کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • دانلود مطالب پایان نامه ها در رابطه با بررسی رابطه بین نگرش مشتریان نسبت به تبلیغات و میزان ...
  • دانلود پژوهش های پیشین درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • جرایم خانوادگی محمودی- قسمت 8
  • بررسی-مالیت-ومالکیت-اعضای-بدن-انسان- قسمت ۴
  • تحولات اصل منع توسل به زور در حقوق بین الملل در قرن 21- قسمت 7
  • ارزیابی کارآیی نسبی گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها (DEA)- قسمت ۵
  • بررسی رابطه بین مدیریت دانش با چابکی سازمانی کارکنان ومعلمان آموزش ...
  • بررسی عوامل مؤثر بر وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان دانشگاهی ۳۴ – ۲۴ ساله استان کردستان- قسمت ۸
  • بررسی راهکارهای ایجاد طرح‌های همکاری (امانت بین کتابخانه‌ای، اشتراک منابع) ...
  • تاثیر مصرف کوتاه مدت کراتین و بتا آلانین بر ویژگی¬های مکانیکی عضلات زانو در سرعت¬های ۶۰ و ۱۸۰ درجه بر ثانیه۹۳- قسمت ۴
  • تحليل فقهي بيمه عمر در فقه اماميه- قسمت 18
  • بررسی اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر شهر بندرعباس- قسمت ۵
  • تأثیر زندان نسبت به تکرار جرم۹۲- قسمت ۶
  • زندگی خوابگاهی و نحوه تکوین هویت فرهنگی دختران- قسمت ۱۰- قسمت 3
  • تبیین جنبه های آموزشی و تربیتی امید و نقش آن در سلامت روان انسان از دیدگاه اسلام- قسمت 13
  • مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر هوش‌های چندگانه و روش متداول بر یادگیری درس علوم دانش‌آموزان دختر ۸-۷ ساله مدارس ابتدایی شیراز درسال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲- قسمت ۶
  • اندیشه رکن رابع در مکتب شیخیه کرمان و نقد آن از سوی شیخیه همدانی- قسمت ۲
  • بررسی شرایط دفاع مشروع در رویه ی قضایی- قسمت ۷
  • تز- قسمت 7
  • دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع زندگی سیاسی احمد قوام السلطنه- فایل ۷
  • پایان نامه تدلیس نهایی (Repaired)- قسمت ۵
  • بررسی حقوقی حمایت از علامت تجاری درحقوق ایران ، آمریکا وکنوانسیون های بین المللی- قسمت ۱۴
  • بهینه سازی خوشه ها با استفاده از الگوریتم های تکاملی برای شخصی سازی وب- قسمت ۲
  • بررسی رابطه بین اخلاق کاری با استرس شغلی و تعهد سازمانی در میان کارکنان اداره آموزش و پرورش ناحیه یک شهر بندرعباس- قسمت ۶
  • بررسی و تبیین ساز و کار جبران های تجاری در سازمان جهانی تجارت- قسمت ۴- قسمت 2
  • مقایسه‌ی سبک شناسانه‌ی حبسیّات مسعود سعد سلمان با حبسیّات خاقانی- قسمت ۹
  • تاثیر مصرف کوتاه مد ت مکمل کراتین مونوهیدرات به همراه تمرین تخصصی والیبال بر توان هوازی و بی هوازی والیبالیست های باشگاهی ارومیه۹۳- قسمت ۷
  • منابع پایان نامه درباره :بررسی رابطه بین جو سازمانی با استرس شغلی و خلاقیت در کارکنان اداره ...
  • حفاظت از کپی غیر مجاز کپی رایت متون دیجیتال با ...
  • نقد روانکاوانه¬ی رمان سلوک محمود دولت-آبادی و رمان حین¬ترکناالجسر از عبدالرحمن منیف با رویکردی تطبیقی- قسمت ۳
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با بررسی جایگاه محصولات شرکت کاسترول در بازار نسبت به رقبا در ذهن مشتریان ...
  • سیمای زن در سروده های زنانه ی معاصر با تکیه بر آثار برگزیده‌ی عالم تاج(ژاله) قائم مقامی فراهانی، پروین دولت‌آبادی، توران شهریاری، پروانه نجاتی و ژاله اصفهانی- قسمت ۸
  • تجزیه و تحلیل مصرف آب در استان کرمان با استفاده از داده ستانده منطقه¬ای با تاکید بر بخش کشاورزی۹۳- قسمت ۵




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی ارجاع¬گفتمانی در زبان فارسی بر اساس مدل کاربرد شناختی- قسمت ۵ ...

    اصل شیوه: بدون دلیل از لفظ ارجاعی نشان­دار استفاده نکنید.
    هوانگ نیز الگوی توزیع ارجاعی در محاوره را مطرح می­ کند.
    ۱- برقراری ارجاع: در برقراری ارجاع تمایل به استفاده از یک صورت مبسوط به ویژه گروه‌اسمی واژگانی است.
    ۲- تغییر ارجاع: در تغییر ارجاع تمایل به استفاده از یک صورت مبسوط به ویژه گروه­اسمی واژگانی است.
    ۳- حفظ ارجاع: در حفظ ارجاع تمایل به استفاده از یک صورت تخفیف­‌یافته به ویژه یک ضمیر یا حذف است.
    با توجه به این الگو­ها در برقراری ارجاع با توجه به اصل کمیت که شنونده­مدار است، گوینده صورتی را که به لحاظ اطلاعاتی غنی‌تر و به لحاظ صورت حجیم‌تر است مانند توصیف طولانی و اسم مناسب با یک توصیف را انتخاب می­ کند و این در تقابل با کمینه­سازی است. در برقراری ارجاع با توجه به اصل اطلاع­مندی که گوینده­مدار است، گوینده صورتی را که به لحاظ اطلاعاتی فقیر­تر است مانند ضمیر و حذف را انتخاب می­ کند و این در تقابل با تشخیص است. بنابراین باید یک توازن بین این دو اصل که به طور بالقوه در تناقص هستند برقرار شود و صورت ارجاعی مناسب انتخاب شود. تغییر ارجاع نیز به همین­گونه خواهد بود. در حفظ ارجاع، از یک سو ارجاع مبتنی بر اصل کمیت است تا شنونده به تشخیص برسد و از سوی دیگر مبتنی بر اصل اطلاع­مندی، برای رسیدن به کمینه‌سازی است. در حفظ ارجاع یک توازن بین این دو اصل برقرار می‌شود با این تفاوت که توازن برقرار شده در حفظ ارجاع، منجر به استفاده از صورت ارجاعی تخفیف­یافته می­ شود و توازن در برقراری و تغییر ارجاع، منجر به استفاده از گروه­اسمی واژگانی می­ شود. در فصل سه این مدل به طور کامل توضیح داده شده‌است.
    ۲-۷-۱- بلک ول[۶۷]
    بلک­ول (۲۰۰۰) به بررسی ارجاع­گفتمانی در زبان اسپانیایی پرداخته است. لوینسون[۶۸] (۱۹۸۷،۱۹۹۱) با بهره گرفتن از مجموعه ­ای از اصول گرایس به شرح تفسیر­های ترجیح داده شده‌ی ضمیر، ضمیرصفر و گروه­اسمی واژگانی می ­پردازد. لوینسون پیشنهاد می­ کند که، اصل کمیت یک دلیل کاربردی برای تضاد بین انعکاسی و ضمیر مطرح می­ کند در حالی که به صورت سنتی توسط نظریه­ی مرجع­گزینی (۱۹۸۱،۱۹۸۲) این موضوع قابل بررسی بوده است. در مرجع­گزینی تضاد بین ضمیر و انعکاسی این­گونه مطرح می­ شود که ضمیر در مقوله‌ی حاکم خود آزاد است و انعکاسی در مقوله‌ی حاکم خود مقید است. لوینسون الگوی اساسی ارجاع براساس اصل کمیت و اطلاع­مندی و شیوه را این­گونه بیان می­ کند، جایی که استفاده از ضمیر انعکاسی یک تفسیر هم­ارجاعی را رمزگذاری می­ کند استفاده از لفظ ضعیف­تر، ضمیر یک تفسیر غیرهم‌ارجاعی را بر اساس اصل کمیت تلویح می­ کند. یعنی اگر در جایی که باید از ضمیر انعکاسی استفاده شود از ضمیر استفاده شود. طبق اصل کمیت، کمتر از حد نیاز گفته شده و تفسیر غیر­هم­ارجاعی (یعنی به مرجع مورد نظر ارجاع داده نمی­ شود) صورت می­گیرد.
    لفظ­های کمتر اطلاع­مند، مانند ضمیر و ضمیرصفر یک تفسیر هم­ارجاعی طبق اصل اطلاع‌مندی نشان می­دهند. استفاده از صورت نشان­دار گروه­اسمی در جایی­که یک ضمیر استفاده می­ شود یا استفاده از ضمیر در جایی که یک ضمیرصفر استفاده می­ شود چون در این مورد توازن بین اصل کمیت و اطلاع­مندی به دلیل عدم تحقق کمینه‌سازی برقرار نشده‌است از صورت نشان­دار استفاده شده‌است و در این مورد دلیل استفاده از صورت نشان­دار طبق اصل شیوه رسیدن به تفسیر غیر‌هم‌ارجاعی است.
    لوینسون مجموعه ­ای از استراتژی­ های گوینده و شنونده، برای استفاده مناسب و تفسیر گروه­اسمی در زبان اسپانیایی پیشنهاد می­ کند. رین‌هارت[۶۹] (۱۹۸۶) اشاره می­ کند که شرایط تفسیر ضمیر و گروه­اسمی، به استنباط­های کاربردی نیاز دارد. لوینسون حفظ شرط اول مرجع‌گزینی به عنوان بخشی از دستور را پیشنهاد می­ کند در حالی­که توزیع ضمیر و گروه‌اسمی که در شرط دوم و سوم قرار می­گیرند را با اصل کاربردی توضیح می­دهد. لوینسون با قبول اصل اول مرجع­گزینی به عنوان قانون دستور، به توضیح اصل دوم و سوم با توجه به اصول کاربردی می ­پردازد. در زبان اسپانیایی فقط گروه­اسمی کامل، ضمیر­ها و صفرها به طور دستوری در جایگاه فاعل امکان­ پذیر هستند. در محیط غیر‌انعکاسی، لفظ کمتر اطلاع‌مند مانند ضمیر و ضمیرصفر استفاده می­ شود و طبق اصل اطلاع‌مندی، تفسیر هم­ارجاعی صورت می­گیرد. اصول مرجع‌گزینی قادر به توضیح تفسیر مرجح نیست. یعنی قادر به توضیح این که، چرا در یک مکان استفاده از ضمیر یا ضمیرصفر ما را به مرجع مورد نظر می­رساند نیست. در اسپانیایی استفاده از گروه­اسمی کامل در جایی­که ضمیر­انعکاسی نمی ­تواند استفاده شود ولی ضمیر استفاده می­ شود یک تفسیر غیر­هم­ارجاعی، بر اساس اصل شیوه تلویح می­ کند.
    استفاده از ضمیر در جایی­که ضمیر انعکاسی قرار می­گیرد یک تفسیر غیر­هم­ارجاعی به دلیل نقض اصل کمیت ایجاد می­ کند پس به مرجع دیگری ارجاع می­دهد. استفاده از صورت نشان­دار گروه­اسمی در جایی­که یک ضمیر انعکاسی استفاده می­ شود نیز یک تفسیر غیر‌هم‌ارجاعی ایجاد می­ کند.
    هوانگ (۱۹۹۱) با کاهش اصل مرجع­گزینی به شرط اول فرض می­ کند که، همیشه ضمیر­ها و انعکاسی­ها در توزیع تکمیلی هستند. این در مورد انعکاسی­های ضعیف در اسپانیایی، یعنی ضمیر­های انعکاسی که در جمله­های معرفه مقدم بر فعل هستند درست است. انعکاسی­ها­ی قوی اسپانیایی اطلاع­مندتر از ضمیر­ها هستند و گوینده آن­ها را در متن ترجیح می­دهد جایی‌که اگر ضمیر­ها استفاده شود ابهام ایجاد می­ شود.
    انعکاسی­ها در اسپانیایی، از نظر نحوی محدودتر از گروه­های اسمی دیگر هستند و از نظر ارجاعی برای تفسیر به مرجع وابسته هستند. برای این که گفتار شامل انعکاسی­ها، دستوری باشد با فعل همراه می­ شود و انعکاسی و مرجع آن باید در شخص و شمار برای انعکاسی واژبستی[۷۰] در اسپانیایی و شخص و شمار و جنس، برای انعکاسی غیر‌واژبستی در توافق باشند این دلیلی است که نیاز به حفظ شرط اول مرجع­گزینی، به عنوان یک محدودیت نحوی در ارجاع­گفتمانی در زبان اسپانیایی را نشان می­دهد.
    بررسی داده ­ها از ۱۰۵ گوینده بومی اسپانیایی نشان می­دهد که شنوندگان از اصول نوگرایسی لوینسون پیروی می‌کنند. با این حال، پیشگویی لوینسون از تضاد بین ارجاع ضمیر و ضمیر انعکاسی در محیط یکسان بوسیله محدودیت همخوانی نادیده گرفته می‌شود. پس محدودیت همخوانی در تفسیر‌های ارجاعی نقش بزرگتری را نسبت به پیشگویی‌های لوینسون ایفا می‌کند
    در حضور محدودیت­ها شنونده به تفسیر لفظ ارجاعی بدون توجه به ضمیر بودن یا نبودن می ­پردازد. وقتی دانش پیش­زمینه یا محدودیت­های معنایی، هم ارجاعی با فاعل گروه­اسمی را تشکیل می­دهد درجه بالایی از تطابق بین شنونده­ها با توجه به تفسیر ارجاعی وجود دارد. تضاد در ارجاع بین لفظ کمینه بی­نشان مانند ضمیر و صفر و گروه‌اسمی واژگانی نشان­دار به وسیله تأثیر محدودیت­های همخوانی[۷۱] لغو می­ شود. محدودیت‌های همخوانی، پیشگویی لوینسون بر اساس اصل کمیت، که ضمیر زمانی­که در جایگاه یک انعکاسی غیرواژبستی اتفاق می­افتد یک تفسیر غیر­هم­ارجاعی ایجاد می­ کند را نادیده می­گیرد. در حقیقت حضور یک محدودیت، تضاد بین ضمیر و انعکاسی غیرواژبستی در اسپانیایی را از بین می­برد یا به عبارتی لغو تفسیر غیر‌هم‌ارجاعی بر اساس اصل کمیت به حضور یک یا دو محدودیت همخوانی نسبت داده می‌شود.
    ۲-۷-۲- شیو و هوانگ[۷۲]
    شیو و هوانگ (۲۰۱۰) به مطالعه­ ارجاع­گفتمانی گروه­اسمی در زبان یونانی نو پرداخته‌اند. در تحلیل ارجاع­گفتمانی گروه­اسمی، از نظریه کاربردی نو­گرایسی استفاده شده‌است و انتخاب لفظ­های ارجاعی و تفسیر آن­ها، بوسیله گوینده و مخاطب یونانی در تعامل سه اصل کمیت، اطلاع‌مندی و شیوه لوینسون (۲۰۰۰) شرح داده می­ شود. این اصول تفسیر­های مرجح را پیش‌بینی می­ کنند. انواع گوناگونی از ارجاع­گفتمانی وجود دارد ولی نوعی که بیشترین توجه در ادبیات را به خود جلب کرده ارجاع­گفتمانی گروه­اسمی است. ارجاع­گفتمانی اسمی به رابطه بین دو گروه­اسمی گفته می­ شود که تفسیر یکی از این گروه­های اسمی که لفظ ارجاعی است به تفسیر گروه­اسمی دیگر که مرجع است وابسته است. هوانگ (۱۹۹۴) معتقد است که ارجاع‌گفتمانی اسمی یک پدیده­ بین زبانی است که به صورت متفاوت در زبان­های مختلف تشخیص داده می­ شود. ارجاع­گفتمانی از زمانی­که یک ویژگی منحصر از زبان انسان را تشکیل می­دهد یک پدیده­ زبانی شگفت­آور تلقی می­ شود. فهم پیچیدگی­ها و مشکلاتی که ارجاع‌گفتمانی را احاطه کرده درک درباره طبیعت زبان انسان را بهبود می­بخشد و ارجاع‌گفتمانی را به عنوان یک موضوع محوری در علم زبان­شناسی معاصر معرفی می­ کند. چامسکی (۱۹۸۱،۱۹۹۵) ارجاع و پدیده­های دستوری که به ارجاع مربوط هستند را در نظریه دستور جهانی مورد بررسی قرار داده است. چامسکی معتقد است که بررسی ارجاع­گفتمانی، ابزاری برای درک طبیعت زبان است. ارجاع­گفتمانی در زبان یونانی یک موضوع چالش بر­انگیز بوده و تا همین اواخر مطالعه­ ارجاع­گفتمانی گروه­اسمی در یونانی عمدتاً در دستور زایشی مورد بررسی قرا گرفته‌است. این عمدتاً به دلیل این واقعیت است که زبان یونانی، یک زبان پیکره‌ای[۷۳] بوده در نتیجه توضیح ارجاع­گفتمانی گروه­اسمی در یونانی، بر اساس معیارهای صرفاً نحوی بوده‌است. ادعای اصلی این مطالعه این است که تجزیه و تحلیل نحوی ارجاع گروه‌اسمی در یونانی، به اندازه کافی برای طیف وسیعی از الگوهای ارجاعی نمی ­تواند شرح داده‌شود و از آن­جا که پدیده ارجاع در نحو، معنا­شناسی وکاربرد شناختی مورد بررسی قرار‌می­گیرد بخش بزرگی از توضیح ارجاع گروه­اسمی در یونانی در تعامل نظامند و تقسیم کار بین نحو وکاربرد شناختی بررسی می­ شود.
    در زبان یونانی ضمیر­های انعکاسی o eaftos mu در جایگاه فاعل، مفعول، مفعول صفت، مفعول حرف­اضافه و کنش­گر مجهول قرار می­گیرند. لفظ ارجاعی o iδjosدر جایگاه انعکاسی قرار می­گیرد و ارجاع مستقلی ندارد و همیشه یک گروه­اسمی مرجع آن است. زمانی­که این لفظ در جایگاه انعکاسی قرار می­گیرد نیاز به مرجع دارد ولی بر خلاف انعکاسی مرجع در محدوده خودش قرار ندارد. این لفظ در جایگاه فاعل و مفعول­مستقیم و غیر­مستقیم به کار برده می­ شود در جایگاه مفعول در بند وابسته قرار نمی­گیرد و سور[۷۴] مرجع آن نمی­ شود ولی در جایگاه فاعل در بند وابسته قرار می­گیرد. ضمیر­های شخصی به صورت ضمیر کامل و ضمیر تخفیف­یافته هستند که این دو از نظر صورت و عملکرد با هم تفاوت­هایی دارند ضمیر کامل به صورت دو هجایی و سه هجایی است که دومین هجا دارای تکیه است. ضمیر تخفیف­یافته به صورت یک هجایی بی­تکیه هستند و به عنوان مفعول­مستقیم و مفعول غیر­مستقیم عمل می­ کنند و بر فعل مقدم هستند.
    لفظ­های ارجاعی اسم خاص، وصف معرفه و لقب­ها[۷۵] را شامل می­ شود. گاهی دو لفظ ارجاعی در ارجاع، غیرهم­ارجاع و گاهی هم­ارجاع هستند. لقب­ها نیز در زبان یونانی استفاده می‌شود و به مرجع­ها، به منظور حفظ پیوستگی ارجاع و تاکید، ارجاع می­دهند. از آن­جا که زبان یونانی یک زبان ضمیر­انداز[۷۶] است اغلب ضمیرصفر در آن اتفاق می­افتد و استفاده از ضمیر کامل به جای ضمیرصفر یک انتخاب نشان­دار است و تقابل و تأکید را نشان می­دهد (هلتن[۷۷] و همکاران، ۱۹۹۷).
    تفسیر سه نوع گروه­اسمی در یونانی یعنی، مرجعدار، ضمیر­های و لفظ­های ارجاعی توسط سه اصل مرجع­گزینی تنظیم می­ شود.
    اصول مرجع­گزینی چامسکی (۱۹۹۵) به صورت زیر است.

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

     

    مرجعدار در مقوله حاکم خود مقید است.

    ضمیر در مقوله حاکم خود آزاد است.

    عبارت ارجاعی در مقوله حاکم خود آزاد است.

    طبق اصل اول در مرجع­گزینی از یک طرف ضمیر انعکاسی در یونانی در مقوله­ی حاکم خود مقید می­ شود ولی در فاصله طولانی­تر از آن چه این اصل پیش ­بینی می­ کند.
    یاتریدو[۷۸] (۱۹۸۶) لفظ ارجاعی o iδjos را مرجعدار در نظر می­گیرد ولی در مقوله­ی خود مقید نیست و این لفظ مانند ضمیر هم نمی ­تواند عمل کند. در نتیجه یک عدم توازن بین اصول مرجع­گزینی ایجاد می­ شود و هیچ کدام از شرایط مرجع­گزینی برای الگوی ارجاعی و توزیعی این عبارت ارجاعی کافی نیست چون شرایط مرجع­گزینی، یا در محدوده خود آزاد هستند یا مقید. پس اصل دیگری را مطرح می­ کند که o iδjos در محدوده جمله مقید و در مقوله حاکم خود آزاد است. این اصل نیز زمانی­که o iδjos در جایگاه فاعل قرار می­گیرد نقض می­ شود.
    ضمیر­های شخصی و ضمیر­های محذوف فاعلی[۷۹] در زبان یونانی در محدوده خود آزاد هستند. مواردی وجود دارد که وقتی ضمیر به جای ضمیر محذوف فاعلی استفاده شود تغییر ارجاع صورت می­گیرد که این مسئله در اصل مرجع­گزینی پیش ­بینی نشده‌است.
    از آن­جا که تجزیه و تحلیل نحوی ارجاع گروه­اسمی، در زبان یونانی برای توضیح الگوهای ارجاعی کافی نیست به تحلیل کاربردی ارجاع­گفتمانی گروه­اسمی پرداخته می­ شود و از آن‌جایی که بخش حیاتی از روند توضیحی گروه­اسمی در یونانی در دستور باقی مانده، این پدیده نحوی حفظ می­ شود. پس بر اساس تعامل بین اصل کمیت، اطلاع‌مندی و شیوه ارجاع گروه­اسمی در یونانی توضیح داده می­ شود.
    ضمیر انعکاسی و o iδjos در توزیع تکمیلی هم هستند. در جمله­های ساده، این دو در یک جایگاه قرار نمی­گیرند و در جملات پیچیده این دو در یک جایگاه قرار می­گیرند ولی به مرجع یکسانی ارجاع نمی­دهند. وقتی از ضمیر انعکاسی استفاده می­ شود طبق اصل مرجع‌گزینی، ضمیر انعکاسی در محدوده خود مقید است و تفسیر هم­ارجاعی صورت می­گیرد. ولی از آن جا که انعکاسی از نظر معنایی قوی­تر از o iδjos است استفاده از صورت ضعیف­تر یعنیiδjos oبه دلیل نقض اصل کمیت یک ارجاع گسسته را نشان می­دهد. وقتی ضمیر انعکاسی وجود ندارد از o iδjos استفاده می­ شود و طبق اصل شیوه استفاده از این صورت به این دلیل است که محتوای تأکیدی مدنظر است.
    در زبان یونانی، انتخاب ضمیر انعکاسی بر ضمیرهای شخصی بر اساس دقت گوینده است. اگر گوینده یک تفسیر ضمیر گوینده‌مرجع[۸۰] (منظور از گوینده، گوینده جمله نیست بلکه گوینده به این معنی که فعل گفتن به او نسبت داده می­ شود) را مدنظر داشته باشد از انعکاسی استفاده می­ کند.
    با توجه به توزیع بین لفظ­های ارجاعی و ضمیر در یونانی دو الگو تعریف می­ شود. ۱٫ استفاده از ضمیر یک تفسیر هم­ارجاعی ایجاد می­ کند ۲٫ استفاده از لفظ ارجاعی یک تفسیر غیر‌هم­ارجاعی ایجاد می­ کند. طبق اصل اطلاع­مندی از ضمیر استفاده شده اگر در جایگاه ضمیر از لفظ ارجاعی استفاده شود طبق اصل شیوه، تفسیر غیر­هم­ارجاعی مد نظر بوده‌است.
    برخی از لفظ­های ارجاعی که لقبی نامیده می­شوند ویژگی­های ضمیری دارند و مرجع بند پیشین را تفسیر می­ کنند. در این صورت وقتی به جای ضمیرصفر استفاده می­شوند تمایل به تفسیر هم­ارجاعی دارند. پس استفاده از چنین لفظ ارجاعی لقبی، وسیله­ای برای حفظ هم‌ارجاعی است.
    مدل کاربردی وقتی که تناقض­هایی با دانش، استلزام معنایی و برجستگی اطلاعاتی ایجاد شود محدود می­ شود.
    ضمیرصفر در جایگاه فاعل با برجسته­ترین موجودیت در جمله هم­مرجع است چون برجسته­ترین موجودیت موضوع است و تغییر در موضوع، بوسیله استفاده از ضمیر کامل بیان می­ شود. استفاده از گروه‌اسمی طولانی در جایی که یک صفر استفاده می­ شود یک تفسیر غیر‌هم­ارجاعی بر اساس اصل شیوه تلویح می­ کند. ولی زمانی که گروه­اسمی به عنوان یک گروه‌اسمی تکرار شونده به کار برده می­ شود و از نظر معنایی مستلزم گروه­اسمی فاعل است یک تفسیر هم­ارجاعی که به دلیل استلزام معنایی است ترجیح داده می­ شود و تفسیر غیر­هم­ارجاعی بر اساس شیوه لغو می‌شود. تفسیر­هایی که از تعامل نظامند اصول کاربردی به دست می ­آید نیز وقتی متناقض با دانش جهانی باشد ناکارآمد می­ شود.
    ۲-۷-۳- تاکامی[۸۱]
    تاکامی (۱۹۸۷) به بررسی ارجاع­گفتمانی در زبان ژاپنی بر اساس محدودیت­های معنایی/کاربردی می ­پردازد. یکی از آن محدودیت­ها، محدودیت موضوع[۸۲] است که محدودیتی معنایی است. محدودیت موضوع یعنی موضوع یک جمله، مرجع واقع می­ شود و موجودیت غیر‌موضوع به صورت ضمیر است. به عبارت دیگر، ضمیر به موضوع جمله بر می­گردد. در زبان ژاپنی طبق محدودیت معنایی، جملاتی که در آن مرجع حاوی اطلاعات جدید باشد و ضمیر و ضمیرصفر به عنوان موضوع باقی بمانند، غیر­قابل قبول هستند. در بسیاری از زبان­ها فاعل با مبتدا برابر است اما در زبان ژاپنی این مسئله ضرورتاً صحیح نیست زیرا زبان ژاپنی عامل­های نحوی و ساخت­واژی بیشتری نسبت به انگلیسی برای نشان دادن همدلی گوینده با مشارکت‌کنندگانی وجود دارد که او توصیف می­ کند همان­طور که کونو[۸۳] (۱۹۸۳) اشاره می‌کند مبتدا معمولاً مورد همدلی قرار می­گیرد.
    نمونه دیگری از این محدودیت­ها، محدودیت کاربردی[۸۴] است که محدودیت اجتناب از ضمیر نمونه­ یک محدودیت کاربردی است. که در ساختارهایی که صفر و ضمیر امکان­ پذیر است با توجه به این اصل از ضمیرصفر استفاده می­ شود.
    محدودیت اجتناب از ابهام نمونه دیگری از محدودیت­های کاربردی است که استفاده از ضمیر را بر ضمیرصفر ترجیح می­دهد چون ضمیرصفر، درباره مرجع ابهام ایجاد می­ کند. در محاوره­ی ژاپنی، گوینده از استفاده ضمیر واژگانی اجتناب می­ کند و به جای آن اسم را تکرار می­ کند زیرا استفاده از ضمیر را غیر­طبیعی می­داند و این تکرار اسم از ابهام جلوگیری می­ کند.
    در محدودیت استنباطی،[۸۵] استنباط بخش جدا­ناپذیر ارجاع­گفتمانی در زبان ژاپنی است. در این حالت، صورت­هایی که انتخاب می­ شود با توجه به استنباطی است که از جمله می­ شود. مثلاً:
    وقتی­که حسین مرد او با تمام وجود گریه کرد.
    طبق محدودیت استنباط وقتی کسی مرده است نمی ­تواند گریه کند. در نتیجه طبق استنباطی که از این جمله می­ شود، ضمیر (او) به حسین ارجاع نمی­دهد و به موجودیت دیگری ارجاع می­دهد.
    تمام این محدودیت­ها با یکدیگر در تعامل هستند و هر جمله­ای که در زبان ژاپنی تولید شود اگر از یکی از این محدودیت­ها تخطی کرده باشد قابل قبول نیست.
    ۲-۸- نتیجه ­گیری
    در بررسی ارجاع­گفتمانی، مدل­های مختلفی مطرح شده‌است که هر کدام از این مدل­ها، ملاک و معیار مختلفی را مطرح می­ کنند که گوینده با بهره گرفتن از آن، صورت مناسب را برای ارجاع به موجودیتی خاص انتخاب می­ کند و شنونده را قادر می­سازد که با توجه به آن صورت، مرجع مورد نظر گوینده را شناسایی کند.

     

    فصل سوم

     

    چارچوب تحلیلی

    چارچوب تحلیل
    ۳-۱- مقدمه
    درباره‌ی ارجاع­گفتمانی مدل­های مختلفی از جمله مدل پیوستگی موضوعی، مدل سلسله‌مراتبی و مدل شناختی وجود دارد. با توجه به ادعای هوانگ مبنی بر کارآمد­ بودن مدل کاربرد‌شناختی خود، در این پژوهش پیش از پرداختن به بررسی داده ­ها­ی زبان فارسی بر اساس مدل هوانگ به توضیح این مدل در این بخش می­پردازیم.
    ۳-۲- مدل کاربرد­شناختی هوانگ
    یکی از موضوعات محوری در مطالعه­ ارجاع­گفتمانی، توزیع ارجاعی است. درباره‌ی این که چه چیزی گوینده را قادر می­سازد که صورت مناسب را برای ارجاع به موجودیتی خاص انتخاب کند و در رابطه با اینکه چه چیزی شنونده را قادر می­سازد که از یک صورت خاص، مرجع مورد نظر گوینده را شناسایی کند مدل­های مختلفی از قبیل: مدل پیوستگی موضوعی، مدل سلسله‌مراتبی و مدل شناختی وجود دارد. با بررسی­هایی که هوانگ در داده ­های سوم شخص زبان چینی انجام داده است به این مهم دست یافته است که این مدل­ها اشکالاتی دارند و مدل کاربرد شناختی خود را مطرح می­ کند. هوانگ استدلال می­ کند که نحو با کاربرد­شناختی به منظور تعیین روندهای ارجاع­گفتمانی که در دستور زبان هستند در تعامل است. اگر به این صورت باشد، پس بخش بسیاری از توضیح زبانی درباره ارجاع­گفتمانی که در شرایط دستوری جستجو می­ شود ممکن است لزوماً به کاربرد­شناختی تغییر داده شود و این به دلیل تعامل بین نحو وکاربرد شناختی است. این تعامل بین نحو وکاربرد شناختی ممکن است در شعاری که توسط پیروان فلسفه‌ کانت مطرح شده خلاصه شود و آن این است که کاربرد­شناختی بدون نحو پوچ است و نحو بدون کاربرد­شناختی کور است. کاربرد­شناختی مجموعه ­ای از اصول تکمیلی و آشکار است که تفسیر و تولید گفتار را محدود می­ کند. در بعضی از زبان­ها مانند چینی، ژاپنی و کره­ای کاربرد­شناختی نقش محوری ایفا می­ کند. در این زبان­های کاربردی برخی از محدودیت­ها بر روند­های دستوری، حقیقتاً وابسته به اصول استفاده زبان به جای قانون­های ساختار دستوری هستند. اگر این گونه باشد کاربرد­شناختی به عنوان یک پدیده ثانویه تلقی نمی­ شود برعکس نیاز به توسعه­ نوعی از نظریه کاربرد­شناختی ارجاع­گفتمانی است که توسط هوانگ (۲۰۰۰،۱۹۹۷،۱۹۹۵،۱۹۹۴،۱۹۹۱،۱۹۸۹،۱۹۸۷) مطرح شده‌است.
    براساس یک تحلیل گرایسی از معنا و ارتباط، دو نظریه وجود دارد ۱٫ نظریه معنا ۲٫ نظریه تلویح محاوره­ای.
    نظریه معنا[۸۶] (گرایس ۱۹۵۷،۱۹۸۹) بر ارتباط مفهومی بین معنای طبیعی در جهان خارجی و معنای غیر­طبیعی، که همان معنی زبانی گفتار است تأکید می­ کند. گرایس در نظریه تلویح محاوره­ای[۸۷] (۱۹۸۹،۱۹۷۸،۱۹۷۵) نشان می­دهد که یک اصل اساسی وجود دارد که مسیری را که زبان به طور مؤثر و کارآمد برای رسیدن به تعامل در ارتباط استفاده می­ شود تعیین می­ کند. او این اصل را اصل همکاری نام­گذاری می­ کند. بدیهی است که اصل همکاری و اصول سازنده آن باعث می‌شود که در یک تبادل محاوره­ای میزان مناسبی از اطلاعات ارائه گردد.
    نظریه تلویح محاوره­ای گرایس:
    الف. اصل همکاری: طرفین در محاوره با هم همکاری می­ کنند.
    ب. اصل محاوره:
    کیفیت: بدون شاهد و استدلال سخن نگویید و آن­چه واقعیت ندارد بیان نکنید.
    کمیت: کمتر از آن چه مورد نیاز است نگویید آن چه لازم است بگویید نه کمتر نه بیشتر.
    تناسب: ارتباط با موضوع اصلی راحفظ کنید.
    شیوه: شفاف سخن بگویید، از ابهام و دو پهلو سخن گفتن بپرهیزید، مختصر و منظم سخن بگویید.
    با فرض اینکه اصل همکاری و اصول همراه آن به وسیله شنونده و گوینده در تعامل محاوره­ای مشخص می­ شود. گرایس نشان می­دهد که تلویح محاوره­ای، می ­تواند از نقض تعمدی این اصول به وجود آید. یکی از پیشرفت­های اخیر در این زمینه نظریهکاربرد شناختی نو­گرایسی لوینسون (۱۹۸۷،۱۹۹۱،۱۹۹۵) است. لوینسون استدلال می­ کند که طرح گرایس باید به سه اصل کاربرد­شناختی به نام اصل کمیت، اطلاع­مندی و شیوه تقلیل یابد.
    اصل کمیت:
    قاعده‌ی[۸۸] گوینده: عبارتی را که از نظر اطلاعاتی نسبت به دانش شما از جهان خارج ضعیف­تر است، بیان نکنید. چون این بر خلاف اصل کمیت است. در صورتی می­توان این عبارت ضعیف­تر را بیان کرد که بیان عبارت قوی­تر، با اصل اطلاع­مندی در تناقض باشد.
    نتیجه برای شنونده: گوینده قوی­ترین بیان مطابق با آنچه او می­داند، تولید می­ کند.
    اصل اطلاع­مندی:

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [سه شنبه 1400-01-24] [ 10:25:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      طراحی و تدوین برنامه استراتژیک ورزش همگانی بانوان۹۲- قسمت ۵ ...

    برخی از مفاهیم اساسی در برنامه ریزی شامل:
    – برنامه: روش­های تفصیلی و از پیش تنظیم شده برای انجام کار یا تولید محصول و ارائه خدمات را برنامه گویند.
    – فعالیت: یک سلسله عملیات و خدمات مشخصی است که برای تحقق بخشیدن به هدف­های سالانه برنامه طی یک سال اجرا می­ شود و منابع مورد نیاز آن از محل اعتبارات مربوط به هزینه تامین می­ شود.
    – خط مشی: راهنمایی­های کلی و عمومی در یک سازمان را گویند.
    روش: نحوه اقدام به کاری در یک سازمان در وضعیتها و حالتهای مختلف را گویند.
    – قلمرو: محدوده اجرایی برنامه را در یک سازمان گویند.
    – استراتژی: استراتژی نوعی برنامه است که هدف یا منظور اصلی سازمان را بر حسب وظایف و خدماتی که به جامعه ارائه می­ کند معین می­نماید.
    – شاخص ­ها: در هر برنامه تعدادی از کلید واژه ­ها به کار می­رود. به عنوان مثال ورزش همگانی معمولاً به فعالیت­های ورزشی اطلاق می­ شود، که جنبه تفریحی داشته و بدون توجه به نتیجه آن، برد یا باخت انجام می­ شود.
    – فرصت: در زمان تنظیم برنامه، برتری­ها یا فزونی­های قابل دستیابی در محیط معین برای یک سیستم معین را فرصت گویند.
    – تهدید: به هر یک از خطرها یا پیامدهای نامطلوب وارده از بیرون سیستم را گویند.
    – قوت: برتری­ها و فزونی­های درونی یک سیستم قوت آن محسوب می­ شود.
    – ضعف: به هر یک از اشکال­ها یا کاستی­های درونی یک سیستم ضعف گفته می­ شود (راسخ ۱۳۹۱)
    ۲٫۲٫۲٫ مزایای برنامه ریزی
    جنسن [۲۷] برنامه ریزی را « نقشه راه » [۲۸] توصیف کرده است که نشان می­دهد سازمان قصد حرکت به کجا را دارد و چگونه باید به آنجا برسد. از طریق برنامه ریزی، افراد درباره آن دسته از شرایط اجتماعی، فیزیکی و اقتصادی که باید مورد توجه قرار گیرند مطالب فراوانی را می­آموزند و به آن­ها کمک می­ شود که آرمان­ها و اهداف خود را بطور صحیح تعریف نمایند.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    در این رابطه، از نظر کمیسیون ورزش استرالیا، تصمیم گیری در محیط­های دارای دانش و اطلاعات محدود و جایی که واقعیات و ارزش­ها قابل تردید هستند، به درستی انجام نمی­گیرد و این موضوع باعث ایجاد مشکلاتی برای آن­ها خواهد شد.
    بنابراین، بدون برنامه ریزی مناسب، مدیریت سازمان فقط به مسائل آنی می ­پردازد و از توجه به نیازهای آینده ناتوان می­ شود. در نتیجه، تمایل به انجام فعالیت­های اتفاقی و بالبداهه افزایش می­یابد، هرگز به نظر نمی­رسد که زمان کافی برای پیش بینی مشکلات آینده وجود دارد، و شرایطی ایجاد نمی­ شود که بطور مؤثر به آینده پرداخته شود. از اینرو، برای غلبه بر محدودیت­ها، برنامه ریزی ضرورت دارد ؛ و ناتوانی در برنامه ریزی به معنی برنامه ریزی برای شکست خواهد بود.
    از طریق برنامه ریزی، افراد درباره آن دسته از شرایط اجتماعی، فیزیکی و اقتصادی که باید مورد توجه قرار گیرند مطالب فراوانی را می­آموزند و به آن­ها کمک می­ شود که آرمان­ها و اهداف خود را به طور صحیح تعریف نمایند. (کلین و جینز ۱۹۹۵)
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    از نظر مقدسی (۱۳۸۹) برنامه ریزی در هر سازمان محاسن زیادی دارد که مهمترین آن­ها به شرح زیر است:
    – اهداف برنامه ریزی را فقط در چارچوب برنامه ریزی می­توان تحقق بخشید.
    – برنامه ریزی، زمینه را برای اجرای تصمیم­ها فراهم می­ کند.
    – برنامه ریزی در سطوح مختلف کمک می­ کند تا طرح­های آینده به طور منظم انجام شود و حداکثر نتیجه را به دست آورد.
    – با رشد سریع تکنولوژی، تنها در چارچوب برنامه می­توان خود را با رشد مورد نظر تطبیق داد.
    – برنامه ریزی، به طور مستقیم مار ار به سوی رشد اقتصادی کلان می­برد و از هدر رفتن عوامل تولید جلوگیری می­ کند.
    – برنامه ریزی، موجب بودجه بندی می­گردد و در نتیجه ابزار کنترل را به مدیر می­دهد.
    – برنامه ریزی روحیه گروهی را بالا می­برد و در نتیجه کارایی سازمان را افزایش می­یابد. (راسخ۹۱)
    ۳٫۲٫۲٫ برنامه ریزی استراتژیک
    یکی از اقدامات اساسی در سازمان­ها، برنامه ریزی استراتژیک است که امروزه از اهمیت خاصی برخوردار می­باشد؛ بطوریکه از نیمه دوم قرن بیستم تاکنون باعث رشد و تحول بسیاری از سازمان­ها شده است.
    برنامه ریزی استراتژیک روشمند از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ مطرح شد؛ در این خصوص، محققانی همچون استینر[۲۹] آن را به سال ۱۹۵۰ (توسط کمپانی­ها و مجتمع­های تولیدی)، مینتزبرگ[۳۰] آن را به سال ۱۹۶۰ (توسط رهبران شرکت­ها برای مبارزه در محیط رقابتی)، و روزنبرگ و شو[۳۱] آن را به سال ۱۹۷۰ (توسط سازمان­ها برای پاسخگویی به محیط متلاطم) نسبت می­دهند.
    به عقیده « ماچادو »[۳۲] برنامه ریزی استراتژیک روش بسیار متداولی است که سازمان­ها از آن برای پاسخ مناسب به شرایط متغیر داخلی و خارجی استفاده می­ کنند؛ و میزانی که برنامه ریزی استراتژیک مورد استفاده قرار می­گیرد یک عامل پیشگویی کننده مهم از اعتبار و موفقیت یک سازمان محسوب می­ شود. در این خصوص، ادبیات پیشینه قویاً تأکید دارند که برنامه ریزی استراتژیک یک عامل کلیدی و بسیار مهم در عملکرد سیستم و برتری سازمانی است.
    از نظر اعرابی و حقیق

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
    ی یکی از معیارهای شناخت سلامتی سازمان در چرخه تطبیق پذیری، توانایی شناخت تغییرات محیطی است. به علت تغییرات شتابان محیط، سازمان­ها باید برای رویارویی با تغییر، توانایی­های خود را افزایش دهند؛ یعنی باید بیاموزند چگونه سریعتر خود را با شرایط متغیر محیطی تطبیق دهند. این تغییرات، اثربسیار مؤثر و غیرقابل انکاری براستراتژی و همچنین موفقیت یا شکست هر سازمان دارد. بطوریکه بسیاری از سازمان­ها که سال­ها سودآور و موفق بوده ­اند، با تغییر مختصات محیطی و تنها بدلیل عدم همراهی با این تغییرات و تحولات با ورشکستگی و نابودی مواجه شده ­اند.
    به عقیده کریمادیس[۳۳] امروزه بسیاری از مدیران با تغییراتی مانند فرسودگی تسهیلات و امکانات، تغییر تکنولوژی، تغییر ویژگی­های جمعیتی، افزایش رقابت، افزایش هزینه­ها، کاهش منابع درآمد و. . . مواجه هستند؛ که باید برای بقاء، رشد، و اثربخشی سازمانی به فکر مقابله با این تغییرات باشند. به نظر وی تغییرات محیطی باعث شده ­اند که در طول تاریخ انسان از برخی انواع برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف خود استفاده کند و زمینه ایجاد تفکر و اقدام استراتژیک را فراهم نماید. از اینرو، تفکر و اقدام استراتژیک اهمیت فزاینده­ای پیدا کرده است و توسط بخش­های مختلف پذیرفته شده و مورد استفاده قرار گرفته است زیرا سازمان­ها را قادر کرده است بطور موفقیت آمیزی خود را با آینده تطبیق دهند.
    ۴٫۲٫۲٫ تعاریف استراتژی
    در یکی از مقالاتی که در مجله هاروارد بیزینس ریویو[۳۴] به ریشه استراتژی اختصاص داده شده است مؤلف آن مقاله، مطرح کرده است که استراتژی یک واژه قدیمی است؛ اما چیزی که قبل از استراتژی وجود داشته است، رقابت است و در واقع استراتژی با رقابت معنا پیدا می­ کند. در علم زیست شناسی هنگامی که موجودات زنده برای بدست آوردن منابع محدود با هم رقابت می­ کنند، بحث استراتژی مطرح می­ شود. یعنی از چه نوع استراتژی استفاده کنند تا بتوانند نسبت به رقیبان موفق­تر عمل نمایند. این مفهوم در بحث تجارت، اقتصاد و مدیریت بازرگانی نیز همین کاربرد را دارد. سازمان­ها نیز برای حفظ بقا و دستیابی به موفقیت با هم در رقابت هستند و برای اینکه بهتر بتوانند به حفظ بقا پرداخته و موفقیت خود را در بلند مدت تضمین نمایند از استراتژی استفاده می­ کنند. (لوسماگی) [۳۵]
    یکی از صاحب نظران مطرح کرده است که واژه استراتژی از کلمه یونانی “Strategoes” مرکب از “Starts” به معنای ارتش و “ego” به معنای رهبر گرفته شده است (Anderws, 1980, p. 26-27). صاحب نظر دیگری معتقد است واژه استراتژی از نظر ریشه به دو منشاء ربط داده می­ شود اول به کلمه لاتین “Strategies” که نام یک ژنرال قدیمی یونان است و به دلیل دانش و هنر نظامی وی مورد استفاده قرار گرفته است (Steiner, 1969,p. 237). استونر و همکارانش در کتاب مدیریت خود مطرح نمودند که استراتژی از واژه “Strategeia” که یونانی است گرفته شده و به معنی هنر یا عملی بود که امیران ارتش، افسران ارشد یا امیران یونانی می­بایست با آگاهی از آن ارتش یا سپاه را رهبری کنند، سرزمینی را بگیرند، آن را حفظ نمایند، شهر را از تهاجم­های بیگانگان حفظ کنند، دشمن را از بین ببرند و غیره.
    یونانی­ها می­دانستند که استراتژی فراتر از نبردهای جنگی بود. فرماندهان ارتش می­بایست خطوط مناسب نیروها را تعیین می­کردند. در مورد اینکه چه موقع جنگ کنند و چه موقع جنگ نکنند تصمیم گیری نمایند، و روابط ارتش را با شهروندان و سیاستمداران اداره کنند. فرماندهان کارآمد ارتش نه تنها می­بایست برنامه ریزی می­کردند بلکه می­بایست به خوبی عمل می­کردند. در دوران یونان قدیم، استراتژی هم مفهوم برنامه ریزی داشت و هم مفهوم عمل یا تصمیم گیری
    (Stoner & Freeman 1995, p. 265).
    استراتژی در مفهوم نظامی، هنر آرایش (طراحی) و رهبری (فرماندهی) عملیاتی است که ارتش در یک جنگ، بدآن­ها مبادرت خواهد کرد (Hardwick and Landugt, 1966, p. 4). این واژه در فرهنگ بازار کار و با مفهوم اقتصادی، برای اولین بار در اواخر نیمه اول قرن بیستم توسط دو نفر از اندیشمندان اقتصاددان– ریاضیدان به نامهای نیومن و مورگنسترن مطرح شد. آن­ها استراتژی را از دیدگاه اقتصاد خرد مورد توجه قرار داده و توضیحاتی سیستماتیک درباره رفتار منطقی دو بازیکن (در تئوری بازی) که برای حداکثر نمودن منابع مشخص خود تلاش می­ کنند، ارائه دادند؛ یعنی این دو بازیکن، با بهره گرفتن از حساب احتمالات و ریاضیات و پیش بینی و بعضاً بلوف زدن، رفتار رقیب را ارزیابی، و تصمیماتی را به منظور حداکثر کردن منافع خود اتخاذ می­ کنند. (Eern, 1990,p. 60)
    استراتژی از نیمه دوم قرن بیستم یعنی حدود دهه ۱۹۶۰ به جنبه آکادمیک مدیریت و سازمان وارد شد. لذا استراتژی همانند مدیریت یک بحث میان رشته ای[۳۶] است و از تعامل بحث سازمان­ها و اقتصاد بوجود آمده و به مباحث تاریخ، روانشناسی و علوم اجتماعی تکامل پیدا کرد. (جمالی، ۷۸-۱۳۷۷)
    به هر حال نکات مورد توافق درباره استراتژی عبارتند از:

     

     

    استراتژی به سازمان و محیط به عنوان دو جزء وابسته می­نگرد. سازمان استراتژی را برای مقابله و سازگاری با تغییرات محیطی بکار می­برد.

    محتوای استراتژی پیچیده است، زیرا شرایط جدیدی را به وجود می­آورد. با این وصف جزئیات تدوین استراتژی تکراری، ساخت یافته و برنامه ریزی شده نیست.

    استراتژی بر وضعیت کلی سازمان اثر می­گذارد. تصمیم­های استراتژیک از اهمیت زیادی برخوردارند زیرا دامنه اثر آن­ها گسترده است.

    استراتژی صرفاً آگاهانه نیست. استراتژی­ های آگاهانه[۳۷] خودجوش[۳۸] و تحقق یافته[۳۹] با یکدیگر متفاوتند. استراتژی تحقق یافته ترکیبی از استراتژی آگاهانه و خود جوش است.

    استراتژی منحصر به سطحی خاص از سازمان نیست بلکه در سطوح مختلف می ­تواند وجود داشته باشد. یعنی استراتژی می ­تواند در سطح کلی بنگاه، سطح کسب و کار خاص، سطح وظایف تخصصی و سطح عملیاتی وجود داشته باشد.

    استراتژی شامل فرایند فکری متفاوت مفهومی / ادراکی[۴۰] و تحلیلی[۴۱] است.
    (Mintzberg & et. al, PP. . 53-60).

    هر سازمانی معمولاً راه­ها و الگوهای مختلفی برای فعالیت­های خود پیش رو دارد و می­خواهد مناسب­ترین آن­ها را برای هدایت عملیات انتخاب نماید. الگوها و شیوه ­ها و گزینه­ هایی را استراتژیک می­گویند که مدیران و برنامه ریزان سازمان باید به تجزیه و تحلیل و ارزیابی آن پرداخته و در نهایت یکی از آن­ها را به عنوان استراتژی سازمان برگزینند.
    استراتژی را حداقل می­توان از دو دیدگاه تعریف نمود: از نقطه نظر اینکه سازمان قصد انجام چه کاری را دارد، و همچنین از نقطه نظر اینکه سازمان سرانجام چه کاری را انجام می­دهد؛ اعم از اینکه اقدامات مورد نظر بوده یا خیر؟ از نقطه نظر اول، استراتژی برنامه­ای جامع برای تعریف و دستیابی اهداف یک سازمان و اجرای ماموریت خود می­باشد و از نقطه نظر دیدگاه دوم استراتژی الگوی پاسخهای سازمان به محیط خود درطول زمان می­باشد. (Yoginder, 1990,p. 259)
    لرند، کریستنسن، اندروز و گوث می­گویند «برای ما استراتژی الگوی اهداف، منظور یا مقاصد، و خط مشی­ها و طرح­های عمده برای دستیابی به این اهداف است، که به طریقی بیان شده که بتوان توضیح داد که مؤسسه در حال انجام چه کاری یا شروع به آن است و نوعی که هست یا می­خواهد بشود (Christensen, 1989. p. 15). و یا در این دیدگاه به گونه­ ای کامل­تر مینتزبرگ، کوئین و گوشال طرح می­نمایند «استراتژی سازمان عبارتست از الگوی تصمیمات سازمان که بیانگر و مشخص کننده هدف­ها و مقاصد سازمان و منشا سیاست­های اصلی و برنامه ­هایی برای نیل به این هدف­هاست و این الگو همچنین دامنه ونوع فعالیت­های سازمان و نیز شیوه سازماندهی منابع اقتصادی و انسانی آن را در راستای دستیابی به مقاصد آن و تأمین خواسته­ های سهامداران، کارکنان، مشتریان و گروه­های ذینفع تعریف می­نماید. (Mintzberg and et. al, p. 51)
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    اسمیت و والش استراتژی را به عنوان مسیرهایی با جایگزینهای مختلف آن برای رسیدن به اهداف و مقاصد توصیف می­ کنند (Smith and Walsh, 1978, p. 19). آلفرد چندلر استراتژی را تعیین هدف­های بلند مدت سازمان و اتخاذ مجاری تصمیم گیری و تخصیص منابعی که برای تحقق آن هدف­ها ضرورت دارد تعریف می­ کند (Chandler, 1962, p. 13).
    بنا به نظر اندروز استراتژی: «اینکه سازمان کدام کار را انجام می­دهد و یا می­خواهد انجام دهد، چه نوع سازمانی است و یا می­خواهد باشد را تعریف کرده، هدف و تمامی وظایف و روش­های لازمه برای تحقق بخشیدن به آن­ها را مشخص می­ کند (Anderws, p. p. 28-35).
    صاحب نظر دیگری بنام دیوید همپتون می­نویسد: استراتژی برنامه ریزی امکانات است که شامل تشخیص و آرایش توانایی­های سازمانی برای استقرار پیروزمندانه آن در شرایط محیطی متفاوت است (ایگورانسف و جی و. . .، ۱۳۷۵، ص۱۲).
    آقای هنری مینتزبرگ با یک دید کلان و جامع معتقد است واژه استراتژی به گونه­ های مختلف به کار می­رود، و لذا باید تعاریف مختلفی را برای آن بپذیریم. از این رو وی پنج تعریف را برای استراتژی تحت عنوان پنج حرف پی در استراتژی[۴۲] مطرح کرده است که بطور مختصر به تعریف هر یک از آن­ها پرداخته می­ شود (Mintzberg and et. al, p. p. 80-85).
    ۱- استراتژی در مفهوم یک برنامه[۴۳]
    معنایی که عموماً از کلمه استراتژی در ذهن هر کسی تداعی می­ شود این است که استراتژی، همان برنامه است و به مجموعه اقداماتی گفته می­ شود که به شکل آگاهانه و به منظور رسیدن به هدفی خاص اتخاذ می­گردد یا دستورالعملهایی است که نحوه عملکرد در شرایطی خاص را نشان می­دهد. لذا در این مفهوم استراتژی راهی برای رسیدن به آینده مطلوب می­باشد.
    ۲- استراتژی در مفهوم ترفند[۴۴]
    استراتژی­ها نیز همانند برنامه­ها، ممکن است مفهوم کلی یا خاص داشته باشند. یکی از معانی این کلمه که به صورت خاص به کار می­رود عبارتست از استراتژی در مفهوم ترفند. در این مفهوم استراتژی مانوری برای مقابله با رقبا محسوب می­ شود که به قصد فریب رقیب انجام می­گیرد.
    ۳- استراتژی در مفهوم یک الگو[۴۵]
    در این تعریف استراتژی به عنوان الگویی که اقدامات در خلال آن پی گیری شده ­اند تعریف شده است در این معنی استراتژی به عنوان رفتار هماهنگ در طول زمان مورد نظر می­باشد.
    ۴- استراتژی در مفهوم موضع[۴۶]
    چهارمین تعریف استراتژی از نگاه مینتزبرگ، استراتژی در مفهوم موضع یا موقعیت است. در این تعریف استراتژی یعنی تعیین نمودن موقعیت سازمان در محیط به عبارت دیگر انتخاب بازار خاص برای محصول خاص. بر طبق این تعریف، استراتژی نوعی عامل واسطه محسوب می­ شود که موجب همگونی شرایط درون سازمان با شرایط محیطی می­گردد. لذا این تعریف به عوامل خارجی سازمان توجه داشته و با تعیین موقعیت سازمان در محیط خارج ارتباط دارد و در پی موقعیتی معمولی و عینی برای سازمان می­باشد.
    ۵- استراتژی در مفهوم چشم انداز[۴۷]
    در حالیکه تعریف چهارم از واژه استراتژی به عوامل خارجی توجه دارد، تعریف پنجم این واژه به عوامل داخلی سازمان توجه دارد. در این تعریف استراتژی به منزله چراغ راهنمایی است برای تصمیم گیریهای اساسی، چون با داشتن تصویری روشن از جهت حرکت سازمان با اطمینان خاط
    ر بیشتری می­توان قدم برداشت و خطرها را پذیرفت. در این تعریف استراتژی با ارائه تصویری مثبت و تلاش برانگیز از آینده سازمان و تأکید بر اعتقاد عمیق مدیریت در ساختن و تحقق آینده، الهام بخش فعالیت­های کارکنان سازمان است.
    ۵٫۲٫۲٫ فواید استراتژی
    استراتژی، قبل از هر چیز، در محیطی که مدام در حال تغییر است، نامعلوم است و دارای پیچیدگی و عدم اطمینان بالایی است، سمت و سوی معینی را عاید سازمان می­نماید. در واقع سازمان بدون استراتژی را می­توان به یک کشتی تشبیه کرد که قطب نما ندارد. استراتژی دارای فوایدی است (Stacey, 2001, p. p. 32-38)
    که عبارتند از:

     

     

    استراتژی جهت حرکت را مشخص می­ کند:

     

    بدون استراتژی نمی­توان محیط را هماهنگ کرد.

    جهت از پیش تعیین شده در محیط غیرقابل پیش بینی، می ­تواند گمراه کننده باشد.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:25:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ارزیابی کارآیی نسبی گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها (DEA)- قسمت ۵ ...

    مدل ۱۳ : مدل AP برای واحد کارآی K
    از آنجا که در قدم ۲ محدودیت مربوط به واحد تحت بررسی که حد بالای آن عدد ۱ است، حذف می شود مقدار کارایی می تواند بیش از ۱ شود. به این ترتیب، واحد های کارا با امتیاز های بالاتر از یک رتبه بندی می شوند. ( مهرگان، ۱۳۹۱، ۱۲۰-۱۱۹ )

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    ۲-۱۱ پیشینه تحقیق

     

     

    سامتی و رضوانی در سال ۱۳۸۰ کارایی فنی نهاده ۳۶ دانشگاه بزرگ دولتی ایران را با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده ها انداره گیری نمودند و عملکرد این دانشگاه ها در دو بخش آموزش و پژوهش با هم مقایسه شد. در این تحقیق بودجه های جاری آموزش و بودجه های جاری پژوهش، نهاده و مقاله ها، کتاب ها، تعداد طرح ها، تعداد فارغ التحصیلان کارشناسی، تعداد پایان نامه های دوره تحصیلات تکمیلی ستاده در نظر گرفته شدند. طبق نتایج به دست آمده، با فرض وجود بازدهی ثابت نسبت به مقیاس ، ۱۴ دانشگاه و با فرض وجود بازدهی متغیر نسبت به مقیاس ، ۱۶ دانشگاه کارا هستند. میانگین کارایی در فرض اول ۰٫۸۰۸ و در فرض دوم ۰٫۸۵۸ است. (سامتی و رضوانی،۱۳۸۰)

    عادل آذر و ترکاشوند در سال ۱۳۸۵ و در محدوده زمانی سالهای ۱۳۸۲-۱۳۷۹ به ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده ها پرداختند. آنان معدل مقطع قبلی دانشجویان کارشناسی ارشد، مبلغ حق التدریس، پایه اساتید را به عنوان ورودی و معدل فارغ التحصیلی، تعداد قبولی در دکترا، طول مدت زمان تحصیل، نمره ارزیابی اساتید را به عنوان خروجی در نظر گرفتند و با مقایسه امتیاز کارایی دو مدل CCR نهاده گرا و BCC نهاده گرا دریافتند که بازده به مقیاس گروه های آموزشی دانشکده علوم انسانی متغیر است. و همچنین دریافتند که مدل BCC ستاده گرا برای ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی دانشکده علوم انسانی مناسب تر است. (آذر و ترکاشوند، ۱۳۸۵)

    شاهرودی و همکارانش در سال ۱۳۸۸ طرحی پژوهشی با عنوان ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل پوششی داده ها (مورد دانشگاه آزاد – واحد رشت) ارائه نمودند. آنان کارآیی ۲۱ گروه آموزشی دانشگاه آزاد رشت را با بهره گرفتن از شاخص های پژوهشی و به کمک تکنیک تحلیل پوششی داده ها محاسبه و با تکنیک های اندرسون-پترسون و کارآیی متقاطع واحد های کارآ را رتبه بندی نمودند. آنان تعداد اساتید دکترا، تعداد اساتید کارشناسی ارشد و هزینه حقوق پرداختی به اساتید را به عنوان متغیر های ورودی و تعداد مقالات چاپ شده، تعداد مقالات پذیرفته شده در همایش ها، تعداد طرح ها و تعداد کتاب ها را به عنوان متغیر های خروجی در نظر گرفتند. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق ۸ واحد به ترتیب زیر کارآ شناخته شدند: علوم دامی، زیست شناسی، مامایی، جغرافیای طبیعی، زبان و ادبیات عرب، مدیریت صنعتی، شیمی و دامپزشکی.

     

     

     

    طالقانی و همکارانش در سال ۱۳۸۸ کارآیی ۲۲ گروه آموزشی دانشگاه آزاد رشت را از نظر آموزشی، پژوهشی و ترکیبی به روش تحلیل پوششی داده ها با بهره گرفتن از مدل CCR خروجی محور ارزیابی نمودند. آنان برای عملکرد آموزشی نسبت دانشجو به استاد، تعداد دانشجویان پذیرفته و حقوق اعضا را ورودی و تعداد فارغ التحصیلان، معدل فارغ التحصیلی، جذب اساتید جدید و رضایت دانشجویان از اساتید را خروجی گرفتند. و برای عملکرد پژوهشی تعداد اساتید با درجه استادیار و بالا تر، تعداد اساتید با درجه مربی و هزینه را ورودی و تعداد مقاله و همایش، تعداد طرح و تعداد کتاب را خروجی گرفتند. همچنین برای عملکرد کلی با شاخص های ترکیبی تعداد کل اساتید، تعداد دانشجویان پذیرفته شده و هزینه حقوق اعضا به عنوان متغیر ورودی و مجموع فعالیت های پژوهشی، تعداد فارغ التحصیلان و رضایت دانشجویان از اساتید به عنوان متغیر خروجی در نظر گرفتند. نتایج این تحقیق حاکی از این بود از نظر ترکیبی، از بین ۲۲ گروه آموزشی، ۱۰ گروه کارآ می باشد و گروه مهندسی کشاورزی- باغبانی کارآ ترین گروه آموزشی است.

    عالم تبریز و همکارانش در سال ۱۳۸۸ کارایی دانشکده های دانشگاه شهید بهشتی را طی دوره تحصیلی ۱۳۸۶-۱۳۸۲ به روش تحلیل پوششی داده ها با بهره گرفتن از مدل CCR مضربی ورودی محور در دو حالت ساده و با بهره گرفتن از اوزان برای ورودی ها و خروجی ها و بر اساس مدل برنامه ریزی آرمانی اندازه گیری و این دانشکده ها را رتبه بندی نمودند. آنان تعداد دانشجویان موجود، تعداد اعضای هیات علمی، میزان ساعات تدریس، تعداد کتب کتابخانه و تعداد کارمندان را ورودی و تعداد فارغ التحصیلان، تعداد کتب منتشر شده، تعداد سمینار کنفرانسها و همایشها، تعداد مقالات منتشر شده را خروجی گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که تحلیل پوششی داده ها بر اساس مدل برنامه ریزی آرمانی در مقایسه با مدل های کلاسیک (مدل های CCR) توانایی بالاتری در تمایز میان واحدهای تصمیم گیری و ارائه وزنهای واقعی دارد. یافته های تحقیق طی دوره مورد بررسی حاکی از ناکارایی دانشکده حقوق و کارایی دانشکده های علوم، مدیریت و حسابداری و علوم زمین بر اساس شاخص های در نظر گرفته شده است. (عالم تبریز و دیگران، ۱۳۸۸)
    حسابداری280″ />

     

    آریا نژاد و همکارانش در سال ۱۳۸۹ به بررسی و مقایسه وضعیت عملکرد ۱۳دانشکده از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات نسبت به یکدیگر و رتبه بندی آن ها پرداختند که این امر توسط توسعه مدل های تحلیل پوششی داده ها انجام شد. آنان تعداد هیأت علمی تمام وقت در سال مورد نظر، تعداد هیأت علمی نیمه وقت در سال مورد نظر، تعداد هیأت علمی مدعو در سال مورد نظر، تعداد دانشجویان مقطع دکتری تخصصی در سال مورد نظر و تعداد دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در سال مورد نظر را به عنوان ورودی و تعداد دانشجویان مشروطی در مقطع کارشناسی ارشد در سال مورد نظر، تعداد کتاب های انتشار یافته توسط دانشکده در سال مورد نظر، تعداد سفرهای علمی (با مقاله ) به خارج کشور در سال مورد نظر، تعداد مجلات تخصصی هر دانشکده در سال مورد نظر را به عنوان خروجی در نظر گرفتند. (آریا نژاد و دیگران، ۱۳۸۹)

    نقی شجاع و همکارانش در سال ۱۳۹۰ به ارزیابی عملکرد ۱۴ واحد دانشگاهی منطقه ۱۲ دانشگاه آزاد اسلامی طی یک دوره چهار ساله ۱۳۸۸-۱۳۸۵ با بهره گرفتن از مدل چند مولفه ای در تحلیل پوششی داده ها پرداختند. آنان فعالیت های هر کدام از واحدهای تصمیم گیرنده را به دو مؤلفۀ آموزش، پژوهش تفکیک و نسبت دانشجو به استاد، شهریه دریافتی(ورودی مشترک بین دو مولفه)، بودجه پژوهشی هزینه شده، را به عنوان ورودی و نسبت استادیار به کل اعضای هیئت علمی، سرانه فضای مسقف ایجاد شده به تعداد دانشجویان(خروجی مشترک بین دو مولفه)، فعالیت های پژوهشی، را به عنوان خروجی در نظر گرفتند و توسط مدل چند مؤلفه ای به ارزیابی واحدها پرداختند و به این نتیجه رسیدند که این واحد ها طی سالیان مورد بحث در مولفه پژوهشی موفق تر عمل نموده اند و رشد مناسبی داشتند در صورتیکه عملکردشان در حوزه آموزشی با ضعف بیشتری روبرو بوده است. (شجاع و دیگران،۱۳۹۰)

    آوکیران (Avkiran, 2001) در سال ۲۰۰۱ به بررسی کارآیی نسبی دانشگاه های استرالیا با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده ها پرداخت. وی عملکرد ۳۶ دانشگاه استرالیا را با در نظر گرفتن تعداد اعضای هیات علمی و کارکنان غیر هیات علمی به عنوان ورودی و تعداد ثبت نام مقطع کارشناسی، تعداد ثبت نام مقطع کارشناسی ارشد و تحقیقات کوانتومی به عنوان خروجی و در قالب سه مدل که عبارتند از مدل عملکرد کلی، مدل عملکرد آموزشی و مدل عملکرد مالی، با بهره گرفتن از روش های مرتبط با VRS بررسی نمود.

    ابوت و همکارش (Abbott & Doucouliagos, 2003) با کمک روش تحلیل پوششی داده ها کارایی فنی و کارایی مقیاس ۳۶ دانشگاه دولتی استرالیا را برای سال ۱۹۹۵ محاسبه نمودند. آنان تعداد اعضای هیأت علمی، کارکنان غیر هیأت علمی، سایر هزینه ها و ارزش دارایی های غیر جاری را ورودی و تعداد دانشجویان تمام وقت، تعداد دانشجویان کارشناسی و تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی را خروجی فرض کردند.

    جونز (Johnes, 2006) در سال ۲۰۰۶ به به اندازه گیری کارایی در بخش آموزش عالی با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده ها پرداخت. وی که در تحقیق خود ۱۰۰ موسسه آموزش عالی انگلیسی را ابتدا توسط روش VRS ستاده گرا مورد بررسی قرار داد و سپس کارایی مقیاس را محاسبه نمود و دریافت که کارایی فنی و کارایی مقیاس در آنها در حد متوسط است.

    کائو و هونگ (Kao & Hung, 2008) در سال ۲۰۰۸ کارایی نسبی ۴۱ واحد آموزشی دانشگاه ملی چنگ کونگ تایوان را با روش تحلیل پوششی داده ها محاسبه نموده است. آنان کارکنان، هزینه عملیاتی و فضای آموزشی را ورودی و میزان ساعات آموزش، کمک های بلاعوض و انتشارات را خروجی در نظر گرفتند و کارایی فنی و کارایی مقیاس و کارایی کل را محاسبه نمودند. همچنین کارایی واحد ها را به صورت جداگانه بر اساس هر یک از خروجی ها محاسبه که در نهایت منجر به شناسایی واحدهایی که از منابع به طور کارامد استفاده می کردند و نمی کردند شد که در نتیجه دانستن آن به بهبود تخصیص مجدد منابع کمک می نمود.

     

     

     

    تیاگی و همکارانش (Tyagi et al, 2009) در سال ۲۰۰۹ با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل پوششی داده ها کارایی ۱۹ گروه آموزشی دانشگاه آی آی تی رورکی هندوستان را در فاصله سالهای ۲۰۰۳–۲۰۰۴ محاسبه نمودند. آنها با در نظر گرفتن تعداد اعضای هیات علمی، کارکنان غیر هیات علمی و هزینه های عملیاتی دپارتمان به عنوان ورودی و مجموع دانشجویان ثبت نام شده، پیشرفت و شاخص یا مولفه پژوهش به عنوان خروجی، با بهره گرفتن از مدل های CCR و BCC ستاده گرا کارایی فنی، کارایی فنی خالص و کارایی مقیاس را محاسبه و گروه های مرجع برای بخش های ناکارآمد را شناسایی کردند و عملکرد کلی، عملکرد پژوهشی و عملکرد آموزشی را به طور جداگانه با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل حساسیت ارزیابی نمودند.

    کاتاراکی و کاتاراکیس (Katharaki & Katharakis, 2010) در سال ۲۰۱۰ کارایی ۲۰ دانشگاه دولتی در یونان را از طریق تجزیه و تحلیل کمّی (از جمله شاخص های عملکرد، تحلیل پوششی داده ها و روش های اقتصاد سنجی) برآورد نمود. آنان تعداد اعضای هیات علمی، تعداد کارکنان غیر هیات علمی، تعداد دانشجویان ثبت نام شده فعال و هزینه های عملیاتی را ورودی و تعداد فارغ التحصیلان و درآمد حاصل از تحقیقات را خروجی گرفتند. یافته های این تحقیق نشان دهنده عدم کارآمدی مدیریت منابع انسانی در شناسایی فرصت ها برای افزایش فعالیت های پژوهشی و در نتیجه درآمد ناشی از آن است.
    عکس مرتبط با منابع انسانی

     

    آغا و همکارانش (Agha et al, 2011) کارایی فنی ۳۰ واحد آموزشی دانشگاه اسلامی غزه را در فاصله بین سال های ۲۰۰۶- ۲۰۰۴ با روش تحلیل پوششی داده ها اندازه گیری نمودند. آن ها هزینه های عملیاتی، منابع آموزشی، ساعت های درس را به عنوان ورودی و تعداد فارغ التحصیلان، ترفیعات، فعالیت های خدمات عمومی را به عنوان خروجی در نظر گرفتند.

    کوا و وونگ (Kuah & Wong, 2011) در سال ۲۰۱۱ یک مدل تحلیل پوششی داده ها برای ارزیابی کارایی نسبی بخش آموزشی و بخش پژوهشی دانشگاه ها به طور مشترک و همزمان ارائه نمودند و کاربرد آن را در قالب مثالی فرضی از ۳۰ دانشگاه با در نظر گرفتن، تعداد اعضای هیات علمی، تعداد دانشجویان در حین آموزش، متوسط مدارک تحصیلی دانشجویان، هزینه های دانشگاه، به عنوان ورودی بخش آموزشی و هزینه های دانشگاه، تعداد کارکنان پژوهشی، میانگین مدارک کارکنان پژوهشی، تعداد دانش آموزان پژوهشی، کمک هزینه های پژوهشی، به عنوان ورودی بخش پژوهشی و تعداد فارغ التحصیلان دوره های آموزشی، میانگین نتایج فارغ التحصیلان، نرخ فارغ التحصیل شدگان، نرخ اشتغال فارغ التحصیلان به عنوان ورودی بخش آموزشی و تعداد فارغ التحصیلان پژوهشی، تعداد نشریات، تعداد جوایز، تعداد دارایی های فکری به عنوان خروجی بخش پژوهشی ارائه شد.

    عبد عزیز و همکارانش (Abd Aziz et al, 2013) کارایی نسبی ۲۲ واحد آموزشی یک دانشگاه دولتی در مالزی را در سال ۲۰۱۱ توسط روش تحلیل پوششی داده ها، با بهره گرفتن از مدل CCR ورودی محور محاسبه کردند. داده ها از دو بخش آموزشی و پژوهشی به این شرح بودند: متغیر های ورودی شامل تعداد اعضای هیأت علمی، تعداد کارکنان غیر هیأت علمی، هزینه عملیاتی سالانه و متغیر های خروجی شامل تعداد فارغ التحصیلان در آن سال، مقدار کل بودجه پژوهشی که در آن سال دریافت شد، تعداد نشریات علمی اعضای هیأت علمی.

    سلیم و همکارش (Selim & Bursalioglu, 2013) تحقیقی بر مبنای روش DEA دو مرحله ای، برای تعیین عوامل موثر بر کارایی دانشگاه های ترکیه در دو بخش آموزشی و پژوهشی در سال های ۲۰۱۰ – ۲۰۰۶ انجام دادند. این تحقیق که بر روی ۵۱ دانشگاه انجام شد، تخصیص بودجه دولتی، عواید یا درآمد شخصی، تخصیص پروژه و تعداد واحد آموزشی را ورودی و تعداد فارغ التحصیلان هر دانشگاه، تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی، تعداد دانشجویان دوره دکترا، تعداد نشریات و تعداد استخدام ها را به عنوان خروجی در نظر گرفتند. نتایج حاصل از مدل نشان داد تعداد دانشجویان به خصوص دانشجویان دوره دکترا ، تعداد نشریات و تعداد استخدام ها اثر مثبتی بر کارایی داشتند.

    خلاصه ای از پیشینه تحقیق در جدول زیر آورده شده است:

     

    جدول ۲-۱ : پیشینه تحقیق

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    محققان جامعه/نمونه مدل مورد استفاده/ کارایی مورد نظر ورودی ها خروجی ها
    شجاع و همکاران
    ۱۳۹۰ ۱۴ واحد دانشگاهی منطقه ۱۲ دانشگاه آزاد اسلامی مدل DEA چند مولفه ای نسبت دانشجو به استاد، شهریه دریافتی، بودجه پژوهشی هزینه شده نسبت استادیار به کل اعضای هیئت علمی، سرانه فضای مسقف ایجاد شده به تعداد دانشجویان، فعالیت های پژوهشی
    آریا نژاد و همکاران
    ۱۳۸۹ ۱۳دانشکده از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات DEA
    کارایی نسبی تعداد هیأت علمی تمام وقت، تعداد هیأت علمی نیمه وقت، تعداد هیأت علمی مدعو، تعداد دانشجویان مقطع دکتری تخصصی و تعداد دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد تعداد دانشجویان مشروطی در مقطع کارشناسی ارشد، تعداد کتاب های انتشار یافته توسط دانشکده، تعداد سفرهای علمی (با مقاله ) به خارج کشور، تعداد مجلات تخصصی هر دانشکده
    شاهرودی و همکاران
    ۱۳۸۸ ۲۱ گروه آموزشی دانشگاه آزاد رشت DEA تعداد اساتید دکترا، تعداد اساتید کارشناسی ارشد و هزینه حقوق پرداختی به اساتید تعداد مقالات چاپ شده، تعداد مقالات پذیرفته شده در همایش ها، تعداد طرح ها و تعداد کتاب ها
    طالقانی و همکاران
    ۱۳۸۸ ۲۲ گروه آموزشی دانشگاه آزاد رشت CCR-O تعداد کل اساتید، تعداد دانشجویان پذیرفته شده و هزینه حقوق اعضا مجموع فعالیت های پژوهشی، تعداد فارغ التحصیلان و رضایت دانشجویان از اساتید
    عالم تبریز و همکاران

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:25:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      معرفی وشناخت شخصیت های موجود در تاریخ بیهقی، بررسی خصوصیات روحی و روانی آنها به دانشجویان رشته ی ادبیات فارسی و علاقه مندان به آن- قسمت ۶ ...

    شخصیت نوعی هم دارد . شخصیتی را با عمل و رفتاری مشخص که نماینده گروهی از مردم یا درباریان است ، چه منفی و چه مثبت ، می آفریند ومعرفی می کند . مانند (آینده نگری بونصر مشکان در ماجرای امیر محمد که شخصیت اورا قابل تعمیم به پدریان می کند.)
    « گفتم زندگانی خداوند دراز باد ، دارم نصیحتی چند ، اما اندیشیدم که دشوار آید که سخن تلخ باشد و سخنانی که بنده نصیحت آمیز باز نماید ، خداوند باشد که با خاصگان خویش بگوید و ایشان را از آن ناخوش آید و گویند :« بونصر را بسنده نیست که نیکو بزیسته باشد ؟ دست فرا وزارت و تدبیر کرد !» وصلاح بنده آن است که به پیشه دبیری خویش مشغول باشم و چشم دارد که که وی را از دیگر سخنان عفو کرده آید . گفت : البته همداستان نباشم وکس را زهره نیست که در این ابواب با من سخن گوید ، چه محل هر کس پیداست . گفتم : زندگانی خداوند دراز باد ، چون فرمان عالی براین جمله است ، نکته یی دو سه باز نماید ودر باز نمودن آن حق نعمت خاندان بزرگ را گزارده باشد . خداوند را بباید دانست که امیر ما ضی مردی بود که وی را درجهان نظیرنبود به همه بابها ، و روزگار او عروسی آراسته را مانست ، و روزگار یافت و کارها را نیکو تامل کرد ودرون و بیرون آن را بدانست و راهی گرفت و راه راست نهاد وآن را بگذاشت و برفت . وبنده را آن خوش تر آید که امروز بر راه وی ر فته آید و گذاشته نیاید که هیچکس را تمکین ‌آن باشد که خداوند را گوید که « خلال کار بد کرد ، بهتر از آن عیبایست » تا هیچ خلل نیفتد . و….. گفت :« سخت نیکو سخنی گفتی و پذیرفتم که هم چنین کرده آید ».
    رمان نویسان گاهی اوقات شخصیت هایشان را با توصیف ظاهر آنان به خواننده معرفی می کنند و در بخشش های دیگر به تجزیه وتحلیل ماهیت روانی و اخلاقی آنها می پردازند به درون شخصیت ها رفته وعادات ، طبیعت ، خصلت و مکنونات قلبی شان را آشکار می کند. این ویژگی را در توصیف بوسهل زوزنی می بینیم.
    « این بوسهل مردی امام زاده ومحتشم و فاضل و ادیب بود، اما شرارت و زعارتی در طبع وی مؤکد شده – و لا تبدیل لخلق الله – و با آن شرارت دلسوزی نداشت و همیشه چشم نهاده بودی تا پادشاهی بزرگ و جبار بر چاکری خشم گرفتی و آن چاکر را لت زدی و فرو گرفتی ، این مرد از کرانه بجستی و فرصتی جستی و تضریب کردی و المی بزرگ بدین چاکر رسانیدی و آنگاه لاف زدی که فلان را من فرو گرفتم– و اگر کرد ، دید و چشید و خردمندان دانستندی که نه چنان است و سری می جنبانیدندی و پوشیده خنده می زدندی که وی گزاف گوی است.»
    ازهنرهایی دیگر بیهقی در شخصیت نهایی ، طراحی های متعدد از نکات برجسته آدم هایش است ، آن شخصیت را در ذهن خواننده جا می دهد مثلا برای دهن بین بودن مسعود از زبان علی قریب :
    «………….. اما دانم که این عاجزان این خداوند زاده را بنگذارند تا مرا زنده ماند که بترسند ووی بدین مال و حطام من نگرد وخویش را بدنام کند.»
    بیهقی خالقی منصف است . اگر شخصیت مثبت او اشتباه کند . آن را بیان می کند و اگر شخصیتی منفی از مسأله ای انحرافی مبرا بود، از او دفاع می کند.
    ۲- طرح :
    طرح بسیار قوی است . حوادث و وقایع را درچارچوبی از قبل تعیین شده ، انتظام
    می بخشد و در آن اتفاقات را به گونه ای به هم پیوند می دهد که مطلب در عین استقلال ، جزئی از کل به حساب می آید .
    ۳- محتوی:
    در رمان معمولا صحبت از بحران های اخلاقی و عاطفی و حوادث و موقعیت هایی که در محدود مشاهده همه ما است به میان می آید . بر رمان فرض است تا بی ابهام ، ملاک و معیارهای احساسی واخلاقی که بشر بر اساس آنها می زید و نیز به تمامی مسائل اخلاقی و رفتاری که هر روز در احاطه آنها قرار دارد بپردازد بعضی از نویسندگان فقط لفاظی می کنند اما درون مایه کار بیهقی از واقعیت ومضمونش خود جامعه است از چهره مسعود پرده
    بر می دارد از ظلم دربار می گوید وشخصیت منحط درباریان را نشان می دهد برای مثال چهره اصلی وشخصیت تاریخ بیهقی سلطان مسعود است که از خلال حوادث مختلف تاریخ بیهقی ، این حقیقت ، آشکارا به چشم می خورد که مسعود پادشاهی با سواد و درس خوانده و معلم دیده بوده است . وی در فارسی خواندن و نوشتن به تصدیق گواهانی چون بونصر مشکان و بیهقی و عبدالغفار ، درخاندان غزنوی بی نظیر بوده است . بیهقی می گوید : « نامه را امیر توقیع کرد و به خط خویش فصلی زیر نامه نبشت سخت قوی ، چنان که او نبشتی ملکانه » . مسعود از علم مهندسی نیز مطلع بود ودر هندسه ومهندسی آیتی بوده است .
    سلطان مسعود غزنوی مردی است که گویی سوگند خورده دمی به یاد رعایای خود نباشد ودمی ازخوش گذرانی دست برندارد . سربازارن می روند و به ضبط و توقیف اموال رعایا مشغول می شوند ، امیر هم درکنار سربازانش به نشاط و شراب مشغول است ، چنان که دمی از باده گساری نمی آساید .
    وقتی که سلطان مسعود در دندانقان شکست می خورد ، می گوید :« غم خوردن سودی ندارد پس به سر نشاط باز می شود و شراب می خورد ».
    سلطان مسعود ، امیری مستبد و خود سر بوده است و گاهی به صراحت به استبداد رای خود نیز اقرار می کند . چنان که در نامه ای که پس از شکست دندانقان به ارسلان خان ، خان ترکستان می نویسد ، اشاره می کند که رای درست آن بود که سوی هرات می رفتم ، همان طوری که به من گفتند . « اما مارا لجاجی و ستیزه ای گرفته بود خواستیم که سوی مرو رویم آن نادره (شکست دندانقان ) افتاد . سوی مرو رفتیم و دل ها گواهی می داد که خطای محض است ».
    سلطان مسعود ، به رغم خود رایی اش به « مشورت » سخت معتقد است . بیهقی در جاهایی دیگر ، شخصیت سلطان مسعودرا این گونه بیان می کند که او زود تحت تاثیر سخنان اطرافیان خود قرار می گیرد . « از خداوند هیچ عیب نیست . عیب از بدآموزان است .»
    یکی از شگردهای سلطان مسعود این است که وقتی می خواهد دست به کاری بزرگ و ناپسند بزند چون می داند کارش توجیه پذیر نیست ، خود از شهر خارج می شود. چون فرمان می دهد حسنک را بردار کنند، قصد شکار و نشاط سه روزه می کند وبا ندیمان وخاصگان ومطربان از شهر خارج می گردد.
    سلطان مسعود صفات پسندیده هم داشت ، از قبیل : شرم ، حلم ، رحمت ، بزرگی و کریمی . چنان که وقتی بوسهل زوزنی در شهر بلخ در امیر می دمید که حسنک را بردار باید کشید ، می خوانیم :
    « امیر بس حلیم وکریم بود ، جواب نگفتی » بیهقی اضافه می کند:« توان گفت از وی کریم تر وحلیم تر پادشاه نتواند بود». در داستان بوسعید سهل نیز بیهقی نوشته است :« امیر مسعود را شرمی ورحمتی بود تمام .»
    صفت پسندیده ی دیگر سلطان مسعود، حق شناسی و قدر دانی اوست . سبب انتخاب خواجه احمد حسن را به وزارت چنین ذکر می کند: « خواجه به روزگار پدرم آسیب ها و رنج ها دیده است وملامت کشیده .»
    مهم تر از همه ، آن است که بیهقی در خطبه ی مجلد دهم تاریخ خود ، به کنایه ، همه ی چیزهای گفتنی را درباره ی ولی نعمت خود گفته و پوشیده به بی لیاقتی او نیز اشاره کرده است .« چه بود ازآن چه باید پادشاهی را که امیر مسعود- رضی الله عنه – را آن نبود ، از خشم و خدمتکاران واعیان دولت وخداوندان شمشیر و قلم و لشکر بی اندازه و پیلان و ستور فراوان و خزانه ی بسیار ؟ اما چون تقدیر چنان بود …………. این ملک – رحمه الله علیه – تقصیری نکرد، هر چند مستبد به رای خویش بود وشب و شب گیر کرد ، و لکن کارش بنرفت که تقدیر کرده بود ایزد ، عز ذکره ، در ازل الآزال که خراسان چنان که باز نمودم رایگان از دست وی برود و خوارزم وری وجبال هم چنین .»
    ۴-فضا : زمان ومکان با هم فضا را تشکیل می دهند. بیهقی در فضا سازی دستی قوی دارد ، سعی می کند حوادث را به گونه ای پیش خواننده مجسم کند که او احساس کند از نزدیک شاهد ماجراست .
    گنجینه لغات واصطلاحات ، تسلط ، ترکیب وبار معنایی کلمات ، تقدّم و تأخر ترکیبات . دستکاری درنظام متعارف جمله بندی و دخل تصرف در ژرف ساخت جمله ها . تسلط به فنون بلاغی و فصاحی ، شناخت صرف و نحو و تخیل قوی و بیانی رسا به نویسنده کمک می کند تصاویر و فضاهایی بی نهایت بدیع و خوش منظر را بیافریند (توصیف جنگ داندانقان).
    ۵- زاویه دید :
    اولین نکته ای که در این موضوع به نظر می رسد حدود اعتبار اسناد و منابع کار بیهقی است که همه اطلاعات او برآنها متکی است . در درجه اول بسیاری از مندرجات تاریخ وی چیزهایی است که به چشم دیده و با اصطلاح خود او « از دیدار خویش» نوشته است .
    درخلال تاریخ بیهقی مکرر می بینیم نویسنده برای جلب توجه خواننده تصریح
    می کند که خود در فلان واقعه حاضر بوده ودرکجا قرار داشته ، چه گفته وچه شنیده است . شگفت آن که دقت نظر بیهقی حتی از روزگار کودکی قابل ملاحظه است وچه بسا که خاطرات آن عهد مدد کار اوست . مثلا درباره بوالمظفر برغشی می نویسد : « من که بوالفضلم این بوالمظفر را به نیشابور دیدم در سنه اربعمائه پیری سخت بشکوه ، دراز بالای و روی سرخ ، وموی سفید چون کافور ، دراعه سپید پوشدی با بسیار طاقه های ملحم مرغزی واسبی بلند بر نشستی ، بناگوش و بربند و پاردم و ساخت آهن سیم کوفت سخت پاکیزه و جناغی ادیم سپید غاشیه رکابدارانش در بغل گرفتی …………. دیدم اورا که به ماتم اسماعیل دیوانی آمده بود ومن پانزده ساله بودم ».
    از مشهودات بیهقی که بگذریم ، یک دسته دیگر از مدارک او به نقل از اشخاص دیگرست که شاهد واقعه وموضوع بوده اند ومورد اطمینان بیهقی هستند . وبسیاری دیگر از روایات از قول بونصر مشکان است که بیهقی به او بسیار اعتقاد دارد .بیهقی، ۱۳۸۹
    فصل پنجم:
    مبانی جامعه شناسی در تاریخ بیهقی
    ۵-۱٫آداب و رسوم و تشریفات درباره غزنه از خلال تاریخ بیهقی :
    رسم ها و عادت های هر قوم و دسته و طایفه ای نمودار میزان تمدن و فرهنگ آن قوم و ملت است و از میان آن می توان سایه روشن های اجتماعی مردمی را شناخت و به آراء و اندیشه ها و سلیقه های آنان پی برد. در مطالعه ی تاریخ بیهقی کلیاتی از برخی از آداب و رسوم به چشم می خورد و آنچه در این کناب منعکس است، بیشتر از مقوله تشریفاتی است که یک حکومت پوشالی و عوام فریب را به گونه ی حکومتی ایران و اصیل و مایه دار و با سابقه و دوستدار ایرانیان نشان دهد و عادات و آدابی که ایرانیان طی سال ها بل، قرن ها کسب کرده اند یک جا در پای غزنویان بریزد، تا سنگ گران حقارت و بی نسبی از پایشان برداشته شود و محمود و مسعود و مودود و دیگران بتوانند خودشان را هم رنگ جماعت ایرانی قلمداد کنند و با جلب اعتماد ایرانیان، بی دغدغه ی خاطر به فرمان روایی بپردازند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    اینان به ظاهر دوست دار اسلام و دوست دار ایران بودند. نوروز و مهرگان و سده را به خاطر ایرانیان، زیرا در ایران پیش از اسلام به جز جشن های نوروز و مهرگان که دو جشن اصلی ایرانیان به شمار می رفت، جشن های دیگری هم با شکوه خاصی برگزار می شده است. هر روز از ماه نام خاصی داشت و هر گاه نام روز با نام ماه یکی می شد آن روز را جشن می گرفتند. و عید فطر و اضحی را به خاطر خلیفه و هر دو را در حقیقت برای محکم کردن پایه های سلطنت خود جشن می گرفتند. مسعود غزنوی شراب می نوشید و وقتی از باده سرمست می شد، دست و صورت و ذهان خود را آب می کشید و وضو می ساخت و نماز می گذارد.
    غزنویان به تقلید ایرانیان، نظامی مرتب در کار حکومت برقرار می کردند، با رِعام ترتیب می دادن. مجالس جشن و سرور و نشاط و شادمانی برپا می ساختند و در این مجالس هدیه و نثار و پیشکش می کردند، خلعت های گران بهای زیبا، انجام وصله به شکرانه ی سلامتی و شادمانی و رسیدن و رساندن به مقام و از این قبیل تشریفات ترتیب می دادند. همچون اقوام متمدن و پیشرفته استقبال و بدرقه به جا می آوردند که همه نمودارآسایش و راحتی و بسط فکر و اندیشه و سرانجام نشانه ی یک سلطنت به ظاهر بی آفت و استوار و پا برجاست!
    بیهقی بیشتر این مراسم ها را با همه ی ریزه کاری های آن به تفصیل بیان کرده و از سر برخی با شتاب بیشتری گذشته است که خق با اوست. زیر می ترسیده که (( طول و عرض این تاریخ)) زیاد از حد شود. این تشریفات به حدی وسیع و جالب و مجلل و تماشایی است که می توان هر یک را به عنوان موضوعی جداگانه مورد بررسی قرار داد. از آن جمله است :
    بر تخت نشستن امیر، انتخاب وزرا و صاحبان مشاغل، خلعت بخشیدن و خلعت پوشیدن، رسم استقبال، مراسم خطبه، پذیرفتن رسول خلیفه، بار دادن و مجالس مهمانی و نشاط، جشن های رسمی و اعیاد، عروسی ها، مجالس شراب، مراسم نثار و هدیه، رسم تعزیت و از این قبیل … (یاحقی، ۱۳۸۸ : ۳۲۷-۳۲۸)
    بنابراین در تاریخ بیهقی به جشن های ملی – ایرانی و مذهبی توجه شده که از خلال آن ها می توان به چگونگی برگزاری جشن ها و به طور کلی آیین های شادمانی و میزان توجه به آن از سوی مردم و حاکمان پی برد و تحرک و شادابی مردم را نسبت به آن ها دریافت.
    پیش از فرا رسیدن مراسم کلوخ انداختن بر پا می شد و امیر روزهای بیش از این ماه را به شکرانه فرصتی که برای شراب خواری و نشاط باقی بود به شادمانی و باده خواری می گذرانید و در پایان این ماه که عید فطر باشد علاوه بر نشاط و شراب و فراهم کردن بساط شادمانی سفره ها و خوان های مفسل به مناسبت پایان ماه روزه گسترده می شد. (یاحقی، ۱۳۸۸: ۳۴۱)
    (( … امیر نشاط این جشن و کلوخ اندازی، که ماه رمضان نزدیک بود، بدین کوشک و بدین باغها تماشا میکرد و نشاط شراب میبود. پس ماه روزه را کار بساختند و روز دوشنبه روزه گرفتند … ) (بیهقی، ۱۳۸۹ : ۷۲۲)
    ۵-۲٫آیین های ازدواج در تاریخ بیهقی
    آن چنان که در تاریخ بیهقی که تاریخ نا سوتی ماست غیبت زنان در متن بیهقی نمادی از غیبتشان در عرصه علنی اجتماع آن زمان است. بنابراین تاریخ بیهقی و کتاب های مشابه آن را می توان، از این لحاظ، مصداق بارز ((تاریخ مذکر)) دانست. زنان در دوران غزنویان حضور اجتماعی و سیاسی کم رنگی داشتند. (باسورث کلیفورد ادموند، ۱۳۸۴، ۱۷۳)
    با وجود اینکه، اصولاً ، اقوام ترک در سرزمین های اولیه خود، و با آداب و رسوم بومی خویش به زن اهمیت بسیاری می دادند و زن دوشادوش مرد کار می کرد. (بیانی، ۱۳۷۴: ۷۹)
    در منابع تاریخی از جمله تاریخ بیهقی کمتر به نقش اصلی زنان پرداخته شده و مطالبی که در مورد زنان نقل شده به صورت حاشیه ای است چرا که ((سلطان)) قهرمان اصلی لیک تاریخی و از جمله تاریخ بیهقی است.
    بنابراین اگر زنان، نامی به میان آمده، در ارتباط با سلطان و یا اطرافیان وی بوده است. بیهقی از زنان و کنیزان حرم سرای سلطان نام می برد و به توصیف آنها می پردازند و در بعضی موارد به نقش سیاسی و فرهنگی آن ها اشاره می کند هر چند به این امر معتقد است که میان مردان و زنان تفاوت بسیار است)). او از ((مادر حسنک وزیر)) و (( مادر عبدالله بن زبیر)) به واسطه صبر و مقاومتی که در مرگ فرزندان از خود نشان دادند ستایش می کند و هر چند که به قهرمانی آنها اعتقاد دارد لیکن زمام داری را کار زنان نمی داند. (بیهقی، ۱۳۲۴ : ۳۷۹)
    آنچه در این کتاب منعکس است، بیشتر از مقوله تشریفاتی است که یک حکومت توخالی و پوشالی و عوام فریب را به گونه حکومتی اصیل و مایه دار و دوست دار ایران و ایرانی نشان دهد و عادات و آرایی را که ایرانیان، طی قرن ها به دست آورده اند، یک جا در پای غزنویان ]یعنی مهاجمان تورانی نژاد حکومت یافته بر ایران[ بریزد; تا سنگ حقارت و فرومایگی و بی اصالتی از پیش پایشان برداشته شود و سلطان محمود و سلطان مسعود و سلطان مودود … بتوانند خود را هم رنگ جماعت ایرانی قلمداد کنند و با جلب خود، هراس و یاس در دل ایرانیان به وجود آورند.
    یکی از این آداب و رسوم را که ابوالفل بیهقی، گاه با ریزه کاری های آن، به تفیل سخن رانده است، رسم ازدواج و مراسم نثار و هدیه و جشن های هنگام عروسی است که در دربار مسعود (۴۲۱- ۴۳۲ ق) و امیر زادگان معاصر وی رایج بوده است.
    اما مبنای عروسی های با شکوهی که در تاریخ بیهقی آمده – چه آنهایی که به شخص سلطان مسعود مربوط است و چه آنهایی که به امیران و شاهزادگان – اغلب برای ایجاد روابط دوستانه بین دربار و حکام ولایات بزرگ و دور دست بوده است. (بیهقی، فیاض، ۱۳۷۱: ۲۱۴) و زنان چون هدیه ای که از جانب سلطانی، بسلطان دیگر واگذار می شده ، و سپس در گوشه ای نهاده، و فراموش می گردیده ، بوده اند. ( یاحقی، ۱۳۸۸: ۸۱)
    در این مراسم ها، رسم بر آن بوده که پیکی یا دانشمندی همراهِ چندین خدم و حشم و نامه ها و پیام های نیکو، برای خواستگاری به خانه عروس می فرستادند. دختر نیز باید نجیب زاده باشد، با اصل و نسبی نیکو (مادری شریف داشته باشد) و غلام و کنیز هم نباشد.
    به عنوان نمونه آنجا که سلطان مسعود از دختر قدرخان، خاقان ترک، خواستگاری می کند، طی نامه ای که برای پدر دختر می فرستد یاد آور می شود که : (( ما را رای افتاده است که تا از جانب خان، دو وصلت باشد; یکی به نام ما، و یکی به نام فرزند ما ابوالفتح مودود – وام تاییده – که مِهتر فرزندان ماست، و بعد از ما ولی عهد ما، در مُلک، وی خواهد بود. آن ودیعت که به نام ما نامزد کنند، از فرزندان و سرپوشیدگان کرائم باید که باشد، از آنِ خان. و دیگر ودیعت، از فرزندان امیر، فرزند بغراتگین، که ولی عهد است; امّا چنان باید که این دو کریمه، از خاتونان باشند، کریم الطرفین.
    اگر بیند خان، و ما را بدین اجابت کند، چنان که از بزرگی نفس، و همّت بزرگ، و سماحت اخلاق وی سزد، که هیچ حال روا نباشد و از مروت نسزد که ما را اندرین، رد کرده آید)). (بیهقی، تصحیح فیا، ۳۷۱: ۲۱۴)
    از این قسمت نکاتی چند استنتاج می شود، یکی این که : نسب، و مقام مادر اهمیت بسیار داشته است، می بینیم که مسعود، بدان اکتفا نمی کند که همسر وی، و آن پسرش، دختر قدرخان ، و دختر پسر وی باشند بلکه مادر آنان نیز باید از خاندانی نجیب و اصیل باشد. (یاحقی، ۱۳۸۸ :۸۲)
    به هر حال، پدر عروس، چه با میل و رغبت و چه ناراضی،باید با این ازدواج موافقت می کرد. آن وقت از جانب سلطان، هدایایی فرستاده می شد و مهد میبردند. چون معمولاً عروس در شهری دور دست بود، مدتی دراز (گاه بیش از یک سال)، این رفت و آمد طول می کشید تا عروس به خانه داماد در آید و هنگامی که مهد عروس به دروازه شهر می رسید، جماعت بسیاری از زنان و محتشمان، به استقبال عروس می رفتند. در این موقع، مرسوم بود که هنگام غروب و شامگاهان، عروس به دروازه شهر نزدیک شود و چنانچه زود تر می رسیدند تا تا شامگاه صبر می کردند و در میان شمع و قندیل ها و شعله ها، او را به شهر وارد می ساختند. در عروسی سلطان مسعود با دختر کالیجار، بیهقی می گوید : (( آن شب ، نشابور چون روز شده بود از شمع ها و مشعل ها … و چندان چیز ساخته بودند به فرمان عالی که اندازه نبود)) .
    و آن گاه او را به سرا و بارگاهی که سخت زینت داده بودند، فرود می آوردند، سفره ها می گستردند، هدیه ها و نثار ها روان می کردند; در حالی که عروس، روی پوشیده بود و کس او را نمی دید. سپس سلطان از سرای خود با غلامان و کوکبه عظیم، به سرای عروس می آمد. از مجلل ترین عروسی ها، عروسی سلطان مسعود است با دختر کالیجار و نیز عروسی مسعود با دختر قورخان و عروسی امیر مردان شاه با دختر سالار بکتعذی. (بیهقی، تصحیح فیاض، ۱۳۷۱ : ۴۰۵ – ۴۲۵)
    و پس از این مراسم و جشن ها، معمول آن بود که همراهان عروس، به شهر خود باز می گشتند، در حالی که هر یک به فراخور خویش، خلعت ها و تشریفات یافته بودند و برای پدر عروس هم خلعتی گران مایه می بردند.
    (( … و عبدالجبار پسرِ خواجه بزرگ در رسید با ودیعت و سالِ مان و همه مراد ها حاصل کرده و مواضعی درست با کالیجار بنهاده، و نزدیک امیر بموقعی سخت تمام افتاد. و فرمود تا رسولان گرگان را بروز در آوردند بخوبی و پس مهد ها که راست کرده بودند با زنان محتشمان نشابور از آنِ رئیس و قضاه و فقها و اکابر و عمّال ] یشب[ پیشِ مهدِ دختر با کالیجار بردند – و بر نیم فرسنگ از شهر بود – و خَدَم و قومِ گرگانیان را بعزیزیها در شهر در آوردند. و سرای و کوشکهایِ حسنکی چون درجاتِ فردوس الاعلی بیاراسته بودند.
    بفرمان امیر، مهد را آنجا فرود آوردند با بسیار زنان چون دایگان و دادگان و خدمتکاران، و زنان خادمان و کنیزکان، و زنان محتشمانِ نشابور بازگشتند. و آن شب نشابور چون روز شده بود از شمعها و مشعلها. و خادمانِ حرمِ سلطانی بدرِ حرم بنشستند و نوبتیِ بسیار از پیادگان بدرگاهِ سرای نامزد شدند و حاجبی با بسیار مردم و چندان چیز ساخته بودند بفرمانِ عالی که اندازه نبود، و فرود فرستادند. و نیم شب همه قومِ سرایِ حرمِ سلطانی از شاد یاخ آنجا آمدند.
    و دیگر روز امیر فرمود تا بسیار زر و جواهر و طرایف آنجا بردند و تکلفی سخت عظیم ساختند اندر میهامانیها و زنانِ محتشمانِ نشابور را بجمله آنجا بردند، و نثارها بکردند و نان بخوردند و بازگشتند و ودیعت را که ساکن مهد بود کس ندید. و نماز خفتن امیر از شادیاخ برنشست با بسیار مردم از حاشیت و غلامی سیصد خاصّه سوار و غلامی سیصد پیاده در پیش و پنج حاجب سرایی، و بدین کوشکِ حسنکی آمد و فرودِ سرای حرم رفت با خادمی ده از خواص که روا بودی که حرم را دیدندی، و این خدم و غلامان بوثاقها که گرد برگردِ درگاه بود فرود آمدند که وزیر حسنک آن همه بساخته بود از جهت پانصد و ششصد غلامِ خویش را، و آفتابِ دیدار سلطان بر ماه افتاد و گرگانیان را از روشنایی آن آفتاب فخر و شرف افزود و آن کار پیش رفت بخوبی، چنانکه ایزد، عَزَّ ذِکْرُه، تقدیر کرده بود … و دیگر روز امیر هم در آن خلوت و نشاط بود و روز سوم وقتِ شبگیر بشادیاخ رفت. و چون روشن شد و بار داد، اولیا و حشم بخدمت آمدند و خواجه بوسهل حمدوی و قومی که با وی نامزد بودند، جامه راه پوشیده پیش آمدند و خدمتِ وداع کردند.)) (بیهقی، ۱۳۸۹ : ۶۲۲ -۶۲۳)
    (( و روز دوم رجب رسولان و خدم با کالیجار را که با مهد از گرگان آمده بودند، خلعتی فرا خور بدادند; و خلعتی سخت فاخر، چنانکه ولات را دهند، بنام با کالیجار بدیشان سپردند، و دیگر روز الاحدالثالث من رجب سوی گرگان برفتند.)) (همان : ۶۲۴)
    جهیزیه و وسایل عروس هم بسیار مجلل و آبرومند و گاه بسیار زیبا و هنری و شگفت انگیز بود که بیهقی در مورد جهیزیه دختر با کالیجار، چنین می گوید : (بیهقی، تصحیح فیاض، ۱۳۷۱: ۳۹۶)
    (( … و با دختر با کالیجار چندان چیز آورده بودند از جهیزِ معیّن که آن را حدّ و اندازه نبود و تفصیل آن دشوار توان داد. و من که بوالفلم از ستی زرین مطربه شنودم … میگفت که دختر تختی داشت گفتنی بوستانی بود، در جمله جهیزِ این دختر آورده بودند، زمینِ آن تختهای سیمین در هم بافته در هم بافته و ساخته و بر آن سی درخت زرّین مرتّب کرده و برگهایِ درختان پیروزه بود با زمرّد و بارِ آن انواع یواقیت، چنانکه امیر اندر آن بدید و آنرا سخت بپسندید، و گردِ آن درختان ، بیست نرگسدان نهاده و همه سپر غمهایِ آن از زر و سیم ساخته و بسیار انواع جواهر، و گرد بر گردِ این نرگسدانهایِ سیم طبقِ زرّین نهاده همه پر عنبر و شمامه هایِ کافور، این یک صفت جهیز بود و دیگر چیزها برین قیاس می باید کرد.))
    (بیهقی، ۱۳۸۹ : ۶۲۴)
    خلاصه این که، غالباً این ازدواج ها ، انگیزه مادی یا سیاسی داشته است. وقتی که دست اندازی به سرزمینی، از طریق لشکر کشی مقدر نبود، این گونه ازدواج ها صورت می گرفت و دیگر آن که این مواصلت ها افزون به ثروت خود، با گرفتن جهیزیه های گران قیمت و هدایای سنگین، از خانواده دختر همراه بوده است. (بیهقی، تصحیح فیاض، ۱۳۷۱: ۶۶۰ )
    ۵-۳٫اقشار اجتماعی :
    نابرابری های اجتماعی یکی از مهمترین حوزه های جامعه شناسی است، زیرا منابع مادیِ در دسترس مردم تا حد زیادی زندگی آن ها را تعیین می کنند.
    نابرابری ها در همه ی انواع جامعه انسانی وجود دارند. حتی در ساده ترین فرهنگ ها، که اختلاف در ثروت و دارایی عملاً موجود نیست، نابرابری میان افراد، مرد و زن، پیر و جوان وجود دارد . جامعه شناسان برای توصیف نابرابری ها، از وجود قشر بندی اجتماعی سخن می گویند. قشر بندی را می توان به عنوان نابرابری های ساختارمند میان گروه بندی های مختلف مردم تعریف کرد. می توان قشر بندی را مانند لایه بندی زمین شناسی پوسته زمین تصور کرد. جوامع را می توان متشکل از قشرهایی به صورت سلسله مراتبی در نظر گرفت که قشرهای ممتاز تر در بالا و قشرهای کمتر ممتاز نزدیک به پایین قرار گرفته اند.
    چهار نظام اساسی قشر بندی می توان تشخیص داد : بردگی ، کاستی، رسته ای و طبقه ای.
    ۵- ۳-۱٫بردگی :
    بردگی یک شکل افراطی نابرابری است که در آن بعضی افراد در واقع به عنوان دارایی در تملک دیگران اند. شرایط حقوقی مالکیت برده به طور قابل ملاحظه ای میان جوامع مختلف فرق می کرده است. گاهی برده ها تقریباً از هر گونه حقوق قانونی محروم بوده اند در حالی که در موارد دیگر موقعیت آنها بیشتر شبیه وعیت بنده یا خدمتکار بوده است.
    بردگان از موقعیت های سیاسی و نظامی محروم گردیده بودند، بعضی از آنها با سواد بوده و به عنوان کارگزاران اداری حکومت کار می کردند; بسیاری در زمینه ی مهارت های صنعتی آموزش دیده بودند. بردگان گاهی از راه فعالیت های سوداگری بسیار ثروتمند می شدند، و بعی برده های ثروتمند حتی خود صاحب برده بودند. اما در پایین سلسله مراتب اجتماعی با بردگانی که در گشت زارها یا در معادن کار می کردند در دنیای باستان غالباً با خشونت رفتار می شد.
    ۵-۳-۲٫رسته ها :

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:25:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      جايگاه-فقهی-و-حقوقی-قرار-بازداشت-موقت-و-تعارض-آن-با-حقوق-متهم-با-نگرشی-به-لايحه-آيين-دادرسی-کيفری- قسمت 3 ...

    لایحه آیین دادرسی کیفری……………………………………………………………………………………….. 127

    پایان نامه حقوق

    فهرست منابع ………………………………………………………………………………………………………… 162
    چکیده انگلیسی …………………………………………………………………………………………………….. 168
    مقدمه
    قرار بازداشت متهم، مهم‌ترین تأمین جزایی است که قانون اعمال آن را تحت ضوابط و شرایط خاصی، در اختیار قضات دادگستری قرار داده است. این نوع تأمین وسیله‌ای ضروری در رسیدگی به امور کیفری است؛ اما افراط و استفاده بی­رویه از آن، به­خصوص بدون رعایت ضوابط قانونی، اقدامی مضر علیه منافع عمومی ‌و آزادیهای فردی است. بازداشت موقت به دلیل اهمیت ویژه‌ای که دارد همیشه موضوع بحث حقوقدانان و متخصصان در امر کیفری بوده و از دیر زمان قواعد و مقررات آن در آیین دادرسی کیفری تغییر و تحول یافته است و امروزه کوشش بر این است که ضمن محدود شدن موارد اعمال و مدت بازداشت، صدور آن تحت شرایط و ضوابط معین و دقیق‌تری صورت پذیرد و با قبول اعتراض متهم و رسیدگی به آن در مرجع صلاحیت‌دار، حقوق دفاعی او به نحو مطلوبی تضمین شود و خسارات ناشی از بازداشت‌های غیرقانونی و همچنین بازداشت‌هایی که در صدور آنها ضوابط قانونی رعایت شده، اما تعقیب کیفری در نهایت به قرار منع تعقیب یا برائت متهم منتهی شده است، تأمین و جبران شود. بازداشت موقت مغایر با اصل برائت است، به همین علت باید با کمال دقت و احتیاط به اجرا گذاشته شود تا موجبات خسارت مادی و معنوی متهم، به‌ویژه افراد بی‌گناه را فراهم نسازد و به آزادیهای فردی که در قوانین اساسی کشورهای جهان، منشور ملل متحد، اعلامیه‌های متعدد حقوق بشر و در بسیاری از میثاق‌های بین‌المللی اعلام و تضمین شده است، لطمه‌ای وارد نیاورد. سعی بیشتر قانونگذاران جهان امروزی این است که موارد بازداشت موقت را به حداقل ممکن کاهش دهند.
    در ایران، تا پیش از تصویب قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1378 رویکردهای متفاوتی بر نظام دادرسی کیفری حاکم بود. تا پیش از این قانون، قرار بازداشت موقت در قانون آیین دادرسی کیفری 1290 جز در موارد استثنایی به صورت اختیاری بود. در سال 1352 موارد اجباری بیشتری به این قانون الحاق گردید. اگرچه قانونگذار در ماده 35 قانون آیین دادرسی کیفری 1378، تصریح بر بازداشت موقت اجباری نموده، ولی با توجه به مقید نمودن آن به رعایت مفاد بند «د» ماده 32 قانون مزبور می­توان چنین استنباط کرد که به جز قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری مصوب 1367 مجمع تشخیص مصلحت نظام، بازداشت موقت اجباری دیگری در سیستم قضایی ایران ملاحظه نمی­گردد. (الهی منش، 1391، 19) خوشبختانه به رغم این رویکرد سخت گیرانه و سنتی طی سه دهه گذشته، مقنن در لایحه آیین دادرسی کیفری در جهت تحولات پیش گفته گام برداشته و با استثنایی تلقی نمودن بازداشت موقت، موارد اجباری را از نظام دادرسی کشورمان حذف کرده و با تدوین مؤلفه های دادرسی منصفانه، تفکیک کامل مرحله تحقیق و تعقیب، مطالعه پرونده کیفری متهم توسط وکیل، پیش بینی حق سکوت برای متهم، افزایش قرارهای تأمینی از ۵ قرار به ۱۰ قرار و پیش ­بینی نظارت قضایی و جلب به دادرسی به جای قرار مجرمیت و نداشتن محدودیت برای داشتن وکیل، قابلیت تقسیط جزای نقدی، مطالبه خسارت ناشی از بازداشت غیر­قانونی، تشکیل پرونده شخصیت برای متهمان و … در جهت تضمین حقوق و آزادیهای فردی متهمان گام مهمی را به جلو برداشته است.
    1- بیان مسئله
    از مهم­ترین موهبتی که بشر از آن بهره­مند شده است، حق آزادی تن است. این حق در اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948) و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966) و اعلامیه اسلامی حقوق بشر (قاهره 1990) مورد تأکید قرار گرفته است. به همین لحاظ قانونگذاران باید در خصوص محدود کردن این حق حساسیتی خاص را مصروف دارند.
    از مهم­ترین مسائلی که در جریان پرونده ی کیفری و طبعاً در آیین دادرسی کیفری مطرح می گردد، بازداشت موقت متهم است.
    ” بازداشت موقت عبارت است از: نگاهداشتن متهم به طور موقت به حکم قانون یا به تشخیص قاضی، به منظور دسترسی و حضور متهم در مراجع قضایی و یا جلوگیری از فرار یا پنهان شدن یا تبانی با دیگری است و این توقیف ممکن است تا مدت معین و یا رفع موجب و یا انجام دادن تحقیقات مقدماتی و یا صدور احکام بدوی ادامه داشته باشد.” (آریان پور، 81، 7)
    ازآنجا که قرار بازداشت موقت با اصل برائت متهم مغایر است و نتایج زیانبار آن غیر قابل جبران می­باشد، قانونگذاران درباره مشروعیت به کارگیری آن تردید داشته و سعی کرده اند، آن را از اختیار قاضی خارج کنند و تحت قاعده و قانون درآورند تا دادرسان نتوانند به اراده و دلخواه خود افراد را بازداشت کنند، این در حالی است که قانونگذار ما نه تنها نتوانسته است در جهت تحدید موارد بازداشت موقت گام بردارد و با افزایش موارد قرار بازداشت موقت باعث پایمال شدن هرچه بیشتر حقوق متهم گردد، به علاوه نوعی تعارض بین مواد مربوطه به وجود آورده است.
    علاوه بر این به استناد بند (د) ماده 32 قانون آیین دادرسی کیفری دادرس همیشه می ­تواند متهم را به بهانه بیم فرار یا تبانی و یا امحای آثار و علایم جرم بازداشت کند، یعنی حتی در بزه­های کوچک نیز بازداشت متهم مجوز قانونی پیدا می­ کند. از سوی دیگر اگرچه قانونگذار در ماده 35 قانون مزبور، تصریح بر بازداشت موقت الزامی نموده است، ولی با توجه به مقید نمودن آن به رعایت مفاد بند (د) ماده

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
    32، می­توان چنین استنباط کرد که بازداشت موقت اجباری در سیستم قضایی ایران حذف شده است. همچنین برابر بند (د) ماده 35 قانون آیین دادرسی کیفری در مواردی که آزادی متهم موجب فساد باشد، صدور قرار بازداشت موقت اجباری است و تشخیص فساد نیز لاجرم با قاضی دادگاه است، زیرا معیار قانونی برای این تشخیص وجود ندارد. در مجموع قانونگذار ایران با نادیده گرفتن حقوق متهم اقدام به تصویب مواد 32 و35 قانون آیین دادرسی کیفری نموده است.
    خوشبختانه، تدوین کنندگان لایحه آیین دادرسی کیفری با توجه به حقوق متهم اقدام به تدوین این لایحه کرده ­اند و علاوه بر حذف موارد بازداشت موقت الزامی، موارد و شرایط بازداشت موقت اختیاری را نیز حصری کرده اند که البته موارد اختیاری صدور قرار بازداشت موقت شامل جرایم فراوانی می باشد و نتیجه آن توسعه موارد بازداشت موقت است. اما در مجموع مقنن با استثنایی تلقی نمودن بازداشت موقت و ایجاد جایگزین­های نوین بازداشت موقت و نظارت قضایی، گام مهمی را در راستای حفظ حقوق متهمین برداشته است.
    نکته باقی مانده اینکه، در اسلام حبس جز در موارد استثنایی وسیله اجرای حکم نبوده و تنها برای انتظار محاکمه متهمین و تعزیرات به کار برده شده است. درباره بازداشت موقت در اسلام، موارد فراوانی دیده می­ شود که این بازداشت به رسمیت شناخته شده است و آیات و احادیث و اقوال علما در این زمینه نمایان­گر این مطلب است. از جمله آیه 106 سوره مبارکه مائده که می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده­اید، هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد، در موقع وصیت باید دو نفر عادل را از شما به شهادت بطلبند و یا اگر مسافرت کردید و مرگ شما فرا رسید (و در راه مسلمانی نیافتید) دو نفر از غیر شما و اگر به هنگام ادای شهادت در صدق آنها شک کردید، آنها را بعد از نماز نگاه دارید تا سوگند یاد کنند که ما حاضر نیستیم حق را به چیزی بفروشیم؛ اگرچه در مورد خویشاوندان ما باشد و شهادت الهی را کتمان نمی کنیم که از گناهکاران خواهیم بود»، صراحت تمام، در بازداشت موقت دارد و این آیه قبل از هر دلیل دیگری، بازداشت موقت را رنگ شرعی داده است. (الهی منش، 91، 29)
    این پژوهش در صدد است که پس از شناخت کلیاتی در خصوص بازداشت موقت، به بیان شرایط و موارد و جایگزین­های بازداشت موقت در قانون آیین دادرسی کیفری و لایحه بپردازد و ایرادات آن در خصوص تعارض با متهم را بیان کند. همچنین موارد فقهی بازداشت موقت را نیز مورد بررسی قرار داده است.
    2- سابقه تحقیق
    ضمن بررسی­هایی که بنده راجع به پیشینه تحقیق موضوع پایان نامه ام داشتم، به پژوهش­هایی برخورد کردم که نویسندگان آنها، تحقیقات کاربردی و جامعی در این زمینه داشته اند. از آن جمله:
    – مبانی فقهی بازداشت موقت در جرایم علیه تمامیت جسمانی از مهدی منصوری (1388) که در مورد جواز یا عدم جواز بازداشت موقت در خصوص قتل عمد و قتل غیر عمد و ضرب و جرح در فقه سخن به میان آورده است و به این نتیجه رسیده است که به دلیل حاکمیت فرض برائت متهمان در فقه و قانون اصل، عدم جواز بازداشت موقت است. علاوه بر این موارد بازداشت موقت در قانون باید محدود شود و موارد بازداشت موقت اجباری باید حذف شود.
    – بازداشت موقت از منظر اصول دادرسی عادلانه از محمود صابر (1389) که در مورد آثار سوء قرار بازداشت موقت و قرارهای تأمین محدود کننده آزادی و پذیرش حق اعتراض متهم به آنها و وضعیت حقوقی اعتراض به قرار بازداشت موقت صادره از دادگاه های کیفری استان سخن به میان آورده است و به این نتیجه رسیده است که قانون آیین دادرسی کیفری ایران در تبیین قرارهای بازداشت موقت اجباری و اختیاری تشتت دارد و با توجه به شرایط مندرج در ماده 32 و تبصره­های آن، عملاً قرار بازداشت موقت اجباری در نظام حقوقی ایران باقی نمی­ماند و با عدم ذکر مرجع اعتراض به قرار بازداشتی که مستقیماً دادگاه کیفری استان صادر می­ کند، باعث شده این دیدگاه قوت بگیرد که این نوع قرار بازداشت ها قطعی هستند.
    – قرار بازداشت موقت در حقوق کیفری ایران از احمد ابراهیم پور (1391) که در مورد موارد بازداشت موقت و مدت آن، ضمانت اجرای بازداشت غیر قانونی و جبران خسارت ناشی از بازداشت متهم بی­گناه سخن به میان آورده است و به این نتیجه رسیده است که قانون آیین دادرسی کیفری موارد بازداشت موقت را گسترش داده است، همچنین بازداشت متهم به حق دفاع او زیان وارد می­ کند و متهمی که در بازداشت به سر می­برد، قادر به جمع آوری دلایل جهت اثبات بی­گناهی خود نیست و بازداشت متهم مخالف با نهاد تعلیق است و در آخر نواقص قانون آیین دادرسی کیفری باید رفع شود.
    – بازداشت موقت در آیین دادرسی کیفری ایران از بهروز جوانمرد (1384) که در مورد قرار بازداشت موقت و محاسن و معایب آن سخن به میان آورده است، سپس به قرار بازداشت موقت اجباری و اختیاری پرداخته است و همچنین به نقش شاکی خصوصی در بازداشت متهم اشاره کرده است و به این نتیجه رسیده است که قضات باید در خصوص صدور قرار بازداشت متهم به شخصیت اجتماعی او توجه کنند و با اعتبار و آبروی کسی بازی نکنند و در جرایم کم­اهمیت از صدور حکم قرار بازداشت موقت متهم خودداری کنند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    – بازداشت موقت در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران و انطباق آن با موازین حقوق بین الملل بشر از محمود آخوندی (1391) که رژیم بازداشت موقت را در سه دوره 1- بازداشت موقت برابر مقررات آیین دادرسی کیفری 2- بازداشت موقت از زمان تصویب قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 1373 3-بازداشت موقت د
    ر لایحه آیین دادرسی کیفری، توضیح داده است و به این نتیجه رسیده است که لایحه آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در جهت رعایت هرچه بیشتر موازین انسانی نیاز به اصلاحات جدی دارد.
    – موارد بازداشت موقت در اسلام و حقوق ایران از روح الله عسکری (1388) که به بیان مصادیق بازداشت موقت در اسلام و قوانین فعلی پرداخته است و در آخر به این نتیجه رسیده که موارد زیادی به عنوان مصادیق بازداشت موقت مورد پذیرش و اجماع علمای اسلامی می­باشد. همچنین آیین دادرسی کیفری فعلی در خصوص قرار بازداشت موقت از بیشترین ایرادات برخوردار است و توصیه می­ شود هرچه زودتر اصلاح شود.
    – قرار بازداشت موقت و جایگزین­های آن در حقوق ایران و فرانسه از محمدرضا الهی منش (1391) که به بیان پیشینه قرار بازداشت موقت و آیین دادرسی قرار بازداشت موقت و قرارهای جایگزین آن و نظارت قضایی پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که رویکرد ایران در باب نظارت قضایی، رویکردی دوگانه و مبهم است و لایحه پیشنهادی در زمینه پذیرش برخی جایگزین­ها به وضعیت اقتصادی و اجتماعی موجود توجه نکرده است و سیاست دوگانه اتخاذی لایحه پیشنهادی در باب جایگزین­ها ناکارآمد است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    3 – ضرورت و نوآوری تحقیق
    اصل برائت ایجاب می­ کند، تا زمانی که به موجب حکم دادگاه صالح، محکومیت قطعی برای اشخاص در نظر گرفته نشده است، از اعمال هرگونه واکنش کیفری بر آنان خودداری شود.
    به منظور شناسایی متهم به عنوان مجرم و اعمال کیفر بر او، باید قوانین و مقررات چنان وضع شوند که هم مجرمان در سایه عدالت با اجرای حکم به کیفر برسند و هم بی­گناهی افرادی که ممکن است به ناحق در معرض مجازات قرار گیرند ثابت شود، تا محاکمه عادلانه به معنای حقیقی انجام پذیرد.
    لذا رعایت حقوق شهروندی متهمان و بهبود اوضاع و احوال و شرایط متهمانی که در بازداشت به سر می­برند و بهره­مندی از محاکمه عادلانه ضرورت انجام این تحقیق می­باشد.
    در این پژوهش سعی شده است قرار بازداشت موقت در قانون آیین دادرسی کیفری با قرار بازداشت موقت در لایحه قانون آیین دادرسی کیفری مقایسه شود و نقص­ها و ایرادات موجود در قانون و لایحه بیان شود. همچنین سعی شده است که جایگاه قرار بازداشت موقت در فقه مشخص شود.
    4- سؤالات تحقیق
    1) لایحه آیین دادرسی کیفری چه رویکرد جدیدی را نسبت به قرار بازداشت موقت اتخاذ کرده است؟
    2) قانونگذار در لایحه آیین دادرسی کیفری تا چه حد در جهت احقاق حقوق متهم گام برداشته است؟
    3) قواعد اسلام چه رویکردی را نسبت به قرار بازداشت موقت اتخاذ کرده است؟
    5- فرضیات تحقیق
    1) رویکرد لایحه آیین دادرسی کیفری ابهام­زدایی و رفع نواقص مواد قانونی در خصوص قرار بازداشت موقت است.
    2) قانونگذار با حذف موارد بازداشت موقت اجباری و حصری کردن موارد اختیاری آن در لایحه، گام مهمی را در جهت رعایت حقوق متهم برداشته است.
    3) اسلام این قرار را تأیید کرده است.
    6- هدف ها و کاربردهای تحقیق
    نتیجه حاصل از این تحقیق می ­تواند راهگشایی برای تفسیر بهتر قوانین توسط قضات در دادسراها و دادگاه های عمومی و انقلاب باشد. همچنین قابل استفاده برای وکلا، سازمان زندان ها و … می­باشد.
    از جهت کاربردی در تلاش است تا با برجسته نمودن موارد نقص و مشکلات قوانین در زمینه قرار بازداشت موقت، مقامات مسئول به ویژه مقنن را به نواقص قانونی و قضایی جلب نماید. به همین جهت این تحقیق می ­تواند برای نهاد­های قضایی و تقنینی کشور کاربرد داشته باشد.
    7- روش و نحوه‌ انجام تحقیق و بدست آوردن نتیجه
    روش به کار رفته در این پایان نامه استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. روش جمع­آوری اطلاعات کتابخانه­ای است و از طریق فیش­برداری به تحقیق در کتب و مقالات و سایت­های اینترنتی و … پرداخته شده و سپس با تجزیه و تحلیل این مطالب، پژوهش حاصل شده است.
    8- ساماندهی تحقیق
    این پایان نامه در سه فصل تنظیم شده است که فصل اول آن کلیات می­باشد. بخش اول این فصل به مفهوم و سابقه تاریخی بازداشت موقت می ­پردازد. بخش دوم به بررسی اهداف قرار بازداشت موقت و محاسن و معایب آن پرداخته است. در بخش سوم مبانی قرار بازداشت موقت مورد بررسی قرار گرفته و در بخش چهارم اصول حاکم بر قرار بازداشت موقت مطرح شده است.
    فصل دوم پایان نامه به قرار بازداشت موقت در قانون و لایحه مربوط می­ شود و در سه بخش تنظیم شده است. بخش اول آن مربوط به شرایط قانونی قرار بازداشت موقت می­باشد و بخش دوم به بیان موارد قرار بازداشت موقت و مدت زمان این قرار پرداخته است و بخش سوم مربوط به جایگزین­های قرار بازداشت موقت در قانون و لایحه می­باشد.
    در فصل سوم با عنوان قرار بازداشت موقت در فقه، موارد بازداشت موقت در فقه در هشت بخش تنظیم شده است که این بخش­ها عبارت­اند از: بخش اول: بازداشت موقت در جرایم علیه تمامیت جسمانی، بخش دوم: بازداشت موقت در سرقت، بخش سوم: بازداشت موقت در سحر و دیگر اعمال مشابه، بخش چهارم: بازداشت موقت مرتد، بخش پنجم: بازداشت موقت در فحشا، بخش ششم: بازداشت موقت افراد دارای رفتارهای ناهنجار و افراد محکوم به حدود الهی، بخش هفتم: بازداشت موقت در حقوق مالی و بخش هشتم: بازداشت موقت در سایر موارد.
    فصل ا
    ول
    کلیات
    بازداشت موقت، در نظام عدالت کیفری زمانی مطرح می­ شود که اتهامی اقامه شده و به دلایل چندی، ظن قوی بر وقوع آن اتهام از سوی متهم وجود داشته باشد. در این زمان است که مقام تحقیق در برخی موارد چاره­ای جز توسل بدان، به مثابه تنها ابزار مناسب «تأمین» نمی­بیند. بدیهی است چنین اقدامی از سوی مقام قضایی باید مبتنی بر تجویز قانونگذار در موارد خاص باشد و مقام مزبور با برخورداری از «صلاحیت قانونی» به آن اهتمام ورزد. با این همه، این اقدام بی هیچ تردیدی، ناقض حق آزادی بشر است که انسان به صورت ذاتی از آن برخوردار است. (الهی منش، 1391، 25) بنابراین در خصوص صدور این قرار باید دقت کافی را به عمل آورد تا حقوق افراد به ناحق پایمال نشود.
    آشنایی با مفاهیم و سابقه قرار بازداشت موقت، اهداف و محاسن و معایب آن، مبانی قرار بازداشت موقت و اصول حاکم بر قرار بازداشت موقت، موضوع بررسی در این فصل خواهد بود.
    بخش اول- مفهوم و سابقه تاریخی قرار بازداشت
    در این بخش ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی قرار و بازداشت موقت پرداخته می­ شود و سپس سابقه تاریخی آن مورد بررسی قرار می­گیرد و در آخر بازداشت موقت از دیدگاه تطبیقی و بین المللی بررسی می­ شود.
    گفتار اول- تعاریف
    فرایند دادرسی کیفری در هر نظامی از عدالت کیفری، شاهد قرارهای تأمینی است موسوم به «قرارهای تأمین کیفری». در میان این قرارها از نظر شدت، قرار بازداشت موقت جایگاه اول را به خود اختصاص داده است. از این­رو آگاهی از مفهوم آن می ­تواند به نوعی جایگاه خطیر آن را برای شهروندان جامعه نمودار سازد. در خصوص تعریف قرار بازداشت نخست به تعریف لغوی آن پرداخته و کلمات قرار و بازداشت را بطور جداگانه معنی کرده و سپس تعاریف اصطلاحی و حقوقی آن را که اساتید و علمای آیین دادرسی کیفری از قرار بازداشت موقت ارائه نموده ­اند بیان می­نماییم.
    1- تعریف لغوی قرار و بازداشت
    قرار از نظر لغوی در چند معنی به کار رفته است. در فرهنگ معین قرار به معنی پابرجا شدن، جا گرفتن، آرامش، پایداری، صبر و شکیبایی، عهد و پیمان، حکم موقت آمده است.
    در ترمینولوژی حقوق، بازداشت چنین معنی شده است: «بازداشت، جلوگیری از آزادی شخص یا مال معین است». (جعفری لنگرودی، 1378، 181)
    بازداشت از نظر لغوی به معنای ممانعت، جلوگیری، توقیف و حبس آمده است. (معین، 1383، 454)
    2- بازداشت موقت در اصطلاح حقوقی
    قرار بازداشت، شدیدترین قرار تأمینی است که درباره متهمان اعمال می­ شود و موضوع آن سلب آزادی است. علما و استادان حقوق، بنابر ارزیابی و سلیقه خود، تعریفی از بازداشت ارائه داده اند که هریک از این تعاریف می ­تواند راه­گشا باشد. پروفسور گارو می نویسد:
    «توقیف عبارت از این است که مقصر را در تمام مراحل استنطاق مقدماتی و یا یک قسمت از آن، در زندان حبس نمایند. همچنین ممکن است این بازداشت تا زمان تصمیم نهایی ادامه یابد». (گارو، ۱۳۸۰ ، ۲۹۵)
    در تعریف دیگر، «بازداشت متهم عبارت است از سلب آزادی متهم و زندانی کردن او در قسمتی از تحقیقات مقدماتی توسط مقام قضایی صالح». (آشوری، ۱۳۸8،204)
    و نیز گفته شده است:
    «منظور از بازداشت، در توقیف نگاه­داشتن متهم در طول تمام و یا قسمتی از جریان تحقیق مقدماتی است که امکان دارد تا خاتمه دادرسی و صدور حکم نهایی و شروع به اجرای آن ادامه یابد و هرچند کلیه قرارهایی که جنبه مالی دارند، مانند اخذ کفیل وسپردن وثیقه، اگر متهم قادر به انجام آن نباشد، به بازداشت متهم منجر می­ شود و نتیجه آن با بازداشت موقت یکی خواهد بود، لیکن در بازداشت موقت، با وجود امکان معرفی کفیل و سپردن وثیقه، باز هم متهم باید در بازداشت به سر برد». ( آخوندی، ۱۳84، ۱۵۴)
    به نظر می­رسد، در تعریف بازداشت موقت می­توان گفت: «بازداشت موقت عبارت است از، نگاهداشتن متهم به طور موقت به حکم قانون یا به تشخیص قاضی، به منظور دسترسی و حضور متهم در مراجع قضایی و یا جلوگیری از فرار یا پنهان شدن یا تبانی و یا امحاء آثار جرم است، و این توقیف ممکن است تا مدت معین و یا رفع موجب و یا انجام دادن تحقیقات مقدماتی و یا صدور احکام بدوی ادامه داشته باشد». (آریان پور، 81، 7)
    این تعاریف به روشنی بیانگر تفاوت­های آشکار بین بازداشت و حبس می­باشد. به عبارتی هرچند در فرایند بازداشت و حبس، وصف سلب آزادی تن و محدودیت ورود و خروج مشهود و ملموس است، با وجود این، این دو از چندین جهت متفاوت اند:
    – توقیف، مقدم بر حبس است و ممکن است به حبس منجر شود یا نشود.
    – مدت توقیف، معمولاً و نسبتاً کوتاه­تر از مدت حبس است.
    – در توقیف، شخص بازداشت شده بلاتکلیف و در حال انتظار است، ولی درباره محبوس از پیش تعیین تکلیف شده است.
    – توقیف شامل متهم و مظنون به ارتکاب جرم است، اما حبس برای محکوم می­باشد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:25:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم