- اطمینان از افشائ به موقع و صحیح اطلاعات شرکت از جمله موقعیت مالی ،عملکر ،مالکیت .
- راهنمایی استراتژیک شرکت ،نظارت موثر مدیریت بوسیله هیات مدیره ،پاسخگویی هیات مدیره در مقابل شرکت و سهامداران .
مرکز موسسات خصوصی بین المللی بعضی از اهداف اصلی حاکمیت مناسب را به صورت زیر فهرست کرده است (مگی ۲۰۰۹) :
- بهبود دسترسی به بازار های سرمایه
- ارتقا قابلیت عرضه کالاها و خدمات
حاکمیت شرکتی برای ذینفعان ، سرمایه گذاران ، اعتبار دهندگان ،هیت مدیره ،مدیریت و کارکنان و همچنین صنایع و بخشهای اقتصادی می تواند مفید باشد .حاکمیت شرکتی مناسب با حل تضاد منافع ، به ذینفعان کمک می کند ،عملکرد شرکت را بهبود می بخشد و بازده مناسبی از سرمایه گذاری را برای سهامداران ایجاد می کند .مزایای بدست آمده از حاکمیت شرکتی به صورت مستقیم (گردش بهتر سرمایه و دستیابی به هزینه پایین تر سرمایه) و غیر مستقیم (اعتبار و فرصت های سرمایه گذاری بیشتر ) می باشد .
شرکت های دارای حاکمیت مناسب از سیستم های قانونی قوی ،تخصیص منابع کارا ، ثبات مالی و اقتصادی و نرخ رشد ملی و جهانی برخوردارند ،حاکمیت شرکتی یک عنصر اساسی در افزایش اعتماد سرمایه گذار ،ارتقا حس رقابتی و در نهایت بهبود رشد اقتصادی است.البته این فرایند ساده ای نیست .مزایای حاکمیت شرکتی در بلند مدت ظاهر می شود و هزینه کوتاه مدت بر شرکت تحمیل می کند .مدیران اجرایی که بر نتایج کوتاه مدت تمرکز می کنند تنها این هزینه ها را می بینند نه مزایای آن را ، بنابراین باید انگیزه ای در مدیریت برای اجرای اهداف حاکمیت شرکتی ایجاد شود این اهداف شامل ایجاد فرهنگ اخلاقی و مطیع قانون بودن شرکت ،تشکیل حسابرسی داخلی موثر که بر مدیریت بر امور مالی و عملیاتی نظارت کند .(نبوی۱۳۸۹ –ص۲۳)
چارچوب حاکمیت شرکتی باید با کنترل و بررسی عملکرد شرکت ها به توسعه بازارهای شفاف و کارا کمک کند. با حاکمیت قانون سازگار باشد و تقسیم بندی مسئولیت ها را بین سازمان های مختلف مسئول سرپرستی نظارت و اجرا [۲۶] به روشنی شرح دهد.
الف- درتدوین چارچوب حاکمیت شرکتی باید به تأثیر کلی این چارچوب بر عملکرد اقتصادی، انسجام بازار، انگیزه هایی که برای فعالان بازار ایجاد می کند و پیشبرد بازارهای شفاف و کارا توجه شود.
ب- الزامات قانونی و نظارتی مؤثر بر رویه های حاکمیت شرکتی درهر کشور باید سازگار با حاکمیت قانون، شفاف و قابل اجرا باشد.
ت- تقسیم مسئولیت ها بین سازمآن های مختلف مسئول در هر کشور باید به روشنی شرح و بسط داده شود و متضمن خدمت به منافع عمومی باشد.
ث- سازمان های مسئول سرپرستی، نظارت و اجرا باید از اختیارات، انسجام و منابع لازم جهت ایفای وظایف خود به صورت حرفه ای و بی طرفانه برخوردار باشند. در ضمن احکام آن ها باید به هنگام وشفاف بوده و به تفضیل بیان شود.
نقشهیاتمدیرهدرکنترل شرکت ها
به زبان ساده، هیات مدیره به گروهی از افراد که قانونی در حاکمیت سازمان مسئول هستند، گفته می شود. هیات مدیره به عنوان جزء اصلی راهبری شرکتی در کنار سهامداران و مدیریت عامل نقش عمدهای را در برابر ذینفعان بر عهده دارد. هیات مدیره با بهره گرفتن از قدرت قانون از طریق استخدام، اخراج و جبران گروههای مدیریت سازمان مقدمات کنترل مدیریت را فراهم میسازد. ترکیب هیات مدیره به عنوان ابزاری کنترلی در شرکت تعیین کننده قدرت هیات مدیره است لذا ترکیب هیات مدیره عامل مهمی در تبیین توانایی اعضا برای انجام وظایف و کمک به عملکرد شرکت می باشد (زهرا ، ۱۳۷۹، ۳۳۴-۲۹۱).
حقایق حاکی از آن است که در شرکتها، مدیران بیشتر دنبال منافع خود بودهاند تا منافع ذینفعان. برای حل این مشکل، دو راه حل وجود دارد: اول آنکه جهت تشویق مدیران به انجام رفتار مورد انتظار، برای ایشان پاداش و انگیزاننده در نظر گرفته شود، دومین روش، قدرتمندسازی هیات مدیره به گونهای است که بتواند نظارت شایستهای روی عملکرد مدیران داشته باشد. این روند فرصت طلبی مدیران، همراه بود با روند جانبی نظارت بیشتر از جانب سهامداران که با این کار خود، در واقع یک رژیم حاکم مطلقه را به وجود آورده بودند. حرکتی که درعمل انجام گرفت این بود که هیات مدیره به مدیریت عامل نزدیک شد، به گونهای که درحقیقت به صورت شریک استراتژیک مدیریت درآمد. این شراکت استراتژیک هیات مدیره با مدیریت، برنامهریزی استراتژیک، مدیریت ریسک و اجرا، تصمیمگیری بهتر و راندمان بالاتر شرکت را به ارمغان آورد. این تعامل دو طرفه موجب شد که عمل نظارت راحتتر صورت گرفته و حالت افراطی نظارت که از جانب سهامداران صورت گرفته بود، از بین رفته و این نظارت تعدیل شود. همچنین این فرایند موجب از میان برداشته شدن یک سری مقررات دست و پا گیر واضافی و نیز کاهش یافتن نظارت مؤسسات سرمایهگذاری شد. وظایف و مسئولیتهای اصلی هیئت مدیره را بدینگونه میتوان برشمرد: (حساس یگانه ،۱۳۸۸)
- تصمیمگیری در مورد هدف و وظیفه سازمان
- انتخاب و انتصاب مدیر اجرایی ارشد
- حمایت از مدیر اجرایی و نظارت بر عملکرد او
- برنامهریزی مؤثر سازمانی و حاکمیت بر سازمان تحت قوانین دولتی
- تأمین منابع کافی و مدیریت مؤثر آن
- طرح و نظارت روی برنامهها و خدمات سازمان
- ارتقای افکار عمومی نسبت به سازمان با پاسخگو بودن
- عملکرد به عنوان شورای عالی استیناف
- ارزیابی عملکرد خود هیات مدیره
هیات مدیره شرکت، به عنوان نهاد هدایت کنندهای که نقش مراقبت و نظارت بر کار مدیران اجرایی را به منظور حفظ منافع مالکیتی سهامداران بر عهده دارد (مکرمی،۱۳۸۲،۳۲). به نظر می رسد که رمز موفقیت شرکت در گرو هدایت مطلوب آن است به گونهای که میتوان ادعا کرد که راز جاودانگی شرکت های معروف و خوشنام در برخورداری آن ها از یک هیات مدیره موثر و کارا نهفته است. هیات مدیره شرکت قلب آن محسوب میشود پس باید همواره سالم و شاداب باشد و خوب تغذیه شود بنابراین بروز نشانههای خستگی، کمبود انرژی، بیعلاقهگی و ضعف عمومی در عملکرد هیات مدیره به همان اندازه برای درستی و صحت عملیات بدنه شرکت لازم است که جریان آزاد و دائم خون برای تندرستی و سلامت بدن انسان مورد نیاز می باشد با بهره گرفتن از متون گوناگون شرایط زیر برای اثر بخشی هیئت مدیره توصیه میگردد:(نبوی چاشمی ۱۳۸۹،ص۳۴-۳۸)
- جلسات هیات مدیره باید به صورت منظم بر گزار گردد.
- در هیات مدیره باید توازن قوای مطلوبی برقرار باشد.
- نباید اجازه داده شود که یک شخص خاص بر جلسات هیات مدیره و فرایند تصمیمگیری در آن مسلط شود.
- اعضای هیات مدیره باید با بلند نظری به پیشنهادهای اعضای دیگر توجه کنند.
- اطمینان متقابل در بین اعضای هیات مدیره باید در سطح بالایی قرار داشته باشد.
- اعضای هیات مدیره باید دارای صفات عالی اخلاقی و درجه والایی از درستکاری راستی و امانتداری باشند.
- بین اعضای هیات مدیره باید روابط قوی و ارتباطهای موثری وجود داشته باشد.
- هیات مدیره باید مسئولیت صورتهای مالی را برعهده گیرد.
- اعضای غیر موظف وهیات مدیره بایددارای دیدگاه مستقلی باشند.
- هیات مدیره باید آمادگی پذیرش افکار و راهبردهای جدید را داشته باشد.
- اعضای هیات مدیره نباید در مقابل تغییر و تحولات سازنده مقاومت کنند.
- هیات مدیره باید دارای درک عمیقی بوده و از ماهیت پویایی برخوردار باشد.
- هیات مدیره باید ریسکهای ذاتی مربوط به فعالیتهای تجاری را بشناسد.
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 02:31:00 ب.ظ ]