مطالعه محتوای خبر می‌تواند چیزی بیش از آنچه خبر می‌گوید به ما ارائه می‌کند. «غالباً محتوای رسانه، شاهدی برای موارد زیر به حساب می‌آید:

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

 

عملکرد نظام‌مند، از نظر کمیت یا نوع محصولات سازمان رسانه‌ای؛

جامعه یا فرهنگی که داخل آن تولید شده‌اند؛

تولید کنندگان و نیات آن‌ ها؛

سازمان رسانه‌ای و شیوه عمل آن؛

زبان‌ها، چارچوب‌ها و کدهایی که برای ثبت یا انتقال معنا به کار می‌آیند؛

مخاطبان نهایی و علائق آن‌ ها؛

کیفیت مجموعه مفروضی از محتوا که برای ثبت یا انتقال معنا به کار می‌آیند؛

مخاطبان نهایی و علائق آن‌ ها؛

کیفیت مجموعه مفروضی از محتوا که براساس معیارهای خارجی‌ اندازه‌گیری شده باشد؛

تأثیرات احتمالی و اثربخشی آن‌ ها در تحقق برخی اهداف» (همان، ۲۵۱،۲۵۰)

گرابر از قول آلتاید می‌گوید: « «روزنامه‌نگاران تلویزیونی» ذخایر [معنایی] ایجاد می‌کنند… وی ما را قانع می‌کند که رمزگذاری و رمزگشایی زبان‌های سمعی و بصری اساساً با زبان‌های کلامی متفاوت است و بیشتر تداعی کننده ضمنی و ساخت نیافته و کمتر منطقی، دقیقاً تعریف شده و دارای حد و حدود معین است.»(همان، ۲۸۸)
مک کوئیل به نقل از هال درباره خبر می‌نویسد:‌«مفاهیم ایدئولوژیکی موجود در عکس‌ها و متون یک روزنامه شناخت جدیدی از جهان تولید نمی‌کند، بلکه همان جهانی را که قبلاً ‌پذیرفتن آن را فراگرفته‌ایم رسمیت می‌بخشند.» (همان، ۲۹۴)
بدین ترتیب از نظر مک‌کوئیل در تهیه اخبار «اساساً هیچ نظام غیر ایدئولوژیک، غیر سیاسی و بی‌طرف گردآوری اخبار و گزارش وجود ندارد.» (همان، ۲۹۸)
در واقع آنچه در تهیه خبر اتفاق می‌افتد به نظر گی‌تاچمن ساختن اجتماعی واقعیات است. از نظر وی خبر، «درک تحلیلی از زندگی معاصر را محدود می‌کند … و وضع موجود را مشروعیت می‌بخشد» (سورین و تانکارد، ۱۳۸۴، ۴۷۳)
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
از نظر هربرت‌گنز «خبر محدود به قضاوت در مورد واقعیت نیست بلکه ارزش‌ها و گزاره‌های ترجیحی را نیز دربرمی‌گیرد». از نظر وی این گزاره‌های ترجیحی آشکار نیستند بلکه از متن استنباط می‌شوند. گنز این ارزش‌های استنباط شده را «ارزش پایدار» می‌خواند که ضمن تعریف خبر، معیار گزینش اخبار می‌شود.
«این ارزش‌ها از چگونگی توصیف رویدادها، لحن مورد استفاده در گزارش‌ها، دلالت‌های موجود در افعال، اسامی و صفاتی که عموماً روزنامه‌نگاران استفاده می‌کنند، پایدار می‌شود. » (همان، ۴۶۸)
از نظر گنز، اخبار علاوه بر ارزش، ایدئولوژی را نیز دربر می‌گیرد.
امّا عامل دیگری که موجب می‌شود از یک واقعیت واحد، اخبار متعدد و متکثری ساخته شود دروازه‌بانی خبر است که نخستین بار توسط کورت لوین در ۱۹۴۷ به کار رفت.
از نظر کورت لوین، دروازه‌بانان تصمیم می‌گیرند که خبرها و اطلاعات اجازه ورود پیدا کنند. منطقه دروازه منطقه‌ای است که در آن تصمیم‌گیری‌ها براساس مقررات بی‌طرفانه یا خود شخص دروازه‌بان اتخاذ می‌شود.
مک‌نلی این مفهوم را در جریان اخبار بین‌المللی در مورد میانجی‌های ارتباطی به کار بست. گزاره‌های اصلی نظریه وی به شرح زیر است:

 

 

«دروازه‌بانی قبل از رسیدن اخبار به روزنامه اتفاق می‌افتد.

دروازه‌بانان فقط در رد و تأیید خبر نقش ندارند بلکه شکل و ذات خبر را تغییر می‌دهند.

رسانه‌ها فقط نقش دروازه‌بانی ندارند بلکه گیرندگان ابتدایی نیز دست به گزینش می‌زنند.

بازخورد کمتر اتفاق می‌افتد و اغلب با تأخیر انجام می‌شود.» (زارعیان، ۱۳۸۲، ۴۰-۳۹)

شفه نیز در سال ۱۹۷۰ مدلی برای ارتباط ترسیم نمود و به واسطه میان خالق پیام و عامه تمرکز کرد. از نظر وی این واسطه دارای یک موقعیت استراتژیک خاص است که صاحبان قدرت در رسانه‌های جمعی متشکل از روزنامه نگاران و دولت را تشکیل می‌دهد. (همان، ۴۳)
ابراهام مول نیز چارچوب‌های احتمالی حاکم بر فرآینندگان پیام، تابوهای اجتماعی و فرهنگی، نقش وسایل ارتباط جمعی، پیام‌های وسایل ارتباطی، فیلتر، ارتباط با محیط یا جامعه را به نوعی در شکل‌گیری پیام مؤثر می‌دانست (همان، ۴۴)
تحقیق کوهن و همکارانش درباره « واحد جهانی اخبار » نشان می­دهد که در نحوه پردازش و ارائه مواد خام خبری مربوط به یک رویداد یکسان تفاوت های فرهنگی وجود دارد که موجب تفاوت زاویه روایت آن رویداد در هر شبکه خبری می شود. این تفاوت در ارائه اخبار فقط برای هماهنگی با ابر روایت هایی است که در هر فرهنگ رواج و غلبه دارد. (دالگرن، ۱۳۸۶، ۸۶ )

 

۲-۶ نظریه بازنمایی

رسانه‌ها بر درک و شناخت عموم از جهان تأثیر می‌گذارند، به این معنا که آگاهی و ذهنیت مردم نسبت به جهان بستگی به محتوایی دارد که از رسانه دریافت می‌کنند زیرا رسانه واسطه و میانجی بین آگاهی‌های فردی و ساختارهای گسترده تر اجتماعی و سازنده معنا هستند.»(مهدی زاده،۱۳۸۷، ۹)
این بدان معناست که رسانه ها امکان تجربه مستقیم خیلی از رویدادها را از افراد گرفته و تجربه رسانه‌ای را جایگزین آن کرده‌اند. در گذشته اگر نقالی و قصه‌گویی افراد پرتجربه در ایام فراغت، سرگرمی، کسب تجربه و دانش و نیز شناخت جهان پیرامون را میسر می‌کرد اکنون رسانه است که ضمن سرگرم کننده بودن، دانش افراد نسبت به جهان پیرامون را شکل می‌دهد.
«رسانه‌ها فراگیرترین نهاد تولید، باز تولید و توزیع معرفت و آگاهی در جهان جدیدند، می‌توان محتوای آن‌ ها را منبع قدرتمندی درباره جهان اجتماعی دانست.» (همان، ۱۰)
اکنون رسانه ها به عنوان عضو جدید و بی خطری پذیرفته شده اند که از نظر دکتر مهدی زاده چند ویژگی دارد:
رسانه در دسترس است، باز، کم هزینه و داوطلبانه است،حوزه تأثیرگذاری وسیعی دارد و محیط نمادین حیات انسان را تعیین می‌کند. (همان، ۵۰)
رسانه اکنون به خصوصی­ترین حوزه های زندگی شخصی انسانی وارد شده و دست به تصویر سازی و صورت­بندی رویداد خامی زند؛ تعاریف مشخصی از پوشش، عشق، قلمرو اندیشه، الگوهای پرستیژ اجتماعی با بازنمایی مشاغل و گروه­های اجتماعی و تحصیلات و … و حتی الگوی مصرف سایر رسانه ­ها را نظیر موسیقی و کتاب مشخص می­ کند. در واقع با برجسته کردن و مطرح نکردن حوزه ها و الگوهای حاکم برآنها اولویت­های فردی و اجتماعی و بستر­های اجتماعی شکل­ گیری یا مغفول نگه داشته شدن آنها را می­سازد. اما تعیین دقیق قلمرو مناسبات رسانه و دنیای واقعی کجاست؟
چهار صورت­بندی عمده درباره نسبت رسانه‌ها و دنیای واقعی وجود دارد:

 

 

رسانه‌ها واقعیت را بازتاب می‌دهند.

رسانه‌ها واقعیت را بازنمایی می‌کنند.

رسانه‌ها به طور گفتمانی عمل می‌کنند.

رسانه‌ها وانمودها یا شبیه‌سازی‌هایی عرضه می‌کنند.

منتقدین غیر از گزینه ۱ بقیه را تأیید می‌کنند و تحلیل‌گران رسانه به گزینه ۳ باور دارند. (همان، ۵۵)
۲-۶-۱ نقطه عزیمت آراء هال
درباره نحوه بازنمایی سه رهیافت کلی وجود دارد:
۱– بازتابی: براین اساس معنا در جهان خارج وجود دارد و زبان معنای آن را همانگونه بازتاب می‌دهد.
۲- تعمدّی: مولف از طریق زبان معنای مدنظر خود را تحمیل می‌کند و واژگان همان معنا را که مؤلف مدنظر داشته، ارائه می‌دهند.
۳- برساخت گرا: این رویکرد زبان را دارای ماهیت اجتماعی و عمومی می‌داند و معتقد است جهان خارج یا کاربر زبان نمی‌تواند معنا را در زبان تثبیت کند چرا که معنا از طریق نظام بازنمایی ساخته می‌شود. «بازیگران زبانی از چارچوب‌های مفهومی و فرهنگ و سایر نظام‌های زبانی و بازنمایی دیگر جهت ساخت معنا استفاده می‌کنند تا بدین وسیله جهان را معنادار سازند.» (همان، ۲۴)
«این رهیافت دارای رویکرد «نشانه شناختی»، و «گفتمانی» است … رویکرد نشانه شناختی به این توجه دارد که بازنمایی و زبان چگونه تولید معنا می‌کند؟ درحالی که رویکرد گفتمانی بیشتر به تأثیرات و پیامدهای بازنمایی یعنی سیاست‌های آن توجه دارد… به دانش یا معرفتی که تولید یک نوع گفتمان خاص است، ارتباط گفتمان با قدرت تنظیم عملکرد یا رفتار توسط گفتمان، شکل دادن به هویت‌ها یا ذهنیت‌ها … می‌پردازد.» (همان، ۲۵-۲۴)
استوارت هال قائل به عملکرد گفتمانی رسانه هاست و از اینجاست که به معناسازی و نه تعریف واقعیت از جانب رسانه‌هاست و آن را «سیاست معناسازی» می‌نامد. این بدان معناست که رسانه با تکیه بر قدرتی که دارد از خلال واقعیات گوناگون پیرامون یک پدیده دست به گزینش و عرضه و باز تولید و صورت بندی مجدد می‌زند و به آن معنا می‌بخشد. در این فرایند، هر آنچه که غریبه محسوب می‌شود به حاشیه رانده و طرد می‌شود. (همان، ۵۶)
محتوایی که در رسانه تولید می‌شود حاوی یک سری گزاره‌های اصلی است که برحسب بافت و روابط اجتماعی حاکم بر آن قابل فهم است. محتوای رسانه، بافت و روابط را مجدداً سازماندهی و باز تولید می‌کند و به نوعی از آن‌ ها محافظت می‌کند. (همان، ۵۱)

 

 



بازنمایی از طریق تفسیر مرجح از واقعیات اجتماعی

نکته ظریفی که در موضوع رسانه وجود دارد این است که رسانه «جهانی» نیست و مقوله­ای کاملا «فرهنگی و بومی» است؛ زیرا در بستر اجتماعی خاص بر اساس ارزش­های فرهنگی، ارتباطات و آئین­ها و هنجارها و ناهنجاری های منحصر به جامعه خاص تولید می­ شود و در همان بستر امکان رمزگشایی با کمترین امکان اختلال وجود دارد و در غیر این صورت می تواند، متفاوت یا اشتباه رمزگشایی شود و یا به عنوان شاخص بدویت و نگاه فرادستی رمزگشایی شود یا به عنوان عنصر مهاجم به فرهنگ بومی عمل کند. به عبارتی، به تعبیر دکتر مهدی­زاده رابطه‌ای دوسویه میان متن و بافت اجتماعی وجود دارد یعنی ضمن اینکه بافت اجتماعی و فرهنگی باعث تولید متنی خاص می‌گردد امّا مجموعه‌ای سازمان یافته از مقولات کلی توسط رسانه‌ها ترسیم می‌شود که پدیده‌ها و واقعیات را مقوله‌بندی می‌کند و کلیشه‌ها را می‌سازد و قوام می‌بخشد که میانجی ارتباط مستقیم ما با واقعیات بیرونی هستند. (همان، ۵۱)

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:52:00 ق.ظ ]