۱۶

 

 

۲۲

 

 

۱۲

 

 

۱۹

 

 

۳۴-۳۰

 

 

 

۱۱

 

 

۱۳

 

 

۸

 

 

۱۱

 

 

۳۹-۳۵

 

 

 

۶

 

 

۷

 

 

۳

 

 

۶

 

 

۴۴-۴۰

 

 

بر اساس یافته های اقبال شاه[۵] اکثر زنان جوان در آفریقا در مورد وسایل جلوگیری از بارداری اطلاعات کافی ندارند یا آنکه آن روشها دور از دسترس آنان است .
اقبال شاه می افزاید که تعداد زیادی از سقط های نا ایمن در آفریقا در میان زنان جوان ازدواج نکرده می باشد و زنان آفریقایی سن جنسی زودتری دارند(همان،ص۴).
برای آمریکای لاتین و کارائیب این مطالعه نشان می دهد که بیش از نیمی از سقط های نا ایمن میان زنانی که ۲۰ سال سن دارند رخ می دهند و پیش بینی می شود تعداد زیادی از زنان آمریکای لاتین و کارائیب برای فاصلهگذاری بین تولدها دست به سقط های ناایمن می زنند. همچنین در آسیا یافتهها نشان می دهد سقط های نا ایمن اغلب بوسیله زنانی بکار میرود که قبلا بچه دار شدهاند و یا آنکه میخواهند اندازه خانواده خود را محدود کنند (همان، ص۴).
با توجه به اهمیت مساله سقط جنین در سلامت و بهداشت زندگی زنان حقوق بشر مربوط به زنان در بر گیرنده حق آنها به کنترل و تصمیم گیری مسئولانه راجع به اموری است که به جنسیت آنان و سلامت جنسی و فرزندآوری، فارغ از اجبار، تبعیض و خشونت مربوط می باشد. مناسبات برابر میان زنان و مردان در امور روابط جنسی وفرزند آوری، از جمله احترام کامل به حیثیت شخص مستلزم احترام و رضایت متقابل و مسئولیت مشترک نسبت به رفتار جنسی و پیامدهای آن است و از طرفی سقط جنین های نا ایمن جان شمار عظیمی از زنان را تهدید می کند که نشانگر مساله ای خطیر در بهداشت عمومی است (همان،ص۶۹).
طبق کار پایه و عمل پکن در چهارمین کنفرانس جهانی زن در ۱۹۹۴ پکن، زنان حق بر خورداری از بالاترین استاندارد قابل حصول سلامت جسمی و روانی را دارا می باشند. سلامت عبارتند از حالت بهزیست کامل جسمانی، روانی و اجتماعی، لذا صرفا به عدم بیماری یا معلولیت اطلاق نمی شود. روندی که زنان در پی روابط جنسی بی محافظ و فقدان اطلاعات و خدمات کافی می گذرانند احتمال خطر آبستنی ناخواسته را افزایش می دهد و اقدام به سقط های نا ایمن افزایش می یابد (کار پایه و اعلامیه پکن ۱۳۷۴،صص۶۵ و۶۷).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در میان تحقیقات پیشین در مورد سقط جنین های ارادی، هاسفلد[۶] و دیگران(۱۹۹۵) طی مطالعه خود با عنوان تردید و دودلی در میان زنانی که اقدام به سقط جنین کرده اند به این نتیجه رسیدند که ۳۰% از زنان مورد مطالعه در تردید مانده بودند آیا سقط آنها تصمیم درستی می باشد یا خیر. زنانی که تردید نداشتند عبارت(( دیگر بچه کافی ست)) را علت ختم حاملگی خود ذکر می کردند. موضوع تردید در تصمیم گیری تحت تاثیر عواملی چون سرمایه و امکانات شخصی، شغل و وظایف آموزشی و فشارهای اجتماعی بود. دربیشتر موارد تصمیم خاتمه حاملگی بوسیله مردان و شوهران گرفته شده بود.۴۷% زنان عنوان کرده بودند که تحت شرایطی چون حمایت شریک و بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی و مشورت با آنها تردید در فرایند تصمیم گیری و ناراحتی و پشیمانی بعد از سقط جنین آنها کاهش پیدا خواهد کرد.
عکس مرتبط با اقتصاد
تحقیق دیگری که توسط آلانسون و آستبوری[۷](۱۹۹۵)، انجام گرفته نشان می دهد که تردید بخش ذاتی از هر حاملگی است. این مطالعه تاثیر روان شناسانه ای از تصمیم سقط جنین زنان ارائه می دهد:
۱-اکثر زنان تجربیات متنوعی از احترام به خود و کاهش اضطراب بعد از سقط جنین دارند.
۲- تعدادی از زنان عنوان کردند که بدنبال سقط تجربیات احساسی دشواری را تجربه کردند.
۳-تعدادی از زنان احساس کردند که در تصمیم گیریشان مجبور یا محدود شده اند.
محققان دریافته اند زمانی که زنان سقط را علاقه واقعی خود بدانند و اعتقاد به حقوقشان در کنترل باروری و بکار بردن روش ایمن و آسان داشته باشند در تصمیم گیریشان بدون تردید و راسخ تر خواهند بود.
-در تحقیق دیگری که توسط مانیکو و مورن[۸] (۱۹۸۲) تحت عنوان جنبه های روانشناسانه از سقط جنین انجام شده دلایل برای درخواست سقط شامل مشکلات اقتصادی، حاملگی های سخت قبلی، مشکلات خانوادگی، خواسته های شغلی، مشکلات که با بوجود آمدن فرزندان و احساس عدم اطمینان از آینده ایجاد می شود می باشد. . این مطالعه نشان می دهد کسانی که سقط جنینشان را تکرار کرده اند سطح پایینی از آموزش و اطلاعات کمی از مسائل جنسی و تصویر تحقیرآمیزی به مسائل جنسی، تمایلات مازوخیستی و تنبیهی نسبت به خود، بی ارادگی و رخوت و دیگر آسیب ها دارند. براساس این تحقیق گفتگوهای مشاوره ای باید بازدارنده باشد و پاسخگویی اولیه باید بوسیله یک پزشک و برای بیان خطرها و پیامدهای جسمی و روانی بعد از سقط جنین به زنان صورت پذیرد.
در تحلیل پدیدارشناسانه ای ازسقط جنین که توسط پترسون[۹] و پل هیل[۱۰] و مالوی[۱۱] در سال ۱۹۹۴ صورت گرفته، هدف تحقیق فهم کلی از موضوع بحث بر انگیز سقط جنین از دیدگاه رفتار افرادی بوده است که آنرا بکار می گیرند این مطالعه نشان می دهد وقتی که بحث تولد جنین در مقابل بحث سقط جنین قرار می گیرد زنان استانداردهای اخلاقی متفاوتی را بکار می برند. مسئله حاملگی و رابطه جنسی بطور برجسته مورد توجه جوامع بوده و سقط جنین نشان دهنده یک مکان برخورد سمبلیک برای بعضی دیدگاه های جنجال برانگیز از این موضوع می باشد. محققان زیادی اعتقاد دارند که حالات ترجیح سقط جنین در مقابل مخالفت با سقط جنین که سقط را به عنوان عمل بد در مقابل عمل خوب قرار می دهد باعث ایجاد تردید در جوامع و تردید در خدمات سقط جنین به کسانی که آن را بکار می برند، شده است. در نهایت زنان بیان داشتند که در تجربه شان اغلب احساس می کردند که حق انتخاب نداشته اند و درباره تصمیم سقط شان همسران، شرکا و یا متخصصان و پزشکان انتخاب کرده بودند و احساس فقدان قدرت انتخاب باعث ایجاد واکنشهای احساسی متناقض در زنان شده بود. در این مطالعه نشان داده شده است زنانی که در مورد تصمیم شان تردید داشتند با واکنش منفی از سوی خود نسبت به روش سقط جنین روبرو بودند. همچنین فقر و نیز غفلت از معالجه منجر به واکنش منفی (فیزیکی و عاطفی) در عملشان می شود و در مقابل معالجه و طرز عمل صحیح منجر به تجربه مثبت برای زنان می شود. در زنانی که احساس می کردند تردید در تصمیم سقط شان آنها را رها نکرده است یک احساس مسئولیت پذیری شخصی در مورد سقط جنین وجود داشته است. نهایتا این بررسی نشان می دهد که حمایت اجتماعی باعث می شود زنان احساس درست بودن انتخابشان در طول فرایند تصمیم گیری داشته باشند. در این بررسی شکاف گسترده میان افکار عمومی در مقابل تصمیم گیری شخصی نشان داده می شود و اینکه تصمیم گیری شخصی ، استاندارد اخلاقی زنان که اساسا در افکار عمومی نادیده گرفته شده را انعکاس می دهد. زنانی که انتخاب و تصمیم گیری شان را خود بر عهده می گیرند با احساس بهتری انتخاب می کنند که تصمیم شان سقط جنین باشد و یا آنکه حاملگی خود را ادامه دهند.
گیلیگان در کتاب با صدایی متفاوت[۱۲]،( ۱۹۸۲ )، ازمصاحبه با زنانی که بحرانهای اخلاقی واقعی را حس
می کردند و نمی دانستند که بارداری نا خواسته خود را ادامه دهند یا سقط جنین کنند یافته هایی ارائه می دهد. در تحلیل این مصاحبه ها ،گیلیگان شواهدی مبنی بر تفاوت گرایش اخلاقی زنان و مردان عرضه کرد. در حالی که مردان به موضوع های مربوط به عدالت و حقوق توجه دارند زنان بیشتر به مسائل و موضوع های مربوط به مراقبت و نگهداری از دیگران و حفظ روابط بین فردی توجه دارند. معمای اخلاقی زن، یافتن تعادل صحیح بین ارضای نیازهای خود وارضای نیازهای دیگران است. ازتحقیق گیلیگان اینچنین برداشت می شود که ترسی در جامعه رایج است وآن این است که آزادی زنان می تواند منجر به رها کردن مسئولیت پذیری در روابط خانوادگی شود. این دیالوگ میان حقوق و مسئولیت های زنان در افکار عمومی مطرح است که در اختلاف نظر با زنان درمورد اینکه چگونه به مسئولیت ها و روابط شان فکر می کنند تمرکز دارد و بیشتر مشکلات از تنش میان اخلاقیات و قانون ناشی می شود که تضمینی را در حمایت از درخواست های فردی و اخلاق مسئولیت پذیری وتصمیم گرفتن میان خود و دیگری نمی دهند و همه زنانی که مورد مصاحبه این تحقیق قرار گرفته بودند بیان کردند، اختلافات مشابهی با افکار عمومی دارند افکار عمومی قضاوت وسیعی از خود پسندی در فکر زنان دارند.
بر اساس پیشینه های تحقیقی که ذکر شد زنان دلایل و اهداف و احساسات و ادراکات متفاوتی را برای انجام سقط جنین خود عنوان کرده اند. درتحقیقاتی که داخل ایران انجام شده بیشتر به مسائل حقوقی و بهداشتی و فقهی سقط جنین پرداخته شده و سقط جنین از نگاه زنانیکه آنرا انجام داده اند و تجربه آنرا دارند دیده نشده است. در این تحقیق سعی می شود از منظر زنان و با توجه به ادراکات و احساسات و بیان تجارب زنان به مطالعه سقط جنین های ارادی در ایران پرداخته شود.
اهداف تحقیق
– بررسی ویژگی های زمینه ای (جمعیتی-اجتماعی)، سن، تحصیلات و طبقه درآمدی زنان و ارتباط آن با سقط جنین زنان نمونه مورد مطالعه.
– بررسی ابعاد نگرشی و ادراکی: درک زنان از تجربه سقط جنین ارادی، دلایل وقوع حاملگی های ناخواسته ، دلایل زنان برای سقط جنین، درک زنان از عکس العمل افراد جامعه و اعضای خانواده نسبت به سقط جنین، نگرش زنان نسبت به میزان قدرت انتخاب آنها در روش جلوگیری از بارداری و سقط جنین، نگرش مذهبی زنان در فرایند تصمیم گیری سقط های ارادی.
– بررسی روشها و هزینه ها: چگونگی استفاده از وسائل پیشگیری از بارداری، نوع روش سقط جنین ( بهداشتی، غیر بهداشتی)، طریقه آشنایی و کسب اطلاعات در مورد روشها و افرادی که مبادرت به انجام سقط جنین می کنند. و هزینه انجام سقط جنین.
تعریف مفاهیم
با توجه به مبانی نظری مورد استفاده در این تحقیق آزادی اراده و کنترل بر بدن مفاهیم زیر تعریف می شوند:
– باروری: توان زن برای فرزندآوری. استدلال نظریه فمینیستی این است که باروری یک مساله شخصی صرف در حیطه خصوصی یا زیست شناختی زنان نیست، بلکه درون مناسبات قدرت جنسی روی می دهد. باروری حوزه مورد منازعه است زیرا تقسیمات جنسیتی و مقام زن در جامعه تاثیر مستقیمی بر روش های کنترل باروری دارند. از دهه ۱۹۷۰ زنان فمینیست فعال باروری را از حوزه خصوصی بیرون آوردند و در متن سیاسی قرار دادند. مورخان جمعیت شناس فمینیست نشان می دهند در جوامعی که قدرت زنان زیاد است( برای نمونه در خویشاوندی مادر تباری) زنان باروری خود را کنترل می کنند و در جوامعی که باروری منشاء اصلی کسب حیثیت برای زنان است شیوه های کنترل باروری کمتر در دسترس زنان قرار دارد(هام و دیگران، ۱۳۸۲، ص ۱۶۶).

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:50:00 ب.ظ ]