آلپورت صفات شخصیت را گرایش های پاسخ دادن به شیوه های یکسان یا مشابه به محرک های مختلف دانست. به عبارت دیگر صفات شیوه های با ثبات و بادوام واکنش نشان دادن به محیط هستند (شولتزو شولتز، ۲۰۰۵، ترجمه ی سید محمدی، ۱۳۸۵). او هم چنین بر این عقیده بود که صفات واحدهای اصلی شخصیت هستند. به اعتقاد او صفات واقعیت دارند و پایگاه آن ها در سیستم عصبی انسان است. صفات نشان دهنده ی آمادگی های کلی شخصیت انسان است و نظم در واکنش او در موقعیت های مختلف و در طول زمان را توجیه می کنند (پروین وجان، ۲۰۰۱، ترجمه ی جوادی و کدیور، ۱۳۹۲). آلپورت این نظر را مطرح می کند که خصیصه ها را می توان بر طبق این که تا چه میزان در شخصیت فرد نفوذ دارند طبقه بندی کرد در برخی افراد ویژگی هایی وجود دارند که به شدت ناچیز هستند، و تقریبا در هر کاری که آن فرد انجام می دهد، منعکس می شوند. هر کسی دارای ویژگی هایی است که کم تر نافذ است اما باز هم به طور گسترده ای در رفتار او نمایان است. در عین حال ویژگی های دیگری در این فرد وجود دارد که تنها در موارد نادر بر رفتار او تاثیر می گذراند.

 

 

صفات عمومی[۱۲۰] در مقابل صفات فردی[۱۲۱]

آلپورت همواره صفات مشترک را از صفات فردی که آن ها را «آمادگی های شخصی»[۱۲۲] نامید متمایز می کرد. صفات مشترک ویژگی های عمومی هستند که تعداد زیادی از افراد در آن سهیم هستند. آن ها را می توان از تحقیقات تحلیل عاملی، مانند آن هایی که کتل و آیزنک اجرا کردند، استنباط کرد، یا می توان با پرسش نامه های گوناگون شخصیت به آن ها پی برد. صفات مشترک وسیله ای را در اختیار می گذارد که می توان به کمک آن افراد فرهنگ های خاصی را با یک دیگر مقایسه کرد. در حالی که صفات مشترک برای تحقیقات مهم هستند که افراد را با هم مقایسه می کند. آمادگی شخصی اهمیت به مراتب بیش تری دارند، زیرا به پژوهشگران امکان می دهد تا فرد واحدی را بررسی کنند. آلپورت به این علت به جای «صفات فردی» اصطلاح «آمادگی شخصی» را به کار برد که توصیفی تر است و کم تر احتمال دارد که با صفات مشترک ادغام شود (فیست[۱۲۳]و فیست، ۲۰۰۲، ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۹۱).
صفات مشترک به «صفات ابعادی»[۱۲۴] یا «قانون نگر»[۱۲۵] نیز معروف است. مواردی از قبیل مهارت در استفاده از زبان، نگرش های سیاسی و اجتماعی، جهت گیری های ارزشی، اضطراب و هم نوایی[۱۲۶] در اکثر افراد یک فرهنگ را می توان براساس این ابعاد عمومی به گونه ای اندازه پذیر مورد مقایسه قرار داد. آلپورت عنوان می کند که توزیع خصوصیات مشترک یا عمومی تابع توزیع نرمال است. صفات فردی «آمادگی های شخصی» یا «صفات ریخت شناسی»[۱۲۷] نامیده می شود. این ویژگی های قابل مقایسه در افراد مختلف نیستند. از نظر آلپورت شخصیت حقیقی تنها هنگامی که صفات شخصی بررسی می شود نمود پیدا می کند (هجل و زیگلر[۱۲۸]، ترجمه ی عسکری، ۱۳۸۹).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

 

انواع صفت برحسب میزان نفوذ آن در شخصیت

الف) صفات اصلی «آمادگی های بنیادین»
صفات اصلی بیانگر یک آمادگی فراگیر و مشخص در زندگی فرد است و در واقع هر عمل وی تحت تاثیر آن قرار می گیرد (پروین و جان، ۲۰۰۱، ترجمه ی جوادی و کدیور، ۱۳۹۲). آلپورت به صفات اصلی آمادگی های بنیادین می گوید. این آمادگی ها به قدری واضح هستند که نمی توان آن ها را پنهان کرد (شیرافکن، ۱۳۹۱). آمادگی های بنیادین به قدری فراگیر و بانفوذ است که تقریبا با هر جنبه از زندگی فرد در ارتباط است. آلپورت آن را «تمایل حاکم» نامید. نیروی قدرتمندی که بر رفتار حاکم است. او به نمونه های سادیسم و میهن پرستی کورکورانه (شونیسم) اشاره کرد. هر کسی از تمایل حاکم برخوردار نیست و آن هایی که از آن برخوردارند ممکن است در هر موقعیتی آن را نشان ندهند (شولتزو شولتز، ۲۰۰۵، ترجمه ی سید محمدی، ۱۳۸۷).
ب) صفات مرکزی[۱۲۹]
برجسته ترین ویژگی در مورد اکثر مردم صفات مرکزی هستند. صفات مرکزی تعدادی خصوصیات برجسته هستند که در فرد وجود دارد. هر فردی دارای چند گرایش مرکزی است و افراد کمی تحت نفوذ یک گرایش اصلی قرار دارند (کارور و شی یر، ترجمه رضوانی، ۱۳۸۷). بنابراین صفات اصلی، خصوصیاتی هستند که وقتی درباره ی شخصیت یک دوست صحبت می کنیم یا توصیه نامه ای برای کسی می نویسیم به آن ها اشاره می کنیم (شولتز و شولتز، ۲۰۱۳، ترجمه ی سیدمحمدی، ۱۳۹۲).
ج) صفات ثانویه[۱۳۰]
صفات ثانویه نشان دهنده ی آمادگی هستند که حداقل فراگیری، همسانی و قابلیت مشاهده را دارند (پروین و جان، ۲۰۰۱، ترجمه ی جوادی و کدیور، ۱۳۹۱). به همین خاطر آلپورت عقیده داشت برای شناخت صفات ثانویه لازم است فرد را به گونه ای صمیمی شناخت (هجل و زیگلر، ترجمه ی عسکری، ۱۳۷۹).
۲-۵-۲) نظریه صفات ریموند. بی.کتل
کتل برای مشخص کردن صفات زیر بنای شخصیت از روش آماری معروف به تحلیل عوامل سود جست (شاملو، ۱۳۹۰). کتل معتقد بود که یک منبع سودمند اطلاعات درباره ی وجود خصیصه ها زبان است. به عبارتی دیگر، هر زبانی که در طول هزاران سال تحول یافته است کلماتی را در بر دارد که عملا توصیف کننده ی همه ی خصیصه های رفتاری موجود در آن زبان می باشد. فرضا اهمیت یک خصیصه در تعداد واژه هایی که آن خصیصه را توصیف می کنند بازتاب می یابد. یک خصوصیت شخصیتی که با واژه های فراوانی توصیف می شود احتمالا مهم تر از خصوصیتی است که تنها با چند واژه توصیف شده باشد (کارور و شی یر، ترجمه ی رضوانی، ۱۳۸۷).
تحلیل های عاملی که کتل در مورد هزاران آزمودنی جمع آوری کرده بود، منتج در این عقیده در او شد که ذات شخصیت در یک مجموعه ی ۱۶ بعدی محدود می شود.
جدول۲-۱ شانزده عمل شخصیت کتل: (به نقل از کارور وشی یر به نقل از رضوانی ،۱۳۸۷ )

 

 

 

 

 

۱۶ عامل در تحلیل شخصیت کتل، آن گونه که به ویژگی هایی با نمرات زیاد وکم آن ها را برروی هر یک از ابعاد خصیصه مشخص می کند. عامل ها به ترتیب میزان واریانسی که هر عامل علت آن به شمار می رود مرتب شده اند.

 

خونسرد در برابر خونگرم

تفکر عینی در برابر تفکر انتزاعی

تحت تاثیر احساس در برابر استوار از نظر هیجانی

تسلیم در برابر سلطه گر

متین در برابر پر شور

مصلحت اندیش در برابر با وجدان

کم رو در برابر جسور

سرسخت در برابر نرم خو

مطمئن در برابر شکاک

عملگرا در برابر خیال پرداز

رو راست در برابر موذی

مطمئن به خود در برابر بیمناک

محافظه کار در برابر تجربه گرا

گروه مدار در برابر خودکفا

تعارض باخود بی انضباط در برابر کنترل شده

آرمیده در برابر تنیده

کتل صفات را به چند طریق طبقه بندی کرد:
الف)صفات مشترک و منحصر به فرد[۱۳۱]
کتل صفات مشترک را از صفات منحصر به فرد متمایز کرد. صفات مشترک صفاتی هستند که میان همه ی افراد آدمی یا لااقل میان همه ی افراد جامعه مشترک هستند (کریمی، ۱۳۸۵). هوش، برون گرایی و معاشرتی بودن نمونه هایی از صفات مشترک هستند (شولتز و شولتز، ۲۰۰۵، ترجمه ی سیدمحمدی، ۱۳۸۷).
صفات منحصر به فرد (خاص)، صفاتی هستند که اختصاصا به یک فرد معین دارد و وجه تمییز او از افراد دیگر است. این صفات خاص، خود بر دو نوع اند: الف) صفات خاص نسبی (صفاتی هستند که ترکیب عناصر و اجزای آن در هر کس به صورتی است که در کسان دیگر به آن صورت نیست)؛ و صفات خاص مطلق (صفاتی هستند که منحصرا به فردی واحد تعلق دارند و هیچ کس دیگری در آن مشترک نیست) (کریمی، ۱۳۸۵).
ب) صفات توانشی[۱۳۲]، خلقی و پویشی (انگیزشی)[۱۳۳]
– صفات توانشی:
صفات توانشی تعیین می کنند که ما تا چه اندازه ای برای رسیدن به یک هدف کارآمد خواهد بود. هوش نوعی صفت توانشی است؛ سطح هوش ما بر نحوه ای که برای هدف های خود تلاش می کنیم تاثیر می گذارد (شولتز و شولتز، ۲۰۰۵، ترجمه ی سید محمدی، ۱۳۸۷).
-صفات خلقی:
صفات خلقی، سبک کلی و حال وهوای هیجانی رفتار ما را توصیف می کند. برای مثال تا چه اندازه ای جسور، آسان گیر یا تحریک پذیر هستیم. این صفات بر نحوه ای که عمل نموده و به موقعیت ها واکنش نشان می دهیم تاثیر می گذارد (شولتز و شولتز، ۲۰۰۵، ترجمه ی سید محمدی، ۱۳۸۷).
کتل و همکارانش ظرف مدت چندین سال، ۳۵ صفت اصلی یا صفات مرتبه ی اول را مشخص کردند که عمدتا بعد سرشتی شخصیت را ارزیابی می کند. از این عوامل، ۲۳ عامل، جمعیت بهنجار را توصیف می کند و ۱۲ عامل بعد بیمارگون را ارزیابی می کند. صفات خلقی به دو نوع صفات بهنجار و صفات نابهنجار تقسیم می شوند. صفات بهنجار که تحقیقات بسیار زیادی درباره ی آن ها انجام شده، ۱۶ عامل شخصیت است که در پرسشنامه ۱۶ عاملی شخصیت (مقیاس PF16)[134] کتل یافت می شود (فیست و فیست، ۲۰۰۲، ترجمه ی سیدمحمدی، ۱۳۹۱).
علاوه بر صفت بهنجار، ۷صفت بهنجار دیگر نیز وجود دارد که جمعا ۲۳ صفت بهنجار را تشکیل می دهد. این ۲۳ صفت، حداقل در چارچوب صفات خلقی، تصویر کاملی از شخصیت ارائه می دهند (شیر افکن، ۱۳۹۱).
۲-۵-۳) نظریه آیزنک درمورد صفات
رویکرد دیگر به صفات شخصیت که متکی بر تکنیک های تحلیل عامل است مربوط به نظریه هانس. جی. آیزنک است. او نظریه شخصیتی را ایجاد کرد که بر سه بعد استوار است. این ابعاد ترکیبی از صفات یا عوامل هستند. ما این عوامل را می توانیم به صورت فراعامل ها[۱۳۵] در نظر بگیریم. سه بعد شخصیت از نظریه آیزنک عبارتند از:
الف) برون گرایی در برابر درون نگری[۱۳۶]
ب) روان رنجورخویی در برابر پایداری هیجانی[۱۳۷]
ج) روان پریشی جویی در برابر کنترل تکانه[۱۳۸] (کارکرد فرامن)
مقایسه فراعامل های آیزنک و صفات مورد نظر کتل
بعد درون گرا- برون گرای آیزنک (بعدE) تا حدودی به عامل خونسرد در برابر خون گرم کتل (Q1) برابر است (کارور، شی یر، ترجمه رضوانی، ۱۳۸۷) روان رنجور خویی (N) آیزنک با صفت اضطراب کتل (QII) مشابه است (شولتز و شولتز، ۲۰۰۵، ترجمه ی سیدمحمدی، ۱۳۸۷). هم چنین بعد پایداری هیجانی آیزنک شبیه عامل سوم کتل یعنی ثابت از نظر عاطفی در برابر تحت تاثیر احساسات می باشد (کارور و شی یر، ترجمه ی رضوانی، ۱۳۸۷).
۲-۵-۴) نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت
الگوی پنج عاملی شخصیت از سه حوزه ی اصلی حمایت شده است: تحلیل عامل مجموعه بزرگی از اصطلاحات مربوط به صفات زبان، تحقیقات بین فرهنگی به منظور آزمون همگانی بودن ابعاد صفات و ارتباط صفات مندرج در پرسشنامه های صفات با پرسشنامه و مقیاس های دیگر (پروین و جان، ۲۰۰۱، ترجمه ی جوادی و کدیور، ۱۳۹۲).
مک کری و کاستا (۱۹۹۹)، الگوی نظری برای پنج عامل بزرگ تنظیم کرده اند، که آن را نظریه پنح عاملی خوانده اند. آن ها اساسا پنج عامل را به عنوان تمایلات مبنایی که زمینه ی زیستی دارد معرفی کرده اند؛ یعنی تفاوت های رفتاری مربوط به ژن ها، ساختارمانند آن بر می گردد.
این مدل پنج عاملی شخصیت، در نظریه صفت غلبه داشته است (مک کری و کاستا، ۱۹۹۹). این مدل شامل این ابعاد است:

 

 

روان رنجور خویی

برون گرایی

گشودگی

توافق پذیری

وظیفه شناسی (با وجدان بودن)

این پنج عامل از خوشه سازی معنایی فهرست گسترده ای از صفات توصیف کننده شخصیت براساس فرهنگ لغات برخی از زبان ها و مطالعه ی گسترده تحلیل عاملی ماده های خود گزارشی و درجه بندی توسط مشاهده گران براساس این فهرست ها استخراج شده است ( مک کری و کاستا، ۱۹۹۹).
مدل پنج عاملی شخصیت بر بینش های آیزنک و کتل و دیگران بنا شده است (مک کری، ۲۰۰۰). دو بعد اول همان هایی هستند که آیزنک مطرح ساخت. به علاوه صفات توافق پذیری و وظیفه شناسی (با وجدان بودن) دو جنبه عامل روان پریشی گرایی آیزنک هستند. افراد توافق ناپذیر از لحاظ روابط بین فردی سرد هستند و افرادی که از نظر وجدان ضعیف هستند قرار دادهای اجتماعی را رعایت نمی کنند. گشودگی به بعدی دلالت دارد که از خلاق بودن تخیلی تا مفید بودن گسترش می یابد. به علاوه تحلیل مرتبه ی دوم در آزمون ۱۶عاملی کتل به عوامل گسترده تری مشابه برخی از عوامل موجود در نظریه پنج عاملی منجر شد (کار، ۲۰۰۴، ترجمه ی پاشاشریفی و نجفی زند، ۱۳۹۱). هر عامل در مدل پنج عاملی از شش وجه تشکیل شده است (کاستا و مک کری، ۱۹۹۲). نمره های بالا در این وجوه را می توان نیرومندی های شخصی تلقی کرد.
جدول۲-۲: شش عامل شخصیت مک کری و کاستا و مولفه های آن. برگرفته از مک کری و کاستا (۱۹۹۲، به نقل از کار، ۲۰۰۴، ترجمه ی پاشاشریفی و نجفی زند، ۱۳۸۵).

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:46:00 ب.ظ ]