مردانگی – زنانگی[۴۶]

افراد فرهنگ های با ویژگی مردانه، بیشتر برای چیزهایی مثل قدرت و جسارت، ارزش قائلند. در حالی که در فرهنگ هایی که کمتر جنبه های مردانه و بیشتر ویژگی های زنانه در آن ها دیده می شود، بیشتر به کیفیت زندگی و تربیت ارزش داده می شود(هافستد، ۱۹۸۰).
اعضای فرهنگ های بسیار مردانه بر تمایز نقش های جنسی، کارآیی، جاه طلبی و استقلال تکیه می کنند، اما فرهنگ هایی که کمتر مردانه هستند، بیشتر بر سیالیت و تحرک نقش های جنسی، کیفیت زندگی، خدمات و وابستگی متقابل ارزش می دهند(گودیکانست،۱۳۸۳).
۲-۲-۳- انواع گروه با توجه به تنوع فرهنگی
گروه های کاری را می توان از دیدگاه تنوع فرهنگی به چهار دسته تقسیم کرد:
-گروه های متجانس[۴۷]: در این گروه ها، کلیه اعضای گروه دارای سوابق فرهنگی مشابهی هستند و از نظر ادراک، شیوه تعبیر و تفسیر و نحوه ارزیابی و قضاوت، وجوه تشابه زیادی در بین آن ها وجود دارد. مانند گروهی از مردان ماهیگیر که در حاشیه خلیج فارس به کار اشتغال دارند. این عده از نظر جنسیت، فرهنگ و حرفه با یکدیگر مشابهت دارند.
– گروه های نماینده یا معرف[۴۸]: در این نوع گروه ها، فرهنگ یک نفر از اعضای گروه با فرهنگ سایر اعضا متفاوت است. مانند یک گروه شش نفری از مدیران یک سازمان که یک نفر از آن ها خارجی است.
– گروه های دو فرهنگی[۴۹]: در این گروه ها، اعضای گروه از دو فرهنگ متفاوت هستند و معمولاً نیمی از اعضای گروه به هر یک از فرهنگ های مزبور تعلق دارند. مانند گروهی متشکل از مهندسان ایرانی و آلمانی که در پروژه های مشترکی کار می کنند و برای ادامه کار، لازم است که دیدگاه های طرفین مشخص و با یکدیگر ترکیب شوند (گودیکانست،۱۳۸۳).
– گروه های چند فرهنگی[۵۰]: گروه هایی که اعضای آن ها از سه فرهنگ به بالا هستند. در چنین گروه هایی، اعضاء لازم است با فرهنگ های یکدیگر آشنا شوند و در عین تنوع، یکپارچگی خود را نیز حفظ کنند. مانند مؤسسات وابسته به سازمان ملل، کمیته های جامعه اقتصادی اروپا و سازمان اتحادیه بین المجالس کشورهای اسلامی.
عکس مرتبط با اقتصاد
در گروه های چند فرهنگی امکان افزایش بهره وری، بیشتر از گروه های متجانس است ولی در مقابل، احتمال بروز اشتباهات در فرایند کار نیز از گروه های متجانس بالاتر است. در نتیجه، بر مبنای رابطه موجود بین بهره وری واقعی گروه و میزان افت ها و زیان های ناشی از فرایندهای ناصحیح در یک دوره معین، بهره وری عملی گروه های چند فرهنگی می تواند بالاتر یا پایین تر از بهره وری سایر گروه ها و یا همانند آن ها باشد. برای مثال، گروه های چند فرهنگی می توانند درباره یک مشکل نظریات متفاوتی داشته باشند و موضوع را از دیدگاه های متنوعی بررسی کنند و به این ترتیب امکان افزایش بهره وری را میسر می سازد. اما از سوی دیگر به علت اشکالاتی که از ارزیابی و نزدیک کردن دیدگاه های متفاوت ممکن است در پی داشته باشد، در فرایند عمل دچار پیچیدگی شده، احتمال کاهش بهره وری به وجود آید(زاهدی،۱۳۷۹).
جدول(۲-۱) فرمول بهره وری در گروه های کاری(زاهدی،۱۳۷۹،ص۱۰۷).

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

زیان های ناشی از فرایند نادرست – بهره وری بالقوه (↑)= بهره وری واقعی(↑یا↓)

۲-۲-۴- عوامل پیدایش تنوع فرهنگی
تنوع فرهنگی چهره غالب جوامع انسانی و کشورهای جهان است. چنانکه جمعیت کشورهای کاملاً همگن که از یک گروه قومی و فرهنگی تشکیل شده باشند، حدود ۴ درصد جمعیت جهان برآورد شده است. بدین سان تنوع و تکثر و ناهمگونی قومی قاعده عام و جهان شمولی در سطح دولت های ملی است (گودرزی،۱۳۸۵).
برخی صاحب نظران علل تنوع فرهنگی را غلبه نظامی و پیروزی در عرصه جهان گشایی، همچنین پدیده استعمار و مهاجرت و جنبش های مردمی، قلمداد می کنند. برخی دیگر، عوامل مهم پیدایش ناهمگونی قومی در دنیای مدرن را در دین، نژاد و ملیت دانسته اند. با این حال مجموعه این عوامل را می توان ذیل عناوین کلی زیر قرار قرار داد.

 

 

مهاجرت

بخش عمده چهره ناهمگون جوامع به مهاجرت های اختیاری و اجباری مربوط می شود که در ادوار مختلف تاریخ، به ویژه در چند سده اخیر انجام گرفته است.
از دیگر عوامل مهاجرت های گسترده در ادوار گذشته، حاکمیت یافتن طوایف و اقوام بوده است. در چنین مواقعی حکومت های قومی برای حفظ اقتدار و سلطه خود به کوچاندن هم تبارهایشان مبادرت میکرده اند. گاه نیز اقوام هم تبار با مشاهده آسایش و امنیت و رفاه هم تباران خود دست به کوچ می زده اند.
مهاجرت طوایف مختلف ترک و مغول به ایران، در دوران حکومت سلجوقیان، غزنویان، مغول ها و تیموریان، از جمله این نوع مهاجرت ها بوده است. در پاره ای جوامع نیز کوچاندن گروه های قومی به خاطر پاسداری از بلاد مرزی بوده است، همانند کوچ طوایفی از کردها به خراسان در عهد نادرشاه افشار.
گاه نیز پادشاهان به کوچ اجباری طوایف و اقوام به علل مختلف دست زده اند که در زمره مهاجرت های اجباری قرار می گیرند.

 

 

غلبه نظامی یا کشورگشایی

از دیگر علل چهره ناهمگون جوامع امروزی، جهانگشایی های امپراتوران باستان یا کشورهای استعمارگر چند سده اخیر بوده است. به طور مثال، غلبه نظامی کشور روسیه در جنگ های معروف به ایران و روس در عهد قاجار که باعث جدا شدن بخش های وسیعی از حوزه اقوام ایرانی در شمال غرب و شمال شرق کشور گردید، از جمله عوامل ناهمگونی قومی به شمار می روند (مرودشتی و حسینی بهشتی، ۱۳۸۰).

 

 

تغییر قلمرو سیاسی

گاه قبض و بسط حکومت ها بر اثر عوامل مختلفی چون؛ هجوم بیگانگان، حمایت خارجی از شورشها یا فروپاشی داخلی، عوامل طبیعی چون سیل، زلزله و خشکسالی و… انجام گرفته است. در هر یک از اشکال فوق و دیگر عواملی که باعث تغییر قلمرو سیاسی کشورها گردیده، بر تنوع آن ها افزوده شده است (فیزی، ۱۳۸۴).

 

 

مرزهای قومی

مرزبندی بسیاری از کشورها طبیعی نیست. مرزهای طبیعی مرزهایی است که گروه های نژادی- فرهنگی را بر اساس تفاوت های موجود تقسیم می کند. با این حال در کشورهای امروزی، به ویژه کشورهای اشغال شده، اغلب مرزها غیر طبیعی است. بدین شکل که یک گروه قومی بین دو یا چند کشور تقسیم شده و این باعث تقویت ناهمگونی قومی در کشورها شده است، به گونه ای که در اغلب موارد باعث مرزگریزی و جدایی خواهی قومی در اشکال مختلف داخلی و منطقه ای می شود (گودرزی،۱۳۸۵).

 

 

جهانی شدن

یکی از مباحث اساسی بشری در دو دهه اخیر، مساله جهانی شدن[۵۱] و تأثیر آن بر تنوع فرهنگی جوامع است. این پدیده نه تنها بر جنبه های اقتصادی، صنعتی و اجتماعی زندگی ، بلکه بر جنبه فرهنگی مردم نیز تأثیر عمیق گذاشته است و باعث تنوع و چند فرهنگی شده است. با پیشرفت فناوری و تجلی آن در امکانات مخابراتی نظیر تلفن، ماهواره، اینترنت، شبکه‌های رسانه‌ای جهانی و سهولت سفر و جابه‌جایی با تجهیزات مدرن، ارتباط مردم کشورهای دنیا با یکدیگر روز به روز بیشتر شده است. ارتباطی که به واسطه پیشرفت فناوری حاصل شده، فضایی را فراهم ساخت که هرگاه در گوشه‌ای از جهان برای کسی اتفاقی بیفتد، پیامدهای مستقیمی در نقطه دیگری از جهان به بار می‌آورد(پاکوئین[۵۲]، ۲۰۰۰).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

اختلاط چند عامل در کنار یکدیگر

رخدادها و پدیده های اجتماعی اغلب چند سطحی و چند بعدی هستند. بنابراین پدیده تنوع فرهنگی نیز در بسیاری موارد از اختلاط چند عامل، از جمله عوامل بالا، نشأت گرفته است(گودرزی،۱۳۸۵).
۲-۲-۵- مزایای تنوع فرهنگی
با وجود محدودیت هایی که برای گروه های چند فرهنگی وجود دارد، این گروه ها اگر بدرستی هدایت شوند و راه و روش کار با فرهنگ های متنوع را بیاموزند، چون از نیروی انسانی چند گانه ای بهره مندند می توانند میزان بهره وری خود را از گروه های متجانس نیز بالاتر ببرند. برخی از مزایای گروه های متنوع از این قرارند:
– نظریات بیشتر و متنوع تر. تنوع موجود در گروه، منبعی برای ابراز نظریات متنوع و خلاقیت های بی مانند است. وجود استعدادهای مختلف، امکان طرح راه حلهای بیشتری را برای موضوعات مطروحه فراهم می آورد. و در کل، سطح آگاهی اعضای گروه افزایش می یابد. به علت سوابق تجربی متنوعی که در گروه های چند فرهنگی وجود دارد ایده های بیشتر و بدیل های متنوع تری برای مسائل ارائه شده و در نتیجه راه حل های مناسبتری اتخاذ می شوند.
– محدود شدن گروه اندیشی. گروه اندیشی عبارت است از تمایل اعضای گروه به تبعیت از تصمیمات گروهی به نحوی که نتوانند عملکرد ضعیف آن را مورد انتقاد قرار دهند. در گروه های چند فرهنگی، گروه اندیشی محدود می شود و تبعات منفی آن که خود سانسوری، بررسی ناقص اطلاعات، اعمال فشار بر اعضاء برای پذیرش نظر گروه و غیره است، محملی برای ظهور نمی یابد و در نتیجه، از تخریب کارایی ذهن افراد جلوگیری به عمل می آید. در گروه های چند فرهنگی، چون افراد، به علت سوابق فرهنگی متفاوت، کمتر تحت تأثیر رهبر گروه یا اکثریت قرار می گیرند، آثار منفی گروه اندیشی کمتر می شود (گودیکانست،۱۳۸۳).
– کسب مزیت رقابتی از تفاوت های فرهنگی. یک گروه واقعاً چند فرهنگی را می توان گروهی دانست که درآن به تنوع (نظرات) بها می دهند و از این تنوع و تفاوت استفاده می کنند نه اینکه تنها آن را بپذیرند. چگونگی به کار گرفتن و بهره گیری از تفاوت های فرهنگی می تواند موجب مزیت رقابتی گردد. بنابراین، به جای آن که یک فرهنگ بر فرهنگ دیگر غلبه کند و حاکم شود، یا با آن فرهنگ سازش کند تا به این وسیله راه حل هایی ” آرام و بی خطر” که با یکدیگر دشمن نشوند، گروه ها باید به دنبال راه حل هایی باشند که از این تفاوت ها برای بروز خلاقیت و نوآوری بهره گیرند و هم افزایی مورد انتظار را افزایش دهند. در این حالت ” مدیریت تنوع عبارت است از جذب افرادی با سوابق و زمینه های مختلف، دارای توقعات و انتظارات مختلف در مراحل مختلف زندگی و بهره گیری از توانایی ها و استعدادهای همه آن ها برای افزایش سودآوری و قدرت رقابت شرکت”(زاهدی،۱۳۷۹).
در مجموع می توان مزایای تنوع فرهنگی را در جنبه های زیر مطرح کرد:
– از جنبه بازاریابی: توانایی شرکت و افراد را در تأمین و پاسخگویی به اولویت های فرهنگی بازارهای محلی افزایش می دهد.
– تحصیل منابع: توانایی گروه را در جذب نیروها از زمینه های مختلف ملی و همچنین نخبگان کشور مادر افزایش می دهد.
– از حیث هزینه ها: هزینه ناشی از ریزش منابع انسانی غیر بومی را کاهش می دهد.
– از حیث حل مشکل: با بهره گیری از تنوع دیدگاه ها و فراهم آوردن امکان تجزیه و تحلیل نقادانه جامع، تصمیم گیری را بهتر می کند.
– از حیث خلاقیت: از طریق تنوع در دیدگاه ها و به دلیل تأکید کمتر بر ضرورت هماهنگی ویکسان بودن، خلاقیت را تقویت می کند.
– از حیث انعطاف پذیری نظام ها: انعطاف پذیری و قدرت تحمل و پاسخگویی به تقاضاهای مختلف و متعدد و محیط های پویا را افزایش می دهد(کوکس و بلک[۵۳]،۱۹۹۱).
۲-۲-۶- محدودیت های تنوع فرهنگی
در گروه های چند فرهنگی به علت تفاوت های موجود در زمینه های فرهنگی اعضای گروه، ممکن است افراد مختلف از واقعیت یکسان برداشت های متفاوتی بنمایند. البته این یک اصل مهم در رفتار سازمانی است که به علت تفاوت های فردی، افراد مختلف ادراکات و برداشت های گوناگونی از یک موضوع خاص داشته باشند و اختصاص به گروه های چند فرهنگی ندارد، ولی نظر به اینکه در گروه های چند فرهنگی، تفاوت های افراد بیشتر می شود، احتمال تفاوت های ادراکی و استنباطات چندگانه از واقعیت های همانند، به علت سوابق فرهنگی متفاوت، تشدید می گردد. معمولاًً افراد از یک فرهنگ مشابه راحت تر به هم اعتماد می کنند و سریع تر با یکدیگر ارتباط برقرار می نمایند. در گروه های چند فرهنگی به دلایل مختلف، مانند درک نادرست، تفسیر ناصحیح، سوء تفاهم، بدبینی و بداندیشی، ارزیابی های غلط، سرسختی، پرخاشگری و تسلط یک فرهنگ بر سایر فرهنگ ها، امکان برقراری ارتباطات مؤثر کاهش می پذیرد و سطح استرس اعضای گروه بالا می رود. افزایش استرس، افزایش ترشح آدرنالین را در پی دارد و همین امر سبب افت کیفیت کار، اخذ تصمیمات نامناسب و خلاصه سیر نزولی بهره وری در گروه می گردد.
به طور کلی، بی اعتمادی ها، تنش ها، سردرگمی ها و برداشت های متفاوت باعث می شود که اتحاد و پیوستگی گروه های چند فرهنگی کاهش یابد و بهره وری گروه پایین آید. بی اعتمادی عمدتاً ناشی از سوء تعبیرهای حاصل از تفاوت های فرهنگی است نه نفرت و بیزاری. اگر گروه های چند فرهنگی بدرستی اداره نشوند این احتمال پیش می آید که تنوع فرهنگی مانع از انجام دادن هر کاری در گروه شود و در واقع گروه را فلج سازند. اعضای گروه های چند فرهنگی در مقایسه با گروه های متجانس وقت بیشتری را صرف ایجاد همبستگی در گروه می کنند و گاهی هم در بین این قبیل گروه ها یک جو آرام و ادب ظاهری و صوری به چشم می خورد. عده ای از محققان بر این باورند که این ادب های ظاهری را باید نوعی حالت تدافعی مصنوعی و سطحی تلقی کرد که از همبستگی ضعیف در گروه چند فرهنگی ناشی می شود و مانعی برای بهره وری گروه می گردد(زاهدی،۱۳۷۹). مزایا و محدودیت های تنوع در گروه ها در جدول (۲-۲) بطور خلاصه آورده شده است.
جدول(۲-۲) مزایا و محدودیت های تنوع در گروه ها (زاهدی،۱۳۷۹، ص ۱۰۸).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مزایا محدودیت ها
• افزایش خلاقیت
– گستره بیشتری از دیدگاه ها
– نظریات بیشتر و بهتر
– گروه اندیشی کمتر

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:38:00 ب.ظ ]