بورخس هم معتقد است که از اواخر قرن پانزدهم دوره ی اقتباس دیگری به جای ماند که به نظر می رسد از اقتباس دیگری ناشی می شود که ایرانی است و نام آن هزار افسانه است. (ر.ک بورخس: ۱۳۷۷، ۱۴۸).
گروهی بیشتر بر این باورند که ساختن و پرداختن اساطیر و داستان های شگرف را باید در هند جستجو کرد. ولی چنانچه دیده می شود، این گونه داستان ها را در میان ایرانیان و در آثاری چون اوستا و شاهنامه و آثار مورخان قدیم نیز می توان یافت. (ر. ک همان: ۱۳۷۶، ۱۹)
آبل[۲۶] معتقد است که دنیای و هم انگیزی که در متن اندیشه ی مذهبی ایران شکفته است، به دست مذاهب پس از خود از میان نرفتند بلکه این ارواح اسرار آمیز در دوره ی خلفای عباسی (دوره ای که قسمتی از هزارویک شب تحت شرایط زمانی و مکانی آن پدید آمده است) به دنیای اسلام پای می گذارد. (ر. ک همان)
از عناصر ایرانی موجود در داستان های هزارویک شب می توان به موارد زیر اشاره کرد:
– اعتقاد به ارواح و جنیان و پریان نیکوکار (به عنوان موجوداتی صاحب اراده که به خدمت طلسم یا نقش خاتم گردن نمی گذارند و می توانند حوادث سحری عجیب و شگرف به وجود آورند) و دخالت ایشان در زندگی انسان ها.
– فراوانی مسخ و استحاله و نیز تغییر شکل.
– سخن گفتن جانوران.
(برگرفته از ستاری: ۱۳۶۸، ۷۳).
امیل گالتیه نیز معتقد است که برخی داستان های ایرانی تحت تأثیر ادبیات عرب قرار گرفته شده است. او برای نمونه داستان بلوقیا (هزارویک شب –ج۴- ۴۰) را مثال می آورد و بیان می کند که این داستان یک داستان مربوط به زمان شهریاران و دین زردشتی است که در آن خاتم سلیمان جایگزین جام جم و بر آب رفتن بلوقیا جایگزین بر آب رفتن و خشور زردشت و جنگ میان خوبی و بدی به جنگ میان اجنه ی کافر و مسلمان تبدیل شده است. (ر.ک ستاری: ۱۳۶۸، ۷۰). سر ریچارد بورتون نیز اعتقاد داشت که اصل هزارویک شب، همان هزار افسانه است که رنگ عربی یافته ولی زمینه ی ایرانی آن باقی مانده است. ماکدونالد[۲۷] هم معتقد است که نخستین حکایات کتاب (هزارویک شب) ترجمه ی هزار افسانه است، اما بعدها ادبای مسلمان در آن دست برده اند. صالحانی (بیروت ۱۸۹۰) نیز اصل کتاب هزارویک شب را همان کتاب ناتمام جهشیاری می داند که به مرور داستان های اسلامی و عربی بر آن افزوده شده است.
آندره مالرو در مورد اصالت ایرانی هزارویک شب چنین می گوید: اگر به خیابان بروید و از صد نفر بپرسید که هزارویک شب متعلق به کدام کشور است، حتماً بیشتر آن ها چنین پاسخ می گویند که یک قصه ایرانی است. (برگرفته ازهمان: ۱۳۶۸، ۵۳ و ۵۵ و۵۸)
۳-۴- دلیل نام گذاری کتاب به هزار و یک شب
درباره ی نام کتاب و این که چرا نام آن را هزار و یک شب گذاشته اند، مطالبی گفته شده است. برخی بر این باورند که چون اعراب عدد زوج را نحس می دانسته اند، یک شب به هزارشب اضافه کرده اند تا به عددی فرد تبدیل شود. گروهی هم گفته اند که «هزار ویک» موجود در هزار و یک شب تداعی کننده ی معنای بی نهایت است و هدف مشخص کردن تعداد دقیق شب های قصه گویی شهرزاد نیست، بلکه منظور شب هایی بی نهایت است. (ر.ک بورخس: ۱۳۷۶، ۱۴۹-۱۴۸)
برای هزار و یک شب نام های دیگری چون: شب های عربی، داستان های ایرانی، قصص شرقی و … نیز ذکر شده است. (ر.ک ستاری: ۱۳۶۸، ۵۴)
۳-۵- ترجمه های هزار و یک شب
هزار و یک شبی که امروز در دست ماست، دویست سال پیش هنوز به فارسی ترجمه نشده بود. «آن چه از نوشته ها و آثار قدیمی و تتّبعات علمای مشرق شناس و فرنگستان مستفاد می شود این است که در آغاز، کتاب «الف لیله و لیلۀ» قبل از دورۀ سلاطین فرس قدیم (هخامنشی) در هندوستان به ظهور رسیده، بعدها در عهدی که ظاهراً قبل از اسکندر است به ایران آمده و به لغت فارسی قدیم ترجمه گردیده و به «هزار افسانه» ترجمه شده است. (مهرآبادی: ۱۳۸۱، ۳).
در قرن سوم هجری هنگامی که در بغداد کتابهای علمی و ادبی از زبان های مختلف به عربی ترجمه و نقل می شد، این کتاب نیز به عربی ترجمه شد و دیر زمانی در دست اهل فضل و ادب دست به دست می شد و حتّی حکایت ها و قصّه هایی نیز بر آن افزوده شد تا این که در قرن چهارم هجری بعد از متوکل عباسی، این کتاب به مصر منتقل شد و در قاهره به دست قصّه سرایان و نقّالان افتاد و در عهد سلاطین مصری حکایت ها و افسانه هایی از بافته های مصری و بعضی مآخذ یهودی بر آن افزودند.
عاقبت در قرن دهم هجری کتاب مذکور به صورت «الف لیله و لیلی» کنونی درآمد و در قرن هجدهم اوّلین ترجمۀ فرانسوی آن توسّط «آنتوان گلان» صورت گرفت و به اروپاییان معرّفی شد. (پیشین، ۵)
علاوه بر این «این کتاب در سال ۱۲۱۴ هجری شمسی به دستور شاه زاده بهمن میرزا (فرزند عباس میرزا نایب السلطنه) از روی نسخۀ بولاق طبع مصر، توسط میرزا «عبداللطیف طسوجی تبریزی» از عربی به فارسی برگردانده شد. (ثمینی: ۱۳۷۹، ۱۵۹).
تنها ترجمۀ کامل و جامع فارسی هزار و یک شب، گزارش میرزا عبداللطیف طسوجی تبریزی، از منشیان دورۀ قاجار است. هزارویک شب با ترجمۀ فرانسوی آنتوان گالان در ۱۷۰۴ م، به فرانسه و از آنجا به اروپا راه یافت پس از ترجمۀ هزار و یک شب به زبان فرانسه، این اثر شرقی به بسیاری از زبان های دیگر اروپایی نیز ترجمه شد و میان سال های ۱۷۰۴ م تا ۱۷۸۶ م، بیش از ۷۰ مرتبه در فرانسه به چاپ رسید. (ر.ک حدیدی ۱۳۷۳، ۱۰۰).
۳-۶- سبک و شیوۀ ترجمۀ فارسی هزار و یک شب
این کتاب توسّط عبداللّطیف طسوجی به فارسی ترجمه شده است و بنابراین می توان گفت: ویژگی های نثر عصر خود را یدک می کشد. ادبیات ایران از اواخر قرن دوازدهم هجری شکل تازه ای یافته است. در این دوره شیوۀ مغول و سبک هندی رو به زوال نهاده، شعرا و نویسندگان از مضامین تو در تو و عبارات متکلّف دوری گزیدند و زبان سالمی به وجود آوردند که از تشبیهات و استعارات دشوار و تکرار الفاظ عاری بود.
در این دوره نثر به صورت جمله های کوتاه و با حذف زواید و القاب و استشهادات مکرّر از تازی به پارسی با تلفیق سجع های زیبا نوشته می شد. طسوجی نیز این شیوه را برای ترجمۀ کتاب هزار و یک شب به کار برد و استفاده کنندگان از این کتاب نه علما، بلکه مردم عادی هستند و می توان این کتاب را نمونۀ خوبی از نثر ساده و بی تکلّف شمرد (ثمینی: ۱۳۷۹، ۱۶۱).
از آن جا که کتاب هزار و یک شب از کتاب هایی به شمار می رود که سراسر آن شامل قصّه های عامیانه است، بنابراین کلام در این اثر بدون در نظر گرفتن سرشت و موقعیّت آدم ها، یکسان جاری می شود و نمی توان مرزی میان زبان در کاربردهای گوناگون ترسیم کرد.
۳-۷ – تأثیر شرق و هزار و یک شب بر فرهنگ و ادب غرب
می توان گفت که اروپا از طریق فرانسه با ملل شرقی آشنا گردید. در قرون نه چندان دور گذشته یعنی حدود قرن هفدهم تا نوزدهم، فرانسه به عنوان طلایه دار فرهنگ و تمدن مغرب زمین خودنمایی می کند. در این دوران است که از سایر کشورهای اروپایی برای تحصیل به فرانسه می آیند و در این کشور است که شرق شناسی در مدارس تخصصی و دانشگاه های آن جریان دارد.
انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ باعث تغییرات زیادی در شئونات اجتماعی فرانسه و از جمله ی آنها در شعر و ادب و هنر گردید. در این دوره بود که دید سنتی موجود در میان فرانسویان از میان رفت و دیدی جدید نسبت به ادبیات در میان آنها پیدا شد که منتقدان آن را جهان وطنی ادبی یا بی مرزی در ادبیات نام نهادند. این دید جدید فرانسوی ها در عرصه ی ادبیات باعث توجه ایشان به فرهنگ و ادب دیگر ملل (بویژه ملل شرق) گردید. (برگرفته از حدیدی: ۱۳۷۳، ۲۱۵-۲۱۴).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
پس از آشنایی غرب با فرهنگ شرق آنان به شرق به عنوان یک فرهنگ با ارزش و قابل ستایش نگاه کردند و دست به فعالیت های شرق شناسانه ی گسترده ای زدند. آنها برای رسیدن به این هدف به سفرهای طولانی و خسته کننده رفتند، مدارس شرق شناسی به راه انداختند، در انجمن ها گرد هم آمدند و برای این منظور دانشجو و استاد تربیت کردند. در همین دوران بود که آثار زیادی از مشرق زمین به زبان های غربی ترجمه گردید. در میان این آثار ترجمه شده که معرف فرهنگ و ادب مشرق زمین به حساب می آمد، آثار فارسی نقش عمده و برجسته ای بر عهده داشتند. (ر.ک همان، ۲۳۴، ۲۳۸).
ادبیات فارسی با ترجمه ی گلستان سعدی وانوار سهیلی (که داستان های کلیله و دمنه و مثنوی را در خود داشت) به زبان فرانسه، به فرانسویان و سپس به اروپایین معرفی گردید. (ر.ک ساجدی: ۱۳۸۷ف ص۷۴).
ترجمه ی آثار برجسته ی ادبیات فارسی و تحقیق در ادبیات فارسی در قرن بیستم نیز ادامه می یابد. (حدیدی: ۱۳۷۳، ۲۲۱-۲۲۰)
ارزش و اهمیت آثار ادبی شرق برای بزرگان مغرب زمین تا بدان اندازه است که بورخس بیان می دارد که «کشف شرق، حادثه ای اساسی در تاریخ ملل غربی است» (بورخس: ۱۳۷۶، ۱۳۹).
ادبیات فارسی نقش بسزایی در معرفی ادب و فرهنگ مشرق زمین به غرب دارد. شاید کمتر ملت علاقه مند به فرهنگ و اندیشه ای بتوان یافت که با آثاری چون شاهنامه، دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی، مثنوی معنوی، رباعیات خام، هزار و یک شب و آثار دیگر به نام زبان فارسی و پدید آورندگان آنها بیگانه باشد. همه ساله بزرگداشت هایی برای این آثار و پدید آورندگانشان در سراسر دنیا برگزار می شود و روز به روز بر تعداد مقالات کتبی که راجع به این آثار و مؤلفان آنها تألیف می شود، افزوده می گردد. تأثیری که این آثار بر بزرگان ادبیات جهان و آثار به وجود آمده از ایشان گذاشته است به خوبی قابل دیدن است. (ر.ک طه ندا: ۱۳۸۳، ۲۹۲-۲۶۷).
«هزار و یک شب» از جمله ی همین آثار شرقی و ایرانی است که با ورودش به مغرب زمین (با ترجمه ی آنتوان گالان در قرن هفدهم به زبان فرانسه) مورد توجه بسیاری از نویسندگان و صاحب نظران بزرگ غربی واقع شد و آثار زیادی به تقلید از آن پدید آمد که از جمله ی آن می توان به دکامرون بوکاچیو اشاره کرد. تأثیرپذاری هزارویک شب بر آثار غربی تا بدان اندازه بوده است که بورخس پیدایش مکتب رومانتیسم در غرب را با ترجمه ی هزار و یک شب پیوند می زند و یا شکل گیری ادبیات تطبیقی در اروپا را به مثابه ی شاخه ای مستقل در مباحث ادبی، به ترجمه ی دو کتاب نسبت می دهند که یکی از آن دو کتاب همین هزار و یک شب (و دیگری کلیله و دمنه) است. (ر.ک نشریه: کتاب ماه (هنر ۸۲-۸۱)، محمدجعفری قنواتی، هزار و یک شب و ادبیات شفاهی، ۱)
هوگوهوفمنستال در مقدمه ی ترجمه ی آلمانی آنولیتمان بیان می دارد که ادبیات آلمان تا حدی تحت تأثیر هزار و یک شب قرار گرفته است. او در این مقدمه پس از توصیف داستان های هزار و یک شب بیان می دارد که هزار و یک شب کتابی نیست که انسان با یک بار خواندن آن را کنار بگذارد و هر چه سن بالاتر می رود، علاقه ی به خواندن دوباره ی داستان های هزار و یک شب افزون تر می شود. او معتقد است که هزار و یک شب دارای اندیشه های نو و سخنان نغز و لطیف و ارزش ادبی آن تا بدان اندازه است که هومیروس نیز به پای آن نمی رسد. او تخیل موجود در هزار و یک شب را می ستاید و زبان کهنه و اصیل آن را که موجد معانی نو و زیباست را می ستاید و معتقد است که فاصله ی زیادی میان زبان هزار و یک شب با زبان امروز وجود ندارد. هوفمنستال از مطالعه ی هزار و یک شب چنان لذت می برد که معتقد است این کتاب را پس از هر بار خواندن باید دوباره فراموش کرد تا بتوان از مطالعه ی دوباره ی آن لذت کافی را برد.
اتوشیپس نیز در باب تأثیر هزار و یک شب بر ادبیات آلمان از داستان های برادران گریم نمونه می آورد و بیان می دارد که به رغم باور آلمانی ها که این داستان ها را میراث ادبیات آلمان می دانستند، این داستان ها اثر پذیرفته از هزار و یک شب است. او تعداد داستان هایی را که در اصل به هزار و یک شب باز می گردد، مشخص نمود تا جای تردیدی برای کسی باقی نماند. (ر.ک طه ندا: ۱۳۸۳، ۲۷۸-۲۷۵).
ارزش و اعتبار این اثر در میان مردمان مغرب زمین تا بدان حد است که سال ۱۳۸۳ شمسی (۲۰۰۴ میلادی) به مناسبت سیصدمین سال ترجمه ی هزار و یک شب به زبان لاتین و ورود آن به اروپا، سال جهانی هزار و یک شب در بین ملل اروپایی (و آمریکایی) نام گذاری گردید.
فصل چهارم
معرفی و بررسی داستان های هری پاتر
فصل چهارم
۴-معرفی و بررسی داستان های هری پاتر
۴-۱- معرفی داستان های هری پاتر
مجموعه داستان های هری پاتر، نوشته ی جی.کی.رولینگ، عنوان داستان هایی فانتزی است که نویسنده آن را در هفت عنوان و در هفت نوبت و به دو سبک آمریکایی و انگلیسی چاپ و منتشر کرده است. پس از چاپ این مجموعه داستان ها اثر و نویسنده ی آن به چنان شهرتی رسیدند که در تاریخ چاپ و نشر کتاب، اگر گفته نشود بی سابقه، کم سابقه بوده است. برخی از صاحب نظرها داستان های هری پاتر را سومین اثر پرفروش تاریخ چاپ و نشر کتاب می دانند (ر.ک لطیفی خواه، پریا (۱۳۸۴). جادوی مدرن. صاحب قلم ۱) که طی هشت سال به پدیده ای جهانی بدل شده به گونه ای که بیش از ۲۷۰ میلیون نسخه از آن به بیش از ۶۲ زبان ترجمه گردیده است (ر.ک همان) ۲) پیش خریدهای این رمان ها (در زمان فروش آن) به بیش از یک میلیون نسخه می رسد و مردم شبانه برای خرید آن در خیابان ها صف می کشند. این اثر به گونه ای جای خود را در میان مردم باز می کند که با جلد سخت و برای رده های سنی بزرگ سال نیز طبع می گردد. رولینگ با چاپ و نشر داستان های پاتر، به ثروتمندترین زن انگلستان بدل می شود به گونه ای که ثروت او بیش از یک میلیارد دلار تخمین زده می شود. داستان های پاتر برای گروه سنی کودک و نوجوان و مناسب با ذائقه ی این گروه سنی نوشته می شود. (برخلاف هزار و یک شب که بیشتر مخاطبان آن را بزرگ سالان تشکیل می دهند.
این کتابها به شرح ماجراهای یک جادوگر نوجوان به نام هری پاتر به همراه بهترین دوستانش، رون ویزلی و هرماینی گرنجر، در مدرسۀ علوم و فنون جادوگری هاگوارتز می پردازند. بخش اصلی داستان پیرامون تلاش هری برای غلبه بر جادوگر سیاه، سردولرمورت است که هدفش سرکوب کردن افراد غیرجادوگر، تحت فرمان در آوردن دنیای جادوگران و نابود کردن همۀ کسانی که در مقابل او ایستاده اند، است. که از جملۀ آن اشخاص هری پاتر است براساس گفتۀ رولینگ، موضوع اصلی داستان مرگ است. هر چند بسیاری از موضوعات دیگر مانند عشق و تعصب نیز در این سری وجود دارد (Fa.m.Wikipedia.org)
به رغم نکات بیان شده نحوه ی برخورد محققان و نویسندگان و متحرمان و منتقدان ادبیات کودک و نوجوان نسبت به این اثر متفاوت است. تعدادی از صاحب نظرها نسبت به داستان های هری پاتر نظر مثبتی ندارند و برخی دیگر با دیدی منفی به آن نگاه می کنند، بعضی هم نسبت به آن بی تفاوت و خنثی هستند. عده ای با دیدی مثبت به آن می نگرند و گروهی هم آن را می ستایند.
۴-۲- نویسنده داستان های هری پاتر
۱- جوآن کتلین رولینگ در ۳۱ ژوئن سال ۱۹۶۶ متولد شد. جوآن از کودکی با تخیل بزرگ شد و از کودکی نوسیندگی را آغاز کرد. او در ابتدا برای خواهرش دی داستانهایش را تعریف می کرد و جوآن در دانشگاه اگنرتر به تحصیل در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی پرداخت. بعد از فارغ التحصیلی در مکان های مختلف مشغول به کار شد او هیچ وقت بر روی کارش متمرکز نمی شد و تمام تمرکزش بر داستانهای جدیدش بود به همین دلیل بارها شغلش را از دست داده. جوان پس از مرگ مادرش در سن ۲۵ سالگی برای تدریس زبان انگلیسی به شهر پرتو در پرتغال می رود و در همانجا ازدواج می کند. او پس از سه سال در حالی که یک فرزند دارد از همسرش جدا می شود و به لندن باز می گردد. رولینگ در همین شرایط سخت داستانهای هری پاتر را خلق می کند.
رولینگ در وبگاهش نوشته:
من از سن شش سالگی تقریباً به طور مستمر چیزهایی می نوشتم ولی هرگز علاقه ای آنچنانی به خلق یک ایده نداشتم. در خلال چهار ساعت تأخیر قطار، به سادگی نشستم و به فکر فرو رفتم، همۀ جزئیات در ذهنم شکل گرفتند، تصویر پسرکی لاغر و نحیف با موهای پرکلاغی که عینکی به چشم دارد و هیچ نمی داند که یک جادوگر است، برای من بیشتر و بیشتر شکل واقعیت به خود می گرفت.
فصل پنجم
موجودات وهمی- خیالی مشترک در هزار و یک شب
و داستان های هری پاتر
فصل پنجم
۵-موجودات وهمی- خیالی مشترک در هزار و یک شب و داستان های هری پاتر
۵-۱- جن
۵-۱-۱ واژه شناسی جن
«جن» در لغت به معنای موجود پنهان و نامرئی بوده که تمام مشتقّاتش بر استتار و پنهان دلالت دارد، مانند: «جنّت»، به معنی باغی است سرسبز و آباد و «جنان» یعنی آن دلی که در سینه پنهان است و «جنین»، به معنی کودک در شکم و «مجنون» ان که آثار و نشانی از عقل در او دیده نمی شود و «جنه» به معنی سپر که جنگجو سر و گردن خود را با آن می پوشاند» (درجالی تهرانی: ۱۳۸۵، ۱۳).
واژه «جن»، بیست و دوبار در قرآن کریم ذکر شده است و روی هم الفاظ «جن»، «جان» و «جنه» سی و دوبار در سی و یک آیه آمده است. (پیشین)
۵-۱-۲ ماهیّت جن
جن کلمه ای کلّی برای موجوداتی است که دارای هستی و حیات هستند و این مجموعه ی کلّی دارای انواع بخصوصی است که باعث می شود، هر کدام از انواع با دیگران تفاوت هایی کلّی داشته باشند. هر یک دارای نقاط ضعف و قوّتی هستند، عدّه ای ذاتاً شرور و بد هستند، کلمۀ شیطان در ذهن انسان مبین زشتی، شقاوت و بدی است. شیطان و فرزند زادگان او، دیوها و عفریت ها از این گونه اجانین هستند (اشرف: ۱۳۸۰، ۶۹).
«اجّنه طایفه ای از موجوداتند که بالطّبع از حواس ما پنهانند و مانند خود ما شعور و اراده دارند و در «قرآن کریم» بسیار اسمشان برده شده است و کارهای عجیب و غریب و حرکات سریع از قبیل کارهایی که در داستان های سلیمان انجام دادند، به ایشان نسبت داده شده است و نیز مانند ما مکلّف به تکلیفند و چون ما زندگی و مرگ و حشر دارند» (طباطبایی: ۱۳۶۴، ج۱۲، ۲۲۳)
این موجودات با توجّه به نوع خلقتشان توانایی حرکات سریع را دارند و دارای شرایط زیستی خاصّی هستند. نیازمند اکسیژن نیستند. مانند آدمیان نر و ماده دارند و قادر به تولید مثل هستند.
اجانین دارای عقل و هوش هستند و این صفت آن ها رابطۀ معکوس با پروازشان دارد، یعنی هر چه عقل و هوش آن ها بیشتر باشد قدرت پرواز کمتری دارند و هر چه عقل و هوش کمتری داشته باشند توانایی پروازشان بیشتر می شود.
این موجودات دارای اختیارند و خداوند از بین خود آن ها پیامبرانی را مبعوث کرده است و شریعت را نیز به آنان آموخته است. نکتۀ دیگر این که اجانین قدرت تمثیل و تغییر شکل دارند و می توانند به هر شکل انسانی تبدیل شوند، مگر وجود نازنین پیامبر اکرم(ص) و از طرفی خودشان دارای شکل خاصّی هستند که از درک ما خارج است. (اشرف: ۱۳۸۰، ۶-۶۵).
از سوره هایی که در مورد جنّ بیشتر سخن گفته شده است، می توان به سورۀ «جن» و «الرّحمان» اشاره نمود. در آیۀ ۲۰ سوره ی «الرّحمان» به حجابی که خداوند میان جنّ و انس قرار داده، اشاره شده است، این حجاب مانع از تداخل این دو گروه از موجودات می شود. انسان ها قادر به دیدن شیاطین نیستند، ولی شیاطین و یاران آن ها به خاطر وظیفۀ خاصّ خود که همانا گمراه کردن انسان و جنّ است می توانند انسان ها را از جاهای خاصّ ببینند.
اجانین مثل شیطان عمل نمی کنند و اگر هم بتوانند ببینند، این کار را انجام نمی دهند و به جاهایی که خالی از سکنه باشد و انسانی در آن زندگی نکند می روند. (همان: ۱۳۸۰، ۱۴۴)
جن ها نیز مانند انسان ها جنس نر و ماده دارند و نیازمند خوردن و آشامیدن هستند. عمر آنها طولانی است و می توانند به هر شکل و صورتی درآیند. جن ها می توانند با سرعت زیاد حرکت کنند و در همان حال اشیاء سنگین را نیز با خود حمل کنند. همانطور که در داستان حضرت سلیمان(ع) و بلقیس آمده است.
در «عجایب نامه» آمده است: «امّا نوع جنّ چنین گویند که اجبار و اشرارند و مؤمن و کافر هر یک از ایشان در اطاعت رؤسای خود باشند چنانکه اصلاً نافرمانی نکنند». (المکمونی قزوینی: ۱۳۴۰، ۳۸۰).
۵-۱-۳ خلقت جن
اجانین که شامل شیاطین، عفریتان و پریان نیز می شوند، همه در حقیقت خلقت دارای یک آفرینش هستند.
«اجانین از آتش بی دود، آتش نافذ و مخلوطی از آتش و نیرو، آفریده شده اند. این جنسیّت خاصّ آن ها باعث شده است که نسبت به انسان ها، از بی پردگی در فهم عوالم و موضوعات هستی برخوردار باشند و اگر کسی از انس و جنّ این عوامل را بتواند درک کند، هرگز دست به گناه نمی زند. حال آن که تعداد شیاطین چهار برابر اجانین مسلمان است و باعث افزایش غیر مؤمنان می شوند» (اشرف: ۱۳۸۰، ۱۴۸) در قرآن خلقت جنّ را از آتش بی دود می داند و آمده است: «مارج من نار» (سوره ی حجر، آیه ی ۳۷).
۵-۱-۴ باورهای عامیانه دربارۀ جنّ
از موجوداتی که دست یابی به شناخت وجودی و ماهیّت آن ها برای مردم سخت بوده و باعث شده است مردم دربارۀ این موجود افسانه پردازی کنند، «جن» بوده است «ویلیام سارخبت» در کتاب «روح های تسخیر شده» به پاره ای از این باورها پرداخته است:
«در بلوچستان جن ها را شبیه انسان ولی با کالبدی کوتاه تر پوشیده از موهای زرد ظریف می دانند که شیار چشمان آن ها عمودی و پاهای آنان مثل چهار پایان سم دار است.
این موجودات بسیار شبیه انسان ها هستند که در همه جا وجود دارند، ولی در دل شب ها فعّالیّت آن ها بیشتر شده و مجالس عروسی یا بزم خود را در حمّام ها، سرداب ها، مخروبه ها، گورستان ها، زیرزمین ها، آب انبارها و غیره برپا می کنند! در صحراها، کنار چشمه ها، زیر درختان بی خار هم وجود دارند و شب ها در خانه هایی به بازی و گشت مشغول اند. چه بسا بارها از روی رختخواب انسان های به خواب رفته هم عبور می کنند!
جن ها می توانند خوب یا بد باشند، ولی در بلوچستان جن ها بیشتر مردم آزارند. ریختن نجاسات یا آب داغ به زمین و یا لگد مال کردن بچّۀ جن ها ممکن است، والدّین آن ها را مجبور به انتقال جویی کند!
جن ها در مجموع موجوداتی ترسو هستند به ویژه از اسلحۀ سرد می ترسند و وجود شمشیری در خانه موجب فراری آن ها می شود و به ندرت به صورت ارواحی خوب و الهام دهنده در خلق آثار ادبی به شعرای قدیم کمک می کرده اند و قبل از اسلام برخی از شعرای عرب، جنّی داشته اند که در لحظات شیدایی به آن ها الهام می بخشیده اند» (رجالی تهرانی: ۱۳۸۵، ۱۵۷).
۵-۱-۵ ویژگی های جن در هزار و یک شب

 

دانلود

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:10:00 ب.ظ ]