شیار(۱۳۷۱) تحقیقی تحت عنوان “بررسی نظرات معلمین تربیت بدنی و ورزش آمل در خصوص کلاس های ضمن خدمت” توسط شیار انجام داد. نتایج نشان داد رشته تحصیلی۵۰ درصد از معلمین تربیت بدنی آمل تربیت بدنی نبوده است. ۹۳ درصد از معلمین تربیت بدنی و ورزش دارای مدرک دیپلم و کاردانی و ۵ درصد دارای مدرک کارشناسی بوده اند. ۷۵ درصد معلمین تربیت بدنی عوامل انگیزشی و تشویقی را ضروری دانسته اند. ۸۸ درصد معلمین به شرکت مجدد در دوره های ضمن خدمت ابراز تمایل کرده اند. ۷۳ درصد از معلمین ابراز کرده اند که شرکت در دوره های ضمن خدمت باعث بهبود وضعیت شغلی آنها می شود.۸۳ درصد از فعالیت های معلمان تربیت بدنی مرد پس از ساعات مدرسه با حرفه اصلی آنها در ارتباط بوده ولی در معلمان زن این رقم تنها ۲۹ درصد می باشد.
فیاض (۱۳۷۴) تحقیقی را تحت عنوان “بررسی نظرات معلمین تربیت بدنی استان خراسان در زمینه کلاس های آموزش کوتاه مدت ضمن خدمت” انجام داد. برخی از نتایج این تحقیق عبارتند از: رشته تحصیلی تنها ۵۸ درصد از معلمین تربیت بدنی مرد استان خراسان تربیت بدنی است. این رقم در مرد معلمان تربیت بدنی زن ۵۱ درصد است. ۸۰ درصد از معلمین تاثیر آموزش ضمن خدمت بر بازدهی خود را زیاد ارزیابی کرده اند. حدود ۶۸ درصد معلمین اظهار داشته اند که آموزش ضمن خدمت باعث گردیده است تا بین نیازهای یادگیری با هدف های آموزشی کلاس های خود ارتباط زیادی برقرار نمایند. ۴۶ درصد از معلین تربیت بدنی اظهار کرده اند که شرکت در دوره های آموزش ضمن خدمت باعث گردیده تا از طرح درس بیشتر استفاده کنند.۷۰ درصد از معلمین تاثیر این دوره ها را بر وضعیت شغلی خود زیاد و بسیار زیاد ارزیابی کرده اند. تنها ۳۷ درصد از معلمین تربیت بدنی پس از ساعات مدرسه به داوری و مربیگری مسابقات باشگاهی مشغول هستند. و در نهایت ۷۴ درصد از شرکت کنندگان ابراز کرده اند که مدیریت این کلاس ها را برای اوقات فراغت آنها پیش بینی نکرده است.
مهدی زاده (۱۳۷۶) تحقیقی را تحت عنوان “توصیف نظرات معلمین تربیت بدنی و ورزش مدارس شهر اصفهان در رابطه با برخی عوامل موثر در افزایش کارایی آنها” انجام داد. برخی از نتایج این تحقیق عبارتند از: ۷۵درصد معلمان وجود کتابخانه در مدارس و تهیه کتب و مجلات داخلی و خارجی در زمینه های مختلف ورزشی را در افزایش کارایی خود موثر می دانند. ۵/۸۴ درصد معلمین تربیت بدنی تاکید بر ضرورت برگزاری و گسترش دوره های ضمن خدمت داشته اند. ۸۲ درصد معلمان ایجاد تسهیلات جهت شرکت در سمینارها و بازدیدهای علمی را ضروری می دانند.۸۰ درصد معلمان داشتن رضایت شغلی را در افزایش کارایی خود موثر می دانند. ۸۲ درصد قدردانی و احترام از آنان در سطح جامعه، ۹۱ درصد احترام به حرفه خود و پایبند بودن به ارزش های اصولی، ۸۷ درصد هم وجود جذابیت های شغلی و بالا بودن منزلت اجتماعی معلمان را از عوامل موثر بر افزایش کارایی خود دانسته اند. ۸۵ درصد آگاه نمودن معلمان با بازخوردهای مناسب از ناراسایی هایشان را توسط مسئول تربیت بدنی توصیه کرده اند. ۸۲ درصد وجود ارزشیابی معلمان منطبق بر موازین علمی و ارائه راه حل برای رفع نقاط ضعف را در افزایش کارایی خود موثر می دانند. حدود ۶۳ درصد ابراز داشته اند که ارزشیابی فعلی که باعث انگیزه و علاقه شغلی بشود، رضایت بخش نیست.۶۱ درصد از معلمان با توجه به وضعیت موجود در مدرسه محل تحصیل خود افزایش کارایی خود را در حد متوسط و کم و۳۱ درصد در حد زیاد ارزیابی کرده اند.
Job Satisfaction - رضایت شغلی
خلجی و شفیع زاده(۱۳۷۹) تحقیقی با عنوان “بررسی رابطه انگیزش با توانایی های علمی و عملی معلمان مرد تربیت بدنی” انجام دادند. در این تحقیق نتایج زیر بدست آمد: بین انگیزش معلمان مرد تربیت بدنی برحسب میزان تحصیلات تفاوت معناداری وجود دارد. بین انگیزش با عوامل آمادگی جسمانی و مهارتی معلمان مرد تربیت بدنی رابطه معناداری وجود ندارد, ولی بین انگیزش با نمره آزمون علمی آنها ارتباط معناداری وجود دارد.
قیومی(۱۳۷۹) تحقیق دیگری با عنوان “خلاصه ای از مقایسه تصادفی ویژگی های آمادگی جسمانی معلمان تربیت بدنی مرد و زن شرکت کننده در مسابقات علمی، فرهنگی و ورزشی سال ۷۹” انجام داد. آزمودنی های این تحقیق ۳۱۷ زن و ۴۶۵ مرد شرکت کننده در مسابقات بودند. از این تحقیق نتایج زیر بدست آمد: بین سن و رکورد آزمونهای چابکی، دراز و نشست و انعطاف پذیری در زنان همبستگی معناداری مشاهده می شود. بین سن با رکورد آزمون های یادشده در مردان نیز تفاوت معناداری وجود دارد. بین رکورد آزمون های مختلف بین مردان و زنان نیز تفاوت معناداری وجود دارد.
قیومی(۱۳۸۱) تحقیقی با عنوان “بررسی و مقایسه نتایج آزمون علمی، فرهنگی و ورزشی معلمان تربیت بدنی مرد سراسر کشور در سالهای ۱۳۷۹- ۱۳۸۰- ۱۳۸۱” روی۱۴۳۱نفر از شرکت کنندگان در مسابقات کشوری توسط انجام داد. برخی از نتایج این تحقیق عبارتند از: عملکرد گروه سنی اول (۲۶ سال و کمتر) در آزمون های دراز و نشست و بارفیکس در مقایسه با عملکرد گروه های سنی پنجم (۳۹ تا ۴۲ سال) و هفتم (۴۷ سال و بیشتر) برتر و معنادار است. گروه سنی اول در آزمون دوی ۱۶۰۰متر هم در مقایسه با سایر گروه های سنی بطور معناداری نتایج بهتری را کسب کرده اند. بین سن و کلیه آزمون های مورد مطالعه همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. این محقق همچنین نتیجه گرفت که فاصله گرفتن از مقوله مطالعه و تحصیل می تواند به عنوان یکی از عوامل احتمالی موثر در کاهش نسبتا منظم نمره علمی گروه های سنی بالاتر مطرح گردد. به این ترتیب برگزاری دوره های ویژه دانش افزایی برای معلمان باسابقه و ترغیب آنها به مشارکت فعال در این دوره ها ضروری به نظر می رسد.
علیمردانی (۱۳۸۴) تحقیقی را تحت عنوان ارزیابی مسابقات علمی- تخصصی معلمان تربیت بدنی انجام داد. در این تحقیق روایی، اعتبار، ضریب دشواری و ضریب تمیز آزمون های علمی و عملی بررسی گردید. از این تحقیق نتایج زیر بدست آمد: روایی آزمون های علمی که به روش همسانی درونی انجام شد، همگی در سطح ۰۱/۰ معنادار بودند. روایی آزمون های عملی که از طریق پرسشنامه نظرسنجی از افراد متخصص بررسی شد، در سطح قابل قبولی بودند. اعتبار آزمون های علمی فقط برای معلمان متوسطه مرد معنادار نبود و برای سایر گروه ها (معلمان مرد ابتدایی و راهنمایی و معلمان زن ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) معنادار بود. میزان ضریب دشواری سوالات بجز در گروه معلمان زن ابتدایی و راهنمایی در سایر گروه ها نامطلوب بود. ضریب دشواری برای آزمون های عملی نیز همگی در دامنه نامطلوب قرار داشت. ضریب تمیز آزمون های علمی و عملی هر دو، نامطلوب بود. این محقق پیشنهاد کرد که با بررسی و تجدید نظر در تنه و گزینه های تک تک سوالات آزمون های علمی، ضریب دشواری و تمیز سوالات را مطلوب نمود و در مورد آزمونهای عملی باید به عوامل موثر بر ضریب دشواری و تمیز توجه کرد. همچنین محقق توصیه می کند که آزمون های هندبال بخاطر روایی پایین و دو ۹×۴ متر بخاطر داشتن همبستگی بالا با سایرآزمون ها حذف و در صورت نیاز آزمون هایی با روایی مطلوب و دارای همبستگی پایین با سایر آزمونها جایگزین گردد.
تحقیقات شیردل(۱۳۷۱)،عباس پور(۱۳۸۲) و عسگریان(۱۳۶۵) به ترتیب نشان می دهد که :
الف) بین کم تحرکی و بی ثباتی روان و کندی عامل ذهن همبستگی مثبتی وجود دارد. ورزش می تواند در تقویت قدرت یادگیری و تقویت حافظه اثرات مثبتی داشته باشد. شیردل(۱۳۷۱).
ب) از عوامل مهم در استانداردسازی معلمان، توسعه نظام نظارت و ارزیابی، ارتقاء سطح علمی، مهارتی و تخصصی معلمان و تقویت میزان همکاری، تبادل تجربه و تشکل های معلمان است عباس پور(۱۳۸۲)
ج) برخوردار بودن از دانش وسیع و معلومات عمیق نمی تواند ملاک اصلی برای احراز مقام معلمی باشد. با گردهمایی معلمان مناطق مختلف در یک مکان، می توان ملاقات های معنوی بین آنان ایجاد نمود و در تحکیم پایه های سازمانی سعی بیشتری نمود. یکی از شرایط معلم خوب بودن تسلط داشتن برخود است که متضمن کنترل اعصاب و آرامش اوست. همکاری و همفکری گرفتن از معلمان با تجربه، کمک و مساعدت معمان مجرب به همکاران تازه کار موجبات خرسندی طرفین و باروری موسسات تربیتی می گردد. پاره ای از شرایط که می توانند معلم را به کار خود دلگرم سازند عبارتند از: ایجاد شرایط مساعد در محیط کار جهت تحکیم روابط بین معلمان، ایجاد شرایط لازم جهت تحکیم امنیت شغلی، ایجاد فرصت های مناسب جهت به ثمر رساندن استعدادها و توان نهفته معلمان، پرداخت حقوق مناسب با هزینه زندگی، ایجاد شرایط تشخیص و سنجش میزان شایستگی و اعطای امتیازات درخور استحقاق، ایجاد ملاک های اصلاح، ایجاد تسهیلات برای مسکن، تنظیم برنامه گذران اوقات فراغت و تعطیل (بدین منظور ایجاد اردوگاه در جاهای خوش آب و هوا چون کرانه های دریا و کوهپایه های سبز و خرم و ایجاد باشگاه های ورزشی و تفریحات سالم ضروری است)، ایجاد فروشگاه های تعاونی و ایجاد فرصت های بازآموزی عسگریان(۱۳۶۵).
طاهرافشارنژاد (۱۳۸۴) در تحقیق خود با عنوان بررسی اثر شرکت در مسابقات علمی- تخصصی روی عملکرد حرفه ای معلمان تربیت بدنی نشان می دهد که :
۱- بین عملکرد معلمان تربیت بدنی شرکت کرده در مسابقات علمی- تخصصی و معلمانی که در این مسابقات شرکت نکرده اند تفاوت معناداری وجود ندارد.
۲- بین میزان شرکت در مسابقات علمی- تخصصی و عملکرد معلمان تربیت بدنی ارتباط معناداری وجود ندارد.
۳- از نظر معلمان تربیت بدنی و مسئولان تربیت بدنی, شرکت در مسابقات علمی- تخصصی بر بهبود ویژگی های شغلی و عناصر آن شامل ویژگی های شخصیتی, آمادگی جسمانی, توانایی اجرای مهارت های ورزشی, میزان دانش تخصصی, ویژگی های اجتماعی و انسانی و نگرش شغلی معلمان تربیت بدنی تاثیر معناداری دارد. از دیدگاه مسئولان تربیت بدنی تاثیر مسابقات تنها در مورد ویژگی های شخصیتی معلمان تربیت بدنی معنادار نبود.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۴- از نظر معلمان تربیت بدنی و مسئولان تربیت بدنی, شرکت در مسابقات علمی- تخصصی بر متغیر توانایی و نحوه انجام وظایف شغلی و همچنین عناصر آن شامل توانایی های حرفه ای, رفتارهای شغلی و نحوه اجرای درس تربیت بدنی معلمان تربیت بدنی تاثیر معناداری ندارد.
۵- از دیدگاه معلمان تربیت بدنی و مسئولان تربیت بدنی شرکت در مسابقات علمی- تخصصی بر متغیر نحوه گذران اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی تاثیر معناداری دارد.
۶- بین دیدگاه های معلمان و مسئولان تربیت بدنی در مورد تاثیر مسابقات علمی- تخصصی بر همه متغیرهای شغلی تفاوت معناداری وجود دارد. همینطور بین دیدگاه های آنها در مورد بیشتر عناصر آنها نیز تفاوت معناداری وجود دارد. تنها این تفاوت در مورد سه عنصر متغیر ویژگی های شغلی شامل ویژگی های شخصیتی, ویژگی های اجتماعی و انسانی و نگرش شغلی معنادار نبود.
۷- بین دیدگاه های معلمان تربیت بدنی متخصص با معلمان تربیت بدنی غیرمتخصص در مورد تاثیر مسابقات علمی- تخصصی بر متغیر ویژگی های شغلی تفاوت معناداری وجود ندارد. در حالی که این تفاوت بین دو عنصر آن (ویژگی های شخصیتی و توانایی اجرای مهارت های ورزشی) مشاهده می شود. اما بین دیدگاه های آنها در مورد متغیر توانایی و نحوه انجام وظایف و نیز تمامی عناصر آن تفاوت معناداری وجود دارد. تفاوت بین این دو گروه همچنین در متغیر نحوه گذران اوقات فراغت نیز معنادار است.
۸- بین دیدگاه های معلمان تربیت بدنی با سابقه تدریس متفاوت در مورد تاثیر مسابقات علمی- تخصصی بر هیچ یک از متغیرهای شغلی تفاوت معناداری وجود ندارد
همتی نژاد و همکاران(۱۳۸۸) پژوهشی تحت عنوان ارزشیابی مسابقات علمی – تخصصی معلمان تربیت بدنی و تاثیر آن بر عملکرد حرفه ای انجام دادند نتایج نشان داد که تمامی آزمونهای علمی روا بودند. آزمونهای عملی نیز دارای حداقل سطح روایی قابل قبول بودند. پنج آزمون از شش آزمون علمی دارای اعتبار معنادار بودند. ضریب دشواری چهار آزمون از شش آزمون علمی مطلوب بود ولی در آزمونهای عملی در دو روش نتایج متفاوت بدست آمد. ضریب تمیز آزمونهای علمی و عملی نیز در دامنه نامطلوب بودند. بعنوان نتیجه گیری می توان گفت اگر به بررسی و تجدیدنظر در تنه و گزینه های انحرافی تک تک آزمونهای علمی پرداخته شود و در آزمونهای عملی نیز خطاهای اندازه گیری احتمالی به حداقل برسد و از آزمونهای با روایی و اعتبار بالا استفاده شود، می توان مسابقاتی با کیفیت بهتر و موثرتر برگزار کرد.
جابری و همکاران(۱۳۹۲) تحقیقی تحت عنوان بررسی تأثیر انگیزش های درونی و بیرونی بر تسهیم دانش کارکنان در سازمان های ورزشی (مطالعه موردی کارمندان ادارات تربیت بدنی استان اصفهان) انجام دادند. نتایج نشان داد که پاداش‌های سازمانی مورد انتظار، مزایای متقابل، خودکارامدی دانش و لذت بردن از کمک به دیگران، بر نگرش و تمایل نسبت به تسهیم دانش در بین کارمندان ادارات تربیت بدنی استان اصفهان تأثیر می‌گذارد.
۲-۸-۲- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
پارکر[۱](۱۹۹۵) تحقیقی را در ارتباط با عوامل مختلف مربوط به موفقیت معلمان و دانشجویان تربیت بدنی در امر تدریس انجام داد به این نتیجه رسید که علاقه، انگیزه و احساس تعهد معلمان نسبت به شغل خود ارتباط معناداری با موفقیت آنها در امر تدریس دارد.
مکتر و وایت[۲] (۱۹۹۱) تحقیقی تحت عنوان “دبیران تربیت بدنی به عنوان یک الگو” انجام دادند و به این نتیجه رسیدندکه یک رابطه مثبت بین سطوح فعالیت معلم تربیت بدنی دبیرستان و دانش آموز او وجود دارد.
تحقیق گودز[۳] و همکاران (۱۹۹۱) تحت عنوان ” تفاوت های انگیزشی دانش آموزان در درس تربیت بدنی بر اساس شرکت آنها در ورزش ها ” نشان داد که تجربه های متفاوت از کلاس تربیت بدنی و شرکت در فعالیتها و ورزشها سبب تفاوت انگیزش و تمایل آنان برای شرکت فعال و مجدد در ورزشها و فعالیتها می باشد.
پاجارس[۴] (۱۹۹۲) در تحقیقی تحت عنوان “عقاید معلمان و تحقیقات آموزشی : تصفیه ساختار آشفته” به این نتیجه رسید که عقاید معلمان در مورد اهداف تربیت بدنی و علاقه به حرفه دبیری تربیت بدنی که در دوره های بازآموزی شکل می گیرد بر استنباط آنها از تدریس، رفتارهای آموزشی، بازده یادگیری دانش آموزان و همچنین آمادگی حرفه ای آنها موثر است.
او سالیوان و همکارانش[۵] (۱۹۹۲) تحقیقی را تحت عنوان “به سمت دانشگاهی شدن: نقطه نظرات رقابتی بین اساتید تربیت معلم” انجام دادند. آنها نتیجه گرفتند که نیاز است اساتید تربیت معلم و طراحان برنامه های آموزشی پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان با ارزش تجربیات معتبر موجود در یادگیری برای آموزش آشنایی داشته باشند. یکی از مهمترین منابع تجربه خود معلمان هستند. بنابراین لازم است که به معلمان فرصت هایی داده شود تا موضوعات یا مشکلات تحصیلی خودشان را منعکس کنند. بعلاوه معلمان به فرصت هایی نیاز دارند تا نظرات حرفه ای و عملی شان را تقسیم، تحلیل، ارزیابی و آشکار نمایند. این با فراهم نمودن زمان برای بحث و تبادل نظر معلمان به طور طبیعی بین گردهمایی ها رخ می دهد. معلمان می توانند به روشن سازی نظراتی که اعمالشان را هدایت می کند بپردازند، به طوریکه این نظرات و اعمال می توانند به طور مناسبی اصلاح تنظیم یا بازسازی شوند.
توسط والک ویتز و لی[۶] (۱۹۹۲)تحقیقی با عنوان “نقش دانش معلمان در آموزش تربیت بدنی مقطع ابتدایی” انجام شد. در این تحقیق محققان نتیجه گرفتند که بین آموزگارانی که در دوره آموزشی دانش در مورد الگوهای یادگیری مهارت های حرکتی شرکت کرده بودند و آموزگارانی که در این دوره ها شرکت نکرده بودند اختلاف معناداری در نحوه آموزش مهارت های حرکتی وجود دارد، به این معنی که گروه اول عملکرد بهتری از گروه دوم داشتند. محققان پیشنهاد می کنند که بالا بردن دانش معلمان می تواند بر عملکرد آنها در فرایند تدریس موثر باشد و این خود میل به شرکت در این دوره ها را افزایش می دهد..
کاگان[۷] در سال ۱۹۹۲ در تحقیق بازنگری تحت عنوان “کاربرد تحقیقات در عقاید معلمان نتیجه گرفت که عقاید معلمان در مورد اهداف تربیت بدنی، شغل معلمی، دانش آموزان، تدریس و یادگیری برای تدریس، نقش معلم و تدریس او در اجتماع و خودپنداره معلمان که در فعالیتهای گروهی نمایان می شود در عملکرد آنها تاثیر زیادی دارد.
مک کنزی و همکارانش[۸] (۱۹۹۳) تحقیقی را تحت عنوان “اثرات دوره های آموزشی و برنامه های ضمن خدمت بر کمیت و کیفیت کلاس های تربیت بدنی مقطع ابتدایی” دادند. آنها در این تحقیق به این نتیجه رسیدند که بین آموزگاران گروه کنترل و آموزگارانی که در برنامه های ضمن خدمت شرکت کرده بودند و معلمان متخصص تربیت بدنی در کمیت (تعداد و متوسط طول کلاس)کلاس های تربیت بدنی تفاوت معناداری وجود دارد. بعلاوه آموزگارانی که در کلاس های ضمن خدمت شرکت کرده بودند از نظر تشویق دانش آموزان به فعالیت های بدنی، محتوای تدریس و رفتارهای آموزشی فعال به طور معناداری بر آموزگاران گروه کنترل (که در برنامه های آموزشی شرکت نکرده بودند) برتری داشتند. اما بین آنها و معلمان متخصص تربیت بدنی تفاوت معناداری مشاهده نشد. محققان پیشنهاد کردند که برنامه های ضمن خدمت کنونی بر عملکرد معلمان متخصص تربیت بدنی تاثیر چندانی ندارد.
پولی[۹](۱۹۹۴) در مقاله بازنگری تحت عنوان “یافتن فرصت های تدریس بیشتر برای آموزش معلمان تربیت بدنی” نتیجه گرفت که برنامه های آموزشی ضمن خدمت می تواند عملکرد معلمان تربیت بدنی را بهبود ببخشد، به شرطی که معلمان از انگیزه کافی برای شرکت در این دوره ها برخوردار باشند.
کولون و ریف[۱۰] (۱۹۹۴) تحقیقی را تحت عنوان “اثر دوره های آموزش تربیت بدنی بر رفتارهای آموزشی آموزگاران[۱۱] ” انجام دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان کلاسی باعث می شود زمان مفید کلاس تربیت بدنی آنها بهبود یابد، تمرکز کلاس از بازی های بی هدف به سمت تمرین مهارت های حرکتی گرایش پیدا کند و مهارت های شناختی دانش آموزان افزایش یابد. این محققان همچنین نتیجه گرفتند که اهداف آموزش ضمن خدمت باید همانند اهداف آموزش پیش از خدمت باشد. در این تحقیق معلمان اظهار کردند که دوره های آموزش تابستانی، سمینارها و کارگاه های آموزشی به عنوان روش های آموزش ضمن خدمت می تواند مفید باشد.
انیس[۱۲] (۱۹۹۴) تحقیقی را تحت عنوان “دانش و عقاید برگرفته از دوره های تخصصی” انجام داد. او نتیجه گرفت که برنامه های آموزشی معلمان بر پیشرفت، بهبود و اصلاح دانش فرایندی و گفتار معلمان تاکید دارد، اما دانش عملکردی یا تئوری های عمل آنها را نادیده می گیرد. او تاکید می کند که طراحان دوره های آموزشی باید به برقراری ارتباط بین تئوری های مورد آموزش به معلمان و عملکرد آنها توجه کنند. آنها باید به تجربه معلمان در زمینه تدریس به عنوان یک عامل مهم توجه داشته باشند تا انگیزه معلمان افزایش یابد..
پیسانوس[۱۳] (۱۹۹۵) تحقیقی را تحت عنوان “تهیه کنندگان برنامه های آموزش حرفه ای مستمر: آگاهی های ایجاد شده در معلمان تربیت بدنی کلاس چهارم ابتدایی” انجام داد. وی به این نتیجه رسید که معلمان معتقدند برنامه های آموزشی سازمان های آموزشی، اتحادیه های حرفه ای و کارفرماها بر میزان آگاهی های ایجاد شده در آنها تاثیر معناداری ندارد. او نتیجه گیری کرد که یادگیری حرفه ای مستمر به طور دقیق تر به انگیزش معلمان و سطح تعهد آنها برای تدریس بستگی دارد. عواملی همانند انزوا، عدم تنوع شغلی و حاشیه گرایی بر سطح تعهد آنها موثرند.
مک کنزی و همکارانش (۱۹۹۷)تحقیقی تحت عنوان “اثرات طولانی مدت برنامه های آموزشی و توسعه نیروی انسانی(SPARK)”انجام دادند. در این تحقیق چهارساله اثرات دوره ها و برنامه های آموزشی بر معلمان متخصص تربیت بدنی و آموزگاران بررسی شد. نتایج حاکی از اثر دوره های آموزشی بر عملکرد هر دو گروه بود. با این حال معلمان متخصص عملکرد بهتری از آموزگاران قبل و بعد از برنامه آموزشی داشتند، ولی بهبود آموزگاران نسبت به متخصصان بیشتر بوده است. محققان بر آموزش مبتنی بر توسعه مهارت های حرفه ای برای هر دو گروه تاکید می کنند.
تحقیقات نورمن و فلیپ[۱۴] (۱۹۹۷) نشان دادند که رابطه مستقیمی بین سطح علمی معلم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد. دبیرانی که در آزمون های علمی و مهارتی نمره بالاتری کسب کرده اند، دانش آموزان آنها نیز نمرات بالاتری درآن آزمونها دریافت می کنند.
تحقیق بیدل[۱۵] و همکاران(۱۹۹۹) با عنوان ” شرایط انگیزشی در فعالیت جسمانی فراتحلیلی از عوامل شناختی و تاثیرهای حاصل از آن ” این تحقیق شامل تجزیه و تحلیل انجام شده در ارتباط با شرایط مطلوب و عملکرد در گستره تاثیر گروه عوامل مثبت و منفی روانشناسانه می باشد تغییرات مثبت شامل عوامل انگیزش داخلی . تاثیرو تفکر مثبت نسبت به آموزش بوده است تغییرات منفی عواملی چون خستگی. عصبانیت و تاثیر منفی را شامل بوده است .. نتایج نشان داد شرایط مطلوب بر روی تغییرات مثبت انگیزشی تاثیر بسیار زیادی دارد. بر عکس تاثیر عملکرد بر روی تغییرات مثبت انگیزش کم تا متوسط و معکوس بود.
تحقیق برونل[۱۶] (۲۰۰۳) با عنوان ” شرایط انگیزشی و هدف گرایی دلایلی برای تاکید بر شرایط مطلوب” نشان داد که برداشت مثبت از شرایط کاربرد پیش بینی های منفی از خود ناتوانی را کاهش وافزایش پیش بینی های مثبت از کنترل هیجانی را نشان می دهد به علاوه به نظر میرسد جهت گیری مثبت از شرایط باعث افزایش کنترل ارادی می شود که به دنبال آن تغییرات مثبت آموزشی و میل به فعالیت مجدد خواهد بود.
ریچتکی[۱۷] (۱۹۹۹) در تحقیقی با عنوان “انگیزش متفاوت شرکت جوانان در فعالیت جسمانی و ورزش” به این نتیجه رسید که اولویتهای انگیزشی به سمت انگیزه های هیجانی تمایل دارند و از رقابت به عنوان انگیزه هدایت کننده جوانان برای شرکت در ورزش دوری می کنند. انگیزه های رقابتی بیشتر برای جوانانی اهمیت دارد که تجربه ورزشهای سازمان یافته دارند.
تحقیق گلیت[۱۸] و سارزین[۱۹] (۱۹۹۹) تحت عنوان ” بررسی کناره گیری زنان هندبالیست از ورزش ” نشان داد که بازیکنانی که از مسابقات کناره گیری کرده بودند سطوح پایین تری از انگیزش داخلی نسبت به بازیکنان فعال در مسابقات داشتند ولی دارای سطوح بالاتری از انگیزش نسبت به ورزش (هندبال) در مقایسه با ورزشکاران فعال در مسابقات بودند.
در تحقیقی که توسط وود و بنت[۲۰] (۲۰۰۰) تحت عنوان “تئوری های متغیر، عملکرد متغیر” انجام دادند به این نتیجه رسیدند که علت عدم موفقیت برخی برنامه های آموزشی، عدم انتقال آموزش به تئوری های مورد استفاده معلمان است که سبب کاهش شرکت معلمان در کلاسهای آموزشی می شود. آنها تاکید می کنند که در آموزش معلمان و برنامه های رشدی آنها نیاز به خلق فرصت هایی برای معلمان، نه تنها برای یادگیری دانش جدید، بلکه مشخص شدن نظرات و تئوری های شغلی شخصی شان دارد. آنها معتقدند طی یک روند انعکاسی و دادن اختیار به معلمان، نظرات حرفه ای که بر آموزش تاثیر مثبت دارند باید تشویق شوند و افراد دیگر هم تئوری های خود را بازسازی نمایند. بنابراین مهم است که در برنامه های قبل از خدمت و ضمن خدمت انتظار داشت معلمان نه تنها نظریاتشان را درآموزش ادغام نمایند، بلکه فرصت هایی برای بهبود، اصلاح و انعکاس نظراتشان برای آنها فراهم گردد.
زیانگ و لوی[۲۱] (۲۰۰۲) تحقیقی را تحت عنوان “اثر دوره آموزش روش های پایه تدریس تربیت بدنی ابتدایی بر عقاید معلمان کلاسی پیش از خدمت” انجام دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که دوره های آموزشی اثر مثبتی بر عقاید دبیران تربیت بدنی مقطع ابتدایی در مورد اهداف تربیت بدنی در این مقطع دارد، ولی برکارایی تدریس آنها بی تاثیر است. این اثرگذاری به علاقه شغلی، احساس عدم توانایی در تدریس و محیط شغلی آنها بستگی دارد. همچنین تحقیقات آنها نشان داد که نگرش معلمان بر کیفیت تدریس و کارایی یادگیری دانش آموزان موثر است.
تحقیق سیسینی[۲۲] و همکاران (۲۰۰۲) با عنوان ” شرایط انگیزشی برای شرکت در مسابقات” نشان داد که انگیزه های داخلی برای شرکت فعال در مسابقات شامل نیاز به موفقیت.اعتماد به نفس و کسب تجربیات جدید در به دست آوردن رکوردهای بالاتر می باشد. همچنین انگیزه های خارجی شامل شرایط محیطی.تشویق ها و پاداش ها می باشد.
فااوسته و همکارانش (۲۰۰۲) تحقیقی را تحت عنوان” غلبه کردن بر مقاومت معلمان کلاسی (آموزگاران) برای تدریس تربیت بدنی” انجام دادند. آنها نتیجه گرفتند که برنامه آموزش ضمن خدمت که شامل مباحث گروهبندی، تیم داری و فرایند حل مسئله بود، بر خودباوری معلمان کلاسی و همچنین ایجاد انگیزه برنامه ریزی آنها برای تدریس تربیت بدنی اثرگذار بوده است و همچنین می توان به ارتباط آموزش ضمن خدمت با برخی دیگر از عوامل موثر بر کارآیی معلمان مانند عقاید و انگیزه شغلی معلمان اشاره کرد.
سانگاریدو[۲۳] (۲۰۰۳) تحقیقی با عنوان “تئوری های عمل و تئوری های مورد استفاده معلمان تربیت بدنی” انجام شد. آنها به این نتیجه رسیدند که بین عقاید معلمان تربیت بدنی و آموزش هایی که می بینند(تئوری های عمل) با تئوری های که در تدریس به کار می بندند، در سه زمینه تفاوت معناداری وجود دارد. یکی مربوط به آزادی دانش آموزان، دومی انتخاب محتوای تدریس توسط دانش آموزان و سومی روند مشارکت و گفتگو بود. این تحقیق همچنین نشان داد که بین عقاید معلمان با بیوگرافی، ویژگی های شخصیتی و محیط تدریس متفاوت، شباهت بسیاری وجود دارد. آنها در مورد تحصیل و چگونگی برخورد با کودکان، محتوای تدریس، مشکلات تدریس و اهداف کلاس تربیت بدنی نظرات مشابهی اظهار کرده اند. از دیگر نتایج این تحقیق این بود که نظرات و عقاید معلمان در فرایند تصمیم گیری شان در مورد آموزش- که از دوره های آموزشی متاثر می شود- بر عملکرد آنها موثر است. آنها پیشنهاد می کنند که تئوری ها و عقاید معلمان به عنوان یک متغیر اساسی در آموزش معلمان و برنامه های رشدی آنها مطرح شود. حین برنامه های ضمن خدمت باید از معلمان انتظار داشت که نظرات شغلی شان را بنا نموده و اصلاح کنند. محققان بر دو موضوع نگران کننده در مورد تئوری های عمل و آموزش معلمان تاکید می کنند. یکی اینکه اهداف تدریس تربیت بدنی بدون سوال و کنکاش و بررسی توسط معلمان مورد قبول قرار گیرد و دیگری عدم توجه به نابرابری بین مدارس و دانش آموزان شهری و روستایی در فرصت هایی است که برای شرکت در فعالیت های بدنی و ورزش دارند.
مک براید[۲۴] (۲۰۰۴) و زیانگ تحقیقی را تحت عنوان “عقاید و استراتژی های انگیزشی در بین معلمان تربیت بدنی” انجام دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که نحوه اجرا ی درس تربیت بدنی و استراتژی های انگیزشی که معلمان در کلاس از آن استفاده می کنند، بازتابی از عقاید و نگرش معلمان در مورد تربیت بدنی، و انگیزه برای حرفه و شغلشان می باشد که از طریق مشارکت فعال در دوره های بازآموزی شکل می گیرد. آنها همچنین دریافتند که شخصیت معلم و تیپ بدنی او به عنوان دو عامل اصلی در تشویق دانش آموزان به درس تربیت بدنی محسوب می شود.
بانویل[۲۵] (۲۰۰۴) با عنوان “سهیم شدن در اطلاعات با کارآموزان در طول دوره کارآموزی در رابطه با توصیه های NASPE/NCATE برای آماده سازی معلمان تربیت بدنی” انجام شد. این تحقیق به منظور بررسی برنامه های آموزشی معلمان تربیت بدنی(PETE) و استانداردهای آن (NASPE/NCATE) صورت گرفت. نتایج نشان داد که سه گروه از عوامل برای اثربخش بودن دوره ها ضروری است: گروه اول شامل برنامه ریزی آموزشی، مدیریت و ایجاد انگیزش؛ گروه دوم شامل ارزیابی استاندارد و بازخورد حاصل از آن و گروه سوم شامل برقراری ارتباط، رشد و توسعه می باشد.
هان و استریگس[۲۶] (۲۰۰۷) در بررسی انگیزش داوطلبان در رویدادهای ورزشی به ایجاد تعهد بیشتر در داوطلبان به رویدادهای ورزشی با طراحی شیوه های جدید توانمندسازی اشاره کرد. با مشارکت کارکنان در فعالیتهای مختلف سازمانی، حس وفاداری و تعهد آنها به سازمان تحریک میشود. همچنین تعهد کارکنان از طریق آسایش، امنیت، اعتماد، همکاری بین سطوح مختلف و فضای کاری اجتماعی افزایش مییابد، احساس معنادار بودن در کارکنان به وجود میآورد و سطح خودکارامدی، اعتماد و خود تعیینی را بهبود میبخشد.
ون و همکارانش[۲۷] (۲۰۰۸) هشت انگیزه را در تماشاگران رشته ورزشی بررسی کردند که در مجموع انگیزه های سرگرمی، استرس مثبت (هیجان)، پیوستن به گروه (اجتماعی شدن)، زیبایی، عزت نفس، گریز، بودن با خانواده و عوامل اقتصادی به ترتیب رایج ترین انگیزه ها بودند. ورزش های گروهی و انفرادی در کلیه انگیزه ها به جز انگیزه های اقتصادی و گریز متفاوت بودند. رشته های ورزشی رودررو (مانند کشتی و فوتبال) و غیر رودررو (مانند گلف و ژیمناستیک) در انگیزه های زیبایی، اقتصادی، استرس مثبت، پیوستن به گروه و سرگرمی متفاوت بودند. انگیزه اقتصادی و استرس مثبت در بوکس، انگیزه سرگرمی در هاکی، اجتماعی شدن در بسکتبال، زیبایی در رقص روی یخ، عزت نفس در بیسبال، گریز در کشتی و بودن با خانواده در اتومبیل رانی بیشترین میانگین را داشتند.
عکس مرتبط با اقتصاد
۲-۹- خلاصه و جمع بندی
بطور کلی از بررسی یافته های پژوهش های محققین می توان چنین استنباط کرد برای سنجش اثربخشی مسابقات علمی تخصصی معلمان ورزش باید عوامل مختلفی را درنظر گرفت. اگرچه برخی از نظریه
پژوهشگران فهرست متفاوت از عوامل مؤثر جهت شرکت معلمان تربیت بدنی در مسابقان علمی تخصصی مطرح کرده اند، اما محقق عناصر مهم جهت شرکت معلمان به ترتیب سطح امکانات رفاهی مسابقات، وضعیت اجرایی، نتایج و جوایز، عوامل انگیزش درونی، اثربخشی برعملکردحرفه ای معلمان و مفاد آزمون خلاصه کرد.به طوری که با مطالعه دقیق تحقیقات گذشته مشاهده می شود که مک براید (۲۰۰۴)، طاهرافشارنژاد (۱۳۸۴)، ون و همکارانش (۲۰۰۸)، همتی نژاد و همکاران(۱۳۸۸)، جابری و همکاران(۱۳۹۲)، همگی به اهمیت این عوامل اشاره نموده اند. برای مثال تحقیق سیسینی و همکاران در سال ۲۰۰۲ با عنوان ” شرایط انگیزشی برای شرکت در مسابقات” نشان داد که انگیزه های داخلی برای شرکت فعال در مسابقات شامل نیاز به موفقیت.اعتماد به نفس و کسب تجربیات جدید در به دست آوردن رکوردهای بالاتر می باشد. همچنین انگیزه های خارجی شامل شرایط محیطی.تشویق ها و پاداش ها می باشد. همچنین کولون و ریفدر سال ۱۹۹۴، زیانگ و لویدر سال ۲۰۰۲و مک کنزی و همکارانش در سال ۱۹۹۳ تحقیقی درباره اثرات دوره های آموزشی و برنامه های ضمن خدمت و برنامه های آموزشی مختلف برای معلمان انجام دادند. نتایج پژوهش هر سه محقق حاکی از آن بود که برنامه های ضمن خدمتو اموزشی برای معلمان می تواند اثربخش و مفید باشد. هرچند که میزان اثربخشی مسابقات علمی – تخصصی در معلمان متفاوت است؛ اما به نظر می­رسد تمامی معلمان برای داشتن عملکرد اثربخش؛ باید در این دوره ها شرکت کنند. از سوی دیگر با مطالعه پژوهش های صورت گرفته مشخص شد مسابقات علمی تخصصی معلمان ورزش بخشی از تلاش هایی است که با اهداف ارتقاء توانایی های علمی و عملی معلمان ورزش و بهبود در عملکرد آنها همه ساله به طور مرتب برگزار می­ شود. و آزمونهای عملی در این دوره شامل تست دو سرعت ۹*۴ متر، دو ۱۶۰۰ متر، شوت سه گام در بسکتبال، سرویس در والیبال، آژمون های ترکیبی پاسکاری و دریبل در فوتبال و آزمون شوت با پرش در هندبال است. و آزمون علمی شامل ۵۰ سوال تستی از چندین مبحث تربیت بدنی می باشد. لذا این مسابقات می تواند به طور موثری آمادگی علمی و عملی معلمان را محک بزند و هدفی باشد تا معلمان ورزش خود را آماده نگه دارد. از طرفی حضور معلمان استان یزد در این مسابقات اندک می باشد بنابراین سنجش اثربخشی این مسابقات و عواملی که می تواند باعث شود معلمان ورزش در این مسابقات شرکت کنند مهم می­باشد.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱- مقدمه
در این فصل ابتدا فرایند اجرای پژوهش بیان می شود، برای این منظور روش پژوهش و مراحل اجرایی آن، جامعه آماری، نحوه انتخاب آزمودنی­ها و روش های گردآوری داده ها، ابزار مورد نیاز برای این کار و شیوه های آماری به کار رفته برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد بحث و بررسی قرارمی گیرد.
۳-۲- روش تحقیق
تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده که به شکل پیمایشی انجام گرفته است.
۳-۲-۱ جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان تربیت بدنی مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه استان یزد که در سال تحصیلی ۹۳-۹۲ مشغول به تدریس بودند و در مرحله استانی بیستمین دوره مسابقات علمی- تخصصی شرکت کرده بودند می باشد. چون تعداد افراد جامعه محدود بودند نمونه آماری شامل تمامی جامعه میباشد که تعداد آنها ۵۴ نفر برآورد گردید، یعنی کلیه معلمانی که پس از موفق شدن در مرحله شهرستانی مسابقات به مرحله استانی راه یافتند پرسشنامه ها بین تمامی جامعه توزیع گردید و کلیه آنها برگشت داده شد.
۳-۲-۲ متغیرهای تحقیق
در مطالعات از نوع همبستگی به جای متغیر مستقل از اصطلاح متغیر پیش بین استفاده می شود و بجای متغیر وابسته متغیر ملاک به کار می رود. در فرضیه ها ، انگیزش متغیر ملاک و جنسیت، امکانات رفاهی، وضعیت اجرایی، مفاد آزمون و نتایج مسابقه و میزان تحصیلات و سابقه خدمت و مقطع تحصیلی شرکت کنندگان متغیر پیش بین می باشند.
۳-۳- ابزارهای گردآوری اطلاعات:
در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات و آگاهی از نظرات معلمان در مورد عوامل انگیزشی شرکت در مسابقات علمی- تخصصی از پرسشنامه همتی نژاد و همکاران(۱۳۸۸) استفاده شد. پرسشنامه شامل بخش اطلاعات شخصی، دیدگاه معلمان و پرسشنامه انگیزشی می باشد.
۳-۳-۱ پرسشنامه اطلاعات شخصی:
این قسمت از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز آزمودنی ها ازجمله جنسیت، سن، سطح تحصیلات، رشته ورزشی، سابقه تدریس و مقطع تدریس را جمع آوری می کند.
۳-۳-۲ پرسشنامه بررسی دیدگاه معلمان:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:47:00 ق.ظ ]