۲-۲۰- شاخصهای سرمایه اجتماعی
اکثر صاحبنظران معتقدند که سنجش کاملاً تجربی سرمایه اجتماعی تقریباً غیر ممکن است. چون سرمایه اجتماعی، مسالهای انسانی است، و بنا به اصل عدم اطمینان هایزنبرگ- این مساله که مشاهدهگر میتواند بر مشاهده شونده تاثیر بگذارد- اندازهگیری دقیق این شاخص را مشکل میسازد. اما به هر حال اهمیت سنجش سرمایه اجتماعی برای بررسی آن لازم و ضروری است. بدین ترتیب تعیین شاخصهای جایگزین سرمایه اجتماعی در بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی از دیگر الزامات این مطالعه به شمار میرفت که در نمونه مورد نظر از طریق پرسشهای مرتبط مورد سنجش قرار گرفت. این شاخصها برگرفته از مطالعات کلمن (Coleman, 1998)، پاتنام (Putnam) و وینتر(winter, 2000) است که این دسته از شاخصها را به عنوان مهمترین ابزار برای اندازهگیری سرمایه اجتماعی معرفی کردند. بدین ترتیب، در این مقاله شاخصهای سرمایه اجتماعی مورد مطالعه به شرح زیر میباشند.
۲-۲۰-۱- اعتماد
در فرایند توسعه اجتماعی میزان عضویت اعضای جامعه در گروهها، سازمانها و انجمنهای مختلف افزایش میآید و آمادگی فرد برای برقراری ارتباط بیشتر میشود و بدین ترتیب اعتماد اجتماعی متقابل تعمیم میپذیرد. به همین جهت آیزنشتات (Aizenshtat) به درستی متذکر میشود که مهمترین مساله نظم اجتماعی برای بنیانگذاران جامعه شناسی، اعتماد و همبستگی اجتماعی است. یعنی بدون انسجام و نوعی اعتماد، پایداری نظم اجتماعی غیر ممکن است (چلبی، ۱۳۷۵). افه (Offe) اعتقاد دارد اعتماد به معنای باور به عملی است که از دیگران انتظار میرود. این باور بر مبنای این احتمال که گروههای بخصوصی از دیگران کارهای بخصوصی را انجام میدهند یا از انجام کارهای بخصوصی پرهیز میکنند، که در هر صورت بر رفاه دیگران یا بر رفاه جمع اثر میگذارد (افه، ۱۳۸۴). به عبارت دیگر اعتماد به معنی اعتقاد به پایبندی افراد به تعهداتشان (قراردادهای رسمی، غیر رسمی، کتبی، شفاهی و … ) در تعاملات اقتصادی- اجتماعی است (رنانی و مویدفر، ۱۳۸۵). اعتماد به صورتهای مختلفی تقسیمبندی میشود، در یکی از این تقسیمبندیها، اعتماد فرد به دو قسمت اعتماد شخصی و اعتماد تعمیم یافته تقسیم میشود. اعتماد شخصی به این مفهوم که افراد به عضوی از خانواده و یا همکار و یا هر کس دیگری که او را میشناسند و قبلاً با یکدیگر پیوند یا گره اجتماعی برقرار کردهاند، اعتماد کنند. اعتماد تعمیم یافته نیز زمانی رخ میدهد که افراد به کسانی که هیچ آشنایی با آنها ندارند، اعتماد کنند (Pollit, 2002). اعتماد در سه بخش اعتماد بین فردی (شخصی)، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد به نهاد (دولت) اندازهگیری شده است که هر کدام از این شاخصها به عنوان جانشینی برای اندازهگیری قسمتی از اعتماد فرد، مورد استفاده قرار گرفته است.
۲-۲۰-۲- پایبندی به قوانین اجتماعی
پایبندی به قوانین اجتماعی یکی از جنبههای مهمی است که از سرمایه اجتماعی افراد نشات میگیرد. به طوری که هر چه میزان سرمایه اجتماعی افراد بالاتر باشد میزان پایبندی آنها به قوانین فردی و جمعی موجود در جامعه بیشتر میشود. ارو، هنجارها و قوانین اجتماعی را یکی از شاخصهای اندازهگیری سرمایه اجتماعی معرفی میکند (Arrow, 2000). کلمن نیز استقرار در مکان هنجارهای اجتماعی را از شاخصهای اندازهگیری سرمایه اجتماعی میداند (کلمن، ۱۳۷۷).
۲-۲۰-۳-بستگی اجتماعی
:یکی از شروط لازم و نه کافی برای ظهور هنجارهای نافذ و عملی، بستگی اجتماعی است که آثار خارجی بر دیگران تحمیل میکند. بستگی اجتماعی وجود رابطه تقویت کننده متقابل بین کنشگران مختلف و نهادها را نه تنها ضرورتی برای بازپرداخت الزامها بلکه ضرورتی برای تحمیل ضمانتها مورد توجه قرار میدهد (Coleman, 1994). در بسیاری از ساختارهای اجتماعی علیرغم وجود شرایط لازم، باز هم در آنها هنجار تشکیل نمیشود. دلیل این امر چیزی است که از آن به عنوان فقدان بستگی اجتماعی یاد میشود. هنجارها به وجود میآیند تا آثار منفی خارجی تحدید و آثار مثبت تشویق شوند. هنجار نیز یک قاعده رفتاری است که به وسیله اکثریت افراد جامعه- در عمل و از طری رعایت آن- بر آن صحه گذاشته میشود (رنانی و همکاران،۱۳۸۵).
۲-۲۰-۴- مشارکت اجتماعی
مشارکت اجتماعی در برگیرنده انواع مختلف کنشهای فردی و گروهی به منظور دخالت در تعیین سرنوشت خود و جامعه و تأثیر نهادن بر فرآیندهای تصمیمگیری درباره امور عمومی است. هر مشارکتی بایستی سه ویژگی اساسی را دارا باشد تا مشارکت اجتماعی محسوب شود: ۱- عقلانی باشد ۲- مستمر باشد و ۳- سازمان یافته باشد. بنابراین مشارکتهای بیسازمان و بیدوام و احساسی، مشارکت اجتماعی محسوب نمیشود (رنانی، ۱۳۸۵). ویژگی ذاتی سرمایه اجتماعی این است که در روابط اجتماعی شکل میگیرد. به تعبیر پورتز سرمایه اجتماعی در درون ساختار روابط افراد یافت میشود. فرد باید برای برخورداری از سرمایه اجتماعی، با دیگران رابطه داشته باشد و در واقع همین دیگران هستند که منبع واقعی برخورداری فرد از مزایا و امتیازات محسوب میشوند (Portes, 1998).
۲-۲۰-۵- دسترسی به اطلاعات
شکل مهمی از سرمایه اجتماعی توان دستیابی به اطلاعات است که با روابط اجتماعی، پیوند ذاتی دارد و لازم و ملزوم یکدیگرند. دسترسی به اطلاعات، هزینه بر است ولی با بهره گرفتن از روابط اجتماعی که با مقاصد دیگری برقرار و حفظ شده است، میتوان هزینههای دستیابی به اطلاعات را کاهش داد (Katz & Lazarsfeld, 1995). میزان بالای سرمایه اجتماعی، نتیجه تعاملات زیاد است، از همین رو، با بالا رفتن سرمایه اجتماعی، گردش اطلاعات افزایش یافته و ناهمگونی اطلاعات بین افراد نیز، کاهش مییابد (Guiso and etal, 2000). بنابراین میتوان دریافت که افرادی با سرمایه اجتماعی بالاتر میتوانند در روابط متقابل خود برای دستیابی به اطلاعات، هزینه کمتری را بپردازند و در نتیجه افراد با سرمایه اجتماعی بالاتر، توان دستیابی به اطلاعات بالاتری نیز دارند. همانطور که پیران و همکاران (۱۳۸۵)، یکی از نتایج سرمایه اجتماعی را افزایش اطلاعات و تسهیل مبادله اطلاعات میدانند.
۲-۲۰-الف- عوامل موثر بر سطح سرمایه اجتماعی
گلیزر (۲۰۰۱) در تحقیقات خود نشان داده است که متغیر سن نقش مهمی در سرمایه اجتماعی دارد. منحنی ارتباط سن با سرمایه اجتماعی به صورت وارونه میباشد و در ابتدا با افزایش سن سرمایه اجتماعی افزایش و پس از یک اندازه مشخص با افزایش بیشتر سرمایه اجتماعی کاهش مییابد. همچنین افراد معمولا در مشاغلی که بیشتر ارتباط اجتماعی با مردم دارند بر روابط اجتماعی خود سرمایه گذاری میکنند. مالکیت منزل مسکونی با کنترل متغیرهای سن، وضع تأهل، تعداد فرزندان، آموزش و … همواره ارتباط خود را با سرمایه اجتماعی حفظ کرده است. گلیزر (۲۰۰۱) به فرضیه پاتنام اشاره میکند که تماشای تلویزیون باعث کاهش سرمایه اجتماعی میشود. یعنی بین ساعات تماشای تلویزیون و سرمایه اجتماعی رابطه منفی وجود دارد. سرمایه اجتماعی قویترین همبستگی را با آموزش دارد که همراه با افزایش سالهای تحصیل افراد سرمایه اجتماعی نیز بیشتر میشود. همچنین بین ارتباط اجتماعی و آموزش ارتباط قوی وجود دارد و مهمترین واقعیت در مورد شکلگیری سرمایه اجتماعی به حساب میآید. ناهمگونی زبانی و قومی نیز از دیگر عوامل تأثیر گذار بر سرمایه اجتماعی محسوب میگردد.
به زعم برم و ران : نهادهای گوناگون از قبیل موسسات اجتماعی و امور داوطلبانه، خانواده، دین و الگوهای فرهنگی در شکلدهی عادات و ارزشهایی که مولد سرمایه اجتماعیاند نقش دارند.
اعتماد اجتماعی به عنوان بخشی از سرمایه اجتماعی منابعی را در اختیار کنشگران قرار می دهد تا به برقراری روابط اجتماعی بپردازند. کارکرد اعتماد این است که روابط را تسهیل و دوام آن را بیشتر میکند. اعتماد، موضوعی بین فردی و عمومی میباشد. تجربیات طول دوره زندگی تأثیر مستقیمی بر بیاعتمادی افراد دارند مانند قربانی جنایت بودن، طلاق گرفتن، عضو گروه اقلیت بودن که احتمال این که فرد قربانی پیشداوری و تبعیض گردد را افزایش میدهد و ممکن است باعث مخفی کردن هویت فرد میگردد.
از دیگر فرضیات برم و ران تأثیر نابرابری در آمد و بیکاری بر کاهش اعتماد میباشد و به زعم آنان فشارهای اقتصادی ناشی از کمبود و فشار زندگی باعث میشود که فرد در تعاملات خود با دیگران آنها را به صورت رقیب ببیند و همچنین توزیع نامناسب پاداش در جامعه نیز باعث افزایش بیاعتمادی در بین مردم میگردد.
افه و فوش (۲۰۰۲) با مطالعه متغیرهای موثر بر سطح سرمایه اجتماعی به این نتیجه دست یافتند که بین در آمد خانواده، وضعیت بازار کار، وضعیت شغلی مانند امنیت شغلی، سطح درآمد، وقت اضافه، دین و دینباوری، آموزش، سن، سکونت در شهر نسبت به سکونت در حومه، اندازه خانواده، جنسیت مرد و مشارکت زنان در بازار کار با متغیر سرمایه اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد.
پاتنام ، نیز در بررسی متغیرهای موثر بر مشارکتهای مدنی و ارتباطات اجتماعی تأثیر عواملی چون فشارهای زمانی و اقتصادی در خانوادههایی که هر دو شاغلند، حضور زنان در نیروی کار به خصوص زنانی که به کار نیمه وقت مشغولند، حومهنشینی، حاشیهنشینی و پراکندگی شهری را به عنوان عوامل مهم در کاهش سرمایه اجتماعی میداند (م زهرا آراستی ۸۹).
۲-۲۱- مشکل سنجش سرمایه اجتماعی
با وجود تحقیقات گسترده، تعریف سرمایه اجتماعی در هالهای از ابهام قرار دارد. ابهام مفهومی، تعاریف چندگانه و فقدان اطلاعات لازم، مانعی بر سر راه تحقیقات تئوریک و عملی در مورد نقش سرمایه اجتماعی بوده است. این موضوع، مربوط به محدود بودن تحقیقات عملی در مورد سرمایه اجتماعی، به مسائل اقتصادی است. هکمن (۲۰۰۰) باور دارد که در زمینه سرمایه اجتماعی، ایجاد روابط علی، به گونهای ذاتی دشوار است. برخیها مخالف این موضوع هستند و می گویند تفسیر دادههای به دست آمده از سرمایه اجتماعی، تنها در حیطه اقتصادی انجام شده است و این نیز به دلیل ماهیت دانش علت و معلولی است. اطلاعات در مورد این پدیده آن قدر ضعیف است که نمیتواند تقسیمهای مختلفی که از آنها میشود را از بین ببرد. هیچ الگوریتم مکانیکی برای ایجاد حقایق خالی از پیش فرضهای ذهنی، وجود ندارد. به نظر میرسد ادبیات تجربی سرمایه اجتماعی، به ویژه به علت تعاریف مبهم از مفاهیم، سنجش ضعیف دادهها، عدم وجود شرایط مناسب و فقدان اطلاعات لازم برای دستیابی به نتایج قابل پذیرش یکسان، با ابهام زیادی همراه بوده است .
هیچ راه مستقیمی برای اندازهگیری سرمایه اجتماعی نداریم، زیرا سرمایه اجتماعی ابعاد زیادی را در برمیگیرد. سرمایه اجتماعی چند وجهی است و محققان، عواملی را که فکر میکنند بیشتر با تحقیق آنها مرتبط است، انتخاب میکنند. کمیسیون بهرهوری (۲۰۰۳) طبقه بندی از چگونگی ارزیابیهایی را که در گذشته در زمینه سرمایه اجتماعی انجام شده است، ارائه داده است. در این طبقهبندی دادههای گردآوری شده از راههای مختلفی قرار گرفتهاند [۶: ۲۰۰۴]Aspin.
پاسخهایی به پرسشهای در مورد اعتماد (کلوپها، اتحادیهها و …)
دادههایی در مورد اعضای شبکهها و گروهها،
رأی دهندگان، خوانندگان روزنامه و اعضای مدرسههای مذهبی،
ویژگی های خانوادگی.
اندازهگیری بهرهوری
بهرهوری، هر افزایش است در برونداد که بر اثر افزایش یک واحد در درونداد ایجاد شده است. بهرهوری به صورت کلی به عنوان نسبت ارزش نتایج و محصولات، به ارزش تمامی منابع صرف شده برای تولید آنها در نظر گفته میشود. براساس این تعریف، ما برای ارزیابی بهرهوری میتوانیم ارزش دادهها، با ارزش برونداد مقایسه کنیم. درستی این ارزیابی و اندازهگیری بستگی به ویژگیهای سازمانی و میزان دسترسی به دادهها دارد. به این ترتیب دو مشکل به وجود میآید که باید به آنها توجه کنیم. اولی روشن است؛ انتخاب دروندادها و بروندادهای مختلف، بهرهوری متفاوتی را نشان میدهد. دوم، تنوع عوامل درونداد و برونداد، که بیشتر آنها کیفی هستند، مشکل سنجش آنها را به دنبال دارد.
بهرهوری، دغدغه بسیار مهم سازمانهای کسب و کار است، زیرا اساسیترین محرک رسیدن به نتایج رضایت بخش و کسب مزیت رقابتی قابل ملاحظه، نیست و رقبا به شمار میرود. هر چند که بهرهوری بسیار مطلوب است اما به دو دلیل مبحث سادهای برای سازمانها محسوب نمیشود: اول، سنجش بهرهوری زمانی امکان پذیر است که شرایط از ثبات برخوردار بوده،هدفها به گونه دقیق بیان شده باشند، زنجیره هدفها- وسایل مشخص بوده، خروجی به سادگی قابل اندازهگیری باشد (دکتر محمد غلامی عزیری)
۲-۲۲- تأثیر سرمایه اجتماعی بر بهرهوری
همانگونه که در تعریف سرمایه اجتماعی گفته شده، سرمایه اجتماعی میتواند مزایای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به دنبال داشته باشد و این به دلیل رابطه اعتماد و همکاری متقابل با کارایی است. به نظر میرسد توافق زیاید در مورد مکانیزمهایی که از راه آنها سرمایه اجتماعی میتواند تأثیر مثبتی بر عملکرد اقتصادی داشته باشد، وجود دارد. مهمترین این مکانیزمها عبارتند از: هزینههای پایینتر تبادلات،
نرخ پایینتر جابهجایی افراد، - تسهیم دانش و نوآوری، ریسک پذیری، - بهبود کیفیت محصولات.
۱-۲۲- هزینههای پایینتر تبادلات:
این موضوع مربوط به این مشکل کلاسیک است که نمیتوان به آسانی، تلاشها و فعالیتهای کارکنان را تحت نظارت قرار داد و ارتباط دادن بین بازده کاری افراد و دستمزد آنها غیر ممکن است. در این شرایط کارکنان انگیزه کمی برای استفاده از تمام توانشان دارند. بنابراین شرکتها مجبورند منابعی را برای نظارت بر کار افراد به کارگیرند و یا زیان بیشتری برای عدم استفاده از این نظارتها بینند. در این رابطه سرمایه اجتماعی میتواند با ایجاد تعهد بیشتر، هزینههای یاد شده را به وسیله افزایش اعتماد، کاهش دهد.
پایینتر جابهجاییها: اگر کارکنان احساس کنند که کارفرمایان با آنها رفتار خوبی دارند، آنها نیز احتمالاً با رفتار منطقی، همان گونه رفتار خواهند کرد (مثلاً اگر این به عنوان سطح بالای حمایت سازمانی در نظر گرفته شود). بنابراین مهمترین نتیجه این مسئله برای کارکنان، کاهش جابهجاییها و غیبتهای شغلی است.
۲-۲۲-۱- تسهیم و جاری کردن دانش و نوآوری:
این موضوع شاید از راه ایجاد اعتماد، روابط و هدفهای مشترک مورد تشویق قرار گیرد. در اصطلاح سرمایه اجتماعی، عامل بسیار مهم سطح و کیفیت تعاملات در محیط کاری است؛ تا آنجا که کارکنان، همکاران و مدیران از یکدیگر بیاموزند و احساس کنند حق نوآور بودن را دارند. و این تا آنجاست که کارکنان احساس کنند، بخشی از یک تیم هستند.
تأثیر چنین موضوعی در سازمان در اصطلاح کارایی نهفته است. تکنیکهای جدید به سرعت منتشر میشوند، ایدهها و فعالیتهای سودمند درک شده و به سرعت مورد قبول واقع میشوند و نوآوری توسعه پیدا میکند.
۲-۲۲-۲-ریسک پذیری:
تجربه ریسکپذیری و رفتار کار آفرینانه به وسیله روابط مستحکم در یک سازمان یا بین سازمانهای مختلف، تشویق میشود. در اصطلاح سرمایه اجتماعی، این مربوط به گستردهای است که در آن کارکنان احساس میکنند برای کارفرمایان و همکاران خود با ارزش هستند و رفاه آنها برای سازمان مهم است.
۲-۲۲-۳- بهبود کیفیت ستادهها:
نتیجه تسهیل دانش، بهبود همکاری تیمی و تعهد سازمانی، احتمالاً کیفیت بالاتر (بطور کامل سالم و فاقد هر گونه آلودگی) محصولات خواهد بود که سرمایه اجتماعی این موارد را در بر میگیرد.هم چنین وقتی کارکنان احساس کنند که از حمایت سازمانی برخوردارند، سطح ستادهها از راه عملکرد بهتر آنها و نقش منفی استرس سازمانی در عملکرد، کاهش مییابد.[ ۲۰۰۴] Aspin.
توجه به این بحث، درک میکنیم که باید به کدام جنبههای سرمایه اجتماعی تمرکز کنیم. ما هنوز با مسائلی مانند شبکهها، همکاری و اعتماد، سر و کار داریم، هر چند ما مکانیزمهایی را که به وسیله آنها این سه عامل بر بهرهوری تأثیر میگذارند میشناسیم در تحقیقی دیگر، کلمن دو شاخه اصلی را که از راه آن سرمایه اجتماعی بهرهوری نیروی انسانی را تحت تأثیر قرار میدهد، شناسایی کرد: اول آنکه، سرمایه اجتماعی، انتشار دانش و اطلاعات را در میان کارکنان موجب شده، دستیابی به دفهای معینی را که در صورت عدم وجود آنها غیر قابل دسترس است، ممکن میسازد (Colman, 1990).
میتوان اظهار داشت که هر نیروی انسانی را میتوان به عنوان بخشی از ساختار غیر رسمی که منابعش قابلیت حل مشکلش را بهبود میبخشد، در نظر گرفت. هم چنین این ساختار میتواند به سرتاسر سازمان از قبیل: شبکههای حرفهای، دوستان و همکاران در مشاغل پیشین هم گسترش یابد. سرمایه اجتماعی به گونه مشخص در کارهای پروژهای اهمیت مییابد، یعنی جایی که مشارکت کنندگانش متخصصانی هستند که لازم است تخصصشان را برای انجام وظایف و مسئولیتهای پیچیده به همراه بیاورند. این مشارکت کردن در تیم پروژههای چند رشتهای، هر متخصص نیاز دارد که بداند سایرین چگونه میتوانند به کسب هدفهای مشترک کمک کرده و چگونه میتوانند از تخصص یکدیگر بهره گرفته و پروژه را پیش ببرند؟ هنگام کار پروژه، افراد سرمایه اجتماعی همدیگر را برای تکامل دانش درون تیم اختیار میکنند (Salaff Greve and, 2003).
دوم آنکه، تعاملات اجتماعی ممکن است برانگیزش و تلاشهای کارکنان تأثیر بگذارد. در مطالعه مشهور مارچ و سایمون بر روی سازمانها (۱۹۸۵) عنوان شد که حتی اگر مدیران استبدادی عمل کرده، سلسله مراتب شرکت بسیار غیر قابل انعطاف باشد و با این حال وظایف به خوبی ایفا شود، کارکنان قادر خواهند بود که به روش های مختلف، از قبیل: تأخیر در اجرای دستورها و خیلی عامتر، یعنی ارتکاب رفتارهای فرصت طلبانه، عملکرد را تحت تأثیر قرار دهند. بسیاری از مطالعات نشان میدهند که اگر تعاملات انسانی بین نیروی کار بسیار راحت و بر مبنای اعتماد باشد، کارکنان تمایل بیشتری دارند که حداکثر تلاش خود را انجام دهند و احتمال بیشتری دارد راه نظارت، افراد شانه خالی کردن از انجام وظایف را کاهش دهند. همان گونه که بولزو جینتیز عنوان نمودهاند نظارت و تنبیه توسط افراد هم سطح در تیمهای کاری، موسسات اعتباری، شراکتها، شرایط و اوضاع عمومی محلی و محلات یک شهر، اغلب ابزار مناسبی برای کاهش مشکلات ترغیب افراد در زمانی که اقدامات آنها برای عملکرد مناسب سایرین در معرض قرار دادهای اجباری نمیباشند، به شمار میرود (۲۰۰۳ Greve and Benassi,).
سرمایه اجتماعی و اعتماد
در مورد ارتباط این دو مفهوم ابهاماتی وجود دارد، برخی محققان مانند فوکویاما (Fukuyama 1995, 1999) اعتماد را با سرمایه اجتماعی مترادف میداند. پوتنام (Putnam, 1993) اعتماد را به عنوان منبع سرمایه اجتماعی مطرح میسازد. کولمن (Coleman, 1998) آن را نوع یا فرمی از سرمایه اجتماعی به حساب میآورد. لاین (Line, 1999) اعتماد را یک دارایی جمعی میداند که از سرمایه اجتماعی که خود نوعی دارایی رابطهای است ناشی میشود. بطور خلاصه، میتوان گفت که مقدمتا، این اعتماد است که، سرمایه اجتماعی را شکل میدهد و سپس سرمایه اجتماعی با ضریب تکاثری بالا منجر به افزایش اعتماد میشود. به عبارتی هر دو از هم تأثیر میپذیرند.
فوکویاما (Fukuyama, 1997) معتقد است که یکی بعد اساسی در تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی شبکههای اعتماد است. شبکه اعتماد عبارت است از مجموعه افرادی که بر اساس اعتماد متقابل به یکدیگر، از اطلاعات، هنجارها و ارزشهای یکسانی در مبادلات بین خود استفاده میکنند. با این تعریف از شبکه اعتماد مشخص است که نقش مهمی در تسهیل فرایندها و کاهش امور بورکراتیک دارد. شبکه اعتماد میتواند بین اعضای داخل یک گروه و یا بین گروهها و سازمانها به وجود آید. با توجه به این که فوکویاما اعتماد را اساس هر گونه مبادلات اقتصادی و اجتماعی میداند، او اعتماد دارد که قبل از ورود به هر نظام اجتماعی یا تجاری بایستی از ویژگیهای شبکههای اعتماد موجود در آن سیستم اطلاعات کافی بدست آورد. وی در تشریح عینیتر سرمایه اجتماعی از مفهوم “شعاع اعتمادی"( ( radius of trustبهره میگیرد. منظور از شعاع اعتمادی، میزان گستردگی دایره همکاری و اعتماد متقابل بین اعضای داخل یک گروه و یا بین گروه ها و سازمانهای مختلف است. هر قدر یک گروه از شعاع اعتمادی بالاتری برخوردار باشد، از سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردار خواهد بود. شعاع اعتماد بین اعضای داخل یک گروه را شعاع اعتماد داخلی و اگر اعتماد از سطح داخل گروه فراتر رود و گستردهتر شود، به اصطلاح شعاع اعتماد خارجی شکل میگیرد. برای مثال چنانچه یک گروه اجتماعی برونگرایی مثبتی نسبت به اعضای گروه های دیگر نیز داشته باشد، شعاع اعتماد این گروه از حد داخلی آن نیز فراتر میرود
مدل عمومی برای سنجش سرمایه اجتماعی در سازمان (تابع سرمایه اجتماعی)
محققین در یک اجماع عمومی چهار عنصر را که سرمایه اجتماعی یک اجتماع (جامعه) را میسازند شناسایی کردهاند:
روابط اجتماعی ® (یعنی افراد چگونه با هم کنار میآیند.)
موضوعات: بدون موضوع
[ 05:00:00 ب.ظ ]