نقد و بررسی نظریه اعجاز قرآن در تفسیر التحریر و التنویر- قسمت ۴ | ... | |
۱- بررسی آیات ولایت وامامت در تفسیر التحریر والتنویر، زهرا آوریده، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علوم ومعارف قرآن کریم(د انشکده علوم قرآنی قم)، سال ۱۳۸۸٫
۱-۱-۵٫ سؤالات تحقیق
الف) سؤال اصلی ۱-مسأله اعجاز قرآن کریم از نگاه ابن عاشور در تفسیر التحریر والتنویر چگونه ارزیابی میشود؟
ب) سؤالات فرعی ۲- ابن عاشور چه وجوهی را برای اعجاز قرآن برمیشمارد؟
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. ۱-۱-۶ . فرضیات تحقیق ۱-ابن عاشور در باب اعجاز دیدگاهها و بیانات خاصی دارد. ایشان درباب اعجاز بیانی وغیبی نکات بدیعی بیان میکند و نظریات وی در باب اعجاز علمی نیز گاه مخالف با نظر مشهور مفسران است.
۱-۱-۷٫ روش تحقیق این پژوهش به صورت کتابخانه ای، تحلیلی و تبیینی صورت پذیرفته است. ابتدا با مطالعه تمام تفسیر التحریر والتنویر، نظریات ابن عاشور در باب اعجاز و نیز نمونه و مثالهای فراوان که در آن ها به اعجاز قرآن تصریح داشته بود، استخراج گشته و در مرحله بعد با بهره گرفتن از کتابهای دیگر که پیرامون اعجاز نگاشته شده بود و نیز با بهره گرفتن از عبارات خود ابن عاشور تلاش گردید در حد امکان به نقد آن ها نیز پرداخته شود. ۱-۱-۸٫ معرفی ابن عاشور محمّد طاهر بن محمد بن محمد طاهر بن عاشور، مشهور به «طاهر بن عاشور» در سال ۱۲۹۶ هجرى در «مرسى» منطقهاى از مناطق پایتخت تونس دیده به جهان گشود، و یکى از عالمان «آل عاشور» بود. در سال ۱۳۵۱ ق به عنوان رئیس دانشگاه زیتونیه برگزیده شده و همزمان، منصب شیخ الاسلامى مالکیان را برعهده گرفت. وى نخستین کسى بود که در یک زمان هر دو منصب را عهدهدار شده بود. ایشان عالم زبان عربی وعضو مجمع لغت دانان قاهره و دمشق بود.”مقاصد الشریعه الاسلامیه” ، “اصول النظام الاجتماعی فی الإسلام” ، “الوقف وآثاره فی الإسلام” ، “اصول الإنشاء والخطابه” ، “موجز البلاغه” نیز تحقیق و انتشار دیوان شاعر عباسی، “بشار بن برد”، در چهار مجلد، از مشهورترین کتابهایى است که از ایشان به چاپ رسیده است. در کنار این کتابها، مقالههاى فراوانى هم از او، در روزنامهها و مجلات، برجاى مانده است. ابن عاشور در سال ۱۳۹۳ هجرى قمرى درگذشت و در مقبره «زلاج» شهر تونس به خاک سپرده شد.[۱۵]
۱-۱-۹٫ معرفی تفسیر التحریر و التنویر نام کامل این تفسیر، آن گونه که خود ابن عاشور تصریح میکند «تحریر المعنی السدید و تنویر العقل الجدید من تفسیر الکتاب المجید» است که آن را به اختصار، «التحریر والتنویر من التفسیر» نامیده است.[۱۶] در کتاب تفسیر و مفسران آیت الله معرفت، پیرامون این تفسیر آمده است: «التحریر والتنویر نوشته شیخ محمد طاهر، معروف به ابن عاشور(متوفای ۱۳۹۳ه.ق) از فقهای بزرگ معاصر است که منصب فتوای مالکیان را در تونس بر عهده داشت. وی از داعیان اصلاح اجتماعی-دینی در آن دیار به شمار میرود و در این زمینه نوشتههای فراوانی دارد که بیشتر به صورت مقاله هایی در معتبرترین مجلات تونس ومصر به چاپ رسیده است. او تفسیر خود را با همین دید، در سی جزء نگاشت که به زودی شهرت یافت. این تفسیر از بهترین تفاسیر عصری و روزآمد به شمار میرود که بیشتر به مسائل اجتماعی، تربیتی، اخلاقی وسیاسی پرداخته و با توجه به نیاز روز و مسائل مطرح شده در میان نسل جدید، به تبیین و تفسیر آیات وارائه راه حل مشکلات حاضر در سایه رهنمودهای قرآن پرداخته واز ذکر نکات بلاغی وادبی وبیان تناسب آیات و اهداف مترتب بر هر یک از سوره ها غفلت نورزیده و از مباحث بیفایده و روایات اسرائیلی و جزء آن نیز دوری جسته است. از این رو این تفسیر، به عقل، بیش از نقل نظر دارد و شدیدا به منقولات واهی، به ویژه منقولات کعب الاحبار، تاخته است و با اینکه ایشان اشعری مسلک است،گرایش عقلی متناسب با نهضت علمی عصر را برگزیده و از هرگونه سطحی نگری اجتناب کرده است.»[۱۷] ایشان مانند بسیارى از تفاسیر دیگر، روشها و گرایشهاى تفسیرى گوناگونى را در آن به کار گرفته تا هر چه بهتر و آشکارتر از معانى والاى قرآن پرده بردارد. این تفسیر به روش جامع، عقلی واجتهادی در سی مجلد و با مقدمه ای مفصل حاوی ده بخش تالیف یافته است. ایشان در این ده موضوع به بیان اصول و مبانی مىپردازد که در تفسیر آیات قرآن، بر اساس آن ها عمل کرده است. عناوین این مقدمات عبارتند از: تفسیر و تأویل – علوم مورد نیاز مفسّر – تفسیر به رأى و درستی تفسیرغیر مأثور – اغراض مفسّر – اسباب نزول – قراءات – قصههاى قرآن – نام سورهها و آیهها ومعانى جملههاى قرآنى و در نهایت مبحث اعجاز قرآن.[۱۸]
۱-۲٫ مفاهیم
۱-۲-۱٫ واژگان دال بر اعجاز در قرآن واژه اعجاز در قرآن کریم به معنای اصطلاحی خویش، استعمال نشده است و به جای آن، از واژههای دیگری همچون آیه، بینه، حجّت، برهان، سلطان به کار رفته است. تفاوت معجزه با آیه و بینه در آن است که معجزه به معنی ناتوان ساختن و از پای درآوردن است، امّا آیه و بینه به معنی نشانه و دلیل است و هدف از ارائه آنها «از پای درآوردن» نیست، بلکه مقصود، عرضه شاهد، ارائه گواهی بر صدق دعوی نبوت، دلالت افراد به ذوالآیه، و هدایت آنها به عبادت حق تعالی است. آنان که از قلبی پاک و حقپذیر برخوردارند، هرگز به مبارزه با راستی برنمیخیزند تا پیامبران در برابرشان به اعجاز متوسل شوند و منکوبشان سازند.[۱۹]
الف) «آیه» و «آیات» معناى اصلى و حقیقى آیه، همان علامت و نشانه است.[۲۰] برخی لغویان گفتهاند:«آیه چیزی است که مورد توجه و قصد به سوی مقصود واقع میشود و وسیلهای برای رسیدن به مقصود است.»[۲۱]
ب) «بینه» و «بینات» «بینه» در لغت به معنای «دلیل واضح» آمده است چه عقلی باشد چه محسوس.[۳۰] گاهی خداوند ، آیات قرآن را به خاطر آشکاری دلایل و عصمت از وقوع اختلاف در فهم مخاطبان، همراه بینات توصیف کرده است. مانند: { فِیهِ ءَایَاتُ بَیِّنَات}[۳۱] و در مواردی نیز از معجزات انبیا به بینه تعبیر کرده است: در آیه { قَالَ یَاقَوْمِ أَرَءَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلىَ بَیِّنَهٍ مِّن رَّبى}[۳۲] بینه به حجت آشکار و نیز معجزه اطلاق میشود یعنی نشانه واضحی که قادر به انکار آن نباشند چرا که آن نشانه محسوس بوده وقابل انکار نیست فرستادیم.[۳۳] ذیل آیه {لقد ارسلنا رسلنا بالبینات}[۳۴] بینات عبارت است از حجت هایی که دلالت داشته باشد ،آنچه مردم بدان فراخوانده میشوند مراد الهی است و معجزات داخل در بینات قرار میگیرد.[۳۵]
ج)«سلطان» سلطان از نظر لغوی به معنای تسلط قهری است و به معنای برهان وحجت است زیرا کسی که با آن امور و دلایل، استدلال میآورد بر مخالف ومجادل خویش سلطه مییابد.[۳۶] برخی آیات تعبیر سلطان را در مورد معجزه به کار برده است . مثلا آیه { قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نحَّْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ وَ لَاکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلىَ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ مَا کاَنَ لَنَا أَن نَّأْتِیَکُم بِسُلْطَنٍ إِلَّا بِإِذْنِ الله}[۳۷] پیامبرانشان به آنها گفتند: «درست است که ما بشرى همانند شما هستیم، ولى خداوند بر هر کس از بندگانش بخواهد (و شایسته بداند)، نعمت مىبخشد (و مقام رسالت عطا مىکند)! و ما هرگز نمىتوانیم معجزهاى جز بفرمان خدا بیاوریم.
د)«برهان» «برهان» در لغت به معنای بیان ،حجت و وضوح آن میآید.[۳۸] برخی لغویان برآنند که اصل کلمه برهان مصدر «بره» به معنی «أبیض» است و به هرکلام روشنی که ابهام ندارد و امر واضحی که خفا ندارد گویند. [۳۹] قرآن کریم در برخی موارد واژه برهان را در مورد معجزات انبیا به کار برده است؛ مثلا در سوره قصص پس از مطرح کردن عصای موسی(ع) و ید بیضا میفرماید: { فَذانِکَ بُرْهانانِ مِنْ رَبِّکَ إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً فاسِقینَ}[۴۰] این دو [معجزه عصا و ید بیضا] برهان روشن از پروردگارت بسوى فرعون و اطرافیان اوست.
ه) «معجزه» در تفسیر ابن عاشور ذیل آیه ۲۰ سوره قمر آمده است واژه اعجاز از ریشه عجز میباشد و آن به معنای انتها و پایین یک شیء است. دراین آیه اعجاز نخل به معنی ریشه های درخت خرما است زیرا ریشه در انتهای درخت واقع دارد. در این آیه مردمی که بر زمین واژگون شده اند به درختان خرمایی که ریشه هایش از خاک بیرون افتاده تشبیه شده اند.[۴۱] و ذیل آیه،{ وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعْجِزَ اللَّهَ فىِ الْأَرْضِ وَ لَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا}[۴۲] بیان میکند: اعجاز یعنی آوردن امری که دیگران از انجام آن عاجز وناتوان مانند.
۱-۲-۲٫ تحدی قرآن کریم هم چنانکه گذشت یکی از شروط اعجاز این است که کسی نتواند مانند آن را بیاورد . قرآن کریم بارها مردم را به مبارزه طلبیده است تا اگر کسی میتواند مثل آن را بیاورد. لذا مناسب دیدیم در این بخش از فصل کلیات، به تحدی قرآن کریم پرداخته و استقرای کاملی از آرای ابن عاشور، پیرامون این مبحث، ذکر گردد.
۱-۲-۲-۱٫ مراحل وآیات مربوط به تحدی در بین علما، درباره اینکه این آیات پنجگانه مربوط به تحدی سیر نزولی منطقی دارند یا نه اختلاف نظر وجود دارد؛ مفسرانی مثل طبرسی، با پذیرش نبود ترتیب منطقی بین آیات تحدی، در حقیقت به هدف اساسی آیات تحدی، اشاره کرده است. ایشان ذیل آیه ۱۳ سوره هود مینویسد:« اگر گفته شود چرا تحدی، زمانی به ده سوره و گاهی به یک سوره و گاهی نیز به حدیث مثله، صورت گرفته است؟! در جواب می گوییم: تحدی به مقداری صورت گرفته است که در آن اعجاز قرآن کریم نسبت به کلمات منظوم عرب روشن شود. پس اشکالی ندارد که تحدی گاه به یک سوره باشد گاه به ده سوره.»[۴۷] نویسنده تفسیر” فی ظلال القرآن” نیز، نبود ترتیب منطقی را پذیرفته و سر اختلاف در متعلق تحدی را شرایط زمانی مختلف و درخواست ها، یا طعنه های ستیزهگران میداند. وی مینویسد: « به گمان من (وخدا داناتر است) مسأله آسان تر از این حرف ها است. در تحدی حالت نسبت دهندگان افتراء به پیامبر(ص) و زمان گفتار، در نظر گرفته شده است چرا که قرآن با مخالفت های بسیار ستیزه گران روبه رو میشد. از این روی گاهی میفرمود مانند قرآن را بیاورید، گاهی از آنان درخواست ده سوره ویا یک سوره را میکرد بدون این که ترتیب زمانی خاصی را در نظر داشته باشد چرا که تحدی نسبت به نوع قرآن صورت گرفته است نه مقدار آن وعجز نیز نسبت به نوع قرآن است نه مقدار آن.[۴۸] در این میان مفسران دیگر چون ابن عاشور نظر دیگری را اختیار نموده اند. از نگاه ابن عاشور، تحدی، ابتدا به آوردن کتابی همانند قرآن، صورت پذیرفت. { قُل لَّئنِِ اجْتَمَعَتِ الْإنسُ وَ الْجِنُّ عَلىَ أَن یأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کاَنَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًاًٌَُِِِّ }[۴۹]. بگو اگر انسانها و پریان(انس وجن) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد هرچند یکدیگر را (در اینکار) کمک کنند. اما زمانی که مشرکان از انجام آن عاجز ماندند، خداوند تخفیف قائل شده و آنان را به آوردن ده سوره، همانند سوره های قرآن، فرمان داد. {أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین }[۵۰] آنها مىگویند: او به دروغ این قرآن را به خدا نسبت داده و ساختگى است! بگو: اگر راست مىگویید، شما هم ده سوره ساختگى همانند این قرآن بیاورید و تمام کسانى را که مىتوانید- غیر از خدا- براى این کار دعوت کنید! وقتی دوباره درمانده شدند، این بار از آنان خواست که باز، در صورت تردید در الهی بودن این کتاب، به آوردن یک سوره به مثل آن، اکتفا کنند. {وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین }[۵۱]و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کردهایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را- غیر خدا- براى این کار، فرا خوانید اگر راست مىگویید. نیز فرمود: {أَمْ یقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ} آیا آنها مىگویند: او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است؟! بگو: اگر راست مى گویید، یک سوره همانند آن بیاورید و غیر از خدا، هر کس را مىتوانید (به یارى) طلبید![۵۲][۵۳] پس تحدی از منظر ابن عاشور از کل به جزء بوده است یعنی خداوند مخالفان را ابتدا به آوردن کل قرآن بعد به ده سوره و در نهایت به یک سوره، فراخوانده است.
۱-۲-۲-۲ تحدی در حروف مقطعه در ابتدای برخی از سوره های قرآن حروفی وجود دارد که از آنها تعبیر به حروف مقطعه میشود و آراء مختلفی پیرامون مراد از این حروف، مطرح است. ابن عاشور، ذیل آیه اول سوره بقره «الم» ۲۱ دیدگاه علما را طرح نموده اما در نهایت تنها ۳ قول را به صحت نزدیک تر میداند :
۱-۲-۲-۳٫ گستره تحدی (شمول افرادی- شمول زمانی- شمول احوالی) برخی چنین گمان بردهاند که تحدی قرآن مخصوص صدر اسلام است. به اعتقاد این گروه ، قرآن همیشه معجزه بوده اما مقرون به تحدی نیست و دیگر همآورد نمیطلبد، از جمله دکتر عایشه بنت الشاطیء ( نویسنده و قرآن پژوه معاصر مصری) بر این باور است که «ما امروزه به اعجاز قرآن استدلال میکنیم ولی تحدی قائم نیست» وی عقیده دارد که قرآن به گونهای نیست که حتی در این دوران نیز کسی نتواند مانند آن را ارائه دهد بلکه ممکن است مقالهای در حد بالای فصاحت و بلاغت باشد و با قرآن همآوردی کند![۶۵]
۱-۲-۲-۴٫ کمترین حد آیات در تحدی ابن عاشور نیز همانند دیگر علما کوچکترین حد معجز قرآن را یک سوره میداند و چون کوچکترین سوره موجود در قرآن از سه آیه تشکیل یافته است پس کمترین مقدار قرآن، که انس و اجن، دعوت به تحدی شدهاند، سه آیه میباشد. ایشان ذیل آیه { أو لم یکفهم أنا أنزلنا علیک الکتاب یتلی علیهم }[۸۳] آیا براى آنان کافى نیست که این کتاب را بر تو نازل کردیم که پیوسته بر آنها تلاوت مىشود؟! میگوید: قرآن حدودا دارای ۶۰۰۰ آیه است و چون کوچکترین سوره ی قرآن دارای سه آیه است، بدین ترتیب، در قرآن، حدود ۲۰۰۰ معجزه حاصل میشود. این مقدار معجزه، تاکنون بر هیچ پیامبری داده نشده است.[۸۴]
۱-۲-۳٫ امی بودن پیامبر، مکملی بر اعجاز قرآن
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:16:00 ق.ظ ]
لینک ثابت |