منبع: ( مهدوی، ۱۳۸۳، ص۱۶)
بنابر تعریف گروه مردمی گردشگر آمریکا (DOT)[12]: «گردشگر روستایی به هر چیزی گفته می شود که گردشگران را به نواحی پیرامون شهر های اصلی می کشاند» ( همان منبع ص ۱۶).
بااین حال در اروپا گردشگری روستایی اغلب برای توصیف گردشگری گشاورزی (یا گردشگری مبتنی بر مزرعه) به کار برده می شود، اما در صورت لزوم همه فعالیتهای گردشگری در نواحی روستایی را در بر میگیرد (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۲۸).
تصویر درباره گردشگری
در استرالیا در هر دو بخش ملی و محلی، گردشگر روستایی بعنوان:
«یک فعالیت چند بخشی و مکانی در یک محیط خارج از نواحی شهری میباشد و به گردشگران، ماهیت زندگی آن مکان را نشان میدهد» تعریف شده است (مهدوی، ۱۳۸۳، ص ۱۷).
به هر حال، با توجه به تعاریف ذکر شده از گردشگری و گردشگری روستایی، میتوان گفت که اکثر این تعاریف گردشگرروستایی را بعنوان، کلیه فعالیتهایی که در یک فرد در نواحی روستایی و نواحی غیر شهری که دور تر از محل اقامت و کار خود انجام میدهد، تعریف نموده اند. ولی همچنین گردشگر روستایی را میتوان اینچنین تعریف نمود:
«گردشگر روستایی به کلیه فعالیتها و خدماتی گفته می شود که توسط کشاورزان، مردم و دولتها برای تفریح و استراحت گردشگران و همچنین جذب گردشگران در نواحی روستایی صورت میگیرد، گفته می شود و می تواند شامل گردشگر کشاورزی، گردشگر مزرعه، گردشگر طبیعی و فرهنگی بشود» (مهدوی، ۱۳۸۳، ص۱۸ ).
۱-۲-۲- انواع گردشگری روستایی
همان گونه که قبلاً ذکر شد بنابر تعریف کمیسیون جامعه اروپا (۱۹۸۶) توریسم روستایی تنها شامل توریسم کشاورزی نمیشود، بلکه همه فعالیتهایی را که گردشگران در مناطق روستایی انجام میدهند را دربر میگیرد. از این رو میتوان گفت که گردشگران به دلائل مختلف و با انگیزههای متفاوت از نواحی روستایی بازدید میکنند. بنابراین میتوان با توجه به اهداف گردشگران، گردشگری روستایی را به پنج دسته تقسیم نمود:
۱- توریسم طبیعی: که عمدتاً در تعامل با جاذبههای اکولوژیکی قرار دارد.
۲- توریسم فرهنگی: که مرتبط با فرهنگ، تاریخ و میراث فرهنگی و باستانی مردم روستایی است.
۳- اکوتوریسم: نوعی از توریسم است که علاوه بر تعامل با جاذبههای طبیعی با زندگی و هنجارهای اجتماعی مردم محلی که خود نیز در تعامل با جاذبههای طبیعی فوق هستند در ارتباط میباشد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۴- توریسم دهکدهایی: در این نوع توریسم گردشگران در خانوارهای دهکده زندگی نموده و در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی روستا مشارکت مینمایند.
عکس مرتبط با اقتصاد
۵- آگروتوریسم: یا توریسم کشاورزی که گردشگران بدون ایجاد پیامدهای منفی بر روی اکوسیستم مناطق میزبان با فعالیتهای سنتی کشاورزی در تعامل هستند و یا در آن مشارکت میکنند (شریفزاده و مرادنژاد؛ ۱۳۸۱ ص۵۴ در مهدوی، ۱۳۸۲، ص ۲۴).
همچنین بنابر نظر جنی هالند و همکاران (۲۰۰۳) گردشگر روستایی می تواند مفهوم گردشگر مزرعه و یا گردشگر کشاورزی را بگیرد، اما هر دو آنها اجزا، بزرگی از گردشگر در مناطق روستایی بحساب میآیند بنابراین، این مفاهیم می تواند به صورت زیر تعریف شوند:
۱- گردشگر کشاورزی: و آن زمانی است که هدف از دیدار (گردش)، تمرکز ویژهای برروی کشاورزی باشد همانند لذت بردن از تاکستان، و یا همراه بودن با حیوانات.
۲-گردشگر مزرعه: و آن زمانی است که محل سکونتی برای گردشگران در مزرعه فراهم شده باشد. فعالیتهای عمده در نواحی روستایی (قدم زدن و قایق سواری و …) میباشد. اما در اینجا اصلیترین هدف گردشگران، سکونت به همراه کار در مزرعه و یا سکونت در مزرعه است که ایجاد تسهیلات اقامتی تغییر شکل داده اند، میباشد.
۳- گردشگر روستایی یا گردشگر محلی روستایی: این نوع گردشگر که می تواند شامل هر دو مورد بالا بشود و همچنین شامل اردو زدن، اقامت در منزل اجارهای، گشت و شکار در دنیای وحش، بازاریابی صنایعدستی، جشنوارههای فرهنگی، ورزشهای ماجراجویانه، راهپیمایی، بازدید از مکانهای تاریخی، جشنوارههای موسیقی و در واقع هر گونه فعالیت تفریحی که در مناطق که مکانی را در نواحی روستایی بگیرد، می شود.
شارپلی (۱۹۹۷) معتقد است تعدادی از محصولات گردشگر یا انواع گردشگر جزء گردشگر روستایی بحساب میآید، ولی ضرورتا با آن برابر نیستند. به عنان مثال گردشگر کشاورزی به هر نوع گردشگری که مستقیما با کشاورزی (یک مزرعه) مرتبط می شود، اطلاق میگردد و شامل اقامت در مزرعه، اتاقها یا چادر زدن، بازدیدهای آموزشی، خوراک، فعالیتهای تفریحی و فروش محصولات کشاورزی یا صنایعدستی می شود (مهدوی، ۱۳۸۳، ص ۲۵).
۲-۲-۲- پیشینه تاریخی گردشگر روستایی
۱-۲-۲-۲- پیشینه تاریخی گردشگر روستایی در جهان
گردشگری پدیدهایست کهن که از دیر زمان در جوامع انسانی وجود داشته است و به تدریج در طی مراحل تاریخی مختلف به موضع فنی، اقتصادی و اجتماعی کنونی خود رسیده است (رضوانی؛ ۱۳۷۴ ص: ۲۷). بنابراین واژه گردشگری به قدمت تمدن است با این حال بررسی تاریخچه آن، گویای این واقعیت است که گردشگری همیشه باتجربه خوشایند همراه نبوده است. مردم در تمدنهای ما قبل تاریخ (عهد باستان) با این انگیزه مسافرت میکردند که بتوانند غذا به دست آورند، از خطر دوری جویند یا به مناطقی که دارای آب و هوای مساعدتری است نقل مکان کنند. با افزایش مهارت و کسب فنون، نیاز انسان به زندگی اولیه و خانه به دوشی کاهش یافت، و در دورههای بعد انسان با انگیزهء تجارت و تبادل کالا و خدمات مسافرت میکرد که این امر باعث شد که امپراطوریها در قارههای آسیا، آفریقا و خاورمیانه رشد کنند. هم چنین این روند ساختار زیربنایی ایجاب میکردکه جادهسازی،راههایآبی برای سهولت مسافرت فراهم گردد (رضوانی؛ ۱۳۸۷ ص: ۳۵). با توجه به مطالب ذکر شده، نمیتوان برای گردشگری روستایی نیز میتوان نقطهء آغازینی را بیان کرد، چرا که شروع بازدید از جوامع روستایی توسط شهروندان سایر مناطق چندان مشخص نیست. ولی میتوان حدس زد که از زمان شکلگیری شهرها و گسترش تمدنهای بشری، انسان به دلیل روابط اقتصادی و اجتماعی به انگیزههای مختلف همواره در طول تاریخ، جهانگردی و گردشگری را تجربه کرده است (شریفزاده و مرادنژاد؛ ۱۳۸۱ ص۵۲ در رضوانی، ۱۳۸۷، ص۳۶).
توریسم روستایی یک پدیده بسیار قدیمی است. در این زمینه، ترنر[۱۳] معتقد است گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت تفریحی- اجتماعی، ابتدا در نیمه دوم سدهء هجدهم در انگلستان وسپس در اروپا ظاهر شد. قبل از آن هم مناطق روستایی برای فعالیتهای تفریحی قرار گرفته بود، اما شرکت در این فعالیتهای تفریحی محدود به اقشار برتر جامعه بود. تا اوایل نیمه دوم قرن هیجدهم یعنی تا انقلاب صنعتی افراد نسبتاً کمی امکانات و یا حتی میل و تصمیم به سفر و گردشگری داشتند. مسافرت بسیار کند، سخت و اغلب یک مسئله خطرناک بود و مسافرت به روستاها یک مسئله دشوار بوده است. تا اینکه در دهه ۱۸۵۰، توسعه خطوط راه آهن، سراسر اروپا و آمریکا را به هم وصل کرده انقلاب صنعتی تحولات قابل توجهی در جوامع بشری به وجودآورد و سبب توسعهء سریع شهرها شد. ماشینهای بخار، ماشینهای خودکار، تأسیسات مربوط به دیگ بخار توأم با کورههای بلند، کارخانههای ذوب و ریختهگری در داخل شهرها ایجاد و توسعه یافت. پس از آن مرفولوژی شهری نیز در نتیجه انقلاب صنعتی و استقرار واحدهای تولیدی دگرگون شد. تقاضا برای نیروی کارگری، نه تنها در افرایش جمعیت شهرها موثر افتاد، بلکه الگوهای سکونتگاهی را از حالت افقی به عمودی تغییر داد (قادری: ۱۳۸۲ ص: ۱۱۴). به این ترتیب انقلاب صنعتی اگر چه سبب ایجاد برخی مسائل و مشکلات برای جوامع شهری و روستایی شد، ولی موجب گسترش راهها و جادهها، وسائل حمل و نقل و توسعه ارتباطات هم در سطح محلی، ملی و بین الملل شد، که این خود موجب افزایش مسافرتها و تفریحات به نقاط مختلف جهان از جمله نواحی روستایی شد (رضوانی؛ ۱۳۸۷ ص: ۳۶).
همانطور که گفته شد در بریتانیا و سایر کشورهای اروپایی، گردشگری روستایی در نیمه دوم سده هجدهم شکل گرفت. در این دوره گردشگری روستایی در شکلهای مختلف توسعه پیدا کرد به شکل گردشگری انبوه رسید. این توسعه، معلول عواملی نظیر، توسعه فناوری، افزایش اوقات فراغت و افزایش درآمد قابل مصرف بود. (قادری، ۱۳۸۲ ص ۱۱۴در همان منبع ص ۳۶ ).
دربریتانیا و سایر کشور های اروپایی گردشگر روستایی در نیمه دوم قرن هیجدهم شکل گرفت. در این دوره گردشگر روستایی در شکلهای مختلف توسعه پیدا کرد و به شکل «گردشگر انبوه» رسید و این توسعه معلول عواملی نظیر، توسعه فنآوری، افزایش اوقات فراغت و افزایش درآمد قابل مصرف بود. اکر چه در ابتدا، تقاضا برای مسافرت و تفریح به نواحی روستایی از طرف مبدأهای بزرگ شهری همانند شهر پراگ بود. اما بنظر میرسد گردشگر روستایی از اروپای شرقی که بیشتر حالت روستایی داشت، آغاز شده (در دورهای از مسافرت شهرنشینان با ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی) تا از اوپای غربی ( مهدوی، ۱۳۸۳، ص۲۸ ).
در اواخر قرن هیجدهم سفرهای تفریحی که نقطه مقابل سفرهای تجارتی، مذهبی و تحصیلی بود در اروپا رایج شد و ویژگی این سفرها نیز تغییر کرد زیرا گردشگران طبقه متوسط که به سراسر اروپا سفر میکردند افزایش یافته بود و هدف از این مسافرتها تحصیل نبود بلکه به منظور بازدید از مناطق دیدنی سفر میکردند (منشی زاده و نصیری،۱۳۸۱ ، ص۵۱ در ، مهدوی، ۱۳۸۳ ص ۲۹ ).
در قرن نوزدهم گسترش خطوط راه آهن، دسترسی به مناطق روستایی را برای افراد زیادی فرآهم کرد و شروع توسعه صنعت گردشگر سبب گسترش گردشگر روستایی شد. در قرن بیستم، نه تنها تقاضا برای گردشگر روستایی رشد سریعی پیدا کرد، بلکه محدوده فعالیت آن نیز متنوع شد. در فاصله بین جنگهای جهانی دوم، بسیاری از مردم برای اولین بار از تعطیلاتی بهره مند شدند که هزینه آن پرداخت میشد و به دلیل توسعه حمل و نقل و سهولت جابجایی راهیابی به روستا آسان شد. در این دوره طبقه متوسط جامعه در گردشگر روستایی کشور خودشان شرکت میکردند، در حالی که ثروتمندان از گردشگر خارج از کشور بهره میبردند (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۳۷).
شاید بیشترین تقاضای گردشگر روستایی از سال ۱۹۴۵ اتفاق افتاد که بطور کلی باعث رشد تقاضا در کلیه زمینه های گردشگری شد و به تبع آن تقاضا گردشگر روستایی نیز افزایش یافت. و بطور کلی مهمترین عامل موثردر زمینه توسعه گردشگر روستایی، افزایش سریع مالکیت خودرو بود. در بریتانیا سال ۱۹۳۹ تنها دو میلیون اتومبیل در جادهها رفتوآمد میکرد که این میزان در دهه ۱۹۹۰ به ۲۲ میلیون دستگاه افزایش یافت، و حجم زیادی از مردم براحتی میتوانستند از حومههای شهری بازدید کنند. برای مثال تعداد مسافرتهای روزانه به حومههای شهری (روستاهای نزدیک شهر) در تعطیلات پایان هفته فصل تابستان در بریتانیا بین سال های ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۷ تقریبا دو برابر شد (قادری، ۱۳۸۲، ص ۱۱۶ در مهدوی،۱۳۸۲، ص۳۰).
امروزه در بسیاری از کشورهای جهان توریسم روستایی توجه تعداد زیادی از گردشگران را به خود جلب کرده است و به عنوان یکی از مردمیترین اشکال توریسم به شمار میآید. چنانکه براساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)[14] در ایالت متحده آمریکا در سال ۱۹۹۳ بیشتر از ۷۰ درصد جمعیت این کشور از انواع تفریحات روستایی برخوردار گردیدهاند و در بیشتر کشورهای صنعتی جهان نیز چنین وضعیتی وجود دارد. براساس بررسیهای شبکه تفریحی روستا (CRN)[15] سال ۱۹۹۴ در انگلستان، تعداد افرادی که به طور روزانه در سال ۱۹۹۳ از مناطق روستایی بازدید کرده بودند بیش از ۹۰۰ میلیون نفر بالغ گردیده است (منشیزاده و نصیری: ۱۳۸۱ ص۱، همان منبع ص ۳۰).
۲-۲-۲-۲ -پیشینه تاریخی گردشگر روستایی در ایران
ایران یکی از ده کانون مهم شکلگیری تمدن بشری در جهان بوده است و نخستین آثار مدنیت که در این سرزمین کشف شده به هزاره پنجم پیش ازمیلاد مسیح تعلق دارد (WTO در محلاتی، ۱۳۸۰ص: ۲۷۰ در مهدوی، ۱۳۸۲ ص۳۰).
سرزمین ایران با آثار تاریخی، هنری و میراثهای فرهنگی خود به طور قطعی برای جهانگردان عهد قدیم بهترین مقصد محسوب میشد (رضوانی، ۱۳۸۲، ص ۱۸۹).
چنانچه ورود آریاییها در هزاره دوم پیش از میلاد به این کشور و حکومت عیلامیها، مادها، هخامنشیان، ساسانیان و … حکایت از ایجاد تمدن پربار و دیرینه در این سرزمین دارد. در عین حال این کشور در طی دورههای مختلف مورد توجه بسیاری از افراد بوده که به منظورهای خاصی از جمله تجارت و دادوسند، تفریحی، فرهنگی و … به آن مسافرت میکردهاند و همینطور وجود رسومهای مختلف در این کشور از جمله پناه بردن به طبیعت در ایام مختلف سال به صورت دسته جمعی و گروهی نشان از وجود روحیه گردش و تفریح را در بین مردم این سرزمین داشته است (مهدوی، ۱۳۸۲، صص ۳۰ و۳۱).
در ایران پس از اسلام براساس توصیه و تأکید قرآن کریم، نهج البلاغه، روایات و احادیث ائمه (ع) و بزرگان دین، مسلمانان به گردشگری و جهانگردی تشویق و ترغیب شده اند. به همین دلیل میتوان گفت که اسلام تأثیر به سزایی در گردشگری و نحوه مسافرت در ایران داشته است. در این دوره سیاحان زیادی به ایران سفر کرده و از مناطق از جمله نواحی روستایی و عشایری این سرزمین دیدن کرده اند، که در کتب تاریخی و سفر نامههای مختلف به آن اشاره شده است.
در زمینه سابقه سفر به نواحی روستایی، مطالعات و تحقیقات چندانی انجام نشده است. ولی با توجه به آداب و رسوم موجود در نواحی روستایی و سکونت اکثریت جمعیت در این نواحی، میتوان گفت گردشگری در نواحی روستایی کشور نیز، جایگاه خاص خود را داشته است. به عبارتی میتوان گفت گردشگری روستایی در ایران از زمان شکلگیری تمدنهای بزرگ و ایجاد شهرها وجود داشته و گردشگران در این زمان به منظورهای خاصی به این نواحی مسافرت میکردهاند (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۳۰۶).
با توجه به مطالب فوق، بطور کلی میتوان گفت که صنعت گردشگر، صنعت نوپایی در کشور است که هنوز در ابتدای کار خود میباشد و گردشگر روستایی نیز که جزء کوچکی از این صنعت بحساب میآید، هنوز جایگاه خود را (بجز در چند مورد اندک) در برنامهها و طرحهای توریستی بدست نیاورده و هنوز بعنوان یک صنعت در آمدزا و کآرا و صنعتی بدون آلودگی، بدون صرف هزینه زیاد و بقول اقتصاددانان «صادرات نامرئی» به آن نگریسته نمی شود (مهدوی، ۱۳۸۳، ص ۳۴ ).
۲-۳- تعریف و مفهوم توسعه روستایی
تاکنون تعاریف بسیار متعددی از توسعه ارائه شده و با گذر زمان نیز تعاریف جدیدتری ارائه گردیده است. تعاریف موجود در بابب توسعه، نتیجه دیدگاه های متفاوت در خصوص آرمانهای بشری، نیازهای انسانی و جامعه مطلوب است.
با این حال میتوان گفت توسعه جریانی است چند جانبه و چندبعدی که علاوه بر بهبود اقتصادی و افزایش محصول و درآمد، شامل تغییر در نهادها، ساختارهای اداری و اجتماعی، عقاید و نگرش عامه مردم نیز میباشد (ازکیا ۱۳۶۴،ص ۱۸، محمد رضا رضوانی،ص۲۱ ).
ادبیات توسعه روستایی نیز تعاریف متعددی از توسعه روستایی را در خود دارد. هر چند این تعاریف، مولفههای مشترک فراوانی را در خود دارند، لیکن از تفاوتهای مشهودی نیز برخوردارند که این اختلاف ناشی از بینش نظری و سطح تحلیل و بررسی موضوع است. برای تبیین مناسب تر فضای مفهومی توسعه روستایی، به برخی از تعاریف مطرح به شرح زیر اشاره میگردد:
دیاسن[۱۶](۱۳۶۸) معتقد است هدف اصلی توسعه روستایی باید توانا ساختن تودههای جمعیت روستایی باشد که اکنون نمیتوانند با تلاش های خودشان نیازهای اساسی زندگی انسانی را برآورده سازند. در نتیجه توسعه روستایی شامل فرایند عمیقی از تغییرات در کل جامعه است. این فرایند برای افزایش فرصتهای قابل دسترسی برای فرد و افزایش امکانات بهرهوری از آنهاست (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۳، صص۲۱-۲۲ در همان ص۲۲)
بانک جهانی توسعه روستایی را چنین تعریف می کند: توسعه روستایی، استراتژی است که برای بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه مشخصی از مردمان که همان روستائیان فقیرند، طراحی می شود. این استراتژی در پی گسترش منافع توسعه در بین فقیرترین افرادی است که در نواحی روستایی به دنبال امرار معاش هستند. از نظر بانک جهانی، فقرای روستایی، شامل کشاورزان خردپا، اجاره نشینها و خوش نشینها می شود (دانشنامه مدیریت شهری و روستایی ، ۱۳۸۶ ،ص ۱۴).
کپ[۱۷] توسعه روستایی را به عنوان فرایندی میداند که از طریق کوششهای جمعی در پی بهبود در بهزیستی مردم است که خارج از مناطق شهری زندگی می کنند. به نظر او هدف توسعه روستایی باید بسط و گسترش دامنه فرصتها برای مردم روستایی باشد (رضوانی محمد رضا، ۱۳۸۶ ،ص۲۲). و مهاتما گاندی توسعه روستایی را به سادگی، تبدیل روستا به مکانهای قابل زیست و متناسب با رشد و تعالی انسان معرفی میکرد (محمد رضا رضوانی، ۱۳۸۶،ص ۱۴).
پروفسور جرج آکسین[۱۸] توسعه روستایی را چیزی بالاتر از انجام وعدهء نیکوی افزایش باروری و بازده کشاورزی و ایجاد رونق در بخش کشاورزی میداند. توسعه روستایی از دیدگاه او عبارت است از اعلام وعدهء ارزشمند افزایش شخصیت و اعتبار زندگی روستایی و تغییر زارع از روستایی فقیر به یک کشاورز مترقی و علمی و در همان حال تهیهء کیفیت بالای زندگی، تغذیهء بهتر و عرضهء منظم و بیشتر مواد غذای برای ساکنین شهرها با قیمت ارزانتر میباشد.این همان قول بهتر کردن شرایط زندگی آنها درمحیط روستا است (حسین آسایش،۱۳۸۳، ص ۲۲).
توسعه بطور کلی فرایندی پویاست که همراه با روندهای دگرگون ساز، به وضعیتی متعادل و قابل زیست میانجامد. بر همین اساس، توسعه یافتگی در جنبه نظری، بدین معناست که افراد و گروههای اجتماعی یک سرزمین قادر به تعیین سرنوشت خویش شوند و بتوانند اهداف ملی را با انتخابی آگاهانه، براساس شرایط و امکانات خویش، به پیش برند، بدون آنکه در مناسبات و روابط خود با مشکلاتی همچون بحران، استثمار، وابستگی و سلطه مواجه گردند (سازمان شهرداری ها و دهیاریهای کشور،۱۳۸۷، ص۳۹۲).
پس میتوان گفت که طبق قطعنامهء کنفرانس جهانی در مورد اصلاحات ارضی و توسعهء روستایی هدف عمدهء توسعهء روستایی«ریشه کن کردن فقر، گرسنگی و سوء تغذیه» در چهارچوب هدفهای زیر است:
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
کاهش فقر روستایی؛
رفع سوء تغذیه؛
تأمین حداقل خدمات عمومی؛
توسعهء فرصتهای شغلی ؛
بهبود بهرهوری درآمد؛
افزایش تولید کشاورزی و مواد غذایی؛
افزایش خوداتکایی؛
تأمین امنیت اجتماعی؛
انتقال منابع به مناطق روستایی (رضوانی علی اصغر، ۱۳۷۴، ص ).
۲-۴ – تعریف و مفهوم توسعه پایدار روستایی
اصولا ارائه یک تعریف جهانی دقیق و صریح از توسعه پایدار امکان پذیر نمی باشد. توسعه پایدار مفهومی چند بعدی است که از اصطلاح پیریجز[۱۹] تحت عنوان «معمای پایداری» اخذ شده است (بدری سید علی ، طاهرخانی مهدی، ۱۳۸۷،ص۶۷).
به رغم انجام مباحث بسیار و برگزاری چندین اجلاس جهانی، از جمله اجلاس استکهلم (۱۹۷۲م)، برونتلند (۱۹۸۷م)، ریودوژانیرو (۱۹۹۲)، ژوهانسبورگ (۲۰۰۲م) و چندین کنفرانس و نشست ملی و بین المللی دیگر، هنوز ابهامات در مورد مفهوم توسعه پایدار وجود دارد (دانشنامه مدیریت شهری و روستایی،۱۳۸۷، ص۱۹۴).
توسعه پایدار براساس تعریف گزارش برانتلند، توسعهای است که نیاز های نسل حاضر را بدون لطمه زدن به توانایی نسلهای آینده در تأمین نیاز هایشان فرآهم میسازد. پایداری را میتوان درجه سازگاری نیازهای فعلی وآتی در یک اقتصاد دانست. بنا به تعریف تیتنبرگ (۱۹۸۴)، پایداری به این معنا است که نسلهای آتی لااقل در سطح رفاه نسل فعلی باشند. همچنین به اعتقاد کلولند و کافمن (۱۹۹۵)، معیار پایداری باید نتیجه یکپارچگی حسابهای اقتصادی و منابع طبیعی و غیر طبیعی باشد (بدری سید علی، طاهرخانی مهدی، ۱۳۸۷، ص۸۶).
با این وجود، تعریف زیر جامعترین و قابل قبول ترین تعریف توسعه پایدار است که در بر گیرندهء کلیه ابعاد توسعه پایدار میباشد:
«توسعه پایدار به معنی مدیریت و حفاظت منابع پایه و جهت دادن به تحولات تکنولوژی و نهادی است، به ترتیبی که نیاز انسان و نسلهای کنونی و آیندهء بشریت به صورت مستمر و پایدار تأمین شود. در توسعه پایدار (کشاورزی) شیلات و آبزیپروری، منابع خاک و آب و منابع ژنتیکی گیاهی و حیوانی حفظ شده و محیط زیست تخریب نمی شود و از نظر فنی متناسب، از نظر اقتصادی قابل قبول و پا بر جا و از نظر اجتماعی قابل پذیرش است» (حسین آسایش،۱۳۸۳،ص۱۹).
عکس مرتبط با محیط زیست
در این میان گردشگری نیز با ایجاد اشتغال، افزایش سطوح درآمد، متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی، افزایش سطح آگاهیهای اجتماعی و ایجاد روابط اجتماعی گسترده بین جامعه میزبان و میهمان به حفاظت از میراث فرهنگی و محیط زیست طبیعی کمک کرده و با جلوگیری از مهاجرت بی رویه و بهینهسازی بهره برداری از زمین به توسعه پایدار روستایی کمک می کند (افتخاری، ۱۳۸۴، ص ۲۴ ا رستمی یسرا، ص۲۹).
۲-۵ – گردشگری و توسعه روستایی
در اوایل دههء ۱۹۸۰، مناطق روستایی در بسیاری از کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه ازتحولات زیر بنایی در اقتصاد ملی و ناحیهای تأثیر پذیرفتند، اما مناطق کمی توانستند از مشکلات کاهش جمعیت، پایین آمدن سطح اشتغالزایی و درآمد، خدمات دولتی کم و از دستدادن هویت روستایی و فرهنگی رهایی پیدا کنند. بنابراین باید پذیرفت اتخاذ سیاستهای جدید برای کمک به بهبود اقتصادی اجتماعی جوامع روستایی نیاز بود. بنابراین در شرایط کنونی نیز توجه به توسعهء فعالیتهای دیگر اقتصادی در جوامع روستایی نظیر؛ صنایعروستایی، صنایعتکمیلی و فرآوری محصولات کشاورزی و گردشگری روستایی ضروری است. این فعالیتها با وجود این که تمرکز کمتری بر منابع طبیعی تولید دارند، میتوانند بسیار به پایداری و رشد اقتصادی جوامع روستایی کمک کنند (شریف زاده و مراد نژاد، ۱۳۸۱، ص ۵۷ در رضوانی،۱۳۸۷، ص۸۱).
بنابراین گردشگری روستایی به عنوان یک کارکرد فراساختاری، از راه مشارکت با سایر بخشهای اقتصادی گسترش و تداوم مییابد و به تبع آن در رشد سایر بخشهای اقتصادی جامعه نیز نقش دارد. در این راستا اهمیت خاص صنعت گردشگری به دلیل افزایش تعاملات اقتصادی، رشد بخشهای مختلف اقتصادی و گسترش تعاملات اجتماعی بین جوامع روستایی و شهری و ملل مختلف است. تنوع سازی اقتصاد روستایی و تعیین راهبردهای جایگزین، مانند گردشگری، فرصتهای شغلی متعددی را در سکونتگاههای روستایی به وجود میآورد (قادری،۱۳۸۲، ص ۱۴۹ در همان منبع). گردشگری روستایی از یک طرف می تواند نقش مهمی را در متنوعسازی اقتصاد جوامع روستایی در قالب صنعت گردشگری ایفا کند و از طرف دیگر می تواند وسیلهای برای تحریک رشد اقتصادی ملی (از راه غلبه بر انگارههای توسعه نیافتگی و بهبود استاندارد زندگی مردم محلی) باشد. هم چنین این صنعت می تواند نقش عمدهای را در توانمندسازی مردم محلی، توسعه منابع انسانی، تنوع و رشد اقتصادی و همچنین خلق فرصتهای شغلی جدید در ارتباط تنگاتنگ باسایر بخشهای اقتصادی و اجتماعی ایفا کند. آنچه مسلم است صنعت گردشگری به عنوان یک کارکرد اقتصادی مکمل در کنار سایر فعالیتهای تولیدی و خدماتی در سطح مناطق روستایی و محلی جریان دارد، و می تواند به عنوان ابزار توسعهء اقتصادی در جوامع محلی نقش ایفا کند (شریف زاده و مراد نژادی، ۱۳۸۱، ص ۵۷ در همان منبع، ص ۸۲).
به هر حال گردشگری بعنوان ابزاری برای توسعهء روستایی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
احیا و ساماندهی دوباره فعالتهای اقتصادی محلی و بهبود کیفیت زندگی؛
درآمد مازاد در کنار بخشهای کشاورزی، صنعتی و خدماتی و همچنین کمکهای متنوع به درآمد ناشی از خرید و فروش محصولات کشاورزی؛
احتمال برقراری ارتباطات اجتماعی جدید به ویژه با از میان بردن انزوای نواحی و گروههای اجتماعی دورافتادهتر؛
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:50:00 ب.ظ ]