کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تغییر جنسیت- قسمت 4
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • اثرتیمارهای هورمونی در باززایی گیاه زینتی سنبل از طریق کشت بافت- قسمت ۵
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد بررسی شرکت ‌های هرمی از منظر فقه امّامیه و حقوق ...
  • بررسی عوامل موثر بر قصد خرید مشتریان با تاکید بر تجربه برند- قسمت ۴
  • دستور العمل های ناظر بر شرکت های چند ملیتی و آثار احتمالی آن بر حقوق ایران، با تاکید بر دستور العمل۹۳ OECD 2011- قسمت ۴
  • بررسی تأثیر آموزش به شیوه نمایش خلاق بر تفکر انتقادی و پیشرفت درسی دانش آموزان در درس علوم اجتماعی سوم ابتدایی- قسمت ۹
  • بررسی عالم پس از مرگ از دیدگاه دین اسلام و دین زرتشت با تکیه بر متون دینی مقدس- قسمت ۲
  • طراحی الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد یگان های ناجا- قسمت ۲۳- قسمت 2
  • رابطه ی ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی با خوش بینی ۹۳- قسمت ۴
  • ارزیابی صفات زراعی در لاین های M3 حاصل از القای موتاسیون با اشعه گاما در کلزا (Brassica napus L.)- قسمت ۱۵- قسمت 2
  • بررسی رهن و توثیق بیمه نامه در حقوق ایران۹۱
  • اشکال اولیای دم در حقوق ایران با تکیه بر قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲- قسمت ۶
  • حمله روسیه به گرجستان از منظر حقوق توسل به زور- قسمت ۳
  • بررسی رابطه انواع دینداری و نگرش به جامعه مدنی ( در میان دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد )- قسمت ۱۴
  • مقالات و پایان نامه ها درباره :سنجش پایبندی مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ...
  • بررسی سیره سیاسی امام رضا(ع) از منظر فقه سیاسی شیعه۹۱- قسمت ۶
  • دانلود پایان نامه پاسخ های مورفولوژیک و فیزیولوژیک دو رقم انگور به اسید ...
  • تعيين ارتباط بین کیفیت زندگی کاری (QWL) و تعهّد سازمانی کارکنان بانک ملی استان گیلان در سال 90-91- قسمت 8
  • تاثیر عوامل ژئوپلیتیک بر رژیم حقوقی دریای خزر با تاکید بر خطوط انتقال انرژی- قسمت 16
  • بررسی پیرنگ در داستان¬های مثنوی معنوی- قسمت ۸
  • اثربخشی مشاوره گروهی بر اساس منابع تکوین خود بر افزایش ابراز وجود معتادان در حال باز توانی- قسمت 14
  • تحلیل جامعه شناختی تاثیرسایت ها ی اینترنتی بر اجتماعی شدن کودکان 11-2ساله در فضای مجازی ایران- قسمت 8
  • واخواهی برای محاکمه ی غیابی- قسمت ۲
  • بررسی دیدگاه‌ های فقهی علامه جعفری- قسمت ۷
  • نصاب پذیری مهریه- قسمت ۸
  • بررسی مفهوم حیا در اشعار مولوی- قسمت ۴
  • طرح های پژوهشی انجام شده با موضوع اعراب و بلاغت حکمت‌های ۱۵۱ تا ۲۲۰ نهج البلاغه- فایل ۱۴
  • عوامل شکل گیری گفتمان ناسیونالیسم و بازتاب آن در مطبوعات از دوران مشروطه تا پایان دوره رضا شاه (۱۲۸۵-۱۳۲۰ ه ش) ۹۳- قسمت ۷
  • بررسی رفتار خانوارهای روستایی و شهری شهرستان بهبهان در مواجهه با گردوغبار- قسمت ۴
  • بررسی تناسب در آیات و سور در تفسیر المیزان و فی ظلال القرآن- قسمت ۱۴
  • حل و فصل اختلافات تجاری از طریق داوری در اتاق بازرگانی بین‌المللی- قسمت ۶
  • راهنمای نگارش پایان نامه در مورد تاثیرهشت هفته تمرینات ثبات دهنده بر تعادل ، درد و حس وضعیت در ...




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تاثیر دین زرتشتی بر دیدگاه شاهنامه در باره جهان پس از مرگ۹۲- قسمت ۵ ...

    این امیر فرهنگ دوست ابومنصور محمد بن عبالرزاق توسی بود که نسب به «اسپهدان » ایران و خانواده کنارنگیان توس می­رساند، و به گواهی کارهایی که کرده اندیشه­ای بلند و نژادی بزرگ داشته­است.
    یکی از مهمترین کوششهای ایران گرایانه­ی او گردآوری، تنظیم و سرو سامان دادن به تاریخ گذشته ایران بود.به این ترتیب که از وزیر و پیشکار خود «ابومنصور معمری» خواست «تا خداوندان کتب را از دهقانان و فرزانگان و جهاندیدگان از شهرها بیاورند…» و بنشانند تا کتابهای وکارنامه­های شاهان و زندگانی و اقدامات هریک را از هر جا که بود فراز آورند و در کتابی به نام «شاهنامه» گرد کنند. شاهنامه منثور نخستین کتاب نثر فارسی دری است، و بعدها به پاس کوشش فراگیر همین امیر ایران دوست به شاهنامه ابومنصوری نامدار شد.
    ابو منصور محمد بن عبدالرزاق سرانجام در سال ۳۵۱هـ / ۹۶۲م در حالی که سپهسالار سامانیان و والی خراسان بود در جنگی ناجوانمردانه با حریفان کشته شد و از آن پس تا حدود ۳۰ سال خانواده ترک نژاد سیمجوریان حاکم خراسان گشتند. اینکه روزگار فردوسی از زمان ولادت تا شروع به نظم شاهنامه چگونه گذشته است، روشن نیست.
    بی شک او هم مثل هر دهقان آزاده دیگری نگران سرنوشت ایران و تاریخ و فرهنگ سرزمین خویش بوده و از اختلافات و نادانیها و بی­فرهنگیها که به برکناری و انزوای خاندان عبدالرازق و روی کار آمدن سیمجوریان انجامیده در رنج بوده و همزمان خود را برای اقدام دفاعی شایسته­ای آماده می­کرده­است.
    ابتدا دقیقی توسی، که زردشتی بود و به نقل فردوسی «جوان و گشاده زبان» بود، در جوانی به شاعری پرداخت. ا و برخی از امیران چغانی و سامانی را مدح گفته و از آنها جوایز گرانبها دریافت می­کرد. دقیقی ظاهراً به دستور نوح بن منصور سامانی احتمالا در سال ۳۶۵ هـ / ۹۷۵ م مأموریت یافت تا شاهنامه ی ابومنصوری را که به نثر بود به نظم در آورد، و اندکی بعد پس از سرودن ۱۰۰۰ بیت به ناگهان در جوانی به دست غلام خود کشته شد و کار نظم خدای نامه نافرجام ماند.»
    از این هزار بیتی که از دقیقی بر جای مانده و فردوسی آن را در شاهنامه خویش جاودانه کرده است و همچنین قرائنی که از زندگی و احوال خصوصی دقیقی در دست است، چنین بر می آید که ا و اگر زمان هم می یافت شایستگی لازم را برای شاهنامه نداشت. این بود که ضرورت این کار به عنوان پیامی همگانی در هیأت یک نیاز بر فردوسی نهیب زد و ا و را به ادامه کار دقیقی برانگیخت.
    و چنین بود که دهقانزاده توس، درحالیکه پا به حوالی چهل سالگی گذاشته و از هر جهت برای پذیرفتن این رسالت خطیر آماده شده بود، با نگرا نی از اینکه مبادا عمر و دارایی اش در صورت درنگ بیشتر به این کار وفا نکند مردانه قدم در میدان نهاد. در این راه جوانمردی از دوستان همشهری وی به تشویق او همت گماشت و اسباب کار را برایش فراهم کرد و به او قول داد نسخه ای از شاهنامه منثور را برایش بیاورد.
    مرا گفت: خوب آمد این رای تو به نیکی خواهد همی پای تو
    نبشته من این دفتر پهلوی به پیش تو آرم، نگر نغنوی
    گشاده زبان و جوانیت هست سخن گفتن پهلوانیست هست
    شو این نامه خسروان بازگوی بدین جوی نزد مهان آبروی
    در همین زمان دوستی دیگر، که در برخی از نسخه های کهن شاهنامه اسمش « امیرک منصور » ضبط شده است، به او قول همراهی داد:
    بدین نامه چون دست بردم فراز یکی مهتری بود گردن فراز
    جوان بود و از گوهر پهلوان خردمند و بیدار و روشن روان
    مرا گفت کز من چه باید همی که جانت سخن برگراید همی
    به چیزی که باشد مرا دسترس به گیتی نیازت نیارم به کس….
    هم ا و بود که به فردوسی سفارش کرده بود تا کتاب خود را، در صورتی که به اتمام رسید، به پادشاهی بزرگ تقدیم کند و فردوسی این توصیه او را در یاد داشت:
    یکی پند آن شاه یاد آوریم ز کژی روان سوی داد آوریم
    مرا گفت کین نامه شهریار گرت گفته آید به شاهان سپار
    این کسی که فردوسی این همه در آغاز کار به یاری او پشت گرمی داشته، شاید یکی از دو پسر محمد بن عبدالرزاق توسی، فراهم آورنده شاهنامه منثور – عبدالله یا منصور – بوده باشد، که هر دو در زمان فرمانروایی «تاش» در خراسان، به رغم خاندان سیمجور، میان سالهای ۳۷۱ تا ۳۷۷ هـ به کار گماشته شدند و از بخت بد در کشمکشهای میان تاش سپهسالار و سیمجوریان با خواری و بی­سرانجام ناپدید شدند.
    در همین سالهای تاریک، که بنابر برخی نسخه­های شاهنامه:
    زمانه سراسر پر از جنگ بود نه جویندگان بر جهان تنگ بود
    فردوسی کار بزرگ نظم داستانهای ملی را آغاز کرد و به رغم ناملایمات روی از ادامه کار در هم نکشید و تا سالها بعد با شور و دلبستگی به کار خطیر خود ادامه داد.
    گفته می‌شود چهار تن از آموزگاران او موبد بوده و او در سرودن شاهنامه از آموزش‌های ایشان بهره برده‌است.
    چهارده سال که از شروع کار فردوسی می­گذشت محمود بن سبکتگین به همراه پدرش برای نخستین بار از غزنه به خراسان آمدند. آنها پس از جنگ و گریزهایی که در حوا لی هرات و نیشابور با سالاران متمرد سامانی، ابو علی سیمجور و فایق، داشتند سرانجام در «نبرد ا ندرج» واقع در مسیر دروازه رزان توس، در جنگی نمایان و سرنوشت ساز به تاریخ یکشنبه بیستم جمادی الاخر سال ۳۸۵ هـ/۹۹۵م دو سردار یاغی را هزیمت کردند. محمود که در این زمان تنها ۲۴ سال داشت از همان بدو ورود، به پاس دلاوریهای نمایانی که از خود بروز داده بود، از جانب سامانیان به سپهسالاری کل خراسان رسید و به سیف الدوله ملقب گشت. ظاهرا فردوسی، که یک سال پیش از آن تحریر نخستین شاهنامه را به پایان برده بود، ناظر این دلاوریهای محمود بوده و در سیمای او امیری جوان و جهان جوی دیده­است.
    ستایشی هم که با اشاره به سال ۳۸۵ در آغاز داستان گشتاسب، در هیأت یک رؤیا، از محمود به عمل آورده می­توا ند ناظر به همین دیدار نخستین باشد:
    چنان دید گوینده یک شب به خواب که یک جام می داشتی چون گلاب
    دقیقی ز جایی پدید آمدی بر آن جام می داستانها زدی….
    شهنشاه محمود گیرنده شهر ز شادی به هر کس رساننده بهر
    از امروز تا سال هشتاد و پنج بکاهدش رنج و نکاهدش گنج
    اما این دیدار به فرض آنکه اتفاق افتاده باشد می ­تواند گذرا و حتی یکجانبه باشد، برای آنکه توقف محمود در حوالی توس و خراسان چندانی نپایید، بویژه که دو سال بعد ابتدا امیر سامانی و چند ماه بعد از آن هم سبکتگین درگذشت.
    محمود به غزنه رفت و پس از کشمکشهایی که بر سر جانشین پدر با برادر خود اسماعیل داشت، سرانجام بر او و بر مدعیان حکومت سامانی فائق آمد و تنها از آن پس یعنی از سال ۳۸۹ هـ / ۹۹۹ م رسما به عنوان سلطان بلا منازع غزنه بر تخت نشست. به نظر می­رسد که فردوسی تا چند سال بعد هم با دربار غزنه ارتباط مستقیمی نداشت، بخصوص بعید است که سلطان محمود در این سالها متوجه فردوسی و کار عظیم او شده باشد، هر چند که وجود وزیر کاردان و ایران دوست وی، ابوالعباس فضل بن احمد اسفراینی (صدرات: ۳۸۴ – ۴۰۱ هـ / ۹۹۴- ۱۰۱۱ م) می­توانسته است میان آنان وسیله ارتباطی باشد.
    چنان که از خود شاهنامه بر می ­آید این ارتباط برای نخستین بار به ۶۵ سالگی شاعر یعنی سال ۳۹۴هـ / ۱۰۰۴ م باز می­گردد، که شاعر فرزند ۳۷ ساله خود را از دست داده و روزگار را به درویشی و رنج می گذرانده، رخ لاله گونش بمانند کاه زرد گشته، موی سیاه مشک رنگش چون کافور شده و آوازه داد و دهش محمود را شنیده­است و به امید آن که پیرانه سر شاه گردن فراز و دادگر غزنه وی را دستگیر باشد و از جهانش بی نیازی دهد، به اشاره دستور فرزانه و دادگر – فضل بن احمد اسفراینی – زبان به ستایش محمود گشوده و «این نامه بر نام او » پیوسته­ است.
    آنچه مسلم است این که رابطه حسنه میان فردوسی و محمود چند سال بیشتر دوام نیافت، برای آنکه در حوا لی سال ۴۰۰هـ / ۱۰۱۰م در شاهنامه سخن از مذمت محمود می­رود، آنجا که فردوسی در داستان یزدگرد رندانه از زبان رستم فرخزاد به پیشگویی اوضاع زمانه خود می ­پردازد:
    دریغ این سرو تاج و این داد و تخت دریغ این بزرگی و این فر و بخت
    کزین پس شکست آید از تازیان ستاره نگردد مگر بر زبان
    برین سالیان چار صد بگذرد کزین تخمه گیتی کسی نشمرد
    کشاورز جنگی شود بی هنر نژاد و هنر کمتر آید به بر
    و باید همی این از آن آن از این ز نفرین ندانند باز آفرین
    نهان بدتر از آشکارا شود دل شاهشان سنگ خارا شود
    بداندیش گردد پدر بر پسر پسر بر پدر همچنین چاره گر
    شود بنده بی هنر شهریار نژاد و بزرگی نیاید به کار
    از ایران و از ترک و از تازیان نژادی پدید آید اندر میان
    نه دهقان نه ترک و نه تازی بود سخنها به کردار بازی بود
    همه گنجها زیر دامن نهند بمیرند و کوشش به دشمن دهند
    زبان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اندر آرند پیش
    از آن پس، چند سال پایان عمر شاعر آزاده توس در تیره بختی و رنج و ناخشنودی گذشت. دلبستگی سی ساله فردوسی به کار نظم شاهنامه و قحطی ویرانگر سالهای ۴۰۰ تا ۴۰۲ و عدم رسیدگی وی به امور زندگی سبب شد که املاک و داراییهای او یکی پس از دیگری از دست برود.
    امید شاعر در جهت رسیدن به پاداشی در قبال نظم شاهنامه هم به نا امیدی گرایید و او همچنان دل آزرده و خاطر خراشیده نگران سرنوشت کار و کتاب خود در زادگاه خویش ناظر بی مهری­های زمانه بود، تا اینکه سرانجام در سال ۴۱۱ هـ/۱۰۱۵ م یا ۴۱۶ در عسرت و تنگدستی سر بر خاک نهاد.
    در مورد این که فردوسی چندسال بر سر نظم شاهنامه عمر گذاشته و بالاخره چه زمانی آن را به پایان برده­است و آیا از آغاز تا انجام کتاب را مرتب سروده یا داستانها را به طور پراکنده به نظم آورده و بعد تنظیم کرده­است، گمانهای بسیاری ابراز شده­است. حاصل سخن آن که فردوسی نظم شاهنامه را رسما از حدود سال ۱۳۷۰ آغاز کرد و طی مدت نزدیک به بیست و پنج تا سی سال بخشهای مختلف آن را به طور متناوب به نظم کشید، و سر انجام یک بار به سال ۳۹۴ و بار دگر در حوالی سالهای ۴۰۱ یا ۴۰۲ در آن تجدید نظر کرد.»
    ۲-۱-۱ شاهنامه از نظر بزرگان ایران زمین
    تو این را دروغ و فسانه مدان بیکسان روش در زمانه مدان
    ازو هرچه اندر خورد با خرد وگر هر ره رمز معنی برد
    در پهنه ی «تاریخ ادب ایران» شاعرانی نامدار و بلند پایه داد سخن داده­اند، اما بنا به گفته­ی مرحوم دکتر سید حسن سادات ناصری «تا به امروز شاعری به نامداری و بزرگواری و استادی و چیره سخنی مانند فردوسی در میدان سخن گستری ادب فارسی پا به عرصه سخنوری نگذاشته است. »
    اندیشه­ های فردوسی زنده و با روح و دارای جنبه های اخلاقی است. نظم او روان و لطیف است گرچه این خصوصیت را می­توان به جمیع شعرای ایرانی اطلاق کرد، لکن در مورد فردوسی به صورت کیفیتی ظاهر می­ شود و شعر او را زیبایی فسون­انگیزی می­بخشد که قلب انسان را تسخیر می­ کند.
    حکیم ابوالقاسم فردوسی منادی عزت و شرف ملت ایران و کتاب «نامه باستان» وی معتبرترین و موثقترین سند هویت تاریخی و ملی ایران است.
    مسلما نامه باستان – یا شاهنامه – در مدت هزار سال در برابر سیل تهاجمات بیگانگان همچنان پایدار و پاسدار فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی بوده ­است و بیش از هر اثر دیگری با زندگی عامه مردم عجین بوده و از محفل خواص تا منازل و محافل عوام همه جا حضور داشته­است.
    دکتر امین ریاحی از دیدگاهی دیگر به حکیم ابوالقاسم فردوسی نظر افکنده­است. وی شخصیت بزرگان را بر« مبنای تأثیری که بعد از خود بر جای گذاشته­اند » می­سنجد و می­نویسد:
    «ملت ایران در طی چند هزار سال گذشته­ی درخشان خود بزرگانی از فرمانروایان و شاعران و حکیمان و دانشمندان و هنرمندان و سرداران و جنگاوران در دامان خود پرورانده که مایه­ی سر فرازی و بلند نامی مادر جهانند و از آن میان بزرگترین و نامدارترین ایرانی، فردوسی طوسی است.
    وقتی شخصیت بزرگان رفته را بر مبنای تأثیری که بعد از خود جای گذاشته­اند و با طول مدتی که اثر آنها پایدار مانده بسنجیم در می­یابیم که فردوسی بزرگترین ایرانی در تمام ادوار و قرون بوده ­است و هیچ ایرانی به اندازه ی فردوسی در سرنوشت ملت و کشور خویش تأثیر پایدار بر جای ننهاده­است. »
    دکتر ریاحی آن گاه از بسیاری از نام آوران تاریخ ایران، پادشاهان و سرداران یاد می­ کند و سپس می نویسد:
    «… اکنون فردوسی را ببینیم که از شعر و اندیشه والای خود کاخ عظیمی پی افکند که در طی قرون از باد و باران و طوفان حوادث و کینه و هجوم اقوام گزندی نیافته­است.
    فردوسی بی تردید بزرگترین شاعر ایران است و تصور می­کنم در آینده هم وقتی که تعصبات ملی در اقوام جهان کاهش پذیرد جهانیان او را بزرگترین شاعر بشریت خواهند شناخت. »
    مرحوم محمد علی فروغی نیز نظراتی چون دکتر ریاحی ابراز داشته­است: «شاهنامه ی فردوسی هم از حیث کمیت، هم از جهت کیفیت بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است، بلکه می­توان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمی­زدم و از این که سخنانم گزافه نماید احتراز نداشتم می­گفتم شاهنامه معظم­ترین یادگار ادبی نوع بشر است »
    مرحوم محمد علی فروغی در پاسخ کسانی که از برخی از اشعار فردوسی خرده می­گیرند می گوید: «اگر بنای خرده گیری بر شاهنامه با شد، البته نکته­هایی چند هم بر فردوسی می­توان گرفت و از آن جا که بشر بوده باید قبول کرد که اثرش بی­عیب و نقص نتواند بود. »
    مرحوم جلال الدین همایی فردوسی را «روشن ترین ستاره­ی آسمان حکمت و ادب » می­دا ند. وی در مقاله ی « نمیرم ازین پس که من زنده­ام» می­گوید: « یک عده از نوابغ برجسته داریم که مقام شامخ آن­ها بالاتر از زمان و مکان و کم و کیف است. اینها شاهبازان بلند پروازند که در قفس تنگ جای نمی گیرند… نمودار کامل این دسته از مردم که قرنها می­گذرد و مادر ایام از آوردن فرزندی همچون وی سترون است، روشن­ترین ستاره­ی آسمان حکمت و ادب در قرن چهارم و پنجم هجری، نابغه­ی شهیر حکیم ابوالقاسم فردوسی ناظم شاهنامه می­باشد که نام نامی او ورد زبان مردم عالم است.»
    مرحوم حبیب یغمایی نیز درباره فردوسی می­گوید:
    «اگر تمام ثروت ایران را از عصر محمود غزنوی تاکنون در یک کفه ترازو قرار دهند و شاهنامه فردوسی را در کفه­ی دیگر، در پیشگاه خردمندان و صاحبدلان جهان این کفه سنگین­تر خواهد بود، زیرا به دست آوردن زر و سیم از منابع دریا و زمین به حد وفور امکان دارد ولی پدید آمدن شاعری چون فردوسی با آن همه لطف طبع و کمال ذوق که شاهنامه­ای بپردازد و به بازار ادب عرضه دارد، محال و ممتنع است، چنان که اکنون هم که درست ده قرن از زمان او می­گذرد چونین کسی نیامده­است. »
    مرحوم محیط طباطبایی درباره حکیم توس می­گوید: «فردوسی که بی شک سر­آمد همه داستان­سرایان است در کلام خود مانند یک نفر شاعر درام­نویس است که در هر موردی سخن را مقتضی مقام می­آورد، بر هر که کشته شود تأسف می­خورد و بدی از هرکس سرزند سزاوار نکوهش می­داند. »
    مرحوم علی اکبر دهخدا در لغت نامه خود، حکیم توس را بزرگترین حماسه­سرای تاریخ ایران می­داند:
    «حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی بزرگترین حماسه­سرای تاریخ ایران و یکی از برجسته­ترین شاعران جهان شمرده می­ شود، بزرگترین حماسه­ی ایران و یکی از چند اثر کوه آسای ادبی جهان شاهنامه­ی فردوسی است. فردوسی را باید پیشرو کسانی شمرد که به افتخارات ایران کهن جان داده و عظمت آن را آشکار ساخته­اند.
    او مظهر ایران دوستی واقعی است. از طرف دیگر او را می­توان حافظ تاریخ ایران کهن دانست. یکی از بزرگترین امتیازهای فردوسی ایمان به اصول اخلاقی است. فردوسی هرگز لفظ رکیک و سخن ناپسند در کتاب خود نیاورده، اندرزهای گرا نبهای ا و گاه با چنان بیان موثری سروده شده است که خواننده نمی­توا ند خود را از تأثیر آن بر کنار دارد. »

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [سه شنبه 1400-01-24] [ 11:22:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شناسایی ارقامی از اسفناج که از نظر میزان اسید اگزالیک مطلوب هستند- قسمت ۴ ...

    ۵

     

     

    بجنورد ۱

     

     

    ۱۵

     

     

    شیروان

     

     

     

    ۶

     

     

    بجنورد ۲

     

     

    ۱۶

     

     

    ماهان کرمان

     

     

     

    ۷

     

     

    تبریز

     

     

    ۱۷

     

     

    ورامین بذر خاردار

     

     

     

    ۸

     

     

    جهرم

     

     

    ۱۸

     

     

    ورامین بذر گرد

     

     

     

    ۹

     

     

    جنت‏آباد قم

     

     

    ۱۹

     

     

    ارومیه

     

     

     

    ۱۰

     

     

    خورآباد قم

     

     

    ۲۰

     

     

    شیراز

     

     

    ۳-۲استخراج DNA از بافت برگ اسفناج
    در این تحقیق استخراج DNA گیاهی بر اساس روش موری و تامسون[۱۳۹] (۱۹۸۰) با اندکی تغییرات به صورت زیر انجام گرفت:
    ۳-۲-۱مراحل استخراج DNA
    ۱) ۱۵۰ میلی‏گرم برگ پودر شده را در یک میکروتیوپ ۲ میلی‏لیتری ریخته و ۸۰۰ میکرولیتر بافر [۱۴۰]CTAB (پیوست ۱) از پیش گرم شده در دمای ۶۵ درجه سانتی‏گراد را به آن اضافه گردید،
    ۲) مخلوط حاصل را به مدت ۲ تا ۳ دقیقه ورتکس نموده تا کاملاً همگن شد،
    ۳) میکروتیوپ‏های حاوی عصاره همگن شده به مدت ۳۰ دقیقه در بن‏ماری در دمای ۶۵ درجه سانتی‏گراد قرار داده شدند،
    ۴) پس از خارج کردن میکروتیوپ‏ها از بن‏ماری، به مدت ۵ دقیقه با دور ۱۲۰۰۰ دور در دقیقه در دمای Cº۴ سانتریفیوژ کرده، سپس مایع رویی (مایع سبز رنگ شفاف) را از فاز جامد زیرین (سبز تیره) با بهره گرفتن از سمپلر جدا و به میکروتیوپ‏های ۵/۱ میلی‏لیتری انتقال داده شد،
    ۵) زیر هود به هر میکروتیوپ ۲۵۰ میکرولیتر کلروفورم سرد اضافه نموده، سپس به مدت ۵ دقیقه میکروتیوپ‏ها را سر و ته نموده، آنگاه آنها را با دور ۱۳۰۰۰ دور در دقیقه به مدت ۱ دقیقه سانتریفیوژ شدند،
    ۶) مایع شفاف رویی به دقت با بهره گرفتن از یک تیپ دهانه گشاد به یک میکروتیوپ جدید ۵/۱ میلی‏لیتری منتقل، آنگاه هم حجم آن ایزوپروپانول سرد (۲۰- درجه سانتی‏گراد) افزوده شد. در این مرحله میکروتیوپ‏ها به آرامی به مدت ۲ دقیقه سر و ته گردیدند،
    ۷) محلول حاوی DNA را به مدت ۵ دقیقه با ۱۳۰۰۰ دور در دقیقه سانتریفیوژ شد. در این مرحله DNA به صورت یک رسوب سفید رنگ در ته میکروتیوپ مشاهده ‏گردید،
    ۸) مایع رویی به آرامی دور ریخته و رسوب حاصل سه بار با ۵۰۰ میکرولیتر الکل ۷۰ درصد شستشو و به مدت ۱ دقیقه سانتریفیوژ شد،
    ۹) پس از شستشوی آخر، الکل باقیمانده در اطراف رسوب DNA با احتیاط با بهره گرفتن از یک تیپ زرد رنگ خارج نموده، سپس رسوب حاصل را به مدت ۴ الی ۵ دقیقه در معرض هوا قرار داده شد تا از حالت سفید رنگ به حالت شیشه‏ای (شفاف) درآید،
    ۱۰) به هر میکروتیوپ ۵۰ میکرولیتر آب مقطر استریل اضافه شد،
    ۱۱) نمونه‏ها را به مدت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه در بن‏ماری ۶۵ درجه سانتی‏گراد حرارت داده، آنگاه به مدت ۲ دقیقه با دور ۱۳۰۰۰ دور در دقیقه سانتریفیوژ گردید،
    ۱۲) به هر میکروتیوپ ۲ میکرولیتر آنزیم RNAase A افزوده و به مدت ۲ ساعت در دمای ۳۷ درجه سانتی‏گراد نگهداری شد. در پایان، نمونه‏ها را به دمای ۴ درجه سانتی‏گراد تا زمان تعیین کمی و کیفی نگهداری شدند.
    ۳-۳تعیین کمیت و کیفیت DNA استخراج شده
    پس از پایان یافتن استخراج DNA، کمیت و کیفیت آن از دو روش اسپکتروفتومتری و الکتروفورز بر روی ژل آگارز تعیین شد.
    ۳-۳-۱ روش اسپکتروفتومتری
    در این روش از دستگاه نانودراپ استفاده شد. بدین منظور حجم معینی از DNA استخراج شده با آب مقطر رقیق و به حجم معینی رسانده شد، نسبت مذکور فاکتور رقت[۱۴۱] نامیده می‏شود. برای کالیبره نمودن دستگاه حجم خاصی آب مقطر درون کوت ریخته و طیف جذبی آن در طول موج ۲۶۰ نانومتر و ۲۸۰ نانومتر، کالیبره می‏شود. پس از کالیبره شدن دستگاه، حجم خاصی از نمونه DNA رقیق شده درون کوت ریخته شده و A260، A280 و نسبت بین این دو قرائت شد. مقدار عددی جذب در ۲۶۰ نانومتر معیاری از غلظت DNA و نسبت عددی دو مقدار جذب در ۲۶۰ به ۲۸۰ معیاری از کیفیت آن است. یک نمونه DNA خوب دارای نسبتی معادل ۲-۸/۱ می‏باشد. اگر نسبت به دست آمده از ۸/۱ کمتر باشد نشان دهنده‏ی وجود پروتئین، فنل و دیگر مواد ناخالصی است که می‏توانند تابش فرابنفش را جذب کنند. اما چنانچه نسبت بدست آمده بیشتر از ۲ باشد نشان دهنده‏ی وجود RNA و DNA تک رشته‏ای در DNA استخراج شده است. نسبت عددی حاصل برای نمونه‏های DNA استخراجی در این تحقیق بین ۸/۱ تا ۲ متغیر بود که نشان دهنده‏ی کیفیت مطلوب آنها بود.
    برای تعیین غلظت DNA از فرمول زیر استفاده می‏شود:
    A260 *DF*50 = غلظت DNA بر حسب نانوگرم در میکرولیتر
    Df ضریب رقت است و با توجه به میزان دفعاتی که محلول پایه رقیق شده است تعیین می‏گردد.
    ۳-۳-۲روش الکتروفورز در ژل آگارز
    روش دیگر تعیین کیفیت، استفاده از ژل آگارز ۲/۱-۸/۰ درصد می‏باشد که در آن باندها از لحاظ قطر و درخشندگی کنترل می‏شوند. در این روش ۲ میکرولیتر از نمونه های DNA همراه با ۱ میکرولیتر بافر بارگذاری[۱۴۲](پیوست ۲) و ۷ میکرولیتر آب در چاهکهای ژل آگارز بارگذاری شده همچنین در یکی از چاهک‏ها نیز مقدار ۱ماکرولیتر از نشانگر bp100شرکت فرمنتاز[۱۴۳] لود می‏شود و به مدت ۵۰ دقیقه تحت ولتاژ ۹۰ الکتروفورز شد. پس از تفکیک، با بهره گرفتن از دستگاه ژل داکیومنتیشن (شرکت Biometra) و اشعه‏ی ماورای بنفش با طول موج ۲۶۰ نانومتر عکس ژل‏ها تهیه گردید.
    به این ترتیب، تراکم باندهای DNAحاصل از استخراج نمونه‏های گیاهی با تراکم باندهای نشانگر bp100 مقایسه و اندازه آن تخمین زده شد. کمیت DNA استخراج شده با مقایسه چشمی ضخامت باندهای DNA ژنومی با باند اول نشانگر bp100 تعیین گردید. پس از تعیین غلظت‏ها، غلظت مورد نیاز با بهره گرفتن از رابطه C1V1=C2V2 تا غلظت ۲۵ نانوگرم در ماکرولیتر برای انجام PCR رقیق گردید.
    ۳-۴ آغازگرهای مورد بررسی
    در این تحقیق از ۱۰ جفت آغازگر اختصاصی اسفناج که بر پایه مطالعات قبلی دارای چندشکلی مناسب در اسفناج بودند، از مجموعه نشانگرهای ریزماهواره‏ای اسفناج که توسط گروبن و همکاران (۱۹۹۸) از ناحیه فلنکینگ ریزماهواره‏های اسفناج طراحی شده بود استفاده گردید (جدول ۳-۲). آغازگرها بر مبنای محتوای اطلاعات چندشکلی (PIC)، توزیع یکسان آن‏ها بر روی کروموزوم‏ها و پیوستگی با مکان‏های ژنی کنترل کننده برخی از صفات کمی انتخاب و ساخت آن‏ها به شرکت تکاپو زیست سفارش داده شد. جهت ساخت محلول‏های پایه آغازگرها و محلول‏های کاری بر اساس توصیه شرکت سازنده عمل و محلول‏های پایه با غلظت ۱۰۰۰ پیکومول[۱۴۴] در میکرولیتر و محلول‏های کاری با غلظت ۱۰ میکرومولار تهیه گردید.
    ۳-۵بهینه‏سازی واکنش PCR برای آغازگرهای SSR
    جهت انتخاب آغازگرهای مناسب، تعیین دمای اتصال آن‏ها و بهینه‏سازی شرایط PCR از مخلوط DNA‏ی کل ۲۰ توده به نسبت مساوی استفاده گردید. دمای اتصال بر اساس نسبت توالی‏های بازهای نوکلئوتیدی (C+G)، اطلاعات طراحی آغازگرها و نتایج انجام واکنش‏های آزمایش گرادیانت[۱۴۵] برای یافتن دمای بهینه تعیین شد. بدین منظور ابتدا دمای اتصال مناسب آغازگرها با انجام واکنش در چهار دمای متفاوت براساس دمای توصیه شده توسط شرکت سازنده و مطابق با برنامه گرادیانت PCR تعیین و دمای اتصال مناسب انتخاب گردید.
    جدول ۳-۲ مشخصات آغازگرهای مورد استفاده در تحقیق (گروبن، ۱۹۹۸)

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:22:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پایانی ...

    چکیده
    پژوهش حاضر باهدف بررسی استعاره در شعر های مازندرانی در چارچوب نظریه طرحواره تصوری در معناشناسی شناختی مورد پژوهش قرار گرفت. در این تحقیق زبان شناسی شناختی به ارتباط میان زبان، ذهن و تجربیات فیزیکی- اجتماعی انسان می پردازد. به عنوان رویکردی معنا بنیاد مجموعه ای از نظریات را شامل می شود که استعاره مفهومی و طرحواره تصوری از مهمترین آن هاست. استعاره مفهومی به معنای ادراک مفهومی عینی یک پدیده از حوزه مبدا و انتقال آن به یک مفهوم ذهنی در حوزه مقصد است. طرحواره های تصوری ساخت های مفهومی، بنیادی، انتزاعی در ذهن هستند که بر اساس تجربیات و فعالیت های بدنی در حین تعامل با مشاهده جهان اطراف حاصل می شود. مهمترین تقسیم بندی طرحواره ها به سه گروه طرحواره حجمی، طرحواره حرکتی و طرحواره قدرتی می باشد. این پژوهش به بررسی سه طرحواره فوق در نمونه ای از مجموعه اشعار مازندرانی پرداخته است. چون در این دیدگاه زبان وسیله شناخت است کوشیده تا به بررسی چگونگی عملکرد طرحواره های تصوری در شعر های مازندرانی بپردازد، لذا از روش کتابخانه ای و بعضا از نقل قول مستقیم نیز به این منظور استفاده گردیده است و نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از وجود انواع طرحواره های تصوری و بالاخاص طرحواره حجمی بوده است.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    کلیدواژه: استعاره ، طرحواره تصوری، طرحواره حجمی، طرحواره حرکتی و طرحواره قدرتی ، اشعار مازندرانی
    فصل اول

     

     

    کلیات پژوهش

     

    ۱-۱-مقدمه
    زبان‌ مازندرانی از لحاظِ تاریخی و لهجه‌شناسی جزء گروه زبان‌های ایرانی شمال می باشد. زبان مازندرانی، امروزه در کرانه‌های جنوبی دریای مازندران و دامنه‌های شمالی البرز و بخش گسترده‌ای از شمال ایران رواج دارد و از نظرِ ویژگی‌ها و تمایزهای آوایی می‌توان هشت گویش برای آن در نظر گرفت که عبارت‌اند از: گویش بهشهری، ساروی، قائم‌شهری، بابلی، آملی، نوشهری، عباس‌آبادی و تنکابنی. زبان مازندرانی، در خارج از حوزه‌ی جغرافیای مازندران، مانند شهرستان‌های علی‌آباد کتول و کُردکویِ استانِ گلستان، منطقه‌ی باستانی قصران (اوشان و فشم، شمشک، دیزین، گاجره و روستاهای کوه پایه‌های توچال تا مناطق غربی رودخانه‌ی جاجرود) و منطقه‌ی دماوند (شامل نواحی کوهستانی شهرستان دماوند، رودهن، بومهن تا فیروزکوه) دارای گویش­ور است(فرشیدفر،۱۳۹۱: ۲) . اکنون، این زبان، نظام نوشتاری ندارد. بنابراین شاسیته است حال که به دید زبان به این مهم می نگریم؛ این زبان را مورد بررسی قرار دهیم.
    ۱-۲-بیان مساله
    دانشمندان و صاحب نظران در حوزه ادبیات هرکدام تعاریف متفاوتی را برای گفتمانی به نام شعر تصویر نموده اند. بخش عظیمی از متون کهن فارسی در دو حوزه “شعر” و “نثر”، صبغه دینی دارند و با مروری گذرا بر پیشینه مکتوب شعر و ادب آیینی، بر قدمت ۱۱ سده ای آن می توان مهر تأیید نهاد.
    زبان شعرفریاد سکوت است وعرصه بدیع ترین وعمیق ترین جلوه ی حس ونقد وحیرت آدمی است. شعرزبان زمان ماست زبان بیان دردهای زمان، بیان دردهایی که درعمق وجود انسان احساس می شوند و بازی واژگان درقالب شعر راهی است برای تسکین آن. عرصه ی شعرفرصتی برای آنکه شاعر بعنوان پیش قراول کاروان راه افتاده درمسیر زمان با بیان دردها، رنج ها، شادی وخاطرات مشترک آن هم به گونه ای که تاهمیشه تاریخ ماندگار بماند. درواقع شاعر با شعرخویش درپی آن است که بجای مطرح کردن صرفا خبری یک گزاره آن رابا زبان شعر به جامعه القاء کند. (نیما ومیراث نو :۱۳۸۹ ).
    امروزه با پیشرفت و گسترش زبان شناسی، اشعار جایگاه ویژه ای در بین بشر بدست آورده اند. به رغم توجه فراوان متفکران و پژوهشگران حوزه فلسفه و ادبیات و زبان شناسان بویژه زبان شناسان معناشناسی شناختی در دهه های اخیر ، آنچه هنوز عموما در این زمینه به دانش آموزان و دانشجویان آموخته می شود، دیدگاه های سنتی علم بیان است. با نگاه جدید فردیناندو سوسور به زبان و مطالعه آن با نگاه و ابزارهای متفاوت، زبانشناسی علاوه بر اینکه به صورت دانشی مستقل مطرح شد و مسا ئل خود را با روش های علمی نوین در حوزه های آواشناسی- واج شناسی، صرف، نحو، معنی شناسی و کاربردشناسی مورد تحلیل و بررسی قرار داد در ارتباط با پژوهش های گسترده زبانی با مسائلی روبه رو شد که در این حوزه های پنجگانه نمی گنجید. معنی شناسی شناختی، همانند زبان شناسی شناختی، نظریه واحدی نیست. بلکه مجموعه ای از نظریات و رویکردهاست که می توان آنها را براساس اشتراکاتشان زیر یک چتر گرد آورد. معنی شناسی شناختی به بررسی رابطه میان معنا و ارجاع آن در جهان واقعی می پردازد. مفاهیم و مباحثی مانند استعاره و مجاز، معنای دائر ه المعارفی ، فضاهای ذهنی، آمیز ه مفهومی و چند مفهوم دیگر را می توان در حوزه معنی شناسی شناختی گرد آورد.(راسخ مهند، ۱۳۸۹).
    در زبان شناسی نیز حوزه هایی چون نشانه شناسی، معنی شناسی، کاربردشناسی و سبک شناسی به نظریه پردازی در مورد استعاره پرداختند( موسوی فریدنی، ۱۳۸۲).
    اگرچه شعر در زبان مازندرانی از قدمت زیادی برخوردار است اما تحقیقات کمی در این زمینه صورت گرفته است. با توجه به اینکه این زبان در معرض خطر مرگ قرار دارد و همچنین شاعران جوان در این زبان بسیار کم هستند، این پژوهش در سایه نگاه نو و یافته های جدید معنی شناسی شناختی به تحلیل استعاره در شعر های مازندرانی می پردازد و به استعاره ها نه فقط به عنوان آرایه های ادبی بلکه به عنوان کلید شناخت ذهن و زمینه های تفکر شاعر در زبان توجه دارد.
    ۱-۳- ضرورت و اهمیت پژوهش
    طی چند دهه ی اخیر، مطالعات زبان شناسی شناختی ماهیت جدیدی برای استعاره تعریف کرد که بر اساس آن، استعاره فقط آرایه ی ادبی یا یکی از صور بلاغی کلام نیست؛ بلکه فرایندی فعال در نظام شناختی و ادراکی انسان است. تحقیقات لیکاف و جانسون در زمینه ی استعاره ثابت کرد که کاربردهای استعاره به حوزه ی مطالعات ادبی محدود نیست؛ چرا که در نظر انسان، استعاره همچون ابزار مفیدی، در شناخت و درکِ پدیده ها و امور نقش مهمی دارد. اهمیت استعاره فقط در کاربرد واژه، عبارت یا جمله نیست؛ بلکه هر استعاره ای یک مدل فرهنگی در ذهن ایجاد می کند که زنجیره ی رفتاری بر اساس آن برنامه ریزی می شود.
    از این دیدگاه، استعاره (استعاره ی مفهومی) برحسب ضرورت و نیاز بشر به درک و بازنمایی پدیده های ناآشنا و با تکیه بر ساخت واژه ها و اطلاعات قبلی شکل می گیرد و در جولان فکری و تخیل نقش مهمی ایفا می کند. همچنین تعداد زیادی از طبقه بندی ها و استنباط های ما بر اساس استعاره ها صورت می گیرد و بسیاری از مفاهیم، به ویژه مفاهیم انتزاعی از طریق انطباق استعاری اطلاعات و انتقال دانسته ها از زمینه ای به زمینه ی دیگر نظم پیدا می کند. به این ترتیب، توجه به استعاره های مفهومی، به ویژه از این نظر اهمیت دارد که تبیین جدیدی از کارکرد مغز در برخورد با جهان پیرامون در اختیارمان می گذارد. از سوی دیگر، امروزه، به طور گسترده ای پذیرفته شده است که دخالت و تأثیر ساخت فرهنگی و اجتماعی در ادبیات به وضوح قابل تشخیص نیست. استعاره ی مفهومی از جهت امکان کشف این تأثیرات در زبان و متون ادبی قابل توجه است.
    از این رو، ضرورت شناخت این نظریه از چند جهت قابل تأمل است: نخست از باب اهمیت و نقشی که استعاره های مفهومی در شناخت ساحت ذهن و ادراک افراد دارد؛ دوم به دلیل دست یابی به نقد و تفسیر دقیق تر و جدیدتری از متون، به واسطه ی شناخت دقیق نظریه هایی از این دست؛ سوم از جهت روزآمد کردنِ مباحث بلاغی در حوزه ی ادبیات از این طریق که خود، یکی از مسائل ضروری پژوهش های نقد ادبی در ایران است. به ویژه اینکه اغلب در بسیاری از مطالعات ادبی فارسی، پیش از وجود زمینه ای روشن از مبانی نظریِ نظریات جدید، محققان به تحلیل و کاربرد نظریه ی در متن می پردازند بی آنکه خواننده از قابلیت و کیفیت نظریه ی در تحلیل متن موردنظر درک درستی به دست آورد.
    ۱-۴- سوال های پژوهش
    ۱- آیا طرحوار ه های تصوری در بیان مفاهیم انتزاعی شعر های مازندرانی به درک احساس شاعر کمک می­ کنند؟
    ۲- کدام یک از طرحواره های تصوری در شعرهای مازندرانی از فراوانی بیشتری برخوردار است؟
    ۱-۵-فرضیه های پژوهش

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    طرحواره تصوری در زبان شعری مازندرانی نقش مهمی در انتقال پیام به مخاطب دارد.

     

    به نظر می رسد که طرحواره های حجمی در شعرهای مازندرانی بیشتر از دیگر طرحواره ها می باشد.

     

    ۱-۶- اصطلاحات و مفاهیم کلیدی
    ۱-۶-۱-استعاره
    استعاره، در لغت به معنای “عاریه خواستن لغتی به جای لغت دیگر است و در اصطلاح ادبیات فارسی بکار بردن واژه­ای است به جای واژه دیگر با علاقه شباهت، با وجود قرینه. استعاره در واقع تشبیهی موجز و فشرده است؛ که تنها “مشبه به” آن باقی مانده باشد. علاوه بر آن شاعر در تشبیه، ادعای همانندی دو پدیده را دارد؛ اما در استعاره ادعای یکسانی آن دو را. این دو ویژگی، استعاره را هنری­تر و خیال­انگیزتر از تشبیه می­ کند. همچنین استعاره نوعی مجاز است؛ با این تفاوت که اگر علاقه(ارتباط بین معنای حقیقی و مجازی) از نوع مشابهت باشد، استعاره است و اگر علاقه، مشابهت نباشد، مَجاز است.
    ۱-۶-۲-طرح واره تصوری
    طرح واره تصور ٬ نوعی ساخت مفهومی است که برحسب تجربه ما از جهان خارج در زبان ما نمود می یابد.
    ۱-۶-۳-طرح واره حجمی
    به نظر جانسون ٬ انسان از طریق تجربه قرار گرفتن در اتاق ٬ تخت ٬ خانه ٬ غار و دیگر جاهایی که حکم ظرف پیدا می کنند ٬ بدن خود را مظروفی تلقی می کند که می تواند در ظرف های انتزاعی قرار گیرد.
    ۱-۶-۴-طرح واره حرکتی
    به نظر جانسون ٬ انسان از طریق تجربه حرکت کردن خود و سایر پدیده های متحرک ٬ برای پدیده های گوناگون ٬ فضایی می آفریند که در آن می توان حرکت کرد. به این ترتیب ٬ در زبان شاهد تعبیراتی هستیم که انگار نمودار مسیر حرکت اند.
    ۱-۶-۵-طرح واره قدرتی
    انسان در برخورد با چنین سدّی با امکانات متعدّدی مواجه شده است و قدرت خود را در برخورد با این سدّ
    آزموده است. به این ترتیب ٬ طرحی از این برخورد فیزیکی در ذهن انسان پدید آمده و باعث شده که وی این کیفیت را به پدیده هایی نسبت می دهد که در واقع فاقد آن اند.
    ۱-۶-۶-اشعار مازندرانی
    اشعاری که به زبان طبری (مازندرانی) در ۲ گروه شعر رسمی (غیر آوازی) و شعر آوازی ( خنیایی) سروده می شوند.
    فصل دوم

     

     

    مباحث نظری و پیشینه تحقیق

     

    ۲-۱-مقدمه
    این فصل شامل دو قسمت است که قسمت اول شامل پیشینه تحقیق و قسمت دوم مباحث نظری است.
    یکی از بخش‏های مهم تحقیق، بخش مربوط به پیشینه و ادبیات تحقیق است؛ یعنی یکی از کارهای ضروری در هر پژوهشی، مطالعه منابع مربوط به موضوع تحقیق است؛ زیرا سرچشمه علوم را می‌توان در پیشینه آنها کاوش کرد (دمپی یر، ۲۰۰۷،).
    دیوئی اعتقاد دارد مطالعه منابع، به محقق کمک می‏کند تا بینش عمیقی نسبت به جنبه‏ه ای مختلف موضوع تحقیق پیدا کند. مطالعه منابع، باید هم از منابعی باشد که به طور مستقیم، در رابطه با موضوع تحقیق می‏باشند و هم از منابعی باشند که به صورت غیرمستقیم با آن موضوع، ارتباط دارند(دلاور، ۱۳۸۳).
    در بخش دوم ، مباحث نظری اعم از علوم شناختی ، زبان شناسی شناختی، معنی شناسی شناختی، استعاره، طرح واره تصوری و غیره پرداخته می شود.
    ۲-۲- پیشینه پژوهش
    با توجه به جدید بودن مطالعات شناختی در ایران ، در این قسمت به مطالعات و پژوهش های انجام شده صرفا با رویکرد معنی شناسی شناختی پرداخته می شود. این پژوهش ها بر اساس سال تالیف مرتب شده اند
    ۲-۲-۱پژوهش انجام شده در داخل کشور
    یوسفی راد (۱۳۸۲) در پژوهش ی خود تحت عنوان «بررسی استعاره ی زمان در زبان فارسی: رویکرد معناشناسی شناختی» به این نتیجه رسید که استعاره های تصویری «گذر زمان به مشابهی حرکت است» در مدل ذهنی گویش­ور زبان فارسی برای درک تصویری زبان وجود دارد. همچنین نشان داده که علاوه بر دو حالتی که لیکاف برای استعاره ی «زمان به منزله ی حرکت» معرفی کرده است. در زبان فارسی حالت سومی نیز وجود دارد که در آن هم زمان و هم مشاهده کننده در حالت حرکت،فرض می­شوند.(یوسفی راد،۱۳۸۲).
    امینی (۱۳۸۳) در پژوهش ی خود با عنوان «مقایسه ی رویکرد لیکاف- جانسون و هالیدی به استعاره» تلاش کرده است برای هر یک از استعاره های مطرح شده در آن دو رویکرد، شواهدی از زبان فارسی ارائه کند تا مشخص شود که آنچه لیکاف و جانسون و هالیدی درباره ی استعاره از دو منظره شناختی و نقشگرایی گفته اند، در زبان فارسی نیز صادق است.یافته های این پژوهش «نشان می­دهد که ساختار زبان فارسی به میزان گسترده ای استعاری است و از سوی دیگر مفاهیم استعاری مورد کاربرد زبان فارسی بسیار شبیه به مفاهیم مورد کاربرد زبان انگلیسی است.یکی از استعاره های بررسی شده ی این پژوهش «بحران اقتصادی یک بیماری است» می باشد که ما تجلی نظام­مند آن را در داده های فارسی دیدیم. در مورد استعاره های وجودی که شامل استعاره های ظرف و شخصیت بخشی نیز می شوند، ادعاهای لیکاف و جانسون در مورد زبان فارسی نیز صادق است؛ به عنوان مثال ، در زبان فارسی مفهوم غیر عینی «زمان»، به مثابه ی هسته ای نگریسته می شود که می توان آن را «اندازه گرفت»،«هدر داد» و یا «نگه داشت». داده های زبان فارسی هم چنین آنچه را که لیکاف و جانسون درباره ی جهت گیری های فضایی و نقش آنها در شکل­ گیری استعاره های جهتی گفته اند تاکید می­نمایند، اما در مواردی چون «آدم خاکیه» ،«پسر سر به زیریه» و «خیلی افتاده است» که در آنها خوب بودن با جهت­گیری فضایی پایین مفهوم بندی شده است. ناسازگاری هایی با نظرات لیکاف – جانسون مشاهده می­ شود که می توان آنها را بازتاب آموزه های خاص فرهنگی، مذهبی و عرفانی در زبان فارسی دانست».
    عکس مرتبط با اقتصاد
    غفاری (۱۳۸۴) در رساله ی خود با عنوان «بررسی فعل در زبان فارسی بر اساس نظریه ی معنی شناسی شناختی» به بررسی جایگاه طرحواره های تصویری در تبیین معنای فعل در زبان فارسی؛ چه در مفهوم عینی و چه در مفهوم انتزاعی آن، می پردازد. از یافته های پژوهشی این رساله این است که استعاره خاص زبان ادبی نیست بلکه در زبان روزمره کاربرد زیادی دارد و معانی انتزاعی فعل مبنای استعاری دارند. در بسیاری از موارد کاربردی، معنای فعل تحت تاثیر واحد های همنشین قرار می­گیرد و گاهی این واحدهای همنشین باعث می شوند که طرحواره ی دیگری به جز طرحواره های اصلی در معنادهی فعل مطرح شود. معنا به صورت لایه ای عمل می­ کند و بدین ترتیب میتوان نظریه ی لایه های معنایی را ارائه کرد. در نتیجه گیری این رساله ادعا بر این است که معنی استعاری و انتزاعی فعل بر پایه ی معنی عینی و فیزیکی آن و به واسطه ی وجود طرحواره ی تصوری مربوطه در ذهن به دست می آید. همچنین هر فعل یک هستی معنایی دارد که در تمام موارد وقوع فعل (چه مادی و چه انتزاعی ) ثابت باقی می­ماند و این هسته ی معنایی فعل عامل تشکیل دهنده ی طرحواره های تصویری در ذهن است. می­توان فعل های فارسی را بر اساس طرحواره های تصوری طبقه بندی کرد. همچنین هنگام بررسی فعل های زبان فارسی به دلیل ناکافی بودن بودن طرحواره های موجود طرحواره های جدیدی را معرفی کرده است.
    آریانفر (۱۳۸۵) در پژوهش ی خود با عنوان «بررسی شماری از ضرب المثل های زبان فارسی بر اساس طرحواره های تصوری در چارچوب نظریه ی معنی شناسی شناختی» بر اساس الگوهای طرحواره های تصویری ارائه شده از سوی اوانز و گرین و کینکی و لیکاف و دیگران، به بررسی آن دسته از ضرب المثل های زبان فارسی می پردازد که در آنها اعضای بدن به کار رفته است. او در این پژوهش، به معرفی طرحواره های جدیدی چون طرحواره ی رنگ، طرحواره ی طعم، طرحواره ی ابزار و … می ­پردازد. نتیجه تحقیق او را می­توان اینگونه خلاصه کرد ۱- تجارب جسمانی در حوزه ی مبدا مبنای درک و بیان ضرب المثل های استعاری در حوزه ی انتزاعی می باشند. ۲- رابطه ای مستقیم بین بسامد طرحواره های تصویری و کاربرد اعضا در تعاملات روزمره ی بشر وجود دارد. ۳- طرحواره های تصویری نقش حائز اهمیتی در کارکرد اقتصادی ذهن و ایجاد الگوهای ذهنی تعمیم یافته دارند. ۴- طرحواره های تصویری را باید در مقولات کلان تجسمی-ذهنی جست­و جو کرد. ۵- طرحواره های تصویری برخاسته از چندین حس ادراکی تجربی می باشند. لذا نمی توان مرز مشخصی بین این طرحواره ها قائل شد.
    مشایخی(۱۳۸۹) در پژوهش خود، به بررسی طرحواره های مکانی- حرکتی در زبان فارسی بر اساس الگوی جانسون (۱۹۸۷) می پردازد. در این پژوهش نشان می دهد که طرحواره های تصویری مکانی- حرکتی در زبان فارسی را می­توان بر اساس الگوی جانسون طبقه بندی کرد و ابزارهای صوری مانند کاربرد حروف اضافه را برای رمز گذاری آنها در نظر گرفت
    ۲-۲-۲-پژوهش انجام شده در خارج کشور
    لیکاف و جانسون(۱۹۸۰)، مطالعات مؤثری در زمینهاستعاره انجام دادنـد و دیدگاهشـان را در سال ۱۹۸۰ در کتاب استعاره هایی که با آن زنـدگی مـی کنـیم[۱]؛ بـااســتفاده از شــواهد تجربــی و عینــی در زبــان انگلیســی گــردآوری و تــدوین کردنــد .آن­هــا معتقدنــد، استعاره ها، نقشی مهم­تر از زبان در زندگی آدمی دارند و نظام شناختی انسان را اساساﹰ استعاری میدانند.»نظام شناختی ما که به کمک آن می اندیشیم و عمـل مـی کنـیم اساسـاﹰ اسـتعاری اسـت«
    بـارت[۲] (۱۹۹۷)، در مقاله Rhetoric of the Imag، بحث می کند که تصاویر به خودی خود بسیار »کثیرالمعنـی[۳]«، هستند و از این رو معنی تصاویر) و دیگر رمزگان نشانه شناختی نظیر لباس، غـذا و(… همیشه به نوعی وابسته بـه مـتن نوشـتاری اسـت.او معتقـد اسـت تـصاویر در مقابـل طیـف گوناگونی از معانی ممکن، بسیار باز عمل می کنند. از این رو بارت می گوید «در هر جامعه ای شیوه های مختلفی برای تثبیت این زنجیرهای دلالتی تصویر به کار گرفته می شوند به گونه ای که بتوانند با این بی در و پیکری نشانه های غیر قطعی و وحشت ناشی از آنها رویارویی کنند. پیام زبانی یکی از این شیوه هاست».
    لیکاف[۴](۱۳۸۳)، در مقاله کلاسیک «نظریه معاصر استعاره» ضمن نقد نظریه های کلاسیک زبان، که استعاره را موضوعی زبانی و نه مربوط به اندیشه تلقی می کردند، می نویسد: در نظریه های کلاسیک، استعاره را شیوه بیان بدیع یا شاعرانه به شمار می آورند که طی آن، یک یا چند واژه موجود برای یک مفهوم، خارج از معنای قراردادی آن برای بیان مفهوم مشابه به بکار گرفته می شود. وی آنگاه بـر این امـر تأکیـد مـی کنـد کـه آن سـازوکارهای عمومی را بر شیوه های بیان استعاری و شاعرانه حاکم است نه در زبان که در اندیشه باید یافت: این ها نگاشت های کلی در قلمروهای مفهومی است و نه تنها در شیوه های بیان بدیع شاعرانه، که در مورد زبان روزمره نیز دخیل است؛ به این معنی که جایگاه استعاره به کلی در زبان نیست، بلکه خاستگاه آن را باید در چگونگی مفهوم سازی یک قلمرو ذهنی بر حسب قلمرو ذهنی دیگر یافت.
    کوکسس( ۲۰۰۲)، معتقد است که بهترین راه برای اشاره به اهمیت و جدیت استعاره مفهومی، افسانه ی ادیپ است. بنا به روایت، ادیپ وارد شهر تبس می شود و در آنجا با هیولایی بهنام ابوالهول رو به رو می شود که نگهبان جاده ی منتهی به شهر است. ابوالهول برای تمام کسانی که قصد ورود به شهر را دارند، معماهایی مطرح می کند و کسانی را که قادر به حدس پاسخ معما نباشند، می بلعد. تا کنون تمامی کسانی که قصد ورود به شهر را داشته اند توسط ابوالهول بلعیده شده اند.این معما برای ادیپ مطرح می شود: کدام حیوان است که صبح ها چهارپا، ظهر ها دو پا و عصر ها سه پا دارد؟ ادیپ پاسخ می دهد: انسان ابوالهول شکست خورده و خود را می کشد و ادیپ پادشاه تبس می شود.حل این معما توسط ادیپ بخاطر دانش او از استعاره مفهومی بوده است. «زندگی انسان یک روز است»، اولین استعاره مفهومی این معما است که طبق آن صبح با دوره شیرخوارگی، ظهر با دوره بزرگسالی و عصر با دوره پیری مطابقت دارد. دومین استعاره مفهومی این معما و نسبتا کم اهمیت تر این است:« زندگی انسان یک سفر است». این استعاره بر مبنای نقش پاها و راه رفتن در معما شکل گرفته است.
    ۲-۳- مبانی نظری
    ۲-۳- ۱-علوم شناختی و زبان شناسی شناختی
    “علم شناختی دانشی میان رشته ای است که ادعا می کند رشته هایی مانند هوش مصنوعی، فلسفه، زبان شناسی، روان شناسی، عصب شناسی و… اساساً یکسان هستند و صرفاً در جنبه های سطحی مانند روش شناسی و اینکه کدام جنبۀ خاص از علم را مورد بررسی قرار می دهند با هم متفاوتند” (جانسون و ارنلینگ،۱۹۹۷). سال ها بود که مطالعه زبان و مطالعه شناخت دو عرصهٔ جدا از هم در نظر گرفته می شد و به ندرت زبان را نوعی عملکرد شناختی بنیادین به شمار می آوردند، ولی در چند دهۀ اخیر زبان و به تبع آن مقوله بندی و فهم انسان به عنوان یک عملکرد شناختی بنیادین در نظر گرفته می شود وعلوم شناختی این دو حوزۀ مطالعه را با هم ادغام کرده است. بنابراین دیگر زبان به عنوان حوزه ای جدا در ذهن محسوب نمی شود بلکه اکنون ما از مطالعهی‌ ذهن و عملکردهای آن صحبت می کنیم.
    زبان شناسی شناختی که مطالعۀ زبان و مطالعۀ‌ سایر قوه های شناخت را با هم ترکیب می کند بر این ادعاست که زبان با سایر فرایندهای شناختی در ارتباط است و ایده چامسکی مبنی بر حوزه ای بودنساختارها چندان مورد قبول این گروه نیست. بنابراین انطباق های ذهنی در زبان را می توان یکی از ویژگی های ذهن در نظر گرفت که “در سطوح معینی از انتزاع از طریق مکانیسم هایی توصیف می شود که ما فرض می کنیم وجود دارند”(جانسون و ارنلینگ،۱۹۹۷: ۱۱۸). فرض اساسی چامسکی (همان) آن است که “ذهن دارای زیر مجموعه هایی است که یکی از آنها قوهٔ زبان انسان است”؛ بنابراین قوۀ زبان در نظر چامسکی مستقل از سایر قوای ذهنی عمل می کند و باید آن را به صورت حوزه ای مستقل مورد مطالعه قرار داد. در نتیجه دیگر زبان سطحی از انتزاع نیست که عملکردی شناختی از ذهن باشد و به همان طریقی عمل کند که سایر کارکردهای شناختی عمل می کنند، بلکه زبان مکانیسم یا صورتی مجزا است. ژ. فوکونیه و م. ترنر (۲۰۰۲) در این باره اینگونه می نویسند: “رویکردهای صورتگرا نه تنها ما را به تفکر دوباره دربارۀ مسایل سخت وا می دارد بلکه ما را به سمتی سوق می دهند که سوال های جدیدی مطرح کنیم، سوال هایی که قبلاً پاسخی برای آنها نبوده است یا اصلاً مطرح نشده بودند. مطالعۀ نظام مند زلیگ هریس، نوآم چامسکی و سایر شاگردان آن ها این نکته را آشکار می کند که صورت زبانی به طرز حیرت آوری پیچیده و مشکل است و موفقیت چشم گیر رویکردهای صورتگرا در عرصه های مختلف، اندیشمندان را به توسعۀ ‌رویکرد صورتگرا راغب کرده است به نحوی که آنها این رویکرد را در زمینه هایی مانند هوش مصنوعی، زبان شناسی، سایبرنتیک و روان شناسی بکار گرفته اند. با این حال هنوز، صورت نتوانسته رازهای مربوط به معنا را حل کند” (همان).
    زبان شناسی شناختی بر این باور است که “زبان قوهٔ شناختی خود بسنده ای نیست” (کرافت و کروز۲۰۰۴). با توجه به این باور که یکی از پارادایم های علوم شناختی محسوب می شود می توان نشان داد که استفاده از رویکردهای صورتگرا قادر به تبیین برخی از تمایزات نیست. فوکونیه و ترنر (۲۰۰۲) برای نشان دادن عدم کفایت تبیینی نظریه های صورتگرا به سه تمایز اشاره می کنند: “هویت، آمیختگی و تخیل”. آنها توضیح می دهند که هویت یعنی ” تشخیص همانندی و همسنگ شده ها”،‌ آنچه که اساساً به معنای توانایی نگاه کردن به یک گل و تشخیص آن به عنوان یک گل می باشد؛ این همان توان‌ ایجاد ارتباط بین مفهوم گل و گلی است که در جهان بیرون است. به همین منوال، فوکونیه و ترنر آمیختگی را “یافتن هویت ها و چیزهای مقابل آنها” معرفی می کنند؛ آنها نشان می دهند که هویت و آمیختگی “نمی توانند توجیه گر معنا باشند و پیشرفت آنها بدون من سوم ذهن بشر یعنی تخیل امکان پذیر نیست”(همان). توانایی آمیختگی نیز به نوبۀ خود، تخیل را به خدمت می گیرد تا چیزی را بسازد که می توان آن را، به طور خاص، در توانایی انسان در خلق هنری، آیینی و البته زبان دید.ادعای کلیدی معناشناسی شناختی این است که تخیل انسان نقش مهمی را در فرایندهای شناختی بازی می کند.(لیلا اردبیلی،۱۳۹۱)
    ۲-۳-۲- زبان شناسی شناختی
    آنچه زبان شناسیِ شناختی ٬ به ویژه معنی شناسیِ شناختی ٬ نامیده می شود مجموعه رویکردهای متفاوتی است که ٬ به دلیل وجوه اشتراکشان در نگریستن به زبان ٬ با چنین عنوانی مشخص شده اند.
    در آثار این دسته از زبان شناسان ٬ اغلب ٬ به تفاوت نگرشِ صورت گرا و نقش گرا نسبت به زبان اشاره شده است. بارزترین نگرش صورت گرا را به زبان می توان دستور زایشی چامسکی دانست که درباره زبان و شناخت دارای دیدگاهی خاص٬ یعنی جدایی حوزه قواعد زبان از دیگر فرایندهای ذهنی انسان است. افزون بر این ٬ حوزه های درونی زبان یا ٬ بهتر بگوییم ٬ سطوح تحلیل زبان ٬ از قبیل واج شناسی و نحو و معنی شناسی ٬ نیز مستقل از یکدیگرند.
    در نگرش نقش گرا ٬ برخلاف صورت گرا ٬ زبان از سایر فرایندهای ذهنی انسان مستقل شمرده نشده و جدا دانستن سطوح تحلیل زبان نیز نوعی تحویل ساده اندیشانه تلقی شده است؛ زیرا نمی توان فرضاً ٬ با نادیده گرفتن سطح تحلیل معنی شناسی ٬ به مطالعه نحو یک زبان پرداخت و به نتیجه ای مطلوب رسید.
    به این ترتیب ٬ شاید بتوان زبان شناسیِ شناختی را نوعی زبان شناسیِ نقش گرا دانست؛ زیرا ٬ بر اساس دو تفاوت عمده ای که مطرح شد ٬ این نگرش از رهیافت صورت گرا به زبان دور می شود. البته اگر چامسکی را یکی از شاخص ترین متفکران صورت گرا و، در مقابل، گیون را از جمله بارزترین زبان شناسان نقش گرای امریکایی بشماریم ٬ آراءِ لانگاکر ٬ لیکاف و دیگر زبان شناسانِ شناختی ٬ هرچند به دیدگاه نقش گرای گیوُن نزدیک است و از مبانی نگرش صورت گرا دور می گردد ٬ ولی میان زبان شناسیِ نقش گرا و زبان شناسیِ شناختی تفاوت هایی وجود دارد که تمایز این دو رهیافت را القا می کند(کوروش صفوی۱۳۸۳).
    زبان شناسی شناختی در کنار دو نگرش زبان شناسی صورتگرا و زبانشناسی نقشگرا، نگرش های مسلط در «زبانشناسی نظری» امروز محسوب می شود که هر یک از منظری خاص و با نگاهی متفاوت زبان را مورد مطالعه قرار می دهند. هر یک از این نگرش ها، خود زیر مجموعه هایی را شامل میشود که فصل مشترک آن ها به ترتیب عبارتند از : تلقی زبان به عنوان نظامی ساخت بنیاد و ریاضی گونه؛ نظامی برای ایجاد ارتباط و نظامی شناختی(دبیرمقدم،۱۳۸۷).

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:22:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تأثیر زندان نسبت به تکرار جرم۹۲- قسمت ۱۰ ...

    بند ۳) طرد اجتماعی و دارا شدن سوءپیشینه
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    جامعه هیچ­گاه دیدگاه خوبی را نسبت به متخلفین نداشته است. خصوصا وقتی که مجرمیت فرد به اثبات رسیده و به موجب حکم قطعی روانه زندان می­ شود این بدبینی دو چندان می­گردد. با آزاد شدن از زندان نیز شخص همواره سابقه کیفری خود را یدک می­کشد و به تعبیری داشتن سوءپیشینه از نظر دیگران بخشی از شخصیت و هویت فرد می­ شود. فوکو بیان می­دارد: «زندانیان با گذرنامه­ای از زندان آزاد می­شوند که گویای محکومیتی است که متحمل شده ­اند و می­بایست هرجا که می­روند آن را ارائه دهند[۸۰].»

    پایان نامه رشته حقوق

    به دیگر سخن، با برقراری عدالت و روانه کردن مجرم به زندان و پس از عبور وی از موانع نظام کیفری، زندانی برچسب مجرمانه خورده و به علت کارکرد و آثار روانی این برچسب­­زنی پس از ورود به جامعه طردشده و به حاشیه رانده می­ شود سپس او شخصیت مجرمانه خود را پذیرفته و آن را یکی از ویژگی­های بارز­ شخصیتی خود تصور می­ کند و نتیجه آنکه فرد به نقش­آفرینی خود به منزله یک مجرم ادامه می­دهد. لذا تعارض و شکاف ایجادشده میان مجرم و جامعه نه تنها ترمیم نمی­ شود بلکه عمیق­تر و گسترده­تر نیز می­ شود و این ازجمله عیب­های اساسی نظام عدالت کیفری رسمی بشمار می­رود.
    شاید بنظر برسد هرچه طرد اجتماعی قوی‏تر باشد، امکان ارتکاب جرم را کم می‏کند. «ولی مشکل از آن‏جا ناشی می‏شود که طرد مجرمان موجب کاهش هزینه و افزایش منافع ارتکاب مجدد جرم نزد آنان می‏شود. از دست دادن شغل پس از آزادی از زندان، نیز چنین وضعیتی دارد. زندانیان آزادشده به علت بیکاری‏گرایش بیشتری به ارتکاب مجدد جرم می‏یابند. ضمن این که، در صورت پیدا کردن شغل، ویژگی‏های شغل آنان به گونه‏ای است که حساسیت زیادی نسبت به زندان رفتن ندارند و همین باعث کاهش هزینه ارتکاب جرم می‏گردد[۸۱].»
    به عبارت دقیق­تر «هنگامی که جرم در تعارض با برآیند رفتار اجتماعی باشد، مرتکب آن به نحوی مورد مجازات غیررسمی قرار می­گیرد این مجازات ممکن است به صورت طرد از خانواده، محیط کار، تحصیل و یا محل زندگی باشد حتی اگر طرد بصورت فیزیکی اجرا نگردد به شکل­های دیگری خود را نمایان می­ کند به علت وابستگی­های فرد به جامعه و سختی­های ناشی از انزوا، طرد اجتماعی از موارد مهم هزینه هر جرمی است. طرد اجتماعی در جوامع بسته و محدود مانند روستا و ایلات گرانتر از جوامع دیگر می­باشد زیرا در این جوامع طرد سخت­تر و مداوم­تر می باشد درحالی که در جوامع باز و گسترده مانند شهرهای بزرگ، امکان خنثی نمودن تبعات ناشی از طرد ازطریق تغییر مکان، تغییر شکل و نیز پیدا کردن همبستگی­های جدید اجتماعی بیشتر می­باشد[۸۲].»
    باتوجه به موارد پیش­گفته دلایل طرد اجتماعی عبارتند از: ۱- برچسب زنی ۲- بی­اعتباری ۳- حیثیت اجتماعی ازدست رفته.
    «البته نباید ازنظر دور داشت که عواملی ازقبیل میزان تحصیلات، سن، نوع جرم وسابقه در کیفیت و کمیت این تأثیرگذاری و میزان طرد اجتماعی نقش بسزایی خواهد داشت و هرچه برتعداد سواد، سن و مدت حبس محکوم افزوده شده و میزان جراحت عفت و اخلاق عمومی و نظم اجتماعی شدت یابد میزان طرد اجتماعی بیشتر خواهد بود و هرچه بر این میزان افزوده شود ارتکاب مجدد جرم و تکرار جرم بیشتر خواهد بود[۸۳].»
    بند ۴) پذیرش ارزش­های ضداجتماعی
    زندان محیط خاصی دارد که با محیط­هایی که ما در آن بسر می­بریم تفاوت­های بارزی دارد. زندگی در آن مبتنی بر ضوابطی است که در زندگی عادی ما جایی ندارد بعنوان مثال خوابیدن و برخاستن در ساعات مشخص، حضور و غیاب روزانه، غذا خوردن در مکان و زمان از پیش تعیین­شده و موارد دیگری که در آن جاری است. علاوه بر آن افرادی که در زندان زندگی می­ کنند رفتار و گفتار خاصی دارند و فرهنگ مبتنی بر آن، فرهنگی ناصحیح است که اختصاص به خود این محیط دارد و گاهی اصطلاحاتی در آن بکار می­رود که در بیرون از زندان هیچ معنایی ندارد. لذا در بدو ورود مجرمین و محکومین بی­سابقه­ و بی­تجربه­ای که برای نخستین بار وارد این محیط می­شوند در محیطی کاملا نامأنوس و ناآشنا قرار گرفته و برای رهایی از رنج تنهایی در این محیط زجرآور کم­کم درصدد برقراری ارتباط و معاشرت با سایرین برآمده و معمولا جذب افراد سابقه­داری می­شوند که بدلیل دفعات مکرر ورود به زندان، بنوعی پیشکسوت تلقی می­شوند و بدلیل حرفه­ای بودن و شرارت و سابقه­شان سلطه و نفوذ بیشتری بر محیط زندان دارند. «درنتیجه ارزش­هایی که به زندانیان تازه­وارد بی­سابقه القاء شده و بر آنان حاکم می­ شود ارزش­های ضد اجتماعی خواهد بود و از آنجایی که سازمان شخصیت بزهکاران از استحکام و ثبات شدید و قوی برخوردار نیست لذا درمقابل این تهاجم فرهنگی و ضد ارزش­ها نمی­توانند مقاومت و پایداری مناسب نشان دهند بلکه اعتماد متقابل به یکدیگر امر حتمی جماعتی است که باهم در یک محیط بسر می­برند و ضامن این اعتماد هنجارهایی است که زندانیان بین خود رواج می­دهند[۸۴].»
    براثر کسب این ارزش­های ضداجتماعی، نه تنها قبح و زشتی اعمال مجرمانه ازبین­ می­رود بلکه گاهی این اعتقاد شکل می­گیرد که فرد گرفتار شدن به زندان را نوعی ظلم و ستم بر خود تلقی کرده و درنتیجه جرایم ارتکابی را اعمال تلافی­جویانه و انتقامی و کاملا موجه و اخلاقی دانسته و همین امر سبب پیدایش مکانیسم توجیه­گرایی و دلیل­تراشی شده و بدبینی به قانون و دستگاه قضایی را به دنبال خواهد داشت. «یافته­ های بررسی­های بعمل آمده درباره زندانیان کشور حکایت از آن دارد که عواملی نظیر اختلاط محکومان و متهمان، اطاله دادرسی، برخوردهای غیراخلاقی و انسانی، تفکیک و طبقه ­بندی زندانیان، افزایش سابقه و افزایش بیکاری می ­تواند در ایجاد و افزایش حالات فوق­الذکر موثر باشد[۸۵].»
    بند ۵) فاسد شدن تدریجی
    انس گرفتن با فرهنگی که قبلا بیان کردیم و فاصله گرفتن از ارزش­های اخلاقی و انسانی رایج در جامعه بدلیل دور بودن از آنها و نیز عادت کردن به شرایط حاکم بر زندان، موجب فساد تدریجی افراد شده و تغییر شخصیتی و هویتی وی را بدنبال دارد.
    «یک مسئله در زیان­های فردی زندان آن است که قابلیت­های فرد و استعدادهای شخصی زندانی که می ­تواند در محیط آزاد جامعه رشد پیدا کند، به سبب محدودشدن در حصار زندان، آن را ازدست می­دهد و فرد از پیشرفت روحی، معنوی و مادی خود بازمی­ماند[۸۶].»
    بند ۶) ابتلا به بیماری­های روانی و جسمی
    ازجمله موارد قابل توجه مسئله پیامدها و مشکلات بهداشتی زندان است که درصورت توجه نکردن به رعایت کامل آن از سوی افراد مسئول، موجبات بروز بیماری­های بسیاری را در بین زندانیان فراهم می­آورد. بیماری­های مقاربتی و جنسی مانند ایدز و هپاتیت نیز از جمله مواردی است که احتمال بروز آنها در زندان بسیار زیاد است.
    بحث بیماری­های روانی نیز باتوجه به شرایط خاص زندان بحث بسیار مشهود و بارزی است که با عنایت به موارد پیش­گفته شده در خصوص آثار مخرب زندان، این مقوله نیاز به توضیحات بیشتری ندارد.
    مبحث دوم: آثار اجتماعی
    مشکلات زندان از دیدگاه اجتماعی در موارد ذیل خلاصه می­شوند:

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

     

    ایجاد هزینه برای جامعه و دولت،

    درگیر شدن نیروهای اجتماعی به کارهای نامفید،

    بی­بهره ماندن جامعه از نیروهای کارآمد[۸۷].

    درخصوص اثر اول یعنی ایجاد هزینه برای جامعه و دولت، می­توان گفت بدون شک، احداث و تجهیز زندان در درجه اول و نیز برقراری امکانات و شرایط زیستی و معیشتی برای زندانیان در درجه دوم و نهایتا استخدام نیروی لازم جهت نظارت بر زندانیان و انجام امور مربوط به آنان هزینه­ های فراوانی را بر دوش جامعه و دولت بار می­ کند و بدون شک کاهش این هزینه­ های گزاف در گرو کاهش جمعیت زندانیان می­باشد. درواقع گرایش به زندان بعنوان یک مجازات با کاربرد بسیار بالا چیزی جز گرایش به صرف هزینه­ های فراوانی که می ­تواند در اجرای پروژه­ های مفید و سودمند عمرانی مصرف شود، نخواهد بود. فلذا عدم بازدهی کافی زندان باوجود صرف هزینه­ های فراوان مالی واقعیتی غیرقابل انکار است که باید هرچه زودتر چاره­ای برای آن اندیشید.
    اثر منفی دیگر زندان از بعد اجتماعی همچنانکه در بالا بیان شد، درگیر شدن نیروهای اجتماعی به کارهای نامفید است. بی­تردید هر انسانی که به بند زندان گرفتار می­ شود موجب کاهش یک نیروی کارآمد از سطح جامعه شده و ازطرفی موجبات هدر رفتن وقت و انرژی و توان وی نیز فراهم می­ شود. اما متأسفانه قضیه از این هم فراتر رفته و شرایط زندگی در محیط زندان موجب می­ شود که انرژی و توان مثبت افراد جای خود را به ویژگی­های منفی بدهد. «فرد زندانی در محیط زندان زمان بسیار زیادی برای استفاده از فکر و قوه تخیل خود دارد اگر نیروی کار و فکر زندانی در جهت مثبت و در راه اصلاح و تربیت بکار گرفته نشود قطعا از این نیرو در جهت خلاف و ارتکاب بزه استفاده خواهد کرد[۸۸].»
    فرد زندانی کم­کم با شرایط و جو حاکم بر زندان خو گرفته و به شرایط زندگی جدید خود عادت می­ کند. همنشینان جدیدش که شاید در بدو ورود از آنها فاصله گرفته و از برخی رفتار و گفتار آنها تعجب می­کرد، الگوهای رفتاری وی را تشکیل می­دهند. ازطرفی زندگی سراسر هیجان و تلاش و فعالیت خارج از زندان که احساس مسئولیت را نیز باخود به همراه داشته جای خود را به زندگی تقریبا نیمه­منزوی زندان داده و تمام آن دل­مشغولی­ها تبدیل به یک زندگی یکنواخت مشابه با سایرین می­گردد. بنابراین «عدم وجود روابط مادی و معنوی بین فرد و بیرون از زندان باعث می­ شود روابط و علاقه­های ایجاد شده در درون زندان به تدریج جایگزین علاقه­های قبلی فرد که مبتنی بر روابط سالم اجتماعی بوده بشود و درنتیجه فرد از ارزش­ها و هنجارهای اجتماعی دورتر خواهد شد[۸۹].»
    مورد سوم بی­شک ارتباط مستقیم با مورد دوم دارد چراکه وقتی نیروهای مفید اجتماع در زندان به کارهای غیرمفید روی می­آورند جامعه از وجود نیروهای کارآمد بی­بهره می­ماند اینجاست که اهمیت آموزش و اشتغال زندانیان در جامعه رخ می­نماید و بیش از پیش آشکار می­ شود.
    بعضا دیده شده فردی که در زندان بسر می­برد در گذشته فردی صاحب منصب و یا دارای تخصص و تبحر در زمینه­ای خاص بوده و نقش مهمی را در اجتماع ایفا می­کرده است. حال که این فرد به هر دلیلی در زندان است می­توان با بهره­ گیری از همان تخصص و توانایی وی، هم کارآیی او را در زندان بالا برد و هم آمادگی لازم را برای زندگی پس از زندان برایش فراهم نمود. از طرف دیگر از گرایش اینگونه افراد به کارهای غیر مفید و به عبارت دیگر هرز رفتن انرژی و توان آنان جلوگیری می­گردد.
    به هرحال «پیامدهای حبس هرچه باشد، واقعیت فعلی جامعه ما حکایت از رواج کیفر مزبور در قوانین جزایی و تشدید بکارگیری آن توسط مراجع قضایی دارد. این امر فی­نفسه موجبات افزایش جمعیت کیفری زندان­ها و گسترش آمار ورودی زندانیان را فراهم ساخته است[۹۰].»
    فصل سوم: زندان و تکرار جرم
    پس از بیان مباحثی درخصوص شناخت مفهوم زندان و آگاهی از مقوله تکرار جرم، بحث اصلی درخصوص آثار ناشی از مجازات زندان است که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد. اهمیت طرح این مباحث، در تأثیری است که این مجازات سالب آزادی در شخصیت فردی و خانواده زندانی در درجه اول، و در درجه بالاتر و مهم­تر، بر اجتماع خواهد گذاشت.
    «وجود معایب عدیده و تبعات منفی مجازات زندان باعث گردیده تا از نظر عده­ای از علمای حقوق جزا، زندان و مجازات حبس نه تنها مؤثر واقع نگردیده بلکه عاملی برای سوق دادن محکومین به تکرار جرم می­باشد. این تأثیرگذاری یا به صورت مستقیم است و یا از طریق آثاری است که آن آثار به نوبه خود در وقوع جرم و بزهکاری نقش اساسی خواهند داشت و بدیهی است که عوامل فردی و متغیرهای زندان را در این تأثیرگذاری نباید نادیده گرفت. عوامل فردی شامل عوامل غیرجرمی مانند سن، محل سکونت، وضعیت خانوادگی و وضع تأهل، طلاق و ارتباط خانوادگی، سواد، اشتغال، وضع اقتصادی و غیره و عوامل جرمی نظیر نوع جرم، کیفیت ارتکاب جرم، شرکت در جرم، اعتیاد، سابقه و مدت حبس تحمل­شده، وضع قضایی (متهم، محکوم) و غیره است. متغیرهای زندان شامل تفکیک و طبقه ­بندی زندانیان (بر حسب نوع جرم، مدت حبس، سابقه، سن و غیره) امکانات زندان و مدیریت آن است[۹۱].»
    عکس مرتبط با اقتصاد
    مبحث اول: چگونگی اثرگذاری زندان در ارتکاب مجدد جرم
    هر پدیده نوظهوری پس از مدتی دچار مشکلاتی شده و با چالش­ها و موانع مختلفی روبرو می­گردد. زندان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و این پدیده که زمانی خود به عنوان جانشین کیفرهای بدنی مطرح شد و توانست به جای بسیاری از آنان قرار گیرد، بعدها در مقام عمل خود دچار مشکلات فراوانی شد. بعنوان مثال تعداد زندانیان روز به روز افزایش پیدا ­کرد، آزادشدگان دوباره مرتکب جرم می­شدند و نرخ تکرار جرم بسیار بالا بود و به این علت بسیاری از اهدافی که برای آن موردنظر بود محقق نشد.
    «اهداف دوگانه‏ای که برای مجازات زندان منظور می‏شود، یعنی زندان برای مجازات و زندان همچون شیوه اصلاحی، به ندرت با یکدیگر جمع شده‏اند، چرا که زندان، به دلیل ساختارش، معمولا غیر عادلانه با زندانی رفتار می‏کند و در نهایت، موجب افزایش کینه زندانی نسبت به عدالت و قانون می‏شود و حتی ممکن است موجب بیگانگی بیشتر فرد با جامعه و در نتیجه مقدمات افزایش ارتکاب جرم شود. دلیل اصلی این ناکارآمدی برای اصلاح زندانی در ماهیت اساسی زندان نهفته است که در آن وظیفه نگهبانی مقامات زندان بر سایر اهداف ترجیح دارد، و زندان به تعبیر گافمن مؤسسه‏ای تام است، یعنی محل اقامتی است که در آن زندانیان برای مدت معینی از عمر خود زیر نظارت تقریبا مطلق مقامات اداری قرار دارند[۹۲].»
    درواقع زندان جزو مهمترین ساختارهایی است که برای حفظ آرامش اجتماعی مورد استفاده قرار می­گیرد لکن متأسفانه در شرایط فعلی این کیفر به جای عبرت­انگیزی و اصلاح اخلاقی به یک مدرسه بزهکاری و تکرار جرم تبدیل شده است. به همین علت علیرغم اجرای شیوه ­های مدیریت زندان و اعمال حداقل حقوق برای زندانیان هنوز نتوانسته به اهدافی که برای آن در نظر داشته اند برسد.
    البته متأسفانه باید گفت «هیچ یک از ساختارهایی که تعادل، دوام و آرامش جوامع ما را تامین می­کردند دیگر قادر به ایفای این نقش نیستند. ناخوشایندی در همه وجود دارد. این ناخوشایندی در عدالت کیفری نیز به چشم می­خورد و تعجب­آور هم نیست، زیرا عدالت کیفری نقطه حساس تشکیلات اجتماعی زندان است[۹۳].»
    مارک آنسل درباره زندان می­گوید: «زندان دیگر درعمل آنچه را که مدعی آن است یعنی برای آن ایجاد شده ارائه نمی­دهد. هدف انسان­های سده هجدهم که برای زندان، اقسام و درجه­هایی را منظور کرده بودند آن بود که مجازات یاد شده جنبه عبرت­انگیز به خود بگیرد، انسان­های سده نوزدهم را نظر بر آن بود که زندان انفرادی، اسباب ندامت محکوم را فراهم می­سازد و او را در اتخاذ تصمیم مبتنی بر ادامه زندگی شرافتمندانه یاری می­دهد. انسان­های سده بیستم نیز زندان را مکان و وسیله بازپروری اجتماعی محکوم می­دانند ولی حقیقت این است که همه این امیدها بر باد رفته است. زندان ضمن آنکه باید ابزار اصلی واکنش در مقابل بزهکاری باشد از همان آغاز بصورت یک مدرسه تکرار جرم بوده و یا به آن تبدیل شده است[۹۴].»
    همانگونه که می­دانیم جرم­شناسان در جهت کشف و بیان چگونگی و علل ارتکاب جرم از علوم مختلفی مانند جامعه ­شناسی و روانشناسی بهره می­گیرند و با بهره گرفتن از مطالعات جامعه شناختی محیط اجتماعی را به دو دسته تقسیم ­بندی نموده ­اند که شامل محیط کلی و محیط شخصی است «از انواع محیط شخصی یک نوع آن را می­توان محیط تحمیلی دانست این قسم محیطی است که شخص در انتخاب آن اختیاری نداشته و بطور کلی آزادی ازبین می­رود و یا حداقل محدود می­ شود. ازجمله این محیط­ها می­توان زندان را نام برد[۹۵].»
    لذا زندان به عنوان یک محیط تحمیلی ازجمله عوامل جرم­زا محسوب می­گردد که در بزهکاری تأثیر بسزایی دارد. این مجازات نه تنها در اصلاح و تربیت زندانیان اثر چندانی نداشته بلکه در مواردی آنان را بیش از پیش در ارتکاب جرم متبحر و جری می­ کند. چراکه زندانیان بویژه مجرمین بدون سابقه به علت معاشرت و مصاحبت با بزهکاران خطرناک و حرفه­ای شگرد ارتکاب انواع جرایم را می­آموزند. ازطرفی شرایط نامناسب زیست­محیطی زندان اعم از فقدان یا کمبود امکانات، خدمات، رفاهیات و تسهیلات و نیز عدم وجود آموزش علمی و فنی و مربیان مجرب موانع و مشکلات را در راه اجرای دقیق و مطلوب این مجازات ایجاد کرده است که این عوامل لاجرم در جرم­زایی زندان و بزهکاری ثانویه زندانیان مؤثر می­باشد.
    علمای حقوق جزا، روانشناسان و جامعه­شناسان نوگرا اغلب مسئله ازدیاد جرایم بویژه تکرار جرم را زاییده رژیم غلط کیفری و عدم پیروی از اصول نوین علمی جهت اداره زندان­ها دانسته ­اند و عقیده دارند که رژیم کیفری قدیم که مبتنی بر محبوس کردن مطلق مجرمان است سبب ازدیاد جرایم گردیده است. اصولا مجازات زندان بر پایه پیشگیری از گناه تشریح و تبیین شده ولی در عمل ثابت شده است که مجازات زندان این هدف را تأمین نمی­ کند. زیرا تجربه نشان داده است که افرادی که به زندان با اعمال شاقه که شدیدترین انواع زندان است محکوم می­شوند پس از پایان مدت محکومیت از زندان بیرون نمی­روند مگر اینکه با دست یازیدن به تخلف دوباره به زندان بازگردند[۹۶].
    جلوگیری از ارتکاب جرم و تکرار آن در نقش بازدارندگی مجازات سالب آزادی تجلی پیدا می­ کند. بی­شک این بازدارندگی با دادن آگاهی توسط قانونگذار به افراد جامعه نسبت به واکنش­ در مقابل اعمال بزهکارانه و ایجاد ترس در آنان و نیز هشدار به فرد بزهکار و سایرین ازطریق اجرای آن صورت می­گیرد که پیشگیری عمومی و پیشگیری فردی از نتایج آن محسوب می­­­شود. مع­الوصف هدف بازدارندگی فردی درمورد مجازات حبس کمتر با واقعیت منطبق می­باشد و جمعیت زندانیان را غالبا تکرارکنندگان جرم تشکیل می­دهند. «تازمانیکه معایب زندان وجود داشته باشد با خنثی شدن ترس از آن و ازبین رفتن قبح آن نزد زندانی و احیانا بدآموزی از زندانیان حرفه­ای، بعد بازدارندگی آن مخدوش می­گردد[۹۷].»
    به دیگر سخن «مطابق بررسی­های معتبر در بعضی موارد، مجازات زندان نه تنها در مقابله با جرایم و تخلفات موفقیت چندانی نداشته و باعث بالا رفتن مقدار آنها شده است بلکه موجب گردیده است ارتکابشان به نحو جالب و با وضعی تفکرانگیز و با کیفیتی به مراتب بالاتر و سرعتی بیشتر صورت پذیرد. نتیجه تحقیقات بعمل آمده درخصوص جرایم سرقت و مواد مخدر نشان­دهنده تغییر و ارتقاء کیفیت جرم در فعالیت بعدی پس از اولین دوره حبس است[۹۸].»
    این مسئله نه تنها در کشور ما بروز و ظهور دارد بلکه دامنگیر سایر کشورها و جامعه بین ­المللی است. حتی در بسیاری از جوامع پیشرفته به این نتیجه رسیده ­اند که زندان نه تنها نمی ­تواند در کاهش جرم و بزهکاری نقش تعیین­کننده داشته باشد. بلکه درعمل به مدرسه آموزش جرم تبدیل شده است. «مطالعات جرم­شناسانه نشان می­دهد که با تمام اصلاحاتی که در رژیم زندان­ها طی دو سده­­ی گذشته صورت گرفته و به بهبود نسبی شرایط فیزیکی زندان­ها منجر شده، نتایج مثبت، سودمند و مؤثری بر بازپذیری اجتماعی مجرمان و پیشگیری از ارتکاب جرم نداشته است. نتایج بدست آمده ناامیدکننده­اند و نظریه بازپروری و اصلاح زندانیان در بسیاری از کشورها – ازجمله ایالات متحده آمریکا، کشورهای اروپایی و حتی اسکاندیناوی که از دیرباز از آن پشتیبانی می­کردند- تقریبا با شکست روبرو بوده است. افزون بر آن، ضعف امکانات فیزیکی و سازماندهی و نظارت زندان­ها و نیز فساد رایج در میان زندانیان و زندانبانان که معمولا مأموران عادی­اند نه مددکاران متخصص، به نقض حقوق بشر و کرامت انسانی منتهی شده است[۹۹].»
    امروزه با مشاهده موارد فراوانی از زندانیان که بعلت ارتکاب مجدد جرم دوباره و چندباره راهی زندان می­شوند و یا مشمول سایر مجازات­ها قرار می­گیرند درمی­یابیم که متأسفانه زندان در اجرای اهداف خویش حقیقا شکست خورده است. درواقع «زندان با خلاء آموزشی که دارد بطور غیرمستقیم به زندانی می­آموزد که چگونه شگردهای مجرمانه را از افراد کارکشته یاد گرفته و از پیچ و خم­های قانون گریخته و به یک بزهکار حرفه­ای تبدیل شود و سپس تجربیات خویش را به دیگران انتقال دهد. زندان به جای القای ارزش­های پسندیده و بهنجار، ارزش­های ناصواب و ضداجتماعی را به زندانیان منتقل می­نماید زندان با به تنگنا گذاشتن زندانیان ازنظر مادی و معنوی در عوض زمینه را برای تخطی­کنندگان از قانون مساعدت می­نماید. محکومیت به زندان نه تنها بر زندانی تحمیل می­ شود بلکه لاجرم عوارض سوء آن گریبان خانواده و نزدیکان وی را نیز گرفته و آنان را نیز به گرداب جرم می­کشاند زندان با تحمیل الزامات خشن و طاقت­فرسا بزهکار را درمسیر قانون­شکنی و سرکشی جری می­نماید. زندان قباحت جرم را ازبین برده و بزهکاران را به تکرار جرم تشویق می­نماید. فسادهایی که در زندان حاکم است بزهکاری را حفظ و مجرمین اتفاقی را به بزهکاران خطرناک و حرفه­ای تبدیل می­سازد. اصولا نهاد زندان و شرایط زیست­محیطی آن و تراکم و اختلاط زندانیان طوری است که نمی ­تواند بزهکار تولید نکند به قول ویکتور هوگو زندان مدرسه جرم­سازی است و ایجادکننده بزهکار حرفه­ای[۱۰۰].»
    نقش زندان در تکرار جرم تنها به محیط خارج از زندان خلاصه نمی­ شود بلکه در حال حاضر شرایط زندان­های ما به گونه­ ای است که موجبات وقوع جرایم بسیاری را در محیط داخل زندان فراهم می­آورد. درواقع می­توان گفت «زندگی در محیط زندان توأم با تحمیل مقررات خاص آن بر زندانی، فراهم نکردن امکانات و تسهیلات، دوری از اجتماع و خانواده و بستگان، هم نشینی و مصاحبت با مجرمین خطرناک، عدم نظارت مدیران و مسئولین زندان، فقدان برنامه ­های سازنده، تراکم زندانیان، بیکاری مفرط، عدم تأمین نیازهای جسمانی و روانی و غیره شرایطی را فراهم کرده که علاوه بر تربیت و تحویل بزهکار به جامعه حتی در داخل این محیط جرم زا بزهکاری ازطریق ارتکاب بعضی جرایم رسوخ نموده و نمایان دارد. شرایط زیست محیطی زندان خواه ناخواه موجب بروز اعمال مجرمانه­ای خواهد شد که اگر این نهاد تأسیس نمی­گردید ارتکاب جرایم مذکور نیز موضوعا منتفی بود[۱۰۱].»
    جرایمی که نوعا در محیط زندان اتفاق می­افتند عبارتند از:

     

     

    جرایم جنسی اعم از هم جنس بازی و قوادی، چشم­چرانی، استمناء یا خودارضایی،

    جرایم مالی اعم از سرقت و قاچاق مواد مخدر، قمار، رشا و ارتشا، ربا.

    خریدوفروش مواد مخدر،

    خودزنی و اقدام به خودکشی،

    نزاع و درگیری،

    ایراد صدمه بدنی به دیگران،

    تندخویی و دشنام و بکار بردن الفاظ رکیک و موهن،

    وارد نمودن خسارت به اموال زندان و نیز سایر زندانیان و کارکنان زندان،

    شورش و اغتشاش،

    اعتصاب،

    فرار از زندان.

    قانونگذار در فصل پنجم آیین­نامه تحت عنوان «تخلف ها و تنبیه‌های درون مراکز حرفه‌آموزی و اشتغال و زندان‌ها» طی مواد ۱۶۷ تا ۱۷۹ به بیان جرایم مذکور و طرق پیشگیری و مبارزه با آنها پرداخته است بعنوان مثال در ماده ۱۶۷ هرگونه شورش و اعتصابی را ممنوع اعلام نموده و زندانیان را به قراردادن اعتراضات و شکایات کتبی خود درون صندوق­های مخصوصی که به همین منظور تعبیه شده، مکلف نموده است. همچنین در ماده ۱۶۸ بیان می­دارد: «هر محکوم باید به محض اطلاع از وقوع حوادث و پیشامدهای سوء‌ احتمالی و اعمالی که تحقق آن مخل نظم داخلی موسسه یا زندان می‌گردد، مراتب را فوری به مسئول امور نگهبانی یا به هر یک از مقام‌های مسئول زندان گزارش دهد.»
    همانگونه که قبلا بیان شد درصورت وقوع هریک از جرایم و تخلفات یاد شده شورای انضباطی زندان وفق مواد ۱۷۴ تا ۱۷۹ به آن رسیدگی خواهد نمود. بدیهی است که درصورتی که نیاز به رسیدگی به جرایم متهم در مراجع قضایی باشد ازطریق ارسال زندانی به دادسرا نسبت به اعلام جرم وی اقدام می­ شود.
    طرق انتقال جرایم در زندان را می­توان بصورت زیر برشمرد:
    ۱-معاشرت و اکتساب: زندانیان براثر معاشرت و همنشینی با یکدیگر شیوه ­ها و شگردهای بزهکاری را از هم می­آموزند و با مشورت و همفکری با یکدیگر روش­های نوینی را برای ارتکاب جرم خلق می­ کنند و این مسئله زمینه تکرار جرم در آینده را فراهم می­نماید.
    شیوه ­های جدید و گوناگون بزهکاری توسط تبهکاران حرفه­ای و زندانیان باسابقه به محکومین بی­تجربه و زندانیان تازه­وارد آموزش و انتقال داده می­ شود و عملا هدف اصلاحی کیفر حبس با نتیجه معکوس مواجه می­گردد. به همین دلیل است که زندان را «آموزشگاه بزهکاری» یا «دانشگاه جانیان» نام نهاده­اند. زیرا از طریق همین یافته­ های داخل زندان است که زمینه بزهکاری مجدد و تکرار جرم پس از خروج از زندان، چه از لحاظ کمیت و چه از لحاظ کیفیت بیشتر و بهتر فراهم می­گردد.
    یادگیری جرم در زندان ازطریق مصاحبت با افراد حرفه­ای و سابقه­داری که دفعات یا زمان بیشتری را در زندان بسر می­برند صورت می­گیرد و عده­ای از زندانیان به علت آشنایی با جرایم دیگر خصوصا جرایم مالی مانند سرقت، به سوی آنها گرایش پیدا می­ کنند. بنابراین طبقه ­بندی و جداسازی زندانیان سابقه­دار از افراد فاقد سابقه یکی از راه­های پیشگیری محسوب می­ شود و یادگیری جرم را به حداقل می­رساند. در مجموع زندان بدترین تأثیر آموزش خود را بر مجرمان بی­تجربه و مبتدی برجای می­گذارد.
    وجود ارتباط عمیق میان زندانیان و حضور کمرنگ و کم­تأثیر مدیران و مسئولین زندان در میان زندانیان برای جلوگیری و ممانعت از ایجاد ارتباطات ناسالم میان آنها و ناتوانی در جذب زندانیان به سوی خود با برنامه ­های مفید و ارشادی، باعث می­ شود تا زندانی از سایر زندانیان طرق جدید ارتکاب جرم را یاد بگیرد. این آموزش و انتقال جرم به صور گوناگون تغییر در نوع، ارتقاء کیفی جرم و شیوه ­های مناسب ارتکاب جرم، حیل قانونی فرار از مجازات و غیره تحقق یافته و ظهور می­یابد. درنتیجه کیفر زندان در حبس­های کوتاه­مدت به­ویژه اگر در توجه به پرونده شخصیت و تفکیک و طبقه ­بندی زندانیان رعایت دقت و مراقبت لازم و کافی به عمل نیاید، می ­تواند تبعات منفی و آثار زیانبار غیرقابل جبرانی داشته باشد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:22:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر مولفه های شناختی در کاهش نا امیدی و افسردگی و وسوسه افراد وابسته به مواد افیونی تحت درمان MMT- قسمت 30 ...

    به علت محدودیت امکانات اجرایی و زمان ناکافی امکان پی گیری نتایج بلند مدت ([149]follow up) وجود نداشته فقدان اقدامات پیگیرانه یکی دیگر از محدودیت های این پژوهش می باشد.
    همان طور که می دانیم حمایت اجتماعی ، خانوادگی و فرهنگی بر نتایج حاصل از مداخلات درمانی تاثیر گسترده ای دارد. با این وجود ، این پژوهش به کنترل دقیق متغیرهای شخصیتی ، میزان حمایت اجتماعی و فرهنگی بیماران نپرداخته است.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    عدم کنترل کامل متغیرهای مزاحم، این متغیرها عبارتند از:
    الف- متغیرهای شخصیتی ، جسمی و روانی
    ب- شرایط اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی درمانجویان
    عکس مرتبط با اقتصاد

    یکی از محدودیت های مهم این پژوهش عدم شرکت زنان وابسته به مواد به دلیل عدم رضایت جهت حضور در گروه و تعداد کم تر آنها نسبت به مردان بود.
    پیشنهاد های نظری
    هر پژوهشی بر حسب بررسی موضوع مورد مطالعه خود ، پیشنهاد هایی در جنبه های مختلف ارائه می دهد. این پژوهش نیز از این قاعده مستثنی نیست.

    با توجه به ناهمسانی گروه آزمایش و کنترل ، پیشنهاد می گردد در پژوهش های آتی مواردی برای همسان ترکردن گروه آزمایش و کنترل از نظر ویژگی های مختلف (مقدار مصرف،دفعات ترک،نوع ترک های ناموفق قبلی، تعداد سال های مصرف، شیوه ی مصرف ، وضعیت خانوادگی، مقدار دریافت متادون ) در نظر گرفته شود.
    از آن جا که ارزش های فرهنگی و اجتماعی هر جامعه ، نگرش های مردم و حمایت بیمار از سوی خانواده و جامعه جز موثر بر روند بهبود بیماران را شکل می دهد، لذا پیشنهاد می شود پژوهشگرانی که علاقه مند به استفاده از گروه درمانی شناختی – رفتاری در درمان اختلالات اعتیادی هستند، تاثیرات ناشی از تغییر حمایت اجتماعی و خانوادگی بیماران، که در نتیجه بسط آن ها بر زندگی و هویت بیمار هر لحظه شرایط درمانی را به خود معطوف می دارند کنترل کنند و در صورت همراه بودن مداخلات خانواده درمانی برای بهبود ، نتایج حاصل از آن را گزارش کنند .
    پیشنهاد می شود پژوهش های مشابهی با جامعه آماری گسترده تر و در سایر استان ها انجام شود.
    پیشنهاد می شود تاثیر گروه درمانی شناختی -رفتاری بر متغیر های مطرح در پژوهش ، در سایر مراکز درمانی به جز مراکز متادون درمانی با توجه به سایر مواد مخدر مورد سوء مصرف و وابستگی مورد پژوهش و بررسی واقع شود.
    پیشنهاد های کاربردی

    یکی از کاربرد های پژوهش حاضر این است که با آگاهی از روش های مشاوره ای می توان میزان مشکلات را در افراد در آستانه ی اعتیاد که امروزه رو به افزایش است، کاهش داد. این به آن معناست که در کارگاه های مشاوره ای به افراد آموزش داده شود که به اصطلاح چشم بسته در دام تبلیغات منفی و اعتیاد قرار گیرند، چرا که این مساله مانع از رشد و رسیدن به اهداف مطلوب افراد در جوامع شود.
    گنجاندن والدین و همسران افراد وابسته به مواد مخدر ، اثر بخشی و تداوم تغییرات حاصل از مداخلات درمانی را تسهیل و تقویت می کند. از این رو پیشنهاد می گردد تا در مانگران با آموزش مهارت های مرتبط با خانواده زمینه تقویت و استمرار تغییرات درمانی موردنظر را فراهم آورند. امید است نتایج پژوهش حاضر بتواند در مراکز درمان و بازپروری اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
    منابع
    منابع فارسی
    اشتون، ر. (2006). ترجمه مهرگان. ش ؛ ادهمی، ب (1385). هروئین. تهران، نشر طیب.
    برجاس، فرحناز (1391). اعتیاد به مواد مخدر و علل آن. نشر اطلاعات
    اعتیاد به مواد مخدر
    بک، آرون تی. رایت، فردوسی. (1976) ترجمه گودرزی، محمدعلی (1380). شناختی اعتیاد به مواد مخدر. نشر راهگشا
    تیز دیل، ج. (1380) رابطه شناخت و هیجان : ذهن موقعیتی در اختلال های خلق. در کتاب دانش و روش های کاربردی رفتار درمانی شناختی (ترجمه ح – کاویانی). تهران، پژوهشکده علوم شناختی.
    خانکه. حمیدرضا؛ نوروزی تبریزی، کیان؛ فلاحی خشکناب، مسعود؛ فرهادی، محمد حسن و رنجبر، مریم (1378). پرستاری و اعتیاد. تهران، انتشارات تخصصی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
    دباغی، پرویز؛ اصغرنژاد فرید، علی اصغر؛ عاطف وحید، محمدکاظم؛ بوالهری، جعفر. (1386) اثربخشی شناخت درمانی گروهی بر پایه تفکر نظاره ای (ذهن آگاهی) و فعال سازی طرح واره های معنوی در پیشگیری از عود مصرف مواد افیونی. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال سیزدهم، شماره 4.
    درتاج، فریبا (1389). بررسی نقش عوامل موثر در گرایش به مصرف مواد جدید. فصلنامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، شماره چهارم، 166-153.
    رحمانی، فاتح. (1377). مقایسه نگرش های ناکارآمد بیماران افسرده درمان شده، بیماران افسرده درمان نشده و افراد بهنجار. پایان نامه ی کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی. انستیتو روانپزشکی تهران دانشگاه علوم پزشکی ایران.
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    سادوک، بنیامین جیمز، سادوک، ویرجینا آلکوت(1390). خلاصه روان پزشکی علوم رفتاری / روان پزشکی بالینی،ترجمه فرزین رضایی، تهران : انتشارات ارجمند.
    سادوک، بنیامین جیمز؛ سادوک، ورجینیا آلوک (1390). خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری / روانپزشکی بالینی. ترجمه فرزین رضاعی. تهران، انتشارات ارجمند.
    سادوکف بنیامین جیمز، سادوک، ویرجینا آلکوت (1390). خلاصه روان پزشکی علوم رفتاری/ روان پزشکی بالینی. ترجمه فرزین رضاعی. تهران : انتشارات ارجمند.
    ساراسون، پروین و ساراسون، باربارا (1987). روان شناسی مرض

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
    ی (جلد اول و دوم). ترجمه بهمن نجاریان، محمد علی اصغر مقدم و محسن دهقانی (1382). تهران، انتشارات رشد.
    ستوده، هدایت اله (1392). آسیب شناسی اجتماعی. نشر آوای نور.
    سرسوی چلک، حسینی، محسن (1389). مواد مخدر صنعتی و نوین و پیامدهای اجتماعی آن. تهران، نشر شلاک.
    سلیگمن، مارتین ای، روز نهان، دیوید ال (1390). آسیب شناسی روانی. ترجمه یحیی سید محمدی. تهران، نشر ساوالان.
    سلیگمن، مارتین، ای؛ روزنهان، دیوید، ال. (1390). آسیب شناسی روانی. ترجمه یحیی سید محمدی. تهران : نشر ساوالان.
    شکوهی امیرآبادی، لیلا؛ صفری، سیدعلیرضا؛ مهدی، سمیه؛ وکیلی، حمیده؛ اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری در افزایش سلامت روانی و بازگشت به مصرف مواد مخدر در افراد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به دو مرکز درمان سوء مصرف مواد در شهر تهران. (1391). فرهنگ مشاهده و روان درمانی. فصلنامه سال سوم، شماره 12، زمستان 91.
    شمس، ثریا؛ هاشمیان، کیانوش؛ و شفیع آبادی، عبدالله. (1386). بررسی اثربخشی روش آموزش حس شوخ طبعی بر ناامیدی و سازگاری اجتماعی دانشجویان افسرده شهر تهران. فصلنامه اندیشه های تازه در علوم تربیتی، 3(1)، 99-81.
    طهرانی زاده، مریم. (1383). بررسی نارسا کنش وری نگرش دختران فراری و عادی. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه تربیت مدرس.
    فری، مایکل(1999). راهنمای عملی شناخت درمانی گروهی. ترجمه مهدی، مسعود؛ فرنام، رابرت (1391). انتشارات رشد.
    فقی، لادن؛ بیرمشک، بهروز؛ عاطف وحید، کاظم؛ و دابسون، استفان (1384). ساختارهای معناگذاری طرح واره ها، حالت های هیجانی و پردازش شناختی اطلاعات هیجانی : مقایسه دو چارچوب مفهومی. اندیشه و رفتار، 11(3)، 326-312.
    قاسم زاد، حبیب الله (1378). شناخت و عاطفه، جنبه های بالینی و اجتماعی. تهران : انتشارات فرهنگیان.
    قاسم زاده، حبیب اله. (1380). رفتار درمانی : زمینه، دوره مسایل. تهران : انتشارات جهاد دانشگاهی.
    قهاری، شهربانو؛ عاطف وحید، محمدکاظم؛ اصغر نژاد فرید، علی اصغر (1389). راهنمای گام به گام درمان رفتاری- شناختی برای سوء مصرف حشیش. نشر قطره.
    کاویانی، حسین؛ جواهری، فروزان؛ و بهیرایی، هادی (1384). اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) در کاهش افکار خودایند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب : پیگیری 60 روزه، تازه های علوم شناختی، 7 (1)، 59-49.
    کلروی، علی؛ برجعلی، احمد؛ فلسفی نژاد، محمدرضا؛ فرامرز؛ اثربخشی مدل پیگشیری از بازگشت بر پایه ی ذهن آگاهی در پیشگیری از بازگشت و انگیزش در افراد وابسته به مواد افیونی. (1390). مجله روان شناسی بالینی- سال سوم، شماره 4 (پیاپی 12).
    گروه نویسندگان ارتقای سلامت ایرانیان (1378). شناخت مواد اعتیاد آور. انتشارات ارتقای سلامت ایرانیان.
    گنجی، مهدی (1392). آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5. تهران ، انتشارات ساوالان.
    مرادی، مجید (1381). ننگ بنگ، نگاهی به مسأله مواد مخدر و اعتیاد. تهران : انتشارات نقش کلک
    مهرابی زاده هنرمند و مهناز؛ شهنی ییلاق، نیجه؛ فتحی، کیهان، بررسی افسردگی، هیجان خواهی و پرخاشگری، سبک های دلبستگی و وضعیت اقتصادی – اجتماعی به عنوان پیش بین های وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان پسر شهر اهواز. مجله علوم تربیتی و روان شناسی. دانشگاه شهید چمران اهواز، بهار 1387. دوره سوم، سال پانزدهم، شماره 1.
    نابدل، یونس (1384). راهنمای پزشک در درمان وابستگی به مواد افیونی (تریاک – هروئین). تهران: ارجمند.
    نادری، شهرام؛ بینازاده، محمد (1387). درسنامه جامع درمان اعتیاد. ستاد مبارزه با مواد مخدر.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم