مرور بر ادبیات برنامه ریزی تک دورهای و چند دورهای زنجیرهیتامین
موضوع دیگری که امروزه در مسائل زنجیرهیتامین با آن روبرو هستیم، بحث برنامه ریزی چند دورهای زنجیرهی تأمین و برنامه ریزی تک دورهای میباشد. معمولاً مسائل برنامه ریزی چند دورهای دارای مزیتهایی نسبت به برنامه ریزی تک دورهای هستند. در مسائل برنامه ریزی چند دورهای میتوان دید برنامه ریزی استراتژیک برای زنجیرهی برنامه ریزی کرد. در حقیقت با برنامه ریزی چند دورهای میتوان جهتگیری آینده را مشخص کرد و با مواردی که بهسرعت دستخوش تغییر میشوند، به روش کارساز برخورد کرد. با توجه به مطالعهای که در خصوص اینگونه مسائل صورت گرفته است، در جدول ۲ به تحقیقاتی اشارهشده است که در مدلهای خود به بحث برنامه ریزی چند دورهای و تک دورهای پرداختهاند. ازآنجاییکه با تغییر سطوح زنجیرهی تأمین، میزان پیچیدگی برنامه ریزی چند دورهای آن ها نیز تغییر میکند، پژوهشهای موردمطالعه، از منظر چند سطحی بودن آن ها تفکیکشدهاند که در جدول (۲-۲) نمایش دادهشده است.
جدول ۲‑۲-تفکیک ادبیات حوزه پژوهش با توجه به برنامه ریزی زمانی و سطوح زنجیره تأمین
برنامه ریزی چند دورهای |
برنامه ریزی تک دورهای |
سطح |
کانل[۱۲۱] و همکاران، ۱۹۹۷؛۲۰۰۱؛ ملاچرینودیس و همکاران، ۲۰۰۰؛ دیاس و همکاران، ۲۰۰۷؛ مـــین و همکاران، ۲۰۰۶؛ فلیشمن و همکاران، ۲۰۰۶؛ هوگو و همکــاران، ۲۰۰۵؛ اولستین و همکاران، ۲۰۰۶ |
آویتاتور و همکاران، ۲۰۰۵؛ باراهونا و همکاران، ۱۹۹۸؛ داسکی و همکاران، ۲۰۰۱؛ مارین و همکاران، ۱۹۹۸؛ ملکوت و همکاران، ۲۰۰۱؛ شن و همکاران، ۲۰۰۶؛ تئو و همکاران، ۲۰۰۴؛ سوریاجان و همکاران، ۲۰۰۷ |
یک سطحی |
هینوجوسا و همکاران، ۲۰۰۸؛۲۰۰۰؛ اسریواستاوا و همکاران، ۲۰۰۸؛ ویا و همکاران، ۲۰۰۶ |
اکسن و همکاران، ۲۰۰۸؛ کارلسون و همکاران، ۲۰۰۵؛ |
دوسطحی |
کو همکاران، ۲۰۰۷؛ آمبروسینو و همکاران، ۲۰۰۵؛ ترونوسو و همکاران، ۲۰۰۵؛ ملو و همکاران، ۲۰۰۵ |
دوگان و همکاران، ۱۹۹۹؛ آلتیپارماک و همکاران، ۲۰۰۶؛ باروس و همکاران، ۱۹۹۸؛ ما و همکاران، ۲۰۰۵؛ توشائوس[۱۲۲] و همکاران، ۱۹۹۸؛ آویتاتور و همکاران، ۲۰۰۵ |
سه سطحی |
با توجه به ادبیات موضوع، دیده میشود که در زنجیره های تأمینی که دارای سطوح بیشتری میباشند برنامه ریزی چند دورهای کمتر انجامشده است. این موضوع، دلالت بر پیچیدگی نسبی برنامه ریزی چند دورهای برای زنجیره های تأمین چند سطحی دارد.
مرور بر ادبیات روشهای حل مسائل زنجیرهیتامین
اولین بار هولت[۱۲۳] و همکاران [۴۹]، [۵۰] و [۵۱] سعی در مدلسازی این مسئله در قالب یک مدل برنامه ریاضی نمودند. این روش تصمیم خطی نام داشت و هدف آن کمینه نمودن هزینه با در نظر گرفتن محدودیت منابع بود [۵۲]. نام و لگندران مرور کامل بر روی مدلهای برنامهریزی تولید ادغامی ارائهشده تا سال ۱۹۹۲ داشته و روشهای حل آن را به ۶ دسته کلی طبقهبندی نموده و نقاط ضعف و قوت هرکدام را نیز تحلیل نمودهاند. در مدلهای ارائهشده حجم کمتری از مقالات، مدل را چندهدفه در نظر گرفتهاند که مازولا[۱۲۴] و همکاران [۵۳] دلیل این توجه کمتر به مدلهای چندهدفه را سختی مواجه با مدلهای چندهدفه بیان میکنند. مدلهای برنامهریزی تولید ادغامی چندهدفه گوناگونی توسط محققین در این حوزه ارائهشده است. یکی از مدلهای اولیه و مهم چندهدفه توسط مسعود و هوانگ ارائهشده است. مسعود و هوانگ سه روش تصمیمگیری چندهدفه برنامهریزی آماری Goal Programming و STEM (Step Method) و SEMOPS (Sequential Multiple Objective Problem Solving) برای حل مدل برنامهریزی تولید ادغامی برای ۴ هدف ارائه کردند که اهداف این مدل عبارت بودند از: سود کل، تغییرات نیروی کار، موجودی و کسری. بیکاسلاگو مدل ارائهشده توسط مسعود و هوانگ [۵۵] را با اضافه نمودن قرارداد جانبی و تصمیمات راهاندازی توسعه داده و مدلی چندهدفه به شکل برنامهریزی آرمانی ارائه نمود.
ملو و همکاران (۲۰۰۸) به بررسی روشهای حل بهکاررفته در مقالات زنجیرهی تأمین پرداختهاند و به این نتیجه رسیدهاند که تا سال ۲۰۰۸، ۵۳% از ادبیات حوزهی پژوهش، از روش حل دقیق برای حل مدل خود استفاده کردهاند، به همین ترتیب، ۴۵% از آن ها از یک الگوریتم خاص و روشهای متاهیوریستیک و ۲% نیز از روشهای ابتکاری استفاده کردهاند.
مرور بر ادبیات تکنیک نیل به مقصد
تکنیک نیل به مقصد برای حل مسائل چندهدفهی زیادی که در دنیای واقعی به کار میروند، بسیار کاربرد دارد. بهعنوانمثال، آزارن و همکاران از آن در مسائل بهینه سازی قابلیت اطمینان (آزارن ۲۰۰۸)، مدیریت پروژه (آزارن و همکاران، ۲۰۰۷) و سیستم تولید (آزارن و همکارن، ۲۰۰۷) استفاده کردهاند.
گیتیزاده و همکاران (۲۰۰۸) در مقالهی خود به دنبال رویکرد جدیدی برای یافتن مکان بهینه و ظرفیت ابزارهای سیستم انتقال جریان متناوب برای یک سیستم الکترونیکی بودهاند که در آن از یک تابع بهینه سازی چندهدفه استفاده کردهاند. آن ها از تکنیک نیل به مقصد که بر اساس الگوریتم ژنتیک پایهگذاری شده بود، استفاده کردهاند.
ادبیات حوزه پژوهش
تاریخچه شرکت فرآوردههای لبنی کاله
شرکت فرآوردههای لبنی کاله، از شرکتهای زیرمجموعه گروه معظم سولیکو میباشد که در سال ۱۳۷۰ تأسیس گردید. در طی سالیان گذشته این شرکت از ابعاد گوناگون ظرفیت تولید، کیفیت و تنوع محصولات، شبکه توزیع سراسری و صادرات گسترش بسیار زیادی پیداکرده است. بهگونهای که در حال حاضر بهعنوان یکی از دو شرکت رهبر بازار فراوردههای لبنی در کل کشور محسوب میگردد.
شکل ۲‑۳-شرکت فراوردههای لبنی کاله
جوایز و مدالها
۱۳۷۵: کسب عنوان فرآورده برتر از طرف انجمن تغذیه ایران (آتا)
۱۳۷۷: واحد نمونه دوازدهمین کنگره صنایع غذایی کشور
۱۳۷۹: واحد نمونه تولیدی از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
۱۳۸۱: شرکت برگزیده فرآوردههای گوشتی از طرف انجمن متخصصین علوم و صنایع غذایی ایران
۲۰۰۳: جایزه سال و بیست و چهارمین نشان بینالمللی کیفیت و تکنولوژی سوئیس
۱۳۸۳: دریافت گواهینامه سیستم مدیریت بهداشت صنایع غذایی
۱۳۸۳: دریافت گواهینامه سیستم تضمین کیفیت ISO9001:2000 (ایزو)
۱۳۸۵: دریافت گواهینامه رعایت حقوق مصرفکنندگان از سازمان حمایت از مصرفکنندگان
۱۳۸۵: واحد نمونه صنعتی از طرف وزارت صنایع ایران
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:51:00 ق.ظ ]