د- حدیث اسحاق بن عمّار
«عَنْهُ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ الْمُثَنَّى الْخَطِیبِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ☻ یَا إِسْحَاقُ أَ تُصَلِّی مَعَهُمْ فِی الْمَسْجِدِ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ صَلِّ مَعَهُمْ فَإِنَّ الْمُصَلِّی مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»[۲۰۲]
اسحاق بن عمّار گفت: امام صادق ☻ به من فرمود: اسحاق! آیا با آنان (اهل سنّت) در مسجد نماز می‌خوانی؟ گفتم آری، فرمود: با آن‌ ها نماز کن که نماز گذار با آنان در صف اول، چون مجاهد است که در راه خدا آماده شده است.
به این مضمون احادیث دیگری هم وجود دارد که ما به جهت اختصار از ذکرش خودداری می‌کنم.
با وجود این نوع احادیث نتیجه می‌گیریم که پایه استدلال به شکل مستحکم و قابل اعتماد است. تردیدی نیست که حکمت مدارا با آن‌ ها در نماز و چیزهای دیگر، بدون آن‌که در صورت ترک، موجب ضرر باشد ملاحظه مصالح نوعیّه و وحدت کلمه مسلمانان است.

 

حفظ وحدت و یکپارچگی مسلمان

یکی از مهم‌ترین اهداف تقیّه مداراتی، به جهت حفظ وحدت و یکپارچگی مسلمانان می‌باشد. اهمیّت این مسئله بر کسی پوشیده نیست و قرآن کریم بر مبنای شعار محوری توحید، همه‌ی مسلمانان را دعوت به وحدت می‌کند و از پیروان خود تعبیر به «امت واحده» می‌کند و می‌فرماید:
« إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُون‏»[۲۰۳]
و در راستای تقویت وحدت بین پیروان خود، در آیات متعددی به پیامدهای اختلاف و تفرقه پرداخته و پیروان خود را سخت از آنان بر حذر داشته است و می‌فرماید:
« وَ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَنَزَعُواْ فَتَفْشَلُواْ »[۲۰۴]
و یا چنین می‌فرماید:« وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیم‏»[۲۰۵]
پس اسلام، کلمه مشترک همه‌ی مسلمین است و همه‌ی مسلمانان، واحدی هستند که باید از موجودیّت خود دفاع کنند. با توجه به اهمیّت وحدت و یکپارچگی مسلمانان، تقیّه مداراتی روشی معقول در مبارزه برای حفظ بهتر و بیش‌تر نیروهای مسلمین است به همین دلیل، تقیّه با عنوان سپر دفاعی جامعه اسلامی از آن تعبیر و تفسیر گردیده است.[۲۰۶]
امامان بزرگوار شیعه بیش از همه به اهمیّت این وحدت و انسجام جامعه اسلامی واقف بودند و در سیره عملی خود ملتزم به رعایت آن شدند یکی از موارد بارز آن در تاریخ، سکوت عملی ۲۵ ساله حضرت علی ☻ نسبت به جانشینی پیامبر ☺ است. ایشان ابتدا از حق خودشان دفاع کردند و از بیعت با ابوبکر سرباز زدند ولی پس از آن‌که مجبور به بیعت شدند، راه تقیّه را در پیش گرفتند و برای حفظ وحدت مسلمانان که در آن زمان جامعه اسلامی نیاز شدیدی به آن داشت، سکوت اختیار نمودند و به این هم بسنده نکردند بلکه تا جایی که امکان داشت در جهت مصالح مسلمین با حکومت همکاری کردند و اشتباهات حاکمان را تذکر دادند،
به گونه‌ای که خلیفه دوم بارها به جمله (لولا علی لهلک‌ عمر) لب گشود[۲۰۷]
ایشان در سخنانی ضمن فرمان به «بریده» مبنی بر بیعت با متولّیان حکومت می‌فرمایند:
« یَا بُرَیْدَهُ ادْخُلْ فِیمَا دَخَلَ فِیهِ النَّاسُ فَإِنَّ اجْتِمَاعَهُمْ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنِ اخْتِلَافِهِمُ الْیَوْم‏»[۲۰۸]
ای بریده (بیعت کن) و در آن‌چه مردم داخل شده‌اند، داخل شو، زیرا امروز اجتماع مردم نزد من از اختلافشان دوست داشتنی‌تر است.
امامان شیعه در راه استحکام بخشیدن به حفظ وحدت مسلمانان تا آن‌جا پیش رفتند که این نوع تقیّه را حتی در اعمال فقهی جاری ساخته و برای نمونه‌ می‌توان به روایاتی که شیعیان را به نماز خواندن در مساجد اهل سنّت فرمان می‌دهد و ثواب فراوانی برای این‌گونه نماز ذکر می‌کند، نام برد[۲۰۹] در صحیحه حماد بن عثمان از امام صادق ☻ نقل کرده است که فرمود:« مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَانَ کَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ ☺ »
هر کس در صف اول با آنان نماز گزارد مانند کسی است که با رسول خدا در صف اول نماز بخواند.
امام خمینی ◙ تقیّه مداراتی را از این جهت مطلوب می‌شناسد که رعایت آن موجب دوستی مخالفان و جلب مودّتشان می‌گردد و این عامل برای وحدت کلمه بین مسلمانان و تقویت آنان است. ایشان در رابطه با کارکرد تقیّه بر این باور است که «همانا تقیّه گاهی برای دفع خطری است که انتظارمی‌رود بر حوزه‌ی اسلام واقع شود، چنان که ترک آن موجب پراکندگی و اختلاف در میان جوامع اسلامی می‌گردد. و یا از ناحیه‌ی این امر و در نهایت تفرقه‌ی مسلمانان ضرری متوجه حوزه‌ی اسلام شود.»[۲۱۰]
نگاهی هر چند گذرا به تاریخ اسلام به ویژه در دوران معاصر، نشان‌دهنده‌ی آن است که دشمنان اسلام همیشه از اتحاد و اتفاق مسلمانان ناخرسند و در نتیجه سعی در تفرقه و ایجاد اختلاف بین آن‌ ها را داشته‌ و دارند و روشن است که در صورت تحقق اتحاد، هیچ قدرتی یارای برابری با مسلمانان را نخواهد داشت و در آن صورت سرزمین‌های اسلامی مصون از یورش قدرت‌های سلطه‌گر خواهد بود.
بر مبنای همین ضرورت، تقیّه می‌تواند راهبرد عملی وحدت امت اسلامی قرار گیرد. به ویژه در کشورهایی که بیداری اسلامی توانسته است زمینه‌ی بازگشت دوباره‌ی آن‌ ها را در جهت حاکمیت اسلام فراهم سازد.
چنان که مقام معظم رهبری در این رابطه می‌فرمایند:…
« مسأله این است که اگر ما برای مشکلات جهان اسلام، به دنبال چاره‌ای هستیم یا به تعبیر درست‌تر، اگر برای سربلندی و عظمت و عزت اسلام و قرآن مجاهده می‌کنیم این با اختلاف و درگیری بین مسلمین سازگار نیست»[۲۱۱]
با این بیان روشن می‌شود که مبنای اصلی و حقیقی تقیّه در دیدگاه رهبری حفظ وحدت امت اسلامی بر محور دین مبین اسلام است. بنابراین ارکان و مؤلفه‌های اصلی تقیّه حول محور تلاش برای یکی شدن نیروها و گسترش توانمندی‌های آن‌ ها، نه تنها از برترین آرمان های دینی و عمل به فرامین الهی است بلکه عقل نیز پیوند عمیقی را میان آن و کرامت و عظمت امت اسلامی می‌بیند.
بر مبنای همین ملازمه عقلی بین وحدت و عزت امت اسلامی است که دشمن در تلاش است امروز با مصادره نمودن قیام‌های مردمی در کشورهای اسلامی به هر شکل ممکن آن‌ ها را از مسیر اصلی خود منحرف نماید و عقل هم فرمان می‌دهد که بیش از هر زمان دیگر ضرورت ایجاب می‌کند که وحدتی فراگیر و عمیق صفوف از هم جدا افتاده‌ی امت اسلامی را گرد هم آورد.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

ایجاد توسعه سیاسی برای شیعیان

تقیّه در عرصه اجتماعی و سیاسی، به عنوان ابزار تشکیل حکومت و ابزار گسترش اندیشه‌ای حکومت اسلامی است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
تقیّه حماسی کردن فکر و اندیشه در قالب پنهان‌کاری و نفوذ در دشمن، می‌تواند شرایط برای عمل نمودن طرح و برنامه‌های خویش، آماده کند، تا قدرت را کسب و تشکیل حکومت دهد.
امام صادق ☻ می‌فرماید: « اتَّقُوا اللَّهَ وَ صُونُوا دِینَکُمْ بِالْوَرَعِ وَ قَوُّوهُ بِالتَّقِیَّه»[۲۱۲]
نگاهی گذرا به تاریخ اسلام از لحظه‌ی وفات حضرت رسول خاتم ☺ تا گذشت قرن‌ها، پس از آن، به خوبی نشان می‌دهد که شیعیان روزگاران سخت پر از خفقان و خشنی را سپری نموده‌اند، دقیقا از تشکیل سقیفه بنی ساعده و تغییر مسیر جانشینی پیامبر ☺ که در غدیر خم مشخص گردید، ردای مظلومیّت برتن امام علی ☻ پوشیده و محرومیّت از حق مسلّم او رقم خورد و به تبع آن پدیده‌ای ناگوار، انزوا و گوشه‌نشینی به سراغ ولی خدا و پیروان وی آمد و پس از شهادت او دامن مکتب تشیّع، امامان شیعه ♣ و رهروان مکتب آنان را فرا گرفت.
روزگار سختی که پس از فقدان آن بزرگوار متوجه امامان شیعه ☻ و پیروان‌شان گردید واقعیت‌های تلخ و تأثر برانگیزی است که دل هر مسلمانی را نه تنها به درد، بلکه به آتش می‌کشاند و چشم او را نه پر از اشک بلکه پر از خون می‌کند.
ابن ابی الحدید از علی بن محمد بن ابی سیف المدائنی در کتاب الاحداث نقل می‌کند که معاویه، زیاد بن ابیه[۲۱۳] را علاوه بر بصره به حکومت کوفه گمارد زیرا می‌دانست که او از همه بیش‌تر شیعیان علی ☻ را می‌شناسد و او هم آنان را در هر جا بودند تعقیب می‌کرد و به انواع شکنجه، همچون قطع دست و پا، چشم‌ها را از حلقه بیرون آوردن و مصادره اموال و تبعید و کشتار و ارعاب گرفتار می‌ساخت.[۲۱۴]
شخصی بر امام سجاد ☻ وارد شد و پرسید: یابن رسول الله چگونه روزگار می‌گذرانید، حضرت در پاسخ فرمود: به گونه‌ای که بنی اسرائیل در میان آل فرعون سپری می‌کردند، فرزندان را می‌کشتند و زنان را به کنیزی می‌بردند، اکنون نیز مردم با دادن دشنام به بزرگ و سید ما امیرالمؤمنین به دشمنان تقرب می‌جویند.[۲۱۵]
ابن ابی الحدید در شرح نهج‌البلاغه از قول امام باقر ☻ روایت مفصلی را ذکر کرده است که در آن حضرت گزارشی از مظالم وارد بر شیعه را ارائه کرده و در بخشی چنین می‌فرماید: با به قدرت رسیدن حجّاج او گروه کثیری از شیعیان را به شهادت رساند و با کوچکترین تهمت یا گمانی آنان را دستگیر می‌نمود به گونه‌ای که تهمت کافر یا زندیق برای اشخاص خوشایندتر از آن بود که به آنان شیعه گفته شود.[۲۱۶]
در این فشار و اختناقی که دستگاه حکومت جائر اموی و عباسی برای شیعیانی که در اقلیت به سر می‌بردند بوجود آورده بودند چه راهی به جز تقیّه وجود داشت؟
ائمه بزرگوار ♣ با تشویق و ترغیب شیعیان خود به امر تقیّه، حیاتی تازه به اقلیت خود بخشیدند تا آن‌ ها بتوانند در پناه سپر تقیّه نه تنها فرد را از گزند مخالفان و معاندان در امان نگه دارند بلکه با حفظ و اشاعه مکتب خود به دنبال فرصتی برای ایجاد و توسعه سیاسی برای شیعیان باشند
بهترین بیان، راهبردی است که در کلام امام حسن عسکری ☻ آمده است که می‌فرماید:
… وُسِّعَ لَهُمْ فِی التَّقِیَّهِ یُجَاهِرُونَ بِإِظْهَارِ مُوَالَاهِ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ مُعَادَاهِ أَعْدَائِهِ إِذَا قَدَرُوا وَ یُسِرُّونَ بِهَا إِذَا عَجَزُوا[۲۱۷]
… خداوند برای شیعیان آل محمد در تقیّه گشایشی قرار داد که هرگاه می‌توانند آشکارا دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان او را اعلام دارند و هرگاه نتوانستند آن را پنهان نمایند.
در این بیان امام ☻ راهکار مناسب ارائه می‌دهد زیرا آن‌ ها با مخفی کردن اعتقادات قلبی و علایق و عداوت درونی و انجام فعالیت‌های خود در قالب تقیّه قادر به تحمل مشکلات و سختی‌های دوران ضعف و ناتوانی خود می‌شدند تا بدین وسیله بتوانند قوای از دست رفته‌شان را جبران کنند تا زمانی که به توسعه قدرتی از لحاظ سیاسی برسند.
تقیّه در بعد سیاسی یک پوشش امنیّتی است. مبارزه بدون این‌که دشمن بفهمد و یک نوع مبارزه و جهاد است که با صلاح نرم در پیش‌برد دین و ایجاد توسعه سیاسی استفاده می‌شود.
امام صادق ☻ در این رابطه می‌فرماید: الْمُؤْمِنُ عَلَوِیٌّ إِلَى أَنْ قَالَ وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ یُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی دَوْلَهِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِیَّهِ وَ فِی دَوْلَهِ الْحَقِّ بِالسَّیْفِ[۲۱۸]
مؤمن علوی است – تا آن که فرمود – و مؤمن مجاهد است چرا که با دشمنان خدای عزوجل، در دولت باطل با تقیّه می‌جنگد و در دولت حق، با شمشیر.
بعنوان نمونه توسعه اجتماعی و سیاسی شیعه را می‌توان در اواخر قرن سوم اسلامی با تاسیس دولت فاطمیّه مثال زد که با بهره‌گیری از تعالیم و اصول که از قرآن و ائمه ♣ سرچشمه می‌گرفت این توسعه سیاسی و اهمیّت ملی شیعه به اوج ترقی رسید، زیرا در غرب و جنوب عالم اسلامی دولت نیرومند فاطمیّه تأسیس شد و سواحل آفریقا از مراکش تا مصر زیر پرچم خود گرفت.[۲۱۹]

 

حفظ آبروی مذهب تشیّع

بعضی از شیعیان متعصّب که مذهب خود را حق می‌دانستند سعی داشتند تا همیشه و همه جا طبق آن عمل نمایند و این امر به علت نامأنوس بودن با مذهب اکثریت سنّی موجبات عیب‌جویی آنان را فراهم می‌آورد. [۲۲۰] لذا در روایاتی ائمه ♣ از شیعیان خود می‌خواهند در جامعه به گونه‌ای عمل نمایند که برای مذهب تشیّع و رهبران آن کسب آبرو نمایند. به عنوان نمونه امام صادق ☻ می‌فرمود:
لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَلْزَمِ التَّقِیَّهَ وَ یَصُونُنَا عَنْ سَفِلَهِ الرَّعِیَّهِ.[۲۲۱]
کسی که رعایت تقیّه نکند و ما را از «شر» مردمان پست در امان ندارد از ما نیست.
در روایت دیگری از آن حضرت چنین نقل شده است:
صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَهَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَیَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَر…[۲۲۲]
در قبیله خود نماز گذارید و در تشییع جنازه آنان (مخالفان) شرکت کنید و از بیمارانشان عیادت نمایید و حقوق آنان را ادا کنید زیرا هرگاه یکی از شما در دین خود پرهیزکار بود و در گفتار راست‌گویی و امانت‌داری را رعایت کرد و با مردم با خلق نیکو رفتار نمود، مردم می‌گویند: این جعفری است و این کلام، مرا خوش می‌آید و باعث سرور من می‌شود ( که بگویند) این ادب جعفر است. و اگر خلاف این رفتار کنند، ننگ آن بر من وارد می‌شود و مردم خواهند گفت: این ادب جعفر است…
در حدیث دیگری آن حضرت ضمن بیان بعضی از موارد تقیّه‌ی مداراتی همچون نماز با آنان، عیادت بیمارانشان و شرکت در تشییع جنازه آنان می‌فرماید:
… وَ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ وَ لَا تُبَغِّضُونَا إِلَیْهِمْ فَجُرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّهٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ شَر.[۲۲۳]
باعث زینت ما باشید نه آن‌که موجب آبروریزی برای ما گردید. ما را نزد مردم محبوب گردانید نه آن که ما «بوسیله شما» مبغوض مردم شویم. پس هر مودّتی را به سوی ما روان سازید و هر بدی را از ما دفع گردانید.

 

ادای حقوق مسلمانان و هم‌زیستی مسالمت آمیز

یکی دیگر از اهداف تقیّه مدارتی، ادای حقوق مسلمانان و هم‌زیستی مسالمت آمیز در کنار هم می‌باشد. امام کاظم ☻ در رابطه با تقیّه در موقعیت مدارا با اهل خلاف به منظور جلب آن‌ ها و داشتن زندگی مسالمت‌آمیز در کنار هم، در جواب نامه‌ی علی بن محمد که پرسیده بود آیا می‌توانیم با هم تعامل دینی در عمل بر طبق فتاوای یکدیگر داشته باشیم نوشتند:
«یَجُوزُ لَکُمْ ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ إِذَا کَانَ مَذْهَبُکُمْ فِیهِ التَّقِیَّهُ مِنْهُمْ وَ الْمُدَارَاهُ لَهُمْ »[۲۲۴]
یعنی آری اگر در جهت تقیّه بخواهید با آنان مدارا داشته باشید ان شاء الله چنین کاری برای شما رواست.
امام صادق ☻ نیز در حدیثی ضمن برشمردن بعضی از موارد تقیّه مداراتی علت آن را نیاز متقابل شیعیان و اکثریت اهل سنّت بیان می‌کند و می‌فرماید:
… إِنَّهُ لَا بُدَّ لَکُمْ مِنَ النَّاسِ إِنَّ أَحَداً لَا یَسْتَغْنِی عَنِ النَّاسِ حَیَاتَهُ وَ النَّاسُ لَا بُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ [۲۲۵]
… شما به مردم احتیاج دارید و از آنان در زندگی خود بی‌نیاز نیستید و مردم به همدیگر نیاز دارند.
چنان‌که ملاحظه می‌شود در این حدیث به خوبی مسئله هم‌زیستی مسالمت‌آمیز بین همه مسلمانان و نیاز متقابل آن‌ ها به یکدیگر مطرح شده است. از موارد دیگری که می‌توان در این مورد ذکر کرد درخواست امام باقر ☻ از اصحاب خود مبنی بر رعایت اصول هم‌زیستی مسالمت آمیز با مخالفان، همچون بازگرداندان امانات و گم‌شده‌های آنان، حفظ خونشان و محترم شمردن احکام ازدواج و ارث آن‌ ها می‌باشد.[۲۲۶]
و حضرت تا آن‌جا پیش‌رفته که به یکی از یاران خود سفارش می‌کند: هیچ‌گاه نماز پشت سر آنان را ترک مکن[۲۲۷]
و در دستور العمل کلی خط مشی زیر را برای اصحاب خود هنگام برخورد با مخالفان پی‌ریزی می کند:
«خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِیَّهِ وَ خَالِفُوهُمْ بِالْجَوَّانِیَّهِ إِذَا کَانَتِ الْإِمْرَهُ صِبْیَانِیَّهً »[۲۲۸]

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:27:00 ق.ظ ]