در نوشته های حقوقی، اصطلاح عدم مطابقت بیشتر ‌در مورد کالا خصوصاًً در عقد بیع به کار رفته است، زیرا حجم قابل توجهی از معاملات بین‌المللی و همین طور داخلی در قالب عقد بیع انجام می شود. اما این بدان معنا نیست که اصطلاح عدم مطابقت فقط برای فروش کالا به کار گرفته شود، بلکه عدم مطابقت مفهومی عام و گسترده است که هر نوع تخلف از شرایط قرارداد را می‌تواند شامل شود. هرگاه کالای مورد توافق، معیوب یا ناقص باشد گفته می شود که کالا با آنچه متعلق قصد طرفین در عقد قرار گرفته مطابقت ندارد. هنگامی نیز که موضوع تعهد، انجام دادن کاری معین باشد، انجام دادن کار به صورت ناقص یا معیوب، عدم مطابقت به حساب می‌آید؛ به طور مثال، یک شرکت ساختمانی در قراردادی متعهد می‌گردد یک مجتمع مسکونی با شرایط و ویژگی های مشخص شده در قرارداد احداث نماید؛ حال اگر شرکت مذکور، مجتمع مسکونی را بدون رعایت برخی ویژگی های فنی و مهندسی معمول در ساخت و ساز احداث نماید یا ویژگی ها و شروط موجود در قرارداد از قبیل استفاده از نوع خاصی از مصالح ساختمانی یا ساخت واحد مسکونی به متراژ مورد توافق و… را رعایت ننماید، در نتیجه کالای ساخته شده و تحویل داده شده با آنچه در قرارداد مورد توافق قرار گرفته مطابقت ندارد.

 

بند سوم: تفاوت عدم تحویل و عدم مطابقت

 

در حوزه تجارت بین الملل، فسخ، به ویژه پس از تسلیم کالا و پرداخت ثمن، آثار و پیامدهای نامطلوب فراوان برای طرف نقض کننده از جهت تحمل هزینه های بیمه، حمل، انبارداری و امثال آن در پی دارد و ازطرفی اعتلا و توسعه تجارت اقتضا دارد که حتی الامکان قرارداد اجرا شود. ‌بنابرین‏ تخلف از تعهد تحویل به مثابه عدم اجرای قرارداد محسوب گشته که فسخ قرارداد را در پی دارد. طبیعی است که هرگاه اصلاً تحویلی صورت نگیرد، تنها راه جبران ضرر، فسخ قرارداد می‌باشد. پس فروشنده باید ثمنی را که اخذ کرده به مشتری برگرداند و مشتری نیز قرارداد را خاتمه دهد. این عمل در تجارت بین‌المللی که بعضاً از زمان ایجاد قرارداد تا زمان فسخ ممکن است ماه ها زمان صرف گردد، خود از نظر مادی و معنوی آسیبی جبران ناپذیر در پی خواهد داشت. ‌بنابرین‏ تعهد به تحویل کالا از تعهد انطباق کالا با قرارداد جدا شده، تا فروشنده شانس جبران یا ترمیم کالا، مطابق با قرارداد را داشته باشد و از طرفی خریدار نیز به هدف خویش که به دست آوردن کالای مورد نظر خود باشد برسد. می توان چنین گفت که تعهد تحویل کالای مطابق با قرارداد عبارت است از وظیفه حقوقی تحویل کالاهایی که واجد الزامات قراردادی و قانونی بوده و در زمان و مکان مقرر و با قیمت مورد توافق تحویل گردند[۱۹۸]. باید بین تعهد انطباق کالا با قرارداد و تعهد به تحویل کالا تفاوت قائل شد؛ یعنی صرفاً در صورت تخلف از تعهد تحویل، قرارداد قابل فسخ می‌باشد، اما در صورت تخطی از تعهد انطباق، خریدارحق فسخ نداشته و می‌تواند فروشنده را جهت اصلاح یا جایگزین نمودن کالابا اوصاف مندرج در قرارداد ملزم نماید. با این مقرره، هرگاه فروشنده کالایی را تحویل دهد که مطابق با ویژگی های قراردادی نباشد، تعهد فروشنده نسبت به تحویل کالا انجام شده است و خریدار از این جهت هیچ حقی نخواهد داشت. مثلاً مورد قرارداد، تلویزیون سونی ساخت ژاپن بوده ولی تلویزیون سونی ساخت مالزی تحویل گردید. در این مثال تعهد تحویل ایفا شده است اما تعهد بعدی فروشنده که تعهد به تحویل کالای مطابق با قرارداد است، ایفا نشده است. در این صورت، خریدار می‌تواند با شرایطی او را وادار نماید که برابر اوصاف و ویژگی‌های مورد قرارداد، کالا را جایگزین کرده یا اصلاح نماید ‌و کمتر موجب حق فسخ خواهد بود.

 

تمایز تعهد به تحویل از تعهد به انطباق کالا با مفاد قرارداد دارای فایده عملی است؛ بدین صورت که اگر فروشنده نسبت به تعهد تحویل تخلف بورزد، در حقیقت تکلیف خود را نسبت به تسلیم کالا ایفاء ننموده است، در نتیجه با وجود شرایطی برای مشتری حق فسخ وجود خواهد داشت. ولی اگر نسبت به تعهد انطباق تخلف بورزد، با شرایطی که مقرر است، می‌تواند از فروشنده درخواست اصلاح یا الزام به تحویل کالای مطابق با ویژگی‌های قراردادی را نماید و جز در موارد خاص، حق فسخ وجود نخواهد داشت. تعهد تحویل در صورتی مخدوش می‌گردد که نقض اساسی در قرارداد صورت گرفته باشد، مثل این که موضوع قرارداد ذرت باشد و فروشنده سیب زمینی تحویل دهد، درغیر این صورت اگر کالای تحویلی منطبق با اوصاف و شرایط قراردادی نباشد، چنین تخلفی نقض اساسی تلقی نمی گردد و خریدار وظیفه دارد ابتدا کالا را مورد بررسی قرار داد، سپس فقدان مطابقت احتمالی را فوراً به فروشنده اخطار دهد[۱۹۹].

 

گفتار ششم: عدم تحویل کالا و حق متعهد به اصلاح مورد تعهد

 

هدف نهایی از خرید هر مالی آن است که خریدار بتواند در آن مال تصرف کند. خریدار به امید آن که صاحب مال خریداری شده گردد و بتواند از آن مال برای منافع مورد نظر خود استفاده کند حاضر به عقد قرارداد شده و مال را خریداری ‌کرده‌است. زیرا هیچ انسان خردمندی که در پی کسب منفعتی باشد حاضر نیست تن به معامله ای دهد که در آن مالش را به دیگری بدهد و چیزی در عوض آن دریافت نکند. تسلیم یا تحویل کالا موضوعی است که با انتقال مالکیت در نظام های حقوقی ارتباط پیدا می‌کند. برخی نظام های حقوقی به صرف تراضی طرفین، مالکیت را انتقال یافته می دانند، بدون این که نیازی به تسلیم کالای مورد نظر باشد، اما برخی نیز انتقال مالکیت را تنها هنگامی محقق می دانند که کالا تسلیم شده باشد. طبیعی است که در هر یک از این دو نظام حقوقی، آثاری که عدم تسلیم کالا می‌تواند داشته باشد متفاوت است.

 

در اینجا ‌به این مسئله می پردازیم که تأثیر عدم تسلیم کالا در موعد مقرر بر بقای قرارداد چیست؟ آیا متعهدله قرارداد در صورت عدم تسلیم کالا، حق خاتمه دادن به قرارداد را دارد یا این که متعهد فرصت جبران و اصلاح مورد تعهد که همانا تسلیم کالا است را دارا می‌باشد؟

 

بند اول: عدم تحویل کالا و حق اصلاح مورد تعهد در اصول یونیدوغوا و اصول اروپایی

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1401-09-21] [ 09:49:00 ب.ظ ]