: DRECit تغییرات حسابها و اسناد دریافتنی طی سالهای t-1 تا t شرکت i
PPEit : مبلغ ناخالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات در سال t برای شرکت i
It : مجموع خطای رگرسیون، فرض بر این است که به صورت مقطعی ناهمبسته و دارای توزیع نرمال با میانگین صفر هستند.
۳- ضریب واکنش سود:
ضریب واکنش سود که واکنش بازار به تغییرات سود هر سهم را مورد سنجش قرار می دهد و از طریق رگرسیون قیمت و سود هر سهم به دست می آید، بیان کننده این مسأله می باشد که تا چه حد اطلاعات مربوط به سود در قیمت سهام تأثیر می گذارد و مدل ارزیابی آن بر اساس مدل اوهلسون به صورت زیر م یباشد که متغیر مورد نظر در این مدل ضریب EPS می باشد.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
Price = β۰ +β۱ BVE + β۲ EPS + e
قیمت هر سهم در پایان سال مالی : Price
ارزش دفتری هر سهم : BVE
: EPS سود هر سهم قبل از اقلام غیر مترقبه
فصل دوم:
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۲-۱ مقدمه
در این فصل ابتدا به مبانی تئوریکی متغیرهای اصلی پژوهش از قبیل مدیریت سرمایه در گردش، مدیریت سود و ضریب واکنش سود پرداخته می شود و در پایان نیز پیشینه پژوهش های داخلی و خارجی مربوط به موضوع آورده می شود.
۲-۲ مبانی نظری:
۲-۲-۱ مدیریت سرمایه در گردش
آن مقدار دارایی جاری که از محل منابع مالی بلند مدت تامین شده باشد را سرمایه در گردش می نامند. سرمایه در گردش ناخالص به صورت کل دارایی های جاری و سرمایه در گردش خالص به صورت مازاد دارایی جاری بر بدهی جاری تعریف می شود. میزان سرمایه در گردش شاخصی است برای تشخیص درجه نقدینگی و عدم اعسار یک شرکت، به ویژه اگر در مقایسه با دیگر شاخص ها و نسبت های مالی به کار گرفته شود.
سرمایه در گردش حاشیه ایمنی اعتبار دهندگان است،در شرکتهایی که در کوتاه مدت با مشکل،استقراض مواجه هستند می بایست سرمایه در گردش بالایی داشته باشند. سرمایه در گردش از رابطه زیر به دست می آید :
سرمایه در گردش = بدهیهای جاری – داراییهای جاری
تصور بر این است که بدهی جاری میبایست توسط یک دارائی جاری تسویه شود. در این صورت دارائی جاری که پس از پرداخت این بدهی جاری باقی میماند سرمایه در گردش شرکت است.از سوی دیگر اگر تمام بدهی های جاری به دارائی جاری تبدیل شده باشند تفاوت دارائی و بدهی جاری برابر با سرمایه ای از شرکت است که به یک دارائی جاری تبدیل شده(عنایتی، ۱۳۸۳).
عوامل مختلفی در کارکرد مناسب اقتصادی و مالی یک مؤسسه دخالت دارند. مؤسسات، چه تولیدی و چه توزیعی در بخشهای صنعتی، کشاورزی و خدماتی نیازمند به رعایت اصول و موازین علمی اقتصادی و حسابداری هستند. عوامل ورودی مؤسسه یا داده ها (Input) و ستاده ها (Out put) در یک گردش مالی ، باید به گونه ای فرجام یابند که موفقیت روزافزون مؤسسه را در پی داشته باشند. یک مؤسسه اقتصادی وجوهی را بدست می آورد و بالاخره این وجوه را به مصرف می رساند، دارایی ثابت و جاری و هزینه های ثابت و متغیر، در گردش عملیات مالی آن نقش ایفا می کنند. حجم فروش، قیمت تمام شده، سود سهام، واگذاری سهام، وامهای کوتاه و بلند مدتی که دریافت می کند، نحوه بازپرداخت آنها، خریدهای نقدی و غیرنقدی آن، عملیات اعتباری که انجام می دهد، نحوه فروش اقساطی، وصول چکها، زمان پیش بینی شده برای وصولی ها،‌ افزایش یا کاهش ارزش ویژه کاهش و افزایش دارائی ثابت و جاری، مبادله سهام یا مواد اولیه چگونگی خرید مواد اولیه، نحوه پرداخت وامهای کوتاه مدت و بلندمدت به کارکنان و تأمین نیازهای پرسنلی همگی در گردش عملیات مالی یک مؤسسه دخیل هستند کلیه عوامل و پارامترهای فوق، تحت عنوان مدیریت سرمایه در گردش قابل تحقیق و بررسی است(کیائی،۱۳۸۷).
عکس مرتبط با اقتصاد
از سوی دیگر می دانیم که برای به حداکثر رسانیدن ارزش سهام شرکت، مدیران مالی باید اهداف سه گانه زیر را در نظر گیرند:
۱ـ تعیین اندازه شرکت و نرخ رشد آتی آن
۲ـ تعیین بهترین ترکیب دارائی های شرکت (مصارف وجوه)
۳ـ تعیین بهترین ترکیب منابع شرکت (ساختار اولیه)
که تعیین میزان سرمایه در گردش مناسب به نوعی با هر سه هدف فوق در کنش و واکنش متقابل است.
یک مدیر مالی و سایر مدیران که در اتخاذ تصمیمات مالی سهیم هستند، می توانند با راهبردهایی گوناگون یک مؤسسه را با موفقیت با شکست قرین کنند(کیائی، ۱۳۸۷).
سرمایه در گردش شرکت برای اعتبار دهندگان برون سازمانی( بانکها و موسسات اعتباری) عامل مهمی برای اعطای این اعتبارات و تسهیلات به شمار می رود . در واقع هر چه این عدد افزایش یابد توانائی شرکت در باز پرداخت دیون نیز افزایش می یابد. از سوی دیگر فزونی سرمایه درگردش برای مدیریت سازمان از این نظر که از منابع برون سازمانی استفاده نکرده است و یا دارائی جاری بیش از حد نگهداری کرده میتواند یک سوئ مدیریت را نشان دهد.
اصولا سرمایه در گردش توان بازپرداخت بدهی ها را نشان می دهد و دلیلش هم این است که چون از تفاضل داراییها و بدهیهای جاری به دست می آید نشانگر منابعی از شرکت است که قابلیت نقد شوندگی بالایی دارند پس هرچه قدر که سرمایه در گردش بزرگتر ازصفر باشد مطلوبتر است و نشان دهنده این است که شرکت قادر است در مدت زمانی کمتر از یک سال به بازپرداخت بدهی هایش روی آورد.
این تصویر مفاهیم سرمایه در گردش(تفاضل دارائیهای جاری با بدهیهای جاری ) را بخوبی نشان می دهد:

اصولا سر مایه در گردش در خصوص فرض تداوم فعالیت مطر ح است و یکی از نسبت های مورد توجه اعتبار دهندگان و استفاده کنندگان از صورت های مالی می باشد در کنار سایر نسبتها(رهنمای رودپشتی، ۱۳۸۷).
۲-۲-۲ اهمیت مدیریت سرمایه در گردش
اهمیت روزافزون مدیریت سرمایه در گردش باعث شده است که این موضوع به‌صورت یک رشته تخصصى مدیریت مالى درآید. در شرکت‌هاى بسیار بزرگ، تعدادى مدیر اجرائى متخصص حضور دارند که تمام‌وقت و انرژى خود را منحصراً صرف اداره سرمایه در گردش شرکت مى‌کنند. دلایل اهمیت این موضوع به‌شرح زیر است:
۱. سطوح واقعى و مطلوب دارائى‌هاى جارى (با توجه به تغییراتى که در فروش واقعى و پیش‌بینى‌شده رخ مى‌دهد) دستخوش تغییرات دائمى است. این وضع باعث مى‌شود که درباره سطح مطلوب یا موردنظر از دارائى‌هاى جاری، به‌صورت مستمر (روزانه) تصمیماتى گرفته شود.
۲. شاید با توجه به تغییراتى که در میزان دارائى‌هاى جارى رخ داده است، مدیران مجبور شوند در تصمیماتى که قبلاً براى تأمین مالى گرفته‌اند تجدیدنظر کنند؛ مثلاً اگر براى تأمین مالى دارائى‌هاى جارى از مبالغ سنگینى وام کوتاه‌مدت استفاده شده است، گرفتن وام‌هاى اضافى و تمدید وام‌هائى که به سررسید مى‌رسند مستلزم صرف وقت و انرژى بیشتر مدیریت شرکت خواهد بود.

۳. میزان منابع و مصارف وجوهى که به سرمایه در گردش تخصیص داده مى‌شود باید مشخص شود. دارائى‌هاى جارى حدود ۷۵ درصد کل دارائى‌هاى شرکت و بدهى‌هاى جارى حدود ۶۰ درصد ساختار سرمایه هستند. این بدان معنا است که به‌عنوان مثال اگر کل دارائى‌هاى یک شرکت ۵۰۰ میلیارد ریال باشد، مبلغ ۳۷۵ میلیارد ریال آن ممکن است به‌صورت دارائى‌هاى جارى باشد و بدهى‌هاى جارى هم حدود ۳۰۰ میلیارد ریال خواهد شد.
۴. اگر مدیریت سرمایه در گردش صحیح نباشند، احتمال دارد فروش و سود شرکت کاهش یابد و چه‌بسا شرکت در پرداخت به موقع دیون و تعهدات خود ناتوان بماند(پاداچی[۱۷]، ۲۰۰۶).
۲-۲-۳ ماهیت سرمایه در گردش
سرمایه در گردش یک شرکت مجموعه مبالغى است که در دارائى‌هاى جارى سرمایه‌گذارى مى‌شود. اگر بدهى‌هاى جارى از دارائى‌هاى جارى یک شرکت کسر گردد سرمایه در گردش خالص به‌دست مى‌آید. مدیریت سرمایه در گردش عبارت است از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش به‌نحوى که ثروت سهامداران افزایش یابد(عنایتی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۴ منابع و مصارف سرمایه در گردش
دارائى‌هاى جارى یک شرکت از اقلام زیر تشکیل مى‌گردد: صندوق و بانک، اوراق بهاءدار قابل‌فروش، حساب‌هاى دریافتنی، موجودى کالا و سایر دارائى‌هاى جاری. بسیارى از دارائى‌هاى جارى از محل بدهى‌هاى جارى (مثل حساب‌هاى پرداختنی، اسناد پرداختنى و وام‌هاى کوتاه‌مدت) تأمین مالى مى‌شوند. در عین حال، برخى از شرکت‌ها بخشى از دارائى‌هاى جارى خود را از محل وام‌هاى بلندمدت یا از محل حقوق صاحبان سهام تأمین مى‌کنند(عنایتی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۵ مدیریت سرمایه در گردش در مرحله عمل
در این بخش، از داده‌ها و محتویات ترازنامه‌ها، صورتحساب سود و زیان و نسبت‌هاى مالى استفاده مى‌کنیم تا سیاست‌هاى کنونى شرکت‌ها را در مورد سرمایه در گردش، نشان دهیم. همچنین با به‌دست آوردن میزان افزایش فروش، روند تغییراتى را که در ترکیب و ساختار سرمایه و دارائى‌هاى شرکت رخ مى‌دهد را نشان مى‌دهیم. با بهره گرفتن از نسبت‌هاى مالى چندین شرکت از ویژگى‌هاى ریسک و بازده سیاست‌هائى که شرکت‌ها در مرحله عمل در خصوص سرمایه در گردش اجراء مى‌کنند، آگاه مى‌شویم(عنایتی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۶ فروش و سرمایه در گردش
فروش واقعى و پیش‌بینى‌شدهی شرکت بر مقدار سرمایه در گردشى که شرکت به مصرف مى‌رساند (و مجبور است آن را تأمین کند) اثر بسیار شدیدى دارد. فروش شرکت بر حجم دارائى‌هاى جارى و بدهى‌هاى جارى اثر مستقیم دارد و باعث مى‌شود که این اقلام خودبه‌خود افزایش یابند؛ براى مثال، خریدها به‌صورت موجودى کالا و حساب‌هاى پرداختنى درمى‌آیند، فروش باعث ایجاد وجه نقد و حساب‌هاى دریافتنى مى‌گردد و تقاضاى فصلى یا غیرمنتظره، گهگاه باعث مى‌شوند که شرکت از وام‌هاى کوتاه‌مدت استفاده کند.
حدود تغییراتى که (بر اثر فروش) در حساب‌هاى جارى شرکت خودبه‌خود رخ مى‌دهد در صنایع مختلف متفاوت است. براى محاسبه­ی آن در صنایع مختلف باید نسبت سرمایه در گردش خالص به فروش را محاسبه کرد. معمولاً این نسبت رقمى کمتر از ۳۰/۰ است. مقدار ۳۰/۰ یعنى براى یک ریال فروش ۳۰/۰ ریال سرمایه در گردش موردنیاز است. این نسبت در بسیارى از شرکت‌ها به بیش از ۲۵/۰ مى‌رسد؛ از آن جمله است: صنایع نساجی، تولید لباس، ماشین‌آلات، قطعات کامپیوتر و صنایع الکترونیک برعکس، در صنایع حمل‌ونقل زمینی، هوائی، تلفن و موادغذائی، این نسبت به ۱۰/۰ یا کمتر مى‌رسد. شرکت‌هائى که بتوانند فروش مستمر داشته باشند، دارائى‌ها و بدهى‌هاى جارى آنها به‌صورت جزء لاینفک ترازنامه آنها درخواهد آمد.
فرض بر این است که فروش مرتب افزایش مى‌یابد و بخشى از کل فروش به‌صورت فصلى صورت مى‌گیرد. دارائى‌هاى جارى دائمى شرکت شامل اقلامى از دارائى جارى است که براى رسیدن به حجم فروش مورد انتظار لازم است. نوسانات دارائى‌هاى جارى در آن بخش از کل فروش به‌وجود مى‌آید که به‌صورت فصلى انجام مى‌شود(گاسمن[۱۸]، ۲۰۰۷).
بدهى‌هاى جارى دائمى شامل اقلامى از بدهى جارى مى‌شود که خودبه‌خود براى رسیدن به حجم مورد انتظار فروش لازم است. بدهى‌هاى جارى متغیر نتیجه فروش فصلى است. شرکت‌ها مى‌توانند بخشى از بدهى‌هاى دائمى شرکت را از محل وام‌هاى بلندمدت یا از محل حقوق صاحبان سهام تأمین کنند.
استراتژى سرمایه در گردش و ریسک و بازده
استراتژی‌ دارائی‌های جاری
استراتژی‌ بدهی‌های جاری
شرکت‌ها مى‌توانند یا به‌ کارگیرى استراتژى‌هاى گوناگون، در رابطه با مدیریت سرمایه در گردش، میزان نقدینگى شرکت را تحت‌تأثیر قرار دهند. این استراتژى‌ها را میزان ریسک و بازده آنها مشخص مى‌کند. مدیران سرمایه در گردش به دو دسته تقسیم مى‌شوند: محافظه‌کار و متهوّر (جسور). استراتژى‌ محافظه‌کارانه در مدیریت سرمایه در گردش باعث خواهد شد که قدرت نقدینگى بیش از حد بالا برود. در اجراء سیاست محافظه‌کارانه سعى مى‌شود که ریسک ناشى از ناتوانى بازپرداخت بدهى‌هاى سررسید شده به پائین‌ترین حد برسد. مدیر، در این نوع استراتژی، مى‌کوشد تا مقدار زیادى دارائى جارى (که نرخ بازده آنها پائین است) نگه دارد، از این‌رو، شرکت‌هائى که چنین استراتژى‌اى داشته باشند به‌اصطلاح داراى ریسک نقدینگى و بازده اندک خواهند بود. مدیر سرمایه در گردشِ با استراتژى جسورانه مى‌کوشد تا با داشتن کمترین میزان دارائى جاری، از بدهى‌هاى جارى بیشترین استفاده را ببرد و شرکت را به این‌گونه اداره کند. در اجراء این استراتژی، ریسک نقدینگى بسیار بالا خواهد رفت و شرکتى که این استراتژى را به اجراء درآورد، بارها در وضعیتى قرار مى‌گیرد که نمى‌تواند بدهى‌هاى سررسیدشده را بپردازد. از سوى دیگر، چون حجم دارائى‌هاى جارى به پائین‌ترین حد مى‌رسد، نرخ بازده سرمایه‌گذارى بسیار بالا مى‌رود (البته اگر شرکت ورشکست نشود). شرکت‌هائى که استراتژى جسورانه در پیش مى‌گیرند ریسک بالائى را مى‌پذیرند و نرخ بازدهى آنها بالا است. شرکت‌ها مى‌توانند در اداره امور دارائى‌هاى جارى و بدهى‌هاى جاری، استراتژى‌هاى گوناگونى به‌کار ببرند. با ترکیب این استراتژى‌هاى گوناگون مى‌توان سیاستى را در پیش گرفت که سرمایه در گردش به حد مطلوب برسد(رهنمای رودپشتی، ۱۳۸۷).
۲-۲-۷ مدیریت سرمایه در گردش و سوداوری شرکت: یک چرخه بهینه تبدیل وجه نقد
ارتباط سنتی بین چرخه تبدیل وجه نقد و سودآوری شرکت بدین ترتیب است که کاهش چرخه تبدیل وجه نقد باعث افزایش سودآوری شرکت می شود. از سوی دیگر کاهش چرخه تبدیل وجه نقد می تواند به عملیات شرکت آسیب برساند و سودآوری را کاهش دهد. اگر چه شناسایی سطح بهینه موجودی، حساب های دریافتنی و حساب های پرداختنی که در آن هزینه نگهداری و هزینه فرصت به حداقل رسیده و محاسبه مجدد چرخه تبدیل وجه نقدمطابق این مقادیر بهینه بینش کامل و دقیقی از کارایی مدیریت سرمایه در گردش فراهم می کند. در این رابطه، ما یک چرخه بهینه وجه نقد جهت سنجش جامع و دقیق مدیریت سرمایه در گردش پیشنهاد می کنیم(کیائی، ۱۳۸۷).
۲-۲-۸ مدیریت سرمایه در گردش، گردش نقدی عملیاتی و عملکرد شرکت
نتایج حاکی از آن است که مدیران با کوتاه کردن چرخه تبدیل نقدی و با کوتاه کردن مدت جمع‌ آوری حساب‌های دریافتنی می‌توانند سوددهی و گردش نقدی شرکت خود را افزایش دهند. نتایج همچنین نشان می‌دهد که کوتاه کردن دوره تبدیل موجودی و طولانی کردن دوره سررسید حساب‌های پرداختنی موجب کاهش سوددهی و گردش نقدی شرکت می‌شود. اصلی‌ترین موضوع در مدیریت سرمایه در گردش، فعالیت‌های مالی و عملیاتی کوتاه‌مدت شرکت است. یکی از ارکان مدیریت سرمایه در گردش، جمع‌ آوری حساب‌های دریافتنی با حداکثر سرعت ممکن و به تاخیر انداختن بدهی به فروشندگان تا بیشترین حد ممکن است، این اصل سرمایه در گردش بر مبنای مفهوم چرخه تبدیل نقدی است. چرخه تبدیل نقدی شیوه مناسبی برای ارزیابی گردش نقدی شرکت است، زیرا بعد زمانی نقدینگی را نیز در نظر می‌گیرد و توان کلی شرکت در نقدینگی را مورد ارزیابی قرار می‌دهد؛ بنابراین هدف این مقاله، بررسی و مطالعه رابطه بین طول مدت چرخه تبدیل نقدی به عنوان معیار جامع مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری شرکت است.
چرخه تبدیل نقدی، معیار عملکردی قدرتمندی است برای ارزیابی، کیفیت مدیریت گردش نقدی یک شرکت. نتایج همچنین حاکی از ارتباط منفی قابل‌توجه بین طول مدت جمع‌ آوری حساب‌های دریافتنی و درآمد عملیاتی حاصل از فروش و گردش نقدی عملیاتی است؛ بنابراین کوتاه شدن چرخه تبدیل نقدی و مدت جمع‌ آوری حساب‌های دریافتنی موجب بهبود عملکرد شرکت و گردش نقدی خواهد شد. نتایج همچنین نشان می‌دهد که با کوتاه شدن مدت تبدیل موجودی‌ها به جای بهبود عملکرد شرکت و گردش نقدی موجب تضعیف آن خواهد شد. این نتایج بیانگر آن است که با کوتاه شدن مدت تبدیل موجودی‌ها، مدیران مجبور به پیشگیری از افزایش هزینه‌هایی خواهند شد که به عملکرد شرکت و گردش نقدی آسیب وارد می‌کند. نتایج همچنین حاکی از ارتباط منفی قابل‌توجهی بین مدت تاخیر پرداخت بدهی‌ها و درآمد عملیاتی حاصل از فروش و گردش نقدی هستند. این نتایج نشان می‌دهند که شرکت‌ها می‌توانند با کوتاه کردن مدت چرخه تبدیل نقدی و کوتاه کردن مدت جمع‌ آوری حساب‌های دریافتنی، سوددهی خود و گردش نقدی را بهبود بخشند(راهمن و ناصر[۱۹]، ۲۰۰۷).
۲-۲-۹ استراتژى سرمایه در گردش و ریسک و بازده
۲-۲-۹-۱ استراتژى‌ دارائى‌هاى جارى
داشتن نوعى استراتژى‌ در اداره امور سرمایه در گردش مستلزم تعیین و حفظ سطح معینى از هریک از اقلام دارائى جارى و کل دارائى‌هاى جارى مى‌گردد.
۲-۲-۹-۱-۱ استراتژى محافظه‌کارانه
استراتژى محافظه‌کارانه آن است که شرکت یا نگهدارى پول نقد و اوراق بهاءدار قابل‌فروش مى‌کوشد قدرت نقدینگى خود را حفظ کند. ریسک این استراتژى بسیار اندک است؛ زیرا داشتن قدرت نقدینگى نسبتاً زیاد به شرکت این امکان را مى‌دهد که موجودى کالا را به مقدار کافى تهیه و اقدام به فروش نسیه کند. از این‌رو، این شرکت‌ها ریسک از دست دادن مشترى بسیار اندک است. از طرف دیگر، نقدینگى نسبتاً زیاد به آنها این امکان را مى‌دهد که بدهى‌هاى سررسیدشده را به موقع بپردازند و با خطر ورشکستگى مواجه نشوند(راهنمای رودپشتی، ۱۳۸۷).
معمولاً مدیران مالى وصول مطالبات را به‌عنوان یکى از منابع تهیه پول براى پرداخت بدهى‌هاى خود به حساب مى‌آورند و توقع دارند که با وصول آنها بتوانند بدهى‌هاى جارى خود را بپردازند. اگر در مواردى وصول مطالبات کمتر از مبلغ مورد انتظار شود یا شرکت نتواند برخى از اقلام بدهى را که سررسید شده‌اند تمدید کند، آنگاه قدرت نقدینگى شرکت این توان را به وى مى‌دهد که از عهده پرداخت این نوع بدهى‌ها برآید. مدیرمالى‌اى که در اداره امور سرمایه در گردش محافظه‌کارانه عمل مى‌کند بازدهى اندکى خواهد داشت؛ زیرا پول نقد و اوراق بهاءدار قابل‌فروش، یا اصلاً بازدهى ندارند یا بازدهى بسیار ناچیزى خواهد داشت به‌علاوه، اجراء این سیاست گاه باعث مى‌شود که سطح موجودى کالا به چندین برابر مقدار موردنیاز برسد؛ زیرا نظر مجرى این سیاست این است که بتواند پاسخگوى سفارش‌هاى پیش‌بینى‌نشدهٔ مشتریان احتمالى باشد. وجوه به‌کار گرفته شده در موجودى کالاى اضافى هیچ نوع سودى را عاید شرکت نخواهد کرد؛ از این‌رو نرخ بازدهى شرکت کاهش مى‌یابد(راهنمای رودپشتی، ۱۳۸۷).
۲-۲-۹-۱-۲ استراتژى‌ جسورانه
مدیرى که از استراتژى جسورانه استفاده مى‌کند، همواره مى‌کوشد تا وجوه نقد و اوراق بهاءدار قابل‌فروش را به حداقل ممکن برساند. اگر مدیر جسوارنه عمل کند، در صدد برمى‌آید تا وجوهى را که در موجودى کالا سرمایه‌گذارى مى‌شود به حداقل برساند. شرکتى که شهامت این را دارد تا وجوه نقد و اوراق بهاءدار را به حداقل برساند باید ریسک عدم پرداخت به موقع بدهى‌هاى سررسیدشده را بپذیرد. چنین شرکتى شاید نتواند پاسخگوى سفارش‌هاى مشتریان باشد و از این لحاظ هم متحمل ضرر خواهد شد (چون نمى‌تواند فروش کند). شرکت براى جبران چنین ضررهائی، در اجراء سیاست جسورانه خود درصدد برمى‌آید تا براى تهیه دارائى‌هاى ثابت، منابع مالى را مورداستفاده قرار دهد. این استراتژى بدین‌معنى است که نرخ بازدهى دارائى‌هاى ثابت از نرخ بازدهى وجوه نقد و اوراق نقد و اوراق بهاءدار قابل‌فروش به مراتب بیشتر است(راهنمای رودپشتی، ۱۳۸۷).
۲-۲-۹-۲ استراتژى‌ بدهى‌هاى جارى
اگر استراتژى مدیریت دارائى‌هاى جارى مشخص باشد، مدیریت بدهى‌هاى جارى شرکت مى‌کوشد تا ترکیب مطلوبى از منابع مالى تعیین کند. در اجراء چنین سیاستی، فرض بر این گذاشته مى‌شود که نرخ بهره وام‌هاى کوتاه‌مدت از نرخ بهره وام‌هاى بلندمدت کمتر است، ولى مدیران مالى باتجربه متوجه این واقعیت هستند که در مواردى هم ممکن است نرخ بهره وام‌هاى کوتاه‌مدت از نرخ بهره وام‌هاى بلندمدت بیشتر شود. در آمریکا، در سال‌هاى ۶۹ – ۷۰، ۷۳ – ۷۴ و ۷۹ – ۸۱، نرخ بهره وام‌هاى کوتاه‌مدت از نرخ بهره وام‌هاى بلندمدت بیشتر بود. فراتر اینکه بسیارى از شرکت‌ها متوجه مى‌شوند که به هیچ‌وجه گرفتن وام‌هاى کوتاه‌مدت براى آنها میسر نیست و به هیچ قیمتى نمى‌توانند از چنین منابعى تأمین مالى کنند. حتى اگر بازار با کمبود پول و اعتبار مواجه نباشد، باز هم شیوه‌اى که بانک‌هاى تجارى براى پرداخت وام‌هاى کوتاه‌مدت در پیش مى‌گیرند به‌گونه‌اى است که هزینه مؤثر این وام‌ها چندین برابر نرخ بهره اسمى آنها مى‌شود.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:59:00 ب.ظ ]