در جامعه گرفتار ظلم زن و مرد در تلاش هستند تا راهی برای رهایی بازکنند. زن در این تصویر با خون خود به ادای تکلیف می‌پردازد و آنچه به عهده دارد را انجام می‌‌دهد . مرد با کلام خود که حاوی عصیان است خود را گرفتار قفس و زندان می‌کند :
پایان نامه
این زن
با خونش مشق می‌نویسد.
این مرد
با دهانش قفس می‌بافد. (همان،ص.۱۶۱)
در نگاه این انسانها، خوشبختی و زندگی مفهومی دیگر دارد که برای یافتن آن رنج‌ها را تحمّل می‌کنند:
با مردم قبیله‌ی آنان
خوشبختی را معنایی دیگر
و زندگانی انسان را دیگرگونیِ دیگری بود
که معیارها را از دست داده بودند
زنجیر را ندیده گرفتند. (همان،ص.۱۱۶)
و این تصاویر چیزی نیست که از نگاه شاعر دور بماند،کودکانی که غریبانه کشته می‌شوند:
دنیایی را چگونه در قلبم پنهان کنم
وقتی که کودکان
با لهجه‌ی غریب
بر ارّابه زمین می‌نشینند. (همان،ص.۱۶۸)
۴-۲-۴-۲- آزادی
آزادی از جمله مفاهیمی اصلی است که از دوره مشروطیّت وارد ادبیّات فارسی شد. این مفهوم اکنون هنوز بر سرزبان‎‌ها، و جزیی از دغدغه‌های شعراست هگل، فیلسوف صاحب مکتب تاریخ فلسفه‌ غرب، معتقد است:«آزادی جوهر حیات است همچنان‎که کشش جوهر آب است.»(دورانت،۱۳۶۹،ص.۲۶۳)
«در ادب معاصر ، بحث آزادی و آزادی‌خواهی شاید گسترده‌تر از موضوع دیگری باشد و طبیعی هم جلوه کند؛ چرا که دامنه این خواسته ها در دوران معاصر با ارتباط گسترده‌ای که بین مردم جهان ایجاد شده وسعتی بیکران یافته است.» (وفایی،۱۳۸۷،ص.۴۵۹)
۴-۲-۴-۲- ۱- عظمت آزادی
صدای آزادی هیچگاه پنهان نمی‌ماند و مانند موجی عظیم به همه جا گسترده می‌شود:
ماه را در گلو پنهان می کنم…
خنجر را در گلو پنهان می‌کنم .
گل سرخ درخشانی که در دل من می‌چرخد
ستاره شفافی که جنگل دلگیر را روشن می‌کند. (لنگرودی،۱۳۹۰،ص.۱۴۳)
پنهان کردن همه چیز ممکن است اما ندای آزادی وجود انسان را در بر می‌گیردو پنهان نمی ماند:
موج عظیم تو اما
آزادی!
در گلو پنهان نمی‌شود. (همان،ص.۱۴۳)
تابلوی شمس لنگرودی از آزادی تصویر گیاهی است که در وجود انسان رشد می‌کند .گیاهی سرسخت و سرکش که هیچ چیز نمی‎تواند مانع رشد او شود و حتی مرگ در مقابل او پریشان است.
گیاهی در خونم می‌روید
گیاهی خزنده و توفانی.
صخره‎ها را سویی می‌افکند.
ماران را فرق می‎شکافد…
و مرگ در نگاهش حیران می‌شود. (همان،ص.۱۴۱)
تشبیه «آزادی» به« آفتابی سرخ»، امید طلوع آن‎را در سرزمین‌هایی که در زیر ظلم هستند بشارت می‌دهد :
پا برهنه و خارو خاک
غرقاب خون و غربت خاموش.
ای آفتاب سرخ رهایی
برخیز. (همان،ص.۱۲۴)
۴-۲-۴-۲- ۲- آزادی‌خواهان
پیراهن انسان‌های آزادی‌خواهی که به شهادت رسیده‌اند ، پیام رسان آزادیست . بدین جهت این لباس روشن و سپید است وپرندگان آزادی را در گستره‌ی بی‌کران وطن به پرواز در می آورد و به سرودن نغمه آزادی دعوت می‌کند :
پیراهن سپید تو
بر کدام آسمان می‌گسترد
که پرندگان آزادی
بر فراز جزیره‌ی ما
پرواز می‌کنند. (همان،ص.۱۳۱)

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 05:02:00 ب.ظ ]