۱ ) دلیریوم[۳۲] :
این اختلال بسیار شایع می­باشد و بیمار در حالت بیماری قادر به تشخیص واقعیت از خیال نیست و معمولآ دچار توهم یا افکار هذیانی شده و رفتارهای خشونت­آمیز ممکن است از او سر بزند و در وضعیت بهبودی یا روشن­، هوشیاری وی بهبود یافته و بر واقعیت آگاهی نسبی یا کامل پیدا می­ کند. این اختلال بسته به علت بروز آن که می ­تواند هم ناشی از فیزیولوژیک مستقیم یک بیماری طبی، ناشی از مسمومیت با مواد، ناشی از ترک مواد و یا دیگر علل باشد تقسیم ­بندی می­ شود (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۳۰).
۲ ) دمانس[۳۳] :
این عارضه پیشرونده منجر به بروز اختلال در حافظه بیمار می­ شود. انواعی از دمانس برگشت­پذیر می­باشد از جمله دمانس ناشی از ضربه، ناشی از کم کاری تیروئید و… همچنین دمانس ممکن است سیر نوسانی داشته باشد و با دوره­ های بهبودی نسبی همراه باشد (همان، ۱۳۸۴، ص۳۱).
«در این بیماری به دلایل زیر ارتکاب اعمال مجرمانه افزایش می­یابد:
۱ – اختلال در قوه قضاوت بیمار منجر به تکانه­های منحرفانه می­ شود.
۲ – توانایی فرد برای ارزیابی و رعایت مقررات و رفع نیازهای اجتماعی دچار اختلال می­ شود.
پایان نامه
۳ – تحریک­پذیری بیمار منجر به حملات خشم و عصبانیت می­ شود.
۴ – اضطراب، بدبینی و عدم اطمینان به دیگران منجر به اشتباه و قضاوت نادرست از اعمال دیگران شده و زمینه را برای رفتارهای خشونت­آمیز فراهم می ­آورد» (کاوه، ۱۳۹۱، ص ۲۹۲).
۳ ) اختلالات فراموشی[۳۴] :
اختلالات فراموشی معمولآ ناشی از ضربه، استرس و هیجان شدید و یا بدنبال مصرف دارو یا نوعی ماده شیمیایی و یا ناشی از کهولت سن می­باشد و به سبب آن حافظه و توانایی تشخیص در فرد بیمار مختل می­ شود (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۳۱).
نکته لازم به ذکر پیرامون این بحث این موضوع می­باشد که «اختلال دماغی از نظر حقوقی مترادف با اختلال مشاعر است که معمولآ مزمن بوده و با ضعف و سستی مشاعر و اراده همراه می­باشد، بدین ترتیب اختلالات شدید شناختی از جمله دلیریوم و دمانس در صورت شدت اختلال در کنترل مشاعر و حافظه در بیماران، منجر به رفع مسئولیت کیفری از مجرم بیمار خواهد شد» (گودرزی و کیانی، ۱۳۸۷، ص ۳۳۹).
بند سوم . اختلالات روانی ناشی از یک اختلال طبی کلی
این اختلالات شامل اختلال کاتاتونیک ناشی از یک اختلال طبی (کاتاتونی به معنی بی­حرکتی و یا برعکس تحرک فوق العاده و بی­هدف می­باشد که مستقیمآ نتیجه تآثیر یک اختلال طبی است) و تغییر شخصیت ناشی از یک اختلال طبی به معنی آشفتگی شخصیتی مستمر است که نشان دهنده تغییر از الگوی شخصیتی قبلی شخص می­باشد (اختلال سایکوز ناشی از ضربه در این پژوهش، یکی از زیرمجموعه­های این اختلال می­باشد).
از نظر حقوقی زوال عقل به علت­های متعددی از جمله ضربه، مصرف مواد و … می ­تواند ایجاد شود که باعث ایجاد حالت ضعف و از دست دادن نیروهای شعوری و ادراکی است، بدین ترتیب تمام اختلالات روانی که ناشی از یک بیماری طبی عمومی از جمله ضربه و یا تصلب شرائین و… باشند در صورتی که باعث ارتکاب جرم شوند باعث رفع مسئولیت کیفری از بیمار خواهند شد (گودرزی و کیانی، ۱۳۸۷، ۳۴۲).
بند چهارم : اختلالات روانی ناشی از مواد یا الکل
در طبقه بندی انجمن روانپزشکان آمریکا ترکیباتی که باعث ایجاد تغییرات در فعالیت مغزی می­شوند به عنوان ” مواد ” بیان می­شوند. شیوع سوء­مصرف مواد و الکل در اغلب نقاط دنیا بالاست و هزینه­ های زیادی را برای درمان و بازتوانی افراد و همچنین اختلال در عملکرد اجتماعی-اقتصادی بر جوامع مختلف تحمیل می­ کند. توام شدن سوء مصرف داروهای غیرقانونی با اختلالات روانشناختی روند درمانی را نیز پیچیده­تر نموده و همچنین هزینه­ های گزافی را به سیستم بهداشتی جوامع وارد می­سازد. «آمارها نشان می­ دهند که ۳۵ تا ۶۰درصد سوء مصرف کنندگان مواد واجد ملاکهای تشخیصی اختلال شخصیت ضداجتماعی و رفتارهای سایکوپات هستند و نزدیک ۴۰% این افراد ملاک های افسردگی اساسی را نیز دارا می­باشند» (بیگدلی، رضاعی و رحیمیان بوگر، ۱۳۹۱، ص ۹۴-۹۵).
اختلالات ناشی از مواد (که عمومآ به سایکوز ناشی از مواد شناخته می­شوند و در این پژوهش نیز به این عنوان مورد بررسی قرار گرفته­اند) شیوع بسیار بالایی دارند و عوارض زیادی نیز ایجاد می­ کند که در جرم­زایی بسیار مؤثر می­باشد؛ «طبق تحقیقات در آمریکا حدود ۵۰درصد موارد ارتکاب قتل که به طور متوسط حدود ۲۵۰۰۰مورد در سال می­باشد به مواد مخدر رابطه پیدا می­ کند» (کاپلان و سادوک، ۲۰۱۰، ص ۱۲۴). سوء­مصرف مواد یکی از عوامل تسهیل کننده جرم محسوب می­ شود، یک فرد معتاد تحت تآثیر مواد مخدر یا الکل با سهولت بیشتری قوانین اجتماعی را زیر پا می­ گذارد و در زمان مواجهه با تآثیرات ناشی از مواد ممکن است برای ارتکاب هر جرمی آمادگی داشته باشد.
دکتر دوگریف معتقد است: «استعمال مواد مخدر به تدریج سبب ایجاد نوعی شخصیت ثانوی و مصنوعی ولی محکم در فرد معتاد شده که به مرور جایگزین شخصیت قبلی وی می­ شود، اعتیاد اراده و درک بیمار را تضعیف می­ کند به نحوی که در زمان نیاز به ماده مخدر جان خود و دیگران را به خطر می­ اندازد و تحت تآثیر این نیاز، خود را تسلیم هر نوع عملی می­سازد (همان، ۲۰۱۰، ص ۱۳۰)» و در نوجوانان نیز نیاز به تهیه پول برای خرید مواد آنها را به دزدی از خانه و سپس به رفتارهای بزهکارانه جدی­تر سرقت و خودفروشی وادار می­سازد.
مواد رایج برای ایجاد اختلالات :
الف ) مواد افیونیاین مواد شامل ترکیبات تریام و داروهای مصنوعی دیگر نظیر مورفین، هروئین، متادون، کدئین و … می­باشد.
ب ) آمفتامین­هااین گروه از داروها برای درمان اختلالات توجه، افسردگی­های شدید و … بکار می­روند، اما در سالهای اخیر با دستکاری فرمول این ماده ترکیباتی را ساختند که اثرات افزایش اعتماد بنفس، فعالیت و انرژی مفرط همراه با اثرات توهم­زایی داشته و با نام قرص ” اکس ” شهرت دارد.
ج ) کوکائینیکی از اعتیادآورترین مواد می­باشد، این ماده یک داروی کمک بیهوشی، محرک و نئشه­آور بوده و با یکبار مصرف امکان وابستگی شدید را به دنبال دارد. این ماده و سایر محرک­ها باعث اثراتی همچون ایجاد سرخوشی، پرتحرکی، بیش­فعالی و همچنین موجب ایجاد پندارهای کجروانه و توهمات بینایی و شنوایی نیز می­ شود (ضرغامی، ۱۳۸۱، ص ۱۷۳).
د ) حشیشبه دنبال مصرف این ماده سوء­ظن مفرط، انزواطلبی، اختلال در قضاوت و ارزیابی و در برخی موارد توهم و افکار هذیانی ایجاد می­ شود (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۲۰۲-۲۰۰).
انواع اختلالات مربوط به مواد مخدر و الکل شامل:
الف) اختلالات اختصاصی مربوط به مواد و الکل:
شامل اختلالات مربوط به اثرات مستقیم بر مغز (شامل مسمومیت با الکل یا مواد، ترک، دلیریوم ناشی از ترک و توهم­زدگی)، اختلالات مربوط به رفتارهای وابسته (سوء­مصرف و وابستگی) و یا اختلالات دارای تآثیر مستمر (شامل اختلالات فراموشی و دمانس) می­باشد (کاپلان و سادوک، ۲۰۱۰، ص ۱۴۰).
ب) اختلالات مربوط به وابستگی و سوء­مصرف مواد:
وابستگی به معنای یک الگوی اجباری مصرف می­باشد که عبارت است از وجود آشفتگی در حداقل سه زمینه عمده مرتبط با مواد که طی مدت ۱۲ماه رخ می­دهد؛ این زمینه­ ها شامل تحمل (به دو صورت نیاز به افزایش مقدار ماده برای رسیدن به مسمومیت یا تآثیر دلخواه و یا کاهش قابل ملاحظه اثرات ماده با مصرف مداوم مقادیر یکسان از آن تعریف می­ شود) یا ترک آن، صرف مقدار زیادی وقت برای مصرف آن، ادامه مصرف علیرغم پیآمدهای سوء جسمی و روانی و … می­باشد.
«سوء­مصرف الکل و مواد زمانی مطرح می­ شود که الکل و مواد در وضعیت­های فیزیکی خطرناک (مثلآ حین رانندگی) مصرف شده باشد و عبارت است از بروز عواقب منفی ناشی از مصرف مکرر مواد و الکل» (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۳۲). در قانون مجازات اسلامی در کشور ما نوشیدن الکل جرم محسوب شده و کیفر حد در موردش اجرا می­ شود. همچنین طبق ماده ۱۵۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲: “مستی و بی­ارادگی حاصل از مصرف اختیاری مسکرات، مواد مخدر، روان­گردان و نظایر آنها مانع مجازات نیست، مگر آنکه ثابت شود مرتکب حین ارتکاب جرم به طور کلی مسلوب الاختیار بوده است لیکن چنانچه ثابت شود مصرف این مواد به منظور ارتکاب جرم یا با علم به تحقق آن بوده است و جرم مورد نظر واقع شود به مجازات هر دو جرم محکوم می­ شود “.
نکته قابل ذکر در این بحث این است که «غالبآ اختلالات مرتبط با مصرف مواد، همپوشانی نسبتآ بالایی با سایر اختلالات روانی دارند؛ تحقیقات نشان می­ دهند که حدود نیمی (۴۷%) از کسانی که تشخیص می­بارگی یا مصرف مواد برایشان صادر شده از اختلال شخصیت ضداجتماعی بیش از همه اختلالات روانی و پس از آن از اختلالات افسردگی، اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی نیز رنج می­برند» (ضرغامی، ۱۳۸۱، ص ۱۷۴).
بند پنجم . اختلال اسکیزوفرنی[۳۵] و سایر اختلالات سایکوتیک
اختلال روانی اسکیزوفرنیا یکی از بیماری­های شدید و عمیق روانشناختی می­باشد که بر فکر، ادراک و خلق تآثیر می­ گذارد و حدود ۱درصد از جمعیت جهان به این بیماری مبتلا هستند. در این بیماران فعالیت ذهنی و روانی دستخوش تغییر شده و در موارد حاد بیماری فعالیت­های هیجانی، رفتاری و فکری عملکرد طبیعی خود را از دست می­ دهند. عوامل ادراکی که ممکن است شامل دیدن یا شنیدن باشد دیگر وجود خارجی نداشته و در موارد حاد بیماری، قادر به درک واقعیات که از دید انسانهای سالم جزء بدیهیات می­باشد نیستند (ملکوتی، متقی پور و فرزادی، ۱۳۸۸، ص ۴۴-۴۶).
اختلال روانی اسکیزوفرنی در صورتی که به صورت دائم و مستمر وجود داشته باشد نمونه بارز جنون در قانون محسوب شده که در صورت ارتکاب جرم توسط بیمار باعث سلب مسئولیت کیفری از او می­ شود (حکمت، ۱۳۷۰، ص۷۶ ).
این اختلال برای نخستین بار توسط بلولر با ” اصطلاح روان­گسیختگی یا اسکیزوفرنیا ” که از ریشه (اسکیزو = شکافت و دونیمه شدن) + (فرن = ذهن) می­باشد ابداع شد، زیرا او معتقد بود که این اختلال عمدتآ با فقدان انسجام و شکافت فرآیندهای فکر، هیجان و گرایش درونی به دور از واقعیت مشخص می­ شود (باچر، مینکا و هولی، ۱۳۸۸، ص ۳۶۹).
امکان ابتلا به این اختلال در تمام طول عمر وجود دارد اما عمومآ در آغاز نوجوانی و حداکثر تا حدود سن ۳۰سالگی شروع می­ شود و در برخی گونه نادر آن که بصورت دیررس ظهور می­ کند بین سنین ۵۰ تا ۶۰ سال بعنوان ” روان گسیختگی دیررس ” و ” روان گسیختگی کهولت ” که بین ۷۰ تا ۸۰ سالگی ظاهر می­ شود (کراز، ۱۳۸۶، ص ۹۷).
تشخیص اختلال اسکیزوفرنی به دلیل تنوع در گونه­ ها، شمار علائم و مشکلات تشخیصی اندکی زمان­بر و دشوار می­باشد ولی نشانه­ های آن باید حداقل شش ماه دوام داشته و سطح کارکرد قبلی فرد در محیط کار، روابط اجتماعی و مراقبت از خود به طور قابل توجهی مختل شده باشد.
متاسفانه تاکنون علت دقیق این بیماری روشن نشده و در توجیه و تفسیر علل این تغییرات دلایل مختلفی ابراز شده است. اما آنچه که مورد توافق عمومی است این است که اسکیزوفرنی یک اختلال مغزی است که شامل برخی نابهنجاری­ها در ساختار مغز و یا عملکرد آن می­باشد به عبارت دیگر؛ برخی از مناطق و یا سیستم­های ناقل عصبی در اسکیزوفرنی نابهنجار هستند، همچنین «احتمال آسیب­پذیری نسبت به این بیماری در بسیاری از بیماران از زمان تولد وجود دارد و سه شاهد برای حمایت از این فرضیه وجود دارد: اولآ آسیب­پذیری ممکن است ارثی باشد بدین معنا که همزمان با تولد بیمار این آسیب می ­تواند با او همراه باشد، ثانیآ عوارض پیش از تولد به آسیب­پذیری کمک کند، ثالثآ پژوهش­های رشدی نشان می­دهد بسیاری از بیماران از همان دوره طفولیت نابهنجاری را نشان می­ دهند» (سلیگمن، روزنهان و والکر، ۱۳۸۹، ص ۱۱۲).
لازم به ذکر است که درمان و توانبخشی این بیماران نیز با دشواری­هایی همراه است و شامل دو دسته درمان دارویی و غیردارویی (شامل انواع روان­درمانی­های فردی و خانوادگی از جمله تفریح درمانی) می­باشد (فلاحتی خشکناب، ۱۳۸۶، ص ۲۳۳).
پنج معیار و نشانه در اسکیزوفرنی وجود دارد که شامل:
۱ - هذیاناز مهمترین نشانه­ های اسکیزوفرنی می­باشد و به معنی باورها و اعتقادات غلطی می­باشد که در مقابل تمام مدارک و استدلال­ها مقاومت کرده و در برابر شواهدی که معمولآ برای برطرف نمودن آنها کافی هستند استمرار می­یابند و پنج نوع می­باشند: هذیان خود بزرگ­بینی (شامل باورهایی مبنی بر مهم بودن فرد)، هذیان کنترل (شامل اعتقاد بر اینکه رفتار وی از بیرون کنترل می­ شود)، هذیان گزند و آسیب (شامل ترسهایی که فرد احساس می­ کند گروه یا افرادی مقاصد بدخواهانه نسبت به او دارند)، هذیان انتساب (شامل باورهایی مبنی بر اینکه حوادث یا افراد خاصی مشخصآ به آنها اشاره دارند و درباره آنها حرف می­زنند) و هذیان جسمی (شامل اینکه فرد معتقد است یک مشکل از درون دارد در صورتی که طبق شواهد هیچ مشکل داخلی ندارد).
۲ - توهمشامل ادراکات نادرستی می­باشد که حتی در غیاب محرک­های خارجی که به طور معمول چنین ادراکاتی را تحریک می­ کنند واقعیتی الزام­آور دارند و در این بیماری معمولآ شنیداری است و دو حالت دارند­؛ یا صدایی است که راجع به اعمال جاری او صحبت می­ کنند، یا دو یا چند صداست که با یکدیگر درمورد بیمار صحبت می­ کنند.
۳ - گفتار آشفته: به معنای گفتاری می­باشد که بدون ارتباط واضحی از موضوعی به موضوع دیگر می­پرد. در نتیجه پاسخ به سوال دیگران هم ممکن است بی­ربط باشد. گاهی آنقدر آشفته می­ شود که گسسته شده و برای شنونده بی­معناست. مثلآ می­گوید: «وقتی دیگران وارد می­شوند من مجبور می­شوم بیرون بروم و شکی نیست که باید از قایق خارج شوم … » (سلیگمن، روزنهان و والکر، ۱۳۸۹، ص ۶۸).
۴ - رفتار آشفته یا کاتاتونیکرفتار آشفته این بیماران می ­تواند از سرگیجه عجیب و غریب و هیجان تا تحریک­پذیری شدید و بی­قراری را در بر بگیرد. رفتار کاتاتونیک عجیب­ترین ویژگی رفتاری بیماران اسکیزوفرنیک می­باشد که در آن حرکت فرد بسیار کاهش یافته تا حدی که بسیاری مواقع احساس می­ شود بیمار خشکش زده است.
۵ - علایم منفیبه علایمی اشاره دارد که باعث کاهش رفتار بهنجار می­ شود و معمولآ قبل از رفتار مثبت بروز می­ کند. یکی از این علائم شامل کندی یا سطحی شدن عواطف و هیجانات است که همواره با کاهش گفتار نیز همراه می­ شود.
برخی بینش مختل را نیز یکی از شاخصهای اسکیزوفرنی به شمار می­آورند؛ بدین معنا که برخی از بیماران ابتلا به علائم یا رفتارهای نابهنجار را حتی زمانی که در یک مرکز روانپزشکی بستری هستند رد می­ کنند و علت بیماری خود را بدشانسی یا کینه­توزی بقیه عنوان می­ کنند. همچنین ابتلا به افسردگی در زنان اسکیزوفرنیک نیز بسیار شایع است (همان، ۱۳۸۹، ص ۶۹-۶۴).
اسکیزوفرنی و انواع چهارگانه شناخته شده آن شامل:
الف ) اسکیزوفرنی فرمشامل دارا بودن تمام علائم اسکیزوفرنی با تداوم بیش از یک ماه و کمتر از شش ماه.
ب ) اسکیزوافکتیو: شامل وجود همزمان علائم مهم اسکیزوفرنی همراه با علائم اختلال افسردگی اساسی یا اختلال مانیک در برهه­ای از زمان به شرط آنکه حداقل به مدت دوهفته و در غیاب علایم خلقی، نشانه­ های اسکیزوفرنی تداوم یابد. برخی روانپزشکان این نوع اسکیزوفرنی را جنون دائمی یا ادواری می­نامند.
ج ) اختلال هذیانیویژگی عمده این اختلال اعتقاد راسخ و هذیانی بیمار به یک ایده غلط است که به صورت واقعی نیز می ­تواند رخ دهد؛ این موضوع برعکس عقاید بیماران اسکیزوفرنیک می­باشد اینگونه که عقاید و باورهای بیمار آنچنان غیرواقعی و عجیب است که شکی در نادرست بودن عقاید وجود ندارد.
د ) اختلال سایکوتیک گذرااین اختلال شامل هذیان­ها، توهمات، تکلم آشفته و بی­ربط و … می­باشد که به مدت حداقل یک روز و حداکثر یک ماه و سپس برگشت کامل به سطح عملکرد قبل از شروع بیماری می­باشد.
از دیگر اختلالات اسکیزوفرنی می­توان به اختلال سایکوتیک ناشی از یک اختلال طبی­، اختلال سایکوتیک ناشی از مواد و دیگر اختلالات سایکوتیک که به نوعی دیگر مشخص نشده­اند اشاره کرد (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۳۸-۳۴).
تصور غلطی که در مورد اسکیزوفرنی وجود دارد این است که چنانچه فردی به این بیماری دچار شد همیشه به آن مبتلا خواهد ماند اما در حقیقت در مورد تمام بیماران این بیماری دائمی نیست و اغلب موارد با دوره­ های بهبودی همراه می­باشد. اما برخی روانشناسان از جمله بلولر معتقدند که در اغلب موارد علیرغم اقدامات درمانی صورت گرفته روی آنها، به فساد و از هم گسیختگی شخصیتی منتهی شده و بهبودی کامل هیچوقت محقق نمی­ شود (کراز، ۱۳۸۶، ص ۹۷).
در طبقه ­بندی انجمن روانپزشکان آمریکا پنج تیپ فرعی اسکیزوفرنی نیز مشاهده می­ شود که شامل: اسکیزوفرنی پارانوئید (دارای علامت و مشخصه هذیان یا توهمات شنیداری فاحش و حسادت هذیانی–باور عمیق به خیانت همسر و … می­باشد)، اسکیزوفرنی آشفته (بارزترین نشانه آن عدم انسجام و حساسیت شدید به حالات درونی و عدم حساسیت به محیط بیرونی است)، اسکیزوفرنی کاتاتونیک (که بارزترین مشخصه آن رفتار حرکتی بسیار هیجان­زده یا بسیار خشک می­باشد)، اسکیزوفرنی نامتمایز (که زمانی تشخیص آن صورت می­گیرد که فرد معیارهای سایر تیپ­های اسکیزوفرنی را برآورده نمی­کند اما بازهم علائم روان­پریشی را بروز می­دهد)، اسکیزوفرنی باقیمانده (که ویژگی آن فقدان علائم مشهود از قبیل هذیان و … می­باشد؛ به عبارت دیگر ملاک وجود دو یا چند علامت نسبتآ کوچک و در عین حال پریشان کننده شامل انزوا یا گوشه­گیری فاحش، رفتار بسیار عجیب، آسیب شدید در کارکرد نقش و … می­باشد) (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۳۴).
تحقیقات نشان می­دهد که «بسیاری از افرادی که در دوره بزرگسالی علائم اختلال اسکیزوفرنی را از خود بروز می­ دهند علائم اولیه رفتاری نیز داشته اند که عبارتند از: انزوای اجتماعی، افکار غیرمعمول و نابهنجاری­های فکری که این ترکیب رفتاری شباهت بسیاری با معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت اسکیزوتایپ دارد؛ به عبارت دیگر نسبت قابل توجهی از افرادی که نهایتآ به اسکیزوفرنی مبتلا می­شوند سندرمی را نشان می­ دهند که در سنین پایین­تر معادل اختلال شخصیت اسکیزوتایپی می­باشد» (وارنر، ۱۳۸۸، ص ۹۸).
از عوامل زیستی ژنتیک، اختلالات ساختاری مغز، عفونت‌­ها، سوء تغذیه، بیماری‌های دوران بارداری مادر، صدمات زایمانی، حوادث و ضربه­های مغزی را می­توان به عنوان علل وقوع بیماری اسکیزوفرنی نام برد.
نکته مهم در این بحث ارتباط عوامل جمعیت شناختی با این بیماری می­باشد، طبق تحقیقات شیوع این بیماری در افراد فقیر و مجرد بیشتر از افراد مرفه و متآهل می­باشد اما آنچه قابل توجه می­باشد این است که «تحقیقات نشان می­دهد تجارب و محیط­های پراسترس به تنهایی نمی­تواند باعث اسکیزوفرنی شود؛ با این وجود پژوهش­ها نشان داده که احتمال عود بیماری اسکیزوفرنی پس از مواجهه با وقایع استرس ­زا بیشتر است و بیماران اسکیزوفرنیک استرسی بالاتر از افراد سالم را تجربه می­ کنند؛ به عبارت دیگر عوامل استرس ­زا زندگی، تآثیر بیشتری بر افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دارد» (سلیگمن، روزنهان و والکر، ۱۳۸۹، ص ۸۶). همچنین این بیماری در کسانی بیشتر مشاهده می‌شود که در بستگان درجه یک آنها یعنی برادر، خواهر، پدر و مادر بیماری مشابه وجود داشته باشد. اما این به معنی ابتلا قطعی کسی که با فرد مبتلا رابطه نسبی (خونی) دارد، نیست.

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 02:30:00 ب.ظ ]