشوری است که در عرصه ی سیاست خارجی، امنیتی و دفاعی ، یک کشور درگیر و پر مشغله در محیط پیرامونی و فراملی خود می باشد و چین نیز بازیگری است که احتمال دارد در کاهش این دغدغه ها به ایران کمک کند مطالعه جایگاه چین در سیاست نگاه به شرق ایران حایز اهمیت می افتد.
بیان مسئله
پس از انقلاب اسلامی وگسسته شدن پیوندهای ایران و امریکا، ایران رویکرد مستقلی را در پیش گرفت. جمهوری اسلامی ایران اکنون، از نظر سطح توسعه ی سیاسی در سطح مطلوب و از نظر پیشرفت علمی در جایگاه خوبی قرار دارد ضمن اینکه از نظر اقتصادی یک کشور در حال توسعه محسوب می شود، همچنین دارای موقعیت ژئوپولیتیکی ممتازی می باشد. اما با وجود تمام این مزیتها و پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی نتوانسته با مناطق همجوار خود که شامل آسیای مرکزی و قفقاز، خاورمیانه، خلیج فارس می باشد ائتلاف کند و همیشه خاص مانده و رفتار کرده است. این امر ناشی از تشدید معمای امنیت و افزایش احساس ناامنی و آسیب پذیری امنیتی کشورها است که از تحولاتی مانند وقوع انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق ناشی می شود. (اسدی ،۱۳۸۹: ۹۵-۹۶) محیط هرج و مرج گونه ی خاورمیانه که ناشی از حضور قدرت های بزرگ در منطقه، فقدان یک ساختار امنیتی مورد اجماع، مشکلات داخلی کشورها و میان دولتها و نبود سازوکارهای امنیت سازی رنج می برد فضای منطقه را یک فضای ناامن، نا مطمئن و بطور مزمن کشمکش زا نموده است که نه تنها نمی تواند ایران را در دستیابی به منافع اش کمکی نماید، بلکه یک چالش امنیتی بزرگ برای ایران بوجود آورده است. در حوزه ی جنوبی و شمالی کشور نیز وضع به همین منوال است. با اینکه ایران دارای مزیتهای ژئوپولیتیکی و ژئواکونومیکی فراوانی است اما این مزیتها به تنهایی نمی تواند امنیت و صلح را برای کشور برقرار کند و این را کشوری قدرتمند در زمینه ی سیاسی و اقتصادی نماید. در دهه ی اخیر به خصوص با مشی ویژه ایران در باب انرژی هسته ای، نگاه دولتها نیز در نظام بین الملل نسبت به ایران تغییر یافته و بر اساس جو ایجاد شده از سوی غرب به ویژه ایالات متحده، جمهوری اسلامی ایران در شرایط خوبی بسر نمی برد. بدین ترتیب یکی از مهم ترین مسایلی که در ارتباط با سیاست خارجی ایران بعد از روی کار آمدن دولت نهم مطرح شده، بحث سیاست نگاه به شرق و گسترش مناسبات ایران با کشورهای آسیایی است. در واقع عدم دستیابی به بازده مناسب از روابط ایران با کشورهای غربی موجب شد تا بار دیگر گسترش روابط ایران با شرق مورد توجه قرار گیرد. خصومت میان روابط ایران با کشورهای غربی از سال ۲۰۰۳ میلادی به حالت بحرانی رسیده و از رقابت های سیاسی و اقتصادی به منازعات امنیتی و نظامی رسیده است . (ملکی، ۱۳۸۶: ۸ ) پس به نظر میرسد در موقعیتهایی که غرب همکاری با ایران را محدود میکند و یا از آن سر باز میزند، راهی جز حرکت به سمت شرق باقی نمیماند پس علی القاعده باید کشور از همکاری با شرق استقبال کند؛ زیرا امکان دستیابی به تکنولوژی برتر با هزینه بسیار کم مادی و سیاسی فراهم میگردد از زمان بر سرکار آمدن دولت دکتر احمدی نژاد توجه به همکاریهای منطقه ای به ویژه با کشورهای شرق افزایش یافته است و در قالب تئوری«نگاه به شرق» مورد توجه قرار گرفته است. همسو کردن منافع اقتصادی و سیاسی کشور از طریق تطابق دوستان سیاسی و طرف قراردادهای اقتصادی مبنای اصلی این رویکرد است و تهدیدات غرب و امریکا در مورد پرونده هسته ای نیز شکل گیری این رویکرد را تسریع نموده است. (شیخ عطار،۱۳۸۵: ۱۳ ) با فروپاشی شوروی و نظام دو قطبی ، چین یکی از ارکان اصلی قدرت در ساختار نوین نظام بین الملل گشت. از نظر سیاسی چین در حال تعریف و تثبیت موقعیت منطقه ای و جهانی خویش است از سوی دیگر بر اساس پیش بینی های مراکز اقتصادی، مالی و پولی جهان، جمهوری چین در آینده نزدیک قدرت برتر اقتصادی خواهد شد و از امریکا، ژاپن و اتحادیه اروپا پیشی خواهد گرفت. این قدرت به چین فرصت زیادی می دهد تا به تحکیم موقعیت سیاسی خود در منطقه و نظام بین الملل بپردازد بنابراین ایران با هر استراتژی و سیاستی، در درازمدت ناگزیر است روابط خوبی با این قدرت نوظهور داشته باشد. همچنین، چین یکی از اعضای دائمی شورای امنیت و از قدرتهای اتمی جهان است بنابراین، همکاری با چین در حال ظهور، از اهمیت ویژه ای در محاسبات استراتژیک ایران برخوردار است و انتظار جمهوری اسلامی ایران این است که چین که به عنوان یکی از اعضای دایمی شورای امنیت که از حق وتو برخوردار است و در ضمن در میان قدرتهای بزرگ نزدیکترین روابط را با جمهوری اسلامی ایران دارد، می تواند یکی از تاثیرگذارترین قدرتها در پرونده هستهای ایران تلقی میگردد. بنابراین پذیرش عضویت ناظر ایران در سازمان همکاری شانگهای ناشی از حمایت موثر چین بود. بازار مصرف بسیار عظیم، عضویت در پیمان منطقه ای از جمله پیمان شانگهای ، نیازمندی شدید به انرژی و اقلام مصرفی، جایگزینی مناسب برای بازار صادرات و واردات از اروپا، دسترسی به فناوری بالاو کشوری تاثیر گذار در بعد بین المللی جهت مقابله با فشارهای غرب و امریکا و تحریم ها، این کشور را برای ما مهم نموده است. نهایتا می توان گفت نگاه ایران به چین، ماهیتاً سیاسی و بهره گیری اقتصادی از این کشور است. علی رغم مزیت های گفته شده در همکاری و برقراری رابطه ی عمیق با این کشور، باید در نظر گرفت که دیر یا زود چین به قدرتی همسطح با امریکا مبدل می شود حتی امکان دارد که امریکا را نیز کنار بگذارد در اینصورت نزدیک شدن به چنین قدرتی و داشتن پیوند مستحکمی با این کشور برای ایران دارای مزایایی خواهد بود. عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و حمایت چین از عضویت ناظر ایران در این سازمان را در راستای همین ارتباط نزدیک میان دو کشور می توان تفسیر کرد و این برای ایران فوق العاده می باشد که در چارچوب یک سازمان همکاری که دارای اهداف اقتصادی و امنیتی می باشد، فعالیت نماید، تا هم به اهداف اقتصادی خود برسد و هم در این چارچوب به مقابله گرایی با امریکا بپردازد نتیجتا بسط روابط با چین یکی از مهم ترین تحولات خارجی ایران در سالیان اخیر بوده است. روابط ایران و چین در این سالها در حوزه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به سرعت گسترش یافته است و اکنون چین مهم ترین شریک اقتصادی ایران است.
پیشینه ی تحقیق
اکثر آثاری که تا کنون منتشر گردیده است لزوما به دو مبحث پرداخته اند. تاریخچه روابط و همکاری های میان دو کشور و یا بررسی ویژگی ها و مختصات کشور چین . این امر ناشی از این است که این کشور تا دهه های اخیر جز کشورهای جهان سوم محسوب می شد که دارای حکومت کمونیستی بود .در واقع اگر نگاهی به مقالات نوشته شده بیاندازیم چین از زمان اصلاحات اقتصادی توسط رئیس جمهوری دنگ شائوپینگ در سال ۱۹۷۸ و به واسطه ی رشد اقتصادی خوبش نظر نویسندگان این حوزه را به خود جلب کرد. بدین ترتیب کتابهای چاپ شده در کشور در ابتدا به تاریخچه ی روابط ایران و چین پرداخته اند . در این راستا می توان به کتاب تاریخ روابط ایران و چین تالیف علاءالدین آذری و سیاست خارجی ایران در آسیای خاوری و اقیانوسیه در دوران ۵۰ ساله شاهنشاهی پهلوی ، چاپ وزارت امورخارجه و همچنین کتاب چین : سیاست خارجی و روابط با ایران طی سالهای ۱۳۵۷-۱۳۲۸ به تالیف مسعود طارم سری ، عبدالرحمن عالم و بهرام مستقیمی اشاره نمود که عموما بحثشان در باره قدمت روابط تاریخی دو کشور است و از ابتدای امپراطوریها در چین و پادشاهی ها در ایران آغاز می شوند و تا زمان انقلاب اسلامی ایران ادامه می یابند در این کتابها آنچه جالب ذکر است این می باشد که به رغم این تاریخچه طولانی، ایران و چین هرگز با یکدیگر مخالفت و کشمکشی نداشته اند.در برخی دیگر از کتابها از جمله چاپ وزارت امورخارجه و کتاب آقای بهزاد شاهنده به بیان ویژگی های کشور چین یعنی نوع نظام سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی و … پرداخته شده است اما با مطرح شدن چین به عنوان یک کشور قدرتمند به ضرورت رابطه با این کشورها از جمله ایران حائز اهمیت بود. برنامه ی هسته ای ایران این اهمیت را چندین برابر کرد. پس از روی کار آمدن دولت نهم و اتخاذ رویکرد سیاست نگاه به شرق در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل ضرورت بحث در باب روابط دو کشور و جایگاه این کشور در سیاست نگاه به شرق، نوشتارها سمت وسوی دیگری یافت و هر یک از نویسندگان این حوزه سعی در بررسی جنبه هایی از این روابط نمودند. برای مثال محسن شریعتی نیا در مقالات خود همواره به اقتصاد انرژی و اهمیت امنیت انرژی برای دو طرف پرداخته و سعی نموده تا وابستگی متقابل دو کشور را در این حوزه نشان دهد از جمله مقالات وی می توان به چین ، امنیت انرژی و سیاست خارجی، عوامل تعیین کننده روابط ایران و چین ، سیاست خارجی چین :جایگاه ایران و چین، انرژی و خاورمیانه و…. اشاره کرد. با این که حدود یک دهه از رویکرد سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران می گذرد اما نوشتار در این حوزه بسیار کم است و تنها کتاب جامع در این زمینه تحت عنوان ایران و سیاست نگاه به شرق به نوشته ی ناصر ثقفی عامری وافسانه احدی می باشد که بخوبی به بیان تاریخچه سیاست نگاه به شرق در جهان و سپس ایران می پردازد و همچنین به معرفی کشورهای شرقی و ویژگی های آنها می پردازد. به همین علت به نظر می رسد تا به حال به کشور چین از منظر رویکرد نگاه به شرق کمتر نگاه شده است به همین علت در این تحقیق سعی بر این است که علاوه بر معرفی این رویکرد و چرایی اتخاذ آن به بررسی جایگاه چین در سیاست خارجی نگاه به شرق ایران پرداخته و از نظریه ای خاص جهت تبیین این رویکرد استفاده نماییم. بدین ترتیب سیاست نگاه به شرق در قالب همگرایی منطقه ای و از منظر وابستگی متقابل توضیح داده خواهد شد و در ادامه با نقد سایر رویکردهای اتخاذی ؛ به مزایای این رویکرد می پردازیم. از این منظر، تحقیق حاضر، نگاهی جدید در این باره می باشد.
روش تحقیق
از میان انواع تحقیقی که در تحقیقات علوم انسانی مرسوم است ، تحقیق تبیینی – تحلیلی مدنظر نویسنده است. در تحقیق تبیینی که به آن تحقیق علمی نیز گفته می شود ، درصدد یافتن روابط علت و معلولی بین متغیر های مختلف است. البته ناگفته نماند که در علوم سیاسی روابط علی بگونه ای قطعی مطرح نیست، زیرا این نوع روابط همواره با درصدی از احتمال بیان می شود. این امر از آنجا ناشی می شود که در پدیده های سیاسی معمولا عوامل و متغیرهای زیادی دخیل هستند و امکان شناسایی و بررسی همه ی آنها ممکن نیست و از عهده ی یک محقق خارج است. با وارد نمودن هریک از عوامل می توان به نتیجه ای متفاوت دست یافت.در حقیقت اصل چند متغیری بر پدیده های سیاسی حاکم است.تحقیق علی نیز خود شامل چندین نوع می شود:
۱- برخی تنها نفس تاثیرگذاری را بررسی می نمایند
۲- در تحقیق همبستگی مهم این است که چه نوع رابطه ای بین متغیر مستقل و وابسته برقرار است . آیا افزایش یکی باعث کاهش دیگری و بالعکس می شود
۳-تحقیق علی : ما در اینجا فقط به دنبال علت یک پدیده هستیم . در این نوع از تحقیق ما تنها علت اصلی را بررسی می کنیم که اگر آن علت را حذف کنیم، دیگر معلول آن وجود ندارد . از سوی دیگر از آنجا که ما در بررسی های سیاسی با بازیگران عقلانی مواجه هستیم که در قالب فرد، دولت و نظام بین المللی رفتار و اقدام می کنند،جهت فهم مناسب تر رویدادها، رفتار ها و تصمیمات ما نیاز به رویکرد تحلیلی نیز داریم . پس همانطور که ذکر شد در راستای این تحقیق ما از دو رویکرد تبیینی – تحلیلی استفاده می نماییم.نهایتا قصد ما در این تحقیق، بیان تاریخی یا اکتشافی (این نوع تحقیق مختص علوم تجربی است) یا صرفا توصیفی نیست بلکه مقصود اصلی این تحقیق این است که چرا سیاست نگاه یه شرق در سیاست خارجی ایران شکل گرفت؟ چرا در میان کشورهای شرقی ، جمهوری چین دارای جایگاه ویژه ای در نگاه به شرق است؟ به عبارت دیگر چه عامل و عواملی منجر به برجسته تر شدن این کشور در سیاست خارجی ایران شده است؟بنابراین با بررسی موضوع خود به دسته ای از علت ها می رسیم که از لحاظ اهمیت همه در یک مرتبه قرار دارند و نمی توان یکی را بر دیگری رجحان داد و به عنوان علت اصلی مطرح کرد بلکه تنها سعی می کنیم واقعی ترین علت را در خصوص شکل گیری سیاست نگاه به شرق بررسی نماییم و همچنین چون نمی توانیم با قطعیت از آن سخن بگوییم از تحلیل استفاده می کنیم