۲-۱۱- معیارهای تحدید آزادی در نظام حقوقی ایران
معیار تحدید آزادی از دیدگاه دکتر سروش: عوامل محدود کننده­ آزادی را عدالت، خود آزادی واخلاق اجتماعی می­داند و معتقد است که آزادی مثل بازی و مسابقه است که فقط قواعد بازی است که برمسابقه قید و بند می­گذارد و محدود کننده­ حرکات بازیکنان است و بازیکنان حق ندارند هر حرکتی را انجام دهند. او معتقد است در هر جامعه­ای انسان­ها تا آنجا رها هستند که اخلاق آن جامعه اجازه می­دهد و بیشتر از آن اجا زه­ی رهایی و آزادی ندارند و ارزش­های اخلاقی یک جامعه است که پاره­ای از آزادی­ها را برای مردم فراهم کرده و نه برعکس.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
آزادی آیینه­ی اخلاقی جامعه است و به میزانی که اخلاق جامعه اجازه می­دهد ارزش­ها در آیینه­ی آزادی تجلی می شود.
۲-۱۲- مقایسه و نتیجه ­گیری
قولوالا اله الا الله تفلحوا.قرآن کریم انسان را در موارد زیادی ستوده و او را اشرف مخلوقات خلیفه الهی مسجود فرشتگان می­داند.
اینکه انسان دارای استعدادهای فوق العاده­ای است که می ­تواند به کمک ادراکات عقلی وروحی خود به کمال عالی دست پیدا کند و انسان را موجودی پاک و طرفدار حق، عدالت ودارای ارزشی بسیار والا معرفی می­ کند که دارای فطرت توحید و خداشناسی است .
آزادی در مکتب اسلام به معنای از بیگانه رستن و به دوست پیوستن است. یعنی انسانی را آزاد می­داند که تمام کردار تفکرات و رفتارش از قید عبودیت و بندگی غیر خدا آزاد کرده تا به عبودیت و بندگی خدا بپردازد.مولای ما امیرمومنان امام علی(ع) در خطبه ۱۴۷نهج البلاغه فرمودند:خداوند حضرت محمد(ص) را به حق مبعوث کرد تا بندگانش را از بت پرستی خارج کند و به خدا پرستی دعوت کند و آنان را از زیر بار اطاعت شیطان رها و آزاد کرده و به اطاعت او یعنی خدا سوق دهد.
آزادی که انبیاء و ادیان الهی که به دنبال تحقق آن هستند آزادی از چنگال حکومت­های مستکبر و انسان­های مستبد.
در اجتماع و حکومت، اقتصاد و حقوق و عقیده و قلم و بیان و… اگر قوانینی حاکم نباشد چیزی جز هرج و مرج و فساد و بی‎بند و باری نخواهد بود، پس چه خوب است، قوانینی مطرح باشد که بر پایه عقل و وحی الهی، تدوین شده باشد تا سعادت انسان‎ها را تضمین نماید و آزادی واقعی را به ارمغان آورد.
عکس مرتبط با اقتصاد
کدام آزادی مطلوب است؟
آزادی از غیرخدا ما باید به دنبال چه نوع آزادی باشیم؟
آزادی که ما را به کمال و سعادت دنیوی و اخروی رهنمون سازد.
تعلیمات الهی و اسلامی در راستای تحقق این دو نوع آزادی برای بشر تنظیم شده است. سوفسطائیان و افرادی مثل ابوالعلاء معری و بسیاری از سیاست­مداران غرب معتقدند: فطرت بشرت طغیانگر مفسد گرگ صفت و وحشی است و اعطای آزادی را به مصلحت نمی­دانند.
برخی از آزادی­ها که در اسلا م نامشروع و ممنوعند:
الف- در سراسر ایران، الزامی وجود ندارد که رأی را به این بده یا به آن بده، الزام به رأی دادن نکرده است، رأی دادن یک تکلیف شرعی است.
ب- هیچ کس حق ندارد کسی را بدون حکم قاضی که از روی موازین شرعیه باید باشد توقیف کند یا احضار نماید، هر چند مدت توقیف کم باشد. توقیف واحضار به عنف، جرم است و موجب تعزیر شرعی است.
ج- هیچ کس حق ندارد، درمال کسی چه منقول چه غیرمنقول و در مورد حق کسی دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حکم حاکم شرع، آن هم پس از بررسی دقیق و ثبوت حکم از نظر شرعی.
د- هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه یا محل کارشخصی فردی، بدون اذن صاحب آن وارد شود یا کسی را جلب کند یا نام کشف جرم یا ارتکاب گناه، تعقیب نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیرانسانی و اسلامی مرتکب شود، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا برای کشف گناه و جرم، هرچند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا به دنبال اسرار مردم باشد و تجسس ازگناهان غیر نماید و یا اسراری که ازغیر به او رسیده ولو یک نفر باشد فاش کند.تمام این­ها جرم وگناه است و مرتکبین مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آن­ها موجب حد شرعی می­باشند.
در غرب چنین قوانینی وجود ندارد آنان بیشتر به آزادی جنسی اهمیت می­ دهند با این وسیله بی­بندوباری را، رونق دادند و برای عقلانیت آن، به توجیهات فلسفی و روان شناختی تمسک جستند، اما این اشتباهی بود که منشأ آن بی­توجهی به پیامدهای آن بود اشتباه فروید و امثال او در این است که فکر کردند تنها راه آرام کردن غرایز، ارضا و اشباح بی­حد و حصر آن­ها است و مدعی هستند که قید و ممنوعیت، غریزه را عاصی و نا آرام سرکش و منحرف می کند، که برای ایجاد آرامش این غریزه باید به آن آزادی مطلق داد.
اما توجه نکردند همان طور که محدودیت و ممنوعیت، غریزه را سرکوب و تولید عقده می­ کند، رها کردن، تسلیم شدن و در معرض تحریکات در آوردن، آن را دیوانه می­سازد.
ازدیدگاه اسلام برای آرامش غریزه دو چیز لازم است:
الف- ارضای غریزه درحد حاجت طبیعی
ب- جلوگیری از تحریک آن
مهم­ترین پیامد های آزادی جنسی
الف- افزایش بیمارهای روانی ازقبیل جنون، خودکشی، جنایت، دلهره، اضطراب، یأس، بدبینی حسادت و کینه.
ب- شانه خالی کردن جوانان از، ازدواج
ج- تنفر زنان از امر حاملگی و تربیت کودکان و اداره­ی منزل
در دموکراسی امروز غرب که یکی از اصول اساسی خود را آزادی می­داند هیچ گاه آزادی مطلق مد نظرشان نیست. دلیلش وجود هزارن قانون ومقررات آن جوامع است که هر قانونی مستلزم نوعی محدودیت است. در اسلام تمام آزادی­هایی که برای سعادت حقیقی انسان لازم است به او بخشیده شده است و تمام آزادی­های که مانع تکامل و سعادت انسان است از او سلب شده است.
امروزه جهان غرب پرچم آزادی را به دست گرفته، جنگ­های زیادی را به بهانه­ی یافتن سلاح­های کشتار جمعی به راه انداخته است که حیات و زندگی ملت­ها را به خطر انداخته است .
آزادی در غرب فقط مشروط بر این است که مزاحم دیگران نباشد و از آنان سلب آزادی نکند.
اساس آن نفی تکلیف و ارضای غرایز شهوانی است.
محدوده­اش در محدوده­ تأمین نیازهای مادی درزندگی فردی، اجتماعی، احزاب و جریان­های سیاسی است که هیچ مانعی وجودندارد.
فلسفه و پشتوانه­ی آزادی آنان، خواستن و تمنای دل است. شراب را از اولین واجبات یک مرد می­دانند.
سرکوب را نخستین و بهترین راه تنظیم آزادی و قدرت می­دانند.آزادی در اسلام در صورتی که به سعادت فرد لطمه­ای وارد نسازد.
مبنای تکلیف است، احیای ارزش­های والای انسانی است که خوبی­ها را ارزش و بدی­ها را ضد ارزش
می­داند.
محدوده­اش در محدوه­ی حفظ حقوق و تکالیف الهی است.
آزادی به معنای حقیقی کلمه در کشور ما بیش از هر کشور دیگری است و طبیعی است که این آزادی به معنای آزادی بی حد و حصر نیست، این آزادی نباید به معنای آزادی در فریب دادن واز بین بردن زیر ساخت­های فرهنگی تلقی شود.
مدعیان آزادی، تحمل انتشار حقایق از رسانه ­های ایران اسلامی را ندارند.
یکی از اهداف مهم پیامبران الهی نیز آزاد کردن انسان‎ها از اسارت و بند و زنجیرهای درونی و بیرونی بوده است: اگر انسان پایبند به برنامه‎های دین حق الهی باشد، از اسارت‎ها و بندگی‎های زیادی رها و آزادی‎های درونی و بیرونی زیادی به دست خواهد آورد.
مقدمه
خداوند نعمت بیان را در، ردیف نعمت خلقت و آفرینش انسان شمرده است. آزادی بیان اصل و ریشه در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد و در مکتب اسلام محترم شمرده شده و شاهد آن آیات و روایات زیادی است. آزادی بیان بزرگ­ترین نعمت است اگر در خدمت عقل و منطق قرارگیرد و بزرگ­ترین نکبت است ا گر در خدمت هوا و هوس قرار گیرد.آزادی حقیقی انسان؛ با ایمان و عمل صالح به دست می آید.
اگر آزادی بیان نباشد؛ نمی­توان از نظرات دیگران بهره مند شد؛ اسلام آزادی قلم را در، ردیف آزادی نطق و بیان قرار داده و آزادی قلم؛ آمیخته با آزادی نطق و بیان است رسیدن و نجات خود از انواع بندگی­های پنهان و آشکار، از مهمترین مظاهر آزادی انسان است .
اسلام آزادی بیان را جزء حقوق مسلم انسانی شمرده است و به انسان از آن جهت که انسان است، این آزادی را داده است.رمز ترقی اندیشه­ها و بهره­های ناشی از آن در اظهار نظرات آرا نهفته است.آزادی بیان، وحدت و همبستگی را در جامعه گسترش می­دهد و با کاهش کینه­ها، نقاط ضعف سستی و نارسایی­های پنهان یک جامعه را آشکار می­ کند و مانع بروز استبداد، اختناق و طغیان اجتماعی می­ شود.
تنها راه تکامل و صعود بشر به مدارج انسانی فقط عبودیت خداست که این عبودیت عین آزادگی است.
لذا سرلوحه­ی کار پیامبران و ائمه­ی اطهار، رهایی بشر از شرک و بت پرستی، ظلم زورگویان و ثروتمندان، هوا و هوس­های شیطانی و نفسانی، خرافه­ها و سنن جاهلی است. جوامع غربی با ایجاد اختناق، ترس، ضرب و شتم، حبس، تبعید، قتل و… جلوی آزادی بیان را گرفتند .
فصل سوم
آزادی بیان
۳-۱-مفهوم معانی لغوی بیان:
آشکار شدن، هویدایی، ظاهر کردگی.درقاموس قرآن نیز آمده است:گویندبأن الشئ بیانا ؛آشکاروروشن
شد. ازمجموع معانی لغوی برمی آیدکه ممکن است بیان به وسیله­ نطق، کتابت، اشاره باشد. امروزه بیان در قالب سخنرانی، مطبوعات، کتاب، اعلامیه، رسانه ­ها و … نمود پیدا می­ کند.
۳-۲- مفهوم اصلاحی بیان :
آزادی اندیشه و گفتار یکی از مهم­ترین اقسام آزادی است، در وهله­ی نخست، عبارت است از فراهم آوردن زمینه­ مناسب برای اندیشه ورزی آدمی و بهره­ گیری از درنگ­های عقلانی برای گزینش و مسیر زندگی و در وهله­ی بعد این­که انسان بتواند از دیدگاه ­های خود با توانایی­های گوناگون گفتاری و نوشتاری در زمینه ­های مختلف ا­عم از اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی برای هدف خیر و سود رساندن به مردم گزارش کند.
هیچ کس از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار در اخذ و انتشار آن به تمامی وسایل ممکن بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.
بنابراین آزا دی اندیشه و فکر به معنای گسترده­ی آن به تمامی تلاش­ های ذهنی و معنوی گفته می­ شود که به صورت­های گوناگون آزادی اندیشه، عقیده، مذهب، آزادی اجتماعات، آزادی احزاب، انجمن­ها، آزادی قلم و مطبوعات ابراز می­ شود.
۳-۳- ضرورت بحث آزادی بیان در فقه امامیه
ن والقلم و ما یسطرون.
بیان یکی از ابزارهای مهم ارتباطی و حامل اندیشه و فرهنگ بشر بین نسل­ها و جوامع مختلف است. بیان از آیات مقدس الهی است که خداوند نعمت بیان را در، ردیف نعمت خلقت و آفرینش انسان بر شمرده و به قلم و آ نچه از او می­طراود سوگند یاد نموده است.
بیان هر فرد نمایان گرهویت فکری و شخصیت انسانی، وسیله­ای برای طرح افکار، ارزش­ها، آرمان­ها، عواطف و احساسات اوست. چرا که رمز ترقی اندیشه­ها در اظهار نظر و تضارب آرا نهفته است، ابتکار و خلاقیت مرهون محیط آزاد است .
امام صادق(ع) فرمودند: محیطی که در آن آزادی بیان و عقیده باشد، تبلور زندگی خوب و انسانی می­شمارد. در چنین محیطی است که عقول و افکار به سوی میدان­های گسترده­ی علوم، فرهنگ و سر چشمه­های زلال دین و شریعت که زیر بنای نظام و سلامت جامعه است رهنمون می­گردد. جلوگیری از بروز افکار و عقاید موجب تنبلی مغزها، سلب قوه­ی ابتکار و خشکیدن جوانه­های استعداد و ا فول هر نوع حر کت و تحول علمی می­گردد و ا فراد را قالبی بار می­آورد.
در نتیجه موجبات نفاق، اختلاف، پنهان کاری به وجود می ­آید و زمینه ­های انحراف، دین­سازی، بدعت کاری و زهد فروشی را به وجود می­آورد. آزادی گفتار وحدت و همبستگی را در جامعه گسترش می­دهد و با کاهش کینه­ها، نقاط ضعف و نارسایی­های پنهان یک جامعه آشکار می­ شود و مانع بروز استبداد، اختناق و طغیان اجتماعی می­گردد.
آزادی بیان یعنی اینکه انسان بتواند آزادا نه ا ندیشه­ها، اعتقادات، احساسات و عواطف خود را به صورت طبیعی، مرسوم و معمول بیان کند، زیرا انسان موجودی متحرک است، وجود او نیاز دارد که نسبت به جهان پیرامون خود وا کنش نشان دهد و مکنونات درونی خود را ابراز نماید .
آزادی بیان یکی از مهم­ترین مصادیق آزادی سیاسی است که رابطه­ تنگاتنگی با آزادی تفکر و عقیده دارد.
در اسلام از تفکر و بیان صحیح به خاطر منافع و مصالحی که برای انسان دارد تعریف، تمجید و تشویق شده است و اندیشه و بیان باطل به خاطر مفاسد و مضراتی که برای انسان دارد مذمت و نهی گردیده است.
۳-۴- ضرورت بحث آزادی بیان در نظام حقوقی ایران
آزادی بیان از حقوق بشر و حقوق انسانی محسوب می­ شود که توسط قوانین بین المللی ضمانت شده است، این حق به طور مشخص در بند نوزدهم قا نون جهانی حقوق بشر آمده است که هر کسی حق دارد بدون ترس و واهمه باورهای خود را به هر روشی که می­پسندد بیان کند.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:31:00 ق.ظ ]