۵-۴-۱شاخص­های بسته­بندی محصولات صنایع دستی
شاخص­ های یک بسته­بندی مناسب برای محصولات صنایع دستی در ذیل بیان شده است:
پایان نامه
اطلاع­رسانی پویا و اعتمادپذیر به مشتری در کنار هویت ایرانی، ملی و سنتی
ترغیب و تکرار به خرید در مشتری به عنوان یک پارامتر تبلیغاتی در عرصه تجارت جهانی
داشتن مشخصات یک بسته­بندی صادراتی (برچسب، بارکد، قیمت و …)
سهولت در حمل و نقل، انبارداری و توزیع در نمایشگاه­ها و بازارهای جهانی
ایجاد رقابت در بازارهای جهانی با توجه به شاخص­ های تعیین کننده مصرف (الگوی مصرف، فرهنگ، اقتصاد، زیباشناسی و شرایط اقلیمی بازار)
مطابقت با بحث­های زیست محیطی در بازارهای جهانی
مطابق با قوانین مورد درخواست هر بازار
کمک به افزایش کالاهای غیرنفتی براساس مزیت­های نسبی و رقابت.(اورسینی، ۲۰۰۵).
۵-۴-۲ چالش­های بسته­بندی صنایع دستی
تنوع رشته­ها در امر بسته­بندی صنایع دستی
عدم توجه صنعتگر به بازاریابی و بی­تمایلی به نیازهای روز بازار
زیان مالی به دلیل عدم بسته­بندی مناسب (هدر رفتن مقادیر قابل توجهی ارز)
بالا بودن هزینه­ های بسته­بندی به دلیل وجود تعرفه­ها و حقوق گمرکی بالا برای
مواد اولیه بسته­بندی
صادرات تک محصولی کالاهای صنایع دستی به دلیل بسته­بندی نامناسب
نامناسب بودن کیفیت بسته­بندی برای رقابت در بازارهای صادراتی
۵-۴-۳راه­کارهایی برای طراحی بسته بندی محصولات صنایع دستی
بسته­بندی قابل استفاده برای انواع محصولات صنایع دستی در یک شاخه خاص
بسته­بندی با سرهم کردن آسان و کم کردن فرایند بسته­بندی از نظر زمانی
استفاده از مواد اولیه کمتر در بسته­بندی محصولات
ایجاد جذابیت ظاهری برای فروش در قفسه­های فروشگاه­ها
ترغیب مشتری به امتحان آن و مقایسه با برندهای دیگر
۵-۴-۴ایجاد بسته­بندی برای تولیدات صنایع دستی
انتظارات مشتری­ها از بسته­بندی در حال حاضر براساس دوفاکتور زیر می­باشد:
سهولت مصرف
ارائه اطلاعات دقیق و جزئی­تر
شرکت­ها نیز در حال حاضر انتظارات خود را از بسته­بندی به صورت زیر عنوان می­ کنند.
کمک به فروش بیشتر محصول
ارتقای برند شرکت­ها
ارتقاء محصولات تولیدی (Keller، ۲۰۰۸)
بنابراین عوامل زیر، ویژگی­های بسته­بندی مؤثری هستند که می ­تواند به ارتقاء جایگاه صنایع دستی در راستای ایجاد برند کمک کند:

 

    1. بسته­بندی خود بخشی از محصول فروخته شده با محصول باشد، نه فقط بخش دور ریختنی کالای خریداری شده.

 

    1. بسته­بندی خود دارای ارزش افزوده برای مشتری باشد یا به عبارتی منفعتی برای خریدار داشته باشد. این منفعت می ­تواند:

 

یاد گرفتن چیزی تازه باشد
تجربه­ای بصری باشد
ـ بتواند به راحتی با خریدار تعامل و ارتباط داشته باشد
(مانند بسته­بندی­های هوشمند امروز (Knox، ۲۰۰۰)
اثربخشی بسته­بندی به عنوان عاملی مؤثر برای ورود صنایع دستی به بازار و با کنترل آن:
در صورتی که از ابتدای روند توسعه محصول به توسعه بسته­بندی از منظرهای مختلف حمل و نقل، بازرایابی فروش و … اندیشیده شود و هماهنگی لازم میان بخش تولید و بازاریابی وجود داشته باشد اثربخشی بسته­بندی به عنوان عاملی در کنترل بازار بیشتر خواهد بود (Urde، ۱۹۹۹، ۱۳۲).
از بسته­بندی می­توان برای معرفی برند صنایع دستی در بازار، و یا حتی ایجاد موقعیت دوباره برای یک محصول صنایع دستی که در گذشته مقام و منزلت والایی داشته، استفاده کرد.
مدیر بازاریابی و یا اختصاصا مدیر بسته­بندی می­بایست در فرآیندی سیستماتیک از منابع داخلی سازمان مانند بخش تحقیق و توسعه، تولید، حمل و نقل، روابط عمومی و ارتباط به مشتریان و غیره، بازخوردهای لازم را برای ارزیابی اثربخشی و کارآیی بسته­بندی کسب کند. خروجی سیستماتیک این بازخوردهاست که تصمیمات مرتبط با بسته­بندی در حوزه صنایع دستی نظیر:
ایجاد برند با کمک بسته­بندی جدید، بسته­بندی در راستای مسئولیت اجتماعی در برابر جامعه و محیط زیست، پاسخ به نیازهای خاص مصرف کننده، اصلاح روند فروش و افزایش آن، کاهش هزینه از طریق بسته­بندی را شکل می­دهد. (Urde، ۱۹۹۹).
۵-۵ تاثیر راهکار برندسازی بر ارتقاء کیفیت وبهبود
استفاده از تکنیکهای برندسازی برای ملتها پدیده نسبتاً جدیدی به حساب می‌آید، با این حال مفهومی‌است که با وجود رقابت فزاینده جهانی که ملتها در حوزه بازارهای داخلی و خارجی با آن روبرو هستند، بیش از پیش به آن توجه نشان می‌دهند. ملتها به‌طور روزافزون تلاشهای آگاهانه خود را جهت توسعه و بهبود برندسازی کشورشان افزایش می‌دهند. این تلاشها به سه منظور انجام می‌شود: جذب گردشگر، تشویق سرمایه‌گذاری خارجی و تقویت صادرات. بسیاری از ملتها هدفهای دیگری را نیز دنبال می‌کنند. از جمله این اهداف می‌توان به جذب استعدادها، نیروی کارماهر و افراد با تحصیلات عالی اشاره کرد. در پژوهشهایی که در این خصوص انجام شده است علاوه بر اهداف و انگیزه‌های کلیدی همچون جذب گردشگران، تشویق سرمایه‌گذاری خارجی و تقویت صادرات، امکان تحقق مجموعه گسترده‌تری از مزایای بالقوه به کمک فرایند برندسازی ملی وجود دارد. از جمله این نتایج بالقوه می‌توان به ثبات ارز، تجدید اعتبار بین‌المللی، ایجاد محیطی امن برای سرمایه‌گذاری خارجی، ارتقاء جایگاه بین‌المللی، افزایش نفوذ سیاسی در عرصه بین‌المللی، تشویق مشارکت بین‌المللی قوی تر و تقویت نماد ملی (با ایجاد اعتماد به نفس، غرور) اشاره کرد. البته برخی کشورها مانند کشورهای بلوک شرق و اروپای مرکزی که به آنها اصطلاحاً اقتصادهای در حال گذار گفته می‌شود، می‌توانند اهداف دیگری در فرایند برندسازی ملی خود دنبال کنند. هدف عمده‌ای که این دسته از کشورها در سایه چنین فرایندی دنبال می‌کنند عبارت است از ایجاد تصویری از کشور که در حال فاصله گرفتن از سیستم اقتصادی و سیاسی قدیمی و حرکت به سمت دنیای مدرن و جدید است. تحقق چنین اهدافی کشورهایی را که قصد رقابت فعال در عرصه جهانی دارند، ملزم می‌کند رویکردی آگاهانه و هوشیارانه نسبت به فرایند برندسازی ملی اتخاذ کنند. قلمرو مزیت رقابتیبرند ملی دربرگیرنده بخشهای مختلف از جمله جذب گردشگر، سرمایه‌گذار خارجی، کارآفرینان و مصرف کنندگان خارجی خدمات و محصولات یک کشور می‌باشد. همچنین برندسازی ملی می‌تواند در زدودن تصورات و ذهنیات غلطی که نسبت به یک کشور وجود دارد تأثیر بسزایی داشته باشد و کمک کند تا به نحو مطلوب در مواجهه با بازارهای هدف اقدام به جایگاه‌یابی مجدد نماید.(زواره،۱۳۹۰).
۵-۵-۱تجربیات جهانی برندسازی ملی
برندسازی ملی همیشه برای کشورهایی که بحران زده بوده‌اند نیست. برندسازی و خلق آداب و رسوم به واسطه یک اتفاق حادث شده تا برنامه‌ریزی منظم اقتصادی است، اما با این وجود، برنامه‌ریزی اقتصادی حول محور برندسازی ملی هم اکنون قدمتی ده ساله دارد. نقش برندسازی در توسعه همه‌جانبه کشورها به حدی است که یکی از نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد به نام سازمان داراییهای معنوی دنیا مأموریت دارد در برندسازی به کشورهای در حال توسعه و فقیر کمک کند.

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:38:00 ق.ظ ]