مبحث نخست: شرایط عمومی ۴۰۵
مبحث دوم: شرایط اثباتی اشتباه ۴۰۸
۴۱۰
۴۱۱
نتیجه: ۴۱۳
کتابنامه: ۴۲۰
منابع فارسی: ۴۲۰
۴۲۵
۴۳۳
۴۳۶
چکیده عربی: ۴۳۹
چکیده فرانسه: ۴۴۰
چکیده انگلیسی: ۴۴۱
مقدمه:
-
- اشتباه در موضوع معامله از جمله موضوعات حقوقی است که بیشتر از آن که درخصوص آن تحقیق جامع و کاملی انجام گرفته باشد، تصوّر و هرازگاهی توهّم انجام چنین تحقیقاتی درخصوص آن وجود دارد. این امر تنها محدود به چند بحث حقوقی خاص نمی شود، بلکه بحثهای مختلفی در حقوق وجود دارد که بهنادرستی تصوّر می شود درخصوص آنها، بحثهای لازم انجام شده است. عمده مباحث مطرح در این تحقیق مانند تاریخچه اشتباه، بحث اراده، قاعده جهل به قانون رافع مسؤولیت نیست، عذر بودن اشتباه و مبانی و آثار اشتباه نیز از جمله این مباحث هستند.
اشتباه بهعنوان یک عیب اراده در اعمال حقوقی (عقد و ایقاع)، می تواند محل بحثهای مختلفی باشد. عیوب اراده صرفنظر از تعداد آنها، دارای آثار مختلفی هستند. اثر هر عیب رابطه مستقیمی با تأثیر آن عیب بر اجزاء اراده دارد. چنانکه میدانیم در حقوق ایران، بهتبع فقه امامیه، اراده مشتمل بر دو عنصر قصد و رضا میباشد. ویژگی هر یک از این دو عنصر از جمله منجّز بودن قصد و مشکک بودن رضا، در متعیّن شدن نوع اثر عیب اراده و از جمله اشتباه نقش اساسی دارد. توضیح آنکه اگر عیب اراده بر قصد نازل آید، چون قصد دائر مدار بودن یا نبودن است، این عیب در صورت تأثیر، قصد را از میان برمیدارد و بنابراین باعث بطلان قرارداد و یا احیاناً بطلان ایقاع میگردد. این درحالی است که رضا بهواسطه مشکک بودن، در مواجه با عیوب اراده یا از اساس از میان میرود و یا به صورت معیوب و حداقلی باقی میماند. اثر عیب اراده در فرض نخست، منجر به عدم نفوذ قرارداد میگردد مانند معاملات اکراهی و در فرض دوم، اثر عیب اراده مانند بسیاری اشتباهات، ایجاد خیار فسخ میباشد. بنابراین اشتباه بهعنوان مهمترین عیب اراده، چه بهلحاظ تعدد اثر و چه از جهت مبتلابهترین عیب اراده و چه بهخاطر پیچیدگیهای ذاتی آن، که بیشترین بحثها را در نظامهای حقوقی مختلف به خود اختصاص داده است، دو اثر به شرح بالا، بر اراده بهجا می گذارد.
بررسی آثار و احکام اشتباه بر مبنای نوع تأثیر آن بر اراده، در حقوق ایران از جانب فقها و حقوقدانان، منجر بهایجاد یک مبنای قوی، دامنهدار، قاعدهمند و البته پرادعا، به نام مبنا یا نظریه اراده گشته است. موقعیت فربه اراده در علوم اسلامی دیگر مانند کلام و فلسفه و اصول و نیز پیشینه تاریخی اراده، بیتأثیر در این جایگاه نظریه اراده نمی باشد. تشابه معنادار فقه امامیه با سایر فقههای اسلامی (مذاهب چهارگانه) در این زمینه، بر این ادعا صحه می گذارد.
این درحالی است که در حقوق کنونی فرانسه، مبنای اراده گرچه مورد احترام میباشد، ولیکن آثار و احکام آن صرفاً تابعی از این مبنا نمی باشد، بلکه مبانی دیگر مانند مبنای اخلاقی در جعل احکام و آثار اشتباه نقشآفرینی می کنند. مسأله وقتی پیچیدهتر میگردد که توجه داشته باشیم در حقوق انگلستان بهرغم توجه حداقلی به مبنای اراده و اخلاق، مصلحت و مبنای غالب، نظم قراردادی و مصالح اجتماعی میباشد.
اینکه آثار و احکام اشتباه در موضوع قرارداد تابع کدام یک از این سه مبنا باشد؟ و نوع کنش و واکنشهای هر یک از این سه مبنا بر یکدیگر به چه نحو باید اداره و توجیه گردد؟ کدام یک جامع مصالح مختلف لازمالرعایه میباشد؟ و یا حداقل کدام مبنا در این خصوص مناسبتر میباشد؟ و سؤالهای متعدد دیگری، دغدغه این تحقیق میباشد.
اهمیت زایدالوصف اراده و اینکه آثار و احکام اشتباه در هر یک از سه نظام حقوقی، کم و بیش تابعی از اراده میباشد، نگارنده را بر آن داشت تا سیر تاریخی اشتباه را در دامن مباحث اراده پیگیرد. در این سیر تاریخی به تفوّق بلامنازع حقوق ایران باستان بر حقوق رومیان، درخصوص اصل رضایی بودن قراردادها پیبردیم. بررسی سیر تاریخی اراده و اشتباه، در طول سدههای مختلف و در کلام بزرگان هر عصر، اگرچه کار زمانبر و طاقت فرسایی بود ولیکن اعتقاد به مثمر ثمر بودن چنین رویکردی نویسنده را سخت بر انجام این مهم واداشت. بهاعتقاد نگارنده، اگر ماحصل این تحقیق اثبات متأثر شدن حقوق مغرب زمین در زمینه شناسایی حداکثری اراده و اصل رضایی بودن قراردادها از حقوق اسلام باشد و اگر این تحقیق توانسته باشد تقدم مبانی اشتباه در حقوق اسلام را در قالب دو قاعده «العقود تابعه للقصود» و «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» بر حقوق مغرب زمین اثبات کند، خود کار سترگی است که دعوی آن نیز، غرورآمیز است.
بااینحال حقوقدانان فرانسوی و انگلیسی در دو سه قرن اخیر، در یک سیر تاریخی قابل پیش بینی، با دقت و تأکید بر مصالح مختلفی مانند مصلحت طرف دیگر اشتباه، نظم قراردادی، استحکام معاملات، انصاف و حسن نیّت، در زمینه اشتباه بر مسائلی تکیه کردند که اغلب مورد غفلت و یا انکار حقوقدانان و فقهای ما واقع شده است. اگرچه برخی از این مسائل مانند استقلال قاعده اخلاقی در جعل آثار و احکام اشتباه در حقوق فرانسه، با توجه به مبانی حقوقی ما نوعی افراط و مردود تلقّی می شود ولیکن بیتوجهی به قاعده اخلاقی و برخی مصالح دیگر نیز نمیتواند شایسته نظام حقوقی ایران و اسلام باشد. هرچند توجه خارج از اندازه حقوقدانان انگلیسی به اراده ظاهری و عقود تشریفاتی به کام فقها و حقوقدانان ما خوش نمیآید ولیکن برای رسیدن به نقطه مطلوب، غفلت از دغدغه های نظام حقوقی انگلستان درخصوص نظم قراردادی نیز، نوعی خوش خیالی است.
امید است این تحقیق نقطه عطفی در نگرش به مبانی قراردادها و به طور خاص مبنای اشتباه در قراردادها باشد. باید در عین احترام به پیشینه پرطمطراق و پرافتخار فقه و حقوق خود و تکیه بر مبنای اراده بهعنوان مهمترین مبنا، با گشادهدستی از مزایای مبانی جدید نظامهای حقوقی دیگر مانند قاعده اخلاقی و مصلحت نظم قراردادی استقبال کرد و این مبانی را در حد امکان با مبانی و قواعد مستحکم نظام خود همراه و همزاد کرد؛ چراکه به قول خواجه شیراز
«حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم»
باید هوشیار بود که نه دل کندن از عقل گذشتگان و رویه فقها، ما را به هراس اندازد و نه غره شدن بر عقل خود بنیاد مغرب زمین و آرای حقوقدانان ایشان، ما را فریب دهد.
۲) درخصوص پیشینه تحقیق به نظر میرسد تاکنون تحقیق جامع و کاملی در این خصوص صورت نگرفته است. در کتب حقوقی اگرچه فصلها و یا گفتارهایی به این موضوع اختصاص یافته است، لیکن بهاقتضای محدودیتهای این کتب، این مباحث نتوانستهاند چندان وارد ابعاد مختلف مسأله شوند و لذا از ارائه نظریهای جامع در این خصوص باز ماندهاند. در ارتباط با مقالات حقوقی بهرغم نگاشته شدن چندین مقاله، تنها مقاله ارزشمند، مقاله استاد دکتر صفایی تحت عنوان «اشتباه در خود موضوع معامله در حقوق ایران و فرانسه» میباشد. در تحقیقات و رسالههای دانشگاهی نیز بجز رساله آقای محمد دمرچیلی با عنوان «اشتباه در موضوع معامله» در مقطع کارشناسی ارشد، تحقیق دیگری در این خصوص صورت نگرفته است، که البته از این تحقیق هم، با وجود نقاط قوت آن، به اقتضای محدودیتهای مقطع تحصیلی آن و نیز پرداختن به کلیات، نمیتوان انتظار عمیق شدن در مبانی و آثار اشتباه در موضوع قرارداد را داشت. البته بهطورکلی، تحقیقات و رسالههای نسبتاً زیادی در زمینه اشتباه، چه در حقوق مدنی و چه در حقوق کیفری، انجام یافته است ولیکن با کمال تواضع باید مدعی شد جز رساله آقای دکتر سعید محسنی با عنوان «اشتباه در شخص طرف قرارداد با مطالعه تطبیقی در فقه اسلامی، حقوق ایران و فرانسه»، دفاع شده در دانشگاه امام صادق (ع)، هیچ یک از آنها نتوانسته است، تحقیقی جدید و دقیق و در عین حال تحلیلی - فقهی ارائه دهد. با اعتراف به نقاط قوت بسیار این رساله و البته استفاده از آن، این تحقیق در تلاش است خود را از چندین جهت نسبت به این رساله و سایر تحقیقات در این زمینه متمایز سازد.
در کتب حقوقی تدوین شده در این خصوص تنها اثر انتشار یافته و البته ارزشمند، کتاب «مبانی نظری جهل و اشتباه و آثار آن در اعمال حقوقی» اثر سیّد محمد صادق موسوی میباشد، که در تدوین این تحقیق از آن بهره کافی برده شده است. در فقه نیز، چنانکه خواهیم، دید چون اساساً فقها نظریه اشتباه را مستقل بحث نکرده اند، نهتنها شاهد تحقیق مستقل و کاملی در این خصوص نیستیم، بلکه حتی بحث یا گفتار مستقلی نیز در کتب فقهی معاملات در این زمینه دیده نمی شود.
در حوزه حقوق خارجی نیز مسأله تا حد زیادی البته با تفاوت سطح به همین صورت است. توضیح آنکه گرچه حقوقدانان فرانسوی و انگلیسی زبان در زمینه اشتباه، تحقیقات خوبی انجام دادهاند و دکترین و رویه قضایی ایشان در مقایسه با دکترین و رویه قضایی ایران از حجم بیشتری دراین زمینه برخوردار است، لیکن کمتر تحقیقی به مقایسه مبانی اشتباه در سه نظام حقوقی مختلف، بهشکلی که در این تحقیق خواهد آمد، پرداخته است. مهمترین کتب تدوین شده در زمینه اشتباه در حقوق فرانسه، کتاب «مفهوم اشتباه در حقوق موضوعه کنونی» اثر استاد شهیر جک گِستَن و در حوزه زبان انگلیسی، کتاب «اشتباه در قرارداد، یک مطالعه در حقوق تطبیقی» اثر ادوین س. مکییَج میباشد که در تحقیق فعلی به اقتضای نیاز از آنها استفاده شده است.
۳) مهمترین سؤالات این تحقیق این است که مبنای جعل حکم و اثر اشتباه در موضوع معامله چیست؟ و چرا؟ بعد از این چندین سؤال دیگر مطرح می شود. آیا این مبنا لزوماً باید واحد باشد؟ آیا مبنای اشتباه در موضوع معامله در حقوق فرانسه و انگلستان متفاوت با حقوق ایران است؟ چرا؟ آیا میتوان مبانی حقوقی ایشان را در زمینه اشتباه با مبانی حقوقی خود جمع کرد؟ چگونه؟ آیا تغییر مبنای اشتباه، در اثر اشتباه تأثیرگذار است؟ و یا اثر اشتباه فارغ از نوع مبنای آن یکی است؟ و در نهایت کدام مبنا بهتر می تواند جوانب مختلف اشتباه را اعم از مصلحت طرفین و نظم قراردادی و انصاف و عدالت توجیه کند؟ آیا اراده و نوع تلقّی حقوقدانان درخصوص دامنه و محدودیتهای آن در زمانهای مختلف تأثیری در مبنای اشتباه داشته است؟
۴) بر اساس این سؤالات چند فرضیه اصلی قابل طرح است:
۱- مبنای اشتباه در حقوق ایران متفاوت با مبنای اشتباه در حقوق فرانسه و انگلستان میباشد.
۲- اثر اشتباه در حقوق ایران به شدت متأثر از مبنای اراده است به این نحو که اگر اشتباه قصد را از میان بردارد، سبب بطلان و اگر رضا را مخدوش کند، سبب خیار فسخ میگردد.
۳- مبنای اشتباه در حقوق ایران (البته با نگاه محافظه کارانه و بهدور از تأثیر آن از حقوق خارجی) می تواند دو امر باشد، یکی عیب اراده و دیگری عیب تراضی.
۴- مبانی اشتباه در حقوق فرانسه و حقوق انگلستان، اگرچه میتوانند مبنای اصلی حقوق ایران یعنی اراده را تاحدی بهخصوص در حوزه اثباتی اشتباه، متأثر سازند ولیکن نمی توانند در عرض آن نقش آفرینی کنند.
۵- صرفنظر از مبنای عیب تراضی که در هر سه نظام حقوقی بهنحوی وجود دارد، هیچ یک از سه مبنای دیگر نمیتواند بهتنهایی تمام جوانب اشتباه را توجیه و تفسیر کند.
۶- تغییر نگاه حقوقدانان بهخصوص در حقوق مغرب زمین به مسأله اراده و دامنه و محدودیتهای آن، در تغییر مبانی اشتباه تأثیرگذار بوده است.
در کنار این سؤالها و فرضیه ها، سؤالها و فرضیه های متعدد مرتبط دیگری نیز قابل طرح و بحث است که در این مختصر نمی توان به تمام آنها اشاره کرد.
۵) درخصوص روش تحقیق باید گفت در این تحقیق بیشتر از منابع کتابخانهای استفاده شده است. این منابع اعم از کتاب، پایان نامه و مقاله میباشد. در استفاده از برخی کتب (به ویژه کتابهای عربی) هرازگاهی تکیه بر نسخه دیجیتالی آن کتب شده است. استفاده از منابع اینترنتی نیز مورد غفلت واقع نشده است. درهرحال، بجز در مواردی معدود، در اغلب موارد تلاش بر آن بوده است که از نسخه اصلی و جدید منابع استفاده شود. در این تحقیق اساس کار بر تجزیه و تحلیل مطالب بر اساس منطق حقوقی بوده است. در این مسیر از روش تاریخی، برای عمق دادن به تحلیلها و از روش لفظی برای دقت بخشیدن به استدلالها غفلت نشده است. هیچ یک از بحثهای تاریخی و لفظی و احیاناً استدلالهای منطقی، ما را از استدلالهای فقهی و حقوقی غافل نکرده است. در هر بحث سعی بر آن بوده است بعد از پرداختن به تعریف لفظی و اصطلاحی (در صورت نیاز)، موضع حقوق موضوعه و سپس دکترین و نیز رویه قضایی را در آن خصوص بهدقت مورد بررسی و نقد قرار دهیم. در این روند بعد از تبیین مسأله در حقوق ایران به بررسی حقوق فرانسه و سپس حقوق انگلستان (بجز در چند مورد که اهمیت مطالب در حقوق انگلستان، مقتضی تقدم این حقوق در بحث بوده است)، پرداخته شده است. بررسی اقوال فقها و استدلالها و استنباطهای ایشان نوعاً در ذیل حقوق ایران مورد بحث واقع شده است. تلاش بر آن بوده است که مباحث مطرح در هر گفتار، در پایان آن گفتار مورد جمعبندی قرار گیرد و موضع حقوق ایران درخصوص دکترین و رویه قضایی حقوق خارجی، در همان قسمت بررسی گردد.
۶) در کنار کاستیها و نواقص این تحقیق که امید است ارباب فن و ادب، دیده اغماض بر آن بگشایند، از جمله ویژگیها این تحقیق میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
-
- پرداختن به سابقه تاریخی اراده و اشتباه
-
- بررسی تقریباً همه مباحث در هر سه نظام حقوقی ایران، فرانسه و انگلستان
-
- عمیق شدن در مباحث فقهی
-
- جدید بودن تحقیق از جهت معرفی مبانی جدید در این زمینه
-
- نگاه انتقادی و تحلیلی نسبت به هر سه نظام حقوقی
-
- پرداختن به مسائل معتنابه با ارائه مثالهای مبتلابه
- استفاده تقریباً جامع از انواع دلایل و برهانها اعم از دلایل لفظی و منطقی، استدلالهای اصولی و فلسفی و فقهی و نگاه تطبیقی و تاریخی
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:21:00 ب.ظ ]